تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,677 |
تعداد مقالات | 13,681 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,752,326 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,550,895 |
عوامل مؤثر بر مشارکت الکترونیک مشتریان در جمعسپاری و ارتقای عملکرد شرکت؛ مطالعة موردی: مدیران بازاریابی شهر اصفهان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحقیقات بازاریابی نوین | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 8، دوره 7، شماره 2 - شماره پیاپی 25، شهریور 1396، صفحه 115-134 اصل مقاله (774.17 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/nmrj.2017.21801 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ساناز شفیعی* | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هیئت علمی، گروه مدیریت فناوری اطلاعات،دانشگاه پیام نور تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رشد اینترنت و دیگر شبکههای اجتماعی در عصر کنونی، فرصتهای جدیدی را برای بهاشتراکگذاشتن دانش و تجربیات افراد با دیگران فراهم میکند. از سوی دیگر، رشد و توسعة این ابزارها، فرصتهایی را نیز برای بهرهگیری از منابع بدیع نوآوری در اختیار سازمانها میگذارد. هرچند قابلیّتهای جمعسپاری، بهمعنای یک رویکرد بازاریابی نوین برای برخی سازمانها و مدیران آنها هنوز بهدرستی شناخته نشده است، اما سازمانهای مختلف میتوانند این پلاتفرم را برای ارتقای عملکرد شرکت و ایجاد مزیت رقابتی بهکاربندند. در این پژوهش، تأثیر پلاتفرم جمعسپاری بر عملکرد شرکت بررسی شده است. برای جمعآوری اطلاعات از دادههای کتابخانهای و پرسشنامه استفاده شده است. روایی پرسشنامه بهصورت صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (0.78) تأیید شده است. با استفاده از آزمونهای آماری معادلات ساختاری و با یهرهگیری از دو نرمافزار Spss و Lisrel فرضیات بررسی شدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که انگیزة مشارکت در جمعسپاری بر استفاده از جمعسپاری و استفاده از جمعسپاری بر ارتقای عملکرد شرکت تأثیر دارد. همچنین، نتایج نشان میدهد که میزان پاداش درنظرگرفتهشده برای جمعسپاری بر ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری تأثیر معناداری ندارد. همچنین عملکرد شرکت از طریق جمعسپاری، بر کاهش هزینة کسب و کارها و بهرهوری فعالیتها تأثیر معناداری ندارد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جمعسپاری؛ مشارکت الکترونیک؛ استراتژی بازاریابی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
باتوجهبه محبوبیّت شبکههای اینترنتی بین مردم و رشد اینترنت، بستری مناسب برای توسعه و ابداع پلاتفرمهای متنوع ایجاد شده است. جمعسپاری یکی از این پلاتفرمهاست که در سالهای اخیر، باتوجهبه رشد و توسعة وب و گسترش کسبوکارهای مبتنی بر وب، نگاههای بسیاری را به خود معطوف کرده است. در طی ده سال گذشته از زمان پیدایش جمعسپاری، از این فناوری برای انجام فعالیتهای متنوّعی استفاده شده است. این نوآوری با بهرهگیری از هوش جمعی از ایدهها، تواناییها و استعدادهای بشری برای حل مسائل استفاده میکند. ایدة جمعسپاری، دسترسی به منابع جدید بهرهوری، دانش و خلاقیت از طریق رسانههای اجتماعی است. تحقیقات اخیر نشان داده است که سیستمهای جمعسپاری با بهرهگیری از قدرت انبوهی از افراد، بسیاری از فعالیتها را بهصورت اثربخش به انجام میرسانند. این فناوری به بسیاری از افراد عادی، فرصت مشارکت فعّال در امور و ارتقای سطح آگاهی آنان را میدهد. از سوی دیگر، بسیاری از فعالیتها با بهرهگیری از هوش انسانی سریعتر از کامپیوترها انجام میشود. جمعسپاری یک صنعت روبهرشد است که از پلاتفرمهای برخط برای تکمیل فعالیتها بهره میگیرد. در حال حاضر، جمعسپاری به یک فناوری جهانی تبدیل شده است و همگان میتوانند از آن استفاده کنند. میلیونها نفر در سراسر جهان در حال حاضر از این محیط مجازی استفاده میکنند. وسعت و تنوع شرکتکنندگان، محققان و کارگران جمعسپاری بسیار زیاد است. تعداد زیادی از افراد در این پلاتفرم برای انجام اموری مانند برنامهنویسی، ویرایش محتوا، ارزیابی اطلاعات، شناسایی بیماریها، طراحی وبسایتها، طراحی محصول، پیشبینی بازار سهام و غیره فعالیت میکنند (هالدر[1]، 2014). برای مشارکت در جمعسپاری این مسئله که شما چه کسی هستید، چهکاری انجام میدهید، محل زندگی شما کجاست، یا باورها و اعتقادات شما بر چه اصلی استوارند و دیگر مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اهمیت چندانی ندارند و درواقع هرچه تنوع دیدگاهها بیشتر باشند، اثر بهتری بر انجام امور میگذارد و تنوع آرا باعث ایجاد راهحلهای جدیدی برای مسئله میشود. جمعسپاری الگوی جدید کسبوکار مبتنی بر وب است که در آن سعی میشود با یک فراخوان از توان تعداد زیادی از افراد فعّال در بستر وب برای کسب راهحلهای نوآورانة حل یک مشکل و یا تولید یک محصول کمک گرفته شود. جمعسپاری فرصتهای مزایای زیادی را برای کسبوکارها بههمراه خواهد داشت. سازمانهای دولتی و غیردولتی و بسیاری از افراد برای تکمیل طیف وسیعی از وظایف میتوانند از این پلاتفرم استفاده کنند و به راهحلهای بهتری از نظر قیمت، کیفیّت و محصول دستیابند. برای کسبوکارها بهرهگیری از این روش، با هدف انجام امور باعث کاهش هزینة استخدام افراد شده و از سوی دیگر موجب میشود برای حل برخی مسائل از افراد بیشتر اما با هزینة کمتر استفاده کنیم. افزونبراین، در بسیاری مواقع از جمعسپاری برای مدیریت بحران و حوادث طبیعی استفاده میشود. استفاده از جمعسپاری در امور، در بسیاری از شرکتها به رسمیّت شناخته شده است. جمعسپاری، کسبوکارها را قادر میسازد که از صرفهجوییهای بیشتر در هزینههای عملیاتی و زمان کوتاهتر برای دسترسی به فناوریهای کارآمد و بهروز و استانداردهای باکیفیّت سود ببرند (سیلارز[2]، 2014؛ هالدر،2014؛ لی[3]،2014). باتوجهبه رشد جمعیّت تحصیلکردة رشتههای مختلف در کشور زمینة مناسبی برای نوآوری فراهم شده است. از طرفی باتوجهبه افزایش کاربران شبکههای اجتماعی و ابزارهای تعاملی آنلاین در چند سال گذشته در ایران، توجه و تمرکز به این موضوع بستر مناسبی فراهم میکند تا شرکتها با بهرهگیری از مشارکت الکترونیک و پتانسیل شهروندان، کسبوکار موفقی را شکلدهند و در توسعة محصولات خود موفقتر باشند؛ در کنار این، از استعداد، توان فنی، تخصّصی و تجربی افراد در این زمینه استفاده شود تا اینکه عملکرد خود را ارتقا دهند. باتوجهبه پیشرفت فناوریهای وب 2.0 در دنیا و همچنین اهمیت مشارکت مشتریان در توسعة محصولات، نوآوری این پژوهش برای توسعه و تسهیل کاربرد جمعسپاری، کارآمد و مهم است. همچنین این پژوهش، ابزاری برای سنجش عامل انگیزشی مؤثر بر جمعسپاری و تأثیر جمعسپاری در ارتقای عملکرد شرکت خواهد بود. بهدلیل اینکه دانستن این مؤلّفهها میتواند راهگشای مدیران و سیاستگذاران در امر تولید و توسعه باشد، این پژوهش کوشیده است که با شناسایی این عوامل راه را برای بهرهگیری بهتر از آنها در این زمینه فراهمکند. چنین پیشبینی میشود پژوهش حاضر به گسترش ادبیات پذیرش و پیادهسازی جمعسپاری در کشورهای درحالتوسعه کمک کند. همچنین یافتههای این پژوهش برای پژوهشگران و مدیران شرکتهای دولتی و خصوصی مفید خواهد بود. بهایندلیل که اصطلاح جمعسپاری برای بار نخست در سال2006 مطرح شده است و مفهوم کاملاً متفاوتی را در خصوص مشارکت کاربران در توسعة محصولات و بهینهسازی امور نسبت به چارچوبهای قبلی همچون تئوری کاربر نهایی مطرح میکند، منابع و آثار علمی و دانشگاهی دربارة آن بسیار کم است. از طرفی، بیشتر مقالات تدوینشده در حوزة جمعسپاری بیشتر حوزة کاربرد، اشکال و راههای استفاده از آن یا اثرات و فواید آن را بررسی کردهاند؛ بنابراین، در این مورد شکاف تحقیقاتی بارزی وجود دارد. باتوجهبه رشد جمعسپاری در دنیا و همچنین اهمیت مشارکت مشتریان در این زمینه، اهمیت و نوآوری این پژوهش برای کشف عؤامل تأثیرگذار مهم و کارآمد است. این پژوهش به سازمانها برای بهبود مشارکت الکترونیک مشتریان در فرایند تولید ارزش کمک شایانی میکند؛ همچنین به درک بهتری از پتانسیلهای مختلف نقش مشتری در مدل کسبوکار منجر میشود.
بیان مسئله امروزه، مشتریان، یکی از شرکای اصلی کسبوکار، میتوانند برای شرکتها ارزشهای جدیدی را بیافرینند (وارگو و همکاران[4]، 2008). اعتبار یک سازمان موفّق، بر پایة روابط بلندمدت آن سازمان با مشتریان بناشده است (فرخی، تیمورپور، 1395). مروری بر منابع مدلهای کسبوکار در طی دهة گذشته نشان میدهد که نقش مشتریان در این زمینه پررنگتر شده و بهشکل تولیدکنندگان محتوا درآمده است (پلا[5]، 2010). امروزه، یکی از ارکان اساسی رقابت در سازمانها، مشتریمداری است، زیرا محرّک اصلی در سازمانها مشتریان آنهاست (میرغفوری و همکاران، 1394). مشتریان نقش اساسی در توسعة محصولات دارند و سازمانهای وابسته نیز میتواند با مشارکت با مشتریان خود در تصمیمگیریها انتخاب بهتری داشته باشند. باوجوداین، هنوز بسیاری از سازمانها بینش محدودی نسبت به رفتار مشتریان در قبال انتخاب محصولات و خدمات دارند. باوجود پیشرفتهای چشمگیر در سازمانها در حیطة توسعة محصولات، فرایند مشارکت مشتریان هنوز نیازمند بهبود و بهرهگیری از مکانیزمهای بدیع است. ازجمله مسائلی که در زمینةظ مدیریت روابط با مشتریان پیش روی سازمانهاست، این است که درک نیازهای مشتری دشوار و پیچیده است و ماهیت نیازها در طول زمان دستخوش تغییرات متنوعی میشود. از سوی دیگر، هزینة هنگفتی که دولت و سازمانها در زمینة شناسایی علایق مشتری صرف میکنند، یکی از دلایلی است که آنها را به سمت جستجوی روشهای هوشمند و مؤثرتر برای جذب مشتریان از طریق شبکههای اجتماعی و دیگر فناوریهای نوین سوق میدهد. بنابراین، شرکتها برای تشویق مشتریان با هدف بهاشتراکگذاری تجربیاتشان در ساخت دوبارة یک محصول یا ارائة ایدههای جدید، سرمایهگذاری زیادی میکنند. رویکرد شرکتدادن داوطلبانة مشتریان در امور و گرفتن بازخورد آنها از راه انواع شبکههای الکترونیک و سیستمهای تحت وب، مشارکت الکترونیک نامیده میشود. نگرشهای مبتنی بر مشارکت الکترونیک کاربران به سازمانها اجازه میدهدکه محصولات و خدمات جدید را سریعتر و بهتر به بازار عرضهکنند. هدف مشارکت الکترونیک، بهبود دسترسی افراد به اطلاعات و خدمات عمومی و ترویج مشارکت در تصمیمگیریهای عمومی است که باعث افزایش رفاه اجتماعی و فردی میشود (دپارتمان امور اقتصادی و اجتماعی - دسا[6]، 2014). فرصتهای زیادی برای ارتقاء مشارکت الکترونیک وجود دارد و ازجملة این فرصتها جمعسپاری[7] است. امروزه، بسیاری از بنگاهها در تلاش برای جذب ایدههای جدید در فرایند نوآوری، در حال گسترش حوزههای مدیریت دانش و برونسپاری خلاقیت هستند و یکی از نظریاتی که امروزه بسیار بدان توجه کردهاند، جمعسپاری است که میتواند در دستور کار کسبوکارها قرارگیرد )حبیبی، 1390). در حال حاضر، جمعسپاری در مقولههای کسبوکار و امور اجتماعی بهکارگرفته شده است (گودی[8]، 2009) و به ما امکان میدهد تا خلاقیت و تعاملات اجتماعی را تقویت کرده مشکلات را حل کنیم. جمعسپاری دارای قدرت تغییر چشمگیر در قلمروهای فعالیت اجتماعی و ایجاد محتوا است (وینستون[9]، 2007). براساس نتایج تحقیقات، راهحلهایی که از طریق جمعسپاری و مشارکت جوامع آنلاین برای حل مشکلات توسعة محصول ارائه میشود، کارآمدتر و با دقت بالاتر نسبت به راهحلهای ارائهشدة برخی افراد و متخصّصان در آن حوزه است (بنکلر[10]،2002). بررسی فعالیّت سازمانهای مختلف به ما نشان میدهد که در حال حاضر سازمانهای گوناگونی درحال بهرهگیری از تکنیک جمعسپاری هستند. باوجوداین، سؤالات بسیاری در این زمینه بیپاسخ ماندهاند. آیا استفاده از پلاتفرم جمعسپاری باعث ارتقای عملکرد شرکت و دستیابی به مزیت رقابتی می میشود؟ محرّکهای تأثیرگذار برای مشارکت الکترونیک در جمعسپاری کداماند؟ و جمعسپاری بر کدامیک از فعالیّتهای بازاریابی بیشترین تأثیر را دارد؟ هرچند مطالعة منابع موجود در این حوزه تا حدی در شناسایی برخی عوامل و مفاهیم کلیدی این حوزه راهگشاست، اما هنوز بسیاری از عوامل تأثیرگذار بر مشارکت مشتریان در این زمینه و محرّکهای انگیزشی سوقدهندة آنان به استفاده از این رویکرد، همچنین بررسی تأثیر جمعسپاری برای ارتقای عملکرد شرکت و تأثیر آن بر بهبود بهرهوری ناشناخته باقی ماندهاند. کاربرد جمعسپاری در بسیاری از سطوح جامعه مشهود است، هرچند هنوز مدلی باتوجهبه عوامل انگیزشی تأثیرگذار برای مشارکت در جمعسپاری و تأثیر جمعسپاری برای ارتقای عملکرد شرکت ارائه نشده است. تحقیقات سیستمهای اطلاعاتی در زمینة شیوههای تسهیل فرایند جمعسپاری بسیار اندک است. این پژوهش، برای کاهش این کمبودها و بهره گیری بهتر، از این تکنیکها انجام میشود. همچنین شکافهای اساسی در حوزة کارهای پیشین دراینزمینه وجود دارد. اول اینکه یک مدل جمعسپاری جامع با یک چارچوب یکپارچه برای حمایت از نوآوری محصولات و خدمات وجود ندارد. دیگر اینکه دستیابی به یک روش مؤثر برای پشتیبانی از جمعسپاری و شناسایی عاملهای تأثیرگذار بر آن ضروری است. ازسوی دیگر، بیشتر این مدلها در کشورهای توسعهیافته تدوین شدهاند و در هنگام بهکارگیری آنها در کشورهای درحالتوسعه باید محتاط بود. ارائة مدل بومیشده در این زمینه برای کشور ایران، یکی از نوآوریهای این پژوهش است. هدف پژوهش حاضر فراهمکردن درک بهتری از رویکرد جمعسپاری در سازمانها و بررسی مؤلّفههای اثرگذار بر آن و ارتقای روند جمعسپاری و ترغیب سازمانها به استفاده از این روش برای بهبود سطح نوآوری در فعالیتهای متعدد از قبیل استراتژی بازاریابی، کاهش هزینه، نوآوری محصولات و خدمات است. سازمانها با شناسایی این عوامل به بهرهبرداری صحیح و مثبت از این پلاتفرم و دستیابی به ارزش دستمییابند.
اهمیت و ضرورت پژوهش نقش کاربران و مصرفکنندگان در فرایندهای سازمانی شرکتها و فعالیتهای حرفهای، بهشدت روبهافزایش است. بخش عظیمی از این تغییر نقش، بهدلیل فراهمآمدن دسترسی سریع و ارزان به اطلاعات، ابزارهای تولید و توزیع، کانالهای ارتباطی و تغییر رفتار مصرفکنندگان است. پیشرفتهای تازهای در زمینة فناوری اطلاعات و ارتباطات که اغلب با عنوان«وب 2.0» از آن یاد میشود، امکانات جدیدی را برای تعاملات و ارتباطات باز باتکیهبر همکاری و ایجاد ارزش جمعی فراهم میکند (هوئگ[11]، 2006). اشکال مختلف تولید ارزش در محیط «وب2» چالشهای جدیدی را با عنوان مدلهای کسبوکار باز، براساس مشارکت مشتریان ایجاد میکند (ویتز[12]، 2013) (Hoegg, Martignoni et al. 2006) (Hoegg, Martignoni et al. 2006). مدل کسبوکار باز، بدین معناست که سازمانها مدلهای کسبوکار خود را به فناوریها و ایدههای خارجی تجهیز میکنند. امروزه، باتوجهبه نوآوریهای ایجادشده در سیستمهای «وب 2»، نمیتوان مشتریان را فقط خریدار یک محصول پنداشت. شرکتها در روش سنتی برای بهبود نوآوری در فرایند توسعة محصولات خود به پژوهش و توسعة داخلی[13] بسنده میکردند، اما در سالهای اخیر سازمانها نوآوریهای باز و مشتریمحور را در الویت کار خود قرار دادهاند. نوآوریهای جدید، ناشی از استراتژیهای نوین کسبوکار و توسعة فناوری، رویکرد جدیدی را برای بهبود امور و ارائه خدمات به مشتریان ارائه میکند. نگرشهای مبتنیبر ارائة آزادانه نوآوری کاربران، به سازمانها اجازه میدهد که محصولات و خدمات جدید را سریعتر و بهتر و با مشارکت کلیة افراد درگیر در زنجیرة تأمین، در امر پژوهش و توسعة خدمات و محصولات به بازار عرضهکنند. هرچند رویکردهای متفاوت دیگری برای بهرهگیری از دانش و نوآوری مشتریان وجود دارد، وجه تمایز بین جمعسپاری و دیگر روشهای جمع آوری اطلاعات، ترکیب روش مدیریت سلسلهمراتبی بالا به پایین حل مسئله و فرایند حل آزادانة پایین به بالا جوامع آنلاین است، که این رویکرد را در مقایسه با دیگر روشها متمایز میسازد. جمعسپاری یک روش حل مسئله توزیعشده و آنلاین و مدل تولیدی است که از هوش جمعی[14] جوامع شبکهای برای مقاصد خاص خود استفاده میکند (برابهام[15]، 2013). جمعسپاری میتواند در سطوح مختلف و در تمامی صنایع به کار گرفته شود. تحقیقات نشان داده است که نگرش افراد دربارة جمعسپاری متأثیر از تعاملات با دیگر افراد، تجربیات کاری با گروهها و سازمانها و تجربیات کسبشده در جامعه است. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل انگیزشی برای مشارکت در جمعسپاری و تعیین تأثیر پلاتفرم جمعسپاری در ارتقای عملکرد شرکت است. هدف این پژوهش، این است که شرکتها از نیرو، تخصّص و قابلیّت خیل عظیم کاربران برای کسب ارزش خود و کاربران استفاده کنند. بااینکه این روش منبع قدرتمندی را در اختیار دولت و سازمانها در ایران قرار میدهد، اما بهدلیل معرفینشدن و درک نادرست آن در نقش یک تکنیک پیچیده، کمتر کاربردی شده است و سازمانها بدان بیتوجهی کردهاند. باوجود پیادهسازی روشهای جمعسپاری در برخی سازمانها، هنوز این تکنیک بهخوبی درک نشده است. از طرفی با تغییر جهتگیری سازمانها به سمت نوآوریهای باز، جمعسپاری اهمیّت ویژهای مییابد. در زمینة سیستمهای اطلاعاتی، تحقیقات اندکی دربارة جمعسپاری انجام شده است؛ این پژوهش برای کاهش این کمبودها انجام میشود.
ادبیات نظری پژوهش برخی پژوهشها، جمعسپاری و عوامل مؤثر بر مشارکت مشتریان را در آن بررسی کردهاند. ژنگ، لی و هو[16]( 2011) و لیمستر[17]( 2009) در پژوهشی با عنوان «طراحی فعالیّتها، محرّکهای مشارکت در جمعسپاری» دلایل انگیزشی مشارکت در جمعسپاری را ترکیبی از عاملهای درونی و برونی دانستهاند. عاملهای برونی، شامل دسترسی به پاداش و چشمانداز میزان شهرت عمومی و عوامل درونی، شامل برآوردن تمایلات فردی مثل شرکت در یک سرگرمی است. هردو گروه آنان معتقدند که اهمیت پاداش در مقابل عوامل دیگر کمتر است. ژنگ و همکارانش پیشنهاد دادهاند که فعالیّت، خود قدرت شهرت عمومی را در جایگاه یک محرّک پیشبینی میکند.آنان گفتهاندکه فعالیّتهای جمعسپاری باید از پلاتفرم آنلاین که برای فعّالسازی ارتباطات بین سودبرندگان و ارائهدهندگان راهحل طراحی شده است، بهرهبرداری کند و باعث رشد جوامع آنلاین شود و به مشارکتگنندگان امکان فعالیت مستقل را بدهد (ژنگ[18]،2011). نظریة رقابت در نوآوری نشان میدهد که یک پاداش زیاد، سود بالقوّه و یا پیشبینیشدة بیشتری ارائه کرده و حلکنندههای بیشتری را به شرکت جذب میکند؛ همچنین نشان میدهد که یک پاداش بیشتر، برای هزینة معامله و یا هزینههای زمان جبران بهتری بوده است که باز حلکنندههای بیشتری برای شرکت در پروژه جذب میشوند. پژوهش بالاچاندرا و فرایر[19] 1997؛ براون و آیزنهارت[20] 1995؛ گریفین[21] 1997)لازیر و روزن، نشان میدهد که پاداش بیشتر، مردم بیشتری را به شرکت در مسابقات نوآوری جذب میکند (لازیر و روزن[22]، 1981). لاخانی[23] ( 2007) در بررسی میزان نقش مشارکتکنندگان در وبسایتها میگوید که انگیزة اصلی آنها بهدستآوردن عواملی نظیر پاداش یا دستاوردهای مهم است (لاخانی 2007). لرنر و تیرول[24] (2002) دریافتهاند زمانی که سود بیشتر از هزینه باشد، برنامهنویسان بهاحتمالزیاد به شرکت در پروژههای نرمافزاری منبع باز متمایل هستند. این، درست به مزایدة معکوس شبیه است که در آن یک مقدار بالاتر، پیشنهادهای بیشتری را جذب میکند؛ بنابراین، باور این که یک جستجوگر در جمعسپاری، برای جذب حلکنندة بیشتر باید پروژة خود را رقابتیتر از پروژههای دیگر از نظر پاداش بیشتر ایجاد کند، معقول و منطقی است (اسنیر و هیت[25]، 2003). اسنیر و هیت (2003) اثر مدت زمان مزایدة معکوس را در نظر گرفته و متوجه شدهاند که مدت زمان طولانیتر به پیشنهادهای بیشتری منجر میشود. بهطور مشابه، در زمینة جمعسپاری، هرگاه مدت زمان یک پروژه طولانیتر شود، حلکننده زمان بیشتری برای آمادهکردن راهحل خواهد داشت. بنابراین، معمولاً پروژههای طولانی تلاش کمتر حلکننده را نیاز دارند و حلکننده بیشتر مایل خواهد بود تا شرکت کند. مطالعه قبلی نشان داده است که مردم به شرکت در مسابقات نوآوری که در آن پروژهها پیچیده یا دشوار هستند، تمایل کمتری دارند (سونسینو و بنزیون[26]،2002). شوکر و سرینیواسان[27] (1979) و دیگر پژوهشگران نیز به این نتیجه رسیدهاند که در توسعة محصول جدید، سطح دشواری محصول جدید، تا حد زیادی متأثر از این است که آیا روند توسعه همیشه دستیافتنی است و یک محصول رضایتبخش به دست میآید. فری[28](1997) معتقد است که اگر یک کار دشوار است و سود نهایی کوچک دارد، پس جذب حلکننده برای شرکت سخت است. درمقابل، اگر هزینة فرصت مشارکت کم باشد، حلکنندههای بیشتری را جذب میکند. پروژههای آسان نیازمند هزینه و تلاش کم حلکننده هستند. تیلور[29] (1995) و فولرتون و مک آفی[30] (1999) حلکنندگان مسابقات نوآوری را مطالعه کرده و دریافتهاند که حلکنندهها با یکدیگر رقابت میکنند. کریشنان و اولریش[31](2001) نیز بر اهمیّت محیط رقابتی در بازار که توسعة محصول جدید را تحت تأثیر قرار میدهد، تأکید دارند. حبیبی (1389) جمعسپاری را از نظر پارادایمهای نوآوری باز، ابزاری برای جمعآوری ایده، تأمین مالی و حل مسئله برای مقاصد خاص میداند و میگوید در هنگام استفاده از جمعسپاری در بنگاهها باتوجهبه ماهیت وظایف و تواناییهای جمعسپار باید مشخص شود که چه چیزی جمعسپاریشدنی است و افراد مدنظر در آن برای مشارکت چه کسانی هستند. باتوجهبه این، عوامل فراهمآورنده و مشارکتکننده در جمعسپاری مشخص میشوند. وی عامل مهم در موفقیت جمعسپاری را همراستایی انگیزه جمعسپار و مشارکتکنندگان دانسته است (حبیبی، 1389). لیمیستر و هوبر [32](2009) رقابت ایدههای مبتنی بر IT را مطالعه کرده و متوجه شدهاند که وضعیت رقابتی بر رفتار حلکننده تأثیر میگذارد. پروژههای نوشتهشده در زمان مشابه در حال رقابت با یکدیگر در میان حجم زیادی از حلکنندگان هستند (یانگ و چن[33] 2009). بااینحال، باتوجهبه محدودیتهای زمان و ظرفیت، حلکننده میتواند فقط در تعداد محدودی از پروژهها در یک مدتزمان مشخص شرکت کنند. علاوهبر تعداد پروژههای رقیب، جذابیّت نسبی یک پروژه نیز از قیمت بازار در میان پروژههای رقیب تأثیر میپذیرد. پژوهش لرنر و تیرول[34] (2002) نشان میدهد زمانیکه در نرمافزارهای منبع باز، سود بیشتر از هزینه است، برنامهنویسان به مشارکت متمایل هستند. زمانیکه قیمت بازار زیاد است، به این معنی که دیگر پروژههای رقیب پاداش بیشتر دارند، اگر حلکننده به شرکت در یک پروژة خاص متمایل است، با هزینههای فرصت بیشتری مواجه است؛ زیراکه آنها ظرفیت خاص پیگیری سایر پروژههای با پاداش بیشتر را از دست میدهند (یانگ و چن، 2009). مناسبترین رویکردها، بهجای استفاده از رویکردهای مبتنیبر جوامع همکارانه، نگرشهای رقابتی مبتنیبر بازار بوده که بر پایة ایجاد رقابت بین شرکتکنندگان برمبنای ارائه بهترین راهحل استوار است (جانسون[35] 2010 ). یکی از مفاهیم باارزش در زمینة بازاریابی، وفاداری به نام و نشان تجاری است. وفاداری مشتری جنبة رقابتی نیز دارد، بهویژه اینکه مشتریان وفادار در بازارهای اینترنتی، میتوانند بقای یک شرکت را تضمینکنند یا آن را نابود کنند. وفاداری مشتری زمانی اهمیت فراوانی پیدا میکند که کسبوکارها در یک بازار رقابتی فعالیت کنند. مشتریان در این بازار حق انتخاب دارند و خرید مجدد آنها به دلیل نبود گزینة دیگر برای خرید نخواهد بود (بافندهزنده و همکاران، 1394). شرکتها باتوجهبه اهمیت مزایای ناشی از وفاداری مشتریان و ارزشمندی بسیار این مبحث در بازاریابی، خواهان فرصتهای مناسب برای جلب و حفظ مشتریان وفادار هستند (رحیمنیا، 1393). بنابراین، براساس مجموع مبانی نظری و پیشینة پژوهش ، سؤالات و فرضیات پژوهش به صورت ذیل است:
سؤالات پژوهش 1- آیا استفاده از پلاتفرم جمعسپاری باعث ارتقای عملکرد شرکت می شود؟ جمعسپاری بر کدامیک از فعالیتهای بازاریابی بیشترین تأثیر را دارد؟
فرضیههای پژوهش H1:بین ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری و میزان استفادهاز جمعسپاری رابطة مثبت معناداری هست. H1-1: بین ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری با پاداش درنظرگرفتهشده رابطة مثبت معناداری هست. H1-2: بین ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری و مدتزمان پروژه رابطة مثبت معناداری هست. H1-3: بین ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری و سطح دشواری پروژه رابطه مثبت معناداری هست.. H1-4: بین ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری و شدت رقابت رابطه مثبت معناداری هست. H1-5: بین ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری و آشنایی با سطح و نوع فعالیّت شرکت رابطة مثبت معناداری هست. H1-6: بین ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری و شهرت برند رابطة مثبت معناداری هست. H2: بین استفاده از پلاتفرم جمعسپاری و ارتقای عملکرد شرکت رابطة مثبت معناداری هست. H2-1: بین عملکرد شرکت و کاهش هزینة کسبوکارها رابطة مثبت معناداری هست. H2-2: بین عملکرد شرکت و افزایش خلاقیت و بهرهوری فعالیتها رابطة مثبت معناداری هست. H2-3: بین عملکرد شرکت و وفاداری مشتریان رابطة مثبت معناداری هست.
شکل 1- چارچوب مفهومی پژوهش
روش انجام پژوهش
این پژوهش، در مرحلة اول با مرور منابع عوامل انگیزشی مؤثر بر مشارکت الکترونیک در پلاتفرم جمعسپاری شناسایی شده است؛ همچنین تأثیر جمعسپاری بر برخی فعالیتهای بازاریابی بررسی و رتبهبندی شده است. برای استخراج اطلاعات، پرسشنامهای تدوین شد و از بازاریابان و مدیران بازریابی شرکتها خواسته شد تا با پاسخ به پرسشهای طراحیشده برای هر عامل، به تحلیلهای بعدی در این زمینه کمککنند. برای گردآوری مباحث نظری و پیشینة پژوهش از روش کتابخانهای و برای بررسی متون، از روش تحلیل محتوا و همچنین برای آزمون مؤلّفهها از پرسشنامة محقِقساخته استفاده شده که پس از بررسی، روایی و پایایی آن تأیید شده است. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیّت در زمرة تحقیقات توصیفی پیمایشی قرارمیگیرد و باتوجهبه این که محقق درصد تعییین رابطه از طریق همبستگی است، پژوهش از نوع تحلیلی است. در این پژوهش، باتوجهبه ماهیّت فرضیهها و نوع متغیرها از آزمونهای زیر استفاده خواهد شد: 1- آمار توصیفی: نظیر میانگین، انحراف معیار، فراوانی و درصدها برای بررسی و مقایسة اطلاعات جمعآوریشده با پرسشنامه. 2- آمار استنباطی: آزمون کولموگروف-اسمیرنوف برای بررسی نرمالبودن جامعه، آزمون بارتلت برای بررسی امکان استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و از آزمونهای t در یک گروه (یا تکنمونهای)، t دو نمونهای و تحلیل واریانس (ANOVA)، استفاده شده است که درنهایت برای تجزیهوتحلیل و بهکارگیری این آزمونها از نرمافزار 20SPSS استفاده شده است. همچنین برای تحلیل عاملی و الگوسازی معادلات ساختاری، نرمافزار20 Amos بهکارگرفته شده است. در جدول1 آزمونهای کاربردی در پژوهش آمده است.
جدول1- آزمونهای استفادهشده در پژوهش
جامعة آماری این پژوهش، بازاریابان فعّال شرکتهایی است که تا حدی با پلاتفرم جمعسپاری آشنایی دارند. همچنین بااستفادهاز روش نمون گیری ساده تصادف ، حجم نمونه برابر با110 محاسبه شد. از نظر مکانی، باتوجهبه اهداف پژوهش، جامعة آماری در این پژوهش، بازاریابان فعّال شرکتهای شهر اصفهانا ست که تا حدی با پلاتفرم جمعسپاری آشنایی دارند. از نظر زمانی، این پژوهش در سال 1395 انجام شده که انجام آن شش ماه )از شهریو تا اسفند1395( طول کشیده است. پرسشنامة این پژوهش دو بخش دارد، در بخش اول اطلاعات جمعیتشناختی از قبیل سن، جنسیّت و سطح تحصیلات سنجش شده که این اطلاعات در جدول2 نشان داده شده است. در بخش دوم، سؤالات مرتبط با مدل پیشنهادی سنجیده شده است. پرسشنامة این پژوهش 26 سؤال دارد که با استفاده از طیف لیکرت در قالب پنجگزینه مشخص گردیده است. برای تأیید روایی صوری این پرسشنامه از استادان نظرخواهی شده است. یک مطالعة مقدماتی با توزیع30 پرسشنامه انجام گرفته است. این آزمون مقدماتی روایی سؤالات پرسشنامه را تضمین میکنند. پس از این کار، اشکالات جزئی پرسشنامه با نظر صاحبنظران مرتفع و روایی پرسشنامه تأیید شده است. پس از تعیین حجم نمونة آماری، پرسشنامهها در میان افراد نمونه توزیع شدهاند.
- یافتههای پژوهش در این قسمت، دادههای مربوط به ویژگیهای عمومی پاسخدهندگان مانند جنسیّت، سطح تحصیلات، سن و غیره توصیف شده است و برای هر مورد، وضعیتهای تعداد فراوانی و درصد پاسخدهندگان بیانشده است.
جدول 2- خلاصة نتایج تحلیل دادههای جمعیتشناختی
همچنین دادههای استخراجشده از پرسشنامه نشان میدهد که فقط فقط7درصد شرکتها تاکنون از جمعسپاری استفاده کردهاند که این مسئله نشان میدهد هنوز بسیاری از شرکتها به قابلیتهای پلاتفرم جمعسپاری برای ارتقای عملکرد شرکت پینبردهاند. همچنین دربارة این سؤال که جمعسپاری بر کدامیک از فعالیتهای بازاریابی بیشترین تأثیر را دارد، اثر جمعسپاری بر برخی فعالیتها از طریق پرسشنامه و آزمونهای فریدمن و تی بررسی شده است که جدول نتایج در شکل زیر آمده است:
جدول 3-تأثیر جمعسپاری بر فعالیّتهای بازاریابی
در شکل2، نمودار تار عنکبوتی تأثیر جمعسپاری بر هریک از فعالیتهای جمعسپاری به تصویر کشیده شده است. همانگونهکه از نمودار برمیآید، جمعسپاری بیشترین تأثیر را بر فعالیّت بستهبندی محصول و کمترین تأثیر را بر قیمتگذاری داشته است.
شکل 2- تأثیر جمعسپاری بر فعالیّتهای بازاریابی
مدل معادلات ساختاری و آزمون فرضیهها
تجزیهوتحلیل آماری دادههای پرسشنامه از طریق مدل معادلات ساختاری و بااستفادهاز نرمافزار لیزرل انجام شده است. ضرایب مسیر مدل مفهومی نیز در شکل3 نشان داده شده است.
شکل 3- ضرایب مسیر مدل مفهومی
آزمون فرضیهها در جدول4 نتایج مطالعات و آزمون فرضیات آورده شده است.
جدول4- نتایج آزمون فرضیهها
پس از بررسی و تأیید الگوها، برای آزمون معناداری فرضیهها از دو شاخص جزئی مقدار بحرانیCR[36] و P استفاده شده است. مقدار بحرانی، مقداری است که از حاصل تقسیم «تخمین وزن رگرسیونی» بر «خطای استاندارد» به دست میآید. براساس سطح معناداری 05/0، مقدار بحرانی باید بیشتر از 96/1 باشد. کمتر از این مقدار، پارامتر مربوط در الگو، مهم شمرده نمیشود و همچنین مقادیر کوچکتر از 05/0 برای مقدار P نشاندهندة تفاوت معنادار مقدار محاسبهشده برای وزنهای رگرسیونی با مقدار صفر در سطح اطمینان 95/0 دارد. نتایج آزمون فرضیة اصلی پژوهش نشان میدهد که میزان انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری بر میزان استفاده از جمعسپاری تأثیر میگذارد. نتایج حاصل از تأیید فرضیة فرعی اول که در مورد ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری و پاداش است، باتوجهبه مدل معادلات ساختاری و جدول4 نشان میدهد که بین ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری و پاداش رابطهای نیست. ژنگ(2011) نیز به نتایجی همسو با این پژوهش دست پیدا کرده بود. نتایج حاصل از تأیید فرضیة فرعی دوم که دربارة ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری و شدّت رقابت است، نمایانگر این است که ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری در سطح اطمینان بر شدّت رقابت تأثیر دارد. کریشنان و اولریش ولیمیستر و هوبر نیز به نتایجی همسو با این پژوهش دست پیدا کرده بودند. همچنین، برمبنای تحلیل فرضیة فرعی سوم، ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری در سطح اطمینان95درصد بر دشواری تأثیر دارد. بالاچاندرا و فرایر[37] 1997؛ براون و آیزنهارت[38] 1995؛ گریفین[39] 1997 نیز به نتایجی همسو با این پژوهش دست یافته بودند. برمبنای تحلیل فرضیة فرعی چهارم، ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری در سطح اطمینان95درصد بر زمان تأثیر دارد. اسنیر و هیت نیز به نتایجی همسو با این پژوهش دست پیدا کرده بودند. ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری در سطح اطمینان95درصد بر آشنایی با شرکت تأثیر دارد و ایجاد انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری در سطح اطمینان95درصد بر شهرت برند تأثیر دارد. نتایج آزمون فرضیة اصلی دوم پژوهش، نشان میدهد که میزان استفاده از جمعسپاری با مقدار ضریب مسیر 20/0 بر عملکرد شرکت تأثیر میگذارد. همچنین باتوجهبه مدل معادلات ساختاری و جدول3، بین عملکرد شرکت از طریق جمعسپاری و کاهش هزینة کسبوکارها رابطة مثبت معناداری وجود ندارد. باتوجهبه مدل معادلات ساختاری و جدول4، بین عملکرد شرکت عملکرد شرکت از طریق جمعسپاری و بهرهوری فعالیتها رابطة مثبت معناداری وجود ندارد. باتوجهبه مدل معادلات ساختاری و جدول4، عملکرد شرکت از طریق جمعسپاری در سطح اطمینان 95درصد بر و وفاداری مشتریان تأثیر دارد و ضریب تأثیر آن 374/0 است که نشاندهنده تأثیر مثبت و مستقیم عملکرد شرکت از طریق جمعسپاری بر وفاداری مشتریان است.
نتیجهگیری و پیشنهادها در دهة گذشته، روش تعامل بین مشتریان و شرکتها و شیوة مشارکت مشتریان در فعالیتها بهدلیل استفاده از فناوریهای پیشرفته برای تعامل، اطلاعرسانی و مشاوره تغییرشکل یافته است. جمعسپاری بسیاری از مشتریان باعث افزایش سطح عملکرد کسبوکارها شده است. همانگونهکه نتایج تحلیلها نشان میدهد، میزان انگیزه برای مشارکت در جمعسپاری بر استفاده از جمعسپاری و استفاده از جمعسپاری بر عملکرد شرکتها تأثیر دارد. بنابراین، شناسایی عوامل محرّک استفاده از جمعسپاری و همچنین تأثیر این پلاتفرم بر ارتقای عملکرد شرکتها مهم است. در یک دهة گذشته، جمعسپاری در بسیاری از سازمانهای دولتی و خصوصی و در کشورهای مختلف بهطور گستردهای به کارگرفته شده است. در طول چندسال گذشته، نمونههای متعددی از پروژههای جمعسپاری در زندگی روزمرة ما برای بهبود ارائة خدمات پیادهسازی شده است. این پژوهش بر آن است که با معرفی جمعسپاری و قابلیّتهای آن، شرکتها را به سرمایهگذاری روی این پلاتفرم برای بهرهبرداری از مزایای آن تشویق کند. متاسفانه، در حال حاضر تعداد متخصّصان حوزة جمعسپاری که با اجرای پروژة جمعسپاری از ابتدا تا انتها آشنایی کامل داشته باشند، کم است (Brabham,2013). در این زمینه، دولت برای معرفی قابلیّتهای این پلاتفرم و پیادهسازی صحیح آن نقش اساسی دارد. سازمانهای ذینفع باتوجهبه کاربرد جمعسپاری برای رصد و جمعآوری مشکلات، میتوانند از این بستر مشارکت جمعی برای تشخیص مسائل و مشکلات در حوزههای مختلف جامعه، اولویتبندی مسائل، ارزیابی سیاستها و اقدامات دولت و حتی پیشنهادهایی برای حل مسائل استفاده کنند. همچنین کاربرد این پلاتفرم برای نظارت بر فعالیّتها تأمّلبرانگیز است. از جمعسپاری در سازمانها برای تولید محتوا نیز استفاده میشود. در این زمینه، پیشنهادهای زیر برای کاربردیکردن نتایج پژوهش به سازمانها ارائه میشود. - باتوجهبه عوامل مؤثر در ایجاد انگیزة مشارکت الکترونیک مشتریان در جمعسپاری برای راهاندازی این پلاتفرم اقدام مناسب انجام شود. - در فعالیّتهای بازاریابی مانند بستهبندی، انتخاب نام تجاری، تبلیغات و تحقیقات بازاریابی که استفاده از پلاتفرم جمعسپاری بر آنان بیشترین تأثیر را دارد، از مشارکت الکترونیک مشتریان استفاده شود. - زیرساختهای لازم برای استفاده از این پلاتفرم توسعه یابد و پیادهسازی شود. - از جمعسپاری برای جلب مشارکت انبوه مشتریان و ذینفعان و همکاری و مشارکت با دیگر شرکتها و نظارت بر فعالیّتهای شرکت استفاده شود. در کشور ما نیز باتوجهبه رشد جمعیت تحصیلکرده در رشتههای مختلف، ظرفیت چشمگیری برای رشد نوآوری فراهم شده است؛ از طرفی باتوجهبه رشد کاربران شبکههای اجتماعی و ابزارهای تعاملی آنلاین در چندسال گذشته در ایران، توجه به این موضوع بستر مناسبی فراهم میکند تا شرکتها با بهرهگیری از مشارکت الکترونیک و پتانسیل شهروندان، کسبوکار موفقی را شکل دهند و در توسعة محصولات خود موفقتر باشند و در کنار آن از استعداد، توان فنی، تخصّصی و تجربی افراد در این زمینه استفاده شود. در ایران با اینکه این روش منبع قدرتمندی را در اختیار دولت و سازمانها قرار میدهد، اما بهدلیل معرفینشدن و درک نادرست آن، یک تکنیک پیچیدة کمتر کاربردی شده است و سازمانها بدان بیتوجهی کردهاند؛ بنابراین توجه ویژه به این حوزه و آگاهیرسانی و توسعهة زیرساختهای مناسب برای استفاده از جمعسپاری ضروری بهنظر میرسد. [1] Halder [2] Cilliers [3] Lee [4] - Vargo, S. L. and R. F. Lusch [5] - PlÃ. c., X. Lecocq, et al [6] - Department of Economic and Social Affairs (DESA) [7]- crowdsourcing [8] - Gowdy [9] - Whinston [10] - Benkler [11] - Hoegg [12] - Wirtz [13] - internal R&D [14] -collective intelligence [15] - Brabham [16] - Zheng, Li, and Hou [17] - Leimeister [18] Zheng [19] Balachandra& Friar [20] Brown& Eisenhardt [21] Griffin [22] Lazear, & Rosen [23] - Lakhan [24] . Lerner,& Tirole [25] Snir& Hitt [26] Sonsino& Benzion [27] Shocker& Srinivasan, [28] Frey [29] Taylor, [30] Fullerton& McAfee [31] Krishnan, [32] Leimeister& Huber [33] Yang& Chen [34] Lerner& Tirole [35] Johnson [36] Critical Value [37] Balachandra& Friar [38] Brown& Eisenhardt [39] Griffin | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- تاکی، انسیه؛ مروتی شریفآبادی، علی؛ میرغفوری، حبیب الله (1394). «بررسی عوامل مؤثّر بر رضایت مشتریان، با رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری با استفاده از روش دلفی فازی و مدل پویایی سیستم (مطالعة موردی: مجتمع فولاد مبارکه اصفهان)». تحقیقات بازاریابی نوین 5(3): 199-218. 2- حبیبی، حمیدرضا (1390). «استفاده از جمعسپاری برای تجاریسازی ایدهها، محصولات و خدمات درکسب وکارها»، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران. 3- حسنزاده، حسین (1391). «طراحی مدل کسبوکار الکترونیکی»، پایان نامة کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس. 4- فرخی، سرور؛ تیمورپور، بایک (1395). «شناسایی و طبقهبندی مشتریان سیستم بانکی ایران از منظر انتظارات و ارزش درکشدة خدمات بانکی با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی»، تحقیقات بازاریابی نوین 6(1): 201-220. 5- رحیمنیا، فریبرز؛ کفاشپور، آذر؛ فیضمحمدی، شیرین (1393). «بررسی اثر تمایز و پرستیژ برند بر وفاداری مشتری به واسطة هویتیابی مشتری با برند»، تحقیقات بازاریابی نوین 4(3): 1-16. 6- بافندهزنده، علیرضا؛ عسگرنیا، مسعود؛ عادلزاده، فرزاد؛ عالی، صمد (1394).«مدلسازی وفاداری مشتری با استفاده از متدلوژی پویائیشناسی سیستم (مطالعة موردی: شرکت خدمات اینترنت پرسرعت)». تحقیقات بازاریابی نوین 5(4): 185-204. 7- Armstrong, A. W., Harskamp, C. T., Cheeney, S., Wu, J., & Schupp, C. W. (2012). Power of crowdsourcing: novel methods of data collection in psoriasis and psoriatic arthritis. Journal of the American Academy of Dermatology, 67(6), 1273-1281. 8- Balachandra, R., & Friar, J. H. (1997). Factors for success in R&D projects and new product innovation: a contextual framework.IEEE Transaction. On Engineering Management, 44(8), 276– 9- Benkler, Y. (2002). Coase's Penguin, or, Linux and" The Nature of the Firm". Yale Law Journal, 369-446. 10- Brabham, D. C. (2010). Moving the crowd at Threadless: Motivations for participation in a crowdsourcing application. Information, Communication & Society, 13(8), 1122-1145. 11- Brown, S. L., & Eisenhardt, K. M. (1995). Product development: past research, present findings, and future directions. Management Review, 20(4), 343–378. 12- Burger-Helmchen, T. (2011). "Crowdsourcing:, typologie." Management & Avenir(1): 254-269. 13- Carlo Bertot, J., Jaeger, P. T., & Grimes, J. M. (2012). Promoting transparency and accountability through ICTs, social media, and collaborative e-government. Transforming Government: People, Process and Policy, 6(1), 78-91. 14- Chesbrough, H., & Rosenbloom, R. S. (2002). The role of the business model in capturing value from innovation: evidence from Xerox Corporation's technology spin‐off companies. Industrial and corporate change, 11(3), 529-555 15- Chesbrough, H., W. Vanhaverbeke, et al. (2006). Open innovation: Researching a new paradigm, Oxford university press. 16- Cilliers, L., & Flowerday, S. (2014). Information Privacy Concerns in a Participatory Crowdsourcing Smart City Project. 17- Frey, B. (1997). Not just for the money: An economic theory of personal motivation. Brookfield: Edward Elgar Publishing Company. 18- Fullerton, R. L., & McAfee, R. P. (1999). Auctioning entry into tournaments. Political Economy, 107(3), 573–605. 19- Gowdy, H., A. Hildebrand, et al. (2009). "Convergence: How five trends will reshape the social sector." The James Irvine Foundation. 20- Griffin, A. (1997). The effect of project and process characteristics on product development cycle time. Marketing Research., 34(2), 24–35. 21- Halder, B. (2014). Evolution of crowdsourcing: potential data protection, privacy and security concerns under the new media age. Revista Democracia Digital e Governo Eletrônico, 1(10), 377-393. 22- Hoegg, R., R. Martignoni, et al. (2006). "Overview of business models for Web 2.0 communities." Proceedings of GeNeMe 2006: 23-37. 23- Howe, J. (2006). "The rise of crowdsourcing." Wired magazine 14(6): 1-4. 24- Krishnan, V., & Ulrich, K. T. (2001). Product development decisions: a review of the literature. Management Science, 47(1), 1–21. 25- Lazear, E. P., & Rosen, S. (1981). Rank-order tournaments as optimum labor contracts. Journal of Political Economy, 89, 841–864. 26- Lee, K., Caverlee, J., & Pu, C. (2014, April). Social spam, campaigns, misinformation and crowdturfing. In WWW (Companion Volume) (pp. 199-200). 27- Leimeister, J. M., M. Huber, et al. (2009). "Leveraging crowdsourcing: activation-supporting components for IT-based ideas competition." Journal of management information systems 26(1): 197-224. 28- Leimeister, J., & Huber, M. (2009). Leveraging crowdsourcing:activation-supporting components for IT-based ideas competition.Journal of Management Information Systems, 26(1), 197–224. 29- Lerner, J., & Tirole, J. (2002). Some simple economics of open source.Journal of Industrial Economics, 50, 197–234. 30- Lerner, J., & Tirole, J. (2002). Some simple economics of open source.Journal of Industrial Economics, 50, 197–234. 31- Lips, M., E. Eppel, et al. (2010). "Public attitudes to the sharing of personal information in the course of online public service provision." 32- Macintosh, A. (2004). Characterizing e-participation in policy-making. System Sciences, 2004. Proceedings of the 37th Annual Hawaii International Conference on, IEEE. 33- Macintosh, A. and A. Whyte (2006). Evaluating how eParticipation changes local democracy. eGovernment Workshop. 34- Neeta Shah , A. D., Dravida Seetharam (2009). "Crowdsourcing for e-governance: case study", in ICEGOV '09: Proceedings of the 3rd International Conference on Theory and Practice of Electronicovernance. New York, NY ISBN: 978-1-60558-663-2 253-258. 35- Parameswaran, M., & Whinston, A. B (2007). "An Overview. Communications of the Association for Information Systems " Social Computing “ ۷۶۲-۷۸۰.. 36- Pla, L. c., X. Lecocq, et al. (2010). "Customer-integrated business models: a theoretical framework." Management 13(4): 226-265. 37- Poetz, M. K., & Schreier, M. (2012). The value of crowdsourcing: can users really compete with professionals in generating new product ideas?. Journal of Product Innovation Management, 29(2), 245-256. 38- Shocker, A. D., & Srinivasan, V. (1979). Multiattribute approaches for product concept evaluation and generation: a critical review.Journal of Marketing Research, 16, 159–180. 39- Snir, E. M., & Hitt, L. M. (2003). Costly bidding in online markets for IT services. Management Science, 49, 1504–1520. 40- Sonsino, D., & Benzion, U. (2002). The complexity effects on choice with uncertainty–experimental evidence. The Economic Journal, 112, 936–965. 41- Surowiecki, James (2004). The Wisdom of Crowds: Why the Many Are Smarter Than the Few and How Collective Wisdom Shapes Business, Economies, Societies and Nations Little, Brown ISBN 0-316-86173-1. 42- Taylor, W. C. (1995). Digging for golden carrots: an analysis of research tournament. American Economics Research, 85(4), 872–890. 43- Vargo, S. L. and R. F. Lusch (2008). "Service-dominant logic: continuing the evolution." Journal of the Academy of marketing Science 36(1): 1-10. 44- Wirtz, J., A. den Ambtman, et al. (2013). "Managing brands and customer engagement in online brand communities." Journal of Service Management 24(3): 223-244. 45- Yang, Y., & Chen. P. (2009). Open Innovation: Strategic Design of Online Contests. Proceeding of International Conference on Information Systems 2009, Pheonix, Arizona. 46- Zheng, H., D. Li, et al.(2011). "Task design, motivation, and participation in crowdsourcing contests." International Journal of Electronic Commerce 15(4): 57-88. 47- Zheng, H., D. Li, et al.(2011). "Task design, motivation, and participation in crowdsourcing contests." International Journal of Electronic Commerce 15(4): 57-88. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,828 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,459 |