تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,639 |
تعداد مقالات | 13,334 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,923,650 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,971,228 |
نیازسنجی برگزاری دورة والدگری برای زنان شهرستان کاشان برمبنای مدلهای بوریچ و تحلیل کوادرانت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رویکردهای نوین آموزشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 14، شماره 2 - شماره پیاپی 30، مهر 1398، صفحه 45-66 اصل مقاله (1.84 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/nea.2020.112817.1276 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زینب سادات اطهری اصفهانی* ؛ لیلا دهقان کاشانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گروه علوم تربیتی دانشکده علوم انسانی دانشگاه کاشان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف این پژوهش، نیازسنجی برگزاری دورة والدگری برای زنان شهرستان کاشان برمبنای مدلهای بوریچ و تحلیل کوادرانت است. جامعة آماری را زنان دیپلمة شهرستان کاشان و متخصصان رشتههای علوم تربیتی، روانشناسی، جامعهشناسی و معارف اسلامی دانشگاههای کاشان تشکیل دادند که جمعیت آنها بهترتیب 25366 و 27 نفر بود. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای، 378 نفر نمونة زنان انتخاب شدند. همچنین 21 نفر از متخصصان بهصورت سرشماری هدف پژوهش قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامة محققساختهای بود که نیازهای آموزشی زنان را بنابر مدل بوریچ از دو بعد اهمیت و توانایی سنجش میکرد؛ سپس بهمنظور تطبیق نیازها از تحلیل کوادرانت استفاده شد. نتایج مدل بوریچ نشان داد از دیدگاه زنان 4 نیاز آموزشی در اولویت بودند. باتوجهبه تحلیل کوادرانت، از دیدگاه زنان و متخصصان 21 موضوع آموزشی، با بیشترین اولویت مطرح شدند که 2 نیاز آموزشی از نیازهای زیستی، 4 نیاز تعلق، 8 نیاز رشد و 7 نیاز اطلاعاتی بودند. مقایسة نتایج حاصل از دو مدل نشان داد که هردو گروه دارای دید یکسانی دربارة نیازهای آموزشی زنان بودند و باهم توافق داشتند؛ بنابراین بنابر نتایج حاصل از پژوهش برگزاری دورة والدگری با سرفصلهای نیازهای آموزشی اولویتبندیشده ضرورت دارد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نیازسنجی؛ والدگری؛ مدل بوریچ؛ مدل تحلیل کوادرانت؛ زنان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خانواده مهمترین پرورشگاه فرد و یکی از نهادهای آموزشی و پرورشی بنیادی جامعه (بهپژوه، ۱۳۸۹: ۱۰) و اولین بافتی است که فرزندان در آن فکر، احساس و رفتار میکنند، یاد میگیرند و تحول مییابند (زاپوسنیک[1]، هرویس[2] و شوارتز[3]،2003). والدین، طبیعیترین مربیان فرزندان هستند و مهمترین نقش در آمادهسازی آنها برای رویارویی با تنشها و ابهامات زندگی را دارند (رابینسون[4]، اسمیت[5] و دیویس[6]، 2017). آنها اولین کسانی هستند که با کودک ارتباط برقرار میکنند و تأثیرگذارترین برخوردها و تعاملات را در شکلگیری ساختار زندگی آیندة فرزندان دارند (چو و لی[7]، 2017). از نگاه دین اسلام نیز خانواده مسئول تربیت فرزند شناخته شده است. قرآن کریم میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانوادة خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست، دور نگه دارید» (تحریم/6). نگهداری خانواده بهمعنای تعلیموتربیت و فراهمساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی در فضای خانه و خانواده است. این برنامه باید در تمام مراحل زندگی، بهویژه در تربیت فرزندان، با برنامهریزی صحیح و با نهایت دقت دنبال شود (مکارم شیرازی، 1374: 294). پیامبر اکرم (ص) نیز میفرمایند: «لَئِن یُؤَدِّبُ الرَّجُلُ وَلَدَهُ خَیرٌ لَهُ مِن أن یَتَصَدَّقَ کُلَّ یَومٍ بِنِصفِ صاعٍ؛ اگر کسی فرزندش را نیکو تربیت نماید، برای او بهتر از آن است که روزانه نصف صاع (یک کیلوونیم از هر جنس) بخشش کند»؛ همچنین ازنظر ایشان بهترین دوستی و احترام فرزند، تربیتکردن اوست و باز میفرمایند: «اَکرِمُوا اَولادَکُم وَ اَحسِنُوا ادابَهُم یُغفَرلَکُم؛ احترام کنید فرزندانتان را و نیکو تربیتشان نمایید، خداوند مهربان شما را میآمرزد» (طبرسی، 1370: 222). به لحاظ اهمیت تأثیرات خانواده باید برای تربیت صحیح فرزندان محیط خانواده را ازهرجهت مهیا و مناسب حالشان ساخت تا همسو با انتظارات از آنها در آینده پرورانده شود؛ یعنی بدون برنامه و آمادگی لازم نمیتوان انتظار داشت کودک بسیار خوب تربیت شود؛ پس برای تربیت صحیح باید خود و خانواده را برای این کار مجهز کرد. بدینترتیب اهمیت و جایگاه خانواده در تربیت مشخص میشود. اما آنچه در اینجا مطرح میشود این است که چگونه میتوان این نهاد مقدس را بهمعنای حقیقی خود، آنطور که شایسته است برای فرزندان و سایر اعضای خانواده آماده و مجهز ساخت؟ در جواب باید گفت که بهترین راه در این امر آموزش به افراد خانواده است (اسمیت و ولز[8]، ۱۹۹۷). لزوم آگاهییافتن از ملاکها و ضوابط رفتار صحیح از مهمترین ضروریات در انجام وظایف تربیتی والدین بالأخص مادران است (نادری مهکی، ۱۳۸۹: ۵۴). در بین اعضای خانواده، مادر در جایگاهی است که میتواند بهگونهای رفتار کند که نتیجة آن هدایت رفتار فرزند باشد. اصلاح رفتاری والدین ازجمله مادر، پیشنیازی بر اصلاح رفتار فرزند است. ضمناً مادر باتوجهبه اینکه بیشترین وقت خود را با فرزند سپری میکند، تأثیر آن روی رفتار فرزند بهمراتب بیشتر از تأثیر روابط دیگران بر فرزندان است. ازاینرو آموزش زنان و مادران امری ضروری است (سعادتمند، 1391: 29). آموزش به زنان بـه افزایش آگاهی از حقوق، مـسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه کمک میکند و آنها را قادر میسازد تا به تواناییهای بالقوة خود پی ببرند و به توسعة مهارتها بپردازند، کاریابی کنند و شرایط سلامتی و تغذیة خـود را بهبود بخشند. آموزش زنان موجب کاهش آمار مرگومیر کودکان و مادران میشود. بنابراین، تحصیل زنان نهتنها میزان مشارکت آنها را در مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افزایش میدهد، موجب استقلال اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی زنان و خانوادة آنها میشود که بهنوبة خود موجب افزایش سلامت درکل جامعه میشود (بهرامی و اعتمادی، ۱۳۹۱: ۳۶). درواقع سواد مادران، توانایی آنها را در امر تعلیم و تربیت فرزندان و میل و رغبت آنها را در جهت جستجو برای یافتن مناسبترین روشهای پرورش فرزندان افزایش میدهد. علاوه بر این، سواد میتواند توانایی آنان را در ترکیبکردن اطلاعات افزایش دهد و درنهایت به تصمیمگیری مناسب برای دستیابی به اهداف بینجامد (فینیستین[9]، 2006: 3). شیوة فرزندپروری والدین روشهایی است که برای تربیت فرزندان خود به کار میگیرند و نشاندهندة نگرشها و رفتارهایی است که آنها نسبت به فرزندان خود دارند (لین و ویلی[10]، 2017). والدین در تربیت فرزندان خود برای ارتقای توانایی خود درزمینة مدیریت رفتارهای چالشبرانگیز، مسائل تربیتی و روانشناسی به آموزش های مدوّن نیاز دارند. همچنین لازم است این آموزشها بهصورت برخط در اختیار والدین قرار گیرد؛ زیرا آنها بهطور مداوم به آموزش باکیفیت و مناسب نیاز دارند (هربرت و کولکین[11]، 2018). درواقع آموزشهایی که والدین نیاز دارند، باتوجهبه پیشرفت جامعه بسیار متنوع است. برای آموزش والدین لازم است در هر شهر و منطقهای نیازهای آموزشی آنان، بهطور دقیق شناسایی و اولویتبندی شوند تا براساس اولویتها برنامة آموزشی اولیا طراحی شود. در آن صورت است که برنامههای آموزشی مفید واقع میشود و کاملاً منطبق با نیازهای والدین است. در بین عوامل مختلفی که در پرورش شخصیت سالم در کودکان و نوجوانان مؤثرند، تأثیرات متقابل کودکان و والدین و نحوة برخورد و رابطة والدین و کودک از مهمترین و بنیادیترین عوامل محسوب میشود (نوابینژاد، 1372 :14). مسئله این است که فرایند آموزش زنان در ادوار گذشته و تا به امروز منجر به رشد نامتعادل[12] وضعیت اجتماعی زنان در کشور شده است. علاوهبر آموزشهای معطوف به علمآموزی و ارتقای سطح دانشی زنان، حتی آنجا که آموزش زنان با هدف کاربردی و مهارتافزایی نیز مدنظر متولیان قرارگرفته، در آنها همواره نوعی رویکرد گزینشی وجود داشته است و مهارتافزایی زنان بیشتر از آنکه بر اساس نیازمندیهای جامعه زنان رخ دهد، اغلب برمبنای ضرورت افزایش بهرهوری اقتصادی و تحقق توسعة اقتصادی رقم خورده است؛ این امر موجب شده است که نسبت به ضرورت آموزش زنان در کسب مهارتهای مرتبط با نقشهای مختلف آنها (همسری و مادری) غفلت صورت گیرد (صادقی و خادمی، ۱۳۹۵: ۱۹۳). اگـر بـین نیازهای واقعی زنان با آنچه دیگران نیاز تشخیص میدهند، تطابق وجود نداشته باشـد، آموزش مؤثر شکل نمیگیرد؛ بنـابراین قبـل از هـر آموزشـی باید نیازهـا را تشخیص داد و سپس آموزشـی مناسـب را ارائـه داد (دیویدسن[13]، 2005). درواقع نخستین و اساسیترین گام در طراحی و برگزاری فعالیتهای آموزشی اثـربخش، برنامهریزی صحیح و مبتنیبـر فراینـد نیازسـنجی[14] اسـت (ریویر[15]، ۲۰۰۱). نیازسنجی عبارت است از فرایند جمعآوری و ایجاد توافق بین نظر افراد و گروهها در خصوص نیازهای آنان. تعیین نیاز آموزشی، نقطة آغازین هر نـوع آموزشـی اسـت و تـدوین برنامههای آموزشی به سـنجش و شناسـایی نیازها وابسته اسـت (توماس و دیویس[16]، ۲۰۰۶). در فرایند نیازسنجی، واقعیتهای تربیتی مطالعه و کشف میشوند و با نیازهای اساسیِ برگرفته از اعتقادات، جهتگیریها و سیاستهای کلی نظام آموزشی تلفیق و درنهایت نیازهای منسجم و یکپارچه مشخص میشوند؛ این مجموعهنیازها اساس تعیین هدف را به وجود میآورند. هرقدر هدفها با نیازها رابطة منطقیتر و قویتری پیدا کنند، اعتبار بیشتری خواهند داشت (ملکی، ۱۳۸۸: ۱۱۷). ازنظر مک کلند[17] (۱۹۹۲) نیازسنجی آموزشی به سازمانها کمک میکند که سطوح دانش و مهارت اعضای خود را آزمایش کنند. درواقع نیازسنجی با شناسایی نیازهای مهم، مبنایی برای تعیین اهداف و بستر مناسبی برای سازماندهی سایر عناصر مهم، حول نیازهای اولویتیافته را فراهم میسازد. اصولاً هر تکنیک نیازسنجی بر تعریف خاصی از نیازها و قلمرو و حدود آن مبتنی است؛ ازاینرو ضرورت دارد که نظریات و عقاید مختلف در ارتباط با مفهوم نیاز و درنتیجه نیازسنجی مورد بررسی قرار گیرد (عصاره و همکاران، ۱۳۹۰: ۴۹). بر این اساس در پژوهش حاضر، با نگاه به نظریة نیاز زیستی، ارتباط و رشد (ERG[18]) از آلدرفر[19] به شناسایی و تعیین نیازهای زیستی، تعلق و رشدی فرزندان برای آموزش در دورة تربیت و پرورش خانواده پرداخته میشود. آلدرفر نیازهای انسان را در سه طبقه دستهبندی میکند: ۱- نیازهای زیستی که برای ادامة حیات به مواد اولیه مربوط میشوند و شامل نیازهای جسمی (فیزیولوژیکی) و امنیتی مازلو[20] هستند؛ ۲- نیازهای تعلق یا داشتن ارتباط با دیگران که از نوع نیاز اجتماعی است و داشتن مقام یا پایگاه در اجتماع مستلزم رابطة شخصی با دیگران است و در زمرة نیاز به احترام و تعلق مازلو قرار دارد و ۳- نیازهای رشد، یعنی رغبت و علاقة درونی فرد برای رشد و نموّ که مرتبط با به نیاز خودشکوفایی مازلوست (رابینز[21]، ۱۹۹۸: ۳۶۶). نظر به اینکه سواد اطلاعاتی مادران مسئلة روز و نیاز مبرم آنهاست، در بحث نیازسنجی علاوهبر نیازهای مذکور، نیاز سواد اطلاعاتی نیز مدنظر قرار میگیرد. سواد اطلاعاتی مجموعهای از دانش و مهارتهای ضروری برای تشخیص اطلاعات لازم بهمنظور حل مسئله و سپس مکانیابی، درک، ارزیابی و استفاده از این اطلاعات بهصورت مؤثر و کارا در چهارچوب مقتضیات قانونی و اخلاقی است (رگا و رانی[22]، ۲۰۱۶)؛ بهطوریکه ارتباطات سالم در فضای مجازی و لزوم هوشیاری خانواده نسبت به تهدیدات فضای سایبری در اولویت نخست قرار دارد. پیشگیری از آسیبهای اخلاقی و اجتماعی و توجه والدین به رفتار فرزندان بسیار مهم است و برای جلوگیری از فروپاشی خانواده، والدین باید تا حدودی به فناوریهای روز دنیا مسلط باشند و بدانند که تغییر در رفتار فرزندان به معنای ایجاد تغییر در طرز فکر آنهاست و هنگامیکه بنیان فکری و شخصیت آنها بهصورت ناصحیح شکل گیرد، راه نفوذ به حریم خصوصی افراد و محیط امن خانواده باز میشود؛ بنابراین چنانچه خانواده نسبت به شیوههای جدید ارتباط فرزندان، خودآگاهی و شناخت کافی و لازم را داشته باشند، از بروز بسیاری از آسیبها جلوگیری به عمل میآید (شجاعت و عرفانی، 1397: 62). مسئله این است که باوجود اطلاعات نامنظم و پراکندهای که زنان و مادران دربارة والدگری دارند، به نظر می رسد آنان به آموزشهای بیشتر و مؤثرتری در این زمینه نیاز دارند. مطمئناً زنان، بخش عمدة جمعیت کشورند که هم در تولید، توزیـع، انتشار دانـش و فناوری نقش بسزایی دارند و هم نقش محوری در پرورش و تربیت فرزندان دارند. بهطوریکه بسیاری از نابهسامانیها و مشکلات جامعه نشان میدهد خانواده و بهخصوص زنان درزمینة تربیت فرزند با اشکالاتی روبهرو هستند که ریشة این مسئله را باید در نبودِ آموزشهای مؤثر و کارآمد جستجو کرد. بر همین اساس ضرورت نیازسنجی برای برگزاری دورة آموزشی والدگری لازم است. بنابراین در پژوهش حاضر باتوجهبه اهمیت و جایگاه زنان و مادران در والدگری، پژوهشگر درصدد تعیین نیازهای آموزشی دورة والدگری برای زنان شهرستان کاشان برمبنای مدلهای بوریچ و تحلیل کوادرانت است. پژوهشهای انجامشده درزمینة آموزش زنان و مادران، ازجمله بخشی و خرمایی (1397)، چراغی و همکاران (1396)، تاجآبادی و کارگریان (1394)، بهرامی و اعتمادی (1391)، نقاش (1373) نشان داد والدین اصلیترین منبع آموزش به فرزندان محسوب میشوند و برنامههای آموزشی متخصصان برای والدین بهویژه مادران منجر به افزایش مهارت و اطمینان والدین میشود . به اعتقاد کاویانیفر و احمدی وفا (1396)، منتظر قائم و حاجیکاظم طهرانی (1393)، حکیم زاده و همکاران (1393)، حسین و اسلام[23] (2012)، بیکر[24] (2011)، بوکینگام[25] و همکاران (2004) زنان با فناوری اطلاعات و ارتباطات آشنایی لازم را ندارند و منابع معتبر و جدید برای جستجوی اطلاعات و رفع نیازهای اطلاعاتی خود ندارند. آنان درزمینة سواد اطلاعاتی فاقد زیرساختهای لازم هستند و در این زمینه نیازمند اطلاعات هستند. آموزش سواد رسانهای مادران، مهمترین عامل در انتخاب استراتژی کنترلی بر مصرف تلویزیونهای ماهوارهای نوجوانان است. نداشتن سواد رسانهای مادران بر شیوة کنترل مصرف رسانهای نوجوانانشان تأثیرات نامناسبی میگذارد؛ بنابراین وجود آموزشهای لازم در این زمینه برای زنان ضروری است. مبردی، حسنپور ازغدی و امیری فراهانی (1396) و نظری (1394) نشان دادند میزان آگاهی و نگرش مادران نسبت به تربیت جنسی، ازدواج و مسائل مرتبط با بهداشت جسمی فرزندان متوسط است؛ بنابراین تدوین محتوای آموزشی مناسب و راهکارهایی برای افزایش آگاهی و نگرش مادران ضروری به نظر میرسد. از نظر ملایینژاد و همکاران (1396) و نبوی و اسماعیلی (1395) آگاهی و عملکرد مادران دربارة روند رشد و مراحل تکامل تغذیهای مناسب نیست و باید دانست آموزش مادران درزمینة نیازهای تغذیه و نیاز مهارتهای حرکتی از اولویت ویژهای در حوزة سلامت جسمانی برخوردارند. یافتههای تحقیق اکرمی و همکاران (1394) نیز نشان داد مادران درزمینة تعلیموتربیت اسلامی فرزندان خود به آموزش و مشاوره نیاز دارند. شهریاری و همکاران (1392) میگویند زنان درزمینة مهارتهای فرزندپروری، مدیریت مالی، مهارتهای ارتباطی و ارتقای بهداشت روانی خود و اعضای خانواده به آموزش بیش از سطح متوسط نیاز دارند. ترنر[26] و همکاران (2007) گفتهاند برنامة آموزشی والدین باعث رشد سازگاری کودکان و کاهش مشکلات رفتاری آنان می شود و آموزش والدین به آنها کمک میکند تا در برخورد با مشکلات رفتاری فرزندان خود اقدامات مناسبی انجام دهند. همچنین به نظر پاملا[27] و دیویس[28] (۲۰۰۵) آموزش والدین از طریق ارتباط با باورها و رفتار والدین در پیشرفت تحصیلی کودکانشان مؤثر است. باتوجهبه مطالب مطرحشده، زنان و مادران برای ایفای نقش بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر فرایند والدگری نیازمند انواع ویژهای از شناختها و آگاهیها در ابعاد گوناگون هستند؛ که شناسایی این اطلاعات لازم از راه نیازسنجی فراهم میشود. گفتنی است این نیازها در هر منطقه و فرهنگی متفاوت است. بر همین اساس ضرورت نیازسنجی برای برگزاری دورة آموزشی والدگری برای زنان شهرستان کاشان لازم است. با این اوصاف، در راستای اهداف پژوهش حاضر، سؤالات زیر مطرح میشود: 1- نیازهای زیستی، تعلق، رشد و سواد اطلاعاتی فرزندان از دیدگاه زنان برای آموزش در دورة والدگری برمبنای مدل بوریچ چیست؟ 2- نیازهای زیستی، تعلق، رشد و سواد اطلاعاتی فرزندان از دیدگاه زنان و متخصصان برای آموزش در دورة والدگری برمبنای مدل تجزیهوتحلیل کوادرانت چیست؟ 3- مقایسة یافتههای حاصل از مدل کوادرانت و مدل بوریچ چه نتایجی را نشان میدهد؟
روش تحقیق روشهای گوناگونی برای سنجش نیازهای آموزشی وجود دارد که هریک ویژگیها و کاستیهایی دارند؛ بنابراین در ارزیابی از نیازها از روشهایی باید استفاده کرد که تعادلی بین توانمندیها و ضعفهای آنها وجود داشته باشد (موری[29]، ۲۰۰۸). یکی از جامعترین مدلهای ارزیابی نیازهای آموزشی، مدل ارزیابی نیازهای آموزشی بوریچ[30] است (کونکلاین[31] و همکاران، ۲۰۰۳). مدل بوریچ، مدل خودارزیابی است که به قضاوت آموزشگران از تواناییهای حرفهای خودشان در دو بعد اهمیت و توانایی تکیه میکند. بوریچ نیاز آموزشی را فاصلة بین هدف آموزشی و عملکرد مربوط به آن هدف تعریف میکند. به نظر بوریچ مفهوم اصلی این مدل تعیین تناسب بین وضعیت کنونی و اقدامات بایسته در آینده است. همچنین او پیشنهاد کرد که برنامههای آموزشی در دو وضعیت میتوانند از این مدل استفاده کنند: رفتارها، مهارتها و شایستگیهای آموزشی اندازهگیریشده چیست و چه چیزی باید اهداف برنامة آموزشی باشد. اختلافات بین این دو میتواند برای اندازهگیری اثربخشی برنامههای آموزشی استفاده شود، همچنین دادههای قابل دفاعی در شناسایی موضوعات مهمی فراهم میکند که در آنها نیاز بـه دانش بیشتر را آشکار میسازد (بوریچ، ۱۹۸۰: ۳۹). بهمنظور تطبیق نیازهای آموزشی از دیدگاه آموزشگران و کارشناسان از تحلیل کوادرانت استفاده میشود. مدل کوادرانت احتمال خطا در نیازسنجی را کاهش میدهد؛ زیرا قضاوت دوسویه دربارة نیازهای آموزشی وجود دارد. گابل، پچیون و گیلانگ[32] (۱۹۸۱) مدل تحلیل کوادرانت را ایجاد و تدوین کردهاند. فرض مدل کوادرانت این است که مخاطبان نیازسنجی دارای دو دسته نیاز محسوس و غیرمحسوسند که خود قادر به تشخیص نیازهای محسوس خویش هستند، اما نیازهای غیرمحسوس آنان را باید متخصصان تشخیص دهند (ویت کین[33]، 1984). این مدل برای مشخصکردن نقاط اشتراک دیدگاه آموزشگران و کارشناسان درزمینة نیازهای آموزشی به کار میرود. این نقاط اشتراک، موضوعات آموزشی هستند که از هر دو دیدگاه اولویت بالایی را کسب کردهاند (گابل، پچیون و گیلانگ، ۱۹۸۱). این مدل شامل سه مرحله است: شناسایی و تعیین شایستگیها، محاسبة تفاوتها و اولویتبندی این شایستگیها (امفادی[34]، ۲۰۰۱). این تحقیق به لحاظ هدف در زمرة تحقیقات کاربردی و ازنظر روش و ماهیت گردآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش شامل دو گروه است: 1- متخصصان در حوزة علوم تربیتی، روانشناسی، جامعهشناسی و معارف اسلامی و از استادان دانشگاه کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی کاشان و دانشکدة فنی دختران کاشان هستند. متخصصان شرکتکننده در پژوهش حاضر باید اهل کاشان بوده و یا بیش از 10 سال در دانشگاههای کاشان تدریس داشته باشند. از این جامعه بهدلیل محدودیت تعداد آنها بهصورت سرشماری نمونهگیری شده و تعداد 21 نفر[35] در پژوهش شرکت کردهاند. در جدول 1، جامعه و حجم نمونة متخصصان به تفکیک رشتة تدریس گزارش شده است. جدول 1: توزیع حجم جامعه و نمونة متخصصان به تفکیک رشتة تدریس
2- کل زنان شهرستان کاشان در محدودة سنی 60 – 20 سال که دارای تحصیلات دیپلم بوده و ادامة تحصیل ندادهاند. حجم جامعة زنان به نقل از مرکز آمار ایران براساس سرشماری سال 1395، 25366 نفر بود. از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه زنان 378 نفر برآورد شد. نمونة آماری مذکور با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شد. در جدول 2 جامعه و حجم نمونة زنان به تفکیک سن ارائه شده است.
جدول 2: توزیع حجم جامعه و نمونة زنان به تفکیک سن
ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامة محققساخته بوده است. براساس هدف این پژوهش ، با بررسی اسناد، متون مختلف و باتوجهبه طبقهبندی نیازهای آلدرفر و همچنین نیاز سواد اطلاعاتی، چهار مؤلفة اصلی برای سؤالات پرسشنامه انتخاب شد؛ سپس سؤالات مقیاس اندازهگیری بهصورت اولیه با مرور پیشینة نظری و متون علمی و همچنین پژوهشهای انجامگرفته در این زمینه طراحی شد و در مراحل مختلف به کمک متخصصان بازنگری و پیشنهادهای اصلاحی روی آن اعمال شد تا پس از تأیید نهایی و اجرای مقدماتی، پرسشنامة نهایی برای اجرای اصلی آماده شد. سؤالات این پرسشنامه مرکّب از 63 گویه بود که باتوجهبه نظریة آلدرفرو »نیاز روز جامعه» در 4 مؤلفة «نیازهای زیستی»، «تعلق»، «رشد» و «سواد اطلاعاتی» طراحی شد. مقیاس سؤالات از دو جنبه میزان اهمیت و ضرورت نیاز و میزان توانایی و عملکرد افراد و بر مبنای طیف پنجدرجهای لیکرت بود. روایی صوری پرسشنامه را متخصصان تأیید کردند. با اجرای مقدماتی پژوهش بر 40 نفر از زنان و باتوجهبه تحلیل عاملی تأییدی و استفاده از نرمافزار AMOS22روایی سازه نیز تأیید شد. برای تعیین میزان پایایی و همسانی درونی گویههای پرسشنامه بهکمک نرمافزار spss22 از روش محاسبة ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ در کل مقیاس 0.964 به دست آمد. بهمنظور اجرای پژوهش و گردآوری دادهها، پرسشنامهها بین زنان توزیع شد. به همین منظور شهر کاشان به 5 منطقه تقسیم شد؛ از میان مناطق مختلف شهر کاشان تعدادی مدرسه در مقاطع مختلف دخترانه و پسرانه (مهدکودک، ابتدایی، متوسطة اول و متوسطة دوم) انتخاب شد؛ سپس با هماهنگی مدیر مدرسه و شرکت در جلسة اولیا و مربیان، پرسشنامههای پژوهش بهصورت تصادفی در میان زنان و مادرانی که دیپلم داشته اما ادامه تحصیل ندادهاند، توزیع شد. همچنین از آنان خواسته شد اگر در خانواده یا آشنایان خود زنان دارای همین شرایط را معرفی کنند تا پرسشنامه در اختیار آنان نیز قرار گیرد. از افراد مذکور خواسته شد که هر نیاز آموزشی را دوبار رتبهبندی کنند. به این ترتیب که نخست، میزان اهمیت و ضرورت هر نیاز آموزشی را در مقیاس پنجگزینهای (نمرة 1برای اصلاً مهم نیست تا نمرة 5 برای خیلی مهم) رتبهبندی کنند، سپس دو گروه میزان توانایی و عملکرد زنان را باز هم در هر نیاز آموزشی بر اساس یک مقیاس پنجگزینهای (از نمرة 1 برای ناتوانایی در عملکرد تا نمرة 5 برای خیلی توانا) رتبهبندی کردند. با استفاده از مدل ارزیابی نیازهای بوریچ، اولویت هر 63 نیاز آموزشی از دیدگاه زنان مشخص شد. بهعبارتدیگر، در مدل بوریچ از پاسخدهنده دو سؤال پرسیده میشود: ۱- میزان دانش و اطلاعات فرد دربارة مهارت و شایستگی ۲- میزان اهمیت مهارت و یا شایستگی سؤالشده برای فرد (بوریچ،۱۹۸۰ : ۴۰). سپس از طریق فرمولهای زیر میزان نیازهای آموزشی برآورد میشود: MWDS[36] = (I – C)* mI MWDS : نمرة اولویت I: اهمیت هریک از موضوعات آموزشی
در این مدل، موضوعهای آموزشی که نمرة اولویت آنها بیش از چهار باشد، بیشترین نیاز به آموزش را دارند؛ موضوعهایی که نمرة اولویت آنها بیشتر از سه و دو باشد، جزو نیازهای آموزشی نیست، اما به تقویت نیاز دارند و موضوعهایی که نمرة اولویت آنها زیر دو باشد، نیاز به آموزش ندارند (احمدوند و احمدیکیش، ۱۳۹۵ :۱۲۳). در مرحلة دوم پژوهش، برای تطبیق نیازهای آموزشی از دیدگاه زنان و کارشناسان از تحلیل کوادرانت استفاده شد؛ یعنی میزان برابری و یا نابرابری نیازهای آموزشی از دیدگاه زنان و کارشناسان سنجیده شد. بدینمنظور پرسشنامهای مانند آنچه در اختیار زنان گذاشته شد، در اختیار متخصصان قرار داده میشود و آنان با استفاده از طیف لیکرت، میزان اهمیت هریک از محورهای آموزشی را برای زنان و همچنین میزان مهارت آنان را از دیدگاه خود مشخص میکنند، سپس تفاوت نمرة اهمیت و مهارت برای هریک از محورهای آموزشی از دید متخصصان محاسبه میشود (اربعین و زرافشانی، ۱۳۹۰). در تحلیل کوادرانت، از مـاتریس ۲×۲ اسـتفاده میشود که یک بعد آن، تفاوت نمرة اهمیت و مهـارت هـریـک از موضوعهای آموزشـی را از دیـد زنان و بعد دوم آن، تفاوت نمرة اهمیت و مهارت هـریـک از موضوعهای آموزشی را از دید متخصصان و کارشناسان نشان میدهد. نتایج این مدل را میتوان در قالب نمودار پراکنش نشان داد که بـا استفاده از میانگین دو متغیر، ماتریس به ۴ ربع تقسیم میشود و درنهایت محورهـای آموزشـی در ایـن چهار ربع قرار میگیرند. ربع1: اختلاف نمرة اهمیت و مهارت بـالا، بـرای هردو گروه؛ ربع2: اختلاف نمرة اهمیت و مهارت بالا، بـرای زنان و اختلاف نمرة اهمیت و مهـارت پـایین، برای متخصصان ؛ ربع۳: اختلاف نمرة اهمیت و مهـارت پـایین، برای زنان و اختلاف نمرة اهمیت و مهارت بـالا، برای متخصصان؛ ربع۴: اختلاف نمرة اهمیت و مهارت پایین، برای هر دو گروه هست. بـدینترتیـب محورهـایی کـه در ربع نخست قرار میگیرند، اولویتهای آموزشیاند و محورهایی کـه در ربع ۲ و ۳ قرار میگیرند، جزو اولویتهای آموزشی نیستند، اما بـه تقویت نیاز دارند و محورهایی که در ربع ۴ قرارمی گیرند، به آموزش نیازی ندارند (ویت کین، 1984). سرانجام طبق نمودار 1، نیازهای آموزشی زنان برای تربیت فرزندان در این چهار ربع براساس میزان نمرة اختلاف به ترتیب از بالا به پایین رتبهبندی خواهد شد.
نمودار 1: ماتریس مدل تحلیل کوادرانت (گابل، پچیون و گیلانگ ،۱۹۸۱: 10) در گام بعدی، نتیجههای مدل بوریچ بـا نتیجـة تحلیـل کودرانت مقایسه میشوند. هدف از این مقایسه پـیبـردن به اشـتراک هـر دو دیـدگاه دربـارة نیازهـای آموزشـی زنان برای دورة والدگری است. برای شناسایی و اولویتبندی نیازهای آموزشی زنان در دورة والدگری از منظر زنان و متخصصان با استفاده از دو مدل بوریچ و تحلیل کوادرانت، از نرمافزار Excel استفاده شده و تمام مراحل و گامهای این مدل در این نرمافزار انجام شد. ازآنجاکه رعایت اصول اخلاقی در تمامی مراحل پژوهش قابل چشمپوشی نیست، در این تحقیق نیز ملاحظات اخلاقی رعایت شده است؛ ازجمله اینکه: پس از اخذ مجوزهای لازم برای توزیع پرسشنامه، اطلاعات کافی در مورد موضوع و نحوة کار به پاسخگویان ارائه شده است. پاسخگویی به سئوالات با کسب رضایت آگاهانه و داوطلبانة پاسخگویان بوده و هیچگونه بار مالی برای آنان نداشته است. حفظ حریم خصوصی و شخصی افراد و رعایت امانتداری در اطلاعات اخذشده، گمنامماندن هویت افراد شرکتکننده و همچنین احترام به حقوق افراد، کرامت انسان و تنوع باورها و عقاید از دیگر ملاحظات اخلاقی رعایتشده در این پژوهش است.
یافتهها 1- نیازهای زیستی، تعلق، رشد و سواد اطلاعاتی فرزندان از دیدگاه زنان برای آموزش در دورة والدگری برمبنای مدل بوریچ چیست؟ در پاسخ به سؤال اول پژوهش، جدول3 اولویتبندی نیازهای آموزشی را از دیدگاه زنان برمبنای مدل بوریچ نشان میدهد:
جدول 3: شناسایی و اولویتبندی نیازهای آموزشی با نمرة اولویت بالا و نیازمند آموزش از دیدگاه زنان
نیازهای مطرحشده در جدول 3، دارای نمرة بالاتر از 4 بوده و اینها نیازهایی با بالاترین اولویت آموزشی هستند. نیازهای آموزشی که برمبنای مدل بوریچ دارای نمرة اولویت 4 – 2 هستند؛ نیازهایی هستند که از اولویت مهم آموزشی نیست، اما نیازمند تقویت و آموزش بیشتر است. 5 اولویت اول این نیازهای آموزشی به ترتیب عبارتاند از : 1- کسب مهارتهای مناسب برای نظارت بر استفادة مطلوب فرزندان از اینترنت، 2- توانایی یافتن منابع و پایگاههای اطلاعاتی حاوی اطلاعات لازم برای فرزندان، 3- توانایی آموزش «نه» گفتن به فرزندان، 4- مهارت استفاده از کامپیوتر، 5- مهارت در پیشگیری از اعتیاد فرزندان به مواد مخدر. باتوجهبه یافته های پژوهش نمرة اولویت 13 نیاز آموزشی کمتر از 2 بود که نشان میدهد زنان در زمینه این موضوعات به آموزش نیازی ندارند. 5 نیاز آموزشی با کمترین نمره از این نوع عبارتاند از: 1- توجه نشاندادن و ابراز علاقهکردن به فرزندان، 2- آموزش پوشش اسلامی به فرزندان، 3- برقراری رابطة دوستانه با فرزندان، 4- خرید وسایل الکترونیکی (مثل موبایل، تبلت، رایانک و....) متناسب با سن فرزندان، 5- تقویت روحیة مشارکت و کار گروهی در فرزندان. نمودار 2، مقایسة میانگین توانایی و میانگین اهمیت نیازهای آموزشی زنان را نشان می دهد.
نمودار2: مقایسه میانگین توانایی و میانگین اهمیت نیازهای آموزشی زنان
نمودار 2 نشان میدهد در تمامی نیازهای آموزشی بررسیشده، میانگین اهمیت هریک از موضوعات آموزشی بیشتر از میانگین توانایی و مهارت زنان در آن زمینه است. 2- نیازهای زیستی، تعلق، رشد و سواد اطلاعاتی فرزندان از دیدگاه زنان و متخصصان برای آموزش در دوره والدگری بر مبنای مدل تجزیهوتحلیل کوادرانت چیست؟ در پاسخ به سؤال دوم پژوهش، نیازهای آموزشی زنان برای دورة والدگری از دیدگاه زنان و متخصصان با استفاده از مدل تحلیل کوادرانت فهرست شدهاند.
جدول 4: ربع 1، نیازهای آموزشی از دیدگاه زنان و متخصصان با استفاده از مدل تحلیل کوادرانت
* تفاوت مهارت و اهمیت هریک از نیازها از دیدگاه متخصصان ** تفاوت مهارت و اهمیت هریک از نیازها از دیدگاه زنان 21 نیاز آموزشی مطرحشده در جدول 4 از مهمترین اولویتهای آموزشی بوده که در ربع اول قرار گرفتهاند و اختلاف نمرة بالا بین سطح اهمیت و میزان توانایی و عملکرد را هم برای زنان و هم برای متخصصان داشتهاند. مهمترین نیازهای آموزشی که از دید زنان و متخصصان در ربعهای 2 و 3 قرار گرفتند، عبارتاند از «توانایی راهنمایی فرزندان برای انتخاب همسر، زمینهسازی برای استقلال و عدم وابستگی فرزندان، ایجاد اعتمادبهنفس در فرزندان، توانایی استفاده از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، آموزش رعایت قوانین و مقررات اجتماعی به فرزندان، مهارت همبازیشدن با فرزندان و آموزش سادهزیستی و پرهیز از مصرفگرایی و تجملگرایی فرزندان». همانطور که گفته شد، این نیازها جزو اولویتهای آموزشی نیست، ولی به تقویت و آموزش بیشتر نیاز دارند. پنج نیاز آموزشی که از دید زنان و متخصصان در ربع 4 قرار گرفتند عبارتاند از: «توجه نشاندادن و ابراز علاقهکردن به فرزندان، آموزش پوشش اسلامی به فرزندان، توجه به تأثیر ماهواره بر مد و مدگرایی، بهکارگیری اصول بهداشتی دین اسلام، تقویت روحیة مشارکت و کار گروهی در فرزندان». این موارد موضوعاتی هستند که زنان برای تربیت و پرورش فرزندان خود در اجرای آنها دانش، توانایی و قابلیت لازم را از خود نشان داده و برای انجام آنها به آموزش نیاز نداشتهاند. مقایسة تفاوت نمرة نیازهای آموزشی زنان و متخصصان در تمامی مؤلفهها در نمودار 3 نشان داده شده است.
نمودار3: مقایسة تفاوت نمرة نیازهای آموزشی زنان و متخصصان
نمودار 3 نشان میدهد تفاوت نمرة نیازهای آموزشی از دیدگاه متخصصان بیشتر از تفاوت نمرة نیازهای آموزشی از دیدگاه زنان است. بهطورکلی یافتههای حاصل از مدل کوادرانت نشان میدهد 21 نیاز آموزشی در ربع اول، 13 نیاز آموزشی در ربع دوم، 9 نیاز آموزشی در ربع سوم و 20 نیاز آموزشی در ربع چهارم قرار دارند. 3- مقایسة یافتههای حاصل از مدل بوریچ و مدل تحلیل کوادرانت چه نتایجی را نشان میدهد؟ بهمنظور مشخصکردن نقاط اشتراک دیدگاه زنان و کارشناسان درزمینة نیازهای آموزشی والدگری در این قسمت به مقایسة نتایج حاصل از دو مدل بوریچ و کوادرانت پرداخته میشود. نتایج حاصل از مقایسة یافتههای پرسش 1 و2 پژوهش نشان میدهد از 21 نیاز آموزشی در ربع اول مدل کوادرانت، 16 نیاز بر 21 اولویت اول مدل نیازسنجی بوریچ از دید زنان منطبق است. همچنین از 20 نیاز آموزشی در ربع چهارم مدل کوادرانت، 14 نیاز بر 20 اولویت آخر مدل نیازسنجی بوریچ از دید زنان منطبق است. ضمن اینکه نمودار 3 نیز نشان میدهد با کم یا زیادشدن نمرة اولویت نیازهای آموزشی از دیدگاه زنان، نمرة اولویت از دیدگاه متخصصان نیز کم یا زیاد میشود؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت متخصصان حوزة تربیت خانواده و زنان دید یکسانی دربارة نیازهای آموزشی دارند که این نشاندهندة شناخت صحیح متخصصان حوزة تربیت خانواده از نیازهای آموزشی زنان شهرستان کاشان است.
بحث و نتیجهگیری هدف کلی این پژوهش شناسایی و اولویتبندی نیازهای آموزشی زنان شهرستان کاشان برای دورة والدگری با استفاده از مدل نیازسنجی بوریچ و تطبیق آن بـا دیـدگاه متخصصان و کارشناسان بـا اسـتفاده از مـدل تحلیـل کوادرانـت بوده است. با بررسی یافتههای پژوهش، برگزاری دورة والدگری برای زنان دیپلمه با سرفصلهای نیازهای آموزشی اولویتبندیشده لازم است. این موضوع همراستا با پژوهشهای تاجآبادی و کارگریان (1394)، اکرمی و همکاران (1394)، بهرامی و اعتمادی (1391)، ترنرو همکاران (2007) و پاملا و دیویس (۲۰۰۵) است؛ زیرا آنان دریافتند مادران درزمینة والدگری و تربیت فرزندان خود به آموزش نیاز دارند و افزایش تحصیلات مادر موجب افزایش عملکرد صحیح فرزندان میشود؛ بنابراین وجود آموزشهای مدوّن لازم است. اولویتبندی نیازهای آموزشی از دیدگاه زنان با استفاده از مدل بوریچ نشـان داد زنان دربارة نیازهای زیستی فرزندان به آموزشهایی درزمینة بهداشت جسمی و روانی نیازمند هستند که مسائل مربوط به تربیت جنسی و دوران بلوغ باید مدنظر قرار گیرد. همچنین دیدگاه زنان درزمینة نیازهای تعلق بیشتر به فراگیری مهارتهای ارتباط مؤثر و هدایت فرزندان برای زندگی آینده معطوف است. ناآگاهی والدین بهویژه زنان در امر هدایت تحصیلی فرزندان و بهدنبال آن انتخاب شغل مناسب، سبب شده است که این مسئله از دیدگاه زنان در صدر نیازهای آموزشی آنان برای برآوردن نیازهای رشد فرزندان قرار گیرد. درنهایت، باتوجهبه رشد روزافزون علم و دانش، لازم است زنان سواد اطلاعاتی خود را بهروز کنند و مهارتهای لازم را درزمینة فناوریهای نوین ارتباطی کسب کنند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد زنان در اجرای موارد مـذکور بـا نقـص و کمبود مواجه هستند و به آموزش درزمینة این نیازهای آموزشی در برنامههای آموزشی دورة والدگری نیاز دارند. پژوهشهای کاویانیفر و احمدی وفا (1396)، حسین و اسلام (2012)، بیکر (2011) و بوکینگام و همکاران (2004) همخوان با نتایج تحقیق حاضر است؛ زیرا آنان نشان دادند نیاز فناوری آموزشی و سواد اطلاعاتی یکی از مهمترین نیازهای آموزشی است که باید مهم تلقی شود. براساس تفاسیر ارائهشده، یافتههای مدل تجزیهوتحلیل کوادرانت که از منظر زنان و متخصصان به دست آمده است، نشان میدهد زنان و مادران در دورة والدگری به آموزش ضروری در 21 نیاز آموزشی از 63 نیاز آموزشی بررسیشده نیاز دارند. آنان درزمینة بهکارگیری دستورات اسلام در خصوص حجاب و پوشش اسلامی، دانش و مهارتهای لازم را برای برآوردن نیازهای زیستی فرزندان خود دارند؛ اما درزمینة بهداشت جسمی، روحی و همچنین تربیت جنسی نیازمند آموزشهای بیشتری هستند. همچنین نیازهای آموزشی درزمینة مهارتهای اجتماعی و تعامل با افراد از اولویت آموزشی بسیاری برخوردارند و باید سخت بدان توجه داشت. درواقع، نتایج این تحلیل نشان داد زنان درزمینة نیازهای رشد فرزندان خود به آموزشهایی در باب هدایت فرزندان به رشته و شغل مناسب نیاز دارند. آنها باید بتوانند حس خودباوری را در فرزندان تقویت کنند و با پرورش فرزندانی مسئولیتپذیر، نحوة مدیریت امور اقتصادی و مالی را آموزش دهند؛ بنابراین کسب دانش لازم در این زمینهها برای زنان ضروری است تا نقش خود را به بهترین وجه ایفا کنند. همچنین برای حفظ و سلامت خانواده از آسیبهای فناوریهای نوین لازم است آموزشهای لازم را در این زمینه کسب کنند. درواقع نیازهای مطرحشده در ربع 1، بدان معناست که این نیازهای آموزشی ازنظر هر دو گروه، از طرفی بیشترین میزان اهمیت و ضرورت را داشته است و از سوی دیگر زنان در انجام آنها در رابطه با والدگری با نقص و کمبود مواجه بودهاند و توانایی و قابلیتهای لازم را برای اجرای این موضوعات ندارند. پژوهش های ملایینژاد و همکاران (1396) و چراغی و همکاران (1396) و نبوی و اسماعیلی (1395) با نتایج پژوهش حاضر همسوست؛ زیرا ایشان نیز دریافتند نیازهای بهداشتی، تغذیه و نیازهای روانی از اولویت ویژهای در حوزة سلامت جسمی و روانی فرزندان برخوردارند. بنابراین برگزاری آموزشهای مدّون گام مهمی در برقراری سلامت جسمی و روانی فرزندان محسوب میشود و از نیازهای آموزشی مادران است. همچنین نتایج این تحقیق دربارة تربیت جنسی با پژوهش های حسن پورازغدی و امیری فراهانی (1396) و نظری (1395) همسوست؛ زیرا آنها نیز دریافتند تدوین محتوای آموزشی مناسب دربارة تربیت جنسی و ازدواج فرزندان لازم است. بهعلاوه، 22 نیاز آموزشی در ربع 2 و 3 کوادرانت، به آموزش ضروری نیازی نداشتهاند، اما باید درون برنامههای درسی دورة والدگری مورد بحث، تقویت و تلفیق قرار گیرند. باتوجهبه یافتههای بهدستآمده از پژوهش حاضر، نیازهای آموزشی توانایی راهنمایی فرزندان برای انتخاب همسر، زمینهسازی برای استقلال و عدم وابستگی فرزندان، ایجاد اعتمادبهنفس در فرزندان، توانایی استفاده از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، آموزش رعایت قوانین و مقررات اجتماعی به فرزندان، مهارت همبازیشدن با فرزندان، آموزش سادهزیستی و پرهیز از مصرفگرایی و تجملگرایی فرزندان از مهمترین نیازهای آموزشی بودند که از زنان و متخصصان در ربع 2 و 3 جدول کوادرانت قرار گرفتند. پژوهش نقاش (1373) با این نتایج همراستاست؛ زیرا وی دریافت که والدین از مسائل تربیتی فرزندان اطلاعات خوبی دارند، اما آنها به اطلاعات دقیقتری در این زمینه نیاز دارند. همچنین پژوهش های منتظر قائم و حاجیکاظم طهرانی (1393) و حکیمزاده و همکاران (1393) همسو با تحقیق حاضر است؛ زیرا آنان نشان دادند آموزش سواد رسانهای مادران، مسائل نوپدید و فناوریهای نوین از نیازهای آموزشی آنان است و باید جزو برنامههای آموزشی قرار گیرند. 20 نیاز آموزشی که در ربع 4 مدل کوادرانت طبقهبندی شدند، نیازهایی بودند که زنان در اجرای آنها دارای توانایی و قابلیتهای لازم بوده و برای انجامشان به آموزش نیاز نداشتند. زنان درزمینة توانمندی ایجاد رفتارهای خوب در فرزندان، توانایی برقراری رابطة دوستانه با فرزندان، مهارت در برقراری ارتباط کلامی با فرزندان، آموزش مهارت برقراری ارتباط مناسب فرزندان با دیگران، آموزش عادتهای غذایی صحیح طبق موازین اسلام به فرزندان، توانایی در رعایت انصاف و عدالت بین فرزندان، استفاده از شیوههای صحیح تشویق فرزندان، توانایی ایجاد حس امنیت و آرامش در فرزندان، ایجاد همدلی و محیط گرم و صمیمی در خانواده به آموزش نیازی ندارند. درواقع نتایج اختلاف پایین را بین سطح اهمیت و سطح عملکرد هم برای زنان و هم برای متخصصان در این موارد نشان میدهد. همچنین، مقایسة نتایج از حاصل از مدل بوریچ و مدل تحلیل کوادرانت بهمنظور تطبیق دیدگاه زنان و متخصصان مشخص کرد که زنان و متخصصان دیدگاه یکسانی دربارة نیازهای آموزشی دورة والدگری دارند. درواقع باتوجهبه همسانی تقریبی حاصـل از ایـن دو مدل میتوان چنـین برداشـت کـرد کـه متخصصان شناخت نسبتاً درستی از نیازهای آموزشی زنان برای دورة والدگری دارند. در راستای نتایج این پژوهش و برای دستیابی به وضعیت مطلوب، یعنی شناسایی و اولویتبندی نیازهای آموزشی زنان دیپلمه شهرستان کاشان برای برگزاری دورة والدگری، بهگونهای که این زنان دارای تواناییها، قابلیتها و صلاحیتهای لازم و کافی برای انجام این نیازها باشند، اقدامات و پیشنهادهای زیر توصیه میشود: - لازم است فهرست نهایی نیازهای آموزشی تأییدشده، مبنایی برای طراحی، تدوین، اجرا، ارزشیابی و همچنین ارتقای برنامههای درسی دورة والدگری قرار گیرد. - فهرست نیازهای آموزشی که در این پژوهش شناسایی و اولویتبندی شدهاند، بهمنزلة راهنمایی برای دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی که برنامههای درسی دوره را برای زنان دیپلمه تدارک میبینند، در نظر گرفته شود. - نیازهای آموزشی که ازنظر سطح اهمیت و عملکرد از دید زنان و متخصصان اختلاف نمرة بالایی داشتهاند، نشاندهندة نقص و ناتوانی زنان در اجرای آنها بوده است؛ بنابراین باید بهمنزلة اولویتهای آموزشی در برنامههای درسی دورة والدگری مطرح شوند. - در برنامه درسی دورة والدگری دروس نظری- عملی طراحی شود تا با آموزش مهارتهای عملی، بر آموزش عملیاتی و مؤثر تأکید بیشتری شود تا بتوان یادگیری زنان را برای دستیابی به مهارتهای بیشتر تسهیل کرد. - باتوجهبه نتایج پژوهش در مؤلفه نیازهای زیستی، ارائة دروس «هدایت و تربیت جنسی فرزندان»، «برنامهریزی اوقات فراغت فرزندان»، «بهداشت و کمکهای اولیه»، «نیازها و مسائل بلوغ» برای دورة والدگری پیشنهاد میشود. - نظر به یافتههای تحقیق در مؤلفة نیازهای وابستگی (تعلق)، ارائة دروس «خانواده و ازدواج فرزندان»، «مهندسی ارتباط با دیگران»، «مدیریت هیجانات» و «مواد مخدر و پیامدهای آن» برای دورة والدگری پیشنهاد میشود. - باتوجهبه نتایج تحقیق در مؤلفه نیازهای رشد، ارائة دروس «برنامهریزی و هدایت تحصیلی فرزندان»، «استعدادیابی و شناخت استعدادهای شغلی فرزندان»، «اقتصاد خانواده» و «مهارتهای افزایش اعتمادبهنفس» برای دورة والدگری پیشنهاد میشود. - باتوجهبه یافتههای پژوهش در مؤلفة نیازهای سواد اطلاعاتی، ارائة دروس «مبانی و کاربرد فضای مجازی»، «آشنایی با جستجوگرها و منابع اطلاعاتی»، «آسیبشناسی فناوریهای نوین ارتباطی» و «تربیت اسلامی، خانواده و فناوری اطلاعات» برای دورة والدگری پیشنهاد میشود. - ازآنجاکه هر پژوهشی دارای محدودیتهایی است که شاید غیرقابل پیشبینی و گریز ناپذیر باشند، پژوهش حاضر نیز از این امر برکنار نیست؛ بنابراین یادآور میشود این پژوهش در شهر کاشان انجام شده است، در تعمیم نتایج آن به شرایط دیگر باید به تشابه موقعیتها توجه داشت. همچنین، قسمت اصلی جامعة آماری محدود به زنان دیپلمه است، پس در تعمیم نتایج برای زنان با تحصیلات دیگر، جانب احتیاط باید رعایت شود.
تشکر و قدردانی در پایان از تمامی زنان و مادران، همچنین کارشناسان و متخصصانی که پژوهشگران را در انجام این تحقیق یاری رساندند تشکر و قدردانی میشود.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آجیلی مبردی، کتایون؛ حسنپور ازغدی، سیده بتول وامیری فرهانی، لیلا(1396). آگاهی و نگرش مادران نسبت به تربیت جنسی کودکان پیش دبستانی، نشریة پرستاری ایران، 106، 45 – 35. احمدوند، مصطفی و احمدیکیش، علیاصغر. (۱۳۹۵). نیازسنجی آموزشی پرورشدهندگان قزلآلای رنگینکمان در شهرستان بویراحمد، فصلنامة پژوهش مدیریت آموزش کشاورزی، 37(2)، ۱۳۰ -۱۱۹. اربعین، رؤیا و زرافشانی، کیومرث. (۱۳۹۰). بررسی نیازهای آموزشی گلخانهداران سبزی و صیفی استان کرمانشاه براساس مدل بوریچ و تحلیل کوادرانت، فصلنامة پژوهش مدیریت آموزش کشاورزی، 18(3)، ۷۷ -۶۷. اکرمی، زینب؛ اکرمی، مسلم و اکرمی، زهرا. (1394). بررسی نیاز به مشاوره و آموزش مادران در تعلیموتربیت اسلامی فرزندان، دومین همایش ملی راهکارهای توسعه و ترویج علوم تربیتی، روانشناسی، مشاوره و آموزش در ایران، تهران، انجمن توسعه و ترویج علوم و فنون بنیادین. بخشی، نگین و خرمایی، فرهاد. (1397). چالشهای والدین در آموزش جنسی به فرزندان: یک مطالعة کیفی،مجلة تحقیقات کیفی در علوم سلامت، 7 (3)، 239 – 227. بهپژوه، احمد. (۱۳۸۹). نقش آموزش و مشاورة خانواده در شکلگیری خانواده متعالی. پیوند، 374، ۱۳-۹. بهرامی، فاطمه و اعتمادی، عذرا. (۱۳۹۱). رشد تحصیلات زنان در ایران به عنوان الگویی از زنان مسلمان، سومین نشست اندیشههای راهبردی، زن و خانواده، گردآوری و تدوین دبیرخانة نشست اندیشههای راهبردی، تهران: پیام عدالت، 35-44. تاجآبادی هرات، جعفر و کارگریان مروسی، طیبه. (1394). نقش سواد والدین و آموزش خانواده بر شیوههای فرزندپروری و تربیت دانشآموزان، همایش بینالمللی روانشناسی و فرهنگ زندگی، استانبول، مؤسسة سفیران فرهنگی مبین. چراغی، فاطمه؛ روستایی، زهره؛ عسگری، محمد؛ شمسایی، فرشید و تاپاک، لیلی. (1396). تأثیر آموزش نقش والدی بر نگرش مادران دارای کودکان 5-1 ساله نسبت به سوءرفتار با کودک، آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، 5 (3)، 190 – 182. حکیمزاده، رضوان ؛ میرزا بیگی، محمدعلی و رسولی سقای، مقصود. (۱۳۹۳). نیازسنجی آموزشی برنامههای آموزش خانواده برای اولیای دانشآموزان ناحیة یک تبریز، فصلنامة آموزش و ارزشیابی (علوم تربیتی)، ۲۶، ۲۴ -۷ . رابینز، استفان. پی. (۱۹۹۸). مبانی رفتار سازمانی: مفاهیم ، نظریهها و برنامههای کاربردی، ترجمة علی پارسیان و محمد اعرابی (۱۳۸۶)، تهران : دفتر پژوهشهای فرهنگی. سعادتمند، زهره (1391). مشارکت خانواده در برنامههای آموزشی و تربیتی خانواده، پیوند، 397، 32 – 28. شجاعت، علی و عرفانی، محمدنظیر. (1397). آسیبشناسی فضای مجازی در تعلیم و تربیت کودکان، فصلنامة چندزبانة علمی – اختصاصی Pure Life ، 16، 64 - 47. شهریاری، عزت؛ سعادتمند، زهره؛ فاتحیزاده، مریمسادات و محققیان، شهناز. (۱۳۹۲). بررسی نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار شاغل فرهنگی آموزشوپرورش، فصلنامة علمی- پژوهشی زن و جامعه، ۴ (۳)، ۴۵- ۲۹ . صادقی فسایی، سهیلا و خادمی، عاطفه. (1395). فراتحلیل پژوهشهای بعد از انقلاب اسلامی در موضوع آموزش زنان، راهبرد فرهنگ، 33، 199 – 171. طبرسی، حسن بن فضل. (1370). مکارم الاخلاق، قم: شریف رضی. عصاره، علیرضا؛ سراج خرمی، ناصر؛ برومند نسب، مسعود و حزین، نسیم. (۱۳۹۰). شناسایی نیازهای فرهنگی آموزشی و پژوهشی دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی، یافتههای نو در روانشناسی، ۲۱، 47-64. کاویانیفر، سحر و احمدیوفا، لیلیسادات. (1396). واکاوی شیوههای فرزندپروری در ارتباط با شبکههای اجتماعی مجازی، سومین کنفرانس بینالمللی روانشناسی، جامعهشناسی، علوم تربیتی و مطالعات اجتماعی، مؤسسة عالی علوم و فناوری خوارزمی، شیراز، مرداد 1396. مکارم شیرازی، ناصر .(1374). تفسیر نمونه، ج 24، قم: دارالکتب اسلامیه. ملایینژاد، اعظم؛ زینآبادی، حسنرضا؛ کیامنش، علیرضا و عباسیان، حسین (1396). نیازهای آموزشی والدین دانشآموزان دورة ابتدایی در حوزةسلامت جسمانی، فصلنامة تعلیم و تربیت، 132، 91- 69. ملکی، حسن. (1388). برنامهریزی درسی (راهنمای عمل)، تهران: مدرسه. منتظرقائم، مهدی؛ حاجیکاظم طهرانی، فاطمه (1393). سواد رسانهای و شیوههای نظارتی مادران بر مصـرف تلویزیونهای ماهوارهای نوجوانان، رسانه، 20 (4)، 44 – 19. نادری مهکی، فرنگیس.(۱۳۸۹). بیست راهکار تربیتی برای رفتار با فرزندان، پیوند، 369، ۵۵-۵۴. نبوی، سید صادق و اسماعیلی، علی. (1395). بررسی نیازهای آموزشی اولیای دانشآموزان دورة ابتدایی درزمینة مسائل تربیتی فرزندان جهت آموزش خانواده، فصلنامة مطالعات پیشدبستان و دبستان، 1 (4)، 108 – 83. نظری، علیمحمد. (1394). تأثیر برنامههای آموزش خانواده بر فرزندپروری والدین: یک مطالعة فراتحلیل، مشاورة کاربردی، 5 (1)، 94 – 81. نقاش، فاطمه.(1373). نیازهای آموزشی والدین فرهنگی برای تربیت فرزندان در شهرستان گرمسار، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشکدة مدیریت و برنامهریزی وزارت آموزشوپرورش. نوابینژاد، شکوه (1372). سه گفتار دربارة راهنمایی و تربیت فرزندان، تهران: انجمن اولیا و مربیان. Bakar, A. B. A. (2011). Information seeking behaviours of rural women in Malaysia. Library Philosophy and Practice (e – journal). 461-470.
Borich, G.D. (1980). A needs assessment model for conducting follow- up studies, Journal of Teacher Education, 31(3), 39-42.
Buckingham, S. Marandet, E. Smith, F. & Wainwright, E. (2004). The training needs of women with children under five. London: Brunel University.
Chou, C. lee, Y. H. (2017). The moderating effects of internet parenting styles on the relationship between internet parenting behavior, internet expectancy, and internet addiction tendency. Asia-Pacific Edu Res, 26(3–4), 137–146.
Conklin, l. N. L. L. Hook, J. B. Kelbaugh, & D. R. Nieto. (2003). Identifying needs of extension personnel: A comprehensive model. Proceedings of the19th. 150-158.
Davidson, EJ, (2005). Evaluation methodology basics: The nuts and bolts of sound evaluation, Sage, Thousand Oaks, California.
Hebert. C.G, Kulkin. H. (2018). An investigation of foster parent training needs, Child & Family Social Work, 23 (2), 256 -263.
Feinstein, L. Sabates, R. (2006). Does education have an impact on mothers' educational attitudes and behaviours? Wider benefits of learning research report. Centre for Research on the Wider Benefits of Learning, Institute of Education, University of London: London. 16.
Gable, R. K. Pechone, R. L. & Gillung, T. B. (1981). A need assessment model for establishing personnel training priorities, Teacher Education and Special Education. 25(4), 38-44.
Hossain, A. & Islam, S. (2012). Information needs of rural women: A study of three villages of Bangladesh. Library Philosophy and Practice, 1-16.
Lin, C.H. & Wiley, A. R. (2017). The relationship of relative child care and parenting behaviors in fragile families. Children and Youth Services Review, 82, 130- 138.
Louis M. Smith and Wilma w. (1997). Urban parent education:Dilemmas and resolutions (qualitativestudies on schools and schooling). Cresskill, N. J.: Hampton Press.
McClelland S. (1992). A systems approach to need assessment. Training and Development.46(8), 51 – 54.
Mfadi, I. H. (2001). A needs assessment of professional competencies of Jordanian vocational secondary teachers, Thesis for Degree of Doctor of Philosophy. University of Nebraska-Lincoln.
Mulroy, E. A. (2008). Community Need Assessment in: Terry Mirahi and Larryy, E. Davis. (Ed) Encyclopedia of social work. Oxford university press.
Pamela E. Davis-Kean. (2005). The influence of parent education and family income on child achievement: The indirect role of parental expectations and the home environment. University of Michigan: Journal of Family Psychology Copyright, 19 (2), 294–304.
Regha, V. S. & Rani, B. S. (2016). Analysis of the dimensions of information literacy competency. Journal of Current Trends in Library and Information Science, 1(1& 2), 6-9.
Reviere, R. (2001). Introduction setting the stage in need assessment: A creative and practical guide for social scientists, USA: Taylor & Francis Science Publication.
Robinson KH, Smith E, Davies C. (2017). Responsibilities, tensions and ways forward: Parents' perspectives on children's sexuality education. Journal Sex Education Sexuality, Society and Learning, 17(3): 333-47.
Szapocznik, J. Hervis, O. & Schwartz, S. J. (2003). Brief strategic family therapy for adolescent drug abuse. Bethesda, MD: National Institute on Drug Abuse.
Thomas, E. Davies, B. (2006). Nurse teachers' knowledge in curriculum planning and implementation, Nurse Educ Today, 26(7), 572-577.
Turner, K. M. Richards, M. Sander, M. R. (2007). Randomised clinical trial of a group parent education programme for Australian indigenous families, Journal of Paediatrics and Child Health, 43(6), 429- 437.
Witkin, B. R. (1984). Assessing need in educational and social Programs. SanFrancisco: Jossey – Bass. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,588 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 473 |