تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,650 |
تعداد مقالات | 13,402 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,207,018 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,075,531 |
بررسی ساختی و کاربردشناختی جملات پرسشی جهتمند در مکالمات زبان فارسی | |||||||
نشریه پژوهش های زبان شناسی | |||||||
مقاله 9، دوره 14، شماره 2 - شماره پیاپی 27، مهر 1401، صفحه 153-172 اصل مقاله (1.1 M) | |||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jrl.2023.137346.1748 | |||||||
نویسنده | |||||||
سلیمان قادری* | |||||||
دانشآموختۀ دکتری زبانشناسی، گروه زبانشناسی، دانشکده زبانهای خارجی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||
چکیده | |||||||
اگرچه کاربرد ماهیتی جملات پرسشی، طرح سؤال است؛ اما این جملات میتوانند کاربردهای متعدد دیگری را نیز در سطح کلام برجسته کنند. در این میان، گونۀ پرسشهای سویمدار بله-خیر که دربردارندۀ پرسشهای بلاغی، تأکیدی، ضمیمهای و جهتمند است نشاندهندۀ تمایل ضمنی پرسشگر به یکی از جوابها است. مطالعۀ حاضر ضمن اشاره به برخی از تمایزات میان انواع پرسشهای سویمدار، به توصیف پرسشهای جهتمند از منظر ساختی و کاربردشناختی در مکالمات روزمرۀ فارسی پرداخته است. بررسی حاضر نشان داد که از منظر ساختی کلمات قطبی مثبت (مانند ترکیبات بعضی) و ساختهای ویژه (مانند ضمیمههای همپایگی یا چیز دیگهای، یا همچین چیزی) و پاسخهای ضمیمهشده به انتهای پرسش از جمله عوامل جهتمندی مثبت به شمار میروند. از منظر کاربردشناختی، پرسشهای جهتمند برای درخواست تأیید، بیان تعجب، انتقاد، مقدمهسازی و بیان اطلاعات، عنوان پیشنهاد یا درخواست کمک و درخواست توافق مفید واقع میشوند. این مطالعه نشان داد که انواع جهتمندی معرفتی، ایجابی و تمنایی در پرسشهای فارسی وجود دارد و اینکه ساختهای مخصوص در کنار کاربرد مشخص در بافت موجب تبلور قطبیت یکسان یا معکوس میان پرسش و پاسخ آن خواهند شد. | |||||||
کلیدواژهها | |||||||
جملۀپرسشی؛ پرسش جهتمند؛ پرسش سویمدار؛ پرسش بلاغی؛ وجه | |||||||
اصل مقاله | |||||||
۱. مقدمه ماهیت سؤال بهطور گسترده در زبانشناسی و فلسفۀ زبان مطالعه شده است. این ماهیت از منظر نحوی با یک جملۀ پرسشی[1] بیان میشود و از دیدگاه معناشناختی «توانایی ایجاد یک سری پاسخ منطقاً ممکن را دارد» (Huddleston & Pullum, 2002: 866). جملۀ پرسشی از جنبۀ کاربردشناسی دارای کاربرد[2] مستقیم درخواست اطلاع است، اگرچه گاهی کاربردهای متنوع دیگری را نیز برجسته میکند. پرسشهای سویمدار،[3] یکی از گونههای پرسشی به شمار میروند. این پرسشها، غالباً پرسشهای بله-خیری هستند که براساس تمایل پرسشگر نسبت به یکی از پاسخها مطرح میشوند و شامل انواعی همچون پرسش بلاغی و تأکیدی،[4] (کوتاه) ضمیمهای[5] و جهتمند[6] میشوند (نک.Biber et al., 1999: 1113-1117). در ایننوع پرسشها، اطمینان پرسشگر از اطلاعات پیشفرض خود شاید تا حدی برسد که پاسخ تلویحی را در سؤال خود اظهار کند و لذا انتظار پاسخی از جانب مخاطب نداشته باشد (مثلاً در پرسش تأکیدی مثال ۱). با این وجود، گاهی ممکن است نسبت به اطلاعات پیشفرض خود مشکوک باشد که در آن صورت غالباً نیازمند دریافت پاسخی از جانب مخاطب خواهد بود (مثلاً در پرسش جهتمند در مثال ۲).
مطالعات متعددی درزمینۀ بررسی پرسشهای سویمدار در زبانهای دیگر بهویژه انگلیسی انجامشده است (برای مثال Bublitz, 1981; Piazza, 2002). با وجود این، علیرغم حضور معدود کارهای انجامشده داخلی روی گونۀ پرسشهای بلاغی، تأکیدی و ضمیمهای (برای مثال، شمیسا، ۱۳۸۶؛ Ghasemi, 2020)، هیچ مطالعهای تا حد اطلاع نویسنده به معرفی و ردهبندی انواع دیگر پرسشهای سویمدار، بهویژه نوع جهتمند، و تمایز میان آنها (از قبیل آنچه در مثال ۱ و ۲ دیدیم)، نپرداخته است. از این رو، مطالعۀ حاضر پس از ذکر مختصر مطالعات پیشین، به هدف بررسی ساختاری و کاربردشناختی پرسشهای جهتمند در زبان فارسی امروزی حرکت کرده و در پی آن است تا دریابد: ۱. پرسشهای جهتمند در زبان فارسی دارای چه ساختاری هستند؟ ۲. کاربردهای غالب پرسشهای جهتمند کدام هستند؟ درخورتوجه است که این مطالعه، یک گام مقدماتی در این رابطه است و هیچگونه ادعایی به ملاحظۀ همهجانبۀ موضوع ندارد. مطالعه، در بخش دوم، به بررسی اصطلاحات نظری و بررسیهای انجامشده بر موضوع پژوهش میپردازد و پس از معرفی روش پژوهش در بخش سوم، به تحلیل دادهها و پاسخ به سؤالات در بخش چهارم پرداخته است و در بخش انتهایی به نتیجهگیری خواهد نشست.
۲. سویمداری و پرسشهای جهتمند پرسش، یکی از رایجترین صورتهای زبانی مورداستفادۀ زبانمندان است. این پدیده تاکنون از جنبههای مختلفی بررسی شده و به طرق مختلفی دستهبندیشده است. مشخصۀ سویمداری در پرسشهای بله-خیر یکی از این جوانب است که معرف جهتگیری پرسشگر به یکی از پاسخهای تأییدی یا انکاری است. این موضوع در مطالعاتی همچون هادلستون[7] و پولام[8] (2002: 879-886)؛ پاپ[9] (1972: 48) و بابلیتز[10] (1981) و پیازا[11] (2002) روی زبان انگلیسی، مطالعۀ بورستین[12] (1999: 38-39) روی عبری امروزی، پژوهش مشاوی[13] (2010) روی عبری انجیل، بررسی کامری[14] (1984: 33-35) روی روسی و کاوش راکیک[15] (1984) روی صرب کرواتی مورد اشاره یا مطالعۀ مبسوط قرارگرفته است. اگرچه به عقیدۀ پرت[16] همه پرسشها تا حدی پیشنهادی، تلقینکننده یا سویمدار هستند (1972: 51)، اما باید گفت که این مشخصه در گونههای پرسشی مختلف بله-خیر همچون، پرسشهای بلاغی، تأکیدی، ضمیمهای و جهتمند پدیدارتر است. به نظر میرسد مهمترین پژوهش داخلی قریب به بررسی این گونهها، مطالعۀ شمیسا (۱۳۸۶: ۱۴۵-۱۳۵) باشد که به بررسی اغراض ثانوی جملات پرسشی در ادبیات سنتی پرداخته است و ۲۸ کاربرد ثانوی ازجمله نهی، توبیخ، تمنّا و آرزو، طنز و تحقیر، تعجّب و حیرت، استفهام انکاری و تأکیدی را برای این جملات برمیشمرد. او پس از اشاره به مفهوم استفهام به شکل طلب فهم، سؤال کردن و پرسیدن، به استفهام انکاری (پرسش بلاغی) و تأکیدی که قطبیت[17] معکوس در هر دو جریان دارد، اشاره میکند. به عقیدۀ او استفهام انکاری، پرسشی مثبت است که جواب آن منفی بوده و قرین به تکذیب و انکار است. در چنین پرسشهایی (همچون ۳ و ۴)، پرسشگر خواننده را به رد سخن یا مطلب واداشته، او را با خود همعقیده میکند.
شمیسا استفهام تأکیدی را پرسشی معرفی میکند که در آن مخاطب به درستی و صحت قول گوینده اقرار میکند و بر آن تأکید میورزد. در چنین پرسشهایی (همچون ۵ و ۶)، پرسش به صورت منفی ذکر شده و جواب مثبت است.[18]
گونۀ دیگر پرسشهای سویمدار، پرسشهای ضمیمهای (کوتاه) است. این پرسشها از دو بند تشکیل میشود: یک عبارت اولیه که عموماً خبری[19] است و یک برچسب پرسشی که به دنبال آن میآید. این برچسب یا پرسش کوتاه، عموماً با عبارت اول و همچنین با پاسخ ازنظر قطبیت معکوس است (مثل ۷ و ۸). در همین حوزه، زبان فارسی از پرسشهای ضمیمهای ثابت مانند آره، بله، نه، درسته و خب هم بهره میگیرد که این پرسشها گاهی با عبارت اولیه و پاسخ پرسش، قطبیت منطبق برقرار میکنند (مثل ۹).
مشخصۀ سویمداری در پرسشهای ضمیمهای فوق نشان میدهد که پرسشگر به دریافت تأیید عبارت اول خود متمایل است. قاسمی (2020) ضمن تمرکز بر پرسشهای ضمیمهای، به بازبینی کاربردهای آن در مکالمات روزمرۀ زبان فارسی علاقه نشان داده و مواردی همچون گرفتن تأیید، تأکید، تحقیر، کسب اجازه، حفظ نوبت کلام و درگیرکردن مخاطب در بحث را برای آن فهرست میکند. یکی دیگر از مهمترین گونههای سویمدار، پرسشهای جهتمند میباشد که در اکثر زبانها یافت میشود (Sadock & Zwicky, 1985: 180). مبدع کاربرد اصطلاح جهتمندی[20] بولینجر[21] (1957: 94-164) است. به عقیدۀ او یک پرسش جهتمند «نشان میدهد که یک پاسخ مفروض، مورد توقع یا مطلوب پرسشگر است». این توقع، از یک گمان نسبی تا یک باور قوی متغیر است و بر آن اساس، پرسشگر منتظر دریافت پاسخ خاصی از جانب مخاطب میشود. برای درک بهتر مشخصۀ جهتمندی به موارد زیر توجه کنید:
مثال (۱۰) یک پرسش نسبتاً خنثی و (۱۱) و (۱۲) پرسشهایی جهتمند هستند که بهواسطۀ آن پرسشگر مطابق با بافت یا پیشفرض خود انتظار دریافت پاسخ مثبت دارد. جهتمندی ممکن است در سطح صورت زبان نمود پیدا کند (اگرچه لزوماً چنین نیست). برای مثال، برخی ساختها یا اقلام دستوری خاص در پرسش، مانند already و yet، یا برخی کاربردهای خاص، سخن از جهتمندی مثبت یا منفی دارند. مطالعات کاربردشناختی کاربردهای گفتمانی متعددی را برای پرسشهای جهتمند ذکر کردهاند که درخواست تأیید ( Huddleston & Pullum, 2002: 882 ; Sadock & Zwicky, 1985: 180)، درخواست توافق (Bublitz, 1981: 862-863)، بیان تعجب ( Quirk et al., 1985: 808-809 ; Bublitz, 1981) و انتقال اطلاعات (Moshavi, 2010) از آن جمله است. درمجموع، ادبیات این حوزه لزوم سنجش پدیدۀ سؤال از جوانب مختلفی همچون سویمداری را در هر زبانی یادآور میشود. بهعلاوه، نیاز به کاوش در رابطه با پرسشهای جهتمند زبان فارسی را خاطرنشان میشود؛ امری که تاکنون مغفول مانده است.
۳. روش پژوهش با توجه به بررسیهای مقدماتی پیشین دربارۀ پرسشهای بلاغی، تأکیدی و ضمیمهای، تمرکز مطالعه بر پرسشهای جهتمند قرار گرفت و ساختار و کاربردهای این پرسشها جستجو شدند. در این راستا، به توصیف دادههای برآمده از ۴۰ ساعت از مکالمات فارسی امروزی پرداخته شد که حاصل از فایلهای ضبطشده، رادیو و تلویزیون و جستجوی اینترنتی بودند. دادهها محدود به بررسی پرسشهای بله-خیری شدند که دارای آهنگ سؤالی یا علامت سؤال بودند و جملات فاقد این مشخصات در پژوهش گنجانده نشدند. همچنین، جملات خبری با کاربرد غیرمستقیم سؤال، جملات مبهم ازنظر سؤالی بودن و همچنین، پرسشهایی که معلوم نبودند در کدام دسته از پرسشهای سویمدار قرار میگیرند، حذف شدند. در تفسیر دادهها به دو متغیر ساختار و کاربرد توجه ویژه شد. متغیر ساختی، بیانگر ویژگیهایی همچون حضور برخی از ساختها و اقلام دستوری خاص بود که در چگونگی جهتمندی و ظهور قطبیت نقش دارند، با این فحوا که حضور این عناصر موجب قطبیت یکسان یا معکوس میان پاسخ با پرسش بله-خیر میشود. متغیر کاربردشناختی، همان مفهوم سویمداری در انواع پرسشهای بله-خیر بود که در دستههای پرسشی همچون بلاغی، تأکیدی، ضمیمهای و جهتمند محسوس است و در آن رابطه، کاربردهای گفتمانی و کارگفتهای متناظر با آن در پرسشهای جهتمند جستجو شدند. از متغیرهای موردبررسی در گونههای سویمدار، انتظار ظهور پاسخ به پرسش با برخورداری از دو ارزش متمایز بود: پرسشهای با پاسخ (مستقیم یا غیرمستقیم) و پرسشهای بی پاسخ که پرسشهایی فرض شدند که منعکسکنندۀ عدم انتظار پاسخ از سوی پرسشگر هستند و در آن پرسشگر بدون ایجاد هیچ وقفهای مابین پرسش و اظهارنظر بعدی خود، به صحبتش ادامه میدهد و منتظر جواب نمیماند؛ اگر هم توقفی ایجاد شود، مخاطب پاسخی نمیدهد. نکتۀ درخورتوجه دیگر در تحلیلهای مطالعه آن است که شاید پیشفرض پرسشگر که همان انتظار پاسخ خاصی را بنا میگذارد با تمایل وی مطابق نباشد؛ برای مثال، در هنگام درخواست کودک از پدر فقیر خود برای خرید یک موتورسیکلت، انتظار پرسشگر (کودک) با توجه به بافت نه است، اگرچه تمایل دارد که بله را بشنود. درمجموع، مطالعۀ حاضر سعی کرده است تا با بررسی متغیرهای فوق در روشی اساساً توصیفی و تبیینی به بررسی پرسشهای جهتمند زبان فارسی بپردازد تا بتواند سرآغازی برای بررسی این موضوع باشد.
۴. تحلیل دادهها این مبحث از پژوهش به بررسی ساختار و کاربرد پرسشهای جهتمند اختصاص یافته است. در بخش 1-4 برخی ساختهای عمومی مشاهدهشده در این جملات از نظر خواهد گذشت. سپس در بخش ۴-۲ به کاربردهای گفتمانی عمدۀ این پرسشها پرداخته شده و به برخی از ساختها و کارگفتها که مختص هر کاربرد است، توجه خواهد شد. در بخش ۴-۳ نیز به ارتباط میان جهتمندی با وجهیت[22] و آهنگ اشاره مختصری خواهد شد.
۴-۱. ساختارهای مؤثر در ابراز جهتمندی در این بخش، به عوامل ساختاری که نمایندۀ جهتمندی پرسش و همچنین ترغیب مخاطب به ارائۀ یک پاسخ مثبت و گاهی منفی میشود، اشاره خواهد شد.
۴-۱-۱. پرسشهای اخباری مثبت یا منفی[23] به گقتۀ لاینز (1995:185-186) جملۀ پرسشی با سه روش تغییر در آرایش واژهها، تغییر در صرف فعل یا اضافه شدن پرسشواژه از جملۀ خبری همترازش متمایز میشود. لاینز (1995:177) چنین ادعا میکند که جملۀ پرسشی میتواند با وجه اخباری مطرح شود و اگرچه در این حالت، نوع جملۀ پرسشی دارای محتوای گزارهای یکسان با نوع جملۀ خبری همترازش میشود؛ اما در معنی (یا مؤلفۀ غیرگزارهای)، که همان کاربرد سؤال کردن (نه خبر دادن) است، از آن متمایز میشود و این کار را شاید با تغییر آهنگ صورت بخشد (مانند آنچه در فارسی شاهد آن هستیم). [24] با همین منطق، میتوان این جملات را پرسشهای اخباری نامید؛ یعنی پرسشهای بله-خیری که اگرچه در ظاهر وجه اخباری دارند با آهنگ خیزان سؤالی به اتمام میرسند. آنها یک تصریح[25] زیربنایی دارند که براساس محتوای گزارهایشان بنا شده است. پرسشهای اخباری مثبت، معمولاً جهتمندی مثبت دارند و پرسشهای اخباری منفی معمولاً دارای جهتمندی منفی هستند. برای مثال در موارد زیر، پاسخ مورد انتظار همان محتوای گزارهای پرسش است که (در ۱۳) مثبت یا (در ۱۴) منفی است.
غذاتو تموم کردی؟
غذاتو تموم نکردی؟ گاهی اوقات، پرسش منفی کارگفت عاطفی[26] میگیرد که در آن صورت جهتمندی مثبت دارد. اینگونه جملات معمولاً دارای عبارات وصفی هستند. موارد زیر از این شمارند:
خوب نشده؟
قشنگ نیستن؟ تعبیر پرسشهای بالا را میتوان بهصورت جملات عاطفی غذا چقدر خوب شده است! یا این گلها چقدر زیبا هستند! دانست. وجود برخی از اقلام دستوری همچون قیود تأکید حتماً، بیشک، البته و اصلاً اطمینان به صدق گزاره پیشفرض را تعدیل میکند و میتواند سبب تقویت جهتمندی شود. مثلاً در (۱۷) کلمۀ حتماً موجب تقویت جهتمندی مثبت شده است.
۴-۱-۲. اقلام دستوری قطبی اقلام دستوری مشتمل بر برخی از عناصر همچون قیود، ضمایر یا صفات خاص هستند. بهطور پیشفرض، اقلام مثبت بر وجود چیزی ادعا دارند و اقلام منفی بر غیاب آن. اقلام دستوری قطبی مثبت[27] (یا اشکال تصریحی[28]) اقلام دستوری هستند که بهجای کلمه، عبارت، بند یا جمله دیگری آمدهاند که در آن صدق یک جملۀ پیشفرض مثبت معین بوده است. پرسشهای اخباری مثبت اغلب حاوی اشکال قطبی مثبت هستند:
در مثالهای فوق کلمههای قطبی مثبت، قیدهای تا حالا و تاکنون است که نشان میدهد پرسشگر مایل به دریافت تأیید شنای قبلی شما (در ۱۸)، یا رؤیت ببر در دشت (در ۱۹) است. این در حالی است که کاربرد کلمات قطبی منفی (مثل هیچ و هنوز) که غالباً در پرسشهای اخباری منفی (همچون ۲۰) دیده میشود، سوگیری پرسشگر را خنثی یا بیشتر به سمت نه روانه میکند.
ظهور ضمیر یا صفت قطبی مثبت بعضی بهتنهایی یا در ترکیبهایی همچون بعضی وقتها، بعضی چیزها، بعضی کارها نشانۀ سوگیری غالب پرسشگر به صدق پیشفرضی مثبت در مبنای این پرسشها است.
در مقابل بعضی، ظهور ضمیر یا صفت قطبی منفی هیچ بهتنهایی یا در اصطلاحاتی همچون هیچوقت، هیچچیز، هیچ کار، هیچکس حاکی از سوگیری خنثی و اغلب منفی پرسشگر است.
البته باید توجه داشت که در مقابل اصطلاحات فوق، ظهور منفرد کلمات قطبی مثبت همچون چیزی، کاری، کسی، مقداری و کمی در جملات پرسشی همچون زمان ترکیبشان با بعضی، غالباً سوگیری پرسشگر را به سمت یک پیشفرض یا پاسخ مثبت نشان میدهد (نک. مثالهای ۲۵ تا ۲۸). این گرایش بدان سبب است که این کلمات بهطور پیشفرض بر وجود چیزی ادعا دارند تا بر غیاب آن. مثلاً در مثال (۲۸) که رستوراندار خطاب به مشتریان سخن میگوید، این برداشت تلویحاً انتقال مییابد که کسی وجود دارد که پول غذا را نداده است اگرچه او آن فرد را احتمالاً نمیشناسد.
همانگونه که در جملات بالا دیده شد، عدم آگاهی قطعی نسبت به پاسخ مثبت، پرسشگر را به سمت کاربرد کلمات قطبی مثبت سوق میدهد. با وجود این، کاربرد این کلمات در مواردی نیز دیده میشود که پرسشگر از ماهیت چیزی که کلمات قطبی بهجای آن به کار رفته است، اطلاع دارد؛ اما نمیخواهد بهطور مستقیم به آن اشاره کند. برای مثال، اصطلاح کاری در مثال (۲۹) برای اجتناب از عنوان مستقیم پیشنهاد کمک به پیرمردی به کار رفته است که میخواهد از خیابان رد شود.
3-۱-4. ساخت زبانی یا چیز دیگهای / یا همچین چیزی کلمات قطبی مثبت در ساخت یا (هر) چیز/کس/جای دیگهای (مثلاً در ۳۰) یا ساخت یا همچین چیزی/کسی/جایی (مثلاً در ۳۱) معرف ضمیمههای همپایگی[29] هستند. ظهور این ساختها باعث نادقیق شدن سؤال شده، بهنوعی آن را از ارجاعی یا ویژه بودن به غیر ارجاعی یا کلی بودن سوق میدهد. این کار با اعطای آزادی بیشتر به مخاطب در ارائۀ گزینههای پاسخ (مثلاً جاهای مختلف در ۳۰ یا چیزهای مختلف در ۳۱)، احتمال ظهور پاسخ مثبت را افزایش میدهد:
۴-۱-۴. پاسخهای ضمیمهشده به پرسش باز پرسشهای بله-خیر، بسته هستند چون گزینههای پاسخ محدودی را در اختیار مخاطب میگذارند؛ در عوض، پرسشهایی که با کلمات استفهامی بیان میشوند، پرسشهای باز هستند چون با پاسخهای متنوعی دنبال میشوند. گاهی پرسشگر، با یک اقدام پسنگرانه[30] روی پرسش باز خود که حاوی کلمات استفهامی است، آن را با یک پاسخ پیشنهادی تمام میکند و بهنوعی جویای پاسخ مثبت و توافق مخاطب با آن میشود. به مثالهایی در این رابطه توجه کنید:
این پرسشها از منظری مانند جفتهای مجاور ادغامشده عمل میکنند. آنها با تبدیل یک پرسش باز به پرسش بستۀ بله-خیر و اعلان یک پاسخ محتمل از سوی پرسشگر، سوگیری وی نسبت به آن پاسخ را نشان میدهند. تفاوت نسبی این پرسشها با پرسشهای بله-خیر بینشان یا خنثی[31] (که فاقد سویمداری هستند)[32] آن است که در صورت منفی بودن پاسخ سؤال جهتمند، مخاطب عموماً با پاسخی مقتضی، کلام خود را تکمیل میکند. از طرفی، شباهت این پرسشها با پرسشهای ضمیمهای آن است که در هر دو ارائۀ یک پاسخ انتهایی از جانب پرسشگر، اثر نیروی[33] کارگفت سؤال بر مخاطب را میکاهد. شاید بتوان پرسشهایی از این قسم را گونهای نزدیک به پرسشهای راهنما،[34] که خود جهتمند هستند، به شمار آورد. در پرسشهای راهنما، گوینده با پیکربندی خاص پرسش، پاسخی را که میخواهد بشنود، پیشنهاد میکند (نک. Weinberg, Wadsworth & Baron, 1983). در پرسشهای فوق هم همان اتفاق میافتد، اگرچه در آن، یک پاسخ به انتهای پرسش باز ضمیمه میشود. برای درک بهتر پرسشهای راهنما به مثالهای زیر دقت کنید:
در (۳۵) قاضی متهم را ترغیب به ارائۀ پاسخ مثبت (تأییدی) به عبارت درجشده در پرسش میکند. در (۳۶) نیز مجری برنامۀ تلویزیونی، شرکتکننده را به سمت پاسخ مثبت راهنمایی میکند و به عبارتی به ارائۀ آن وامیدارد، چون پاسخ دادن به این پرسش با هر چیزی غیر از بله دشوار مینماید. گونۀ خنثای پرسش (۳۶) که میتواند بهصورت (۳۷) مطرح شود این مسئله را روشن میکند:
۴-۲. بررسی کاربردهای گفتمانی پرسشهای جهتمند تحلیل دادهها نشان میدهد که پرسشهای جهتمند را میتوان براساس کاربردهای آنها در گفتمان دستهبندی کرد. در ادامه، ضمن اشاره به این کاربردها، متعاقب هر یک، به کارگفتهای غالب آنها نیز اشاره خواهد شد. شایان ذکر است که کاربردهای اول با فراوانی و تنوع بیشتری نسبت به کاربردهای آخر در دادهها مشاهده شدند.
۴-۲-۱. درخواست تأیید کاربرد رایج پرسشهای جهتمند، درخواست تأیید از مخاطب دربارۀ اطلاعاتی است که پرسشگر دربارۀ صحت آن شک دارد یا فکر میکند درست است (ولی شاید نباشد). این کاربرد از آنجا که مخاطب را به دادن پاسخ وا میدارد بیشتر جنبۀ کارگفت ترغیبی[35] دارد. پرسشهای تأییدی غالباً مثبت هستند و معمولاً با پاسخ خود قطبیت یکسان دارند؛ یعنی جهتمندی یا انتظار پاسخ مثبت دارند. نیاز به تأیید ممکن است از عوامل مختلفی نشأت گیرد که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود. عدم آگاهی دستاول گوینده از واقعیت یکی از این عوامل است.
الف: واقعاً پذیرفته شدین؟
الف: فکر کنم از اینجا تا اونجا رو مدام غر زد؟ (آره، سرمون رو خورد.) گرفتن تأیید ممکن است در خصوص عوامل ذهنیتی مخاطب همچون عقاید، باورها و احساساتش باشد که تنها وی میتواند صحت آن را تأیید کند:
میخوام بدونم همونطور که من باهات دستودل یکیام، تو هم همینطوری؟ پرسش تأییدی ممکن است برآورندۀ نیاز روانی پرسشگر به شنیدن تأیید واقعیتی از سوی مخاطب باشد. در اینجا اگرچه پرسشگر از قبل یا از طریق موقعیت کلام جواب را فهمیده است؛ اما در پذیرش آن از نظر روانشناختی مشکل دارد:
یعنی نمره نیاوردیم، آقا؟ همچنین، پرسشگری که جواب را میداند، شاید به هدف واداشتن مخاطب به پذیرش یا اقرار به آنچه مورد غفلت قرار گرفته است، پرسش تأییدی خود را مطرح کند.
گفتم توی هال بازی نکنید؟ در همین راستا، گاهی پرسشگر از صحت پیشانگاشت یا مفروضات خود اطمینان کامل ندارد و تنها با استفاده از شواهد موجود به استنتاج امری میپردازد. سپس، با ابراز پرسش تأییدی جهتمند به دنبال گرفتن تأیید و اقرار مخاطب در رابطه با آن امر برمیآید که عموماً مخاطب از پذیرفتن آن شانه خالی کرده است. این پرسشها همان پرسشهای باردار[36] ژانر حقوقی هستند که براساس ازپیشانگاری[37] صورتگرفته دربارۀ یک پاسخگو او را به سمت ارائۀ پاسخ خاصی سوق میدهند (نک. Walton, 1988: 198-199).[38] نمونۀ زیر این مطلب را نشان میدهد.
هنوز همسرت را میزنی؟ گاهی پرسشگر به دنبال تأیید هویت مخاطب است و سعی دارد تا مطمئن شود که آیا مخاطبی که چهره او را میبیند یا صدای او را میشنود، همان فردی است که از قبل میشناسد. از ساختهای غالب مشاهدهشده در این پرسشهای تأییدی، ساخت «تو/شما X هستید؟» یا ساخت «تو/شمایی، X؟» است. در ساخت اول X مسند و در دومی منادا است که میتواند با یک اسم خاص (۴۴ و ۴۶) یا یک بند (۴۵) پر شوند.
تو علی کریمی هستی؟
شما همون آقایی که دیروز زنگزده بود؟
تویی زهرا؟ کی اومدی؟ پرسشهای تأییدی، اغلب اوقات، به مخاطب فرصتی میدهد تا به تأیید، اظهارنظر و یا حتی مخالفت با پرسشگر اقدام کند. درهرحال، زمانی که گوینده به مفروضات خود اطمینان بیشتری دارد، منتظر پاسخ مخاطب نمیماند و کلامش را دنبال میکند (مثل ۴۶) که خود موجب حفظ نوبت و پیگیری کلام توسط سخنگو میشود. این روند در ساخت تأییدی «X رو دیدی؟/میبینی؟» نیز مشاهده میشود (مثل ۴۷). در اینجا، پرسشگر ضمن جلبتوجه و بنا نهادن زمینۀ اطلاعاتی مشترک بین خود و مخاطب، آن را موضوعی برای برجستهسازی نظر خود قرار میدهد.
2-۲-4. بیان تعجب پرسشهای جهتمند با کاربرد بیان تعجب، براساس اختلاف پیشآمده میان انتظارات قبلی گوینده و واقعیت حاضر شکل میگیرند، با این مضمون ساختی که «اگر شرایط فعلی نبود، انتظار داشتم که X نادرست باشد. در عوض، به نظر میرسد که درست است». پرسشهای تعجبی عموماً دارای کارگفتی عاطفی در بیان تعجب پرسشگر و ترغیبی برای واداشتن مخاطب به تحویل پاسخ و ارائۀ توضیح بیشتر هستند. این پرسشها معمولاً با پاسخ خود قطبیت یکسان دارند؛ یعنی پرسش تعجبی مثبت انتظار پاسخ مثبت، و پرسش تعجبی منفی انتظار پاسخ منفی دارد. پرسشهای زیر و پاسخ محتمل بعدی آنها نمودار این قطبیت است.
یعنی انگشتری رو که برات خریدم دوست نداری؟! (راستش نه)
هنوز زنده است؟![39] (بله، متأسفانه)
الف: علی امروز اومد واسۀ معذرتخواهی. ب: اسمش رو نیار. الف: چرا؟ مگه دوستش نداری؟ (نه دیگه ...) اگرچه پرسش تعجبی اغلب متضمن درجاتی از عدم اطمینان پرسشگر از پاسخ مورد انتظار است؛ اما گاهی وابسته به واقعیتی کاملاً بدیهی برای گوینده و مخاطب است.
هنوز هم اینجایی؟ گاهی پرسش تعجبی، عمل یا نگرش مخاطب را خطاب قرار داده، تلویحاً پیام انتقاد و عدم تأیید وی را به همراه دارد. این پرسش انتقادی، تلاشی در جهت متقاعدسازی مخاطب به تغییر نگرش یا عملش است.
نمیتونی صاف رانندگی کنی؟
یعنی خودت نمیفهمی باید بری؟
الف: همینطور راه رو گرفت و رفت. ب: یعنی یه تشکر خشکوخالی هم نکرد؟ گاهی پرسش تعجبی بیانگر تردید یا ناباوری پرسشگر نسبت به تصریح مخاطب است، با این ساخت که «اگر تصریح شما مبنی بر درست بودن X نبود، انتظار داشتم که آن نادرست باشد». طرح سؤال مشکوک، مخاطب را مؤدبانه به چالش میکشد تا عمل یا روایت خود از وقایع را بازتأیید کند. سؤال در اینجا بهگونهای عنوان میشود که گویی انتظار مفروض قبلی پرسشگر باطلشده است، اگرچه وی تمایل چندانی به پذیرش لغو آن ندارد. مثال زیر شاهد این مطلب است.
این همه شه؟! یکی از ساختهای رایج دیگر در پرسشهای تعجبی جهتمند، ساخت «مگه X» است که در آن اصطلاح مگه در ابتدای جمله آمده و نشاندهندۀ تعجب پرسشگر از وقوع امری خلاف انتظار است.[40]
درخورتوجه است که اغلب پرسشهای تعجبی انتظار پاسخ ندارند، با این حال، در نوع انتقادی، همواره انتظار دریافت پاسخ بیشتر است تا مشخص شود که آیا متقاعدسازی مؤثر بوده است یا خیر. همچنین، در نوع مشکوک، نیز انتظار میرود که مخاطب پاسخ دهد و ادعای بحثبرانگیزش را تأیید کند یا به نادرستی آن اعتراف کند.
3-۲-4. عنوان پیشنهاد[41] یا درخواست کمک پرسشهای جهتمند به هدف عنوان پیشنهاد یا درخواست کمک نیز به خدمت درمیآیند. این کاربردهای گفتمانی، به جهت متعهد کردن پرسشگر به انجام خدمت عنوانشده[42] دارای کارگفت تعهدی،[43] و به سبب ترغیب مخاطب در اجرای پیشنهاد یا درخواست عنوانشده، دارای کارگقت ترغیبی هستند. از همین رو، هردو کاربرد به اقدامات آتی اشاره دارند. در این جملات هم قطبیت عموماً از نوع یکسان (منطبق) است.
نمونههایی مانند (۵۷) که پرسشگر با عنوان یک پیشنهاد، خود را متعهد به ارائۀ خدمتی به نفع مخاطب میکند از مواردی همچون (۵۸) و (۵۹) که حاوی پیشنهاد انجام کاری توسط خود مخاطب و به نفع مخاطب است، دارای انتظار پاسخ مثبت بیشتری است. کاربرد وافر کلمات قطبی مثبت بهعنوان یک استراتژی ادب در این گونه پرسشها نشانۀ تشویق مخاطب به پذیرش (ارائۀ جواب مثبت) است. بهکارگیری کلمات قطبی مثبت مثل کمی و کسی در کاربرد درخواست کمک (مثل ۶۰ و ۶۱) نیز به هدف ترغیب مخاطب در پذیرش درخواست است و نشان میدهد که پرسشگر مطابق با بافت موجود، عمل را قابل اجرا دانسته و برای گرفتن پاسخ مثبت در تلاش است:
البته باید اشاره کرد که پرسشهای درخواستی چون به نفع پرسشگر عنوان میشوند، دارای احتمال دریافت پاسخ مثبت کمتری هستند.
۴-۲-۴. بیان اطلاعات از کاربردهای کمتر رایج پرسشهای جهتمند، بیان اطلاعات است. این جملات دارای کارگفت غالب اظهاری[44] هستند چون موجب آشکارسازی نظرات پرسشگر میشود. از متداولترین ساختهای بیان اطلاع «میدانی/میدانستی X؟» (مثل ۶۲) یا «شنیدهای X؟» (مثل ۶۳) است که در آن X حامل واحدهای اطلاعاتی است.
میدونستی امسال رکورد بارندگی ده سال قبل رو زده؟
شنیدی شوهر اعظم خانم یه زن دیگه گرفته؟ میگن خیلی هم خوشگله. در اینگونه پرسشها، پرسشگر علاقهای به گرفتن پاسخ از جانب مخاطب ندارد؛ زیرا هدف اصلی او انتقال اطلاعات از طریق جملۀ پرسشی است. مشخصۀ جهتمندی پرسش در اینجا موجب برانگیختن توجه و علاقۀ مخاطب میشود و نشان میدهد که اطلاعات در جریان، محتوایی است که مخاطب به دانستن آن علاقهمند است. در این پرسشها، قطبیت معکوس مورد انتظار است؛ یعنی پرسشگر فرض میکند که مخاطب از محتوای اطلاعاتی در حال انتقال بیخبر است.[45] گاهی پرسشگر با بهکارگیری پرسشهای حامل اطلاعات، آگاهی خود از خبر را به رخ مخاطب میکشد (۶۴). با وجود این، در برخی موارد این راهکار برای پرهیز از بیان مستقیم اطلاعاتی که تهدیدکنندۀ وجهۀ مخاطب است، بهعنوان یک راهکار رعایت ادب، به خدمت گرفته میشود (۶۵).
گفتن مدیرا باید همۀ جلسات اداره رو شرکت کنن؟
شنیدی قراره اخراجت کنن؟
5-۲-4. درخواست توافق کاربرد آخری که در پرسشهای جهتمند جلبتوجه میکند، کسب توافق است. این گونه پرسشها که عموماً به شکل منفی بیان میشوند، غالباً با پاسخشان در قطبیت معکوس هستند و در آن پرسشگر انتظار پاسخ مثبت دارد.
فکر نمیکنی مردم نسبت به قبل بیدینتر شدهاند؟ (چرا همینطوره)
قورمهسبزی بهتر نیست؟
پدر: یا خرگوش رو میخرم یا جوجه. دختر: نمیشه هر دو تا رو برام بخری؟ یکی از ساختهای رایج در اینگونه پرسشها، ساخت «فکر نمیکنی X» (مثل ۶۶) است که در آن X قضیهای است که کسب توافق در رابطه با آن صورت میگیرد. در مثالهای فوق، پرسش به دنبال پاسخی مثبت است که مطابق وجه مثبت محتوای گزارهای مطروحه در پرسش باشد. همچنین، مثالهای فوق نشان میدهند که گاهی پرسشگر ورای آنچه درصدد باشد توافق مخاطب را جویا شود (مانند ۶۶)، سعی دارد مخاطب را ضمن پذیرش صحت ادعا، به عمل مطابق آن متقاعد کند (مانند ۶۷ و ۶۸). در همۀ این موارد کارگفت ترغیبی برجسته است. در زمینۀ منفی بودن برخی از پرسشهای کسب توافق، میتوان به نظر بایبر و همکاران (1999: 1113-1115) دربارۀ نقش پرسشهای منفی در ابراز تمایل پرسشگر به سمت پاسخ مثبت اشاره کرد. به عقیدۀ ایشان در پرسشی مانند پرسش (۶۸)، پرسشگر با به چالش کشیدن پیشفرض منفی درون بافت، تمایل خود را به سمت پاسخ مثبت نشان میدهد.
۴-۳. وجهیت و آهنگ در پرسشهای جهتمند مطابق با تقسیمبندی هادلستون و پولام (2002: 899) میتوان پرسشهای جهتمند را از منظر وجهیت به انواع معرفتی،[46] ایجابی[47] و تمنایی[48] تقسیم کرد. در گونۀ معرفتی، جهتمندی ممکن است صرفاً مربوط به تفکر، برداشت، انتظار یا دانش پرسشگر از صحیح پنداشتن یک پاسخ باشد. این نمونه در مثالهایی همچون (69) [49]دیده میشود که در آن پرسشگر بر حسب سخن یا عمل فرد مقابل نتیجهگیری خاصی را تحت یک پرسش عنوان میکند.
یعنی انگشتری رو که برات خریدم دوست نداری؟! (راستش نه) گونۀ جهتمندی ایجابی، حاکی از قضاوت پرسشگر است که مطابق با آن یک پاسخ باید درست باشد. مثلاً نمونۀ (70)[50]دارای جهتمندی ایجابی نسبت به یک پاسخ مثبت است با این مضمون که: من قضاوت میکنم که شما باید خوب رانندگی کنید.[51]
نمیتونی صاف رانندگی کنی؟ نوع سوم، جهتمندی تمنایی است و زمانی مطرح میشود که پرسشگر تمایل دارد که یک پاسخ درست دریافت کند و معمولاً از طریق پرسش چیزی را بهطور غیرمستقیم درخواست میکند. این مورد در مثال (71) قابلمشاهده است که در آن کودک پاسخ مثبت را تمنا میکند.
پدر: یا خرگوش رو میخرم یا جوجه. دختر: نمیشه هر دو تا رو برام بخری؟ مطابق آنچه در پاراگراف قبل و سایر بخشهای مقاله مشاهده شد، دسترسی به عواملی همچون بافت کلام و ذهنیت سخنگو میتواند نشانۀ نوع جهتمندی پرسش باشد؛ درهرحال، عوامل غیرزبانی همچون آهنگ نیز در این زمینه مؤثر واقع می شود. به مثال زیر در این رابطه دقت کنید.
پرسش (72) میتواند مبین جهتمندی معرفتی مثبت در هنگام سؤال از یک مغازهدار باشد، در حالی که با تعویض آهنگ میتواند مبین جهتمندی معرفتی منفی در انتقاد از کودک برای زدن توپ به صفحۀ تلویزیون، یا جهتمندی ایجابی مثبت در مجاب کردن وی به رعایت مسائل امنیتی باشد. نکتۀ پایانی اینکه گاهی پرسشهای سویمدار به تعامل نزدیکی با یکدیگر میپردازند بهطوری که پرسش مطرحشده از جانب پرسشگر بهطور تلویحی توسط یک پرسش دیگر از جانب مخاطب پاسخ داده میشود. مثلاً در (73) دو نفر در مورد خرید چیزی در حال صحبت هستند. فرد الف از مزایای خرید آن از فروشگاه خاصی بهصورت اقساطی تعریف کرده است. ب در مرتبۀ اول، دلیلی برخلاف آن میآورد ولی الف آن را با طرح یک پرسش بلاغی بهصورت تلویحی رد میکند. درهرحال، ب که هنوز دلیل موجهی برای کنار گذاشتن عقیدۀ خود نشنیده است، با یک پرسش درخواست توافق، ضمن رد سخن الف، فرصت توضیح و اظهارنظر را به وی میبخشد.
ب: ولی من میخوام نقد بخرم. الف: این شد دلیل؟ ب: نشد دلیل؟
۵. نتیجهگیری زبانمندان فارسی از جملات پرسشی به طرق گوناگون بهره میگیرند. مطالعۀ حاضر به هدف بازنمایی هرچه بیشتر این پدیده، به معرفی پرسشهای سویمدار بله-خیر در زبان فارسی پرداخت. این پرسشها که تلویحا بیانگر اطمینان و تمایل پرسشگر نسبت به پیشفرض خود از پاسخ است، انواع مختلفی همچون بلاغی و تأکیدی، ضمیمهای و جهتمند دارند. در این رابطه، به شکل زیر توجه کنید:
شکل ۱- انواع پرسشهای سویمدار در زبان فارسی و میزان انتظار پاسخ در آنها Figure 1- Types of biased questions in Farsi and the possibility of answering them
شکل (۱) نشان میدهد که در جملات پرسشی میزان اطمینان پرسشگر از درستی پیشفرض خود با انتظار دریافت پاسخ از سمت مخاطب نسبت معکوس دارد. از این رو، در انواع سویمدار میزان انتظار پاسخ از گونههای ضمیمهای و جهتمند به سمت بلاغی و تأکیدی کم میشود؛ یعنی در انواع آخر که پرسشگر از درستی پیشفرض خود مطمئن است و بر آن اساس ظهور یک پاسخ مورد انتظار را بدیهی میداند، نیاز به پاسخگویی مخاطب برطرف میشود و لذا بهندرت به وی فرصت اظهارنظر یا مخالفت داده میشود؛ این در حالی است که در انواع جهتمند و ضمیمهای، بهمنظور بازبینی پیشفرضهای (بعضاً مشکوکِ) پرسشگر، فرصت اظهارنظر یا مخالفت به مخاطب داده میشود. مطالعۀ حاضر بهجز معرفی و ردهبندی پرسشهای جهتمند در زبان فارسی، به بررسی این جملات از منظر ساختار و کاربرد پرداخت. تحلیل دادهها معلوم کرد که از منظر ساختی، برخی اقلام دستوری قطبی مثبت (مثل ترکیبات بعضی)، ساختهای ویژه (مانند یا چیز دیگهای، یا همچین چیزی)، پاسخهای ضمیمهشده به انتهای پرسشها، و پرسشهای اخباری مثبت عوامل غالبی در تلویح جهتمندی مثبت هستند. در عوض، برخی اقلام دستوری قطبی منفی (مثل ترکیبات هیچ) و پرسشهای اخباری منفی عموماً مبین جهتمندی منفی هستند. تحلیل دادهها نشان داد که اگرچه کاربرد مستقیم جملات پرسشی، سؤال دربارۀ اطلاعات است، این جملات میتوانند به ایفای کاربردهای گفتمانی دیگر با کارگفتهای متعددی بپردازند. برای نمونه، پرسشهای جهتمند میتوانند بهمنظور درخواست بازبینی و تأیید (یا مخالفت) مخاطب در رابطه با مفروضات پرسشگر صورت بگیرند. همچنین، میتوانند بیانگر تعجب پرسشگر از یک رویداد غیرمنتظره باشند که در این کاربرد غالباً برای انتقاد از اقدام مخاطب یا به چالش کشیدن مؤدبانۀ تصریح وی بهکار میرود. در کاربردهای دیگر، پرسشهای جهتمند مقدمۀ یک اظهارنظر یا واحد اطلاعاتی توسط پرسشگر میشوند یا هنگام درخواست یا پیشنهاد کمک مفید واقع میشوند. تشریح شد که هر کاربرد خاص معمولاً از برخی از ساختها و کارگفتهای ویژه بهره میگیرد. برخی از کارگفتها در این میان کارگفتهای ترغیبی، اظهاری، تعهدی و عاطفی بودند و کارگفت ترغیبی رایجترین کارگفت در این پرسشها بود. دلیل آن را میتوان از یک طرف واداشتن مخاطب به پاسخدهی و از طرف دیگر ترغیب او به سمت ایراد پاسخ مورد انتظار پرسشگر دانست که خود مشخصۀ پرسشهای جهتمند است. بررسی متغیرها نشان میدهد که نمیتوان به مرز مشخصی میان انواع پرسشهای سویمدار قائل شد و این پرسشها بیشتر ارائهدهندۀ یک طیف کاربردی هستند. در هر حال، میتوان برای تمایز نسبی برخی از گونهها به معیارهایی متوسل شد. پرسشهای بلاغی، تأکیدی و ضمیمهای با پاسخهای خود اصولاً در قطبیت معکوس مثبت-نفی هستند. این در حالی است که وضعیت قطبیت مابین پرسشهای جهتمند و پاسخهای مورد انتظار آن، به کاربرد گفتمانی آن پرسشها در بافت بستگی دارد. در همین رابطه مشخص شد که در کاربردهای رایجتر تأییدی، تعجبی و پیشنهاد و درخواست کمک، قطبیت یکسان (منطبق) مابین پرسش و پاسخ غالب است، در حالی که در کاربردهای بیان اطلاعات و درخواست توافق، این قطبیت معکوس است (دربارۀ زبان انگلیسی نک. Bublitz, 1981: 856-862). درمجموع، تحلیل دادهها نشان داد که پرسشهای جهتمند غالباً مثبت هستند و قطبیت یکسان با پاسخ خود دارند؛ به این ترتیب، در این پرسشها، پرسشگر از مخاطب انتظار پاسخ مثبت دارد. این گرایش که در راستای مناسبات بیناذهنیت افراد در مکالمه است، نشاندهندۀ همکوشی شرکای بحث در رسیدن به توافق است. در کنار تفاوت میزان انتظار پاسخ و قطبیت که در بندهای قبل مورداشاره قرار گرفت، متغیر کاربردشناسی نیز میتواند به تمایز میان پرسشهای بلاغی و تأکیدی با پرسش جهتمند کمک کند. یک پرسش بلاغی یا تأکیدی دارای وجه اخباری یا کارگفت غیرمستقیم اظهاری است؛ زیرا یک محتوای گزارهای بهعنوان پاسخ ضمنی به پرسش دارد. از این روست که پرسش خدا ناظر بر کارشان نیست؟ با تصریح خدا ناظر بر کارشان است قابلجایگزینی است (برای زبان انگلیسی نک. Quirk et al., 1985: 825 ; Schmidt-Radefeldt, 1977: 376-377)؛ اما از طرف دیگر، پرسشهای جهتمند، در سطح کاربرد هم نوعی سؤال محسوب میشوند و به این ترتیب نمیتوان آنها را با عبارت خبری یا تصریح مربوطه جایگزین کرد. بهعنوان مثال، جملۀخبری یا تصریح واقعاً حالا باید بروید بههیچوجه جایگزین مناسبی برای پرسش واقعاً حالا باید بروید؟ نیست. در پایان باید اذعان داشت که عوامل فرازبانی متنوعی مانند آهنگ و عوامل غیرزبانی مانند متغیرهای اجتماعی و فرهنگی همچون مناسبات قدرت و بافت فیزیکی کلام میتوانند مسئول تفسیر یک پرسش بله-خیر بهعنوان پرسشی جهتمند، یعنی نمایندۀ گرایش گوینده به یک پاسخ معین باشند. بررسی این متغیرها که هدف اصلی این مقاله نبوده است، میتواند موضوع خوبی برای کندوکاوهای مطالعات آتی باشد.
[1] در این تحقیق به پیروی از لاینز (1995) برای اشاره به صورت یا نوع جمله از عبارت پرسش (interrogative) و برای اشاره به معنی از عبارت سؤال (question) استفاده شده است. این بدان دلیل است که طبقهبندی جمله بر اساس نوع، مطابق با صورت دستوریشدۀ آن شکل میگیرد. [2] function [3] biased questions [4] اگرچه در فارسی، سؤالات بلاغی و تأکیدی مطابق با مثبت یا منفی بودن پرسش تحت دو اصطلاح مجزا نامیده میشوند، در انگلیسی تحت یک عنوان واحد rhetorical question شناخته میشوند. این مقاله به دلیل وفاداری به اصطلاحات فارسی این دو اصطلاح را کنار هم میآورد تا کاربرد یکسان آنها نیز محفوظ بماند. [5] tag questions [6] conducive questions [7] Huddleston, R. [8] Pullum, G. k. [9] Pope, E. N. [10] Bublitz, W. [11] Piazza, R. [12] Burstein, R. [13] A. Moshavi [14] Comrie, B. [15] Rakić, S. [16] Pratt, T. E. [17] polarity قطبیت یکسان یا منطبق، یعنی سؤال از نظر مثبت و منفی بودن با پاسخ خود همانند باشند. قطبیت معکوس مخالف آن است. [18] در اینجا لازم است که به نوع متمایزی از سؤالات که حدفاصل سؤالات بلاغی و تأکیدی است، اشاره شود که در فارسی بررسی نشده است. این سؤالات برخلاف سؤالات بلاغی و تأکیدی با پاسخ خود قطبیت یکسان دارند و معمولاً برای نشان دادن پاسخ یا عکسالعمل به یک عمل یا گفتار به کار میرود. مثلاً، کنایۀ «مگه گاو، شاخ و دم داره؟» به فردی اشاره میشود که برخلاف ظاهر انسانیاش، رفتار یا گفتاری مانند حیوان دارد. اگرچه پاسخ متضمن این سؤالات تأیید است، همانند سؤالات بلاغی و تأکیدی، انتظار پاسخ از مخاطب نمیرود. برای مطالعۀ این نوع سؤالات به مطالعۀ شافر (2005: 433-460) در رابطه با گونۀ سؤالی با عنوان questions retort مراجعه کنید. [19] declarative [20] conductivity [21] Bolinger, D. L. [22] modality [23] positive or negative declarative questions [24] مطابق با این گفته لاینز، زبان فارسی در جملات پرسشی بله-خیری که فاقد جزء سؤالی آیا است فرق میان جملات خبری و پرسشی را دستوریسازی یا رمزگذاری نکرده است. [25] assertion [26] expressive [27] positive polarity items [28] assertive forms [29] coordination tag [30] retrospective [31] unmarked or nutral yes-no interrogatives [32] لاینز(1995: 187) پرسشهای بله-خیری را که توقعات پرسشگر را کدگذاری میکنند غیرخنثی یا نشاندار و در غیر این صورت خنثی یا بینشان میداند. [33] force [34] leading questions [35] directive [36] loaded questions [37] presupposition [38] لیچ (1988: 166-169) سؤال باردار را برحسب انتظارات سخنگو تعریف میکنند و تمایزی بین آن و سؤال جهتمند نمیگذارد. در این رابطه باید گفت که اگرچه یک سؤال باردار مشخصه جهتمندی دارد؛ اما تمام سؤالات جهتمند، باردار نیستند. [39] همانگونه که در بخش ۳ عنوان شد فرض پرسشگر همان انتظار پاسخ خاص است که لزوماً با تمایل وی مطابقت ندارد، مثلاً در این سؤال انتظار پرسشگر با توجه به بافت پاسخ بله است، اگرچه تمایل دارد که نه را بشنود. [40] برای مطالعۀ سایر کاربردهای مگر رجوع کنید به شیرزادی و همکاران (۱۴۰۰). [41] suggestion [42] offered [43] commisive [44] representative [45] در غیر این صورت اصل همکوشی کمیت در مکالمه که ناظر بر انتقال اطلاعات تا حد موردنیاز است، نقض میشود و پرسش مقتضی نیست. [46] epistemic [47] deontic [48] desiderative [49] شایان ذکر است مثال 69 همان مثال 48 است، که برای سهولت دسترسی، اینجا تکرار شده است. [50] لازم به ذکر است مثالهای 70 و 71 بهترتیب همان مثالهای 52 و 68 هستند که برای سهولت دسترسی، اینجا تکرار شدهاند. [51] البته در عین حال، این مثال نسبت به پاسخ منفی جهتمندی معرفتی دارد با این مضمون که از رفتار شما چنین برمیآید که بد رانندگی میکنید. | |||||||
مراجع | |||||||
شمیسا، سیروس. (۱۳۸۶). معانی. تهران: میترا.
شیرزادی، شاهین؛ عموزاده، محمد؛ کلانتری، سیدعلی؛ رضایی، والی. (1400). ابعاد کاربردشناختی نقشنمای گفتمانی «مگر». پژوهشهای زبانی (2)12، 123-146.
Biber, D., Johansson, S., Leech, G., Conrad, S., and Finegan, E. (1999). Longman Grammar of Spoken and Written English. London: Longman.
Bolinger, D. L. (1957). Interrogative Structures of American English: The Direct Question (Publication of the American Dialect Society 28). Alabama: University of Alabama Press.
Bublitz, W. (1981). Conducive Yes-No Questions in English. Linguistics 19, 851-870.
Burstein, R. (1999). Questions and Responses in Contemporary Hebrew: A Syntactic-Semantic (and Pragmatic) Approach. Doctoral dissertation, Bar Ilan University.
Comrie, B. (1984). Russian. In W. Chisholm, L. T. Milic & J. A.C. Greppin (Eds.), Interrogativity: A Colloquium on the Grammar, Typology and Pragmatics of Questions in Seven Diverse Languages (pp. 7–46). Amsterdam: John Benjamins.
Ghasemi, A. A. (2020). Tag questions in Persian: Investigating the Conversational Functions. International Journal of Foreign Language Teaching and Research 8(29), 25-43.
Huddleston, R., and Pullum, G. k. (2002). The Cambridge Grammar of the English Language. Cambridge: Cambridge University Press.
Leech, G. N. (1988). Principles of Pragmatics (Longman Linguistics Library). London: Longman.
Lyons, J. (1995). Linguistic Semantics. Cambridge: Cambridge University Press.
Moshavi, A. (2010). Is that your voice, my son david? Conducive questions in biblical hebrew. Journal of Northwest Semitic Languages 36(1), 65-81.
Piazza, R. (2002). The pragmatics of conducive questions in academic discourse. Journal of Pragmatics 34(5), 509-527.
Pope, E. N. (1972). Questions and Answers in English. Doctoral dissertation, Massachusetts Institute of Technology.
Quirk, R., Greenbaum, S., Leech, G., and Svartvik, J. (1985). A Comprehensive Grammar of the English Language. London: Longman.
Pratt, T. E. (1972). The Meaning of the Interrogative in the Old Testament. Doctoral dissertation, Baylor University.
Rakić, S. (1984). Serbo-Croatian Yes/No-Questions and Speech Acts. Journal of Pragmatics 8(5-6), 693-713.
Sadock, J. M., and Zwicky, A. M. (1985). Speech Act Distinctions in Syntax. In P. Schachter & T. Shopen (Eds.), Language Typology and Syntactic Description (pp. 155-196). Cambridge: Cambridge University Press.
Schaffer, D. (2005). Can rhetorical questions function as retorts?: Is the pope catholic?. Journal of Pragmatics 37(4), 433-460.
Schmidt-Radefeldt, J. (1977). On So-called ‘rhetorical’questions. Journal of Pragmatics 1(4), 375-392.
Shamisa, S. (2007). Meanings. Tehran: Mitra. [In Persian]
Shirzadi, S., Amouzadeh, M., Kalantari, S. A., and Rezai, V. (2022). Pragmatic aspects of mægær (‘unless’/’but’) as a discourse marker in persian. Language Research 12(2), 123-146. doi: 10.22059/jolr.2021.323183.666712. [In Persian]
Walton, D. N. (1988). Question-Asking Fallacies. In M. Meyer (Ed.), Questions and Questioning (pp. 195-221). Berlin/Newyork: de Gruyter.
Weinberg, H. I., Wadsworth, J., and Baron, R. S. (1983). Demand and the impact of leading questions on eyewitness testimony. Memory & Cognition 11, 101-104.
| |||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 421 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 178 |