تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,677 |
تعداد مقالات | 13,681 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,719,366 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,533,411 |
واکاوی رابطۀ بین انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی با میزان استفادۀ نوجوانان از کتابخانهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 7، شماره 3 - شماره پیاپی 22، مهر 1397، صفحه 101-114 اصل مقاله (516.28 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ssoss.2019.113682.1328 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حمید قاضی زاده* 1؛ سمیه احسانی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه پیامنور، تهران، ایران . | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناسارشد علم اطلاعات و دانششناسی، کتابخانۀ عمومی شهرستان شوش، شوش، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف پژوهش حاضر، بررسی وجود رابطۀ میان انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی نوجوانان با میزان گرایش آنان به استفاده از کتابخانههای عمومی است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بوده است که از میان 773 نفر از نوجوانان 11تا 14 سالۀ عضو کتابخانههای عمومی شهر شوش، تعداد 256 نفر با استفاده از فرمول کرجسی ـ مورگان برای نمونه انتخاب شدند و برای جمعآوری اطلاعات از سه پرسشنامۀ استاندارد استفاده شد. تحلیل یافتهها نشان داد هرچند بین دو مؤلفۀ انسجام و اعتماد اجتماعی با ضریب همبستگی به ترتیب 593/0 و 462/0 با میزان استفاده ازکتابخانههای عمومی رابطۀ معناداری وجود دارد، میان مؤلفۀ باورهای اجتماعی با ضریب همبستگی 11/0 با استفاده از کتابخانهها، رابطۀ معناداری بین نوجوانان دیده نمیشود. همچنین تحلیل رگرسیون گامبهگام (Step wise) از دو مؤلفۀ انسجام و اعتماد اجتماعی، به مقدار 722/0 R= نشان داد آن دو در مقایسه با باور اجتماعی، معیار پیشبینیکنندۀ خوبی برای میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی محسوب میشوند. نتایج پژوهش آشکار کردند توجهنکردن به مؤلفههای پنهان در سرمایۀ اجتماعی ازجمله باور اجتماعی، موجب شده است هم مخاطبان از کتابخانهها کمتر استقبال کنند هم کتابخانهها در تحقق برخی اهداف و رسالت خویش موفقیت چندانی به دست نیاورند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
انسجام اجتماعی؛ اعتماد اجتماعی؛ باورهای اجتماعی؛ کتابخانههای عمومی؛ نوجوانان؛ شوش | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسئله بیتردید یکی از وظایف پژوهشگران بررسی معیارها و شاخصهای مختلف موجود و آشکارکردن نقش و تأثیر آنها بر سایر پدیدههاست. از مثالهای بارز در این زمینه میتوان به حوزۀ اقتصادی اشاره کرد؛ حوزهای که در آن معیاری بهمنزلۀ عرضه با شاخصی دیگر بهمنزلۀ تقاضا رابطۀ تنگاتنگ دارند و کاهش یکی موجب افزایش دیگری میشود و برعکس. در همین زمینه، حوزۀ علم اطلاعات و دانششناسی نیز - که فعالیت و کارکرد آن در حوزۀ فرهنگ و دانش است - میتواند شاخصهای مرتبط با قلمرو کاری پژوهش و کتابخانهای را شناسایی و اثرات هر کدام از آنها را بر اهداف و مقاصد کتابخانهها بررسی کند. در این زمینه تاکنون پژوهشهای مختلفی مبنی بر نقش کتابخانههای عمومی در ابعاد وسیعی مانند ارتقای عدالت اجتماعی (ابراهیمی و علیپورنجمی، 1392)، تولید سرمایۀ اجتماعی (زرهساز، 1391)، افزایش سرمایۀ اجتماعی (فدایی و همکاران، 1391) و... انجام شدهاند؛ ولی بهطور مشخص و عمده اهداف بیشتر پژوهشها، بررسی نقش کتابخانهها در ایجاد اعتماد اجتماعی، افزایش سرمایۀ اجتماعی، دستیابی به نیازهای جدید مخاطبان، برطرفکردن نیاز سلامت مخاطبان و... است و کمتر به سمت دیگر مسئله، یعنی اثرگذاری شاخصهای اجتماعی بر کتابخانهها، توجه شده است؛ به عبارت بهتر، آنچه تاکنون از نتایج پژوهشها مشهود بوده است، بررسی حالتی یکطرفه از نقش کتابخانۀ عمومی بر شاخصهای اجتماعی بوده است و بر حالت متقابل مسئله، یعنی میزان اثرگذاری شاخصها و معیارهای اجتماعی بر استفاده از کتابخانهها، تمرکز خاصی نشده است. در ادامه، تصویر نسبتاً واضحی از جمعبندی نتایج پژوهشها ارائه شده است. طی این تصویر روند اثرگذاری کتابخانه بهصورتی یکطرفه بر هر شاخص احتمالی در جامعه نشان داده شده است.
شکل 1- تأثیر کتابخانه بر تکتک شاخصهای موجود در جامعه
بنابراین، اینکه در ابتدا هر مؤلفه یا شاخص اجتماعی موجود در جامعه شناسایی و سپس نقش کارکردی هر کدام بر کتابخانههای عمومی بررسی شود، مسئلهای است که کمتر در پژوهشها به آن اشاره شده است و میتواند سرآغاز مناسبی برای انجام پژوهش در این زمینه باشد؛ به عبارت دیگر، طی این پژوهش برخلاف آنچه در شکل (1) نشان داده شده است، مشخص خواهد شد میان هر کدام از شاخصهای انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی با بهرهگیری از کتابخانههای عمومی چه رابطهای وجود خواهد داشت. با در نظر داشتن این نکته که بررسی همۀ مؤلفهها و شاخصهای موجود در جامعه در این مبحث نمیگنجد، پژوهشگر بر مؤلفههایی تأکید کرده است که به نقش آنها در مقالات و پژوهشهای متعدد، بیشتر اشاره شده است؛ بنابراین، طی پژوهش حاضر تلاش شد معیارهای اجتماعی مطرحی مانند انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و باورهای اجتماعی واکاوی شوند؛ سپس ارتباط هرکدام از آنها با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی و بهطور موردی میان نوجوانان شهر شوش واقع در استان خوزستان بررسی شده است. مقولۀ بهرهگیری از کتابخانهها و استفاده از خدمات آنها بهوسیلۀ مردم در هر جامعهای موجب رشد و بالندگی آن بوده است؛ به عبارت دیگر، استفادۀ روزافزون مردم از کتابخانههای عمومی، از شاخصهای توسعهیافتگی هر جامعه محسوب میشود. در همین زمینه و نظر به اهمیت مطالعه و استفاده از خدمات کتابخانههای عمومی، به نظر میرسد در دهههای اخیر روند استفاده از این کتابخانهها در جامعه کاهش چشمگیری داشته و این کاهش بنا بر دلایل مختلفی به یکی از چالشهای پیش روی کتابخانههای عمومی تبدیل شده است؛ به عبارت دیگر، کاهش استفاده از خدمات کتابخانههای عمومی در جامعه، از مسائل برجستهای است که تنها مسئولان این نهاد با آن روبهرو نشدهاند؛ بلکه میتواند بهمنزلۀ نشانههای منفی توسعۀ هر جامعه نیز قلمداد شود و نگرانیهای متعددی را بههمراه داشته باشد(Partap, 2016: 148; Erich, 2015: 89). در همین زمینه با طرح سرانۀ مطالعه بهمنزلۀ شاخصی فرهنگی و نمود توسعهیافتگی، مباحث گوناگونی ازسوی سازمانهای مختلف نظیر کتابخانۀ ملی، شورای فرهنگ عمومی، سازمان ملی جوانان و نهاد کتابخانههای عمومی ارائه شدند؛ بنابراین، مسئولان نهاد کتابخانههای عمومی به مباحث و شاخصهایی توجه بیشتری نشان خواهند داد که بتوانند در افزایش مراجعۀ افراد به کتابخانههای عمومی اثرگذار و در برطرفکردن چالشهای مرتبط با استفاده از کتابخانههای عمومی دخیل باشند. پژوهشگران دربارۀ چالش کاهش استفاده از کتابخانههای عمومی، اسناد و آمار متعددی ارائه کردهاند؛ برای مثال هاوارد[1] (2015) و رودس و وانا[2] (2007) توجهنکردن به نیازهای مخاطبان و چوی و ژو[3] (2018) ظهور فضای مجازی را از دلایل مراجعهنکردن به کتابخانههای عمومی برشمردهاند. وبستر[4] (2005) نیز وجود مشکلات اقتصادی را دلیل کاهش بهرهبرداری از کتابخانهها یاد کرده است. طی برآوردی کلی از نتایج پژوهشگران دربارۀ کاهش مراجعه به کتابخانههای عمومی، بهوضوح مشخص میشود که با در نظر داشتن مفهوم جامعه و وجود افراد ناهمگن در آن، کمتر پژوهشی تأثیر برخی مؤلفههای اجتماعی بر میزان مراجعه به کتابخانهها را بررسی کرده است؛ بنابراین، با توجه و تمرکز بر شاخصها و مؤلفههای گوناگون اثرگذار در روند بهرهگیری از کتابخانهها و برای بررسی دقیقتر میزان اثرگذاری مؤلفهها و شاخصهای اجتماعی مدنظر در پژوهش پیش رو مانند انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و باورهای اجتماعی بر میزان گرایش به کتابخانههای عمومی، نخست تعریف مختصری از هرکدام مطرح و در ادامه میزان تأثیر آنها بر جامعۀ آماری پژوهش بررسی شده است. دربارۀ اهمیت شناخت نقش ساختاری مؤلفههای مرتبط با سرمایههای اجتماعی، ناهاپیت و گوشال[5] (1998) جنبههای مختلف سرمایۀ اجتماعی را در سه طبقه جای میدهند: سرمایۀ شناختی، رابطهای و ساختاری. آنها از میان این سه رویکرد، بر نقش مؤلفههای اعتماد و باور تأکید فراونی دارند و معتقدند این مؤلفهها موجب ارتباط و گسترش روابط میان افراد و تولید دانش جدید میشوند و سبب به وجود آمدن دانش جدیدی میان افراد و نحوۀ ارتباط آنها با سازمانهای دانشمحور میشوند. در همین زمینه باید گفت کتابخانههای عمومی نهادهاییاند که قادرند اعتماد نهادی ایجاد کنند؛ یعنی بهمنزلۀ یک مکان واسط قادرند تعامل بیشتری بین گروههای مختلف ایجاد کنند و از این تعامل، قادرند از جنبۀ اجتماعی، اعتماد عمومی بیابند و سرمایۀ اجتماعی به وجود آورند (Varheim, 2008)؛ ولی مشخص نیست که هر کدام از مؤلفههای اجتماعی موجود در جامعه مانند اعتماد، انسجام و باور اجتماعی، به نوبۀ خود و به شکل مجزا، چه نقش یا رابطهای میتوانند با کتابخانههای عمومی داشته و در اثرگذاری و پیشبرد اهداف آنها سهیم باشند؛ بنابراین، برای بررسی و آشکارکردن نقش مؤلفههای اجتماعی بر میزان گرایش به استفاده از کتابخانهها، هدف پژوهش حاضر، واکاوی رابطۀ بین انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی است که بهطور موردی بین نوجوانان شهرستان شوش انجام شده است.
تبیین نظری از آنجا که پژوهش حاضر بر واکاوی رابطۀ بین انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی با میزان استفاده از کتابخانهها متمرکز شده است، ابتدا شرح مختصری از هر کدام از مؤلفههای اجتماعی مدنظر ارائه و سپس ارتباط میان آنها با استفاده از کتابخانهها بررسی شده است. یکی از این مؤلفهها، انسجام اجتماعی است. جانسون و همکاران[6](2017) انسجام اجتماعی را مجموعه مفاهیمی همچون اعتماد، هنجارها و شبکهها دانستهاند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه در یک اجتماع میشوند و درنهایت، منافع متقابل افراد آن جامعه را تأمین خواهند کرد. ازنظر آنها، اعتماد و ارتباط متقابل اعضا در شبکه، وسیلهای برای رسیدن به توسعۀ سیاسی و اجتماعی در سیستمهای مختلف سیاسی است. معیارهای اجتماعی مطرحی مانند اعتماد و باورهای اجتماعی، مؤلفههای دیگر پژوهش پیش رو هستند. دربارۀ اعتماد اجتماعی تعاریف و نظرهای زیادی مطرح شدهاند. یاپ و لیم[7] (2016)، اعتماد اجتماعی را عامل ایجاد اتحاد و انسجام اجتماعی و ثبات و نظم بیان میدارند. شاید تعریف رابینز[8] (2016) از اعتماد اجتماعی بهتر از دیگران باشد. ازنظر او اعتماد اجتماعی عبارت است از انتظار وقوع رویداد؛ بهطوری که این انتظارات سبب انجامدادن رفتاری شود که در صورت برآوردهشدن انتظارات فرد، پیامدهای انگیزشی مثبتی در او ایجاد کند و در غیر این صورت، پیامدهای منفی در پی داشته باشد. مؤلفۀ بعدی، باورهای اجتماعی است. به عقیدۀ پپنسکی[9] (2017) باورهای اجتماعی، هنجارها یا ارزشهای عمومیاند که جوامع را منسجم و یکپارچه و وفاق اجتماعی را ایجاد میکنند. با در نظر داشتن تعاریف مرتبط با مؤلفههای موجود در جامعه، جامعهشناسان به این واقعیت ساده و مشخص پی بردهاند که بدون اعتماد، زندگی اجتماعی روزمرهای که آن را مسلم و بدیهی میپنداریم، غیرممکن است. امروزه با این تعبیر موافقیم که وجود اعتماد مؤلفۀ اصلی همۀ روابط اجتماعی پایدار است. اعتماد و اعتمادکردن نوعی راهبرد مهم در رویارویی با شرایط نامعین و کنترل آینده است (زتومکا، 1386)؛ بنابراین، در راستای بررسی اثرات مؤلفههای گوناگون جامعه بر نهادها، اسکات[10] (2011) معتقد است در مقایسه با سایر نهادها که احتمالاً میتوانند به ایجاد روابط معتمدانه در جامعه کمک کنند، کتابخانۀ عمومی یکی از محیطهای آزاد برای ملاقات سنتها و آداب و رسوم متنوع است؛ به عبارت دیگر، کتابخانه نهادی اجتماعی است که همانند سایر نهادهای اجتماعی مردمی، از جامعه تأثیر میپذیرد و بر جامعه اثر میگذارد؛ اما سطح تأثیرگذاری نهادهای اجتماعی بهلحاظ دامنۀ کارکردها و میزان درگیریهایی که با آگاهیها، اندیشهها و دانش مردم دارند، متفاوت است. کتابخانۀ عمومی از جنبۀ دیگری نیز با نظام آگاهیها، اندیشهها و دانش مردم، بهطور بالقوه تأثیرگذاری وسیع و در عین حال عمیقی بر جامعه دارد که قابل برنامهریزی و بهرهبرداری است (پارسازاده و شقاقی، 1388). همچنین کتابخانه مرکز یادگیری است که قصد دارد با ارضای نیازهای شخصیتی و شناختی به رشد و پرورش انسانها کمک کند؛ پس بنای یک کتابخانه باید بهگونهای طراحی شود که به آن در رسیدن به این هدف کمک کند. در این زمینه به نظر میرسد با توجه به نقش و اهداف کتابخانههای عمومی در جوامع، ارتباط تنگاتنگی میان این مراکز با مفاهیمی مانند اعتماد، انسجام اجتماعی، توسعۀ فعالیتهای داوطلبانه، ارزشآفرینی و نوآوری در خدمات، هنجارسازی اجتماعی، دانشآفرینی، هویتبخشی و باورهای اجتماعی برقرار شده است که میتواند جای تأمل داشته باشد و نقش هر کدام از دو طرف بر دیگری واکاوی شود. با مدنظر قراردادن نقش مؤلفههای مرتبط با سرمایۀ اجتماعی که کارکردی ارتباطی دارند، میتوان چنین پنداشت که استفاده از سازههای مربوط با مؤلفههایی نظیر اعتماد، باور و انسجام اجتماعی میتواند در استحکام روابط بین پدیدهها نقشآفرین باشد(Robinson & Siles, 2011: 87) ؛ بنابراین، با توجه به نقش پیوندی مرتبط با مؤلفههای اجتماعی، این فرض تداعی میشود که با استفاده از نقش مؤلفههای مربوط به کارکرد اجتماعی، میتوان رابطۀ بیشتری میان افراد با سازمانهای دانشمحور مانند کتابخانهها در نظر گرفت و از این طریق مراجعۀ بیشتری به کتابخانهها داشت. با در نظر گرفتن چنین پنداشتی، این سؤال کلی مطرح میشود که آیا با توجه به جنبههای ماهوی و ساختاری مؤلفههایی نظیر انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی که جزء بدنۀ سرمایۀ اجتماعیاند، میتوان رابطهای میان آنها با میزان استفاده از کتابخانهها متصور شد یا خیر. از آنجا که تاکنون نقش تکتک مؤلفههای اجتماعی بر میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی در پژوهشهای گوناگون بررسی نشده است، ضرورت انجام چنین پژوهشی با هدف بررسی رابطۀ بین انسجام، اعتماد و باور اجتماعی آشکار میشود و تنها یک سؤال کلی مطرح میشود که آیا مؤلفههایی نظیر انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی میتوانند بر میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی اثرگذار باشند یا خیر.
پیشینۀ پژوهش جستجو در پایگاههای اطلاعاتی گوناگون نشان داد پژوهش داخلی انجام نشده است که بهطور خاص این مبحث را بررسی کرده باشد. تنها چند مورد یافت شد که بهصورت غیرمستقیم موضوع را مطرح کردهاند. برخی از آنها عبارتاند از: فدایی و همکاران (1391) پژوهشی با هدف بررسی نقش کتابخانههای عمومی در افزایش سرمایۀ اجتماعی و مؤلفههای لازم برای ایجاد و توسعۀ سرمایۀ اجتماعی در آنها انجام دادند. یافتههای این پژوهش نشان دادند در حال حاضر کتابخانههای عمومی نتوانستهاند نقشی اساسی در ایجاد و توسعۀ سرمایۀ اجتماعی شهروندان داشته باشند. طی نتایج پژوهش آنها، کیفیت پایین خدمات، تعاملات اجتماعی اندک در کتابخانههای عمومی، دسترسینداشتن یکسان افراد جامعه به اطلاعات و اعتمادنداشتن مردم به سازمانهای ادارهکنندۀ کتابخانههای عمومی، ازجمله عوامل کمبود سرمایۀ اجتماعی در کتابخانههای عمومی معرفی شدند. ابراهیمی و علیپورنجمی (1392) نقش کتابخانههای عمومی در ایجاد و ارتقای اعتماد اجتماعی جامعه را بررسی کردند. یافتهها نشان دادند کتابخانههای عمومی مطالعهشده میتوانند با ایجاد حس برابری، برقراری تعامل اجتماعی بین اعضا و کارکنان و ارائۀ خدمات کتابخانهای بهتر به مراجعان، بهمنزلۀ ایجادکننده و ارتقادهندۀ اعتماد اجتماعی در جامعه ایفای نقش کنند. این امر میتواند با استفاده از دو رویکرد نهادی و اجتماعی انجام شود؛ ولی در حال حاضر، نمود کمتری از این نقش در کتابخانههای مطالعهشده مشاهده شد. بابالحوائجی و زمانیراد (1393) پژوهشی با هدف بررسی میزان سرمایۀ اجتماعی و شاخصهای آن در کتابخانههای دانشگاهی انجام دادند. طی پژوهش آنها، شاخصهای اعتماد متقابل، روابط، عمل متقابل، ظرفیت، تنوع و ساختار، شاخصهای سرمایۀ اجتماعی در نظر گرفته شدند که میان بیشتر صاحبنظران این حوزه پذیرفته شده است. یافتهها نشان دادند میانگین سرمایۀ اجتماعی در کتابخانههای دانشگاهی (93/2) است و میان شاخصهای آن، تنوع با میانگین (30/3) بیشترین و ظرفیت با میانگین (50/2) کمترین تأثیر را در سرمایۀ اجتماعی دارد. نتایج بهدستآمده بیانگر آن است که میزان سرمایۀ اجتماعی در نمونۀ بررسیشده در حد متوسط است و تفاوت معناداری میان شاخصهای سرمایۀ اجتماعی وجود دارد و همۀ شاخصها بهجز ظرفیت، بالاتر از حد متوسطاند. مرادی و شمشیری (1396) در پژوهشی با رویکرد کیفی و روش توصیفی ابتدا مفاهیم مدنظر در این حوزه را بررسی کردند؛ سپس با نگاهی تحلیلی، جایگاه و ارتباط این مفاهیم در نظام تعلیم و تربیت را بررسی و آشکار کردند. براساس تجزیهوتحلیل اطلاعات بهدستآمده، مشخص شد که اعتماد مخاطبان به عملکرد نظام تعلیم و تربیت تأثیر مستقیم و بسیار زیادی بر تحقق اهداف آن دارد و سبب تسهیل فعالیتها و تسریع در تحقق اهداف مدنظر میشود. افت تحصیلی دانشآموزان، کارآمدنبودن برنامههای آموزشی، واضحنبودن اهداف آموزشی، مطلوبنبودن محتوای کتابهای درسی، وجودنداشتن انگیزۀ کافی بین معلمان و دانشآموزان و... ازجمله عوامل مهمیاند که ممکن است موجب بروز بیاعتمادی نسبت به عملکرد نظام آموزش و پرورش شوند. در مطالعات خارجی در این زمینه نیز پژوهش جانسون (2015) نقش کتابخانهها و سرمایۀ اجتماعی را بررسی کرد. نتایج پژوهش او نشان دادند کتابخانههای عمومی تعامل، حس برابری و اعتماد مطلوبی را در جامعه ایجاد میکنند. به گمان آنها دو سازوکار در کتابخانۀ عمومی برای ایجاد سرمایۀ اجتماعی وجود دارد: یکی نهادی و مرتبط با خطمشی آن و دیگری فضای کتابخانه بهمنزلۀ مکان برگزاری جلسات غیررسمی بین استفادهکنندگان. گریفیس[11] (2014) معتقد است کتابخانههای عمومی میتوانند با برگزاری جلسات غیررسمی با دوستان، ملاقاتهای برنامهریزینشده، مشارکت در فضای مجازی و جلسات منظم با نویسندگان در ایجاد سرمایۀ اجتماعی و افزایش اعتماد عمومی در جوامع چندفرهنگی امروزی نقشآفرینی کنند. پژوهش چگونی[12] (2014) نشان داد در اعضای کتابخانه در مقایسه با شهروندان عادی که ارتباط کمتری با کتابخانه دارند، میتوان سطح بالاتری از اعتماد و مشارکت اجتماعی را مشاهده کرد؛ بهطوری که میان اعضای کتابخانه و کسانی که با خدمات کتابخانه مرتبطاند، رابطۀ قوی بین مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و استفاده از خدمات کتابخانه وجود دارد. در همین زمینه وارهایم[13] (2011) پژوهش دیگری انجام داده است. کتابخانههای عمومی مطالعهشده در پژوهش او، راهبردهایی را برای ایجاد اعتماد و سرمایۀ اجتماعی داشتهاند و با تمرکز عموم بر برنامههای مرتبط آنها، برای خلق اعتماد اجتماعی، خدمات مشهودی داشتهاند. در نگاه کلی میتوان به این جمعبندی رسید که هرچند در داخل کشور تا زمان نگارش این مقاله، پژوهشی مرتبط با این حوزه وجود نداشته است، در بیشتر مطالعات داخلی که دربارۀ رابطۀ اعتماد اجتماعی و انسجام و باورهای اجتماعی در گرایش به کتابخانههای عمومی انجام شدهاند، اعتماد اجتماعی متغیر اصلی پژوهش نبوده است؛ بلکه بهمنزلۀ بخشی از متغیرهای بررسیشده، مطالعه شده است. در این میان به رابطۀ بین انسجام و باورهای اجتماعی نسبت به گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی، توجه خاصی نشده است. در پژوهشهای خارجی نیز بهندرت به این موضوع توجه شده است. درنهایت اینکه، آنچه بهطور کلی در نتایج پژوهشهای انجامشده مشهود است، وجود مسیر یکطرفه از نقش کتابخانههای عمومی در ایجاد اعتماد اجتماعی و سرمایۀ اجتماعی است و به رابطۀ برعکس این موضوع توجه خاصی نشده است؛ بنابراین، نیاز به انجام چنین پژوهشی که موضوع اثرگذاری مؤلفههای اجتماعی بر استفاده از کتابخانههای عمومی را مطرح کند، بسیار احساس میشود و مقالۀ پیش رو به این سمت حرکت کرده است.
فرضیههای پژوهش فرضیۀ کلی پژوهش چنین است: بین انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان شهرستان شوش رابطۀ معنادار وجود دارد. سه فرضیۀ جزئی پژوهش نیز عبارتاند از: - بین انسجام اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان شهرستان شوش رابطۀ معنادار وجود دارد. - بین اعتماد اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان شهرستان شوش رابطۀ معنادار وجود دارد. - بین باورهای اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان شهرستان شوش رابطۀ معنادار وجود دارد.
جامعه و روش پژوهش پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی است که با رویکردی توصیفی و از نوع همبستگی انجام شده است. جامعۀ آماری آن اعضای نوجوان 11 تا 14 سالۀ عضو کتابخانههای عمومی شهر شوش، از توابع استان خوزستان، به تعداد 773 نفر بودند که تعداد 389 نفر دختر و 384 نفر پسرند. دلیل انتخاب این ردۀ سنی را میتوان اینگونه بیان کرد: تغییراتی که در چگونگی تفکر، استدلال، درک و فهم نوجوانان 11 تا 14 ساله صورت میگیرد، چشمگیرتر از تغییرات آشکاری است که در جنبۀ جسمانی آنان رخ میدهد. در این مرحله نوجوان وارد مرحلۀ تفکر انتزاعی میشود که طی آن، رشد شناختی و اندیشههای نوجوان، برخلاف کودک، مفروضات و احتمالات را نیز در بر میگیرد؛ به بیان دیگر، کودک در دنیای واقعی و زمان حال زندگی میکند؛ در حالی که نوجوان در دنیای فرضی و احتمالات آینده سیر میکند. همین امر به نوجوان اجازه میدهد تا با تصور و ترسیم جهانی برتر و مطلوبتر از آنچه هست، از اوضاع و احوال موجود انتقاد کند و با ذهنی سرشار از افکار و تخیلات بلندپروازانه و قهرمانانه به استقبال ماجراجویی بشتابد؛ ازاینرو، لازم است برخورد مربیان و معلمان با آنان که آرمانگرا و غالباً ناسازگارند، بسیار سنجیدهتر از قبل باشد(Fareeda & Shaheen, 2016)؛ به عبارت دیگر، با توجه به اهیمت این ردۀ سنی و برای ارائۀ تصویری بهتر از واقعیات جهان هستی، حساسیت بسیار زیادی نیاز است تا این افکار و تخیلات در مسیر درستی هدایت شوند و بهدلیل اعتماد و ارتباطی که نوجوان با محیط پیرامون خود برقرار میکند، ضروری است نقش سازمانهای دانشمحوری ازجمله کتابخانههای عمومی - که جزء اولین مکانهای عمومیاند که بعد از خانواده و مدرسه، با آنها روبهرو میشوند - پررنگتر شود. بهرهوری از این مکانها از یک سو در رشد و تعالی آنها مؤثر است و ازسوی دیگر، بهسبب تردد این قشر جامعه به کتابخانههای عمومی، منابع و کتابهای آنها نیز دستخوش تغییر و تحول قرار میگیرد. بدین سان، منابع کتابخانهها نیز کاربردیتر خواهند شد. از آنجا که دستیابی به تفکر انتزاعی، سبب اشتغال ذهنی نوجوانان به مسائل انتزاعی و نظری ازجمله موضوعات فلسفی، دینی، سیاسی و اخلاقی است و سبب میشود در همۀ نگرشها و عقاید خود تردید و تجدیدنظر کنند و در جستجوی ارزشها و فلسفههای جدید باشند، یکی از بهترین مراکزی که بهدلیل داشتن کتابها با موضوعات فلسفی، دینی، سیاسی و اخلاقی میتواند پاسخگوی نیاز اطلاعاتی آنها باشد، کتابخانههای عمومی است. از این حیث در پژوهش پیش رو از این ردۀ سنی برای بررسی باورها و اعتماد آنها نسبت به کتابخانههای عمومی استفاده شده است. در این زمینه، بهدلیل وجودنداشتن امکان دسترسی به همۀ اعضا از نمونهگیری استفاده شد. نمونۀ آماری با توجه به فرمول کرجسی ـ مورگان، 256 نفر تعیین و نمونهگیری با روش تصادفی طبقهای انجام شد. ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه است. برای آزمون شاخص انسجام اجتماعی، از پژوهش پاسکارلا و ترنزینی[14](1980) استفاده شد و برای سنجش دو شاخص دیگر یعنی اعتماد و باور اجتماعی به ترتیب از دو پرسشنامۀ صفارینیا و شریف[15] (2012) و باورهای فراشناختی ولز[16] (2000) و همچنین برای سنجش میزان گرایش به کتابخانههای عمومی، از پرسشنامۀ کامرانطرقی (1395) بهره گرفته شد. در این میان هرچند اعتبار یا روایی ابزار پژوهش در پژوهشهای قبلی (محمدی و قطرئی، 1394) تأیید شده بود، دوباره برای کسب اطمینان بیشتر، استادان و متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی، روایی پرسشنامه را بازبینی و درستی روایی آن را تأیید کردند. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از محاسبۀ آلفای کرونباخ، بالای 80/0 به دست آمد. برای اطمینان بیشتر از پایایی پرسشنامهها، روش ضریب آلفای کرونباخ مدنظر قرار گرفت که پس از محاسبۀ آماری با نرمافزار SPSS، برای پرسشنامههای اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، باورهای اجتماعی و گرایش به کتابخانههای عمومی ضرایبی به ترتیب 877/0، 759/0، 701/0 و 783/0 حاصل شد که نتیجۀ آن نشاندهندۀ همبستگی درونی پرسشنامههای استفادهشده بود. همچنین از آنجا که مؤلفههایی مانند اعتماد، باورها و انسجام اجتماعی جزء مفاهیم کلان محسوب میشوند و برای درک بهتر آنها ازطرف جامعۀ آماری، این مفاهیم تقریباً شکسته شدند و در قالب مؤلفههای جزئیتر و سنجیدنیتر در قالب گویههای موردسؤال در پرسشنامه مطرح شدند. در ادامه مؤلفههای جزئیتر مرتبط با هر شاخص کلی مدنظر ارائه شدهاند. برای انسجام اجتماعی از گویههای جزئیتری مانند میزان مشارکت، همکاری، احساس تعلق و میزان ارتباط بهره گرفته شد. برای اعتماد اجتماعی از گویههای جزئیتری نظیر ارزش کتابها، فایدهمند بودن کتابهای کتابخانه، درستی عناوین کتابها، قابلیت اعتماد و نحوۀ عملکرد مسئولان کتابخانه استفاده شد. برای باورهای اجتماعی نیز از گویههای جزئیتری مانند میزان آگاهی، میزان انتظارات، میزان حمایت کتابخانه از درخواستها، میزان توجه به نیاز و میزان پذیرش نقش کتابخانهها استفاده شد.
تحلیل یافتهها یافتههای توصیفی این پژوهش شامل شاخصهای آماری مانند میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمره برای همۀ متغیرهای مطالعهشده در این پژوهش است که در جدول (1) ارائه شدهاند:
جدول 1- میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمرۀ متغیرهای پژوهش
براساس جدول (1)، میانگین و انحراف معیار برای انسجام اجتماعی برابر با 00/104 و 58/8، برای اعتماد اجتماعی برابر با 00/85 و 03/15، برای باورهای اجتماعی برابر با 10/91 و 93/9 و برای گرایش به کتابخانۀ عمومی برابر با 01/141 و 15/14 است. برای بررسی مؤلفههای سهگانۀ مندرج در فرضیۀ پژوهش، از روش همبستگی پیرسون و برای بررسی فرض کلی از رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از این بررسی در جدولهای (2) و (3) ارائه شدهاند.
جدول 2- ضرایب همبستگی ساده بین متغیرهای پژوهش
** معناداری حتی در سطح 01/0 * معناداری در سطح 05/0
براساس جدول (2)، مؤلفۀ اول فرضیۀ پژوهش تأیید شده است که رابطۀ انسجام اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی را بررسی کرده است؛ به عبارت دیگر، بین انسجام اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان شهرستان شوش رابطۀ معنادار و مستقیمی وجود دارد (000/0= p و 593/0= r). همچنین نتایج نشان میدهند مؤلفۀ دوم فرضیۀ پژوهش تأیید شده است که رابطۀ اعتماد اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی را بررسی کرده است؛ به عبارتی، بین اعتماد اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان شهرستان شوش رابطۀ معنادار و مستقیمی وجود دارد (01/0= p و 462/0 = r). نتایج مؤلفۀ سوم فرضیۀ پژوهش تأیید نشده است که رابطۀ باورهای اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی را بررسی کرده است؛ به عبارتی، بین باورهای اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان شهرستان شوش رابطۀ معنادار و مستقیمی وجود ندارد (1/0= p و 11/0= r). برای بررسی فرضیۀ کلی پژوهش، از ابتدا از روش رگرسیون چندگانۀ گامبهگام step wise استفاده شد که نتایج حاصل از آن در جدولهای (3) و (4) ارائه شدهاند؛ سپس از تحلیل رگرسیون برای بررسی سه متغیر بهصورت کلی استفاده شد که در جدول (5) ارائه شده است.
جدول 3- نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گامبهگام (Step wise) بر هر یک از متغیرهای پژوهش
** معناداری حتی در سطح 01/0 * معناداری در سطح 05/0 جدول 4- نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گامبهگام (Step wise) بر هر یک از متغیرهای پژوهش
** معناداری حتی در سطح 01/0 * معناداری در سطح 05/0 جدول 5- نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون بر متغیرهای پژوهش
** معناداری حتی در سطح 01/0 * معناداری در سطح 05/0
براساس جدول (5)، مقدار مجذور آر برابر با 722/0 است؛ بدین معنی که 52 درصد از واریانس تغییرات میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان با دو متغیر انسجام و اعتماد اجتماعی تبیین شده است. با وجود این مقادیر، متغیرهای پیشبین توانستهاند معادلۀ رگرسیون معناداری را تشکیل دهند. همچنین با مراجعه به آمارۀ t و سطوح معناداری میتوان قضاوت کرد که تنها دو متغیر انسجام و اعتماد اجتماعی (بهطور مستقیم) با متغیر گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی رابطۀ معنادار داشتهاند و مؤلفۀ باورهای اجتماعی رابطۀ معناداری با گرایش به استفاده ازکتابخانههای عمومی ندارد. وجود این موضوع نشان میدهد در زمینۀ میزان باور و پذیرش قشر مطالعهشده به اهمیت کتابخانهها و نقش این مراکز در بهسازی فضای ذهنی آنان، بهطور مؤثر و کارآمد پژوهش و فعالیتی انجام نشده است و لازم است مسئولان کتابخانهها در این زمینه تفکر و تأمل بیشتری داشته باشند.
نتیجه هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ بین انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان شهرستان شوش بوده است. نتایج بهدستآمده از فرضیۀ پژوهش مشخص کردند بین انسجام اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی رابطه وجود دارد؛ یعنی با اطمینان 95% میتوان نتیجه گرفت که هرچه انسجام اجتماعی نوجوانان افزایش یابد، میزان گرایش آنان به کتابخانههای عمومی افزایش خواهد یافت. همچنین طی مؤلفۀ دوم فرضیۀ پژوهش، اینگونه مطرح شد که بین اعتماد اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی رابطه وجود دارد؛ یعنی با اطمینان 95% نتایج مشخص کردند که هرچه اعتماد اجتماعی نوجوانان افزایش یابد، میزان گرایش آنان به کتابخانههای عمومی افزایش خواهد یافت. نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر با یافتههای پژوهشهای بابالحوائجی و زمانیراد (1393)، ابراهیمی و علیپورنجمی (1392)، گریفیس (2014)، وارهایم (2011) و فدایی و همکاران (1391) همسوست؛ به عبارت دیگر، همۀ پژوهشها به اعتماد اجتماعی بهمنزلۀ یکی از مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی دربارۀ گرایش به کتابخانه تأکید میکنند. در همین زمینه جانسون (2015) معتقد است کتابخانههای عمومی میتوانند تعامل، حس برابری و اعتماد مناسبی میان اعضای جامعه ایجاد کنند. در مؤلفۀ سوم فرضیۀ پژوهش که طی آن رابطۀ بین باورهای اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بررسی شد، تحلیل دادهها مشخص کرد رابطهای بین این دو وجود ندارد. پژوهش همسو با این نتیجه نظر حریری (1385) است. او اعتقاد دارد کتابخانه نهادی اجتماعی است و در آن روابط و تعاملهای پیچیده و باورهایی جریان دارند که اتکانکردن بهطور مطلق به اثباتگرایی و در نظر گرفتن زمینه و محیط بروز پدیدهها، شیوههای بالقوۀ سودمندی برای بهبود ارتباط میان باورهای اجتماعی و گرایش به استفاده از کتابخانه را فراهم میکند؛ به عبارت دقیقتر، تحلیل یافتهها نشان دادند پذیرش و باور هر پدیدهای بنا بر کارکرد آن، بسیار حساس و ضروری است. اینکه بتوان موضوعی را برای هر فردی بهگونهای تبیین و تشریح کرد تا او بهتر بتواند نسبت به آن موضوع تعامل پیدا کند، امری بسیار حساس و تأملبرانگیز است؛ زیرا طرح یک روش یا دلیل نادرست چه بسا ممکن است دلزدگی بیجا یا برعکس، شیفتگی ناروا را برای فرد بههمراه داشته باشد و به جای منفعت، او را دچار چالش کند. نتایج تحلیل دادههای پژوهش پیش رو در مؤلفۀ سوم یعنی باورهای اجتماعی نیز بیانکنندۀ همین نکته است. اینکه مسئولان مرتبط در امور کتابخانه بتوانند با توجه به ویژگیهای شخصیتی نوجوانان در این ردۀ سنی حساس، تصویر درست و بجایی از نقش کتابخانههای عمومی در کمک به شکلگیری ذهنی آنها ارائه دهند، بسیار اهیمت دارد. وجود چنین نکتهای ضرورت اشراف مسئولان به حوزههای روانشناختی و جامعهشناختی را بیش از پیش ایجاب میکند تا برای معرفی بهتر نقش کتابخانههای عمومی در پذیرش و باور نوجوانان در مراجعه و استفاده از آنها، آگاهیرسانی هدفمندتر و اطلاعرسانی روزآمدتری در این زمینه داشته باشند. برای بررسی کلی نقش سه مؤلفه در میزان استفاده از کتابخانههای عمومی، تحلیل دادههای جدول (5) نشان داد بین انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان شهرستان شوش رابطۀ چندگانه وجود دارد. با توجه به تأییدشدن فرضیۀ مذکور بهوسیلۀ تحلیلهای آماری و با مراجعه به آمارۀ t و سطوح معناداری، میتوان قضاوت کرد که دو متغیر انسجام و اعتماد اجتماعی (بهطور مستقیم) با متغیر گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی رابطۀ چندگانۀ معناداری دارند و مؤلفۀ باورهای اجتماعی، رابطۀ معناداری با گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی ندارد. وجود این مورد نشاندهندۀ آن است که در زمینۀ میزان باور و پذیرش قشر مطالعهشده به اهمیت کتابخانهها و نقش آنها در بهسازی فضای ذهنی آنان، بهطور مؤثر فعالیت اثربخشی انجام نشده است و نیاز است مسئولان کتابخانهها تفکر و تأمل بیشتری در این زمینه معطوف دارند. همسو با این نتیجه، والتر[17] (2013) معتقد است نداشتن آگاهی از نقش کتابخانههای عمومی در روند توسعه و شکلگیری ساختار ذهنی نوجوانان، سبب مراجعۀ کمتر آنها به کتابخانههای عمومی میشود. همچنین وجودنداشتن اطلاعرسانی مناسب ازسوی کتابخانهها برای شهروندان و نیازسنجی نشدن دربارۀ نوع کتب موردعلاقۀ نواجوانان در این ردۀ سنی ازجمله دلایل کاهش مراجعه به کتابخانههای عمومی بوده است که در نتایج پژوهش هاوارد (2015) مطرح شده است؛ بنابراین، هرچند اعتماد و انسجام جامعۀ آماری پژوهش پیش رو نسبت به استفاده از کتابخانههای عمومی رابطۀ معناداری داشته است، وجودنداشتن رابطۀ معنادار میان باورهای اجتماعی نوجوانان مطالعهشده در پژوهش حاضر با مراجعه و استفاده از کتابخانهها، جای تأمل و تفکر بیشتری را در این زمینه فراهم میکند؛ به عبارتی، کتابخانههای عمومی فارغ از تهیه و فراهمکردن منابع موردنیاز نوجوانان در جوامع، باید به روند پذیرش و باور آنها نسبت به اهمیت و نقش این مراکز نیز نگاه دقیقتری داشته باشند و در این زمینه تلاشهای هدفمندتری ارائه دهند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد میشود مسئولان و مدیران کتابخانهها برای مراجعۀ بیشتر نوجوانان به کتابخانههای عمومی، تعامل و آشنایی بیشتری با حوزههایی مانند روانشناسی نوجوانان و جامعهشناسی قشرهای سنی جوامع آشنایی برقرار کنند و در این زمینه تلاشهای هدفمندانهتری را به کار گیرند. برای رسیدن به جمعبندی کلی از روند بررسی رابطۀ بین انسجام، اعتماد و باورهای اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان، نتایج حاصل از تحلیل دادههای پژوهش پیش رو نشان دادند بین انسجام و اعتماد اجتماعی با میزان گرایش به استفاده از کتابخانههای عمومی بین نوجوانان شهرستان شوش، رابطۀ معنیداری وجود دارد. هرچند این دو مؤلفه، پیشبینیکنندۀ مناسبی برای سنجش میزان گرایش به کتابخانههای عمومیاند، وجودنداشتن رابطۀ معنادار میان باورهای اجتماعی بهمنزلۀ یکی از مؤلفههای سرمایۀ اجتماعی با گرایش به استفاده از کتابخانهها، جای تأمل بیشتری دارد و در این زمینه نیاز است بسترسازیهای مطلوب و منحصربهفردی صورت گیرد. همچنین نتایج پژوهش آشکار کردند که توجهنکردن به مؤلفههای پنهان در سرمایۀ اجتماعی ازجمله باور اجتماعی، موجب میشود هم نوجوانان از کتابخانهها استقبال نکنند هم اینگونه مراکز در تحقق رسالت خود که تأمین نیازهای اطلاعاتی عموم جامعه است، موفقیت چندانی نداشته باشند. از لحاظ کاربردیبودن نتایج پژوهش پیش رو نیز میتوان بیان کرد که شناخت سرمایۀ اجتماعی و مؤلفههای وابسته به آن، راهبرد جدیدی را فراسوی چشمانداز کتابخانهها گشوده است تا آنها بهصورت عملیاتی در این حوزهها وارد شوند و در راستای نیازهای واقعی کاربران و شناخت حوزههای مرتبط با آنها، اقدامات عملی منحصربهفردی را اجرا کنند. در همین راستا برگزاری کارگاههای آموزشی با موضوعهای شناخت نوجوانان و نیازهای آنها برای مسئولان و مدیران کتابخانههای عمومی برای تعامل و ارتباط بیشتر با نوجوان و تجهیز کتابخانههای عمومی در خرید کتب و منابع جدید و موردانتظار نوجوانان، ازجمله وظایف عملیاتی دیگری است که با جامۀ عمل پوشاندن به آنها، میتوان این موارد را نیز در زمرۀ جنبههای کاربردی نتایج پژوهش پیش رو به حساب آورد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیمی ر. و علیپورنجمی، س. (1392). «بررسی کیفی نقش کتابخانههای عمومی در ایجاد و ارتقای اعتماد»، مجلۀ پژوهشنامۀ کتابداری و اطلاعرسانی، س 3، ش 2، ص 72-51. بابالحوائجی، ف. و زمانیراد، ن. (1393). «بررسی میزان سرمایۀ اجتماعی و شاخصهای آن در کتابخانههای دانشگاهی تابع وزارت علوم مستقر در شهر تهران»، فصلنامۀ دانششناسی، د 7، ش 24، ص 52-41. پارسازاده، الف. و شقاقی، م. (1388). «کتابخانۀ عمومی و ساخت واقعیت اجتماعی»، تحقیقات اطلاعرسانی کتابخانههای عمومی، ش (4) 15، ص 60-29. حریری، ن. (1385). اصول و روشهای پژوهش کیفی، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات. زتومکا، پ. (1386). اعتماد، نظریۀ جامعهشناختی، ترجمۀ: غلامرضا غفاری، تهران: شیرازه. زرهساز، م. (1391). «تبیین پرسشها و چالشهای مرتبط با تولید سرمایۀ اجتماعی در کتابخانههای عمومی ایران»، نشریۀ الکترونیکی شمسه، ش 15-14. بازیابی از: http://aqlibrary.ir/Old/index. php?module فدایی، غ.؛ فیروزآبادی س. و ابراهیمی ر. (1391). «نقش کتابخانههای عمومی در افزایش سرمایۀ اجتماعی؛ مطالعۀ موردی شهر تهران»، نشریۀ تحقیقات اطلاعرسانی و کتابخانههای عمومی، د 18، ش (2) 69، ص 215-197. کامرانطرقی، ف. (1395). شناسایی میزان استفادۀ جوانان تحصیلکرده از کتابخانههای عمومی شهر مشهد و اهمیت عوامل بازدارنده از دیدگاه آنان. پایاننامۀ کارشناسیارشد علم اطلاعات و دانششناسی. دانشگاه فرودسی مشهد. دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی. محمدی، م. و قطرئی، هـ. (1394). «نقش انسجام اجتماعی و تحصیلی دانشجویان در ارزشیابی آنان از کیفیت عملکرد آموزشی اعضای هیئت علمی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز»، مجلۀ ایرانی آموزش در علوم پزشکی، ش 16، ص 524-516. مرادی، ح. و شمشیری، ب. (1396). «تبیین جایگاه اعتماد بهعنوان سرمایۀ اجتماعی در نظام تعلیم و تربیت ایران»، دومین کنگرۀ بینالمللی علوم انسانی، مطالعات فرهنگی، تهران، مرکز توانمندسازی مهارتهای فرهنگی و اجتماعی جامعه. Chegoni, R. (2014) “Emergence of Public Libraries Development with Partnership of NGO’s and Philanthropist in India.” International Journal of Library and Information Studies, 4 (3): 127-133. Choi, N. & Joo, S. (2018) “Understanding Public Libraries’ Challenges, Motivators and Perceptions toward the Use of Social Media for Marketing.” Library Hi Tech, Available at: https://doi.org/10.1108/LHT-11-2017-0237. Erich, A. (2015) “The Public Library and its Role in the Community.” Library and Information Science Research, 19 (4): 355-368. Fareeda, M. & Shaheen, K. (2016) “A Study of Spirituality and Social Support in Relation to Depression among Adolescents.” Indian Journal of Positive Psychology, 7 (2): Griffis, M. R. (2014) “Social Capital and Inclusion in Rural Public Libraries: A Qualitative Approach.” Journal of Librarianship and Information Science, 46 (2): 96-109. Howard, V. (2015) “What Do Young Teens Think about the Public Library?” The Library Quarterly, 81 (3): 321-344. Johnson, C. A. (2015) “Social Capital and Library and Information Science Research: Definitional Chaos or Coherent Research Enterprise?” Journal of IR Information Research, 20 (4): 35-47. Johnson, P. Brookes, M. Wood, G. & Brewster, T. (2017) “Legal Origin and Social Solidarity: The Continued Relevance of Durkheim to Comparative Institutional Analysis.” Sociology, 51 (3): 646-665. DOI: 10.1177/0038038515611049. Nahapiet, J. & Ghoshal, S. (1998) “Social Capital, Intellectual Capital and the Organizational Advantage.” The Academy of Management Review, 23 (2): 242-266. DOI: 10.2307/259373. Partap, B. (2016) “Role of Public Libraries in Community Development: A Case Study of T.S. Central State Library, Chandigarh.” International Journal of Information Dissemination and Technology, 4 (2): 145-136. Pascarella, E. & Trenzeni, B. (1980) “Student-Faculty Informal Contact and College Outcomes.” Review of Educational Research, 50 (4): 545-595. Pepinsky, T. B. (2017) “Discovery of Social Beliefs about Ethnic Structure from Survey Data.” Available at SSRN: https://ssrn.com/abstract=3016017 or.http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.3016017. Rhodes, A.W. & Wanna, J. (2007) “The Limits to Public Value or Rescuing Responsible Government from the Platonic Guardians.” Australian Journal of Public Administration, 66 (4): 406-421.http://dx.doi.org/10.1111/j.1467-8500.2007.00553.x. Robbins, B. (2016) “From the General to the Specific: How Social Trust Motivates Relational Trust.” Social Science Research, 55: 16-30. Robinson, L. & Siles, M. (2011) “Social Capital and the Distribution of Household Income in the United States.” The Journal of Socio-Economics, 40 (5): 538-547. Saffarinia, M. & sharif, N. (2012) “Social Trust Questionnaire [on-line].” Available at: www.drsaffarinia. Ir. Accessed January 19, 2018. Scott, R. (2011) “The Role of Public Libraries in Community Building.” Journal of Public Library Quarterly, 30: 191-227. Vårheim, A. (2008) “Theoretical Approaches on Public Libraries as Places Creating Social Capital.” Presented at the 74 IFLA General Conference and Council, (Quebec, 10-14) August. Vårheim, A. (2011) “Gracious Space: Library Programming Strategies towards Immigrants as Tools in the Creation of Social Capital.” Library & Information Science, 45 (4): 382-393. Walter, V. (2013). “Public Library Service to Children and Teens.” Library Trends, 51 (4): 571-589. Webster, F. (2005) “The end of the Public Library?” Science as Culture, 14 (3): 283-287.http://dx.doi.org/10.1080/09505430500216874. Wells, A. (2000) Emotional Disorders and Metacognition: Innovative Cognitive Therapy. Chi Chester, UK: Wiley. Yap, H. Y. & Lim, T. (2016). “Social Trust: Impacts on Social Influential Diffusion.” International Journal of Web Information Systems, 13 (2): 199-219. https://doi.org/10.1108/IJWIS-11-2016-0067. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 842 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 330 |