تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,673 |
تعداد مقالات | 13,658 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,598,692 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,485,917 |
کانیشناسی، زمینشیمی و گوهرشناسی فلوریت در سنگهای آهکی کانسار پیناوند (پهنة ایران مرکزی) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پترولوژی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 15، شماره 1 - شماره پیاپی 57، اردیبهشت 1403، صفحه 159-184 اصل مقاله (1.54 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ijp.2024.141098.1330 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فریماه آیتی* 1؛ محمدعلی مکیزاده2؛ رقیه حیدری3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار، گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران، | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار، گروه زمینشناسی، دانشکده علوم،، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران، | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3کارشناسارشد، دانشکده علوم، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران؛ دبیر آموزش و پرورش، شهرکرد، ایران، | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کانهزایی در کانسار فلوریت-باریت پیناوند (الیگومیوسن) تحتتأثیر دگرسانی گرمابی در توالیهای آهکی و دولومیتی تریاس و کرتاسة زیرین بهصورت رگه، رگچه و عدسیشکل رخ داده است. کانیهای اصلی شامل کوارتز، کلسیت، دولومیت، فلوریت و باریت و کانههای پیریت، کالکوپیریت، گالن، کوولیت، کالکوسیت، مالاکیت و آزوریت هستند که در زمینة سنگ آهک پراکندهاند. بر پایة روابط پاراژنتیک، کوارتز و باریت بهترتیب در مرحلة نخست و دوم پدید آمدهاند و با کاهش فوگاسیته اکسیژن سیالات، فلوریت پدید آمده است. بررسیهای گوهرشناسی نشان میدهد بلورهای فلوریت پیناوند، بلورهای شفاف با رنگ آبی مایل به سبز، با جلای شیشهای، بدون شکست مضاعف، سختی 4، وزن مخصوص 18/3 و ضریب شکست 43/1 هستند. بر پایة بررسیهای زمینشیمیایی میانگین غلظت عنصرهای اصلیِ Ca و F بهترتیب نزدیک به 61 درصدوزنی و 27 درصدوزنی است. با توجه به غنیبودن فلوریتهای پیناوند از عنصرهای خاکی کمیاب سبک، فلوریتها در مراحل نخستینِ تبلور پدید آمدهاند. ناهنجاری مثبت کوچک در یوروپیم در فلوریتهای یادشده جانشینی Eu2+ بهجای Ca2+ در فلوریت و دمای پیدایش کانسار کمتر از 250 درجة سانتیگراد را نشان میدهد که گویای پیدایش کانسار در ژرفای کم است. بر پایة نمودارهای تفکیک محیط تهنشست فلوریتها، کانسار پیناوند از کانسارهای گرمابی دمای کم تا متوسط بهشمار میرود و نشان از شباهت آن به کانسارهای MVT دارد. از سوی دیگر، دگرسانی گرمابی در این کانسار شامل سیلیسیشدن بهصورت گسترده و دولومیتیشدن بهطور محدود است و بهدلیل گسترش دگرسانی سیلیسی، شباهت به دگرسانی کانسارهای اپیترمالی نشان میدهد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دگرسانی گرمابی؛ کانیسازی؛ فلوریت؛ باریت؛ پیناوند | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کانی فلوریت با فرمول شیمیایی CaF2 مهمترین کانی فلوردار (فلوریندار) در طبیعت است که میتوان عنصر فلورین را از آن بهدست آورد. این کانی با نام تجاری فلورسپار معروف است و به رنگهای زرد، سبز، صورتی، بنفش، آبی و گاهی سیاه دیده میشود. این کانی در سیستم کوبیک متبلور میشود، نیمه شفاف است و جلای شیشهای دارد. وزن مخصوص کانی فلوریت 18/3 و سختی آن 4 است. در طبیعت بیشتر بهصورت رگهای دیده میشود و با کانیهای کلسیت، کوارتز، باریت، سلسیتن و سولفیدهای گوناگون همراه است. بیشترین مصارف فلوریت عبارتند از تهیة اسید فلوریدریک، سرامیک و متالوژی. در فولادسازی، فلوریت بهعنوان کمک ذوب و پایینآورنده غلظت سرباره بهکار میرود و موجب میشود فسفر و گوگرد وارد سرباره شوند. فلوریت در ساخت ظرفهای شیشهای سفید و بیرنگ و شیشههای فلینتی نیز بهکار برده میشود. فلوریت در طیف گستردهای از محیطهای زمینشناسی دیده میشود. کانی فلوریت در بسیاری از اندوختههای سرب و روی یک محصول فرعی و در اندوختههای پگماتیتی، گرمابی و تهنشستی یک کانی اصلی شمرده میشود. این کانی همراه با رگههای گرمابی و معمولا با نهشتههای مهم سرب، روی و باریت همراه است (Shahabpour, 2007) و از اینرو، اهمیت ویژهای دارد؛ زیراکه پیجویی و اکتشاف آن کشف نهشتههای یادشده را بهدنبال دارد و این خود موجب باارزشترشدن نهشتههای فلوریت میشود. گاهی نیز وجود فلوریت نهشتههای دیگر را ارزشمندتر میکند. فلوریت ویژگیهای سیالهای کانیساز مانند الگوی عنصرهای خاکی کمیاب را حفظ میکند و ازاینرو، ابزار زمینشیمیایی قابلاعتمادی برای بازسازی پارامترهای فیزیکوشیمیایی جدید و قدیمی سیستمهای گرمابی بهشمار میرود (Kraemer et al., 2019). نهشتههای فلوریت در سنگ میزبان رسوبی نقش مهمی در منابع فلوریت ایران دارند. این نهشتهها بهطور گستردهای در دولومیتها و آهکهای دولومیتی با سن تریاس- کرتاسه (Darvishzade, 1991) در البرز (سازند الیکا) و پهنههای ایران مرکزی (سازند شتری؛ Rajabzade, 2007; Rajabi et al., 2013) (شکل1) یافت میشوند. از بررسیهایی که تا کنون در منطقة مورد مطالعه و اطراف آن انجام شده است میتوان موارد زیر را نام برد: بررسیهای کریمیان (Karimian, 1999) روی تودههای آذرین درونی و دگرسانیهای مرتبط در مناطق کشه، اوره کوه درچین و کمشچه نشان داد دگرسانی در این نواحی شامل سیلیسی و کائولینیتیشدن، کربناتهشدن، متاسوماتیسم آلکالن و دولومیتیشدن است. فرقانی (Forghani, 2003) زمینشیمی کانسار باریت کمشچه را بررسی کرده است. قشلاقی (Qishlaqi, 2002) به بررسی زمینشیمی و زایش معادن فلوریت پیناوند پرداخته است. شفاهیزاده (Shafahizadeh, 2011) کانیشناسی و سیالات درگیر فلوریت و باریت در منطقة پیناوند را بررسی کرده است. حیدری و همکاران (Heidari et al., 2021) به بررسی روابط پاراژنتیک کانیها در پهنة دگرسانی کانسار پیناوند پرداختهاند. در این مقاله گوهرسنگ فلوریت در سنگهای آهکی کانسار پیناوند از دیدگاه زمینشیمی و گوهرشناسی بررسی میشود. همچنین، با کمک بررسیهای سنگنگاری و نیز بررسی عنصرهای خاکی کمیاب در فلوریت، باریت و سنگ میزبان به تعیین ارتباط سنگ میزبان با کانیهای منطقه و واکنش سیال کانهساز با آنها پرداخته میشود. فرض بر اینست که فلوریتسازی در ارتباط با فعالیتهای گرمابی و بهویژه دگرسانیهای خاص سیستمهای اپیترمال باشد. از آنجاییکه پژوهشهای گوهرشناسی در ادبیات دانشگاهی گوهرشناسی تا کنون بر پایة فرایندهای زمینشناسی کانیسازی نبوده است، این مقاله تلاش میکند تا پنجرهای به روی آن بگشاید. مواد و روشها نخست بررسیهای صحرایی و نمونهبرداری از نزدیک به 75 نمونه از سنگهای آهکی میزبان فلوریت انجام شد. نمونهبرداری تنها در پهنههای دگرسانی انجام شده است و بیشتر فلوریت در ارتباط با سنگ میزبان و دگرسانی بررسی شد. برای بررسیهای سنگنگاری و بررسی کانیها و بافتهای آنها، 25 مقطع نازک و صیقلی با میکروسکوپ الیمپوس مدل BH2 در نور عبوری و بازتابی بررسی شدند. در مقاطع میکروسکوپی، فلوریتها در دانشگاه صنعتی اصفهان با دستگاه SEM[1] بررسی شدند. عملکرد این میکروسکوپ بر پایة برهمکنش پرتوی الکترونی با ماده است که نشر الکترونها و فوتونها از ماده را بههمراه دارد. برش میلیمتری نمونه (سطح مقطع 5 میلیمتر در 5 میلیمتر) پس از سایش و صیقلیدادن (مشِ 3000) و پوشش[2] طلا، آمادهسازی و سپس بررسی شد. بلورهای فلوریت همچنین، در دانشگاه اصفهان با رفراکتومتر، پلاریسکوپ، ترازوی هیدروستاتیک، میکروسکوپ گوهرشناسی، جعبة UV، قلم سختیسنج و طیفسنج بررسی گوهرشناسی شد. در این پژوهش، از دادههای زمینشیمیایی ICP-MS بهدست آمده توسط شفاهیزاده (Shafahizadeh, 2011) نیز بهره گرفته شد.
شکل 1. نقشة پراکندگی ذخایر غنی از عنصر فلورین با سنگ میزبان کربناته در ایران (برگرفته از Rajabi and Rastad, 2013). Figure 1. Distribution map of carbonate-hosted F-rich deposits in Iran (after Rajabi and Rastad, 2013).
جایگاه زمینشناسی منطقة پیناوند در مختصات " 00´30 °'51 تا "30 '38° 51 طول خاوری و"00 '31 ° 33 تا"00 '32 ° 33 عرض شمالی در فاصلة 60 کیلومتری شمالخاوری اصفهان، بخش باختری اردستان و جنوبخاوری ورقة 1:100000 طرق در کرانة جنوبباختری پهنة ایران مرکزی و در پهنة آتشفشانی ارومیه – دختر جای دارد. در این ورقه، تودههای آذرین درونی بسیاری با ترکیب بیشتر گرانودیوریت دیده میشوند. این تودهها در سنگهای آتشفشانی ائوسن (بیشتر با ترکیب آندزیبازالت، آنذزیت تا داسیت) نفوذ کردهاند و در مرز آنها، رخسارة حاشیهای دانهریز بهصورت میکرودیوریت دیده میشود. بر پایة بررسیهای زاهدی (Zahedi, 2003) این تودههای آذرین درونی در میوسن میانی- پایانی درون آتشفشانیهای مناطق نایین، نطنز و اردستان تزریق شدهاند. از دیدگاه چینهشناسی، واحدهای رسوبی تریاس بالایی تا کواترنری در منطقه گسترش دارند و واحدهای قدیمیتر از تریاس رخنمون ندارند. توالیهای بیشتر آهکی و دولومیتی تریاس و کرتاسة زیرین، سنگ میزبان مناسبی را برای انواع کانهزایی فراهم کردهاند (شکلهای 2 و 3).
شکل 2. نقشة زمینشناسی محدودة پیناوند (برگرفته از نقشة 100000/1 طرق (Zahedi, 2003) با تغییرات). Figure 2. Geological map of Pinavand area (adapted from 1/100000 Targh map, modified after Zahedi, 2003).
شکل 3. تصاویر صحرایی از رخنمون سنگهای آهکی میزبان کانسار پیناوند (دید به سمت جنوب- طول رخنمون 20 متر است). Figure 3. Field images of Pinavand deposit host limestone rocks (view to the south - the length of the outcrop is 20 meters).
از دیدگاه چینهشناسی، واحدهای سنگشناختی منطقه شامل موارد زیر هستند: 1- واحدهای دولومیتی تریاس میانی «قابل انطباق با سازند شتری در ایران مرکزی»؛ 2- واحدهای ماسهسنگی ژوراسیک «قابل انطباق با سازند شمشک»؛ 3- واحد آهکی (آهکهای دولومیتی) کرتاسة زیرین اربیتولیندار «قابل انطباق با آهکهای اربیتولیندار ایران مرکزی» که میزبان اصلی کانهزایی فلوریت در کانسار پیناوند هستند؛ 4- واحدهای آهکی و آهک ماسهای پالئوژن و نئوژن. به باور قشلاقی و مر (Qishlaqi and More, 2006) ویژگیهای ساختاری منطقة پیناوند به پیروی از پهنة ایران مرکزی سه فاز اصلی کوهزایی را نشان میدهد که شامل سیمرین پیشین (تریاس بالایی)، سیمرین پسین حد واسط (ژوراسیک تا کرتاسه) و لارامید (پالئوسن) هستند که منطقه را بسیار تحتتأثیر قرار دادهاند. از میان این فازها، فاز کوهزایی لارامید با اعمال تنشهای کششی و ایجاد گسلهای راستالغز، رخداد کانهزایی گوناگونی مانند سرب، روی، باریت و فلوریت در منطقه را در پی داشته است. هر دو عامل فیزیکی و شیمیایی کانهزایی را کنترل کردهاند. عوامل شیمیایی مانند انحلالپذیری سنگآهک دولومیتی، در حقیقت، پدیدة جانشینی، سنگ دیواره را کنترل میکند و اندازة آن به نفوذپذیری سنگ دیواره بستگی دارد. عوامل فیزیکی نیز کانهزایی نوع شکافهپرکن را بهدنبال داشتهاند و این نوع کانهزایی به پهنههای گسلی و برشی نزدیک به سطح محدود میشود. در منطقة مورد مطالعه گسلها نقش مهمی در کانهزایی فلوریت دارند. از گسلهای معروف منطقه، گسل قم - زفره است که به باور نبوی (Nabavi, 1976)، عملکرد این گسل، سنگهای کرتاسه را به میزان 2 کیلومتر جابهجا کرده است. گسل میلاجرد - زفره نیز که بخشی از گسل قم - زفره است، از بزرگترین گسلها در خاور منطقة پیناوند به شمار میآید و گذرگاهی برای نفوذ تودههای آذرین درونی بهشمار میرود. بررسیهای کانیشناسی بر پایة بررسیهای صحرایی، کانهزایی فلوریت و باریت بهصورت پراکنده، تودهای و گاه رگهای و رگچهای، برشی و عدسیشکل در سنگهای میزبان آهکی و دولومیتی (کرتاسة زیرین) رخ داده است. فلوریت بهصورت تودههای بلورین و رخپذیر و بهصورت تودههای دانه درشت یا دانه ریز و در رنگهای مختلفی مانند بیرنگ، بنفش و خاکستری و بهصورت شفاف تا نیمهشفاف، در کانسار بهچشم میخورد. بیشتر دگرسانیها و کانهزاییهای منطقه شامل سیلیسیشدن و به میزان کمتر دولومیتیشدن (دگرسانی از نوع کوارتز- کربنات) هستند. دولومیتیشدن فرایند اصلی جانشینی در مراحل دیاژنز در بیشتر سنگهای آهکی بهشمار میرود. برای دولومیتیشدن، سنگهای آهکی، شورابهای با میزان منیزیم بالا نسبت به کلسیم، وارد سنگهای آهکی نفوذپذیر میشود و در پایان، پدیدة جانشینی رخ میدهد. در این پدیده، کلسیم آزاد میشود و در ساخت فلوریت بهکار میرود. Mg2+ مورد نیاز برای فرایند دولومیتیشدن چهبسا از فرایندهای دیاژنتیک کانیهای رسی در ژرفای بسیار و یا در پی عملکردهای زمینساختی و ورود سیال غنی از منیزیم به توالیهای کربناته فراهم میشود. همچنین، بر پایة بررسیهای فرقانی (Forghani, 2003)، منیزیم از آبشویی شیلهای غنی از منیزیم منطقه نیز میتواند فراهم شود. سیلسیشدن نیز مانند دولومیتیشدن میتواند در هنگام دیاژنز اولیه یا پایانی روی دهد. این فرایند در منطقه در مرحلة دیاژنز اولیه، سیلیس را بهصورت رگچهای در سنگ میزبان پدید آورده است (شکل 4-A). در همة مراحل کانهزایی سیلیس با سیال گرمابی منتقل شده است و در سنگهای کربناته جانشین میشود؛ بهگونهایکه در مراحل اولیه باعث افزایش درصد شکنندگی و خردشدن بخشهای سیلیسی تحتتأثیر تنشها و فشارهای هیدرولیک میشود. این بخشهای خردشده محیط خوبی را برای نهشت کانهها فراهم میکنند. به باور کریمپور (Karimpour, 2002)، در سنگهای کربناته، سیلیسیشدن با حجم بالایی انجام میشود و اگر محلولهای گرمابی آهسته سرد شوند، کوارتز تبلور پیدا میکند. بر پایة بررسیهای ماکروسکوپی و کانیشناسی، کانیهای اصلی منطقه شامل کوارتز، کلسیت، دولومیت، فلوریت و باریت (با بافت پرکنندة فضای خالی) پراکنده در زمینة سنگهای آهکی هستند (شکلهای 4-E و 4-F). کلسیت بهصورت بلورهای درشت و بیشکل با ماکلهای مکانیکی در بررسیهای میکروسکوپی دیده میشود. بر پایة بررسیهای فریل و گروشونگ (Ferril and Groshong, 1993)، ماکلهای مکانیکی نشاندهندة رفتار پلاستیک بلورهای کلسیت در دماهای کم هستند. کلسیتها به دو نسل دستهبندی میشوند: کلسیتهای نسل نخست (کربنات اولیه) که بقایایی از آنها بهصورت میانبار در کوارتزها دیده میشود و کلسیتهای نسل دوم (کلسیت تاخیری) که پرکنندة حفرهها هستند و رشد غولآسایی دارند. این کلسیتها با رخهای رومبوئدری، پس از سیلیسیشدن و همراه کانهزایی رخ دادهاند (فاز نپایانی کانهزایی؛ شکلهای 5-A و 5-B). دولومیتهای رومبوئدری درشت بلور (شکلدار تا نیمهشکلدار) با خاموشی موجی و سطوح خمیده و رخهای رومبوئدری و گاه بافتهای چندوجهی از دیگر کانیهای ثانویه در این سنگها هستند (شکل 5-C). این دولومیتها گرمابی هستند و در پی فرایند دولومیتیشدن پدید آمدهاند. میانبارهایی از کانهها در راستای رخها و مرزهای آنها دیده میشوند. دولومیتهای یادشده منطقهبندی ندارند و این نشاندهندة انتشاریبودن دگرسانی است. این دولومیتها بهصورت رگچهای یا بهصورت زین اسبی با خاموشی موجی در مقاطع دیده میشوند. به باور سیرل (Sirel, 1998)، سطوح خمیدة دولومیتهای زیناسبی به تغییر غلظت یونهای کلسیم در سطوح بلوری در حال رشد بستگی دارد. از سوی دیگر، به باور ژانگ و همکاران (Zhang et al., 2009)، یکی از فرایندهای سازندة دولومیتهای زیناسبی، گذر محلولهای گرمابی از شکستگیهای پدیدآمده توسط گسلها است که باعث پیدایش ساختارهای داخلی متفاوت در آنها میشود.
شکل 4. A) رگة سیلیسی که در پایان کل سامانه را قطع کرده است (سیلیس تاخیری)؛ B) رخداد فلوریت بهدنبال سیلیسیشدن فراگیر؛ C) سیلیس حفرهای در همراهی با آزوریت -Vuggy silica (سولفیدها و کانیهای حل شدنی در سنگ سیلیسی حلشده)؛ D) پاراژنز فلوریت و باریت (فلوریت خاکستری پدیدۀآمده پس از باریت)؛ E) رگة فلوریت بنفش در سنگ میزبان آهکی (کرتاسة زیرین)؛ F) حضور سولفیدها و اکسیدهای آهن و مس در همراهی فلوریت. Figure 4. A) Silica veins crosscutting the entire system (late silica); B) Fluorite occurrence following the pervasive silicification; C) Cavity silica along with azurite-Vuggy silica; D) Paragenesis of fluorite and barite (gray fluorine formed after barite); E) Vein of purple fluorine in calcareous host rock (Lower Cretaceous); F) Presence of sulphides and oxides of iron and copper in association with fluorine.
شکل 5. A) تحلیلرفتن بلور بزرگ کلسیت و بهجاماندن آن بهصورت جزیره درون کوارتز در مقاطع میکروسکوپی نمونههای منطقة پیناوند (در XPL)؛ B) کلسیتهای دانه درشت بافت میانروزنهای(در PPL)، C) میانبارهایی از دولومیت درون کواتز (بلور بزرگی از دولومیت خردشده که با حفظ شکل اولیه، درون کوارتزها جای گرفتهاند) (در XPL) (نام اختصاری کانیها برگرفته از: (Whitney and Evans, 2010) است. Figure 5. A) Degradation of the large calcite crystal and its remaining as an island inside quartz in the microscopic sections of the samples from Pinavand region (in XPL); B) Coarse-grained calcites with interstitial texture (in PPL); C) Inclusions of dolomite within quartz (A large crystal of crushed dolomite, which are placed inside the quartz while maintaining the original shape) (in XPL) (Mineral abbreviations are from Whitney and Evans, 2010).
کانی فلوریت در سیستم مکعبی متبلور شده است و بیشتر بهصورت تودههای بلوری و رخپذیر دیده میشود. همرشدی[3] فلوریت با باریت در مقاطع دیده میشود. فلوریتها گاه بهصورت نامنظم، حفرهها و شکاف سنگها را پر کردهاند. سیالهای درگیر اولیه و ثانویه به میزان فراوان در فلوریت یافت میشوند. سیالهای درگیر ثانویه در امتداد رخ فلوریت دیده میشوند (شکلهای 6-A و 6-B). درون فلوریتهای تأخیری، قطعاتی از کوارتزهای غبارآلود بهصورت سرگردان یافت میشوند. در حقیقت، فلوریت، روی این کوارتزها رورشدی کرده است (شکلهای 6-C و 6-D). فلوریتها در امتداد رخها و شکستگیها به کربنات تجزیه شدهاند (کلسیتیشدن پایانی) که نشاندهندة ادامهداربودن هجوم محلولهای گرمابی پس از پیدایش فلوریت است (شکلهای 6-E و 6-F). پس از این مرحله از کلسیتزایی، دوباره یک مرحلة سیلیسیشدن رخ داده است و کوارتزهای تاخیری (نسل دوم) پدید آمدهاند. ازاینرو، یک مرحله سیلیسیشدن پایانی پس از پیدایش فلوریت رُخ داده است (مرز خمیده میان کوارتز با فلوریت نشاندهندة پیدایش کوارتز پس از فلوریت است) و سیلیس دوباره جانشین کربناتها شده است. شبحی از کربناتهای اولیه با جهتگیری در کوارتزها بهجای مانده است (ناخالصیهای سنگ میزبان بهصورت غبارآلود).
شکل 6. A) سیالهای درگیر ثانویه در بلورهای فلوریت (در PPL)؛ B) پرشدن فضای خالی میان بلورها با سیالهای درگیر (پیروی شکل فضای خالی از شکل بلور) (در PPL)؛ C) حضور کوارتزهای غبارآلود به شکل قطعات تحلیلرفته درون فلوریتهای تأخیری (پیدایش فلوریتها پس از کوارتز و داشتن مرز ناپایدار با کوارتزها)؛ D) حلشدن کوارتزها با سیالهای فلوردار و پیدایش حاشیة خوردهشده کوارتزها در همبری با فلوریتها بهصورت خلیج خوردگی؛ E) تجزیهشدن فلوریتها به کلسیت و حضور کلسیت در در امتداد رخها و شکستگیهای فلوریت؛ F) ذرات غبارآلود حاصل از کربناتها درون کوارتزهای گرمابی؛ G) منطقهبندی حاصل از حضور میانبارهای کربناته درون کوارتز؛ H) تخلخل روزنهای میانبلورهای کوارتز کشیده (در نور XPL). Figure 6. A) Secondary fluids inclusion in the fluorite crystals; B) The vacancies among the crystals are filled by fluid inclusions (The vacancies shape follows the crystals shape) (in PPL); C) Dusty quartz with shape of eroded fragments inside the delayed fluorite (Occurrence of fluorite after quartz, and their unstable boundaries with quartz); D) Dissolution of quartz by fluorinated fluids and formation of the corroded edges of quartz in contact with fluorite in the form of corrosion gulf; E) The breakdown of fluorites into calcite and the presence of calcite along the faces and fractures of fluorite; F) Dusty particles resulting from carbonates inside hydrothermal quartz; G) Zoning resulting from the presence of carbonate inclusions inside quartz; H) Interstitial porosity between elongated quartz crystals (in XPL).
شکل 6. ادامه. Figure 6. Continued.
منطقهبندی در بلورهای کوارتز بهعلت حضور این میانبارهای کربناته است. بازماندة این کربناتهای اولیه به شکلهای زیر در کوارتزهای گرمابی نسل جدید، رشد کرده و دیده میشود (شکلهای 6-G و 6-H): 1- نامنظم و با حالت غبارآلود[4] درون کوارتزهای گرمابی بهصورت بجامانده[5]؛ 2- به شکل حفظ منطقهبندی؛ 3- به شکل کشیده (خطواره) در امتداد محور C. باریت با خاموشی موجی، دو جهت رخ و بهصورت رگچهای، تودهای یا عدسیشکل در زیر میکروسکوپ دیده میشود. این کانی مانند فلوریت مرز ناپایدار با کوارتز دارد (نبود تعادل کانیشناسی) و گاهی کوارتزها را درون خود هضم کرده است که نشان میدهد اسیدیته محلولهای تأخیری بالاست (شکلهای 7-A و 7-B). با توجه به بررسیهای میکروسکوپی از دیدگاه توالی پاراژنزی، باریتها نخست پدید آمدهاند و فلوریتها فضای خالی آنها را پر کردهاند (شکل 7-C). بلورهای باریت گاه در زمینة فلوریت بهصورت بلورهای کشیدة غوطهور و سرگردان دیده میشوند (بافت پوییکیلوبلاستیک) و فلوریت پس از هضم باریت با سیالها، به شکل سودومورف جانشین آن میشود (شکل 7-D) و ازاینرو، تنها شبحی از باریتها بهجا مانده است. میتوان گفت در مرحلة نخست کوارتز و در مرحلة دوم، باریتها پدید آمدهاند و سپس پس از پیدایش باریت (کانی سولفاته)، فوگاسیتة اکسیژن در سیالها سریع کاهش مییابد و فلوریتها پدید میآیند و پایدار میشوند (شکلهای 7-E و 7-F). رخداد کوارتز روی باریتها، پیدایش کوارتزهای ثانویه پس از تبلور باریت را نشان میدهد. با توجه به بررسیهای میکروسکوپی، کوارتزها نیز مانند کلسیت دو نسل دارند. کوارتزهای نسل نخست دانه ریز و نسل دوم، کوارتزهای تأخیری، دانه درشت با خاموشی موجی و با منطقهبندی (بهعلت میانبارهای کربناته) با حالت رشتهای یا پر مانند (کوارتزهای نسل دوم، کوارتزهای نسل نخست را در خود فرو بردهاند) (شکلهای 8-A تا 8-D). کوارتزهای پر مانند که نشاندهندة جانشینی بهجای کانی دیگر هستند شکل، کشیدگی و رخهای باریتها را حفظ کردهاند (شکل 8-D). کوارتزهای گرمابی (نسل دوم) بهصورت بیشکل تا نیمهشکلدار و با بافتهای روزنهای، چندگوش و گرانولار فضای خالی دولومیتها را پر کردهاند (شکلهای 8-E و 8-F). با توجه به حضور میانبارهای دولومیت درون کوارتزها، میتوان گفت سیلیسیشدن بهدنبال و پس از پیدایش دولومیتها رخ داده است. رگههای سیلیسی به سنگ تزریق شدهاند و بلورهای کوارتز جای بلورهای دولومیتی را گرفتهاند و شبحی از بلورهای دولومیت در این کوارتزها دیده میشود. از آنجاییکه کانیهای فلوریت و باریت مرز دانههای گرانولار کوارتز را پر کردهاند، پس کانهزایی آنها پس از رخداد کوارتز (بهدنبال سیلیسیشدن) و در حفرهها میان کوارتزها رخ داده است[6] (شکل 8-G).
شکل 7. A) حضور بقایایی از بلورهای باریت درون فلوریت؛ B) ارتباط باریت با کوارتز (جایگیری باریت بهصورت رورشدی روی کوارتزهای غبارآلود و سپس پوشیدهشدن با فلوریت؛ C) مرز تدریجی کوارتزهای خردشده با باریت و سرگردانی کوارتزها درون باریت (تشکیل باریت پس از کوارتز؛ D) ناپایداری فلوریت و باریت و جانشینی فلوریتها بهجای باریت (سودومورف). باریتها کشیدگی و شکل اولیه خود را حفظ کردهاند؛ E, F) مرز ناپایدار باریت با فلوریتها و فراگرفتهشدن باریتها با فلوریتها (غرقشدن باریتها در فلوریت) (همة تصویرها در نور XPL گرفته شده است). Figure 7. A) Relict of barite crystals in the fluorites; B) Association of barite with quartz (overgrowth emplacement of barite on the dusty quartz and its covering by fluorite; C) Gradual border of crushed quartz with barite and disseminated quartz inside barite; D) Instability of fluorite and barite and substitution of fluorite by barite (pseudomorph). Barites preserved their elongation and the initial form; E, F) Unstable borders of barite crystals with the fluorites, and envelopment of barites by fluorites (submergence of barites in fluorite).
شکل 8. A) کوارتزهای دانهدرشت با خاموشیموجی وحالت رشتهای؛ B) مرز سیلیسهای دانهریز و دانهدرشت و جایگیری کوارتزهای قدیمی و ریز درون کوارتزهای جدید و درشت (کلسدوئن) (بافت پوییکیلوبلاستیک)؛ C) کوارتزهای پرمانند همراه با بلورهای فلوریت (شدت غبارآلود بودن کوارتزهای تاخیری نسبت به کوارتزهای نسل اول کمتر است؛ D) کوارتزهای پرمانند که کشیدگی باریتها را به ارث بردهاند؛ E) ایجاد کوارتزهای تاخیری دارای منطقهبندی (رخداد سیلیسیشدن پس از کلسیتزایی)؛ F) کوارتزهای شکلدار و کلسیتهای دانهدرشت با بافت میان روزنهای (تصویرهای A تا F در نور XPL گرفته شده است)؛ G) کانهزایی مابین حفرات کوارتزها (بهصورت میانروزنهای) (نور PPL)؛ H) گالن با شکستگیهای مثلثی (گالن بهصورت پراکنده در فلوریتهای منطقة پیناوند). Figure 8. A) Coarse-grained quartzes with undulatory extinction and filamentary state; B) The boundary of fine-grained and coarse-grained silicas and the placement of old and fine quartzes within new and coarse quartz crystals (chalcedony) (poikilitic texture); C) Feather-like quartz with fluorites; D) Feather-like quartz crystals that have inherited elongation of barites; E) Development of delayed quartzes with zoning (silicification event after calcitization); F) Euhedral quartzes and coarse-grained calcites with interstitial texture (in XPL); G) mineralization between pores of the quartzes (interstitial); H) Galena with triangular fractures (galena scattered in fluorites of Pinavand area).
شکل 8. ادامه. Figure 8. Continued.
با توجه به بررسی مقاطع صیقلی در کانسار پیناوند، کانههای گالن (با کندگی مثلثی خمیده) (شکل 8-H)، پیریت (با بافت شکلدار و خردشده)، کالکوپیریت (با بافت کاتاکلاستیک)، کالکوسیت و کوولیت نیز دیده شد. در مرحلة کانیسازی اولیه یا هیپوژن، پیریت، کالکوپیریت و گالن پدید آمدهاند. در مرحلة کانیسازی ثانویه کالکوسیت و کوولیت و در مرحلة هوازدگی، مالاکیت و آزوریت پدید آمدهاند. بافتهای کانهها بیشتر از نوع بافتهای ثانویه هستند. بافتهای افشان، کاتاکلاستی، جانشینی یا برجامانده و منطقهبندی بافتهای دیدهشده در نمونههای مورد بررسی در منطقه است. بافت جانشینی فراوانترین بافت در منطقه است. با بررسیهای میکروسکوپی روشن شد کانیهای کانسار در چهار مرحله پدید آمدهاند که در جدول 1 آورده شدهاند.
جدول 1. روابط پاراژنتیکی کانیهای کانسار پیناوند. Table 1. The paragenetic relationship of Pinavand mineral deposit.
بررسی تیپ کانسار گمان میرود یکی از الگوهای پیشنهادی برای پیدایش منطقه معدنی پیناوند الگوی تیپ کانسارهای میسیسیپی (رسوبی- دیرزاد) باشد. گفتنی است کانسارهای نوع درة میسیسیپی (MVT) از کانسارهای لایهکران بهشمار میروند و به بخش خاصی از ستون چینهشناسی یک منطقه محدود میشوند. این کانسارها منابع اصلی سرب و روی در آمریکا و اروپا هستند و در ایران نیز کانسارهای نخلک (انارک) و انگوران (زنجان) (Shahabpour, 2007) و نیز کانسار ایرانکوه (Aftabi and Hosseini-Dinani, 2017) از نوع کانسارهای درة میسیسیپی شناخته شدهاند. این تیپ کانسارها در سنگهای رسوبی (بیشتر سنگهای آهکی پالئوزوییک و مزوزوییک) تهنشین میشوند و از نوع اپیژنتیک هستند. کانیشناسی این کانسارها ساده و بیشتر شامل پیریت، گالن، کلسیت، دولومیت، فلوریت، باریت و اسفالریت است. یکی دیگر از شرایط اولیه برای پیدایش کانسارهای میسیسیپی، همجواری با رسوبهای تبخیری است. دولومیتیشدن و سیلیسیشدن از ویژگیهای کانسارهای نوع درة میسیسیپی است (Pirajno, 2009). البته در کانسارهای نوع میسیسیپی، برخلاف کانیسازی اپیترمال، دولومیتیشدن بههمراه یک مرحلة سیلیسیشدن بسیار ضعیف (بهصورت یک جانشینی ساده) رخ میدهد. کانیسازی اپیترمال معمولاً در سطح زمین تا ژرفای 1000 متری یافت میشود. دمای رخداد این نوع کانیسازی معمولاً 50 تا 200 درجة سانتیگراد و دگرسانیِ رخداده در آنها از نوع آرژیلیک، آلونیتی، سریسیتیک، ژاسپرویید و پروپیلیتیک است (White and Hedenquist, 1995). در رخداد این کانیسازی آبهای زیرزمینی و ماگمایی نقش دارند و خاستگاه مواد میتواند تودههای آذرین درونی، شستهشدن از سنگهای منطقه و یا هر دوی آنها باشد. در نهشتههای فلوریت، تغییر در دما و فشار محلولهای گرمابی یا آمیختگی سیالهای ماگمایی با جوی و یا واکنش سیالهای گرمابی با سنگ دیواره، باعث رسوب فلوریت میشود (Richardson and Holland, 1979). در شکل 9 الگوی نمایشی کانهزایی در کانسار پیناوند آورده شده است. در این کانسار همجواری با سنگهای تبخیری دیده نمیشود؛ اما توالیهای ماسهسنگی و شیل (تریاس) در منطقه بهصورت محلی رخنمون دارد. آبهای جوی در طول این توالی حرکت میکنند و باعث حمل و غنی شدگی نسبی این سیالها از عنصرهای خاکی کمیاب میشود. مجموعههای آذرین در اطراف منطقه نیز خاستگاه محلولهای گرمابی اولیه بهشمار میروند. این سیالها در امتداد ساختارهایی مانند گسلهای محلی در منطقه حرکت میکنند و با سنگهای کربناته واکنش میدهند و در نتیجة سردشدن و آمیختگی با آبهای جوی، باعث رسوب و پیدایش فلوریت میشوند. بر پایة بررسیهای سیالهای درگیر (Shafahizadeh, 2011) دمای پیدایش کانسار پیناوند در بازة 75 تا 189 درجة سانتیگراد و شوری سیالها از 3/0 تا 6/18 درصدوزنی نمکطعام است. در کانسار یادشده دولومیتیشدن بهصورت محدود و با حضور یک پهنة سیلیسی در مقیاس کمابیش گسترده مشهود است. حضور این پهنه کمابیش گسترده ژاسپروییدی نشاندهندة رخداد دگرسانی سیلیسی است که همراه با شواهدی مانند بررسیهای سیالهای درگیر، شباهت کانسار پیناوند به دگرسانیهای نوع اپیترمال را نشان میدهد. در جدول 2 برخی ویژگیهای کانسار میسیسیپی در قیاس با کانسار پیناوند آورده شدهاند.
جدول 2. مقایسهی ویژگیهای کانسار پیناوند با کانسارهای تیپ میسیسیپی. Table 2. The comparison of Pinavand deposit characteristics with MVT deposits.
شکل 9. الگوی نمایشی فرایند کانهزایی در کانسار پیناوند (بدون مقیاس). Figure 9. Schematic model of mineralization in Pinavand deposit (not to scale).
بررسیهای زمینشیمیایی و گوهرشناسی برای بررسی رفتار عنصرها و شناسایی ترکیب کانیشناسی فلوریتهای منطقة پیناوند از دادههای ICP-MS (Shafahizadeh, 2011) و SEM بهره گرفته شد (جدولهای 3 و 4؛ شکل 10). پس از انجام بررسیهای گوهرشناسی روی کانی فلوریت کانسار پیناوند، شناسنامه کانی یادشده تهیه شد (شکل11). با بررسی ویژگیهای نوری و گوهرشناسی، روشن شد که بلورهای یادشده شفاف و با جلای شیشهای هستند. رنگ آنها از بیرنگ تا سبز و آبی کمرنگ در نوسان است. بر پایة مقیاس موس، سختی آن 4 و وزن مخصوص آن 18/3 است. بلورهای یاشده شکست مضاعف ندارند و ضریب شکست آنها 43/1 است. بر پایة دادهها و تجزیة نیمهکمی SEM، فلوریت یادشده از دیدگاه زمینشیمی هیچگونه ناخالصی ندارد. بر پایة بررسیهای بسیار، رنگ فلوریتها چهبسا با مقدار عنصرهای کمیاب و کمیاب خاکی (∑REE) و میزان Y همبستگی دارد (Schneider et al., 1975; Dill and Weber, 2010; Dill et al., 2011). وجود عنصرهای کمیابی مانند Sc، Sr و Zr در رنگ این کانی تاثیرگذار باشد. بر پایة بررسیهای پالمر و ویلیامجونز (Palmer and Williams-Jones, 1996) فلوریتهای با رنگ زرد و شفاف نسبت Yb/La بیشتری نسبت به فلوریتهای آبی و بنفش دارند. میزان برخی عنصرهای کمیاب موثر در رنگ فلوریتها در نمونههای فلوریت کانسار پیناوند در جدول 4 آورده شده است. تنوع رنگ فلوریتهای منطقة پیناوند پیروی غلظت و حضور عنصرهای کمیاب است. بر پایة بررسیهای قائدی و همکاران (Ghaedi et al., 2023)، میزان Sr و HREE در فلوریتهای سفیدرنگ پیناوند بیشتر و در فلوریتهای بنفش کمتر است. همانگونهکه گفته شد کانسار فلوریت پیناوند در پی دگرسانی گرمابی پدید آمده است. بر پایة بررسیهای الزینگا (Elzinga et al., 2002)، بررسی رفتار عنصرهای خاکی کمیاب در فرایندهای دگرسانی گرمابی، اطلاعات ارزشمندی دربارة شرایط فیزیکوشیمیایی حاکم بر فرایندهای آبشویی به ما میدهد. گفتنی است عنصرهای خاکی کمیاب (بهوِیژه سریم و ایتریم) بهعلت شعاع یونی و گرایش ترکیبی یکسان بهآسانی جانشین کلسیم در ساختار فلوریت می شوند (Constantopoulos, 1988). تجزیة عنصرهای کمیاب (مانند: REE و Y) در فلوریتها، اطلاعات بنیادینی دربارة خاستگاه فلز، شرایط دمایی، مهاجرت سیال، تعامل سنگ- سیال و ترکیب شیمیایی فاز سیال فراهم میکند (Kreamen et al., 2019; Sasmaz et al., 2018). بر پایة دادههای زمینشیمیایی (جدول 3)، غلظت عنصرهای خاکی کمیاب در فلوریتهای پیناوند در مجموع کم است و عنصرهای خاکی کمیاب سبک نسبت به عنصرهای خاکی سنگین غنیشدگی بیشتری دارند (شکل 12). جدول 3. دادههای ICP-MS برای نمونههای فلوریت منطقة پیناوند. Table 3. ICP_MS data for the fluorite samples in the Pinavand area.
جدول 4. مقدار Sc، Sr و Zr در فلوریتهای کانسار پیناوند. Table 4. Zr, Sr, Sc content of fluorites in Pinavand deposit.
شکل 10. A، B) دادههای SEM دو نمونه بلور نیمهشکلدارِ فلوریت (با دو جهت رخ کاملاً نمایان). Figure 10. A, B) The SEM analysis results of two subhedral fluorites crystals (with two clearly visible cleavage).
شکل 11. ویژگیهای گوهرشناسی و شناسنامة بلور فلوریت در منطقة معدنی پیناوند. Figure 11. Gemological characteristics and certificate of fluorites crystal in the Pinavand mining area.
کمبودن فراوانی عنصرهای خاکی کمیاب در فلوریتها پیامد نسبت بالای سیال به سنگ دانسته میشود (Sánchez et al., 2010). در فلوریتهای کانسار پیناوند نیز کمبودن عنصرهای خاکی کمیاب را میتوان پیامد بالابودن pH سیالها در منطقه و واکنش آنها و شارة گرمابی با سنگ میزبان کربناته (سنگ دیواره آهکی) و همچنین، نسبت بالای سیال به سنگ دانست. از سوی دیگر، مقدار کم عنصرهای خاکی کمیاب چهبسا گویای اختلاط سیالهای ماگمایی و آبهای جوی (Valenza et al., 2000) و یا پیامد فاصلهگرفتن از خاستگاه ماگمایی و یا حتی کمبودن عوامل کمپلکسساز در محلول باشد. فلوریتهایی که در مراحل آغازین یا میانی تبلور پدید میآیند از عنصرهای خاکی کمیاب سبک غنی میشوند و در آنها میزان عنصر La بالا و میزان Tb کم است؛ اما فلوریتهای مربوط به مرحلة پایانی تبلور از عنصرهای خاکی کمیاب سنگین غنی شدهاند (Moller et al., 1986). بر این پایه، فلوریتهای منطقة پیناوند در مراحل آغازین تبلور پدید آمده اند. فلوریتهای یادشده بیهنجاری مثبت کوچکی در یوروپیم دارند که نشاندهندة جانشینی Eu2+ به جای Ca2+ در کانی فلوریت است و نیز نشان میدهد دمای رخداد کانسار از 250 درجة سانتیگراد کمتر بوده است. این ویژگی نشان از پیدایش کانسار در ژرفای کم و نزدیک به سطح است (Schwin and Markl, 2005). در الگوی عنصرهای خاکی کمیاب نمونههای فلوریت پیناوند آنومالی منفی سریم دیده میشود. فوگاسیتة بالای اکسیژن در خاستگاه سیال گرمابی منجر به اکسیدشدن Ce3+ به Ce4+ میشود.Ce4+ در مقایسه با Ce3+ در شرایط اکسیدان، انحلال کمتری دارد (Constantopoulos, 1988). ازاینرو، آنومالی منفی سریم نشان میدهد سریم در اثر واکنش سیال با سنگ دیوارة آهکی و افزایش فوگاسیتة اکسیژن، از محیط خارج شده است. در حقیقت، میتوان گفت ناهنجاری منفی سریم در فلوریت پیناوند به دلایل زیر میتواند باشد: 1) اکسیداسیون محلولها در خاستگاه که باعث اکسیداسیون Ce3+ و تثبیت Ce4+ میشود؛ 2) دخالت و حضور یک سیال کاهنده (Möller and Holzbecher,1998) که خود با حضور کانیهای سولفیدی در کانسار پیناوند تایید میشود؛ 3) پیدایش کمپلکس هیدرواکسید با سریم. این کمپلکس از کمپلکسهای پدیدآمده با دیگر عنصرهای خاکی کمیاب پایدارتر است (Hass et al., 1995; Schönenberger, 2008) و ازاینرو، باعث بهجاماندن سریم در سیال و پیدایش بیهنجاری منفی سریم در تهنشستها میشود (Deng et al., 2014). نمونههای باریت کانسار پیناوند نیز از دیدگاه عنصرهای خاکی کمیاب بررسی شدند. الگوی پراکندگی عنصرهای خاکی کمیاب (غلظت کم عنصرهای خاکی کمیاب و غنیشدگی عنصرهای خاکی کمیاب سبک نسبت به سنگینها) و بیهنجاری یوروپیم و سریم در باریت و فلوریت مشابه است. به باور گوچارد و همکاران (Guichard et al., 1979)، مقاومت بالای کمپلکسهای حامل عنصرهای خاکی کمیاب در ورود به ساختار باریت، این عنصرها را در این کانی میکاهد. در کل، سیال کانیساز محتوای عنصرهای خاکی کمیاب کمی داشته است. غنیبودن باریت از عنصرهای خاکی کمیاب سبک ویژگی نهشت این کانی از سیالهای مرحلة تأخیری یک فعالیت ماگمایی است؛ زیرا عنصرهای خاکی کمیاب سنگین در ماگما کمپلکسسازی میکنند و در نتیجه سیال بهجامانده از عنصرهای خاکی کمیاب سبک غنی میشود. آنومالی مثبت یوروپیم در باریت چهبسا نشاندهندة محیط تهنشست باریت و یا تأثیر بلورشناسی بر توزیع عنصرهای خاکی کمیاب است. در حقیقت، از آنجاییکه رفتار یوروپیم همانند باریم است، یوروپیم بهآسانی وارد ساختار باریت میشود (Morgan and Wandless, 1980). برای تفکیک محیط تهنشست نمونههای فلوریت میتوان از نسبتهای عنصری مانند Tb/Ca (معرف محیط شیمیایی نهشت) و Tb/La (معرف میزان تفریق محیط تهنشست) بهره گرفت. بر پایة این نمودار، فلوریت در سه محیط رسوبی، گرمابی و پگماتیتی پدید میآید (Constantopoulos, 1988; Moller et al., 1986). در فلوریتهای محدودة پگماتیت، مقدار عنصرهای خاکی کمیاب بسیار بالا، در فلوریتهای گرمابی، مقدار عنصرهای خاکی کمیاب متوسط و در فلوریتهای رسوبی، مقدار عنصرهای خاکی کمیاب کم است. در این نمودار، نمونه فلوریتهایی که در پی واکنش میان محلولهای گرمابی فلوریندار با سنگ دیوارة غنی از کلسیم پدید آمدهاند، روند مایل دارند (Sasmaz and Yavuz, 2007; Shunda et al., 2008). به گفته دیگر، اگر محلولهای گرمابی جانشینی فلوریت در سنگ میزبان آهکی و یا دولومیتی را بهدنبال داشته باشد، میزان Tb/Ca کاهش مییابد (بهعلت واکنش شارة گرمابی با سنگ آهکی غنی از Ca) و در کل، بهعلت کمبودن مجموع عنصرهای خاکی کمیاب (Qishlaqi and More, 2006) و از اینرو، فلوریتهای پدیدآمده، بهجای ویژگی فلوریتهای گرمابی، بیشتر ویژگی انواع رسوبی را نشان میدهند (Moller et al., 1986). بر پایة شکل 13-A، نمونهها در محدودة رسوبی (گسترة تهنشستی) جای میگیرند و روند کمابیش مایل دارند. این مورد نشاندهندة تبلور اولیه و واکنش سیال با سنگ میزبان آهکی (غنی از کلسیم) است. در نمودار (La/Yb)n در برابر (Eu/Eu*)n (شکل 13-B)، فلوریتها در منطقة کانسارهای رگهای هانسن و چاپز (رگههای فلوریت عقیم) جای میگیرند. این محدوده نشاندهندة تعلق کانسار پیناوند به کانسارهای گرمابی کم دما تا متوسط دماست.
شکل 12. الگوی عنصرهای خاکی کمیاب بهنجارشده به ترکیب کندریت در فلوریتهای منطقة پیشاوند. Figure 12. REE chondrite-normalized pattern of fluorites from Pinavand area.
شکل 13. A) نمودار Tb/La در برابر Tb/Ca (Moller et al., 1986)؛ B) نمودار (La/Yb)n در برابر (Eu/Eu*)n (Sasmaz and Yavuz, 2005). Figure 13. A) Tb/La versus Tb/Ca diagram (Moller et al., 1986); B) (La/Yb)n versus (Eu/Eu*)n diagram (Sasmaz et al. Yavuz, 2005).
برداشت کانسار فلوریت پیناوند تحتتأثیر محلولهای گرمابی پدید آمده است. کانیهای اصلی سازندة کانسار شامل کوارتز، کلسیت، دولومیت، فلوریت و باریت پراکنده در زمینة سنگآهک است. فلوریتهای یادشده از دیدگاه گوهرشناسی شفاف تا نیمهشفاف و با رنگ آبی کم رنگ تا سبز و بنفش، سختی 4، وزن مخصوص 18/3، جلای شیشهای، بدون شکست مضاعف و با ضریب شکست 43/1 هستند. تنوع رنگ فلوریتهای منطقه پیناوند به غلظت و حضور عنصرهای کمیاب بستگی دارد. همرشدی فلوریت با باریت از یک سو و از سوی دیگر، پرکردن مرزدانههای کوارتز با این کانیها، نشاندهندة رخداد کانهزایی (فلوریت و باریت) بهدنبال سیلیسیشدن است. فلوریتها در امتداد رخها و شکستگیها به کربنات تجزیه شدهاند که نشاندهندة ادامهداربودن هجوم محلولهای گرمابی پس از پیدایش فلوریت است. ازاینرو، از دیدگاه توالی پاراژنزی، نخست کوارتز، سپس باریت و در پایان با کاهش فوگاسیتة اکسیژن سیالها، فلوریت پدید آمده است. تمرکز عنصرهای خاکی کمیاب سبک در کانسار پیناوند نشاندهندة پیدایش فلوریتها در مراحل آغازین تا میانی تبلور دارد. فلوریتهای پیناوند در منطقة رگههای فلوریت عقیم جای میگیرند که نشاندهندة تعلق کانسار پیناوند به کانسارهای گرمابی کم تا متوسط دماست. بررسی سیالهای درگیر نیز انتساب به کانسارهای گرمابی کم دما را تایید میکند. در کل، بر پایة بررسیهای انجامشده، کانسار پیناوند نشاندهندة کانیسازی از نوع کانسارهای MVT است. از آنجاییکه کانسارهای MVT خود پیامد محلولهای گرمابی کم دما هستند، زایش فلوریتها را میتوان در ارتباط با این نوع کانسارها دانست. از سوی دیگر، رخداد دگرسانی سیلیسی گسترده و پیدایش ژاسپرویید، شباهت به دگرسانی کانسارهای اپیترمالی را نشان میدهد و در حقیقت، نوعی حالت حد واسط میان کانسارهای MVT و اپیترمال بهشمار میرود. سپاسگزاری نگارندگان مقاله بر خود لازم میدانند از حمایتهای مالی دفتر تحقیقات و خدمات پژوهشی و فناوری دانشگاه پیام نور سپاسگزاری کنند.
[1] scanning electron microscope [2] coating [3] Mineral association [4] dusty appearance [5] relict [6] interstitial ore | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Aftabi, A., and Hosseini-Dinani, H. (2017) Geothermometry obtained from the calcite twin and fluid inclusions in barite (Irankuh Pb-Zn deposit, Southwest of Isfahan). Petrological Journal, 29(8), 1-20 (in Persian).
Constantopoulos, C.W. (1998) Fluid inclusion and rare earth element geochemistry of fluorite from south-central, Idaho. Economic Geology, 83, 626-636. https://doi.org/10.2113/gsecongeo.83.3.626
Darvishzadeh, A. (1991) Geology of Iran, 901p. Amirkabir Publication, Tehran, Iran (in Persian).
Deng, X.-H., Chen, Y.-J., Yao, J.-M., Bagas, L., and Tang, H.S. (2014) Fluorite REE-Y (REY) geochemistry of the ca. 850Ma Tumen molybdenite– fluorite deposit, eastern Qinling, China: Constraints on ore genesis. Ore Geology Review, 63, 532–543. https://doi.org/10.1016/j.oregeorev.2014.02.009
Dill, H.G., and Weber, B. (2010) Variation of color, structure and morphology of fluorite and the origin of the hydrothermal F-Ba deposits at Nabburg-Wölsendorf, SE Germany. Neues Jahrbuch für Mineralogie (Abhandlungen), 187, 113–132. https://doi.org/10.1127/0077-7757/2010/0169
Dill, H., Hansen, B., and Weber, B. (2011) REE contents, REE minerals and Sm/Nd isotopes of granite- and unconformity-related fluorite mineralization at the western edge of the Bohemian Massif: With special reference to the Nabburg-Wölsendorf District, SE Germany. Ore Geology Review, 40, 132–148. https://doi.org/10.1016/j.oregeorev.2011.06.003
Emami, M.H., Khalatbari Jafari, M., and Vosughi Abedini, M. (1992) Tertiary plutonism in Ardestan (Central Iran). Journal of Earth Science, 4, 2-14 (in Persian).
Elzinga, E.J., Reeder, R.J., Withers, S.H., Peale, R.E., Mason, R.A., Beck, K.M., and Hess, W.P. (2002) EXAFS study of rare-earth element coordination in calcite. Geochimica et Cosmochimica Acta, 66(16), 2875-2885. https://doi.org/10.1016/S0016-7037(02)00888-8
Ferril, D.A., and Groshong, R.H. (1993) Deformation condition in the Northern Subalpine Chain, France, estimated from deformation modes in coarse-grained limestone. Journal of Structural Geology, 955-1006. https://doi.org/10.1016/0191-8141(93)90172-7
Forghani, G. (2003) Using the data of fluid inclusion in determining the conditions of fluorite and barite mineral deposits in Komsheche barite deposit, the 7th conference of the Geological Society of Iran, Isfahan University, Isfahan, Iran.
Ghaedi, F., Taghipour, B., Somarin, A., and Fazli, S. (2023) Fluid Inclusions and REE Geochemistry of White and Purple Fluorite: Implications for Physico-Chemical Conditions of Mineralization; an Example from the Pinavand F Deposit, Central Iran. Minerals, 13(7), 836. https://doi.org/10.3390/min13070836
Guichard, F., Church, T.M., Treuil, M. and Jaffrezic, H. (1979) Rare Earth in Barites: Distribution and Effects on Aqueous Partitioning. Geochimica et Cosmochimica Acta, 43(7), 983–997. https://doi.org/10.1016/0016-7037(79)90088-7
Haas, J.R., Shock, E.L., and Sassani, D.C. (1995) Rare earth in hydrothermal systems: Estimates of standard partial molal thermodynamic of aqueous complexes of rare earth elements at high pressures and temperatures. Geochimica et Cosmochimica Acta, 59, 4329–4350. https://doi.org/10.1016/0016-7037(95)00314-P
Heidari, R., Ayati, F., and Mackizade, M.A. (2021) Petrography and investigation of paragenetic relationship of minerals in Pinavand alteration zone, 40th National Geoscience Congress, Tehran, Iran (in Persian).
Karimian Azari, M. (1999) Petrology and geochemistry of igneous rocks and related hydrothermal alteration, Keshe (Karkas mountain), M.Sc. Thesis, Isfahan University, Isfahan, Iran (in Persian).
Karimpour, M.H. (2002) Applied Economic Geology, 536 p. Mashhad Publication, Ferdowsi University of Mashhad (in Persian).
Kraemer, D., Viehmann, S., Banks, D., Sumoondur, A.D., Koeberl, C., and Bau, M. (2019) Regional variations in fluid formation and metal sources in MVT mineralization in the Pennine Orefield, UK: Implications from rare earth element and yttrium distribution, Sr-Nd isotopes and fluid inclusion compositions of hydrothermal vein fluorites. Ore Geology Review, 107, 960–972. https://doi.org/10.1016/j.oregeorev.2019.03.014
Moller, P., Parekh, P.P. and Schneider, H.J. (1986) The application of Tb/Ca-Tb/La abundance ratios to problems of fluorspar genesis. Mineralium Deposita, 11, 111-116. https://doi.org/10.1007/BF00203098
Morgan, J.W., and Wandless, G.A. (1980) Rare earth element distribution in some hydrothermal minerals: evidence for crystallographic control. Geochimica et Cosmochimica Acta, 44, 973–980. https://doi.org/10.1016/0016-7037(80)90286-0
Nabavi, M.H. (1976) An Introduction to the geology of Iran, 109p. Geological Survey and Mineral Exploration of Iran (in Persian).
Palmer, D.A.S. and Williams-Jones, A.E. (1996) Genesis of the carbonatite-hosted fluorite deposit at Amba Dongar, India: Evidence from fluid inclusions, stable isotopes and whole rock mineral geochemistry. Economic Geology, 91, 934-950. https://doi.org/10.2113/gsecongeo.91.5.934
Pirajno, F. (2009) Hydrothermal Processes and Mineral Systems, 1250p. Springer, Geological Survey of Western Australia, East Perth, Australia. https://doi.org/10.1007/978-1-4020-8613-7_10
Qeshlaqi, A. (2002) Geochemistry and generation of Pinavand fluorite mines in the north-east of Isfahan, M.Sc. Thesis, Shiraz University, Shiraz, Iran (in Persian).
Qishlaqi, A. and More, F. (2006) Recognition of Pinavand Fluorite Mines Occurrence Based on Geothermometry and Ree Data. Journal of crystallography and mineralogy, 2, 325-338 (in Persian).
Rajabzadeh, M.A. (2007) A fluid inclusion study of a large MVT barite–fluorite deposit: Komshecheh, Central Iran. Iranian Journal of Science and Technology, 31, 73–87 (in Persian).
Rajabi, A., Rastad, E., and Canet, C. (2013) Metallogeny of Permian–Triassic carbonate-hosted Zn–Pb and F deposits of Iran: A review for future mineral exploration. Journal of the Geological Society of Australia, 60, 197–216. https://doi.org/10.1080/08120099.2012.754792
Richardson, C., and Holland, H. D. (1979) Fluorite deposition in hydrothermal systems. Geochimica et Cosmochimica Acta, 43,1327 – 1335. https://doi.org/10.1016/0016-7037(79)90122-4
Sánchez, V., Cardellach, E., Corbella, M., Vindel, E., Martín-Crespo, T. and Boyce, A.J. (2010) Variability in fluid sources in the fluorite deposits from Asturias (N Spain): Further evidences from REE, radiogenic (Sr, Sm, Nd) and stable (S, C, O) isotope data. Ore Geology Reviews, 37, 87–100. https://doi.org/10.1016/j.oregeorev.2009.12.001
Sasmaz, A., Yavuz, F., Sagiroglu, A., and Akgul, B. (2005) Geochemical patterns of the Akdagmadeni (Yozgat, Central Turkey) fluorite deposits and implications. Journal of Asian Earth Sciences, 24 (3): 469–479. https://doi.org/10.1016/j.jseaes.2004.01.003
Sasmaz, A., and Yavuz, F. (2007) REE geochemistry and fluid-inclusion studies of fluorite deposit from the Yaylagözü area (Yildizeli-Sivas) in Central Turkey. Neues Jahrbuch Für Mineralogie Abhandlungen, 183,215-226. https://doi.org/10.1127/0077-7757/2007/0077
Sasmaz, A., Kryuchenko, N., Zhovinsky, E., Suyarko, V., Konakci, N., and Akgul, B. (2018) Major, trace and rare earth element (REE) geochemistry of different colored fluorites in the Bobrynets region, Ukraine. Ore Geology Review, 102, 338–350. https://doi.org/10.1016/j.oregeorev.2018.09.014
Schneider H.J., Moller, P., and Parekh, P.P. (1975) Rare earth elements distribution in fluorite and carbonate sediments of East-Alpine mid-triassic in the Nordichle Kalkalpen. Mineralum Deposita, 10, 330-344. https://doi.org/10.1007/BF00207892
Schwinn, G., and Markl, G. (2005) REE systematics in hydrothermal fluorite. Chemical Geology, 216, 225–248. https://doi.org/10.1016/j.chemgeo.2004.11.012
Shafaizade, E. (2011) Mineralogy and fluid inclusion study in fluorites and barites of Pinavand (North East of Isfahan), M.Sc. Thesis. Isfahan University, Isfahan, Iran (in Persian).
Shahabpour, J. (2007) Economic Geology, 543p. Shahid Bahonar University, Kerman (in Persian).
Sirel, E. (1998) Foraminiferal description and biostratigraphy of the Paleocene-Lower Eocene shallow-water limestones and discussion on the Cretaceous-Tertiary boundary in Turkey, 117p, General directorate of the Mineral Research and Exploration (Turkey), Monography Series.
Schönenberger, J., Köhler, J., and Markl, G. (2008) REE systematics of fluorides, calcite and siderite in peralkaline plutonic rocks from the Gardar Province, South Greenland. Chemical Geology, 247, 16–35. https://doi.org/10.1016/j.chemgeo.2007.10.002
Valenza, K., Moritz, R., Mouttaqi, A., Fontignie, D., and Sharp., Z. (2000) Vein and Karst Barite Deposits in the Western Jebilet of Morocco:Fluid Inclusion and Isotope (S, O, Sr) Evidence for Regional Fluid Mixing Related to Central Atlantic Rifting. Economic Geology, 95, 587-606. https://doi.org/10.2113/gsecongeo.95.3.587
White, N., and Hedenquist, J. (1995) Epithermal gold deposits. Styles, characteristics and exploration. SEG Discovery, Society of Economic Geologist, 23, 9-13. https://doi.org/10.5382/SEGnews.1995-23.fea
Whitney, D., and Evans, B. (2010) Abbreviations for Names of Rock-Forming Minerals. American Mineralogist, 95(1),185-187. https://doi.org/10.2138/am.2010.3371
Yaghubpour, A.M. (2011) Basics of Economic Geology, 276p. Academic Publishing Center (in Persian).
Zahedi, M. and Rahmati., M. (2003) 1:100000 Geological map of Targh, Geological Survey of Iran, Tehran (in Persian).
Zhang, J., Hu, W., Qian, Y., Wang, X., Cao, J., Zhu, J., Li, Q., and Xie, X. (2009) Formation of saddle dolomites in Upper Cambrian carbonates, western Tarim Basin (northwest China), implications for fault-related fluid flow. Marine and Petroleum Geology, 26(8),1428–40. https://doi.org/10.1016/j.marpetgeo.2009.04.004
Shunda, Y., Jiantang, P., Ruizhong, H.U., Xianwu, B.I., Liang, Q.L., Zhaoli, L.I., Xiaomin, L.I., and Yan, S. (2008) Characteristics of rare-earth elements (REE), strontium and neodymium isotopes in hydrothermal fluorites from the Bailashui tin deposit in the Furong ore field, southern Hunan Province, China. Geochemical Journal, 27(4),342-350. https://doi.org/10.1007/s11631-008-0342-5 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 122 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 82 |