
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,706 |
تعداد مقالات | 13,973 |
تعداد مشاهده مقاله | 33,617,258 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 13,333,466 |
ارائۀ الگوی یادگیری مشارکتی مبتنی بر رایانش ابری در آموزش عالی: مطالعه داده بنیاد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رویکردهای نوین آموزشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 16، شماره 1 - شماره پیاپی 33، شهریور 1400، صفحه 21-42 اصل مقاله (1.55 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/nea.2021.127202.1606 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فاطمه فیروزی1؛ زهرا طالب* 2؛ نیره شاه محمدی3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری برنامهریزی درسی، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار، گروه علوم تربیتی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی،دانشگاه آزاد تهران جنوب، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار، عضو هیئت علمی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری گسترش یادگیری مشارکتی پشتیبانیشده توسط رایانه است. نوعی تکنیک اصولی است که میتواند محیط ابری را برای یادگیری مشارکتی و پشتیبانی از آموزش ازطریق رایانش ابری ایجاد کند. این پژوهش با هدف طراحی الگوی بهکارگیری یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری در آموزش عالی انجام شده است. روش پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از نظریۀ دادهبنیاد انجام گرفت. شرکتکنندگان پژوهشْ اعضای هیئتعلمی و استادان دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران در سال 99- 1398 بودند که با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند و با مصاحبۀ نیمهساختاریافته با 18 نفر، اشباع نظری در دادهها حاصل شد. تجزیهوتحلیل دادهها براساس رهیافت نظاممند نظریۀ دادهبنیاد اشتراوس و کوربین در سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتایج پژوهش گویای آن است که 310 گزارۀ مفهومی اولیه با 9 مقولۀ اصلی و 21 مقولۀ فرعی درقالب ابعاد ششگانۀ مدل پارادایمی شامل موجبات علّی (2 مقوله)، پدیدۀ اصلی (یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری)، راهبرد (2 مقوله)، شرایط زمینهای (2 مقوله)، شرایط محیطی (1 مقوله) و پیامد (2 مقوله) شناسایی شد که درقالب مدل پارادایمی شامل یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری بهعنوان پدیدۀ محوری و شرایط علّی (عوامل تعاملی و عوامل انسانی)، شرایط زمینهای (شرایط درونی و شرایط بیرونی)، عوامل مداخلهگر (مشکلات یادگیری مشارکتی در محیط ابر)، راهبردها (راهبردهای آموزشی و راهبردهای حمایتی) و پیامدها (پیامدهای آموزشی و پیامدهای عاطفی) سازمان یافت. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آموزش عالی؛ نظریۀ داده بنیاد؛ رایانش ابری؛ یادگیری مشارکتی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پیشرفت و کاربرد روزاَفزون فناوری و استفاده از آن همچون موجی است که همۀ کشورها را در آیندهای دور یا نزدیک فرامیگیرد و کاربرد آن در آموزش و تدریس، در حال افزایش است. در این میان، سهم استفاده از فناوریها در بین کشورها متفاوت است (خسروینژاد، 1395). یکی از پیشرفتهترین این فناوریها، رایانش ابری[1] است که جزء اصلیترین روندهای فناوری در شکلگیری جامعۀ اطلاعاتی است و رشد رایانش ابری در طول چند سال گذشته بیتردید یکی از مهمترین پیشرفتهای اخیر در تاریخ صنعت رایانشی به شمار میرود که با ظهور آن تغییری اساسی در توسعه و استقرار سرویسهای فضای اطلاعات ایجاد خواهد شد (مارستون[2]، 2011). رایانش ابری مجموعهای از منابع مجازیشدۀ نرمافزاری و زیرساختی با قابلیت دسترسی آسان است که باتوجهبه نیاز مشتریان بهصورت پویا تغییر میکند (یعقوبی، جعفری و شکوهی، 1394). همچنین، یک مدل جدید محاسباتی است که بهعنوان انتزاع منابع و خدمات برای اجرای برنامههای پیچیدۀ مبتنیبر وب توصیف میشود (کومار[3]، 2016). فناوری رایانش ابری قابلیتهای زیرساختی فنی مقیاسپذیر و انعطافپذیر را بهعنوان سرویس درخواستی فراهم برای مثال، عبدالمونم حسن و همکاران[8] (۲۰۱۹) گزارش کردند که استفاده از فناوری رایانش ابری در فرایند تدریس در دانشگاه بر افزایش پیشرفت تحصیلی دانشجویان تأثیر مثبت خواهد داشت، به افزایش خودآموزی دانشجویان و به افزایش مشارکت و همکاری بین اعضای هیئتعلمی در تدریس کمک خواهد کرد و در فرایند یاددهیـیادگیری به مربیان و فراگیران کمک خواهد کرد تا به پروندهها و سخنرانیهای ذخیرهشده روی ابر از هر نقطۀ دنیا در هر زمان و هر مکان دسترسی داشته باشند. همچنین، در یک طرح درس مربوط به آلودگی محیطزیست، آموزشدهنده از فراگیر میخواهد مصادیق و نمونههایی از بیتوجهی مردم به بهداشت محیطزیست را تا هفتۀ آینده بیابد و ضمن تهیۀ عکس و فیلم با گوشیها و تبلتهای لمسی، آن را در فضای ابری مختص معلم به اشتراک بگذارد. یادگیرندگان ضمن اشتراک در تولید این محتوا، مستندات خود را بهسهولت و در کمترین زمان در اختیار استاد قرار میدهند. با کنارگذاشتن سیستم کاغذمحور در مراکز آموزشی و دانشگاهها و بردن آن به رایانش ابری و ابرها، گامی نو در راه آموزش بهتر و بهینه برداشته میشود. میتوان در کنار کتاب درسی، دفاتر و تختههای کلاسی از سرورهای اینترنتی و نرمافزارهای ابر استفاده کرد (گلصنملو و سیدعباسی[9]، 1393). امروزه دنیای آموزش و تدریسْ روشها و ابزارهای جدیدی را میپذیرد. بیشتر مؤسسات آموزش عالی ازنظر تحویل محتوا، ارتباطات، مشارکت و همکاری، به فناوری اطلاعات وابسته هستند. این خدمات بهطور فزایندهای با استفاده از فناوریهای اینترنتی مانند رایانش ابری، به مؤسسات آموزشی کمک میکند تا خدمات بسیار ارزان یا آزادانه ارائه دهد که غالباً دسترسی آن بسیار بالاتر از آن است که زیرساختهای فناوری اطلاعات توزیعشده ارائه میدهد. در این مؤسسات معمولاً از خدمات رایانش ابری برای ارائۀ ابزارها برای مشارکت، همکاری و تعامل دانشآموزان در یک فضای یادگیری توزیعشده استفاده میشود (آتاران[10]، آتاران و سلیک، 2017)؛ بنابراین، ادغام فناوری رایانش ابری در محیط آموزشی فرصتهای جدیدی را فراهم میکند که باعث بهبود آموزش و یادگیری میشود و با فراهمآوری انعطافپذیری در یادگیری به یادگیری مستقل دانشآموزان کمک میکند و آنها را برای یادگیری ترغیب میکند (بریندلی، بلچکی و والتی[11]، 2009). در دنیای کنونی در حوزۀ آموزش و یادگیری، بیشتر بر آموزشهای فعال و یادگیرندهمحور بهجای روشهای موضوعمحور یا یاددهندهمحور تأکید میشود. یکی از انواع روشهای فعال یادگیری، یادگیری مشارکتی[12] است. در این روش، گروههای کوچک نامتجانس برای رسیدن به یک هدف فعالیت میکنند. در جریان گروه، ارتباط متقابل اعضای گروه، موقعیتهایی را برای تجربیات مهم ازجمله توانایی پرسیدن[13]، توضیحدادن[14]، انتقادکردن[15] و ذکرکردن مثال[16] ایجاد میکند. اعضای گروههای یادگیری مشارکتی هم ازنظر دانش و مهارتهای یادگیری و هم درزمینۀ برقراری تعامل[17] و مهارتهای اجتماعی[18] در جریان یادگیری، رشد میکنند (دی و سالسالی[19]، 2000 بهنقل از محمودی، ابراهیمزاده، موسی کاظمی، فرجاللهی و محمودی، 1394). در محیط یادگیری مشارکتی، دانشجویان فرصتهایی برای ارتباط متقابل با یکدیگر دارند تا اهداف مشترک خود را تحقق بخشند و هم ازلحاظ علمی و هم ازلحاظ اجتماعی پیشرفت کنند. ازطریق روابط متقابل، دانشجویان یاد میگیرند تا دربارۀ مسائل توضیح بخواهند، ایدههای خود را مطرح کنند، اختلافنظرها را واضح سازند و برداشتها و استنباطهای جدید به وجود آورند (کی و کارافانو[20]، 2016). براساس رویکرد یادگیری مشارکتی، مربیان میتوانند با فراگیران خود دربارۀ بحث و یادگیری و وظایف یادگیری ارتباط برقرار کنند. عمۀ فعالیتهای مشارکتی که فراگیران هنگام استفاده از ابزارهای رایانش ابری مختلف انجام میدهند، اظهارنظر، ارائۀ ایده، بهاشتراکگذاری صفحه، گپ و ارسال پیامهای فوری، بارگذاری پروندهها، ترسیم، بارگیری، ذخیرهسازی و ارسال اطلاعات است. علاوهبراین، ترویج انواع مختلف اشتراکگذاری در همان فضا، درک فراگیران از مفاهیم پیچیده را بهمیزان زیادی افزایش میدهد (ارتورک[21]، 2016). یادگیری مشارکتی با تشکیل گروه یادگیری، اهداف یادگیری را ازطریق ارتباط، همکاری و دانش مشارکتی ارائه میدهد (هوانگ و لیو[22]، 2014) که در این محیط ارتباط محکمتری بین دانشآموزان ایجاد میشود و تعامل آنها با یکدیگر در مقایسه با روش جدا از دیگران، به افزایش ناشی از ترکیبات بیشتر ذهنی و خلق فعالیتهای عقلی بیشتر میانجامد که سبب افزایش یادگیری میشود (میلیس[23]، 2002؛ بهنقل از زارعی زوارکی و قاسمی، 1394). بنابه پژوهشهای محمودی و همکاران (۱۳۹۴) و فلاحی و قاسمی سامنی (1396) نقش فعال استاد، عاملی بر فعالیت بیشتر و افزایش ارتباطات دانشجویان با یکدیگر و درنهایت شکلگیری یک محیط یادگیری مشارکتی است؛ بنابراین، مؤلفههای اثربخش در برنامۀ درسی مجازی براساس رویکرد مشارکتی را بازده مشارکت، ترکیب گروه، فناوری، تکالیف شغلی، نقشهای گروهی، فرایند و آموزشها، زمان، آموزش مهارتهای گروهی و اجتماعی، همبستگی متقابل، مسئولیتپذیری فردی، دانش پیشین یادگیرنده و مشوّقها میتوان گزارش داد (عنایتی نوینفر و همکاران، 1396؛ زارعی زوارکی، قاسمی سامنی، 1394؛ مهدوینسب و علیآبادی، 1393). ازسویدیگر، فناوری رایانش ابری راهحلی برای محیط یادگیری مشترک است. محیط مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری فضایی را برای دانشآموزان فراهم میکند تا آزادانه با همکلاسیهای خود تعامل داشته باشند؛ درحالیکه درگیر بحث وگفتوگو، همکاری و ارائۀ بازخورد هستند (دارلینگ هموند و همکاران[24]، 2003). در طی فرایند یادگیری، دانشآموزان با یکدیگر همکاری و تعامل خواهند داشت که به تبادل دانش، افزایش مشارکت و بهبود نتایج آموزشی منجر میشود (شارما و کومار[25]، 2016). هوانگ و لیو (2013) تأثیر فناوری رایانش ابری بر یادگیری مشارکتی را کمک به معلمان در ایجاد محیط یادگیری مشترک گروهی، تلفیق مؤثر شبکۀ منابع آموزشی رایانش ابری، ارائۀ راهکارهای مؤثرتر برای همکاری، بهبود شخصیت «یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری» گسترش یادگیری مشارکتی پشتیبانیشده توسط رایانه است (هوآنگ و همکاران[26]، 2013). این نوع یادگیری نوعی تکنیک اصولی است که میتواند «محیط ابری» را برای یادگیری مشارکتی و پشتیبانی از آموزش و یادگیری مشترک ازطریق رایانش ابری بهمنظور تسهیل یادگیری و ارتباط بین دانشجویان و بین مربیان و فراگیران ایجاد کند. در یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری، فراگیران خودْ طراح و مجری یادگیری هستند و ازاینرو با مشارکت فعال یاد میگیرند که به صرفهجویی در زمان واقعی و ارزیابی یادگیری منصفانه از سوابق و افزایش احساس کار گروهی در بین فراگیران منجر میشود (جیان[27]، 2011). همچنین، به دانشگاهیان این امکان را میدهد تا دانش و مسئولیت خود را برای توسعه و گسترش محتوای برنامۀ درسی، تحویل مطالب آموزشی و ارزیابی از تکالیف دانشجویان به اشتراک بگذارند. باوجودِاین، یادگیری مشارکتی در دورههای برخط (آنلاین) این امکان را به دانشجویان میدهد تا دانش را در حین بحث و گفتوگو به اشتراک بگذارند و درک عمیقتری از برنامۀ درسی تحتپوشش ارائه دهند (داماری، مارکوا و پریادیلینا[28]، 2017). این امکان بهاشتراکگذاری منابع آموزشی، تجربۀ ایدههای جدید و همچنین رشد و پیشرفت دورههای درسی جدید را فراهم میآورد. این موضوع کمک میکند تا دانشجویان با استفاده از تابلوهای بحث و گفتوگو و ازطریق تکالیف گروهی و کار در دورههای آموزشی، تفکر انتقادی را توسعه دهند و به آنها کمک میکند تا عزتنفس و مهارتهای کار گروهی خود را بهبود بخشند (سومارتن[29]، 2015). بنابر نظر مارتین، هوگوس و پولیاتی[30] (2019) استفاده از ابزارهای یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر در آموزش عالی میتواند به فرایندهای یاددهیـیادگیری کمک کند. ابزارهای مبتنیبر ابر برای یادگیری مشارکتی در ایجاد تجربۀ یادگیری مثبت برای دانشآموزان، لازماند؛ زیرا برنامههای آن برای گفتوگو، ارسال سؤالات، ضبط جلسات صوتی، پردازش اسناد، و ارائۀ محتوا راحتتر و بهسهولت انجام میگیرد (ژائوبین، ونژی و کایدنگ[31]، 2013؛ بهنقل از سعید بانکود، السمرایی، الزحرانی و الفرج[32]، 2020) و همچنین اجازه میدهد تا هر دو یاددهنده و یادگیرنده برای ساخت و بهاشتراکگذاری دانش از ابزارهای مبتنیبر ابر در محیط مشارکتی استفاده کنند؛ برای مثال بوتلو، ماچادو، پرونکا، روا، دلگادو و مندز[33](2019) در مطالعۀ مقایسهای دربارۀ ارزیابی تجربۀ کاربران با استفاده از ابزارهای مبتنیبر ابر مشارکتی دربرابر ابزارهای سنّتی نتیجه گرفتند که استفاده از ابزار مبتنیبر ابر همکاری مفیدتر و آسانتر در استفاده و یادگیری و رضایتبخشتر از سیستم کاغذی سنّتی است. ازنظر زکریا احمد[34] (2020) آموزش مشارکتی مبتنیبر ابر بر کمّیت و کیفیت نوشتن دانشجویان زبان انگلیسی بهعنوان زبان دوم نتایج مثبتی بهدنبال دارد؛ بهطوریکه دانشجویان با مشارکت و همکاری یکدیگر بهمدت یک ترم کامل از ابزارها و برنامههایی مانند واژهپرداز برخط، چت، ویکیها و گوگلداکس استفاده کردند و نتیجه نشان داد نوشتن مشارکتی مبتنیبر ابر تأثیر مثبت بر بهبود کیفیت مقالات دانشجویان دارد. بهعقیدۀ سعید بانکود و همکاران (2020) نیز تعامل شناختی، تسهیم دانش و تفکر بازتابی دانشآموزان در یک محیط یادگیری مشارکتی پشتیبانیشده از ابر رابطۀ معناداری با ساخت دانش دارد. ازنظر عملی، یافتهها درک درستی از ابزارهای مشارکتی ابری را درزمینۀ آموزش عالی برای رشد دانش فراگیران فراهم میکند و اهمیت تعامل شناختی، اشتراک دانش و روابط تفکر و تأمل در ساخت دانش را برجسته میکند. همینطور، اونو ایجی و همکاران[35] (2017) تأثیر پذیرش سرویسهای ابری برای تقویت یادگیری را ایجاد ذهنیت مثبت، احساس خوب، تمرکز بر تفکر و اعتمادبهنفس قوی در بین دانشجویان میدانند که به شرکت فعال در یادگیری منجر میشود. دنتون[36] (2012) به این نکته اشاره کرد که تلفیق رایانش ابری بهعنوان روش آموزشی در دورههای آموزشی، بر استفادۀ معلمان تأثیر مثبت دارد. مربیان در آموزش عالی تلفیق رایانش ابری را روشی برای بهبود پیشرفت تحصیلی میدانند و همسانسازی ابزارها با نظریههای یادگیری و شیوههای آموزش را پیشنهاد میکنند. توانایی بهاشتراکگذاری و انتشار محتوایی که دانشآموزان ساختهاند، ساخت همزمان تکالیف، همکاری درزمینۀ فعالیتهای متنوع، مطمئناً استفاده از این حالتهای یادگیری را در کلاسهای درس تسریع میکند. همچنین، دانشجویانی که در گروههای مشترک کار میکنند، استفاده از وبلاگ و ویکی را به تکنیکهای سنّتی ترجیح میدهند. بهعقیدۀ کایماک و آکگون[37] (2019) بهکارگیری رایانش ابری مشارکتیْ عملکرد یادگیری و کارایی آموزشی دانشآموزان را ارتقا میدهد؛ درحالیکه بار شناختی را تحتتأثیر قرار نمیدهد و رایانش ابری برای بهبود همکاری، مشارکت و عملکرد وظایف دشوار دانشجویان توصیه میشود. شارما و کومار (2017) چهارچوب نظری برای یادگیری مشارکتی بر پلتفرمهای رایانش ابری را ارائه دادند. چهارچوب پیشنهادی برای بهحداکثررساندن علاقۀ دانشآموزان به یادگیری و رشد مهارتهای تفکر از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ چون همکاری بین دانشآموزان و معلمان را برای تغییر شکل محیط آموزش و یادگیری با تعامل، مشارکت و تعامل تسهیل میکند. با استفاده از این چهارچوب یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر، مؤسسات قادر خواهند بود از اهداف یادگیری در یک حالت منطقیتر و مبتنیبر فناوری پشتیبانی کنند. الیزابیت براون و هاکوت[38] (2017) نیز نشان دادند فناوریها و سرویسهای مبتنیبر ابر مانند گوگلدرایو و گوگلاپز که در محیط مشارکتی مبتنیبر ابر استفاده میشود، فرصتهای جدیدی برای ترکیب بین پلتفرمهای مشترک و تعامل دانشآموزان فراهم میآورد و دانشآموزان میتوانند با فناوری، مربی و همکلاسیها تعامل کنند. بهکارگیری پلتفرم یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر رایگان برای دانشآموزان با روابط بینفردی بالاتر مفید است. محیط یادگیری مبتنیبر ابر، محیط جایگزینی برای آموزش است که در آن عملکردهای فوری و تعاملی به انگیزه و یادگیری دانشآموزان کمک میکند؛ ازاینرو، توجه به روابط بینفردی دانشجویان در یک برنامۀ درسی باعث ایجاد انگیزۀ بیشتر و عملکرد یادگیری مؤثرتر خواهد شد (هوآنگ و همکاران[39]، 2016). اکثر مطالعات یادگیری مشارکتی در بستر ابر در حوزۀ آموزش و یادگیری در آموزش عالی است. بااینحال، مطالعاتی درزمینۀ بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر با استفاده از پلتفرمها و ابزارهای ابری در محیط مشارکتی در حوزۀ تجارت و فرهنگ و مشکلات آن انجام گرفته است. الهجری[40] (2020) استفاده از رایانش ابری بهعنوان عنصر اصلی برای میزبانی و اجرای ابزارهای یادگیری مشارکتی، قابلیتها و ویژگیها را حتی فراتر از انتظارات کاربران افزایش میدهد (برای مثال سهولت دسترسی، اشتراکگذاری، هزینه و...). اگرچه فناوری رایانش ابری ارتباطات بسیار حمایتی را فراهم میکند، برخی از موارد دربارۀ جنسیت مخالفت وجود دارد. این مسائل ممکن است با فرهنگ ملی کاربران ازجمله دستورالعملهای مذهبی و آدابورسوم مغایرت داشته باشد. خاکباز (1396) پنج مشکل اصلی در حوزههای تعادل بین محتوا و روش، تناقضات فضای دانشگاهی، دشواری ارزشیابی از یادگیری، افزایش وظایف مدرس و حمایتنشدن و نقش دانشجو گزارش کرد. همچنین، مشکلات تأکیدشدۀ مدرسان برای دانشجویان را مقاومت، نداشتنِ حس تعلق و تعهد و نداشتنِ مهارت کافی برای یادگیری مشارکتی میدانند. از دیدگاه کیچنر و رزمریتار[41] (2015) همکاری و مهارتهای کار گروهی برای فارغالتحصیلان رشتۀ بازرگانی مهم است؛ زیرا سازمانها از کارمندان خود میخواهند مهارتهای قوی بینفردی و کار گروهی داشته باشند. این مهارتها بهویژه در محیط اقتصادی اهمیت دارد که بهطور فزایندهای در حال پیچیدهترشدن و بهسرعت در حال تغییر و جهانیشدن است. درمجموع، پژوهشهای پیشین نشان میدهد ارتباطات بالقوهای بین فناوری رایانش ابری و محیط مشارکتی مبتنیبر ابر در حوزۀ آموزش، یادگیری، تعامل و... بین دانشجویان و استادان وجود دارد. آموزش عالی در کشور ما نیز از تأثیر تغییرات و مشکلات موجود درزمینۀ آموزش و فناوری اطلاعات در جهان برکنار نیست و باتوجهبه رشد، توسعه و کاربرد روزافزون انواع فناوریهای نوین در حوزههای آموزش و یادگیری در جهان و باتوجهبه نیازهای کنونی نسل جدید استادان و دانشجویان به همکاری و مشارکت یکدیگر برای استفاده از فناوریهای نوین در امر یاددهیـیادگیری در کلاس درس در کنار روشهای سنّتی آموزش و اینکه در کنار رایانش ابری در زندگی امروزه، خدمات و فعالیتهای آموزشی نیز با چنین پیشرفتهایی روبهرو هستند، لازم است پژوهشهای علمی در داخل کشور دراینزمینه صورت گیرد تا روشنگری بیشتری دربارۀ بهکارگیری و ابعاد مختلف یادگیری مشارکتی پشتیبانیشده از محیط ابری صورت پذیرد. بیشک فعالیتهای مشترک در مراکز آموزش عالی و حتی دیگر سازمانهای آموزشی با استفاده از فناوریها و برنامههای رایانش ابری را میتوان افزایش و ارتقا داد؛ ازاینرو، شکاف بین آخرین روشهای یادگیری کاربران و نحوۀ ارائۀ خدمات یادگیری و آموزشی کاهش خواهد یافت و آنها میتوانند از مزایای این فناوری و شیوۀ نوین آموزشی بهرهمند شوند؛ بنابراین، این مقاله تلاش دارد باتوجهبه این نکته که تاکنون درزمینۀ ارائۀ مدل مفهومی بررسی جامعی صورت نگرفته و مطالعات داخل کشور صرفاً به امکانسنجی، ارائۀ چهارچوب و معماری ترکیبی برای پیادهسازی رایانش ابری در دانشگاهها اقدام کرده است و به بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر و محیط ابر اشاره نشده است، در پژوهش حاضر تلاش شد تا الگوی بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر در آموزش عالی و مؤلفههای آن طراحی شود. درنتیجه سؤالات زیر مطرح و بررسی شدند: سؤال اول: مؤلفههای مؤثر در بهکارگیری یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری در آموزش عالی چیست؟ سؤال دوم: برمبنای مدل پارادایمی چه الگویی برای یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری در آموزش عالی میتوان ارائه کرد؟
روش پژوهش جامعۀ آماری، نمونه و روش اجرای پژوهش پژوهش حاضر مطالعهای کیفی است و ازنظر روش، مبتنیبر مطالعات دادهبنیاد است. در این پژوهش از رویکرد نظاممند اشتراوس و کوربین برای نظریۀ دادهبنیاد استفاده شده است. راهبرد پژوهشی دادهبنیاد، روشی نظاممند و کیفی برای خلق نظریهای است که در سطحی گسترده، به تبیین فرایند کنش یا کنش متقابل موضوعی با هویت مشخص میپردازد (کرسول[42]، 2002). رویکرد نظریهای دادهبنیاد ازجمله روشهای پژوهش استقرایی و اکتشافی محسوب میشود و ریشه در واقعیت دارد و برای حوادث بههمانشکلی که رخ میدهند، توضیحاتی ارائه میکند (بازرگان، 1391). ازآنجاکه هدف این پژوهش طراحی الگوی بهکارگیری یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر در آموزش عالی است، استفاده از روششناسی کیفی که بتواند با اتخاذ رویکردی اکتشافی به موضوع بپردازد، انتخابی منطقی است. این نوع روش پژوهش را اشتراوس و کوربین در سال 1967 توسعه دادند که برپایۀ گردآوری، مقایسۀ مداوم دادهها و شکلگرفتن مفاهیم بهصورت همزمان استوار است (اشتراوس و کوربین[43]، 2008). اشترواس و کوربین برای پردازش دادهمبنا و نظریهپردازی مبتنیبر گردآوری داده که در آن مقولات حول پارادایمی اساسی و مبنایی شکل گرفته است و با بافت موضوعی پژوهش بهطور اساسی ماهیتی پارادایمی دارد، مدلی را ارائه میکنند که برای کدگذاری مقولات و استخراج نتایج پژوهش طراحی شده است. این مدل حول فرایندی شکل میگیرد که مواجهۀ پژوهشگر با پدیدۀ پژوهش را بررسی میکند. کرسول[44] (2012) این الگو را بهصورت شکل 1 نشان داده است.
شکل 1: مدل پارادایمی(منبع: اشترواس و کوربین بهنقل از کرسول (2012)
شرکتکنندگان این پژوهش اعضای هیئتعلمی و استادان دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران در سال 99-1398 دارای مدرک تحصیلی دکتری رشتۀ مهندسی کامپیوتر و برنامهریزی درسی مطلع از فناوری و تکنولوژی آموزشی هستند. در این پژوهش از نمونهگیری هدفمند با استفاده از روش زنجیرهای یا گلولهبرفی استفاده شد. در این شیوه، پژوهشگر کیفی با افرادی تماس برقرار میکند که درزمینۀ موضوع یا جنبههایی از آن اطلاعات و شناخت مناسب و نسبتاً کافی داشته باشند. بهمنظور گردآوری دادهها از روش سهسویهسازی شامل مصاحبههای نیمهساختاریافته، بررسی اسناد و متون علمی و یادداشتبرداری استفاده شد. دادههای این پژوهش براساس مصاحبههای نیمهساختاریافتۀ 20 نفر از اعضای هیئتعلمی انجام گرفت؛ اما از نفر 18 به اشباع نظری رسید که مشخصات آنان در جدول 1 آورده شده است. در انجام مصاحبهها با طرح پرسشهایی ابتدا چهارچوب مصاحبه شامل معارفه، بیان علت مصاحبه و تعریفی کلی از رایانش ابری و یادگیری مشارکتی ارائه شد. سپس سؤالهای پژوهش براساس ساختار طراحیشده از مصاحبهشونده پرسیده شد. ساختار مصاحبه شامل پرسشهای زیر بود: راهبردهای بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر چیست؟ ضرورت های بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر در آموزش عالی چیست؟ چه عواملی بر بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر مؤثر است؟ عوامل مداخلهگر در بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر چیست؟ پیامدهای بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر چیست؟ تجزیهوتحلیل دادههای کیفی گردآوریشده نیز در سه مرحلۀ کدگذاری (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی) انجام شده است. در پژوهش حاضر، مصاحبههای ضبطشده پس از پیادهسازی، با استفاده از روش تحلیل محتوا بهصورت سطربهسطر بررسی، مفهومسازی و مقولهبندی شد و سپس براساس مشابهتها ارتباط مفهومی و خصوصیات مشترک بین کدهای باز، مفاهیم و مقولات (طبقهای از مفاهیم) مشخص شد. اعتبار یافتههای حاصل از تحلیل مصاحبهها از تطبیق اعضا سنجش شد؛ بهاینترتیب که سه نفر از مشارکتکنندگان گزارش نهایی مرحلۀ نخست فرایند تحلیل و مقولههای بهدستآمده را بازبینی کردند و پیشنهادهای آنها در کدگذاریهای باز و محوری اعمال شد و در بررسی همکار، 4 نفر از استادان کامپیوتر و برنامهریزی درسی پارادایم کدگذاری باز و محوری را بررسی کردند و نظرات آنها در طراحی الگو به کار گرفته شد.
جدول 1: مشخصات مشارکتکنندگان در پژوهش (مصاحبهشوندگان)
یافتههای پژوهش در پاسخ به سؤالهای پژوهش، دادههای کیفی گردآوریشده از فرایند اجرای مصاحبههای نیمهساختاریافته با افراد نمونۀ پژوهش بهصورت کدگذاری باز، تجزیهوتحلیل شد. اجرای فرایند کدگذاری باز روی دادههای کیفی گردآوریشده، ابتدا به استخراج تعداد زیادی مفهوم منجر شد که با بررسیهای مجدد و بازنگریهای انجامشده و براساس مشابهتها و اشتراکات مفهومی، این مفاهیم تقلیل یافت و دستهبندی شد که تعداد کد مفهوم (اولیه) 310 بود و در ادامه، این مفاهیم استخراجشده به 21 مقولۀ فرعی تبدیل شد و درنهایت از این مقولههای فرعی، 9 مقولۀ اصلی ایجاد شد. یافتههای بهدستآمده از فرایند اجرای کدگذاری در جدول 3 آمده است. (بهعلت کثرت مفاهیم، نمونههایی از آن ارائه شده است). بعد از فرایند کدگذاری باز، یافتههای پژوهش درقالب ابعاد الگوی کدگذاری محوری (شکل 2) شامل شرایط علّی (بهعنوان حادثه یا اتفاق اصلی بهوجودآورندۀ پدیدۀ مطالعهشده)، مقولۀ محوری (بهعنوان حادثه یا اتفاق اصلی که سلسلهای از کنشهای متقابل برای کنترل یا ادارهکردن آن وجود دارد و به آن مربوط میشود)، راهبردها (بهعنوان کنشهای خاصی که از پدیدۀ محوری منتج میشوند و روشهایی برای مواجهه با پدیدۀ مطالعهشده ارائه میکند)، زمینه (بهعنوان مجموعهای از خصوصیات ویژه که در آن کنش متقابل برای کنترل، اداره و پاسخ به پدیده انجام میشود)، شرایط مداخلهگر (بهعنوان شرایط زمینهای عمومی که بر راهبردها تأثیر میگذارند)، و پیامدها (بهعنوان خروجی حاصل از استخدام راهبردها) (اشتراوس و کوربین، 1998). باتوجهبه مقولههای اصلی و فرعی مربوط به هر قسمت، چگونگی الگوی یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری در آموزش عالی را منعکس میکنند که این فرایند نیز همراه با جدول 3 با عنوان کدگذاری محوری ارائه شده است. همچنین، نمونۀ بیانات مشارکتکنندگان مصاحبه در جدول 2 ارائه شده است.
جدول 2: نمونهای از عبارات مصاحبه
جدول 3: یافتههای مستخرج از فرایند کدگذاری باز و مقولههای کدگذاری محوری
پس از انجام مصاحبه با متخصصان و افراد صاحبنظر درزمینۀ یادگیری مشارکتی در بستر رایانش ابری و انجام کدگذاریهای باز، در مرحلۀ کدگذاری محوری همانطور که در شکل 2 مشاهده میشود، مدل پاردایمی یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری ترسیم شد که در آن روابط بین شرایط علّی، پدیدۀ محوری، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها مشهود است.
شکل 2: مدل پارادایمی یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری برمبنای نظریۀ دادهبنیاد در ادامه، با استفاده از فرایند کدگذاری انتخابی (مرحلۀ نهایی کدگذاری در نظریۀ دادهبنیاد) الگوی مفهومی نهایی یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری طراحی شد. در این مرحله، پژوهشگر براساس تجارب و فهم خود از پدیدۀ محوری مدل پارادایمی کدگذاری محوری و مصاحبههای پیدرپی با آزمودنیهای پژوهش و دریافت نظرهای اصلاحی متخصصان و استادان دانشگاه، الگوی مفهومی نهایی را ترسیم کرد. شکل ۳ الگوی مفهومی نهایی یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری براساس کدگذاری انتخابی را نشان میدهد:
شکل3 : مدل مفهومی یادگیری مشارکتی مبتنیبر رایانش ابری در آموزش عالی
بحث و نتیجهگیری در این بخش هریک از موضوعات کلی بررسیشده در این پژوهش بحث و تفسیر شده است. الف) مؤلفههای بهکارگیری یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر درقالب شش مؤلفۀ کلی پدیدۀ محوری، شرایط زمینهای، شرایط علّی، میانجی، راهبردها و پیامدها بررسی شده است. پدیدۀ محوری: پدیدۀ محوری ابعاد آموزشی، فنی و اقتصادی را دربر میگیرد. امروزه مدارس و دانشگاهها بهطور فزایندهای از طیف گستردهای از ابزارها و برنامههای کاربردی مبتنیبر ابر برای حمایت از پیشرفت تحصیلی و یادگیری استفاده میکنند (فناوری پیدیاستی در آموزش و یادگیری[45]، 2015). میتوان ازطریق ارائۀ بسیاری از برنامههای کاربردی مبتنیبر ابر در آموزش عالی برای دانشجویان و استادان بهمنظور پشتیبانی از نیازهای آموزشی، تحرک بیشتری را برای اهداف آموزشی و یادگیری فراهم کرد (الهراتی، یاهیا، والترز و ویلز[46]، 2015)؛ بنابراین، میتوان گفت که رایانش ابری در آموزش و یادگیری جایگاه ویژهای دارد که دسترسی آسان کاربران در هر زمان و از هر مکان، پشتیبانی از تدریس، یادگیری و ارزشیابی، صرفهجویی در هزینههای نرمافزاری در آموزش عالی را بههمراه دارد. سیستم ابر ازنظر فنی میتواند هر نوع محتوا و داده ازجمله برنامهها، موسیقی، کتابهای الکترونیکی، اسناد، عکسها و... را ذخیره کند. اطلاعات از هر دستگاهی (تلفن همراه، تلفن هوشمند) به هر دادهای بهراحتی دردسترس است. اکثر مؤسسات آموزشی توان مالی ندارند. ابر برای کاهش هزینههای زیرساخت فناوری اطلاعات، گزینهای مفید برای آنهاست. جهان آینده دنیای مبتنیبر فناوری خواهد بود؛ بنابراین، استفاده از فناوری در جلسۀ یادگیری به دانشآموز کمک میکند تا برای دنیای آینده کاملاً آماده باشد. عوامل علّی: یافتهها نشان داد یکی از عوامل موثر بر بهکارگیری یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر، عوامل تعاملی است. همکاری دانشجویان با یکدیگر و مربیان، همکاری فراگیران در ایجاد دانش با یکدیگر، امکان انجام تکالیف چند کاربر با یکدیگر، یادگیری دانشجویان از یکدیگر با تقسیم کار و وظیفه، امکان بهاشتراکگذاری ایدهها با همسالان درزمینۀ بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر نقش اساسی دارد. این یافتهها با یافتههای سعید بانکود و همکاران (2020)، کایماک و آکگون (2019)، شارما و کومار (2017)، الیزابیت براون و هاکوت (2017)، لین و همکاران (2014)، مهدوینسب و علیآبادی (1393)، زارعی زوارکی و قاسمی سامنی (1394) همسویی دارد. یکی از عوامل مؤثر بر بهکارگیری یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر در دانشگاه، عوامل انسانی است. این یافتۀ پژوهش با یافتههای داماری، مارکوا و پریادیلینا (2017)، مهدوینسب و علیآبادی (1393)، زارعی زوارکی و قاسمی سامنی (1394)، فلاحی و قاسمی سامنی (1396) و محمودی و همکاران (1396) همسو است. این پژوهشگران بر نقش آشکار معلم برای دسترسی به اطلاعات و بهکارگیری ابزار نوین در فرایند یادگیری مشارکتی بر مسئولیتپذیری فردی دانشجویان تأکید داشتند و مسئولیتپذیری استاد و دانشجو نقش مثبت بر یادگیری مشارکتی پشتیبانیشده از رسانههای اجتماعی دارد که در بستر ابر اجرا میشود. برای اجرای کارها در هر سازمانی باید بستر مناسب برای انجام آن کار فراهم شود. اگر الزامات کار گروهی در سازمان وجود داشته باشد، کار گروهی با موفقیت انجام میشود و درغیراینصورت، تنشها و شکستها اجتنابناپذیر خواهد بود. وجود جوّ مسئولیتپذیری و پاسخگویی یکی از این عوامل است. اکثر افراد به پذیرش مسئولیت فردی راغب هستند؛ ولی لازمۀ کار مشارکتی این است که افراد و اعضای گروه به مسئولیتپذیری جمعی و گروهی مجهز باشند (سلطانی و پورسینا، 1384؛ بهنقل از کریمی و همکاران، 1393). شرایط زمینهای: اگر درزمینۀ شرایط درونی قابلیتهای یادگیری مشارکتی در بستر ابر فراهم شود که استادان و دانشجویان از قابلیتهای آموزشی مشارکتی و قابلیت مهارتهای بینفردی در حوزۀ آموزش عالی بهرهمند شوند، کارایی اینگونه یادگیری افزایش خواهد یافت. قابلیتهایی چون ایجاد فرصت مؤثر برای رشد تحصیلی فراگیران، قابلیت ارزیابی برخط دانشآموزان در هر مکان با کارشناسان در دنیا در یادگیری مشارکتی بهمراتب پویاتر خواهد بود؛ زیرا قابلیت ارائۀ منابع آموزشی متنوع در بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان بهدلیل مشارکت فعال دانشجویان در یادگیری در بستر ابر از مهمترین قابلیتهای تأثیرگذار بر آموزش و یادگیری در آموزش عالی محسوب میشود. یافتههای پژوهش دربارۀ شرایط زمینهای بهطور غیرمستقیم و مستقیم با یافتههای بوتلو و همکاران (2019) و دنتون (2012) همسو است. قابلیت مهارتهای بینفردی با کیچنر و رزمریتار (2015)، دنتون (2012)، سعید بانکود و همکاران (2020) همسو است. زمینۀ مهم دیگر در بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر شرایط بیرونی است. هر ارتقا و پیشرفتی در محیط آموزش بدون انگیزه و احساس لذت به وجود نخواهد آمد. استادان دانشگاهها با استفاده از فضای ابر و ایجاد عزتنفس، علاقه و لذت شخصی در دانشجویان میتوانند نگرش مثبت به پیشرفت تحصیلی را ارتقا دهند. بهاعتقادِ بیشتر پژوهشگران یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر در شرایط ایجاد خوشبینی در دانشجویان به یادگیری مطالب درسی، تحریک علاقۀ دانشجویان به یادگیری صورت خواهد گرفت. یافتههای پژوهش دراینزمینه با یافتههای شارما و کومار (2017) و هوآنگ و همکاران (2016) همسو است. این پژوهشگران اعتقاد دارند که باید علاقۀ دانشآموزان به یادگیری را به حداکثر رساند و محیط یادگیری مبتنیبر ابر را محیط جایگزینی برای آموزش میدانند که در آن عملکردهای فوری و تعاملی به انگیزه و یادگیری دانشآموزان کمک میکند. میانجی: مقاومت فرهنگی یکی از عوامل مداخلهگر در بهکارگیری یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر است. مقاومت فرهنگی مقاومت دربرابر مشارکت و همکاری دانشجویان در فضای الکترونیکی و مقاومت مدرسان دانشگاه دربرابر بهکارگیری این رویکرد (یادگیری مشارکتی) است. کوپر و موکر[47] (1992) معتقدند اکثر مدرسان دانشگاه ترجیح میدهند بههمانروشی که آموزش دیدهاند، تدریس کنند. هنوز روش غالب در کلاسهای درس دانشگاه، سخنرانی است. علت چیست؟ ممکن است نگرش مثبتی به آن نداشته باشند که این امر بهدلیل آن است که توصیف و تحلیل تجارب واقعی در بهکارگیری یادگیری مشارکتی در آموزش عالی کمتر در پژوهشها به چشم میخورد (هرمن[48]، 2013). این امر ناشی از «باورنداشتن» مدرسان به یادگیری مشارکتی است. ازسویدیگر، ممکن است در برخی کلاسهای درس، گمان شود نشاندن دانشجویان در گروهها استفاده از یادگیری مشارکتی را ایجاب کرده است (جانسون و جانسون و اسمیت[49]، 2007)؛ بنابراین، «دانش و مهارت» کافی در کاربرد یادگیری مشارکتی در کلاس وجود ندارد. اجرانشدنِ مناسبِ یادگیری مشارکتی یکی دیگر از شرایط مداخلهگر (میانجی) در بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر است. وجود بینظمی و سروصدا در کلاسهای پرجمعیت در دانشگاهها و نیاز به زمان زیاد قابلیت اجرای روش یادگیری مشارکتی را با مشکل مواجه کرده است. یافتههای پژوهش دراینزمینه با یافتههای خاکباز (1396) همسو است. راهبردها: یکی از راهبردهای مؤثر بر بهکارگیری یادگیری مشارکتی، استفاده از راهبردهای آموزشی است؛ ارائۀ آموزش تعاملی که امکان انجام فعالیتهای آموزشی چند کاربر با یکدیگر، ایجاد ارتباط محکمتر بین دانشآموزان و یادگیری دانشجویان ازطریق روابط متقابل را فراهم میآورد. ارائۀ آموزش گروهی بهمیزان زیادی بر اشتراک دانش فراگیران بهطور مشارکتی و بهرهوری آنها مؤثر است. یافتههای این پژوهش دراینزمینه با یافتههای محمودی و همکاران (1396)، عنایتی نوینفر و همکاران (1396)، دنتون (2012)، الیزابیت براون و هاکوت (2017) و فلاحی و قاسمی سامنی (1396) همسو است. ازجمله راهبردهای دیگر بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر، استفاده از یادگیری مسئلهمحور و مهارتهای اجتماعی در آموزش عالی است. یافتههای پژوهش دراینزمینه با یافتههای اسبیهی و همکاران[50] (2013)، مهدوینسب و علیآبادی (1393) و فلاحی و قاسمی سامنی (1396) همسو است. بهکارگیری یادگیری مشارکتی شرکت دانشجویان به بحث و تعامل در بستر مشارکتی منجر خواهد شد. وقتی افراد در یک فعالیت واقعی بهطور مشارکتی با هم کار میکنند، دیدگاههای خود را در فعالیت وارد میکنند. آنها میتوانند یک مسئله را از زوایای متفاوت ببینند و قادر به مذاکره و تولید معانی و راهحل ازطریق درک مشترک هستند (لین[51]، 2011). یکی دیگر از راهکارهای بهکارگیری یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر استفاده از راهبردهای حمایتی بهصورت حمایت فردی و گروهی در دانشگاههاست. کمک به دانشجویان در غلبه بر موانع روانی خود و تشویق آنها به یادگیری فعال در محیط مشارکتی نوعی حمایت از آنها محسوب میشود. در چنین محیطهایی استادان نقش تسهیلکنندۀ یادگیری و پشتیبانی از انجام فعالیتهای آموزشی دانشجویان با یکدیگر دارند. یافتههای این پژوهش با یافتههای هوآنگ و همکاران (2016)، الهجری (2020) و لین و همکاران (2014) همسو است. پیامدها: از دیدگاه مصاحبهشوندگان، یکی از پیامدهای بهکارگیری یادگیری مشارکتی مبتنیبر ابر، پیامدهای آموزشی است که در آن بهبود یادگیری فراگیر، بهبود همکاری اعضای گروه، بهبود مهارتهای شناختی و اجتماعی فراگیر محقق خواهد شد. نمرات نهایی دورۀ تحصیلی دانشجویان بهبود مییابد، یادگیری و پیشرفت علمی دانشجویان افزایش خواهد یافت، تعامل و ارتباطات بین فراگیران افزایش مییابد و مشارکت فعال دانشجویان در حین انجام تکالیف گروهی و تعاملات ذهنی فراگیران با همدیگر افزایش مییابد. یافتههای این پژوهش با یافتههای فلاحی و قاسمی سامنی (1396)، اونو ایجی و همکاران (2017)، کایماک و آکگون (2019) زکریا احمد (2020)، بوتلو و همکاران (2019) و دنتون (2013) همسو است. تقویت ارتباطات فراگیران با یکدیگر و افزایش احساس کار گروهی بین پیامدهای عاطفی یکی دیگر از پیامدهای بهکارگیری یادگیری مشارکتی در بستر ابر است که درقالب بهبود انگیزه و عواطف و احساسات فراگیر در آن محیط شناخته میشود. نگرش مثبت به پیشرفت تحصیلی در فعالیتهای مشارکتی تقویت میشود و اعتمادبهنفس و انگیزۀ دانشجویان در آموزش عالی افزایش مییابد. احساس لذت بین دانشجویان و استاد افزایش مییابد. یافتههای این پژوهش با یافتههای اونو ایجی و همکاران (2017)، شارما و کومار (2017)، هوآنگ و همکاران(2016) و بوتلو و همکاران (2019 ) همسو است. این پژوهشگران بر نقش رشد، ارتقا و افزایش یادگیری، بهبود مهارتهای اجتماعی و تعاملی و افزایش انگیزه، نگرش و احساسات دانشجویان تأکید داشتند. باتوجهبه یافتههای بهدستآمده میتوان گفت استفاده از یادگیری مشارکتی در بستر ابر با ملاحظۀ شرایط زمینهای و مقتضیاتی که محیط ایجاب میکند و اتخاذ راهبردهایی بهمنظور تحقق الگوی یادگیری مشارکتی در بستر ابر انجام میپذیرد که درصورت درستانجامگرفتن این روش، پیامدهای اثربخش آن مشاهده میشود. باوجودِ ضعفها و مشکلاتی که در محیط ابر و یادگیری مشارکتی وجود دارد، دیدگاه خبرگان دربارۀ بهکارگیری یادگیری مشارکتی پشتیبانیشده از فناوری رایانش ابری در بستر ابر مثبت است. این امر بهمعنای آن است که میتوان از الگوی یادگیری مشارکتی در آموزش عالی بهره گرفت. درمجموع، پژوهش حاضر بینشهای جدیدی را درزمینۀ فناوری و عرصۀ نوآوری آموزشی در دانشگاه و حتی قابلیت اجرا در آموزشوپرورش برای مدرسان و دانشآموزان محقق کرده است. دانشگاهها با بهکارگیری راهحلهای مناسب میتوانند بستر مؤثری را برای نوآوری در حوزۀ آموزش و یادگیری فراهم آورند. همچنین، باتوجهبه ورود فناوریهای نوین در جامعۀ ایران و نیز قابلیت اجرایی برنامهها در فضای مجازی بر روی تلفن همراه و سایتها میتوان از آن برای ارتباط بین دانشجویان و استادان در دانشگاهها و حتی خارج از محیط کلاس در عرصۀ آموزش و یادگیری بهره گرفت؛ بنابراین، پیشنهاد میشود که:
[1]. cloud computing [2]. Marston [3] .Kumar [4]. Singh & Kumar [5].Tomas [6]. Zang [7]. Ibrahim [8]. Abdul Munem Hasan, Husam Abdulhameed, Ashraf Kamil & Dayef [9]. Golsanam & Sayedabasi [10]. Attaran, Attaran & Celik [11]. Brindley, Blaschke & Walti [12]. cooperative learning [13]. ask questions [14]. giving explanations [15]. criticizing [16]. citing examples [17]. interaction [18]. social skills [19]. Day & Salsali [20]. Ke & Carafano [21]. Erturck [22].Huang & Liou [23]. Millis [24]. Darling-Hammond, , Austin, Orcutt, S. , Martin,Tharp & Palinscar [25]. Sharma & Kumar [26]. Huang, Liu & Liu [27]. Jian [28]. Damary, Markova & Pryadilina [29]. Somaratne [30]. Martin, Hugues & Puliatte [31]. Zhaobin, Wenzhi & Caidong [32]. Saeed Baanqud, Al-Samarraie, Alzahrani & Alfarraj [33]. Botelho, Machado, Proença, Rua, Delgado & Mendes [34]. Zakareya Ahmad [35]. Onwu Iji, Abah, & Anyor [36] .Denton [37]. Kaymak & Akgun [38]. Elizabeth Brown & Hocutt [39]. Huang, Liu & Yu [40]. Al Hajri [41]. Kirchner & Razmerita [42]. Creswell [43]. Straus & Corbin [44]. Creswell [45]. PDST Technology in Education [46]. Alharthi, Yahya, Walters & Wills [47]. cooper & Mooker [48]. Herrmann [49]. Johnson, Johnson & Smith [50]. Sbihi, El Kadiri & Aknin [51]. Lin | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بازرگان، علی. (1391) .مقدمهای بر روشهای تحقیق کیفی و آمیخته. چاپ سوم، تهران: دیدار.
خاکباز، عظیمهالسادات. (1396). چالشهای بهکارگیری یادگیری مشارکتی در تدریس دانشگاهی. فصلنامۀ علمیپژوهشی تدریسپژوهی، 5(2)، ۵۰-۳۵.
سلطانی، ایرج و پورسینا، محسن. (1384). بنیادهای کار تیمی. اصفهان: ارکان.
خسروینژاد، شهرزاد. (1395). بینالمللیسازی، جهانیشدن و نظام آموزش عالی. تهران: شاپرک سرخ.
زارعی زوارکی، اسماعیل و قاسمی سامنی، متین. (1394). تأثیر پادکست بر یادگیری مشارکتی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی. فصلنامۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، 6(2)، 18-5.
عنایتی نوینفر، علی؛ سراجی، فرهاد و محمدی، غلامعلی. (1397). ارائۀ الگوی اجرای برنامۀ درسی مجازی براساس رویکرد یادگیری مشارکتی در آموزش عالی. فصلنامۀ مطالعات اندازهگیری و ارزشیابی آموزشی، 23، 177-152.
فلاحی، مریم؛ خلیفه، قدرتالله و قاسمی سامنی، متین. (1396). یادگیری مشارکتی در محیطهای یادگیری الکترونیکی. نشریۀ مطالعات آموزشی، مرکز مطالعات و توسعۀ آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارتش، 5(1)، ۳۹-۳۳.
کریمی، فاطمه؛ نیلی، محمدرضا؛ میرشاه جعفری، ابراهیم و شرفی عاطفه. (1393). بررسی مهمترین الزامات روش تدریس مشارکتی از دیدگاه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان. رویکردهای نوین آموزشی، 19، 9(1)، ۱۰۶-۸۹.
گلصنملو، محمدرضا و سیدعباسی، امیر. (1393). بهکارگیری رایانش ابری در آموزش. همایش ملی مهندسی رایانه و مدیریت فناوری اطلاعات، تهران.
محمودی، مهدی؛ ابراهیمزاده، عیسی؛ موسی کاظمی، مهدی؛ فرجاللهی، مهران و محمودی، امیرحسین. (1394). تحلیل رابطۀ یادگیری مشارکتی و ماندگاری دانشجویان در آموزش الکترونیکی. دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
مهدوینسب، یوسف؛ علیآبادی، خدیجه. (1393). بررسی تأثیر وبلاگ بر یادگیری مشارکتی دانشجویان دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی. روانشناسی تربیتی، 31، ۲۱۰-۱۹۱.
نبوی، سیدهمریم. (1396). نقش میانجی یادگیری مشارکتی در رابطۀ شایستگی تدریس و صلاحیت حرفهای اعضای هیئتعلمی با دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه سمنان. پایاننامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه سمنان.
نوری کلخوران، فیروز؛ فتحی واجارگاه، کوروش؛ خراسانی، اباصلت و اصنافی، امیررضا. (1397). مدل BOM؛ طراحی و عرضۀ خدمات یادگیری مبتنیبر امکانات رایانش ابری توسط ارائهدهندگان خدمات یادگیری. فصلنامۀ آموزش و توسعۀ منابع انسانی، 17، 91-67.
یعقوبی، نورمحمد؛ جعفری، حمیدرضا؛ شکوهی، جواد. (1394). شناسایی و رتبهبندی عوامل ریسک رایانش ابری در سازمانهای دولتی. پژوهشنامۀ پردازش و مدیریت اطلاعات، 30(۳)، 33-18.Abdul Munem, H. A. A., Husam Abdulhameed, H., Ashraf Kamil, R. & Dayef, O. M. (2019). Cloud computing application and its advantages and difficulties in the teaching process. Journal of International Teaching Management, 11(3), 82-98.
Al Hajri, M. N. (2020). A cloud-based collaborative virtual learning environment for the higher education institutions in the sultanate of Oman. submitted in accordance with the requirements for the degree of Doctor of Philosophy. Faculty of Science and Technology.
Attaran, M., Attaran, Sh., Celik, G. B. (2017). Promises and challenges of cloud computing in higher education: A practical guide for implementation. Journal of Higher Education Theory and Practice. 17(6), 115-126.
Baanqud, N. S., Al Samarraie, H., Alzahrani, A. I. & Osama, A. (2020). Engagement in cloud‑supported collaborative learning and student knowledge construction: A modeling study. International Journal of Educational Technology in Higher Education, 17(56), 1-23.
Brindley, J., Blaschke, L. M. & Walti, C. (2009). Creating effective collaborative learning groups in an online environment. The International Review of Research in Open and Distributed Learning, 10(3), 1-18.
Botelho, J., Machado, V., Proença, L., Rua, J., Delgado, A. & João Mendes, J. (2019). Cloud‐based collaboration and productivity tools to enhance self‐perception and self‐evaluation in senior dental students: A pilot study. European Journal of Dental Education, 23(1), 53-58.
Creswell, J. W. (2002). Educational research: Planninig, coducting, and evaluating quantitative and qualitative research. Upper Saddle River.
Creswell, J. (2012). Qualitive inquiry and research design: Choosing among five approaches. (3rd Edition). SAGE Publication, Inc.
Cooper, J. & Mueck, R. (1992). The impact of cooperative learning on the development of need for cognition among first-year college students. PhD thesis, University of Iowa.
Damary, R., Markova, T. & Pryadilina, N. (2017). Key challenges of on-line education in multi-cultural context. Procedia-Social and Behavioral, 237(21), 83-89.
Day, R. & Salsali, M. (2000). Problem based learning in collaborative pilot baccalaureate nursing programs; A project of the faculty of nursing Canada. Alberta University Press, 15(4), 5-22.
Denton, D. W. (2012). Enhancing instruction through constructivism, cooperative learning, and cloud computing. TechTrends, 56(4), 34-41.
Darling-Hammond, L., Austin, K., Orcutt, S., Martin, D., Tharp, R. & Palinscar, A. (2003). Learning from others: Learning in a social context. In Theory into Practice.
Erturk, E. (2016). Using a cloud based collaboration technology in a systems xnalysis and design course. International Journal of Emerging Technologies in Learning (iJET), 1-6. See discussions, stats, and author profiles for this publication at: https://www.researchgate.net/publication/292678491.
Herrmann, K. J. (2013). The impact of cooperative learning on student engagement: Results from an intervention. Active Learning in Higher Education, 14(3), 175-187.
Huang, Y. M. (2017). Exploring the intention to use cloud services in collaboration contexts among Taiwan’s private vocational students. Information Development, 33(1), 29-42.
Huang, T. H., LIU, Y. Ch. & YU, P. Ch. (2016). The crucial influences of interpersonal relationships on learning motivation and performance in a cloud-based collaborative learning platform. Education Journal, 44(1), 133-157.
Huang, L. & Liu, Ch. (2013). Construction of collaborative learning environment supported by cloud computing. Proceedings of the 2nd International Conference on Computer Science and Electronics Engineering (ICCSEE 2013).
Huang, L. N., Liu, F. H. & Liu, C. L. (2013). Design and research on collaborative learning program based on cloud-services. In Advanced Materials Research, 756, 1199-1203.
Huang, L. & Liu, F. (2014). Construction of collaborative learning environment supported by cloud- computing. Proceedings of ICCSEE ‘13 Conference, Atlantis Press.
Johnson, D. W., Johnson, R. T. & Smith, K. (2007). The state of cooperative learning in postsecondary and professional settings. Educational Psychology Review, 19(1), 15- 29.
Kaymak, D. Z. & Akgun, O. E. (2019). Effects of cloud computing tools,study type and task difficulty on cognitive load and performance. Malaysian Online Journal of Educational Technology, 7(4), http://doi.org/10.17220/mojet.2019.04. 11.
Ke, F. & Carafano, P. (2016). Collaborative science learning in an immersive flight simulation. Computers & Education, 103, 114-123.
Kumar, V. & Sharma, D. (2016). Creating collaborative and convenient learning environment using cloud- based moodle LMS: An instructor and administrator perspective. International Journal of Web-Based Learning and Teaching Technologies, 11(1), 35-50.
Leigh Smith, B., MacGregor, J. T. (1992). What is collaborative learning? In A.S. Goodsell & others, collaborative learning: A sourcebook for higher education (pp. 10-30). National Center on Postsecondary Teaching, Learning and Assessment (NCTLA).
Lin, C., Yu, W. & Wang, J. (2014). Cloud collaboration: Cloud-based instruction for business writing class. World Journal of Education, 4(6), 9-15.
Lin, Ch., Wayne Yu., W. Ch & Wang, J. (2014). Cloud collaboration: Cloud-based instruction for business writing class. World Journal of Education. 4(6), ISSN 1925-0746.E-ISSN 1925-0754.
Lin, H. J. Y. D. (2011). The Impact of reflective facilitation on middle school students’ self-Regulated learning and their academic achievement in a computer-supported collaborative learning environment. Ph.D. thesis, The University of Texas at Austin.
Xue, L., Rienties, B., Van Petegem, W. & Van Wieringen, A. (2020). Learning relations of knowledge transfer (KT) and knowledge integration (KI) of doctoral students during online interdisciplinary training: an exploratory study. Higher Education Research & Development, 84, 1-18.
Marston, S., Li, Z., Bandyopadhyay, S., Zhang, J. & Ghalsasi, A. (2011). Cloud computing: the business perspective. Decision Support Systems, 51, 176-189.
Millis, B. J. (2002). Enhancing Learning – and Move– Through Cooperative Learning. U.S. Air Force Academy, IDEA PAPER 38.
Onwu Iji, C., Abah, J. A. & Anyor, J. W. (2017). Impact of cloud services on students’ Attitude towards mathematics education in public universities in benue state, Nigeria.International Journal of Research in Education and Science, 3(1), 228-244.
Orosz, G., Dombi, E., Toth-Kiraly, I., Bothe, B., Jagodics, B. & Zimbardo, Ph. G. (2016). Academic cheating and time perspective: cheaters live in the present instead of the future. Learning and Individual Differences, 52, 39-45.
Sbihi, B., El Kadiri, K. & Aknin, N. (2013). Towards a mixed methodology based on the groups of Vblog and Vwiki to the collaborative Elearning. ARPN Journal of Systems and Software. Springer, 3(3),42-51.
Straus, A. & Corbin, J. (2008). Basics of qualitative research: techniques and procedures for developing grounded theory. Third Edition, LosAngeles: Sage Publications.
Singh, J. & Kumar, V. (2014). Multi-disciplinary research issues in cloud computing. Journal of Information Technology Research, 7(3), 32-53.
Strauss, A . & Corbin, J. (1998). Basics of qualitative research: ground theory procedures and techniques, CA. Sage publication.
Sharma, D. & Kumar, V. (2017). A framework for collaborative and convenient learning on cloud computing platforms. International Journal of Web-Based Learning and Teaching Technologies, 12(2), 1-21.
Somaratne, R. M. P. N. (2015). Exploring the user experiences of collaborative online learning. In: IEEE Fifteenth International Conference on Advances in ICT for Emerging Regions (ICTer), 268-268.
Tomas, P. Y. (2012). Harnessing the potential of cloud computing to transform higher education. cloud computing for teaching and learning: Strategies for design and implementation. Hershey: Information Science Reference.
Zhang, T. (2012). Design and application of continuing education network training platform based on cloud computing, proceedings of the 2012. International Conference on Cybernetics and Informatics, 2010, 1203-1210.
Zakareya Ahmad, S. (2020). Cloud-based collaborative writing to develop EFL students’ writing quantity and quality. International Education Studies, 13(3), 1-14. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,647 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 930 |