تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,637 |
تعداد مقالات | 13,304 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,860,166 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,940,893 |
نقد و بررسی جایگاه سعدی در کتب فارسی متوسطه دوم؛ تحلیل محتوای کیفی و ادبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فنون ادبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 16، شماره 1 - شماره پیاپی 46، فروردین 1403، صفحه 103-122 اصل مقاله (1009.38 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/liar.2024.140491.2349 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمدحسین نیکداراصل* 1؛ یوسف نیکروز2؛ نصیب اله الوندی3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کتب ادبیات فارسی آموزشوپرورش نقش و جایگاه بسیار مهمی در ترویج زبان و ادب فارسی و پیوند دانشآموزان با اخلاق و هویت ایرانی و اسلامی دارد. از مقدمۀ کتابها برمیآید، این کتب، حافظ میراث فرهنگی و همچنین مؤثرترین ابزار انتقال ارزشهای اعتقادی، فرهنگی و ملی به نسلهای نوجوان و جوان است. در این درسها هدف آموزشوپرورش علاوهبر آموزش مهارت خواندن و جنبههای زبانی و بلاغی، جهتدهی به افکار، اندیشهها و اعتقادات دانشآموزان بوده است. به همین دلیل محتوای این کتابها بارها تغییر یافته است. این جستار به توصیف و تحلیل محتوای کیفی و ادبی آثار سعدی در کتب درسی نظامهای قدیم و جدید آموزشی ایران (از ۱۳۷۶ش. تاکنون) پرداخته است. روش پژوهش در این جستار، مطالعه دقیق کتابخانهای و تحلیل و واکاوی از نظرگاه محتوایی و ادبی است و به این نتیجه دست یافته است که گزینش آثار سعدی برای کتابهای درسی به شایستگی انجام نشده است؛ زیرا این متنها نه تنها معرف واقعی سبک نویسندگی و شاعری سعدی نیست، تنوع محتوایی و موضوعی را که در آثار سعدی وجود دارد نیز به دانشآموزان نشان نمیدهد و اغلب مطالبی را در این کتب قرار دادهاند که نگاه دیندارانۀ سعدی را نشان میدهد. در آن سوی دیگر، آنچه از آثار سعدی در کتب نظام قدیم آوردهاند ازنظر محتوایی و ادبی ژرفا و گسترۀ بیشتری نسبت به کتب نظام جدید دارد و تمام جنبههای هنر و سبک نویسندگی و شاعری سعدی را بر خواننده روشن میکند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آموزشوپرورش؛ سعدی؛ نظام قدیم و جدید؛ گلستان؛ بوستان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه نظریهپردازان و دانشمندان تربیتی برای تعریف آموزشوپرورش و اهداف این نهاد نگاهی تقریبا یکسان دارند و تعاریفی نزدیک به هم ارائه کردهاند. آنان آموزش رسمی و حقیقی را وظیفۀ این نهاد میدانند و تربیت را در نتیجۀ تحولی میدانند که از آموزش در اشخاص و افراد ایجاد میشود. آموزش، سپردن دانستنیها به دیگران و پرورش، بهکارآمدن تواناییهایی است که از آموزش ایجاد شده است. تربیت حقیقی و انسانی آن است که رو بهسوی ارزشها داشته باشد و آدمی را به مقام برخورداری از فرهنگ برساند. تربیتی که نه بر بنیاد فهم و اندیشه، بلکه به تلقین و تکرار اجباری متکی باشد. درواقع تربیت واداری و «بارآوردن» است. (نقیبزاده، 1401، ص. 16-20) «آموزشوپرورش سازمانی اجتماعی است که وظیفۀ انتخاب و انتقال فرهنگ به نسل نوخاستۀ هر جامعه را بر عهده دارد» (صافی، 1399، ص. 6). «این نهاد بهمنظور پروردن مهارتها، دانشها و ارزشهای مطلوب در متعلمان تأسیس شده است» (گوتک، 1400، ص. 11)، بنابراین روشن میشود که در نگاه اندیشمندان و نظریهپردازان آموزشوپرورش، این نهاد در تمام جوامع تربیت نسل کودک، نوجوان و جوان را برعهده دارد و آنان را برای اهدافی در راستای سیاستهای کشور خویش آماده میکند. در جوامع امروزی هر دولتی توسعۀ کشور خویش را در گرو چگونگی آموزش نسلهای کودک و نوجوان میداند و برای تربیت و آموزش این نسل بنیانها و اصول و عقاید خاصی را در نظر میگیرد. «عقاید و اصولی که اداره امور هر کشور را تعیین میکند، شیوۀ آموزشوپرورش آن کشور را هم مشخص میسازد» (مشایخی، 1349، ص. 15). به نظرفتوحیرودمعجنی ادبیات هم شکلدهندۀ ارزشها و هنجارهای اجتماعی است و هم ناقل و حامل ارزشهای اجتماع از نسلی به نسل دیگر است (فتوحی، 1396، ص. 81). پارسانسب میگوید: شاعران در حقیقت عصارۀ اندیشه و فرهنگ جامعه را بازتاب میدهند (پارسانسب، 1390، ص. 18) و باتوجه به تأثیرگذاری ادبیات در جامعه، ولک و وارن آن را «تا حدود زیادی یک نهاد اجتماعی بهشمار آوردهاند» (ولک و وارن،1390، ص. 99) در ایران هم ادبیات از گذشته تا کنون بخشی از نظام آموزشی بوده است و سیاستها و اهداف نظامهای حاکم بر کشور را تا حدودی نشان داده است و این مهم را میتوان از کتب درسی درک کرد و بر آن صحّه گذاشت. 1ـ1. بیان مسئله آنچه در این گفتار به آن پرداخته میشود نقد و بررسی محتوایی و ادبی آثار سعدی در کتب فارسی نظامهای جدید آموزشی ایران از اواسط دهۀ هفتاد خورشیدی (76- 77) تا کنون است. منظور از نظامهای جدید، نخست نظام آموزشی که در طرح جدید متوسطه در شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1370ش. تصویب و از (1374- 1377ش.) برای چهارپایۀ دورۀ متوسطه به مرحله اجرا درآمد. این نظام در آغاز با روش نیمسال ـ واحدی اجرا میشد؛ اما بعد از چند سال به نظام سالی ـ واحدی تبدیل شد (آقازاده و آرمند، 1395، ص. 145-147). نظام آموزشی ایران با تصویب سند تحول بنیادین آموزشوپرورش در سال 1390 و اجرای آن در دورۀ متوسطه از سال 1395 به نظام 3ـ3ـ6 تغییر پیدا کرد و به نظام جدید نامبردار شد. اکنون از نظام نخست به نام نظام قدیم و از نظام کنونی آموزشی به نظام جدید نام برده میشود. مطالب موجود در کتب فارسی از دو نظر مهم و قابل تأمّلاند: نخست از دیدگاه اخلاقی و تربیتی، دوم از دیدگاه بلاغی و ادبی. در نظام آموزشی ایران متنهای انتخابی کتب فارسی علاوهبر اینکه معرف شخصیتهای فرهنگی، چه ازنظر اندیشگانی چه از نظرگاه بلاغی بوده و هستند، تربیت نسلهای کودک و نوجوان و جوان را در انتخاب این متنها در نظر داشتهاند؛ بنابراین بایسته و ضروری است که در گزینش آثار شاعران و نویسندگان نهایت دقتعمل بهکارگرفته شود تا نظام آموزشی به اهداف خود نزدیکتر شود. با بررسی کتب درسی دیده میشود گاهی آنچه در کتب قرار دادهاند با آنچه باید باشد فاصلۀ زیادی دارد. نگارندگان بر آن شدند تا از میان شاعران و نویسندگان، سعدی را که شاعر و نویسنده و در نوع ادب غنائی سرآمد است گزینش کرده و آثار وی را بهعنوان نمونه از نظرگاه محتوای کیفی و ادبی نقد و تحلیل کنند تا روشن شود که ضعفها و کاستیهای بزرگی در این کتب وجود دارد. 2-1. اهمیت و ضرورت پژوهش متون موجود در کتب فارسی باید هم از جنبۀ فکری، مبانی اخلاقی و تربیتی لازم را جهت تربیت نسل نوجوان و جوان عرضه کند و هم از نظرگاه ادبی، بلاغت و تأثیرگذاری کافی را بر دانشآموز داشته باشد. از مهمترین اهداف این کتب معرفی شخصیتهای فرهنگی ایرانزمین و آشنایی عمیق با آثار فرهنگی و ادبی زبان و ادب فارسی است. آنگونه که نگارندگان بررسیهایی داشتهاند و سالها به تدریس این کتب مشغول بودهاند بر آنان روشن شد ضعف و کاستیهایی در گزینش متون فارسی برای این کتب وجود داد که در عرضۀ اینگونه متون بر دانشآموز ممکن است آسیبهای جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد. این پژوهش بر آن است با تحلیل محتوا و ادبیت آثار سعدی که یکی از مهمترین شخصیت های ادبی و فرهنگی زبان و ادب فارسی است نقطهضعفها و قوّتها را نشان دهد تا شاید بتواند رهنمودی برای دفتر تألیف کتب درسی در گزینش متون کتب درسی شود. 1ـ3. پیشینۀ پژوهش برخی از مهمترین پژوهشهای نزدیک به این جستار عبارتاند از: زردخشویی (1397) در پایاننامۀ «بررسی ساختاری و محتوایی کتابهای فارسی دورۀ دوم متوسطه» به این نتیجه دست یافته است که کتابها بیشتر نثر محورند و اشعار موجود در آنها چهرۀ درستی از شعر فارسی را به مخاطب نشان نمیدهد؛ سعدزاده (1397) در «نقدی بر کتابهای نونگاشت فارسی دورۀ متوسطه دوم» نتیجه میگیرد که کتابهای نونگاشت فارسی دهم و یازدهم در برخی از موارد باید تجدیدنظر شود؛ عالیزاده مرشت و دیگران (1399) در «تحلیل انتقادی صورت و محتوای اشعار کتابهای فارسی دورۀ متوسطه» به این نتیجه رسیده است که اشعار مندرج در کتابهای فارسی دورۀ متوسطه کلیتی درست از شعر فارسی به دانشآموزان ارائه نمیکند. پژوهشی که به تحلیل و نقد محتوای آثار سعدی در کتب فارسی این دو نظام پرداخته باشد انجام نشده است. نوآوری این پژوهش در آن است که به تحلیل دقیق محتوا و ادبیت آثار سعدی در کتب فارسی میپردازد و کاستیها و ضعفها را نسبت به آنچه بایسته است روشن و آنها را با کتابهای دورۀ قبل از دیدگاه محتوایی مقایسه و تحلیل میکند. 1ـ4. روش پژوهش این جستار آثار سعدی را در کتب فارسی دو نظام جدید و قدیم آموزشی با دقتنظر بررسی میکند، سپس با روش توصیفیتحلیلی به تحلیل محتوای کیفی و ادبی این آثار میپردازد. در هر بخش ابتدا به تحلیل سطح فکری این آثار در هر دوره پرداخته شده است تا خوانندگان این گفتار نگاه کلی به آثار سعدی را در هر دوره بدانند و ضعف و قوّت هر دوره بر آنان روشن شود. در ادامه باتوجه به اهداف خود کتابها و پرسشهایی که مؤلفان کتب از مسائل بلاغی طرحکردهاند تحلیلی از بلاغت هر دوره انجام شده است. 1-5- بحث و بررسی 1-5-1-نقد و بررسی آثار سعدی در کتب فارسی نظام جدید کتابهای فارسی نظام جدید استفادهشده در این جستار همه از چاپ (1401ش.) انتخاب شده است. منبع آثار سعدی «کلیات سعدی» به تصحیح و تحقیق حسن انوری چاپ 1383ش. است. 1-6-جایگاه سعدی از منظر قلمرو فکری 1-6-1-سعدی در فارسی دهم در کتاب فارسی دهم از آثار سعدی، غزل «بوی گل و ریحانها» از بخش «شعرخوانی» (ر. ک. فارسی دهم، ص. 55) و دو حکایت در بخش «گنج حکمت» وجود دارد: حکایت اول در صفحه 63 فارسی دهم با عنوان «شبی در کاروان» از گلستان (سعدی، 1387، ص. 51) و حکایت دوم صفحه 101 با عنوان «عامل و رعیت» (فارسی دهم، ص. 101؛ سعدی، 1383، ص. 758). مطالب «شعرخوانی» و «گنج حکمت» باتوجه به اهداف ذکرشده در خود کتابها (ر.ک. فارسی دهم، ص. 9) بهطور جدی بررسی و تحلیل نخواهند شد. مطلع غزل بحثشده بیت زیر است:
غزل از نوع عاشقانۀ محض است، عشقی که تحفۀ آن طراوت و امید و سرزندگی به نوجوان و جوان است. باتوجه به نظر قزلایاغ، مضامین شعری مورد علاقه نوجوان، عمدتا عاطفی و تغزلی است (قزلایاغ، 1399، ص. 222). شعر نوجوان باید بیانگر بریدنهای عاطفی و درگیریهای ذهنیاش باشد (همان، ص. 223). نوعی ادبی که برای نوجوانان بسیار هیجانی و برای تلطیف احساسات آنان نیازی حتمی و ضروری است. زرینکوب غزل سعدی را ساده، عاشقانه و آکنده از احساسهای عاشقانه و شور و هیجان جوانی میداند. غزلهایی که سرشار از اشاره به زیباییهای جسمانی و روحانی است (زرینکوب، 1391، ص. 17). آنچه از این غزل خواستهشده لحن مناسب شعر و دلیل قرارگرفتن این شعر در ادب غنائی است. درواقع آنچه مهم است، آشنایی دانشآموز با غزل عاشقانۀ سعدی و کشش و جاذبهای است که این نوع شعر برای نوجوان دارد. بیشک این شعر باتوجه به موسیقی طربانگیز و محتوای عاشقانهاش نوجوان پرهیجان را مجذوب میکند. حکایت «همراهی با کاروان» دربردارندۀ این است که همۀ موجودات تسبیحگوی و شکرگزار آفریدگارند. همچنین آدمی که سپاسگزار نعمات پروردگار نباشد از دیگر حیوانات و موجودات کمتر و ضعیفتر خواهد بود. شبیه همین مطلب در نگاه خواجه نصیر دیده میشود (طوسی، 1369، ص. 57). او تفاوت انسان با دیگر حیوانات را در قوّۀ نطق میداند و میگوید: «پس هر که این قوّت را چنانکه باید بهکار دارد و به ارادت و سعی به فضیلتی که او را متوجه بدان آفریدهاند برسد خیّر و سعید بود» (همان، ص. 66). مهمترین نکتۀ این حکایت نگاه دیندارانۀ سعدی به واقعیات زندگی و حتی دیگر موجودات و طبیعت است. او شخصی مذهبی بوده و «روح مذهبیاش بر جنبههای فلسفیاش غلبه دارد» (دشتی، 1380، ص. 320). بیان این مطلب در کتاب نوجوانان، آنان را با حکمت عملی سعدی یعنی با اخلاق و تهذیب نفس آشنا میکند. نوجوان در این سالها باید مسائل دینی را با عمق بیشتری نسبت به دورۀ کودکی بشناسد؛ زیرا «نوجوان ازنظر شخصیت باید به اعتقادی مستحکم در مورد معنی و مفهوم حیات برسد. باید حقیقت، مذهب و کمال مطلوب را بداند و فلسفهای روشن و قانعکننده از زندگی لازم است تا خلأهای زندگیاش را پر کند و به آرامش فکری دست یابد (ر. ک. شکوهی، 1397، ص. 192). بهطور معمول شانزده سالگی برای پرداختن به تربیت دینی مناسب است و روسو ضمن بیان این نکته معتقد است که آدمی تا حدود پانزده سالگی میتواند این قبیل مفاهیم را درک کند. همچنین دورۀ نوجوانی مناسبترین موقع برای طرح این قبیل مسائل و تعمق دربارۀ آنهاست (ر.ک. همان، ص. 208-209). البته اگر چنین مطلبی بهعنوان متن اصلی یک درس آورده شود بیشک اثرگذاری آن بیشتر خواهد بود. حکایت صفحه ۱۰۱ کتاب که «ذوالنون مصری» پادشاه را سرزنش میکند، بیانگر یکی از دیدگاههای سعدی در سیاست مُدن در قالب یک حکایت ساده است. سختگیری در اجرای عدالت ولو اینکه حکم بر شخص مهمی جاری شود. از نگاه خواجه نصیر سیاست مُدن «آداب و اصولی است که حاکم برای نظارت بر قوانین کلی جامعه بهکار میبندد تا جامعه بهسوی کمال حقیقی سوق داده شود» (خواجهنصیر، 1369، ص. 254). پس پادشاه علاوهبر اینکه باید عدالت را به اجرا بگذارد، فرمانش هم بهموقع جاری شود. نتیجهگیری اخلاقی و تربیتی این حکایت هم این است که دفع زیان باید بهموقع باشد و آن را در یک بیت یادآور میشود: «سر گرگ باید هم اول برید ...» تا کلامش در مخاطب اثرگذارتر واقع شود. نظر سعدی بر این است که قانون و اخلاق باید از جانب کسی چون رئیس شهر ضمانت اجرایی داشته باشد. مخاطب این حکایت در کتب درسی نوجوانی است که آمادۀ پذیرش مکارم اخلاقی است. موعظه و اندرز سعدی که با چاشنی حکایت بیان شده گرچه خطاب و هشدار به پادشاه است؛ اما به دانشآموز هم هشدار میدهد که تو هم اگر روزی به مقام و منصبی رسیدی مبادا بر ستمی که به کسی میشود چشم ببندی و یا ستمگر را همراهی کنی پس او را از همین سن نوجوانی آمادۀ اجرای عدالت در کارهای بزرگ میکند. 1-6-2-سعدی در فارسی یازدهم در این کتاب دو مطلب از سعدی آمده است: نخست، حکایت «روباه و درویش» ص 12 که اینگونه آغاز میشود:
دوم، مطلبی در بخش «گنج حکمت» با عنوان «چو سرو باش آزاد» از گلستان بدینسان: «حکیمی را پرسیدند: چندین درخت نامور که خدای عزّوجل آفریده است و برومند هیچیک را آزاد نخواندهاند؛ مگر سرو را که ثمرهای ندارد. حکمت چیست ...» (همان، ص. 143). موضوع رسالههای اجتماعی ـ آموزشی مانند پندنامههای دورۀ گذشته بیشتر دربارۀ کشورداری و تمشیت امور ملک و ملت، آداب و آیین حکومت، حکمت عملی، اخلاق و رفتار اجتماعی و ... است. موضوعاتی که بیشتر زمینههای زندگی اجتماعی و فرهنگی را در برمیگیرد (مسکوب، 1401، ص. 77). بوستان هم از این نوع آثار است. حکایت «روباه و درویش» دربردارندۀ چند نکتۀ اخلاقی است که در قالب تمثیل ارائه شده است. مسائلی چون روزیرسانی خداوند که روزی در گرو تلاش است نه ریاضت کشیدن؛ کارکردن و سودرساندن؛ بخشایش خداوند در پی دستگیری از انسانها و ... . هدف سعدی از بیان این حکایت ابلاغ اخلاق و تربیت و اندرز است وگرنه به احتمال زیاد، روباه شل، شیر و درویش آشفتهحالی در کار نبوده است. حکایت بیانگر حال انسانهایی است که به ریاضت مینشینند و مزد آن را از خدا میخواهند:
به نظر میرسد این حکایت متناسب با ادبیات کودکان است و بهتر است در کتب فارسی دبستان یا متوسطۀ اول ذکر شود؛ زیرا از ویژگیهای اساسی شعر کودک داستانگونگی آن است. برقراری ارتباط کودک با شعر بیشاز هر چیز در گرو سیر داستانی آن است و این عامل باعث میشود تا کودکان راحتتر و سریعتر اشعار را به حافظه بسپارند (علیپور، 1379، ص. 201). ازآنجاکه فکر کودک در این دوره هنوز وسعت انتزاعی و خلوص مفهوم کلی را ندارد فعالیتهای آموزشی این دوره باید به موقعیتهای عملی مربوط باشد و با استفاده از مواد ملموس و محسوس زمینۀ رسیدن او به فکر انتزاعی فراهم شود (شکوهی، 1397، ص. 52)، البته باتوجه به اینکه در حال و هوای کنونی بعضی و شاید بخش زیادی از دانشآموزان نوجوان مشغول به کارهای فصلی یا پارهوقت هستند و در تأمین هزینههای خانواده و خود سهیماند، این حکایت از این دیدگاه هم میتواند مفید و توجیهپذیر باشد. بااینکه ادبیات کودک تأثیر زیادی در تعلیموتربیت دارد وجه تربیتی و روانشناختی آن بر ارزشهای ادبی و زیباییشناسیاش غلبه کرده است. گروهی از نظریهپردازان ادبیات کودک، اهداف این نوع ادبیات را تنها در ارزشهای تربیتی و روانشناختی و گاه اخلاقی تبیین میکنند و تنها آثاری را مفید میشناسند که پاسخگوی اهداف تربیتی باشد (ر. ک. قزلایاغ، 1399، ص. 47- 49) ازاینرو آنچه را که نگارندگان در رابطه با این مطلب ادعا دارنددیدگاههای پژوهشگران ادبیات کودک و نوجوان و دانشمندان فلسفه آموزشوپرورش بر آن صحه گذاشته است. حکایت «چو سرو باش آزاد» از گلستان هم بیانگر صفت آزادگان است که وابستگی و دلبستگی به چیزی ندارند و به دنیا دل نمیبندند. همانطور که پیشتر اشاره شد، هدف از مطلب گنج حکمت، تعلیم نکتهای اخلاقی در قالب حکایت و یا تمثیل است. اینجا هم هدف، نشاندادن صفت آزادگان و ترغیب مخاطب به آزادگی و عدم دلبستگی به دنیا است. دانشآموز و نوجوان باید بداند که آزاده و سربلند زندگی کند. آزادگی از مهمترین ارزشهای انسانی است که نوجوانان باتوجه به عواطف هیجانی خود تمایل زیادی دارند تا با این صفت نامبردار باشند. در اهمیت این سجیّه اخلاقی امام علی(ع) به امام حسن(ع) میفرمایند: «و اکرِم نفسَکَ عن کُلَّ دَنِیّهٍ و إن ساقَتکَ إلی الرّغائب، نفس خود را از هرگونه پستی بازدار هرچند تو را به اهدافت رساند» (نهجالبلاغه، 1387، ص. 387). در این دوره که شخصیت نوجوان تا حدی تعادل لازم را به دست آورده است، باید به مقوله آشنایی با علم و ادب ـ که بنیان تربیت فرهنگی و تمدنی است ـ بیشتر توجه شود. آموزش متوسطه باید هم گسترشدهندۀ دامنه معارف نوجوان و هم پیونددهندۀ او با ارزشهایی باشد که اساس تمدن است (شکوهی، 1397، ص. 206). در سالهای پایانی نوجوانی که سرشار از هیجانات مثبت و منفی است میتوان خصایل آزادگی را که بر اخلاق قلندرانه مبتنی است به او فهماند و نهادینه کرد؛ بنابراین آوردن چنین حکایتی با این مضمون بهجا و شایسته است؛ اما این حکایت بهویژه در بخش نثر، جنبۀ اقناعی قوی و بلاغت و اثرگذاری لازم را ندارد. شاید دوبیتی که در آخر حکایت آمده است اوضاع را کمی بهتر کند:
1-6-3-سعدی در فارسی دوازدهم فارسی دوازدهم با دیباچۀ گلستان در درس یکم آغاز شده است و ستایش و شکرگزاری از خداوند، ستایش پیامبر(ص)، پذیرش توبه ازجانب پروردگار و بیان شیفتگی سعدی بر آفریدگار و پیغمبر او از موضوعات محوری درس است. وی اطاعت و سپاسگزاری از خدا را مایۀ قرب و افزونی نعمات میخواند. سعدی میگوید بر کوچکترین نعمات خدا باید شکرگزار بود و نگاهش در این درس مبتنی بر قرآن و روش پیامبر است: «اعملو آل داوود شکراً و قلیلٌ مِن عبادی الشّکور» (سبأ/31). سعدی با استناد به قرآن بیشتر مردمان را ناسپاس برمیشمارد و اگر بخش کمی از آنها شکرگزارند به شایستگی این کار را انجام نمیدهند، پس باید «عذر به درگاه خدای آورند». سعدی واعظ و اندرزگر است و راه اقناع مخاطب را خوب میداند. بعداز این مقدمات بخشی از نعمتهای خداوندی را برمیشمارد تا مخاطب را متوجه بزرگی و آفرینشگری خدا کند: «باران رحمت بیحسابش همه را رسیده ...، پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد .... و در ادامه میگوید عناصر طبیعت درکارند تا انسان نان به کف آرد؛ اما شکرگزار خداوند باشد و غافل از او نشود. سعدی با کلام سحرانگیزش دست مخاطب را میگیرد و به طبیعت میبرد تا همه چیز را ببیند و غرق تفکر شود. او عناصر طبیعت را نردبان بسیار بلندی قرار میدهد تا مخاطب را به ماورای طبیعت ببرد و با این عناصر فیزیکی مخاطب را به شناخت متافیزیک رهنمون میشود. مبحث دیگر سعدی در این کتاب (ص. 108)، مطلبی در بخش «گنج حکمت» با عنوان «به جوانمردی کوش» از کتاب گلستان است (سعدی، 1383، ص. 16). حکایتی که بهصورت گفتگویی بین وزیر و پادشاه است و وزیر، پادشاه را هشدار میدهد با ظلمی که به مردم روا میداری آنها را از اطراف خودت پراکنده میکنی و بهیقین ملک تو از هم خواهد پاشید:
از آغاز حکایت تا پایان آن، اندرز اخلاق و تربیت است: گریزانشدن مردم از ستم حاکمان؛ تهی ماندن خزانه در پی گریز مردم و کمشدن ارتفاع و زورآوری دشمن؛ مطیعکردن بیگانه با لطف و مهربانی؛ ویرانی مُلک با ستمگریهای پادشاه و ... . حکایت بهگونهای روایی و در قالب گفتوگو بیانشده تا ملالانگیز نباشد و بلاغت لازم را خواهد داشت. این حکایت علاوهبر بیان مسائل اخلاق فردی و اجتماعی، بیانگر دیدگاه سعدی در سیاست مُدن، آسیب خشونت و شدت پادشاه برای امر پادشاهی و تباهکردن ملک وی است. حکایت با دیدگاه ابن خلدون (1369، ج. 1/۳۶۱) در این زمینه کاملاً منطبق است. مهمتر از هر چیز این است که سعدی در این حکایت رأس هرم جامعه را به انتقاد میگیرد و آن را در چشم نوجوان امروزی تقبیح میکند. این موضوع تأثیر تربیت را نشان میدهد که حتی اگر پادشاه به شایستگی برای جایگاه مهم پادشاهی تربیت نشده باشد مُلک را به نابودی خواهد کشاند. این نگاه سعدی به تأثیر عملی تربیت در سیاست مُدن، همسو با دیدگاههای افلاطون است. در نگاه افلاطون نیکبختی جامعه در گرو دانایی و دادگری زمامدارانی است که بهخوبی تربیت شده باشند. اگر تربیت حقیقی در کار نباشد برای برپایی قانون باید بهاجبار و کیفر متوسل شد که بدترین روش است (نقیبزاده، 1401، ص. 43-44). سعدی بهخوبی نشان میدهد که برای به دست گرفتن کارهای بزرگ باید تربیت مناسب لحاظ شود. 1-6-4-جایگاه سعدی از منظر قلمرو ادبی در کتب درسی متوسطه دوم از مطالب ذکرشده مشخص شد در هر کتاب درسی از آثار سعدی چه مطلبی آمده است و در اینجا برای جلوگیری از تکراراز ارجاع دوباره به منابع پرهیز میشود. ازآنجاکه کتب متوسطۀ دوم در نظام جدید بر بنیان تحلیل متن در سطوح سهگانۀ فکری، ادبی و زبانی بررسی میشوند هر متن باید دارای ویژگیهای بارزی از این موارد و نشانگر سبک هر نویسنده و دورۀ آن باشد. شعر «بوی گل و ریحانها» از فارسی دهم در قالب غزل، با وزنی طربانگیز و رقصآور ـ که با موضوع و محتوای آن یعنی عشق کاملاً متناسب و همگون است ـ دیگر آنکه از نگاه موسیقی لفظی، قافیهها علاوهبر رعایت حروف اصلی، حروفی هم به آخر آنها الحاقشده که بر موسیقی لفظی شعر میافزاید. در بحث آرایههای بیانی، شعر دربردارنده چنین آرایههایی است: کنایههایی ازجمله: «بیخویشتنکردن، جامهدریدن و غم در دامنآویختن»؛ استعارههای تشخیصی چون: «جامهدریدن گل و نعرهزدن بلبل»؛ تشبیههایی همچون: «خار غم عشق، ترجیح معشوق بر گل و بلبل در بیت دو»؛ و مجازهای « نعره و حرم» که به ترتیب در معنای «آواز و کعبه» بهکاررفتهاند و همه بهصورت کاملاً طبیعی در شعر آمدهاند. آنچه در این رابطه مهم خواهد بود این است که شعر، از منظر بلاغی و ادبی، ساده و درخورفهم و آرایههای آن طبیعی است و دانشآموز را به این واقعیت میرساند که شعر سعدی سهل است؛ اما ممتنع و در عین سادگی دربردارنده چنین آرایشهایی که به چشم نمیآید. این اندازه ادبیت کلام برای دانشآموز سال دهم با آن اندازه اطلاعات ادبی، بسیار بهجا و درک و دریافت آنها باتوجه به اطلاعات قبلی آسان است و بر دانش ادبی دانشآموز میافزاید. این شعر بلاغت لازم را دارد؛ زیرا اثرگذاری لازم را بر مخاطب و دانشآموز دارد. چنانکه دیده میشود در نظریات نقد و بلاغت جدید «توجه به ارتباط و تمرکز بر تأثیر و تغییر در ابعاد وجودی مخاطب از پایههای اساسی بلاغت جدید است که زمینۀ مشترک تمام رویکردهای نقد بلاغی است» (ر. ک. طالبیان و میرزاپور، 1402، ص. 111، به نقل از شفیعیکدکنی، 1353، ص. 48). در رابطه با حکایت «شبی در کاروان» و ادبیت آن بهغیر از تلمیحی به آیه شریف 44 سوره اسراء (تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا)، مجازهایی مثل «نالش و بانگ» که از هر دو «آوازخواندن» مد نظر است و در متن شکرگزاری اراده شده است، واژۀ «مرغ» در معنای «پرنده» بهکاررفته است و چند عبارت سجعدار ـ که معمولاً در نثر گلستان وجود دارد ـ چندان آراسته به آرایشهای ادبی نیست. دیگر حکایت این کتاب هم بهغیر از عبارتهای کنایی «درازدستی کردن» و «سربریدن» چندان ازنظر ادبی چیز خاصی را به مخاطب ارائه نمیدهد. درس «نیکیکردن» از فارسی یازدهم ازنظر بلاغی چندان پرمغز و عمیق نیست؛ زیرا حکایت از گونۀ ادب تعلیمی است و در اینگونه متنها بیشتر تعلیم اخلاق هدف است. البته در متون ادبی نهتنها جنبههای فکری، که مسائل ادبی و زبانشناسی هم شایان توجه است. در قلمرو ادبی این درس کنایه و مفهوم آن، جناس همسان، ارکان تشبیه و نماد بررسی شده است. اگرچه پرسش از تشبیه در اینجا یادآوری این مبحث است؛ اما بهتر است که تشبیه و انواع آن در بخش ادبیات توصیفی و بهویژه از متون شعر سبک خراسانی ازجمله قصاید فرخی سیستانی و منوچهری و ... بهطور کامل و مفصل بدان پرداخت. بوستان یک منظومۀ اخلاقی است و بیشاز آنچه مبانی ادبی اثر مد نظر باشد، جنبههای فکری، تعلیمی و اخلاقی آن مد نظر است. پس اگر این حکایت از نظرگاه ادبی تحلیل شود قطعاً چیز زیادی به دست نمیآید. در این شعر چند تشبیه ساده، چند جناس و تضاد وجود دارد. متن دیباچه گلستان از کتاب فارسی دوازدهم، از نظرگاه بلاغی و زیباییشناسی تا حدودی هدفمند و بااهمیت است. عبارات و ترکیباتی ازجمله «عذر به درگاه خدایآوردن»، «سرور کائنات»، «مفخر موجودات»، «رحمت عالمیان» کنایه؛ «باران رحمت»، «خوان نعمت»، «پرده ناموس»، «وظیفه روزی»، «فراش باد»، «دایه ابر»، «بنات نبات» و ... همه تشبیه بلیغاند. «فرشگستردن دایه ابر بهار»، «قدوم موسم ربیع»، «کلاه بر سر شاخ» استعاره تخییلیه و تشخیص و «دست و زبان»، «ابر و باد و مه و خورشید و فلک و کف» هم از گونۀ مجازند. بهیقین علاوهبر محتوای درس یکی از اهداف این متن معرفی هنر نویسندگی سعدی است. هیچ سطر و عبارتی از متن این درس خالی از آرایه و آرایش نیست. پرسشهایی که برای درس طرحشده هم از دو آرایۀ اصلی درس یعنی استعاره و تشبیه حق مطلب را ادا میکند. همچنین به نماد اشارهای دارد که در درس، واژۀ «پروانه» و ترکیب «مرغ سحر» هر دو در کاربرد نمادین بهکار رفتهاند. از اشکالات بلاغی درس این است که عبارات و ترکیبات صفحه اول درس (ر. ک. فارسیدوازدهم 1401) و آرایههای متعدد آن که نشاندهندۀ لفظپردازی نثر فنی است بیشک باعث خستگی دانشآموزان خواهد شد و تا حدودی محتوای درس و زیبایی آن در اینهمه ترکیب و آرایه رنگ میبازد. مهمترین اشکال کتابهای درسی در حوزۀ بلاغت و قلمرو ادبی بحث کنایه است. در این کتابها مبحث کنایه را در موضوع «کنایه از فعل یا مصدر» خلاصه کردهاند و از دیگر موارد کنایه ازجمله کنایه از صفت یا کنایه از موصوف صرفنظر کرده یا اشارهای به آنها نکردهاند. شمیسا انواع کنایه به لحاظ مکنیعنه را اینگونه بیان کرده است: «نخست کنایه از موصوف یا اسم، دوم کنایه از صفت و سوم کنایه از فعل یا مصدر» (شمیسا، 1386، ص. 85). از نمونههای این نوع کنایات در این درس: «در خبر است از سرور کاینات و مفخر موجودات و رحمت عالمیان و صفوت آدمیان و تتمه دور زمان ...» که همۀ این ترکیبها کنایه از پیامبر اسلام است؛ اما نه در پرسشهای درس و نه در هیچ کتابی از کتب درسی اشارهای به این موضوع نشده است و دربارۀ آن مطلبی نیاوردهاند. همچنین در کتب نظام قدیم هم اشارهای به این موضوع نشده بود؛ برای نمونه در کتب قدیم در شعری از بوستان سعدی در ادبیات فارسی سوم دبیرستان نظام قدیم این موضوع وجود دارد:
ترکیبها و واژههای «سالار بیتالحرام»، «حامل وحی»، «نبیالوری» و «یتیم» ازنظر بلاغی کنایهاند؛ ولی در خودآزمایی درس به این موضوع اشاره نشده است. گزارش چنین ترکیبات یا واژگانی بهعنوان کنایه و بیان مقصود و مفهوم کناییشان در گرو این است که دانشآموز از قبل با این مطلب آشنایی داشته باشد. مورد دیگر در این کتاب گنج حکمت «به جوانمردی کوش» است. متن آراسته به سجعهایی است که در پارهای از جملات و عبارات گوش را مینوازد. همچنین تلمیحی که به ملک فریدون و زوال حکومت ضحاک دارد بهانهای است تا به این داستان و شاهنامۀ فردوسی اشارهای شود. علاوهبر این در حکایت چند کنایه وجود دارد ازجمله «طرح ظلمافکندن»، «پای دیوار ملککندن»، «حلقهبهگوششدن» و ... که بر غنای ادبی و بلاغت متن میافزایند. 1-7- نقد و بررسی آثار سعدی در کتب فارسی نظام قدیم تألیف و تغییر این کتابها از سال ۱۳۷۴ برای گسترش و پاسداری از زبان و ادبیات فارسی در دستور کار قرار گرفت (ر.ک. مقدمه کتب فارسی: 1376 تا 1395). چیزی که اکنون در اینجا به آن پرداخته میشود حاصل آن تألیف و تغییرات است. 1-7-1- جایگاه سعدی از منظر قلمرو فکری در فارسی دهم و یازدهم نظام قدیم در کتاب فارسی دهم ص. 120 از سعدی غزلِ «هر جا که تویی تفرّج آنجاست» با مطلع زیر دیده میشود:
این غزل در بخش «حفظ کنیم» قرار دارد. به این بخش از کتابها بنابر اینکه اهمیتی در آزمونها ندارد چندان توجه نمیشود، البته باتوجه به محتوای عاشقانۀ شعر سودمند خواهد بود؛ زیرا اینگونه اشعار برای نوجوان سرشار از هیجان و عاطفه از جاذبه بالایی برخوردار است. باتوجه به پیشگفتار خود کتابها هدف از این بخش پرورش اندیشه، روحیۀ مطالعه و تقویت مهارت خواندن است و آوردن اینگونه شعرها با این دیدگاه بخشی از اهداف کتب را برآورده خواهد ساخت. کتاب ادبیات فارسی 2 اولین بار در سال ۱۳۷۷ برای دانشآموزان پایۀ یازدهم به چاپ رسید. از آثار سعدی در صفحه 91 این کتاب غزلی عاشقانه با عنوان «در آرزوی تو باشم» و مطلع:
و دو حکایت در صفحات ۹۹ و ۱۳۹ به ترتیب از مجالس پنجگانه و رسالۀ نصیحتالملوک نگارش شده است. حکایتی که از رسالۀ نصیحتالملوک در این کتاب آمده حکایت ذالنّون مصری و پادشاه است که نقد و بررسی آن در صفحات پیش انجام شد. غزل نامبرده در فصل ادبیات غنایی کتاب مذکور آمده است. موضوع غزل متناسب با نوع ادبی است. این غزل، عاشقانۀ محض و از آن غزلهایی است که نشان میدهد عاشق، تمام دنیای خود و حتی بهشت را برای رسیدن به معشوق نادیده میگیرد و پای بر سر هستی و نیستی میگذارد. البته غزلهای سعدی علاوهبر اینکه مبتنیبر زیباییهای ظاهری و عشق زمینی است، رگههایی از زهد و عرفان هم در آنها دیده میشود. سیروس شمیسا دربارۀ غزل سعدی مینویسد: «زبان ساده و محاورهای است و مبتنی است بر بیان سوزوگداز و وصال و فراق و نظایر آن. غزلش عاشقانه و متضمن معانی عشقی لطیف است و نمونۀ عالیترین نوع غزل فارسی محسوب شده است.» (شمیسا، 1386، ص. 88). سعدی نهتنها در غزل که در بوستان و گلستان هم حکایتهایی سرشار از شور و هیجان عشق آورده است. در کتاب بوستان شوریدگان غم معشوق را کسانی میخواند که «گر تلخ بینند دم در کشند» (سعدی، 1387، ص. 207) و در گلستان هم جوانی که با معشوق خود در حال غرقشدن است به ملّاح میگوید: «مرا بگذار و دست یار من گیر» (سعدی، 1383، ص. 103). او عشق واقعی را اینگونه به تصویر میکشد. این غزل عاشقانۀ محض تأثیری بر مخاطب میگذارد که او را به آنسوی ماده میبرد: «به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم/ به خواب عافیت آنگه به بوی موی تو باشم» (همان: 504). دانشآموزی که در سالهای پایانی نوجوانی است با خواندن این غزل، عشق بیآلایش را در نگاه سعدی میبیند. آن بوی عارفانۀ غزل سعدی را در چنین ابیاتی درک میکند و نگاهش از عشق به معشوق تا معبود فرا میرود. در این رابطه فیلسوف انگلیسی یاسپرس میگوید: تنها بهوسیله هستی است که فرارونده (خدا) بهدوراز اوهام نمودار میشود (ر. ک. نقیبزاده، 1401، ص. 191). حکایت طاووس عارفان از ص. 99 کتاب درسی مذکور اینگونه شروع میشود: طاووس عارفان، بایزید بسطامی، یکشب در خلوتخانۀ مکاشفات کمند شوق را بر کنگرۀ کبریای او درانداخت ...» (سعدی، 1383، ص. 782). این حکایت، مفهومی عاشقانه و عارفانه دارد؛ یعنی تا ذرهای خودخواهی و خودپرستی در وجود انسان هست رسیدن به معبود برای او امکانپذیر نخواهد بود. در دورۀ جوانی که حیات اخلاقی شخص بر پرستش خیر مبتنی است، جوان میتواند قانون اخلاقی و تکلیف را تصور و درک کند و در معنای رفتارشان مفهوم وسیعتری از هستی پدید میآید. با استعانت از همین ارزشها قادر است ناکامیهای زندگی را تحمل کند بدون اینکه در ارادۀ وی خللی پدید آید (شکوهی، 1397، ص. 206-208). سعدی برای درک آرمانی نوجوان از معشوق/ معبود بهگونهای فلسفی و بسیار کوتاه سخن میگوید و خواننده را پای نردبانی میبرد و راه عروج عشق را نشانش میدهد. پس «باید از قدرت دوستداشتن جوانان، از عشق و علاقۀ آنان به شرافت و وظیفه و زیبایی و خدا برای به کمالرسانیدن همۀ ارزشها در آنان استفاده کرد» (همان) بنابراین آنچه باید نوجوان از عشق بداند و بخواند در این کتاب به آن اشاره شده است؛ اگرچه گسترده نیست، هم به آن نوع عشق پاک و زمینی اشاره شده و هم با حکایت بایزید به مفهوم عاشقانه ـ عارفانه آن ارتباط دارد. 1-7-2-سعدی در ادبیات فارسی دوازدهم قدیم در این کتاب از سعدی دو مطلب وجود دارد: نخست در ص. 4 شعری در نعت پیامبر آمده است (سعدی، 1383، ص. 149) و مطلب بعدی: «چگونگی تصنیف گلستان» است که در ص. ۱۰۳ همین کتاب ذکر شده است. مطلبی که در نعت پیامبر آمده است اطلاعاتی تاریخی و دینی به دانشآموز میدهد؛ ازجمله مصراعهای: «یتیمی که ناکرده قرآن درست»؛ « به معجز میان قمر زد دو نیم»؛ «تزلزل در ایوان کسری فتاد»؛ »شبی برنشست از ملَک برگذشت»؛ «که در سدره جبریل از او باز ماند» و ... که همه به وقایع تاریخی یا جریانها و اعتقادات دینی اشاره دارند. مصراعهایی ازجمله: «تو مخلوق و آدم هنوز آب و گل» و «دگر هر چه موجود شد فرع توست» که اشاره به آیات قرآنی دربارۀ پیامبر دارند. ابیات دیگر هم هر یک بهگونهای اطلاعاتی ارزشمند به مخاطب ارائه میدهند که برای جلوگیری از درازگویی از بیان آن پرهیز میشود. 1-7-3- سعدی در ادبیات فارسی پیشدانشگاهی در کتاب ادبیات فارسی پیشدانشگاهی ص. 32 از آثار سعدی «جدال سعدی با مدعی» از کتاب گلستان انتخاب شده است (سعدی، 1383، ص. 119). در متن این جدال و گفتوگو هنر نویسندگی سعدی، مسائل مهمی از هویت اسلامی و مطالبی آموزنده در سرزنش یا ستایش توانگران و درویشان از زبان هرکدام از آنها بیان شده است. حکایتی است بلند بهگونهای روایی در قالب مناظره و دربردارنده مفاهیمی ازجمله: ناپایداری دنیا، سرزنش آزمندان، شکایتنکردن از تیرهبختی، استفاده از داشتهها و نعمات خدادادی و بخشیدن به دیگران و ... اینها بخشی از مطالب اخلاقی است که در این درس گنجانده شده است. بنابر نظر مسکوب (1401) «حکمت عملی سعدی در برقراری رابطه پدر ـ فرزندی بین شاه و رعیت و عدالتی دوجانبه میان توانگران و درویشان است» (مسکوب، 1401، ص. ۸۳ -۸۴). نمونهای از ابیات ذکر شده در ادبیات پیشدانشگاهی:
با دقت در حکایت، بسیاری از سرزنشها یا ستایشهایی که میشود بر این دو گروه روا داشت در گفتههای سعدی دیده میشود. بنابر نظر فتوحیرودمعجنی گلستان سعدی ارزشهای اخلاقی را چنان هنجارهای اجتماعی فارسیزبانان در حکایاتی دلپذیر و با زبان مؤثر بازنمایی میکند و با پیکربندی هنجارهای اخلاقی بهشکل یک نظام الگوهای رفتاری خاصی را در میان خوانندگان فارسیزبان میگستراند (فتوحیرودمعجنی، ۱۳۹۶، ص. 83). مهمترین اصل در این حکایت طولانی آزادگذاشتن دانشآموز در انتخاب و تحلیل هرکدام از دو شخصیت توانگر یا درویش است. نوجوان هجدهساله به رشد شناختی و تفکر انتزاعی رسیده و باتوجه به تعریف سعدی از این دوطبقه، میتواند دست به انتخاب بزند و نیکوییها یا عیبهای هرکدام را بداند. «درواقع متعلم در چنین مواردی در تعیین ارزشها، ارزشگذاری و اطاعت از قوانین یا اعتقادات آزاد است و درنتیجه آزادی او در امر آموزش از میان نمیرود» (شریعتمداری، 1401، ص. 219). 1-7-4-سعدی در زبان و ادبیات فارسی پیشدانشگاهی در کتاب زبان و ادبیات فارسی عمومی دورۀ پیشدانشگاهی در فصل ادبیات غنائی دو غزل با عنوانهای «نفحات صبح» و «اکسیر عشق» از غزلهای سعدی به ترتیب با مطلعهای زیر آمده است:
دو غزل مذکور با محتوایی کاملاً عاشقانه با هیجانات و احساسات نوجوان، آن کاری را میکند که زیباروی دلستان با غمزه و دلبریهایش با دل عاشق میکند. «باید از قدرت دوستداشتن جوانان از عشق و علاقۀ آنان به شرافت و وظیفه و زیبایی و خدا برای به کمالرسانیدن همۀ ارزشها در آنان استفاده کرد» (شکوهی، 1397، ص. 208)؛ اما در کتابهای کنونی ادبیات فارسی ازاینگونه شعرهای عاشقانۀ زیبا کمتر دیده میشود. عشق، بخش مهمی از احساسات و عواطف دانشآموزان است و همانقدر که به نیکیکردن و دیگر مکارم اخلاقی توجه میشود، هدایت جریان عشق هم باید در مرکز نگاه آموزشوپرورش باشد. علاوهبر این، ادب عاشقانه بخش مهمی از ادبیات غنائی فارسی را در بر گرفته است و اگر به آن توجه نشود ممکن است نتایج زیانباری متوجه دانشآموزان و فرهنگ ملی و ادبی ما شود. نگاه به تربیت و اخلاق باید همهجانبه و جامع محور باشد. «در پایان نوجوانی، فرد باید ازلحاظ رشد اجتماعی به استقلال اخلاقی و اقتصادی برسد. چنین افرادی از اعتمادبهنفس برخوردارند و نسبت به آینده خود و جامعه امیدوار خواهند بود» (همان، ص. 109) لازم است معلمان با کمک والدین در این سن و سال در اجرای استقلال عاطفی به جوانان کمک کنند و علاوهبر جنبههای عقلی به جنبههای اجتماعی و عاطفی توجه کنند تا بتوانند روابط خود با دیگران را توسعه دهند (شریعتمداری، 1401، ص. 153-176). در صفحه ۷۴ کتاب مذکور در فصل ادبیات تعلیمی موضوع «پروردگویی» از بوستان با ۱۵ بیت آمده است. زرینکوب معتقد است: «بوستان سعدی ازحیث ساختار، یک مجموعۀ تعلیمی و اخلاقی است» ( زرینکوب، 1389، ص. 74). مطلبی که در این درس آمده، شامل نصیحت و سفارش به پروردهگویی، خاموشی، سنجیدهگویی، تأمّل در سخن، غیبتنکردن، رازداری و رازپوشی و این قبیل مسائل است. سعدی در این شعر از مسائلی سخن میگوید که لازمۀ سالهای پایانی نوجوانی و آغاز جوانی است؛ دورهای که شخص به تثبیت هویت و استدلال عقلانی رسیده است و خود را در دنیای اندیشهها و عضوی از گروههای بزرگتر و جامعه میداند. از دلمشغولیهای او حفظ نظم اجتماعی و قوانین است (ر. ک. میلر، 1391، ص. 139). مطلبی با چنین مضامین اخلاقی که متناسب یک فرد پخته و به بلوغ فکری رسیده است در کتاب دانشآموز هجدهساله بهیقین بر اخلاق و شخصیت نوجوانی که خود را در جامعه میبیند تأثیر خواهد گذاشت. 1-7-5-سعدی از منظر ادبی و بلاغی در کتب نظام قدیم کتب نظام قدیم براساس انواع ادبی و همچنین سبکشناختی تقسیمیندی شده بود. در خودآزمایی هر درس آنچه بهعنوان پرسش طرحشده دیدگاه و نظر مؤلفان کتب را نسبت به جایگاه هر متن در کتاب نشان میدهد. در این کتب از مسائل بلاغی، سبکشناختی و محتوایی پرسشهای گوناگونی طرح شده که نشانگر آن است که همۀ جوانب سبک و هنر سعدی را در نظر گرفته و به دانشآموز معرفی کردهاند. در درس «چگونگی تصنیف گلستان» از فارسی دوازدهم، بیشاز هر چیز هنر نویسندگی سعدی بر مخاطب آشکار میشود و باتوجه به پرسشهایی که از این درس در این کتاب طرحشده، هدف بیشتر معرفی هنر سعدی و جنبههای بلاغی است. در این مطلب ـ که آمیزهای از نظم و نثر است ـ محتوای کلام و ادبیت آن درهم تنیده و بههمآمیخته است و بهتر آن بود که هر دو سطح با هم تحلیل شود. آنچه بیشتر از هر چیزی به چشم میآید این است که شعرهای این درس، تعلیمی و اخلاقی و عباراتی که در قالب نثر آمدهاند، بیشتر هنر نویسندگی سعدی را نشان میدهند. عبارت دو سطر اول را که به نثر است بیشتر از نگاه بلاغی باید به آن توجه کرد؛ چون نثر آن آهنگین و مسجع و ترکیبات، بیشتر از نوع بلاغی است؛ ازجمله «سنگ سراچۀ دل» و «الماس آب دیده». پس از خوانش این دو سطر ابیاتی آمده که هشدار به نوع انسان است:
در عبارات منثور بند بعدی بیشتر سطح بلاغی کلام مد نظر است نه جنبههای اخلاقی و تعلیمی آن؛ ازجمله ترکیبات «نشیمن عزلت» و «دامن از صحبت چینم» و ... در «بعد از تأمّل این معنی مصلحت آن دیدم که در نشیمن عزلتنشینم و دامن از صحبت فراهم چینم و ... (همان)؛ اما بیتی که در ادامه میآید در بر دارندۀ نکتۀ اخلاقی «سخن نگفتن، بهتر از بدگفتن است»:
نکتۀ دیگری که در این درس دیده میشود این است که ویژگیهای نثر فنی در بخشی از کلام سعدی به چشم میخورد. وقتی میخواهد از تفرّج در فصل بهار سخن بگوید، فصل بهار را با عبارات و چند بیت توصیف میکند. همچنین وقتی از بوستانی که شب در آن اقامت کردهاند سخن میگوید با عبارات و ابیاتی به توصیف آن میپردازد که بهنسبت طولانی و نشانگر ویژگیهای نثر فنی در کلام سعدی است (ر.ک. همان). بنابراین گزینش چنین متنی و قراردادن آن در کتابهای فارسی دبیرستان ازنظر بلاغی شناختی بهنسبت خوب از سعدی برای دانشآموز رقم خواهد زد. دانشآموز نوجوانی که به مرحلۀ شناخت تحلیلی رسیده و در کتابهای ادبیات فارسی برای او از سبکشناسی، نقد ادبی، انواع ادبی و گونههای نثر سخن به میان آوردهاند، چنین متنی میتواند برای شناخت بلاغت کلام سعدی به او کمک کند. همچنین این متن نمونۀ نثر فنی است و ویژگیهای آن را بهخوبی معرفی میکند و دانشآموز جنبههای اخلاقی و تعلیمی کلام سعدی و آمیختگیاش با چنین بلاغت زیبایی را بهخوبی درک کند. در ادبیات فارسی پیشدانشگاهی درس «جدال سعدی با مدعی»، حکایت جدالآمیز بین سعدی و درویش بهگونهای است که در آغاز آن، عبارات در قالب بندهایی طولانیتر با زبانی همراه با سرزنش و تا حدودی ملایم بیان میشود؛ اما هرچه به پایان جدال نزدیکتر میشویم، گفتوگو با زبانی تندتر و تا حدودی شنیعتر در قالب عباراتی کوتاهتر به انجام میرسد؛ برای نمونه «گفتا: نه؛ که بر حال ایشان رحمت میبرم. گفتم: نه، که بر مال ایشان حسرت میخوری.» یا در ادامه «دشنامم داد سقطش گفتم، گریبانم درید زنخدانش گرفتم» (همان، ص. 123). یکی از مهمترین جنبههای بلاغی این داستان این است که وقتی خشم هرکدام از این دو شخصیت، نسبت به دیگری بیشتر میشود عبارات بهصورتی بسیار کوتاهتر بین این دو ردوبدل میگردد و خشم و خشونت در عبارات کوتاه و بههمپیوسته از زبان عبارات بهطور کامل پیداست. در کتاب زبان فارسی پیشدانشگاهی درس «پروردهگویی» علاوهبر کنایات زیبا و پرمعنا ضربالمثلهایی زیبا ازجمله «نشاید بریدن نینداخته» و ... که آرایههایی بیانی و بدیعیاند، حضور جملات شرطی، امری، خبری، پرسشی و ... و ارادۀ معنای ثانوی آنها بلاغت کلام را دوچندان میکند. ازجمله «اگر پای در دامن آری چو کوه ...»؛ «نباید سخن گفت ناساخته ...»؛ «چرا گوید آن چیز در خفیه مرد ...» و «مکن پیش دیوار غیبت بسی ...». همۀ شعر از چنین مصراعهایی ساختهشده که دربردارنده معانی ثانویاند. در اینجا بااینکه از اخلاق سخن میگوید، ادبیت و بلاغت کلام هم در اوج است. زرینکوب همهجانبهبودن سعدی را اینگونه بیان میکند: «سعدی هم استاد رموز عاشقی است و هم آموزگار تقوا و خردمندی. در وجدان او نیکی که هدف اخلاق است از زیبایی که غایت عاشقی است جدا نیست» (زرینکوب، 1379، ص. 252). در پرسشهایی که از متن این درس طرحشده، معانی ثانوی اصلاً مد نظر نبوده و نیست؛ درحالیکه دانشآموز سال آخر دبیرستان با آن سطح از درک میتواند تمام سطوح بلاغی این شعر را درک کند به شرطی که جزء اهداف کتاب باشد. 1-8-نتیجه از این جستار چنین برمیآید که کتابهای نظام جدید آنچه را که واقعیت اندیشه و آثار سعدی است به شایستگی معرفی نمیکند. از غزلهای عاشقانه سعدی آنگونه که شایسته است بهغیر از یک غزل در این کتابها دیده نمیشود، آن هم گزیدهای از ابیات غزل است. باید به این بخش آثار سعدی نگاه ویژهای شود؛ زیرا سعدی نهتنها در غزلیات، در گلستان و بوستان هم به عشق و جوانی پرداخته است. از بوستان چیزی که ذکرشده بیشتر متناسب با ادبیات کودک است. از گلستان هم آن چیزی که تمام جوانب گلستان و سعدی را به شایستگی به نمایش بگذارد نیاوردهاند، تنها حکایتهای بسیار کوتاه با عنوان «گنج حکمت» که فقط ازنظر تعلیم و اخلاق مفیدند، آمده است و در آنها جنبههای بلاغی گلستان معرفی نمیشود. آنچه در کتاب فارسی دوازدهم از دیباچۀ گلستان گزینش کرده و آوردهاند؛ اگرچه در ستایش خدا و پیامبر و رهنمونی مخاطب از طبیعت به ماورای طبیعت است همهجانبه نیست و بیشتر تحت نگاه دیندارانۀ سعدی است. پس در کتب فارسی نظام جدید مطالبی که از سعدی آوردهاند بیشتر جنبههای دینی و اخلاقی آثار سعدی را نشان میدهد و بهجز کتاب فارسی دوازدهم، معرف واقعی بلاغت آثار سعدی نیستند. از گزینش مطالب سعدی برای کتب درسی بهطور کامل روشن میشود که سیاستگذاری در نظام جدید آموزشی بیشتر برمبنای ارزشهای ایدئولوژیک بوده و گزینش و انتخاب آثار سعدی و حتی دیگر شاعران یا نویسندگان چندان بر بنیان نظریات علمی و روانشناسی و تربیتی نیست، بلکه سطحی و ارزشیمحور است. در بحث بلاغت، کنایه را آنچنانکه ضرورت مباحث کتابهای درسی است توضیح نداده و روشن نکردهاند و نمونههایی که در بخش تحلیل متن آوردهشده بدون گزارش و توضیح کامل این مطلب مهم، برای دانشآموز گنگ خواهد بود. در کتب نظام قدیم از آثار سعدی در تمام زمینهها ازجمله غزل عاشقانه، ادب تعلیمی و شعرهای دینی و مذهبی مطالب متنوعی وجود داشت. این مطالب، علاوهبر معرفی هنر نویسندگی و قدرت شاعری سعدی، جنبههای اخلاقی و تربیتی آثار سعدی را بهخوبی آشکار میکند؛ یعنی هم از نگاه بلاغی و هم ازنظر محتوای تربیتی و اخلاقی کاملاً غنیاند. روشن شد که کتب نظام قدیم نسبت به کتابهای نظام کنونی، ازنظر کمی و کیفی و ادبی، غنا و ژرفای بیشتری دارند. اگر نگاهی به آثار دیگر شاعران و نویسندگان در این کتب بشود، همچون آثار سعدی نیاز به اصلاح و بازنگری دارند. 1-9-پیشنهادها ضروری و شایسته است که در محتوای این کتب بازنگریهای لازم حاصل شود و این مهم، بهتر است با همکاری صاحبنظران عرصۀ تعلیم و تربیت و دانشمندان برجستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاههای کشور به انجام رسد تا مطالبی غنیتر ازنظر محتوایی و ادبی، گزینش و انتخاب و در کتب درسی قرار داده شود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قرآن کریم ابنخلدون، عبدالرحمن (1369). مقدمۀ ابن خلدون (ج. 1 و 2؛ محمد پروین گنابادی، مترجم). شرکت انتشارات علمی و فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی. آقازاده، احمد، و آرمند، محمد (1395). تاریخ آموزشوپرورش ایران؛ با تأکید بر تحولات تربیتی دوره معاصر. سمت. پارسانسب، محمد (۱۳۹۰). جامعهشناسی ادبیات فارسی؛ از آغاز تا ۱۳۵۷. سمت. دشتی، علی (1380). قلمرو سعدی. اساطیر. زردخشوییبختیار، مهدی (1397). بررسی ساختاری و محتوایی کتابهای فارسی دوره دوم متوسطه [پایان نامه منتشر نشده کارشناسی ارشد]، دانشگاه فرهنگیان. زرینکوب، عبدالحسین (۱۳۸۹). با کاروان حله. علمی. زرینکوب، عبدالحسین (1391). حدیث خوش سعدی: درباره زندگی و اندیشه سعدی. سخن. سعدزاده، مریم (1397). نقدی بر کتابهای نو نگاشت فارسی دوره متوسطه دوم. رشد آموزش زبان و ادب فارسی، (124)، 41-36. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1406399 سعدی، مصلح بن عبدالله (1383). کلیات (تدقیق و مقدمه حسن انوری). قطره. سعدی، مصلح بن عبدالله. (1387). بوستان (تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی). خوارزمی. شریعتمداری، علی (1401). اصول و فلسفه تعلیم و تربیت. امیرکبیر. شکوهی، غلامحسین (1397). تعلیم و تربیت و مراحل آن. آستان قدس رضوی. شمیسا، سیروس (1386). بیان و معانی. میترا. صافی، احمد (1399). سازمان و قوانین آموزشوپرورش ایران. سمت. طوسی، خواجهنصیرالدین (1369). اخلاق ناصری. (تصحیح و توضیح، مجتبی مینوی و علیرضا حیدری). خوارزمی. عالیزادهمرشت، محمد، رضوانیان، قدسیه، و جعفری، سمانه (1399). تحلیل انتقادی صورت و محتوای اشعار کتابهای فارسی دوره دوم متوسطه. پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی، 20(4)، 343-361. https://doi.org/10.30465/crtls.2020.29156.1710 علی پور، منوچهر (۱۳۷۹). پژوهشی در شعر کودک. تیرگان. فتوحی رودمعجنی، محمود (۱۳۹۶). درآمدی بر ادبیات شناسی. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. قزل ایاغ، ثریا (۱۳۹۹). ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن. سمت. گوتک، جرالد ال (1400). مکاتب فلسفی و آرای تربیتی (محمدجعفر پاکسرشت، مترجم). سمت. طالبیان، یحیی، و میرزاپور، ابوالفضل (1402). بلاغت جدید و نقد بلاغی معاصر، رهیافتی در بلاغت تربیت با تمرکز بر ادبیات کودک. فنون ادبی، 15(3)، 105-122. 10.22108/LIAR.2023.138388.2294 مسکوب، شاهرخ (1401). هویت ایرانی و زبان فارسی. فرزان. مشایخی، محمد (1349). آموزشوپرورش تطبیقی. دانشسرای عالی. میلر، جی. پی. (1391). نظریههای برنامه درسی (محمود مهرمحمدی، مترجم). سمت. نقیبزاده، عبدالحسین (۱۴۰۱). نگاهی به فلسفه آموزشوپرورش. طهوری. نهجالبلاغه (1387). (علی دشتی، مترجم). دارالفکر. وزارت آموزشوپرورش (1376). ادبیات فارسی ۱، سال اول دبیرستان. سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی. وزارت آموزشوپرورش (1378). فارسی 5 و 6. سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی. وزارت آموزشوپرورش (1390). فارسی پیشدانشگاهی . سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی. وزارت آموزشوپرورش (1401). فارسی دوازدهم. سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی. وزارت آموزشوپرورش (1401). فارسی دهم، دوره دوم متوسطه. سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی. وزارت آموزشوپرورش (1401). فارسی یازدهم. سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی. ولک، رنه، و وارن، اوستین (۱۳۹۰). نظریه ادبیات (ضیاء موحد و پرویز مهاجر، مترجمان). نیلوفر.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 100 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 29 |