تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,674 |
تعداد مقالات | 13,669 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,674,855 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,510,945 |
طراحی و تبیین چارچوب بازاریابی استراتژیک در شرکتهای جهانیزاد: ابعاد و راهبردها، آمیخته و پیامدها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحقیقات بازاریابی نوین | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 13، شماره 4 - شماره پیاپی 51، اسفند 1402، صفحه 51-68 اصل مقاله (783.27 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/nmrj.2023.136894.2867 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد طالاری* 1؛ مهسا خدایاری سهل آباد2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه حضرت معصومه (س)، قم ، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه حضرت معصومه (س)، قم، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در سالهای اخیر شکل جدیدی از شرکتها با عنوان شرکتهای جهانیزاد شکل گرفته که تأثیر چشمگیری در توسعۀ اقتصادی کشورهای مبدأ داشته است. باتوجه به ویژگیها و مقتضیات خاص این شرکتها در ورود و بازاریابی در کشورهای مقصد نیاز به ارائۀ چارچوبی ویژه برای بازاریابی استراتژیک شرکتهای جهانیزاد بیش از پیش احساس میشود؛ از این رو در پژوهش حاضر برای ارائۀ چارچوبی جامع با انجام دادن مرور سیستماتیک پیشینۀ پژوهش پس از جستوجو نظاممند در پایگاههای اطلاعاتی معتبر علمی، غربال و انتخاب مقالههای مناسب ۴۸ مقاله بررسی شد. در این پژوهش کدهای استخراجشده از مقالهها با استفاده از روش فراترکیب در ۴ مقولۀ اصلی، ۹ مقولۀ فرعی و ۲۲ شاخص طبقهبندی شد که عناصر اصلی چارچوب بازاریابی شرکتهای جهانیزاد را تشکیل داد. سرانجام، یافتهها نشان داد که چارچوب بازاریابی شرکتهای جهانیزاد از چهار مقولۀ اصلی، ابعاد (مشتریمحوری و قابلیت محوری)، راهبردها (شبکهمحور، سازمانمحور و بازارمحور)، آمیختۀ بازاریابی جهانیزاد (3P3C) و پیامدها (راهبردی، تاکتیکی) تشکیل شده است. باتوجه به رقابت فزآینده در گسترۀ جهانی، استفاده از چارچوب بازاریابی استراتژیک به کارآفرینان برای ایجاد و بازاریابی شرکتهای جهانیزاد کمک شایانی خواهد کرد. همچنین، مدیران سازمانها و کسبوکارها برای افزایش رقابتپذیری و سهم بازار، حضور در بازارهای جهانی و بهبود عملکردشان میتوانند توجه بیشتری به بازاریابی جهانزاد داشته باشند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بازاریابی استراتژیک؛ بازاریابی بینالملل؛ شرکتهای جهانزاد؛ بازاریابی جهانزاد؛ فراترکیب | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه تشدید رقابت در دنیای تجارت امروز ناشی از جابهجایی گستردۀ کالاها، خدمات، نیروی کار، فناوری و سرمایه است که با حذف موانع تجاری، کاهش مقررات و جریانهای اطلاعاتی سریعتر تسهیل میشود؛ از این رو شرکتها بینالمللیسازی را گامی ضروری برای رقابت موفقیتآمیز میبینند (Behl et al., 2023). در این راستا، در سالهای اخیر، شکلگیری شرکتهای جهانیزاد بهعنوان سازمانهای مهم و متمایز در سراسر جهان رشد چشمگیری داشته است (Dzikowski, 2018). شرکتهای جهانزاد شرکتهای کوچک یا متوسط، جوان و کارآفرین با منابع محدود هستند که با وجود محدودیتهای جوانبودن، کوچکبودن و محدودبودن منابع در همان مراحل ابتدایی توسعۀ کسبوکارشان بینالمللیبودن را برمیگزینند (Weerawardena et al., 2007; Knight & Cavusgil, 2004; Cavusgil & Knight, 2009). درواقع، ویژگی اصلی شرکتهای جهانیزاد توانایی آنها برای غلبه بر موانع اولیه و ورود به بازارهای جهانی بدون داشتن حضوری پررنگ در بازارهای داخلی است (Ferguson et al., 2021). به بیانی دیگر، این شرکتها از زمان تأسیس تلاش میکنند تا از فرصتهای موجود برای تولید کالا و خدمات در سایر مرزهای بینالمللی بهرهمند شوند (Qiu & Gupta, 2015). بهتازگی مشاهده شده است که شرکتهای تولیدی مبتنی بر فناوری و صنایع بخش خدمات درحال جهانیشدن هستند و بهعنوان شرکتهای جهانیزاد شهرت پیدا میکنند (Tobiassen & Pettersen, 2023). پیدایش شرکتهای جهانزاد (BGs) منجر به توسعۀ اقتصاد ملی کشورها شده است. این شرکتها اغلب بهعنوان نقشآفرینان کلیدی در اکوسیستمهای کسبوکار عمل میکنند تا از جانب شرکتهای بزرگ چندملیتی حمایت شوند (Zander et al., 2015). شرکتهای جهانیزاد با ترویج نوآوری و فناوری (Baum et al., 2011)، حمایت از رشد صنعتی (Cannone & Ughetto, 2014) و افزایش میزان رشد شغلی (Choquette et al., 2017) نقشی بنیادین در توسعۀ اقتصادی کشورها و اقتصادهای نوظهور (Borini et al., 2017; Lamotte & Colovic, 2015) داشتهاند. جریان پژوهش درحوزۀ شرکتهای جهانیزاد در دهۀ گذشته روبه افزایش است. موج اول این پژوهشها بهدنبال مفهومسازی ابتدایی شرکتهای جهانزاد بوده و در موج دوم پژوهشها بهصورت جستهوگریخته به مقتضیات عملیاتی و فرآیندی این شرکتها پرداخته شده است (Aspelund et al., 2007; DeClercq et al., 2012; Jonse et al., 2011; Keupp & Gassmann, 2009; Knight & Liesch, 2016; Laufs & Schwens, 2014; Rialp et al., 2005; Zander et al., 2015). این درحالی است که شرکتها هنگام بینالمللیشدن با معضلهای استراتژیک سختی مواجه میشوند؛ برای مثال، یک شرکت در مواقع بینالمللیشدن برای مقابله با رقبای فعلی و جدید محیط باید تصمیماتی را مانند انتخاب محصول و بازار، حالت ورود، نوع منابع اولیه برای سرمایهگذاری و توسعۀ جدید استراتژیها بگیرد (Oliva et al., 2022). اما کمتر مقالهای بهصورت جامع برروی حوزههای وظیفهای اینگونه شرکتها متمرکز بوده است. امروزه باتوجه به رشد سریع این شرکتها و پویاییهای بازارهای بینالمللی نیاز مبرم به آشنایی با عواملی که روی مدیریت بازاریابی آنها تأثیرگذار است، بیش از پیش احساس میشود. گفتنی است، عوامل کلان محیطی همچون ظهور، ادغام و تشکیل یک بلوکه تجاری بزرگتر، یکسانسازی و جهانیزادکردن ذائقۀ مصرفکننده به همراه نوآوریهای اخیر که ارتباطهای کمهزینه و حملونقل سریع را ممکن کرده است از بازاریابی جهانیزاد به شیوهای بیسابقه حمایت میکنند (Gabrielsson et al., 2012). باوجود افزایش فزآیندۀ دانش درزمینۀ بازاریابی و ارائۀ یک شیوهنامۀ موفقیتآمیز برای شرکتهای کوچک، پیشینۀ پژوهش درزمینۀ بازاریابی جهانیزادها و تجارت بینالملل آنها بهعنوان نقطۀ کوری است که به آن توجه نشده است. شرکتها برای جهانزادشدن باید درزمینۀ دو مسئلۀ مهم بازاریابی استراتژیک تصمیم بگیرند: 1- وسعت عرضۀ محصولاتشان؛ 2- استانداردسازی استراتژیهای بازاریابیشان در کشورهای مختلف (Gupta & Govindarajan, 2000). همانگونه که مشخص است محققان در پژوهشهای موجود هرکدام بهصورت مجزا بخشی از فرآیند بازاریابی جهانزادها را بررسی کردهاند. این درحالی است که یک چارچوب جامع بازاریابی در این زمینه ارائه نشده است؛ از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر ارائۀ چارچوب جامع بازایابی جهانزادهاست.
۲. مبانی نظری روند بینالمللیشدن شرکتهای جهانیزاد به تعبیری بهرهبرداری از فرصتهای کارآفرینی بینالمللی است (Evers & Andersson, 2021). رنی در فصلنامۀ McKinseyاولین کسی بود که اصطلاح جهانیزاد را ابداع کرد (Rennie, 1993). وی در گزارش خود شرکتهای جهانیزاد را شرکتهایی توصیف کرد که قادر به توسعه هستند و صادرات آنها با سرعت و موفقیت انجام میشود. ویژگی اصلی شرکتهای جهانیزاد توانایی آنها برای غلبه بر موانع اولیه و ورود به بازارهای جهانی بدون داشتن حضوری پررنگ در بازارهای داخلی است که این موضوع علاقۀ بسیاری از دولتها و کشورهای توسعهیافته را برمیانگیزد (Ferguson et al., 2021). بیشتر شرکتهای چندملیتی مانند مایکروسافت، ماتسوشیتا و زیمنس قبل از ورود به بازارهای بینالمللی در بازارهای داخلی خود رشد کردند؛ اما بهتازگی تعدادی از شرکتهای جدیدتر (بیشتر شرکتهای کوچک و متوسط) در عرض چند سال از آغاز فعالیت خود بینالمللی شدهاند؛ حتی اگر در داخل کشور بسیار کوچک و ناشناخته باشند. این شرکتهای به اصطلاح «جهانیزاد» (Born Globals) بهسرعت به درصد بسیار فراوانی از درآمدهای بینالمللی که گاهی اوقات ۱۰۰ درصد از کل درآمد آنهاست، میرسند (Escandon-Barbosa et al., 2019). از این رو شرکتهای جهانزاد به شرکتهایی گفته میشود که بیشتر جوان، کارآفرین و کوچک یا متوسط هستند و منابع محدودی دارند؛ اما باوجود این محدودیتها شرکتهای جهانزاد در همان مراحل ابتدایی توسعۀ کسبوکارشان بینالمللیبودن را برمیگزینند (Weerawardena et al., 2007; Cavusgil & Knight, 2009). پیشینۀ مربوط به شرکتهای جهانزاد دربرگیرندۀ تعریفهای متفاوتی از پدیدهای مشابه است. مدرسۀ کسبوکار لندن در آخرین تعریفهای خود بیان میکند که جهانیزادها شرکتهایی هستند که بهسرعت در صحنۀ جهانی ظاهر میشوند و اغلب بسیار سریعتر از رقبای بزرگتر خود عمل میکنند (London Business School, 2008). محققان مختلف در تعریف شرکتهای جهانیزاد به چند متغیر مشخص اشاره کردهاند؛ ازجمله فاصلۀ زمانی بین تأسیس شرکتها و اولین صادرات آنها (Jones et al., 2011)، درصد فروشی که از صادرات شرکت حاصل میشود، دامنۀ بازار خارجی و مقیاس بینالمللیشدن (Moen & Servais, 2002)، پتانسیل بازار خانگی و استقبال بازارهای صادراتی از محصول (Gabrielsson et al., 2012)، سرعت رشد و توسعۀ بینالمللی (Oviatt & McDougall, 2005) و مقدار صادراتی شرکت در یکزمان خاص حاصل میکند (Sapienza et al., 2006). دیدگاههای متفاوتی دربارۀ شرکتهای جهانزاد با استفاده از نظریهها و چارچوبها در حوزههای مختلف وجود دارد (Melville et al., 2013; Wade & Hulland, 2014). ناسازگاری تعریفها و طیف وسیعی از معیارهایی که باید درنظر گرفته شود، پژوهشهایی دربارۀ شرکتهای جهانیزاد را از نظر دامنه، ناهمگنبودن و نتیجه گستردهتر میکند (Keupp & Gassmann, 2009). دیکشنری تجارت بینالملل شرکتهای جهانزاد را اینگونه تعریف میکند: جهانزادها نوعی از شرکتها هستند که از ابتدای فعالیت خود چشماندازی از جهانیشدن را دنبال میکنند و بدون هیچ سابقۀ قبلی داخلی یا بینالمللی بهسرعت جهانی میشوند. بهطور معمول، شرکتهای جهانیزاد شرکتهای کوچک فناوری هستند که از اولین روزهای تأسیس در بازارهای بینالمللی فعالیت میکنند. درواقع، شرکتهایی که پس از مدت کوتاهی از شروع فعالیتشان باوجود منابع محدود، محصولات و خدمات خود را در چندین کشور (فراتر از مرزهای محلی خود) به فروش میرسانند، شرکت جهانیزاد محسوب میشوند (Andersson 2011; Sapienza et al., 2006; Cavusgil & Knight, 2009; Ezepue & Ochinanwata, 2017; Gupta & Govindarajan, 2000). در پژوهش حاضر شرکتهای جهانیزاد بهعنوان شرکتهایی تعریف میشوند که از همان مراحل اولیۀ فعالیتهای تجاری، هدفشان رفتن به بازارهای خارجی برای فروش محصولات و خدماتشان در کشورهای مختلف است. در این راستا، ظهور نسل چهار صنعت و تحول دیجیتال تولد شرکتهای جهانیزاد را تسهیل کرده است. بهطور خاص، رشد تصاعدی اخیر در فناوری و دیجیتالیشدن به میزان زیادی بر انتخابهای مناسب کانالهای فروش دیجیتالی که شرکتها ممکن است درطول فرآیند بازاریابی از آنها استفاده کنند، تأثیر میگذارد (Gabrielsson & Gabrielsson, 2011). از این رو، یکی از رویکردهای اساسی در فرآیندهای بازاریابی جهانیزادها، استفاده از بازاریابی دیجیتال و بهرهبرداری از ابزارهای آن در پیش، حین و پس از ورود به بازارهای جهانی است (Dunakhe & Panse, 2022). مطالعات و نظریههای متعدّدی برای بررسی ارتباط بین بازاریابی دیجیتال و عملکرد فروش بینالمللی جهانیزادها ارائه شده است که مهمترین آنها نظریۀ فناوری زنجیرۀ عملکرد (TPC) (Technology to-Performance Chain) است (Ahearne et al., 2011; Maundu 2020; Melville et al., 2013; Wade & Hulland, 2014; Weill, 2010). باتوجه به گسترۀ برونمرزی فعالیتهای بازاریابی شرکتهای جهانیزاد استفاده از فناوریهای دیجیتال گریزناپذیر بوده است؛ بهطوری که نیروهای بازاریابی میزان پذیرش این فناوریها را بر عملکرد بازاریابی شرکت بسیار تأثیرگذار میدانند. درحال حاضر، تعداد فزآیندهای از شرکتهای جهانیزاد وجود دارد که در اشکال مختلف بازاریابی سرمایهگذاری میکنند تا فروش بینالمللی خود را بهبود بخشند (Bhardwaj & Bordoloi, 2020; Garrett et al., 2017). اگرچه این روزها شرکتها مبالغ چشمگیری را برای بهبود فرآیندهای بازاریابی خود صرف میکنند، هنوز میزان شکست استراتژیهای بازاریابی شرکتهای جهانیزاد زیاد است (Suleiman et al., 2020). همانطور که میدانیم این روزها بیشتر مصرفکنندگان مدرن پلتفرمهای مجازی را انتخاب میکنند. پدیدهای که بر تصویر برند شرکتها تأثیر میگذارد و به ایجاد روابط با مشتری کمک میکند (Grewal et al., 2019). با این حال، باتوجه به تفاوتهایی که دربین شرکتها و بازارهای هدفشان وجود دارد، نیاز است که بازاریابان در هر شرکت قبل از تصمیمگیری دربارۀ نوع بازاریابی مناسب برای کسبوکارشان، برند، هدفهای تجاری، مخاطبان هدف و بودجۀ خود را درنظر بگیرند (Pettit et al., 2019; Wagner et al., 2020). اما الگویی منسجم برای بازاریابی جهانزاد در پیشینۀ پژوهش شکل نگرفته ست. این درحالی است که بیشتر شرکتهای جهانیزاد با هدف توسعۀ خود و باوجود منابعی محدودی که در اختیار دارند، بهدنبال رشد در خارج از مرزها و حضور در بازارهای جهانی هستند (Luostarinen & Gabrielso, 2006).
۳. روش پژوهش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، توصیفی، ازنظر روش، کاربردی و از نوع پژوهشهای کیفی است. روش پژوهش حاضر فراترکیب است و مطابق با روش ارائهشدۀ سندلوسکی و باروسو (Sandelowski & Barroso, 2007) هفت گام برای فرآیند فراترکیب درنظر گرفته شده است. این گامها بهترتیب عبارت است از: ۱) تنظیم سؤال پژوهش؛ ۲) مرور پیشینۀ پژوهش به شکل سیستماتیک؛ ۳) جستوجو و انتخاب متون مناسب؛ ۴) استخراج اطلاعات از متون؛ ۵) تجزیهو تحلیل و ترکیب یافتههای کیفی؛ ۶) کنترل کیفیت؛ ۷) ارائۀ یافتهها. مراحل ذکرشده در پژوهش حاضر بهترتیب بررسی میشود. گام اول تعریف سؤالهای پژوهش: اولین مرحله برای انجامدادن فراترکیب تعریف سؤال پژوهش است که محقق درصدد است با انجام دادن فرآیند فراترکیب به آنها پاسخ دهد. در پژوهش حاضر سؤال اصلی «مؤلفهها و ابعاد بازاریابی شرکتهای جهانیزاد کدام است؟» است که با استفاده از 4W به چه چیزی، چه کسی، چه وقت و چگونگی بهترتیب به شرح زیر است: عوامل مؤثر بر بازاریابی شرکتهای جهانیزاد کدام است؟ در این پژوهش چندین پایگاه داده و موتور جستوجوی مختلف بررسی شد. مقالههای مطالعهشده در این مطالعه از سال 2000 تا 2021 است؛ زیرا عمدۀ پژوهشهای انجامگرفته درحوزۀ شرکتهای جهانیزاد از سال 2000 به بعد بوده است. در این مطالعه با روش تحلیل اسنادی، دادههای ثانویۀ مربوط به حوزۀ شرکتهای جهانیزاد بررسی شده است. گام دوم بررسی نظاممند متون: بررسی پیشینۀ سیستماتیک، جستوجویی جامع است. درمیان نشریههای مربوط به موضوعی خاص (ترکیب و تلفیق) همۀ ارزیابیهای انتقادی از پیشینۀ پژوهش است (Tölkes, 2018). پس از تعیین و بررسی پرسشهای پژوهش نوع مطالعات و معیارهای انتخاب و نیز بازبینی جامعی در پیشینه صورت گرفت. در قدم اول کلمات کلیدی مرتبط چون: شرکتهای جهانیزاد (Born Global firms)، بازاریابی شرکتهای جهانیزاد (Marketing in Born Global firms)، ترویج شرکتهای جهانیزاد (Promation &Born Global)، برندینگ و شرکتهای جهانیزاد (Branding &Born Globals)، آمیختۀ بازاریابی و شرکتهای جهانیزاد (Marketing Mix & Born Global)، راهبرد بازاریابی و شرکت جهانیزاد (Marketing strategy & BornGlobal) انتخاب شد. گفتنی است که در سرتاسر پژوهش تعریفهای کلمات و چارچوب زمانی آنها بهطور مستمر، مجدد ارزیابی شد. پس از تعیین و انتخاب کلمات کلیدی، مطالعات منتخب پس از جست وجوهای آنلاین مشخص شد. در پژوهش حاضر با مطالعات کتابخانهای و بررسی پایگاههای Science direct؛ Emerald؛ Scopus وGoogle Scholar و Spring، ۵0۸ مطالعه برای بررسی یافت شد. از مجموع مقالههای یافتهشده 42 درصد مقالهها از پایگاه Science direct، 37 درصد از پایگاه Emerald و 8 درصد از پایگاه Spring است. پایگاههای فراگیر Scopus وGoogle Scholar نیز بهطور تقریبی، همۀ مقالههای یافتشده را پوشش دادند.
گام سوم جستوجو و انتخاب مقالههای مناسب: معیارهای پذیرش و یا عدم پذیرش مقالهها در این مطالعه مطابق جدول 1 تعیین شده است.
جدول 1: معیارهای پذیرش یا عدم پذیرش مقالهها Table 1: Acceptance or non-acceptance criteria of articles
منبع: محققساخته
درادامه، برای بررسی کیفیت روش شناختی مطالعات و ارزیابی هر مقاله براساس 10 معیار از ابزار حیاتی (هدفهای پژوهش، منطق روش، طرح پژوهش، نمونهگیری، جمعآوری دادهها، انعکاسپذیری، ملاحظههای اخلاقی، دقت تجزیهوتحلیل، بیان روشن یافتهها، ارزش پژوهش) استفاده شده است. شکل 1 خلاصۀ فرآیند انتخاب متون مناسب را براساس پارامترهای اشارهشده نشان میدهد. با اعمال 10معیار، تعداد نهایی مقالههایی که شرایط لازم را برای قرارگیری در انتخاب نهایی داشتند، درمجموع تعداد ۴۸ مقاله بود.
شکل1: نتایج جستوجو و انتخاب مقالهها (منبع: نتایج پژوهش) Figure 1: Search results and selection of articles
گام چهارم استخراج اطلاعات متون: در روش فراترکیب شاخصها از منابع استخراج میشود. در این گام، کدگذاری اولیه براساس یافتههای مقالههای مرور نظاممند صورت گرفت و سپس کدهای چارچوب بازاریابی در شرکتهای جهانیزاد شناسایی شد. گام پنجم تجزیهوتحلیل و ترکیب یافتههای کیفی: در این مرحله پژوهشگر ابتدا تمام عوامل استخراج شده از مطالعات را کد درنظر میگیرد و سپس با درنظرگرفتن مفهوم هریک از این کدها آنها را در یک مفهوم مشابه دستهبندی میکند. به این ترتیب، مفاهیم پژوهش شکل داده میشود. خروجی این گام در بخش یافتههای پژوهش بهتفصیل ارائه شده است. گام ششم کنترل کیفیت: در این گام برای ارزیابی کیفیت، 7 مقاله بهطور تصادفی، انتخاب و در اختیار خبرۀ دیگری قرار داده شد تا کدگذاری مجدد انجام شود. برای محاسبۀ ضریب توافق دو کدگذار از ضریب کاپا استفاده شد. شاخص کاپا در یک پژوهش کیفی نشاندهندۀ میزان توافق در کدگذاری است. با استفاده از نرمافزار SPSS عدد معناداری 000/0 و مقدار شاخص 854/0 محاسبه شد. باتوجه به کوچکبودن عدد معناداری از 05/0 فرض استقلال کدهای استخراجی رد میشود. پس میتوان ادعا کرد که استخراج کدها پایایی مناسبی داشته است.
گام هفتم جمعبندی نهایی و ارائۀ یافتهها: یافتههای حاصل از فراترکیب در قالب یک چارچوب جامع ارائه شده است. ترکیب و تلفیق یافتهها پس از اعمال نظر خبرگان در 4 مقولۀ اصلی، 9 مقولۀ فرعی و ۲۲ بُعد طبقهبندی شد و سپس عناصر اصلی چارچوب بازاریابی شرکتهای جهانیزاد را تشکیل داد.
پس از مرور نظاممند و انجام غربالگری مقالهها ۴۸ مقاله انتخاب و تحلیل و سپس براساس تحلیلهای انجامشده به کمک روش تحلیل مضمون در کدهای اولیه استخراج و براساس آن مقولههای اصلی، فرعی و ابعاد مشخص شد. پس از کدگذاری اولیه، مفاهیم و مقولهها با استفاده از فرآیند سنتز و ترکیب یافتهها شناسایی شدند. در این مرحله 4 مقولۀ اصلی، 9 مقولۀ فرعی و ۲۲ بُعد طبقهبندی شد که درادامه آورده شده است.
ابعاد بازایابی جهانیزاد اولین مقولۀ اصلی که در آن کدهای اولیه به دست آمد، ابعاد کلان بازاریابی جهانیزاد است که مؤلفههای آن در جدول 2 مشخص شده است.
جدول 2: مقولهبندی ابعاد بازاریابی جهانیزاد Table 2: Categorization of global marketing dimensions
بُعد قابلیت محوری: شرکتهای جهانیزاد دو بُعد قابلیتهای ارتباطی و قابلیتهای رصد محیطی را دارند. ویژگیهای مربوط به قابلیتهای ارتباطی میتواند شامل همکاری با رقبای بینالمللی در عرصۀ جهانی، همکاری با شرکای محلی و بینالمللی و توجه به ارتباطها در عرصۀ جهانی باشد. شرکتهای جهانیزادها در بخش قابلیتهای رصد محیطی، رقبای موجود در بازارهای جهانی و شاخصهای کلان اقتصادی را شناسایی و به ارزشها و استانداردهای موجود در بازارهای جهانی توجه ویژهای میکنند. یافتههای پژوهشهای گذشته نیز این نتایج را تأیید میکند ( Efrat et al., 2017; Escandon-Barbosa et al., 2019; Loufrani-Fedida et al., 2019). بُعد مشتری محوری: در این بخش پاسخگویی سریع به مشتریان با دیجیتالیزاسیون فراهم میشود و مواردی چون واکنش سریع به تغییرات ترجیحات مشتریان جهانی، پاسخگویی به رفتار و نظرهای مشتریان را دربرمیگیرد (Weerawardena et al., 2007). جزئی از مشتریمحوری بوده است که در آن مکانیزمهای جمعآوری بازخوردهای رسمی و غیررسمی، ساخت ارتباطهای بلندمدت با مشتریان ازطریق گفتوگوهای مستمر، تحویل موفق خدمات / محصولات برای جلب اعتماد (Nemkova, 2017)، بازاریابی براساس سوابق شخصی، مقبول و مطمئنبودن، هدایت و راهنمایی آنلاین مشتریان بررسی میشود (Dzikowski, 2018). درک و ارائۀ ارزش به مشتریان با محصولات / خدمات استاندارد جهانی به مقولههایی چون حرکت بهسوی رضایت مشتریان، بازاریابی با مشتریان بهصورت دوطرفه در عرصۀ جهانی، دانش مشتری براساس تعامل بازار جهانی، درک چگونگی محصولات / خدمات باارزش به مشتریان جهانی میپردازد. راهبردهای بازاریابی جهانیزاد دومین مقولۀ اصلی که در آن کدهای اولیه به دست آمد، راهبردهای بازاریابی جهانیزاد است که مؤلفههای آن در جدول 3 مشخص شده است.
جدول 3: مقولهبندی ابعاد راهبردهای بازاریابی جهانیزاد Table 3: Categorization of the choice of global strategies
منبع: نتایج پژوهش
راهبردهای شبکهمحور: این راهبرد شامل دو بُعد همآفرینی و همکاری ست. در بُعد همآفرینی به ارائۀ محصولات جدید با همکاری مشتریان و کانالها، همآفرینی با شرکتهای جهانی و مشتریان خارجی اشاره و در بُعد همکاری نیز به اتحاد استراتژیک با شرکای محلی و کانالهای فروش در کشورهای میزبان اشاره میشود که این یافتهها در نتایج پژوهشهای گذشته تأیید شده است (Dzikowski, 2018). راهبردهای سازمانمحور: در این راهبردها به ارزشآفرینی جهانی و انطباقپذیری جهانی اشاره میشود. راهبرد خلق ارزش، راهبرد کاهش هزینه، راهبرد نوآوری ارزش و ایجاد هماهنگی بین واحدهای مختلف در مجموعه ارزشآفرینی جهانی قرار دارند و میتوانند برای جهانیزادها ارزشآفرینی کنند. انطباقپذیری جهانی راهبرد دیگری در جهانیزادهاست که شامل بهرهگیری از روشهای جدید برای رقابت با رقبا، تغییر قیمت باتوجه به رقبای جهانی، هماهنگی با شرکای محلی و افزایش سازگاری با بازارهای جهانی است که به این شرکتها در انجامدادن درست راهبرد کمک میکند. این یافتهها در یافتههای پژوهشهای گذشته تأیید شده است (Tan et al., 2007; Andersson, 2011). راهبردهای بازارمحور: آیندهنگاری و آیندهنگری دو بُعد تشکیلدهندۀ این راهبرد است. نوآور و دیجیتالبودن، رویکرد آیندهنگاری برای برآورد نیازهای جهانی، نگاشت آیندۀ بازار از بخشهای تشکیلدهندۀ آیندهنگاری است. آیندهنگری نیز شامل پیشبینی با تجزیهوتحلیل بازار جهانی و رقبا، بهرهگیری از روشهای جدید برای رقابت با رقبا و تحلیل روندهای جهانی میشود. راهبردهای بازارمحور در پژوهشهای گذشته تأیید شده است (Halfback & Gabrielsson, 2011; Gabrielsson et al., 2012).
آمیختۀ بازاریابی جهانیزاد براساس تجزیهوتحلیل کدهای اولیه بُعد سوم بازاریابی استراتژیک جهانیزاد، آمیختۀ بازاریابی جهانیزاد است که مؤلفههای آن در جدول 4 آورده شده است.
جدول 4: مقولهبندی آمیختۀ بازاریابی جهانیزاد Table 4: Mixed categorization of Jahanizad list
منبع: نتایج پژوهش
3P شامل محصول استاندارد جهانی، قیمتگذاری جهانی، مکان عرضه و توزیع جهانی است. محصول استاندارد جهانی یکی از ابعاد آمیختۀ بازاریابی است و شامل ویژگیهایی چون محصولات و خدمات دیجیتال باکیفیت و بینظیر، تأکید بر صرفهجویی ناشی از مقیاس در عرصۀ جهانی، برونسپاری جهانیبخشی از فرآیندهای تولید، خطهای تولید در کشورهای میزبان، انطباق بستهبندی با شرایط محلی میشود. قیمتگذاری جهانی مورد دیگری است که شامل قیمتگذاری براساس ارزشافزودۀ مشتری، قیمتگذاری برمبنای بهای تمامشدۀ جهانی و قیمتگذاری رقابت جهانی است. در مکان عرضه و توزیع جهانی مواردی همچون الگوهای شناسایی و نفوذ در بازارهای جهانی، واسطۀ الکترونیکی، کانال توزیع ترکیبی، کانالهای فروش مستقیم و غیرمستقیم، فرآیندهای دیجیتال مدیریت کانال ارائه و بررسی میشود. 3C شامل علامت تجاری شرکت، ارتباطها، گردآوری اطلاعات است. علامت تجاری شرکت در عرصۀ بینالمللی برای حفظ مزیت شرکت اهمیت بسیاری دارد و شامل استانداردسازی برند براساس شرایط بازار جهانی، توسعۀ برند در گسترۀ بینالمللی، ایجاد اعتماد و تعهد به برند و توجه به معنا و تلفظ برند در بازار جهانی است. ارتباطهای جهانی شامل ویژگیهای طراحی وبسایت، پیشبرد فروش، سهولت دسترسی جهانی و آگاهیبخشی جهانی است. همچنین، گردآوری اطلاعات دربرگیرندۀ اطلاعات جمعیتشناختی، رفتار مصرفکنندۀ جهانی و تجربۀ قبلی مشتریان جهانی است. ابعاد آمیختۀ بازاریابی جهانیزاد در یافتههای برخی از پژوهشهای گذشته اشاره شده است (Knight & liesche, 2016; Freemans et al., 2010; Halldi, 2012). پیامدهای بازاریابی استراتژیک جهانیزاد نتایج حاصل از بهکارگیری بازاریابی استراتژیک جهانیزاد پیامدهای مؤثری را برای سازمانها در دو بُعد راهبردی و تاکتیکی به ارمغان میآورد که مؤلفههای آن در جدول 5 مشخص شده است.
جدول 5: مقولهبندی پیامدهای بازاریابی استراتژیک جهانیزاد Table 5: Categorization of the consequences of global strategic marketing
منبع: نتایج پژوهش
پیامدهای راهبردی سه بُعد رقابتی، ارزشآفرینی و ارتباطی را دارد. بُعد رقابتی ویژگیهایی چون کسب مزیت رقابتی، تثبیت و رشد جایگاه جهانی، پاسخ سریع به محیط بازار جهانی، پیشروبودن در عرصۀ جهانی و جذب مشتریان جهانی جدید را دربرمیگیرد و به جهانیزادها کمک میکند تا از مزایای راهبردهای رقابتی بهره ببرند و خود را بهخوبی با محیط جهانی منطبق کنند. راهبرد ارتباطی مواردی چون شبکهسازی با شرکای جهانی، تعامل بهینه با مشتریان جهانی، بهبود قابلیتهای ارتباطی، توسعۀ ارتباطهای آنلاین را در گسترۀ جهانی دربرمیگیرد و به جهانیزادها در بهبود روابط جهانی و توسعۀ ارتباطهای آنلاین کمک میکند. همچنین، ارزشآفرینی نیز به فرصتگرایی جهانی، همآفرینی با مشتریان جهانی، اهرمکردن دانش شرکت، نوآوریگرایی در خلق ارزش، صرفۀ اقتصادی با کاهش قیمت تمامشده توجه دارد و در شناسایی فرصتهای بکر جهانی موجود به شرکتهای جهانیزادها کمک میکند. پیامدهای تاکتیکی سه ُبعد محصول، بازار و مشتری را دارد. پیامد حاصل از محصول دربردارندۀ ویژگیهایی چون بهبود سودآوری محصول، ارتقای کیفیت محصول، توسعۀ محصولات / خدمات اینترنتی، ارائۀ محصولات براساس استاندارد جهانی را دربرمیگیرد و به جهانیزادها در ارائۀ محصولات بهتر کمک میکند. پیامدهای عملیاتی بازار شامل افزایش دانش بازار، پیشبینی و شکلدهی بازار جهانی، تمایز برند در بازار ملی و جهانی، رشد در بازار ملی همزمان با ورود به جهانی است. درنهایت، پیامدهای مربوط به مشتری نشان میدهد که بازاریابی جهانیزادها منجر به افزایش رضایتمندی مشتری، تأمین انتظارهای مشتری، دریافت محصولات / خدمات با قیمت مناسب، افزایش سطح وفاداری مشتریان جهانی، افزایش اعتماد مشتریان جهانی، دریافت محصولات و خدمات بهتر میشود. محققان در پژوهشهای پیشین این یافتهها را تأیید میکنند (Freeman et al., 2010; Halldin, 2012; Halfback & Gabrielsson, 2011) . براساس یافتههای پژوهش، چارچوب نهایی بازاریابی استراتژیک جهانیزاد به صورت شکل 2 است.
شکل 2: چارچوب بازاریابی شرکتهای جهانیزاد (منبع: نتایج پژوهش) Figure 2: Marketing framework of global companies
باتوجه به رشد چشمگیر پدیدۀ جهانزاد نیاز این شرکتها به یک استراتژی عمیق جهانی برای تقویت پتانسیل خود بر اهمیت روزافزون این مبحث تأکید دارد. با وجود این، مسئلۀ پیادهسازی ابتکارات مختلف دربارۀ شرکتهای جهانیزاد با چالشها و مشکلات زیادی روبهروست. چالشهای مدیریتی در این گروه شرکتها، بزرگ و متفاوتبودن آنها با یکدیگر است. گفتنی است که نبود مهارت بازاریابی متکی بر محصولات تکنولوژیکی چالش دیگری است که شرکتهای جهانیزاد با آن مواجه هستند و اغلب بهدلیل این عامل در بازاریابی جهانی شکست خوردهاند (Gabrielsson et al., 2012). بنابراین یکی از راههای کاهش آن شناسایی شاخصها و مؤلفههای مؤثر بر بازاریابی و طراحی یک چارچوب مناسب برای بازاریابی استراتژیک این شرکتهاست؛ بنابراین محققان در پژوهش حاضر بر آن هستند تا چارچوب بازاریابی استراتژیک جهانیزاد را با استفاده از روش فراترکیب طراحی کنند. یافتههای این پژوهش چارچوبی جامع را برای بازاریابی استراتژیک در شرکتهای جهانیزاد ارائه کرد که شامل چهار ستون اصلی ابعاد، راهبرد، آمیخته و پیامدهای بازاریابی جهانیزاد است. مبنای شرکتهای جهانیزاد برای خلق بازار براساس دو رویکرد کلی مشتریمحوری و قابلیتمحوری است. ورود شرکتهای جهانیزاد به بازارهای جهانی میتواند مبتنی بر یکسری قابلیتهای ارتباطی در ورای مرزهای کشور خود یا مبتنی بر رصد مداوم محیطهای جهانی و یا براساس کشف نیازهایی ویژۀ مشتریان و پاسخگویی سریع و توسعۀ ارتباط آنلاین با مشتریان جهانی باشد؛ از این رو مدیران شرکتهای نوپا برای خلق بازارهای بینالمللی برای خود با حضور در نمایشگاهها، اجلاس و اجتماعات بینالمللی شبکۀ ارتباطی خود را گسترش میدهند و یا با استفاده از روشهای نوین پژوهشهای بازار، شناسایی نیازهای بازارهای هدف بینالمللی و نیز با استفاده از رویکرد مشتریمحوری و جهتگیری بازار به این عرصه وارد میشوند. راهبردهای شرکتهای جهانیزاد برای ایجاد مزیت رقابتی در بازارهای جهانی شامل راهبردهای شبکهمحور، سازمانمحور و بازارمحور است. در راهبردهای شبکهمحور بر کسب مزیت باهمرقابتی، همکاری با ذینفعان و همآفرینی با مشتری و رقبا تأکید میشود. دیدگاه این راهبرد مبتنی بر شبکههای بین سازمانی و ایجاد پیمانهای استراتژیک بینالمللی است. درصورتی که راهبرد دوم مبتنی بر قابلیتهای درونسازمانی و در راستای ارزشآفرینی در گسترۀ جهانی و توان انطباقپذیری قابلیتهای موجود با بازارهای بالقوۀ جهانی است. اجرای این راهبرد نیازمند ارتقا قابلیتها و کیفیت در حد استانداردهای بینالمللی است؛ اما در راهبرد سوم بر توان آیندهپژوهی شرکتها برای آیندهنگاری و آیندهنگری بازار تأکید میشود. اجرای این راهبرد نیازمند ایجاد هوش بازار و استفاده از بازاریابی دادهمحور در عرصۀ بازارهای بینالمللی است. آمیختۀ بازاریابی در شرکتهای جهانیزاد 3P3C است. محصولات استاندارد جهانی، قیمتگذاری جهانی و توزیع جهانی لزوم انطباق با بازار جهانی را نشان میدهد. خلق محصولات مبتنی بر استانداردهای بازارهای بینالمللی نیازمند ایجاد یک دیدگاه جهانی در طراحی و توسعۀ محصول در داخل شرکت است. همچنین، قیمتها همواره در بازارهای بینالمللی از بازارهای داخلی بیشتر نیست؛ بنابراین در بحث قیمت در نظر گرفتن شرایط رقابتی و قیمتگذاری تهاجمی اهمیت بسزایی دارد. دسترسی به شبکههای توزیع جهانی، اتصال به بازارهای بینالمللی را ممکن میکند. برای توسعه و ترویج بازاریابی از 3C استفاده میشود که شامل علامت تجاری، ارتباطها و گردآوری اطلاعات است. آگاهی از ابعاد، راهبرد و آمیختۀ بازاریابی جهانیزاد و انتخاب مناسب آنها برای شرکتهای جهانیزاد پیامدهای راهبردی و تاکتیکی را درپی دارد. پیامدهای راهبردی شامل پیامدهای رقابتی، ارتباطی و ارزشآفرینی است که درسطح کلان بر عملکرد جهانزادها تأثیرگذار و پیامدهای تاکتیکی نیز در سه حوزۀ محصول، بازار و مشتری است. باوجود پژوهشهای متعدّدی که برروی اینگونه شرکتها انجام شده است، مفهومپردازی و فرآیندسازی بازاریابی در شرکتهای جهانیزاد در ابتدای راه خود است. به بیانی دیگر، باتوجه به رشد چشمگیر شرکتهای جهانزاد کمتر پژوهشی یک نگاه مفهومی به حوزۀ بازاریابی در جهانزادها داشته و تنها با دیدگاه عملگرایانه به چگونگی ساخت این شرکتها، پرداخته شده است. از آنجایی که هدف پژوهش حاضر ارائۀ الگوی بازاریابی جهانزاد بود و باتوجه به اقتصاد رقابتی امروزه، استفاده از این مدل به سازمانها و کسبوکارها در ایجاد مزیت رقابتی کمک شایانی خواهد کرد. در مفهومسازی بازاریابی جهانیزاد شیوۀ ساماندهی فعالیتهای بازاریابی در شرکتهای نوپای بینالمللی تشریح میشود. مدیران سازمانها و کسبوکارها در راستای افزایش رقابتپذیری، سهم بازار، حضور در بازارهای جهانی و بهبود عملکردشان میتوانند توجه بیشتری به بازاریابی جهانزاد داشته باشند. علاوه بر این، انتظار داریم نتایج حاصل از پژوهش حاضر به مدیران کمک کند تا استفاده از این الگو را به کشورهای دیگر نیز تعمیم دهند. باتوجه به محدودیتی که هر پژوهشی دارد، محققان در پژوهش حاضر چارچوب بازاریابی را در شرکتهای جهانیزاد طراحی کردند و صنعت خاصی را مدنظر قرار ندادند. همچنین، آنها کسبوکارهای محصولگرا و سرویسگرا را بهطور کلی درنظر گرفتند و از یکدیگر تمیز ندادند. در این پژوهش روند ۲۰سالۀ بازاریابی در شرکتهای جهانیزاد در پایگاههای علمی مذکور بررسی شد. چارچوب بازاریابی استراتژیک جهانیزاد دیدگاه مناسبی از مفاهیم را ارائه میدهد که میتواند مبنایی برای پژوهشهای آتی قرار گیرد. در این راستا، به محققان آتی پیشنهاد میشود که این چارچوب را در صنایع خاص با روششناسی مطالعۀ موردی چندگانه بررسی کنند. همچنین، باتوجه به تفاوتهایی که شرکتهای تولیدی با خدماتی دارند، میتوان چارچوبی ویژه را برای بازاریابی در هر گروه از این شرکتها ارائه کرد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Ahearne, M., Srinivasan, N., & Weinstein, L. (2011). Effect of technology on sales performance: Progressing from technology acceptance to technology usage and consequence. Journal of Personal Selling And Sales Management, 24(4), 297-310. https://doi.org/10.1080/08853134.2004.10749039
Andersson, S. (2011). International entrepreneurship, born globals and the theory of effectuation. Journal of Small Business and Enterprise Development, 18(3), 627-643. https://doi.org/10.1108/14626001111155745
Aspelund, A., Koed Madsen, T., & Moen, Ø. (2007). A review of the foundation international marketing strategies and performance of international new ventures. European Journal of Marketing, 41(11/12), 1423-1448.
Baum, M., Schwens, C., & Kabst, R. (2011). A typology of international new ventures: Empirical evidence from high‐technology industries. Journal of Small Business Management, 49(3), 305-330. https://doi.org/10.1111/j.1540-627X.2011.00328.x
Behl, A., Kamboj, S., Sharma, N., Pereira, V., Salwan, P., Chavan, M., & Pathak, A. A. (2023). Linking dynamic absorptive capacity and service innovation for born global service firms: An organization, innovation lens perspective. Journal of International Management, 29(4), 1-16 https://doi.org/10.1016/j.intman.2023.101044
Bhardwaj, S. N., & Bordoloi, A. (2020). Digital marketing: Its impact on consumer buying behaviour. Journal of Critical Reviews, 7(10), 6402-6405. https://doi.org/10.18231/j.jmra.2023.022
Borini, F. M., Cahen, F. R., & Oliveira, M. D. M., Jr. (2017). The internationalisation of new technology-based firms from emerging markets. International Journal of Technology Management, 74(1/2/3/4), 23. https://doi.org/10.1504/IJTM.2017.083607
Cannone, G., & Ughetto, E. (2014). Born globals: A cross-country survey on high-tech start-ups. International Business Review, 23(1), 272-283. https://doi.org/10.1016/j.ibusrev.2013.05.003
Cavusgil, S. T, & Knight, G. A. (2009). Born global firms (1st ed.). Business expert press, LLC.
Choquette, E., Rask, M., Sala, D., & Schröder, P. (2017) Born Globals—is there fire behind the smoke? International Business Review, 26(3), 448–460. https://doi.org/10.21580/jdmhi.2020.2.1.5717
De Clercq, D., Sapienza, H. J., Yavuz, R. I., & Zhou, L. (2012). Learning & knowledge in early internationalization research: Accomplishments & future directions. Journal of Business Venturing, 27(1), 143–165. https://doi.org/10.1016/j.jbusvent.2011.09.003
Dunakhe, K., & Panse, C. (2022). Impact of digital marketing–a bibliometric review. International Journal of Innovation Science, 14(3/4), 506-518. https://doi.org/10.1108/IJIS-11-2020-0263
Dzikowski, P. (2018). A bibliometric analysis of born global firms. Journal of Business Research, 85(3), 281-294. https://doi.org/10.1016/j.jbusres.2017.12.054
Efrat, K., Gilboa, S., & Yonatany, M. (2017). When marketing and innovation interact: The case of born-global firms. International Business Review, 26(2), 380-390. https://doi.org/10.1016/j.ibusrev.2016.09.006
Escandon-Barbosa, D., Rialp-Criado, J., Fuerst, S., Rodriguez-Orejuela, A., & Castro-Aristizabal, G. (2019). Born global: The influence of international orientation on export performance. Heliyon, 5(11), 2688-2700. https://doi.org/10.1016/j.heliyon.2019.e02688
Evers, N., & Andersson, S. (2021). Predictive and effectual decision-making in high-tech international new ventures–A matter of sequential ambidexterity. International Business Review, 30(1), 101655. https://doi.org/10.1016/j.ibusrev.2019.101655
Ezepue, P. O., & Ochinanwata, N. (2017). Business development frameworks for establishing innovative born-global firms in Nigeria and Sub-Sahara Africa. Journal of Advances in Management Sciences and Information Systems, 3(7), 9-26. https://doi.org/10.6000/2371-1647.2017.03.02
Ferguson, S., Henrekson, M., & Johannesson, L. (2021). Getting the facts right on born globals. Small Business Economics, 56(1), 259-276. https://doi.org/10.1007/s11187-019-00216-y
Freemans Hutchings, k., Lazaris, M., & Zyngier, S. (2010). A model of rapid knowledge development: The smaller born-global firm. International Business Review, 19(2), 70–84. https://doi.org/10.1016/j.ibusrev.2009.09.004
Gabrielsson, M., & Gabrielsson, P. (2011). Internet-based sales channel strategies of born global firms. International Business Review, 20(1), 88-99. https://doi.org/10.1016/j.ibusrev.2010.05.001
Gabrielsson, P., Gabrielsson, M., & Seppälä, T. (2012). Marketing strategies for foreign expansion of companies originating in small and open economies: The consequences of strategic fit and performance. Journal of International Marketing, 20(2), 25-48. https://doi.org/10.1509/jim.11.0068
Garrett, A., Straker, K., & Wrigley, C. (2017). Digital channels for building collaborative consumption communities. Journal of Research in Interactive Marketing, 11(2), 160-184.
Grewal, L., Stephen, A. T., & Coleman, N. V. (2019). When posting about products on social media backfires: The negative effects of consumer identity signalling on product interest. Journal of Marketing Research, 56(2), 197-210.
Gupta, A. K., & Govindarajan,V. (2000). Managing global expansion: A conceptual framework. Business Horizons, 43(2), 45–54.
Halldin, T. (2012). Born global firms – do they perform differently? The royal institute of technology centre of excellence for science & innovation studies (CESIS).
Jones, M. V., Coviello, N., & Tang, Y. K. (2011). International entrepreneurship research (1989–2009): A domain ontology and thematic analysis. Journal of Business Venturing, 26(6), 632-659. https://doi.org/10.1016/j.jbusvent.2011.04.001
Keupp, M. M., & Gassmann, O. (2009). The past & the future of international entrepreneurship: A review & suggestions for developing the field. Journal of Management, 35(3), 600–633. https://doi.org/10.1177/0149206308330558
Knight, G. A., & Cavusgil, S. T. (2004). Innovation organizational capabilities & the born-global firm. Journal of International Business Studies, 35(2), 124–141. http://dx.doi.org/10.1057/palgrave.jibs.8400096.
Knight, G. A., & Liesch, P. W. (2016). Internationalization: From incremental to born global. Journal of World Business, 51(1), 93-102. https://doi.org/10.1016/j.jwb.2015.08.011
Lamotte, O., & Colovic, A. (2015). Early internationalization of new ventures from emerging countries: The case of transition. Economies Management, 18(1), 8. https://doi.org/10.3917/mana.181.0008
Laufs, K., & Schwens, C. (2014). Foreign market entry mode choice of small & mediumsized enterprises: A systematic review & future research agenda. International Business Review, 23(6), 1109–1126. https://doi.org/10.1016/j.ibusrev.2014.03.006
Loufrani-Fedida, S., Hauch, V., & Elidrissi, D. (2019). The dynamics of relational competencies in the development of born global firms: A multilevel approach. International Business Review, 28(2), 222-237.
Luostarinen, R., & Gabrielsson, M (2006) Globalization & marketing strategies of born globules in SMOPECs. Thunderbird International Business Review, 48(6), 773–801. https://doi.org/10.1002/tie.20122
Maundu, J. (2020). Digital marketing practices on the performance of petroleum companies in Kenya: A case study of Vivo Energy Kenya. The Strategic Journal of Business and Change Management, 7(3), 984-997. https://doi.org/10.61426/sjbcm.v7i3.1721
Melville, N., Kraemer, K., & Gurbaxani, V. (2013). Review: Information technology and organisational performance: An integrative model of IT business value. MIS Quarterly, 28(2), 283-322. https://doi.org/10.2307/25148636
Moen, Ø., & Servais, P. (2002). Born global or gradual global? Examining the export behavior of small & medium-sized enterprises. Journal of International Marketing, 10(3), 49–72. https://doi.org/10.1509/jimk.10.3.49.19540
Nemkova, E. (2017). The impact of agility on the market performance of born-global firms: An exploratory study of the Tech City innovation cluster. Journal of Business Research, 80(9), 0148-2963. https://doi.org/10.1016/j.jbusres.2017.04.017
Oliva, F. L., Teberga, P. M. F., Testi, L. I. O., Kotabe, M., Del Giudice, M., Kelle, P., & Cunha, M. P. (2022). Risks and critical success factors in the internationalization of born global startups of industry 4.0: A social environmental, economic and institutional analysis. Technological Forecasting and Social Change, 175(2), 121346. https://doi.org/10.1016/j.techfore.2021.121346
Oviatt, B. M., & McDougall, P. P. (2005). Defining international entrepreneurship & modeling the speed of internationalization. Entrepreneurship Theory & Practice, 29(5), 537–554. https://doi.org/10.1111/j.1540-6520.2005.00097.x
Qiu, R., & Gupta, V. (2015). A conceptual study of immigrant born globals & their multinationalization process. Journal of Global Entrepreneurship Research 5(2), 1-18. https://doi.org/10.1186/s40497-015-0018-7
Rennie, M. W. (1993). Global competitiveness: Born global. The McKinsey Quarterly, 4(45), 45-52. https://doi.org/10.4236/ib.2012.42015
Rialp, A., Rialp, J., & Knight, G. A. (2005). The phenomenon of early internationalizing firms: What do we know after a decade (1993–2003) of scientific inquiry? International Business Review, 14(2), 147–166. https://doi.org/10.1016/j.ibusrev.2004.04.006
Sapienza, H. J., Autio, E., George, G., & Zahra, S. A. (2006). A capabilities perspective on the effects of early internationalization on firm survival & growth. Academy of Management Review, 31(4), 914–933. https://doi.org/10.5465/amr.2006.22527465
Suleiman, M., Muhammad, N., Yahaya, I. S., Adamu, M. A., & Sabo, A. U. (2020). Benefits and challenges: for marketing strategies on-line. European Journal of Molecular and Clinical Medicine, 7(3), 164-179. https://doi.org/0.4236/oalib.1104917
Tan, A., Brewer, P., & Liesch, P. W. (2007). Before the first export decision: Internationalization readiness in the pre-export phase. International Business Review, 16(3), 294–309. https://doi.org/10.1016/j.ibusrev.2007.01.001
Tobiassen, A. E., & Pettersen, I. B. (2023). Understanding networking dynamics in born global firms internationalization: Balancing the mix of physical and virtual networking in B2B markets. Journal of Business & Industrial Marketing, 38(3), 494-506. https://doi.org/10.1108/JBIM-12-2020-0534
Tölkes, C. (2018). Sustainability communication in tourism–A literature review. Tourism Management Perspectives, 27(9), 10-21. https://doi.org/10.1016/j.tmp.2018.04.002
Wade, M., & Hulland, J. (2014). The resource-based view and information systemsresearch: Review extension and suggestions for future research. MIS Quarterly, 28(1), 107-142. https://doi.org/10.2307/25148626
Wagner, G., Schramm-Klein, H., & Steinmann, S. (2020). Online retailing across echannels and e-channel touch-points: Empirical studies of consumer behaviourin the multichannel e-commerce environment. Journal of Business Research, 107(2), 256-270. https://doi.org/10.1016/j.jbusres.2018.10.048
Weerawardena, J., Mort, G. S., Liesch, P., & Knight, G. (2007). Conceptualizing accelerated internationalization in the born global firm: A dynamic capabilities perspective. Journal of World Business, 42(3), 294–306. https://doi.org/10.1016/j.jwb.2007.04.004
Weill, P. (2010). The relationship between investment in information technology and firm performance: A study of the valve-manufacturing sector. Information Systems Research, 3(4), 307-333. https://doi.org/10.1287/isre.3.4.307
Zander, I., McDougall-Covin, P., & L Rose, E. (2015). Born globals and international business: Evolution of a field of research. Journal of International Business Studies, 46(1), 27-35. https://doi.org/10.1057/jibs.2014.60
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 538 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 222 |