تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,639 |
تعداد مقالات | 13,327 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,885,287 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,949,697 |
مطالعه میزان حذف کادمیم از خاک آلوده درنتیجة کاربرد بایوسورفکتانت بهدستآمده از باکتری مقاوم به آلودگی کادمیم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیست شناسی میکروبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 12، شماره 46، تیر 1402، صفحه 81-97 اصل مقاله (910.3 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: پژوهشی- فارسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/bjm.2022.134458.1480 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عطیه عطایی1؛ ژیلا بهارلویی* 1؛ میترا عطاآبادی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان(خوراسگان)، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان(خوراسگان)، اصفهان، ایران، | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه: استفاده از روشهای کارآمد و دوستدار محیط زیست برای اصلاح خاکهای آلوده به فلزات بالقوه سمی و خطرناک نقش حیاتی در تأمین سلامت عمومی دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی قابلیت بایوسورفکتانت بهدستآمده از باکتری مقاوم به کادمیم در حذف کادمیم از خاک آلوده بهصورت طرح آماری کاملاً تصادفی و در سه تکرار اجرا شد. مواد و روشها: سه جدایه باکتری بومی شامل باسیلوس پومیلوس، آلکانیوراکس دیزلولی و مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس ازنظر میزان مقاومت به سطوح مختلف آلودگی به غلظتهای مختلف کادمیم مطالعه شدند. بهمنظور ارزیابی ظرفیت تولید بایوسورفکتانت توسط جدایه برتر باکتری، چهار آزمون شامل گسترش لکه نفت، انهدام قطره نفتی، فعالیت امولسیونکنندگی و فعالیت همولیتیک بررسی شدند. سپس بهمنظور مطالعه میزان حذف کادمیم از خاک آلوده، سه تیمار شامل جدایه باکتری برتر، بایوسورفکتانت تولیدی توسط آن و شاهد به خاک آلوده اضافه شدند. نتایج: با کاربرد باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس بهعنوان جدایه باکتری برتر و بایوسورفکتانت تولیدی توسط آن در خاک آلوده به کادمیم مشاهده شد تیمار بایوسورفکتانت بهطور معنیداری در مقایسه با سایر تیمارها قابلیت بیشتری در حذف کادمیم از خاک آلوده دارد. همچنین، تفاوت معنیداری میان تیمار باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس با تیمار شاهد مشاهده نشد. بحث و نتیجهگیری: بهطور کلی نتیجهگیری میشود بایوسورفکتانت تولیدشده توسط مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس پس از کالیبراسیون محلی و همچنین تکرار و اجرای آزمایش در شرایط طبیعی، با اطمینان بیشتری میتواند بهعنوان اصلاحکنندة خاکهای آلوده به کادمیم استفاده شود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آلودگی خاک؛ بایوسورفکتانت؛ کادمیم؛ مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه خاک بهعنوان مهمترین بستر طبیعی تولید غذا برای انسان و حیوانات، یکی از اجزای مهم اکوسیستم است که بقا و سلامتی انسانها بهطور مستقیم به آن وابسته است (1). در سالهای اخیر آلودگی خاک و محیط زیست توسط فلزات سنگین نگرانی چشمگیری را ازنظر تهدید سلامت عمومی ایجاد کرده است (2, 3). فلزات سنگین علاوه بر منشأ طبیعی، درنتیجة فعالیتهای مختلف انسانی نظیر کشاورزی، استخراج معدن، ذوب فلزات و غیره به خاک و محیط زیست وارد میشوند (4-6). با توجه به اینکه فلزات سنگین برخلاف بسیاری از آلایندههای آلی بهطور زیستی تجزیهپذیر نیستند و در محیط پایدارند و بهدلیل داشتن اثر مستقیم و غیرمستقیم بر تهدید سلامت عمومی، یکی از نگرانیهای اصلی جوامع بشری محسوب میشوند (7-9). در سالهای اخیر توجه پژوهشگران به سمت بهبود روشهای مدیریتی بهویژه در مصرف نهادههای شیمیایی با هدف ارتقای سلامت و کیفیت خاک و گیاه معطوف شده است (10)؛ اما همچنان، آلودگی خاک به فلزات سنگین یکی از چالشهای اصلی محسوب میشود؛ بنابراین، دستیابی به روش مناسب برای حذف این آلایندههای معدنی امری ضروری است. برای اصلاح خاکهای آلوده به فلزات سنگین روشهای مختلفی نظیر استفاده از گیاهپالایی[1] (11)، باکتریهای محرک رشد گیاه (12-14) و اصلاحکنندههای آلی و شیمیایی مختلف (1, 2, 15, 16) مطالعه شدهاند. با وجود این، بیشتر این روشها ازنظر اقتصادی مقرونبهصرفه نبودهاند و در برخی موارد با محیط زیست سازگار نیستند (6). علاوه بر این، فلزات سنگین در محیط زیست معمولاً با قدرت بالا با ذرات کلوئیدی و ترکیبات آلی پیوند برقرار میکنند (17) که این مسئلة مهمی در حذف این آلایندهها با استفاده از روشهای مرسوم پالایش درجا[2] به شمار میرود؛ بنابراین، تلاش برای یافتن سایر روشهای کارآمد، ارزان و سازگار با محیط زیست شایان توجه محققان واقع شده است. در این راستا، استفاده از بایوسورفکتانت تولیدی توسط ریزجانداران بهعنوان یکی از جدیدترین فناوریهای سازگار با محیط زیست در حذف فلزات سنگین محسوب میشود (18). از شاخصترین باکتریهای تولیدکنندة بایوسورفکتانت میتوان به سودوموناس آئروژینوزا[3]، کورینه باکتریوم[4]، نوکاردیا[5]، رودوکوکوس[6]، باسیلوس سابتیلیس[7]، باسیلوس لیچنی فرمیس[8] و آرتروباکتر[9] و از قارچها به تورولوپسیس[10] و کاندیدا[11] اشاره کرد (19, 20). استفاده از بایوسورفکتانتها در حذف آلودگی فلزات سنگین مزایای بسیاری دارد که میتوان به سمیت کم، تجزیهپذیری زیستی، سازگاری با محیط زیست، مقاومت در برابر فاکتورهای فیزیکی و تولید از مواد ارزان قیمت اشاره کرد (21). مطالعات نشان دادهاند بایوسورفکتانتها میتوانند با کاهش کشش سطحی بین فلز و خاک و تشکیل میسل تحرک فلزات سنگین را افزایش دهند (22) و قادر به تشکیل کمپلکس با فلزات سنگین مانند سرب، نیکل، کادمیم و درنهایت، پاکسازی آنها از خاک هستند (23, 24). اگرچه به خوبی نشان داده شده است سلولهای باکتریایی میتوانند کمپلکسهای پایداری با فلزات موجود در محلول خاک تشکیل دهند، اطلاعات کمی دربارة استفاده از بایوسورفکتانتها بهمنظور تشکیل کمپلکس با فلزات سنگین و حذف آنها از خاکهای آلوده وجود دارد. با در نظر گرفتن این دیدگاه، مطالعه حاضر برای ارزیابی کارایی باکتریهای تولیدکنندة بایوسورفکتانت برای حذف کادمیم از خاک آلوده انجام شده است. مواد و روشها مشخصات منطقه نمونهبرداریشده: این مطالعه از تیر ماه 1398 تا مرداد ماه 1399 در آزمایشگاههای دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (واحد خوراسگان) بهصورت طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. نمونهبرداری از لایههای سطحی (0 تا 25 سانتیمتر) خاکهای منطقه شاهینشهر انجام شد. خاک مطالعهشده از لایه سطحی (0 تا 25 سانتیمتر) در منطقه شاهینشهر نمونهبرداری شد (جدول 1). تیمار مطالعهشده شامل عامل اصلاحکنندة خاک در سه سطح سویه باکتریایی، بایوسورفکتانت و شاهد بود. نمونههای خاک در معرض هوا خشک شدند و طبق اصول استاندارد در تعیین خصوصیات خاک از الک 2 میلیمتر عبور داده شدند. سپس برخی خصوصیات فیزیکی شامل بافت خاک به روش هیدرومتر (25) و خصوصیات شیمایی خاک شامل pH با استفاده از دستگاه pH متر (26)، قابلیت هدایت الکتریکی با استفاده از دستگاه EC متر (27)، کربن آلی با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر مرئی - فرابنفش (28)، نیتروژن کل با استفاده از دستگاه کجلدال (29)، کلسیم، منیزیم و کادمیم با استفاده از دستگاه جذب اتمی (30) اندازهگیری شدند (جدول 1). سه جدایه باکتریایی بومی شامل باسیلوس پومیلوس[12]، آلکانیوراکس دیزلولی[13] و مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس[14] در این مطالعه استفاده شدند که از مرکز ملی ذخایر زیستی و ژنتیکی ایران (https://ibrc.ir/) تهیه شده بودند. مقاومت جدایهها به سطوح مختلف کادمیم ازنظر تشکیل کلونی روی پلیت سنجیده شد. .تعیین مقاومت باکتریها به عنصر کادمیم با استفاده از شاخص حداقل غلظت بازدارنده: با استفاده از شاخص حداقل غلظت بازدارنده (MIC)[15]، باکتری مقاوم انتخاب شد. برای این منظور، ابتدا پلیتهایی حاوی محیط نوترینت آگار با غلظتهای مختلف کادمیم از نمک نیترات کادمیم شامل 1/0، 2/0، 3/0، 4/0، 5/0، 1، 5/1، 2 و 3 میلیمول بر لیتر تهیه شدند. سپس کلونی 3 گونه باکتری بهصورت شعاعی بر سطح پلیت کشت داده شد و درنهایت، پلیتها به مدت 24 ساعت در دمای 30 درجه سانتیگراد در انکوباتور گرماگذاری شدند. پس از طی زمان لازم، پلیتها بررسی و براساس اولین رقتی که بهطور کامل مانع رشد باکتری در محیط کشت آگار شد، شاخص حداقل غلظت بازدارنده تعیین شد (33). .تهیه سوسپانسیون باکتری برای تلقیح به کشت پایه نمکی: بهمنظور تهیه سوسپانسیون باکتری برای تلقیح به کشت پایه نمکی برای تولید بایوسورفکتانت، باکتری در محیط نیم مک فارلند نوترینت براث، کشت و غلظت باکتری در آن تنظیم شد. کشت باکتری برای تولید بایوسورفکتانت: محلول استریل گلوکز بهعنوان منبع کربن به میزان 2 درصد حجمی به محیط کشت پایه نمکی بعد از اتوکلاو اضافه شد. درنهایت، 5 درصد از سوسپانسیون باکتریایی به محیط کشت پایه نمکی، اضافه و به مدت 7 روز در دمای 30 درجه سانتیگراد با سرعت 150 دور بر دقیقه در انکوباتور شیکردار (مدل 1010DT شرکت (HelidolphUnimix قرار داده شد (34). سپس محیطهای غذایی کشت بهوسیله دستگاه سانتریفیوژ یخچالدار (مدل 4-16kh شرکت (Sigma با سرعت 10000 گرادیان به مدت 15 دقیقه در 4 درجه سانتیگراد سانتریفیوژ شدند تا بقایای سلولی حذف شوند (31). درنهایت، میزان تولید بایوسورفکتانت با استفاده از آزمونهای گسترش لکه نفتی (35)، فعالیت امولسیونکنندگی (35)، انهدام قطره (36)، تعیین فعالیت همولیتیک خون (37, 38) و آزمون کشش سطحی (39) سنجش و ارزیابی شد. .جداسازی و میزان تولید بایوسورفکتانت در غلظتهای مختلف کادمیم: بهمنظور استخراج بایوسورفکتانت بعد از 7 روز انکوباسیون، سوسپانسیون میکروبی در دمای 4 درجه سانتیگراد و سرعت 10000 دور در دقیقه به مدت 15 دقیقه، سانتریفیوژ و سوپرناتانت محیط کشت جدا شد که حاوی بایوسورفکتانت است (19). در مرحله بعد pH محلول با اسید فسفریک به 3 رسانده شد. اتیل استات به نسبت برابر به محلول، اضافه و به مدت 20 دقیقه با سرعت 4700 دور در دقیقه سانتریفیوژ شد. سپس فاز آلی جدا و در تبخیرکننده با دمای 50 درجه سانتیگراد، اتیل استات محلول نیز تبخیر شد (شکل 1- الف). درنهایت، مایع زرد رنگ حاوی بایوسورفکتانت در ظرف باقی ماند (34). سپس توسط دستگاه فریز درایر مایع زرد رنگ بهجامانده خشک شد (شکل 1- ب). برای بررسی نوع گروههای عاملی مؤثر در حذف فلزات سنگین، از دستگاه FTIR (TENSOR 27) استفاده شد (61).
شکل 1- بایوسورفکتانت استخراجشده بهصورت مایع در دستگاه تبخیرکننده در خلأ (الف)؛ خشککردن بایوسورفکتانت در دستگاه فریز درایر (ب).
بهمنظور بررسی میزان تولید بایوسورفکتانت در غلظتهای مختلف کادمیم، محیط کشت پایه نمکی در غلظتهای 1/0، 2/0 و 3/0 میلیمولار از نمک نیترات کادمیم و در محدوده مقاومت باکتری تهیه شد. سپس محیط پیش کشت به میزان 5 درصد به محیط کشتهای آمادهشده، اضافه و در دمای 30 درجه سانتیگراد در انکوباتور شیکردار به مدت 7 روز با سرعت 150 دور بر دقیقه انکوبه شد. سپس محیطهای غذایی کشت با دستگاه سانتریفیوژ یخچالدار با سرعت 10000 گرادیان به مدت 15 دقیقه در 4 درجه سانتیگراد سانتریفیوژ شدند تا بقایای سلولی حذف شوند (31). اعمال آلودگی کادمیم و تیمار خاکها: خاک استریلشده در اتوکلاو، بهصورت مصنوعی و در آزمایشگاه به فلز کادمیم آلوده شد. برای این منظور محلول کادمیم با غلظت 3/0 میلیمولار از نمک نیترات کادمیم در محدوده غلظت مقاومت باکتری با نسبت 2 به 1 به خاکها اضافه شد. سپس سوسپانسیون خاکها در دمای 30 درجه سانتیگراد به مدت 3 روز، شیک و بعد از آن، با سرعت 5000 دور در دقیقه به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ شدند. درنهایت، سوپرناتانت دور ریخته و خاک آلوده به مدت 48 ساعت هوا خشک و از الک 2 میلیمتر عبور داده شد (40). برای اطمینان از آلودهشدن خاک به غلظت فلز سنگین مدنظر، در پایان این مرحله، غلظت کادمیم در خاک با استفاده از دستگاه جذب اتمی مدل Perkin Elmer Analyst 800 خوانده شد. پس از آلودهکردن خاک، سوسپانسیون باکتریایی به میزان 20 درصد به خاک آلوده تلقیح شد. سپس 2 درصد گلوکز بهعنوان منبع کربن به خاک اضافه شد و به مدت 30 روز در دمای 30 درجه سانتیگراد انکوبه شد (41). نمونه شاهد نیز برای این مرحله تهیه شد که فاقد سوسپانسون باکتریایی بود. در تیمار محلول بایوسورفکتانت، نمونههای خاک آلوده به فلز سنگین درون فالکونهایی حاوی سوپرناتانت حاوی بایوسورفکتانت، با نسبت 10:1 به مدت 24 ساعت در محیط آزمایشگاه با سرعت 150 دور در دقیقه شیک شدند. مراحل مذکور برای نمونه شاهد نیز انجام شد؛ اما بهجای محلول حاوی بایوسورفکتانت از آب مقطر استفاده شد (19). .اندازه گیری غلظت کادمیم باقیمانده در خاک بعد از اعمال تیمارها: بعد از 24 ساعت سوسپانسیون خاک و سوپرناتانت حاوی بایوسورفکتانت صاف و خاک روی کاغذ صافی خشک شد (19). خاک مذکور به روش اسید کلریدیک و اسید نیتریک با نسبت 1:3 هضم و میزان کل فلز کادمیم باقیمانده در خاک با استفاده از دستگاه جذب اتمی مدل Perkin Elmer Analyst 800 خوانده شد. سوسپانسیون خاکهای آلوده حاوی باکتری نیز سانتریفیوژ شدند و خاک باقیمانده خشک شد (41). خاک مذکور به روش اسید کلریدیک و اسید نیتریک با نسبت 1:3 هضم و میزان کل فلز کادمیم باقیمانده در خاک خوانده شد؛ درنهایت، برای محاسبه درصد حذف فلزات سنگین از خاک از رابطة 1 استفاده شد (42).
تجزیه و تحلیل دادهها: پس از جمعآوری دادهها، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SAS و مقایسه میانگین به روش LSD در سطح 5 درصد انجام گرفت.
نتایج. .تعیین مقاومت باکتریها به آلودگی کادمیم: براساس جدول 1 مشاهده میشود خاک مطالعهشده دارای بافت سنگین بوده است و ضمن داشتن کربن آلی قابل توجه، شوری بالایی نیز دارد؛ زیرا بخش عمدة خاکهای کشور، درصد کربن آلی کمتر از 1 درصد دارند و خاک مناسب ازنظر شوری باید EC کمتر از 4 دسیزیمنس بر متر داشته باشد. همچنین، مقدار pH بالای این خاک، ازجمله نکاتی است که همراه با شوری میتواند بهعنوان عوامل اثرگذار بر تحرک و قابلیت استفادة عناصر در خاک نقش مهمی داشته باشد. وضعیت عناصر نیتروژن، کلسیم و منیزیم خاک ازنظر دامنه غلظتی مطلوب بود. همچنین، سطح غلظتی کادمیم در این خاک به حدی پایین است که مسئلهای ازنظر آلودگی ایجاد نمیکند (جدول 1). براساس اطلاعات ارائهشده در جدول 2 مشاهده میشود باکتری آلکانیوراکس دیزولولی تا غلظت 2/0 میلیمولار کادمیم و باکتری باسیلوس پومیلوس تا غلظت 3/0 میلیمولار کادمیم رشد داشتند و قادر به رشد در غلظتهای بالاتر کادمیم نبودند؛ اما مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس توانست غلظت 4/0 میلیمولار کادمیم را تحمل کند و در این غلظت قادر به رشد بود. بنابراین، باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس بهعنوان مقاومترین باکتری در برابر کادمیم، شناسایی و برای انجام آزمایشهای بعدی انتخاب شد.
جدول 1- برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک مطالعهشده
جدول 2- رشد باکتری در غلظتهای مختلف فلز کادمیم
+: رشد باکتری، -: عدم رشد باکتری، غلظت فلز سنگین برحسب mmol/L
بررسی ایزوله برتر ازنظر تولید بایوسورفکتانت: بهمنظور بررسی توان تولید بایوسورفکتانت در باکتری مقاوم منتخب از روشهای آزمون گسترش لکه نفت، انهدام قطره نفتی، فعالیت امولسیونکنندگی، فعالیت همولیتیک و اندازهگیری کشش سطحی استفاده شد. نتایج آزمون گسترش لکه نفت نشان دادند سوپرناتانت حاصل از باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس توانست لایه نفتی را کنار بزند و هالهای شفاف به قطر 5/1 سانتیمتر ایجاد کند (شکل 2-a). با توجه به اینکه قطر هاله ایجادشده 10 تا 20 میلیمتر بود، میتوان قدرت تولید بایوسورفکتانت این باکتری را با علامت ++ نشان داد. براساس نتایج روش انهدام قطره، سوپرناتانت حاصل از باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس توانست شکل قطره نفتی را تغییر دهد؛ بهگونهایکه قطره نفتی از حالت کاملاً برآمده و گرد خارج و متمایل شد. میزان این تمایل زیاد بود؛ اما به میزانی نبود که قطره کاملاً مسطح و پهن شود (شکل 2-b)؛ بنابراین، طبق دستورالعمل، نتایج حاصل از آزمون انهدام قطره برای بایوسورفکتانت تولیدی ++ بود. برای بررسی فعالیت امولسیونکنندگی بایوسورفکتانت تولیدی از آزمون EI24 استفاده شد. پس از گذشت 24 ساعت، ارتفاع امولسیون ایجادشده، 7 میلیمتر و ارتفاع کل مایع درون لوله آزمایش 30 میلیمتر بود (شکل 2-c). با توجه به نتایج، فعالیت امولسیونکنندگی بایوسورفکتانت حاصل از باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس 33/23 درصد به دست آمد. نتایج حاصل از آزمون تعیین فعالیت همولیتیک نشان دادند جدایه باکتری بهکاررفته در این پژوهش، همولیز مثبت یا بتا داشت و قطر هاله ایجادشده کمتر از 1 سانتیمتر بود (شکل 2-d)؛ بنابراین، مطابق دستورالعمل، درجه فعالیت همولیتیک این بایوسورفکتانت ++ میشود. درنهایت، مقدار بایوسورفکتانت تولیدشده توسط باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس بعد از 7 روز انکوباسیون در دمای 30 درجه سانتیگراد جداسازی و اندازهگیری شد. ماده جداسازیشده حاصل از تخلیص بایوسورفکتانت، قهوهای رنگ با قوام چرب بود (شکل 2-e). میزان بایوسورفکتانت بهدستآمده 82/19 گرم بر لیتر اندازهگیری شد.
شکل 2- بررسی توان تولید بایوسورفکتانت در باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس با استفاده از روشهای آزمون گسترش لکه نفت (a)، انهدام قطره نفتی (b)، فعالیت امولسیونکنندگی (c)، و فعالیت همولیتیک (d). در شکل e بایوسورفکتانت استخراجشده نمایش داده شده است.
.آنالیز طیفسنجی FTIR بایوسورفکتانت استخراجشده: براساس نتایج آنالیز FTIR (شکل 3)، جذب موجود در طول موج 3424 احتمالاً ناشی از پیوند -OH گروه هیدروکسیل است. طول موج 1636 نشاندهندة پیوند C=O در یک گروه آمید و پیوند C=C در یک گروه آلکن، طول موج 1034 بیانکنندة پیوند C-O-O-CO در انیدرید، طول موج 1521 نشاندهندة پیوند N-O در ترکیب نیترو و جذب در طول موج 2348 بیانکنندة پیوند O=C=O در ترکیب کربندیاکسید است؛ بنابراین، نتایج بهدستآمده از طیفسنجی در این تحقیق با ساختار کلی بایوسورفکتانت هماهنگی دارند. .تأثیر غلظت کادمیم بر تولید بایوسورفکتانت: همانطور که اشاره شد، غلظتهای مختلف کادمیم در محدوده مقاومت باکتری به محیط کشت پایه نمکی اضافه شدند و سپس باکتری کشت داده شد. سپس میزان تولید بایوسورفکتانت از روشهای فعالیت امولسیونکنندگی، لکه نفتی و انهدام قطره نفتی بررسی شد. نتایج حاصل از روش فعالیت امولسیونکنندگی نشان دادند با افزایش غلظت کادمیم از 1/0 میلیمولار به 2/0 میلیمولار و از 2/0 میلیمولار به 3/0 میلیمولار فعالیت امولسیونکنندگی بهترتیب 16/24 درصد افزایش و 10 درصد کاهش داشت (شکل 4). به عبارتی نتایج نشان میدهند افزایش غلظت کادمیم تا حدی باعث افزایش تولید بایوسورفکتانت شده است و از آن حد به بعد باعث کاهش تولید بایوسورفکتانت میشود. در تست لکه نفتی قطر هاله ایجادشده در تمامی غلظتهای کادمیم کمتر از یک سانتیمتر بود و بنابراین با علامت + نشان داده میشود (جدول 3). نتایج روش انهدام قطره نفتی نشان دادند در غلظتهای 1/0 میلیمولار کادمیم میزان انحنای ایجادشده در سطح قطره نفتی بسیار اندک بود و طبق قرارداد با علامت + نشان داده شد. در سایر غلظتها انحنای ایجادشده بیشتر بود؛ اما قطره کاملاً مسطح نشده بود و بنابراین، با علامت ++ نشان داده شد (جدول 3).
شکل 3- طیف جذبی آنالیز FTIR بایوسورفکتانت تولیدشده توسط باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس
شکل 4- اثر غلظتهای مختلف کادمیم بر تولید بایوسورفکتانت جدول 3- اثر سطوح غلظتی مختلف کادمیم بر تولید بایوسورفکتانت
تست لکه نفتی (35)، +: قطر دایره شفاف ایجادشده توسط عصاره حاصل از سانتریفیوژ کمتر از 10 میلیمتر است؛ تست انهدام قطره (36)، +: قطره ایجادشده کمی متمایل است؛ ++: قطره ایجادشده خیلی متمایل است. .بررسی اثر تیمارهای اصلاح کننده بر حذف کادمیم از خاک: نتایج تجزیه واریانس اثر تیمارهای اصلاحکننده (باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس و بایوسورفکتانت تولیدی توسط آن) بر حذف کادمیم از خاک آلوده نشان دادند تیمارهای اصلاحکننده بهطور معنیداری بر درصد حذف کادمیم از خاک تأثیر دارند (جدول 4).
جدول 4- نتایج تجزیه واریانس اثر تیمارهای اصلاحکننده بر حذف کادمیم
**: معنیدارشدن در سطح آماری 1 درصد
نتایج مقایسه میانگین اثر تیمارهای اعمالشده بر حذف کادمیم نشان میدهند اختلاف معنیداری بین تیمار باکتری و تیمار شاهد وجود ندارد؛ درحالیکه تیمار بایوسورفکتانت بهطور معنیداری در مقایسه با سایر تیمارها (حدود 10 درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد و 11 درصد افزایش نسبت به تیمار باکتری) باعث حذف کادمیم از خاک آلوده شده است (جدول 5).
جدول 5- مقایسه میانگین اثر تیمارهای اصلاح کننده بر حذف کادمیم
میانگینهای با حروف متفاوت، در سطح پنج درصد آزمون LSD اختلاف معنیدار دارند. بحث در پژوهشهای ابو شانا و همکاران میانگین میزان مقاومت باکتریهای بررسیشده (Arthrobacter rhombi، Clavibacter xyli، Microbacterium arabinogalactanolyticum، Rhizobium mongolense، و Variovorax paradoxus) برای فلز کادمیم 5/0 میلیمول بر لیتر گزارش شد (43). زید و همکاران بیشترین غلظت قابل تحمل فلز کادمیم برای باکتریهای مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس، باسیلوس پومیلوس و آلکانیوراکس دیزلولی را بهترتیب 4/0، 3/0 و 2/0 میلیمولار به دست آوردند (44). این پژوهشگران بیان کردند باکتریهایی که مقاومت بیشتری به یک فلز سنگین دارند، بهدلیل توسعه مکانیسمهایی برای پالایش محیط اطراف خود، به آن فلز مقاومت پیدا میکنند. بهمنظور ارزیابی و شناسایی سویههای مولد بایوسورفکتانت، روشهای استانداردی استفاده میشوند. یوسف و همکاران (31) روش گسترش لکه نفتی را بهترین آزمون برای غربالگری سویههای مولد بایوسورفکتانت معرفی کردند. با افزایش غلظت بایوسورفکتانت، هاله شفاف ایجادشده در سطح نفت وسیعتر خواهد بود. موریکاوا و همکاران بیان کردند قطر ناحیه شفاف ایجادشده رابطه مستقیمی با غلظت بایوسورفکتانت موجود در محیط دارد (45). در روش انهدام قطره نفتی، قطرة حاوی بایوسورفکتانت، در سطح نفت منهدم شده و پخش میشود (31). با افزایش غلظت بایوسورفکتانت تولیدی، اندازه قطره نفتی افزایش مییابد. پاویتران و همکاران (46) نیز بیان کردند رابطه مستقیمی بین قطر نمونه و غلظت بایوسورفکتانت وجود دارد؛ بهگونهایکه غلظت کم بایوسورفکتانت با توجه به آبگریزبودن نفت باعث باقیماندن قطره و تجمع آن روی سطح میشود؛ البته این روش به غلظتهای کم بایوسورفکتانت حساس نیست. طغرل و کانسونار از این روش برای غربالگری بایوسورفکتانت از باکتریهای Pseudomonas aeruginosa و Bacillus subtilis استفاده کردند و از آن بهعنوان یک روش سریع تشخص تولید بایوسورفکتانت یاد کردند (47). فعالیت امولسیونکنندگی مقیاسی از قدرت و توانایی بایوسورفکتانت تولیدی در امولسیونکردن هیدروکربنها و ترکیبات نفتی است (35). دستغیب و همکاران از روش شاخص امولسیونکنندگی در منابع کربن مختلف ساکارز، عصاره مخمر، گلوکز و فروکتوز برای غربالگری بایوسورفکتانت استفاده کردند (48). پورتیلا-ریورا و همکاران از شاخص امولسیونکنندگی برای تولید بایوسورفکتانت Lactobacillus pentosus استفاده کردند و درصد امولسیونکنندگی را 38 تا 42 درصد برای گازوئیل و 14 درصد برای سورفکتانت تجاری به دست آوردند (49). بررسی فعالیت همولیتیکی که به وجود بایوسورفکتانتها نسبت داده میشود، بهعلت سادگی، سرعت بالا و نیازنداشتن به امکانات پیچیده آزمایشگاهی، بهعنوان معیار انتخاب اولیه باکتریهای مولد بایوسورفکتانت استفاده میشود. این روش کارایی وسیعی در غربالکردن باکتریهای تولیدکننده بایوسورفکتانت دارد و در مطالعات مختلف، استفاده از این روش گزارش شده است (38, 50). فعالیت همولیتیک با حضور منطقه شفاف (هاله) اطراف کلونیهای باکتریایی شناسایی میشود (51). بهطور کلی واکنش همولیتیک با توجه به ظاهر منطقه اطراف کلونی با آلفا، بتا و گاما در محیط آگار خوندار مشخص میشود. همولیز آلفا زمانی است که محیط اطراف کلونی بهصورت یک منطقه سبز رنگ و همولیز بتا بهصورت یک منطقه روشن در اطراف کلونی باکتریایی در آگار خوندار ایجاد میشود. در صورتی که هیچ تغییری در محیط اطراف کلونی صورت نگیرد، هیچ همولیزی در آگار خوندار رخ نداده است و واکنش همولیز گاما است (52). در پژوهش برنمر و آویگود (53) از همولیز بتا در محیط آگار خوندار بهعنوان معیار تولید بایوسورفکتانت استفاده شد. همچنین، نتایج آزمون کشش سطحی نشان دادند بایوسورفکتانت حاصل از سویه مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس قادر به کاهش کشش سطحی از 67 (شاهد) به زیر 40 میلینیوتن بر متر بود و توانست کشش سطحی را به 37 میلینیوتن بر متر برساند. کاهش کشش سطحی محیط رشد مهمترین و اصلیترین معیار برای اثبات تولید بایوسورفکتانت است. در پژوهشهای دیگری نیز نشان داده شد اندازهگیری کشش سطحی میتواند نشاندهندة تولید بایوسورفکتانت باشد (54, 55). طبق روش دسایی و بانات (56) توانایی کاهش کشش سطحی پایینتر از 40 میلینیوتن بر متر نشاندهندة قابلیت گونه مدنظر بهعنوان تولیدکنندة بایوسورفکتانت است. باکتریهای قادر به تولید بایوسورفکتانت، با توجه به شرایط محیط و منبع کربن، قابلیتهای متفاوتی ازنظر میزان تولید بایوسورفکتانت دارند. پنگ و همکاران (57) گزارش کردند باکتری سودوموناس مارسیزنس[xvi] در منبع کربن هگزادکان قادر است 4/3 گرم بر لیتر بایوسورفکتانت تولید کند. تفاوت در مقادیر تولید بایوسورفکتانت توسط این باکتری احتمالاً بهعلت تفاوت در سوبسترا و شرایط گرماگذاری است (57). در پژوهشهای ورناصری و قندعلی (35) مقدار بایوسورفکتانت جداشده از نفت سفید توسط باکتریهای سودوموناس پوتیدا[xvii] و باسیلوس لاتزوسپوروس[xviii] بهترتیب 2/10 گرم بر لیتر و 4/8 گرم بر لیتر بود. همچنین، مقدار بایوسورفکتانت جداشده از منبع کربن گلوکز توسط دو باکتری سودوموناس پوتیدا و باسیلوس لاتزوسپوروس بهترتیب 7/1 گرم بر لیتر و 3/1 گرم بر لیتر و از منبع کربن ملاس بهترتیب 5/6 و 8/5 بود. همانطور که در مطالعات گذشته نشان داده شده است، هیدروفوبیک بایوسورفکتانتها شامل اسیدچرب اشباعشده یا اشباعنشده، زنجیرههای هیدروکربنی یا الکلهای چرب است. جزء هیدروفیل بایوسورفکتانت بسیار متنوع و شامل پپتیدهای کاتیونی یا آنیونی و اسیدهای مونو، دی یا پلیساکاریدی است (58). زوبولیس و همکاران (59) نشان دادند افزودن بایوسورفکتانتها ممکن است جذب فلزات سنگین از خاک را به دو روش بهبود بخشد؛ نخست، ازطریق کمپلکسشدن با شکل آزاد فلز در محلول باعث کاهش فعالیت فاز محلول فلز میشود. دوم، با کاهش کشش سطحی و بین سطحی فلز و خاک باعث جذب آنها به سلول باکتری میشود. بایوسورفکتانتها در حدواسط دو فاز جامد - محلول تجمع مییابند و تماس مستقیم بین بایوسورفکتانت و فلز جذبشده را ممکن میکنند. درواقع مکانیسم بایوسورفکتانت برای رفع آلودگی فلزات سنگین درنتیجة جذب سورفکتانت به سطح خاک و تشکیل کمپلکس با فلز، جداشدن از خاک و درنهایت شرکت در مسیلهای سورفکتانتی اتفاق میافتد (59, 60). داس و همکاران (18) نشان دادند رامینولیپیدها میتوانند در حضور کاتیونهای آب و خاک، با فلزات سنگین مانند کادمیم تشکیل کمپلکس دهند و آنها را به خوبی حذف کنند. جهانشاه و همکاران (19) در مطالعات خود دریافتند تمایل بایوسورفکتانتها برای جذب فلزات مختلف، متفاوت است و بیان کردند با توجه به بار یونی و غلظت بایوسورفکتانت، نوع و بار فلز، پایداری اتصال فلز به بایوسورفکتانت و نیز میزان فلز در خاک، بایوسورفکتانتها با میل ترکیبی متفاوتی به فلزات متصل میشوند. در پژوهشی پس از شستشوی خاک آلوده با استفاده از بایوسورفکتانت بهدستآمده از باکتری باسیلوس سابتیلیس سویه A21، 2/44 درصد کادمیم از خاک آلوده حذف شد. در این پژوهش پارامترهایی مانند غلظت سورفکتانت، دما و pH محلول شستشو بر توانایی حذف فلزات سنگین توسط بایوسورفکتانت مؤثر بودند (24).
نتیجهگیری نتایج مطالعه حاضر نشان دادند براساس حداقل غلظت بازدارنده (MIC) فلز کادمیم، از میان سه باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس، باسیلوس پومیلوس و آلکانیوراکس دیزلولی، باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس بهدلیل برخورداری از MIC بیشتر، بهعنوان مقاومترین باکتری انتخاب شد و قابلیت آن در تولید بایوسورفکتانت با استفاده از آزمونهای گسترش لکه نفت، انهدام قطره نفتی، فعالیت امولسیونکنندگی، فعالیت همولیتیک و اندازهگیری کشش سطحی سنجیده و درنهایت تأیید شد. همچنین، نتایج مربوط به آنالیز طیفسنجی FTIR بایوسورفکتانت تولیدی توسط باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس بر تأیید ساختار ترکیب تولیدی بهعنوان بایوسورفکتانت صحه گذاشت. درنهایت، با بررسی قابلیت باکتری مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس و بایوسورفکتانت تولیدی از آن در حذف کادمیم از خاک آلوده نشان داده شد تیمار بایوسورفکتانت بهطور معنیداری در مقایسه با سایر تیمارها باعث حذف کادمیم از خاک آلوده میشود. براساس مطالعات گذشته، باکتریهای خاک واکنشهای متفاوتی به شرایط مختلف خاک نشان میدهند (برای مثال، کمبود یا سمیت عناصر غذایی، شوری خاک، آلودگی خاک و غیره). شناسایی این واکنشها و تواناییها به ما کمک میکند از آنها برای بهبود سلامت خاک و محصول و درنتیجه سلامت عمومی استفاده کنیم. بهطور کلی از یافتههای این پژوهش نتیجهگیری میشود بایوسورفکتانت تولیدشده توسط مارینوباکتر هیدروکربنوکلاستیکوس پس از کالیبراسیون محلی و همچنین تکرار و اجرای آزمایش در شرایط طبیعی، با اطمینان بیشتری میتواند برای پالایش خاکهای آلوده به کادمیم استفاده شود.
[1]- Phytoremediation [2]- In situ remediation [3]- Pseudomonas aeroginosa [4]- Corynebacterium [5]- Nocardia [6]- Rhodococcus [7]- Bacillus subtilis [8]- Bacillus licheniformis [9]- Arthrobacter [10]- Torulopsis bombicola [11]- Candida spp [12]- Bacillus pumilus [13]- Alcanivorax dieselolei [14]- Marinobacter hydrocarbonoclasticus [15]- Minimum Inhibitory Concentration [xvi]- S. marcescens [xvii]- pseudomonas putia 1694 [xviii]- Bacillus laterosporus | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 292 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 168 |