تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,677 |
تعداد مقالات | 13,681 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,718,275 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,532,967 |
ساخت و بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس تابآوری اقتصادی ـ روانی فرد (EPRS) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 12، شماره 1 - شماره پیاپی 22، شهریور 1401، صفحه 103-120 اصل مقاله (817.88 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/cbs.2022.133534.1647 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سمیه پوراحسان* 1؛ سیدعبدالمجید جلائی اسفندآبادی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار گروه روان شناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر، کرمان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استاد گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و مدیریت، دانشگاه شهید باهنر، کرمان، ایرانن | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف از پژوهش حاضر، ساخت و بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس تابآوری اقتصادیـروانی فرد است. روش پژوهش، توصیفی و جامعۀ آماری شامل کلیۀ شهروندان شاغل کرمان در سال 1399 است. بهاینمنظور، ابتدا گویههای مرتبط با تابآوری اقتصادی فردی با استفاده از پرسشنامۀ تابآوری ساخته و پس از بررسیهای اولیه و تعیین روایی محتوایی و نظر کارشناسان مربوطه در حوزۀ اقتصاد و روانشناسی بهصورت ابتدایی بر یک نمونۀ 30 نفری از افراد نمونه اجرا شد و درنهایت، مقیاس ساخته شد. پرسشنامۀ تابآوری و پرسشنامۀ سلامت عمومی گلدبرگ بههمراه پرسشنامۀ اقتصادیـروانی بر نمونه با تعداد 384 نفر از جامعه انتخاب شد که با روش نمونهگیری دردسترس از مناطق مختلف شهر کرمان انتخاب شدند. یافتهها: تحلیل عاملی اکتشافی این مقیاس نشاندهندۀ مدل سهعاملی شامل سه عامل تحلیل مسئله، خودکارآمدی و سازگاری و انعطافپذیری است و برای تأیید ساختار این مدل از نرمافزار AMOS استفاده شد و نتایج نشاندهندۀ برازش مناسب مدل تکعاملی مرتبۀ دوم است. بررسی ضرایب پایایی و روایی نشاندهندۀ معتبر و روابودن این مقیاس است. نتیجهگیری: اعتبار و روایی مناسب این مقیاس میتواند مجوزی برای استفادۀ آن در حوزههای پژوهشی مرتبط باشد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ساخت مقیاس؛ ویژگیهای روانسنجی؛ مقیاس؛ تابآوری اقتصادیـروانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تابآوری توانایی یا نتیجۀ سازگاری فرد در واکنش به شرایط تهدیدکننده یا نامناسب تعریف شده است (Garmezy, & Masten, 1991 ؛ Waller, 2001). تابآوری بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به سطح بالاتری از تعادل (در شرایط تهدیدکننده) است و بنابراین، موجب سازگاری موفق فرد در زندگی میشود (Kumpfer, 1999). از دیدگاه کانر و دیویدسون، تابآوری را توانمندی فرد دربرابر تعادل زیستیـروانی در شرایط خطرناک میدانند که در تعریف کانر و دیویدسون تابآوری تنها مفهومی انفعالی دربرابر شرایط سخت نیست، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی فرد است (Conner&Davidson, 2003). مطالعات سیر زمانی مفهوم تابآوری هم نشاندهندۀ این واقعیت است که تابآوری در ابتدا در سطح فرد و خانواده و سپس در سطوح سازمانی و جامعهشناسی مطرح شده است و امروزه این مفهوم حتی در سطح کلانتر حکومت (Howell, 2012) و ملت درقالب مفهوم تابآوری ملی (Chasdi, 2012) مطرح شده است. کیمهی[1] (2016) تابآوری را در سه سطح فرد، اجتماع و ملی در نظر میگیرد که دو سطح آخر بهعنوان تابآوری اجتماعی در نظر گرفته شدهاند و یا برخی پژوهشها تابآوری را دارای سطوح چندگانهای مثل فردی، اجتماعی، نهادی، ملی، منطقهای و جهانی دانستهاند. بعضی از پژوهشگران تابآوری را تمایل شخصیتی فرض میکنند که اجزایی مانند سخترویی[2] یا حس یکپارچگی[3] را ارائه میکند. تابآوری بهعنوان تمایل شخصیتی، عواملی مانند میل به بقا، درک یک موقعیت مانند موقعیتی چالشبرانگیز، حسی از تعهد و کنترل، حسی از معنا، خودکارآمدی و توانمندی یادگرفتهشده[4] را دربردارد. یکی از مدلهای تابآوری فردی مدل آنتونوفسکی[5] بهنامِ ساس است که سه ویژگی را شامل میشود: قابلدرکبودن[6]: که در آن فرد جهان را منظم و مشکلاتی را که فرد با آن مواجه میشود، قابلفهم و روشن درک میکند. مدیریتپذیری[7]: که فرد معتقد است منابع موردنیاز برای غلبۀ موفقیتآمیز، در اختیار او هستند یا در اختیار دیگرانی قرار دارند که فرد بر آنها متکی است. معناداری[8]: فرد احساس میکند که مشکلات و نیازهایی که در زندگی مطرح میشوند، چالشهایی با ارزش برای درگیرشدن و تعهد هستند (Kimhi & Eshel, 2009). تابآوری در اقتصادْ واکنش و سازگاری ذاتی افراد و جوامع دربرابر خطرها و آسیبها است تا جایی که افراد را در کاهش خسارات و ضرر و زیانهای بالقوۀ ناشی از مخاطرات توانمند کند (Rose, 2004). در مطالعۀ بریگوگلیو، کوردینا، فاروگیا و ولا، نتایج نشان داد که آسیبپذیری اقتصادی تأثیر منفی و تابآوری اقتصادی تأثیر مثبت بر تولید ناخالص داخلی سرانه دارند (Briguglio, Cordina, Farrugia& Vella, 2009). دربارۀ مفهوم تابآوری روانشناختی، دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: تابآوری روانشناخی بهعنوان یک نتیجه (Bonanno, 2012) و یا بهعنوان یک ظرفیت فردی (مانند Liu , Reed &Girard , 2017 ؛ Nelson, Shacham & Ben-ari, 2016). تابآوری سبب میشود که افراد در شرایط سخت و طاقتفرسا با وجود عوامل خطر از تواناییهای خود در رسیدن به موفقیت و رشد در زندگی استفاده کنند و از این چالشها و آزمونها بهعنوان فرصتی برای توانمندکردن خود بهرهمند شوند (Agaibi & Wilson, 2005). پژوهشهای گذشته دربارۀ تابآوری براساس دو دیدگاه مختلف شکل گرفتهاند. اولی دیدگاه ایستا و دیگری دیدگاه پویا است. مکتب فکری ایستا، تابآوری را توانایی احیاکردن و تجدید نیرو در نظر میگیرد، جایی که فرد بعد از موقعیت استرسزا و پیشبینینشده بازمیایستد. مکتب فکری پویا که نگرشی ماورای ترمیم ساده بعد از شوک دارد، درعوض، بر هماهنگی مستمر با تغییر و ایجاد فرصتهای جدید تأکید دارد. برایناساس، ظرفیت تابآوری، ظرفیتی است که بهطور مستمر بر چالشها غلبه میکند و فرصتهای جدید را شناسایی میکند (Richtnér & Löfsten, 2014). با افزایش تحریمهای بینالمللی در کشور ایران و درنتیجه پیامدهای طبیعی ناشی از آن مانند افزایش تورم و کاهش قدرت خرید و نیاز به تابآوربودن روانشناختی مردم در حوزۀ اقتصادی و بالابردن این خصیصه از طریق برخی از مداخلات احساس میشود. این امر موجب میشود که تابآوری یکی از بزرگترین فواید ملی در موقعیت کنونی قلمداد شود. در سالهای اخیر، بررسی پژوهشهای مختلف حاکی از ساخت و بررسی اعتبار و پایایی و ویژگیهای روانسنجی مقیاسهای تابآوری در گروههای سنی مختلف (کودک و نوجوان، جوان، بزرگسال و سالمندان) و در زمینههای متنوعی ازجمله خانواده، دانشگاه و افراد گروههای ویژه و یا دارای مشکلات و اختلالات خاص است (Ahern, Kiehl, Sole ML, Byers ,2006؛ , 2009 Linda & Caltabiano ؛ Resnick & Inguito, 2011 , ؛, 2014 Cassidy ؛, 2017 Morote, Hjemdal, Uribe & Corveleyn ؛ Surzykiewicz, Konaszewski & Wagnild, 2019 ؛ حسینی و حسین چاری ، 1392؛ کازرونی زند، سپهری شاملو و میرزائیان ،1392). بررسی پیشینۀ پژوهشی در این حوزه نشان میدهد پرسشنامهای یافت نشد که بتواند بهطور ویژه مفهوم تابآوری اقتصادی فرد را و نه مفهوم تابآوری بهصورت کلی را اندازه گیری کند و قابلیت روایی و پایایی بالا داشته باشد؛ زیرا اهمیت این موضوع در این است که درصورت انجام پژوهش در حوزۀ تابآوری اقتصادی، استفاده از مفهوم پرسشنامۀ تابآوری نمیتواند کاملاً این بحث را پوشش دهد. درنتیجه، هدف اصلی این پژوهش ساخت مقیاسی است که بتواند تابآوری اقتصادی ـ روانی فرد را بسنجد؛ بنابراین، سؤالات اصلی مقاله این است که پرسشنامۀ پژوهشگرساختۀ تابآوری اقتصادیـروانی از چه سؤالاتی تشکیل شده است و آیا از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است یا خیر.
روش پژوهش پژوهش حاضر ازنظر هدفْ کاربردی و ازنظر گردآوری دادهها توصیفی ـ پیمایشی و از نوع مطالعات آزمونسازی است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر متشکل از کلیۀ شهروندان شاغل با سن بالای 18 سال شهر کرمان در کشور ایران در سال 1399بود. دلیل انتخاب معیار سن بالای 18 سال این است که در ایران و هر کشور دیگر، افراد زیر سن 18 سال ازنظر اقتصادی هنوز به خانوادۀ خود وابسته هستند و نمیتوان در این گروه سنی به بررسی تابآوری اقتصادی آنها بهصورت دقیق و کلی پرداخت. نمونۀ پژوهش در دو مرحله انتخاب شد. در مرحلۀ اول، 30 نفر انتخاب شدند و مقیاس ساختهشده بر روی آنها اجرا شد که پایایی سؤالات بررسی شد. سپس فرم نهایی مقیاس بر 384 نفر براساس جدول تعیین حجم نمونۀ کوکران (برای جوامع بالای 100000 نفر) و بهروش نمونهگیری دردسترس انتخابشده از تمامی مناطق شهر کرمان اجرا شد. برای اجرای پژوهش و تهیۀ مقیاس معتبر با استفاده از پیشیینۀ پژوهش در یافتههای روان شناسی و اقتصاد و بررسی پژوهشهای مرتبط با چگونگی ساخت آزمونها، گویههای مرتبط با مفهوم تابآوری اقتصادی براساس نظر متخصصان این دو حوزه در پژوهش کیفی اولیه بررسی و نوشته شد. درمجموع، 21 گویه برای بررسی مقدماتی مقیاس پژوهشگر تدوین شد و این مقیاس برای هر گویه یا عبارت 5 گزینه بهصورت طیف لیکرت 5درجهای است. این پرسشنامه ابتدا در اختیار 30 نفر از افراد گروه نمونه قرار گرفت. پس از پاسخگویی و بررسی پایایی و نظر افراد گروه نمونه، فرم نهایی با تعداد 19 گویه ساخته شد و بر روی 384 نفر از افراد گروه نمونه اجرا شد که تعداد زنان نمونه 167 نفر (۵/۴۳درصد) و تعداد مردان 217 نفر (5/56درصد) بود و 110 نفر از افراد نمونه (6/28درصد) مجرد و 274 نفر (4/71درصد) متأهل بودند و حداقل سن 19 و حداکثر 78 و میانگین سنی گروه نمونه 13/39 بود.
ابزار پژوهش مقیاس تابآوری اقتصادی فردی: مقیاس پژوهشگرساختهای شامل 18 عبارت است که هر گویه، طیف لیکرت 5درجهای (کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم و کاملاً مخالفم) دارد که بهترتیب از کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم نمرههای 5 تا 1 کسب میکنند. فقط گویۀ آخر که بهدلیل معکوسبودن آن، نمرهگذاری معکوس میشود. گویههای این مقیاس در جدول 2 و زیرعنوان عاملهای آن قرار دارند. گفتنی است که برای ساخت این پرسشنامه ابتدا از 3 متخصص در حوزۀ روانشناسی و 2 متخصص در حوزۀ اقتصاد خواسته شد که براساس تعاریف تابآوری در هر رشته و شاخصهای کلی مرتبط با تابآوری را بررسی کنند. براساس نظر خبرگان گویههای مرتبط ساخته شد و ازنظر روایی صوری و بررسی آن به 10 نفر از دانشجویان ارشد رشتههای روانشناسی و اقتصاد داده شد تا نظر خود را دربارۀ قابلفهمبودن و ابهامنداشتن بدهند. پس از بررسی موارد و ساخت پرسشنامه، پایایی و روایی موردنظر این پرسشنامه بررسی شد که در ادامه در بحث یافتهها مشاهده میشود. مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون (CD-RISK): این ابزار را کانور و دیویدسون با مرور منابع پژوهشی 1979-1991 در ایالات متحده در حوزۀ تابآوری تهیه شد و 25 عبارت در یک طیف لیکرت 5گزینهای (همیشه، اغلب اوقات، گاهی اوقات، بهندرت و هیچوقت) دارد که هدف آن سنجش میزان تابآوری در افراد مختلف است ( Conner&Davidson, 2003). این مقیاس را در سال 1384 محمدی در ایران ترجمه و اعتباریابی کرد. نتایج بیانگر تکعاملیبودن مقیاس بود و همچنین، پایایی آن بهروش آلفای کرونباخ در پژوهش محمدی (1384) 89/0 به دست آمد و روایی مقیاس را بهروش همبستگی هر گویه با نمرۀ کل مقولهها بین 41/0 تا 64/0 به دست آورد. پرسشنامۀ سلامت عمومی فرم 28مادهای (GHQ): این پرسشنامه را اولین بار گلدبرگ در سال 1972 تدوین کرد و هدف آن تمایزقائلشدن بین افراد سالم و افراد بیمار است (Goldberg, 1972). این پرسشنامه فرمهای 60، 30، 28 و 12سؤالی دارد که در این پژوهش فرم 28سؤالی آن استفاده شده است که فرم 28سؤالی را گلدبرگ وهیلر، ازطریق اجرای روش تحلیل عاملی بر روی فرم بلند آن طراحی کرده است( Goldberg & Hillier,1979). این پرسشنامه چهار زیرمقیاس (نشانههای جسمانی، اضطراب و بیخوابی، نارساکنشوری اجتماعی و افسردگی ) دارد. هر سؤال در مقیاس چهاردرجهای (0-3) نمرهگذاری شد. از این آزمون برای هر فرد 5 نمره به دست میآید که 4 نمره مرتبط با خردهمقیاسها و یک نمره هم نمرۀ کلی است. در ایران، تقوی (1380) با هدف بررسی روایی و اعتبار این پرسشنامه به این نتیجه رسید که اعتبار پرسشنامه با روش دوبارهسنجی، تنصیفی و آلفای کرونباخ بهترتیب 70/0، 93/0 و 90/0 است و همچنین، ضریب روایی همزمان این پرسشنامه با پرسشنامۀ بیمارستان میدلسکس 55/0 به دست آمد. ضرایب همبستگی بین خردهمقیاسهای این پرسشنامه با نمرۀ کل در حد رضایتبخش و بین 72/0 تا 870 متغیر بود.
یافتهها در ابتدا آمارههای توصیفی متغیر تابآوری اقتصادی براساس جنسیت، مقطع تحصیلی و نوع تأهل در جداول زیر آورده شده است:
در تحلیل دادهها برای بررسی پایایی و اعتبار از روایی محتوایی، همسانی درونی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ جهت پایایی و روایی ملاکی همزمان و روایی افتراقی استفاده شد. بهمنظور بررسی روایی محتوایی این پرسشنامه نظر 5 تن از استادان گروه اقتصاد و 4 تن از استادان حوزۀ روانشناسی گرفته شد و از دو شاخص نسبت روایی محتوایی[9] (CVR) و شاخص روایی محتوایی[10] (CVI) استفاده شد (لاوشه، 1975). مقدار شاخص نسبت روایی محتوایی 80/0 به دست آمد که با تعداد 9 نفر، اگر این شاخص بالای ۷۸/۰ باشد، مقدار مناسبی است. همچنین، مقدار شاخص روایی محتوایی ۸۵/۰ به دست آمد که از مقدار مناسب ۷۹/۰ بیشتر است. قبل از انجام تحلیل عاملی اکتشافی برای گزینش سؤالهای مناسب از روش همسانی درونی استفاده شد و سؤالهایی که حداقل همبستگی مثبت 3/0 داشتند، انتخاب و بقیۀ گویهها حذف شد که گویۀ «زمانی که راهحلی برای مشکلات مالیام ندارم، خودم را به دست سرنوشت میسپارم» مقدار کمتر از همبستگی 3/0 بود و درنتیجه، حذف شد و بقیۀ گویهها در تجزیهوتحلیل باقی ماندند. بهمنظور بررسی ساختار پرسشنامه و کاهش تعداد گویهها به عوامل زیربنایی آن از تحلیل عاملی اکتشافی با تعداد 384 نفر استفاده شد. ابتدا از آزمون شاخص کفایت نمونهبرداری کایرزـمایرـآلکین[11] (KMO) برای بررسی تناسب اولیۀ دادهها و از آزمون کرویت بارتلت[12] برای بررسی صفرنبودن ماتریس همبستگی استفاده شد. شاخص KMO بهدستآمده بالاتر از 6/0 است و همچنین، شاخص بارتلت با مقدار (X²=1804/14) و با درجۀ آزادی 174، در سطح کمتر از (p<0/000) معنیدار است که این نتیجه نشاندهندۀ همبستگی کافی میان مادهها برای تحلیل عوامل است. همچنین، اندازههای قطری همبستگیهای ضد تصویر همگی بالاتر از 5/0 بود که نشاندهندۀ قابلیت دادهها برای انجام تحلیل عاملی است. تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از تحلیل مؤلفههای اصلی[13] با چرخش واریماکس[14] انجام شد. بررسی تحلیل مؤلفهای در آغاز نشان داد که از مؤلفۀ هفتم به بعد مقادیر ویژه و واریانس تبیینشده ناچیز هستند. سه مؤلفۀ اول واریانس و مقدار ویژۀ مناسبی را پوشش دادند؛ اما بقیۀ مؤلفهها از واریانس قابلقبولی برخوردار نبودند؛ ازاینرو، باتوجهبه ملاکهای دیگری چون درصد واریانس تبیینشده و از همه مهمتر نائلشدن به ساختار ساده راهحلهای سه، چهار، پنج و ششعاملی امتحان شد که براساس معیار ساختار ساده و میزان واریانس تبیینشده، بهترین راهحل یعنی ساختار سهعاملی برگزیده شد که این معیار میتواند 45/42درصد واریانس گویهها را توجیه کنند. شکل زیر نمودار اسکری را برای بررسی مقادیر ویژه نشان میدهد، براساس نتایج آزمون اسکری مقادیر ارزشهای ویژه برای 3 عامل بهترتیب 91/4، 64/1 و 51/1 است که درمجموع، ۴۲/۴۵درصد از واریانسهای مشاهدهشده را تبیین میکنند.
شکل 1: منحنی شیب اسکری
نتایج مقدار اشتراکات هر گویه و مقادیر عاملی و ارزشهای ویژه برای عاملهای بهدستآمده در جدول
جدول 2: سهم اشتراک هر گویه و ضرایب ماتریس ساختار عامل با چرخش واریماکس
در این تحلیل عاملی و باتوجهبه گویههای مرتبط با هر عامل بهترتیب عامل اول با عنوان «تحلیل مسئله»، عامل دوم با عنوان «خودکارآمدی» و عامل سوم با عنوان «انعطافپذیری و سازگاری» نامگذاری شدند. بهمنظور بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد، ازآنجاکه آیتمها برای سه بخش تحلیل مسئله، خودکارآمدی و انعطافپذیری و سازگاری در حوزۀ تابآوری ساخته شدند و مدل تکعاملی مرتبۀ دوم بررسی شد تا برازش دادهها در مدل بررسی شد. نتایج نشان داد که شاخصهای برازش در مدل تکعاملی مرتبۀ دوم، برارزش مناسبی دارند. شاخص نسبت مجذور کای[15] به درجۀ آزادی (CMIN/DF) با مقدار 3، شاخص برازش مقایسهای[16] (CFI) با مقیاس 86/0 ، شاخص نیکویی برازش[17] (GFI) با مقدار 91/0 ، شاخص نیکویی برازش انطباقی[18] (AGFI) با مقدار 91/ ، خطای ریشۀ مجذور میانگین تقریب[19] (RMSEA) با مقدار 07/0 بدست آمد. ازآنجاکه نسبت مجذور کای به درجۀ آزادی مساوی 3 است، مدل مناسب فرض میشود. همچنین، مقدار شاخص ریشۀ دوم میانگین مجذورات باقیمانده کمتر از 08/0 است (RMSEA=0/07) و شاخصهای دیگر هم نشاندهندۀ برازش قابلقبول مدل هستند که همگی ازمدل تکعاملی مرتبۀ دوم حمایت میکند (کلاین، 2015).
نمودار 2: تحلیل مدل تک عاملی مرتبۀ دوم و وزنهای رگرسیون استاندارد هر گویه همانطور که نمودار 2 نشان میدهد همۀ سؤالات باقیمانده وزنهای رگرسیونی و در سطح P<0/001 دارند که نشاندهندۀ معناداربودن ضرایب رگرسیون است. پایایی کل آزمون برای 18 گویه ازطریق آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمد که بهطور کلی این مقدار برای هدفهای پژوهشی اگر بین 70/0 تا 80/0 باشد، کافی به نظر میرسد (شریفی و شریفی، 1396). همچنین، برای عاملهای تحلیل مسئله، خودکارآمدی وسازگاری و انعطافپذیری بهترتیب 77/0، 69/0 و 58/0 به دست آمد که نشاندهندۀ اعتبار مناسب ابزار است. بهمنظور بررسی روایی همگرا این پرسشنامه از پرسشنامههای تابآوری کانر و دیویدسون (2003) و برای بررسی روایی افتراقی از پرسشنامۀ سلامت عمومی (Goldberg, 1972) استفاده شد. نتایج همبستگی بین نمرات در جدول3 آمده است.
جدول 3: بررسی همبستگیهای تابآوری اقتصادی با تابآوری و سلامت عمومی
طبق جدول 3 تابآوری اقتصادی با تابآوری همبستگی مثبت 60/0 دارد که در سطح p<0/000 معنیدار است و نشاندهندۀ روایی همگرای مقیاس تابآوری اقتصادی است. همچنین، بین خردهمقیاسهای سلامت عمومی (نشانههای جسمانی، اضطراب و بیخوابی، نارساکنشوری اجتماعی و افسردگی) و نمرۀ کل سلامت عمومی با تابآوری همبستگی منفی بهترتیب 19/0، 26/0، 29/0، 28/0 و 31/0 وجود دارد که در سطح p<0/000 معنیدار است. ازآنجاکه نمرات بیشتر در پرسشنامۀ سلامت عمومی نشاندهندۀ کاهش در مقدار سلامت روان است، نتایج این جدول در رابطۀ منفی تابآوری با سلامت روانی و خردهمقیاسهای آن نشاندهندۀ روایی واگرای مقیاس تابآوری اقتصادی است.
بحث پژوهش حاضر با هدف معرفی و ساخت آزمون تابآوری اقتصادی فردی و اعتباریابی و روایییابی آن در بین شهروندان شاغل شهر کرمان انجام شد. پس از مطالعۀ منابع نظری و پیشینۀ پژوهش درزمینۀ تابآوری و منابع اقتصادی و روانشناختی مرتبط با تعاریف تابآوری در هر دو رشته، 21 گویه طراحی و بررسی و تجزیهوتحلیل شد که درنهایت، بعضی گویههای بهدلیل نامناسببودن و تحلیل آماری کنار گذاشته شد و درنهایت، 18 گویه در این مقیاس به دست آمد. سپس پایایی و روایی این مقیاس براساس روشهای مختلف بررسی شد. بررسی شاخص نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای بررسی روایی محتوای مقیاس نشاندهندۀ روایی محتوایی آن بود. همچنین، تحلیل عاملی اکتشافی بر مقیاس تابآوری با هدف استخراج عاملهای این مقیاس صورت گرفت. ملاک استخراج عوامل عوامل شیب نمودار اسکری و ارزش ویژه بالای یکونیم بود که با روش واریماکس سنجش شد. درضمن، برای ارزیابی مناسببودن اندازۀ نمونه از آزمون کفایت کایزر-میر-اولکین (KMO) و آزمون کرویت بارتلت استفاده شد. نتایج نشاندهندۀ میزان کفایت نمونهبرداری در روایی سازه بود. تحلیل عاملی بهروش واریماکس نشان داد محتوای این آزمون از 3 عامل تشکیل شده است که درمجموع، 45/42درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین میکند و براساس هدف هر سؤال بهترتیب تحلیل مسئله، خودکارآمدی و انعطافپذیری و سازگاری نامگذاری شد. همچنین، بهمنظور تأیید ساختار عاملی این مقیاس، از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج حاکی از برازش دادهها با مدل تکعاملی مرتبۀ دوم بود. همبستگی این مقیاس با مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون، نشان میدهد این پرسشنامه روایی سازۀ همگرای مناسبی دارد (Conner&Davidson, 2003). همچنین، بررسی رابطۀ بین مقیاس سلامت عمومی و خردهمقیاسهای آن با مقیاس تابآوری اقتصادی نشاندهندۀ روایی سازۀ واگرای مقیاس تابآوری است. نتایج ملاک پایایی مقیاس حاضر ضریب آلفای کرونباخ بر 18 گویه نشان داد پایایی کل آزمون ازطریق آلفای کرونباخ 81/0 است. همچنین، برای عاملهای تحلیل مسئله، خودکارآمدی و سازگاری و انعطافپذیری بهترتیب 77/0، 69/0 و 54/0 به دست آمد که نشاندهندۀ اعتبار مناسب ابزار است. درکل، باتوجهبه یافتهها و براساس بررسیهای همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی 3 عامل درزمینۀ تابآوری به دست آمد که این عاملها باتوجهبه گویههای مرتبط با هر عامل نامگذاری شدند. عامل اول تحلیل مسئله، عامل دوم خودکارآمدی و عامل سوم انعطافپذیری و سازگاری نامیده شد. درمورد عامل تحلیل مسئله میتوان بیان کرد که رویارویی با مسائل و مشکلات مختلف در زندگی درصورتیکه با تحلیل و بررسی مشکلات و موقعیتها و بهدستآوردن راهحلی برای آنها همراه باشد، به افزایش قدرت تحمل و تابآوری افراد منجر میشود. درمورد عامل دوم یعنی خودکارآمدی میتوان استنباط کرد که افراد با خودکارآمدی بالا، رویدادهای ناخوشایند زندگی را فرصتی برای یادگیری تلقی میکنند و قادرند در شرایط سخت و بحرانی آرامش خود را حذف کنند و درمقابل مسائل و مشکلات واکنشهای موفقیتآمیزی از خود نشان دهند. در بررسی عامل انعطافپذیری و سازگاری میتوان بیان کرد که بورتون و همکاران (2010) انعطافپذیری شناختی را بهعنوان یکی از پنج عامل حمایتی تابآوری بررسی کردند و نتایج نشان داد افرادی با این توانایی از توجیهات جایگزین استفاده میکنند و بهصورت مثبت چهارچوب فکری خود را بازسازی میکنند و موقعیتهای چالشانگیز یا رویدادهای استرسزا را میپذیرند. همچنین، بررسی روایی محتوایی که با استفاده از نظر کارشناسان دو حوزۀ روانشناسی و علوم تربیتی انجام گرفت و بررسی روایی سازۀ همگرا و روایی سازۀ افتراقی و همچین، پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ نشاندهندۀ تأیید پایایی و روایی این مقیاس است. از محدودیتهای پژوهش این است که بر روی شهروندان شاغل کرمانی انجام شده است و تعمیم آن به کشورهای دیگر باید با احتیاط صورت گیرد. براساس این محدودیت پیشنهاد میشود که این مقیاس در کشورها و فرهنگها و موقعیتهای دیگر دوباره اعتباریابی شود. همچنین، در این آزمون از شاخصهای دیگر مانند روایی ملاکی پیشبین و پایایی بهروش بازآزمایی انجام نشد که پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده به این شاخصها توجه شود.
[1]. Kimhi [2]. hardness [3]. sense of coherence [4]. learned resourcefulness [5]. Antonovsky [6]. comprehensibility [7]. manageability [8]. meaningfulness [9]. Content validity ratio [10]. Content validity index [11]. Kaisar-meyer-olkin [12]. Bartlett test of sphericity [13]. Principal components analysis [14]. varimax [15]. Chi square [16]. Comparative Fit Index (CFI) [17]. Goodness of Fit Index (GFI) [18]. Adjusted Goodness of Fit Index (AGFI) [19]. Root Mean Square Error of Approximation (RMSEA) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقوی، س.م. ر. (1380). بررسی روایی و اعتبار پرسشنامۀ سلامت عمومی (GHQ). مجلۀ روانشناسی، 20، ۳۹۸-۳۸۲.
حسینی، ف.؛ حسین چاری، م. (1392). بررسی شواهد مرتبط با روایی و پایایی مقیاس تابآوری خانواده. فصلنامۀ مشاوره و رواندرمانی خانواده، 3(2)، ۲۰۸-۱۸۱.
شریفی، ح، پ.؛ شریفی، ن. (۱۳۹۶). اصول روانسنجی و روانآزمایی. انتشارات رشد.
کازرونی زند، ب.؛ سپهری شاملو، ز.؛ میرزائیان، ب. (1392). بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس تابآوری کودک و نوجوان-28 در جمعیت ایرانی: روایی و پایایی. فصلنامۀ نسیم تندرستی، 2(3)، ۲۱-۱۵.
محمدی، م. (1384). بررسی عوامل مؤثر بر تابآوری در افراد در معرض خطر سوءمصرف مواد. رسالۀ دکتری. دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. تهران.
References
Agaibi, C. E., & Wilson, J. P. (2005). Trauma, PTSD, and resilience: A review of the literature. Trauma, Violence, & Abuse, 6(3), 195-216.
Ahern, N. R., Kiehl, E. M., Sole, M. L., Byers, J. (2006). A review of instruments measuring resilience. Issues in comprehensive Pediatric nursing, 29(2), 103-125
Bonanno, G. A. (2012). Uses and abuses of the resilience construct: Loss, trauma, and health related adversities. Social Science and Medicine, 74(5), 753.
Briguglio, L., Cordina, G., Farrugia, N., & Vella, S. (2009). “Economic vulnerability and resilience: concepts and measurements”. Oxford development studies, 37(3), 229-247.
Burton, N. W., Pakenham, K. I., & Brown, W. J. (2010). Feasibility and effectiveness of psychosocial resilience training: A pilot study of the READY program. Psychology Health & Medicine, 15(3), 266-277.
Cassidy, S. (2016). The Academic Resilience Scale (ARS-30): a new multidimensional construct measure. Frontiers in psychology, 7, 178
Chasdi, R. J. (2014). A continuum of nation-state resiliency to watershed terrorist events. Armed Forces & Society, 40(3), 476-503.
Connor, K. M., & Davidson, J. R. (2003). Development of a new resilience scale: The Connor‐Davidson resilience scale (CD‐RISC). Depression and anxiety, 18(2), 76-82.
Diener, E. & Ryan, K. (2009). Subjective well-being: a general overview. South African Journal of Psychology, 39(4), 391-406.
Garmezy, N., & Masten, A. S. (1991). The protective role of competence indicators in children at risk.In E. M. Cummings, A. L. Green,&K. H. Karrki (Eds.), Life span developmental psychology: perspectives on stress and coping (pp. 151-174). Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum Associates.
Goldberg, D. P. (1972). The Detection of Psychiatric Illness by Questionnaire. Maudsley Monograph No, 21. Oxford: Oxford University press.
Goldberg, D. P. & Hillier, V. F. (1979). A scaled version of the General Health Questionnaire. Psychological Medicine, 9, 139-145.
Howell, A. (2012). The demise of PTSD: From governing through trauma to governing resilience. Alternatives, 37(3), 214-226.
Hu, T., Zhang, D., Wang, J. (2015). A meta-analysis of the trait resilience and mental health. Pers. Individual Differrences, 76, 18-27.
Kazerouni zand, B., Sepehri shamloo, Z., & Mirzaiyan, B. (2013). The study of Psychometric features For Child and Youth Resilience Measure ( CYRM- 28) IN Iranian Society: Validity and Reliability. Quarterly Journal of Health Breeze, 2(3), 15-21.
Kimhi, S. (2016). Levels of resilience: Associations among individual, community, and national resilience. Journal of health psychology, 21(2), 164-170.
Kimhi, S., & Eshel, Y. (2009). Individual and Public Resilience and Coping With Long‐Term Outcomes of War 1. Journal of Applied Biobehavioral Research, 14(2), 70-89.
Kline, R. B. (2015). Principles and practice of structural equation modeling. Guilford publications.
Kumpfer, K. L. (1999). Factor and processes contributing to resilience: The resilience framework. New York: Kluwer Academic, 269-77.
Lawshe, C. H. (1975). A quantitative approach to content validity. Personnel psychology, 28(4), 563-575.
Linda, R., & Caltabiano, M. (2009). Development of a new resilience scale: The Resilience in Midlife Scale (RIM Scale). Asian Social Science.
Liu, J. J., Reed, M., & Girard, T. A. (2017). Advancingresilience: Anintegrative, multisystem model of resilience. Personality and Individual Differences, 111, 111-118.
MacLeod, S., Musich, S., Hawkins, K., Alsgaard, K., Wicker, E.R., 2016. The impact of resilience among older adults. Geriatric Nursing. 37, 266-272.
Mohammadi, M. (2005). Investigating factors affecting resilience in people at risk of substance abuse. Doctoral dissertation. University of Rehabilitation Sciences and Social Welfare. Tehran, Iran.
Morote, R., Hjemdal, O., Uribe, P. M., & Corveleyn, J. (2017). Psychometric properties of the Resilience Scale for Adults (RSA) and its relationship with life-stress, anxiety and depression in a Hispanic Latin-American community sample. PloS one, 12(11).
Nelson, N., Shacham, R., & Ben-ari, R. (2016). Trait Negotiation Resilience: A measurable construct of resilience in challenging mixed-interest interactions. Personalityand IndividualDifferences, 88, 209-218.
Resnick, B. A., & Inguito, P. L. (2011). The Resilience Scale: Psychometric properties and clinical applicability in older adults. Archives of psychiatric nursing, 25(1), 11-20.
Richtnér, A., & Löfsten, H. (2014). “Managing in turbulence: how the capacity for .resilience influences creativity”. R&D Management, 44(2), 137-151.
Rose, A. (2004). “Defining and measuring economic resilience to disasters”, Disaster Prevention and Management: An International Journal, 13(4), 307-314.
Sadat Hosseini, F., & Hosseinchari, M. (2013). The Survey of Validation and Reliability of Family Resiliency Scale. Family Counseling and Psychotherapy, 3(2), 181-209.
Sharifi, H., P.; Sharifi, N. (2017). Principles of psychometrics and psychotesting. Rosh Publications.
Surzykiewicz, J., Konaszewski, K., & Wagnild, G. (2019). Polish version of the resilience scale (RS-14): A validity and reliability study in three samples. Frontiers in psychology, 9, 2762.
Tagavi, S.M. R. (2001). Examining the validity and reliability of the General Health Questionnaire (GHQ). Journal of Psychology, 20, 398-382.
Waller, M. A. (2001). Resilience in ecosystemic context: Evolution of the concept. American Journal of Orthopsychiatry, 71(3), 290-297.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 649 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 401 |