تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,682 |
تعداد مقالات | 13,758 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,158,271 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,733,550 |
معرفی مدل مطابقسازی کسبوکار و جامعه (CBM) برای تصمیمگیری اشتغالزایی در جوامع محلی (مورد مطالعه: روستای کهرویه در شهرستان شهرضا) 1 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد شهری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 7، شماره 2، مهر 1401، صفحه 83-100 اصل مقاله (1.16 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ue.2024.139472.1272 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مینا کشانی همدانی1؛ پرستو دارویی* 1؛ محمد امین حسینی کیا2؛ مهدی ژیانپور3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1پژوهشگر، معاونت پژوهشی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان، اصفهان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشــد مدیریت اجرایی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار، عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان، اصفهان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
توسعه جوامع محلی با رویکرد اقتصاد پایدار از اهمیت خاصی برخوردار است. بر این مبنا مدیریت منابع جامعه بهعنوان یکی از اهداف کلیدی توسعه اقتصادی این جوامع، به همه افراد جامعه شانس مشارکت در روند توسعه را میدهد. با توجه به پیچیدگیهای کنونی در برنامهریزی اقتصادی جوامع، بهکارگیری مدلهای جدید و جامعتر در این قبیل از برنامهها ضرورت یافته است که بتواند به شناسایی بخشهای مختلف توسعه اقتصادی کمک کند و ملاحظاتی از قبیل تأثیرات زیستمحیطی و اجتماعی توسعه را مدنظر قرار دهد. مدل مطابقسازی کسبوکار و جامعه ((CBM که توسط نویسندگان این مقاله بومی شده است، در زمره چنین مدلهایی است. این مدل، یکی از کاربردیترین و جدیدترین مدلها در حوزه تحلیل مطالعات و اشتغالزایی جوامع محلی و فرایندهای تصمیمگیری برای آنان به شمار میرود که در فرایند بهکارگیری آن، محقق باید با مشارکت اعضای جامعه محلی و بر پایه وجود عوامل اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی تأثیرگذار بر حوزههای مختلف یک منطقه، پشنهادهای مختلف را بهمنظور سرمایهگذاری مطلوب در مشاغل اقتصادی منطقه ارائه دهد. مدل CBM شامل 8 گام کلی تهیه و استخراج: داراییهای جامعه، اهداف جامعه، فهرست مشاغل، منافع مشاغل، نیازهای مشاغل، محاسبه معیار مطلوبیت، محاسبه معیار سازگاری و درنهایت پیشنهاد مشاغل بهینه است. در این مطالعه این مدل در «روستای کهرویه» شهرستان شهرضا در استان اصفهان، پیادهسازی و با شاخصگذاری و کمیسازی دادهها، مشاغل پایدار برای آن پیشنهاد شد. اولویت مشاغل پیشنهادشده شامل رستههای شغلی توسعه کشت محصولات زراعی و باغی، احداث و توسعه گلخانه و واحدهای پرورش دام، ارائه خدمات گردشگری و احداث و توسعه واحدها و کارگاهها و کارگاه - نمایشگاههای تولید صنایع دستی است که مشاغل مرتبط با آنها تعریف شدهاند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اشتغالزایی؛ توسعه پایدار اقتصادی؛ مدل مطابقسازی کسبوکار و جامعه (CBM) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه در نیم قرن اخیر، تمرکز بر درگیرکردن اجتماعات محلی در فرایند برنامهریزی با تعابیری همچون برنامهریزی غیرمتمرکز، اندکافزا و از پایین به بالا افزایش یافته است. گواه این ادعا، ازدیاد برنامههای مدیریت منابع اجتماعات محلی، سیاستهای عدم تمرکز و دیدگاههای مشارکتی در برنامهریزی، پیادهسازی و ارزیابی پروژهها است. براساس این، در چند دهه اخیر سازمانهای قدرتمندی همچون بانک جهانی، UNDP و غیره از پروژههای مبتنی بر این الگو حمایتهای جدیتری به عمل آوردهاند، مؤسسات و نهادهای بهکارگیرندة الگوها، مدل مذکور را ارتقا بخشیدند و در بومیسازی آن گامهای موفقی برداشتهاند؛ بهطوریکه امروزه انواع مدلهای توسعهای با تأکید بر اجتماعات محلی در حوزههای مختلف اعم از اجتماعی و فرهنگی، عمران محلی، محیط زیست، اقتصاد محلی، آسیبها و همچنین در سطوح جغرافیایی متنوع شامل روستاها، محلههای شهری و مانند آن شکل گرفتهاند (اسکندریثانی و سجادی، 1393: 32). در ایران مسائل مربوط به اشتغال، کمبود درآمد و درنتیجه فقر با پیامدهای چندجانبه بهویژه در نواحی روستایی گریبانگیر مردم و به دنبال آن مسئولان ملی و محلی شده است. بهمنظور رفع این مشکل تاکنون کشورها و مناطق مختلف، رویکردها و استراتژیهای متفاوتی را در پیش گرفتهاند. باوجود سابقه بیش از پنجاه سال برنامهریزی توسعه در کشور، نظام برنامهریزی توسعه روستایی دارای نارساییهای اساسی است. فقدان مدیریت یکپارچه در برنامهریزی و توسعه نواحی روستایی یکی از مهمترین ویژگیها یا به عبارتی نارساییهای نظام برنامهریزی روستایی کشور است (سازمان مدیریت و برنامهریزی استان لرستان، 1396: 16). الگوهای بهکاررفته برای توسعه روستایی بهدلیل عدم سنخیت با ساختار جغرافیایی روستاها و همچنین عدم شناخت کافی برنامهریزان نسبت به انواع فرصتهای متفاوت موجود در هریک از روستاهای کشور، موجب ناکارآمدی برنامههای توسعه روستایی شده است (ابراهیمزاده آسمین و همکاران، 1398: 511 به نقل از راسخی، 2003). حاکمیت دیدگاه کارشناسمحور بر تهیه برنامههای توسعه اقتصادی و ارائه راهکارها و برنامههای از بالا به پایین، به تضعیف جنبه مشارکتی برنامههای اشتغال و عدم انطباق این برنامهها با واقعیتهای حاکم بر فعالیت و معیشت روستاییان در مناطق کشور منجر شده است؛ این در حالی است که اقتصاد روستاها و معیشت مردم در زمان حاضر به مأموریت اصلی مسئولان و برنامهریزان تبدیل شده است؛ بنابراین، اقتصاد روستایی ایران دارای مسائلی همچون بخشیبودن، بیتوجهی به پیشرانها، کمتوجهی به اولویتها و نیازها و لحاظنشدن نیازهای واقعی روستاها در برنامههای توسعه و طرحهای اقتصادی است (ابراهیمزاده و پایدار، 1398: 2). بهطورکلی اشتغال روستایی نیازمند فراهمآوردن شرایطی برای بهرهگیری بهینه از همه عوامل تولیـد موجـود و بـالقوة منـاطق روستایی است؛ بهگونهایکه امکان انجام انواع فعالیتهای اقتصادی متناسب را برای رسـیدن بـه توسـعه در محـیط روسـتا امکانپذیر کند. برای رسیدن به این شرایط باید متوجه باشیم اشتغال و معیشت پایدار دربردارندة ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و دیگر جنبههایی است که بر رفاه مردم تأثیر میگذارند (ابراهیمزاده آسمین و همکاران، 1398: 512 به نقل از Hall et al., 2009). همچنین، ایجاد اشتغال بدون داشتن یک برنامه مدون و چشمانداز متناسب و بدون در نظرگرفتن همه ابعاد جامعه محلی به نتیجة مطلوب نخواهد رسید. به این ترتیب و با توجه به الگوهای جدید توسعه و تأکید بر توسعه مشارکتی و با نگاه شبکهای تهیه برنامههای اجرایی بهمنظور تحول سازنده در توسعه روستایی، با عنوان «برنامه توسعه اقتصادی و اشتغالزایی روستایی» برای تقویت اقتصاد محلی و منطقهای و تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی در برنامه ششم توسعه بهعنوان یک سند توسعه اقتصادی و اشتغالزایی برای مناطق روستایی و در سطح روستاهای هدف مدنظر قرار گرفته است. با توجه به اینکه برنامهریزی روستایی با هدف توسعه اقتصادی، باید متناسب با پیشرفتهای موجود در حوزه تئوری و عمل و نیز با در نظر گرفتن روشهای نوین دستیابی به پیشنهادهای اقتصادی و مشاغل متناسب با بستر جامعه و با مشارکت جامعه محلی مدنظر قرار گیرد، هدف اصلی این مقاله این است که نسخهای علمی با روششناسی مناسب و مرتبط با برنامۀ اقتصادی و اشتغالزایی روستایی ارائه دهد تا علاوه بر همراستایی با اهداف برنامهریزی توسعه روستایی، بهعنوان الگویی جدید بتواند استفاده شود. چندین مدل ازجمله ضرایب موقعیت مکانی، تجزیه و تحلیل سهم تغییر و مدلهای ورودی - خروجی (Blakely, 1994) توسط متخصصان توسعه اقتصادی بهمنظور شناسایی حیطهها و تمرکز بر آنها استفاده شده است که همه اطلاعات چشمگیری دربارة ساختار اقتصادی یک منطقه خاص ارائه میدهند و برای بررسی نقاط قوت و ضعف اقتصادهای محلی میتوانند استفاده شوند (Blair, 1991)؛ اما هیچیک از این ابزارها چندان مؤثر نبوده است. این مدلها بیشتر از آنکه رویکردی هنجاری / تفسیری داشته باشند، روشهایی اثباتی هستند و ارزشهای ساکنان محلی را آنگونه که باید منعکس نمیکنند. درواقع، هدف آنها توصیف ساختار اقتصادی یک جامعه یا منطقه است و بحث دربارة این نیست که «ساختار اقتصادی متناسب و سازگار با ارزشهای جامعه چیست»؛ ازاینرو، درحالیکه در رویکرد اثباتی ساختارها براساس اطلاعات و تجزیه و تحلیل دقیق هستند و ممکن است راهبردهای هدفمندی را توصیه کنند؛ اما شباهت چندانی با دیدگاههای ساکنان محلی دربارة جامعه خود ندارد؛ با این حال، ارزیابی اهداف جامعه بدون فهم واقعیتهای اقتصادی بنیادین نیز به احتمال زیاد دچار اختلال میشود و آنچه در آن صورت مورد نیاز است، راهبرد توسعهای است که عناصر مثبت و هنجاری را بهگونهای ترکیب میکند که برای ذینفعان جامعه قابل دسترس و آموزش باشد (Cox et al., 2009: 5). همچنین، هیچیک از این موارد ملاحظات غیراقتصادی از قبیل پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی توسعه که ممکن است برای جوامع اهمیت زیادی داشته باشند را در نظر نمیگیرد (Blair, 1991). مدلهایی که ملاحظات غیراقتصادی را لحاظ میکنند، اغلب فاقد سختگیری هستند و نمیتوانند تصدیقکنندة این موضوع باشند که گاهی برای مثال، مبادله بین اهداف اقتصادی و زیستمحیطی ضروری است؛ بنابراین، به مدلی نیاز است که شامل نقاط قوت رویکردهای اقتصادی و غیراقتصادی است (Buescher et al., 1999: 6). چارچوبهای اخیر برای تصمیمگیری دربارة توسعه اقتصادی براساس مدلهایی است که به دو نکته اصلی تأکید دارند: (Mountain Association for Community Economic Development, 1997; North Central Regional Center for Rural Development, 1997) اول، بهجای اینکه منحصراً در حوزه تحلیلگران و برنامهریزان اقتصادی قرار بگیرند، به مشارکت ساکنان جامعه تکیه میکنند. دوم، بر پایداری تمرکز میکنند که پیوندهای بین آثار اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی را در بر میگیرد. یکی از این مدلها، مدل مطابقسازی کسبوکار و جامعه (CBM) [1] است که قویاً در دو فرض اساسی ذکرشده ریشه دارد و مشارکت اعضای جامعه محلی و در نظر گرفتن آثار زیستمحیطی و اجتماعی همراه با تأثیرات اقتصادی فعالیتهای توسعه از اهمیت زیادی برخوردار است (Buescher et al., 1999: 7, 8). بنابراین، مدل CBM، این نقایص و کمبودها را رفع میکند و رویکردهای اثباتی و هنجاری را ازطریق ادغام عناصر مدلهای ارزیابی کسبوکار با ترجیحات کمی جامعه ترکیب میکند (Buescher et al., 2001). مشارکت ساکنان محلی در مدل CBM اهمیت بسیاری دارد؛ اما مشارکت آنها به این معنی نیست که جزئیات اقتصادی نادیده گرفته میشوند. سازماندهندگان جامعه بارها نشان دادهاند که شهروندان «متوسط» قادر به درک ساختار اقتصادی جوامع خود هستند (Highlander Research and Education Center, 1997). همچنین، مدل CBM همزمان اهداف اقتصادی و غیراقتصادی یک جامعه را در بر میگیرد. این مدل به جوامع کمک میکند اهداف خود را برای توسعه اقتصادی بسنجند، داراییهای خود را فهرستبرداری کنند و آنها را با حیطههای کسبوکار مطابقت دهند که به احتمال زیاد این اهداف و داراییها را برآورده میکند؛ ازاینرو، مدل CBM اطلاعات زیادی برای یک جامعه تولید میکند که شامل برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت است. این برنامهها میتوانند بهعنوان بخشی جداییناپذیر از استراتژی توسعه اقتصادی یک جامعه گنجانده شوند (Buescher et al., 1999: 5, 6). این مدل چارچوبی را برای به دست آوردن ترجیحات شهروندان محلی درزمینة توسعه اقتصادی، شناسایی منابع محلی موجود و اندازهگیری تعیین تقاضای مشاغل برای این منابع فراهم میآورد؛ بنابراین، مدل CBM، اطلاعاتی را برای توسعه اقتصادی هدفمند ارائه میدهد؛ بهگونهایکه کسبوکارهای نیازمند به سازگاری با منابع محلی، میتوانند براساس پارامترهایی ارزیابی شوند که ساکنان محلی آنها را مطلوب میدانند؛ درنتیجه، جوامع مشاغلی را میتوانند هدف بگیرند که بهترین تطابق را با ترجیحات خود دارند. به این ترتیب، جوامع میتوانند از نتایج فرایند CBM برای اولویتبندی توسعه داراییهایی استفاده کنند که بهواسطة مشاغلی ارزشگذاری شوند که مایل به جذب آنها هستند. در حقیقت، مدل مطابقت کسبوکار و جامعه، چارچوبی برای پرداختن به پیچیدگیهایی که هنگام استخراج ترجیحات جامعه بروز میکنند و فرصتهای توسعه اقتصادی که باید در کنار اهداف اجتماعی و زیستمحیطی وزندهی و سنجیده شوند را ارائه میکند (Cox et al., 2009: 2, 3). با توجه به اینکه شناسایی بخشهای کسبوکار هدف برای توسعه اقتصادی جامعه مشکلی پیچیده است، این مدل ابزاری است که به شناسایی بخشهای مطلوب کسبوکار برای توسعه اقتصادی پایدار کمک میکند و همانگونه که در ادامه توضیح داده خواهد شد، چارچوب این مدل بر پایه دو معیار «مطلوبیت[2]» و «سازگاری[3]» بین جامعه و حیطههای کسبوکار تعریف شده است (Buescher et al., 1999: 2). پژوهش پیشرو فراتر از تهیه برنامه اقتصادی روستایی، تلاش دارد با توجه به بررسیهای انجامشده در خصوص استفاده از الگوها و روشهای جدید برای توسعه اقتصادی در جوامع و بومیسازی آن متناسب با نیاز برنامهریزی کشور و متناسب با اهداف شرح خدمات کارفرما، مدل CBM را بهعنوان نمونهای از این روشهای جدید در مطالعه اقتصادی جوامع محلی بهصورت پایلوت به اجرا بگذارد. در مطالعات روششناسی اولیه در خلال انجام طرح توسعه اقتصادی و اشتغالزایی روستاهای استان اصفهان، متناسب با اهداف شرح خدمات کارفرما این مدل بهعنوان مدلی نسبتاً نو و کارآمد در مطالعه جامعه محلی پایلوت (کهرویه، شهرستان شهرضا، در استان اصفهان)، پیادهسازی و درنهایت متناسب با نیاز طرح و بستر علمی آن بومیسازی شد. مدل CBM بهعنوان مدلی جدید در مطالعات اقتصادی، سختی مدلهای اقتصادی سنتی را با مشارکت محلی و تأکید بر ارتباط متقابل دغدغههای اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی ترکیب میکند و با الزام مشارکت اعضای جامعه به تعیین و اولویتبندی سیستماتیک اهداف خود، تمرکز کمّی بر مبادلات بین موضوعات اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی را میافزاید (Cox et al., 2009: 6)؛ بنابراین، برنامه ارائهشده با این مدل هم از لحاظ اجتماعی پذیرفتنی است و هم از لحاظ فنی، اقتصادی و مدیریتی قابلیت اجرا دارد و در عین حال با شرایط زیستمحیطی سازگار است. ازاینرو، این پژوهش در صدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که «چگونه میتوان به مدد مدل CBM بهعنوان مدلی نوین در عرصه مطالعات اقتصادی در جوامع محلی در بستر علمی و اجرایی ایران، برنامه توسعه اقتصادی کارآمد و اثربخشی را برای اینگونه جوامع تهیه و تدوین کرد». به همین دلیل، با معرفی اولیه پیشینه و چارچوب مفهومی مدل CBM و تشریح تمام مراحل آن بهصورت مشخص در جامعه محلی مطالعهشده (کهرویه)، این مدل پیادهسازی شده است.
روش پژوهش در این پژوهش از روش ترکیبی (کیفی - کمی) استفاده شده است. مدل استفادهشده، مدل CBM است که مراحل مشخص و متعددی دارد که در منابع مختلف به آنها اشاره شده است. با توجه به هدف این پژوهش و شرایط بومی کشور، این مدل در هشت گام اصلی شامل استخراج داراییهای جامعه، استخراج اهداف جامعه، تهیه فهرست مشاغل، استخراج منافع، نیازهای مشاغل، محاسبه معیار مطلوبیت، محاسبه معیار سازگاری و پیشنهاد مشاغل خلاصهسازی میشود. دو گام اول و دوم (استخراج داراییها و استخراج اهداف جامعه) و دو گام چهارم و پنجم (منافع مشاغل و نیازهای مشاغل) بهصورت مشارکتی با جامعه هدف و مطلعین محلی و مسئولان روستا مبتنی بر بنیان روشهای کیفی و کمی و ازطریق مطالعات میدانی و با بهرهگیری از تکنیکهای مشاهده، مصاحبه نیمهساختیافته (در قالب گفتگوهای مفصل) و ساختاریافته (پرسشنامه) و همچنین بهرهگیری از اسناد و اطلاعات ثبتی انجام شدند و مفاهیم بهدستآمده با استفاده از تحلیل مضمون و استخراج مقولههای هستهای تحلیل شدند. برای گام سوم (فهرست مشاغل) از دادههای مصوب مانند فهرست مشاغل آیسیک (ISIC) استفاده شد که وزارت صنعت، معدن و تجارت ایران منتشر کرده است؛ این فهرست براساس محتوای پروژه درحال انجام از سایر منابع و همچنین با استفاده از نظر نخبگانی تیم عملیاتی ویرایش شد. سه گام آخر (محاسبه معیار مطلوبیت، محاسبه معیار سازگاری و پیشنهاد مشاغل بهینه) با استفاده از روشهای کمی محاسبه شدند. بهدلیل جدیدبودن این مدل، در ادامه چارچوب مفهومی این روش و گامهای اصلی آن معرفی میشوند.
چارچوب مفهومی مدل CBM برنامهریزان و متخصصان توسعه اقتصادی که اغلب احساس نیاز به انجام اقدامات سریع داشتهاند، صنایع را با کمک محدود یا بدون هیچگونه کمکی از سوی ساکنان جامعه به کار گرفتهاند؛ اما بدون حمایت ساکنان محلی، پایداری این تلاشها زیر سؤال میرود (Blakely, 1994; Ayres, 1996). گنجاندن ترجیحات جامعه، پیچیدگی را به استراتژیهای توسعه و فرایندهای تصمیمگیری مورد نیاز برای تدوین آنها میافزاید و وقتی از شهروندان خواسته میشود اهداف زیستمحیطی و اجتماعی باید در کنار اهداف توسعه اقتصادی درخور توجه قرار گیرند، استراتژیهای توسعه پیچیدهتر میشوند؛ زیرا موازنه بین اهداف اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی اجتنابناپذیر است و همچنین استراتژیهایی که این تعاملات را نادیده میگیرند، ریسک عواقب ناخواسته بلندمدت را در پی دارند؛ مانند رشد بیرویه هزینه کیفیت محیط زیست. تصمیمگیری بهگونهایکه شامل ترجیحات جامعه شود، بهدلیل پیچیدگی مباحث دشوار است. علاوه بر این، چنانچه به احتمال زیاد، تنوع دیدگاهها درون یک جامعه ظاهر شود، نمیتوان به اتفاقنظر دربارة وزنهایی دست یافت که باید به اهداف مختلف داده شوند. مدل مطابقت کسبوکار و جامعه، چارچوبی برای پرداختن به پیچیدگیهایی که در حین استخراج ترجیحات جامعه بروز میکنند و فرصتهای توسعه اقتصادی که باید در کنار اهداف اجتماعی و زیستمحیطی وزندهی و سنجیده شوند را ارائه میکند (Cox et al., 2009: 3). هدف کلی مدل مطابقسازی جامعه و کسبوکار (CBM) کمک به جوامع در توسعه اقتصادی هدفمند است. طبق این مدل، ابتدا جامعه باید اهداف خود برای توسعه اقتصادی هدفمند بشناسد؛ دوم، داراییهایی خود را در دستیابی به این اهداف بسنجد و سوم، اهداف و داراییهای خود را با منافع و نیازهای انواع مشاغل مطابقت دهد و مشاغلی را انتخاب کند که بیشترین مطلوبیت را با این اهداف و سازگاری با داراییها دارند؛ بنابراین، چارچوب مدل CBM براساس دو معیار «مطلوبیت» و «سازگاری» است که مطابقت بالقوه را رتبهبندی میکنند و ترکیب این دو معیار به توسعه استراتژیهای کوتاهمدت و بلندمدت توسعه اقتصادی برای یک جامعه خاص منجر میشود (Buescher et al., 1999: 4). مطلوبیت این موضوع را میسنجد که چقدر احتمال دارد یک کسبوکار اهداف جامعه را برآورده کند. معیار مطلوبیت از معیارهای عینی تأثیرات یک تجارت جدید یا گسترده بر جامعه در ابعادی مانند رشد شغل، تأثیرات زیستمحیطی، تأثیر مالی و مسائل مربوط به کیفیت زندگی است. مطلوبیت یک شرکت یا بخش با در نظر گرفتن وزن جامعه بر اهمیت هریک از این تأثیرات تعیین میشود. سازگاری میزان احتمال استقرار مشاغل در جامعه را اندازهگیری میکند و میزان مطابقت داراییهای جامعه با الزامات کسبوکار را میسنجد. همانطور که کاکس (1996) و کاکس، جانسون و الوانگ (1997) تأیید کردهاند، شناسایی مشاغل مطلوب از دیدگاه جوامع، تنها نیمی از تلاشهای توسعه اقتصادی هدفمند را برآورده میکند. همچنین، در مدل CBM جامعه را بررسی میکنند تا ببینند آیا داراییهای جامعه با الزامات کسبوکار مطابقت دارد یا خیر (Cox et al., 2009: 8). به احتمال زیاد مشاغل در جامعهای قرار میگیرند که داراییهای آنها با نیازهای آنها برای زیرساخت، فضا، نیروی کار و سایر عوامل مهم مطابقت داشته باشد. معیار سازگاری از عواملی نشأت میگیرد که برای تصمیمگیری موقعیت مکانی مشاغل مهم است. تحقیقات چشمگیری دربارة تصمیمات جانمایی کسبوکار انجام شدهاند (King, 1997; McNamara et al., 1995; Blakely, 1994; Glaser and Bardo, 1991; Goetz 1995, 1997) که انجام این تحقیقات، جمعآوری دادهها برای پایگاه داده کسبوکار را در مدل CBM هدایت میکند که همراه با داراییهای جامعه، بلوکهای سازنده معیار سازگاری را تشکیل میدهند. معیار سازگاری میتواند بر داراییهایی مانند زیرساختها و آموزش تمرکز کند و همچنین میتوان آن را برای بررسی میزان ارزش کسبوکارها برای شرکتهای موجود در یک زنجیره ارزش یا در بخش خود گسترش داد؛ بنابراین، معیار سازگاری، شرکتها یا بخشهایی را شناسایی میکند که محل استقرار آنها و تصمیمات توسعه آنها حداقل تا حدی با عوامل خارجی و تجمع تعیین شده است (Cox et al., 2009: 8). بهترین شکل مطابقت برای یک جامعه، مشاغلیاند که بیشترین هماهنگی را با اهداف توسعه اقتصادی جامعه داشته و دارای ارزش مطلوبیت بالا باشند و همزمان با داراییهای موجود جامعه، با ارزش سازگاری بالا به بهترین نحو ارائه شوند. همچنین، فرایند CBM فرصتی را برای جامعه ایجاد میکند تا راهبردهای توسعه اقتصادی خود را با استفاده از دانش بهدستآمده برای ارزیابی مطابقت احتمالی مدل مشخص کند. مشارکت جامعه به آنها این امکان را میدهد که خود را بهگونهای آموزش دهند که بهجای تهدید، قدرتمند باشند؛ زیرا این مدل، تحلیل کمی عینی براساس ورودیهای جامعه و کسبوکار ارائه میدهد. براساس این، مدل CBM فرایندی شفاف و تکرارپذیر برای سنجش اهداف و داراییهای جامعه نسبت به توسعه اقتصادی و مدلی سیستماتیک برای تطبیق این اهداف با ویژگیها، نیازها و الزامات مشاغل است. نکته مهم این است که مدل CBM، تفاوتهای موجود در ترجیحات را در یک جامعه آشکار میکند؛ بنابراین، زمینهای برای بحث و ارزیابی مجدد اولویتها فراهم میکند (همان: 4). این موضوع از اهمیت خاصی بهویژه در رویکردهای مشارکتی برخوردار است؛ زیرا امکان بازبینی و توجه به تفاوت ترجیحات، با مشارکت افراد محلی در این مرحله دیده شده است.
نتایج و بحث در این بخش تلاش شده است براساس آنچه در خصوص مدل CBM در بخشهای قبلتر آورده شد، با بهکارگیری اجزا و مؤلفههای آن در قالب یکی از تجارب داخلی و بومی و در صورت لزوم با تغییرات جزئی به تفصیل ارائه شود؛ ازاینرو، نتایج بهدستآمده از پژوهش به تفصیل هریک از مراحل 8گانه و مراحل پیادهسازی آن در یک نمونه از جوامع محلی هدف مطالعه (روستای کهرویه) آورده شدهاند.
شکل 1- چارچوب مفهومی مدل CBM (منبع: Halbrendt el al., 2000: 5)
شکل 2- مراحل انجام مدل CBM (منبع: نویسندگان: 1401)
گام اول، استخراج داراییهای جامعه (روستای هدف مطالعه): در این قسمت که مهمترین مرحله مدل است، وضعیت موجود روستا در قالب سرمایههای مختلف شناسایی و تحلیل شد تا داراییهای روستا برای اشتغالزایی و محدودیتهای آن شناسایی شوند. شاخصهای مرتبط با داراییهای روستا در شکل 2، با ایندکس Ri نشان داده شدهاند. مقادیر این داراییها و در کنار آن، محدودیتها در پنج گروه «سرمایه طبیعی، دسترسی، زیرساخت، سرمایه انسانی و جذابیت گردشگری»، شناسایی و با استفاده از تحلیل مضمون و استخراج مقولههای هستهای تحلیل شدند. داراییهای روستای کهرویه به تفکیک 5 دسته شاخص که وارد محاسبه سازگاری میشوند، در جدول 1 فهرست شدهاند که برای هرکدام، زیرشاخصهایی تعریف شده است. روستای کهرویه از سکونتگاههای روستایی استان اصفهان است که در شهرستان شهرضا، در محدوده تقسیمات سیاسی بخش مرکزی و دهستان کهرویه واقع شده است. این روستا در موقعیت جغرافیایی 51 درجه و 48 دقیقه و 23 ثانیه طول شرقی و 31 درجه و 42 دقیقه و 55 ثانیه عرض شمالی و در محدوده جنوب شهر اصفهان قرار دارد. روستای کهرویه در جنوب دهستان و در مسیر محور ارتباطی شهرضا - سمیرم و در 35 کیلومتری جنوب شهرضا (مرکز بخش و شهرستان) و 118 کیلومتری جنوب اصفهان (مرکز استان) واقع شده است. این روستا از شمالشرق به روستای یحییآباد، از جنوب شرق به روستاهایی اسفرجان و هونجان، از شمالغرب با روستای هوک و از شمال با روستای قصرچم همسایه است. از لحاظ ویژگیهای «طبیعی»، ارتفاع متوسط روستا، 2271 متر از سطح دریا و شیب اراضی آن 1 تا 5 درصد است و یک روستای کوهستانی، درهای یا تپهای محسوب میشود. تحلیل «سرمایه طبیعی» روستا نشان داد اقلیم روستا در تابستان مناسب و مطلوب است؛ اما در زمستان بهعلت سردسیربودن روستا و بادخیزبودن منطقه نامناسب است. پوشش گیاهی مراتع اطراف روستا غنی و مملو از انواع گیاهان کوهی و دارویی مانند مخلصه، ترهکوهی، پیازکوهی، کاسنی، قاسنی (باریجه)، کنگر، گون، زوفا، آویشن، پونه، بومادران و خاکشیر است که منظره زیبایی دارد. این مراتع بهصورت مشترک با روستاهای هوک، یحییآباد و قصرچم بهرهبرداری میشود و تعداد دامی که از این مراتع استفاده میکنند، 5287 رأس هستند. منبع آب سطحی روستا، رودخانه گذرنده از آن و منابع آب زیرزمینی چشمه، قنات و 3 حلقه چاه (یک حلقه چاه شرب کمآب و دو حلقه چاه متروک) و تعداد زیادی چاه غیرمجاز است. بیشتر آب کشاورزی ازطریق قنوات متعدد و 7 دهنه چشمه تأمین میشود. این روستا جزء معدود روستاهای دارای آب شیرین منطقه است. کیفیت آبهای در دسترس بسیار خوب و قابل شرب است و بهترین آب منطقه، آب چشمه سفید است که آب لولهکشی کهرویه نیز از این چشمه تأمین میشود. خاک روستا حاصلخیز با فرسایش کم و بدون محدودیت شوری است. شرایط اقلیمی نامناسب در زمستان (سردسیربودن روستا و بادخیزبودن منطقه)، بروز خشکسالی در 12 سال گذشته و کوهستانی و مسطحنبودن روستا از محدودیتهای طبیعی روستا محسوب میشوند. تحلیل «دسترسی» روستای کهرویه نشان میدهد این روستا در مسیر ارتباطی شهرضا - سمیرم قرار دارد و جاده اصلی از کنار روستا میگذرد؛ بنابراین، از لحاظ فضایی، روستای کهرویه حالت روستای بین راهی دارد و با توجه به قرارگیری روستا در مسیر ترانزیتی، ارتباط بین روستا با فضاهای جغرافیایی شهری و روستایی بزرگ و کوچک شهرستان میسر شده و دسترسی روستا به بازارهای مصرف را فراهم کرده است. علاوه بر دسترسی به راههای ارتباطی و عدم انزوای جغرافیایی روستا، فاصله نسبتاً نزدیک به شهر شهرضا بهعنوان شهر پشتیبانکنندة خدمات روستا، وجود جریانهای فضایی کالاها و خرید و فروش محصولات با آن و توسعه ساختوساز با حفظ ماهیت ارگانیک و سنتی روستا از دیگر ظرفیتهای روستا محسوب میشوند. در مقابل این ظرفیتها، روستای کهرویه با محدودیتهایی مانند اراضی با محدودیت توپوگرافی مواجه است. نتایج تحلیل «زیرساختی» نشان دادند این سرمایه در روستای کهرویه تا حدی مناسب است. برخورداری از زیرساختهای آموزشی، زیرساختهای بهداشتی - درمانی، وجود امکانات مذهبی و خدماتی (سالن ورزشی در پایگاه بسیج روستا و مهدکودک، امکانات مذهبی مانند مسجد و حسینیه و امامزاده)، هدایت روانآبهای سطحی توسط جوی، جدول و کانیو و دسترسی به تمام زیرساختهای اساسی (آب لولهکشی، برق و گاز) از نقاط قوت این روستا هستند. همچنین، روستای کهرویه ازنظر موقعیت قرارگیری، در مجاورت رودخانه دائمی و در فاصله نزدیکی از بزرگراه شهرضا - سمیرم واقع شده است. دسترسی مطلوب به شبکه ارتباط جادهای باعث عدم انزوای جغرافیایی روستا شده و در تحرک اقتصادی روستا و دسترسی به فرصتهای اقتصادی مؤثر است. با توجه به قرارگیری روستا در مسیر ارتباطی، این روستا مشکل ارتباط جادهای با بیرون ندارد. ازنظر خدمات خردهفروشی و مشاغل فنی و تأسیسات در روستا میتوان به 10 واحد سوپرمارکت، نانوایی، قصابی و اغذیهفروشی (همبرگر و فلافل)، 3 واحد تعمیرگاه موتور، 2 واحد آپاراتی، 10 واحد جوشکاری، 1 بانک، 1 آرایشگاه مردانه، 1 آرایشگاه زنانه، 2 واحد خیاطی زنانه و 1 کارگاه گیتارسازی (با 6 نفر شاغل) اشاره کرد. فروش سبزی و میوه و لوازم آشپزخانه نیز توسط دستفروشها انجام میشود. این واحدها در حدی هستند که میتوانند نیازهای مصرفی اهالی و روستاهای اطراف را تأمین کنند. نبود زیرساختهای آموزش حرفهای، مهاجرت از روستا به شهر اصفهان و شهرضا بهدلیل نبود مدرسه در مقاطع پسرانه، کمبود امکانات فرهنگی، اجتماعی و تفریحی و نبود بستر مناسب برای گذران اوقاتفراغت مانند پارک و زمین چمن، ضعف زیرساختهای ارتباطی و IT (عدم وجود دفتر ICT روستایی و عدم وجودADSL ) و فاصله نسبتاً زیاد با جایگاههای سوخت (فاصله 35 کیلومتری تا پست برق 63 کیلو ولت، پمپ بنزین، گاز، گازوئیل وCNG ) ازجمله محدودیتهای زیرساختی روستا هستند. با توجه به شرایط زیرساختی روستا در زمینههای بهداشتی، امکانات زیربنایی و وضعیت دسترسی مطلوب به نظر میرسد درصورت فراهمآمدن امکانات آموزش حرفهای، پارک، جایگاه سوخت و خدمات رفاهی بین جادهای و بهبود زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی، از لحاظ زیرساختی توسعه اقتصادی و اشتغالزایی در روستای کهرویه شرایط مطلوبی را خواهد داشت. نتایج تحلیل «سرمایه انسانی» نشان میدهند جمعیت بالا، جوانبودن جمعیت (حدود 70 درصد در سن کار)، نسبت جنسی مناسب برای اشتغال دو جنس و درصد بالای باسوادی (حدود 72 درصد) ازجمله ظرفیتهای روستای کهرویه محسوب میشوند. ترکیب قومی روستا 40 درصد ترک، 50 درصد فارس و 10 درصد لر است؛ اما هیچ برخورد تاریخ یا فعلی که ناشی از مسائل قومی باشد، در روستا رخ نداده است و همزیستی و تعاملات مسالمتآمیز بین اهالی و اقوام مختلف وجود دارد. همچنین، اهالی روستا با تمامی روستاهای اطراف ارتباط دوستانه و خوبی دارند و ازدواج با آنها نیز انجام شده است. اهالی روستا، مهماننواز و در همه ایام سال پذیرای مسافران و گردشگران هستند. عشایر در تابستان در اطراف روستا سکونت دارند و ارتباط خوبی با روستاییان دارند. مهاجرینی که از روستا مهاجرت کردهاند نیز ارتباط خود را با ساکنان روستا حفظ کردهاند و در آخر هفتهها بهخصوص در فصل تابستان در خانه دوم خود در روستا سکونت میکنند. روستا دارای سابقه عمل جمعی در پاکسازی روستا و لایروبی قنات توسط 40 نفر از اهالی روستا در قالب بسیج جهاد سازندگی است. مهاجرت از روستا به شهر (عمدتاً شهرضا و اصفهان) بهخصوص در سالهای اخیر زیاد است که باعث کاهش جمعیت روستا شده است. طبقات جامعه برحسب وضعیت اقتصادی نیز شامل صاحبان مشاغل کشاورزی و دامداری سنتی، کارگران و بیکاران یارانهبگیر هستند که تقریباً در مجموع همگناند و در سطح پایین قرار دارند؛ بنابراین، اقتصاد روستا در درجه اول به کشت سنتی محصولات زراعی (گندم، جو، علوفه و حبوبات) و باغات میوه (سیب، هلو و زردآلو) وابسته است و حدود 83 درصد از اهالی به آن اشتغال دارند. روستای کهرویه دارای زمینهای کشاورزی وسیعی است که تا روستاهای قصرچم و هوک ادامه دارد. محصولات کشاورزی بهدلیل اینکه با آب شیرین آبیاری میشوند، از کیفیت بالایی برخوردارند. باوجود تولید محصولات فراوان و با کیفیت و برخورداری از زیرساختهای مناسب تولید، صنایع گسترده تبدیلی و تکمیلی محصولات کشاورزی در سطح روستا و حتی دهستان وجود ندارد و محصولات کشاورزی تولیدشده بهصورت خام و با قیمت ارزان در شهرضا و اصفهان به فروش میرسند؛ نداشتن سرمایه کافی، عدم آشنایی اهالی در ایجاد کسبوکارهای کوچک و نبود شرکت تعاونیهای تولید روستایی از عوامل تأثیرگذار در این مورد است. در گذشته بهدلیل داشتن آب کافی تا 2000 هکتار از زمینهای زراعی کشت میشده است. در سال 1385 بهدلیل برداشت زیاد گندم، جشن گندم برگزار شده است. بهدلیل خشکسالی در سالهای اخیر، بسیاری از باغها و درختان سیب روستا خشک شدهاند و سطح زیرکشت محصولات زراعی نسبت به گذشته کاهش یافته است. در این روستا در کنار زراعت و باغداری، پرورش دام سبک بهصورت گلهای و خانگی نیز دارای اهمیت است و حدود 100 خانوار به آن اشتغال دارند. بهطور کلی در روستا، 1000 رأس گوسفند خانگی، 50 گله گوسفند 150 رأسی (7500 رأس) و 70 رأس گاو خانگی وجود دارد. پرورش زنبورعسل با 700 کلنی خانگی بهصورت خصوصی و با مشارکت 3 نفر نیز در روستا وجود دارد. همچنین، 12 درصد از اهالی در کارهای ساختمانی، کار در معادن و کارخانه تولید فرش دستبافت مشغول هستند. یک کارگاه گیتارسازی در روستا وجود دارد که 6 نفر در آن شاغل هستند و اهالی تمایل به توسعة آن دارند. رانندگی، مغازهداری و استخدام در مشاغل دولتی از دیگر فعالیتهای اقتصادی اهالی است. تعدادی از جوانان روستا در کارهای ساختمانی (مانند نماکاری، کاشیکاری، گچکاری و ...)، جوشکاری و مکانیکی مهارت دارند. بیشتر زنان مهارت قالیبافی دارند و زنان عشایر اطراف روستا گلیم و قالی در ابعاد مختلف کوچک و بزرگ میبافند. روستا ازنظر پخت انواع غذاهای بومی (اشکنه، کلهجوش، آش مصطفی، دنگو (گندم و گوشت)، کشک و کدو، عدس و کدو، قلیه گوشت، کسرمه، قاتق و ...) غنی است و پخت نان خانگی برای مصرف شخصی در خانهها انجام میشود. نتایج تحلیل «جذابیت گردشگری» روستای کهرویه نشان دادند بهدلیل واقعشدن روستا در منطقهای خوش آبوهوا و دامنه کوههای مملو از گیاهان دارویی، وجود طبیعت زیبا و چشمهسارهای متعدد و باغهای سیب و آبوهوای معتدل کوهستانی، قدمت تاریخی 1800 ساله، وجود آثار تاریخی فراوان، اسکان عشایر در اطراف روستا و امکان عرضه محصولات تولیدی عشایر به بازدیدکنندگان، وجود غذاهای متنوع و سوغات محلی، بافت قالی توسط زنان در ابعاد مختلف، بافت گلیم توسط عشایر اطراف روستا و امکان پیست اسکی در کوههای اطراف، روستای کهرویه دارای پتانسیل زیادی برای توسعه فعالیتهای اشتغالزا در زمینة گردشگری است؛ اما متأسفانه بهدلیل عدم آشنایی اهالی با چگونگی بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود، نبود امکانات و سرمایة کافی و عدم تهیه طرح گردشگری برای روستا، این پتانسیلها سهم چندانی در اشتغالزایی و ایجاد درآمد روستا نداشته است.
جدول 1- داراییهای جامعه (R)؛ شاخصها و زیرشاخصهای آن (منبع: نویسندگان، 1401)
گام دوم، استخراج اهداف جامعه (روستای هدف مطالعه): با استفاده از تکنیک مصاحبه (نیمهساختیافته و ساختیافته)، اهداف جامعه تعیین میشوند. استخراج هدف جامعه به دو دلیل اساسی در فرایند CBM انجام میشود. اول، اهدافی که توسط منتخبین یا سایر تصمیمگیرندگان تعیینشده در یک جامعه تجویز میشوند، دارای مالکیت محدودی برای شهروندان بهعنوان جزئی از کل جامعه است. گروههای متمرکز که شامل نمایندگان گروههای مختلف ذینفع هستند، اطمینان حاصل میکنند که اولویتهای مربوط به علایق آنها شناسایی میشوند. همچنین، به جامعه نشان داده میشود که این فرایند دربرگیرندة صداهای مختلف جامعه است. دوم، تحقیق دربارة تصمیمگیری چندمعیاره مکرراً نتیجه یکسانی پیدا میکند: اولویتها و ترجیحات «گروه»، هوشمندتر و سازگارترند (معیار منطق داخلی) تا اولویتها و ترجیحات «افراد» (Saaty, 2000)؛ بنابراین، کاوش اذهان هدف با استفاده از گروههای متمرکز نماینده یا بهطور تصادفی از کل جامعه (پرسشنامه) انجام میشود. از هر روشی که استفاده میشود، باید از تعصب و سوگیری در نمونه جلوگیری کرد. به عبارت دیگر، مهم است که علایق نماینده، گروههای سنی و جنسیتی را در بر گیرد (Cox et al., 2009: 15). به موازات محاسبه معیار مطلوبیت، اهداف جامعه به شاخص و زیرشاخص (شاخصهای جزء) تقسیم میشوند. سپس اهداف با استفاده از روشهای مختلف کمی بنا بر نیاز و انتخاب پژوهشگر باید اولویتبندی و امتیازدهی شوند؛ شاخصهای مرتبط با اهداف که در شکل2 با ایندکس Gi نشان داده شدهاند، باید در این مرحله برای روستای مربوطه ارزیابی شوند. اهداف روستای کهرویه با استفاده از نظرسنجی از نمایندگان روستا در چهار دسته شامل دو مقوله اقتصادی «رشد اقتصادی» و «اشتغالزایی» و دو مقوله غیراقتصادی شامل «حفاظت از محیط زیست» و «کیفیت زندگی و برابری اجتماعی» تعیین شدند که نشاندهندة دغدغههای زیستمحیطی و اجتماعی هستند. رشد اقتصادی، پتانسیل درآمدزایی مشاغل و درآمد برای کارگران را در اقتصاد محلی میسنجد و اشتغالزایی، کمیت و کیفیت مشاغل ارائهشده را سنجش میکند. حفاظت از محیط زیست، تأثیر مشاغل بر انواع آلودگی را نظارت میکند و کیفیت زندگی موجود، تأثیر مشاغل بر رفاه جامعه را توصیف میکند. اهداف روستای کهرویه که وارد محاسبه مطلوبیت میشوند، در جدول 2 فهرست شدهاند.
جدول 2- اهداف جامعه (G)؛ شاخصها و زیرشاخصهای آن(منبع: نویسندگان، 1401)
گام سوم، تهیه فهرست مشاغل: این فهرست میتواند براساس دادههای مصوب مانند فهرست مشاغل آیسیک (ISIC) ملاک عمل قرار گیرد که وزارت صنعت، معدن و تجارت ایران منتشر کرده است یا براساس محتوای پروژة درحال انجام از سایر منابع یا با استفاده از نظر نخبگانی تیم عملیاتی ویرایش شود. با توجه به مطالعات جامع در دهستان مطالعهشده و استفاده از نظرات مطلعین محلی و کارشناسان علمی آشنا به منطقه، این لیست در 3 دسته کلی (کشاورزی، صنعتی، گردشگری و خدماتی) و 21 رسته فرعی به شرح جدول 3 خلاصه و وارد مدل CBM شد.
جدول 3- رستههای شغلی مطالعهشده (منبع: نویسندگان، 1401)
گام چهارم، استخراج نیازهای مشاغل: در این مرحله نیز باید شاخصهایی برای تعیین نیازهای لیست مشاغل تعریفشده انتخاب شوند که در شکل 2، شاخصهای مرتبط با نیازهای مشاغل، با ایندکس Ni نشان داده شده و در جدول 4 آمدهاند. جدول 4- نیازهای مشاغل (N)؛ شاخصها و زیرشاخصهای آن (منبع: نویسندگان، 1401)
گام پنجم، استخراج منافع مشاغل: در این مرحله نیز باید شاخصهایی برای تعیین منافع لیست 21 رسته شغلی انتخاب شوند که در شکل 2، شاخصهای مرتبط با منافع مشاغل با ایندکس Oi نشان داده شده و در جدول 5 نیز آورده شدهاند.
جدول 5- منافع مشاغل (O) و شاخصهای آن (منبع: نویسندگان، 1401)
گام ششم، محاسبه معیار مطلوبیت: همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، «مطلوبیت»، معیاری برای تطابق بین منافع مشاغل و اهداف جامعه است. قدرت مطابقت برای یک کسبوکار خاص به مزایایی بستگی دارد که کسبوکار مدنظر برای جامعه و اهداف خاص جامعه ایجاد میکند. لازم به توضیح است در تعریف اهداف جامعه و منافع مشاغل، باید تناظر یک به یک وجود داشته باشد؛ همانگونه که در شکل 3 نیز آمده است؛ یعنی بهازای هریک از شاخصهای اهداف جامعه باید یک مورد مشخص بهعنوان «منافع مشاغل» تعریف شده باشد که در ارتباط و مقایسه با همان هدف قرار میگیرد؛ برای مثال، هدف «رشد اقتصادی»، یکی از منافع شغلی است که در تناظر با آن با عنوان «اثرات اقتصادی غیر از اشتغال» در منافع مشاغل، تعریف شده است (بهتر است این تناظر در تعریف زیرشاخصهای هریک نیز رعایت شود؛ چنانچه این امر امکانپذیر نبود، ضرورتی به انجام این کار وجود ندارد). معیار مطلوبیت در این پژوهش براساس چهار دسته شاخص، در اهداف و منافع تعیین شده است (شکل 3).
شکل 3- چارچوب معیار مطلوبیت برای مدل CBM (منبع: نویسندگان، 1401)
با توجه به اینکه مطلوبیت یک شغل با در نظر گرفتن اولویت جامعه بر اهمیت هریک از این تأثیرات تعیین میشود، بهمنظور محاسبه عددی معیار مطلوبیت برای هریک از مشاغل 21گانه رستههای شغلی، باید از رابطه 1 استفاده کرد. بهمنظور محاسبه، لازم است در ابتدا هریک از اهداف جامعه براساس شناخت حاصلشده امتیازدهی و اولویتبندی شوند. در پژوهش پیشرو مطابق رابطه 2، اهداف در طیف 1 تا 9 امتیازدهی شدهاند. گفتنی است امتیازدهی به اهداف، فقط یک بار انجام میگیرد. پس از این مرحله، باید امتیازدهی به منافع برای هر رسته شغلی نیز انجام شود. به این ترتیب، برای هرکدام از 21 رسته شغلی، این عملیات تکرار میشود. در اینجا بهطور نمونه، امتیازدهی برای منافع رسته اول شغلی در پژوهش پیشرو، یعنی رسته توسعه کشت محصولات زراعی و باغی آورده شده است و در مابقی رستهها نیز به همین ترتیب عمل میشود که از تکرار آن در متن خودداری میشود (رابطه 3). در پایان، Cjها به فاصله 0,1]) تغییر مقیاس مییابند.
گام هفتم، محاسبه معیار سازگاری: «سازگاری» معیاری برای تطابق بین داراییهای جامعه و نیازهای شغلی است که براساس شاخصهای تصمیمگیری در قالب پنج دسته تعیین شده است (شکل 7). گفتنی است در تعریف نیازهای شغلی و داراییهای روستا نیز باید تناظر یک به یک وجود داشته باشد؛ همانگونه که در شکل 4 نیز آمده است؛ یعنی بهازای هر دسته از داراییهای روستا، باید یک مورد مشخص بهعنوان نیاز شغلی تعریف شده باشد که در ارتباط متناظر با همان دارایی قرار میگیرد؛ برای مثال، برای دارایی «سرمایه طبیعی»، یک نیاز شغلی با عنوان «منابع طبیعی» تعریف شده است (بهتر است این تناظر در تعریف زیرشاخصهای هریک نیز رعایت شود؛ چنانچه این امر امکانپذیر نبود، ضرورتی به انجام این کار وجود ندارد). با توجه به اینکه سازگاری یک شغل با در نظر گرفتن اولویت جامعه بر اهمیت هریک از این تأثیرات تعیین میشود، بهمنظور محاسبه عددی معیار سازگاری برای هریک از مشاغل 21گانه رستههای شغلی، باید از رابطه 4 استفاده کرد. بهمنظور محاسبه، لازم است در ابتدا هریک از داراییهای جامعه براساس شناخت حاصلشده امتیازدهی و اولویتبندی شوند. در پژوهش پیشرو مطابق رابطه 5، داراییهای جامعه در طیف 1 تا 9 امتیازدهی شدهاند. گفتنی است امتیازدهی به داراییها فقط یک بار انجام میگیرد. پس از این مرحله، باید امتیازدهی به نیازهای هر رسته شغلی نیز انجام شود. به این ترتیب، برای هرکدام از 21 رسته شغلی، این عملیات تکرار میشود. در اینجا برای نمونه، امتیازدهی برای نیازهای رسته اول شغلی در پژوهش پیشرو، یعنی رسته توسعه کشت محصولات زراعی و باغی آورده شده است و در مابقی رستهها نیز به همین ترتیب عمل میشود که از تکرار آن در متن خودداری میشود (رابطه 6). در آخر Djها به فاصله 0,1]) تغییر مقیاس مییابند.
شکل 4- چارچوب معیار سازگاری برای مدل CBM (منبع: نویسندگان، 1401)
گام هشتم، پیشنهاد مشاغل مطلوب و بهینه براساس معیار سازگاری و مطلوبیت: با انجام مراحل قبلی، مقدار عددی معیارهای مطلوبیت و سازگاری برای هریک از رستههای شغلی (که مقداری بین صفر تا یک است) مطابق جدول 6 محاسبه شده است. بهمنظور استخراج اولویت رشتههای شغلی که هم مطلوبیت و هم سازگاری بالاتری داشته باشند، با در نظر گرفتن معیار مطلوبیت بهعنوان محور افقی صفحه مختصات (x) و معیار سازگاری بهعنوان محور عمودی (y) محور مختصات، مقادیر بهدستآمده را در قالب یک نمودار یکپارچه میتوان مشاهده کرد (شکل 5). هر نقطه نشاندهندة مقادیر سازگاری و مطلوبیت یک رسته شغلی است. براساس این، هرچه یک نقطه از مرکز نمودار دورتر باشد، ازنظر مطلوبیت و سازگاری برای جامعه هدف شرایط مساعدتری دارد و در اولویت بالاتری بهمنظور تصمیمگیری نهایی قرار میگیرد؛ ازاینرو، متناسب با اولویتهای رستههای شغلی استخراجشده، پروژههای شغلی تفصیلی برای روستای هدف مطالعه پیشنهاد میشود؛ برای مثال، مطابق نتایج بهدستآمده برای روستای کهرویه (نمونه مطالعهشده در این پژوهش) که در شکل 11 نشان داده شدهاند، رسته شغلی b8 (احداث و توسعه واحدها و کارگاههای صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات زراعی و باغی) اولویت اول را بهمنظور پیشنهادات شغلی برای این روستا دارد. به همین ترتیب، رسته شغلی b12 (احداث و توسعه واحدها و کارگاههای کوچک و متوسط تولیدی و صنعتی)، b16 (ایجاد کاربریهای گردشگری مانند راهاندازی انواع کمپها و اقامتگاههای گردشگری و بومگردی)، b9 (احداث و توسعه واحدها و کارگاههای صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات دامی)، b15 (ارائه خدمات گردشگری) و b13 (احداث و توسعه کارگاهها و کارگاه - نمایشگاههای تولید صنایع دستی) در اولویتهای بعدی نتایج تصمیمگیری در خصوص مشاغل پییشنهادی روستای کهرویه قرار دارند.
جدول 6- نتایج محاسبات معیار مطلوبیت و معیار سازگاری برای 21 رسته شغلی (منبع: نویسندگان، 1401)
شکل 5- نمودار تطبیقی مشاغل براساس معیار مطلوبیت و سازگاری (منبع: نویسندگان، 1401)
درنهایت، براساس مطالعات انجامشده در این طرح و نیز با توجه به نتایج اولویتهای بهدستآمده در رستههای 21گانه، پروژههای شغلی تفصیلی در چارچوب زیرمجموعه رستههای اولویتدار پیشنهاد شد که مشخصات هریک (همچون سرمایه اولیه، نیروی کار، اشتغال مستقیم و غیرمستقیم، افق زمانی طرح، زنجیره تأمین و مانند آن) بهصورت تفصیلی تدوین شد. پروژههای شغلی پیشنهادی روستای کهرویه در چارچوب رستههای اولویتدار مطابق جدول 7 هستند.
جدول 7- پروژههای شغلی پیشنهادی روستای کهرویه متناسب با رستههای شغلی اولویتدار (منبع: نویسندگان، 1401)
نتیجهگیری مدل CBM بهدلیل ماهیت چندبعدی در حوزه مباحث اقتصادی و توسعهای، کاربرد وسیعی در تحلیل موضوعات اقتصادی و تصمیمگیری پیدا کرده است. یکی از اهداف استفاده از این مدل امکان تحلیل، تقلیل و خلاصهسازی دادهها است. درواقع، این مدل میتواند متغیرهای متعدد را با تعداد مشخص، محدود و هدفمند، بررسی و درنهایت پدیده یا مجموعه مشاغل مطلوب مدنظر جامعه را تبیین و فهرست کند؛ بهگونهایکه این فهرست با مجموعهای از ابعاد کمی و کیفی مشاغل مدنظر از لحاظ ویژگیهای ذاتی جامعه هدف، اهداف مورد انتظار و منافع و داراییهای موجود تطابق داشته باشد. استفاده صحیح از این مدل، نیازمند طی مراحلی مشخص و نیز اتخاذ تصمیمهای جدی در فرایند انجام این مدل است. در این مقاله تلاش شد مراحل مختلف مدل CBM و تصمیمات تحلیلی توضیح داده شوند که در هریک از این مراحل باید اتخاذ شوند و با توجه به شاخصگذاریهای انجامشده در مراحل مختلف که بر تصمیمات اتخاذشده و بر نتایج تحلیل اثرگذارند، توصیههایی برای دستیابی به نتایج مطلوب در تحلیل مبحث توسعه اقتصادی روستای کهرویه (نمونه مطالعهشده) ارائه شوند. بهمنظور استفاده مطلوب و کارآمد از مدل CBM، باید هشت گام پشت سر گزارده شوند؛ ابتدا باید اهداف مورد انتظار جامعه هدف و داراییهای آن شناسایی و اولویتبندی شوند و همچنین منافع و نیازهای شغلی جامعة مطالعهشده استخراج شوند. سپس براساس شاخصگذاریهای انجامشده، معیار مطلوبیت بین منافع و اهداف و معیار سازگاری بین داراییها و نیازها محاسبه شود. هریک از این مراحل، با ارائه یک مثال کاربردی در حوزه اشتغالزایی روستای کهرویه (شهرضا) به تفصیل توضیح داده شده است. در بررسیها، اهداف روستا در قالب 4 بخش رشد اقتصادی، اشتغالزایی، حفظ محیط زیست و کیفیت زندگی و منافع مشاغل در قالب اثرات اقتصادی غیر از اشتغال، اشتغالزایی، اثرات زیستمحیطی و ارتقای کیفیت زندگی با توجه به شاخصهای تعریفشده برای هریک به تفکیک، بهمنظور محاسبه معیار مطلوبیت تدوین شدهاند. همچنین، نیازهای روستا در قالب منابع طبیعی، موقعیت مکانی و دسترسی، زیرساختهای کسبوکار، منابع انسانی و جاذبه گردشگری و داراییهای مشاغل در 5 دسته سرمایه طبیعی، دسترسی، زیرساخت، سرمایه انسانی و جذابیت گردشگری و تدوین شاخصهای مختص به هریک، بهمنظور محاسبه معیار سازگاری استخراج شدهاند. سپس با توجه به شاخصهای بالا، معیار سازگاری و مطلوبیت هریک از مشاغل در 21 رسته شغلی در قالب 3 دسته کشاورزی (زراعت، باغبانی و دامداری)، صنعتی و گردشگری و خدماتی محاسبه شده و براساس بالاترین امتیاز حاصل که موقعیت آن در نمودار در بالاترین نقطه و دورترین فاصله از مرکز نمودار قرار دارد، استخراج و اولویتبندی شده است. براساس این محاسبات رستههای شغلی احداث و توسعه واحدها و کارگاههای صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات زراعی و باغی، احداث و توسعه واحدها و کارگاههای کوچک و متوسط تولیدی و صنعتی، ایجاد کاربریهای گردشگری (مانند راهاندازی انواع کمپها و اقامتگاههای گردشگری و بومگردی)، احداث و توسعه واحدها و کارگاههای صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات دامی، ارائه خدمات گردشگری (مانند برگزاری انواع تورهای گردشگری)، احداث و توسعه واحدها و کارگاههای صنایع غذایی، ارائه خدمات گردشگری و احداث و توسعه واحدها و کارگاهها و کارگاه - نمایشگاههای تولید صنایع دستی بهترتیب بیشترین امتیاز را در دو معیار مطلوبیت و سازگاری کسب کردهاند. براساس این، پروژههای اقتصادی همچون صنایع تبدیلی محصولات باغی (سیب، زردآلو و هلو)، فرآوری و بستهبندی گیاهان دارویی، زنبورداری، کمپ کوهنوردی و اسکی، کارگاه قالیبافی و کارگاه گیتارسازی در روستای مطالعهشده پیشنهاد شد. نتیجة بهکارگیری این مدل در اشتغالزایی و توسعه اقتصادی روستای کهرویه نشان داد استفاده از مدل CBM، قابلیتهای زیادی در بررسی و تحلیل مباحث اقتصادی و اشتغالزایی روستایی و تصمیمگیری مدون در خصوص طراحی آینده شغلی و اقتصادی در سطوح مختلف روستایی، شهری و منطقهای دارد.
[1] Community- Business Matching model (CBM) [2] Compability [3] Desirability | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیمزاده آسمین، حسین، ابراهیمزاده، عیسی و پایدار، ابوذر. (1398). «برنامهریزی توسعه اشتغال پایدار روستایی با رویکرد PRA مبتنی بر مدل هفت سرمایه (موردشناسی: روستای بغدان شهرستان نیکشهر)»، پژوهش های روستایی، دوره دهم، شماره ۳ (پیاپی ۳۹)، ص 525-508. Doi: 10.22059/JRUR.2019.276810.1334 ابراهیمزاده، عیسی و پایدار، ابوذر (1398). «برنامهریزی توسعه اقتصادی و اشتغالزایی روستایی بر پایه پیشرانها و زنجیره پیشین و پسین، مطالعه موردی: روستای مسجدابوالفضل در ایرانشهر»، جغرافیا و توسعه، شماره 57، ص 30-1. اسکندری ثانی، محمد و سجادی، ژیلا (1393). «کنش جمعی، توسعۀ اجتماعات محلی و نقش آنها در کاهش فقر شهری، موردشناسی: نعمتآباد تهران»، جغرافیا و آمایش شهری منطقهای، دوره چهارم، شماره 11. ص 31-48. سازمان مدیریت و برنامهریزی استان لرستان (1396). طرح توسعه اقتصادی و اشتغالزایی روستایی استان لرستان (فصل کلیات)، معاونت هماهنگی برنامه و بودجه سازمان مدیریت و برنامهریزی استان لرستان، 1396. Ayres, J. (1996). "Essential Elements of Strategic Visioning". N. Walzer ed. Community Stratgic Visioning Programs. Westport, CT: Praeger. 21-36. Blakely, E. (1994). “Planning Local Economic Development: Theory and Practice”. (2nd edition). Thousand Oaks, California: Sage Publications. Blair, J.P. (1991). Urban and Regional Economics. Homewood. "Illinois: Richard D. Irwin, Inc. Buescher, M., & et al. (2001). "The Community-Business Matching Project: New Tools for Rural Development." Journal of Sustainable Agriculture 17, pp. 57-74. Buescher, M., & et al. (1999). “Community-Business Matching: A New Model for Rural Economic Development”. No. 371-2016-19271. Economic Development Outcomes. Unpublished . Cox, Linda J., et al. (2009). "The community business matching model: Combining community and business goals and assets to target rural economic development." Targeting regional economic development. PP. 255-278. Glaser, Mark A., & John W. Bardo. (1991). "The impact of quality of life on recruitment and retention of key personnel." The American Review of Public Administration 21, no. 1. PP. 57-72. https://doi.org/10.1177/027507409102100104 Goetz, Stephan J. (1997). "State‐and county‐level determinants of food manufacturing establishment growth: 1987–93." American Journal of Agricultural Economics 79, no. 3. PP. 838-850. Halbrendt, Catherine K., & et al. (2000). Identifying Sustainable Businesses for Community Economic Development. No. 372-2016-19518. Highlander Research and Education Center. (1997). “A Very Popular Economic Education Sampler”. New Market, Tennessee: Highlander Research and Education Center. King, L. (1997). “Assets and Constraints of Small Business Manufacturers in Vermont. Burlington, Vermont: Unpublished Honors”. Thesis in the department of Community development and applied Economics, the University of Vermont. McNamara, K., & et al. (1995). "Manufacturing recruitment as a rural development strategy." Rural development strategies. PP. 117-134. Mountain Association for Community Economic Development. (1997). “Communities by Choice: An Introduction to Sustainable Community Development”. Berea, Kentucky: The Mountain Association for Community Economic Development. North Central Regional Center for Rural Development. (1997). “Working toward Community Goals: Helping Communities Succeed”. Ames, Iowa: North Central Regional Center for Rural Development. Saaty, Thomas L. (2000). Fundamentals of Decision Making and Priority Theory. Vol IV, AHP Series, Pittsburgh, PA, RWS Publications. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 212 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 183 |