
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,714 |
تعداد مقالات | 14,051 |
تعداد مشاهده مقاله | 34,029,378 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 13,626,808 |
نهادینه شدن انفاق در کرمانشاه و چالشهای پیشروی آن | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات وقف و امور خیریه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 3، شماره 1 - شماره پیاپی 5، فروردین 1404، صفحه 41-68 اصل مقاله (840.07 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ecs.2025.143097.1121 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
وکیل احمدی* 1؛ نادر امیری2؛ نسرین راهکشان3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار، گروه جامعهشناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار، گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3کارشناسی ارشد گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف پژوهش بررسی تاریخی نهادینه شدن انفاق در شهر کرمانشاه بوده است. برای نیل به هدف پژوهش از روش ترکیبی (پژوهش کیفی و تحلیل اسنادی) استفاده شده است. سیر تاریخی وقف با منابع تاریخی و سالنامۀ آماری کمیتۀ امداد امام خمینی بررسی شده و برای شیوۀ نهادینه شدن وقف و پیامدهای آن از روش کیفی و مصاحبۀ عمیق با شاغلان ادارۀ اوقاف، کمیتۀ امداد امام خمینی، مؤسسههای خیریه و صاحبنظران استفاده شده است. یافتهها نشان داد عوامل ضرورت اجتماعی، فرهنگ دینی و انسانی و فرهنگ سیاسی در نهادینه شدن انفاق نقش داشتهاند. کارکرد انفاق در شهر کرمانشاه شامل تأمین اجتماعی، مصرف دینی و مذهبی و مصرف اقتصادی و زیربنایی بوده است. نهاد وقف با چالشهای اجتماعی، فرهنگی، اداری، ارتباطی و نظارتی مواجه بوده است. درآمد مشارکتهای مردمی کمیتۀ امداد به دلیل اقتصاد ضعیف کرمانشاه کم بوده است و همچنین، هزینههای کمیتۀ امداد در استان کرمانشاه به نسبت جمعیت تحت پوشش در مقایسه با میانگین کشوری کمتر بوده است؛ به همین دلیل، سیاستهای فقرزدایی کمیتۀ امداد و اوقاف در استان کرمانشاه در برابر افزایش حجم فقرا در جامعه کارساز نبوده و نیازمند تغییر رویههای سیاستگذاری در زمینۀ تقویت بنیۀ اقتصاد کلان جامعه و همچنین اقتصاد خانوادهها است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
انفاق؛ خیرین؛ فقر؛ کرمانشاه؛ وقف | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- مقدمههر پدیدۀ اجتماعی در جامعه تاریخچۀ مختص به خود دارد. انفاق نیز از این قاعده مستثنی نیست. از زمانهای دور که دولتهای مدرن وجود نداشتهاند، دغدغۀ تأمین اجتماعی و اقتضائات عمومی جامعه موجب شکلگیری انفاق و وقف شده است و این امر که به خیر عمومی منجر شده است، از جانب ادیان و حاکمان نیز مورد تأیید و تشویق قرار گرفته است؛ بنابراین، شرایط و مقررات خاص هر منطقه، با توجه به ظهور فرقۀ مذهبی خاص، در نوع و کارکرد بنیادها، مؤسسهها و انجمنهای خیریه تأثیرگذار بوده و هر فرقه با دیدگاههای ایدئولوژیک خاص خود کار خیر انجام داده است. با رجوع به تمدنهای گذشته از جمله مصر، بابل، روم، یونان و .. با آثاری از موقوفات روبهرو میشویم. در میان ملل قدیم، اقوام آریانژاد، به ویژه ایرانیان به پیروی از کیش و آیین خود به انجام کارهای نیک همچون آبادانی و دستگیری مستمندان توجه بسیار داشتهاند و طبعاً دارای موقوفات و نذورات بسیاری برای نگهداری معابد و آتشکدههای خود بودهاند. پارهای از آنان در بعضی از شهرهای ایران مانند یزد و کرمان، هنوز در بین زرتشتیان باقی و دایر هستند (شهابی، 1343، ص. 1265). در بخشی از ترجمۀ فارسی اوستا آمده است: «اهورامزدا از کسی خشنود است که بینوایان را دستگیری کند.» به همین دلیل، بسیاری از نیکوکاران زرتشتی پیش از مرگ، تمام یا قسمتی از اموال خود را وقف مستمندان میکردند. بر اساس آنچه از گذشته بهجا مانده است، چنین رسمی به دورۀ پیشدادی بازمیگردد و بنیانگذار آن هم «جمشید» بوده است. در رابطه با اثرات وضعی و پاداش اخروی امور خیریه، در قرآن مجید، آیات فراوانی وجود دارند؛ آیاتی که دربارۀ تعاون و انفاق بر باقیات و صالحات و (صدقات) در سورههای مختلف قرآن آمدهاند (فیض، 1372، ص. 65). با توجه به ضرورت انفاق و وقف در گذشته، شیوههای نهادینه شدن آن در طی تاریخ متفاوت بودهاند. برخی از حاکمان خود مروج آن بوده و حتی خود نیز مدیریت آن را به عهده گرفته و از آن برای حکمرانی نیز سود جستهاند. شیوه و نحوۀ وقف و انفاق هم برحسب شیوۀ اقتصاد و ساختار اقتصادی و اجتماعی متفاوت بوده است؛ برای همین است که در برخی از مناطق در ایران مانند خراسان، اصفهان، کرمانشاه و... میزان وقف بیشتر بوده است و این امر اقتصاد و فضای شهری را تحت تأثیر خود قرار داده است. در برخی از کشورها، برخی از شرکتهای اقتصادی و مؤسسههای آموزش عالی از حمایت مالی مراکز نیکوکاری و خیریه برخوردار هستند. سازمان اوقاف و امور خیریه که امروزه در ایران متولی امر وقف و امور خیریه شده است، در طی تاریخ دچار تحولاتی شده است. در ایران بعد از اسلام حکومتهای نیمهمستقل مانند طاهریان، صفاریان و سامانیان اوقاف مورد توجه قرار میگیرند. در دروۀ آل بویه، املاک زیادی تحت سازمان اوقاف قرار میگیرند. از دورۀ سلجوقی تا یورش مغول، نیز بناهای عامالمنفعۀ زیادی ساخته شدهاند. در دورۀ صفویه، وقف بیشتر از سوی بازرگانان و علمای دربار بوده است. نادرشاه افشار همۀ املاک اوقاف را ضبط و به مصرف ارتش رسانید؛ اما کریمخان زند سعی در احیای وقف داشت و وزات اوقاف را در 1177 ق به وجود آورد. در دورۀ پهلوی به ویژه ناصرالدینشاه، اوقاف رونق گرفت و ادارۀ اوقاف پس از مشروطیت با امضای مظفرالدین شاه در سال 1258 ق شروع به کار کرد و در دورۀ پهلوی در سال 1343، ادارۀ اوقاف به سازمان اوقاف تبدیل شد (یارمحمدی و نوروزی، 1398، ص. 31). بعد از فروپاشی دولت پهلوی، در تاریخ 14 اسفند 1357، سازمانی به نام کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) تأسیس شد که هدف آن کمک به افراد بیبضاعت و تحت پوشش قرار دادن آنها در این سازمان بود و تا کنون این هدف پابرجا مانده است و با کمکهای مردمی و حکومتی هنوز هم این سازمان به فعالیت خود ادامه میدهد. از طرف دیگر، سازمانهایی مانند بهزیستی و مؤسسههای خیریه تأسیس شدند تا عمل انفاق به محرومان ترویج و گسترش یابد و امروزه با گسترش فناوری، شیوۀ انفاق متفاوت شده و شکل الکترونیکی آن نیز رواج پیدا کرده است. شهر کرمانشاه به عنوان یکی از کلانشهرهای ایران در عمل خیر و انفاق به محرومان پیشقدم بوده و به عنوان یکی از شهرهای رکورددار در این عمل محسوب میشود. با توجه به اینکه فضای شهری کرمانشاه متأثر از وقف بوده (احمدی و همکاران، 1402) و همچنین، با در نظر گرفتن ساختار اقتصاد ضعیف آن که حجم فقرا را زیاد کرده است، ضروری است تا وضعیت فعالیت نهادهای امور خیریه مانند اوقاف و کمیتۀ امداد امام خمینی(ره) بررسی شود تا نقش تغییر و تحولات نهادهای یادشده در این زمینه مطالعه شود تا چالشهای امور خیریه و انفاق روشن شوند و زمینۀ پیشنهادهای سیاستی فراهم شود؛ بنابراین، در این پژوهش با یک مطالعۀ ترکیبی در پی پاسخگویی به این پرسشها هستیم که سیر تاریخی انفاق در کرمانشاه چگونه بوده است؟ انفاق در کرمانشاه چگونه نهادینه شده است؟ فعالیتهای سازمانهای انفاق در استان کرمانشاه چگونه است؟ آثار انفاق در جامعه کداماند؟ چه چالشهایی فراروی امور خیریه در کرمانشاه وجود دارند؟
2- ادبیات پژوهش2-1- پیشینه پژوهش دربارۀ انفاق، وقف و امور خیریه پژوهشهای بسیاری انجام شدهاند. در ادامه، دستهبندی موضوعی از آنها بنا به ارتباط و همچنین، تفاوت آنها با پژوهش حاضر آمده است: برخی از پژوهشها روند تاریخی و نهادینه شدن آن را بررسی قرار کردهاند. یارمحمدی و نوروزی (1398) در چگونگی وقف در گناباد نشان دادهاند بیشترین وقفیات گناباد و توابع آن طی سالهای 1285 تا 1325 ق انجام شدهاند و وقف در پنجاه سال اخیر کاهش یافته است. بیشتر موقوفات این منطقه شامل آب و زمین برای سوگواری و تعزیة سیدالشهدا و ایام محرم بودهاند. همچنین، وقف برای امام رضا، ساخت مساجد و دیگر ابنیة عامالمنفعه نیز مورد توجه بوده است. کجباف و همکاران (1398) در بررسی روند تاریخی وقف در شوشتر به این نتیجه دست یافتند که کارکردهای موقوفات، اگرچه بیشتر فرهنگی مذهبی است، همین کارکرد در راستای سیاست ضدمذهبی حکومت پهلوی متحول شده و به صورت کمرنگ تداوم یافته است؛ به طوری که بر اساس اسناد موجود، فقط هشت مورد سند وقفی در شوشتر تنظیم شدهاند. علاوه بر این، توجه به مسائل بهداشتی، به عنوان کارکرد اجتماعی وقف، به صورت محدود و توأم با کارکرد فرهنگی مذهبی وجود داشته است. برخی از پژوهشها نقش انفاق و امور خیریه در اقتصاد را بررسی کردهاند، از جمله عبدالحسینی قهساره و همکاران (1402) که نتیجۀ پژوهش آنها به نقش خیریهها در کاهش نابرابری اقتصادی و ایجاد سازوکار توزیع مناسب منابع خیریهها اشاره داشته است. پژوهش ملکزاده و سجادی (1402) نشان داده است وقف باعث ارتقای سطح زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زرتشتیان شده است. حجیپور و همکاران (1398) به نابرابری در توزیع و انباشت سرمایۀ وقف در میان نواحی خراسان اشاره کردهاند. از نظر آنان، الگوی انباشت سرمایه در فضای جغرافیایی استان الگویی قطبی است و قطب برخوردار کالای سرمایهای در مرکز استان دیده میشود. حامد و دانا (1395) بر نقش و جایگاه انفاق و مشارکتهای مردمی در توسعۀ مناطق محروم، برطرف کردن فقر و محرومیتزدایی با تأکید بر فرهنگ جهادی تأکید داشتهاند. عزتی و محمودیان (1393) اثر انفاق بر کاهش فقر در ایران را بررسی کردند. صادقی و همکاران (1392) نشان دادند تابع انفاق به صورت تابعی نمایی و تابعی فزآینده از درآمد سرانۀ استانی، ثروت و سرمایۀ مذهبی است. عزتی و نورمحمدلو (1391) نشان دادند انفاق تابع مثبت درآمد سرانۀ استانی و هزینههای استانی دولت و تابعی کاهنده از تعداد نهادهای مذهبی جایگزین و تابعی کاهنده از تورم و بیکاری به عنوان عامل نابهسامانی اقتصادی است. بو[1] و همکاران (2023) به نقش وقف در منابع مالی کارآفرینی اشاره کردهاند. از نظر دال[2] (2023) نهاد وقف ابزاری ارزشمند است که در دسترس جوامع مسلمان برای تضمین توزیع مجدد عادلانهتر ثروت است و این در تضاد با مدل سرمایهداری نئولیبرالی است که تعهدات ما در قبال خدا و همسایه را نادیده میگیرد. در پژوهش لویسائو[3] (2019)، در مصر در مواقعی که میزان مرگومیر زیاد، بیوه شدن مکرر و ازدواج مجدد وجود داشت، قانون ارث اسلامی از حقوق اقوام زن و مرد متوفی محافظت میکرد. در چنین شرایطی، وقف نه فقط گزینهای برای ادارۀ املاک بود، بلکه به عنوان یک کانال جایگزین، هرچند قانونی، برای انتقال ثروت برای فرار از قانون ارث و آثار سوء آن استفاده میشد. از نظر سازونوف[4] (2017)، اثربخشی صندوق وقف به نتایج فعالیتهای جمعآوری سرمایه، روابط حمایتی با اهداکنندگان و تأمین مالی برنامههای هدفمند و جهتگیری فعالیتها بستگی دارد. برخی از پژوهشها شیوۀ حکمرانی وقف و مدیریت در آن را بررسی کردهاند، مانند نوذری و اسکندرینژاد (1403) که به مسائل خیریهها در ارتباط با دولت (فقدان یکپارچگی مرجعیت، فقدان قوانین مؤثر، دولتیسازی خیریهها، عدم همکاری مؤثر دولت با خیریهها)و بازار یا بخش خصوصی (بیتفاوتی بنگاههای اقتصادی نسبت به مسئولیت اجتماعی و خیریهها) اشاره کردهاند. بلورفروش و همکاران (1402) با اتنوگرافی نهادی یکی از مؤسسههای حوزۀ سلامت به این نتیجه رسیدند که مؤسسۀ تحت پژوهش در نیل به اهداف خود با مشکلاتی روبهروست که نیازمند اخذ سیاستهای ترمیمی، اجرای قوانین حمایتی از سوی حاکمیت، چابکسازی ساختارها و تغییر فرهنگ و نگرش عوامل مرتبط با حوزههای مدیریتی است. از نظر میراحمدی (1402)، با ورود وقف به عرصههای اجتماعی به منظور تأمین اجتماعی و تحقق عدالت اجتماعی، امکان توسعۀ مشارکت مردم در امر حکمرانی فراهم میشود و در نهایت، وقف موجبات تداوم مشارکت مردم در امر حکمرانی از طریق در پیش گرفتن الگوی مشارکتی مردم در تولیت وقف را فراهم میکند. از نظر میرحسینی و همکاران (1402)، ارائۀ خدمات خیر در مناطق حاشیهنشین بیش از آنکه به برطرف کردن محرومیت، توانمندسازی ساکنان و کاهش پدیدۀ حاشیهنشینی منجر شود، موجب وابستگی ساکنان به خیرین و بازتولید فقر و حاشیهنشینی شده است. رعنایی کردشولی و دهاز (1402) نشان دادهاند عدم آمار دقیق در حوزۀ خیریهها، ضعف در شفافیت درآمد و هزینه، پیچیدگی صدور و تمدید مجوزها، فقدان مرجع نظارت و فرار مالیاتی، بهترتیب اولویت، مهمترین چالشهای موجود در مدیریت خیریهها محسوب میشوند. نیازی (1398) در پژوهشی روند سیاستگذاری وقف را چنین تحلیل کرده است: موقوفات در بطن نظام اجتماعی پیشامدرن موجب اموری مانند بقای خانوادۀ گسترده، توسعۀ شهری، گسترش آموزش عمومی و تخصصی، تعدیل ثروت و مشروعیتبخشی سیاسی شدهاند. با شکلگیری دولت مدرن، وقف به ایفای نقش و کارکردهای دینی و آیینی محدود شده است و ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن نفی و سلب شدهاند. روز[5] (2017) در پژوهشی اعمال خیریۀ مسلمانان در امپراتوری روسیه (منطقۀ ولگا-اورال، سیبری و استپ شمالی قزاقستان) از فتح کازان توسط روسیه در سال 1552 تا انقلاب روسیه در سال 1917 را بررسی و استدلال میکند حکومت روسیه از دهۀ 1550 تا اواسط دهۀ 1800 مبنایی را برای طیفی وسیع از اقتصادهای محلی سازماندهیشده مبتنی بر خیریه برای برآوردن نیازهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی جوامع مسلمان ایجاد کرد. در یک کشور غیرمسلمان، اگرچه این اقتصادها تا حدودی از نظر سازماندهی متفاوت بودند، همۀ آنها حول شیوههای خیریۀ مسلمانان بودند و همه سلسلهمراتبی را در جوامع مربوط به خود ایجاد و تقویت کردند. از نظر کوران[6] (2016)، در نظام حقوقی خاورمیانۀ پیشامدرن، نزدیکترین چیز به یک سازمان خصوصی خودمختار، وقف اسلامی بود. این نهاد غیردولتی مانع مشارکت سیاسی، کنش جمعی و حاکمیت قانون دیگر شاخصهای دموکراتیکسازی شد؛ زیرا فعالیتهای وقف اساساً توسط مؤسس آن تنظیم شده بودند که ظرفیت آن را برای مقابله با چالشهای سیاسی محدود میکردند و وقف نمیتوانست در ائتلافهای سیاسی پایدار شرکت داشته باشد. اوبرائور[7] (2008) تأثیر حکومت استعماری بریتانیا بر رویۀ وقف در زنگبار را بررسی کرده است. ادارۀ وقف تحت کنترل بریتانیا، موقوفات را به عنوان وقف خانوادگی یا وقف مسجد طبقهبندی کرد. اولین مورد به طور کامل به نفع خانوادۀ مؤسس بهره برداری شد، در حالی که دومی به درآمد برای نگهداری مساجد عمومی تبدیل شد؛ در نتیجه، وقف به عنوان یک پایگاه اقتصادی برای روابط حامی و مشتری متوقف شد و مشتریان به طبقۀ کارگر مدرنی تبدیل شدند که کاملاً به کار مزدی وابسته بود. از نظر کوران (2001)، سیستم وقف فاقد انعطافپذیری لازم برای استفادۀ کارآمد از منابع است و دولتها مصادرۀ منابع خود را آسانتر میدانستند. در قرن نوزدهم، تأسیس شهرداریهایی با الهام از اروپا نشاندهندۀ انکار رسمی سیستم وقف به نفع سیستمهای هماهنگشده توسط دولت برای ارائۀ کالاهای عمومی بود. پژوهشهای احمدی و همکاران (1402)، زارعی و باباکمال (1397) و کلانتری خلیلآباد و همکاران (1389) نقش وقف در تغییرات کالبدی شهرها و فضای شهری در کرمانشاه و اصفهان را بررسی کردهاند. در رابطه با انفاق، وقف و خیریه در ایران پژوهشهایی جالب توجه انجام شدهاند؛ اما پژوهشی که شیوۀ نهادمند شدن انفاق را در جامعۀ ایران و به ویژه کرمانشاه نشان دهد و همچنین، فعالیتهای نهادهای امور خیریه مانند کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) و ادارۀ اوقاف در استان کرمانشاه را بررسی کند، وجود ندارد. 2-2- مبانی نظریوقف یکی از نهادهای اسلامی در کنار دیگر نهادهایی همچون قرضالحسنه، هبه، صدقه جاریه و... است که روح برادری، احسان و همکاری تعاون در جامعه را گسترش میدهد. وقف در کنار امور خیریهای همچون تحبیس، سکنی، عمری، انفاق و... از زمان پیامبر (ص) تا کنون استمرار داشته و به معنای نوعی خاص از خیرات است که منحصر به اعیان است. به منظور نگهداری اعیان موقوفه که گاه رقبات زیادی را نیز شامل میشود، شارع به واقف اجازه داده است تا متولیانی را تعیین کند تا مدیریت موقوفه را به عهده گیرند (قاسمیزاده، 1378، ص. 385). سنت وقف یکی از امکانهای نظام اجتماعی پیشامدرن و از جملۀ سازوکارهای تحت حمایت دین برای حضوری نهادمند در حوزههای مختلف اجتماعی بوده است. بر این اساس، در شرایطی که تأمین مالی تعلیم و تربیت، تبلیغات اسلامی، بهداشت و درمان و ترویج فرهنگ و هنر از طریق بودجههای دولتی با چالش روبهروست و زمینه برای تجاریسازی چنین حوزههایی در حال مهیا شدن است، وقف به عنوان یک سنت دیرپای عقلایی، عامالمنفعه و دینی، بعضاً از سوی برخی از گروههای مردم و کارشناسان به مثابۀ راهی در میانۀ خصوصیسازی و دولتگرایی مورد توجه قرار میگیرد (نیازی، 1398، ص. 2). چنانچه تجلی صورت عینی نهاد وقف را در قالب یک سازمان تصور کنیم، ایجاد یا احیای این سازمان نیازمند مؤلفههای زیر است: وجود ضرورت برای تأسیس یا تداوم فعالیت سازمان، وجود مأموریت یا همان اهداف و وظایف برای سازمان، شناخت ویژگیهای ضروری ساختار و تشکیلات. بر این اساس، به نظر میرسد احیای نهاد وقف فارغ از اسم و ساختار آن نیازمند شرایط زیر است: ضرورت تداوم؛ که به واسطۀ میراث بزرگ موقوفات موجود و نیز جریان داشتن فرهنگ و انگیزۀ وقف در جامعه قابل توجیه است. اهداف و وظایف: که نیازمند بازسازی تکالیف نهاد وقف در راستای خدمات اجتماعی ضروری متناسب با وضعیت کنونی جامعه است. شرایط ساختاری: که دو مؤلفۀ اساسی دارد: برقراری رابطۀ معنادار میان مثلت مردم، روحانیت و دولت در ادارۀ سازمان اوقاف. مردمگرایی: که برای مثال، نیازمند اقداماتی مانند ارائۀ گزارشهای عملکرد به عموم مردم از جمله واقفان و افراد بهرهمند از عواید موقوفات است. شرایط شکوفایی سازمان: که مستلزم فرهنگسازی در راستای گسترش ارزشهای پشتوانۀ وقف مانند تعدیل ثروت، معادباوری و صدقۀ جاریه است (نیازی، 1398، ص. 52). برخی از کارکردهای اجتماعی وقف و امور خیریه عبارتاند از:
از نظر اقتصادی نیز، در اوایل شکلگیری اوقاف فقط مستغلات ساختهشده جزو موقوفات بودند؛ اما در طی زمان و تغییر حوزههای مالکیتی از دولتی به فردی، زمینهای کشاورزی به موقوفات اضافه شدند. علاوه بر این، مستغلات زیادی از جمله مغازهها و اماکن تجاری، ابزارهای مختلف تولیدی مانند آسیابها، حمامها عمومی، قهوهخانهها، پولهای نقد و مستمریهای مقرر دولتی، جزو موقوفات شدند (سلیمیفر، 1370، ص. 16). موارد بالا نشان از کارکرد اقتصادی وقف دارد. مهمترین چالشهایی که اوقاف و سازمانهای خیریه با آن مواجه هستند و سازمانهای یاشده نمیتوانند نقش خود را بهخوبی ایفا کنند به شرح زیر است: چالش افت بهرهوری و کارایی مؤسسههای وقفی و خیریهای: با گذشت زمان و نبودن انگیزۀ مناسب برای متولیان و نداشتن صلاحیت لازم، املاک و تأسیسات کارایی خود را از دست میدهند و در مقایسه با موارد مشابهی که توسط بخس خصوصی اداره میشوند، بهرهوری آنها کاهش مییابد. چالش عدم امکان تغییر کاربردی: به دلیل تغییر شرایط شیوه استفاده از املاک و اراضی به ویژه در مناطق شهری، با گذشت زمان کاربری آنها باید تغییر یابد. در برخی از موارد، ممکن است موقعیت مکانی مطلوبتر و ارزشی بیشتر کسب کنند و در موارد دیگر، ممکن است مطلوبیت مکانی خود را از دست بدهند؛ بنابراین، ثابت بودن نوع استفاده، با استفادۀ بهینه از آنها تعارض مییابد (هزار جریبی و ایرانمنش، 1394، ص. 17). چالش نظارتی: نظارتهای ناکارآمد دولتی بر خیریهها، نبود یک الگوی همهجانبۀ نظارتی، ابهام در شاخصهای مناسب برای نظارت بر خیریهها و مشخص نبودن مرجع نظارتی. چالش مالی: سوءاستفاده از خیریهها به منظور پولشویی، سوءاستفاده از خیریهها به منظور فرار مالیاتی، ضعف در شفافیت منابع و مصارف و وابستگی خیریهها به منابع و کمکهای نهادها و مؤسسههای دولتی و شبهدولتی. چالش ارتباطی: شامل تنش سیاسی بین دولت با نهادهای خیریه، تنش ارتباطی بین نهادهای خیریه با دولت و ضعف خیریهها در ارتباط با ذینفعان است. چالش قانونی: شامل فقدان قانون جامع، نبود سازوکار مشخص و سریع در حل دعاوی بین خیریهها و همچنین، بین خیریهها و نهادهای حاکمیتی و فقدان ضمانت اجرایی برای تحقق حقوق مصرحۀ خیریهها در مقررات جاری است. چالش بوروکراسی: منظور وجود متولیهای گوناگون در حوزۀ نهادهای خیریه، نبود یک راهبرد و الگوی مشخص برای ساماندهی و راهبری خیریهها و وجود تشریفات زائد اداری در مراجع صدور و تمدید مجوز است. چالش اطلاعات: منظور فقدان آمار و اطلاعات دقیق است که باعث شده است مدیران نتوانند برنامهریزی درستی برای آیندۀ سازمان داشته باشند. چالش عملکردی: شامل ضعف پاسخگویی و شفافیت عملکردی خیریهها، بیتوجهی به رقابت و وجهۀ خیریهها در بین مردم که مدیران خیریهها نسبت به آن غفلت کردهاند. چالش فرهنگی: کاهش اعتماد عمومی به خیریهها، کاهش سرمایۀ اجتماعی، عدم نگاه به انفاق به عنوان یک برنامۀ تربیتی نه صرفاً یک پرداخت مالی، بیتفاوتی مردم نسبت به موضوع فقر، گسترش فردمحوری و فاصله گرفتن از ماهیت مردمی این نهادها (رعنایی کردشولی و دهاز، 1402، صص. 131-172). چالش ارتباط با بازار یا بخش خصوصی: منظور بیتفاوتی بنگاههای اقتصادی نسبت به مسئولیت اجتماعی و خیریهها است (نوذری و اسکندرینژاد، 1403، ص. 286).
3- روش پژوهشرویکرد پژوهش حاضر ترکیبی است و هم از دادههای اسنادی برای چگونگی وضعیت انفاق در استان کرمانشاه بهره گرفته است و هم از روش کیفی برای چالشها و موانع انفاق در استان کرمانشاه استفاده کرده است. در بخش اسنادی، از اسناد و متونی که سابقۀ وقف در استان کرمانشاه را نشان دادهاند و همچنین، از دادههای کمیتۀ امداد استان کرمانشاه و سالنامههای آماری کمیتۀ امداد در سال 1398 و 1401 برای بررسی وضعیت فعالیتهای کمیته امداد استفاده شده است. جامعۀ هدف در بخش کیفی شاغلان در ادارات اوقاف، کمیتۀ امداد و مؤسسههای خیریه، خیرین در شهر کرمانشاه و صاحبنظران بودهاند. روش نمونهگیری هدفمند (افرادی که از نظر پژوهشگران، پاسخهایی برای پرسشهای پژوهش داشتند) و نظری (رسیدن به اشباع نظری یا مواجه شدن با یافتههای تکراری) در نظر گرفته شده است. حجم نمونه تا اشباع نظری به 18 نفر رسید. روش گردآوری اطلاعات مصاحبۀ پژوهشگر (نیمهساختاریافته) بوده است. شیوۀ تحلیل اطلاعات در این پژوهش واکاوی و استخراج مفاهیم و مقولهها به شیوۀ تحلیل مضمون بوده است. تحلیل اطلاعات بلافاصله بعد از انجام اولین مصاحبه شروع و با توجه به اهداف مطالعه، سعی شده است مقولههای انتزاعی از دل اطلاعات استخراج شوند. در ضمن، به منظور اعتباربخشی به یافتههای پژوهش بعد از کدگذاری اولیه، متن مصاحبه و کدها به مصاحبهشوندهها نشان داده شدند و بعد از تأیید متن مصاحبهها، روند کدگذاری و مقولهسازی ادامه یافت.
4-یافتههای پژوهشدر این قسمت، ابتدا به لحاظ تاریخی پدیدۀ وقف در کرمانشاه واکاوی میشود، سپس وضعیت فعالیتهای کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) بررسی میشود و در نهایت، موانع و چالشهای سازمانهای انفاق از نگاه مصاحبهشوندگان تحلیل میشوند. سازمان اوقاف، موقوفات عام بسیاری را در شهر کرمانشاه در اختیار دارد. موقوفات مورد بحث تحت عناوین املاک دولتی، ازواج کرکوکی و... جدا از مساجد، تکایا، حسینیهها، بقاع متبرک، قباب، ضرایح، زیارتگاهها و... در حیطۀ تولیت ادارۀ کل اوقاف و امور خیریۀ استان قرار دارند و درآمدی کلان برای سازمان اوقاف دارند که باید مطابق نیت واقف یا موصی به مصارف مربوط برسند یا تحت شمول عام و کلی صدقات، سیرۀ جاریه و مبرات یا زمرۀ عنوان مجهولالمصرف بنا به توضیحاتی که در متن کتاب آمده است، به مصارف مدنظر برسند. بنا به آثار مکتوب یا سنت شفاهی، چهار دانگ از شش دانگ شهر کرمانشاه در گذشته وقف شده است. در کتاب زندگانی سردار کابلی در این باره آمده است: به نقل از مرحوم آقا محمدعلی مجتهد که از سال 1188هجری قمری، تاریخ وقف چهار دانگ از شش دانگ شهر کرمانشاه حتی از زمان صفویان هم فراتر بوده، زیرا با توجه به عمل وقف مورد بحث است که مرحوم شیخ علیخان اعتمادالدوله زنگنه، وزیر شاه سلیمان (شاهصفی) و شاه عباس دوم صفوی، در سال 1093 هجری قمری مبادرت به وقف روستاهایی از مَحال چمچمال کرده است. در هر حال، امروز بنا به آنچه در این مجموعه بررسی شده است، شهر کرمانشاه با وصف گستردگی بسیار خود از جهات اربعه، گسترهای بیش از پنج دانگ وقف از شش دانگ گستره را به خود اختصاص داده، زیرا چهار دانگ آن در زمانهای گذشته موقوفه بوده است و با گذشت زمان، واقفان و خیرین نیز با وقف اراضی و املاک و مستغلات خود بر دامنۀ ارضی و ملکی موقوفات کرمانشاه افزودهاند. چهار دانگ پیشین را محتملاً میتوان چنین نشان داد: چغامیرزا، شاطرآباد، چغاگلان، باغنی، چالهچاله، سراب جعفر قلی خالصه، سراب قنبر، چشمه روضان، چشمه سفید، مرادآباد و... که تحت عنوان املاک دولتی شناخته میشوند و مضاف بر این محدوده، اراضی معروف به محمدعلی لک در نواحی کرمانشاه کهنه و فرهنگیان فاز 1 نیز جزئی از آن گستره هستند (کشاورز، 1382، ص. 53). در حال حاضر، 25 نقطۀ شهری ذیل املاک و اراضی وقفی قرار دارند که جزئیات آن به شرح زیر است:
از اسناد وقفی کرمانشاه، 171 فقره سند به صورت سنتی یا عادی (2/69 درصد) و 76 فقره به صورت رسمی (8/30) نوشته شدهاند. 40 مورد از موقوفات به نام زنان (2/16)، 182 مورد از موقوفات به نام مردان (7/73)، هفت مورد مشترک میان مردان و زنان (8/2) و 5 مورد به نام اشخاص حقیقی (2 درصد) ثبت شدهاند و 13 مورد نامشخص (3/5) هستند. معروفترین موقوفات این استان عبارتاند از: موقوفۀ شیخ عبدالاحد کرکوکی، موقوفۀ برار معتضدی در کرمانشاه، موقوفۀ پاشاخان نسقچی و موقوفۀ فرجالله خان در کنگاور، موقوفۀ صحبتالله خان سرتیپ در سنقر و موقوفۀ اکبر خان در اسلام آباد غرب (حاجی عباسی و همکاران، 1387). در سال 1379، تعداد موقوفههای کشور 98349 موقوفه بوده که در سال 1400 به 209345 موقوفه افزایش یافته است. همچنین، تعداد رقبات نیز از 692265 رقبه به 1393299 رقبه افزایش یافته است. استان کرمانشاه 2177 موقوفه و 54586 رقبه دارد. همچنین، طبق گزارش یادشده، 7/5 درصد از کل هزینههای سازمان اوقاف کشور صرف کمک به ایتام، پرورشگاهها، مستضعفین، خیرات و میرات تقریباً به ارزش 600 میلیون تومان در سال 1379 شده است (عبداللهی، 1402، ص. 14). یکی از مراکز مهم خیریه در کشور و استان کرمانشاه کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) است. کمیتۀ امداد امام خمینی با هدف رسیدگی و ساماندهی کمک به اقشار مستضعف در جامعه شکل گرفته است. در جدول 1، آمار و اطلاعات برخی از خدمات کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) استان کرمانشاه در طی سالهای 1396 تا 1401 آمده است. تعداد خانوار و جمعیت تحت پوشش کمیتۀ امداد در کل کشور در سال 1401 بهترتیب برابر 2470280 خانوار و 5230639 نفر و برای کرمانشاه 81359 خانوار و 167860 نفر بوده است. تعداد خانوار تحت پوشش در طی 8 سال تقریباً 30 درصد افزایش یافته است. هرچند جمعیت کل استان نیز در طی سالهای یادشده افزایشی اندک داشته است، افزایش جمعیت تحت پوشش نشان از افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه و فقیر شدن جامعه دارد. به طور تقریبی، 6 درصد از جمعیت کل کشور و در در استان کرمانشاه بیش از 8 درصد از جمعیت تحت پوشش کمیتۀ امداد هستند. جمعیت تحت پوشش خدمات کمیتۀ امداد برحسب جنسیت نشان میدهد درصد زنان بیش از مردان است (68 درصد زنان و 32 درصد مردان). این امر نیز متأثر شدن زنان از ساختار اقتصادی ضعیف جامعه را نشان میدهد که در این زمینه، کمیتۀ امداد خدماتی را برای جامعۀ تحت پوشش انجام میدهد تا از بحرانی شدن وضعیت جلوگیری شود.
جدول 1. تعداد خانوار و جمعیت تحت پوشش کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) استان کرمانشاه طی سالهای 1396 تا 1401 Table 1. Number of households and population covered by the Imam Khomeini Relief Committee (RA) of Kermanshah Province during the years 1396 to 1401
منبع: (سالنامۀ آماری کمیتۀ امداد امام خمینی (ره)، 1398 و 1401).
در سال 1401، از 81359 خانوار تحت پوشش برحسب وضعیت زناشویی، 3/5 درصد مجرد، 95/43 درصد دارای همسر، 7/11 درصد بدون همسر در اثر طلاق و 39 درصد بدون همسر در اثر فوت همسر بودهاند (سالنامۀ آماری کمیتۀ امداد امام خمینی (ره)، 1401). بیش از 50 درصد از جامعه تحت پوشش کمیتۀ امداد بیهمسر هستند که بار اقتصادی آنها بر دوش کمیتۀ امداد گذاشته شده است. گفتنی است، جمعیت یادشده مسائل اجتماعی و فرهنگی مخصوص خود را دارند که زمینۀ برخی از آسیبهای اجتماعی در استان کرمانشاه و در نتیجه، نیازمند سیاستگذاریهای ویژه هستند. در سال 1401 در استان کرمانشاه، 957 کودک زیر 5 سال تحت وضعیت سوءتغذیه، 1080 نفر نیازمند ارتقای شاخصهای بهداشتی، 171 نفر بیمار خاص و 1285 نفر بیمار صعبالعلاج، 1014 خانوار زندانی، 19463 دانشآموز، 1701 دانشجو نیز تحت پوشش بودهاند (سالنامۀ آماری کمیتۀ امداد امام خمینی (ره)، 1401). خدمات کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) برای جمعیت تحت پوشش شامل موارد زیر است:
در جدول 2، ارزش ریالی خدمات ارائهشده به مددجویان در سال 1401 برای استان کرمانشاه و کل کشور مقایسه شده است. جدول 2. ارزش ریالی خدمات ارائهشده به مددجویان در استان کرمانشاه و کل کشور در سال 1401 (میلیون ریال) Table 2. Rial value of services provided to clients in Kermanshah province and the entire country in 1401 (million rials)
منبع: (سالنامۀ آماری کمیتۀ امداد امام خمینی (ره)، 1401)
دادههای جدول 2 نشان میدهد کمیتۀ امداد از 6/31 هزار میلیارد تومان، کمتر از هزار میلیارد تومان (05/3 درصد) برای مددجویان استان کرمانشاه خدمت ارائه داده است. بیشتر خدمت ارائهشده برای کل کشور (09/79 درصد) و کرمانشاه (48/85 درصد) کمکمعیشتی و بعد از آن، برای توانمندسازی (7 درصد کرمانشاه و 8 درصد کل کشور) و سپس، مسکن (58/2 درصد کرمانشاه و 79/6 درصد کل کشور) بوده است. تفاوت عمدۀ مقدار ارزش ریالی خدمات ارائهشده در استان کرمانشاه و کل کشور به کمکمعیشتی و مسکن مربوط بوده است. هزینۀ کمکمعیشتی برای کرمانشاه بیش از کل کشور و هزینۀ مسکن برای کرمانشاه کمتر از کل کشور بوده است. 05/3 درصد از کل ارزش ریالی خدمات مربوط به کرمانشاه بوده است؛ در حالی که این سهم به نسبت سهم خانوار تحت پوشش استان کرمانشاه از کل خانوارهای تحت پوشش کشور (29/3 درصد) و همچنین، جمعیت تحت پوشش (20/3 درصد) کمتر است. با در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی و اجتماعی و سطح توسعۀ استان کرمانشاه، اگر سهم خدمات ارائهشده به استان کرمانشاه نسبت به میانگین کشور در سالهای آینده بیشتر نشود، در ادامه به افزایش خانوارهای فقیر استان کرمانشاه منجر خواهد شد. روشهای مشارکت مردمی در کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) شامل صندوق صدقات، زکات، طرح اکرام محسنین (حمایت ایتام به حامیان خیّر)، طرحهای مبتنی بر نیاز (جشن رمضان، جشن نیکوکاری، جشن عاطفهها، جشن عید قربان، اطعام حسینی) و مراکز نیکوکاری بوده است. در جدول 3، ارزش ریالی مشارکتهای مردمی کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) در سال 1401 برای استان کرمانشاه و کل کشور مقایسه شده است.
جدول 3. مشارکتهای مردمی کمیتۀ امداد استان کرمانشاه و کل کشور در سال 1401 (میلیون ریال) Table 3. Public contributions to the Kermanshah Provincial Relief Committee and the entire country in 1401 (million rials)
منبع: (سالنامۀ آماری کمیتۀ امداد امام خمینی (ره)، 1401)
دادههای وضعیت مشارکت مردمی نشان میدهد از 5/16 هزار میلیارد تومان درآمد مشارکت مردمی، سهم استان کرمانشاه 246 میلیارد تومان بوده است (48/1 درصد). طرحهای مبتنی بر نیاز و بعد طرحهای اکرام و محسنین برای کرمانشاه و کل کشور بیشترین درآمد را به خود اختصاص دادهاند و کمترین ارزش ریالی مشارکت به صدقات مربوط بوده است. تفاوت دریافت کمکهای مردمی استان کرمانشاه و کل کشور در طرحهای مبتنی بر نیاز (کرمانشاه 50 درصد، کل کشور 61 درصد) و طرحهای اکرام و محسنین (کرمانشاه 33 درصد و کل کشور 20 درصد) بوده است. به طور کلی، با توجه به وضعیت اقتصادی مردم کرمانشاه، کم بودن درآمد مشارکتهای مردمی در مقایسه با استانهای دیگر و کل کشور طبیعی است؛ اما نباید به نسبت درآمد هر استان برای جمعیت تحت پوشش خدمات ارائه داد. در کمیتۀ امداد، برای ارائۀ خدمات و همچنین، دریافت مشارکتهای مردمی مراکز نیکوکاری ایجاد شدهاند. استان کرمانشاه دارای 144 مرکز نیکوکاری در سال 1401 بوده است. در سال 1401، از کل درآمدهای مشارکتهای مردمی استان کرمانشاه، 82/46 درصد آن به مراکز نیکوکاری مربوط بوده است. گفتنی است، این شاخص برای کل کشور 55 درصد بوده است. پس از بررسی تاریخی وقف و فعالیتهای کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) در کرمانشاه، در ادامه از نگاه واقفان و خیرین و همچنین، عوامل اجرایی سازمانهای انفاق در کرمانشاه، عوامل شکلگیری انفاق، میزان مشارکت و شیوۀ مصارف انفاق، چگونگی نظارت بر نهادهای انفاق و چالشهای انفاق بررسی شدهاند.
عوامل شکلگیری نهادهای انفاق مصاحبهشوندگان در رابطه با عوامل شکلگیری نهادهای انفاق ضرروت اجتماعی، فرهنگ دینی و انسانی و فرهنگ سیاسی اشاره کردهاند:
جدول 4. مضامین اولیه و ثانویۀ مقولۀ عوامل شکلگیری انفاق Table 4. Primary and secondary themes of the category of factors shaping spending
«نیازهای جامعه و در مسیر عتبات بودن و مهمانپذیری مردم کرمانشاه باعث شده است نهادهای انفاق به وجود بیایند.» (کارمند اوقاف، 57ساله، فوقلیسانس). «با توجه به اینکه کمک به همنوع در ذات انسانها وجود دارد، انسانهای خیّر و نیکوکار برای اینکه نام نیکی از خودشان بهجا گذارند، قسمتی از اموال خودشان را صرف افراد بیبضاعت میکردند و خودشان متولی این کار میشدند و اگر فرزندی داشتند به فرزند خود وصیت میکردند بعد از آنها متولی این کار شوند و اگر فرزندی نداشتند به حاکمان دولتی اموال خود را میسپردند و وصیت میکردند که اموال آنها را صرف کارهای خیر کنند. کمکم این اموال و املاک زیاد شدند و ضرورت ایجاد شد تا نهادی به نام اوقاف برای انجام این کار به وجود آید.» (کارمند اوقاف، 44ساله، فوقلیسانس). «وجود افراد خیّر و تقویت روحیۀ تعاون و همدلی و نیز تبلیغ و ترویج فرهنگ نوعدوستی و انفاق توسط علماء و روحانیون باعث شده است نهادهای انفاق به وجود بیایند.»(کارمند اوقاف، 49ساله، فوقلیسانس). «نیاز به نگهداری از سرمایههای زیادی که افراد خیّر در گذشته بهجا مانده است باعث شده است نهادهای انفاق به وجود بیایند و اگر سازمان اوقاف به وجود نمیآمد، این سرمایهها از بین میرفت.» (کارمند اوقاف، 54ساله، فوقلیسانس). «با توجه به اینکه وقف و انفاق از دستورات دین اسلام و نیز دارای سوابق دیرینه است، در دورهای از حکومت قاجار عنوان اوقاف و صنایع متصرفه دارای نهاد اجتماعی و وزارت بوده است و بعد از قاجار در قالب سازمان اوقاف به عنوان یک سازمان مستقل در حوزۀ تخصصی وقف و انفاق فعالیت میکند و دارای قانون و مقررات و تشکیلات خاص خود است.» (کارمند اوقاف، 47ساله، فوقلیسانس). «انفاق و خیرات ایران ریشه در آموزههای مذهبی دارد، البته فقط مختص جوامع دینی نیست و در همۀ جوامع بشری معمولاٌ افراد نیکوکاری هستند که بنا بر انگیزههای انسانی، نیازهای ضروری نیازمندان را تأمین میکنند. با توجه به تغییر ساختار جامعه، شیوۀ نهادینه شدن فعالیتهای خیریه نیز دستخوش تغییراتی شده است و امروزه که دولتها عهدهدار تأمین اجتماعی هستند، شاید مالیاتها به نوعی میتواند جبران دغدغههای خیرین گذشته باشد.» (هیئتعلمی دانشگاه، رشتۀ جامعهشناسی، 48ساله). «تأکید بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مبنی بر دستگیری از فقرا و نیازمندان با بهرهگیری از آیات، روایات و احادیث و نیز بهکارگیری فرمایشات گهربار ائمۀ معصومین در دلجویی از فقرا و نیز اصول ساختاری نظام مبتنی بر رسیدگی به فقرا و نیازمندان موجب شکلگیری نهادهای انفاق شده است» (کارمند کمیتۀ امداد، 53ساله، فوقلیسانس). نهادها برای برطرف کردن نیازها به وجود میآیند و پس از به وجود آمدن، آنها مجموعهای از عقاید، ارزشها و هنجارها و نمادها را به وجود میآورند. احساس مسئولیت افراد خیّر و نیکوکار با حس نوعدوستی و کمک به همنوع و افراد بیبضاعت و نیازمند باعث شد تا عدهای اموال خودشان را صرف آنها کنند و در این راستا، ابتدا خودشان متولی این امر میشدند و سپس، فرزندانشان کار آنها را ادامه میدادند تا اینکه موقوفات و سرمایههای زیادی جمعآوری شدند که نگهداری آنها دیگر از عهدۀ متولیان بر نمیآمد و عدهای از این واقفان نیز وارثی نداشتند که کار آنها را ادامه دهند. پس، برای جلوگیری از حیفومیل شدن و سوءاستفاده از سرمایهها و موقوفات، بهتدریج نهادها و مؤسسههای خیریه شکل گرفتند و طبق اسناد تاریخی موجود در ایران، دیوان اوقاف در نیمۀ دوم قرن چهارم هجری به وجود آمد و با تأسیس دیوان اوقاف، دولتها کاملاً بر مسائل وقف دخالت کردند و حتی قسمتی مهم از مخارج دولتها از درآمد اوقاف تأمین شده است. در طول تاریخ، انفاق دستخوش تغییرات قرار گرفته است. در برخی از دوران (صفویه)، انفاق بهسرعت گسترش یافته و در برخی از دوران (افشاریه)، به آن آسیب وارد شده است. بعد از دورۀ افشاریه، دورۀ زندیه وقفیاتی مطلوب داشته است؛ اما در دورۀ قاجار و پهلوی باز هم آشفتگی در وقف و انفاق وجود داشته است. بعد از دورۀ پهلوی، انقلاب اسلامی تمام همت خود را بر کاهش فقر و مشکلات اجتماعی و فرهنگی گمارده است. در این دوره، نهادهای دولتی از جمله کمیتۀ امداد امام خمینی (ره)، سازمان اوقاف و امور خیریه و در همین راستا، مؤسسههای خیریهای بنا شدند که هدف اصلی آنها کمک به افراد بیبضاعت بود. برخلاف تغییرات و تحولات وقف در ادوار تاریخی گذشته، انفاق (وقف) در انقلاب اسلامی طی 45 سال گذشته رشدی فزاینده داشته است.
شیوه و میزان مشارکت در انفاق مصاحبهشوندگان در کمیتۀ امداد و سازمان اوقاف، شیوههای انفاق در این نهاد و شیوههای پرداخت خیرین را به دو شکل سنتی و مدرن و میزان مشارکت را کم اعلام کردهاند.جدول 5. مضامین اولیه و ثانویۀ مقولۀ شیوه و میزان انفاق Table 5. Primary and secondary themes of the category of spending method and amount
«انفاقها در کمیتۀ امداد بیشتر از طریق پرداخت صدقات از طریق سامانههای الکترونیکی و صنادیق مستقر در سطح معابر و منازل و ادارات و مدارس و مغازهها انجام میشوند. همچنین، حضور افراد و صندوقهای کمیتۀ امداد در مناسبتهای مختلف مانند جشن ملی عاطفهها، جشن نیکوکاری، عید قربان، عید فطر و لیالی قدر برای جمعآوری کمکهای نقدی و غیرنقدی افراد خیّر و نیکوکار.» (کارمند کمیتۀ امداد، 47ساله، فوقلیسانس). «شیوۀ مشارکت افراد در امور خیریه امروزه کمتر از طریق صندوقهای صدقه و متولیان آن است و افراد خود متولی این امر میشوند و فضای مجازی در این زمینه بستر خوبی را فراهم کرده است و به نظرم نهادهای امدادی مانند کمیته امداد و بهزیستی و... نیز باید ساختار خود را متناسب با تغییرات تکنولوژیکی اصلاح کنند.» (هیئتعلمی دانشگاه، رشتۀ اقتصاد، 52ساله). شیوههای انفاق در شهر کرمانشاه بیشتر سنتی هستند؛ به ویژه در رابطه با وقف کردن که خیرین به طور مستقیم به ادارۀ اوقاف مراجعه میکنند. در برنامۀ پنجسالۀ کمیتۀ امداد، پیشبینی میشود 80 درصد از پرداختها به صورت الکترونیکی و 20 درصد به صورت سنتی انجام شوند. جامعۀ ما هنوز در راه گذار از سنتی به مدرنیته است و مدرنیته هنوز تأثیر زیادی در شیوههای انفاق به وجود نیاورده است. این سنتی بودن پرداختها نیز ممکن است نشاندهندۀ این عوامل باشد که مردم هنوز به پرداختهای غیرمستقیم و الکترونیکی اعتماد ندارند یا آموزش کافی در زمینۀ پرداختهای غیرمستقیم و الکترونیکی ندارند. البته، باید اذعان کرد عدهای از افراد سواد رسانهای ندارند و انفاقهای خود را به صورت مستقیم انجام میدهند. در زمینۀ وقف، مشارکت مردم قبل از انقلاب از نظر وسعت و کمّیت بیشتر بوده است و همۀ اقشار مردم شامل فرادست و فرودست به اندازۀ توان مالی خود وقف میکردند. «مشارکت مردم در زمینۀ وقف قبل از انقلاب از نظر وسعت و کمّیت بیشتر بوده است و این مشارکتها عموماً توسط افراد مشمول در قالب موقوفات بزرگ انجام میشد و موقوفات بسیار بزرگ و گستردهای از این افراد در سطح کشور و استان بهجای مانده است. بعد از انقلاب، بین اقشار مختلف به ویژه در حوزۀ مسجدسازی و حسینیه و تکایا وقف انجام شده است و در حوزۀ مدرسهسازی به صورت متناوب جریان دارد.» (کارمند اوقاف، 52ساله، فوقلیسانس). «مشارکت مردم قبل از انقلاب در اوقاف بیشتر بوده است. شهر کرمانشاه را اگر به عنوان یک سند ششدانگ نگاه کنیم، چهار دانگ آن وقف است.» (کارمند اوقاف، 41ساله، فوقلیسانس). «مشارکت مردم قبل از انقلاب بسیار زیاد بوده و بهوضوح احساس میشده است؛ اما امروزه انفاق به دلایل مشکلات اقتصادی و اجتماعی رو به کاهش است.» (کارمند کمیتۀ امداد، 41ساله، فوقلیسانس). «قبل از انقلاب، به خاطر نبود وسایل ارتباط جمعی به صورت امروزی، کمکهای مردمی به صورت انفرادی و در حد کمک به اقوام و همسایه توسط مردم عادی انجام میشد و تشکیلاتی به آن شکل وجود نداشت و دولت نیز تقریباً در آن نقشی نداشت؛ ولی با پیروزی انقلاب اسلامی، دقیقاً 22 روز بعد از انقلاب اسلامی، کمیتۀ امداد تشکیل شد و هدف آن جمعآوری کمکهای مردمی و حمایت از فقرا و نیازمندان بود. سپس، نهادها و سازمانهای دولتی و غیردولتی تشکیل شدند که نقش مردم در حمایت از این سازمانها بسیار چشمگیر و حائز اهمیت است.» (کارمند کمیتۀ امداد، 61ساله، فوقلیسانس). «نوع نگاه به مشارکت مردم در امور خیریه به نسبت گذشته متفاوت شده است. امروزه با سبکهای زندگی مصرفی خانوادهها نیازهای خودشان را نیز تأمین نمیکنند و از دولتها انتظار میرود به فقرا کمک کنند و اقتصاد سیاسی افزایش حجم جمعیت فقرا را دریابند و برای آن چارهاندیشی کنند.» (هیئتعلمی دانشگاه، رشتۀ جامعهشناسی، 48ساله). در زمینۀ وقف، مشارکت مردم قبل از انقلاب بیشتر بوده و دلیل آن هم این بوده است که افراد مشمول با حس انساندوستی برای اینکه اموالشان به دست حاکمان آن زمان نیفتد و نیز برای فرار از بار مالیاتی اموالشان را وقف میکردند تا مردم نیازمند جامعه از درآمد و عایدات آن بهرهمند شوند. عدهای دیگر از افراد جامعه چه از اقشار فرادست و چه فرودست، برای رضای خدا و پیروی از دستورات دین اسلام در زمینۀ انفاق اقدام به این کار میکردند. با توجه به اینکه امروزه با پیشرفت وسایل ارتباط جمعی و با بهکارگیری آنها در زمینۀ تبلیغ برای انفاق کردن، میتوان سطح مشارکت مردم را افزایش داد؛ زیرا در گذشته افراد خیّر در سطح محله و اقوام و شهر خود اقدام به انفاق میکردند، ولی امروزه از طریق فضاهای مجازی میتوان در اقصا نقاط دنیا به افراد نیازمند کمک کرد.
مصارف و کارکردهای انفاق در شهر کرمانشاه از نظر مصاحبهشوندگان، مصارف انفاق در شهر کرمانشاه شامل موارد زیر است: تأمین اجتماعی، مصرف دینی و مذهبی و مصرف اقتصادی (زیربنایی و طرحهای اجتماعی و اقتصادی).
جدول 6. مضامین اولیه و ثانویۀ مقولۀ کارکردهای انفاق Table 6. Primary and secondary themes of the category of spending functions
«در استان کرمانشاه درآمد موقوفات صرف خیرات و مبرات (تأمین سبد غذایی، ایتام و مستمندان، خرید لباس و مایحتاج ضروری ایتام و خانوادههای فقرا، تأمین هزینۀ تحصیلی ایتام و مستمندان، ساختن مدارس شبانهروزی در مناطق محروم و...) اعزام مبلّغ در مناسبتهای مذهبی از جمله محرم، صفر، رمضان، غدیر، ایام فاطمیه، طرح آرامش بهاری در بقاع متبرکه و امامزادگان استان میشود. همچنین، درآمد موقوفات صرف زوار امام حسین (ع) و کسانی که تا کنون مشهد نرفتهاند و همچنین، کمک به دارو و درمان بیماران کمدرآمد میشود.» (کارمند اوقاف، 48ساله، فوقلیسانس). «انفاقها صرف رسیدگی به محرومان و مستضعفان جامعه میشود. فراهم آوردن تسهیلات و امکانات لازم برای ادامه تحصیل دانشآموزان و دانشجویان بیبضاعت، تأمین مسکن برای مددجویان، جهیزیه، دارو و درمان، کمک به آسیبدیدگان بلایای طبیعی، کمک به اشتغالزایی و خودکفایی مددجویان، دادم وام قرضالحسنه به مددجویان، طرح شهید رجایی، کمک به ایتام و فرزندان محسنین که شامل خانوادههای با سرپرست بیمار، زندانی و مطلقه است.» (کارمند کمیتۀ امداد، 55ساله، فوقلیسانس). «صرف ترویج قرآن، کمک به حوزۀ علمیه و کمکهزینۀ نقدی ماهانه به طلاب، تعمیر و مرمت و ساختوساز حوزههای علمیه، صرف دارو و درمان به افراد نیازمند و کمک نقدی و غیرنقدی به افراد بیبضاعت، پرداخت هزینههای مراسمات دینی به هیئتهایی که ثبت شدهاند. در کرمانشاه بزرگترین موقوفۀ قرآنی را داریم؛ زیرا کرمانشاه مسیر کربلا است و تمام واقفان به خاطر زائرین امام حسین (ع) قرآن وقف کردهاند» (کارمند اوقاف، 51ساله، فوقلیسانس). «صرف اجرای نیات واقفان خیراندیش در همان مسیر خواستهشدۀ واقف هزینه میشود که بیشتر صرف ساخت مساجد، عزاداری برای امام حسین، وقف قرآن، کمک به افراد بیبضاعت و معلولان و بیسرپرستان در کرمانشاه میشود. همچنین، در امر مدرسهسازی، بیمارستانسازی، تجهیزات بیمارستان، کمک به بیماران خاص، کمک به زوجهای جوان و صرف زائرین محترم به عتبات عالیات به ویژه در اربعین حسینی میشود.» (کارمند اوقاف، 56ساله، فوقلیسانس). «کارکرد انفاق در گذشته بیشتر رسیدگی به امور نیازمندان در زمینۀ تأمین معیشت، مسکن، ازدواج و... بوده است؛ اما امروزه کارکرد آموزشی، کارآفرینی و اقتصادی بیشتر شده است؛ هرچند با توجه به حجم موقوفههای شهر کرمانشاه، به نظر میرسد انفاق هم در روند فضای شهری و هم در اقتصاد کرمانشاه تأثیرگذار بوده است.» (هیئتعلمی دانشگاه، رشتۀ کارآفرینی، 41ساله). بیشتر مصارف در حوزۀ وقف صرف امور دینی و مذهبی میشود. در همین راستا، مدیرکل اوقاف استان کرمانشاه در هفتۀ وقف، 25 آبان 1397، از طریق رسانهها اعلام کرد 85 درصد از درآمد اوقاف صرف امور قرآنی، حوزههای علمیه و طلاب میشود. مطلب بیانشده نشاندهندۀ آن است که وقف جزء نماد سنتی و اعتقادی ما و دارای ساحتی مذهبی است که بهتدریج در طول تاریخ ساحت اجتماعی نیز به خود گرفته است. در مقابل، مؤسسههای خیریه نماد جدید و مدرن از حوزۀ انفاق هستند که با مدرنیته شکل گرفتهاند. از نگاه مصاحبهشوندگان، انفاق کارکردهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و مذهبی دارد. «کارکردهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی دارد. کارکردهای اجتماعی مانند کمک به همنوع در امر معیشت، درمان، مسکن، حمایت از آسیبدیدگان اجتماعی، جسمی، روانی، کمک به مسافران در راه، ترویج روحیۀ اعتماد و همدلی، حمایت از گروههای اجتماعی مانند مسافران، فقرا، کمک به ازدواج افراد بیبضاعت، تأسیس پرورشگاههای کودکان بیسرپرست و ایجاد مجتمعهای تربیتی در مناطق محروم کشور از مهمترین کارکردهای اجتماعی وقف در جامعه بودهاند. ابعاد آموزشی و فرهنگی وقف در کرمانشاه بسیار گسترده است. بسیاری از مدارس، کتابخانهها و مساجد از طریق وقف ایجاد و گسترش یافتهاند. همچنین، مجالس عزاداری ائمۀ اطهار (ع) مسابقات قرآنی و وقف قرآن نیز از کارکردهای فرهنگی وقف است. کارکرد اقتصادی وقف باعث تعدیل ثروت، برطرف شدن فاصلههای طبقاتی و تعاون و همیاری در جامعه شده است.» (کارمند اوقاف، 57ساله، فوقلیسانس). « در گذشته بیشتر خدمات اجتماعی از طریق موقوفات ارائه میشده است، مانند کاروانسراها، قنات، آبانبار، ساختن راه و پلها، مساجد، مدارس، درمانگاه و بیمارستانها و دارالایتام و... که بهشدت مورد نیاز جامعۀ سنتی آن زمان بوده است. واقفان با عنایت به این دسته از نیازهای اجتماعی اقدام به عمل وقف میکردند. در شهر کرمانشاه اماکن مذهبی، خیریه، کاروانسراها، مدارس وقفی، حوزههای علمیه، بیمارستانهای وقفی مانند بیمارستان معتضدی، درمانگاه حاج اسماعیل سرابیان، درمانگاه منصوبی، درمانگاه حاج دایی، کاروانسرای بیستون و ماهیدشت و... موقوفات عام و بهنام کرمانشاه مانند موقوفات حاج محمد تقی اصفهانی، موقوفات کرکوکی، عمادالدوله و دهها مصداق دیگر وجود دارند.» (کارمند اوقاف، 52ساله، فوقلیسانس). «از درآمد اوقاف سرمایهگذاریهایی به نفع استان انجام میشود که درآمدهای حاصل از آن تا حدی حتی به صورت موقت قسمتی از نیازهای اقشار مستمند و نیازمند، بیماران و دانشآموزان بیبضاعت را برطرف میکند.» (کارمند اوقاف، 44ساله، فوقلیسانس). «کارکردهای مذهبی و اجتماعی به ویژه در امور خیریه داشته است، مانند چاپ و نشر و اهدای قران مجید و کتب علوم و معارف قرآنی، مسابقات قرآنی، برگزاری جلسات و برنامههای آموزش قرآنی، ساخت دارالقرآن، اعزام مبلّغ مذهبی به مناطق محروم، روضهخوانی، برگزاری مناسبتهای مذهبی، ساخت زائرسرا، هزینۀ سفرهای زیارتی افراد بیبضاعت و...» (کارمند اوقاف، 57ساله، فوقلیسانس). کارکردهای وقف طبق نیات واقفان بیشتر مذهبی و سپس فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. وقف با وجود ظرفیت وسیع و درآمد گستردۀ آن در زمینۀ کارکرد اقتصادی و مباحث علمی ـ پژوهشی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. متأسفانه، نقش وقف در توسعۀ اقتصادی کمتر مورد توجه کارشناسان و برنامهریزان قرار گرفته است. وقف کارکردهای اقتصادی مانند کمک به از بین رفتن فقر، کم شدن فاصلۀ طبقاتی، بازتوزیع ثروت، اشتغالزایی، خودکفایی و ایجاد عدالت اجتماعی و سرمایهگذاری در طرحهای عمرانی و کشاورزی در شهر کرمانشاه داشته است. چگونگی نظارت بر نهادهای انفاق نظر مصاحبهشوندگان دربارۀ نظارت بر نهادهای انفاق در سه دستۀ نظارت سازمانی، نظارت مدرن و نظارت مردمی دستهبندی شده است. جدول 7. مضامین اولیه و ثانویۀ مقولۀ نظارت بر نهادهای انفاق Table 7. Primary and secondary themes of the category of monitoring charitable institutions
«عملکرد نظارت سازمانها بر امور انفاق بسیار خوب است، ولی اگر یک سیستم جامع الکترونیکی داشته باشند و با هم ارتباط تنگاتنگ داشته باشند بهتر میتوانند کمکهای مردمی و خیرات و مبرات را به صورت هدفمند به کار بگیرند. مثلاً، برخی از افراد هم به کمیتۀ امداد هم بهزیستی و هم اوقاف و مؤسسههای خیریه برای کمک مراجعه و بعضاً از هر سه جا کمک میگیرند، بدون اینکه خود این ادارات مطلع باشند. اگر سیستم جامع الکترونیکی بین نهادهای یادشده باشد، بهتر است.» (کارمند اوقاف، 57ساله، فوقلیسانس). «نظارت ادارۀ کل اوقاف در زمان کنونی خیلی بیشتر از گذشته شده است. متولی نمیتواند هر کاری که دلش خواست بکند و اگر خرج و دخل موقوفه به هم بخورد، ادارۀ تحقیق در اوقاف نظارت میکند و یک امین از طرف ادارۀ اوقاف همراه متولی قرار میدهد تا مصارف وقف طبق نیت واقف باشد.» (کارمند اوقاف، 46ساله، فوقلیسانس). «نظارت مؤسسههای خیریه در اختیار استانداری و فرمانداری است و چنانچه تخلفی در این راستا مشاهده شود، با آنان برخورد قانونی خواهد شد. اسناد مالی کمیتۀ امداد هر ساله توسط سازمان حسابرسی کشور بررسی میشوند.» (کارمند اوقاف، 44ساله، فوقلیسانس). «بهغیر از سازمانهای رسمی متولی امور خیریه مانند بهزیستی، کمیتۀ امداد و ادارۀ اوقاف، سازمانهای غیردولتی و خصوصی زیادی در این راستا ایجاد شدهاند و امروزه حتی در فضای مجازی هم فعالیت چنین مؤسسههایی چشمگیر شده است؛ بنابراین، نظارت بر این همه سازمان دشوار شده است. امروزه نظارتهای رسمی که به شکل سنتی انجام میشدند شاید کافی نباشند و علاوه بر آسیبشناسی نظارت سنتی، باید از ظرفیت جدید نظارتی نیز استفاده کرد و تمام دخلوخرجهای چنین مؤسسههایی حسابرسی شوند تا از انحراف در چنین مؤسسههایی جلوگیری شود.» (هیئتعلمی دانشگاه، رشتۀ مدیریت بازرگانی، 50ساله). نظارت بر نهادهای انفاق ابتدا تحت نظارت داخلی و نظارت دفتر رهبری ولی فقیه و در آخر تحت نظارت بازررسی کل کشور قرار دارد. به نظر میرسد علاوه بر این نظارتها، نظارت مردمی مثمرثمر باشد؛ طوری که مردم خیّر، معتمدینی را از بین خودشان انتخاب کنند و با عنوان هیئت امنای ناظر بر امور انفاق رسماً بر این سازمانها و مؤسسههای خیریه نظارت داشته باشند تا مانع سوءاستفاده در امور خیر شوند و هر سال اطلاعاتی شفاف و کامل از امور خیریه و انفاقها از طریق وسایل ارتباط جمعی به اطلاع مردم رسانده شود. این کار موجب اعتمادسازی بین اقشار مختلف مردم میشود و باعث میشود مردم انفاقکننده به انفاق در این نهادها و مؤسسهها خیریه بیشتر تمایل داشته باشند و افراد نیازمند و بیبضاعت جامعه از انفاقهای مردم بهرهمند شوند. پس، دولت بهتنهایی نمیتواند در این زمینه بار جامعه را به دوش بکشد. سهمی از نظارت باید بر دوش مردم و سازمانهای مردمنهاد باشد. همچنین، وجود سیستم یکپارچه و سیستماتیک نظارتی باعث شده است تا امکان برخی از سوءاستفادهها و تخلفات مالی از طریق مؤسسههای خیریه فراهم شود. در نهایت، نبود قوانین قابل اجرا و نظارت دقیق از علل اصلی رشد قارچگونۀ برخی از مؤسسههای خیریۀ بدون مجوز است. امروزه، نهادهای انفاقکننده بیشتر از گذشته شدهاند و متولیان نمیتوانند هر طوری که تمایل داشتند عمل کنند. در این راستا، ادارۀ پژوهش در اوقاف نظارت میکند و یک امین از طرف ادارۀ اوقاف همراه متولی قرار میدهد تا مصارف وقف طبق نیات واقف باشد.
چالشها و موانع انفاق با تحلیل مصاحبهها، چالشها و موانع انفاق از نظر مصاحبهشوندگان در پنج دستۀ اجتماعی، فرهنگی، اداری، ارتباطی و نظارتی طبقهبندی شدهاند.
جدول 8. مضامین اولیه و ثانویۀ مقولۀ چالشهای انفاق Table 8. Primary and secondary themes of the spending challenges category
«به نظر من بهتر است کمکهایی که از طرف نهادهای خیریه به جامعه و افراد میشود با حفظ حرمت افراد به مردم اطلاعرسانی شود و شفافسازی کنند که این موقوفات در چه راههایی به کار میروند؛ زیرا مردم نسبت به کارهایی که توسط اوقاف انجام میشوند بدبین هستند» (کارمند اوقاف، 57ساله، فوقلیسانس). «به نظر من مهمترین موانع عدم تبلیغات کافی در زمینۀ انفاق و سوءاستفادۀ برخی از مؤسسههای خیریۀ خصوصی از کمکهای مردمی و احساسات پاک مردمی است که باعث میشود مردم دیگر به مؤسسههای خیریه اعتماد نکنند و میزان کمکها کاهش پیدا کند و مؤسسههای خیریه به اهداف مدنظر خود نرسند.» (کارمند اوقاف، 48ساله، فوقلیسانس). «مهمترین چالشها و موانع بر سر راه امور خیریه گاهاً عدم اعتمادسازی برای فرد خیرخواه، عدم فرهنگسازی و نبود تبلیغات کافی و سوءاستفادۀ مؤسسههای خیریه از کمکهای مردمی است که باعث عدم اطمینان مردم خواهد شد. همچنین، سازمانهای انفاقکننده از درآمدشان برای کارهای سیاسی مانند تبلیغ کردن برای نمایندۀ خاصی استفاده نکنند.» (کارمند اوقاف، 45ساله، فوقلیسانس). «چالش اساسی عدم همکاری نهادهای فرهنگی در تبلیغات و فرهنگسازی وقف و عدم همکاری ادارات و نهادهای دیگر مانند ثبت و دادگستری و شهرداری و... است.» (کارمند اوقاف، 44ساله، فوقلیسانس). «بسیاری از اراضی اوقافی در دست دستگاههای اجرایی هستند، مانند نیروهای مسلح، شهرداریها، دانشگاههای دولتی و آزاد و... که اینها اجارههای خود را پرداخت نمیکنند و حدوداً 5/1 دانگ از چهار دانگ کرمانشاه دست سازمانهای دولتی است که اینها 11000میلیارد تومان اجارۀ معوقه دارند که اگر پرداخت کنند ما میتوانیم به اشکال مختلف بیشتر به مردم کمک کنیم.» (کارمند اوقاف، 55ساله، فوقلیسانس). «از جملۀ چالشهای فراروی ادارۀ اوقاف عدم پاسخگویی و شفافیت مالی است که زمینۀ نظارت را هم کمرنگ کرده است. ادارۀ اوقاف هم کارکرد اقتصادی و هم فرهنگی و اجتماعی دارد، اما به دلیل عدم تخصص در زمینۀ بازار و دخالت دولت در آن در شهر کرمانشاه که املاک زیادی دارد، عملکرد مناسبی ندارد. در زمینۀ فرهنگی نیز بیشتر به تبلیغات و مشاورههای فردی و گروهی سوق پیدا کرده است و در این زمینه هزینههای زیادی میکند؛ اما چون متخصصان فرهنگی در استخدام آن نیستند باز هم عملکرد خوبی نداشته است. چالش اساسی مؤسسههای خیریۀ خصوصی صوری بودن و ارتباط آنها با دولت است که این ارتباط به نوعی انگ سوءاستفادۀ سیاسی برای آنها به همراه دارد و اعتماد مردم نیز به آنها کمرنگ شده است.» (هیئتعلمی دانشگاه، رشتۀ جامعهشناسی، 48ساله). چالشهای فراروی امور خیریه نشاندهندۀ ضعف دولت در نظارت بر امور خیریه است. نبود شفافیت مالی در بین سازمانها و مؤسسههای خیریه، ساختار ضعیف فعالیت مدنی و عدم پاسخگویی مؤسسههای خیریه باعث کاهش اعتماد مردم به این سازمانها و مؤسسهها شده است؛ به نحوی که امروزه مردم خیّر، خودشان افراد نیازمند را در محدودۀ زندگیشان شناسایی میکنند و کمکهای خود را به طور مستقیم به دست آنها میرسانند که این وضعیت موجب عدم تمرکز منابع مالی میشود و سرمایهگذاری را برای محرومیتزدایی بلندمدت غیرممکن میکند. متأسفانه، در کشور و شهرها، مؤسسههای خیریۀ غیرشفاف زمینهساز برخی از مفاسد اقتصادی مانند فرار مالیاتی، پولشویی، کلاهبرداری و خیانت در امانت شدهاند. چالش کنونی وقف به خود وقف مربوط نیست، بلکه به جامعه بازمیگردد. وقف نباید امری صرفاً دولتی قلمداد شود. وقف باید امری مردمی باشد و دولت باید فقط ناظر بر این مسئله باشد. متأسفانه، در جامعۀ ما دولت بیش از آنکه نظارت بر کار اوقاف داشته باشد، نوعی سیستم مداخلهگرایانه در پیش گرفته و در این راستا، آسیبهای جدی بر پیکر وقف و موقوفات وارد کرده است. این آسیبها موجب شدهاند تا نهادهای انفاقکننده نتوانند عدالت اجتماعی و بهبود وضعیت اقتصادی را برای اقشار فرودست در جامعه محقق کنند. نهادهای متولی انفاق به عنوان یک سرمایۀ عظیم مالی میتوانند نقشی سازنده و جالب توجه در اشتغالزایی داشته باشند؛ به ویژه سرمایههای عظیم در نهاد اوقاف را میتوان در فرآیند فعالیتهای تولیدی و خدماتی قرار داد و آنها را از حالت رکود خارج و به سمت تحرکزایی هدایت کرد. برای مثال، نهادهای خیریه در قالب کشورهای توسعهیافته مانند بنیاد نوبل در سوئد، فورد و راکفلر در آمریکا، سهمی بزرگ در امور فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به عهده دارند. 5- نتیجهگیریدر طول تاریخ، انفاق دستخوش تغییرات قرار گرفته است. در برخی از دوران (صفویه) انفاق بهسرعت گسترش یافته است و در برخی از دوران (افشاریه) به آن آسیب وارد شده است. بعد از دورۀ افشاریه، دورۀ زندیه وقفیاتی مطلوب داشته است؛ اما در دورۀ قاجار و پهلوی باز هم آشفتگی در وقف و انفاق وجود داشته است. بعد از دورۀ پهلوی، انقلاب اسلامی تمام همت خود را بر کاهش فقر و مشکلات اجتماعی و فرهنگی گمارده است. در این دوره، نهادهای دولتی از جمله کمیتۀ امداد امام خمینی (ره)، سازمان اوقاف و امور خیریه و در همین راستا، مؤسسههای خیریهای بنا شدند تا هدف اصلی آنها کمک به افراد بیبضاعت باشد. یافتههای تحلیل کیفی مصاحبهها نشان داد عوامل شکلگیری نهادهای انفاق از نظر مصاحبهشوندگان، ضرورت اجتماعی، فرهنگ دینی و انسانی و فرهنگ سیاسی هستند که در شهر کرمانشاه، به واسطۀ مسیر ارتباطی عتبات عالیات در گذشته، در نهادینه شدن انفاق در این شهر نقشی مهم داشتهاند و به نوعی به قطبی شدن وقف در مرکز استان به نسبت مناطق دیگر استان شده منجر شدهاند و این الگوی قطبی شدن سرمایۀ وقف در مرکز استان در پژوهش حجیپور و همکاران (1398) در خراسان نیز دیده شده است. مصاحبهشوندگان شیوههای پرداخت خیرین را به دو شکل سنتی و مدرن و میزان مشارکت را کم اعلام کردهاند. دلایل میزان مشارکت کم خیرین در شهر کرمانشاه اقتصاد ضعیف شهر کرمانشاه، نقش اقتصاد سیاسی جامعه در افزایش فقرا و وظیفۀ دولت در تأمین معیشت نیازمندان بودهاند. مصارف انفاق در شهر کرمانشاه شامل موارد تأمین اجتماعی، مصرف دینی و مذهبی و مصرف اقتصادی (زیربنایی و طرحهای اجتماعی و اقتصادی) بودهاند که این یافته همراستا با نظر مرادعلیان (1395) و آیتاللهی و رخیزد (1383) بوده است. نظارت بر نهادهای انفاق به سه شکل نظارت سازمانی، نظارت مدرن و نظارت مردمی بوده است. از نظر مصاحبهشوندگان، مهمترین چالشهای نهاد وقف اجتماعی، فرهنگی، اداری، ارتباطی و نظارتی بودهاند که این یافته با یافتههای رعنایی کردشولی و هاز (1402) که به چالشهای نظارتی و فرهنگی و یافتههای نوذری و اسکندرینژاد (1403) که به چالش عدم ارتباط با بخش خصوصی و بازار اشاره کردهاند، همراستا بوده است. بررسی اسناد کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) در زمینۀ درآمد مشارکتهای مردمی و مصارف آن نشان داد به دلیل اقتصاد ضعیف کرمانشاه و حجم فقر آن، درآمد کمیتۀ امداد در استان کرمانشاه به نسبت میانگین کشوری کمتر بوده است و همچنین، هزینههای کمیتۀ امداد در استان کرمانشاه به نسبت درصد خانوار و جمعیت تحت پوشش در استان کم بوده است. یافتهها نشان داد هزینۀ کمیتۀ امداد در استان کرمانشاه بیشتر از نوع کمکمعیشتی بوده است تا زمینههای اشتغالزایی، تأمین مسکن و... . کمکهزینۀ معیشتی معمولاً باعث ریشهکن شدن فقر نمیشود؛ در حالی که در استانهای دیگر، سهم تأمین مسکن و تسهیلات اشتغال و کارآفرینی و... بیشتر از استان کرمانشاه بوده است و تغییر این رویه میتواند به کاهش جمعیت فقیر کمک کند. موقعیت ارتباطی استان کرمانشاه، به دلیل در مسیر عتبات عالیات بودن، باعث افزایش انگیزۀ خیّرین در راستای وقف زمین و املاک و داراییهای خود شده است؛ از همین رو، تعداد زمینهای وقفی شهر کرمانشاه زیاد بوده است و البته، در برهههایی در فضای شهری و افزایش جمعیت ساکنان شهر کرمانشاه نقش داشته و در برخی از زمانها، مانع تغییر و کاربری زمین و املاک و در نتیجه، مانع توسعۀ شهری بوده است. سازمان اوقاف در کل کشور و به تبع در استان کرمانشاه در ادوار گذشته، دادهها و اطلاعات درآمد و هزینۀ سالیانه منتشر نکرده است؛ در نتیجه، لازم است تا در این زمینه پژوهشهایی در راستای بهینهسازی عملکرد آن انجام شوند و نقش سازمان در کاهش فقر و توسعۀ کشور و استان کرمانشاه بررسی شود؛ بنابراین، در این زمینه، فقط میتوان به توصیف و تحلیلهای کلی و انتزاعی بسنده کرد. به نظر میرسد حجم خیرات، موقوفهها و رقبات و تلاشهای نهادهای امور خیریه مانند کمیتۀ امداد امام خمینی (ره)، ادارۀ اوقاف و حتی سازمان بهزیستی با واقعیت جامعۀ ایران و به ویژه استان کرمانشاه در زمینۀ فقر ناسازگار است و سیاستگذاری نهادهای بالا و حاکمیت باید متوجه تقویت بنیۀ اقتصاد جامعه باشد تا به حجم فقر افزوده نشود و نیات خیّرین هم برآورده شود.
[2]. Dallh [3]. Loiseau [4]. Sazonov [5]. Ross [6]. Kuran [7]. Oberauer | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آیت اللهی، س. ا.، و رخیزد، م. ع. (1383). وقف پسانداز جاودانه (چاپ اول). تهران: مفاخر. احمدی، و.، منصوری، ا.، و رضایی، ن. (1402). حکمرانی وقف و تولید فضاهای شهری در کرمانشاه. مطالعات وقف و امور خیریه، 2(1)، 241-264. https://doi.org/10.22108/ecs.2023.138148.1058 امام جمعهزاده، س. ج. (1379). نقش وقف در بهبود اوضاع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. وقف میراث جاویدان، 30، 77-70. https://ensani.ir/fa/article/75455 بلورفروش، ع.، باینگانی، ب.، و فائقی، س. (1402). تحلیل جامعهشناختی فعالیتها و عملکردهای مؤسسات خیریهای (اتنوگرافی نهادی یکی از مؤسسات حوزۀ سلامت. مطالعات وقف و امور خیریه، 1(1)، 209-238. https://doi.org/10.22108/ecs.2023.135463.1034 حاجی عباسی، س.، جعفرپور، م. ج.، و رضایی، ا. (1387). فهرست اسناد موقوفات ایران (چاپ اول). تهران: انتشارات اسوه. حامد، ه.، و دانا، ش. (1395). نقش و جایگاه انفاق و مشارکتهای مردمی در توسعۀ مناطق محروم، رفع فقر و محرومیتزدایی با تأکید بر فرهنگ جهادی. دهمین کنگرۀ پیشگامات پیشرفت، تهران، دانشگاه شهید بهشتی. حجیپور، م.، کرمیپور، ج.، حجیپور، گ.، و نعمتی، ف. (1398). تحلیل انباشت سرمایۀ وقف در نواحی خراسان جنوبی. فصلنامۀ مطالعات فرهنگی، اجتماعی خراسان، 14(2)، 60-76. https://doi.org/10.22034/fakh.2020.225297.1395 رعنایی کردشولی، ح.، و دهاز، ر. (1402). جایگاه نهادهای خیریه در الگوهای حکمرانی: واکاوی چالشهای موجود در نظام حکمرانی ایران، مطالعات وقف و امور خیریه، 1(2)، 131-172. https://doi.org/10.22108/ecs.2023.137326.1049 زارعی، م. ا.، و حیدری باباکمال، ب. (1397). بررسی نقش وقف در توسعه و رشد فضاهای شهری در دورۀ قاجار (مطالعۀ موردی: بافت تاریخی شهر کرمانشاه). پژوهشهای باستانشناسی ایران، 23، 188-169. https://doi.org/10.22084/nbsh.2019.17520.1836 سازمان اوقاف و امور خیریۀ استان کرمانشاه (1397). موقعیت اراضی موقوفات در شهر کرمانشاه. ادارۀ فنی و عمرانی استان کرمانشاه. سلیمیفر، م. (1370). نگاهی به وقف و آثار اقتصادی و اجتماعی آن. مشهد: مرکز پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی. شهابی، ع. (1343). اوقاف در ایران، ایرانشهر (ج. 2). چاپ دانشگاه تهران. صادقی، ح.، عزتی، م.، و شفیعی، ع. (1392). تخمین تابع انفاق در ایران. فصلنامۀ پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار)، 13(2)، 61-84. http://dorl.net/dor/20.1001.1.17356768.1392.13.2.5.9 عبدالحسینی قهساره، س.، علیخاصی، س.، امینی، ب.، و حیدری، ا. (1402). توسعۀ مدل عاملبنیان تأثیر توزیع مناسب منابع خیریهها بر نابرابری اقتصادی. مطالعات وقف و امور خیریه، 1(2)، 89-112. https://doi.org/10.22108/ecs.2023.136278.1042 عبداللهی، م. (1402). شفافیت مالی بهترین تبلیغ برای وقف. روزنامۀ فرهیختگان، 3961، 14-15. https://farhikhtegandaily.com/page/239764 عزتی، م.، و محمودیان، م. (1393). برآورد اثر انفاق بر کاهش فقر در ایران. فصلنامۀ اقتصاد اسلامی، 14(53)، 31-55. https://eghtesad.iict.ac.ir/article_14461.html?lang=fa عزتی، م.، و نورمحمدلو، پ. (1391). برآورد اثر متغیرهای اقتصاد کلان بر انفاق. فصلنامۀ پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، 20(63)، 133-154. http://qjerp.ir/article-1-471-fa.html فیض، ع. (1372). وقف و انگیزههای آن. وقف میراث جاویدان، 1(4)، 33-36. https://ensani.ir/fa/article/journal-number/13753 قاسمیزاده، م. (1378). وقف و تمدن اسلامی. مجموعۀ مقالات ارائهشده در همایش بینالمللی وقف و تمدن اسلامی (چاپ اول). تهران، انتشارات اسوه. کجباف، ع. ا.، بیگمحمدی، پ.، و نورایی، م. (1398). بررسی کارکردهای وقف شوشتر در دورۀ پهلوی (1304 تا 1357). پژوهشنامۀ تاریخهای محلی ایران، 74(2)، 45-58. https://doi.org/10.30473/lhst.2019.40151.2087 کشاورز، ا. (1382). زندگان عرصۀ عشق: مجموعۀ اسناد وقفی ادارۀ کل اوقاف و امور خیریۀ استان کرمانشاهان، شرح حال واقفان به انضمام تشریح تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وقف استان کرمانشاهان (ج. 1). کرمانشاه: انتشارات طاقبستان. کلانتری خلیلآباد، ح.، صالحی، س.ا.، و رستمی، ق. (1389). نقش تاریخی وقف در شکلگیری شهر اسلامی (مطالعۀ موردی شهر اصفهان). فصلنامۀ مطالعات شهر ایرانی اسلامی، 1(1)، 43-33. https://www.sid.ir/paper/177346/fa کمیتۀ امداد امام خمینی. (1398). سالنامۀ آماری کمیته امداد امام خمینی. کمیته امداد امام خمینی. (1401). سالنامۀ آماری کمیتۀ امداد امام خمینی. مرادعلیان، ل. (1395). نهاد وقف و کارکرد آن در دورۀ سلطنت ناصرالدینشاه (با تأکید بر اسناد آرشیو ملی ایران). فصلنامۀ آرشیو ملی، 7(2)، 101-74. https://www.nlai.ir/documents/10184/629736/7/f4a2ecdb-5d4d-4592-8036-44d45753f25c ملکزاده، ا.، و سجادی، ا. (1402). موقوفات ارباب رستم گیو و نقش آن در توسعۀ اجتماعی و فرهنگی زرتشتیان ایران (مطالعۀ موردی: دورۀ پهلوی دوم). پژوهشنامۀ مطالعات وقف و امور خیریه، 1(1)، 253-236. https://doi.org/10.22108/ecs.2023.135254.1022 میراحمدی، م. (1402). وقف و حکمرانی مردمی. مطالعات وقف و امور خیریه، 1(1)، 49-66. https://doi.org/10.22108/ecs.2022.135140.1019 میرحسینی، ز.، پیشدار، س.، و بیگ محمد بالانجی، ن. (1402). چالشها و مسائل انجام امور خیر در مناطق حاشیهنشین. مطالعات وقف و امور خیریه، 1(1)، 107-128. https://doi.org/10.22108/ecs.2022.135360.1028 نوذری، ح.، و اسکندرینژاد، ع. (1403). مسائل سازمانهای خیریه در ارتباط با دولت و بازار. فصلنامۀ مسائل اجتماعی ایران، ۱۵(۲)، 269-299. https://doi.org/10.61186/jspi.15.2.269 نیازی، م. (1398). ملاحظات سیاستگذاری وقف در ایران. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، 16701، آبان 1398. هزارجریبی، ج.، و ایرانمنش، م. (1394). وقف، دیدگاهها و راهکارهای ارتقا. کنفرانس بینالمللی پژوهشهای نوین در مدیریت، اقتصاد و حسابداری. https://sid.ir/paper/868162/fa یارمحمدی، ت.، و نوروزی، ج. (1398). چگونگی وقف و موقوفات گناباد در سالهای 1285 تا 1435 ق. پژوهشنامۀ تاریخهای محلی ایران، 14(2)، 29-44. https://doi.org/10.30473/lhst.2019.45385.2213 References Abdolhoseini, S., Alikhasi, S., Amini, B., & Heydari, A. (2023). Development of Agent-Based Model of the Effect of Appropriate Distribution of Charity Resources on Economic Inequality. Journal of Endowment & Charity Studies, 1(2), 89-112. https://doi.org/10.22108/ecs.2023.136278.1042 [In Persian] Abdullahi, M. (1402). Financial transparency is the best advertisement for endowment. Farhikhtegan Newspaper, 3961, 14-15. https://farhikhtegandaily.com/page/239764 [In Persian] Ahmadi, V., Mansouri, O., & Rezaei, N. (2023). Endowment (Waqf) Governance and Production of Urban Spaces in Kermanshah. Journal of Endowment & Charity Studies, 1(2), 241-264. https://doi.org/10.22108/ecs.2023.138148.1058 [In Persian] Ayatollahi, S. A., & Rukh Yazd, M. A. (2004). Endowment for Eternal Savings (1th Edition). Tehran: Mafakher, [In Persian] Bolourforoush, A., Bayangani, B., & Faeghi, S. (2023). Sociological Analysis of the Activities and Practices of Charitable Health Institutions (Institutional Ethnography of one of the Health Institutions). Journal of Endowment & Charity Studies, 1(1), 209-238. https://doi.org/10.22108/ecs.2023.135463.1034 [In Persian] Bu, Y., Li, S., & Huang, Y. (2023). Research on the influencing factors of Chinese college students’ entrepreneurial intention from the perspective of resource endowment. The International Journal of Management Education, 21(3). https://doi.org/10.1016/j.ijme.2023.100832 Dallh, M. (2023). Accumulate but Distribute: Islamic Emphasis on the Establishment of Waqf (Pious Endowment). Religion and Development, 2, 21-40 https://dx.doi.org/10.30965/27507955-20230014 Ezati, M., & Noor Mohammadlu, P. (2012). Estimating the Effect of Macroeconomic Variables on Charity (Infaq). Qjerp, 20(63), 133-154. http://qjerp.ir/article-1-471-fa.html [In Persian] Ezzati, M., & Mahmoudian, M. (2015). A Survey of Infaq's Impact on Poverty Reduction in Iran. Islamic Economics, 14(53), 31-55. https://eghtesad.iict.ac.ir/article_14461.html?lang=fa [In Persian] Faiz, A. (1993). Endowment and its motivations. wagf, of the Eternal Legacy, 1(4), 33-36. https://ensani.ir/fa/article/journal-number/13753 [In Persian] Ghasemizadeh, M. (1999). Endowment and Islamic Civilization. Collection of articles presented at the International Conference on Endowment and Islamic Civilization (1th Edition). Tehran: Osveh Publications. [In Persian] Haji Abbasi, S., Jafarpour, M. J., & Rezaei, A. (2008). List of Iranian Endowment Documents (1th Edition). Tehran: Osveh Publications. [In Persian] Hajipour, M., Karamipour, J., Hajipour, G., Nemati, F. (2020). The Analysis of Dedication Capital Accumulation in Areas of South Khorasan. Journal of Socio-Cultural Studies of Khorasan, 14(2), 60-76. https://doi.org/10.22034/fakh.2020.225297.1395 [In Persian] Hamed, H., & Dana, Sh. (2016). The role and position of public donations and participation in the development of deprived areas, poverty alleviation and deprivation with emphasis on jihadi culture. 10th Congress of Pioneers of Progress, Tehran, Shahid Beheshti University. [In Persian] Hezarjaribi, J., & Iranmanesh, M. (2015). Endowment, perspectives and strategies for improvement. International Conference on Modern Research in Management, Economics and Accounting. https://sid.ir/paper/868162/fa [In Persian] Imam Jumezadeh, S. J. (2000). The role of endowment in improving social, economic and cultural conditions, Wagf, Eternal Legacy, 30, 77-70. https://ensani.ir/fa/article/75455 [In Persian] Imam Khomeini Relief Committee. (2019). Statistical Yearbook of Imam Khomeini Relief Committee. [In Persian] Imam Khomeini Relief Committee. (2021). Statistical Yearbook of Imam Khomeini Relief Committee. [In Persian] Kajbaf, A., Bayg Mohammadi, P., & Nooraie, M. (2019). The Functions of the Endowment of Shushtar during the Pahlavi Period (1925-1978). Research Journal of Iran Local Histories, 7(2), 45-58. https://doi.org/10.30473/lhst.2019.40151.2087 [In Persian] Kalantari Khalilabad, H., Salehi, S.A., & Rostami, Q. (2010). The Historical Role of Endowment in the Formation of the Islamic City (Case Study of Isfahan City). Iranian Islamic City Studies Quarterly, 1(1), 33-43. https://www.sid.ir/paper/177346/fa [In Persian] Kermanshah Province Endowment and Charity Affairs Organization (2018). Location of endowment lands in Kermanshah city. Technical and Development Department of Kermanshah Province. [In Persian] Keshavarz, A. (2003). The Life of the Love Realm (Volume 1): A collection of endowment documents of the General Department of Endowments and Charity Affairs of Kermanshahan Province, biographies of the endowments along with an explanation of the political, social, and economic history of the endowment of Kermanshahan Province (V. 1). Kermanshah: Taqbostan Publications. [In Persian] Kuran, T. (2001). The Provision of Public Goods under Islamic Law: Origins, Impact, and Limitations of the Waqf System. Law & Society Review, 35(4), 841-897. https://doi.org/10.2307/3185418 Kuran, T. (2016). Legal roots of authoritarian rule in the Middle East: Civic legacies of the Islamic waqf. The American Journal of Comparative Law, 64(2), 419-454. https://doi.org/10.5131/AJCL.2016.0014 Loiseau, J. (2019). Boy and Girl on Equal Terms, Women, Waqf, and Wealth Transmission in Mamluk Egypt. Orient, 54, 23-39. http://dx.doi.org/10.5356/orient.54.23 Malekzadeh, E., & Sajjadi, A. (2023). Endowments of Arbab Rostam Giv and Their Role in the Social and Cultural Development of Iranian Zoroastrians (Case study: Second Pahlavi period). Journal of Endowment & Charity Studies, 1(1), 257-278. https://doi.org/10.22108/ecs.2023.135254.1022 [In Persian] Mirahmadi, M. (2023). Waqf (endowment) and Participation in Popular Governance. Journal of Endowment & Charity Studies, 1(1), 49-66. https://doi.org/10.22108/ecs.2022.135140.1019 [In Persian] Mirhosseini, Z., Pishdar, S., & Beygmohammad Balaneji, N. (2023). The Challenges and Issues of Charity Work in Marginalized Regions. Journal of Endowment & Charity Studies, 1(1), 107-128. https://doi.org/10.22108/ecs.2022.135360.1028 [In Persian] Moradalian, L. (2016). The Endowment Institution and Its Function during the Reign of Nasser al-Din Shah (with Emphasis on Documents from the National Archives of Iran), National Archives Quarterly, 7(2), 101-74. https://www.nlai.ir/documents/10184/629736/7/f4a2ecdb-5d4d-4592-8036-44d45753f25c [In Persian] Niazi, M. (2019). Considerations for Endowment Policymaking in Iran. Research Center of the Islamic Consultative Assembly, 16701, November 2019. [In Persian] Nozari, H., & Eskandarinejhad A. (2024). The Problems of Charities in Relation with the State and the Market. Social Problems of Iran, 15(2), 269-299. https://doi.org/10.61186/jspi.15.2.269 [In Persian] Oberauer, N. (2008). "Fantastic Charities": The Transformation of Waqf Practice in Colonial Zanzibar. Islamic law and Society, 15(3), 315-370. http://dx.doi.org/10.1163/156851908X366156 Ranaei Kordshouli, H. A., & Dahaz, R. (2023). Charitable Institutions Position in Governance Models: Analyzing the Challenges in Iran's Governance System. Journal of Endowment & Charity Studies, 1(2), 131-172. https://doi.org/10.22108/ecs.2023.137326.1049 [In Persian] Ross, D. M. (2017). Muslim Charity under Russian Rule: Waqf, Sadaqa, and Zakat in Imperial Russia. Islamic Law and Society, 24(1-2), 77-111. https://doi.org/10.1163/15685195-02412p04 Sadeghi, H., Ezzati, M., & Shafiei A. (2013). Estimating Charity Function in Iran. QJER, 13(2), 61-84. http://dorl.net/dor/20.1001.1.17356768.1392.13.2.5.9 [In Persian] Salimifar, M. (1991). A Look at Endowment and Its Economic and Social Effects. Mashhad: Astan Quds Razavi Islamic Research Center. [In Persian] Sazonov, S., Kharlamova, E., Chekhovskaya, I., & Polyanskaya, E. (2017). Mechanism of determination of effectiveness of spending assets of endowment funds on the basis of mathematical models. International Journal of Educational Management, 31(1), 21-29. https://doi.org/10.1108/IJEM-02-2016-0040 Shahabi, A. (1964). Endowments in Iran, Iranshahr (Vol. 2). Tehran University Press. [In Persian] Yarmohammadi, T., & Nowroozi, J. (2019). Endowing and Endowments of Gonabad in the Years 1435 to 1435 AH. Research Journal of Iran Local Histories, 7(14), 29-44. https://doi.org/10.30473/lhst.2019.45385.2213 [In Persian] Zarei, M. E., & Heidari Babakamal, Y. (2020). The Role of Waqf in Growth and Development of Urban Spaces in Qajar Period (Case Study: Historical Context of Kermanshah City). Pazhoheshha-ye Bastan Shenasi Iran, 9(23), 169-188. https://doi.org/10.22084/nbsh.2019.17520.1836 [In Persian]
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 80 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 22 |