
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,685 |
تعداد مقالات | 13,846 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,830,399 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,976,654 |
طراحی مدل ارزیابی بلوغ نظام مدیریت بهرهوری در سازمانهای ایرانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش در مدیریت تولید و عملیات | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 14، شماره 3 - شماره پیاپی 34، مهر 1402، صفحه 1-33 اصل مقاله (1.37 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/pom.2023.134968.1463 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدایت کارگر شورکی1؛ محمد صالح اولیاء* 2؛ عباس زارع بنادکوکی3؛ علی حاجی غلام سریزدی4؛ احمد احمدی یزدی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه برنامه ریزی، دفتر برنامه ریزی و بودجه، استانداری یزد، یزد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه بهره وری، بخش طراحی سیستم، شرکت سامان آوران توسعه، یزد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4گروه پژوهشی پویایی شناسی سیستم ها، دانشکده مدیریت، موسسه آموزش عالی امام جواد)ع( یزد، یزد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نظام مدیریت بهرهوری، بهعنوان یکی از کلیدیترین خردهنظامهای سازمانی و مدیریتی، از تأثیر حیاتی در حرکت پایدار مجموعۀ سازمان بهسمت اهداف ارتقای بهرهوری برخوردار است. با وجود اهمیت کمنظیری که برای مفهوم بهرهوری، در مبانی نظری و محافل عملی مدیریت و اقتصاد قائل شدهاند، تاکنون مدلی جامع برای راهنمایی بنگاهها در زمینۀ استقرار نظام مدیریت بهرهوری با تمام عناصر و ارتباطات ضروریاش، طراحی نشده است. مطالعۀ کیفی و توصیفی حاضر که با هدف توسعهای-کاربردی طراحی شده است، بر آن است تا با بهرهگیری از دانش ذخیرهشده در سوابق پژوهشی و نظرهای خبرگی بومی، چنین مدلی را توسعه دهد و الگویی را از منطق ارزیابی برای سنجش بلوغ این پدیده در سازمانهای ایرانی، ارائه کند. در بخش نخست مطالعه و با بهرهگیری از راهبرد تحلیل محتوا و کدگذاری، مجموعۀ عناصر مفهومی تشکیلدهندۀ خردهنظام مدیریت بهرهوری، از اسناد علمی مرتبط و مصاحبه با مطلعان استخراج و در ادامه با تشکیل جلسات نشست خبرگی، نحوۀ تعامل میان این اجزا نیز در قالب مدلی یکپارچه تعیین شده است. اجرای موفقیتآمیز فرایند دومرحلهای اعتبارسنجی این مدل (که با عنوان i-MAPS نامگذاری شده است)، تناسب آن با مقتضیات سازمانهای ایرانی معاصر را اثبات میکند. براساس این مدل، به مسئولان بهرهوری در بنگاههای تولیدی و خدماتی بخشهای عمومی و خصوصی کشور توصیه میشود که برای تحقق اهداف غایی خود، به استقرار نظام مدیریت بهرهوری با عناصر و مشخصات تبیینشده در مدل حاضر اقدام کنند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهرهوری؛ مدیریت بهرهوری؛ نظام مدیریت بهرهوری؛ مدل سنجش بلوغ؛ مدل i-MAPS | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- مقدمه بهرهوری را باید یکی از کلیدیترین سنجههای مطرحشده در اقتصاد دانست که معیاری درخور توجه برای تعیین استاندارد زندگی جوامع و میزان توسعهیافتگی یا عقبماندگی کشورها محسوب میشود (درودی و همکاران[i]، 1401؛ کیم و لویزا[ii]، 2019). میزان اهمیت و برجستگی کارکردهای موردانتظار از این پدیدۀ مدیریتی، تا حدی است که امروزه ازنظر بسیاری از تحلیلگران و متفکران اقتصادی و سازمانی، تلاش برای ارتقای پایدار بهرهوری، یکی از مهمترین اهداف رهبران و مدیران به شمار میآید (محمدوند و همکاران[iii]، 1400) و حتی پارهای از این صاحبنظران، تحقق این هدف را مهمترین مسئولیت و کلیدیترین وظیفۀ مدیران دانستهاند (حمیدی و همکاران[iv]، 1401). در سطح ملی نیز توسعة بهرهوری، مسیری مطمئن و بهینه را در راستای رسیدن به رشد اقتصادی پایدار و همچنین تحقق اهداف بلندمدت کشورها در حوزههای مختلف غیراقتصادی، ایجاد میکند (مهرگان و همکاران[v]، 1398). طبیعی است که حرکت پایدار و مطمئن بهسوی اهداف بهرهوری، مستلزم وجود عناصر، ساختارها، فرایندها، نگرشها، زیرساختها و عوامل متعددی است (دیلوکر و سیورسون[vi]، 2021) که با عنوان کلیدی «نظام مدیریت بهرهوری» شناخته میشود. از سوی دیگر باید پذیرفت که ارزیابی سطح بلوغ سازمانها در زمینۀ استقرار نظام مدیریت بهرهوری، مستلزم وجود ابزارها و روششناسی ویژهای است که برای همین هدف طراحی شده باشند؛ ضمن آنکه ضروری است اینگونه ابزارها متناسب با اقتضائات و مختصات سازمانهای هدف، تنظیم و تعدیل شوند (کریمی شهابی و همکاران[vii]، 1395). چنین مجموعهای از روشها، ابزارها و سنجههای بومیشده و استاندارد، در قالب مدلی جامع و یکپارچه تنظیم میشود (درودی و همکاران، 1401؛ ابراهیمی و همکاران[viii]، 1399) تا تمامی وجوه مورد انتظار از نظام مدیریت بهرهوری در قلمروی سازمانی را پوشش دهد، برای سنجش بلوغ هرکدام از آنها نیز معیار متناسب ارائه دهد و مسیر حرکت سازمان را در چارچوب بهرهوری تنظیم کند (جمشیدی و همکاران[ix]، 1400؛ محمدی زنجیرانی و پهلوانزاده[x]، 1398). بخش مهمی از دلایل ضرورت طراحی چنین مدلی را باید به فضای کنونی جامعة اقتصادی ایران مرتبط دانست که تحت تأثیر فشارهای گوناگونی، ازجمله تحریمهای ناجوانمردانۀ بینالمللی و همچنین ناکارآمدیهای مزمن این پیکره، سالهاست که با بحران بهرهوری روبهرو است. مطابق با آمارهای ارائهشده از سوی مراجع رسمی ملی و بینالمللی، سهم بهرهوری از رشد اقتصادی بلندمدت در کشور طی سالهای اخیر، بسیار ناچیز و رشد آن نزدیک به صفر بودهاست و مطابق با نمودار شکل (1)، چنین پیشبینی میشود که تا سال 2030 نیز، شاخصهایی از قبیل بهرهوری کل عوامل، بهرهوری سرمایه و بهرهوری نیروی کار، فاقد رشد درخور توجه خواهند بود (سازمان ملی بهرهوری ایران[xi]، 1400).
شکل 1- نمودار روند رشد شاخصهای بهرهوری ایران (سازمان ملی بهرهوری ایران، 1400) Fig. 1- The growth trend of Iran's productivity indicators بررسیهای نظاممند در پایگاههای اطلاعاتی، حاوی اسناد و گزارشهای علمی، حاکی از آن است که مطالعات نسبتاً پرشماری در زمینۀ طراحی مدل بهرهوری برای سازمانهای ایرانی انجام شده است (مانند جمشیدی و همکاران، 1400؛ رجبیان و الوانی[xii]، 1399؛ صادق و همکاران[xiii]، 1398؛ اسماعیلپور و همکاران[xiv]، 1395؛ فقیهی و موسوی کاشی[xv]، 1389). علاوه بر آنکه برخی از محققان (از قبیل مطلق و همکاران[xvi]، 1392؛ نصراله پورشیروانی و همکاران[xvii]، 1394) جوایز بهرهوری را در کشورمان (مانند جایزۀ بهرهوری و تعالی سازمانی) بهصورت علمی تحلیل کردهاند. در سطح بینالمللی نیز، مطالعاتی ناظر بر پدیدۀ بلوغ بهرهوری انجام شده است که از آن میان به تحقیقات گزارششدۀ تاکهارا و شیراساکا[xviii] (2019)، پرندپکسمسنت و چروئنپرنپتنا[xix] (2019)، کوزیرازکا[xx] (2017)، لیندمولدر[xxi] (2015)، یاپسلودوس و دومینگو[xxii] (2011) اشاره میشود که کوشیدهاند ترکیبی از مفاهیم بهرهوری و بلوغ را در قالب مدلها یا الگوها ارائه دهند. با وجود این سابقۀ پژوهشی نسبتاً غنی، آنچه پژوهشگران کمتر به آن توجه کردهاند، طراحی مدلی بوده است که بتواند متناسب با مقتضیات و الزامات محیط کسبوکار در جامعۀ معاصر ایران، تمامی ارکان و عناصر تأثیرگذار بر جریان ارتقای بهرهوری را بهصورت جامع و منسجم پوشش دهد و چگونگی حرکت سازمانها را در این مسیر، با رویکرد بلوغ سازمانی تشریح کند. مطالعۀ حاضر با هدف رفع این شکاف تحقیقاتی و برآوردهکردن این نیاز راهبردی طراحی شده است تا به روشی علمی و نظاممند، مدلی را برای سنجش بلوغ نظام مدیریت بهرهوری در سازمانهای ایرانی ارائه دهد. برای این منظور و در ادامۀ گزارش حاضر، پس از تبیین خلاصۀ مبانی نظری مرتبط با موضوع مطالعه، روششناسی پژوهش تشریح خواهد شد و سپس یافتههای حاصل از این تحقیق ارائه میشود. در پایان نیز پس از جمعبندی نهایی، نتایج و مقایسۀ آنها با تحقیقات قبلی، مجموعهای از پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی براساس یافتهها و محدودیتهای مطالعه، مطرح خواهد شد.
2- پیشینۀ نظری بنا بر گزارشها و اسناد معتبر موجود، تاریخچۀ اصطلاح بهرهوری، منتسب به قرن هجدهم میلادی است (کیم و لویزا، 2019). درواقع، سابقۀ طولانی این واژه، اهمیت باستانی این پدیده را در نظامهای اقتصادی و مکاتب توسعه نشان میدهد (اسماعیلپور و همکاران، 1395). با وجود این تاریخچۀ غنی و پرسابقه، به نظر میرسد که بر سر ارائۀ تعریفی همهپذیر از این اصطلاح، هنوز توافق کامل میان متفکران و صاحبنظران عرصههای مختلف علم حاصل نیامده باشد (اعتضادی و همکاران[xxiii]، 1400)؛ زیرا عدهای از متخصصان علم اقتصاد و با رویکردی فنی، بهرهوری را معادل استفادۀ بهینه از امکانات بالقوه و بالفعل با حداقل هزینه و در کوتاهترین زمان ممکن تعریف کردهاند (حمیدی و همکاران، 1401؛ منصوری[xxiv]، 1397)، در حالی که پژوهشگران حوزۀ مدیریت، پدیدۀ بهرهوری را دستکم دارای دو بعد مکمل میدانند که یکی را کارایی (انجام درست کارها) و دیگری را اثربخشی (انجام کارهای درست) نامیدهاند (درودی و همکاران، 1401؛ محمدوند و همکاران، 1400). از سوی دیگر، طرفداران رویکرد فرهنگی- اجتماعی به بهرهوری، این مفهوم را به دیدگاه فکری و سبک زندگی مبتنی بر بهبود مستمر منتسب دانستهاند (ماستوفا و همکاران[xxv]، 2022؛ محمدوند و همکاران، 1400؛ کریمی شهابی و همکاران، 1395). در تبیین چرایی توجه به پدیدۀ بهرهوری، لازم است که به پیامدهای مورد انتظار از این جریان، در لایههای گوناگون توجه شود، همچون در سطح فردی، اهدافی از قبیل ارتقای درآمد، افزایش رفاه، استفادۀ بهینه از منابع و رشد که پژوهشگران و صاحبنظران، آنها را بهعنوان کارکردهای مورد انتظار از بهرهوری معرفی کردهاند. در لایۀ سازمانی هم اهدافی شامل رشد سودآوری، بهبود نوآوری، ارتقای تعهد کارکنان، کاهش هزینه، رشد کیفیت، گسترش بازارها، ارتقای رضایت ذینفعان، کاهش شکایات، افزایش رقابتپذیری و... برای رویکرد ارتقای بهرهوری اعلام شده است. در سطح ملی نیز، به مفاهیمی از قبیل توسعهیافتگی، پیشرفت، اشتغال، سرمایۀ اجتماعی، قدرت اقتصادی و... بهعنوان اهداف و کارکردهای نظام بهبود بهرهوری اشاره شده است (کیم و لویزا، 2019؛ فاسوت[xxvi]، 2013؛ درودی و همکاران، 1401؛ سیفالهی[xxvii]، 1400؛ اسماعیلپور و همکاران، 1395؛ اعتضادی و همکاران، 1400؛ علوی نامور و همکاران[xxviii]، 1400؛ مطلبی ورکانی و همکاران، 1398). بیشک، ارتقای بهرهروی در سطوح مختلف سازمانی، گروهی و فردی به عوامل مختلفی بستگی دارد و نیازمند اصلاح ساختارها و فرایندهای متعدد است (حمیدی و همکاران، 1401) که لازم است مجموعۀ آنها در قالب مدلی جامع و یکپارچه تحلیل و دربارۀ آنها برنامهریزی شود. طبیعی است که طراحی چنین مدلی با پیچیدگی و چالشهای متعددی روبهرو خواهد بود؛ زیرا چنین مأموریتی از یکسو با پیچیدگی ذاتی نیروی انسانی و بهویژه سیستمهای چندذهنی مواجه است و از طرف دیگر، با روابط روانشناختی و مسائل اجتماعی-فرهنگی دست به گریبان به نظر میرسد که مستلزم بهرهمندی از نگرش سیستمی خواهد بود (مهرگان و همکاران، 1398). نکتۀ مهم دیگر اینکه چنین مدلی باید متناسب با شرایط محیطی بنگاه، در سطوح کلان و عملیاتی باشد؛ بهطوری که مدل بهرهوری بتواند متغیرهای محیطی از قبیل عوامل فناورانه، شرایط سیاسی، اوضاع اقتصادی، فضای فرهنگی و... را به صورتی کامل و دقیق تحلیل کند و آنها را تحت پوشش قرار دهد (ماستوفا و همکاران، 2022؛ علوی نامور و همکاران، 1400؛ مطلبی ورکانی و همکاران، 1398). در میان مطالعات خارجی ناظر بر تلفیق مفاهیم بهرهوری و بلوغ سازمانی هم، به این سوابق پژوهشی اشاره میشود که کوشیدهاند برای پیگیری اهداف بهرهوری (یا مفاهیم نزدیکی مانند مدیریت کیفیت) در گسترۀ سازمانی (یا بخشی)، الگوهایی عملی یا نظری را توسعه دهند:
از سوی دیگر، جستوجوی هدفمند در پیشینۀ نظری موضوع بهرهوری در منابع فارسیزبان، نشان میدهد که در کنار معدود مطالعاتی همانند مطلق و همکاران (1392) و نصراله پورشیروانی و همکاران (1394) که با استناد به مدلهای در حال اجرا در کشور (مانند جایزۀ ملی بهرهوری و تعالی سازمانی ایران) تحلیلهای پژوهشی را انجام دادهاند، برخی متخصصان و پژوهشگران کوشیدهاند تا مدلهایی بومی را برای ارتقای بهرهوری در سازمانهای ایرانی ارائه دهند که در قالب جدول (1)، تعدادی از آنها تحلیل خواهد شد. i. جدول 1- مشخصات سوابق پژوهشی ناظر بر طراحی مدل بهرهوری در سازمانهای ایرانی1. Table 1- Research records related to the design of productivity models in Iranian organizations
تحلیل مدلهای معرفیشده در این بخش و دیگر الگوهای مشابه، حاکی از آن است که برخی از این سوابق پژوهشی تنها ناظر به گروه خاصی از سازمانها (مثلاً مؤسسات بخش عمومی یا صنایع تولیدی) بودهاند و بخشی دیگر نیز به مفاهیم جزئی بهرهوری (مثلاً بهرهوری نیروی انسانی یا بهرهوری سیستم اطلاعات مدیریت) تمرکز داشتهاند، ضمن آنکه هیچکدام از آنها با هدف تعیین سطح بلوغ طراحی نشدهاند؛ بنابراین میتوان پذیرفت که تاکنون مدلی متناسب با مقتضیات عموم سازمانهای ایرانی طراحی نشده است که توانسته باشد با نگرشی جامع و نظاممند، پودمانها و عناصر اساسی برای استقرار نظام مدیریت بهرهوری را معرفی کند و بهصورت همزمان، امکان ارزیابی سطح توسعهیافتگی این خردهنظام مدیریتی را نیز فراهم آورد. به این ترتیب نوآوری اصلی مطالعۀ حاضر، انسجامبخشی به عواملی است که در تحقیقات قبلی، تأثیر آنها بر جریان بهرهوری سازمانی تأیید شده است تا درنهایت بتوان در قالب مدلی جامع، تمامی آنها را تحلیل کرد، ضمن آنکه تلفیق این رویکرد با نگرش بلوغ سازمانی هم مزیت دیگر مطالعۀ حاضر محسوب میشود تا مدل سنجش بلوغ نظام مدیریت بهرهوری را ارائه دهد، به صورتی که با مقتضیات و نیازهای سازمانهای فعال در فضای کسبوکار جامعۀ معاصر ایران، هماهنگی و همخوانی داشته باشد.
3- روش تحقیق مطالعۀ حاضر ازنظر هدف تحقیق، در گروه توسعهای-کاربردی قلمداد میشود؛ زیرا از یکسو بهدنبال ارائۀ مدلی مفهومی و برنامهمانند برای توسعۀ نظام مدیریت بهرهوری است (توسعهای) و از سوی دیگر میکوشد تا راهکاری برای حل یا سادهسازی مسئلۀ پیچیده و مزمن بهرهوری را در بنگاههای ایرانی ارائه کند (کاربردی). از نظر دیگر، پژوهش پیش رو را باید مطالعهای توصیفی با رویکرد کیفی برشمرد که تلاش دارد تا پدیدۀ بلوغ نظام مدیریت بهرهوری را براساس تحلیل دادههای کیفی توصیف و تبیین کند. مطابق با آنچه شکل (2) روایت میکند، مراحل متوالی اجرای این مطالعه به این ترتیب گزارش میشود:
شکل2- مراحل انجام مطالعه Fig. 2- The main steps of doing current study
ii. جدول 2- نمونۀ فرایند کدگذاری برای شناسایی عناصر مفهومی1. Table 2- An example of the coding process to identify conceptual elements
4- یافتهها 4-1- شناسایی عناصر مفهومی با تکمیل فرایند دادهآوری و کدگذاری دادهها، تعداد 76 نشانه، 18 مفهوم و 4 مقوله به شرح جدول (3) شناسایی شدند که موضوع نظام مدیریت بهرهوری در سطح سازمان را پوشش میدهند. iii. جدول 3- عناصر مفهومی ناظر بر نظام مدیریت بهرهوری سازمانی1. Table 3- Conceptual elements of organizational productivity management system
4-2- چیدمان عناصر مفهومی در مدل نتایج حاصل از برگزاری جلسات متعدد نشست خبرگی با حضور پنج نفر از مشارکتکنندگان در مرحلۀ شناسایی عناصر مفهومی، به طراحی الگویی از برقراری روابط میان این عناصر منجر شد که در شکل (3) به نمایش درآمده و با عنوان مدل سنجش بلوغ نظام مدیریت بهرهوری در سازمانهای ایرانی نامیده و برای رعایت اختصار، عنوان «i-MAPS[xlv]» برای آن تعیین شده است. در این مدل، چهار مقولۀ شناساییشده در فرایند کدگذاری، بهعنوان پودمانهای چهارگانۀ نظام مدیریت بهرهوری در نظر گرفته شده و هجده مفهوم ذیل این مقولهها نیز، در درون پودمانهای چهارگانه گنجانده شدهاند. در ادامه نیز 76 نشانهای که از تحلیل اسناد و مصاحبهها استخراج شده بود، بهعنوان وجوه فرعی یا ویژگیهای مورد انتظار از عناصر متناظر تعیین شدهاند.
شکل 3- مدل سنجش بلوغ نظام مدیریت بهرهوری در سازمانهای ایرانی Fig. 3- The maturity measurement model of the productivity management system in Iranian organizations بر این اساس، نخستین گام از استقرار نظام مدیریت بهرهوری در سازمان، به تأمین زیرساختهای ضروری برای این خردهنظام مدیریتی اختصاص دارد. در ادامه لازم است فرایندهای اصلی بهرهوری بر پایۀ زیرساختهای ایجادشده فعال شوند. در سومین گام نیز ضروری است تا اقدامات مناسب برای تضمین پایداری این خردهنظام و ایجاد اطمینان از رشد و بالندگی مستمر آن انجام شود و درنهایت انتظار میرود آثار و نتایج استقرار نظام مدیریت بهرهوری ارزیابی شود تا روشن شود تلاشهای انجامشده در این عرصه تا چه حد توانستهاند منافع گروههای گوناگون ذینفعان برونسازمانی (ازجمله فعالان زیستمحیطی و اعضای جامعۀ محلی) را برآورده کنند. شرح دقیقتری از مراحل استقرار نظام مدیریت بهرهوری در سازمانهای ایرانی براساس مدل یادشده به این قرار است:
4-3- طراحی فرایند و منطق ارزیابی نظر به اینکه ماهیت متمایز مدل حاصل از مطالعۀ حاضر، بر مفهوم بلوغ و سنجش آن استوار است، منطق ارزیابی در این مدل نیز براساس همین مفهوم تنظیم شده است. در نگاهی اولیه، منظور از اصطلاح بلوغ، میزان تطابق سازمان با استانداردهای عملکردی در حوزهای خاص مانند بهرهوری است (امینی و همکاران[xlvii]، 1397؛ محمدی زنجیرانی و پهلوانزاده، 1398) و طبیعی است که برای تحلیل وضعیت کلی سازمان در استقرار سامانهای پیچیده و چندوجهی مانند نظام مدیریت بهرهوری، لازم است سطح بلوغ یا توسعهیافتگی هرکدام از اجزای اصلی و فرعی چنین سامانهای نیز ارزیابی شود. بنابراین منطق ارزیابی در مدل حاصل از مطالعۀ پیش رو با رویکرد تجمعی و از پایین به بالا تنظیم شده است؛ به صورتی که ابتدا سطح بلوغ هرکدام از جزئیترین معیارهای ارزیابیشده بر مبنای پیوستاری کمی-کیفی امتیازدهی میشود و در ادامه با تجمیع این دادهها، سطح بلوغ سطوح بالاتر مدل (شامل وجوه، عناصر و پودمانها) بهصورت پلکانی تعیین میشود. درنهایت نیز وضعیت کلی بلوغ سازمان در زمینۀ استقرار نظام مدیریت بهرهوری براساس وضعیت توسعهیافتگی مجموع پودمانهای چهارگانۀ مدل مشخص خواهد شد. از سوی دیگر برای آنکه بتوان وضعیت عملکردی سازمانها را با یکدیگر یا در طی دورههای زمانی متوالی مقایسه کرد، ضروری است سطح بلوغ سازمان در استقرار نظام مدیریت بهرهوری بهصورت پیوستاری چند گزینهای تشخیصدادنی باشد؛ بنابراین در مدل حاضر، هفت سطح بلوغ در این پیوستار به شرح جدول (4) تعریف شده است.
iv.v. جدول 4- سطوح بلوغ نظام مدیریت بهرهوری1. Table 4- Maturity levels of the productivity management system
در تکمیل این الگوریتم لازم است آستانۀ مورد انتظار برای انتساب هر سازمان به یکی از سطوح هفت گانۀ بلوغ (مندرج در جدول 3) نیز تعیین شود. براساس برآیند نظرهای خبرگان مشارکتکننده در این مطالعه، آستانۀ ورود به هرکدام از سطوح بلوغ به شرح جدول (5) مشخص شده است. vi. جدول 5- آستانۀ ورود به سطوح شش گانۀ بلوغ1. Table 5- The entering threshold of the six levels of maturity
4-4- اعتبارسنجی مدل بهمنظور بررسی میزان اعتبار مدل طراحیشده در این مطالعه ازنظر قابلیت سازگاری با ویژگیهای قلمروی هدف (سازمانهای ایرانی)، نشستی از خبرگان ترتیب داده شد و طی آن پنج نفر از اعضای مشارکتکننده در فرایند مصاحبه، تلاش کردند تا ازطریق همفکری، اجزای مختلف مدل حاصل از مطالعه را بررسی و واکاوی و تناسب آنها با مقتضیات سازمانی جامعۀ معاصر ایران را ارزیابی کنند. طی دو نشست نود دقیقهای که به این منظور برگزار شد، دربارۀ ساختار مدل (شامل پودمانها، عناصر و وجوه فرعی) بههمراه سطوح بلوغ سازمانی و همچنین منطق و فرایند ارزیابی و دادهآوری بحث و اعتبارسنجی شد. پس از انجام تعدیلات مختصری که بنا به توصیۀ این گروه از خبرگان برای افزایش اعتبار مدل و سازگاری آن با شرایط واقعی سازمانهای ایرانی انجام شد، نشست تکمیلی با حضور نمایندگان گروههای اصلی ذینفعان و بهرهبرداران از نتایج مطالعه تشکیل شد تا روند اعتبارسنجی یافتههای تحقیق به روشی مشارکتی و همهجانبهنگر کامل شود. ترکیب اعضای حاضر در این نشست نهایی اعتبارسنجی، علاوه بر نمایندگان گروه تحقیق، از این قرار بوده است:
حاصل برگزاری جلسۀ دو ساعته میان افراد یادشده که به بررسی ابعاد و اجزای مختلف مدل حاضر و شرایط بهرهبرداری از آن در سطح سازمانهای ایرانی اختصاص داشت، توافق جمعی دربارۀ تأیید اعتبار مدل و سازگاری آن با اهداف پیشبینیشده از قبل بوده است و به این ترتیب فرایند اعتبارسنجی مدل با موفقیت تکمیل شد. 5- بحث یافتههای این مطالعه در بخش شناسایی عناصر مفهومی تشکیلدهندۀ نظام مدیریت بهرهوری، از آن جهت با بخشی از سوابق پژوهشی، همچون تحقیق اسماعیلپور و همکاران (1395) و همچنین گزارش اسلامی و فیضی (1387) سازگاری دارد که توانسته است برخی از عوامل مؤثر بر موفقیت برنامۀ بهبود بهرهوری بنگاهها (از قبیل دانش کارکنان، فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، روزآمدی فناوری و سامانههای مدیریتی) را بهصورت مشترک، شناسایی کند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه هدف مطالعۀ حاضر برخلاف تحقیقات یادشده، احصای کامل عوامل درونسازمانی مؤثر بر بهرهوری نبوده و تمرکز خود را بر معرفی عناصر مفهومی نظام مدیریت بهرهوری قرار داده است، یافتههایی متفاوت نیز با پژوهشهای پیشگفته حاصل آورده است. در زمینۀ طراحی مدل مفهومی نظام مدیریت بهرهوری نیز، تحقیق پیش رو تنها نمونه از مطالعات علمی است که به این حوزۀ خاص توجه داشته است، با وجود این، برخی مشابهتها میان مدل پیشنهادی این مطالعه با مدلهای ارائهشده در پژوهشهای قبلی نیز، مشاهدهشدنی است. برای نمونه آنچه در مدل جمشیدی و همکاران (1400) با عنوان «ایجاد نظام تداوم بهبود بهرهوری ...» معرفی شده است، همپوشانی زیادی با مفهوم «نظام مدیریت بهرهوری» در این مطالعه دارد. یافتههای اعتضادی و همکاران (1400) در معرفی مفاهیمی از قبیل توانمندسازی منابع انسانی، پیادهسازی برنامههای بهبود بهرهوری با تمرکز بر یادگیری سازمانی و مشارکت کارکنان نیز، با آن چیزی همپوشانی دارد که در مدل حاصل از مطالعۀ حاضر مشاهده میشود؛ اما بهدلیل تمرکز ویژۀ تحقیق پژوهشگران یادشده بر پدیدۀ بهرهوری خدمات، تفاوتهایی نیز میان مدلهای برآمده از این دو پژوهش وجود دارد. شریفی و همکاران (1400) نیز در تنظیم مدل پیشنهادی خود، مفاهیمی از قبیل کیفیت اطلاعات، آثار سازمانی، نوآوری و یادگیری را تصریح کردهاند که از واژگان کلیدی معرفیشده در مدل i-MAPS محسوب میشوند. مشابهت مدل طراحیشده بهوسیلۀ مطلبی ورکانی و همکاران (1398) با مدل پیشنهادی این گزارش نیز، در تمرکز بر مفهوم برنامهریزی بهعنوان مرکزیترین عنصر در نظام بهرهوری است؛ به همین ترتیب وجه اشتراک اصلی مطالعۀ حاضر با مدل تنظیمشده از سوی فقیهی و موسوی کاشی (1389)، در توجه به تأثیرات و پیامدهای ناشی از فعالیت سازمان ازنظر مشتریان و جامعۀ محیطی است. یادآوری میشود که هیچکدام از مدلهای ارائهشده در سوابق پژوهشی، بهدنبال تنظیم منطق ارزیابی سطح بلوغ نظام مدیریت بهرهوری نبودهاند و به همین دلیل، بخش زیادی از یافتههای این گزارش، متفاوت از دستاوردهای محققان قبلی به نظر میرسد. با توجه به نتایج حاصل از مطالعۀ پیش رو، پیشنهادهایی به شرح زیر، خطاب به بهرهبرداران بالقوۀ تحقیق ارائه میشود:
6- نتیجهگیری ارتقای مستمر بهرهوری، یکی از کلیدیترین اهداف هر سازمان و مستلزم استقرار مجموعه عوامل و عناصری است که زیستبوم بهرهوری سازمان را شکل میدهند و لازم است تمامی وجوه و لایههای آن بهدرستی و در انسجامی سراسری شکل گرفته باشد. چنین الزامی تنها ازطریق استقرار نظام جامع مدیریت بهرهوری در سازمان، عملیاتی خواهد شد؛ یعنی نظام مدیریتی که در سوابق پژوهشی پرتعداد ناظر بر موضوع بهرهوری تاکنون، به صورتی دقیق و کاربردی به آن توجه نشده است. مطالعۀ حاضر که با هدف رفع این خلأ پژوهشی و اجرایی انجام شده است، توانسته است ازطریق استخراج نشانههایی از عناصر مفهومی ناظر بر این نظام مدیریتی، از اسناد علمی و مصاحبه با خبرگان، نقشۀ مفهومی چنین ساختاری را ترسیم کند و در ادامه با تنظیم روابط میان این عناصر براساس اسنادی، ازجمله راهنمایی اجرایی ابلاغشده از سوی سازمان ملی بهرهوری کشور، مدلی جامع از چگونگی استقرار نظام مدیریت بهرهوری را در سازمانهای ایرانی ارائه دهد که با عنوان i-MAPS نامگذاری شده است. تدوین و جاریسازی منطق ارزیابی برای سنجش بلوغ این پدیده و همچنین اجرای موفقیتآمیز فرایند دومرحلهای اعتبارسنجی مدل، با حضور نمایندگان گروههای گوناگون ذینفعان (شامل خبرگان، مدیران سازمانها، مشاوران و مسئولان بهرهوری)، توانست اعتبار آن را تأیید کند تا از این پس بتوان با استناد به مدل یادشده، میزان توسعهیافتگی سازمانها را در استقرار و بهرهبرداری از نظام مدیریت بهرهوری تحلیل و براساس آموزههای استخراجشدنی از محتوای مدل، برای افزایش موفقیت سازمانها در این مسیر و غلبه بر چالشها و موانع احتمالی نیز اقدام کرد. در پایان و بر مبنای محدودیتهای خودخواسته یا تحمیلی، به فرایند مطالعۀ گزارششده در این مقاله، پیشنهادهایی به شرح زیر خطاب به محققان علاقهمند به این موضوع ارائه میشود:
7- تشکر و قدردانی برنامهریزی و اجرای این مطالعه با حمایت مادی و معنوی شرکت سامانآوران توسعه انجام شده است؛ بنابراین، نویسندگان مقاله مراتب قدردانی خویش را نسبتبه مدیران شرکت یادشده اعلام میدارند.
[i] Droodi et al. [ii] Kim & Loayza [iii] Mohammadvand et al. [iv] Hamidi et al. [v] Mehregan et al. [vi] De Loecker & Syverson [vii] Karimi-Shahabi et al. [viii] Ebrahimi et al. [ix] Jamshidi et al. [x] Mohamadi zanjirani & pahlavanzadeh [xi] National Productivity Organization of Iran [xii] Rajabian & Alvani [xiii] Sadegh et al. [xiv] Esmaelpour et al. [xv] Faghihi & Mousavi-kashi [xvi] Motlagh et al. [xvii] Nasrollapour-Shirvani [xviii] Takehara & Shirasaka [xix] Pornthepkasemsant & Charoenpornpattana [xx] Kosieradzka [xxi] Lindemulder [xxii] Pasalodos & Domingo [xxiii]Etezadi et al. [xxiv] Mansouri et al. [xxv]Mustofa et al. [xxvi] Phusavat [xxvii] Seifollahi [xxviii] Alavi-Namvar et al. [xxix] Britel & Cherkaoui [xxx] Jin et al. [xxxi] Finnerty et al. [xxxii] Sharifi et al. [xxxiii] Eslami & Feyzi [xxxiv] Google Scholar [xxxv] Scopus [xxxvi] Web of Science [xxxvii] Research Gate [xxxviii] Maturity Assessment Model of the Productivity Management System [xxxix] Maturity Assessment Model of the Productivity [xl] Maturity Model of the Productivity [xli] Factors Affecting Productivity [xlii] Factors Affecting Productivity Management System [xliii] Arab-Mokhtari et al. [xliv] Joodzadeh et al. [xlv] Iranian Maturity Model for Assessment of Productivity System [xlvi] Taifa & Vhora [xlvii] Amini et al. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Alavi-Namvar, M., Talebi, B., Maleki Avarsin, S. (2021). Designing a model for evaluating of educational organizations productivity with the Grounded theory method Case study: Islamic Azad University of East Azerbaijan Province. Journal of Instruction and Evaluation, 14(53), 181-205. [in Persian]. https://doi.org/10.30495/jinev.2021.683377 Amini, M., Azar, A., Bayat, K., Khadivar, A. (2018). Presenting a developed Performance Based Budgeting Maturity Model: With focusing on capabilities and results in a mature system. Management Research in Iran, 22(4), 225-247. [in Persian]. https://dorl.net/dor/20.1001.1.2322200.1397.22.4.10.5 Arjmandinajad. A, Doaee. H, Yaghoubi. NM, Roshan. SA. (2016). An exploratory study of the factors affecting human resource productivity in the Islamic context from the perspectives of Mashhad municipal staff. Journal of Productivity Management Research, 39(1), 41–66. DOR: https://dorl.net/dor/20.1001.1.27169979.1395.10.4.2.8 Britel, Z., & Cherkaoui, A. (2022). Development of a readiness for change maturity model: an energy management system implementation case study. Production Engineering Archives, 28(1), 93-109. https://doi.org/10.30657/pea.2022.28.11 De Loecker, J., & Syverson, C. (2021). An industrial organization perspective on productivity. In Handbook of Industrial Organization, 4(1), 141-223. https://doi.org/10.1016/bs.hesind.2021.11.003 Dessler, G. (2011). Human resource management. twelfth edition. Pearson International Edition. Droodi, H., Abcher, B., Bigdli, A. (2022). Productivity analysis using Malmquist index in private insurance companies in Zanjan province. Financial Economics, 16(58), 109-127. [in Persian]. https://doi.org/10.30495/fed.2022.691503 Ebrahimi, K., Azar, A., Chitsazian, A. (2020). Designing a Model for Measuring e-Government Service Quality – The Case of Governmental Kiosks. Production and Operations Management, 11(1), 89-109. [in Persian]. https://doi.org/10.22108/jpom.2020.121911.1250 Eslami, Y., Feyzi, K. (2008). Providing Productivity Improvement Model stressing on the Role of Information Technology (Case: Housing and Urban Development Organizations of Provinces). Commercial Strategies, 6(32), 47-58. [in Persian] Etezadi, S., Hoseen, S., Zandieh, M., Jafarnejad, A., Sadeghi moghadam, M. (2021). Developing a Model for Comprehensive Analysis of Productivity in the Service Industry Using the Multi-Grounded Theory Approach. Production and Operations Management, 12(3), 19-40. [in Persian]. https://doi.org/10.22108/jpom.2021.129969.1393 Faghihi, A., Mousavi-kashi, Z. (2010). A Model for the Measurement of Productivity in the Public Sector of Iran. Journal of Public Administration, 2(4), 107-126. [in Persian]. DOR: 20.1001.1.20085877.1389.2.4.7.5 Finnerty, N., Sterling, R., Coakley, D., & Keane, M. M. (2017). An energy management maturity model for multi-site industrial organisations with a global presence. Journal of Cleaner Production, 167, 1232-1250. https://doi.org/10.1016/j.jclepro.2017.07.192 Hajipour, M. (2000). Investigating and analyzing the relationship between organizational culture and labor productivity. [Master Thesis]. Allameh Tabataba'i University. Hamidi, Y., Moradhasel, B., Talebi-Ghane, E., Ramezani-Doroh, V. (2022) Relationship between Creativity and Organizational Productivity among the Headquarters Staff of Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran. Journal of Health Research in Community, 8(1), 39-49. [in Persian]. Hersey. P, Goldsmith. M. (1980). A situational approach to performance planning. Training & Development Journal, 34(11), 38 – 44. Jin, Y., Long, Y., Jin, S., Yang, Q., Chen, B., Li, Y., & Xu, L. (2021). An energy management maturity model for China: Linking ISO 50001: 2018 and domestic practices. Journal of Cleaner Production, 290, 125168. Doi: 10.1016/j.jclepro.2020.125168 Joodzadeh, M., yaghoobi, N., Rowshan, S., nadaf, M. (2019). Designing a Native Identification, Measurement and Pathology Model for Productivity Culture: The National Oil Company of the South. The Journal of Productivity Management, 13(48), 37-75. [in Persian]. https://doi.org/10.30495/qjopm.2019.665035 Karimi-Shahabi, A., Meamar-zadeh, G., Alavani, S., Modeari, M. (2016). Designing productivity model for governmental Organizations in Iran. The Journal of Productivity Management, 10(2), 7-28. [in Persian]. DOR: 20.1001.1.27169979.1395.10.2.1.3 Kim, Y. E., & Loayza, N. (2019). Productivity growth: Patterns and determinants across the world. World Bank Policy Research Working Paper, (8852). https://doi.org/10.1596/1813-9450-8852 Kosieradzka, A. (2017). Maturity Model for Production Management. Procedia Engineering, 182, 342 – 349. https://doi.org/10.1016/j.proeng.2017.03.109 Lindemulder, M. J. (2015). Development of a continuous improvement maturity model assessment instrument. [Bachelor's thesis], University of Twente). Mansouri, A. (2018). Application of Geographical Information System in Evaluating Productivity Growth of Sale Centers Using The Malmquist Productivity Index. Production and Operations Management, 9(2), 159-178. [in Persian]. https://doi.org/10.22108/jpom.2018.92292.0 Mehregan, M., Hosseinzadeh, M., Rabie Servandi, N. (2019). Modeling the Disturbance-Dynamics Model of Human Resources Development in Iran's Oil Industry. Journal of Public Administration, 11(2), 309-338. [in Persian]. https://doi.org/10.22059/jipa.2019.277895.2514 Mohamadi zanjirani, D., Pahlavanzadeh, P. (2019). Designing the spectrum of quality management maturity and determining the membership degree of the attributes. Production and Operations Management, 10(2), 125-141. [in Persian]. https://doi.org/10.22108/jpom.2019.113222.1165 Mohammadvand, N., Rashidpoor, A., Shahnoushi, M. (2022). Designing a Productivity Measurement Model in Iranian Cultural Organizations (Case Study of Tehran Municipality Cultural and Artistic Organization). Journal of Cultural Management, 15(54), 121-132. [in Persian]. https://doi.org/10.30495/jcm.2022.19683 Motlagh, M., Nasrollapour-Shirvani, S.D., Maleki, M. (2013). Evaluation of the performance of the headquarters area of the Health Vice-Chancellor of Iran's universities/faculties of medical sciences based on the model of the National Productivity and Organizational Excellence Award of Iran. Health System Research, 18(2), 83-94. [in Persian] Mustofa, M., Suyanto, S., Suprayitno, B., & Kusumawardani, N. (2022). Independence, Work Ethic, Spirituality, and Productivity: A Comparative Study of Several Asian Countries. Journal of Social Science, 3(4), 666-677. https://doi.org/10.46799/jss.v3i4.373 Pasalodos, D. & Domingo, R. (2011). A maturity model for quality management to improve the manufacturing results. Annals & Proceedings of DAAAM International, 22(1), 375-376. Pornthepkasemsant, P. & Charoenpornpattana, S. (2019). Identification of factors affecting productivity in Thailand’s construction industry and proposed maturity model for improvement of the productivity. Journal of Engineering, Design and Technology, 17(5), 849-861. https://doi.org/10.1108/JEDT-10-2017-0109 Sadegh, Sohrab, Motallebi-varakani, A., Alipor-darvish, Z., salehisadaghiani, J., Mohammdi moghadam, Y. (2019). Presentation of the Conceptual Model of Human Capital Efficiency in the IRI Navy. Journal of Research on Management of Teaching in Marine Sciences, 6(1), 57-73. [in Persian]. DOR: 20.1001.1.25383655.1398.6.1.5.5 Savery, L. (1996). Management and Productivity Increase. Journal of Management Development, 17 (1), 68-74. https://doi.org/10.1108/02621719810368709. Seifollahi, N. (2021). The Effects of Knowledge Management Dimensions on Organizational Productivity: The Case of Tabriz Petrochemical Company. The Journal of Productivity Management, 15(2), 139-156. [in Persian]. https://doi.org/10.30495/qjopm.2020.579815.2281 Taifa, I., Vhora, T. (2019). Cycle time reduction for productivity improvement in the manufacturing industry. Journal of Industrial Engineering and Management Studies, 6(2), 147-164. https://doi.org/10.22116/Jiems.2019.93495 Takehara, T., & Shirasaka, S. (2019). Proposal of a Capability Maturity Model for Health and Productivity Management. Proceedings of the 61st Annual Meeting of the ISSS - 2017 Vienna, Austria, 2017(1). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,483 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 928 |