
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,706 |
تعداد مقالات | 13,972 |
تعداد مشاهده مقاله | 33,530,725 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 13,282,954 |
تحلیل چند سطحی عوامل مؤثّر بر تابآوری تحصیلی(مورد مطالعه: دانش آموزان مقطع متوسّطة مناطق کمتر توسعه یافتة شهرستان مبارکه) | |||||||||||||||||||||||||||
رویکردهای نوین آموزشی | |||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 11، شماره 2 - شماره پیاپی 24، مهر 1395، صفحه 87-106 اصل مقاله (350.44 K) | |||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/nea.2016.21383 | |||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||
رضا همتی* 1؛ مسعود غفاری2 | |||||||||||||||||||||||||||
1استادیارگروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی دکتری جامعه شناسی، دانشگاه کاشان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||
این پژوهش با هدف تعیین عوامل مؤثّر بر تابآوری تحصیلی در سه سطح فردی- شخصیتی، خانواده و مدرسه به صورت پیمایشی و با روش نمونهگیری خوشهای روی 250 دانشآموز، 192 دختر و 58 پسر در مقطع متوسّطة مناطق کمتر توسعهیافته در شهرستان مبارکه انجام شده است. نتایج حاصل از رگرسیون سلسلهمراتبی (HLM) نشان میدهد که متغیّرهای سطح فردی (عزّت نفس و انگیزش تحصیلی) و سطح خانواده (سرمایة اجتماعی خانواده) تأثیر معناداری بر تابآوری تحصیلی دارند. همچنین برخلاف ارتباط متغیّرهای سطح مدرسه با تابآوری تحصیلی با ورود متغیّرهای سطوح دیگر در مدل نهایی، این تأثیر غیرمعنادار میشود. در نهایت بر اساس یافتههای مذکور، پیشنهادهایی برای بهبود تابآوری تحصیلی ارائه شده است. | |||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||
تاب آوری تحصیلی؛ عوامل خانوادگی؛ عوامل مدرسه ای؛ عوامل شخصیتی؛ دانشآموزان مناطق کمتر توسعه یافته؛ مقطع متوسّطة تحصیلی | |||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||
مقدمهدانشآموزان، ظرفیتهای مهمی دارند که شکوفاسازی آنها شرط لازم و اساسی موفّقیت و توسعة جوامع امروزی است، اما وجود عوامل خطرآفرین متعدّد در این مسیر، همواره آسیبهای کوتاهمدّت و بلندمدّت فردی و اجتماعی را در پی داشته است. بسیاری از دانشآموزان در زمان تحصیل با موقعیتهای مشکلساز اجتماعی و آموزشی در کلاس، خانه و اجتماع مواجه میشوند که میتواند به شکست آنها در مدرسه منجر شود و زندگی آیندۀ آنان را با ضعف و ناتوانی روبهرو کند (فاستر[1]، 2013). با وجود این، بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند دانشآموزانی هستند که با وجود قرارگرفتن در موقعیتهای فشارزا، مشکلساز و تهدیدکننده به موفّقیت میرسند و سطوح بالای تحصیلی را تجربه میکنند (خلف[2]، 2014؛ هیتون[3]، 2013). این فرایند، تابآوری تحصیلی[4] نامیده میشود. از نظر آلوا[5] (1991) دانشآموزانی که تابآوری تحصیلی دارند، حتّی با وجود رویدادهای فشارزا و شرایطی که میتواند آنها را در خطر عملکرد ضعیف و نهایتاً در موقعیت رهاکردن مدرسه قراردهد، انگیزة بالا و عملکرد خوبی دارند. اصولاً چارچوب تابآوری تحصیلی با دیدگاههای سنّتی متفاوت است؛ چرا که به جای تمرکز بر عوامل مؤثّر بر ناکامی دانشآموزان، نگاهها را به این معطوف میکند که دانشآموزان چگونه میتوانند در شرایط سخت به موفّقیت دست یابند. این هرگز به معنای رهاکردن دانشآموزان مسألهدار و تمرکز بر دانشآموزان با عملکرد بهتر نیست، بلکه میتوان با تمرکز بر تابآوری و تلاش برای ایجاد و ترویج آن و فراهمکردن بسترهای لازم برای تربیت دانشآموزان تابآور، اقدامات مفیدتری در مسیر توسعة جامعة آموزشمحور امروزی انجام داد. با توجّه به این توضیحات، این پژوهش بر آن است تا با بهرهگیری از ذخیرة نظری و پیشینة تحقیقاتی موجود در سه سطح فرد، خانواده و مدرسه، عوامل مؤثّر بر تابآوری تحصیلی دانشآموزان شهرستان مبارکه را بررسی و جایگاه و اهمّیت هر سطح را در پیشبینی تابآوری تحصیلی برای سیاستگذاری مناسب در این زمینه مشخّص کند. به طورکلّی پژوهشهای مختلفی در داخل و خارج از کشور درخصوص تابآوری تحصیلی انجام شده است. برای مثال، کشتکاران (1388، به نقل از صفری، 1392) در پژوهش خود رابطة الگوهای خانوادگی را با تابآوری در دانشجویان دانشگاه شیراز بررسی کرده است. نتایج این تحقیق، نشاندهندۀ رابطة مثبت میان این دو متغیّر است؛ به طوری که جهتگیریهای گفتوشنود خانواده با تابآوری دانشجویان، رابطة معناداری دارد. رضایی (1392) نیز در پژوهش خود به این نتیجه رسیده است که تابآوری تحصیلی با عزّت نفس رابطة مثبتی دارد. همچنین بین تابآوری تحصیلی با حمایت اجتماعی و ابعاد حمایت خانواده، حمایت دوستان و حمایت اشخاص مهم، رابطة مثبتی هست. بساکنژاد و همکاران (1392) در یک پژوهش پیمایشی نشان دادهاند که جهتگیری دروندینی هم به واسطۀ معنویت و هم به صورت مستقیم، تابآوری تحصیلی را پیشبینی میکند. نتایج پژوهش کهریزی (1393) بیان میکند که بین تابآوری و رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسّطة شهر کرمانشاه و بین میزان تابآوری و عملکرد دانشآموزان رابطة مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج پژوهشهای خارجی نظیر کاترال[6] (1998) نشان میدهد که دانشآموزانی که عملکرد تحصیلی موفّقی داشتهاند از عواملی مانند حمایت خانواده و فعّالیتهای مدرسهمحور برخوردار بودهاند. مارتین[7] (2002) در مطالعة خود روی نمونهای از دانشآموزان دبیرستانی، نشان داد که خودکارآمدی، برنامهریزی، کنترل، اضطراب پایین، پشتکار و تلاش از جمله متغیّرهای مهم پیشبینیکنندة تابآوری تحصیلی دانشآموزان هستند. بورمن و اورمن[8] (2004) با بررسی تابآوری تحصیلی در درس ریاضی در نمونهای از 3981 دختر و پسر به این نتیجه رسیدند که مهمترین ویژگیهای شخصیتی مرتبط با تابآوری تحصیلی عبارتند از خودکارآمدی، عزّت نفس، تعهّد دانشآموز و گرایش به مدرسه. همچنین مهمترین متغیّرهای مدرسهای که با تابآوری تحصیلی ارتباط دارند، اندازة کلاس درس، منابع آموزشی و تجربة معلّمان هستند. نتایج پژوهش برون[9] (2008) نشان میدهد که جامعهپذیری نژادی و دریافت حمایت اجتماعی، تابآوری تحصیلی دانشجویان آفریقایی تبار را پیشبینی میکند. مورالز[10] (2008) در بررسی تأثیر تفاوتهای جنسیتی در تابآوری تحصیلی 31 دختر و 19 پسر از میان دانشآموزان رنگینپوست با جایگاه اجتماعی ـ اقتصادی پایین به این نتیجه رسید که دختران نسبت به پسران، بسیار بیشتر با اهداف حرفهای قبل از دانشگاهشان، برانگیخته شدهاند. هدف مطالعة سینای[11] (2009)، تشخیص عوامل مرتبط با تابآوری تحصیلی در بین دانشآموزان کلاس ششم بوده است. نتایج آن نشان میدهد که عوامل شخصی مرتبط با تابآوری تحصیلی عبارتند از مشارکت کلاسی، استفاده از اطّلاعات و مهارتهای حلّ مسأله و همچنین عوامل خانوادگی، آموزش والدینی، حضور والدین در خانه و انتظارات والدین هستند. دورهام[12] (2009) نیز با بررسی عوامل اصلی توصیفگر تابآوری تحصیلی در بین دانشجویان آفریقایی آمریکایی در دانشگاه کانزاس به این نتیجه رسید که اکثر عوامل مرتبط با تابآوری به اجتماعات دانشگاهی از جمله، فعّالیتها و تشکیلات دانشجویی و اعتقادات مذهبی یا معنویت وابستهاند. پرز[13] و دیگران (2009)[b1] نشان دادند که دانشآموزان حاشیهای با عوامل خطرسازی مانند احساس پذیرشنشدن اجتماعی بالا، تحصیلات پایین والدین و ساعات بالای کار در طول تحصیل همراهند. با وجود این به دلیل برخورداربودن از سطوح بالای عوامل محافظ شخصی و محیطی مانند والدین حمایتگر، دوستان و مشارکت در فعّالیتهای مدرسه، سطوح بالاتری از موفّقیت تحصیلی را نسبت به دانشآموزان با عوامل خطرآفرین مشابه و سطوح پایین منابع شخصی و محیطی داشتهاند. نتایج پژوهش کانینگهام و سوانسون[14] (2010) نشان میدهد که تابآوری تحصیلی با حمایت دریافتی از مدرسه، خودکارآمدی تحصیلی و سابقۀ کاری مادر رابطه دارد. تحقیق جوکار[15] و دیگران (2011) بیان میکند که گفتوگو پیشبینیکنندة مثبت برای اهمّیتدادن زیاد به اجتماع، مدرسه، خانه، همسالان و اهمّیتداشتن مدرسه/اجتماع است. هیتون[16] (2013) نیز پژوهشی را برای تبیین موفّقیت گروهی از دانشآموزان لاتینی انجام داد که موفّقیت تحصیلی آنان با وجود برخی مسائل نژادی، دشواریهای اقتصادی و نابرابرهای ساختاری از سایر همسالانشان بیشتر بوده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که دانشآموزان موفّق از منابع شخصی، مدرسهای و خانوادگیای برخوردار بودند که به آنان کمک میکرد تا با سختیها، دست و پنجه نرم کنند و در نظام مدرسه، متعهّد باقی بمانند. بررسی پیشینة این پژوهش نشان میدهد که با وجود اهمّیت موضوع تابآوری، مطالعات چندان زیادی در این زمینه در دانشگاهها و مراکز علمی کشور انجام نشده است و کمبود این موضوعات واقعاً احساس میشود؛ هر چند در خارج از کشور، تحقیقات گستردهای در این خصوص انجام شده است و تابآوری تحصیلی از زوایای مختلف و همراه با متغیّرهای روانشناختی، جامعهشناختی و هر یا دو مطالعه شده است. اجمالاً نتایج بررسی پژوهشهای مرتبط با تابآوری نشان میدهند که تابآوری تحصیلی با عوامل خانوادگی، مدرسهای و عوامل شخصیتی ارتباط مثبتی دارد. از طرف دیگر این پژوهشها به لحاظ روششناسی، راهکارهای متفاوتی دربارۀ شیوة اندازهگیری تابآوری تحصیلی انتخاب کردهاند. به طور کلّی هدف این مطالعات این بوده است که نشان دهند تابآوری تحصیلی تنها با ویژگیهای فردی ارتباط ندارد و بنابراین با اتّخاذ رویکرد جامعتر آن را به شبکههای گستردهتر اجتماعی نظیر مدرسه، خانواده و اجتماع پیوند میدهند. صاحبنظران، بیشتر بر این نکته تأکید کردهاند که تابآوری نه یک عنصر ایستا که فرایند چندبعدی و متغیّری است. در همین راستا ماستن[17] (2006، به نقل از والش، 1391) به این نکات اشاره میکند که تابآوری یک سازة تکبعدی نیست، بلکه یک پدیدۀ چندبعدی است، در بافت و زمینة خود مفهوم مییابد و «برای فهم کامل آن به یک مدل تعاملی پیچیده نیاز است». همچنین مطالعات طولی نشان میدهند که تابآوری را نمیتوان یکبار و برای همه بر اساس مقاطعی از تعاملات اولی زندگی ارزیابی کرد. در صورت تأکید بر همگنی و چشمانداز کوتاهمدّت، ممکن است نتوان پی برد که افراد، سازوارههای رشدیافتهای هستند که جریان زندگیشان، انعطافپذیر و چندبعدی است (همان: 23). فرایند تابآوری صرفاً یک واقعیت زیستشناختی یا روانشناختی نیست، بلکه به طور همزمان، ابعاد و ماهیت اجتماعی نیز دارد. علاوه بر امتداد تابآوری در بستر زمان باید به گسترش تابآوری در بستر موقعیت و فضای اجتماعی نیز اشاره کرد. به عبارت دیگر، تابآوری، موقعیتی است. افرادی که در یک موقعیت، تابآورند ممکن است در موقعیت دیگر با مشکلاتی مواجه شوند. بررسی تحقیقات مرتبط با تابآوری تحصیلی نشان میدهد که دانشآموزان تابآور با وجود وقوع و تکرار رویدادها و شرایط فشارزایی که برای آنان اتّفاق میافتد به سطوح بالای موفّقیت انگیزشی و عملکردی دست مییابند. تحقیقات مربوط، عمدتاً دو دسته عوامل حفاظتی درونی و بیرونی را در مطالعة عوامل مؤثّر بر ایجاد و ارتقای تابآوری تحصیلی تشخیص دادهاند. عوامل حفاظتی بیرونی عبارت از فرصتها و حمایتهای اجتماعی محیطی در دسترس در خانه، مدرسه، اجتماع و گروههای همسالان هستند. عوامل حفاظتی درونی نیز کیفیتهای فردی و شخصیتی مانند مهارتها، نگرشها، باورها و ارزشهای مرتبط با پیامدهای توسعهیافتة مثبت هستند (فاستر، 2013). محقّقان معتقدند که میان عوامل خطرآفرین و عوامل حفاظتی در سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی، رابطۀ پیچیدهای برقرار است (کرافورد[18]، 2006). برای نمونه، نظریۀ جبر دوسویه[19] بندورا و رویکرد بومشناختی برونفنبرنر[20] (1979) دو نظریۀ اصلی در این زمینه است که بیان میکنند افراد هم تأثیر میگذارند و هم متأثّر میشوند و آنها سیستمهایی در درون محلّ مشارکتشان هستند. برونفنبرنر و کراتر[21] (1983) استفاده از مدلهای بومشناختی اجتماعی یا مدلهای فرد - فرآیند -زمینه[22] را برای مطالعة روابط زمینهای عوامل حفاظتی و خطرآفرین، فرایندهای مداخلهای و مشخّصههای فردی توصیه میکنند. نظریة بومشناختی برونفنبرنر دربردارندۀ پنج نظام محیطی است که از ارتباطات نزدیک بین افراد تا اثر فرهنگ را شامل میشود. برونفنبرنر، این پنج نظام را نظام خرد، میانی، خارجی، کلان و نهایتاً تاریخی مینامد (آنگر[23]، 2011). در این زمینه فاستر (2013) از چهار دستة وسیع برای آزمون عوامل حفاظتی در ارتباط با عوامل خطر یاد میکند که فرد، خانواده، مدرسه و اجتماع هستند. شناخت رابطه بین عوامل حفاظتی و عوامل خطرآفرین در هر دسته، دلالتهای قوی برای اقدامات آموزشی مؤثّر دارد. به باور فاستر (2013) مربّیان با شناسایی متغیّرهای اصلی مؤثّر در بین دانشآموزان تابآور تحصیلی، اعمالی را میشناسند که تابآوری را در بین دانشآموزان در معرض خطر شکست، حمایت یا آن را ترویج میکند. متغیّرهای مورد تأکید در این مقاله با پیروی از رویکرد بومشناختی برونفن برنر (1979) و دیدگاه فاستر (2013) در سه سطح هستند: فردی (عزّت نفس، خودکارآمدی، انتظارات تحصیلی)، خانواده (حمایت دریافتی از خانواده، سرمایة اجتماعی خانواده، ساختار خانواده) و مدرسه (حمایت دریافتی از مدرسه و سرمایة اجتماعی مدرسه). این متغیّرها در جایگاه عوامل حفاظتی در نظر گرفته شدهاند. فرض بر این است که این عوامل میتواند دشواریهای تحصیل در مناطق کمتر توسعهیافته و روستایی را برای دانشآموزان تسهیل بخشد. نتایج تحقیقات در خصوص رابطة متغیّرهای سطح فردی و شخصیتی نشان میدهند که بین عزّت نفس و تصوّر فرد از توانایی خود، ارتباط متقابلی وجود دارد؛ به طوری که اگر میزان عزّت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد به وجود میآید و بر عکس. عزّت نفس، شاخص سلامت روانی است و در سایر فعّالیتهای روزمره بهویژه در سازمان آموزشی، تأثیرات مثبتی مانند موفّقیت تحصیلی را موجب میشود (زکی، 1384). نتایج پژوهشهای متعدّد آشکار میکند که عزّتنفساساساًازطریقارتباطبادیگرانشکلمیگیرد.ازجملۀ این ارتباطات، کاربادیگرانبراینیلبهاهداف دشوار،شناختهشدنتوسّطدیگرانواحترام و محبّتدیدن از دیگران است. به اعتقاد جانگ[24] (2013) خودکارآمدی تحصیلی به توانایی تحصیلی ادراکشده اشاره دارد و یک پیشبینیکنندة شایستگی تحصیلی به حساب میآید. از نظر بندورا افرادی که خودکارآمدی بالایی دارند با موقعیتهای تهدیدکننده به طور مؤثّری رویارو میشوند و با خاطرجمعی و آرامش به این موقعیتها نزدیک میشوند. مفهوم خودکارآمدی در ادبیات نظری، پیشبینیکنندة تابآوری است. باورهای خودکارآمدی تعیین میکنند که چه قدر کوشش ممکن است صرف یک فعّالیت شود و در مقابل شرایط ناگوار، چه مدّت استقامت انجام میگیرد (علیزاده، 1392). اصولاً خودکارآمدی و اعتماد به نفس از ویژگیهای مهم افراد تابآور است و بر رفتارهای انگیزشی و عملکرد افراد تأثیر بسزایی دارد. خودکارآمدی، ویژگی مختص به فرهنگ است؛ یعنی درجة بالایی از خودکارآمدی در حوزۀ خاصی به خودکارآمدی بالا در سایر حوزهها منجر نمیشود. دانشآموزان در حوزة تحصیلی، اطمینان به خود را با شیوههای مختلفی پرورش میدهند. آنان که به مهارتهای خود اطمینان بیشتری دارند، بیشتر خود را در فعّالیتهای تحصیلی درگیر میکنند (ذبیحالهی و دیگران، 1391).) «بر اساس پژوهشهای انجامشده، کمبود خودکارآمدی یا نبودن آن، عموماً انگیزۀ دانشآموزان را تضعیف میکند و ممکن است موجب شود که آنها تکالیف محوّل را کوچک بیانگارند».(پاژارس،[25] 1996) به عبارت دیگر، هر چه احساس خودکارآمدی بالاتر باشد، میزان پافشاری و تلاش بیشتر خواهد بود و بر عکس. انگیزش تحصیلی، انگیزة روانشناختی فراگیری است که با اثرگذاری بر انواع مختلف فعّالیتهای تحصیلی بر تمایل فرد برای رسیدن به هدفهای تحصیلی تأکید دارد. انگیزش تحصیلی با هدفهای ویژه، نگرشها و باورهای خاص، روشهای دستیابی به آنها و کوشش فرد در ارتباط است (صالحی، 1388). زمانی که دانشآموزان، انگیزهای برای یادگیری ندارند، یعنی مانعی در راه انگیزش طبیعی آنها وجود دارد، احساس میکنند که بهخوبی نمیتوانند وظایف مربوط به مدرسه را انجام دهند و در نتیجه تلاش خود را متوقّف میکنند یا به اندازة کافی، تلاش جدّی از خود نشان نمیدهند (ابراهیمی قیری، 1392). بر اساس استدلال اگلس و ویگفیلد[26] (2002) انتظارات تحصیلی با عملکرد تحصیلی، ارتباط نزدیکی دارد و به طور همزمان از تفاسیر افراد از موفّقیتهای پیشین آنها تأثیر میپذیرد. در واقع، این محقّقان به تأثیرات چرخهای بین انتظارات و موفّقیت اشاره میکنند. مطالعات متعدّدی به ارتباط متقابل بین انتظارات تحصیلی کودکان و موفّقیت تحصیلی آنها اشاره کردهاند (ساندر[27] و دیگران، 2001، بایی[28]، 2007). سرمایة اجتماعی خانواده به پیوندهای بین والدین و فرزندان اشاره دارد که جایگاه مهمّی در جامعهپذیری فرزندان دارد. رایت و فیتزپاتریک[29] (2006) سرمایة اجتماعی در خانواده را شبکههای حمایت خانوادگی، صمیمیت، نزدیکی و پیوندهای غیر رسمی اعضای خانواده با همدیگر تعریف کردهاند که میزان مشارکت دوجانبه، اعتماد، آگاهی و نظارت را افزایش میدهد. محیط خانوادگی که در آن حداقل یکی از والدین، صمیمی و حمایتکننده باشد و امکان پرورش رابطة دلبستگی خوب بین کودک و والد را فراهم کند، میتواند عامل محافظتی مهمّی برای تابآوری تحصیلی دانشآموزان باشد. برنارد در سال 1994، چندین ویژگی خانواده را معرّفی میکند که با تابآوری تحصیلی فرد رابطه دارد. او گفته است که ارتباط دانشآموز - والدین، تعارض کم در محیط خانواده و حمایت اعضا از یکدیگر با تابآوری تحصیلی فرد ارتباط دارند. این ویژگیها در خانوادههایی با بعد گفتوشنود بهوفور وجود دارد (رنجبر، 1392). متغیّردیگریکهمتخصّصاندرمباحثتابآوریبه آن توجّه کردهاند،حمایتاجتماعی[30] است (خباز و دیگران، 1390). به اعتقاد سارافینو[31] (1384) [b2] حمایت اجتماعی به مراقبت، محبّت، عزّت، تسلّی و کمکی اطلاق میشود که افراد دیگر یا گروهها به فرد عرضه میکنند. نتایج تحقیقات کاربونل[32] (1988، به نقل از اونگ[33] و دیگران، 2006) [b3] نشان میدهد که تابآوری با حمایت اجتماعی در میان جوانان در معرض خطر مشکلات هیجانی ارتباط دارد. فروغی (1389) در رسالة خود به رابطة معناداری بین حمایت اجتماعی خانواده و تابآوری دانشآموزان، دست یافته است. مطالعة هس و گرایدون[34] (2009) نشان میدهد که حمایت اجتماعی از جمله عوامل مؤثّر بر تابآوری افراد بزرگشده در پرورشگاه (سر راهی) است. نتایج تحقیق خباز و دیگران (1390) نشان میدهد که افزایش حمایت اجتماعی نهادهای مربوط از نوجوانان ساکن در مناطق حومة شهر تهران بهویژه برقراری ارتباط و پیوند عاطفی و حمایتی مؤثّر خانوادهشان میتواند جایگاه مهمّی در افزایش تابآروی آنها داشته باشد. از نظر تولاند و کاریگان (2011) مدرسه و تجارب مدرسه اهمّیت قاطعی در ارتقای میزان تابآوری دارند. به گفتۀ این محقّقان، مطالعات مختلف نشان داده است که روابط و تجارب مدرسهای دانشآموزان، تأثیرات حمایتی (مدرسه) بسیار مهمّی دارند. شرایط محیطی مدرسه که شایستگی اجتماعی را ارتقا میدهد، روابط گرم کنشگرانه، مشارکت قوی و مرزهای شفاف، قواعد و انتظارات (تولاند و کاریگن[35]، 2011) است. هاگان و مک کارتی (1997، به نقل از گاتی و ترمبلی[36]، 2007) تأکید میکنند که مدرسه جزء مهمّی از شبکة نهادهای اجتماعی به شمار میآید که سرمایة اجتماعی، درون آن تولید میشود. رایت و فیتزپاتریک[37] (2006)[b4] سرمایة اجتماعی در مدرسه را پیوندهای نوجوانان با همدیگر، دلبستگی و احساس تعلّق خاطر آنها به مدرسه و میزان مشارکتشان در انجمنهای اجتماعی، آموزشی، هنری و ورزشی میدانند. مدرسه (محیط آموزشی و اجتماعی) فرصتها و امکاناتی را برای سرمایة اجتماعی فراهم میآورد که مستقیم یا غیر مستقیم از طریق این منابع در دسترس بر رفتار دانشآموزان تأثیر میگذارد. عوامل و کارگزاران سرمایة اجتماعی در مدرسه بین نوجوانان و تجارب مدرسهای آنها پیوند متقابلی ایجاد میکنند، از جمله در آنها میزان معیّنی از تعلّق دانشآموزان به مدرسه را پدید میآورند. محیط مدرسه تأثیر بدیهی و انکارناپذیری بر آیندة تحصیلی، شغلی و در مجموع، تمام جنبههای زندگی کودکان و نوجوانان دارد (گلچین و حیدری، 1388). به طور کلّی با توجّه به پژوهشها و ادبیات پژوهش، میتوان فرضیههای زیر را برای تبیین تابآوری تحصیلی استخراج کرد: 1- خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان بر تابآوری تحصیلی آنها تأثیر دارد. 2- عزّت نفس تحصیلی دانشآموزان بر تابآوری تحصیلی آنها تأثیر دارد. 3- انگیزش تحصیلی دانشآموزان بر تابآوری تحصیلی آنها تأثیر دارد. 4- انتظارات تحصیلی آیندة دانشآموزان بر تابآوری تحصیلی آنها تأثیر دارد. 5- حمایت اجتماعی دریافتی دانشآموزان در مدرسه بر تابآوری تحصیلی آنها تأثیر دارد. 6- سرمایة اجتماعی دریافتی دانشآموزان در مدرسه بر تابآوری تحصیلی آنها تأثیر دارد. 7- حمایت اجتماعی دریافتی دانشآموزان از خانواده بر تابآوری تحصیلی آنها تأثیر دارد. 8- سرمایة اجتماعی دریافتی دانشآموزان از خانواده بر تابآوری تحصیلی آنها تأثیر دارد. 9- پایگاه اقتصادی اجتماعی دانشآموزان بر تابآوری تحصیلی آنها تأثیر دارد. 10- ساختار خانوادۀ (زنده بودن پدر و مادر) دانشآموزان بر تابآوری تحصیلی آنها تأثیر دارد.
روش تحقیقطرح این پژوهش، کمّی و راهبرد آن پیمایشی است. این مطالعه از نظر معیار زمان، مقطعی، به لحاظ ماهیت، کاربردی و از منظر وسعت، پهنانگر است. برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که رایجترین ابزار گردآوری در پژوهشهای پیمایشی است. همچنین توزیع و جمعآوری پرسشنامهها با هماهنگی ادارۀ کلّ آموزش و پرورش استان و ادارۀ آموزش و پرورش شهرستان به صورت حضوری انجام شده است. جامعة آماری پژوهش، همۀ دانشآموزان دختر و پسر دورة متوسّطة دوم (عمومی، انسانی، ریاضی، تجربی، فنّی و حرفهای و کار و دانش) مناطق کمتر توسعهیافته در شهرستان مبارکة استان اصفهان در سال تحصیلی 1393 – 1394 است. بر اساس آمار رسمی ادارة آموزش و پرورش شهرستان، تعداد کلّ این دانشآموزان 1101 نفر است. از این تعداد، 770 نفر دختر و 331 نفر پسر هستند. برای برآورد حجم نمونه از نرمافزار SPSS استفاده شده است. بنابراین حجم نمونة پژوهش در دو مرحله با در نظر قراردادن دو نوع تحلیل مبتنی بر همبستگی و تحلیل رگرسیون برآورد شده است. برای روشهای تحلیلی آماری مبتنی بر همبستگی، مطلوبترین مقدار درصد خطا 05/0 و توان 80/0 و حجم اثر 20/0 است. بنابراین با توجّه به این شاخصهها حجم نمونۀ تعداد 250 نفر برآورد شده است. از طرف دیگر مطلوبترین مقدار درصد خطا 05/0، توان 80/0 و حجم اثر 10/0 برای روشهای تحلیلی آماری مبتنی بر رگرسیون است. با در نظر قراردادن حداکثر متغیّر مستقل اثرگذار بر متغیّر وابستة پژوهش (هشت متغیّر) و شاخصههای مذکور، حجم نمونۀ تعداد 244 نفر برآورد شده است. با توجّه به این دو برآورد در مجموع، 250 دانشآموز برای تکمیل پرسشنامهها در نظر گرفته شدند. برای تعریف مفهومی و عملیاتی متغیّرها به شکل ذیل عمل شده است. تابآوری تحصیلی، توانایی دانشآموزان در زدودن موانع، مشکلات و فشارهای موجود در مدرسه در طول زمان و تلاش برای کسب موفّقیت تحصیلی و اجتماعی با وجود این مشکلات است (خلف، 2014). برای اندازهگیری این متغیّر از مقیاس 29 گویهای ساموئلز و وو[38] (2009) [b6] استفاده شده است. این مقیاس، سه بعد دارد که از این قرار هستند: مهارتهای ارتباطی (برای مثال: «هیچ کس در زندگی من نیست که خیلی خوب از من مراقبت کند»)، مسألهمحور و مثبتنگری (برای مثال: «من در بیشتر حوزههای زندگیم موفّق هستم») و جهتگیری آینده (برای مثال: «من اهداف والایی دارم که برای رسیدن به آنها برنامهریزی میکنم»). سلطانینژاد و همکاران (1392) این مقیاس را برای دانشجویان و دانشآموزان ایرانی هنجاریابی کردهاند. در این پژوهش ضریب آلفای کرونباخ خرده مقیاسهای این مقیاس بهترتیب 0.81، 0.72، 0.71 است. حمایت اجتماعی خانواده به میزان حمایت خانواده از شخص اطلاق میشود (فروغی، 1389). برای سنجش این متغیّر از 4 گویه از مقیاس حمایت اجتماعی ادراکشدۀ چندبعدی (حسنزاده و فرزان، 1393) استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ این متغیّر 81/0 میباشد. یک نمونه از گویههای این مقیاس، این است: «خانوادهام همواره در تصمیمگیریهای مهم به من کمک میکنند». سرمایة اجتماعی خانواده،شبکههای حمایت خانوادگی، صمیمیت، نزدیکی و پیوندهای غیر رسمی اعضای خانواده است که میزان مشارکت دوجانبه، اعتماد، آگاهی و نظارت را افزایش میدهد (رایت و فیتزپاتریک، 2006). برای سنجش این متغیّر از 12 گویه با الهام از کلرک[39] و دیگران (2014) استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ این متغیّر 91/0 میباشد. گویۀ زیر نمونهای از گویههای استفادهشده است: «پدر و مادرم همواره مرا تشویق میکنند که دانشآموز نمونهای در مدرسه باشم». حمایت اجتماعی مدرسه به میزان حمایت معلّمان و کارکنان مدرسه از دانشآموز اشاره دارد (رنینگر[40] و همکاران، 2003). برای اندازهگیری این مقیاس از 5 گویه با الهام از گویههای رنینگر و همکاران (2003) استفاده شده است. آلفای کرونباخ این متغیّر، 85/0 میباشد. یک نمونه از گویههای این پرسشنامه، این است: «معلّمانم همواره مرا تشویق میکند و به من دلگرمی و انگیزه میدهند». سرمایة اجتماعی مدرسه: این مقیاس 10 گویه دارد که در ساخت آن از کلرک و دیگران (2014) استفاده شده است. میزان ضریب آلفای کرونباخ برآوردشده، 82/0 میباشد. گویۀ «من میتوانم در مسائل مختلف، روی کمک همکلاسیهای خود حساب کنم» نمونهای از گویههای استفادهشده است. خودکارآمدی تحصیلی به توانایی ادراکشدة تحصیلی اشاره دارد و به صورت یک پیشبینیکنندة معتبر عملکرد تحصیلی به کار میرود (جانگ[41]، 2013). گویههای ششگانة این مقیاس از پژوهش جانگ (2013) اقتباس و اصلاح شده است. میزان ضریب آلفای کرونباخ برآوردشده برای این متغیّر، 82/0 میباشد. گویۀ «اگر تلاش کنم حتّی میتوانم سختترین تکالیف درسی را انجام دهم» یک نمونه از گویههای استفادهشده است. عزّت نفس، ارزیابی احساسی ذهنی کلی فرد از قابلیت های خود و به نوعی ارزیابی و نگرش به خود می باشد (هویت، 2009). برای اندازهگیری این متغیّر از مقیاس عزّت نفس روزنبرگ[42] (1965) استفاده شده است که احساسهای کلّی ارزش یا پذیرش خود را به صورت مثبت بیان میکند. ضریب آلفای کرونباخ برآوردشده برای این مقیاس دهگویهای، 83/0 است. اینها نمونههایی از گویههای این مقیاس هستند: «احساس میکنم انسان ارزشمندی هستم» و «بهخوبی دیگران از عهدة کارها برمیآیم». انتظارات تحصیلی آینده، انتظاراتی هستند که دانشآموزان نسبت به آیندة تحصیلی خود از خودشان دارند. این مفهوم همچنین دربردارندۀ ادراک دانشآموزان از انتظارات دیگران از آیندة تحصیلی آنها نیز میشود. این مقیاس شامل 8 گویه می باشد که از مقالة کانینگهام و سوانسون[43] (2010) اقتباس و تعدیل شده است. میزان ضریب آلفای کرونباخ برآوردشده برای این متغیّر، 72/0 است. انگیزش تحصیلی[44]، عبارتاستازآندستهازمتغیّرهایامنابعیکهجهتدهندهوبرانگیزانندۀ فعّالیتهایدانشآموزاناست (ابراهیمی قیری، 1392). این متغیّر، سه خردهمقیاس انگیزش درونی، انگیزش بیرونی و بیانگیزه دارد و برای سنجش آن از گویههای مقیاس انگیزش تحصیلی وارلند[45] و دیگران (1993) استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ برآوردشده برای کلّ این مقیاس، 81/0 میباشد. این دو گویه نمونهای از گویههای این مقیاس هستند: «به این دلیل کهبعدهادرآمدبهتریداشتهباشم» و «نمیدانمچرامدرسهمیروموواقعاًعلاقهایبهآنندارم». پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی خانواده، به عنوان یک مفهوم چندبعدی، نشاندهندۀ سلسلهمراتبی از موقعیت های اجتماعی است که به طور کلّی برای توصیف موقعیت یا جایگاه اجتماعی یک شخص به کار برده میشود. چنین مفهومی با شاخصهایی از قبیل وضعیت استخدام، پایگاه شغلی، دستیابی تحصیلی، درآمد و ثروت مشخّص میشود (سبزعلیان و زاهدی اصل، 1392). در این تحقیق برای سنجش پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی افراد از روش عینی استفاده شده است. پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی در این تحقیق، جمع نمرات پاسخگویان در سه شاخص وضع شغلی پدر و مادر، درآمد و وضعیت منزل مسکونی است. ساختار خانواده: زندهبودن پدر و مادر، یکمقیاس اسمی است که با پاسخ «بله» و «خیر» آزمودنیها به پرسش «آیا پدر شما زنده است؟» و «آیا مادر شما زنده است؟» سنجیده شده است. برای بررسی اعتبار مقیاسهای بهکاررفته در پژوهش از روش اعتبار محتوا[46] و همچنین در کنار اعتبار محتوایی از شیوة اعتبار عاملی نیز استفاده شده است. برآوردهای مربوط به مدل عاملی بیانگر این است که همۀ معرّفهای مربوط به متغیّر متغیّرهای مستقل از بار عاملی مطلوبی برخوردارند. برای سنجش پایایی (قابلیت اعتماد) پرسشنامه با استفاده از دادههای آزمون مقدّماتی (پیشآزمون)، میزان آلفای کرونباخ برای بررسی همبستگی یا هماهنگی درونی معرّفهای مربوط به این متغیّرها محاسبه شده است که در بخش قبلی، گزارش آن آمد. یافتههای تحقیقبر اساس اطّلاعات توصیفی، 31 درصد از نمونة آماری پژوهش را پسران و 6/76 درصد دیگر را دختران دانشآموز تشکیل دادهاند. 3/78 درصد از نمونة آماری پژوهش در شهر و 2/26 درصد بقیه در روستا سکونت دارند. 52 درصد از نمونة آماری پژوهش، دانشآموزان پایة تحصیلی اول دبیرستان، 4/22 درصد پایة تحصیلی دوم دبیرستان و 6/24 درصد پایة تحصیلی سوم دبیرستان هستند. رشتۀ تحصیلی نمونۀ آماری پژوهش به این صورت است: 1/46 درصد در رشتۀ تحصیلی عمومی، 1/15 درصد در رشتۀ علوم انسانی، 3/4 درصد در رشتة ریاضی، 6/8 درصد در رشتة تجربی، 7/1 درصد در رشتة فنّی و حرفهای و 1/24 درصد در رشتۀ تحصیلی کار و دانش. 5/73 درصد از نمونة آماری پژوهش، از ساکنان بومی منطقه هستند و 2/26 درصد، بومی منطقه نیستند. میزان درآمد ماهیانة خانوادۀ نمونۀ آماری نیز به این شرح است: 9/54 درصد، یک میلیون تومان و کمتر، 5/30 درصد بین یک تا دو میلیون، 2/6 درصد بین دو میلیون و صد تا سه میلیون، 7/2 درصد بین سه میلیون و صد تا چهار میلیون، 2/2 درصد بین چهار میلیون و صد تا پنج میلیون و 5/3 درصد بیشتر از پنجمیلیون. یافتههای توصیفی متغیّرهای مستقل و وابسته نشان میدهد که بیشتر دانشآموزان از حمایت اجتماعی و سرمایة اجتماعی ـ مدرسهای خوبی برخوردارند، اما این میزان در خصوص سرمایة اجتماعی و حمایت اجتماعی مدرسه صدق نمیکند. عزّت نفس دانشآموزان در حدّ متوسّط به بالاست و از طرف دیگر اینچنین دانشآموزانی احساس خودکارآمدی تحصیلی بالایی نیز دارند. از طرف دیگر بیشتر دانشآموزان، انگیزش تحصیلی نسبتاً بالایی دارند. نتایج در مورد متغیّر وابستة تابآوری تحصیلی نشان میدهد که دانشآموزان، مهارتهای ارتباطی، مثبتنگری و جهتگیری آیندهنگرانۀ بالایی دارند. نتایج آزمونهای دو متغیّره مانند ضرایب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و تفاوت میانگینها با توجّه به سطح سنجش متغیّرها نشان میدهد که بین متغیّرهای سن، جنسیت، پایة تحصیلی، رشته، بومیبودن، زندهبودن پدر، زندهبودن مادر، وضعیت زندگی، تحصیلات پدر، نوع شغل پدر و مادر، درآمد ماهیانة خانواده و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، رابطة معناداری با تابآوری وجود ندارد. این در حالی است که میان شهری و روستایی، معدل سال گذشته، معدل ترم قبل و تحصیلات مادر با تابآوری تحصیلی، رابطه وجود دارد. از طرف دیگر، همبستگی بین حمایت اجتماعی خانواده (35/0=r)، سرمایة اجتماعی خانواده (51/0 =r)، حمایت اجتماعی مدرسه (22/0 =r)، سرمایة اجتماعی مدرسه (24/0 =r)، عزّت نفس (60/0 =r)، خودکارآمدی تحصیلی (49/0= r)، انگیزش تحصیلی (56/0 =r) و انتظارات تحصیلی (56/0 =r) با تابآوری تحصیلی در سطح 99 درصد، معنادار است. برای بررسی اثر متغیّرهای مستقل بر وابسته (تابآوری) تحصیلی از رگرسیون سلسلهمراتبی (HLM) استفاده شدهاست. به عبارت دیگر در مرحلة اول، متغیّرهای سطح خانواده، در مرحلة بعد متغیّرهای سطح مدرسه و در مرحلۀ سوّم متغیّرهای سطح فردی وارد مدل رگرسیون شدهاند. نتایج نشان میدهد که متغیّرهای سطح خانواده (سرمایة اجتماعی خانواده، حمایت اجتماعی خانواده، پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده، زندهبودن والدین) مقدار 32 درصد از واریانس متغیّر تابآوری تحصیلی را تبیین میکنند. با اضافهشدن متغیّرهای سطح مدرسه (حمایت اجتماعی مدرسه و سرمایة اجتماعی مدرسه) در مرحلۀ دوم، مقدار ضریب تعیین، تفاوت چندانی نداشته است. در مرحلۀ سوم با اضافهشدن متغیّرهای سطح فردی و شخصیتی (عزّت نفس، خودکارآمدی تحصیلی، انگیزش تحصیلی، انتظارات تحصیلی آینده) مقدار ضریب تعیین افزایش یافته است. به طور کلّی، متغیّرهای سطح خانواده و سطح شخصیتی در مجموع، 58 درصد از تابآوری تحصیلی را تبیین کردهاند. مقادیر برآوردشده در جدول 1، بیانگر این است که با درنظرقراردادن ضریب تأثیر هر یک از متغیّرها یعنی سرمایۀ اجتماعی خانواده (21/0)، عزّت نفس (37/0) و انگیزش تحصیلی (26/0) میتوان گفت اثر این متغیّرها بر متغیّر تابآوری تحصیلی، مستقیم و در حدّ متوسّط و متوسّط به بالا است. اثر سایر متغیّرهای خانوادگی، مدرسهای و شخصیتی واردشده در مدل رگرسیونی، تفاوت معناداری با مقدار صفر ندارد و با 95 درصد اطمینان، قابلیت تعمیم به جامعۀ آماری پژوهش را ندارد. به عبارت دیگر با توجّه به نتایج جدول 1، میتوان گفت که فرضیههای 2، 3 و 8 تأیید میشوند و متغیّرهای دیگر، تأثیر معناداری بر تابآوری ندارند و از مدل خارج شدهاند.
جدول 1: اثر متغیّرهای مستقل واردشده در مدل رگرسیون سلسلهمراتبی بر تابآوری تحصیلی
نتیجهگیری و پیشنهادهاعوامل خانوادگی، زمینۀ مهمی از نظام خرد نظریة برونفنبرنر، میتواند تابآوری تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی کند. بر اساس دیدگاه علیزاده (1392) با تکیه بر این نظریه، مواردی مانند شیوههای فرزندپروری والدین، روابط فردی درون خانواده، تجارب اولی آموزشی، وضعیت خانه و همچنین تجاربی مانند فقر در خانواده، سوء رفتار و موارد دیگر میتوانند بر رشد و تابآوری فرد تأثیرگذار باشند. این نتایج همچنین با نظریة دلبستگی بالبی[47] (1969) [b7] همسو است. دانشآموزانی که از حمایت خانوادههای خود بهرهمند هستند و این حمایت را درک کردهاند، احساس میکنند که میتوانند در رویارویی با مشکلات عملکرد بهتری داشته باشند. مهارتهای ارتباطی، مسألهمحوری، مثبتنگری و جهتگیری آینده، ابعاد اصلی تابآوری تحصیلی است که در فضای حمایتی خانواده ایجاد میشود و توسعه مییابد. بررسی فرضیههای اصلی پژوهش نشان میدهد که عوامل مدرسهای با تابآوری تحصیلی، رابطة معنادار دارد، ولی در مدل رگرسیون پس از واردشدن عوامل خانوادگی وزن کمی مییابد. دلیل این را میتوان بیش از همه از وزن بالای عوامل خانوادگی در پیشبینی تابآوری تحصیلی نسبت به سایر عوامل ناشی دانست. در این زمینه میتوان این استدلال را مطرح کرد که این پژوهش در مناطق کمتر توسعهیافته (عموماً روستایی) و مدارس دولتی انجام شده است. در چنین میدانی، میتوان این احتمال را فرض کرد که روابط میان دانشآموزان و همچنین تعاملات میان دانشآموزان و نیروی انسانی مدرسه در حدّ پایینی باشد. بر خلاف مدارس مناطق توسعهیافته و مدارس غیردولتی در مدارس دولتی بهویژه در مناطق روستایی، ارتباط بین معلّمان و دانشآموزان ضعیف است و دانشآموزان در این مدارس چندان از حمایت و مراقبت بهرهمند نمیشوند. تعداد زیاد دانشآموزان در این مدارس، شلوغی کلاسها و حجم بالای کار در این مدارس میتواند از دلایل اصلی این مسأله به شمار رود. این دلایل به علاوة نبودن انجمنهای داوطلبانه، کمبود وقت در اجرای فوق برنامة درسی و مشارکتندادن دانشآموزان در امور مدرسه میتواند به تنزّل سرمایۀ اجتماعی در این مدارس منجر شود. نتایج تحقیق بقایی (1386) که تأثیر نابرابری فرصتهای آموزشی را بر انزوای اجتماعی دانشآموزان دورة متوسّطۀ شهرستان مبارکه بررسی کرده است، این ادّعا را تأیید میکند. پژوهش بقایی نشان میدهد که انزوای اجتماعی و سطح پایین سرمایۀ اجتماعی مدرسه در میان دانشآموزان مدارس شهرستان مبارکه (به ویژه در نقاط روستایی) تأمّلبرانگیز است. او بر اساس یافتههای خود نتیجه میگیرد که در مدارس روستایی، عموماً گروههای اولی و اجتماعات طبیعی (مانند خانواده) در ایجاد همبستگی و افزایش سرمایۀ اجتماعی جایگاه اساسی دارند. بر اساس این، وزن بالای عوامل خانوادگی (در جایگاه یک گروه اولی قوی) در مدل رگرسیون که عوامل مدرسهای را در تأثیر قرار میدهد، میتواند به لحاظ منطقی توجیه شود. در مرحلۀ سوم با اضافهشدن متغیّرهای شخصیتی، مقدار ضریب تعیین افزایش یافته است؛ به این معنا که متغیّرهای خانوادگی و شخصیتی در مجموع، 58 درصد از متغیّر تابآوری تحصیلی را تبیین کردهاند. نتایج بهدستآمدۀ مربوط به متغیّرهای شخصیتی با نتایج پژوهش رضایی (1392)، مارتین (2002)، بورمن و اورمن (2004) و کانینگهام و سوانسون (2010) همسوست. در تبیین اثر سرمایۀ اجتماعی خانواده بر تابآوری تحصیلی بر اساس پژوهشهای موجود میتوان گفت محیط خانوادگی که در آن حداقل یکی از والدین، صمیمی و حمایتکننده باشد و امکان پرورش رابطة دلبستگی خوب بین کودک و والد را فراهم کند، یک عامل محافظتی اساسی برای تابآوری تحصیلی دانشآموزان است. تحقیقات نشان دادهاند خانوادههایی که با فرزندانشان در حلّ مسائل مختلف گفتوگو میکنند و در تعریف نقشها و قوانین و جایگاه افراد در رویارویی با مسائل انعطاف نشان میدهند، فرزندانشان از توانایی حلّ مسأله، اعتماد به دیگران، ایمان به قدرت خود و حسّ استقلال بیشتری برخوردارند. همچنین ثابت شده است که این ویژگیهای شخصیتی میتواند در افزایش تابآوری فرد جایگاه مهمّی داشته باشد. این نکته دقیقاً با تعریف سرمایۀ اجتماعی خانواده همسوست. در ارتباط با عزّت نفس میتوان گفت که یکی از عوامل مهم است که شخص را وامیدارد به گونۀ مؤثّری عمل کند و جدّیت و پشتکار داشته باشد. «فردی که عزّت نفس پایینی دارد، خیلی راحتتر از اهداف خود چشمپوشی میکند و بسیار آسانتر در جهتی که دیگران برای او برمیگزینند، پا میگذارد» (یارمحمدیان، 1385). به این معنا، عزّت نفس را میتوان یک عامل حفاظتی در افراد دانست. برخی از محقّقان و صاحبنظران حیطة تابآوری (علیزاده، 1392) بر این باورند که عزّت نفس از ویژگیهای افراد تابآور است. این نکات از نتایج بهدستآمده در این پژوهش حمایت میکند. همچنین نتایج حاصل در ارتباط با تأثیر معنادار عزّت نفس بر تابآوری تحصیلی در این پژوهش با نتایج پژوهش مارتین (2002)، بورمن و اورمن (2004) همسوست. پیشینة پژوهش از یافتههای این پژوهش مبنی بر توان پیشبینیکنندگی انگیزش تحصیلی در تابآوری تحصیلی دانشآموزان حمایت میکند. از نظر ولترز[48] (1966 به نقل از حسینی، 1391) انگیزش، تمایل یادگیرنده به اشتغال به فعّالیت یادگیری و تلاش مستمر در انجام و به پایان رساندن آن فعّالیت و همچنین عامل مؤثّری در یادگیری و پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان است. زمانی که دانشآموزان، انگیزهای برای یادگیری ندارند یعنی مانعی در راه انگیزش طبیعی آنها وجود دارد، احساس میکنند که بهخوبی نمیتوانند وظایف مدرسهای را انجام دهند و در نتیجه تلاش خود را متوقّف میکنند یا به اندازة کافی تلاش جدّی نمیکنند (ابراهیمی قیری، 1392). تابآوری تحصیلی، مستلزم دست و پنجه نرمکردن با مشکلات در محیط آموزشی است. این موضوع به صورت منطقی به داشتن انگیزة تحصیلی بالا نیازمند است. هر چه دانشآموزان از انگیزش تحصیلی بیشتری برخوردار باشند، تابآوری تحصیلی آنها نیز بیشتر میشود. این مطلب با نتایج تحقیقات رضایی (1392) که بر اساس آن بین تابآوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی و ابعاد آن رابطة معناداری وجود دارد، همسوست. بر اساس نتایج این پژوهش، هر یک از متغیّرهای تأکیدشده میتواند یک عامل حفاظتی در ارتقای تابآوری تحصیلی دانشآموزان در معرض فشار باشد. قبل از بیان پیشنهادهای پژوهش، لازم است به محدودیتهای پژوهش نیز اشاره شود. از جملۀآنها میتوان به محدودبودن نتایج به دانشآموزان مقطع متوسّطۀ مناطق کمتر توسعهیافتة شهرستان مبارکه اشاره کرد، بنابراین تعمیم نتایج باید با درنظرگرفتن این موضوع انجام شود. محدودیت دیگر، نبودن مبانی نظری منسجم در حوزۀ جامعهشناسی دربارۀ تابآوری تحصیلی است. پژوهشهای جامعهشناسی پراکندهای که در این حوزه انجام شده است، انسجام نظری ندارد و این به نوعی امکان استخراج و آزمون فرضیههای دقیق و با پشتوانۀ نظری را با محدودیت جدّی مواجه میکند. بر اساس این یافتهها، پیشنهادهای ذیل به صورت جداگانه اما مرتبط با هم ارائه میشود: 1- دربارۀ عوامل خانوادگی میتوان گفت خانوادهها باید شرایطی را فراهم کنند که در آن پیوندهای بین دانشآموز و سایر اعضای خانواده بهویژه والدین، محکم و قابل اعتماد باشد. زمان و میزان مراقبتی که والدین برای دانشآموزان خود صرف میکنند، میتواند در جایگاه یک عامل حفاظتی بسیار مهم به افزایش تابآوری تحصیلی آنان کمک کند. خانوادهها باید بدانند وظیفۀ آنها بهویژه در محیطهایی که ممکن است فشار بیشتری به دانشآموز وارد شود، بسیار حیاتی است. توصیه میشود خانوادهها بهگونهای عملکنند که دانشآموز، مشارکت والدین خود در امور تحصیلی و غیرتحصیلی را احساس کند و اطمینان داشته باشد که در شرایط دشوار نیز حمایت میشود. خانوادهها باید فضای منسجمی را فراهم کنند که دانشآموز در آن بتواند بهراحتی نظرات خود را بیان کند و انواع مهارتهای مفید را بیاموزد. برای نیل به چنین هدفی، مسئولان و دستگاههای مرتبط باید برای آموزش خانوادهها در زمینههای مطرحشده برنامهریزی کنند و اقدامات لازم را اجرایی کنند. این کار مستلزم آن است که نهادهای تربیتی و سازمانهای مربوط، نگاه جزءنگر و منفرد خود را کنار بگذارند و با رویکرد نظاممند و همهجانبهای در موضوع آموزش به تمام فضاهای اجتماعی که دانشآموز در آن زندگی میکند، توجّه کنند. 3 – با توجّه به رابطة مستقیم متغیّرهای شخصیتی با تابآوری تحصیلی نباید از جایگاه ویژۀ آنها غافل شد. مدارس باید به ویژگیهای شخصیتی تکتک دانشآموزان خود توجّه داشته باشند و برای بهبود آنها برنامهریزی کنند. آنها میتوانند در کنار کلاسهای درسی خود، کارگاههایی برگزار کنند که ارتقای عزّت نفس و خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان را موجب میشود. همچنین باید برای خلق انگیزه در دانشآموزان برنامهریزی کنند و علاوه بر بیان دلایل و انگیزههای ارزشمند درسخواندن برای دانشآموزان در چنین کارگاههایی با انجام برخی اقدامات مانند اجرای مسابقات و جشنوارهها انگیزة دانشآموزان را بالا ببرند. در این روند، بهتر است شرایطی فراهم شود که دانشآموزان به صورت ملموس، انتظارات تحصیلی موجود از خود را بدانند. برای دستیابی به چنین اهدافی توصیه میشود که به وظیفۀ مشاوران مدارس بیشتر توجّه شود. دورههای منظّم آموزشی برای دانشآموزان برگزار شود و سرمایهگذاری بیشتری در زمینة خدمات مشاورهای انجام شود. | |||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||
ابراهیمی قیری، رسول. (1392)، مقایسۀ انگیزش تحصیلی و امید تحصیلی دانشآموزان تیزهوش و عادی دورۀ متوسّطه، پایاننامۀ کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد مرودشت، ایران. بساک نژاد، سودابه؛ نوکاریزی، حسن؛ علیپور، محسن و بختیاروند، مریم. (1392)، رابطۀ جهتگیری دینی و تابآوری تحصیلی با میانجیگری معنویت، همایش ملّی بهداشت روانی و سبک زندگی اسلامی. بقایی، محسن. (1386)، بررسی جامعهشناختی تأثیر نابرابری فرصتهای آموزشی بر انزوای اجتماعی دانشآموزان، پایاننامۀ کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان. حسنزاده، رمضان، فرزان سمیرا .(1393)، کاربرد آزمونهای روانشناختی و شخصیت، چاپ دوم، تهران: ارسباران. حسینی، حسین. (1391)، تأثیر یادگیری مشارکتی بر انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس روانشناسی پایۀ سوم دبیرستان، پایان نامۀ کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی، ایران. خباز، محمود، بهجتی، زهرا، ناصری، محمد (1390)، رابطۀ حمایت اجتماعی و سبکهای مقابله با تابآوری در پسران نوجوان، فصلنامۀ روانشناسی کاربردی، (4) 20، 123-108. ذبیحالهی، کاظم؛ یزدانی ورزنه، محمدجواد و غلامعلی لواسانی، مسعود. (1391)، خودکارآمدی تحصیلی و خودناتوانسازی در دانشآموزان دبیرستانی، روانشناسی تحوّلی: روانشناسان ایرانی، پیاپی4، 212-203. رضایی، مریم .(1392)، بررسی پیشایندها و پیامدهای تابآوری تحصیلی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر بوشهر با استفاده از مدل معادلات ساختاری، پایاننامۀ کارشناسی ارشد دانشگاه خلیج فارس، استاد راهنما موسی گلستانه. ایران. رنجبر، مهدی. (1392)، نقش میانجیگری جهتگیری هدف در رابطۀ بین انسجام و انعطافپذیری خانواده و تابآوری تحصیلی، پایان نامۀ کارشناسیارشددانشگاه شیراز، ایران. زکی، محمد .(1384)، بررسی جامعهشناختی نقش عوامل اجتماعی، رضایت اجتماعی و عزّت نفس بر موفّقیت تحصیلی، مجلّۀ علوم تربیتی و روانشناسی، 2، 42-21. سارافینو، ادوارد .(1384)، روانشناسی سلامت، ترجمۀ الهه میرزایی، تهران: رشد. سبزعلیان، صحبت الله؛ زاهدی اصل، محمد. (1392)، رابطۀ بین پایگاه اجتماعی-اقتصادی با تعهّد سازمانی کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران شعبۀ شرق تهران،فصلنامۀپژوهشاجتماعی، پیاپی 19، 64-45. سلطانینژاد، مهرانه؛ آسیابی، مینا؛ ادهمی، بیانه و توانایی یوسفیان، سمیرا .(1393)، بررسی شاخصهای روانسنجی پرسشنامۀ تابآوری تحصیلی ARI، فصلنامۀ اندازهگیری تربیتی، پیاپی 15، 35-17. صالحی، ساناز. (1388)، بررسی انگیزش تحصیلی در گونههای مختلف خانواده بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده، پایاننامۀ کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز، ایران. صفری، مهدیه. (1392)، رابطۀبینتابآوریوخلّاقیتباکیفیتزندگیدردانشجویان، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، ایران. علیزاده، حمید. (1392)، تابآوری روانشناختی: بهزیستی روانی و اختلالهای رفتاری، چاپ اول، تهران: ارسباران. فروغی، مریم. (1389)، بررسی رابطۀ ساده و چندگانه بین عوامل خانوادگی و تابآوری فرزندان دبیرستانی شهر اصفهان، پایاننامۀ کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان، ایران. کهریزی، مریم. (1393)، رابطۀ تابآوری با عملکرد تحصیلی و رضایت از زندگی دانشآموزان مقطع متوسّطۀ کرمانشاه، مجلۀ رشد آموزش مشاور مدرسه، (1) 10، 9-5. گلچین، مسعود و علیحیدر حیدر. (1391)، خشونت بین فردی و سرمایۀ اجتماعی در خانواده و مدرسه (مطالعهای اجتماعی در دبیرستان های پسرانۀ نورآباد)، مسائل اجتماعی ایران، (2)1 ، 212-177. والش، فروما.(1391)، تقویت تابآوری خانواده (گذر از سختیهای زندگی)، ترجمۀ محسن دهقانی و دیگران، تهران: دانژه. یارمحمدیان، احمد. (1385)، بررسی ارتباط خودپنداره و عزّت نفس در دانشجویان خلّاق و غیر خلّاق، علوم تربیتی و روانشناسی (دانشگاه سیستان و بلوچستان)، (2)4، 122-109. Alva[b1] , S. (1991). Academic invulnerability among mexican-american students: the importance of protective and resources and appraisals. Hispanic Journal of Behavioral Sciences, 13, 18-34. Borman, G. & Overman, L. (2004). Academic resilience in mathematics among poor and minority students. The Elementary School Journal, 104, 177-195. Bowlby, J. (1969). Attachment and loss: Vol. I. Attachment. New York: Basic Books.[b2] Bronfenbrenner, U. (1979). The ecology of human development: Experiments by nature and design. Cambridge, MA: Harvard University Press. Bronfenbrenner, U. & Crouter, A. C. (1982). Work and family through time and space. In S. Kamerman & C. Hayes (Eds.), Families that work: Children in a changing world. Washington, D. C.: National Academy of Sciences. Brown, D. L. (2008). African American resiliency: Examining racial socialization and social support as protective factors. Journal of Black Psychology, 34 (1), 32-48. Bui, K. (2007). Educational expectations and academic achievement among middle and high school students. Education. 127(3), 328-331. Catteral, J. S. (1998). Risk and resilience in student transitions to high school. American journal of Education, 106, 302-333. Clercq, B. D., Pfoertnerb, T. K., Elgarc, F., Hubleta, A., Maesa, L. (2014). Social capital and adolescent smoking in schools and communities. Social Science & Medicine. 119, 81-87. Crawford, K. M. (2006). Risk and protective factors related to resilience in adolescents in an alternative education program. Unpublished doctoral dissertation in College of Education, University of South Florida: http://scholarcommons.usf.edu/etd. Cunningham, M. Swanson, D. (2010). Educational resilience in African American adolescents. The Journal of Negro Education, 79 (4), 473-487. Durham, T. (2009). This too shall pass: Academic resilience after a perceived failure. Unpublished doctoral dissertation, School of Education, University of Kansas. Eccles, J. S. & Wigfield, A. (2002). Motivational beliefs, values, and goals. Annual Review of Psycholology, 53,109–32 Foster, T. A. (2013). An exploration of academic resilience among rural students living in poverty, unpublished doctoral dissertation, School of Education, Piedmont College. Gatti, U., Tremblay, R. E. (2007). Social capital and aggressive behavior. European Journal Crime Policy Resserch, 13, 235-249. Hass, M. & Graydon, K. (2009). Sources of resiliency among successful foster youth. Children and Youth Service, 31,457-463. Heaton, D. (2013). Resilience and resistance in academically successful Latino students. Phd thesis, Utah State University http://digitalcommons.usu.edu/etd/1490/. Hewitt, J. P. (2009). Oxford handbook of positive psychology. Oxford University Press. pp. 217–224 Jowkar. B., Kojuri, J., Kohoulat, N., Hayat, A. A. (2014). Academic resilience in education: The role of achievement goal orientations. Journal of Advances in Medical Education & Professionalism, 2 (1), 33-38 Jung, K. R. (2013). The mediational effect of academic self-discipline (asd) between academic self-efficacy (ase) and college gpa. Retrieved from http://purl.umn.e du/157688. Khalaf, M. A. (2014). Validity and reliability of the academic resilience scale in Egyptian context. US-China Education Review, 4 (3), 202-210. Martin, A. (2002). Motivation and academic resilience developing a model for student enhancement. Australian Journal of Education. 46 (34), 34-49. Morales, E. E. (2008).Exceptional female students of color: Academic resilience and gender in higher education. Innovation in Higher Education, 33,197–213 Ong, A. D., Edwards, L. M. & Bergeman, C. S. (2006). Hope as a source of resilience in later adulthood. Personality and Individual Differences, 41 (7), 1263-1273. Pajares, F. (1996). Self-efficacy beliefs in academic settings. Review of Educational Research, 66, 543-578. Perez, J. E., Little, T. D. & Henrich, C. C. (2009). Spirituality and depressive symptoms in a school-based sample of adolescents: A longitudinal Examination of mediated and moderated effects. Journal of Adolescent Health, 44, 380-386. Reininger, B., Evans, A. E., Griffin, S. F., Valois, R. F., Vincen, M. L., Parra-Medina, D., Taylor. D. J. & Zullig, K. J. (2003). Development of a youth survey to measure risk behaviors, attitudes and assets: examining multiple influences.Health Educational Research, 18 (4), 461-76 Rosenburg, M. (1965). Society and adolscent self-image. Princeton university press. Samuels, W. E. & Woo, A. (2009). Creation and initial validation of an instrument to measure academic resilience. Avalible from: http://wesamuels.org/pdfs/aera 2009.pdf. Sanders, C. E, Field T. M, & Diego, M. A. (2001). Adolescents' academic expectations and achievement. Adolescence, 36 (1), 795-802. Sinay, E. (2009). Academic Resilience: Students beating the odds. Research Today, 5 (1), 394-416. Toland. J., Carrigan, D. (2011). Educational psychology and resilience: New concept, new opportunities. School Psychology International, 32 (1), 95-106. Ungar, M. (2013). The social ecology of resilience: A handbook of theory and practice. New York, NY: Springer. Vallerand, R. J., Pelletier, L. G., Blais, M. R., Briere, N. M., Senecal, C. & Vallieres, E. F. (1993). On the assessment of intrinsic, extrinsic, and amotivation in education: Evidence on the concurrent and construct validity of the academic motivation scale. Educational and Psychological Measurement, 53 (1), 159-172. Wright, D. R. & Fitzpatrick, K. M. (2006). Social capital and adolescent violent behavior: Correlates of fighting and weapon use among secondary school students. Social Forces, 84 (3), 1435-1453. | |||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 14,076 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 4,890 |