تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,651 |
تعداد مقالات | 13,405 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,240,957 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,084,295 |
طراحی و اعتبارسنجی الگویی برای افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه؛ رهیافتی آمیخته | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جامعه شناسی کاربردی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 34، شماره 2 - شماره پیاپی 90، تیر 1402، صفحه 123-141 اصل مقاله (1.8 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jas.2023.136435.2358 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احد نوروززاده* | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استادیار، گروه مدیریت، واحد گرمی، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمی، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
توسعۀ سلامت در جامعه، در راستای برقراری امنیت روانی، تنها به متولیان حوزۀ بهداشت محدود نیست و مشارکت اجتماعی همۀ اقشار جامعه، نقشی سازنده در این زمینه دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگویی برای افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه، در دو مرحلۀ کیفی و کمّی انجام شده است. این پژوهش ازلحاظ هدف، اکتشافی و ازلحاظ نوع، توصیفی است. جامعۀ آماری پژوهش در مرحلۀ اول، 20 نفر از پزشکان با سابقه در بیمارستانهای استان اردبیل بودند که به شیوۀ هدفمند و با روش ارجاع زنجیرهای (روش گلولهبرفی) انتخاب و در مرحلۀ دوم نیز، 302 نفر از کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی بهصورت تصادفی طبقهای تعیین شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون در 6 مرحله، در نرمافزار Atlas-ti و همچنین از تحلیل عاملی تأییدی در نرمافزار Smart PLS استفاده شد. براساس یافتههای پژوهش، 9 مضمون اصلی و 62 مضمون فرعی بهعنوان ابعاد الگوی افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی ارائه شد. براساس نتایج پژوهش، عوامل مدیریت، رسانه، سازمانهای مردمنهاد، اقدامات، ویژگیهای بیماریهای واگیر، مشارکت برونسازمانی، تکنولوژی، مشارکت مردم و تدوین برنامۀ جامع، بهعنوان مضامین اصلی الگوی مشارکت اجتماعی شناسایی شدند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مشارکت اجتماعی؛ پاندمی؛ امنیت روانی؛ نظام سلامت؛ تحلیل مضمون | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسئله بیماریهای واگیردار در طی قرنهای گذشته، همواره یکی از تهدیدکنندههای اصلی سلامت انسان محسوب میشدند. این بیماریها گاهی بهسرعت در بین تعداد زیادی از افراد شیوع پیدا کرده و باعث مرگ و میر زیاد آنها شدهاند. امروزه بهعلت کنترل بیماریهای واگیردار و تغییر شیوۀ زندگی مردم، شاهد گذر اپیدمی بیماریها از بیماریهای واگیردار به غیرواگیردار هستیم؛ بهطوری که مهمترین علل مرگ و میر در جهان، بیماریهای غیرواگیردار است؛ اما این گذر اپیدمی نباید سبب بیتوجهی به کنترل بیماریهای واگیردار شود. با توجه به اهمیت این موضوع، مرکز بیماریهای مزمن و صعبالعلاج، بخشی از تحقیقات و فعالیتهای پژوهشی خود را معطوف به بیماریهای واگیردار کرده است. پاندمیها میتوانند تأثیرات فراوانی بر ساحتهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی داشته باشند. امروزه با توجه به دخالتهای انسان در طبیعت و همچنین کمرنگشدن مرزهای سرزمینی، بهدلیل تغییرات تکنولوژیکی و ارتباطی و همچنین فرآیند جهانیشدن، پاندمیها تأثیرات بیشتر و ملموستری بر زندگی انسانها دارند (محسنی، 1399: 340). از سوی دیگر، مجموعۀ مقررات بهداشتی بینالمللی (IHR) در سال ۲۰۰۵، از همۀ کشورها خواسته است تا ظرفیت نظام مراقبت بیماریهای خود را در سطح ملی به نحوی ارتقا دهند که قادر باشند بروز بیماریهای واگیر با اهمیت بینالمللی را در اسرع وقت شناسایی و گزارش کنند. با وجود این، نظام مراقبت بیماریهای واگیر در بسیاری از کشورها با چالشهایی، ازجمله تغییر سیاست از توجه به بیماریهای واگیر به غیرواگیر، گزارشندادن بخش خصوصی، اطلاعات ناکافی پرسنل حوزۀ سلامت دربارۀ فهرست بیماریها، نحوۀ گزارش آنها و گزارشندادن بهموقع مواجه است. براساس پیشبینیهای سازمان بهداشت جهانی، میزان مرگ و میر بر اثر بیماریهای مختلف واگیردار تا پایان سال ۲۰۵۰، هر سال به سیزده میلیون نفر خواهد رسید؛ در صورتی که این رقم مرگ و میر در سال ۱۹۹۰ میلادی در حدود ۱۶ میلیون نفر و در پایان سال ۲۰۱۰ با کاهشی بسیار اندک، هر سال ۱۵ میلیون نفر بوده است. براساس آخرین آمار منتشرشدۀ سازمان بهداشت جهانی، بیماریهای اسهال، سل، مالاریا و انواع بیماریهای عفونی تنفسی، بالاترین میزان مرگ و میر را در میان بیماریهای واگیردار داشتهاند؛ بهطوری که این بیماریها ۱۰ عامل اصلی مرگ و میر در جهان محسوب میشوند. همچنین براساس برآورد سازمان بهداشت جهانی در گزارش سال ۲۰۰۷، هر سال حداقل یک بیماری واگیردار جدید، فارغ از میزان ابتلای انسانها به آن ظهور میکند که بیشتر آنها میان انسان و حیوان مشترک است. درمجموع، این شواهد حاکی از آن است که بیماریهای واگیردار از مهمترین و اصلیترین تهدیدها علیه سلامت انساناند و به توجه خاصی در تمامی حوزهها، ازجمله در راستای مشارکتپذیری آحاد جامعه نیازمند خواهند بود؛ بهطوری که مشارکت مردمی همیشه و در تمامی کشورها، یکی از مفاهیم اصلی در مباحث توسعه بوده و سازمان جهانی بهداشت نیز، مشارکت مردم را در امر تأمین سلامت خود، یکی از اصول مراقبتهای اولیۀ سلامت معرفی کرده است (بیگی و همکاران، 1399: 113). همچنین، با در نظر گرفتن توسعۀ جامعه در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و هدفگذاری و برنامهریزی در جهت دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده و وضعیت مطلوب رسیدن به ابعاد مختلف آن، ضروری است که لوازم و پیامدهای رسیدن به چنین توسعۀ همهجانبهای شناسایی و پذیرش و از تمامی منابع و امکانات طبیعی و انسانی بالقوه، به نحو مؤثر و کارا بهرهبرداری شود. در این راستا، یکی از مهمترین این ظرفیتها و ابزار لازم برای رسیدن به اهداف توسعه در دنیای جدید، توجه به مشارکت فعال، اثربخش و همهجانبۀ اعضای جامعه در تمامی ابعاد توسعه است. در طول تاریخ بشریت نیز، همکاری و مشارکت میان انسانها، یکی از مهمترین عوامل و فاکتورها بوده و به تداوم حیات انسانها کمک شایانی کرده است. در این بین، مشارکت و همکاری در حوزۀ سلامت و بهخصوص در دوران شیوع پاندمی، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا در بسیاری از موارد، با وقوع پاندمی و مشارکتنکردن آحاد جامعه در رعایت موازین بهداشتی، ناامنی روانی در جامعه ایجاد و زندگی اجتماعی افراد بهشدت مختل میشود. بر همین اساس، کشورهای مختلف دنیا با توجه به تشدید معضل بیماریهای فراگیر، به بحث مشارکت جامعه در مدیریت و پیشگیری از پاندمی روی آوردهاند؛ زیرا نظامهای مراقبت بهداشتی و درمانی باید تعامل مناسبی با بخش خصوصی، دانشگاهها، جامعۀ مدنی و مردم داشته باشند و با رویکرد جامعهنگر و با نظر به تجارب و چالشها، مدلهای مبتنی بر پیشگیری و کنترل پاندمی را در جامعه پیاده کنند. با توجه به نبود روش درمانی مناسب و مشخص و نیز وجود واکسن مؤثر و احتمال تأثیرات طولانیمدت بیماری، مشارکت اجتماعی، راهبردی کلیدی در برنامهریزی برای کنترل این بیماریِ همهگیر است (شبانی و طاهری خرامه، 1400: 358).
پیشینۀ پژوهش واعظی و همکاران (1400)، توسعۀ مشارکتها را با رویکرد دینمحور و با بازبینی الگوی مشارکت چندبخشی بررسی کردند. در این پژوهش مشارکت بخش خصوصی و دولتی با همۀ ظرفیتهای ممکن، مهمترین راهکار الگوی مشارکت معرفی شد. بهکارگیری و ارزیابی عملکرد مشارکتها با عنوان عوامل انگیزشی، عوامل موفقیت و دستاوردهای مشارکت بهعنوان سه مؤلفۀ اصلی در این پژوهش، عناصر اصلی مشارکت را تشکیل میدهند. بیدار و قاسمی (1399) در پژوهشی، نقش سازمانها و نهادهای مردمنهاد را در توسعۀ حق بر سلامت در ایران بررسی کردند. براساس نتایج پژوهش آنها، موانعی بر سر راه مشارکت سمنها و سازمانهای مردمنهاد در حوزۀ حق بر سلامت وجود دارد که مهمترین آنها، نبود راهکارهای مشخص قانونی دربارۀ نحوۀ فعالیت و استفاده از پتانسیل این نهادها و همچنین نبود فرهنگ مشارکت در میان مردم در جهت فعالسازی و تقویت نیروی سمنهاست. مرادی و همکاران (1398)، راهکارهای بهبود نظام مراقبت از بیماریهای واگیر را در جمهوری اسلامی ایران، در میان کارکنان نظام مراقبت بیماریهای واگیر و دیگر سازمانهای درگیر شناسایی کردند. این راهکارها در 4 طبقۀ اصلی و 8 زیرطبقه دستهبندی شد: «تولیت نظام مراقبت بیماریهای واگیر»، «بهبود جامعیت گزارشدهی و گزارشگیری»، «توسعه و بهبود زیرساختها» و «آموزش و بازآموزی». حبیبی ساروی و همکاران (1398)، وضعیت موجود مراقبت بیماریهای واگیر را در ایران شناسایی کردند و مدل مدیریت بیماریهای واگیر در بلایا را برای ایران ارائه دادند. براساس نتایج این پژوهش، مدل چهار فازی مدیریت بیماریهای واگیر در بلایا با رویکرد کاهش خطر آنها، در قبل، حین و پس از وقوع بلایا، میتواند مدل مناسبی باشد. تدوین سیاستها و قوانین، انجام پژوهشهای مختلف و متمرکز بر مناطق مختلف کشور و نیازهای آنها در مخاطرات مختلف در مناطق شهری و روستایی، متناسب با بیماریهای متفاوت و در فازهای مختلف مدیریت بلایا، بههمراه استفاده از آموزش عمومی برای افزایش آگاهی و تغییر دیدگاه و نگرش جامعه الزامی است. فراهمکردن زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطی، هماهنگی میانسازمانی، تقویت مشارکت بخش خصوصی، برنامهریزی اقتضایی براساس شرایط هریک از بیماریها در انواع مخاطرات، ازجمله راهکارهای پایه و ضروریاند. کشاورزمحمدی و بحرینی (1398)، با مرور روایتی بر روشهای جلب مشارکت مردم در برنامههای ارتقای سلامت اجتماعمحور و استخراج درسهای آموختهشده از این مداخلات در میان مقالات و گزارشهای مرتبط از سال 2000 تا 2017 میلادی، مهمترین روشهای جلب مشارکت مردمی را در استفاده از کانالهای ارتباطی متنوع و متناسب با فرهنگ مردم، درگیرکردن مستقیم جوامع، ارائۀ مشوقهای اقتصادی و ایجاد محیط حامی مشارکت مشخص کردند. بسیج منابع محلی، ایجاد یک چشمانداز از پروژه، پیروی از هنجارهای عملیاتی و اصول و ارزشهای اصلی مشارکت، تعهد در انتقالیافتهها به مداخلات و سیاستها، از درسهای آموخته شدهاند. دماری (1394) با مرور مستندات قانونی، نظرهای ذینفعان بین بخشی و خبرگان سلامت همگانی، سهم و نقش دستگاههای عضو شورای عالی سلامت و امنیت غذایی را مشخص کردند. با توجه به ابعاد چهارگانۀ سلامت و همسویی نظرهای اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و اعضای کمیسیون دائمی شورای عالی سلامت و امنیت غذایی، سهم وزارت بهداشت بین 13% تا 17% تعیین شده است. به غیر از وزارت بهداشت، هفت دستگاه بیش از 50% سهم سلامت را در کشور بر عهده دارند، ازجمله وزارت رفاه و تأمین اجتماعی، سازمان صدا و سیما، وزارت آموزش و پرورش، ستاد مبازره با مواد مخدر، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت از محیطزیست و وزارت کشور. محمدی و ستارهفروزان (1392) در پژوهشی، «عوامل تسهیلگر و بازدارندۀ مشارکت اجتماعی ساکنان منطقۀ دو تهران در ارتقای سلامت» را بررسی کردند. نتایج حاکی از آن است که با ایجاد و توسعۀ فرهنگ مشارکت اجتماعی از بستر خانوادهها تا مدارس و جامعه، آموزش مؤثر و ارتقای آگاهی عمومی، تربیت افراد مشارکتجو و مشارکتطلب، ایجاد ساختار و سازمانهایی که با برنامهریزی و سیاستگذاری، زمینۀ مشارکت اجتماعی ر ا تسهیل میکنند، میتوان سبب مشارکت اجتماعی در ارتقای سلامت شد. السیابی[1] و همکاران (2021) در پژوهشی با عنوان «رویکردهای مشارکت جامعه برای آمادگی ملی و واکنش مؤثر در برابر همهگیری کووید-19: تجربهای از عمان»، به این نتیجه رسیدند که اولین رویکرد مشارکت جامعه، سازمانهای اجتماعی در شهرها و روستاهاست که شبکهسازی را تسهیل و بهعنوان بستری برای مشارکت جامعه عمل میکند. رویکرد دوم، کمیتههای بهداشتی استانهاست که با ساختار چند بخشی منحصربهفرد خود، همکاری را در سطح ایالت با رهبران و گروههای مختلف جامعه را برای توسعۀ برنامههای اقدام همهگیر افزایش میدهد. رویکرد سوم، داوطلبان جامعهاند که میتوانند مشارکت اجتماعی را افزایش دهند. تسآاو[2] و همکاران (2021) در پژوهشی با هدف بررسی تأثیر رسانههای اجتماعی در دوران کووید 19، به این نتیجه رسیدند که رسانههای اجتماعی میتوانند نقش مهمی در انتشار اطلاعات بهداشتی، مقابله با ناهمگونیهای اطلاعاتی و همچنین انتشار اطلاعات نادرست داشته باشند. پترسون[3] و همکاران (2021) تحقیقی را با عنوان «تجزیه و تحلیل کوتاهمدت (8 هفته) فاصلهگذاری اجتماعی و انزوا بر سلامت روانی و رفتار فعالیت بدنی در طول COVID-19» انجام دادند. آنها در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که انزوای اجتماعی و شیوههای فاصلهگذاری اجتماعی در طول زمان، بر افسردگی، اضطراب و خلق و خوی افراد و بهدنبال آن جامعه، تأثیر منفی میگذارد و درمجموع، باعث کاهش امنیت روانی جامعه میشود. هالدان[4] و همکاران (2019) در پژوهشی با عنوان «مشارکت جامعه در توسعه، اجرا و ارزیابی خدمات سلامت: بررسی سیستماتیک توانمندسازی، سلامت، جامعه و نتایج فرآیند»، به این نتیجه رسیدند که مشارکت جامعه تأثیر مثبتی بر سلامت دارد، بهویژه زمانیکه فرآیندهای سازمانی و اجتماعی قوی آن را اثبات کنند. رویکردهای مشارکتی و نتایج مثبت آن، ازجمله توانمندسازی جامعه و بهبود سلامت در یک جامعه، شامل فرآیندهای پیچیدهای است که تحت تأثیر مجموعهای از عوامل اجتماعی و فرهنگی قرار دارند. مبانی نظری پژوهش امروزه تحول در جوامع، امری ثابت است. آن دسته از سازمانهایی موفقاند که میتوانند تحول را پیشبینی کنند و با سرعت و مسئولانه نسبتبه آن واکنش نشان دهند و در مقابل، سازمانهای بیتوجه به تحول، در حقیقت دیگر حیاتی نخواهند داشت (رضایی و همکاران، 1401: 11). زندگی مدرن امروز، موجبات رفاه و آسایش بیحدوحصر انسان را فراهم کرده است؛ اما جسم و ذهن انسان را با انتظاراتی روبهرو میکند که به استرس منجر میشوند (تقوایی یزدی، 1400: 129). ادارۀ بهینه و کارآمد جامعه به مدیریتی سازمانیافته نیاز دارد تا بتواند به شکلی قانونمند، امور مختلف را در فضای جغرافیایی بهگونهای اداره کند که علاوه بر مشروعیتبخشی و امنیت، رضایتمندی و مشارکت همهجانبۀ شهروندان را نیز بهدنبال داشته باشد (صادقی، 1401: 104). به بیان دیگر، رویکرد هر مجموعۀ انسانی نسبتبه محیط پیرامون خود، تحت تأثیر دو نیرو است. نیروی اول پیروی از هدفهایی است که در قالب زبانی، بین اعضای مجموعه به اشتراک گذاشته میشود و نیروی دوم، برقراری ارتباطاتی است که نیروهای محیطی با اعضای مجموعه، برای درک متقابل و همزیستی مسالمتآمیز انجام میدهند (آقایی و همکاران، 1399: 172)؛ بنابراین در یک مجموعۀ انسانی برای اینکه افراد بتوانند بر مشکلات و مسائل حاد خویش فائق آیند، به همکاری، همبستگی و مشارکت نیاز دارند. حوزة بهداشت و درمان در عصر حاضر، در بر دارندة مسائل دشواری است. هم بخش دولتی و هم بخش خصوصی، به ناتوانی خود در رفع مسائلِ در حال ظهور سلامت عمومی بهدلیل تغییر خطمشیها، سالخوردگی جوامع، نیازهای رو به رشد سلامت، پیشرفتهای فناورانه و افزایش هزینهها به شکل مجرد اشراف دارند. در همین زمینه، مشارکتهای دولتی خصوصی بهعنوان نوعی ساز و کار همکاری بین دولت و بخش خصوصی که منافع طرفین را در قراردادهایشان لحاظ میکند، در مباحث مرتبط با سیاستگذاری عمومی در دستور کار قرار میگیرد. امروزه مشارکت دولتی خصوصی، سازوکاری مؤثر برای ارائة خدمات عمومی شناخته شده است و کشورهای مختلف اعم از توسعهیافته و در حال توسعه، در جهت افزایش رفاه اجتماعی و توسعة زیرساختهای خود، از این شیوه استفاده میکنند. با وجود جذابیتهای نظری مسئله، تجربههای پیشین، مجموعة کامیابیها و ناکامیها را در مرحلة اجرای این راهبرد نشان میدهد که موجب طولانیشدن مذاکرات و فسخ قراردادها میشود. از سویی، مستندات مختلف داخلی گواهی میدهد که آمادگی کافی برای اجرای طرحهای مشارکتی با بخش خصوصی در کشور، بهویژه بخش سلامت وجود ندارد (جباری بیرامی و همکاران، 1393: 100؛ صادقی و همکاران، 1397: 72). تحقیقات اخیر نشان میدهد موفقیت در بهکارگیری الگوهای مختلف به شرایط محیطی و ویژگیهای ذاتی هر طرح بستگی دارد و نکتة مهم در اینجا، نبود بستر مناسب (مثل بیاعتمادی طرفین مشارکت، کنسرسیومهای حقوقی، بازارهای مالی رقابتی و نظامهای نظارتی) در کشورهای در حال توسعه است. ضمن اینکه این استدلال وجود دارد که پیشرفتهای عمده در نظامهای بهداشتی، به رویکردی نیاز دارند که بهطور همزمان، نهتنها تأمین مالی زیرساختها، هزینة ارائة خدمات، میزان دسترسی و مدیریت مؤثر برای دستیابی به نتایج بهتر را برای عموم بیماران لحاظ کنند (et al., 2011: 1499 Sekhri). مشارکت اجتماعی و بهطور عام، مدیریت مسائل اجتماعی، رکن اصلی در نظام سلامتاند که برنامهریزی و اجرای برنامههای آن، مستلزم همکاری و مشارکت همۀ مردم است. درواقع مدیریت مسائل اجتماعی، بهعنوان فراگرد بهکارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی، بر مبنای یک نظام فکری هدفمند و برای تغییر وضعیتهای متعارض با ارزشهای بخش درخور توجهی از شهروندان، تعریف میشود (میرشکاران و همکاران، 1399: 343). در فراینـد مـشارکت اجتماعی، رفتـارهای آگاهانه، خواست و پذیرش گروهی و جمعی، انتخاب و وجود نیازهای مشترک در افراد اهمیـت فراوانی دارند. موفقیـتِ مشارکتِ اجتماعی، مستلزم احساس نیاز مشترک در بین انسانها برای حل و فصل یک مـشکل، همکـاری و همگراییِ گروهیِ افراد و سازمانها با توجه به میزان تخصص و دانش و توانمندیهاست. درواقع مشارکت اجتماعی فرایندی است که افراد مختلف با عناوین متنوع در آن توانمند و سرمنشأ تغییرات عمده در اجتماع پیرامون خود میشوند و در جریان این تغییرات، یک جامعۀ توانمند و توسعهیافته ایجاد میشود. مدلهـای گوناگونی را بـرای مـشارکت اجتماعی در جوامع تعریف کردهاند؛ برای نمونه و براساس مدل نردبانی مشارکت اجتماعی افراد، مشارکت در جامعه مانند نردبانی است کـه یکباره و آنی و در یک لحظه ایجاد نمیشود و نیازمند برنامهریزیهای بلندمدت و استراتژیک و همچنین اقدامات زمانمدار و بهموقع است. در نوع دیگری از دیدگاه حاکم بر مشارکت اجتماعی، برای آن یک نوع چرخۀ زندگی تعریف کردهاند کـه شامل فرایندی چهار مرحلهای، پیچیده و متأثر از عوامل گوناگونی از انواع نگرشها، دانشها، فرآیند بین فـردی و حمایتی است (محمدی شاهبلاغی و همکاران، 1392: 48). مشارکت جامعه در سلامت و مراقبتهای بهداشتی و درمانی را نمیتوان یک جزء تکبعدی در جامعه و نظامهای سلامت دانست، بلکه تعداد زیادی از عوامل و فاکتورهای مختلف در ایجاد و استمرار مشارکتهای جامعه، در مراقبتهای بهداشتی و درمانی مؤثرند. این عوامل عبارتاند از: «تبادل اطلاعات بین سازمانهای مربوطه و مردم»، «تشویق و آمادهکردن مردم»، «بازنگری و تحول در مراکز و خانههای بهداشت»، «نقش مستقیم و مؤثر مراجعان و افراد جامعه و اطلاعرسانی به آنها»، «رابطۀ برابر مردم و مسئولان و مشارکت مردم در تمامی مراحل تصمیمگیری» و «اطلاعرسانی بهموقع به مراجعان، برای فرصت تصمیمگیری آنها در انجام مشارکت» و درنهایت «اعتماد و اطمینان مراجعان به نظام سلامت، مسئولیتپذیری، ارتقای کارایی آنها و توسعۀ سرمایۀ اجتماعی» (کریمی نودهی و همکاران، 1398: 86). یکی دیگر از فاکتورهای مهم در زمینۀ ایجاد و استمرار مشارکتهای اجتماعی، آموزش است. آموزش یکی از نیازهای اساسی توسعۀ انسانی و یکی از ارکان ضروری برای توسعۀ ملی در جوامع موفق است که در سه بخش محتوای آموزش، شیوۀ آموزش و ویژگیهای محیط آموزش به آن توجه میشود (سالار و همکاران، 1400: 65). یکی از مسائل مهم و اساسی که در دوران پاندمی اهمیت دارد، توجه افراد جامعه به بهداشت روان و امنیت روانی در جامعه است. نظر به اینکه زمان اتمام این نوع از همهگیریها نیز بهطور دقیق مشخص نیست و احتمال طولانیشدن آن نیز وجود دارد، بنابراین توجه به بهداشت روان و امنیت روانی در جامعه، اهمیت دوچندان دارد. یکی دیگر از مسائل مهم در این دوران، آسیبهایی است که بهنوعی به مشاغل افراد وارد میشود و امنیت روانی مردم و بهدنبال آن جامعه را به مخاطره میاندازد. در کاهش آسیبهای شغلی، پیشگیری بر درمان مقدم و با از بین بردن شرایط و انگیزهها، مهارشدنی است (سهرابی و صانعیپور، 1401: 95). عملکرد شغلی افراد در دوران پاندمی میتواند بر جنبههای روانی آنها تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. عملکرد شغلی از مفاهیم اصلی و بحثشده در حوزههای روانشناسی صنعتی و سازمانی، مدیریت صنعتی و همچنین جامعهشناسی کار و مشاغل و سازمانهاست (وثوقی اصل و همکاران، 1400: 94) که در زمان شیوع پاندمی بهشدت تحت تأثیر آثار و پیامدهای منفی آن قرار میگیرد و در بسیاری از موارد به ناامنی روانی فرد و جامعه منجر میشود. هرچند بهمنظور غلبه بر این شرایط، از مؤلفههای عاطفی استفاده میشود، نوع این کار، براساس زمینۀ شغلی فرد انجام میشود و براساس الزامات شغلی فرد، متفاوت است (کرمی و علیدوستی، 1401: 182)؛ اما صبر و استقامت در این دوران، رعایت اصول و موازین بهداشتی، همیاری افراد، مساعدت، درک متقابل شرایط موجود و انجام اقدامات پیشگیرانه با اجتناب از هرگونه هیجانات و رفتارهای تنشزا و .... همگی میتواند از الزامات و اصول کارامد برای گذر موفق از این دوران باشند. بدون شک بروز بیماری کووید-19 و دیگر بیماریهای مشابه در جامعه، بهلحاظ روانی و ویژگیهای روانشناختی افراد، آثار بسیار مخربی در جامعه به جای خواهد گذاشت و بهدلیل همهگیری این نوع از بیماریها، تقریباً تمامی اقشار جامعه بهنوعی از تبعات آن رنج میبرند. با توجه به مطالب یادشده، در این پژوهش با طرح سؤالاتی ازجمله 1- شاخصهای مؤثر در افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه کداماند؟ 2- عوامل مؤثر در افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه کداماند؟ 3- مدل بهینه برای تبیین عوامل مؤثر در افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه چگونه است؟ 4- برازش و اعتبارسنجی الگوی ارائهشده چگونه است؟ الگویی برای افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه ارائه میشود.
روششناسی پژوهش پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگویی برای افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه، در دو مرحلۀ کیفی (تحلیل مضمون) و کمی انجام شده است. این تحقیق ازلحاظ هدف، اکتشافی و ازلحاظ نوع، توصیفی است و به روش میدانی و در دانشگاه علوم پزشکی استان اردبیل، در بازۀ زمانی اسفندماه 1400 تا مردادماه 1401 اجرا شد. جامعۀ آماری پژوهش در مرحلۀ اول، 20 نفر از پزشکان با سابقۀ بیش از 20 سال در استان اردبیل و در مرحلۀ دوم، تعداد 302 نفر از کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی استان اردبیلاند. نظر به اینکه پژوهش حاضر در دو مرحله انجام شده است، به دو نوع روش نمونهگیری نیازمند بود. روش نمونهگیری در مرحلۀ اول، روش هدفمند (نمونهگیری نظری)، با روش ارجاع زنجیرهای (روش گلوله برفی) و برای نمونهگیری در مرحلۀ دوم نیز از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شده است. همچنین گردآوری اطلاعات این پژوهش در مرحلۀ اول، ازطریق مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته انجام شده است. بعد از اتمام هر مصاحبه، اطلاعات ثبتشده با ذکر جزئیات به جدول تِم منتقل و شاخصها و راهکارهای تکراری حذف شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات در مرحلۀ دوم نیز، پرسشنامۀ محققساخته با پاسخ بسته (طیف لیکرت) بود که براساس شاخصهای مدیریتی برای افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل بیماریهای واگیر، با تأکید بر امنیت روانی جامعۀ استخراجشده از مرحلۀ اول تنظیم شده است. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش فورنل و لارکر[5] (1981) و همچنین برای بررسی پایایی آن، از شاخصهایی استفاده و نتیجۀ آن در جدول 1 و جدول 2 ارائه شده است. برای تجزیه و تحلیل مرحلۀ اول، از روش تحلیل مضمون (تِم) و از نرمافزار Atlas-ti و تجزیه و تحلیل مرحلۀ دوم و تحلیل عاملی تأییدی نیز، از نرمافزار Smart PLS و SPSS استفاده شده است.
جدول1- بررسی روایی واگرا و همگرای ابعاد الگوی افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه Table 1- Examining the divergent and convergent validity of the dimensions of the model of increasing social participation in order to control the pandemic with an emphasis on the psychological security of society
جدول 2- خلاصۀ آمار استنباطی برای متغیرهای پژوهش Table 2- Summary of inferential statistics for research variables
یافتههای پژوهش در این پژوهش بهمنظور شناخت بهتر و مطلوب ماهیت نمونۀ آماری مطالعهشده، ویژگیهای جمعیتشناختی قبل از تجزیهوتحلیل دادههای به دست آمده، ارزیابی شد. از بین 302 نفر از کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی استان اردبیل که دربارۀ آنها مطالعه شد، 189 نفر زن (63درصد) و 113 نفر مرد (37درصد) بودند. ازلحاظ میزان تحصیلات نیز، 174 نفر (58درصد) تحصیلات کارشناسی، 89 نفر (29درصد) تحصیلات کارشناسیارشد و 39 نفر (13درصد) تحصیلات بالاتر از کارشناسیارشد (دکترا یا دانشجوی دکترا) داشتند. همچنین در بین نمونۀ بررسیشده، 74 نفر سابقۀ خدمت کمتر از 5 سال (24درصد)، 52 نفر سابقۀ خدمت 5 تا 10 سال (17درصد)، 68 نفر سابقۀ خدمت 10 تا 15 سال (23درصد)، 42 نفر سابقۀ 15 تا 20 سال (14درصد) و 66 نفر (22درصد) سابقۀ خدمت بالاتر از 20 سال داشتند. برای طراحی و اعتبارسنجی الگویی برای افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه، از مراحل ششگانۀ تحلیل تِم استفاده شده است. در مرحلۀ اول، مرور دادهها و بازخوانی مکرر آنها انجام شد؛ سپس برای شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد الگوی مدنظر، ازطریق مصاحبههای حضوری، شاخصها و راهکارهایی از میان مفاهیم استخراج شد. در مرحلۀ سوم، کدهای گزینشی (ثانویه) ایجاد شدند. در مرحلۀ چهارم، تِمهای فرعی، ایجاد و مجدداً بازبینی و شکلدهی به آنها انجام شد. در مرحلۀ پنجم با توجه به ایجاد یک تصویر رضایتبخش از تِمهای حاصل، دوباره بازبینی انجام شد و تِمهای اصلی به وجود آمدند و درنهایت در مرحلۀ ششم نسبتبه تحلیل پایانی و تدوین نهایی تِمها اقدام شد. نتایج کدگذاریهای انجامشده و ترکیبِ نهاییِ تمامیِ تِمهای حاصل در پژوهش، در شکل 1 نشان داده شده است.
شکل 1- مضامین اصلی، فرعی و شناسههای مربوط به الگوی افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه Fig 1- The main, sub-themes and identifiers related to the pattern of increasing social participation in the direction of pandemic control with an emphasis on the psychological security of society
نتایج تحلیل تِم نشان داد 9 مضمون اصلی (ویژگیهای بیماریهای واگیر، مشارکت برونسازمانی، سازمانهای مردمنهاد، رسانه، مشارکت مردم، مدیریت، اقدامات، تکنولوژی، تدوین برنامۀ جامع) و 62 مضمون فرعی براساس الگوی افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه شناسایی شدند. مرحلۀ دوم پژوهش به صورت کمی انجام شده و برای یافتن میزان تأثیر هریک از متغیرها، از روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج این مدل در دو حالت الف) استاندارد با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی و ب) معناداری T با استفاده از تکنیک بوتاستراپینگ در شکلهای 2 و 3 ارائه شده است.
شکل 2- مدل کلی پژوهش با تکنیک حداقل مربعات جزئی Fig 2- General research model with partial least squares technique
شکل 3- آمارۀ T مدل کلی پژوهش با تکنیک بوت استراپینگ Fig 3- T statistic of the general research model with bootstrapping technique
با توجه به نتایج به دست آمده از دو شکل ارائهشده، تمامی مسیرهای مربوط به الگوی ارائهشده معنیدارند (تمامی مسیرها بیشتر از مقدار بحرانی 16/0 است) و مقادیر T Value نیز در بازۀ بحرانی 962/1± قرار نگرفته است؛ پس تمامی مسیرها معنیدارند و مدل ارائهشدۀ پژوهش، برازشِ مطلوب و مناسبی دارد. بیشترین ضریب مسیر مربوط به بُعد مدیریت با ضریب مسیر 889/0 و کمترین ضریب مسیر نیز مربوط به بُعد تدوین برنامۀ جامع، با مقدار 779/0 به دست آمده و خلاصۀ آن در جدول 3 ارائه شده است. جدول3- نتایج نهایی ضرایب مسیر در دو حالت استاندارد و T Value Table 3- The final results of path coefficients in standard and T Value modes
درنهایت در این پژوهش، برای برازش الگوی ارائهشده از شاخص برازندگی (GFI)، کای دو (c2)، نُرمشدۀ برازندگی (NFI)، تعدیل برازندگی (AGFI)، برازندگی فزاینده (IFI)، نُرمنشدۀ برازندگی (NNFI)، برازندگی تطبیقی (CFI) و همچنین شاخص ریشۀ دوم برآورد واریانس خطای تقریب (RMSEA) نیز استفاده شده و نتیجه در جدول 4 ارائه شده است.
جدول 4- شاخصهای برازش الگوی مفهومی Table 4- Fit indices of the conceptual model
طبق نتایج به دست آمده برای شاخصهای برازش تطبیقی، شاخصهای CFI، IFI، GFI و NFI برازش مناسبی دارند (بیشتر از 8/0) و براساس پژوهش روبرت و پینگ (2004)، اگر شاخصهای برازش تطبیقی بالاتر از 8/0 باشند، مطلوب و پذیرفتنیاند؛ بنابراین تمامی شاخصهای برازش تطبیقی پذیرفتنی بودند. همچنین ریشۀ میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) نیز، 000/0 به دست آمد که کمتر از 08/0 است؛ بنابراین برازش مدل، مطلوب ارزیابی میشود و میتوان به نتایج آن اتکا کرد.
بحث و نتیجه در این پژوهش تلاش شد در چارچوبی یکپارچه، الگویی برای افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه ارائه شود. نتایج حاصل از کدگذاریها بیانگر این است که بهطور کلی، عوامل مؤثر بر ارائۀ این الگو در 9 تِم (مضمون) اصلی (ویژگیهای بیماریهای واگیر، مشارکت برونسازمانی، سازمانهای مردمنهاد، رسانه، مشارکت مردم، مدیریت، اقدامات، تکنولوژی، تدوین برنامۀ جامع) و 62 مضمون فرعی جایگیری میشود که مدل شبکهای این الگو و معرفی عوامل دخیل در آن، بهصورت شکل 4 ارائه شده است.
شکل 4- مدل شبکۀ الگوی افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل پاندمی، با تأکید بر امنیت روانی جامعه Fig 4- The network model of increasing social participation in order to control the pandemic with an emphasis on the psychological security of society
براساس نتایج حاصل از پژوهش، عامل «مدیریت» با ضریب مسیر 889/0، بیشترین تأثیر را در افزایش مشارکت اجتماعی در جهت کنترل بیماریهای واگیر، با تأکید بر امنیت روانی جامعه داشته است. از بین شاخصهای این عامل نیز، شاخص «شفافکردن نقش و وظایف کارکنان» با ضریب مسیر 862/0، بیشترین اثرگذاری را در الگوی طراحیشده داشته است که با نتایج تحقیقات واعظی و همکاران (1400) و محمدی و ستارهفروزان (1392) در یک راستا قرار میگیرد. عامل «رسانه» با ضریب مسیر 850/0، دومین عامل تأثیرگذار در مدل ارائهشده است. از بین شاخصهای این عامل نیز، شاخص «نقش رسانههای جمعی» با ضریب مسیر 785/0، بیشترین اثرگذاری را دارد که با پژوهش تسآاو و همکاران (2021) در یک راستا قرار دارد. سومین عامل تأثیرگذار در مدل ارائهشده برای افزایش مشارکت اجتماعی، برای کنترل بیماریهای واگیر، عامل «سازمانهای مردمنهاد» با ضریب مسیر 835/0 است که از بین شاخصهای این عامل نیز، شاخص «نقش سمنها در آموزش مردم» با ضریب 845/0 ضریب اهمیت بالایی را در مدل پژوهش دارد و از این دیدگاه، با پژوهشهای واعظی و همکاران (1400) و بیدار و قاسمی (1399) همراستاست. عامل تأثیرگذار بعدی، «اقدامات» با ضریب مسیر 824/0 است که شاخص عمدۀ این عامل نیز «مراقبت از کلسترول» با ضریب 867/0 شناسایی شد که با پژوهشهای مرادی و همکاران (1398) و حبیبی ساروی و همکاران (1398) سنخیت دارد. پنجمین عامل تأثیرگذار در مدل پژوهش، عامل «ویژگیهای بیماریهای واگیر» با ضریب مسیر 823/0 است که تأثیرگذارترین شاخص آن نیز «زنجیرهایبودن علتها» با ضریب مسیر 812/0 است و این عامل نیز با پژوهشهای مرادی و همکاران (1398)، حبیبی ساروی و همکاران (1398) و پترسون و همکاران (2021) ارتباط نزدیکی دارد. «مشارکت برونسازمانی»، ششمین عامل تأثیرگذار در الگوی طراحیشده با ضریب مسیر822/0 است که مؤثرترین شاخص آن نیز «مشارکت ارگانها و نهادهای مختلف» با ضریب مسیر 895/0 شناسایی شد و با تحقیقات کشاورزمحمدی و بحرینی (1398)، محمدی و ستارهفروزان (1392) و السیابی و همکاران (2021) در یک راستا قرار دارد. هفتمین عامل شناساییشده در پژوهش حاضر، عامل «تکنولوژی» است که به میزان 812/0 تأثیر داشته است. مهمترین شاخص عامل تکنولوزی نیز، شاخص «توسعۀ مراقبت در منزل» با ضریب 925/0 است که با پژوهش دماری (1394) همراستاست. عامل بعدی «مشارکت مردم» با ضریب 780/0 است که مهم ترین شاخص آن نیز، شاخص «مشارکتدادن مردم در تصمیمگیری» با ضریب مسیر 786/0 است و با نتایج پژوهش کشاورزمحمدی و بحرینی (1398)، محمدی و ستارهفروزان (1392) و السیابی و همکاران (2021) همسو است. درنهایت آخرین عامل مؤثر در الگوی تدوینشده در این پژوهش، عامل «تدوین برنامۀ جامع» با ضریب 779/0 است که شاخص عمدۀ آن نیز «طراحی برنامههای متنوع» با ضریب مسیر 881/0 شناسایی شده است و این عامل نیز با پژوهش انجامیافتۀ دماری (1394) و هالدان و همکاران (2019) همراستاست.
پیشنهادها با توجه به نتایج پژوهش، کیفیت مراقبتهای بهداشتی برای اجرای برنامههای اجرایی نظام سلامت، ضروری است. رهبری ضعیف، مدیریت تغییر، محدودیتهای مالی، زیرساختهای بهداشتی ضعیف، منابع انسانی با کیفیت ناکافی، اطلاعات و ارتباطات ضعیف، هماهنگی ضعیف و مقاومت برخی سازمانها، ممکن است مانع اجرای برنامههای نظام سلامت شود و به نظر میرسد که درنهایت، به ناامنی روانی جامعه منجر شود. برای رسیدگی به نیازهای جمعیت باید خدمات سلامت بهطور جامع و مؤثر در شرایط موجود محدودیت منابع، مجدداً سازماندهی شوند. دسترسی و ارائۀ مراقبتهای بهداشتی باکیفیت، باید در سطح مراقبتهای بهداشتی اولیه تقویت و اجرا شود. لازم است صلاحیتها برای خدمات ارائهشده بهجای بیماریهای خاص تدوین شود. الگوهای جدید ادغام در بخش بهداشت و دیگر بخشها باید بررسی و شواهد بیشتر برای آگاهی از سیاست و برای مقابله با بار مضاعف بیماریها تولید شود تا جامعه با امنیت روانی مطلوب، به حیات خود ادامه دهد.
[1] Al Siyabi et al. [2] Tsao et al. [3] Peterson et al. [4] Haldane et al. [5] Fornell & Larcker | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آقایی، ا.؛ جاهدی، پ. و کرمی، ح. (1399). برساخت اجتماعی رفتار مطلوب کارکنان نیروی انتظامی از نگاه دانشجویان. پژوهشهای مدیریت انتظامی، 15(1)، 188-171.
بیدار، ز. و قاسمی، غ. (1399). نقش سازمانهای مردمنهاد در توسعۀ حق بر سلامت. حقوق پزشکی، ۱۴(۵۲)، ۲۶-۷.
بیگی، ر.؛ داورانی، ع.؛ هوشمندی، ک.؛ راعی م. و دانشی، س. (1399). نقش مشارکت جامعه و گروههای داوطلب در پیشگیری و کنترل کوید-۱۹ در ایران. ارتقای بهداشت نظامی، ۱(۳)، ۱۱۴-۱۱۱.
تقوایی یزدی، م. (1400). «ارائۀ مدل استرس شغلی و تأثیر آن بر عملکرد شخصی و خانوادگی کارکنان فرماندهی نیروی انتظامی استان مازندران». پژوهشهای مدیریت انتظامی، 16(1)، 150-127.
جباری بیرامی، ح.؛ غلامزادۀ نیکجو، ر.؛ جنتی، ع.؛ اصغری جعفرآبادی، م. و دادگر، ا. (1393). اولویتبندی شاخصهای عملکردی حیطۀ کیفیت - اثربخشی بیمارستانهای عمومی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسلهمراتبی (AHP). یافته، ۱۶(۱)، ۱۰۶-۹۹.
حبیبی ساروی، ر.؛ سیدین، س.ح.؛ مصدق راد، ع.م. و گویا، م.م. (1398). ارائۀ مدل مدیریت بیماریهای واگیر در بلایا برای ایران، نهمین کنگرۀ بینالمللی سلامت در حوادث و بلایا، تهران.
دماری، ب. (1394). سهم و نقش دستگاههای ملی در ارتقای سلامت مردم ایران. پایش، 14(5) :524-515.
رضایی، غ.؛ محمدیمقدم، ی.؛ احمدیمقدم، ا. و بارانی، م. (1401). الگوی تحول سازمانی در پیشگیری انتظامی از جرم با رویکرد جهادی. پژوهشهای مدیریت انتظامی، 17(1)، 37-9.
سالار، ر.؛ عینیپور، ج.؛ ادیبی، ع. و کاظمی، ر. (1400). الگوی ارزشیابی اجرای رزمایش مشترک انتظامی. پژوهشهای مدیریت انتظامی، 16(4)، 89-63.
سهرابی، ح. و صانعیپور، م.ع. (1401). پیشگیری از آسیبهای شغلی کارکنان فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر آیات و روایات. پژوهشهای مدیریت انتظامی، 17(2)، 142-93.
شبانی، م.ا. و طاهری خرامه، ز. (1400). مشارکت اجتماعی: راهبردی کلیدی در کنترل بیماری همهگیر .COVID-19. پایش، 20(3)، 358-357.
صادقی، ا.؛ باستانی، پ.؛ براتی، ا.؛ دانشجعفری، د.؛ اعتمادیان، م. و جواننوقابی، ج. (1397). وضعیت شاخصهای عملکردی یکی از بیمارستانهای دولتی کشور قبل و بعد از اجرای الگوی مشارکت دولتی- خصوصی (PPP). دانشور پزشکی، 26(1)، 78-71.
صادقی، ع. (1401). تحلیل اثرات مدیریت جهادی بر مؤلفههای امنیت ملی پایدار جمهوری اسلامی ایران در سند چشمانداز بیستساله. پژوهشهای مدیریت انتظامی، 17(1)، 134-103.
کرمی، ذ. و علیدوستی، ا.ع. (1401). تأثیر راهبردهای نمایش عاطفی فرماندهان بر کاهش دلزدگی شغلی کارکنان در فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری. پژوهشهای مدیریت انتظامی، 17(1)، 200-179.
کریمی نودهی، ه.؛ خالصی، ن.؛ نصیریپور، ا.ا. و رئیسی، پ. (1398). بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت جامعه در ارائۀ مراقبتهای بهداشتی اولیه». مجلۀ تصویر سلامت، 10(2)، 92-84.
کشاورزمحمدی، ن. و بحرینی، ف. (1398). مروری بر نقش مشارکت جامعه در برنامههای ارتقای سلامت. تصویر سلامت،10(4)، 318-310.
محسنی، ح. (1399). واکاوی تأثیرات پاندمی کرونا بر حکمرانی خوب؛ تجربهای جهانی. جستارهای سیاسی معاصر، 11(4)، 337-359.
محمدی شاهبلاغی، ف.؛ ستارهفروزان، ا.؛ همتی، س. و کریملو، م. (1392). عوامل مرتبط با مشارکت اجتماعی در ارتقای سلامت. رفاه اجتماعی، ۱۳(۴۸)، ۷۲-۴۷.
محمدی، ف. و ستارهفروزان، ا. (1392). عوامل تسهیلگر و بازدارندۀ مشارکت اجتماعی ساکنین منطقۀ دوی تهران در ارتقای سلامت. مجلۀ علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین، 17(4)، 31-24.
مرادی، ق.؛ اسدی، ح.؛ گویا، م.م.؛ نبوی، م.؛ نوروزینژاد، ع. و محمدیبلبانآباد، ا. (1398). راهکارهای بهبود نظام مراقبت بیماریهای واگیر ایران از دیدگاه ذینفعان: یک مطالعۀ کیفی. مجلۀ دانشگاه علوم پزشکی مازندران (نامۀ دانشگاه)، 29(174)، 178-172.
میرشکاران، ی.؛ رضازاده، ا.؛ وحیدی، الهام. و امیری، ب. (1399). شیوههای جلب مشارکت حاشیهنشینان در مدیریت انتظامی پیشگیری از جرم در شهرستان کرمانشاه. پژوهشهای مدیریت انتظامی، 15(2)، 357-339.
واعظی، ر.؛ الوانی، س.م.؛ دانشجعفری، د. و معتمدی، م. (1400). رهیافت مشارکت چندبخشی؛ الگویی مبتنی بر ایمان برای توسعۀ زیرساختهای حوزۀ سلامت در جوامع اسلامی. پژوهش در دین و سلامت، 7(3)، 139-124.
وثوقی اصل، ا.؛ عشایری، ط. و نامیان، ف. (1400). عوامل مؤثر بر عملکرد شغلی کارکنان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران. پژوهشهای مدیریت انتظامی، 16(3)، 109-85.
References
Aghayee, A., Jahedi, P., & Karami, H. (2020). Social construction of favorable behavior of police personnel from the perspective of students. Police Management Studies Quarterly, 15(1), 171-188. [In Persian]
Al Siyabi, H., Al Mukhaini, S., Kanaan, M., Al Hatmi, S., Al Anqoudi, Z., Al Kalbani, A., Al Bahri, Z., Wannous, C., & Al Awaidy, S.T. (2021). Community participation approaches for effective national COVID-19 pandemic preparedness and response: An experience from Oman. Front. Public Health, 8 (616763), 1-8. doi: 10.3389/fpubh.2020.616763.
Beigi, R., Davarani, E., Hushmandi, K., Raei, M., & Daneshi, S. (2020). The role of community participation and volunteer groups in the prevention and control of Covid-19 in Iran. Journal of Military Health Promotion, 1(3), 111-114. [In Persian]
Bidar, Z., & Ghasemi, G. (2020). Role of NGOs in developing the right of health. Journal of Medical Law, 14(52), 7-26. [In Persian]
Damari, B. (2015). Role and share of Iranian governmental organizations in public’s health. Payesh, 14(5), 515-524. [In Persian]
Ebrahimgol, A., Roshanfekr, P., & Tabatabaei Lotfi, S. A. (2021). Human rights and fighting infectious disease: Necessities and challenges. Public Law Studies Quarterly, 51(1), 277-297. doi: 10.22059/jplsq.2019.261314.1782. [In Persian]
Ebrahimi, F. (2020). Comparison of spiritual intelligence on psychological security and social identity of female employees of working houses in the 21st neighborhoods of the 14th district of Tehran. Iranian Journal of Psychology and Behavioral Sciences, 5(23), 82-90. [In Persian]
Esdalahei, M., & Rafezi, Z. (2021). Investigating the psychological effects of the corona virus and the subsequent quarantine on children using drawing tests: a case study. Clinical Psychology, 13(2), 132-121. [In Persian]
Fornell, C., & Larcker, D. F. (1981). Evaluating structural equation models with unobservable variables and measurement error. Journal of Marketing Research, 18(1), 5-39.
Habibisaravi, R., Seidin, S.H., Mossadegh Rad, A.M., & Goya, M.M. (2019). Presenting the management model of communicable diseases in disasters for Iran, 9th International Congress on Health in Accidents and Disasters, Tehran. [In Persian]
Haldane, V., Chuah, F., Srivastava, A., Singh, S. R., Koh, G., Seng, C. K., & Legido-Quigley, H. (2019). Community participation in health services development, implementation, and evaluation: A systematic review of empowerment, health, community, and process outcomes. PloS one, 14(5), e0216112. https://doi.org/10.1371/journal.pone.0216112
Jabbari Beyrami, H., Gholamzadeh Nikjoo, R., Jannati, A., Asghari Jafarabadi, M., & Dadgar, E. (2014). Prioritizing of performance indicators of quality - effectiveness areas of general hospitals using Analytic Hierarchy Process (AHP). Yafte, 16(1), 99-106. [In Persian]
Karami, Z., & Alidosti, A. A. (2022). Impact of commanders' emotional display strategies on reducing staff boredom in chaharmahal and bakhtiari province police command. Police Management Studies Quarterly, 17(1), 179-200. doi: 10.22034/pmsq.2022.206762.1485. [In Persian]
Kariminodehi, H., Khalsi, N., Nasiripour, A.A., & Raisi, P. (2019). Investigating factors affecting community participation in providing primary health care. Journal of Health Image, 10(2), 92-84. (In Persian)
Keshavarz Mohammadi, N., & Bahraini, F. (2019). An overview of the role of community participation in health promotion programs. Journal of Health Image, 10(4), 318-310. [In Persian]
Mirshekaran, Y., Rezazadeh, A., Vahidi, E., & Amiri, B. (2020). Methods of attracting the participation of marginalized people in the disciplinary management of crime prevention in Kermanshah. Police Management Studies Quarterly, 15(2), 339-357. [In Persian]
Mohammadi Shahbolaghi, F., Setare Foruzan, A., Hemmati, S., & Karimlu, M. (2013). Associated factors with community participation in health. Social Welfare Quarterly, 13(48), 47-72. [In Persian]
Mohammadi, F., & Foruzan, A. (2013). Facilitating and hindering factors of community participation for health promotion in residents of the second region of Tehran . Journal of Inflammatory Diseases, 17(4), 24-31. [In Persian]
Mohseni, H. (2021). Investigating the effects of the Corona pandemic on good governance; Global experiences. Contemporary Political Studies, 11(4), 337-359. doi: 10.30465/cps.2021.34892.2709. [In Persian]
Moradi, G., Asadi, H., Gouya, M., Nabavi, M., Norouzinejad, A., & Mohamadi-Bolbanabad, A. (2019). Recommendations for improving communicable diseases surveillance system in iran from the viewpoint of stakeholders: a qualitative study. Journal of Mazandaran University of Medical Sciences, 29(174), 172-178. [In Persian]
Peterson, J.A., Chesbro, G., Larson, R., Larson, D., & Black, C.D. (2021). Short-Term analysis (8 weeks) of social distancing and isolation on mental health and physical activity behavior during COVID-19. Front. Psychol, 12(652086), 1-11. doi: 10.3389/fpsyg.2021.652086.
Rezabeigi Davarani, E., Hushmandi, K., Raei, M., & Daneshi, S. (2020). The role of community participation and volunteer groups in the prevention and control of Covid-19 in Iran. Journal of Military Health Promotion, 1(3), 111-114. [In Persian]
Rezaei, G., Mohammadi Moghaddam, Y., Ahmadi Moghaddam, E., & Barani, M. (2022). The pattern of organizational change in disciplinary crime prevention with a jihadist approach. Police Management Studies Quarterly, 17(1), 9-37. doi: 10.22034/pmsq.2022.96837. [In Persian]
Sadeghi, A. (2022). Analysis of the effects of jihadi management on the components of sustainable national security of the islamic republic of Iran within the 20-year vision document. Police Management Studies Quarterly, 17(1), 103-134. doi: 10.22034/pmsq.2022.207385.1407. [In Persian]
Sadeghi, A., Bastani, P., Barati, O., Daneshjafari, D., Etemadian, M., & Javan Noughabi, J. (2018). Performance indicators status of one of the public hospitals before and after implementing public-private partnership (PPP). Daneshvar Medicine, 26(1), 71-78. [In Persian]
Salar, R., Einipour, J., Adibi, A., & Kazemi, R. (2021). Evaluation model of conducting police joint exercises. Police Management Studies Quarterly, 16(4), 63-89. [In Persian]
Sekhri, N., Feachem, R., & Ni, A. (2011). Public-private integrated partnerships demonstrate the potential to improve health care access, quality, and efficiency. Health affairs, 30(8), 1498-1507. https://doi.org/10.1377/hlthaff.2010.0461.
Shabani, M., & Taheri-Kharameh, Z. (2021). Community participation: A key strategy in controlling of consequences of the COVID-19 pandemic. Payesh, 20(3), 357-358. [In Persian]
Sohrabi, H., & Sanei Pour, M. A. (2022). Occupational damages of employees of the police of the islamic republic of iran based on quran verses and narrations. Police Management Studies Quarterly, 17(2), 93-142. doi: 10.22034/pmsq.2022.1265976.1493. [In Persian]
Taghvaeeyazdi, M. (2021). A model for job stress and its effect on the personal and family performance of Mazandaran Police Command Personnel. Police Management Studies Quarterly, 16(1), 127-150. doi: 10.22034/pmsq.2021.95680. [In Persian]
Tahmasebi, H., Heydari, M. T., Vaezi, M., & Rasoulzade, Z. (2022). Explain the role of ngos in increasing social resilience against the corona pandemic(Case study: Tabriz city). Geographical Urban Planning Research (GUPR), 9(4), 1079-1102. (In Persian)
Tayyibi, B. (2022). Investigating intimacy and social adaptation on the psychological security of professional football athletes. Sports Psychology Studies, 11(42), 23-40. [In Persian]
Robert, A., & Ping, JR. (2004). On assuring valid measures for theoretical models using survey data. Journal of Business Research, 57(2), 125–141. https://doi.org/10.1016/S0148-2963(01)00297-1
Sekhri, N., Feachem, R., & Ni, A. (2011). Public-private integrated partnerships demonstrate the potential to improve health care access, quality, and efficiency. Health Affairs, 30(8),1498-1507. https://doi.org/10.1377/hlthaff.2010.0461.
Tsao, S. F., Chen, H., Tisseverasinghe, T., Yang, Y., Li, L., & Butt, Z. A. (2021). What social media told us in the time of COVID-19: a scoping review. The Lancet. Digital Health, 3(3), e175–e194. https://doi.org/10.1016/S2589-7500(20)30315-0.
Vaezi, R., Alvani, S. M., Daneshjafari, D., & Motamedi, M. (2021). Multi-sectoral partnership approach; a faith-based model for the development of health infrastructures in islamic societies. Journal of Pizhūhish Dar dīn Va Salāmat (i.E., Research on Religion & Health), 7(3), 124-139. https://doi.org/10.22037/jrrh.v7i3.32552. [In Persian]
Vosoughi, A., Ashayeri, T., & Namian, F. (2021). Factors affecting the occupational performance of police officers of the Islamic Republic of Iran. Police Management Studies Quarterly, 16(3), 85-109. doi: 10.22034/pmsq.2020.96901. [In Persian]
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 481 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 206 |