تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,408 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,255,129 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,090,538 |
بررسی حوادث زیستی و گسترش زمانی نانوفسیلهای آهکی در بخش فوقانی سازندگورپی-بخش تحتانی سازند پابده، شمال غرب شیراز | ||
پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی | ||
مقاله 7، دوره 36، شماره 4 - شماره پیاپی 81، دی 1399، صفحه 135-147 اصل مقاله (1.24 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jssr.2020.123093.1165 | ||
نویسندگان | ||
سعیده سنماری* 1؛ بهزاد سعیدی رضوی2 | ||
1دانشیار، گروه معدن، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، قزوین، ایران | ||
2استادیار پژوهشی، پژوهشکده فناوری و مهندسی، پژوهشگاه استاندارد، کرج، ایران | ||
چکیده | ||
در این مطالعه نانوفسیلهای آهکی بخش فوقانی سازند گورپی و بخش تحتانی سازند پابده در برش پره نوبر واقع در شمال غرب شیراز مورد بررسی قرار گرفت. ستبرای محدوده برداشت شده در برش مورد مطالعه 41 متر است. در این برش، بخش فوقانی سازند گورپی اساساً از لیتولوژی شیل و آهک آرژیلی و بخش تحتانی سازند پابده از رخساره شیل تشکیل شده است. در این مطالعه 32 گونه و 22 جنس از نانوفسیلهای آهکی شناسایی شد. مطابق با اولین ظهور و آخرین حضور گونههای شاخص و ثبت حوادث زیستی، دو بیوزونNephrolithus frequens Zone (CC26/ UC20dTp ) وMarkalius inversus Zone (NP1) از بخش فوقانی سازند گورپی و زونهایFasciculithustympaniformis Zone (NP5), Heliolithus kleinpellii Zone (NP6) از بخش تحتانی سازند پابده برای اولین بار در برش مورد مطالعه گزارش میشوند. در نتیجه این مطالعه و بر اساس زونهای تعیین شده، سن بخش فوقانی سازند گورپی، اواخر ماسترشتین پسین-دانین پیشین و سن بخش تحتانی سازند پابده، پالئوسن میانی/سلاندین تعیین گردید. بنابراین بر پایه داده های نانوفسیلی مرز بین دو سازند، ناپیوسته تعیین گردید. علاوه بر این مرز کرتاسه-پالئوژن بصورت پیوسته در بخش بالایی سازند گورپی قرار دارد. در محدوده این مرز کاهش بارز گونههای نانوفسیلی کرتاسه، همراه با افزایش گونه Thoracosphaera operculataو ظهور گونههای پالئوسن ثبت شد. علاوه بر این، شرایط حاکم بر حوضه رسوبی که بخشی از تتیس شرقی است با شناسایی گونههای شاخص نانوفسیلهای آهکی مشخص شد بطوری که حضور گونهها موید شرایط آب و هوایی گرم در زمان رسوبگذاری نهشتههای مذکور در این بخش از ایران است. | ||
کلیدواژهها | ||
پالئوژن؛ حادثه زیستی؛ زاگرس؛ کرتاسه؛ نانوفسیلهای آهکی | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه پهنة رسوبی زاگرس که با بستهشدن اقیانوس نئوتتیس شکل گرفت، با گسترشی حدود 2000 کیلومتر و با نهشتههایی به ضخامت 10000 متر در همهجا ویژگی زمینساختی و رسوبی یکنواختی نداشته است؛ از این رو به زیرپهنههای مختلفی تقسیم میشود. این حوضه با روند شمال غرب- جنوب شرق شامل پهنههای فارس، ایذه، لرستان، فروافتادگی دزفول و خشکی بندرعباس، با گسترش زمانی از انتهای پرکامبرین تا حال حاضر است (Aghanabati 2006). در هریک از این زیرپهنهها، نهشتههای رسوبی با عنوان سازندهای مختلف با ضخامتهای متفاوت در دوران دوم و سوم زمینشناسی رسوبگذاری شده است (Motiei 2003). برش مطالعهشده در زیرپهنة فارس از زون ساختاری زاگرس قرار دارد. از مهمترین توالیهای رسوبی موجود در این ساختار رسوبی، رسوبات متعلق به کرتاسة پسین (سانتونین) تا پالئوژن با عنوان سازندهای گورپی و پابده است که بهمثابة سنگمنشأ نفت ازنظر اقتصادی اهمیت ویژهای دارد (Alavi 2004). در بعضی موارد گاه تعیین مرز سازندهای گورپی و پابده با مشکلاتی روبهروست؛ بهطوری که در بررسیهای چینهشناسی سنگی به آن سازند گورپی– پابده گفته میشود (James and Wynd 1965; Stocklin 1971). برش الگوی سازند گورپی که بخشی از رسوبات نهشتهشده در زمان پیشروی دریای عمیق کرتاسه است، در تنگ پابده در جنوب باختر دامنة کوه پابده قرار دارد که ازنظر سنگشناسی از لیتولوژی مارن، شیل و آهک مارنی با ضخامت 320 متر تشکیل شده است (Aghanabati 2006). برش الگوی سازند پابده نیز در تنگ پابده واقع در شمال میدان نفتی لالی با ضخامتی حدود 800 متر بهصورت همشیب و تدریجی به سنگهای آهک سازند آسماری منتهی میشود (Aghanabati 2006). در دهههای اخیر پژوهشهای زیادی دربارة سازندهای گورپی و پابده از جنبههای گوناگون نظیر بررسی محیط رسوبی و پژوهشهایی براساس گروههای مختلف فسیلی همچون داینوفلاژلها، نانوفسیلهای آهکی و فرامینیفرهای پلانکتونیک انجام شده است؛ ازجمله پژوهشهای Hadavi and Ezadi (2007), Hadavi et al. (2007), Hemmati- Nasab et al. (2008), Sadeghi & Hadavandkhani (2010), Senemari and Sohrabi Molla Usefi (2012), Parandavar et al. (2013), Beiranvand et al. (2014), Fereydounpour et al. (2014), Khavari Khorasani et al. (2014), Ahifar et al. (2015), Najafpour et al. (2015), Mahanipour and Najafpour (2016), Senemari (2017), Razmjooei et al. (2018).. در این پژوهش سعی شده است با ثبت و شناسایی حوادث زیستی برمبنای نانوفسیلهای آهکی، بررسیهای زیستچینهنگاری انجام و درنهایت مرز زیستی بین دو سازند مشخص شود.
منطقة جغرافیایی، راه دسترسی و روش پژوهش برش بررسیشده از بخش فوقانی سازند گورپی و بخش تحتانی سازند پابده در موقعیت جغرافیایی شمال غرب شیراز واقع در یال جنوب غربی تاقدیس انار قرار دارد (شکل 1). در این برش، بخش فوقانی سازند گورپی با 22.2 متر ضخامت از رسوبات شیل خاکستری و آهک آرژیلی و بخش تحتانی سازند پابده با 18.8 متر ضخامت از رسوبات شیلی درمجموع با 41 متر ضخامت مطالعه شد. حد فوقانی سازند گورپی در تماس با سازند پابده با شیلهای ارغوانی قاعدة پابده مشخص میشود. برای بررسی نانوفسیلها تعداد 18 نمونه از بخش فوقانی سازند گورپی و 15 نمونه از بخش تحتانی سازند پابده و درمجموع 33 نمونه از هر دو بخش بهطور سیستماتیک برداشت شد. برش پرهنوبر در موقعیت جغرافیایی ً50°51 طول شرقی و ً52°29 عرض شمالی واقع شده است. آمادهسازی نمونهها براساس روش استاندارد اسمیر اسلاید انجام شد (Bown and Young 1998)؛ سپس اسلایدها با میکروسکوپ پلاریزان المپوس با نورهای معمولی (PPL/ plain polarized light) و پلاریزه (XPL/ crossed polarized light) مطالعه و با دوربین نیکون عکسبرداری شد. بهمنظور شناسایی گونهها از منابع مختلفی همچون پرچ نیلسون (Perch-Nielsen 1985a) و بارنت (Burnett 1998) استفاده شد. در پژوهش حاضر برای تعیین وضعیت دقیق مرز زونهای زیستی از زونبندیهای ((1977 Sissingh وBurnett (1998) برای زمان کرتاسه و زونبندی Martini (1971) برای زیستچینهنگاری زمان پالئوژن استفاده شده است.
شکل 1-A. موقعیت منطقة پژوهش در ایران؛ B. راههای دسترسی به برش مدنظر؛ C. توالی سازندهای ایلام- سروک، گورپی، پابده و آسماری در نقشة زمینشناسی1:100000 کازرون؛ گذر سازندهای گورپی و پابده با ستاره مشخص شده است. Fig 1- A. Location of research area in Iran; B. Ways access to the studied section; C. Sequence of Ilam-Sarvak, Gurpi, Pabdeh and Asmari formations in the geological map of 1:100000 Kazerun; The passage of Gurpi and Pabdeh formations is marked with a star.
یافتههای پژوهش ثبت حوادث زیستی برمبنای نانوفسیلهای آهکی گروه نانوفسیلهای آهکی به دلیل گسترش جغرافیایی زیاد و تکامل سریع، یکی از دقیقترین ابزارهای چینهنگاری زیستی در مطالعات مربوط به تعیین سن و تطابق لایههای رسوبی است (Bown 1998). بررسی توالی مطالعهشده به ثبت گونههای شاخص و تجمعات فسیلی از گروه نانوفسیلهای آهکی منجر شد. در بخش فوقانی سازند گورپی، ثبت ظهور گونة Micula prinsii در ستبرای 3.8متری (با سن اواخر ماستریشتین پسین)، از نخستین حوادث زیستی ثبتشده در توالی مطالعهشده است. از این حادثه برای تفکیک زون CC26 به زیرزونهای CC26a و CC26b براساس زونبندی ( Sissingh (1977و همچنین بیان شروع زیرزون UC20dTP مطابق زونبندیBurnett (1998) استفاده میشود. حضور گونههای Lithraphidites quadratus و Micula murus به همراه گونة M. prinsii در ستبرای 3.8 متر از بخش فوقانی سازند گورپی بیانکنندة زیرزون CC26b با سن اواخر ماستریشتین پسین است.در این بخش از توالی مطالعهشده، با کاهش ناگهانی گونههای نانوفسیلی معرف بازة زمانی کرتاسه (کرتاسة پسین) روبهرو هستیم؛ همچنین ثبت ظهور گونههای Cruciplacolithus primus, Biantholithus sparsus همراه با فراوانی بارز گونة Thoracosphaera operculata در ضخامت حدود 15 متر بیانکنندة شروع زون NP1 در دانین پیشین (آغاز پالئوژن) است.
الگوی زیستزونبندی و چینهنگاری زیستی نانوپلانکتونهای آهکی ازجمله جانداران تکسلولی محیطهای اقیانوسی هستند که محدودة زندگی آنها در محیطهای پلاژیک تا نزدیک به ساحل و در مناطق با عرضهای جغرافیایی مختلف است (Bornemann et al. 2003; Wise 1988; Watkins et al. 1996). صفحات کلسیتی پوششدهندة این موجودات با ریزش به کف حوضة رسوبی، شاخص زیستمحیطی مهم برای انجام بررسیهای چینهنگاری زیستی در زمانهای مختلف است (Sissingh 1977; Perch- Nielsen 1985a; Burnett 1998; Young and Bown 1998; Lees 2002; Bralower 2005; Villa et al. 2008). از دهة هفتاد میلادی به بعد زونبندیهای گوناگون برمبنای نانوفسیلهای آهکی ارائه شد (Manivit 1971; Worsley 1971; Thierstein 1976; Sissingh 1977; Roth 1978). نتایج تمامی این زونبندیها را درنهایت پرچ نیلسون (Perch- Nielsen 1985a) گردآوری و بهصورت زونبندی جامع ارائه کرد. در پژوهش حاضر نیز، با شناسایی اجزای تشکیلدهندة نانوفسیلهای آهکی در رسوبات بخش فوقانی سازند گورپی و بخش تحتانی سازند پابده، 32 گونه متعلق به 22 جنس از این گروه فسیلی شناسایی شد. تصاویر بعضی از گونهها در پلیت ارائه شده است. در زونبندی حاضر، علامت اختصاری CCبیانکنندة کوکولیتهای کرتاسه (Cretaceous Coccoliths) براساس زونبندی )Sissingh (1977 و علامت اختصاری UC بیانکنندة زونهای متعلق به زمان کرتاسة بالایی (Upper Cretaceous) مطابق زونبندیBurnett (1998) است؛ همچنین علامت اختصاری NP به زونبندی Martini (1971) از بازة زمانی پالئوژن مربوط است؛ بنابراین زونبندی ارائهشده برمبنای اولین ظهور و آخرین حضور گونههای شاخص در برش مدنظر انجام شد که درنهایت به تعیین دو بیوزون در محدودة بخش فوقانی سازند گورپی و دو بیوزون در محدودة بخش تحتانی سازند پابده انجامید (شکل 2).
شکل 2- چینهنگاری زیستی در بخش فوقانی سازند گورپی و بخش تحتانی سازند پابده برمبنای نانوفسیلهای آهکی در برش پرهنوبر، شمال غرب شیراز Fig 2- Biostratigraphy in the upper part of Gurpi Formation and the lower part of Pabdeh Formation based on calcareous nannofossils in Pare Nobar section, northwest of Shiraz.
زونهای تعیینشده در بخش فوقانی سازند گورپی گذر یادشده برای بازة زمانی اواخر ماستریشتین پسین تقریباً برابر با Ma 2 از Ma 68-66 برپایة (Berggren et al. 1995; Gradstein et al. 2012) GTSاست که مقارن با زون Nephrolithus frequens Zone (CC26)است؛ همچنین سن تقریبی Ma 1.1 (برابر با 66-64.9) برپایةGTSمتعلق به زمان دانین پیشین مقارنبازون Markalius inversus Zone (NP1)است که در این محدوده قرار میگیرد. این زونهای زیستی در برش مدنظر در ستبرایی معادل 22.2 متر از بخش فوقانی سازند گورپی و در محدودة مرز کرتاسه تا پالئوژن به ثبت رسید. معرفی زونهای زیستی تعیینشده به قرار زیر است: - Nephrolithus frequens Zone (CC26) / (UC20bTP, UC20d TP) این زون در عرضهای جغرافیایی بالا، از اولین ظهور تا آخرین حضور گونة Nephrolithus frequens معرفی میشود (Perch–Nielsen 1985a). در برش مدنظر گونة N. frequens ثبت نشد، اما ثبت اولین ظهور گونههایMicula murus,Thoracosphaera operculata و Micula prinsii در توالی مدنظر انجام شد؛ از این رو تعیین قاعدة زون براساس ظهور گونة M. murus انجام شد. ثبت حادثة زیستی ظهور گونة M.murus بیانکنندة شروع زیرزون TPUC20b در زونبندی Burnett (1998)است؛ همچنین در این مطالعه از اولین ظهور گونة Micula prinsii برای تقسیم زون به دو زیرزون فرعی CC26a و CC26b مطابق زونبندی )Sissingh (1977 استفاده شد که در ستبرای 3.8متری از بخش فوقانی سازند گورپی در نمونة 3 ثبت شد؛ علاوه بر این ثبت ظهور گونة یادشده بیانکنندة قاعدة زیرزون TPUC20d در زونبندی Burnett (1998) است. در این زون، گونة Ceratolithoides kamptneri ثبت نشد؛ بنابراین زیرزون UC20c TP از زونبندی Burnett (1998) تعیین نشد؛ از این رو مرز بین زیرزونهای UC20b TP, UC20d TPاز زونبندی (Burnett (1998 در شکل 2 تعیین نشد. در این مطالعه، حد فوقانی زون با آخرین حضور نانوفسیلهای کرتاسه و همچنین ثبت اولین ظهور گونههای پالئوسن پیشین (دانین پیشین) یعنی گونههای Biantholithus sparsus و Cruciplacolithus primus در ضخامت 14.8 متر و در نمونة 12 تعیین شد؛ بنابراین در این مطالعه زون زیستی CC26 با زیرزونهایUC20bTP وUC20dTP از زونبندی بارنت (Burnett 1998) مطابقت دارد. سن زون، اواخر ماستریشتین پسین و ضخامت آن، 14.8 متر (تقریباً 15 متر) است.
-Markalius inversus Zone (NP1) / (CNP1) دومین زون زیستی شناساییشده در بخش فوقانی سازند گورپی، زون زیستیMarkalius inversus Zone است. این زون براساس تعریف پرچ نیلسون (Perch- Nielsen 1985b) از آخرین حضور گونههای نانوفسیلی کرتاسة پسین تا اولین ظهور گونةCruciplacolithus tenuis ادامه دارد. در پژوهش حاضر نیز، این زون از آخرین حضور گونههای نانوفسیلهای کرتاسه در ضخامت 14.8 متر (نمونة 12) تا اولین ظهور گونةCruciplacolithus tenuis در ستبرای 22.2 متر (نمونة 18) تعیین شد. همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، ثبت اولین ظهور گونههای Cruciplacolithus primus, Biantholithus sparsus همراه با فراوانی گونة T. operculata در مرز تحتانی این زون و در ستبرای حدود 15 متر از بخش فوقانی سازند گورپی رخ داد. ازلحاظ سنگشناسی و ویژگیهای لیتولوژی، قاعدة این زون که معرف مرز کرتاسه- پالئوژن است، از شیل خاکستری همراه با میانلایههایی از آهک آرژیلی تشکیل شده است. حد فوقانی زون NP1، شروع شیلهای ارغوانی قاعدة سازند پابده است. بازة زمانی زون مدنظر مطابق ثبت گونههای شاخص یادشده، پالئوسن پیشین (دانین پیشین) است.ضخامت زون 7.4 متر است.
زونهای تعیینشده در بخش تحتانی سازند پابده زونهای تعیینشده در بخش تحتانی سازند پابده تقریباً Ma 2.4 معادل 61.6-59.2 برپایة (Gradstein et al. 2012)GTS برای سن پالئوسن میانی (سلاندین) است که مقارنبازونهای Fasciculithus tympaniformis Zone (NP5/ Selandian) و Heliolithus kleinpellii Zone (NP6/ Selandian)است. این زیستزونها دربرشمدنظر 18.8متر از بخش تحتانی سازند پابده (نمونههای 19 تا 33) را به خود اختصاص میدهند.زیستزونهای شناساییشده در این محدوده به قرار زیر است:
-Fasciculithus tympaniformis Zone (NP5) اولین زون زیستی شناساییشده در بخش تحتانی سازند پابده، زیستزونFasciculithus tympaniformis Zone است (Perch- Nielsen 1985b). این زون از اولین ظهور گونةFasciculithus tympaniformis (ستبرای 22.4 متر، نمونة 19) تا اولین ظهور گونة Heliolithus kleinpellii (ستبرای 29.8 متر، نمونة 24) ادامه دارد. سن این زون براساس ثبت گونههای شاخص، پالئوسن میانی (سلاندین) است.ضخامت این زون 7.4 متر است. اولین ظهور گونة Heliolithus cantabriaeکمی پایینتر از ظهور گونة H. kleinpellii در ستبرای29.3 متر و در نمونة 23 ثبت شد.
Heliolithus kleinpellii Zone (NP6) دومین زون زیستی متوالی شناساییشده در بخش تحتانی سازند پابده، زیستزونHeliolithus kleinpellii Zone است (Perch- Nielsen 1985b). این زون از اولین ظهور گونة Heliolithus kleinpellii (ستبرای 29.8متر، نمونة 24) تا اولین ظهور گونة Discoaster mohleri (ستبرای 41متر، نمونة 33) ادامه دارد. سن این زون براساس ثبت گونههای شاخص، پالئوسن میانی (سلاندین) است.ضخامت این زون، 11 متر است؛ بنابراین بین رسوبات متعلق به بخش فوقانی سازند گورپی و نهشتههای بخش تحتانی سازند پابده، رسوبات حاوی نانوفسیلهای آهکی متعلق به زونهای زیستی NP3, NP2 و NP4 ثبت نشد؛ بر این اساس بین دو سازند یادشده ناپیوستگی بیواستراتیگرافی یا وقفة زیستی پیشنهاد میشود.
مقایسة برش مطالعهشده با بعضی مناطق دیگر در زاگرس در پژوهش حاضر چینهنگاری زیستی برش پرهنوبر با زونبندیهای ارائهشده در برش کلچنار واقع در پهنة ایذه و برش شاهنشین در مکان دیگر از پهنة فارس (Razmjooei et al. 2018; Senemari 2017) به همراه زونبندیهای استاندارد جهانی (Sissingh 1977; Martini 1971) مقایسه شد؛ بر این اساس بخش فوقانی سازند گورپی و بخش تحتانی سازند پابده سنین مختلفی را از ماستریشتین تا سلاندین در مناطق مختلف حوضة زاگرس نشان میدهد. در بخش بررسیشده، زونهای زیستی CC26 و NP1 در بخش فوقانی سازند گورپی ثبت شد، اما زونهای NP2, NP3, NP4 ثبت نشد؛ از این رو ناپیوستگی زیستی بین دو سازند گورپی و پابده محرز شد؛ در حالی که در بعضی بررسیهای انجامشده مانند برش کلچنار واقع در پهنة ایذه، روندی پیوسته بین تمامی زونهایCC26 از کرتاسه و زونهای NP1-NP6 از پالئوژن در بخش فوقانی سازند گورپی وجود دارد. در این برش، مرز با سازند پابده ناپیوسته گزارش شده است. در برش شاهنشین نیز بین زونهای CC26 از کرتاسه و زونهای NP3-NP4 در بخش فوقانی سازند گورپی، هیاتوس یا وقفة زیستی به دلیل ثبتنشدن زونهای NP1 و NP2 گزارش شده است؛ این در حالی است که در برش شاهنشین با ثبت زون NP5 در قاعدة سازند پابده، پیوستگی بین دو سازند گورپی و سازند پابده گزارش شده است؛ بنابراین با توجه به بررسی زونهای مدنظر، روند رسوبگذاری در پهنة فارس با پهنة ایذه کاملاً متفاوت بوده است؛ بهطوری که حوضة رسوبی در پهنة ایذه در بازة زمانی دانین و سلاندین بهطور کامل در زیر آب بوده و رسوبگذاری در آن مداوم ادامه داشته است؛ در حالی که در پهنة فارس این فرایند در زمان دانین با نوساناتی در عمق حوضة رسوبی همراه بوده و وقفههایی رخ داده است.
نتیجه در برش مطالعهشده تعداد 32 گونه متعلق به 22 جنس از نانوفسیلهای آهکی شناسایی شد. زونهای زیستی تعیینشده در این مطالعه، دو زیستزون منطبق با زونبندیهای Sissingh (1977) و (Burnett (1998 در کرتاسة بالایی و دو زیستزون منطبق با زونبندی (Martini (1971 در شروع پالئوژن، اشکوب دانین است. این زیستزونها شامل Nephrolithus frequens Zone (CC26)-Markalius inversus Zone (NP1) در بخش فوقانی سازند گورپی و زیستزونهایFasciculithus tympaniformis Zone (NP5/ Selandian), Heliolithuskleinpellii Zone (NP6/ Selandian) در بخش تحتانی سازند پابده است؛ بنابراین براساس اطلاعات بهدستآمده از مطالعة حاضر، بازة زمانی متعلق به رسوبات بخش فوقانی سازند گورپی از اواخر ماستریشتین پسین (late Late Maastrichtian) تا پالئوسن پیشین (Early Danian) و بازة زمانی متعلق به رسوبات بخش تحتانی سازند پابده، سلاندین (پالئوسن میانی) پیشنهاد میشود. براساس حوادث زیستی ثبتشده و زیستزونهای تعیینشده، مرز کرتاسه- پالئوژن در سازند گورپی و بهصورت پیوسته قرار دارد؛ همچنین با توجه به اینکه زمان شروع رسوبگذاری سازند پابده، اشکوب سلاندین است، رسوبات این سازند بهصورت ناپیوسته روی رسوبات سازند گورپی نهشته شده است.
شکل 3- مقایسة زونهای نانوفسیلهای آهکی در بازة زمانی کرتاسة پسین- سلاندین، مطابق طرحهای استاندارد جهانی و سایر برشهای مطالعهشده در پهنههای فارس و ایذه Fig 3- Comparison of calcareous nannofossil zones in the Late Cretaceous-Selandian interval, according to global standard schemes and other sections studied in Fars and Izeh zones. | ||
مراجع | ||
Aghanabati A. 2006. Geology of Iran. Geological survey of Iran, Tehran, 401 p (in Persian).
Agnini C. Fornaciari E. Raffi I. Catanzariti R. Pälike H. Backman J. and Rio D. 2014. Biozonation and biochronology of Paleogene calcareous nannofossils from low and middle latitudes. Newsletters on Stratigraphy, 47(2):131–181.
Ahifar A. Kani A. and Amiri Bakhtiar H. 2015. Calcareous Nannofossil Biostratigraphy of Pabdeh Formation at Gurpi Anticline. Geosciences, 24(95):107–120 (in Persian).
Alavi M. 2004. Regional stratigraphy of the Zagros fold-thrust belt of Iran and its proforeland evolution. American Journal of Science, 304: 1–20.
Berggren W. A. Kent D. V. Swisher C. C. and Aubry M. P. 1995. A revised Cenozoic geochronology and chronostratigraphy. Geochronology Time Scales and Global Stratigraphic Correlation. SEPM Special Publication 54: 129–212.
Beiranvand B. Ghasemi-Nejad E. Kamali M.R. and Ahmadi A. 2014. Sequence stratigraphy of the Late Cretaceous–Paleocene Gurpi Formation in southwest Iran. Geo Arabia, 19 (2): 89–102.
Bornemann A. Aschwer U. and Mutterlose J. 2003. The impact of calcareous nannofossils on the pelagic carbonate accumulation across the Jurassic-Cretaceous boundary. Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology, 199:187–228.
Bown P. R. 1998. Calcareous Nannoplankton Biostratigraphy. London, Chapman & Hall, 1- 315.
Bown P.R. and Young J.R. 1998. Techniques. In: Bown P. R. (Ed.), Calcareous Nannofossil Biostratigraphy. Kluwer Academic Publishers, Dordrecht, Boston, London, 16-28.
Bralower T.J. 2005. Data report: Paleocene–Early Oligocene calcareous nannofossil biostratigraphy, ODP Leg 198 Sites 1209, 1210, and 1211 (Shatsky Rise, Pasific Ocean). In: Bralower, T.J., Premoli Silva I. and Malone M.J. (Eds.), Proceedings of the Ocean Drilling Program, Scientific Results, 198, 1–15.
Burnett J.A. 1998. Upper cretaceous. In: Bown P.R., (Ed.), Calcareous nannofossil Biostratigraphy. Chapman & Hall, London, 132-199.
Fereydounpour M. Vaziri Moghadam H. Ghobishavi A. and Taheri A. 2014. Stratigraphy of the Gurpi Formation in the section of the Kuh-e Black Anticline and comparing with the sections of Boualfaris and Aghar's anticline. Sedimentary facies, 7 (1): 83-106 (in Persian).
Gradstein F.M. Ogg J.G. Schmitz M.D. Ogg G.M. eds. 2012. The Geological Time Scale 2012, Amsterdam, Elsevier, 2 Vols. 1144 p.
Hadavi F. Khosrowtehrani K. and Senemari S. 2007. Biostratigraphy of Calcareous Nannofossils of Gurpi Formation in North Gachsaran. Journal of Geosciences, 64:14-23.
Hadavi F. and Ezadi M. 2007. Biostratigraphy of the Gurpi Formation in Dare- Shahr section (Zagros basin). The First MAPG International Convention Conference and Exhibition, pp. 28-31.
Hemmati-Nasab M., Ghasemi -Nejad E. and Darvishzadeh B. 2008. Paleobathymetry of the Gurpi Formation based on benthic and planktonic foraminifera in Southwestern Iran. Journal of Science, 34: 157-173 (in Persian).
James G.A. and Wynd J.C. 1965. Stratigraphy nomenclature of Iranian Oil Consortium Agreement Area.American Association Petroleum Geologist Bulletin, 49: 49.
Khavari Khorasani M. Hadavi F. and Ghaseminejad A. 2014. Nanostratigraphy and Paleocheology of Pabdeh Formation in the Northwest of Zagros Basin in Ilam Section. Paleontology, 1(2): 149-164 (in Persian).
Lees J.A. 2002. Calcareous nannofossil biogeography illustrates palaeoclimate change in the Late Cretaceous Indian Ocean: Cretaceous Research, 23: 537-634.
Martini E. 1971. Standard Tertiary and Quaternary Calcareous Nannoplankton Zonation. In: Farniacci A. (Ed.), Proceedings, 2th International Conference on Planktonic Microfossils. Rome, Italy. Edizioni Tecnoscienza, 2: 739-785.
Mahanipour A. and Najafpour A. 2016. Calcareous nannofossil assemblages of the Late Campanian- Early Maastrichtian form Gurpi Formation (Dezful embayment, SW Iran): Evidence of a climate cooling event. Geopersia, 6(1): 129-148.
Manivit H. 1971. Les nannofossiles calcaires du Crétacé français (Aptien-Maestrichtien): essai de biozonation appuyée sur les stratotypes. Ph.D thesis, Université de Paris, 187 p.
Motiei H. 2003. Stratigraphy of Zagros, Treatise on the geology of Iran. Tehran, Iran, Geology Survey Press, 583 p.
Najafpour A. Mahanipour A. and Dastanpour M. 2015. Calcareous nannofossil biostratigraphy of Late Campanian-Early Maastrichtian sediments in southwest Iran. Arabian Journal of Geoscience, 8: 6037-6046.
Parandavar M. Mahanipour A. Aghanabati A. and Hosseini A. 2013. Biostratigraphy of calcareous nannofossils in the upper part of the Gurpi Formation and lower part of Pabdeh Formation (purple shale) in the northeastern limit of the Gurpi anticlinal. Geosciences, 89(23):187–198 (in Persian).
Perch-Nielsen K. 1985a. Mesozoic Calcareous Nannofossils. In: Bolli H.M., Saunders J.B. and Perch-Nielsen K. (Eds.), Plankton Stratigraphy. Cambridge University, 329- 426.
Perch-Nielsen K. 1985b. Cenozoic Calcareous Nannofossils, In: Bolli H. M., Saunders J. B. and Perch-Nielsen K. (Eds.), Plankton Stratigraphy. Cambridge University Press, 427–554.
Razmjooei M.J. Thibault N. Kani A. Dinares-Turel J. Puceat E. Shahriari S. Radmacher W. Jamali A.M. Ullmann C.V. Voigt S. and Cocquerez T. 2018. Integrated bio- and carbon-isotope stratigraphy of the Upper Cretaceous Gurpi Formation (Iran): A new reference for the eastern Tethys and its implications for large-scale correlation of stage boundaries. Cretaceous Research, 91: 312–340.
Roth P. H. 1978. Cretaceous nannoplankton biostratigraphy and oceanography of the northwestern Atlantic Ocean. Initial Reports of the Deep Sea Drilling Project, 44: 731-759.
Sadeghi A. and Hadavandkhani N. 2010. Biostratigraphy of Pabdeh Formation in the Stratigraphic Section of Emamzadeh Sultan Ibrahim (Northwest of Izeh).Iranian Journal of Geology, 15: 81-98 (in Persian).
Senemari S. 2017. Calcareous nannofossils biostratigraphy of the Gurpi Formation at Kalchenar section in northwest of Izeh. Geosciences, 26 (103): 287–294.
Senemari S. and Sohrabi Molla Usefi M. 2012. Evaluation of Cretaceous–Paleogene boundary based on calcareous nannofossils in section of Pol Dokhtar, Lorestan, southwestern Iran. Arabian Journal of Geosciences, 6: 3615-3621.
Sissingh W. 1977. Biostratigraphy of cretaceous calcareous nannoplankton. Geologie En Minjbouw, 56: 37-65.
Stocklin J. 1971. Stratigraphic lexicon of Iran. Geological Survey of Iran, report no. 18, Second Edition.
Thierstein H.R. 1976. Mesozoic calcareous nannoplankton biostratigraphy of marine sediments. Marine Micropaleontology, 1: 325-362.
Villa G. Fioroni C., Pea L., Bohaty S.M. and Persico D. 2008. Middle Eocene–late Oligocene climate variability: Calcareous nannofossil response at Kerguelen plateau, Site 748. Marine Micropaleontology, 69: 173–192.
Watkins D.K. 1996. Upper Cretaceous calcareous nannofossil biostratigraphy and paleoecology of the Southern Ocean. In: Moguilevky A. Whatley R. (Eds.), Microfossils and Oceanic Enviroments. University of Wales, Aberystwyth-Press, pp. 355-381.
Wise S.W. 1988. Mesozoic-Cenozoic history of calcareous nannofossils in the region of Southern Ocean: Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology, 67: 157-179.
Worsley T.R. 1971. Calcareous nannofossil zonation of Upper Jurassic and Lower Cretaceous sediments from the Western Atlantic. Proceeding of the second Planktonic Conference Roma, 2: 1301-1322.
Young J.R. and Bown P.R. 1998. Cenozoic calcareous nannoplankton classification. Journal of nannoplankton Research, 19: 36–47. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 356 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 299 |