تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,637 |
تعداد مقالات | 13,311 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,868,296 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,943,966 |
واکاوی بازآفرینی بافتهای فرسوده ازمنظر برندسازی شهری (مطالعۀ موردی: بافت فرسودۀ شهرکرد) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
برنامه ریزی فضایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 14، شماره 2 - شماره پیاپی 53، تیر 1403، صفحه 163-186 اصل مقاله (1.65 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/sppl.2024.139781.1758 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
داوود مهدوی* 1؛ علی محمدی گوجانی2؛ ولی الله نظری1 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار گروه آموزش جغرافیا، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی دکتری گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رویکرد بازآفرینی شهری بهعنوان یکی از نوینترین پارادایمهای باززندهسازی بافت فرسوده تأثیر شگرفی در کیفیت زندگی و پایداری ساکنان آن دارد که تلفیق آن با رویکردهای خلّاقانهای نظیر برندسازی شهری میتواند باعث رشد و تعالی بافت فرسوده و افزایش ضریب رقابتپذیری شهر شود. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر تحلیل و مدلسازی بازآفرینی بافتهای فرسودۀ شهری شهرکرد ازمنظر برندسازی شهری است که برای این منظور بافت فرسودۀ شهرکرد بهعنوان مطالعۀ موردی انتخاب شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ازنظر هدف توصیفی-همبستگی و نحوۀ گردآوری دادهها بهصورت اسنادی و میدانی است. جامعۀ آماری شامل ساکنان بافت فرسودۀ شهرکرد به تعداد 8292 نفر است که براساس فرمول کوکران تعداد 367 نفر بهعنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه برای تعداد 400 نفر به روش نمونهگیری خوشهای و طبقهبندی ساده تکمیل شد. برای تحلیل دادهها از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف، تحلیل عاملی و معادلههای ساختاری در نرمافزار PLS استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که بیشترین تأثیرگذاری را مؤلفۀ مداخلههای کالبدی فضایی (با ضریب مسیر 508/0) بر بازآفرینی مؤثر بافت فرسودۀ شهرکرد دارد و پس از آن بهترتیب مؤلفههای بازاریابی و ارتقا مکان با ضریب 355/0، مداخلههای غیرفضایی با ضریب 214/0 و تأثیرات غیرمستقیم بازاریابی با ضریب 180/0 در ردههای بعدی تأثیرگذاری قرار میگیرند. افزون بر این، نتایج بهدستآمده از پژوهش نشان از تأثیرگذاری مثبت، قوی و معنادار متغیر برندسازی بر بازآفرینی بافت فرسودۀ شهری با ضریب تأثیر 833/0 دارد؛ بدین معنا که با تغییر یک واحد در عوامل و مؤلفههای برندسازی شهری، متغیرهای بازآفرینی شهری نیز بهصورت زیادی در جهت موافق تغییر میکنند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بازآفرینی شهری؛ برندسازی شهری؛ بافت فرسوده؛ شهرکرد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه شهر بهعنوان کلیتی یکپارچه، پویا و زنده از انقلابهای عظیم در فرهنگ انسانی است. شهرنشینی و شهرگرایی در کشورهای درحال توسعه در چند دورۀ گذشته رشد شتابان داشته است (رسولی و همکاران، 1402، ص. 52). بهطوری که امروزه بیشتر شهرها گریبانگیر مسائل متعدّدی ازجمله بافتهای ناکارآمد و فرسوده هستند و در ابعاد مختلف کالبدی، زیستمحیط، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی مشکلاتی را فراهم کرده است. وجود این معضلات و نبود استراتژیهای مدون و روشن دربارۀ مدیریت و برنامهریزی برای بافتهای فرسوده سبب شده است تا این مشکلات دوچندان شود (سبحانی و همکاران، 1402، ص. 115). بر این اساس، باید به بهسازی و نوسازی بافتها و مناطق فرسودۀ شهری در کلیۀ سیاستها و برنامههای توسعۀ اجتماعی و اقتصادی در تمام سطحها توجه شود (Peerapun, 2018). در این بین، از نیمۀ دوم قرن بیستم برای ساماندهی و بهبود وضعیت شهرها و محلهها رویکردهای مختلف و متفاوتی در دستور کار قرار گرفت (دهۀ 1960 باززندهسازی، 1970 نوسازی، 1980 تجدید حیات، 1990 بازآفرینی و 2000 نوزایی شهری) (Peng et al., 2015). بازآفرینی شهری یکی از سیاستهای نوین در نظریههای اخیر برای کاهش مشکلات موجود در بافتهای فرسوده است (Christelle & Damidavičiūtė, 2016). بازآفرینی شهری بهعنوان یک سیاست جامع و یکپارچه در مواجهه با چالشها سعی در بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و ارتقای محیط زیست و بهبود بافتهای فرسوده دارد (Dean & Trillo, 2019). با این حال، دستیابی به هدف پایداری بافتهای ناکارآمد در فرآیند بازآفرینی مناطق فرسودۀ شهری کافی نیست و مدیریت شهری نیازمند آن است که مفهوم موجود بازآفرینی را با چارچوبی آیندهنگرانه تشریح و چنین بافتهای فرسودهای را برای رقابتپذیری با مناطق دیگر و برجستهکردن خود در شبکۀ شهرهای جهانی، ملی و منطقهای بازتعریف کند؛ بنابراین براساس جدیدترین نظریههای شهرهای آینده میتوان رویکرد برندسازی را برای شهر که بهتازگی در محافل علمی دنیا محل بحث نخبگان و محققان شهری است بهعنوان هدفی متعالی در توسعۀ بافتهای فرسوده مطرح کرد. واکاوی پیشینۀ برندسازی شهری حاکی از این است که استفاده از راهبرد جدید برندسازی شهری در راستای افزایش کارایی و احیا بافتهای فرسوده و برای ایجاد مزیت رقابتی آنها (Zhang & Xiaobin, 2009) کمتر از سه دهه قدمت دارد (Rizzi & Dioli, 2010). محققان و برنامهریزان معتقدند که این راهبرد ضمن توسعه و ارتقا مزیتهای رقابتی شهرها میتواند با اثرگذاری بر ابعاد مختلف توسعۀ شهری بهعنوان یک ابزار مناسب در راستای بازآفرینی محلههای باارزش و قدیمی شهرها به حساب آید؛ بنابراین ایجاد چارچوبی یکپارچه در راستای باززندهسازی بافت فرسوده با ملاحظۀ دو استراتژی برندسازی و بازآفرینی شهری میتواند نتایج بسیار مثبتی به بار آورد. بر این مبنا، هدف از پژوهش حاضر تبیین مدل تأثیر مؤلفههای استراتژی برندینگ شهری بر موفقیت بازآفرینی شهری در بافت فرسودۀ شهرکرد است. شهرکرد (مرکز استان چهارمحال و بختیاری) با جمعیتی بیش از 190 هزار نفر ازجمله شهرهای کشور است که 86 هکتار بافت فرسوده و ناکارآمد از کل 86387 هکتار بافت مصوب شهری را دارد. این فضاها از بافتهای قدیمی و باارزشی هستند که امروزه با مشکلات فراوانی همانند عدم دسترسیهای مناسب، فرسودگی کالبدی، فرسودگی سازمان اجتماعی، زوال اقتصادی و... روبهرو هستند. این درحالی است که این بافتها بهطور روزافزونی با تغییرات و تحولات نوظهور و جدیدی در ابعاد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی مواجه هستند. این بافتها بخش زیادی از کاربریهای مختلف اراضی شهرکرد را دربرگرفته و بهدلیل موقعیت قرارگیری بیش از پنجاه درصد از ترافیک شهر را در خود جای داده است. بررسیها نشان میدهد که توسعۀ بیبرنامۀ این شهر و گسترش لجام گسیختۀ آن در قسمت شمال و جنوب ازجمله عوامل ایجادکنندۀ مشکلات بافتهای ناکارآمد شهر است که به مرور زمان باعث شده که این محلهها همانند گذشته مرکزیت کالبدی و عملکردی نداشته باشند و در سایة کمتوجهی و عدم برنامهریزی این بافتها در گذشتۀ تاریخی خود باقی بمانند. افزون بر این، مهاجرت ساکنان قدیمی و جایگزینیشدن مهاجران جدید از مناطق روستایی و عشایری موجب دگرگونی اجتماعی بافتهای مذکور شده است و از آنجا که ساکنان جدید وابستگی و تعلق خاطر عمیقی به این محلهها ندارند، بهطبع انگیزه و علاقهای هم به سرمایهگذاری در این محلهها وجود ندارد. این امر بهطور چشمگیری باعث شده است که بازآفرینی تدریجی و سلول به سلول این بافتها که میتوانست تا حدود زیادی به احیا آنها کمک کند و مانع اضمحلال آن بشود، متوقف و در عین حال فرسایش کالبد بافت قدیمی شهر تسریع شود. علاوه بر این، اتصال و پیوند ضعیف بین دو بافت جدید و قدیم نیز منجر به شکنندگی عملکردی بافت قدیم شده است که این خود عمق مسئله را بهخوبی نشان میدهد؛ از این رو محققان در این پژوهش با انتخاب نمونۀ موردی شهرکرد برای سنجش تأثیرات رویکرد برندسازی شهری بر مفهوم بازآفرینی شهری ابتدا وضع موجود این شهر را ازلحاظ شاخصهای بازآفرینی شهری و برندسازی شهری بررسی میکنند و سپس اثرهای برندسازی بر بازآفرینی شهری بررسی و کنکاش میشود تا مدل نهایی این تأثیرگذاری به دست آید. بر این اساس، با مطالعات انجام شده برروی مبانی مقولۀ برندسازی شهری چهار متغیر اصلی 1- مداخلات و بازاریابی مکان؛ 2- مداخلات کالبدی-فضایی؛ 3- مداخلات غیر؛ 4- روایتهای شفاهی و تأثیرات غیرمستقیم برندسازی برای سنجش نحوه و میزان تأثیرپذیری آنها از ابعاد اقتصادی، اقتصادی، کالبدی، محیطی و نهادی بازآفرینی بافت فرسودۀ شهرکرد در مقالۀ حاضر انتخاب شدند. بر این اساس، محققان در پژوهش حاضر درپی پاسخگویی به این سؤالهای کلیدی هستند که مهمترین مؤلفۀ برندینگ شهری در راستای بازآفرینی بافت فرسودۀ شهرکرد کدام است؟ برندسازی بر بازآفرینی بافت فرسودۀ شهری شهرکرد به چه اندازه تأثیرگذار است؟
مبانی نظری پژوهش توسعه و گسترش سریع شهرنشینی در دهههای اخیر تأثیرات چشمگیری بر بافتهای قدیمی و تاریخی شهرها گذاشته است. هستۀ قدیمی و تاریخی شهرها باتوجه به مهاجرت و اسکان جمعیت بسیار زیادی دچار تغییر شکل شده که این امر موجب تخریب و فرسودگی بافتهای مذکور شده است (شفاعتی و همکاران، 1401 ، ص. 114). افزون بر این، مشکلات کالبدی بافتهای قدیمی و کمبود خدمات و تأسیسات زیربنایی و تسهیلات شهری باعث شده است که این بافتها نتوانند پاسخگوی نیازهای امروزۀ زندگی شهروندان باشند (رسولی و همکاران، 1402، ص. 52). بر این اساس، باتوجه به مسائل و مشکلات روزافزون شهرها و عدم توسعۀ متوازن آنها در چندین دهۀ گذشته موضوع نوسازی و بازآفرینی شهری بسط و گسترش یافته و جایگاه ویژهای در عرصۀ برنامهریزی و سیاستگذاریهای شهری به خود اختصاص داده است (هودسنی، 1394، ص. 6). بیش از چهار دهه از منشور آتن (1933) تا منشور آمستردام (1975) طول کشید تا کشورهای توسعهیافته از توجه به تکبناها غافل شوند و به بافتهای ارزشمند قدیمی و تاریخی با هدف احیا (بازآفرینی) و روانبخشی آنها بپردازند (فرخ زنوزی، 1380، ص. 8). بنابراین بازآفرینی شهری یک گزینۀ استراتژیک مهم در ارتقای توسعۀ شهری درسطح جهانی بوده است (پوراحمد و همکاران، 1400 ، ص. 26). بازآفرینی شهری معادل واژه لاتین (Regeneration) است که ازنظر لغوی بهمعنای احیاکردن، جان دوباره بخشیدن و از نو رشدکردن است (سبحانی و همکاران، 1402، ص. 117). بهطور کلی، هدف بازآفرینی شهری توجه به گستردگی پویایی شهری در ابعاد مختلف توسعه و پایداری شهری است (امینی و انصاری مهیاری، 1400). درحقیقت، میتوان باتوجه به سه بُعد برنامهریزی، مشارکت و پایداری مثلث بازآفرینی شهری را به شکل زیر ترسیم کرد که در آن هریک از این ابعاد و اقدامهای مربوط به تکمیل فرآیند بازآفرینی کمک میکنند (شکل1).
شکل 1: مثلث بازآفرینی و ابعاد آن (منبع: نوریان و آرایانا، ۱۳۹۱) Figure 1: Regeneration triangle and its dimensions
واکاوی پیشینۀ نظری پژوهش نشاندهندۀ این است که از سه دهۀ پیش استفاده از مفهوم برندسازی در مباحث مربوط به مکان بهصورت جدید رواج یافته است (Kavaratzis, 2008). در طی این مدت پژوهشهای متعدّدی درزمینۀ برند شهری انجام شد که هرکدام از زاویۀ دید خود به آن نگاه کردهاند. در این راستا، برنامهریزان شهری بر نتایج اجتماعی و اقتصادی آن متمرکز شدهاند و وظیفۀ برندسازی شهری را توسعۀ برندی میدانند که به تحقق هدفهای مدیریت شهری کمک میکند (محمدیفر و همکاران، 1395، ص. 39). درواقع، برندسازی شهری پدیدهای است که شهرها برای نیل به مزیت رقابتی پایدار در عصر جهانیشدن به آن نیاز دارند (سویزی، 1402، ص. 26). Kavaratzis & Ashworth برندسازی مکان را بر سه نوع میدانند: ۱- نام موقعیت جغرافیایی بهمثابۀ یک نام؛ ۲- برندسازی همزمان مکان و محصول؛ ۳- برندسازی مستقیم مکان (Prilenska, 2012). برند شهری ابزاری تأثیرگذار در توسعۀ شهرها و درواقع، وجه تمایز شهرها به حساب میآید که موفقیت آنها را افزایش میدهد و بر ارزشآفرینی و توسعۀ اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، سیاسی و بهدنبال آن بر جذب سرمایهگذاری، رونق گردشگری، انتقال فناوری و... تأثیر میگذارد (بهاری و همکاران، 1396، ص. 44). به عبارت دیگر، برندسازی شهری یک راهبرد جامع و بلندمدت در کنار راهبرد توسعۀ شهری و راهبرد توسعۀ اقتصادی شهر است که خود شامل سلسلهای از راهبردها، فرآیندها و فعالیتهای بهم پیوسته و یکپارچه است که درنهایت، موجب ارتقای اعتبار و خوشنامی شهر درمیان سایر شهرها و افزایش توانمندیهای رقابتی و بهبود زندگی شهروندان میشود (امینی و انصاری مهیاری، 1400). بنابراین میتوان از موارد ذیل بهعنوان ارزشها و دلایل ارتباط دوسویۀ برندسازی و توسعۀ مکان بهویژه بازآفرینی شهری نام برد. مردم معنای مکان را با ایجاد فهم از آن به کمک سه حوزۀ اصلی مرتبط خلق میکنند. این مواجهه با مکانها در مرحلۀ اول بهصورت تصورات و تصاویر حاصل از تجربههای انباشتهشده از نحوۀ استفاده از مکانهای خاص رخ میدهد. در مرحلۀ دوم این معنا با اشکال مختلف تجسم مکان، (فیلمها، رمانها، نقاشیها) گزارشهای خبری و غیره خلق میشود و در مرحلۀ سوم با تأثیر مداخلات عمدی سیاست (برنامهریزی، برندسازی و توسعه مکانی) وابستگی دوسویهای با کیفیت مکان شهری ایجاد میشود؛ به این صورت که برندسازی شهر به کمک سرمایهگذاری بر ویژگیهای ذاتی خود مکان در راستای ارتقای کیفیت فضایی شهر گام برمیدارد که این نوع از بهبود کیفیت و ارتقا به کمک پروژههای پرچمدار، بازآفرینی شهری و طرحهای مشوق باز توسعه انجام میگیرد و درنهایت، مجموعۀ این اقدامها در ایجاد یک تصویر و سیمایی از شهر، تصویری مثبت و جذاب کمک ویژهای میکند. Prilenska این فرآیند را بهصورت نمودار زیر نمایش میدهد.
شکل 2: ارتباط و وابستگی برندسازی و کیفیتهای فضایی شهر (منبع: Prilenska, 2012, P. 14) Figure 2: The relationship and dependence of branding and spatial qualities of the city
درحقیقت، برندسازی شهری در یک ناحیة مشخص باعث افزایش اعتبار و شهرت آن و درنتیجه، موجب افزایش سرمایهگذاریهای داخلی میشود. بهدنبال آن با افزایش درآمدهای داخلی و پایدار، برندسازی شهری موجب بهبود کیفیت فضایی ناحیه میشود که این خود با پروژههای محرک ایجاد و درنهایت، به پروژههای پیشرو منجر میشود که از نشانههای مشهود برندسازی شهری است. از طرف دیگر، بهبود کیفیت فضایی ناحیه و پروژههای پیشتاز بازآفرینی شهری به سهم خود سبب بهبود و ارتقا تصویر از ناحیه میشوند و بدین ترتیب، برند ناحیه را بازتولید میکنند. این چرخه همچنان بهصورت متقابل ادامه دارد (Prilenska, 2012). درمجموع، تأثیر استراتژیهای برندسازی بر بازآفرینی شهری را با استفاده از مدلهای Prilenska (2012) و Kavaratzis (2008) میتوان همانند مدل مفهومی زیر نشان داد.
شکل 3: مدل مفهومی پژوهش (منبع: یافته های پژوهش، 1401 و با اقتباس از Prilenska, 2012; Kavaratzis, 2008) Figure 3: Conceptual model of research
در این ارتباط بررسی پیشینۀ مطالعات در قلمرو موضوعی دو مفهوم بازآفرینی شهری و برندسازی شهری نشان داد که مطالعات گوناگونی در این زمینه انجام پذیرفته است که درادامه به تعدادی از آنها اشاره میشود. جدول 1: خلاصۀ پژوهشهای مهم انجامشده دربارۀ مسئلۀ پژوهش Table 1: Summary of the important researches done regarding the research problem
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
بر این اساس، پس از مطالعۀ مبانی نظری پژوهش میتوان گفت که مطالعۀ حاضر از جنبههای زیر اهمیت و نوآوری دارد. اول اینکه محققان در مطالعات پیشین انجامشده بهصورت جداگانه و یا غیرتجربی برروی مؤلفههای پژوهش (برندسازی شهری و بازآفرینی شهری) تحقیق کردهاند؛ درحالی که محققان در پژوهش حاضر مؤلفههای هر دو رویکرد را در یک پژوهش و بهصورت تجربی بررسی کردهاند. دوم اینکه محققان در پژوهش حاضر از معادلههای ساختاری استفاده میکنند که این خود پژوهش حاضر را در بین دیگر پژوهشهای مشابه برجسته میکند.
روششناسی پژوهش پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ازلحاظ شیوه و روش از نوع توصیفی-همبستگی است. روش گردآوری اطلاعات و دادهها اسنادی و میدانی بوده که در این راستا، ابتدا با مطالعه و بررسی پیشینۀ پژوهش متغیرهای آن از دو شاخص اصلی بازآفرینی شهری شامل 4 زیرشاخص (اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، کالبدی و محیطی) و برندسازی شهری شامل 4 زیرشاخص (مداخلات کالبدی-فضایی، مداخلات غیرفضایی برندسازی، بازاریابی و ارتقا مکان و تأثیرات غیرمستقیم برندسازی) استخراج و سپس هر زیرشاخص نیز به تعدادی سؤال تقسیم و در مرحلۀ بعد پژوهش روایی و پایایی ابزار پژوهش بررسی و درنهایت، به مدلسازی تأثیر بازآفرینی شهری بر برندسازی پرداخته شد. جامعۀ آماری پژوهش کلیۀ ساکنان بافت فرسودۀ شهرکرد (برابر با 8292 نفر بوده که 5/18 درصد از جمعیت شهر است) بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 367 نفر انتخاب و برای افزایش دقت و کاهش ضریب خطاهای میدانی تعداد 400 پرسشنامه تکمیل و به روش تصادفی ساده بررسی شد. برای تحلیل دادههای پژوهش از تحلیلهای گوناگون استفاده شده است. در مرحلۀ اول با استفاده از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف نرمالبودن دادهها در نرمافزارSPSS بین متغیرها مشخص شد تا براساس آن از نرمافزارها و روشهای متناسب استفاده شود. در مرحلۀ بعد روایی سازۀ متغیرها و شاخصهای منتج از آنها با بهرهگیری از آزمون تحلیل عاملی-تأییدی بررسی و درنهایت، برای پاسخگویی به سؤالها از مدلسازی معادلههای ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Smart-PLS استفاده شد. گفتنی است که بافت قدیم و فرسودۀ شهرکرد به مساحت 86 هکتار در محدودۀ مرکزی شهر قرار گرفته است. این منطقه همان دهکرد قدیم و هستۀ اولیۀ تشکیل شهرکرد بوده است که ساکنان بومی آن با گویش فارسی و از قرنها پیش در این محل سکنی گزیدهاند. این استان محوریت و مرکزیت اداری، اقتصادی و فرهنگی استان را دارد. ازجمله بناهای باارزش و تاریخی در این محدوده را میتوان مقبرۀ امامزادگان حلیمه و حکیمه خاتون، مسجد جامع شهرکرد، مسجد اتابکان، مسجد ابو محمد، مسجد آقا بزرگ، سقاخانۀ ارباب میرزا، حمام پرهیزگار، حمام اتابکان و اتاق آینه نام برد. افزون بر این، معماری بومی و محلی، وجود بازارهای سنتی و مرکز تجاری شهر، صنایعدستی و محلی و بهتبع آن محورهای اصلی و حملونقل عمومی این بافتها را به یک پاتوق فرهنگی تبدیل کرده است که ازجمله پتانسیلهای لازم برای برندسازی بافت فرسودۀ شهرکرد به حساب میآیند. در پژوهش حاضر برای دستیابی به هدفهای پژوهش تعداد 28 مؤلفه با تحلیل محتوای پیشینۀ نظری و تعداد 23 متغیر نیز که برگرفته از مدل Kavaratzis (2008) و Prilenska (2012) بودند، انتخاب شد که در جدول (2) آمده است. جدول 2: زیرشاخصهای پژوهش Table 2: Research sub-indices
منبع: تحلیل نگارندگان و Prilenska, 2012; Kavaratzis, 2008
معرفی منطقۀ مطالعهشده شهرکرد (مرکز استان چهارمحال و بختیاری) در ۹۷ کیلومتری جنوب غرب اصفهان و در بین ۵۰ درجه و ۴۹ دقیقه و ۲۲ ثانیه تا ۵۰ درجه و ۵۳ دقیقه و ۴۴ ثانیه طول و ۳۲ درجه و ۱۸ دقیقه و ۲۲ ثانیه تا ۲۳ درجه و ۲۱ دقیقه و ۵۰ ثانیه عرض جغرافیایی قرارگرفته است. براساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۱۹۰۴۴۱ نفر (در ۵۵۴۹۲ خانوار) بوده است. این شهر حدود 86 هکتار بافت قدیمی و فرسوده (2 / 4 درصد محدودۀ شهری شهرکرد) دارد که بیشتر در بخش مرکزی شهر است و افزون بر نیمی از ترافیک شهری را در خود جای داده است. جمعیت محدودۀ مطالعهشده طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن برابر 8292 نفر بوده است که 5/18 درصد از جمعیت شهر را تشکیل میدهد. محدودۀ مطالعهشده در تقسیمات شهری شهرکرد شامل محلههای 11 و 10 و بخشی از محلۀ 9 در ناحیۀ 2 شهرکرد است. محلۀ 9 و 11 تراکم بسیار زیاد و محلۀ 10 که جزء هستۀ اولیه شهر نیز است تراکم محدود دارد (مهندسین مشاور شهر و خانه، 1391).
شکل 4: موقعیت مکانی منطقۀ مطالعهشده (منبع: مهندسین مشاور شهر و خانه، 1391) Figure 4: Location of the studied area
یافتههای پژوهش و تجزیهوتحلیل یافتههای توصیفی یافتههای توصیفی پژوهش نشان داد که از مجموع 400 پرسشنامۀ تکمیلشده در بافت فرسودۀ شهرکرد 288 نفر (72 درصد) مرد و 112 نفر (28 درصد) زن بودهاند. توزیع سنی پاسخگویان در بافت فرسودۀ شهرکرد نشان میدهد که در این بافت بیشترین فراوانی پاسخگویان مربوط به گروه سنی 30 الی 40 سال با 41 درصد است. پس از آن گروه سنی زیر 30 سال با فراوانی 27 درصد و تعداد 108 نمونه در ردۀ دوم قرار میگیرند. همچنین، دو گروه سنی 41 الی 50 و بالای 50 بهترتیب با 25 درصد (100 نمونه) و 7 درصد (28 نمونه) در ردههای بعدی قرار گرفتند. ازنظر تأهل بیشتر پاسخدهندگان در بافت فرسودۀ شهرکرد سرپرست خانوار و متأهل با درصد 63 و تعداد 252 نمونه هستند و افراد مجرد در این محله با 37% و تعداد 148 نفر هستند. براساس یافتههای توصیفی پژوهش بیشتر افراد پاسخگو در منطقۀ مطالعهشده تحصیلات دیپلم و پایینتر دارند که این دسته نمایانگر عدد 164 نمونه (41 %) است که رقم چشمگیری به شمار میرود و میتوان آن را یکی از ضعفهای اساسی این منطقه برشمرد. پس از این گروه بیشتر پاسخدهندگان مربوط به دارندگان مدرک کارشناسی است که با 28 درصد و 112 نمونه در ردۀ بعدی قرار میگیرند. همچنین، کمترین تعداد پاسخگو مربوط به گروه تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر است که این مقدار 13 درصد (52 نمونه) به دست آمد. افزون بر این، ازنظر شغل بیشترین فراوانی مربوط به گزینۀ شاغلان آزاد است که با تعداد 152 نمونه (38 %) بیشترین تعداد نمونه را به خود اختصاص دادند. پس از آن بیشترین فراوانی مربوط به غیرشاغلان به فراوانی 148 نمونه و 37 % درصد است که رقم چشمگیری را نشان میدهد و حاکی از عدم پایداری در مؤلفههای اقتصادی و اشتغال است. پس از آن کارمندان بخش دولتی قرار دارند که با 17 % و تعداد 68 نمونه در ردۀ بعدی قرار میگیرند. درنهایت، کارمندان بخش خصوصی در این منطقه با فراوانی 44 نمونه و 11 % در آخرین رده قرار میگیرند. سرانجام، بیشترین تعداد پرسششوندگان در بافت فرسودۀ شهرکرد مربوط به اقامت بیش از 15 سال در محل است که این رقم شامل 41 % از پاسخدهندگان (164 نمونه) میشود. بر این اساس، بعد از آن اقامت بین 10 تا 15 سال با 68 نمونه و 17 درصد در ردۀ بعدی قرار میگیرد. کمترین درجه به ساکنان با اقامت کمتر از 2 سال میرسد که با رقم 9 % و 36 نمونه در آخرین ردهبندی قرار میگیرند. افزون بر این، میانگین آمار توصیفی پاسخهای شرکتکنندگان دربارۀ مؤلفهها و گویههای پرسشنامه نشان داد که در بافت فرسودۀ شهرکرد کمترین میانگین اختصاصیافته به متغیر کلی محیطی با ضریب 20/2 است که نشان از نارضایتی زیاد از وضعیت بهداشت محیط در منطقه، میزان حفاظت از آثار و میراث فرهنگی، جمعآوری پسماندهای موجود، گازهای آلاینده دارد و بیانگر ضعف کیفیت محیطی این مقولهها در منطقۀ مطالعهشده است. در این راستا، مؤلفۀ فرهنگی اجتماعی با ضریب 59/2 بیشترین میانگین را دارد (کمتر از میانگین نظری 3 ) که حاکی از نارضایتی جمعی ساکنان این بافتهاست. دو مؤلفۀ اقتصادی (با ضریب میانگین 31/2) و کالبدی (با ضریب میانگین 35/2 ) نیز شرایط مشابهی را در منطقه ازنظر ساکنان دارند. جدول 3: پرسشنامۀ بازآفرینی شهری برای بافت فرسودۀ شهرکرد Table 3: Urban regeneration questionnaire for the worn-out fabric of Shahrekord
منبع: یافتههای پژوهش، 1401
در ارتباط با متغیر برندینگ شهری، بازاریابی و ارتقا مکان با ضریب 12/2 کمترین میانگین را دارند که نشاندهندۀ ضعف شدید تبلیغاتی و نبود برنامه در راستای ارتقا و هویتسازی این بافت ازنظر ساکنان است. شاخص مداخلات غیرفضایی با میانگین 51/2 بیشترین ضریب اختصاصیافته در این گروه است. این درحالی است که با وجود داشتن بیشترین ضریب، درجۀ نارضایتی نسبی زیادی (در ارتباط با متغیرهای برنامهریزی نهادی شهری، مشارکت مردمی و بخش خصوصی، اختصاص سازمانی برای برندسازی، جشنوارهها، نهادسازی در راستای بازاریابی و ...) از خود نشان میدهد که این خود نشاندهندۀ نبود اراده و محرکهایی در راستای برندسازی شهری در منطقۀ مطالعهشده است. درنهایت، در این گروه مداخلات کالبدی-فضایی (42/2) و تأثیرات غیرمستقیم برندسازی (25/2) ضرایب پایینی از رضایتمندی را دارند که ریشههای نتایج بهدستآمده از بافت فرسوده را متوجه نبود برنامههای نهادهای شهری در راستای بازآفرینی و بازیابی هویت این بافت کرده است.
یافتههای استنباطی برای تعیین وضعیت توزیع دادهها در مرحلۀ اول از آزمون کولموگروف-اسمیرنووف (KS) استفاده شد. به استناد نتایج حاصلشده از این آزمون برای دو پرسشنامۀ بازآفرینی و برندینگ شهری مشخص شد که توزیع دادههای هیچکدام از متغیرها نرمال نیست و بر این اساس، برای انجامدادن آزمون معادلههای ساختاری از نرمافزار Smart PLS و روش حداقل مربعات جزئی (PLS) (برای دادههای غیرنرمال) استفاده شد. سپس در ارزیابی بخش اندازهگیری مدل، روابط بین متغیرهای نهفته و متغیرهای آشکار بررسی و از این طریق اعتبار یا روایی و اعتماد یا پایایی اندازهگیریها بررسی شد. بر این اساس، ابتدا تحلیل عاملی تأییدی اجرا شد و باتوجه به بار عاملی بهدستآمده تمامی شاخصهایی که مقدارهای بار عاملی آنها کمتر از 4/0 بود، حذف و سپس مدل اصلاحی دوباره اجرا شد. افزون بر این، بعد از این مرحله دو معیار همگرا و واگرا که مربوط به مدلسازی معادلههای ساختاری است، بررسی شد. برای ارزیابی روایی همگرا از معیار AVE (میانگین واریانس استخراج شده) (بیش از 5/0) و برای دستیابی به پایایی از پایایی ترکیبی (CR) (مقدار بیش از 7/0) استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان از روایی و پایایی فراوان متغیرهای پژوهش دارد. جدول 4: مدل ضرایب مسیر مدلهای اندازهگیری و ساختاری متغیرهای پژوهش Table 4: Path coefficients model of measurement and structural models of research variables
منبع: یافتههای پژوهش، 1401 برازش مدلهای اندازهگیری و تخمین ضرایب مسیر و بارهای عاملی متغیر بازآفرینی و برندیگ شهری در این بخش با استفاده از نرمافزار PLS بارهای عاملی اندازهگیری و مقدارهای بارهای عاملی متغیرها و سؤالها محاسبه و آورده شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که تمامی ضرایب مدل نهایی بدون اینکه هیچکدام از سؤالها حذف شود، درسطح اطمینان 95 درصد معنادار است؛ بنابراین نتایج بهدستآمده از بارهای عاملی، روایی بالای سؤالهای بازآفرینی شهری و برندیگ شهری را تأیید میکند.
شکل 5 و6 : متغیرهای پژوهش در حالت تخمین ضرایب استاندارد و بارهای عاملی برای متغیرهای بازآفرینی و برندینگ شهری (منبع: یافتههای پژوهش، 1401) Figures 5 and 6: Research variables in the mode of estimating standard coefficients and factor loadings for urban branding and regeneration variables
براساس بارهای عاملی متغیرهایی که بیشترین بار عاملی داشته باشند در اندازهگیری متغیر مربوط سهم زیادی دارند و شاخصهایی که ضرایب کمتری داشته باشند، سهم کمتری را در اندازهگیری سازۀ مربوط دارند. بر این اساس، برای متغیر اقتصادی مؤلفۀ میزان رونق فعالیتهای اقتصادی در بافت بار عاملی (879/0)، در بین عوامل اجتماعی-فرهنگی متغیر میزان اعتماد به مدیریت شهری با بار عاملی (912/0)، در عوامل کالبدی، متغیر حمایت و برنامهریزی برای دستیابی جامعۀ شهری به مسکن با بار عاملی (935/0) و در بین عوامل محیطی، مؤلفههای رضایت از جمعآوری پسماندهای موجود، دفع زباله و آلودگی صوتی در بافت بیشترین بار عاملی را دارند. همچنین، در ارتباط با متغیرهای برندینگ شهری در بین عوامل مداخلات کالبدی-فضایی، بهبود سیمای محله با بار عاملی (892/0)، در بین متغیرهای مداخلات غیر فضایی، مؤلفۀ تعریف چشمانداز روشن برای آیندۀ محله با بار عاملی (916/0)، درمیان شاخصهای بازاریابی و ارتقا مکان، مؤلفۀ بهرهگیری از رسانههای جمعی با بار عاملی (938/0) و در بین متغیرهای تأثیرات مستقیم برندسازی، به اشتراک گذاشتن تصاویر محله با بازدیدکنندگان با بار عاملی (902/0) بیشترین بارهای عاملی مربوط به متغیرهای اصلی خود هستند.
مدلیابی معادلههای ساختاری شکل 7 تأثیرگذاری هریک از مؤلفههای اصلی برندسازی شهری را بر بازآفرینی شهری در شهرکرد نشان میدهد. با ملاحظۀ نتایج بهدستآمده مشخص میشود که بیشترین تأثیرگذاری را مؤلفۀ مداخلات کالبدی فضایی بر بازآفرینی مؤثر بافت فرسودۀ شهرکرد دارد. بر این اساس، این مؤلفه با ضریب مسیر 508/0 کمی بیش از نصف تغییرات بازآفرینی شهری را توضیح میدهد و بدین معناست که برای بازآفرینی بافت فرسودۀ شهرکرد باید به جراحیهای فیزیکی و کالبدی درسطح محدودۀ بافت فرسوده با ابزار برندسازی شهری مبادرت کرد. دیگر مؤلفههای تأثیرگذار بر بازآفرینی شهری نیز بهترتیب بازاریابی و ارتقا مکان با ضریب (355/0)، مداخلات غیرفضایی (214/0) و تأثیرات غیرمستقیم بازاریابی با ضریب 180/0 در ردههای بعدی تأثیرگذاری قرار میگیرند.
شکل 7: مدل ساختاری تأثیر عوامل برندسازی شهری بر بازآفرینی شهری (منبع: یافتههای پژوهش، 1401) Figure 7: Structural model of the influence of urban branding factors on urban regeneration
شکل 8 تمامی روابط معادلههای اندازهگیری (بارهای عاملی) و روابط معادلههای ساختاری (ضرایب مسیر) را که با استفاده از آمارۀ t آزمون میکند، در حالت معناداری ضرایب (t-value) نشان میدهد؛ از این رو باتوجه به نوع سؤالهایی که در این پژوهش بیان شده است، هنگامی فرضیهها تأیید میشود که ضریب مسیر مثبت و عدد معناداری آن نیز (همان آمارۀ تی است) معنادار باشد.
شکل 8: مدل ساختاری تأثیر کلی برندسازی شهری بر بازآفرینی شهری (منبع: یافتههای پژوهش، 1401) Figure 8: Structural model of the overall impact of urban branding on urban regeneration
مطابق نتایج بهدستآمده (شکلهای 5 و 6) از آزمون t، کلیۀ بارهای عاملی درسطح اطمینان 99% معنادار شده است و این بدان معناست که تمامی عوامل در اندازهگیری سازههای خود سهم معناداری را داشتهاند. در این راستا، باتوجه به شکلهای (5 و 6) و آشکارشدن برآیند نتایج بافت فرسودۀ شهرکرد که حاکی از تأثیر معنادار و مثبت برندسازی بازآفرینی شهری بافت فرسودۀ شهرکرد است، این تأثیر با ضریب مسیر 833/0 بهصورت تأثیری قوی تفسیر میشود؛ بدین معنا که با تغییر یک واحد در عوامل و مؤلفههای برندسازی شهری، متغیرهای بازآفرینی شهری نیز بهصورت زیادی در راستای موافق تغییر میکنند. به عبارت دیگر، نتایج بهدستآمده از مدل ساختاری پژوهش و تحلیل تأثیر مؤلفههای کلی برندسازی شهری بر بازآفرینی مشخص میکند که عملیات در راستای برندسازی شهری و کاربست صحیح استراتژیهای آن منجر به بازآفرینی بافت فرسودۀ شهرکرد به روش خلّاقانه میشود که گامی در راستای توسعۀ پایدار این نوع بافتهاست.
نتیجهگیری امروزه بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری با مسائل و چالشهای متعدّدی روبهروست که برای جلوگیری از تداوم این روند در ادبیات ساماندهی و برنامهریزی شهری، راهبردها و نظریههای مختلفی ارائه شده است که میتوان تمامی آنها را در نگرش بازآفرینی شهری خلاصه کرد؛ اما این نگرش باوجود روند تکاملی خویش درحوزۀ باز توسعۀ شهری و در نظر گرفتن تمامی وجوه و محدودیتها، نقش عوامل و تعیینکنندۀ زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در فرآیند طرحها و اقدامهای بازآفرینی درنظر نمیگیرد. در این راستا، امروزه و در عصر جهانیشدن و رقابتپذیری که شهرها در تلاشاند با ارائۀ تصویری مطلوب در ذهن سرمایهگذاران، گردشگران و مهاجران، سهم فراوانی از توجه جهان، بازار سرمایه و استعدادهای برجسته را به خود اختصاص دهند، برندسازی شهری میتواند بهعنوان یک فرصت بینظیر برای این شهرها به حساب آید. این رویکرد بهویژه در بافتهای فرسودۀ شهری ازطرفی، با ایجاد مجموعهای از تصاویر آشکار و مثبت از شهر بافتهای فرسودۀ شهری را جذابتر، ایدئالتر و بینظیر میکند و از طرف دیگر با ایجاد تصویری مثبت از اینگونه بافتها به این محلهها کمک کند تا با استفاده از توانمندیها و قابلیتهای محیطی، نیازها و انگیزههای گروههای هدف را به سمت ارتقا حس مکان و تحقق هدفهای رقابتی و توسعۀ شهری هدایت کند. پژوهش حاضر با هدف واکاوی تأثیر برندسازی بر بازآفرینی بافت فرسودۀ شهری شهرکرد و با استفاده از معادلههای ساختاری انجام شد. بر این اساس، در پژوهش حاضر از دو پرسشنامۀ بازآفرینی و برندسازی و نیز از دو نرمافزار SPSS و PLS برای تحلیل هدفها و پرسشهای پژوهش استفاده شد که در ارتباط با نتایج بهدستآمده درحیطۀ روایی آزمون، تمامی متغیرهای موجود در پژوهش با کسب رقم بیش از 4/0 روایی حداکثری پیدا کردند. در این میان، پایایی گزینههای موجود نشان از پایایی زیاد مؤلفههای پژوهش با اعمال روشهای گوناگون (AVE و CR) دارد. همچنین، نتایج بهدستآمده از مدل ساختاری موجود نشان از وجود تأثیر معنادار و قوی مؤلفۀ اصلی برندسازی شهری بر بازآفرینی دارد که فعالیت درحیطۀ هرکدام از این مفاهیم باعث تغییراتی چشمگیر در مؤلفۀ دیگر میشود. ضریب بهدستآمده برای اثبات این موضوع 830/0 است که با همراهشدن آمارۀ T نشان از معناداری و قویبودن تأثیر دارد؛ بنابراین روشن است که عوامل بازآفرینی و باززندهسازی اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی در بافت فرسودۀ شهرکرد چه تأثیر بسزایی در افزایش پایداری و محیاشدن این بافت در راستای برندسازی موفق این محدوده دارد. افزون بر این، نتایج بهدستآمده از تحلیل متغیرها و گویهها (حاصل مطالعات میدانی و تجربی در محدودۀ مطالعهشده) حکایت از وجود مشکلات و نارضایتیهای شدید و ضعفهای عمیق در بافت فرسودۀ منطقۀ مطالعهشده دارد؛ بنابراین با عنایت به مباحث نظری و نیز نتایج حاصلشده از مطالعات تجربی و میدانی پیشنهادهای زیر برای تحقق بازآفرینی پایدار شهری با برندسازی در محدودۀ مطالعهشده ارائه میشود. بازآفرینی اقتصادی (میزان درآمد اهالی محل): اغلب ساکنان محلههای بافتهای فرسوده و نواحی منفصل شهری ازلحاظ اقتصادی و درآمد ضعیف هستند. پس باید در کنار اجرای طرحهای عمرانی به توانمندسازی آنان بهویژه در بخش اشتغالزایی و درآمد پایدار توجه ویژه داشت. بر این اساس، نتیجۀ بررسی پژوهش مذکور و برداشت میدانی از بافت فرسودۀ شهرکرد مؤید این مسئله است که بازآفرینی شهری در بافت فرسودۀ شهرکرد نیازمند ایجاد شغلهای پایدار در منطقه و توانمندسازی اقتصادی ساکنان است؛ با این حال اجرای پروژههای برندسازی ازطرفی، باعث شکوفایی اقتصادی منطقۀ مطالعهشده و از طرف دیگر، باعث درآمدزایی و ایجاد شغل پایدار در اینگونه مناطق و افزایش ارزش منطقه میشود. همبستگی اجتماعی: بر این اساس یکی از نتایج پژوهش مذکور کمبود حس مشارکت و همبستگی اجتماعی در حفاظت از آثار تاریخی است که امتیاز بسیار پایینی نیز ازلحاظ رضایتمندی ساکنان به دست آورد. درحقیقت، یکی از اصول برندسازی نیز مشارکتدادن همۀ ذینفعان در برنامهریزی برندینگ برای یکپارچهسازی سیستم برنامهریزی و نیل به هدفهای خود عنوان شده است که از نتایج پژوهش حاضر است. تراکم ساختمانی در محدوده: یکی از اصول مهم در بازآفرینی محلههای شهری ایجاد تغییرات کالبدی و وسعتبخشیدن به فضاهای باز و سبز در راستای آرامکردن تراکم و تحولات ساختمانی است. بازآفرینی شهری پایدار با حفظ استخوانبندی بافت فرسوده و حفظ هویت و اصالت آن در راستای برندسازی موفق منطقه درصدد معاصرسازی و مدرنسازی فضاها، ارتقای فضاهای سبز، ارتقای پیادهمداری و تعریض شبکۀ معابر در محدوده است. نتایج پژوهش حاضر را میتوان با بیانیههای هوی آن (2003)، وین (2005) در یک راستا دانست. جلوگیری از انتشار آلایندههای زیستمحیطی: اصولاً هدف آن، حفظ بناهای باارزش، ایجاد فضاهای سبز، توجه به دسترسیها، سنجش میزان نفوذپذیری محله، سنجش کیفیت مصالح و توسعۀ زیرساختهاست. حفظ و مرمت آثار تاریخی: در مبحث برندسازی یکی از مهمترین مبانی آن حفظ و مرمت آثار تاریخی شهری عنوان شده است. درحقیقت، حفظ و احیای آثار تاریخی منطقه باعث تقویت هویت موجود در محله و ارتقای آن از جنبههای گوناگون میشود و در این راه گامی اساس محسوب میشود. برنامهریزی نهادهای مدیریت شهری: نهادهای شهری مجری اصلی راهبردهای برندینگ شهری هستند. درحقیقت، عملکرد ضعیف این نهادها در شهرکرد درحوزۀ بازآفرینی و برندسازی شهری منجر به خروجی ضعیف از بافت فرسودۀ شهرکرد شده و آن را دچار نابسامانیهای بسیاری کرده است. بهرهگیری از روشهای گرافیکی: با عنایت به اینکه بازاریابی از اصول بسیار مهم در امر برندسازی است و بدون این امر برندسازی دچار چالش اساسی میشود، بررسی میدانی بافت فرسودۀ شهرکرد حاکی از استفادۀ بسیار ضعیف از رنگهای گوناگون در باززندهسازی بافت فرسودۀ آن و عملکرد ضعیف ذینفعان اجرایی این حوزه است. به اشتراک گذاشتن تصاویر محله: ادراک مثبت گردشگران و بازدیدکنندگان از بافت فرسودۀ شهری و گرفتن تصاویر زیبا و به اشتراک گذاردن آن باعث تبلیغات و ترویج حوزۀ مطالعهشده در برندسازی و بازآفرینی شهری میشود. در این راستا، براساس نظرهای اهالی منطقۀ فرسودۀ شهرکرد تاکنون بازخورد مناسبی از این محله در بین بازدیدکنندگان صورت نگرفته و این حوزه بسیار ضعیف عمل کرده است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع
اسدی، درنا، و رفیعیان، مجتبی (1397). بررسی عوامل مؤثر بر بازآفرینی محلات تاریخی با تأکید بر رویکرد برندسازی شهری (نمونۀ موردی: محلۀ سنگ سیاه شیراز). مطالعات محیطی هفت حصار، 6(24)، 5-14.
امینی، شیوا، و انصاری مهیاری، سحر (1400). برندسازی شهری بهعنوان محرکی برای احیا و بازآفرینی شهری. کنفرانس ملی بهسوی شهرسازی و معماری دانشبنیان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران.
بهاری، نادر، آقازاده، هاشم، و روشندل اربطانی، طاهر (1396). طراحی الگو برندسازی شهری برای توسعۀ کارآفرینی (مورد مطالعه: شهرستان گرمی). فصلنامۀ توسعۀ کارآفرینی، 10(2)، 221-240.
پوراحمد، احمد، کشاورز، مهناز، علیاکبری، اسماعیل، و هادوی، فرامرز (1396). بازآفرینی پایدار بافتهای ناکارآمد شهری (مورد مطالعه: منطقۀ 10 شهر تهران). فصلنامۀ آمایش محیط، 37(7)، 167 – 194.
رسولی، محمد، حاجیزاده اناری، حسن، سعیدپور، شراره، هوشنگ، محمدمهدی، و قبادی، شادی (1402). ارائۀ راهبردهای بازآفرینی رویدادمدار در بافتهای فرسودۀ شهری (مطالعۀ موردی: بافت فرسودۀ شهر سنندج). فصلنامۀ توسعۀ پایدار شهری، 4(11)، 51-70. https://doi.org/10.22034/usd.2023.706525
زارع، مریم، بندرآباد، علیرضا، و شهابیان، پویان (1400). بازآفرینی شهری در چارچوب پروژههای محرک توسعۀ شهری (مطالعۀ موردی: محلههای سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه در شیراز، کرمان و اصفهان). فصلنامۀ علمی پژوهش و برنامهریزی شهری، 12(47)، 339-362.
سبحانی، نوبخت، حکمتنیا، حسن، فخارتازه یزدی، فرشته، و سلمانزاده، سینا (1402). ارزیابی بافتهای فرسودۀ شهری با رویکرد بازآفرینی شهری (مطالعۀ موردی: شهر میاندوآب). فصلنامۀ پژوهشهای جغرافیای انسانی، 55(3)، 115-138. https://doi.org/10.22059/jhgr.2022.332976.1008401
سویزی، امیر (1402). برندسازی شهری در راستای بازآفرینی هویت شهری. دومین کنفرانس بینالمللی معماری، عمران، شهرسازی، محیط زیست و افقهای هنر اسلامی در بیانیۀ گام دوم انقلاب، دانشگاه هنر اسلامی تبریز.
شفاعتی، آرزو، ولیزاده، رضا، رحیمی، اکبر، و پناهی، علی (1401). تحلیلی بر نقش توسعۀ هوشمند شهری در توسعۀ میانافزای مناطق فرسودۀ تبریز (نمونۀ پژوهش: منطقۀ 8 تبریز). جغرافیا و برنامهریزی محیطی، 33(1)، 113-132. https://doi.org/10.22108/gep.2021.125940.1374
فرخ زنوزی، عباس (1380). ضرورت نوزایی شهری. فصلنامۀ هفت شهر، 2(4)، 6-15.
محمدیفر، یوسف، روستا، احمد، قره چه، منیژه، و محمدرضا حمیدیزاده (1395). ضرورتها و پیامدهای برندآفرینی شهری و اثرات آن بر جذب گردشگر با تأکید بر نقش رضایت شهروندان ساکن. اولین همایش بینالمللی اقتصاد شهری با رویکرد اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل، انجمن علمی اقتصاد شهری ایران، تهران.
مهندسین مشاور برنامهریز، شهرساز و معمار شهر و خانه (1391). طرح جامع شهر شهرکرد.
منوریان، علی، ابوئی اردکان، محمد، پورموسوی، محمود، و رحیمیان، اکبر (1392). مدل فرآیندی برندسازی شهری برای کلانشهرهای ایران. چشمانداز مدیریت شهری، 4(1)، 41-63.
میتلن، دیانا، و ساترسویت، دیوید (1395). توانمندسازی شهروندان در سکونتگاههای تصرفی: دولت محلی، جامعۀ مدنی و کاهش فقر شهری (کیانوش ذاکرحقیقی، مترجم). وزارت مسکن و شهرسازی سازمان عمران و بهسازی شهری. (اثر اصلی منتشر شده در سال 2004).
نوریان، فرشاد، و آریانا، اندیشه (1391). تحلیل چگونگی حمایت قانون از مشارکت عمومی در بازآفرینی شهری (مطالعۀ موردی: میدان امام علی (عتیق) اصفهان). نشریۀ هنرهای زیبا-معماری و شهرسازی، 17(2)، 15-28.
هودسنی، هانیه (1394). مدیریت بازآفرینی شهری با تأکید بر فرآیندهای حکمروایی محلی (نمونۀ موردی: شهر تهران) [رسالۀ دکتری شهرسازی، دانشگاه تربیت مدرس]. گنج.
References
Amini, S.H., & Ansari Mehiari, S. (2021). Urban branding as a stimulus for urban revitalization and regeneration. National Conference Towards Urban Planning And Knowledge-Based Architecture. Islamic Azad university research sciences branch, Tehran. https://sid.ir/paper/901341/fa [In Persian].
Asadi, D., & Rafiyan, M. (2017). Investigating factors affecting the regeneration of historical neighborhoods with an emphasis on the urban branding approach (Case example: Shiraz Sang Siah neighborhood). Haft Hesar Environmental Studies, 24(6), 5-14. https://hafthesar.iauh.ac.ir/article-1-566-fa.html [In Persian].
Ashworth, G., & Kavaratzis, M. (2009). Beyond the Logo: Brand management for cities. Journal Of Brand Management, 16(4), 520-532. https://link.springer.com/article/10.1057/palgrave.bm.2550133
Bahari, N., Aghazadeh, H., & Roshandel Arbatani, T. (2016). Designing a model of urban branding for the development of entrepreneurship (Case study: Shahresta garmi). Entrepreneurship Development Quarterly, 2(10), 221-240. https://doi.org/10.22059/jed.2017.238762.652280 [In Persian].
Christelle, B., & Damidavičiūtė, A. (2016). Urban regeneration in rio de janeiro favelas during the olympic games of 2016 [Master Thesis in Development & International, Aalborg University]. AAU Studenterprojekter. https://projekter.aau.dk/projekter/files/239530970/Master_Thesis_final.pdf
Consulting engineers, planners, urban planners and city and home architects. (2012). Shahrekord city master plan. [In Persian].
Dean, K., & Trillo, C. (2019). Assessing sustainability in housing led urban regeneration: Insights from a housing association in Northern England. Architecture_MPS, 15(2), 1-18. https://doi.org/10.14324/111.444.amps.2019v15i2.001
Farrokh Zenozi, A. (2001). The necessity of urban renewal. Haft Shahr Quarterly, 2(4), 6-15. https://www.sid.ir/paper/447913/fa [In Persian].
Fernández, D. B., Meethan, K. (2014). The relationship of city branding and tourist promotion: the case of plymouth (uk) and malaga (Spain). Athens Journal Of Tourism, 1(3), 217-226. https://doi.org/10.30958/ajt.1-3-4
Hodsney, H. (2014). Urban regeneration management with emphasis on local governance processes (Case example: Tehran city) [Doctoral thesis on urban planning, Tarbiat Modares University]. Ganj. https://ganj.irandoc.ac.ir//#/articles/2efd5a4258ca64b54094fa0307f3fb1e [In Persian].
Kavaratzis, M. (2008). Cities and their brands: Lessons from corporate branding. Place Branding And Public Diplomacy, 5(4-5), 229-239. https://link.springer.com/article/10.1057/pb.2008.3
Manourian, A., Abui Ardakan, M., Pourmosavi, M., & Rahimian, A. (2012). Urban branding process model for Iranian metropolises. Urban Management Perspective, 4(1), 41-63. https://jpap.sbu.ac.ir/article_94825.html [In Persian].
Mareeva, V.M., Ahmad, A.M., Ferwati, M.S., & Garba, S.B. (2022). Sustainable urban regeneration of blighted neighborhoods: The case of al ghanim neighborhood, doha, qatar. Sustainability, 14(6963), 1-25, 6963. https://doi.org/10.3390/su14126963
Mohammadifar, Y., Roosta, A., Qarache, M., & Mohammadreza H. (2015). Necessities and consequences of urban branding and its effects on tourist attraction with emphasis on the role of satisfaction of resident citizens. The First International Conference On Urban Economy (With The Approach Of Resistance Economy, Action And Practice), Scientific association of urban economics of Iran, Tehran. https://civilica.com/doc/510631/ [In Persian].
Mitlen, D., & Satterssweet, D. (2015). Empowering the city in squatter settlements: Local government, civil society and reducing urban poverty (K. Zakerhaghiqi, Trans.). Ministry of Housing and urban development, civil and urban improvement organization. (Original work published 2004). [In Persian].
Noorian, F., & Ariana, A. (2011). Analysis of how the law supports public participation in urban regeneration (Case study: Imam Ali Square (Atiq) Isfahan). Journal Of Fine Arts-Architecture And Urban Planning, 17(2), 15-28. https://doi.org/10.22059/jfaup.2012.30156 [In Persian].
Peerapun, W. (2018). Participatorv planning approach to urban conservation and regeneration in amphawa communitive. Thailand Asian Journal Of Environment Behavior Studies, 3(6), 147 – 155. https://doi.org/10.21834/aje-bs.v3i6.245
Peng, Y., Lai, Y., Li, X., & Zhang, X. (2015). An alternative model for measuring the sustainability of urban regeneration: The way forward. Journal Of Cleaner Production, 109(4), 76–83. https://doi.org/10.1016/j.jclepro.2015.06.143/
Pourahmad, A., Keshavarz, M., Ali Akbari, I., & Hadaway, F. (2016). Sustainable regeneration of inefficient urban tissues under study: District 10 of Tehran. Amish Mohit Quarterly, 37(7), 194-167. https://sanad.iau.ir/Journal/ebtp/Article/986494 [In Persian].
Prilenska, V. (2012). City branding as a tool for urban regeneration: Towards a theoretical framework. Architecture And Urban Planning, 32(2), 23-34. https://doi.org/10.7250/aup.2012.002
Purwanti, A., & Genoveva. (2017). An evaluation of city branding to reinforce the city competitiveness s (A case study of Surabaya). Proceedings Of 63rd The IRES International Conference, Bangkok, Thailand. https://www.worldresearchlibrary.org/up_proc/pdf/696-149061424236-41.pdf
Rasouli, M., Hajizadeh Anari, H., Saidpour, S., Houshang, M. M., & Qobadi, H. (2023) Presentation of event-oriented regeneration strategies in worn-out urban tissues (Case study: Worn-out tissue of Sanandaj city). Sustainable Urban Development Quarterly, 4(1), 51-70. https://doi.org/10.22034/usd.2023.706525 [In Persian].
Ricciardelli, A, Raimo, N., Manfredi, F., & Vitolla, F. (2021). Sustainability of urban regeneration projects in resilient cities: A multiple case study. In 16th International Forum on Knowledge Asset Dynamics, Rome. http://hdl.handle.net/10419/246779
Rizzi, P., & Dioli, I. (2010). From strategic planning to city branding: Some empirical evidence in Italy. Revista De Turismo Y Patrimonio Cultural, 8(3), 39-49. https://doi.org/10.25145/j.pasos.2010.08.033
Shefaati, A., Valizadeh, R., Rahimi, A., & Panahi. (2022). An analysis of the role of smart urban development in the intermediate development of worn-out areas of Tabriz (Research sample: Tabriz Region 8). Geography And Environmental Planning, 33(1) 113-1. https://doi.org/10.22108/gep.2021.125940.1374 [In Persian].
Sobhani, N., Hekmat Nia, H., Fakhartazeh Yazdi, F., & Salmanzadeh, S. (2023). Evaluation of worn-out urban tissues with urban regeneration approach (Case study: Miandoab city). Human Geography Research Quarterly, 55(3) 115-138. https://doi.org/10.22059/jhgr.2022.332976.1008401 [In Persian].
Swayzi, A. (2023). Urban branding in the direction of recreating urban identity. The Second International Conference On Architecture, Civil Engineering, Urban Planning, Environment And Horizons Of Islamic Art In The Statement Of The Second Step Of The Revolution. Islamic art university of Tabriz. https://civilica.com/doc/1614445/ [In Persian].
Talen, E., Menozzi, S., & Schaefer, C. (2015). What is a great neighborhood? An analysis of APA’s top-rated places. Journal Of The American Planning Association, 81(2), 121–141. https://doi.org/10.1080/01944363.2015.1067573
Zare, M., Bandarabad, A., & Shahabian, P. (2021). Urban regeneration in the framework of urban development stimulating projects (Case: Seng Siah, Qala Mahmoud and harounieh neighborhoods in Shiraz, Kerman and Isfahan). Scientific Quarterly Of Urban Research And Planning, 12(47). 339-362. https://doi.org/10.30495/jupm.2022.28337.3918 [In Persian].
Zenker, S., & Rütter, N. (2014). Is satisfaction the key? The role of citizen satisfaction, place attachment and place brand attitude on positive citizenship behavior. Cities, 38(2), 11-17. https://doi.org/10.1016/j.cities.2013.12.009
Zhang, L., & Xiaobin Z. (2009). City branding and the olympic effect: A case study of Beijing. Cities, 26(2), 245-254. https://doi.org/10.1016/j.cities.2009.05.002 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 129 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 148 |