تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,686 |
تعداد مقالات | 13,791 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,416,269 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,800,480 |
مکانیابی اسکان موقت زلزلهزدگان در بافت تاریخی؛ مبانی و راهبردها مطالعة موردی: محلة محتشم کاشان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
برنامه ریزی فضایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 8، شماره 4، دی 1397، صفحه 27-46 اصل مقاله (533.38 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/sppl.2018.110736.1204 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمد دانایی نیا* 1؛ محمدعلی زاغیان2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار، گروه معماری، دانشکده معماری و هنر، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه کاشان، کاشان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تجارب زلزلههای پیشین در ایران حاکی از نبود برنامة اسکان مبتنی بر ظرفیتهای مکانی جامعة آسیبدیده است. به دلیل آسیبپذیری زیاد بافتهای تاریخی و بهمنظور کاهش هزینههای اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن، مکانیابی اسکان موقت زلزلهزدگان، یکی از مهمترین چالشهای برنامهریزان به شمار میآید و نیازمند برنامهریزی و بازطراحی است. با عنایت به نقاط کانونی بالقوة موجود ازجمله ابنیة متروکه و زمینهای بایر، برنامهریزی برای اسکان موقت زلزلهزدگان در اینگونه بافتها ظرفیتهایی دارد که در صورت بهرهمندی درست از آنها، آسیبهای اجتماعی و ابعاد روحی - روانی ناشی از وقوع بحران به کمترین حد ممکن کاهش خواهد یافت. انتظار میرود با مکانگزینی درست محلهای اسکان موقت، ضمن تمرکز برنامهریزیهای مبتنی بر ظرفیتهای محلی، زمینههای کاهش مخاطرات اجتماعی و ابعاد اقتصادی نیز فراهم شود. پژوهش حاضر، کمّی و مبتنی بر تحلیل دادههاست. در حوزة روششناسی، ضمن انجام مطالعات کتابخانهای و واکاوی موضوع زلزله در بافتهای تاریخی و مطالعات میدانی مبتنی بر نرمافزار GIS و روش سلسلهمراتبی(AHP)، مکانهای مناسب اسکان موقت اولویتبندی و تعیین شدهاند. یافتههای پژوهش مبین آن است که فاصله از سکونتگاههای پیشین، کاربریهای منتخب برای اسکان، فاصله از شریانهای دسترسی، فاصله از مراکز امدادی و مراکز بحرانزا، مهمترین مؤلفههای اثرگذار در مکانگزینی اسکان موقت به شمار میرود. در محلة محتشم فضاهای باز، بایر و مخروبه و نیز آبانبارها ظرفیتهای بالقوهای هستند که غالباً در منطقة امن قرار گرفتهاند و قابلیت تغییر کاربری را به فضاهای اسکان موقت دارند؛ به گونهای که با طراحی یا باززندهسازی آنها، ساکنان در نزدیکی محل زندگی خود اسکان داده و از سرانة مطلوب شانزده مترمربعی به ازای هر نفر بهرهمند خواهند شد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اسکان موقت؛ مکانیابی؛ بافت تاریخی؛ روش سلسلهمراتبی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه در طول تاریخ، کاشان شاهد زلزلههای فراوان و مخربی بوده است؛ از همین رو قدیمیترین اطلاعات لرزهخیزی در ناحیة کاشان مربوط به سال 865 م است که طی آن ناحیة خراسان غربی ویران شد و ناحیة میان البرز و دشت کویر را لرزاند، اما تلفاتی به بار نیاورد (مهندسین مشاور نقش جهان - پارس،4 1389: 13- 14)؛ همچنین در این محدوده در سال 1775 م زمینلرزهای بخش بزرگی از شهر را ویران کرد و بیش از 1200 کشته برجای گذاشت. در سال 1778 م نیز طی زمینلرزهای، شهر بهکلی تخریب شد و بیش از 8000 نفر به کام مرگ گرفتار شدند؛ از این زمینلرزه بهمنزلة مخربترین زلزله یاد میشود. پس از آن زمینلرزههای دیگری بین سدة 18 و 19 میلادی، بهویژه در سال 1844 م در ناحیة کاشان رخ داد و موجب ویرانی قسمتهایی از این منطقه شد (آمبرسیز و ملویل، 1371: 168- 188)؛ به این ترتیب سوابق لرزهخیزی حکایت از آسیبپذیری شهر کاشان دارد؛ همچنین با توجه به پژوهشهای صورتگرفته، دورة بازگشت برای زمینلرزهای به بزرگی 6 ریشتر،250 سال است و نظر به اینکه از آخرین زمینلرزة بزرگ رخداده در 5 کیلومتری این شهر 224 سال میگذرد، وقوع دوبارة زمینلرزه در این حوالی در چند سال آینده محتمل است (نظری، 1388: 67). بافت تاریخی شهر کاشان با داشتن 44370 نفر جمعیت و مساحتی بیش از 484 هکتار (مهندسین مشاور باغ اندیشه، 1389: 11- 12)، فرسودهترین و آسیبپذیرترین بخش منطقه به حساب میآید که با کوچکترین تهدید لرزهای، با آمار زیاد تخریب و تلفات و همچنین بیخانمانی مواجه خواهد بود. ناحیة کاشان در فلات مرکزی ایران و در نزدیکی گسل طویل زاگرس واقع شده است؛ از این رو گسلهای متعدد با جهت و طول متفاوت در ناحیه دیده میشوند که عبارتاند از: گسل کاشان ـ راوند، گسل مرنجاب، گسل بیابانک و گسل درونه (شکل 1).
شکل- 1: نقشة پهنهبندی خطر زلزله در سطح شهرستان کاشان (مهندسین مشاور نقشجهان- پارس،[1] 1389: 15) بازخوانی تجارب زلزلههای پیشین مبین آن است که میان محل سکونت و ساکنان آن پیوند اجتماعی زیادی وجود دارد. افراد طی سالیان متمادی خاطرات ذهنی خود را مبتنی بر کالبد و محیط شکل دادهاند و دلبستگیهای مکانی پیدا کردهاند (سرایی و همکاران، 1395: 18-19)؛ به گونهای که پس از زلزله با ازدستدادن آن مکان، سعی در بازیابی و بازسازی مکان داشتهاند و دلبستگی بیشتری به محل آسیبدیده نشان دادهاند و عموماً دربرابر جابهجایی و نقل مکان به نقاط جدید مقاومت کردهاند. در بسیاری از تجارب گذشته همچون زلزلة منجیل و رودبار (1379 هش)، بم (1382 هش) و کرمانشاه به نظر میرسد اسکان موقت در محل، مهمترین و مؤثرترین گامی است که علاوه بر سرعتبخشیدن به برنامهها، پایداری اجتماعی به همراه دارد (دانایینیا و زاغیان، 1396: 5-6؛ عنبری، 1383: 144). به همین منظور این مهم باید پیش از بحران بررسی و برای آن برنامهریزی و متناسب با استانداردها و ظرفیتهای محلی، مکانهای اسکان تعیین شود. با عنایت به دلبستگی موجود بین ساکنان، پایداری اجتماعی حاکم، حس تعلق به محل زندگی و زمینههای مشارکتهای مردمی در بافتهای تاریخی، انتظار میرود اسکان موقت در این مناطق از شیوههای مرسوم پیروی نکند و با تأکید بر برنامهریزی اسکان در محل و استفاده از ظرفیتهای موجودی که امکان بهرهبرداری و باززندهسازی پیش از بحران دارند، موضوع بهصورت چشمگیری در مدیریت بحران بافتهای تاریخی مؤثر واقع شود. انجام این پژوهش بنا بر دلایل زیر ضروری به نظر میرسد: 1- زلزلهخیزی شهر کاشان و رخداد زمینلرزههای مخرب در طول تاریخ؛[2] 2- آسیبپذیری زیاد بافتهای تاریخی دربرابر زلزله و درنتیجه آمار تلفات و بیخانمانی زیاد پس از حادثه؛ 3- نبود الگویی کارآمد برای برنامهریزی و مکانگزینی اسکان موقت پس از زلزله براساس ویژگیهای خاص بافتهای تاریخی و رویکرد متفاوت اینگونه مناطق در این مرحله از مدیریت بحران؛ 4- ناشناختهماندن مکانهای اسکان موقت پس از سانحه در بافت تاریخی مطالعهشده. در همین راستا پرسشهای اصلی پژوهش به شرح زیر است: 1- مؤثرترین معیارها در مکانگزینی اسکان موقت در محدودة پژوهش چیست؟ 2- در چه نقاطی از محدودة تاریخی «محتشم» امکان درنظرگرفتن مراکز اسکان موقت وجود دارد؟ 3- آیا نقاط مشخصشده پاسخگوی نیاز افراد بازمانده است یا خیر؟
پیشینة پژوهش موضوع مکانیابی اسکان موقت پس از زلزله در بافتهای تاریخی بنا بر دلایلی همچون دسترسی دشوار به داخل بافت برای امدادرسانی، بافت متراکم و نیز ویژگیهای رفتاری ساکنان آن، با توجه به پایداری و پیوند عمیق اجتماعی حاکم، با سایر بافتهای مسکونی متفاوت است و رویکرد خاص خود را میطلبد؛ در این زمینه باید ضمن توجه به شرایط موجود، با تدوین معیارهایی مطلوب و انتخاب نقاطی مناسب، بهمنظور پاسخ به نیازهای جامعة بازمانده و تحقق اهداف توسعة پایدار، الگویی برای مکانیابی مراکز اسکان موقت در بافتهای تاریخی ارائه شود تا از این راه زمینههای اسکان همیشگی[3] فراهم آید. دربارة مکانیابی اسکان موقت زلزلهزدگان، پژوهشهای متعددی در داخل و خارج از کشور صورت گرفته است که هریک متناسب با ویژگیهای خاص مناطق مطالعهشده، معیارها و شاخصههای مناسبی را تعیین و این موضوع را بررسی کردهاند. پژوهشهای خارجی در این زمینه عبارتاند از: کیانگ[4] (2004) استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در یوسی کشور چین؛ تودس[5] (2010) استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در آدانای ترکیه، کاترینا[6] (2011) استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در پلوگ کشور مقدونیه. پژوهشهای فراوانی نیز در داخل کشور انجام شده است؛ ازجمله: پژوهش زبردست و محمدی (1384) استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در منطقة 11 تهران؛ نیرآبادی و کوهبانی (1389) استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در نیشابور؛ احدنژاد روشتی و همکاران (1390) استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در زنجان؛ داداشپور و همکاران (1391) استفاده از روش تلفیق فرایند تحلیل شبکهای در منطقة 16 تهران؛ گیوهچی و عطار (1392) استفاده از مدل تاپسیس در منطقة 6 شیراز؛ داداشپور و خدابخش (1392) استفاده از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی فازی در منطقة 16 تهران؛ قنبری و همکاران (1392) استفاده از مدل تاپسیس فازی در تبریز؛ گیوهچی و همکاران (1392) استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در منطقة 6 شیراز؛ نوجوان و همکاران (1392) استفاده از الگوریتم فازی در منطقة یک تهران؛ ابراهیمزاده و کاشفیدوست (1393) استفاده از منطق فازی و مدل تحلیل شبکهای در پیرانشهر؛ بوزرجمهری و همکاران (1394) استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در بخش مرکزی شهرستان فاروج؛ پیامراد و وفایینژاد (1394) استفاده از سیستم حامی تصمیمگیری در منطقة 8 اصفهان؛ زنگیآبادی و همکاران (1395) استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در منطقة 6 اصفهان؛ کلانتری و همکاران (1395) استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در شهر میبد؛ سلطانی و المدرسی (1396) استفاده از مدلهای سلسلهمراتبی، روش فازی، تلفیق مدلهای برهمنهی فازی و شبکة استنتاجی فازی در بافت تاریخی یزد. پژوهش اخیر درزمرة نخستین پژوهشهایی است که موضوع اسکان موقت زلزلهزدگان را در بافت تاریخی بررسی کرده است. نظر به اینکه پژوهشهای برشمرده بیشتر فنی بوده است، در این پژوهش مبتنی بر ویژگیها و ظرفیتهای موجود در محدودة مطالعاتی، معیارها و مؤلفههای مکانیابی مراکز اسکان موقت ارزیابی شده است. با عنایت به مطالعات میدانی صورتگرفته در محدودة تاریخی محتشم و نیز آنالیز معیارهای مناسب برای مکانیابی، به نظر میرسد مؤلفهها علاوه بر وجوه فنی، ریشه در ابعاد اجتماعی، روانشناسی و اقتصادی دارد. تکیه بر الگوی برنامهریزی اسکان موقت در بافت تاریخی، امکان بهرهبرداری از آن فضاها را در پس از زلزله نیز فراهم خواهد کرد.
مکانیابی مراکز اسکان موقت در بافتهای تاریخی ویژگیهای کالبدی محیط شامل تعاملات اجتماعی و معانی هویتی و ذهنیت بر القای حس مکان تأثیرگذار است. دلبستگی به مکان، بعدی از کلیت حس مکان و وابستگی عاطفی مثبت است که بین فرد و مکان توسعه مییابد. این واژه مبین احساس فرد به موقعیت جغرافیایی است که بهطور حسی فرد را به آن مکان گره میزند؛ درواقع تجربهای مثبت از مکان و نتیجة اعتقادات و احساسات مثبتی است که فرد در فرایند تعامل با مکان و معنابخشیدن به آن خلق میکند؛ علاوه بر این بین میزان دلبستگی فرد به مکان و توجه او به آن ارتباطی مستقیم وجود دارد؛ به این معنا که با افزایش دلبستگی فرد به یک مکان، میزان توجه و مراقبت فرد از آن نیز افزایش مییابد (سرایی و همکاران، 1395: 18- 20؛ Relph, 1976: 20؛ Altman & Low, 1992: 20)؛ بنابراین با توجه به تجارب گذشته، با خارجکردن زلزلهزدگان ساکن در بافت تاریخی از محل زندگی سابق خود و انتقال به مکانهایی ناشناخته و بدون هویت برای آنان، افراد دچار اختلالات روانی، سردرگمی، مشکلات اجتماعی و بحران تازهای میشوند که این موضوع خلل در سازمان مدیریتی و برنامهریزی بازسازی را در پی دارد؛ بنابراین در شیوة اسکان موقت زلزلهزدگان ساکن در بافتهای تاریخی باید به گونهای متفاوت عمل کرد و با توجه به ویژگی آنان شرایط ویژهای را در نظر گرفت. در حوزة مسائل برنامهریزی شهری، یکی از موضوعاتی که هم تابعی از متغیرهای متعدد و هم متشکل از متغیرهای به هم مرتبط و پیوسته است، موضوع مکانیابی و جانمایی سایتهای اسکان موقت است که از وجوه گستردة اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، کالبدی و محیطی تأثیر میپذیرد (داداشپور و همکاران، 1391: 112). به مجموعه اقداماتی که در آن شرایط لازم بهمنظور اجرای یک فعالیت ضروری از جهات مختلف ارزیابی و در صورت دستیابی به هدف، برای اجرای عملیات در مکان انتخابشده اقدام میشود، مکانیابی گویند (وارثی و رضایی، 1391: 23- 24). بهطورکلی مکانیابی، فعالیتی است که طی آن استعدادهای فضایی و غیرفضایی یک سرزمین برای انتخاب مکان مناسب بهمنظور کاربری خاص ارزیابی و تجزیهوتحلیل میشود. در این راستا میزان موفقیت و کارایی عملکرد عناصر شهری به استقرار و سازماندهی عنصر مربوط در موقعیت فضایی - مکانی خاص بستگی دارد که تابع اصول، قواعد و مکانیسمهای مشخصی است و رعایتنکردن این اصول، کاهش بازدهی عملکردی عناصر شهری را به همراه دارد و درنهایت به بروز آسیبها و بلایای کالبدی و فضایی محیط شهری میانجامد (پیامراد و وفایینژاد، 1394: 232). از سوی دیگر از دیدگاه محیط زیستی بهترین مکان استقرار برای یک نوع کاربری، مکانی است که از آن کاربری کمترین بار و فشار بر محیط وارد آید و خود کاربری نیز کمترین آسیب یا فشار را از جانب تغییرات محیط زیستی ناشی از استقرار خود در آن مکان متحمل شود؛ بنابراین لزوم برنامهریزی، مدیریت و ارائة راهکارهای مناسب در استقرار موقت جمعیت آسیبدیده پیش از وقوع زلزله الزامی است (نوجوان و همکاران، 1392: 206). در ایران معمولاً مکانگزینی برای اسکان موقت شهروندان بهصورت تجربی پس از بروز سانحه بدون درنظرگرفتن استانداردهای لازم سازمانهای امدادرسانی انجام میگیرد. بدیهی است رعایتنکردن مکانگزینی اصولی ممکن است فاجعة دیگری حتی بهمراتب وخیمتر از سانحة اولیه به دنبال داشته باشد (ابراهیمزاده و کاشفیدوست، 1393: 86)؛ همچنین انتخاب مکان مناسب برای استقرار اسکان موقت، مطالعه و بررسی همهجانبهای را میطلبد؛ زیرا احداث پایگاههای یادشده در موقعیتهای مناسب، سبب افزایش کارایی و بهرهوری بیشتر آن درراستای دستیابی به اهداف مدنظر بهویژه در شرایط بحرانی است (بوزرجمهری و همکاران، 1394: 3). مکانیابی اسکان موقت پس از زلزله و برنامهریزی برای آن پیش از وقوع حادثه در کاهش خطرپذیری دربرابر سانحة احتمالی مؤثر واقع میشود؛ بهطوریکه پیش از حادثه، مناطق مستعد اسکان براساس معیارهای متناسب با محل، شناسایی و پس از آن طراحی و مناسبسازی میشوند تا هنگام وقوع حادثة ناگهانی، مجهولی به نام سرپناه وجود نداشته باشد. این موضوع سرمایهگذاری مقرونبهصرفه در پیشگیری از خسارات و تلفات در آینده محسوب میشود. همانطور که پیشتر بیان شد، بازماندگان با حضور در محلی که به آن تعلق دارند و محیط آن را کامل میشناسند، بهتر بر بحران فائق میآیند و شرایط خود را بازیابی میکنند. با انتقال افراد به محلی ناآشنا، آنها را آواره میخوانند که در این صورت جز تشدید حادثه ازنظر روانی کار دیگری نکردهایم؛ بنابراین از آنجا که بافت تاریخی بنا بر مقتضیات تاریخی و فرهنگی امکان جابهجایی ندارد، در صورت اجبار به چنین امری، ارزشهای مکانی آن تحتالشعاع قرار میگیرد و اصالت خود را از دست میدهد (ابویی و دانایینیا، 1390: 54). بدین منظور چنانچه از ظرفیتهای موجود محلی استفاده شود، گام مهمی در جهت حفظ هویت و کاهش شدت بحران برداشته خواهد شد؛ بنابراین از آثار منفی تخلیة آسیبدیدگان از محل زندگی، علاوه بر بیمیلی و نارضایتی آسیبدیدگان، دشواری ارائة سرویس و خدمات توزیع کالاها، انتقالنیافتن داراییهای باارزش، تخلیة نیروی انسانی لازم برای دورة ساماندهی و بازسازی از منطقه، تبدیل آسیبدیدگان زلزله به آوارگان زلزله و افزایش میزان آسیبهای روانی بیشتر و دورة بهبود و بازگشت به زندگی عادی نامبردنی است (عنبری، 1393: 196). با عنایت به گستردگی بافتهای تاریخی در کشور و ظرفیتهای مکانی بالقوه، برنامة جامعی برای اسکان موقت زلزلهزدگان تدوین نشده است. تجارب اسکان موقت در زلزلههای پیشین نیز مبین آن است که رضایت جامعة آسیبدیده را به همراه نداشته و با بروز بحرانی جدید، بحران پیشین به فراموشی سپرده و درمقابل ابعاد مخاطرهآمیز ناشی از وقوع زلزله عمیقتر شده است؛ از این رو موضوع اسکان موقت در بافت تاریخی به دلیل پیوندهای اجتماعی ساکنان و ظرفیتهای مکانی زیاد، زمینة بازگشت سریعتر به شرایط پیش از بحران را فراهم میکند.
روششناسی پژوهش مکانیابی استقرار زلزلهزدگان براساس معیارهایی مناسب و متناسب با شرایط، ازجمله مجهولات مدیریت بحران در هر منطقه است که تاکنون برای پاسخ به آن و رفع شبهات در این زمینه و اولویتبندی مؤلفههای مناسب، راهحلهای گوناگونی چون روش تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) ارائه شده است. این فرایند، روشی منعطف و قوی میان معیارهای تصمیمگیری است و بهمنظور انتخاب بهترین گزینه از موضوعات چندمعیاری در مواقعی استفاده میشود که چندین شاخص برای تصمیمگیری وجود داشته باشد. روش این پژوهش، ترکیبی و بهصورت کیفی و کمّی است که بهمنظور ازبینبردن قطعینبودن دادههای ورودی و پرهیز از قضاوت شخصی دربارة اهمیت معیارها، از روش تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) بهره گرفته شده است. نخست با تمرکز بر مطالعات کتابخانهای و بررسی تجارب پیشین، زلزله و اسکان موقت در بافتهای تاریخی بررسی شده است؛ همچنین به علت بهروزنرسانی اطلاعات در سازمانهای مربوط، اطلاعات مکانی لازم بهصورت میدانی جمعآوری و برای پردازش در محیط نرمافزاری آماده شده است؛ سپس مؤلفههای مؤثر بر مکانیابی معرفی و لایههای GIS برای هریک از این معیارها تولید شده است. لایهها برای ارزیابی از حالت برداری به حالت رستری[7] تبدیل و سپس با توجه به ملزومات لازم برای مکانیابی فاصلهگذاری[8] شدهاند. در این مرحله هریک از معیارها براساس فواصل بهدستآمده تعیین و ارزشگذاری شده است. بدین منظور لایهها براساس اطلاعات دریافتی و نظر کارشناسان طبقهبندی دوباره[9] و درنهایت به تولید نقشة هریک از معیارها منجر شده است. شکل (2) مدل مفهومی پژوهش را نشان میدهد.
شکل- 2: مدل مفهومی پژوهش مبتنی بر تحلیل سلسلهمراتبی (نگارندگان، 1397)
محدودة تاریخی محتشم محدودة تاریخی محتشم با داشتن 5484 نفر سکنه (مهندسین مشاور باغ اندیشه، 1389: 11)، یکی از محلههای هفتگانة تاریخی کاشان است که شبکة ارتباطی ارگانیک دارد و به لحاظ تعدد فضاهای باز و آبانبار درزمرة غنیترین بخشهای بافت تاریخی شهر است (شکل 3).
شکل- 3: کاربریها در محدودة محتشم (نگارندگان، 1397) تجزیهوتحلیل یافتههای پژوهش معرفی معیارهای مؤثر در مکانیابی بهینة مراکز اسکان موقت در محدودة مطالعاتی مهمترین مسئله در مکانیابی اسکان موقت، تعیین معیارهای مناسب است که بدین منظور شناخت کامل عوامل تأثیرگذار همچون عوامل اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی لازم است. کوتاهی در شناخت هریک از عوامل ممکن است باعث ناکارایی مکان برگزیده و بروز پیامدهایی در حین یا پس از اسکان موقت شود. با درنظرگرفتن ویژگیهای اصلی که باید مکان مناسب اسکان موقت داشته باشد، عوامل تأثیرگذار در مکانیابی اسکان موقت تعیین میشود (نوجوان و همکاران، 1392: 211). درواقع نیازهای مربوط به استقرار کاربریهای مختلف در محل مناسب، همان معیارهای انتخاب یا معیارهای مکانیابیاند. مکانیابی مناسب وقتی صورت میپذیرد که ارزیابی دقیق، همگون و سریع از جذابیت مکانهای مختلف برای کاربری خاص وجود داشته باشد (زنیان، 1390: 31). هرقدر عوامل شناساییشده با واقعیتهای زمینی تطابق بیشتری داشته باشد، نتایج مکانیابی رضایتبخشتر خواهد بود. این عوامل با توجه به مؤلفههای اثرگذار در انتخاب مکان مناسب برای مراکز اسکان پس از زلزله متفاوت است (سلطانی و المدرسی، 1396: 7)؛ بنابراین مشخصات محلی و احتیاج ساکنان شهر، اساس تعیین معیارهای مکانی کاربری زمین شهری به شمار میروند (کلانتری و همکاران، 1395: 229). در تعیین معیارهای برگزیدة این پژوهش صرفاً معیارهای شهری، عملکردی و کالبدی در نظر گرفته شدهاند که بهطور مستقیم بر شرایط اسکان اثرگذارند. بر این اساس معیارهای میزان فاصله از سکونتگاه پیشین، کاربریهای برگزیده برای اسکان، فاصله از شریانهای دسترسی و معابر، فاصله از مراکز امدادی و فاصله از مراکز بحرانزا، معیارهای برگزیدهای هستند که حوزة نفوذ و اثرگذاری آنها تجزیهوتحلیل شده است.
میزان فاصله از سکونتگاه پیشین زبان برنامهریزی در بافتهای تاریخی به دلیل وابستگیها و تعلق خاطر به مکان، تکیه بر الگوی زیست همسایگی و نیز همانندیهای فرهنگی و اجتماعی، کاری دشوار و در حوزة اسکان موقت ناممکن خواهد بود. تجارب پیشین زلزلههای بهوقوعپیوسته در مناطق تاریخی ازجمله منجیل و رودبار (1369 هش) و بم (1382 هش) نشان میدهد ساکنان بافتهای تاریخی به دلیل یادشده به اسکان در نزدیکی محل زندگی خود تمایل دارند. توجه به این مهم در بازتوانی آسیبدیدگان بسیار مهم و حیاتی است. بازماندگان با حضور در محلی که به آن تعلق خاطر دارند، بهتر با بحران کنار میآیند و در فرایند بازسازی و بازتوانی مشارکت میکنند؛ همچنین این موضوع تا حدودی درراستای افزایش امنیت و کنترل منطقه و حفظ مایملک موجود در زیر آوار مؤثر واقع میشود؛ ضمن آنکه با توجه به الگوی نامنظم و تراکم زیاد ساختمانی در حاشیة بافتهای تاریخی، با وقوع بحران، ورود به این مناطق و ارائة خدمات از بیرون از محدوده مشکل است؛ بدین منظور نیاز است زلزلهزدگان با فاصلة کمی از خانة آسیبدیده و در کنار آشنایان و محلة خود ساکن شوند؛ بنابراین در انتخاب محل اسکان هرچه فاصله از مراکز محلی کوتاهتر شود، امکان دستیابی به نتیجهای بهینه بیشتر خواهد شد؛ به همین منظور در تحلیل صورتگرفته (شکل 4)، اولویت انتخاب با محلهایی است که در فاصلة کمتری با مراکز اصلی خرد محلههای داخلی محدودة محتشم قرار گرفتهاند. بر همین اساس با افزایش فاصله با دامنة 0-900 متر از محلهای مشخصشده، ارزش انتخاب کاهش مییابد.
شکل- 4: طبقهبندی دوبارة فاصله از سکونتگاههای پیشین (نگارندگان، 1397) کاربریهای برگزیده برای اسکان (ظرفیتهای بالقوه) یکی از نکات مهم در امر مکانیابی، شناسایی اراضی و کاربریهای مستعد موجود در بافت تاریخی برای بهرهبرداری درراستای تحقق اهداف مدیریت بحران و اسکان زلزلهزدگان است. تکیه بر ظرفیتهای مکانی در موقعیت مداخلات و در سطح وسیع در پایداری اجتماعی محله نقش حائز اهمیتی دارد. بدین منظور نیاز است ظرفیتهای کاربردی و مناسب برپایی مراکز اسکان، پیش از حادثة احتمالی شناسایی و مناسبسازی شوند. در بافت تاریخی محتشم درصد چشمگیری از وضع موجود را زمینهای باز، بایر و مخروبه دربرگرفتهاند که بهصورت پراکنده در کل بافت قرار دارند. این فضاها به دلیل نوع مالکیت (غالباً عمومی) و مساحت زیاد از نقاط مستعد برای اسکان زلزلهزدگان به شمار میآیند. جدول- 2: زیربنای کاربریهای مستعد برای بهرهبرداری در اسکان موقت (نگارندگان، 1397)
با بهرهگیری از این ظرفیتهای بالقوه که به لحاظ سرانه درصد جالب توجهی را به خود اختصاص دادهاند، امکان اقدام درراستای مدیریت اسکان موقت فراهم میشود. آبانبارها دستة مهم دیگری از کاربریها در سطح محلهاند. با توجه به اهمیت این عنصر در تأمین آب شرب مردم در گذشته، بیشتر آنها از تمام نقاط محله دردسترس بودهاند. فضای پیرامونی آنها نیز از مهمترین فضاهای باز محله به شمار میرود. این بناها، ساختمانی مستحکم با ظرفیت جالب توجه و مستقر در زمین دارند. فرایند طراحی و ساخت آنها به گونهای است که فشار ناشی از آب درون مخزن را تحمل کند و طی دهههای مختلف دربرابر زلزلههای زیادی نیز مقاومت سازهای از خود نشان دادهاند.[10] در محدودة مطالعاتی یازده آبانبار با سازه و ظرفیتی بسیار زیاد وجود دارد که در حال حاضر کاربری ندارند، اما با تقویت و مناسبسازی، امکان بهرهبرداری از ظرفیت مخزن و محوطة پیرامون آنها در مدیریت اسکان و ارائة خدمات پس از زلزلة احتمالی محقق میشود (شکل 5).
شکل- 5: موقعیت قرارگیری آبانبارها بهمنزلة ظرفیت بالقوه در اسکان موقت (نگارندگان، 1397) مشخصات این آبانبارها و ظرفیت آنها در جدول (2) نمایش داده شده است (جدول 2). جدول- 2: مشخصات آبانبارهای محدودة تاریخی محتشم (نگارندگان، 1397)
علاوه بر این آبانبارها درزمرة مهمترین شاخصهای بافت تاریخی محتشم به شمار میروند که ازنظر نشانهشناسی، در زمان بحران نیز مؤثر واقع میشوند. با توجه به شکل (5)، این اماکن در مراکز محل و شاهراههای محدوده واقع شدهاند و بیشترین و بهترین دسترسیها را دارند؛ ضمن آنکه کاربریهای اطراف آبانبارها، کمترین تراکم را دارد و هنگام وقوع زلزله سبب انسداد مسیر، کندی در خدماترسانی و عبورومرور نخواهد شد؛ بنابراین آبانبارها به همراه فضاهای باز محلی، زمینهای مخروبه و بایر، با توجه به ظرفیت فراوان (جدول 1 و 2)، دسترسی مناسب و نیز پایداری دربرابر زلزله، بهمنزلة فضاهایی شناختهشده مورد توجه قرار میگیرند و براساس استانداردها و الگوهای رفتاری ساکنان، فضاهایی مناسب برای اسکان بازماندگان پس از زلزلة احتمالی خلق میکنند (شکل 6).
شکل- 6: طبقهبندی دوبارة کاربریهای برگزیده برای اسکان (نگارندگان، 1397) فاصله از شریانهای دسترسی و معابر شریانهای دسترسی و معابر از مهمترین عوامل انتخاب مکان مناسب برای اسکان موقت، امدادرسانی و ارائة خدماتاند؛ همچنین لازم است مراکز اسکان موقت برای سهولت در امدادرسانی و ارائة خدمات، در نزدیکی شریانهای دسترسی و معابر واقع شوند. چنانچه این مهم بهدرستی محقق شود، در صورت مسدودنشدن معابر پس از زلزله، نقاط مختلف بافت بهویژه مراکز اسکان با یکدیگر مرتبط و دسترسی زلزلهزدگان به سایر کاربریها میسر میشود. شکل (7) موقعیت شریانها و معابر را نسبت به بافت مسکونی نشان میدهد. در این تحلیل با درنظرگرفتن دامنة 22.5-0 متر بهمنزلة مبنا، اولویت انتخاب با آن دسته مکانهایی است که فاصلة کمتری با شریانهای دسترسی دارند؛ یعنی با فاصله از هر معبری، احتمال انتخاب کاهش مییابد.
شکل- 7: طبقهبندی دوبارة فاصله از شریانهای دسترسی و معابر (نگارندگان، 1397) فاصله از مراکز امدادی آتشنشانیها و درمانگاهها ازجمله مراکز مهم خدماتی در زمان بحران هستند که قرارگیری مراکز اسکان موقت در شعاع عملکرد و دسترسی آنها بسیار ضروری و از نکات قوت برنامهریزی به شمار میآید. با توجه به تجارب پیشین، هنگام وقوع بحران در بافتهای تاریخی علاوه بر امدادرسانیهای سازمانیافته که حوزههای برنامهریز انجام میدهند، امداد مردمی و مشارکتهای محلی نیز به کمک بحران میآیند؛ ضمن آنکه منطبق بر ضوابط در قسمتهای مختلف محله، شیرهای هیدراتة آبرسان تعبیه شده است که هنگام آتشسوزی با سرعت عملیات نجات و اطفای حریق امکانپذیر است. در بافت تاریخی محتشم یک مرکز درمانی و یک پایگاه آتشنشانی فعال وجود دارد که از ظرفیتهای مهم این محدوده به حساب میآید و در زمان بحران احتمالی کل بافت مدنظر را پوشش مناسب میدهد (شکل 8)؛ بدین منظور با مبنا قراردادن دامنة 0-900 متر، ارزش مکانی هریک از کاربریها برای انتخاب مشخص شد. بر این اساس اولویت با محلهایی است که کمترین فاصله را با مراکز امدادی دارند.
شکل- 8: طبقهبندی دوبارة فاصله از مراکز امدادی (نگارندگان، 1397) فاصله از مراکز بحرانزا پمپبنزینها و تأسیسات شهری ازجمله مراکز بحرانزا در مناطق مختلف به شمار میروند. بهمنظور جلوگیری از خطرات ناشی از آنها در زمان وقوع زلزله لازم است تا محلهای سکونت شهروندان فاصلة استاندارد داشته باشند؛ از این رو باید در جانمایی مراکز اسکان موقت دقت لازم اعمال شود. در بافت تاریخی محتشم فقط یک پمپبنزین فعال و چند اتاقک تأسیساتی در نقاط حاشیهای این محدوده قرار گرفته است. شکل (9) فاصلة تأسیسات شهری را از محدودة محله نشان میدهد. در این تحلیل، اولویت انتخاب با آن دسته از کاربریهایی است که در فاصلة بیشتری از مراکز یادشده قرار گرفتهاند. بدین منظور با درنظرگرفتن دامنة 0-900 متر فاصله از مراکز بحرانزا، احتمال انتخاب افزایش مییابد.
شکل- 9: طبقهبندی دوبارة فاصله از مراکز بحرانزا (نگارندگان، 1397) محاسبة وزن معیارها براساس مدل تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) و روش مقایسة زوجی پس از طبقهبندی دوبارة معیارها و تهیة نقشة تفکیک، وزن آنها تعیین و براساس اوزان بهدستآمده، ترکیب و تلفیق لایهها صورت گرفت (جدول 3) و درنهایت نقشة نهایی تولید شد. برای بهدستآوردن وزن معیارها براساس (AHP)، با تعیین ماتریس مقایسة زوجی (جدول 4) پرسشنامهای تهیه شد و متخصصان مدیریت بحران آن را تکمیل کردند. بر این اساس هر سطح نسبت به عنصر مربوط به خود در سطح بالاتر بهصورت زوجی براساس جدول زیر با استفاده از نظرات شفاهی افراد مقایسه و درنهایت به تولید جدول ماتریس مقایسة زوجی و همچنین تعیین امتیاز نهایی معیارها منجر شد. جدول- 3: تعیین ارزش معیارها نسبت به یکدیگر (saaty, 1980: 121)
جدول- 4: ماتریس مقایسة زوجی به همراه وزن معیارها براساس مدل تحلیل سلسلهمراتبی (نگارندگان، 1397)
ترکیب لایهها براساس اوزان بهدستآمده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی در این مرحله لایههای طبقهبندی دوباره براساس امتیازات و نتایج مستخرج از مدل پیشنهادی (AHP) و با استفاده از ابزارRaster calculator در ابزار Spatial Analyst tools، در محیط (GIS) با هم ترکیب شده و درنهایت نقشة نهایی مکانیابی مدنظر به دست آمده است.
شکل- 10: مکانیابی نهایی (نگارندگان، 1397) رهیافتهای حاصل از شکل (10) و موقعیت کاربریهای برگزیده در محله (شکل 6) نشان از انطباق کاربریهای برگزیده و مکانیابی نهایی دارد؛ به تعبیری بیشتر فضاهای برگزیده در منطقة امن قرار گرفتهاند که درراستای بهبود شرایط اسکان موقت و براساس ضوابط و قوانین، باید مناسبسازی و طراحی شوند. بدین ترتیب با توجه به ملزومات مکانیابی مراکز اسکان موقت، امکان استفاده از ظرفیت آبانبارهای موجود (حدود 2150 مترمربع زیربنا، به همراه حجم مخازن) و فضاهای باز، بایر و مخروبه (حدود 87000 مترمربع و 210 قطعه با میانگین 390 مترمربع) وجود دارد. میزان فضای کاربردی به همراه ویژگیهای جمعیتی محدوده در جدول (5) بررسی شده است. جدول- 5: ارزیابی جمعیت و ظرفیت فضاها در محدودة مطالعاتی برای اسکان موقت (نگارندگان، 1397)
با توجه به جمعیت ساکن در محدودة تاریخی محتشم (5484 نفر) و وجود 11 آبانبار به همراه 210 قطعه فضای باز، بایر و مخروبه با ظرفیتی حدود 87000 مترمربع برای اسکان، براساس مکانیابی صورتگرفته و معیارهای برگزیده به ازای هر نفر حدود 16 مترمربع فضا وجود دارد که این آمار در مقایسه با شرایط اسکان موقت در زلزلههای پیشین، از حیث کالبدی و فراکالبدی بسیار مطلوبتر به نظر میرسد.
نتیجهگیری و پیشنهادها با عنایت به تجارب مدیریت بحران در گذشته و جابهجانشدن زلزلهزدگان در بافتهای تاریخی و تمایل آنها به اسکان در محل، نیاز است پیش از وقوع حادثه، مناطق امن و مناسب برای برپایی مراکز اسکان موقت در بافت مدنظر براساس معیارهای متناسب و همچنین بهرهگیری از ظرفیتهایی با قابلیت ماندگاری پس از حادثه شناسایی و آمادهسازی شوند تا از رخداد پیامدهای ثانوی جلوگیری شود. در پاسخ به پرسشهای اصلی پژوهش، مؤثرترین معیارها در مکانیابی اسکان موقت در محدودة مطالعاتی، با توجه به موقعیت فضایی و همچنین تأثیرگذاری شهری، عملکردی و کالبدی عبارتاند از: فاصله از سکونتگاههای پیشین، کاربریهای برگزیده برای اسکان (ظرفیتهای موجود)، فاصله از شریانهای دسترسی و معابر، فاصله از مراکز امدادی و فاصله از مراکز بحرانزا. تحلیلها حاکی است (شکل 10) بخش چشمگیری از مکانهای برگزیده (آبانبارها، فضاهای باز، بایر و مخروبه) در منطقة امن قرار گرفتهاند که امکان بهرهبرداری از آنها بهمنزلة ظرفیتهایی بالقوه درراستای بهبود شرایط اسکان موقت و پیش از بحران، آمادهسازی، مقاومسازی و طراحی آنها برای برپایی فضای زیستی وجود دارد. در این مقاله بررسی پایداری آبانبارها مدنظر نبوده است؛ بلکه به بهرهمندی از ظرفیتهای بالقوة آنها بهمنزلة عاملی پدافندی درراستای اسکان زلزلهزدگان توجه شده است؛ بر این اساس با درنظرگرفتن جمعیت فعلی به ازای هر فرد سانحهدیده حدود 16 مترمربع فضا وجود دارد که در قیاس با تجارب پیشین اسکان موقت، سرانة مطلوبی به نظر میرسد و الگوی مناسبی برای تعمیمپذیری برنامهریزیها برای سایر محلهها به شمار میآید (جدول 5).
آیندهپژوهی در این پژوهش به اسکان موقت در بافت تاریخی و بهرهمندی از ظرفیت آبانبارها و فضاهای باز محلی بهمنزلة مهمترین مؤلفههای اسکان موقت توجه شده است که در فرایند تأمین سرپناه امکان طراحی یا مناسبسازی دارند. با توجه به گستردگی موضوع و لزوم تحدید ابعاد پژوهش، بررسی سایر وجوه امکانپذیر نیست و لازم است در پژوهشهای آتی ابعاد اجتماعی و اقتصادی موضوع بهمنزلة مباحث مهم و کلیدی مدنظر قرار گیرند. چنانچه موضوع از این زوایا توجیهپذیر باشد، تحققپذیری ایدة اسکان موقت در بافت تاریخی جامعیت لازم را خواهد داشت و در تصمیمگیریهای کلان نیز با آن موافقت خواهد شد.
تقدیر و تشکر پژوهشگران بر خود لازم میدانند از مساعدت آقای دکتر رسول حیدری سروشجانی، استادیار گروه جغرافیا و اکوتوریسم دانشگاه کاشان، در انتخاب مدل تصمیمگیری سپاسگزاری کنند. [1] جلد اول [2] برای اطلاعات بیشتر نک: نیکلاس آمبرسیز و چارلز ملویل، (1371)، تاریخ زمینلرزههای ایران. [3] Permanent Housing [4] Qiang [5] Tudes [6] Katerina [7] Raster [8] Distance [9] Reclassify [10] تنها آثار برجایمانده از دوران پیش از زمینلرزههای مخرب کاشان، آبانبارها هستند که این مطلب خود بهتنهایی نشان از پایداری این ابنیه دربرابر زلزله دارد. در تجارب زلزلههای پیشین در نقاط مختلف ایران، آبانبارها و سایر ابنیة زیرزمینی، سالم یا با آسیب نسبتاً کمی پابرجا ماندهاند. برای اطلاعات بیشتر نک: مرتضوی مهدیآبادی، سید مصطفی و باقری، مژده، (1385)، تکنولوژی آبرسانی کویر: قنات و آبانبار، راه و ساختمان، شمارة 7، 18- 25. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- آمبرسیز، نیکلاس و ملویل، چارلز، (1371)، تاریخ زمینلرزههای ایران، ترجمه: ابوالحسن رده، انتشارات آگاه، چاپ اول، تهران، 674. 2- ابراهیمزاده، عیسی و کاشفیدوست، دیمن، (1393)، مدیریت بحران و مکانیابی بهینة پایگاههای اسکان موقت با استفاده از منطق فازی و مدل تحلیل شبکهای (مطالعة موردی: شهر پیرانشهر)، جغرافیا و مخاطرات محیطی، شمارة 12، دانشگاه فردوسی مشهد، 85- 104. 3- ابویی، رضا و دانایینیا، احمد، (1390)، نقش مشارکت مردمی در کاهش خسارات ناشی از زلزله در بافتهای تاریخی، مرمت و معماری ایران، شمارة 2، دانشگاه هنر اصفهان، 53-62. 4- احدنژاد روشتی، محسن، جلیلی، کریم و زلفی، علی، (1390)، مکانیابی بهینة محلهای اسکان موقت آسیبدیدگان ناشی از زلزله در مناطق شهری با استفاده از روشهای چندمعیاره و GIS (مطالعة موردی: شهر زنجان)، تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، دورة 11، شمارة 23، دانشگاه خوارزمی، 45- 61. 5- بوزرجمهری، خدیجه، جوانی، خدیجه و کاتبی، مجیدرضا، (1394)، مکانیابی بهینة پایگاه اسکان موقت در مدیریت بحران نواحی روستایی (نمونة مطالعاتی: بخش مرکزی شهرستان فاروج)، جغرافیا و مخاطرات محیطی، شمارة 16، دانشگاه فردوسی مشهد، 1- 19. 6- پیامراد، داوود و وفایینژاد، علیرضا، (1394)، کمک به مدیریت بحران زلزله با مکانیابی مراکز اسکان موقت با استفاده از یک سیستم حامی تصمیمگیری GIS مبنا (مطالعة موردی: منطقة 8 اصفهان)، علوم و فنون نقشهبرداری، دورة 5، شمارة 2، انجمن علمیمهندسی نقشهبرداری و ژئوماتیک ایران، 231- 246. 7- داداشپور، هاشم، خدابخش، حمیدرضا و رفیعیان، مجتبی، (1391)، تحلیل فضایی و مکانیابی مراکز اسکان موقت با استفاده از تلفیق فرایند تحلیل شبکهای ANP و سامانة اطلاعات جغرافیایی GIS، جغرافیا و مخاطرات محیطی، شمارة 1، دانشگاه فردوسی مشهد، 113- 131. 8- داداشپور، هاشم و خدابخش، حمیدرضا، (1392)، مکانیابی سایتهای اسکان موقت با استفاده از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی فازی FAHP (مطالعة موردی: منطقة تهران)، جغرافیا و برنامهریزی، سال 17، شمارة 46، دانشگاه تبریز، 67- 90. 9- دانایینیا، احمد و زاغیان، محمدعلی، (1396)، امکانسنجی اسکان موقت زلزلهزدگان ساکن در بافت تاریخی کاشان از طریق بهرهگیری از ظرفیت آبانبارها، پنجمین کنفرانس ملی پژوهشهای کاربردی در مهندسی عمران، معماری و مدیریت شهری، دانشگاه خواجهنصیر، تهران. 10- زبردست، اسفندیار و محمدی، عسل، (1384)، مکانیابی مراکز امدادرسانی در شرایط وقوع زلزله و روش ارزیابی چندمعیاری با استفاده از GIS، هنرهای زیبا، شمارة 21، دانشگاه تهران، 5- 16. 11- زنگیآبادی، علی، نسترن، مهین و مؤمنی، زیبا، (1395)، تحلیل جغرافیایی و مکانیابی مراکز اسکان موقت شهری در بحرانهای محیطی با استفاده از GIS (مطالعة موردی: منطقة 6 شهر اصفهان)، جغرافیا و برنامهریزی، سال 20، شمارة 56، دانشگاه تبریز، 149-169. 12- زنیان، بهاره، (1390)، برنامهریزی سکونتگاههای موقت در شهر تهران پس از وقوع زلزلة احتمالی (مورد مطالعاتی: منطقة 10 تهران، محلة بریانک- هفت چنار)، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: فلاحی، علیرضا، گروه پژوهشی بازسازی پس از سوانح، دانشکدة معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، تهران. 13- سرایی، محمدحسین، اشنویی، امیر و روستا، مجتبی، (1395)، ارزیابی شاخصهای تعلق مکانی ساکنان بافت قدیم شهر کاشان، جغرافیا و برنامهریزی محیطی، سال 27، شمارة 2، دانشگاه اصفهان، 17- 34. 14- سلطانی، زینب و المدرسی، سید علی، (1396)، تعیین مکان مناطق اسکان موقت و سایتهای امدادرسانی پس از زلزله در بافت تاریخی شهر یزد با استفاده از AHP، FUZZY LOGIC، FAHP و GIS، آمایش شهری - منطقهای، شمارة 22، دانشگاه سیستان و بلوچستان، 1-20. 15- عنبری، موسی، (1383)، بررسی عملکرد اجتماع سازمانی امداد و نجات کشور در مدیریت فاجعة بم، طرح پژوهشی مؤسسة آموزش عالی علمیکاربردی هلال ایران، جلد دوم: پیمایش (ارزیابی مردم)، جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران. 16- عنبری، موسی، (1393)، جامعهشناسی فاجعه؛ کندوکاوی علمی دربارة حوادث و سوانح در ایران، مؤسسة انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، تهران، 494. 17- قنبری، ابوالفضل، سالکی ملکی، محمدمهدی و قاسمی، معصومه، (1392)، مکانیابی بهینة پایگاههای اسکان موقت زلزلهزدگان با رویکرد فازی (مطالعة موردی: شهر تبریز)، امداد و نجات، سال 5، شمارة 2، مؤسسة آموزش عالی علمیکاربردی هلال ایران، 52- 69. 18- کلانتری، محسن، سرکارگر اردکانی، علی و المدرسی، سید علی، (1395)، مکانیابی اسکان موقت با استفاده از فازیسازی متغیرها و فرایند تحلیل سلسلهمراتبی در محیط GIS (موردشناسی: شهر میبد)، جغرافیا و آمایش شهری - منطقهای، شمارة 20، دانشگاه سیستان و بلوچستان، 223- 244. 19- گیوهچی، سعید، عطار، محمدامین، رشیدی، ابراهیم، حصاری، اصغر و نصبی، نسترن، (1392)، مکانیابی اسکان موقت پس از زلزله با استفاده از GIS و تکنیک AHP (منطقة شش شهر شیراز)، مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقهای، سال 5، شمارة 17، دانشگاه اصفهان، 101- 118. 20- گیوهچی، سعید و عطار، محمدامین، (1392)، کاربرد مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره در مکانیابی اسکان موقت پس از زلزله (مطالعة موردی: شهر شیراز)، مدیریت بحران، شمارة 2، دانشگاه مالکاشتر، 35- 43. 21- مرتضوی مهدیآبادی، سید مصطفی و باقری، مژده، (1385)، تکنولوژی آبرسانی کویر: قنات و آبانبار، راه و ساختمان، شمارة 7، تهران، 18- 25. 22- موحد، علی، امانپور، سعید و نادری، کاوه، (1390)، بازاریابی گردشگری شهری براساس برندیابی با مدل فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) (مطالعة موردی: شهر کرمانشاه)، برنامهریزی فضایی، سال 1، شمارة 3، دانشگاه اصفهان، 17- 36. 23- مهندسین مشاور باغ اندیشه، (1389)، طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسودة کاشان، طرح تفصیلی شهر کاشان، چاپ اول، 160. 24- مهندسین مشاور نقش جهان- پارس، (1389)، طرح توسعه و عمران (جامع) شهر کاشان، جلد 1، 2 و 3، سازمان مسکن و شهرسازی استان اصفهان، چاپ اول، 177، 149، 1499. 25- نظری، حمید، (1388)، شرح زمینشناسی و سازوکار گسلهای فعال پیرامون شهر کاشان، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی (پژوهشکدة سوانح طبیعی)، انتشارات مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، چاپ اول، تهران، 71. 26- نوجوان، مهدی، امیدوار، بابک و صالحی، اسماعیل، (1392)، مکانیابی اسکان موقت با استفاده از الگوریتم فازی (مطالعة موردی: منطقة یک شهرداری تهران)، مدیریت شهری، شمارة 31، سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور، 205 - 222. 27- نیرآبادی، هادی و کوهبانی، حمیدرضا، (1389)، مکانیابی اردوگاههای اسکان موقت بازماندگان زلزله با استفاده از AHP (مورد پژوهشی: شهر نیشابور)، همایش ژئوماتیک، سازمان نقشهبرداری کشور، تهران. 28- وارثی، حمیدرضا و رضایی، نعمتالله، (1391)، تحلیل فضایی و مکانیابی مراکز آموزشی (مقطع راهنمایی) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) (نمونة موردی: منطقة 3 شهر اصفهان)، برنامهریزی فضایی، سال 1، شمارة 4، دانشگاه اصفهان، 19- 38. 29- Altman, I, & Low, S. M. (Eds.), (1992). Place attachment, Plenum Press, Vol 12, New York and London, 314 p. 30- Katerina, R. ,Donevska, Pece V. ,Gorsevski, (2011). Regional non-hazardous landfill site selection by integeating fuzzy logic, AHP and geographic information systems, Environ Earth Sci, 67 (1), Pp 121- 131. 31- Qiang, Wu, Siyuan, Ye, Xiong, Wu, Pei Pei Chen, (2004), Risk assessment of earth fractures by constructing an intrinsic vulnerability map, a specific vulnerability map and a hazard map, using Yuci city, Shanxi, china as an example Environmental Geology, Vol 46, Pp 104-112. 32- Relph, E., (1976). Place and placelessness, Pion Limited, 1st edition (June 1, 1976), London, 156 p. 33- Saaty, Thomas, (1980). The Analytic Hierarchy Process, Mc.Graw-Hill Inc, Vol 24, Pp 112-142. 34- Sule Tudes, Nazan Duygu Yigiter, (2010). Preparation of land use planning model using GIS based on AHP,Case study Adana-Turkey, Bull Eng Geology Environment, Vol 69, Pp 235- 245. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,152 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 880 |