تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,673 |
تعداد مقالات | 13,655 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,588,451 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,481,106 |
تبلیغات در روزنامههای عصر مشروطه (مطالعۀ موردی روزنامۀ انجمن تبریز) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های تاریخی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 15، شماره 4 - شماره پیاپی 60، دی 1402، صفحه 111-125 اصل مقاله (941.1 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jhr.2024.139191.2579 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نورالدین نعمتی* | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دانشیار گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
روزنامه از پدیدههای نوینی بود که نخستین بار در ایرانِ روزگار قاجار پدید آمد. جنبش مشروطه، نقطۀ عطفی در تاریخ روزنامهنگاری ایرانیان بود، چنانکه پس از اعلان فرمان مشروطیت (14جمادیالثانی 1324هـ.ق)، چاپ روزنامه در بسیاری از شهرهای ایران، روند روبهرشدی را شاهد بود. روزنامههای عصر قاجار، از جنبههای گوناگونی بررسی میشوند؛ یکی از جنبههای مزبور، پدیدۀ «تبلیغات» در آنهاست که بیشتر ذیل عنوان «اعلان» ظاهر میشد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا «روزنامۀ انجمن تبریز»، که یکی از مهمترین نشریات صدر مشروطه بود، ازنظر تبلیغات ارزیابی و به این پرسش بنیادین پاسخ داده شود که اعلانهای روزنامۀ انجمن تبریز و یا دادههایی که صبغۀ تبلیغاتی دارند، چه آگاهیهایی را از حیات اجتماعی و اقتصادی تبریز عصر مشروطه ارائه میدهند؟ برای پیشبرد تحقیق حاضر، ترکیبی از روشهای کمی و کیفی مدنظر نگارنده بوده است، در مرحلۀ گردآوری و توصیف دادهها، روش پژوهش کیفی و در ارزیابی آماری دادهها، روش پژوهش کمی از نوع آماری استفاده شده است. به این ترتیب رویکرد پژوهش حاضر به مسئلۀ تبلیغات، یک رویکرد توصیفی-تحلیلی خواهد بود. با ارزیابی دادههای موجود، این نتیجه حاصل میشود که تبلیغات روزنامۀ انجمن تبریز سوای شناساندن برخی جنبههای مغفول اجتماعی و اقتصادی جامعۀ تبریز آن روزگار، بارقههایی از گرایشهای ملیگرایانۀ نوین و ترغیب به اتخاذ کنش جمعی را در زمینههایی چون پشتیبانی از کالاهای داخلی و تحریم کالاهای خارجی به نمایش میگذارند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تبلیغات (اعلان)؛ روزنامۀ انجمن تبریز؛ تبریز؛ مشروطیت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
. مقدمه قدرتگیری دودمان قاجاریه در اوایل سدۀ سیزدهم قمری، از رویدادهای بزرگ تاریخ ایران بود که ازنظر داخلی و خارجی، پیامدهای بسیاری برای ایران و ایرانیان در پی داشت. همزمان با برآمدن قاجاریه، اروپای غربی مرحلۀ نوینی از تاریخ خود را آغاز کرده و با دگرگونیهای کلانی چون انقلاب کبیر فرانسه (1789م.) و انقلاب صنعتی همراه بود. نظام جدید برآمده در اروپا، خواهناخواه، دامنۀ نفوذ خود را به دیگر بخشهای جهان گسترش داد و از این بستر، بسیاری از عناصر مدرن غربی، به دیگر سرزمینهای جهان وارد شد. ایران نیز که از عصر صفویان، با تحولات نوین اروپایی در تماس بود، در این دوران بیش از پیش تحت تأثیر نظام نوین غربی قرار گرفت و همین آشنایی، بهتدریج زمینۀ ورود پدیدههای حیات اروپایی را به ایران هموار کرد. روزنامه به معنای جدید آن، یکی از دستاوردهای جامعۀ اروپایی در تحولاتِ پس از رنسانس بود. با اینکه گونۀ خاصی از نگارش یادداشتهای روزانه در میان ایرانیان از دیرباز سابقه داشت و از آن ذیل عنوان «روزنامهنویسی» یاد شده است، اما روزنامه (News Paper/Daily News) به معنای نوشتاری که بهصورت ادواری از سوی نهاد، گروه و یا تشکل خاصی چاپ شود، در بر دارندۀ گزارشهایی از اخبار جامعه بود و مخاطب عام داشتن آن، عملاً تا دورۀ قاجار سابقه نداشت. در دورۀ قاجار، نگارش روزنامه نزد ایرانیان رواج یافت و پس از پیروزی جنبش مشروطیت (14 جمادیالثانی1324هـ.ق) و با اتکا به تسهیلاتی که در متن قانون اساسی مشروطه و متمم آن برای پیشبرد امر نشریات و روزنامهنگاری پیشبینی شده بود، بر رونق آن افزوده شد. روزنامۀ «انجمن تبریز» که در روزگار خود با عنوانهای گوناگونی چون «روزنامۀ ملی»، «جریدۀ ملی» و «روزنامۀ انجمن» به چاپ میرسید، یکی از مهمترین روزنامههای صدر مشروطه است که بهعلت اشتمال بر گزارشهای ارزشمندی از وقایع تبریز در آن زمانه، پژوهشگران تاریخ مشروطۀ ایران همواره به آن توجه کردهاند. با این حال، نکتهای که در بررسی روزنامۀ انجمن تبریز بهطور اخص و بیشتر روزنامههای دورۀ قاجار به بوتۀ فراموشی سپرده شده است، مسئلۀ «تبلیغات» و «آگهیهای تبلیغی» در آنهاست که بیشتر، البته نه همواره، ذیل عنوان «اعلان» در روزنامهها ظاهر میشوند. آگهیهای روزنامههای عصر قاجار در بر دارندۀ دادههای ظریف و ارزشمندی از شرایط و تکاپوهای اجتماعی و اقتصادی جامعۀ ایران، بهویژه شهرها هستند و با بررسی موشکافانه و جزئینگرانۀ آنها، گوشههایی از تاریخ فراموششده و یا مغفول جامعۀ ایران عهد قاجاری ترسیم میشود؛ گوشههایی که در تواریخ روایی، وقایعنگاریها، فرامین رسمی و حتی اسناد، مجال ظهور و بروز پیدا نکردهاند. پژوهشهای انگشتشماری که تاکنون این موضوع را بررسی کردهاند، بیشتر با نگاهی کلینگرانه به مسئله نگریسته و ناخواسته از بررسی جزئیات محروم ماندهاند. درواقع برچسبهایی چون روزنامههای عصر قاجار که سراسر ایرانِ پهناور را در یک بازۀ زمانی طولانی پوشش میدهد، گنجایش روشن ساختن تمامی ظرایف موجود در موضوع تبلیغات و آگهیهای تبلیغاتی را ندارد؛ بهویژه با در نظر داشتن این نکته که شمار زیادی از روزنامهها و جراید آن دوران، بهصورت محلی چاپ میشدند و آگهیهایی را تبلیغ میکردند که بیشتر صبغۀ محلی و بومی داشتند. با این اوصاف، پژوهش حاضر در پی آن است تا با مطالعه و ارزیابی جستارِ تبلیغات در روزنامۀ انجمن تبریز، به این پرسش پاسخ دهد که اعلانهای روزنامۀ مزبور و یا گزارشهایی که رنگوبوی تبلیغاتی دارند، چه آگاهیهایی را از زندگانی اجتماعی و اقتصادی تبریزِ روزگار مشروطه ارائه میدهند؟ در پژوهش حاضر، تلاش میشود تا با بهرهگیری از یک رویکرد ترکیبی توصیفی-تحلیلی، به پرسش فوق پاسخ داده شود. تاکنون پژوهشهایی دربارۀ موضوع تبلیغات در نشریات و جراید فارسیزبان، به رشتۀ تحریر در آمده است که برخی از آنها با وجود اهمیت و ژرفنگری، نگاه کلی به روزنامهها دارند و تلاش کردهاند تا جامعۀ آماری بزرگتری چون همگی روزنامههای دولتی یا یک برهۀ خاص را مطالعه کنند. این روند با وجود سودمندیهایی که در پی دارد، پژوهشگر و مخاطب را از بررسی جزئیات بازخواهد داشت. در میان کتابهای موجود، مجلد نخست از مجموعۀ چهار جلدی 230 سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسیزبان، نوشتۀ میرزایی (1392)، بهطور مشخص با دورۀ زمانی پژوهش حاضر تطابق دارد؛ زیرا نویسنده در مجلد مزبور، آگهیهای تجاری و اوضاع اقتصادی ایران را در دورههای ناصری، مظفری، مشروطه و جنگ جهانی اول (1914-1918م.) بررسی کرده است. با وجود اهمیت بسیار نوشتار میرزایی (1392)، اطلاعاتی که مرتبط به روزنامۀ انجمن تبریز باشد، در آن دیده نمیشود و اساساً نویسنده در یک بازۀ زمانی طولانیمدت، نگاه کلینگر و همهجانبهای به موضوع تبلیغات در مطبوعات دارد. بهتازگی میرسعیدی (1402) با نگارش کتاب اخبار اعلانات دندانپزشکی در مطبوعات عصر قاجار و نورمحمدی (1402) با تألیف کتاب اخبار کنسرت در مطبوعات از دورۀ قاجار تا پایان سال 1330 بهصورت تخصصی، سرگذشت حرفههای خاصی را در عصر قاجار، از دریچۀ آگهیهای مطبوعاتی بررسی کردهاند. سوای کتابها، مقالات انگشتشماری نیز در میان آثار پژوهشی موجود دیده میشوند که به سهم خود، ارزشمند و کارگشایند. نخست باید از مقالۀ یوسفینیا (1382) با عنوان «بررسی وضعیت آگهی در روزنامههای عصر قاجار، با تأکید بر آگهی کتاب» نام برد. او در این مقاله با بررسی آگهیهای تبلیغاتی روزنامههای وقایع اتفاقیه، دولت عَلیه ایران، اختر، شَرَف، شرافت، تربیت، شکوفه، دانش، انجمن تبریز و روزنامۀ مجلس، تلاش کرده است تا تحلیلی کمی و آماری را از آگهیهای کتاب در مطبوعات مزبور به دست دهد. یکی از نمونههای مطالعاتی او در پژوهش حاضر، روزنامۀ انجمن تبریز است، با این حال، نویسنده به مسئلۀ آگهی کتاب در یازده روزنامۀ آن زمانه تمرکز دارد و بر آن نیست تا ارزیابی جزئیتری را از آگهیهای تبلیغاتی یک نشریۀ خاص ارائه دهد. سوای یوسفینیا، فرخفر و همکاران (1399) در مقالۀ «بررسی ظهور آگهیهای تبلیغاتی در نشریات دوران قاجار» و متولی و همکاران (1394) در مقالۀ «آسیبهای اجتماعی فرهنگی ناشی از آگهیهای تبلیغاتی در نشریات عصر قاجار» به ترتیب از دریچۀ «روند پیدایش» و دیدگاههای «آسیبشناسانه»، به موضوع تبلیغات در جراید قاجاری توجه نشان دادهاند. از دیگر مقالات نوشتهشده در زمینۀ تبلیغات، به مقالة فائزه فاطمی با عنوان «بررسی آگهیهای تبلیغات روزنامه در دورة قاجار و پهلوی اول» اشاره میشود که در نهمین کنفرانس بینالمللی زبان، ادبیات، تاریخ و تمدن ارائه شده است. با این اوصاف، ضرورت بررسی مسئلۀ تبلیغات در روزنامههای عصر قاجاری، با نگاهی جزئینگرانه آشکار میشود و پژوهش حاضر نیز بهطور مشخص در پی بررسی همین موضوع در روزنامۀ انجمن تبریز است.
یکی از نخستین پیامدهای فرمان مشروطیت (14جمادیالثانی 1324هـ.ق) در تهران و دیگر شهرهای ایران، چاپ و انتشار روزنامههای مستقل و آزادی بود که دیگر به دستگاههای نظارتی حکومت مرکزی قاجار متکی نبودند و تلاش میکردند تا اخبار موجود را آزادانه گزارش دهند. روزنامۀ انجمن تبریز، یکی از همین نشریات و درواقع نخستین روزنامهای بود که پس از صدور فرمان مشروطیت، در تبریز چاپ شد. روزنامۀ مزبور در آغاز «روزنامۀ ملی» نام داشت و بنا به گزارش محمدعلی تربیت، نخستین نشریهای بود که پس از جنبش مشروطه و اعلام فرمان آن، به کوشش و مدیریت میرزا علیاکبرخان، فرزند سید هاشم چَرَندابی، در تبریز چاپ شد. چندی بعد، روزنامۀ ملی به «جریدۀ ملی» تغییر نام داد و سرانجام از اوایل سال 1325هـ.ق، با نام «روزنامۀ انجمن» به چاپ رسید و همین نام را تا پایان نیز، حفظ کرد (براون، 1337، ص. 421-422، 230-231، 320؛ دربارۀ اعلانِ رسمی تغییر نام روزنامه از «جریدۀ ملی» به «انجمن»، ر.ک. روزنامۀ انجمن تبریز، 1374، 1: س1، ش37، 100). با اینکه صدر هاشمی (1363) به خطا نام اولیۀ این روزنامه را «روزنامۀ مجلس ملی تبریز» ثبت کرده است، اما با تکیه بر گزارشهای تربیت و کسروی (1383)، گزارش کوتاه اما پرمغزی دربارۀ سرگذشت روزنامۀ انجمن تبریز ارائه داده است. کسروی (1383) نیز ضمن تأکید بر این نکته که روزنامۀ انجمن نخست با نام «روزنامۀ ملی» و سپس «روزنامۀ انجمن» به چاپ میرسید، آن را یکی از نشریات آبرومند تبریز در آن روزگار قلمداد کرده و یادآور شده است که از گزارشهای آن برای نگارش کتاب تاریخ مشروطه ایران، سود جسته است؛ زیرا مندرجات آن، مشتمل بر دادههای سودمندی راجع به وقایع آذربایجان و انجمن تبریز بود. در تکمیل گزارشهای تربیت، کسروی (1383) و صدر هاشمی (1363)، باید گفت که با وجود مدیریت و صاحبامتیازی اولیۀ میرزاعلیاکبرخان در امر چاپ و انتشار روزنامۀ انجمن تبریز از شمارۀ 111، دورۀ اول روزنامۀ مزبور (مورخ یازدهم جمادیالثانی 1325هـ.ق)، مدیریت نشریۀ یادشده از شخص میرزاعلیاکبرخان گرفته شد و از شمارۀ مزبور به بعد، نویسندگانی چون آقامیرمحمد، آقا میریعقوب و آقا مشهدی اسماعیل به نگارش «مُراسلات» روزنامۀ انجمن تبریز مشغول شدند. علت این امر هم، درج مکتوبی با امضای محفوظ از سوی میرزاعلیاکبرخان در شمارۀ 110 سال اول با عنوان «مَآل فقره حاجی شیخ فضلالله» بود که در آن از تحصن شیخ فضلالله نوری، میرزا حسن مجتهد تبریزی و شیخ آملی در زاویۀ شاه عبدالعظیم، به انتقاد سخن رفته بود (دربارۀ مکتوب یادشده و انتزاع امتیاز روزنامۀ انجمن از میرزاعلیاکبرخان، ر.ک. روزنامۀ انجمن تبریز، 1374، 1: س1، ش110-111، 392-393). پس از چندین شماره، عبارت «ادارۀ روزنامۀ انجمن»، جایگزین نام اشخاص یادشده در بخش «مراسلات و نوشتهها» روزنامۀ انجمن میشود. چنین به نظر میرسد که نویسندگان و مدیران جدیدی که وظیفۀ نگارش ستونهای روزنامۀ انجمن تبریز را عهدهدار بودند، نگاه چندان مثبتی به روزگار مدیریت میرزاعلیاکبرخان نداشتند و این نگاه از انتقاد تلویحی آنان، از عملکرد میرزاعلیاکبرخان هویدا میشود (همان، 1: س2، ش8، 578). صاحبامتیازی گروه دوم از مدیران روزنامۀ انجمن تبریز تا شمارۀ 32 سال دوم (مورخ هفدهم ذوالحجۀ 1325هـ.ق) ادامه پیدا کرد تا اینکه ناگهان از شمارۀ بعد، محمدآقا معینالتجار امتیازنامۀ چاپ و انتشار روزنامۀ انجمن تبریز را عهدهدار شد. محمدآقا معینالتجار پس از اخذ امتیازنامۀ یادشده، به دو اقدام مهم در روند انتشار روزنامۀ انجمن مبادرت ورزید. اول آنکه نخستین شماره از دوران فعالیت خود (چهارم صفر 1326هـ.ق) را با عنوان «شمارۀ 1 از سال دویم» به چاپ رساند و عملاً کار خویش را در ادامۀ شمارههای پیشین روزنامه قرار نداد؛ دوم آنکه تمامی شمارههای روزنامه را از آغاز مدیریت خود تا روزگار استبداد صغیر، بهصورت چاپ سُربی منتشر کرد. با اینکه چندین شمارۀ پیشین روزنامۀ انجمن تبریز هم در مطبعۀ سربی چاپ شده بودند، اما تجربههای زودگذری بودند که تداوم پیدا نکردند و گویا علاقۀ مدیران قبلی به بهرهگیری از چاپ سنگی بود. پس از استبداد صغیر، برای مدتی انتشار روزنامۀ انجمن تبریز متوقف شد و نخستین شمارۀ آن پس از بمباران مجلس، در تاریخ 28 رجب سال 1326هـ.ق بهصورت چاپ سنگی منتشر شد (ر.ک. روزنامۀ انجمن تبریز، 1376، 2: س3، ش1، 807). گویا بهعلت چپاول ابزار و جهازات مطبعه «امید ترقی» به دست سواران مرندی و قَراجَهداغی در بحبوحۀ نزاعهای داخلی تبریز، امکان چاپ سربی روزنامۀ انجمن تبریز وجود نداشت و این نکته بارها در متن اعلانهایی دیده میشود که در آنها بر اطلاعرسانی و بازگرداندن آلات مطبعۀ سربی و دریافت مژدگانی تأکید شده است (برای نمونه، ر.ک. همان، 2: س3، ش17و18، 874و878). درمجموع نخستین شمارۀ روزنامۀ انجمن تبریز در غُرّه رمضان سال 1324هـ.ق، در یک صفحه انتشار یافت. این شماره بهطرز شگفتآوری، دو مرتبه و با دو عنوانِ «روزنامۀ ملی» و «جریدۀ ملی» به چاپ رسیده است. از آن پس روزنامۀ مزبور از شمارۀ دوم تا نُهم، با نام «روزنامۀ ملی»، از شمارۀ دَهُم تا سی و هفتم با نام «جریدۀ ملی» و از شمارۀ سیوهشتم به بعد تا پایان، با نام «انجمن» منتشر شده است. ازنظر شمار صفحات، شمارههای اول و دوم در یک صفحه، شمارههای سوم تا بیستوسوم در دو صفحه و از شمارۀ بیستوچهارم تا پایان، در چهار صفحه به چاپ رسیدهاند؛ البته سَوای شمارههای هفتادوهفتم و هفتادوهشتمِ سال اول که با یک عنوانِ واحد و بهصورت مشترک در هشت صفحه و دو شمارۀ دیگر (شمارۀ دهم، دورۀ اول، سال دوم و سوم) که در شش صفحه انتشار یافتهاند (در این باره، ر.ک: روزنامۀ انجمن تبریز، 1376، 2: پیشگفتار). ازنظر محتوا و درونمایه، روزنامۀ انجمن تبریز بیشتر بازتابدهندۀ رویدادهای آذربایجان و تبریز در روزگار صدر مشروطه و مذاکرات و تصمیمهای اعضای انجمن ایالتی تبریز است و چنانکه کسروی (1383) نیز خاطرنشان کرد، یکی از منابع اصلی برای آگاهی از رویدادهای روزگار مشروطه به شمار میآید. با این حال، گزارشها و نوشتارهای پراکندهای در این روزنامه دیده میشدند که مانند بسیاری از نمونههای مشابه، «اعلان» و آگهی تبلیغی رسمیاند و یا تلویحاً صبغۀ تبلیغی دارند. در این پژوهش، تلاش شده است تا همین گزارشها ازنظر اهمیت آنها در زمینۀ شناخت فضای اجتماعی و اقتصادی تبریز در روزگار صدر مشروطه بررسی شود.
نخستین و آشکارترین شکل از آگهیهای تجاری و تبلیغاتی در روزنامۀ انجمن تبریز، نوشتارهاییاند که ذیل عنوان «اعلان» در روزنامۀ مزبور درج میشدند. اعلانها درواقع آگهیهای رسمی بودند که معمولاً پس از پایانِ واپسین ستون روزنامه، قید میشدند و رسماً یکی از منابع درآمدی روزنامۀ انجمن تبریز به شمار میآمدند؛ زیرا ادارۀ روزنامۀ انجمن برای درج هرگونه اعلانی، تعرفههایی را معین کرده بود و به تناسب اندازۀ اعلان، مبلغی را از متقاضیان دریافت میکرد. در توضیح نکتۀ اخیر باید خاطرنشان کرد که برای نخستین بار، در صفحۀ عنوانِ شمارۀ 65 از سالِ اول روزنامۀ انجمن تبریز (مورخ 29 صفر سال 1325هـ.ق)، قیمت هر سطر اعلانات، «پانزده شاهی» تعریف و ضمناً تأکید شده است که در صورت تکرار، تخفیف داده خواهد شد (روزنامۀ انجمن تبریز، 1374، 1: س1، ش65، 209). مبلغ 15 شاهی برای هر سطر اعلان تا شمارۀ 32 از سال دوم[*] روزنامۀ انجمن (مورخ 16 جمادیالاول 1326هـ.ق) ثابت ماند (روزنامۀ انجمن تبریز، 1376، 2: س2، ش32، 803). شمارۀ اخیر درواقع واپسین باری بود که هزینه و تعرفۀ چاپِ اعلان در آن قید شد، اما این به آن معنا نیست که روند چاپ اعلان در روزنامۀ انجمن متوقف شد، درواقع هم پیش از شمارۀ 65 از سال اول و هم پس از شمارۀ 32 از سال دوم، اعلانهایی در روزنامۀ انجمن تبریز منتشر شدهاند و احتمال داده میشود که هزینه و تعرفۀ چاپ آنها، همان پانزده شاهی برای هر سطر بود. بهصورت کلی، محتوای اعلانها یا همان آگهیهای تجاری روزنامۀ انجمن تبریز، به سه دستۀ تبلیغات کالا، تبلیغات خدمات و مسائل مربوط به خود روزنامه (مانند پرداخت وجه اشتراک) تقسیم میشود؛ در نگاهی جزئیتر، اعلانات روزنامۀ انجمن تبریز در بر دارندۀ آگاهیهای جدول1 است. جدول 1. دستهبندی اعلانات روزنامۀ انجمن تبریز و دفعات تکرار آنها Table 1. Classification of Anjuman-i Tabriz newspaper announcements and their frequency of repetition
با نگاه به جدول1، روشن میشود که اعلانها و تبلیغات مربوط به خودِ روزنامه، بیشترین بسامد را داشتهاند، هرچند در عمل، بسیاری از آنها تنها برچسب اعلان دارند و آگهی تبلیغاتی به معنای متعارف آن محسوب نمیشود. سَوای اعلانهای روزنامه، تبلیغ مدرسه، کتاب و موضوعات پزشکی، درمانی و بهداشتی، بیشترین تکرار را در روزنامۀ انجمن تبریز دارند و این نشانگر نکتۀ مهمی در روزنامۀ مزبور است. به دیگر سخن، اگر شمار اعلانها از دیدگاه موضوعی بررسی شود، آگهیهای فرهنگی، اجتماعی و بهداشتی، بیشترین حجم از اعلانهای روزنامۀ انجمن تبریز را به خود اختصاص دادهاند و میزان پراکندگی و دفعات تکرار آنها بهاندازهای بالاست که دیگر حوزهها را به محاق برده است. در وهلۀ بعد، اعلانها و اطلاعیههای مربوط به جراید و روزنامهها، انجمنهای تازهتأسیس و کمپانی کشتیهای حجی روسیه قرار دارند. در این میان نیز دو حوزۀ نشریات و انجمنها ذیل تبلیغات فرهنگی و اجتماعی قرار میگیرند. دربارۀ کمپانی کشتیهای حجی روسیه باید یادآور شد که اعلان مزبور، به یکی از شرکتهای کشتیرانی روسیه مربوط است که طبق اطلاعات مندرج در اعلان، حجاج را برای انجام فریضۀ حج، از بندر باطوم (باتومی) گرجستانِ روسیه راهی ایستگاههای ینبع و جَده در عربستان میکرد و در مسیر بازگشت نیز حجاج را از بندر جَدۀ عربستان به فیدوسیه/تئودوسیا (Theodosia) روسیه بازمیگرداند و به یک معنا، نوعی آژانس مسافرتی و زیارتی به معنای امروزی آن محسوب میشد. آگهیهای این شرکت که بسیار طولانیاند، در شش شمارۀ پیاپی (شمارههای 3-8) در رمضان سال 1325هـ.ق تکرار شدهاند و بیش از هر اعلان دیگری، ضریب تکرار دارند. به دیگر سخن، آگهی کمپانی کشتیهای حجی روسیه بیش از هر اعلان دیگری، در روزنامۀ انجمن تبریز به چاپ رسیده است. در یکی از گزارشهای روزنامۀ انجمن تبریز (مورخ سوم ذوالقعدۀ سال 1325هـ.ق) که درواقع تلگرافی از سوی وزارت خارجه است، خاطرنشان شده است که بهعلت شیوع بیماری وبا در روسیه، حجاجی که با کشتیهای روسیه عازم حج بودند، میبایست چند روزی در بندر سینوپ عثمانی در شمال آناتولی، تحت قَرانتیه (قرنطینه) قرار میگرفتند و سپس برای معاینه، عازم استانبول میشدند (روزنامۀ انجمن تبریز، 1376، 2: س2، ش18، 622). صرفنظر از حوزههای موضوعی اعلانهای روزنامۀ انجمن تبریز که به بررسیهای جداگانه و جزئیتری نیاز دارند، نکتۀ جالب دیگر مربوط به بسامد و شمار آنها در سالهای انتشار روزنامۀ مزبور است. نخست باید یادآور شد که شمارههای بر جای مانده از روزنامۀ انجمن تبریز نشان میدهند که این جریده تنها سه سال به چاپ رسید و حتی برخی از شمارههای سال سوم آن، در دسترس نیستند و یا بسیار نایاباند (در این باره، ر.ک. همان، 2: پیشگفتار). در طول این سه سال نیز، روزنامۀ انجمن تبریز پیوسته منتشر نمیشد و در برهههایی بهعلت بحرانهای ملی یا محلی، چاپ آن در بوتۀ تعویق قرار میگرفت. با وجود این اگر این سه سال، سه مرحله از روند انتشار روزنامۀ انجمن تبریز مدنظر قرار گیرند، نکات و آگاهیهای جالبی از آنها مستفاد خواهد شد. در سال اول انتشار روزنامۀ انجمن تبریز، روند درج اعلان و آگهی تبلیغاتی سیر صعودی دارد و اعلانهای گوناگونی دیده میشود. در سال دوم نیز با وجود برخی تغییرات پیوسته در ساختار روزنامه، هیئت تحریریۀ آن و بحرانهایی که در تبریز رخ میدادند و چاپ روزنامه را با وقفه روبهرو میکردند، باز اعلانها و محتوای آنها سیر پذیرفتنی را به نمایش میگذارند؛ اما در سال سوم، ناگهان روند صعودی پیشین با دگرگونی بنیادینی مواجه شد که به گمان نگارندۀ سطور، ناشی از کودتای محمدعلیشاه قاجار (حک: 1324-1327هـ.ق) و آغاز دورۀ موسوم به استبداد صغیر (23 جمادیالاول 1326-27 جمادیالثانی 1327هـ.ق) است؛ درواقع بازۀ زمانی سال سوم انتشار روزنامۀ انجمن تبریز همزمان با روزگار استبداد محمدعلیشاهی، نزاعهای داخلی تبریز و مقاومت تبریزیان در برابر قوای اعزامی حکومت قاجار بود. در این دوره، اعلانهای محدودی به چاپ رسیدهاند که بیشتر ناظر به چالشهای ادارۀ روزنامۀ انجمن (مانند چپاول آلات سربی مطبعۀ امید ترقی) و دغدغههای اهالی آذربایجان و تبریز در آن روزگار پرآشوباند؛ نظیر اعلان بازگشایی خط تلگراف و سرشماری کودکان مدارس. تنها استثنایی که در این زمینه دیده میشود، اعلان فروش مِلکی در «بازار جمعۀ مسجد» تبریز است. متأسفانه اعلان یادشده بهطور واضح چاپ نشده است و بخشهایی از آن خواندنی نیست، اما روشن است که مندرجات آن ناظر به فروش مستغلات و چند باب دکان در تبریز است (روزنامۀ انجمن تبریز، 1376، 2: س3، ش27، 913). اعلان مزبور از این جهت اهمیت مییابد که در هیچ یک از شمارههای پیشین روزنامۀ انجمن تبریز، اعلان ویژهای راجع به فروش ملک و مستغلات دیده نمیشود. در پایان بحث راجع به اعلانهای روزنامۀ انجمن تبریز، شایسته است تا به برخی از این آگهیها بهصورت منفرد توجه شود. آگاهیهایی که از این اعلانات به دست میآیند، هریک به سهم خود بیانگر گوشهای از وضعیت اجتماعی و اقتصادی شهر تبریز و ایالت آذربایجان در روزگار صدر مشروطهاند و با بهرهگیری از اطلاعات آنها، به برخی از جنبههای مغفول تاریخ اجتماعی و اقتصادی تبریز و آذربایجان در آن زمانه دست مییابیم؛ برای نمونه، در شمارۀ 77-78 سال اول روزنامۀ انجمن تبریز (مورخ 21 ربیعالاول سال 1325هـ.ق)، گزارشی با عنوان «بشارت و اعلان» درج شده است که در آن از ورود یک فروند کشتی بخاری و کارخانۀ کاغذسازی به آذربایجان بهوسیلۀ شاهزاده امامقلیمیرزای قاجار، امیر نویان و حکمران وقت ارومیه، سخن گفته میشود. کشتی مزبور که در دریاچۀ ارومیه به آب انداخته شده بود، بیشتر کاربرد تجاری و بازرگانی داشت و گویا از آن برای حمل کالاهای تجاری و اجناس تجار استفاده میشد (روزنامۀ انجمن تبریز، 1374، 1: س1، ش77-78، 263). در اعلان دیگری نیز به تاریخ 19 رجب سال 1325هـ.ق، از آسیاب بخاری جدیدی سخن رفته است که در جنب دروازۀ گَجیل یا درب سرد قرار داشت و از آن برای تهیۀ آردِ با کیفیت برای مصارف خبازان استفاده میشد (همان، 1: س1، ش126، 456). این آسیاب که آگهیِ آن بار دیگر با جزئیات بیشتری در شمارۀ 22 سال دوم روزنامۀ انجمن (مورّخ اول ربیعالثانی سال 1326هـ.ق) تکرار شده است، احتمالاً -هرچند به قطع یقین نمیتوان از آن سخن گفت- همان آسیاب بخاری جدیدی است که «سِرکس اونانوف» نامی، آن را در تبریز دایر کرده بود و در شمارۀ 26 سال اول روزنامه (مورخ 20 ذوالقعدۀ سال 1324هـ.ق) نیز گزارشی راجع به گفتوگوی اعضای انجمن تبریز دربارۀ آسیاب مزبور و تعرفههای آن درج شده است (همان، 1: س1، ش26، 55). خلاصه آنکه اگر اعلانهای تجاری و آگهیهای تبلیغاتی روزنامۀ انجمن تبریز بهطور جزئی و با رویکردی تطبیقی ارزیابی و بررسی شود، آگاهیهای ارزشمندی راجع به فضای اجتماعی و اقتصادی تبریز و آذربایجان در روزگار صدرِ مشروطه ارائه خواهند داد.
در گفتار پیشین مهمترین نوع از آگهیهای تبلیغاتی روزنامۀ انجمن تبریز، یعنی اعلانها بررسی شد؛ با این حال، آن دسته از نوشتارهای روزنامۀ انجمن تبریز که صبغۀ تبلیغاتی دارد، تنها به اعلانها محدود نمیشود. درواقع نوشتارهای بسیاری در شمارههای گوناگون روزنامۀ انجمن تبریز درج شدهاند که بنمایۀ تبلیغاتی، تشویقی و تحریضی دارند و هدف از آنها، تشویق مخاطبان به استفاده از کالا یا خدمات خاص و یا رویآوردن به فعالیت ویژه است. روشن است که چنین نوشتارهایی همسنگ با اعلانهای رسمی نیست، اما با توجه به اینکه انگیزۀ تبلیغ در آنها بهصورت آشکار یا پوشیده وجود دارد و هدف از آنها نیز تشویق مخاطب به مصرف کالا یا خدمات خاص و یا بررسی رفتار ویژهای است که بیشتر صبغۀ اقتصادی دارد، پس آنها را ذیل عنوان جداگانهای چون «تبلیغات غیررسمی و تشویقی» و یا تلویحاً «آگهیهای شبهتبلیغی» قرار میدهیم. در این گونه نوشتارها، گرایشهای مشخصی دیده میشود که برخی از آنها متأثر از فضای گفتمانی روزگار صدر مشروطهاند، اما پیش از بررسی نکتۀ مزبور، جدول 2 برای دستهبندی انواع تبلیغات غیررسمی و تشویقی و آگهیهای شبهتبلیغی روزنامۀ انجمن تبریز ارائه میشود. جدول 2. دستهبندی تبلیغات غیررسمی و تشویقی روزنامۀ انجمن تبریز و دفعات تکرار آنها Table 2. Classification of informal and promotional advertisements of Anjuman-i Tabriz newspaper and their frequency of repetition
پیش از ارزیابی مندرجات جدول2، باید خاطرنشان کرد که در تنظیم محورهای تبلیغات غیررسمی و تشویقی، تا اندازهای سلایق، ترجیحها و گزینشهای فردی دخیل بودهاند؛ زیرا گزارشهایی از نوعِ تبلیغات تشویقی، مانند اعلانهای رسمی نیستند و مفاد آنها با خوانش و تحلیل نوشتارهای پراکندۀ روزنامه حاصل میشود و از این جهت است که نگارندۀ این سطور، آنها را با صفت «شبهتبلیغی» خوانده است. خلاصه اینکه گزارشهایی از نوع تبلیغات غیررسمی و تشویقی، نشانگر ترغیب و تحریض مخاطبان به اتخاذ رفتارهای خاص اقتصادیاند که پیامد آنها پشتیبانی از اقتصاد بومی و ملی و ایجاد نوعی همبستگی فراگیر است؛ برای نمونه در شمارۀ سوم از سال اول روزنامۀ انجمن تبریز (مورخ هفتم رمضان سال 1324هـ.ق) گفتاری با عنوان «استدعا» درج شده است که بنمایۀ آن ناظر به تشویق مخاطبان به بهرهبرداری از کالاهای داخلی است. در این نوشتار از خوانندگان تقاضا میشود که برای حمایت از کالاهای ایرانی، جلوگیری از اتلاف سرمایۀ ایرانی که در حکم «روح مملکت» است، مبارزه با بیکاری و تقویت اقتصاد ملی، از جوراب، کفش و ظروف بدل چینی استفاده کنند که با پشم و پنبه و چرم ایرانی و در کارگاههای ایرانی تولید شدهاند (روزنامۀ انجمن تبریز، 1374، 1: س1، ش3، 3). در نمونۀ دیگری، «اطلاعی» از مجلس و مجمع شماری از «خواتین» تبریزی درج شده است که در آن بانوان انجمن مزبور تعهد میکنند که دربارۀ «ترتیبات لباس خودشان» صحبت و حتیالمقدور بکوشند خود و صاحبانشان را کمتر محتاج متاع و منسوجات خارجی کنند، از ثروت خودشان نکاهند و در صورت امکان، مدتی به همان البسۀ قدیمی قناعت کنند تا درنهایت «به فضل خداوندی و همت مردمان، فابریکها در مملکت ایران تشکیل یابد که از احتیاج خارجی بهکلی بینیاز شوند» (همان، 1: س1، ش41، 116). چنین نوشتارها و اطلاعیههایی که ذیل محور کلی «تشویق به استفاده از کالاهای داخلی» قرار گرفتهاند، در پیوند با گفتمان فراگیری قرار میگیرند که از نخستین سالهای سدۀ چهاردهم هجری قمری در ایران شکل گرفته بود و در آن از مسائلی چون حمایت از کالاهای ایرانی و تحریم کالاهای خارجی سخن گفته میشد. در چنین فضایی بود که «شرکت اسلامیه» در سال 1316هـ.ق، با کوشش شماری از روحانیان و بازرگانان ایرانی در اصفهان شکل گرفت و شخصیتی چون سید جمال واعظ اصفهانی (مقتول در سال 1326هـ.ق) با نگارش رسالۀ «لباسالتقوی» در سال 1318هـ.ق، آن را ترویج کرد (دربارۀ شرکت اسلامیه و رسالۀ سید جمال واعظ، ر.ک. جمالزاده، 1333، ص. 119). محور مهم دیگر در نوشتههای شبهتبلیغی روزنامۀ انجمن تبریز، تشویق بازرگانان، اعیان و بزرگان شهری به ایجاد مدرسه، کارخانه، راه شوسه و کمپانی نان و در یک کلام، تحریض به شرکت در سرمایهگذاریهای بنیادین و زیرساختی است. روشن است که در دورۀ مدنظر و پیش از شکلگیری دولتهای نوین با دایرۀ مسئولیتی کلان، بیشتر گروههای نخبۀ شهری عهدهدار سرمایهگذاری در حوزههایی مانند ساخت قناتها و کاریزها، تأسیس موقوفات و ایجاد مدارس میشدند و این روند در دورۀ صدر مشروطه و با افزایش احساس نیاز به سرمایهگذاری در حوزههای جدید، رونق گرفت. در شماری از نوشتارهای روزنامۀ انجمن تبریز که با عناوینی چون «بشارت» به چاپ رسیدهاند، تلویحاً به گروههای نخبۀ شهری گوشزد میشود که در زمینۀ ایجاد مدارس، کارخانهها، راههای شوسه و مواردی نظیر اینها، پیشگام شوند. نمونۀ بارز چنین فعالیتهایی در سطح خُرد، به تأسیس «انجمن خیریه» از سوی شماری از اعیان شهری در کوی شتربان تبریز مربوط است. بنا به گزارش روزنامۀ انجمن تبریز (مورخ هشتم شعبان سال 1325هـ.ق)، هدف از تشکیل انجمن خیریۀ مزبور در کوی شتربان، ایجاد یک کارخانۀ سهامی جوراببافی و بندبافی برای اشتغالزایی و رفع فقر بود و از مخاطبان خواسته شده بود که هرکس در حد استطاعت خود، با خرید سهام کارخانۀ مزبور (حداقل وجه اشتراک یک تومان) در این امر خیر گام بردارد (روزنامۀ انجمن تبریز، 1374، 1: س1، ش135، 492). در نوشتار دیگری از زبان یکی از دانشآموزان مدرسۀ «فردوس» تبریز و در خطاب به «بزرگان باوجدان» شهر، تأکید شده است که با اهتمام در امر مدرسهسازی و حمایت از دانش و دانشآموزان، به رونق کشور و ترقی حوزۀ علم یاری رسانند (همان، 1: س1، ش149، 547). نکتۀ جالب راجع به نوشتارهای تشویقی و شبهتبلیغی، این است که شمار چنین نوشتارهایی در سال اول انتشار روزنامه بسیار زیاد است، اما در سال دوم بهشدت از تعداد آنها کاسته میشود و در سال سوم، هیچ نوشتاری دیده نمیشود که بتوان آن را ذیل تبلیغات غیررسمی، تشویقی و یا شبهتبلیغی گنجاند. البته در این باره نیز شرایط خاصی که پس از آغاز دورۀ استبداد صغیر در ایران و بهخصوص شهر تبریز حاکم بود، مانع از بررسی اموری از این قبیل میشد و عملاً سرمایهگذاریهای زیربنایی و بنیادین در محاق قرار میگرفت. گفتنی است که تأکید بر پیامدهای استبداد صغیر نباید مانع از توجه به بحرانهای داخلی تبریز در روزگار صدر مشروطه شود؛ یعنی تنشهایی که بیگمان در زمینههای اقتصادی و تبلیغاتی نیز، تأثیرگذار بودند.
واپسین گفتار در زمینۀ تبلیغات مندرج در روزنامۀ انجمن تبریز، به حوزۀ «تبلیغات منفی» مربوط است. مراد از اصطلاح تبلیغات منفی در این گفتار، نوشتارهایی با انگیزۀ بازداشتن مخاطبان از بررسی فعالیتهای اقتصادی و یا خرید کالاهای ویژهای در بازههای زمانی خاص است. در چنین گزارشهایی تلاش میشد تا برای نیل به یک انگیزه یا آرمان والاتری که گاهی صبغۀ «ملی» هم پیدا میکرد، برخی از عرصههای اقتصادی انکار، تقبیح و چهبسا تحریم شود. به گمان نگارندۀ این سطور، چنین گزارشهایی که نه از سنخ اعلانهای رسمیاند و نه در دایرۀ تبلیغات غیررسمی و تشویقی قرار میگیرند، دستۀ جداگانهای به شمار میآیند و «تبلیغات منفی» با ماهیت «شبهتبلیغی» قلمداد میشوند. البته شمار چنین گزارشهایی در روزنامۀ انجمن تبریز چندان زیاد نیست و انتشار آنها گاهی تنها در برهههای زمانی خاص دیده میشود. جدول3 نشانگر مهمترین محورهای تبلیغات منفی روزنامۀ انجمن تبریز است. جدول 3. دستهبندی تبلیغات منفی روزنامۀ انجمن تبریز و دفعات تکرار آنها Table 3. Classification of negative advertisements of Anjuman-i Tabriz newspaper and their frequency of repetition
در تهیۀ جدول 3 نیز مانند جدول 2، تا اندازهای علایق و ترجیحهای شخصی نگارنده دخیل بود و علت آن نیز ناشی از این واقعیت است که نوشتارها و گزارشهای یکپارچهای مانند اعلانهای تبلیغی که تبلیغات منفی قلمداد میشود، در متن روزنامۀ انجمن تبریز دیده نمیشود و تبلیغات منفی عملاً در فحوای گزارشهای مختلف، پراکنده شدهاند. صرفنظر از نکتۀ یادشده، باید خاطرنشان کرد که مهمترین محور و وجه اشتراک در تبلیغات منفی روزنامۀ انجمن تبریز، موضوع تحریم کالاها، صنایع و امتیازنامههای خارجی است. پیشتر به این نکته اشاره شد که در روزگار مشروطه و حتی پیش از آن، گرایشی نزد گروهی از بازرگانان، علما، روحانیان و روشنفکران ایرانی شکل گرفته بود که در آن بر حمایت از کالاها و صنایع داخلی تأکید میشد. پیدایش شرکت اسلامیۀ اصفهان نیز برآیند و نماد بارز چنین گرایشی بود. دقیقاً در راستای همین روند، موضوع تحریم کالاها، صنایع و امتیازنامههای خارجی نیز دیده میشود. درواقع هرگونه تلاش برای رونق تولید داخلی، ناگزیر به مسئلۀ کالاهای خارجی میانجامید که حجم واردات آنها در روزگار قاجار، سیر صعودی یافته بود. در این شرایط، گروههای نخبۀ جامعه تلاش میکردند تا با راهکارهایی نظیر حمایت از تولیدات داخلی و تحریم کالاها و صنایع خارجی، در مسیر بهبود اقتصاد ایران گام بردارند. سَوای نمونۀ شرکت اسلامیۀ اصفهان، در تهران نیز بنا به گزارش کسروی، بهبهانی و طباطبایی در نشستهای خود چایی و قند به مردم نمیدادند؛ زیرا باور داشتند که قند و چای کالای بیگانه است و باید کمتر به کار رَوَد (کسروی، 1383، ص. 152، 225). البته گاهی این رویکرد مورد نقد و طعنۀ مخالفان قرار میگرفت. مسئلۀ تحریم کالاهای خارجی با ماهیت شبهتبلیغی بهکرات در گزارشهای پراکندۀ روزنامۀ انجمن تبریز دیده میشود؛ برای نمونه در شمارۀ 24 از سال اول روزنامۀ انجمن تبریز (مورخ 14 ذوالقعدۀ سال 1324هـ.ق)، گزارشی با عنوان «مکتوب شهری» درج شده است که فحوای آن ناظر به تحریم پارچه و چای خارجی است. در این نوشتار، نویسنده خاطرنشان میکند که با گروهی از «غمخواران و ترقیخواهان وطن مقدس» سوگند خوردهاند که دیگر لباسهای خارجی را نخرند، از آن استفاده نکنند و در بازار نیز چه در دکان و چه در قهوهخانه، صرف چای را برای خود و مهمانهایشان قدغن کنند (روزنامۀ انجمن تبریز، 1374، 1: س1، ش24، 48). در گزارش دیگری به نام «همت»، اعضای انجمن مقدس ملی (انجمن ایالتی تبریز) و واعظان تبریزی، برای رفاه و آسودگی اهالی تعهد میکنند که در تمامی مجالس تعزیهداری و فاتحهخوانی، صرف چای و قند خارجی را موقوف کردهاند که «موجب خانهخرابی ملت ایران» است و باید به «قهوه و قلیان و چوبوق» بسنده کنند و پول مملکت را در منفعت خارجه مصرف نکنند (همان، 1: س1، ش25، 52). البته ناگفته نماند که با وجود غلبۀ نگاه منفی به کالاهای خارجی، گاهی برخی از کالاهای داخلی نیز در زمرۀ تبلیغات منفی قرار میگیرند. چنین مواردی که بهطور مشخص در برهههای خاصی و بهعلتهای گوناگونی چون تنزل کیفیت کالای مزبور یا احتکار رخ میدادند، نشانگر تمایل مردم به اتخاذ رویکردی همدلانه و اتخاذ کنشهای جمعیاند. در نوشتارهای روزنامۀ انجمن تبریز در واپسین ماههای سال 1324هـ.ق، گزارشهایی از کمیابی گوشت در تبریز و آذربایجان دیده میشود که احتمالاً یکی از علل آن، احتکار دام از سوی شماری از قصابان در روزهای منتهی به عید قربان بود. در چنین شرایطی، اعضای انجمن تبریز در شمارۀ 30 سال اول روزنامۀ انجمن (مورخ 29 ذوالقعدۀ سال 1324هـ.ق) با درج اطلاعیهای، خاطرنشان کردند که «محض صلاح ملت» عهد کردهاند در صورت افزایش قیمت گوشت از چهار هزار و چهار عباسی، گوشت مصرف نکنند و از عموم اهالی نیز خواستهاند تا «همت فرموده قرارداد اعضای انجمن را که منافع کلی در ضمن دارد و موجب آسودگی فقرا و ضُعفا است»، مجری دارند (همان، 1: س1، ش30، 72). چنین گزارشهایی که گاه متوجه برخی پیشهها و اعضای شماری از اصناف بودند و یا چالشهای کلانی چون امتیازنامۀ شیلات شمال لیانازوف را بررسی میکردند، بیگمان حاکی از آگاهی و کنش جمعی ایرانیان صدر مشروطهاند و در عرصههای گوناگونی، حتی آگهیهای تبلیغاتی و نوشتارهای شبهتبلیغاتی روزنامهها، مجال ظهور و بروز پیدا میکردند.
چاپ روزنامه در ایران، یکی از پیامدهای آشنایی ایرانیان با مظاهر تمدن اروپایی در سدۀ سیزدهم هجری بود که نتایج پرشماری در پی داشت. ازنظر محتوا، مندرجات روزنامههای ایرانی در عصر قاجار، تنها به اخبار محدود نمیماند و اطلاعات و بخشهای دیگری ازجمله آگهیهای تبلیغاتی نیز در آنها دیده میشد. روزنامۀ انجمن تبریز که نخستین روزنامۀ منتشرشده در تبریزِ دورۀ مشروطیت بود، از این قاعده سَوا نیست. تبلیغات و نوشتارهای تبلیغی یا شبهتبلیغی روزنامۀ انجمن تبریز، ذیل سه دستۀ کلی «آگهیهای رسمی تبلیغاتی»، «تبلیغات تشویقی» و «تبلیغات منفی» قرار میگیرند. با اینکه اعلانهای روزنامۀ انجمن تبریز، گسترۀ وسیعی را در بر میگیرند و در آنها طیفهای وسیعی از انواع کالاها و خدمات دیده میشود، اما اعلانهای مدرسه، کتاب و کالاها و خدمات پزشکی، یعنی اعلانهای فرهنگی و بهداشتی، بیشترین تکرار را در میان مجموع آگهیهای تبلیغاتی روزنامۀ انجمن تبریز دارند. همچنین محورهایی چون حمایت از کالاهای داخلی و برانگیختن گروههای نخبۀ شهری به سرمایهگذاریهای بنیادی و زیرساختی، بازتاب ویژهای دارند و بخش عمدۀ تبلیغات تشویقی را به خود اختصاص دادهاند. در سنجش محتوای نوشتارهای تبلیغات منفی، آشکارا مسئلۀ تحریم کالاها، صنایع و امتیازنامههای خارجی دیده میشود که بهطور مشخص در راستای گرایش روزافزون نخبگان جامعه به حمایت از کالاهای داخلی معنا پیدا میکرد. با ارزیابی دو دستۀ اخیر، یعنی تبلیغات غیررسمیِ تشویقی و تبلیغات منفی، روندها و گرایشهای خاصی از تمایل ایرانیان و بهخصوص گروههای نخبۀ اجتماعی در زمینۀ آگاهی و کنش جمعی در روزگار صدر مشروطه مشاهده میشود که جلوۀ بارز آن، حمایت از کالای ایرانی و خودداری از مصرف کالای خارجی بود. مسئلۀ مهمی که در نوشتارهای تبلیغی روزنامۀ انجمن تبریز دیده میشود، روند افزونی و کاستی تبلیغات است که پیوند نزدیکی با شرایط اجتماعی و سیاسی تبریز آن دوره دارد و شاید بازتابی از تحولات تبریز صدر مشروطه است. در برهههایی که شهر نوعی آرامش و رونق اقتصادی را تجربه میکرد، شمار تبلیغات و اعلانها فزونی مییافت، اما در برهههایی چون دورۀ استبداد صغیر، بروز نزاع داخلی در شهر، مانع از فعالیت اقتصادی میشد که بازتاب این کسادی در کاهش شمار آگهیهای تبلیغاتی در برهههای بحرانی مشاهده میشود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
براون، ادوارد گرانویل (1337). مطبوعات و ادبیات ایران در دورۀ مشروطیت (ترجمه، تحشیه و تعلیقات تاریخی و ادبی، محمد عباسی). کانون معرفت.
جمالزاده، محمدعلی (1333). ترجمۀ حال سید جمالالدین واعظ. یغما، 7(9)، 118-123.
روزنامۀ انجمن تبریز (1374). جلد اول، سال اول از شمارۀ 1 تا 149 و سال دوم از شمارۀ 1 تا 14. کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران با همکاری استانداری آذربایجان شرقی.
روزنامۀ انجمن تبریز (1376). جلد دوم، سال دوم، دورۀ اول، شمارۀ 15-32 دوره دوم، شمارۀ 1-32، سال سوم، شمارۀ 1-46. کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران با همکاری استانداری آذربایجان شرقی.
صدرهاشمی، محمد (1363). تاریخ جراید و مجلات ایران. انتشارات کمال.
فرخفر، فرزانه، مسبوق، سید علیرضا، نوروزی، محمدرضا، و بازوگیر، نرجس (20 اسفند 1399). بررسی ظهور آگهیهای تبلیغاتی در نشریات دوران قاجار. هفتمین کنفرانس بینالمللی مطالعات زبان، ادبیات، فرهنگ و تاریخ.
کسروی، احمد (1383). تاریخ مشروطۀ ایران. امیرکبیر.
متولی، عبدالله، شعبانی، امامعلی، و قنواتی، ماندانا (1394). آسیبهای اجتماعی-فرهنگی ناشی از آگهیهای تبلیغاتی در نشریات عصر قاجار. فصلنامۀ مطالعات تاریخ فرهنگی، 6(24)، 115-140.
میرزایی، محسن (1392). 230 سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسیزبان. سیته.
میرسعیدی، سعید (1402). اخبار اعلانات دندانپزشکی در مطبوعات عصر قاجار. دندانه.
نورمحمدی، مهدی (1402). اخبار کنسرت در مطبوعات از دورۀ قاجار تا پایان سال 1330. ماهور.
یوسفینیا، راضیه (1382)، بررسی وضعیت آگهی در روزنامههای عصر قاجار با تأکید بر آگهی کتاب. نشریۀ مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات، (55)، 11-26.
Reference Anjuman-i Tabriz newspaper (1995). The first volume, the first year from numbers 1 to 149 and the second year from numbers 1 to 14 National Library of the Islamic Republic of Iran with cooperation with the of East Azerbaijan Governorate [In Persian]. Anjuman-i Tabriz newspaper (1997). Second volume, first period: number 15-32, second year, period: number 1-32, third year, number 1-46 (1997). National Library of the Islamic Republic of Iran with cooperation of East Azerbaijan Governorate [In Persian]. Brown, E. G. (1958). The Press and Poetry Of Modern Persia (M. Abbasi, Trans.). Kanun-i Ma’rifat publication [In Persian]. Farrokhfar, F., Masbugh, S. A., Nowrozi, M., & Bazugir, N. (10 March, 2021). Investigating the emergence of advertisements in Qajar era. 7th international conference on the study of language, literature, culture and history. https://civilica.com/l/62019/ [In Persian]. Jamalzadeh, M. A. (1954). Biography of Seyyed Jamaluddin-i Va’iz. Yaghma, 7(3), 118-123. https://ensani.ir/fa/article/279000 [In Persian]. Kasravi, A. (2005). History of the Iranian Constitutional Revolution. Amirkabir Publication. [In Persian]. Mirsaeedi, S. (2023). News of Dental Announcements in Qajar Era Press. Dandaneh Publication. [In Persian]. Mirzaei, M. (2013). 230 years of commercial advertising in the Persian language press. Siteh Publication. [In Persian]. Motevaly, A., Shabani, E., & Qanavati, M. (2015). Socio- Cultural Trauma of Advertizing in Journals of Qajar Era. Cultural History Studies, 6(24), 115-140. http://chistorys.ir/browse.php?a_id=622&sid=1&slc_lang=fa [In Persian]. NurMuhammadi, M. (2023). The Concert News in the Persian Press from the Qajar Era to the End of 1330/1951. Mahoor Publication. [In Persian]. Sadrhashemi, M. (1984). History of Iranian Newspapers and Press. Kamal Publications. [In Persian]. Yousefi-Nia, R. (2003). Consideration of advertisement situation in Ghajar period newspapers with emphasis on book advertisement. Librarianship and Informaion Organization Studies, 3(55), 11-26. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/87669 [In Persian]. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 172 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 184 |