تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,677 |
تعداد مقالات | 13,685 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,763,731 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,554,048 |
ریختشناسی شخصیتهای حکایت علاءالدّین ابوشامات از هزار و یک شب بر مبنای الگوی «شاخص» و «وضعیت» | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
متن شناسی ادب فارسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 8، دوره 9، شماره 3 - شماره پیاپی 35، مهر 1396، صفحه 97-118 اصل مقاله (768.3 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/rpll.2017.22127 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمد رحیم خانی سامانی1؛ محمد حکیم آذر* 2؛ مظاهر نیکخواه3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امروزه بررسیهای ریختشناسی بخش درخور توجهی از پژوهشهای ادبیات داستانی را در معنای عام، به خود اختصاص داده است. عنصر شخصیت یکی از مهمترین عناصر در بررسی حکایتها و داستانهاست که در ریختشناسی، بیشتر بر کنش یا خویشکاری شخصیتها متمرکز شده است؛ بررسی ویژگیهای شخصیتها، در پژوهشهای مربوطبه شخصیتپردازی بررسی میشود. در این جستار، ریختشناسی شخصیتهای حکایت علاءالدّین ابوشامات از هزار و یک شب بر اساس الگویی ابداعی به نام «الگوی شاخص و وضعیت» بررسی میشود. این پژوهش ازنظر موضوع و روش با پژوهشهای ریختشناسی موجود، اندکی متفاوت است. گمان نگارنده بر آن است که شخصیتها نیز مانند خودِ داستانها و حکایتها میتوانند ریختشناسی شوند. به همین سبب تلاش میشود برپایة چند شاخص و تعدادی وضعیت ـ وضعیتها در هر شاخص ازنظر تعداد و مفهوم متفاوت هستند ـ یکی از حکایتهای هزار و یک شب با بهرهگیری از یک نظام شناسهگذاری ساده و کارآمد ریختشناسی شود. بدیهی است نتایج این روش که در قالب رسالة دکتری پژوهشگر در حجمی گستردهتر و فراگیرتر، نمونة همة شخصیتهای هزار و یک شب، تهیه و تنظیم شده است، کارآمدی آن را معرفی خواهد کرد. باتوجهبه روش استقرایی تام این الگو در بررسی شخصیتهای هر حکایت و بهرهگیری از نظام شناسهگذاری دقیق در شناخت آنها و تجزیه و تحلیل دادههای رقمی، میتوان گفت برپایة این طرح، شکلها و ویژگیهای مشترک و معیّن در شخصیتهای این اثر و نیز آثار مشابه شناخته میشود. شخصیتها، باتوجهبه وضعیتهایی که برای هر شاخص تعریف شده است، در شاخصهای متعددی مانند نام، بوم، نوع، جنس، سن، طبقه، کُنش، باور، خُلق، فرجام، با یکدیگر ارتباط معناداری دارند و همچنین از شکلها و ویژگیهای محدود و مشخصی پیروی میکنند؛ "الگوی شاخص و وضعیت" میکوشد آنها را کشف کند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ریختشناسی؛ هزار و یک شب؛ علاءالدّین ابوشامات؛ شاخص؛ وضعیت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1ـ مقدمه ریختشناسی (Morphology) یکی از روشهای نقد ساختاری است که الگوها و روشهای آن با پژوهشهای ولادیمیر پراپ (Vladimir Propp: 1895-1970)، فولکلورشناس و فرمالیست مشهور روسی نهادینه شد. پراپ هنگام بررسی قصههای پریان1 به این نتیجه رسید که دستهبندیهای موضوعی قصّههای عامیانه در فهرست «آرنه ـ تامپسون»،2 روش مناسبی برای طبقهبندی آنها نیست. به همین سبب کوشید تا روشی ایجاد کند تا برپایة آن با کشف روابط و قواعد محدودی که شاید بر همة قصّهها حکمفرماست، بتواند آنها را بررسی و طبقهبندی کند. همین موضوع، به ارائة نظریة او دربارة شناخت و دستهبندی قصّهها بر مبنای ویژگیهای صوری آنها انجامید. پراپ در توضیح کلیات طرح خود مینویسد: «ما اجزای سازای قصّههای پریان را به روشهای خاصی جدا میکنیم و سپس به مقایسة قصّهها برحسب سازههای آنها میپردازیم. نتیجة این کار، ریختشناسی قصّههای پریان خواهد بود؛ یعنی توصیف قصّهها برپایة اجزای سازای آنها و همبستگی این سازهها با یکدیگر و با کلّ قصّه» (پراپ، 1368: 49). امروزه بسیاری از پژوهشگران، با استفاده از الگوهای موجود، بررسیهای ریختشناسی را دربارة ساختارها و ریختارهای قصّهها و افسانههای عامیانة ملل گسترش دادند و نتایج ارزشمندی نیز به دست آوردند؛ روش پراپ و پژوهشگران پس از او، چنانکه در پینوشت مقاله اشاره شده است، حتی در بررسی قصّههای منظوم و منثور ادبی نیز استفاده شد. در این مقاله، ریختشناسی قصّهها یا افسانهها منظور نیست؛ بلکه نمونهای از ریختشناسی شخصیتهای قصّهها و افسانهها ارائه میشود. بیان این نکته ضروری است که تجزیه و تحلیل دادهها، زمانی به ریختشناسی شخصیتهای هزار و یک شب میانجامد که دادههای مربوطبه همة شخصیتهای این اثر تجزیه و تحلیل و با یکدیگر مقایسه شود. 1ـ2 پیشینة پژوهش برپایة دریافت و جستجوی نگارنده، بیشتر پژوهشهای ریختشناسانه در حوزة قصّهها و داستانها و افسانهها در ایران، نخست ویژة ریختشناسی قصّهها و داستانهاست و دیگر آنکه تعداد بسیاری از آنها برپایة روشهای ساختاری ولادیمیر پراپ، زبانشناس و محقق فرمالیست روس، است. تعداد اندکی نیز به تفسیر و تبیین روشهای سادهترشدة پژوهشگرانی مانند رولان بارت (Roland Barthes: 1915-1980)، کلود برمون (Claude Bremond: 1929)، تزوتان تودوروف (Tzvetan Todorov: 1939)، آلژیرداس ژ. گرهماس (Algirdas J. Griemas:1917-1992) وابسته است. از میان پژوهشهای حوزة ریختشناسی متون روایی و نیز شخصیتشناسی هزار و یک شب در سالهای اخیر در ایران، به دو گروه زیر میتوان اشاره کرد: 1ـ2ـ1 پژوهشهای حوزة ریختشناسی
1ـ2ـ2 پژوهشهای حوزة ریختشناسی و شخصیتشناسی در هزار و یک شب
با نگاهی به عنوان و محتوای این پژوهشها، بیان چند نکته ضروری است:
2ـ اصول و ویژگیهای کلی ریختشناسی شخصیتها بر اساس الگوی «شاخص» و «وضعیت» اصل این پژوهش رسالة دکتری نگارنده، با عنوان ریختشناسی شخصیتهای هزار و یک شب بر اساس الگوی شاخص و وضعیت است (ر.ک: رحیمخانی سامانی، 1395). این گفتار بر الگو و روش آن مبتنی است و میکوشد تا برای ریختشناسی شخصیت، الگویی ارائه کند که مبنای آن بر توصیف دقیق و استقرای تام شخصیتها باشد. الگوی شاخص و وضعیت یک روش استقرایی تام در بررسی شخصیتهاست. این الگو برای یک شخصیت، تعدادی ویژگی در جایگاه «شاخص» تعیین میکند و سپس برای هر شاخص، حالتها یا درجاتی در نقش «وضعیت» در نظر گرفته میشود که بر اساس آنها، کار ریختشناسی شخصیتها انجام میگردد. رویکرد این الگو ازنظر ماهیّتی، به نگاه ساختارگرایانی مثل پراپ و گریماس نزدیک است؛ اما طرح و الگوی استفادهشده، با الگوها و روشهای آنان تفاوت آشکاری دارد که در بخش بعد توضیح داده میشود. در این پژوهش بنیاد و کلیات بر اصول ساختاری مبتنی است و نگارنده با بیان شاخصهایی که بیان خواهد شد، کار ریختشناسی همة شخصیتهای هزار و یک شب را انجام داده است. نویسنده امیدوار است پژوهشگران ارجمند، توجه ویژهای به این شاخصها و روش بهکاررفته داشته باشند تا ساختارهای حاکم بر شخصیتهای حوزة عام ادبیات داستانی با نگاهی دیگر و نو شناخته شود. نگارنده در ریختشناسی شخصیتهای هزار و یک شب که حکایت «علاءالدّین ابوشامات» نمونهای از آن است، پیش از هر چیز، به چند رویکرد (Approach) مهم توجه داشته است: - در ریختشناسی شخصیتهای هزار و یک شب، همة شخصیتهای این کتاب برپایة شاخصها و وضعیتهای اشارهشده، بررسی شوند. - سعی بر این بوده است که ارتباطهای میان شاخصها و وضعیتهای اشخاص در همة داستانها تاحدّ ممکن بررسی شوند. - با ترسیم ارتباطهای میان شاخصها و وضعیتها، شناخت شکل کلّی و ریختشناسی شخصیتها انجام شود. - روش استفادهشده در این پژوهش بسیار ساده و دریافتنی باشد. - این روش، کاربردی و تعمیمپذیر گردد و حتی در حوزههای دیگر ادبی نیز استفاده شود. - این روش اصلاحپذیر و ارتقاپذیر باشد و بتوان آن را گسترش داد. - شناسهگذاریهای این روش با بهرهگیری از تجزیه و تحلیلهای رقمی، بهآسانی بتواند رمزگشایی شود و به شباهتها و تفاوتها و یا ویژگیهای خاص در ریختشناسی شخصیتها اشاره کند. - در روش شناسهگذاری پراپ، در کار نوشتن پژوهشهای ریختشناسی، در کنار حروف الفبای انگلیسی، از حروف یونانی و اعداد و برخی علایم دیگر استفاده شده است. این روش کاربر را در هنگام نوشتن دچار مشکل میکند؛ برخلاف روش پراپ، در این روش ـ که البته شاید حُسن بسیار درخور توجهی نباشد ـ همة شناسهها را بهآسانی با استفاده از صفحه کلید رایانه میتوان نوشت3 (پینوشت مقاله حتماً مشاهده شود). در ادامة مقاله، کلیات «الگوی شاخص و وضعیت» در ریختشناسی شخصیتهای هزار و یک شب معرفی میشود و سپس شیوة شناسهگذاری داستانها و شخصیّتهای آن تبیین میگردد. در بخش بعدی، محدودة حکایت علاءالدّین ابوشامات در چاپها و ترجمههای معروف فارسی و عربی و انگلیسی هزار و یک شب بررسی میشود و این حکایتِ تقریباً بلند خلاصه میگردد. پس از آن یازده گزارش ریختشناسی شخصیتهای آن داستان ارائه میشود و سرانجام بهطور کوتاه یکنمونه از آن گزارشها تجزیه و تحلیل میگردد.
3ـ آشنایی با الگوی شاخص و وضعیت در ریختشناسی شخصیتهای هزار و یک شب نگارنده در ریختشناسی شخصیتهای هزار و یک شب، باتوجهبه رویکردهای اشارهشده، در طول چند سال مطالعة پیوسته و با تمرکز بر شناخت شخصیتهای این کتاب4 یازده شاخص (Indicator) در الگوی ریختشناسی خود استخراج کرد. این شاخصها برای آسانی، هنگام تجزیه و تحلیلهای رقومی (Digital) و استخراج نتایج ساختاریِ لازم، در چند وضعیتِ (Status) تعریفشده قرار میگیرند که هر دو، شاخصها و وضعیتها، بهسادگی میتوانند افزایش یابند. خلاصة شاخصهای یازدهگانة نگارنده در روش ریختشناسی شخصیتهای هزار و یک شب و وضعیتهای هر شاخص در کنار شناسههای استفادهشده اینگونه است:
- تذکر 1: در همة شاخصهای این نظام، هر شاخص فقط میتواند یک وضعیت داشته باشد. - تذکر 2: باتوجهبه ویژگی خاص کُنشمندی، در شاخص «کُنششناسی با شناسة H»، شخصیتها بیش از یک وضعیت نیز میتوانند داشته باشند. - تذکر 3: توضیح کامل هریک از شاخصها در رسالة دکتری نگارنده، به شکل گستردهای آمده است (ر.ک: رحیمخانی سامانی، 1395: 75-77). نگارنده برای استفادة آسان از نظام شناسهگذاری خود در بررسی شخصیتها، از کمترین تعداد شناسه استفاده کرده است؛ بهگونهایکه برای نمایش شاخصها، از یازده حرف الفبای انگلیسی (A تا N) برای شناسة شاخصها و از اعداد برای شناسة وضعیتها و نیز شمارة جلدها و حکایتهای هزار و یک شب بهره برده است.
4ـ شیوة شناسهگذاری حکایتها و شخصیتها نگارنده در طبقهبندی حکایتها و شخصیتهای این کتاب، از روشهای معمول پرهیز کرده است. در روشهای معمولی به جداسازی داستانها برپایة عنوانهای حکایتها و نیز اسامی شخصیتها بسنده میشود و درحقیقت این موضوع یکی از مشکلات پژوهش در این کتاب است؛ به همین سبب در این جستار سعی شد برای بررسی دقیق، همة داستانهای اصلی و فرعی هزار و یک شب شناسهگذاری (Coding) شود. در این روش، عدد 1001 شناسة (Code) مشترک همة قصّهها در نظر گرفته شد و پس از گذاردن یک علامت خط فاصله (dash)، اعداد 1 تا 8 برای شناسة قصّههای اصلی هریک از مجلّدات هشتگانة این کتاب تعیین گردید؛ اگر آن داستان حکایتهای فرعی نیز داشته باشد، پس از اعداد 1 تا 8، باتوجهبه تعداد حکایتهای فرعی، از اعداد دیگری استفاده میشود. بدیهی است اگر یک حکایت فرعی، شامل یک یا چند حکایت فرعیتر نیز باشد، پس از هر عدد و با استفاده از خط تیره، این جداسازی ادامه مییابد. برای مثال شناسة «1001-4-1»، یعنی نخستین حکایت اصلی از جلد چهارم هزار و یک شب که شناسة حکایت «علاءالدّین ابوشامات» است و یا شناسة «1001-3-11-1»، مربوط به حکایت فرعیتر «نعمت و نعم» از حکایت اصلی «ملک اَمجد و ملک اسعد» «1001-3-11» است. پس از شناسهگذاری همة حکایتهای اصلی و فرعی هزار و یک شب، برای بررسی دقیق هر شخصیت، از نشانة ممیّز (/) (auditor) برای جداکردن نمایة ویژة هر شخصیت از نمایة خاص هر قصّه و نیز جداکردن وضعیتها در شاخص «کُنششناسی: H» استفاده شد؛ برای سهولت جداکردن نمایة خاص هر شخصیت از شاخصهای ریختشناسی آن نیز از علامت دو نقطه (:) (colon) بهره برده شد؛ برای مثال، شناسة «1001-4-1/1»، مربوطبه شمسالدّین، نخستین شخصیّت حکایت «علاءالدّین ابوشامات» است. در هر داستان از تعدادی شخصیت فقط درحدّ نام و نشان یاد میشود؛ به همین سبب مهمترین ملاک بررسی شخصیتها، کُنشمندی (functionality) آنان در نظر گرفته شد7 و از بررسی شخصیتهای بیکُنش در داستان پرهیز شد.8 در این روش شناسهگذاری، شاخصها و وضعیتها و نیز شمارة جلدها و حکایتها، با نشانة خط فاصله (-) (dash) از هم جدا میشوند؛ برای مثال شناسهگذاری ریختشناسی شخصیت همسر شمسالدین (1001-4-1/2) در قصّة «علاءالدّین ابوشامات» (1001-4-1) اینگونه است:
با مراجعه به جدول شمارة 1 و 2، تفسیر ریختشناسی این شخصیت چنین است:
A5: بدون نام است. B6: زادبوم او مصر است. C3: دربارة شمایلش هیچ توضیحی داده نشده است. D1: ازنظر نوع، انسان است. E1: مؤنّث است. F6: داستان چند دورة زندگی او را در بر دارد. G4: جزو طبقة تاجران و بازرگانان است. H1/4/6/8: کُنشهای او شامل بسترسازی، یاریگری، غفلت و فرمانبری است. K3: خودش به باورهایش اشاره میکند. M3: خُلق پسندیده و ناپسندیده دارد. N1: در پایان قصّه فرجامش خیر میشود.
5ـ حکایت علاءالدّین ابوشامات در چاپها و ترجمههای هزار و یک شب یکی از نکات مهم دربارة هزار و یک شب، تفاوت ترتیب و نیز شروع و پایان روایتهای شبانة قصّهها و حکایتها در نسخهها و ترجمههای مختلف این کتاب است، بهگونهایکه گاه تطابق دقیقی در این روایتها نمیتوان دید. حکایت علاءالدّین ابوشامات نیز از این موضوع جدا نیست. این حکایت9 در ترجمة فارسی عبداللطیف طسوجی در شبهای 248 تا 269 یعنی در 22 شب (هزار و یک شب، 1328: 214-231)10 و در ترجمة فارسی مرتضی مرعشیپور از نسخة عربی معروف به بولاق، در بین شبهای 249 تا 270 و در همان 22 شب (هزار و یک شب، 1390، ج 4: 953- 1022) روایت میشود.11 این قصه در ترجمة موضوعی ابراهیم اقلیدی در مجلّد جداگانهای به نام هزار و یک شب: عاشقانههای مصری: علاءالدین ابوالشامات و داستانهای دیگر بر اساس نسخههای عربی منتشر شده است (1387: 1- 78). در چاپ عربی کلکته ویراستة ویلیام اچ. مکناتن»12 که از نخستین چاپهای هزار و یک شب به زبان عربی است، این حکایت13 در شبهای 249 تا 270 و در 21 شب (الف لیلة و لیلة، 1839: الربع الثّانی: 64- 125) روایت میشود؛ در متن عربی سعید علی الخصوصی، بین شبهای 286 تا 313 و در 28 شب (الف لیلة و لیلة،1280ق. المجلّد الثّانی: 147- 181)،14 در نسخة کشیش آنطونه صالحانی الیسوعی در شبهای 249 تا 270 و در 22 شب (الف لیلة و لیلة، 1928،15 الکتاب الثانی: 172 ـ 319)16 و در نسخة محمد الاسکندرانی در جایگاه یکی از آخرین نسخههای عربی، در شبهای 249 تا 269 و در 21 شب روایت میگردد (الف لیلة و لیلة، 2011، الجزء الثانی: 79 ـ 107).17 از میان ترجمههای انگلیسی هزار و یک شب، این حکایت در ترجمة چهار جلدی ادوارد ویلیام لین (Edward William Lane: 1801-1867)، در شبهای 249 تا 269 یعنی در 21 شب (Lane, 1906, V.ii: P. 175-233)،18 در ترجمة نه جلدی جان پِین (John Payne: 1842-1916) بین شبهای 249 تا 270 یعنی در 22 شب (Payne, 1901, V.iii: P. 251-316)19 و در ترجمة ده جلدی ریچارد فرانسیس بورتون، (Richard Francis Burton: 1821-1890) ضمن شبهای 250 تا 269 در 20 شب روایت میشود (Burton, 1885, V. iv: P. 29-93).20 اساس کار در ریختشناسی شخصیتهای هزار و یک شب و در این مقاله، برپایة ترجمة فارسی مرتضی مرعشیپور است. این متن یکی از آخرین ترجمههای فارسی موجود است که بر نسخة معروف به بولاق (Bulaq/ Bulak) مبتنی است و در 8 کتاب و چهار مجلّد منتشر شده است. حکایت علاءالدّین ابوالشّامات، درمجموع 57 شخصیت دارد. مطابق روش شناسهگذاری اشارهشده، نام و شناسة همة شخصیتهای این داستان در جدول شمارة 1 مشاهده میشود.
6ـ خلاصة حکایت علاءالدّین ابوشامات علاءالدّین ابوشامات تنها پسر شمسالدین، رئیس گمرک مصر، است. وی برای حفاظت فرزندش از بلاهای روزگار، او را تا نوجوانی در زیرزمین خانه میپرود؛ اما دست روزگار و شرارت فردی نظرباز و فاسد به نام محمود بلخی فرزند را به سفر تجاری بغداد مشتاق میکند. محمود بلخی مجوس معرفی میشود و در سر هوس کامگیری از علاءالدین دارد. او نیز با کاروان خود، همپای کاروان علاءالدّین به ریاست کمالالدّین عکام، از معتمدان شمسالدیّن، حرکت میکند. علاءالدّین وقتی نیّت شوم محمود بلخی را درمییابد، راه خود را از کاروان او جدا میکند و کاروانش به دست راهزنانی به ریاست عجلان ابوناب غارت میشود و جز او، همة اهل کاروان به قتل میرسند. با اصرار محمود بلخی، بار دیگر علاءالدّین به او برمیخورد و اینبار برای همیشه از این تاجر فاسد، دوری میکند. ازقضا با مردی ملاقات میکند که برادرزادة او، دخترش زُبیدة عودیه را سهطلاقه کرده است. مرد که در جستوجوی مُحلّلی برای آنان است، علاءالدّین را در مقابل مبلغی بسیار ترغیب میکند تا یک شب در نقش مُحلّل، دخترش را به همسری برگزیند و فردا طلاق دهد. علاءالدّین و زبیده به سخنچینی پیرزنی بندانداز، گمان میکردند دیگری جُذام دارد؛ اما وقتی از سلامتی و زیبایی یکدیگر باخبر میشوند، تصمیم میگیرند قاضی و شهود را تطمیع کنند و از آنان چند روزی فرصت گیرند. قاضی نیز به آنان ده روز مهلت میدهد و در این مدت، هارونالرّشید، جعفر برمکی، مسرور و ابونواس بن هانی شاعر دربار که خود را در لباس درویشان به خانة آنان رساندهاند، او را یاری میکنند تا افزونبر پرداخت بدهیها، کاروان از دسترفتهاش را نیز بازیابد. وقتی علاءالدّین خلیفه را میشناسد و لطفش را درمییابد، از توجه او بهرهمند میشود و هر روز بر مقامش نزد هارونالرّشید افزوده میگردد تا اینکه ناگهان زبیده میمیرد و خلیفه از طریق جعفر برمکی، کنیزی به نام یاسمین را برایش میخرد؛ بیخبر از آنکه زن امیر خالد والی بغداد نیز در طلب آن کنیز است و برای به دستآوردن او، دست به دامن یکی از دزدان بغداد به نام احمد قاقم شده است که در ادامه خلیفه او را به اصرار همین والی آزاد میکند. احمد قاقم به قصر خلیفه دستبرد میزند و اجناس گرانبهایی را به غارت میبرد که در میانشان چراغ جواهرنشانی نیز قرار دارد. او با یک نقشة حسابشده، علاءالدّین را دزد اموال خلیفه معرفی میکند و چراغ جواهرنشان را خود برمیدارد. یاسمین که از شوهرش باردار است، در مقام کنیز به خانة والی برده میشود. وقتی یکی از عیّاران بغداد به نام احمد دَنِف خبر اعدام علاءالدّین را میشنود، به پاس حرمت علاءالدّین و سابقة ارادت او، با کمک چند نفر از عیّاران، با دارزدن یکی از زندانیان محکوم به مرگ بهجای علاءالدّین، او را نجات میدهد؛ وی او را به بندر اسکندریه میبرد و برایش مغازة سمساری میخرد و خود به بغداد بازمیگردد. علاءالدّین از یاسمین صاحب فرزندی به نام اصلان میشود. مادر برای حفظ فرزند مجبور میشود به درخواست والی بغداد، او را فرزند والی معرفی کند و فرزند نیز با همین اندیشه بزرگ میشود و هنرهای لازم را میآموزد. شبی والی و احمد قاقم مست میکنند و در آن شب چراغ جواهرنشان نیز با آنان است. اصلان از زبان احمد، حقیقت ماجرای دزدی از قصر خلیفه و اعدام علاءالدّین را میشنود. همان شب از طریق احمد دَنِف که اصلان را بسیار شبیه به علاءالدّین دیده است، همچنین با اعتراف مادر، حقیقت ماجرا را درمییابد و تصمیم میگیرد تا به کمک احمد دَنِف، بیگناهی پدرش را ثابت کند و انتقام او را از احمد قاقم بگیرد. از سوی دیگر علاءالدّین از میان اجناس سمساری، گوهر گرانبهایی را به ناخدایی از اهالی جِنُوای ایتالیا میفروشد. او برای گرفتن وجه آن، به کشتی ناخدا میرود و سپس با نوشیدن شربتی بیهوش میگردد. در یک نقشة از پیش طراحیشده، به شهر جِنُوا میرود و به کمک حُسن مریم، دختر حاکم شهر جِنُوا، از مرگ نجات مییابد. او به مدّت 17 سال در کلیسا خدمت میکند و از طریق همان دختر که نقشة آمدن علاءالدّین به جنُوا و نیز سالها قبل، نقشة نجات زبیدة عودیه از مرگ را کشیده است، لطف بزرگ آن دختر مسلمانشده در حقّ او و زبیده را درمییابد. سرانجام علاءالدّین با آن دختر ازدواج میکند و با جادوی او و به کمک همان گوهر، با تختی جادویی به اسکندریه میرود. درآنجا همراه با احمد دَنِف که برای بردن او به بغداد، وارد اسکندریه شده است، ابتدا به مصر و سپس با پدر و مادرش به بغداد میرود. خلیفه به واسطة احمد دَنِف اصل ماجرا را دریافته و از زندهبودن علاءالدین آگاه شده است. علاءالدّین نیز از طریق خلیفه احمد قاقم را میکشد و فرزندش اصلان نیز در مقام رئیس گمرک بغداد معرفی میشود و همه با هم بهخوشی روزگار میگذرانند.
7ـ ریختشناسی شخصیتهای حکایت علاءالدّین ابوشامات بر مبنای الگوی شاخص و وضعیت با بررسی دادههای حاصل از مطالعة شاخصها و وضعیتهای اشخاص حکایت علاءالدّین ابوشامات، گزارش شناسهگذاری ریختشناسانة همة شخصیتهای این داستان در ادامه بیان شده است. خوانندگان محترم میتوانند با مراجعه به جدولهای شمارة 1 و2، ضمن یافتن نام و شناسة هر شخصیّت، شاخصها و وضعیتهای آنان را مطابق مثالی که در بخش قبل ارائه شد، تفسیر کنند.
8ـ گزارشهای نمونهاز دادههای الگوی شاخص و وضعیت باتوجهبه دادههای بخش پیش، از جنبههای گوناگونی مانند بسامد (Frequency) شاخصها و وضعیتها را میتوان بررسی و گزارشگیری کرد؛ همچنین بسامدهای بالا یا پایین و نیز برهمخوردن تعادل (Balance) هریک از شاخصها و وضعیتهای هر شخصیت را بلافاصله دریافت. در ادامه، همة گزارشهای بسامدی شاخصهای یازدهگانة این حکایت بر اساس الگوی شاخص و وضعیت ارائه میگردد و برای نمونه فقط به توصیف کوتاه «گزارش شاخص «A» یعنی نامشناسی پرداخته میشود. 8ـ1 گزارش شاخص «A»: نامشناسی A1: 1001-4-1/1, 1001-4-1/26, 1001-4-1/33. (3=5.26%). A2: 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/38, 1001-4-1/48. (4=7.01%). A3: 1001-4-1/6, 1001-4-1/8, 1001-4-1/15, 1001-4-1/18, 1001-4-1/22, 1001-4-1/27, 1001-4-1/35, 1001-4-1/40, 1001-4-1/42, 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/51. (13=22.8%). A4: 1001-4-1/3, 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/7, 1001-4-1/9, 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/13, 1001-4-1/4, 1001-4-1/17, 1001-4-1/23, 1001-4-1/25, 1001-4-1/53. (13=22.8%). A5: 1001-4-1/2, 1001-4-1/12, 1001-4-1/16, 1001-4-1/19, 1001-4-1/20,1001-4-1/21, 1001-4-1/24, 1001-4-1/30, 1001-4-1/31, 1001-4-1/32, 1001-4-1/34, 1001-4-1/36, 1001-4-1/37, 1001-4-1/39, 1001-4-1/41, 1001-4-1/45, 1001-4-1/46, 1001-4-1/47, 1001-4-1/49, 1001-4-1/50, 1001-4-1/52, 1001-4-1/54, 1001-4-1/55, 1001-4-1/56. (24=42.1%). - Max: A5 (24=42.1%). - Min: A1 (3=5.26%). 8ـ1ـ1 توصیف مختصر گزارش شاخص «A»: نامشناسی - در جایگاه کاربرد بیشینه، 24 نفر (42.1%) از شخصیتهای حکایت علاءالدّین ابوشامات، بدون نام هستند و با توضیحاتی مانند پدر، مادر، پسرعمو، یهودی، رافضی و... معرفی شدهاند. - در جایگاه کاربرد کمینه، سه نفر (5.26%) از شخصیتهای این حکایت، افزونبر نام، به القاب آنان نیز اشاره شده است. - میان اهمیت کُنشهای اشخاص و بهرهگیری از نام یا القاب و عناوین، رابطة معناداری وجود دارد؛ با این توضیح که هرچه این کُنشها کمتر باشد، استفاده از اسم یا لقب نیز کاهش مییابد. - گاه شخصیتهایی در یک حکایت وجود دارد که کُنش بسیاری ندارند؛ اما از آنها با نام و لقب یاد میشود. برای نمونه به شیخالعرب عجلان ابوناب (1001-4-1/18)، علی زیبق مصری (1001-4-1/44)، حسن شومان (1001-4-1/43) میتوان اشاره کرد. به نظر میرسد بهرهگیری از نام چنین شخصیتهایی با داخلکردن برخی اشخاص در اصل داستانها رابطة معناداری دارد که قصّهپردازان با افزودن آنها ضمن افزایش حجم و کشش قصّه، باورپذیری آن را نیز افزایش دادهاند. - در این حکایت حضور دو شخصیت با عنوان «دو نفر یهودی» (1001-4-1/45) و کشتهشدن بیعلت آنان به دست احمد دَنِف، هنگامیکه علاءالدّین را از مجازات دار نجات داده است و میخواهد او را از بغداد خارج کند، جزو صحنههای اضافی به نظر میرسد؛ همچنین گمان مظلومنمایی غیرمستقیم یهودیان در جوامع اسلامی و احساس انزجار عمومی مردم را نسبتبه یهودیان افزایش میدهد. بیسبب نیست که برخی مانند ویکتور شوون (Victor Chauvin) معتقدند بسیاری از داستانهای مصری مانند علاءالدِن ابوشامات را شاید یکی از نویسندگان یهودی یا یکی از یهودیان نومسلمان نوشته باشد (ستّاری، 1368: 80-81). - میان شهرت و طبقة اجتماعی افراد و استفاده از نام و یا لقب آنان، رابطة معناداری وجود دارد. با این توضیح که هرچه طبقة اجتماعی افراد افزایش مییابد، از نام، لقب یا نام و لقب، بیشتر استفاده میشود. - گاه برای ایجاد حس انزجار در میان خوانندگان و شنوندگان، از اسمهایی استفاده میشود که گوشنواز نیستند. نمونة چنین کاربردی حبظلم بظاظة (1001-4-1/37) فرزند کریهالمنظر امیر خالد والی بغداد است که نامش خالی از کراهت در سمع نیست. - وجود اشخاص و اسامی غیرعربی مانند جعفر برمکی (1001-4-1/27)، ابونواس بن هانی (1001-4-1/29)، یاسمین (1001-4-1/38)، اصلان (1001-4-1/48)، حُسنِ مریم (1001-4-1/51) و... در این حکایت، نشانگر درآمیختن فرهنگهای ایرانی، عربی، فرنگی، ترکی در فضایی است که این داستانها در آن نوشته شده است و بعید هم نیست که از پیوند اشخاص حکایتهای مختلف با همدیگر، حکایتی مانند علاءالدّین ابوشامات، تدوین شده باشد. - به نظر میرسد داستانهایی مانند حکایت علاءالدّین ابوشامات با شخصیتهای بسیار، مخلوطی از چند داستان باشد که قصّهپردازان بنابر دلایلی مثل شباهت اسمی شخصیتها، آنها را در یکدیگر ادغام کرده باشند. 8ـ2 گزارش شاخص «B»: زادبومشناسی B1: - B2: - B3: 1001-4-1/15, 1001-4-1/27, 1001-4-1/29. (3=5.26%). B4: 1001-4-1/18, 1001-4-1/19, 1001-4-1/20, 1001-4-1/21, 1001-4-1/22, 1001-4-1/23, 1001-4-1/24, 1001-4-1/25, 1001-4-1/26, 1001-4-1/28, 1001-4-1/33, 1001-4-1/34, 1001-4-1/35, 1001-4-1/36, 1001-4-1/37, 1001-4-1/38, 1001-4-1/39, 1001-4-1/40, 1001-4-1/41, 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/45, 1001-4-1/46, 1001-4-1/47, 1001-4-1/48, 1001-4-1/49. (26=45.61%). B5: - B6: 1001-4-1/1, 1001-4-1/2, 1001-4-1/3, 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/6, 1001-4-1/7, 1001-4-1/8, 1001-4-1/9, 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/12, 1001-4-1/13, 1001-4-1/14, 1001-4-1/16, 1001-4-1/17, 1001-4-1/44. (17=29.82%). B7: 1001-4-1/50, 1001-4-1/51, 1001-4-1/50, 1001-4-1/52, 1001-4-1/53, 1001-4-1/54, 1001-4-1/55, 1001-4-1/56. (7=12.28%). B8: 1001-4-1/30. (1=1.75%). B9: 1001-4-1/31, 1001-4-1/32, 1001-4-1/57. (3=5.26%). - Max: B3 (26= 45.61%). - Min: B8 (1=1.75%). 8ـ3 گزارش شاخص «C»: شمایلشناسی C1: 1001-4-1/8, 1001-4-1/22, 1001-4-1/30, 1001-4-1/33, 1001-4-1/38, 1001-4-1/48, 1001-4-1/51. (7=12.28%). C2: 1001-4-1/37. (1=1.75%). C3: 1001-4-1/57. (1=1.75%). C4: 1001-4-1/1, 1001-4-1/2, 1001-4-1/3, 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/6, 1001-4-1/7, 1001-4-1/9, 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/12, 1001-4-1/13, 1001-4-1/14, 1001-4-1/15, 1001-4-1/16, 1001-4-1/17, 1001-4-1/18, 1001-4-1/19, 1001-4-1/20, 1001-4-1/21, 1001-4-1/23, 1001-4-1/24, 1001-4-1/25, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/31, 1001-4-1/32, 1001-4-1/34, 1001-4-1/35, 1001-4-1/36, 1001-4-1/37, 1001-4-1/39, 1001-4-1/40, 1001-4-1/41, 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/45, 1001-4-1/46, 1001-4-1/47, 1001-4-1/49, 1001-4-1/50, 1001-4-1/52, 1001-4-1/53, 1001-4-1/54, 1001-4-1/55, 1001-4-1/56, 1001-4-1/57. (48=84.21%). - Max: C4 (48=84.21.%). - Min: C2, C2 (1=1.75%). 8ـ4 گزارش شاخص «D»: نوعشناسی D1: 1001-4-1/1, 1001-4-1/2, 1001-4-1/3, 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/6, 1001-4-1/7, 1001-4-1/8, 1001-4-1/9, 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/12, 1001-4-1/13, 1001-4-1/14, 1001-4-1/15, 1001-4-1/16, 1001-4-1/17, 1001-4-1/18, 1001-4-1/19, 1001-4-1/20, 1001-4-1/21, 1001-4-1/22, 1001-4-1/23, 1001-4-1/24, 1001-4-1/25, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/30, 1001-4-1/33, 1001-4-1/34, 1001-4-1/35, 1001-4-1/36, 1001-4-1/37, 1001-4-1/38, 1001-4-1/39, 1001-4-1/40, 1001-4-1/41, 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/45, 1001-4-1/46, 1001-4-1/47, 1001-4-1/48, 1001-4-1/49, 1001-4-1/50, 1001-4-1/51, 1001-4-1/52, 1001-4-1/53: 1001-4-1/54, 1001-4-1/55, 1001-4-1/56. (54=94.73%). D2: - D3: 1001-4-1/31, 1001-4-1/32. (2=3.5%). D4: 1001-4-1/57. (1=1.75%). - Max: D1 (54=94.73%). - Min: D4 (1=1.75%). 8ـ5 گزارش شاخص «E»: جنسشناسی E1: 1001-4-1/2, 1001-4-1/3, 1001-4-1/7, 1001-4-1/9, 1001-4-1/11, 1001-4-1/12 , 1001-4-1/22, 1001-4-1/24, 1001-4-1/31, 1001-4-1/33, 1001-4-1/36, 1001-4-1/38, 1001-4-1/39, 1001-4-1/47, 1001-4-1/51, 1001-4-1/54, 1001-4-1/55. (17=29.82%). E2: 1001-4-1/1, 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/6, 1001-4-1/8, 1001-4-1/10, 1001-4-1/13, 1001-4-1/14, 1001-4-1/15, 1001-4-1/16, 1001-4-1/17, 1001-4-1/18, 1001-4-1/19, 1001-4-1/20, 1001-4-1/21, 1001-4-1/23, 1001-4-1/25, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/30, 1001-4-1/32, 1001-4-1/34, 1001-4-1/35, 1001-4-1/37, 1001-4-1/40, 1001-4-1/41, 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/45, 1001-4-1/46, 1001-4-1/48, 1001-4-1/49, 1001-4-1/50, 1001-4-1/52, 1001-4-1/53, 1001-4-1/56. (39=68.42%). E3: 1001-4-1/57. (1=1.75%). - Max: E2 (39=68.42%). - Min: E3 (1=1.75%). 8ـ6 گزارش شاخص «F»: سنشناسی F1: - F2: 1001-4-1/16. (1=1.75%). F3: 1001-4-1/21, 1001-4-1/33, 1001-4-1/37. (3=5.26%). F4: 1001-4-1/9. (1=1.75%). F5: 1001-4-1/6, 1001-4-1/15, 1001-4-1/24, 1001-4-1/39, 1001-4-1/54, 1001-4-1/55. (6=10.5%). F6: 1001-4-1/1, 1001-4-1/2, 1001-4-1/8, 1001-4-1/22, 1001-4-1/38,1001-4-1/48, 1001-4-1/51. (7=12%). F7: 1001-4-1/3, 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/7 , 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/12, 1001-4-1/13, 1001-4-1/14, 1001-4-1/17, 1001-4-1/18, 1001-4-1/19, 1001-4-1/20, 1001-4-1/23, 1001-4-1/25, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/30, 1001-4-1/31, 1001-4-1/33, 1001-4-1/34, 1001-4-1/35, 1001-4-1/36, 1001-4-1/40, 1001-4-1/41, 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/45, 1001-4-1/46, 1001-4-1/47, 1001-4-1/49, 1001-4-1/50, 1001-4-1/52, 1001-4-1/53, 1001-4-1/56, 1001-4-1/57. (39=68.42%). - Max:F7 (39=68.42%). - Min: F2, F4 (1=1.75%). 8ـ7 گزارش شاخص «G»: طبقهشناسی G1: 1001-4-1/26, 1001-4-1/51, 1001-4-1/52, 1001-4-1/55, 1001-4-1/56. (5=8.77%). G2: 1001-4-1/27, 1001-4-1/35, 1001-4-1/36, 1001-4-1/37. (4=7.01%). G3: 1001-4-1/20, 1001-4-1/21, 1001-4-1/22, 1001-4-1/23, 1001-4-1/25, 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/34, 1001-4-1/41, 1001-4-1/46, 1001-4-1/53. (11=19.29%). G4: 1001-4-1/1, 1001-4-1/2, 1001-4-1/8, 1001-4-1/15, 1001-4-1/16,1001-4-1/48. (6=10.52%). G5: 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/6, 1001-4-1/13, 1001-4-1/14,1001-4-1/17, 1001-4-1/45, 1001-4-1/50. (8=14%). G6: 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44. (3=5.26%). G7: 1001-4-1/54. (1=1.75%). G8: 1001-4-1/3, 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/30, 1001-4-1/33,1001-4-1/38, 1001-4-1/47. (7=12.28%). G9: 1001-4-1/18, 1001-4-1/191, 1001-4-1/11. (3=5.26%). G10: 1001-4-1/7, 1001-4-1/9, 1001-4-1/12, 1001-4-1/10, 1001-4-1/31,1001-4-1/32, 1001-4-1/39, 1001-4-1/49, 1001-4-1/57. (9=15.78%). - Max: G3(11=19.29%). - Min: G7(1=1.75%). 8ـ8 گزارش (1) شاخص «H»: کُنششناسی: (درمجموع 146 کنش = 100%). H1: 1001-4-1/1, 1001-4-1/2. (2=1.37%). H2: 1001-4-1/1, 1001-4-1/8, 1001-4-1/15, 1001-4-1/18, 1001-4-1/20, 1001-4-1/23, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/35, 1001-4-1/37, 1001-4-1/39, 1001-4-1/42, 1001-4-1/51, 1001-4-1/52, 1001-4-1/56. (15=10%). H3: 1001-4-1/8, 1001-4-1/18, 1001-4-1/20, 1001-4-1/22, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/36, 1001-4-1/40, 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/48, 1001-4-1/49, 1001-4-1/50, 1001-4-1/51, 1001-4-1/55, 1001-4-1/56. (19=13.01%). H4: 1001-4-1/1, 1001-4-1/2, 1001-4-1/3, 1001-4-1/6, 1001-4-1/8, 1001-4-1/13, 1001-4-1/17, 1001-4-1/19, 1001-4-1/20, 1001-4-1/22, 1001-4-1/23, 1001-4-1/24, 1001-4-1/25, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/35, 1001-4-1/38, 1001-4-1/41, 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/46, 1001-4-1/47, 1001-4-1/48, 1001-4-1/51, 1001-4-1/54. (28=19.17%). H5: 1001-4-1/3, 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/7, 1001-4-1/9, 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/13, 1001-4-1/17, 1001-4-1/23, 1001-4-1/25, 1001-4-1/30, 1001-4-1/32, 1001-4-1/46, 1001-4-1/53. (15= 10.27%) H6: 1001-4-1/2, 1001-4-1/8, 1001-4-1/10, 1001-4-1/14, 1001-4-1/16,1001-4-1/35, 1001-4-1/36, 1001-4-1/39, 1001-4-1/42. (9=6.16%). H7: 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/6, 1001-4-1/14, 1001-4-1/15, 1001-4-1/18, 1001-4-1/19, 1001-4-1/21, 1001-4-1/24, 1001-4-1/35, 1001-4-1/36, 1001-4-1/37, 1001-4-1/39, 1001-4-1/40, 1001-4-1/49, 1001-4-1/50, 1001-4-1/52. (17=11.64%). H8: 1001-4-1/1, 1001-4-1/2, 1001-4-1/3, 1001-4-1/6, 1001-4-1/7, 1001-4-1/8, 1001-4-1/9, 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/13, 1001-4-1/14, 1001-4-1/16, 1001-4-1/17, 1001-4-1/19, 1001-4-1/22, 1001-4-1/24, 1001-4-1/25, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/28, 1001-4-1/30, 1001-4-1/31, 1001-4-1/32, 1001-4-1/33, 1001-4-1/34, 1001-4-1/35, 1001-4-1/36, 1001-4-1/38, 1001-4-1/40, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/45, 1001-4-1/46, 1001-4-1/48, 1001-4-1/50, 1001-4-1/51, 1001-4-1/53, 1001-4-1/54, 1001-4-1/55, 1001-4-1/57. (40=27.40%). H9: 1001-4-1/1. (1=0.68%). H10: - - Max: H8(40=27.40%). - Min: H9(1=0.68%). 8ـ9 گزارش (2)21 شاخص «H»: کنششناسی H (1s): 1001-4-1/12, 1001-4-1/31, 1001-4-1/32, 1001-4-1/34, 1001-4-1/41, 1001-4-1/45, 1001-4-1/47, 1001-4-1/57. (8=14.04%). H )2s): 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/7, 1001-4-1/9, 1001-4-1/11, 1001-4-1/16, 1001-4-1/21, 1001-4-1/29, 1001-4-1/30, 1001-4-1/33, 1001-4-1/38, 1001-4-1/49, 1001-4-1/52, 1001-4-1/53, 1001-4-1/54, 1001-4-1/55, 1001-4-1/56. (17=29.82%). H )3s(: 1001-4-1/3, 1001-4-1/6, 1001-4-1/10, 1001-4-1/13, 1001-4-1/15, 1001-4-1/17, 1001-4-1/18, 1001-4-1/19, 1001-4-1/20, 1001-4-1/24, 1001-4-1/28, 1001-4-1/36, 1001-4-1/37, 1001-4-1/39, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/48, 1001-4-1/50. (18=31.58%). H )4s(: 1001-4-1/2, 1001-4-1/14, 1001-4-1/22, 1001-4-1/23, 1001-4-1/25, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/40, 1001-4-1/42, 1001-4-1/46. (10=17.54%). H )5s(: 1001-4-1/1, 1001-4-1/35, 1001-4-1/51. (3=5.26%). H (6s(: 1001-4-1/8. (1=1.75%). H )7s(: - H (8s(: - H (9s(: - H (10s(: - - Max: H(3s) (18=31.58%). - Min: H(6s) (1=1.75%). 8ـ10 گزارش شاخص «K»: باورشناسی K1: 1001-4-1/15, 1001-4-1/45. (2=3.51%). K2: 1001-4-1/8, 1001-4-1/165, 1001-4-1/17, 1001-4-1/20, 1001-4-1/22, 1001-4-1/23, 1001-4-1/25, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/35, 1001-4-1/49, 1001-4-1/52, 1001-4-1/55. (13=22.81%). K3: 1001-4-1/2, 1001-4-1/51, 1001-4-1/54, 1001-4-1/56. (4=7.02%). K4: 1001-4-1/1, 1001-4-1/3, 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/6, 1001-4-1/7, 1001-4-1/9, 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/12, 1001-4-1/13, 1001-4-1/14, 1001-4-1/18, 1001-4-1/19, 1001-4-1/21, 1001-4-1/24, 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/30, 1001-4-1/31, 1001-4-1/32, 1001-4-1/33, 1001-4-1/34, 1001-4-1/36, 1001-4-1/37, 1001-4-1/38, 1001-4-1/39, 1001-4-1/40, 1001-4-1/41, 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/46, 1001-4-1/47, 1001-4-1/48, 1001-4-1/50, 1001-4-1/53, 1001-4-1/57. (38=66.67%). - Max:K4(38=66.67%). - Min: K1(2=3.51%). 8ـ11 گزارش شاخص «M»: خُلقشناسی M1: 1001-4-1/1, 1001-4-1/12, 1001-4-1/13, 1001-4-1/17, 1001-4-1/22, 1001-4-1/26, 1001-4-1/27, 1001-4-1/47, 1001-4-1/48, 1001-4-1/51. (10=17.54%). M2: 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/15, 1001-4-1/18, 1001-4-1/19, 1001-4-1/21, 1001-4-1/24, 1001-4-1/36, 1001-4-1/36, 1001-4-1/39, 1001-4-1/40, 1001-4-1/49, 1001-4-1/50, 1001-4-1/52. (14=24.56%). M3: 1001-4-1/2, 1001-4-1/6, 1001-4-1/8, 1001-4-1/14, 1001-4-1/16, 1001-4-1/20, 1001-4-1/23, 1001-4-1/25, 1001-4-1/35, 1001-4-1/42, 1001-4-1/54. (11=19.5%). M4: 1001-4-1/3, 1001-4-1/7, 1001-4-1/9, 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/30, 1001-4-1/31, 1001-4-1/32, 1001-4-1/33, 1001-4-1/34, 1001-4-1/38, 1001-4-1/41, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/45, 1001-4-1/46, 1001-4-1/53, 1001-4-1/55, 1001-4-1/56, 1001-4-1/57. (22=38.6%). - Max:M4(22=38.6%). - Min: M1 (10=17.54%). 8ـ12 گزارش شاخص «N»: فرجامشناسی N1: 1001-4-1/1, 1001-4-1/2, 1001-4-1/8, 1001-4-1/26, 1001-4-1/1, 1001-4-1/35, 1001-4-1/51. (7=12.28%). N2: 1001-4-1/17, 1001-4-1/21, 1001-4-1/37, 1001-4-1/40, 1001-4-1/45, 1001-4-1/49, 1001-4-1/52, 1001-4-1/55. (8=14.04%). N3: 1001-4-1/3, 1001-4-1/4, 1001-4-1/5, 1001-4-1/6, 1001-4-1/7, 1001-4-1/9, 1001-4-1/10, 1001-4-1/11, 1001-4-1/12, 1001-4-1/13, 1001-4-1/14, 1001-4-1/15, 1001-4-1/16, 1001-4-1/18, 1001-4-1/19, 1001-4-1/20, 1001-4-1/22, 1001-4-1/23, 1001-4-1/24, 1001-4-1/25, 1001-4-1/27, 1001-4-1/28, 1001-4-1/29, 1001-4-1/30, 1001-4-1/31, 1001-4-1/32, 1001-4-1/33, 1001-4-1/34, 1001-4-1/35, 1001-4-1/36, 1001-4-1/38, 1001-4-1/39, 1001-4-1/41, 1001-4-1/42, 1001-4-1/43, 1001-4-1/44, 1001-4-1/46, 1001-4-1/47, 1001-4-1/50, 1001-4-1/53, 1001-4-1/54, 1001-4-1/57. (42=73.68%). - Max:N3 (42=73.68%). - Min: N1 (7=12.28%). 9ـ نتیجهگیری نگارنده در این مقاله با ارائة 12 گزارش ریختشناسی از شاخصهای یازدهگانه، برای نمونه، فقط به توصیف یکی از آن گزارشها، «گزارش شاخص «A»: نامشناسی»، بسنده کرده است (ن.ک: بخش 8-1-1) و درحقیقت بهتر آن دید که بهجای ارائة توصیف و نتیجهگیری از همة آن گزارشها که شاید حجم مقاله را بیش از اندازة اکنون افزایش میداد، به ویژگیها و نتایج حاصل از کاربرد الگوی شاخص و وضعیت اشاره کند:
جدول شمارة 1 نام و شناسة شخصیتهای حکایت علاءالدّین ابوشامات (1001-4-1)
جدول شمارة 2 شناسهها و شاخصهای ریختشناسی شخصیت در الگوی شاخص و وضعیت
پینوشتها 1- پگاه خدیش در کتاب ریختشناسی افسانههای جادویی، بهجای استفاده از اصطلاح قصّههای پریان، از اصطلاح افسانههای جادویی بهره برده است (خدیش: 1387: 39). 2- در این فهرست، داستانهای عامیانه به هفت طبقة اصلی – به اضافة یک طبقة هشتم برای قصّههای طبقهبندینشده - تقسیم میشوند که هریک شامل تعداد مشخصی از داستانهای همطبقه و زیرشاخههای آن است. این هفت طبقه درمجموع 2399 تیپ داستان عامیانه دارد. قصّههای حیوانات (Animal Tales) با 299 تیپ؛ قصّههای جادویی (Tales of Magic) با 449 تیپ؛ قصّههای مذهبی (Religious Tales) با 99 تیپ؛ قصّههای واقعگرایانه (Realistic Tales) با 149 تیپ، قصّههای غولهای احمق (Tales of the Stupid Ogre “Giant, Devil) با 199 تیپ؛ لطیفهها و شوخیها (Anecdotes and Jokes) با 799 تیپ؛ قصّههای رمزی (Formula Tales) با 399 تیپ. برای مطالعة این فهرست، به منابع زیر رجوع کنید: Aarne, Antti. (1961). The Types of the Folktale: A Classification and Bibliography. Translated and Enlarged by Stith Thompson. 2nd rev. ed. Helsinki: Suomalainen Tiedeakatemia. Uther, Hans-Jörg. (2004). The Types of International Folktales: A Classification and Bibliography Based on the System of Antti Aarne and Stith Thompson. Vols 1-3. FF Communications No. 284-86, Helsinki: Academia Scientiarum Fennica. لازم به یادآوری است که پس از پراپ، برخی از پژوهشگران حوزة قصّههای عامیانه، همچنان برپایة همان فهرست، قصّهها و حکایتها را شناسایی و طبقهبندی کردند که از آن میان به پروفسور اولریش مارزُلف (Ulrich Marzolph: 1953-) ایرانشناس آلمانی، میتوان اشاره کرد. او برپایة فهرست آرنه – تامپسون، در 1984 میلادی کتابی را با عنوان «طبقهبندی قصّههای ایرانی» منتشر کرد و افزونبر تطبیق قصّههای ایرانی با فهرست منظور، 228 نوع را برای قصّههای ایرانی به اثبات رساند. آنطور که خود در مقدّمة اثرش مینویسد، طبقهبندی قصّههای عامیانة ایرانی را بهمنزلة متمّمی برای فهرست آرنه- تامپسون میداند (مارزُلف، 1371: 30). 3- پژوهشگرانی که در حوزة ریختشناسی قصّهها، کتاب، پایاننامه، طرح پژوهشی، رساله یا مقاله نوشتهاند، بهخوبی میدانند که جستوجوی حروف یونانی و استفاده از حالتهایی مانند شاخص بالا (superscript) برای اعدادی که در کنار حروف الفبای انگلیسی و لاتین قرار میگیرد، بسیار دشوار است. این افراد یا باید شناسههای بالا را در نرمافزارِ لازم و برای صفحهکلید رایانة خود تعریف کنند و یا از امکان زبانة رمز (symbol) بهره برند که البته کار بسیار وقتگیر و طاقتفرسایی است. از سوی دیگر گاه استفاده از پوشة متنی این پژوهشها در رایانههای دفترهای انتشاراتی یا مجلّات ممکن نیست و حتی بسیاری از رایانهها با هم ناهمخوان هستند، ازنظر داشتن یا نداشتن انواع حروف و...؛ به همین سبب کار نگارش چنین پژوهشهایی با مشکل روبهرو میشود. این مشکل زمانی خود را بهشکل کامل نشان میدهد که از طریق نرمافزارهای موجود، قصد جستوجو و یا گزارشگیری این شناسهها را نیز داشته باشید. 4- بدیهی است که باید میان شخصیتپردازی (characterization) و شخصیتشناسی (characterology) تفاوت گذاشت. آنچه نگارنده در رسالة دکتری خود و این مقاله بررسی میکند، در حوزة شخصیتشناسی جای میگیرد. اگرچه «بین شخصیتسازی که شیوهای ادبی است، با شخصیتشناسی (نظریة شخصیت و انواع آن)، ارتباطی [انکارناپذیر] وجود دارد» (ولک؛ وارن، 1382: 251). 5- ولادیمیر پراپ در شناسهگذاری نظام ریختشناسی خود، هفت کارکرد نخست را از حروف الفبای یونانی و بقیه را از حروف منفرد یا ترکیبی الفبای انگلیسی، در کنار اعدادی در سمت راست آنها با حالت شاخص بالا استفاده کرده است. او درظاهر برای جلوگیری از درهمآمیختگی و اشتباه در خوانش حروف لاتینِ «: lotaι» و «κ: Kappa» با حروف انگلیسی «L» و «K»، از حرف بعد از آنها، یعنی «λ: Lambda» بهره برده است. افزونبر این، او برای نشاندادن دو کارکرد نیز، از شناسههای ↑ (برای کارکرد «عزیمت») و ↓ (برای کارکرد «بازگشت») استفاده میکند. پراپ برای جداکردن هر کارکرد از کارکرد بعدی یا قبلی، از فاصله (space) بهره میبرد که در بررسی خطِ سیر یک قصّه، ممکن است خواننده را با مشکل روبهرو کند. همچنین از شناسههایی مانند: ) ( * [ ] - + } { > نیز استفاده میکند که به ذهنسپردن همة آنها، با وجود شناسهگذاریهای دقیق، معمولاً بسیار دشوار است. 6- باتوجهبه شباهت حرف «I» به عدد «1» و نیز امکان درهمآمیختگی و اشتباه در خوانش حرف «J»، بهجای آنها از حروف «M» و «N» برای شناسههای شاخص دهم و یازدهم استفاده شده است. بدیهی است اگر پژوهشگران قصد دارند افزونبر یازده شاخص ریختشناسی نگارنده، شاخصهای دیگری را در ریختشناسی شخصیتشناسی قصّهها و داستانها برپایة این روش به کار برند، بهتر است از حروفی مانند «O» استفاده نکنند؛ زیرا امکان درهمآمیختگی و اشتباه در خوانش آنها وجود دارد. 7- در ریختشناسی، شخصیتهایی که کُنش مستقیمی در قصّه ندارند، ولی در شناخت «وضعیت یا صحنة آغازین» هر قصّه، از آنها یادی میشود، از این قاعده بیرون هستند؛ مثلاً شخصیت «طاهر بازرگان» (1001-3-9/1) در حکایت «علی بن بکار و شمسالنّهار» (1001-3-9)، بازرگانی ثروتمند در بغداد است که پسری به نام «ابوحسن علی بن طاهر» (1001-3-9/2) دارد. از این شخصیت در قصّة منظور، فقط اسمی به میان میآید؛ اما شاخصهای او نیز بررسی شده است؛ زیرا بررسی شخصیت او در تعیین بهتر «وضعیت آغازین»، یاریگر پژوهشگر است. 8- البته تعداد این شخصیتها در هر قصّه زیاد نیست. 9- این حکایت از نظر بلندی، یازدهمین حکایت هزار و یک شب است. 10- حکایت علاءالدّین ابوالشامات. 11- حکایت علاءالدّین ابوشامات. 12- ضبط این اسم در صفحة عربی کتاب با املای «ولیم حی مکناطن» است. 13- حکایة علاءالدّین ابی الشامات. 14- حکایة علاءالدّین أبی الشامات. 15- چاپ نخست این نسخه در سال 1889 م. بدون ذکر نام مصحّح آن و با توضیح «قد هذّبه و صحّحهُ احد الآباء الیسوعین» از همان ناشر، یعنی «المطبعة الکاثولیکیة» منتشر شده است. 16- حکایة علاءالدّین ابی الشامات. 17- حکایة علاءالدّین أبی الشامات. 18- THE STORY OF ALA-ED-DIN ABU-SH-SHAMAT. 19- ALAEDDIN ABOU ESH SHAMAT. 20- Ala al-DIN Abu al-shamat. 21- این گزارش مربوطبه تنوّع کُنش شخصیتهاست. در این گزارش 18 شخصیت، فقط کنشگر یک وضعیت از شاخص کنششناسی (A) هستند و یک شخصیت، «علاءالدّین ابوشامات» (1001-4-1/8)، نیز با تنوّع 7 کُنش، بیشترین تنوّع وضعیت کنشگری را به خود اختصاص داده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- اقلیدی، ابراهیم (1387). هزار و یک شب، عاشقانههای مصری، علاءالدّین ابوشامات و داستانهای دیگر براساس نسخههای عربی، تحقیق و ترجمة ابراهیم اقلیدی، تهران: مرکز. 2- الف لیلة و لیلة (1839). الف لیلة و لیلة، ... اسمار اللّیالی للعرب ممّا یتضمّن الفُکاهة و یورثُ الطرب، قد طبعه کاملاً مکمّلاً: ولیم حی مکناطن، الرّبع الثّانی، کلکته: [بابتیست میسیون پرس]. 3- الف لیلة و لیلة (1280 ق). الف لیلة و لیلة (المجلّد الثّانی)، طبعت علی نفقه سعید علی الخصوصی و اولاده، قاهرة: المطبعة و المکتبة السّعیدیّة. 4- الف لیلة و لیلة (1928). الف لیلة و لیلة (الکتاب الثّانی)، قد هذّبه و صحّحه الأب آنطونه صالحانی الیسوعی، بیروت: المطبعة الکاثولیکیة، البطعة الثّالة. 5- الف لیلة و لیلة (2011). الف لیلة و لیلة: نسخة کاملة مهذّبة و منقّحة (الجزء الثّانی)، مراجعه و تقدیم محمّد الإسکندرانی، بیروت: دارالکتب العربی. 6- پراپ، ولادیمیر (1368). ریختشناسی قصّههای پریان، ترجمة فریدون بدرهای، تهران: توس. 7- خدیش، پگاه (1387). ریختشناسی افسانههای جادویی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. 8- رحیمخانی سامانی، احمد (1395). ریختشناسی شخصیتهای هزار و یک شب براساس الگوی شاخص و وضعیت، رسالة دکتری دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد. 9- ستّاری، جلال (1368). افسون شهرزاد: پژوهشی در هزار افسان، تهران: توس. 10- مارزُلف، اولریش (1371). طبقهبندی قصّههای ایرانی، ترجمة کیکاووس جهانداری، تهران: سروش. 11- ولک، رنه؛ وارن، آوستن (1382). نظریة ادبیات، مترجمان ضیاء موحبد و پرویز مهاجر، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. 12- هزار و یک شب (1328). کلّیات مصوّر هزار و یک شب: الف لیلة و لیلة، [ترجمة عبداللطیف طسوجی]. تهران: کتابخانة علیاکبر علمی و شرکا. 13- هزار و یک شب (1390). هزار و یک شب 4 ج ، ترجمة مرتضی مرعشیپور، تهران: نیلوفر. 14- Aarne, Antti. (1961). The Types of the Folktale: A Classification and Bibliography. Translated and Enlarged by Stith Thompson. 2nd rev. ed. Helsinki: Suomalainen Tiedeakatemia.
15- Burton .R. F. (1885). The Book of the Thousand Nights and a Night, London: registerad.
16- lane, Edwarde. William.)1906(. The Thousand And One Nights, Edited by: Stanlley Lane-Poole. London: George Beel & Soons.
17- Payne, John. (1901). The Book of The Thousand Nights And One night, London: Kirman Edition.
18- Uther, Hans-Jörg. (2004). The Types of International Folktales: A Classification and Bibliography Based on the System of Antti Aarne and Stith Thompson. Vols 1-3. FF Communications No. 284-86, Helsinki: Academia Scientiarum Fennica. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,635 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 421 |