تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,637 |
تعداد مقالات | 13,304 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,858,908 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,940,639 |
تأثیر برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر بخشش و جهتگیریهای شادکامی در مادران نوجوانان کمشنوا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 11، شماره 2 - شماره پیاپی 21، مهر 1400، صفحه 139-162 اصل مقاله (1007.61 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/cbs.2022.132766.1626 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سیدحسین سیادتیان آرانی1؛ محمد عاشوری* 2؛ سالار فرامرزی3؛ قاسم نوروزی4؛ لیندا جی اسپنسر5 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری روانشناسی و آموزش افراد با نیازهای خاص، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار، گروه روانشناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشیار گروه روانشناسی و آموزش افراد با نیازهای خاص، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4استادیار گروه روانشناسی و آموزش افراد با نیازهای خاص، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
5دانشیار گروه آسیبشناسی زبان گفتار، دانشگاه متخصصان بهداشت راکی مونتین، ایالات متحده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر بخشش و جهتگیریهای شادکامی در مادران نوجوانان کمشنوا بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ مادران نوجوانان کمشنوای شهر کاشان در سال 1400 میشد که با روش نمونهگیری دردَسترس از مدرسۀ ناشنوایان باغچهبان انتخاب شدند. از بین آنها 30 نفر بهصورت تصادفی، انتخاب و در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل 15نفری جایگزین شدند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامۀ گرایش به بخشش هارتلند (2005) و جهتگیری شادکامی پترسون (2006) جمعآوری شد. جلسات برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر در 10 جلسۀ 90 دقیقهای هفتهای 2 جلسه برای گروه آزمایش برگزار شد. اطلاعات جمعآوریشده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد مداخله باعث افزایش معنادار بخشش و جهتگیریهای شادکامی در گروه آزمایش شد (0001/0P<). براساس یافتههای این پژوهش، برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر در بهبود بخشش و جهتگیری شادکامی مادران نوجوانان کمشنوا مؤثر بود؛ بنابراین، از این برنامۀ درمانی میتوان برای ارتقای سلامت روان آنها استفاده کرد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رواندرمانی مثبتنگر؛ بخشش؛ جهتگیری شادکامی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آسیب شنوایی[1] که شامل ناشنوایی و کمشنوایی[2] میشود، شایعترین آسیب حسی در دنیا است (هالاهان، کافمن و پولن[3]، 2018). کمشنوا به فردی گفته میشود که حتی با استفاده از وسایل کمکشنوایی در درک گفتار دیگران مشکل دارد و میزان افت شنوایی وی 25 تا 90 دسیبل است (مور، زوبار و فرگوسن[4]، 2020). افت شنوایی ممکن است یادگیری، رشد شخصی، مهارتهای اجتماعی و رفتاری شخص را با مشکل مواجه سازد و چالشهایی را برای خانواده این افراد به وجود آورد (داویدس، رومن و شرک[5] ، 2021). میزان شیوع افت شنوایی در نوزادان در حدود 1 تا 6 در 1000 تولد زنده است (نورتن و پرکنز[6]، 2006 ؛ سزارکوفسکی و توی[7]، 2020)؛ درحالیکه در ایران براساس آمارهای موجود در حدود 20 در هر 1000 تولد زنده گزارش است (ارجمندی، محرابی، فرهنگپور، طغیانی و خردمند، 1391). علاوهبراین، حدود 96درصد کودکان کمشنوا دارای والدین شنوا هستند (کتز[8]، 2010). گاهی مادر کودک یا نوجوان کمشنوا بودن میتواند استرس بیشازحدی ایجاد کند (برگ، پترسون و روتر[9] ، 2006)؛ بههمیندلیل، همواره سلامت روان مادران کودکان و نوجوانان کمشنوا در معرض خطر و آسیب است (اوهاما، ساتو، شینوزاکی و یاماگوچی شینوزاکی[10]، 2017). حضور یک نوجوان کمشنوا میتواند کارکردهای روانشناختی مادر را تغییر دهد و بر سلامت روان، پویایی و هدفمندی او مؤثر باشد و کارکردهای روانشناختی مانند تعامل اجتماعی، استقلال، تفریح و سرگرمی وی را با مشکل مواجه سازد (عاشوری، 1400). بررسیها حاکی از آن است که چالشهای والدین، بهخصوص مادران این گروه از کودکان فشارهایی را تحمل میکنند که به کاهش آرامش در خانواده منجر میشود (حمزه، امت، هاریسان و جو[11]، 2021). ازسوی دیگر، رضایت از زندگی با بهزیستی ذهنی، احساسات مثبت و بخشش[12] رابطه دارد و بخشش باعث لذت بیشتر از زندگی شخصی میشود (گائو، لی و بای[13]، 2022). بخشش یکی از سازههـای روانشناسی مثبـتنگـر است که میتوان آن را در متن خطایی که هر فرد آن را ادراک میکند، توضیح داد (کیس[14]، 2002؛ هموند، بنکر و متیس[15]، 2006). بخشیدن دیگری بهمعنای گذشت از خطـای ادراکشده نیست؛ بلکه یک فرایند دیـالکتیکی است که ازطریق آن افراد میتوانند مفروضات قبلی را تغییر دهند و به درک جدیدی از خطا، فرد خطاکار و پیامدهای خطا برسند (تامپسون[16] و همکاران، 2005). گفتنی است که پرداختن به هیجانهای منفی باعث نبخشیدن خود میشود (مک کالی، بیلینگسلی و مک کالاف[17]، 2021)؛ ولی ابراز هیجانهای مثبت به بخشش خود کمک میکند (گائو و همکاران، 2022). درواقع، با افزایش هیجانهای مثبت میتوان به افزایش رضایت از زندگی دست یافت و در این مسیر حرکت کرد (ژائو، ژانگ، لیو، جی و لو[18]، 2020). یکی دیگر از مؤلفههای برآمده از روانشناسی مثبـتنگـر، جهتگیریهای شادکامی[19] است. پترسون[20] و همکاران در سال 2005، جهتگیریهای شادکامی را براساس نظریۀ شادکامی اصیل سلیگمن[21] (2002) مطرح کردند که سه نوع زندگی مربوط به نظریۀ سلیگمن یعنی زندگی لذتبخش[22]، زندگی پرجاذبه[23] و زندگی با معنا[24] را دربرمیگرفت. مدتی بعد نیز نوع چهارم یعنی کسب پیروزی به سه نوع زندگی موردنظر سلیگمن اضافه شد (پترسون، 2006). درحقیقت، براساس نظریۀ سلیگمن (2002) شادکامی را میتوان موضوع اصلی رویکرد روانشناسی مثبـتنگـر دانست (رشید[25] و سلیگمن، 2013) که تأثیر زیادی بر بهزیستی و شادکامی افراد دارد (سلیگمن، 2011). درواقع، مارتین سیلگمن[26] در سال 1998 رویکرد روانشناسی مثبـتنگـر را پیشنهاد کرده است. این رویکرد، حوزۀ تمرکز روانشناسی بالینی را از علائم ناخوشایند یک اختلال فراتر برد، به بهبود علائم کمک کرد و هدف رواندرمانی را افزایش بهزیستی و شادکامی قلمداد کرد. برهمیناساس، سلیگمن و رشید در سال 2006 برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر[27] را پیشنهاد کردهاند که دارای چهار مؤلفۀ لذت[28]، تعهد[29]، معنا[30]و زندگی کامل[31] است (رشید و سلیگمن، 2013). برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بهمنظور کاهش هیجانهای منفی بهروشی مؤثر و ازطریق ایجاد هیجانهای مثبت، توانمندیها و معنا موجب کاهش مشکلات میشود. افراد ازطریق رواندرمانی مثبتنگر یاد میگیرند شادتر، کوشاتر، سرزندهتر امیدوارتر و خوشبینتر باشند تا هم از زندگی خودشان لذت ببرند و هم به اطرافیان در لذتبردن از زندگی کمک کنند (وجدانی، گلزاری و برجعلی، 1393). ازجمله پژوهشهایی که با استفاده از برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر انجام شده است، میتوان به این موارد اشاره کرد. نتایج پژوهش کوتیرا و تینگ[32] (2021) بیانگر تأثیر زیاد برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر افزایش شفقت به خود و بهزیستی در دانشجویان بود. یافتههای پژوهش یانگ و سعدمحد[33] (2021) نشان داد برنامۀ آموزشی مثبتنگر پرما باعث بهبود مهارتهای یادگیری دانشجویان و کیفیت زندگی آنها میشود. نتایج پژوهش لای، لئونگ، سیلویا، ووک، هال، لو، لئونگ و تام[34] (2018) حاکی از آن بود که برنامۀ آموزشی مثبتنگر پرما باعث افزایش رضایت از زندگی و کیفیت زندگی دانشآموزان میشود. لیوبومرسکی و لایوس[35] (2013) در پژوهشی نشان دادند آموزش برنامۀ مداخلۀ مثبتنگر باعث کاهش افسردگی، افزایش شادکامی و احساس بهزیستی روانشناختی آزمودنیها میشود. علاوهبراین، کربلایی صالح و دشتبزرگی (1399) نتیجه گرفتند که آموزش رواندرمانی مثبتنگر گروهی به افزایش شادکامی زناشویی، تابآوری و رضایت از زندگی والدین کودکان با نیازهای ویژه منجر میشود. نتایج پژوهش گلهگیریان، پولادی ریشهری و کیخسروانی (1398) نشان داد رواندرمانی مثبتنگر باعث بهبود درخورِتوجه نشاط ذهنی، تابآوری و شفقت به خود در مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی میشود. رضایی کلانتری، دنیوی و رستمیان (1398) توانستند با استفاده از رواندرمانی مثبتنگر در نمونۀ مادران کودکان اتیسم، استرس ادراکشده را کاهش و کیفیت زندگی آنها را افزایش دهند. نتایج پژوهش علمیمنش و ژاله (1397) حاکی از آن بود که رواندرمانی مثبتنگر باعث بهبود بخشش و بیرمقی زناشویی زنان میشود. آقاجانی، موسوی و اسدی مجره (1397) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که رواندرمانی مثبتنگر باعث بهبود بهزیستی روانی و سخترویی روانشناختی در مادران کودکان با نیازهای ویژه میشود. علمیمنش (1396) به این نتیجه دست یافت که مداخلۀ رواندرمانی مثبتنگر بر هر دو قلمروی والد و کودک در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی مؤثر است. نتایج پژوهش خانجانی و رضایی (1395) بیانگر آن بود که رواندرمانی مثبتنگر باعث بهبود بهزیستی روانشناختی و عواطف مثبت در مادران دارای کودک با اختلال اتیسم میشود. نتایج پژوهش خدادادی سنگده، تولایی و بلقان آبادی (1393) بیانگر اثربخشی درخورِتوجه برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر شادکامی مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه بود. امروزه نظارت والدین یکی از مهارتهای مهم در مراقبت از نوجوان برای گذر موفقیتآمیز از این مرحلۀ رشد است (ملکیها و کرمانی القریشی، 1400). بهطور کلی، عوامل تنشزا و مشکلات خانوادۀ دارای نوجوان کمشنوا میتواند بهصورت مشکل در پذیرش فرزند، خستگی ناشی از مراقبت، مسائل مربوط به اوقات فراغت والدین، مشکلات مالی، مسائل درمانی و مشکلات آموزشی و توانبخشی کودک آشکار شود (پورتر، شیران، هوود وکرد[36]، 2021). والدین کودکان ناشنوا و کمشنوا در پرورش فرزند خود با چالشها و مشکلات خاصی مواجه هستند (صفرپور و عاشوری، 1399). علاوهبراین، مادران نوجوانان کمشنوا در دو بُعد مسائل اجتماعی و مسائل مربوط به آینده نگران هستند. این گروه از مادران به رسیدن به اهدافشان احساسات منفی دارند و بهواسطۀ مشکلات ایجادشده، توانایی انجام وظایف محوّلشده را از دست میدهند. آنها احساس یأس و نااُمیدی میکنند، درگیری ذهنی بالایی دارند و از موقعیتهای اجتماعی کنارهگیری میکنند (روزا و آنگولا[37]، 2021). ازسوی دیگر، باتوجهبه پیشینههای پژوهشی مشخص شد که تأثیر برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر شادکامی زناشویی، تابآوری، رضایت از زندگی، نشاط ذهنی، تابآوری، شفقت به خود، استرس ادراکشده، سخترویی روانشناختی، بهزیستی روانشناختی و عواطف مثبت در گروههای مختلف والدین کودکان با نیازهای ویژه بررسی شده و اثربخشی درخورِتوجهی داشته است. بااینحال، تاکنون در زمینۀ گرایش به بخشش و جهتگیری شادکامی مادران نوجوانان کمشنوا پژوهشی انجام نشده است که حاکی از خلأ پژوهشی در این حوزه است. درواقع، احتمال میرود آموزش برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر تأثیر مطلوبی بر بخشش و جهتگیری شادکامی در مادران نوجوانان کمشنوا داشته باشد و همین امر موجب بهبود شرایط زندگی آنها شود. این امر مهم حاکی از ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر است. بنابراین، مسئلۀ اصلی این پژوهش، بررسی میزان تأثیر برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر بخشش و جهتگیری شادکامی در مادران نوجوانان کمشنوا بود.
روش پژوهش روش پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود. این پژوهش دارای کد اخلاق بهشمارۀ IR.UI.REC.1400.086 است.
جامعه، نمونه و روش نمونهگیری جامعۀ آماری پژوهش شامل مادران نوجوانان کمشنوای شهرستان کاشان میشد که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدرسۀ ناشنوایان باغچهبان مشغول به تحصیل بودند. از بین آنها با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس، 30 نفر انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ملاکهای ورود به پژوهش شامل داشتن فرزند نوجوان کمشنوای 15 تا 18 سال، سن 37 تا 50 سال، داشتن تحصیلات دیپلم و بالاتر، و تمایل به شرکت در پژوهش میشد. ملاکهای خروج از پژوهش نیز عبارت بود از طلاق یا جدایی از همسر و فرزندان، غیبت بیش از دو جلسه در برنامۀ آموزشی، همکارینکردن و انجامندادن تکالیف مشخصشده در دورۀ آموزشی، و بروز حوادث پیشبینینشده مانند ابتلا به کرونا. برای گردآوری نمونۀ دارای فرزند نوجوان کمشنوا از پروندههای دانشآموزان نیز کمک گرفته شد. بهاینمنظور، فقط مادرانی که فرزند آنها افت شنوایی حسیعصبی و مادرزادی، افت شنوایی 45 تا 75 دسیبل و سابقۀ استفاده از سمعک از حداقل پنجسالگی را داشتند، در پژوهش وارد شدند.
ابزار پژوهش بهمنظور جمعآوری دادهها از ابزارهای زیر استفاده شد: مقیاس گرایش به بخشش هارتلند[38]: این مقیاس را تامپسون، اشنایدر، هافمن، میشائیل، راسموس، بلینگز و همکـاران[39] در سال 2005 طراحی کردهاند و دارای 18 گویه است. نمرهگذاری آن براساس مقیـاس لیکرتی 7درجهای از 1 (تقریباً همیشه غلط) تـا 7 (تقریبـاً همیـشه صحیح) به دست میآید. گویههای 2، 4، 6، 7، 9، 11، 13، 15 و 17 بهصورت معکوس نمرهگـذاری مـیشوند. حداقل و حداکثر نمرۀ مقیاس گرایش به بخشش هارتلند بهترتیب 18 و 126 است و هرچه نمرۀ آزمودنی در این مقیاس بیشتر باشد، یعنی گرایش به بخشش در او بیشتر است. در پژوهش تامپسون و همکاران، پایـایی بـهروش آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. در پژوهش بساکنژاد، امینی و هاشمی شیخ شبانی (1392) ضریب پایایی این مقیاس بـهروش آلفای کرونباخ 83/0 گزارش شده است. هـمچنین، روایی مقیاس با روش روایی سازه 78/0 بود. نتایج روایی همگرا نیز 44/0 گزارش شده است. در پژوهش حاضر، ضریب پایایی مقیاس گرایش به بخشش هارتلند بـهروش آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمد. پرسشنامۀ جهتگیریهای شادکامی[40]: این پرسشنامه را پترسون[41] در سال 2006 طبق نظریۀ شادکامی اصیل سلیگمن (2002) طراحی کرده است و 16 گویه دارد. نمرهگذاری آن براساس مقیـاس لیکرتی یک تا پنجدرجهای بهترتیب برای پاسخهای کاملاً غلط تا کاملاً درست است. همسانی درونی آزمون جهتگیریهای شادکامی 82/0 است و حداقل و حداکثر نمرۀ آن بهترتیب 16 و 80 است. هرچه نمرۀ آزمودنی در این آزمون بیشتر باشد، یعنی جهتگیریهای شادکامی او قویتر است (پترسون، 2006). براتیسده (1388) اعتبار پرسشنامه را ازطریق محاسبۀ ضریب همسانی درونی 67/0 گزارش کرد. همچنین، برای بررسی روایی آزمون، ضریب همبستگی بین آن و آزمون رضایت از زندگی 51/0 بود. در پژوهش حاضر ضریب پایایی آزمون جهتگیریهای شادکامی با استفاده از ضریب همسانی درونی 78/0 به دست آمد. درخصوص اجرای پژوهش، معرفینامهای از دانشگاه اصفهان برای انجام پژوهش دریافت شد. سپس به مدیریت آموزشوپرورش اصفهان و کاشان و درنهایت به مدرسۀ ناشنوایان باغچهبان کاشان مراجعه شد. نمونۀ پژوهش بعد از هماهنگی با مدیر مدرسه با روش دردسترس انتخاب شد. درواقع، با روش تصادفی، 15 مادر دارای نوجوان کمشنوا به گروه آزمایش و 15 مادر دیگر به گروه کنترل اختصاص یافتند. بهمنظور رعایت ملاحظات اخلاقی، از همۀ مادران رضایتنامهای کتبی برای شرکت در پژوهش دریافت شد. درضمن، به اصول رازداری و رعایت حریم خصوصی آزمودنیها توجه شد. همۀ مادران بعد از جلسهای توجیهی، پرسشنامههای گرایش به بخشش هارتلند و جهتگیری شادکامی پترسون را کامل کردند. سپس برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر سلیگمن (2006) برای گروه آزمایش در 10 جلسه، هفتهای 2 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه برگزار شد که خلاصۀ جلسات بهاختصار در جدول 1 آمده است.
جدول 1. محتوای جلسات برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر
یافتهها اطلاعات جمعیتشناختی نشان داد میانگین و انحراف استاندارد سن مادران شرکتکننده در گروه آزمایش 46/ 3± 67/42 و گروه کنترل 85/2± 80/40 بود. نتایج آزمون t مستقل نشان داد بین گروههای آزمایش و کنترل ازلحاظ سن تفاوت معناداری وجود نداشت (16/0Sig = و 43/1t =)؛ بنابراین، اختلاف نمرۀ متغیرهای پژوهش یعنی نمرات بخشش و جهتگیری شادکامی از اختلاف سن آزمودنیها ناشی نمیشود. شاخصهای توصیفی مربوط به این متغیرها در گروههای آزمایش و کنترل در موقعیت پیشآزمون و پسآزمون در جدول 2 ارائه شده است.
جدول 2. میانگین و انحراف معیار نمرات بخشش و جهتگیری شادکامی
باتوجهبه نتایج جدول 2، میانگین نمرۀ بخشش در مراحل قبل از مداخله و بعد از مداخله تغییر کرده است. بهدلیل وجود یک متغیر مستقل (برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر) و وجود یک متغیر وابسته (بخشش) از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تکمتغیری استفاده شد. بههمینمنظور، ابتدا نرمالبودن توزیع دادهها با استفاده از آزمون آماری شاپیرو ویلکز بررسی و تأیید شد (05/0P>). نتایج آزمون لون بیانگر همگنی واریانسها در متغیر بخشش بود (66/0=P). اثر تعاملی بین گروه و پیشآزمون نیز معنادار نبود (17/0=P)؛ بنابراین، فرضیۀ همگنی شیبهای رگرسیون تأیید میشود. پس مفروضههای آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیری برقرار است و میتوان بهمنظور تعیین میزان اثربخشی برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر بخشش در مادران نوجوانان کمشنوا از تحلیل کوواریانس تکمتغیری استفاده کرد که نتایج آن در جدول 3 آمده است.
جدول 3: نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیری برای بخشش
باتوجهبه نتایج جدول 3، گروه اثر معناداری بر نمرات پسآزمون بخشش داشت (0001/0=P و 56/387F=). براساس مجذور اتا میتوان عنوان کرد که 93درصد تغییر در این متغیر بهعلت اثربخشی برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر است. برای مقایسۀ میزان تأثیر برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر جهتگیری شادکامی در مادران نوجوانان کمشنوا از یک آزمون آماری تحلیل کوواریانس تکمتغیری دیگر استفاده شد. بههمینمنظور، ابتدا نرمالبودن توزیع دادهها با استفاده از آزمون آماری شاپیرو ویلکز بررسی و تأیید شد (05/0P>). نتایج آزمون لون حاکی از همگنی واریانسها در متغیر جهتگیری شادکامی بود (36/0=P). اثر تعاملی بین گروه و پیشآزمون نیز معنادار نبود (53/0=P). پس مفروضههای آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیری رعایت شده است و میتوان بهمنظور بررسی تأثیر برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر جهتگیری شادکامی در مادران نوجوانان کمشنوا از این آزمون استفاده کرد که نتایج آن در جدول 4 گزارش شده است.
جدول ۴: نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیری برای جهتگیری شادکامی
براساس نتایج جدول 4، گروه اثر معناداری بر نمرات پسآزمون جهتگیری شادکامی داشت (0001/0=P و 28/249F=). باتوجهبه مجذور اتا میتوان گفت که 93درصد تغییر در این نمرات بهعلت اثربخشی برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر است.
بحث و نتیجهگیری مطالعۀ حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر بخشش و جهتگیریهای شادکامی در مادران نوجوانان کمشنوا انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد این مداخله سبب افزایش گرایش به بخشش و جهتگیری شادکامی در آزمودنیها شده است. این یافتهها با نتایج پژوهش کوتیرا و تینگ (2021) مبنیبر تأثیر درخورِتوجه برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر افزایش شفقت به خود و بهزیستی در آزمودنیها و لیوبومرسکی و لایوس (2013) در راستای اثربخشی آموزش برنامۀ مداخله مثبتنگر بر افزایش شادکامی آزمودنیها همخوانی داشت. علاوهبراین، نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش کربلایی صالح و دشتبزرگی (1399) درخصوص تأثیر درخورِتوجه آموزش رواندرمانی مثبتنگر گروهی بر افزایش شادکامی والدین کودکان با نیازهای ویژه، گلهگیریان و همکاران (1398) مبنیبر تأثیر مثبت برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر نشاط ذهنی، تابآوری و شفقت به خود در مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی، علمیمنش و ژاله (1397) در راستای اثر معنادار و مثبت رواندرمانی مثبتنگر بر بخشش در زنان و خدادادی سنگده و همکاران (1393) مبنیبر اثربخشی درخورِتوجه برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر شادکامی مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه همسو بود. یافتۀ اول پژوهش حاضر مبنیبر تأثیر مثبت و معنادار برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر بخشش در مادران نوجوانان کمشنوا بود. در راستای تبیین این یافته میتوان عنوان کرد که برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بهجای تأکید بر ضعفها بر تقویت تواناییها تأکید دارد. تواناییها و هیجانهای مثبت باعث انعطافپذیری افراد میشود و منابع جسمی، اجتماعی و ذهنی را در اختیار آنها قرار میدهد (رشید و سلیگمن، 2013). ازسوی دیگر، ابعاد پایهای گرایش به بخشش خود، دیگران و موقعیت اشاره دارد. این در حالی است که یکی از مفاهیم اصلی در برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر تقویت و بهبود ارتباط مثبت با خود، دیگران و دنیا است (سلیگمن، 2011). بهعبارت دیگر، با استفاده از برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر میتوان انتظار داشت که مادران شرکتکننده در پژوهش، ضمن پذیرش شرایط و موقعیت فعلی خود (مشکلات ناشی از کمشنوایی فرزند) با شناخت احساسات درونی خویش، احساسات منفیِ درونی به خود و دیگران را تغییر دهند (عاشوری، 1400). مادران نوجوانان کودکان با نیازهای ویژه در مشکلاتی که گریبانگیر آنها شده است، خود را خطاکار میدانند و از چشمپوشی خطاها خودداری میکنند؛ ولی در برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر با ایجاد یک بازنگری مجدد شناختی به خطا و سهم خود در آن پی میبرند و سعی میکنند درک درست و منطقیتری داشته باشند. بهعلاوه، این برنامۀ درمانی با ایجاد یک فرایند هیجانی و منطقی میتواند فرد را با خود و مشکلات پیش رو آشتی دهد و دلبستگی به حوادث منفی گذشته را به حوادث مثبت تغییر دهد (کربلایی صالح و همکاران، 1399). از دیگر تبیینهایی که درجهت اثربخشی برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر بخشش مادران نوجوانان کمشنوا میتوان بیان کرد، این است که مادران این نوجوانان همواره خود را برای وقایع پیشآمده (آسیب شنوایی فرزند) سرزنش میکنند، سختگیری زیادی به خود در ایجاد هیجانات مثبت دارند و شرایط زندگی خود را نااُمیدکننده و کنترلناپذیر میدانند (هالاهان و همکاران، 2018). ازطرفی، پرداختن به عواطف منفی و راهندادن عواطف مثبت به ذهن، به عدم بخشش خود در افراد منجر میشود (مک کالی و همکاران، 2021). بااینحال، برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر میتواند به کاهش نگرشهای ناکارآمد در افراد منجر شود، باورهای منفی را تغییر دهد و از وقایع منفی و فاجعهآمیز بهسمت وقایع مثبت و امیدوارکننده سوق دهد (رشید، 2015). مادران نوجوانان ناشنوا با بهرهگیری از برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر، مقابلۀ سازگارانه با مشکلات روزمرۀ زندگی و تحمل روانی بالاتر دربرابر تنشها را یاد گرفتند. با برگزاری جلسات آموزشی تلاش شد این گروه از مادران خود را بهتر بشناسند، تجربههای مثبت خود را بازشناسند و درصددِ افزایش احترام به خود برآیند. به نظر میرسد همین امر سبب شده باشد گرایش به بخشش در آنها افزایش یابد. یافتۀ دیگر پژوهش مبنیبر اثربخشی برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر جهتگیریهای شادکامی مادران نوجوانان کمشنوا است. در راستای تبیین این یافته، میتوان چنین استدلال کرد که با نگاهی به فلسفۀ شکلگیری برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر میتوان پی برد یکی از مهمترین پایههای اساسی این رویکرد درمانی با هدف افزایش سطح شادکامی بوده است. این مهم با افزایش عواطف مثبت و بهبودی خرسندی و رضایت از زندگی محقق میشود (رشید و سلیگمن، 2013). همچنین، در این برنامۀ درمانی ازطریق بهبود سلامت و ایجاد و رشد شناخت و هیجانهای مثبت باعث شکوفایی استعدادها، تواناییهای بالقوه و درنهایت حرکت در مسیر شادکامی میشود (ژائو و همکاران، 2020). باتوجهبه اینکه معمولاً مادران نوجوانان کمشنوا تجربههای کمتری از شادکامی را در حین انجام وظایف تجربه میکنند و علاوهبراین، گاهی حس شکست، نادیدهگرفتهشدن در زندگی و نارضایت دارند، این موارد به گرایش به شادکامی پایین منجر میشود (عاشوری، 1400). این در شرایطی است که برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر تمرکز اصلی خود را در فرایند درمان و آموزش بر روی تجربیات مثبت، صفات فردی مثبت، ایجاد نگرش مثبت و تغییر توجه فرد بهسمت تواناییهای مثبت معطوف میکند. در این رویکرد هر اقدامی درجهت تغییر مثبت و دارای معنا و ارزش ارزیابی میشود. همچنین، آنچه بر تأثیرگذاری برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر بر جهتگیری شادکامی میافزاید، رشد و تحول مثبت دیدگاه فرد به زندگی خویش است (سلیگمن، 2011). براساس محتوای جلسات برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر میتوان پی برد که هدف از این برنامه، تغییر جهت نگاه از بهبود بدترین چیزها بهسوی ساختن بهترین کیفیتها در زندگی است. بهعلاوه، با اجرای این برنامه تلاش شد تا مادران نوجوانان کمشنوا در پی داشتن زندگی شادتر، غنیتر و کاملتر باشند. نکتۀ مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد، این است که این مادران همواره خود را درگیر نگرانیها میدانند. اگرچه آنها علاقۀ زیادی به تغییر شرایط موجود داشتند، راه آن را نمیدانستند. با برگزاری جلسات آموزشی و تأکید بر ظرفیتها و تواناییها، بهینهسازی شادکامی، تمرکز بر احساسات مثبت و افزایش تعامل مثبت شرایطی فراهم شد تا شادتر زندگی کنند. احتمال میرود همین ویژگیهای منحصربهفرد برنامۀ رواندرمانی مثبتنگر سبب شده باشد جهتگیری شادکامی آنان افزایش یابد. با وجود اعمال کنترلهای لازم، این پژوهش همانند سایر پژوهشها با محدودیتهایی همراه بوده است. ازجملۀ این محدودیتها انتخاب آزمودنیها با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس و محدودبودن جامعۀ پژوهش به مادران نوجوانان کمشنوای شهر کاشان بود که باید در تعمیم نتایج احتیاط کرد. همچنین، دادهها ازطریق پرسشنامۀ خودگزارشی مادران به دست آمد و ممکن است احتمال سوگیری در پاسخ به سؤالات رخ داده باشد. وجود محدودیتهای اجرایی در شرایط کرونایی مانع از انجام مرحلۀ پیگیری شد. باتوجهبه محدودیتهای یادشده پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده برای گردآوری دادهها ازطریق سایر روشها مانند مشاهده و مصاحبههای ساختاریافته یا نیمهساختاریافته نیز استفاده شود. همچنین، انجام پژوهش با نمونهای گستردهتر و دربارۀ مادران دیگر گروههای افراد با نیازهای ویژه، برگزاری جلسات آموزشی روانشناختی ویژۀ مادران نوجوانان کمشنوا و ارائۀ خدمات رفاهی ازطرف سازمانها و مراکز دولتی و خصوصی پیشنهاد میشود.
[1]. hearing impairment [2]. deafness and hearing loss [3]. Hallahan, Kauffman & Pullen [4] .Moore , Zobay & Ferguson [5]. Davids, Roman & Schenck [6]. Norton & Perkins [7]. Szarkowski & Toe [8] .Katz [9]. Berge, Patterson & Rueter [10]. Ohama, Sato, Shinozaki& Yamaguchi-Shinozaki [11]. Hamzah, Umat, Harithasan & Goh [12]. forgiveness [13]. Gao, Li & Bai [14]. Keyes [15]. Hammond, Banks & Mattis [16]. Thompson [17]. McCauley, Billingsley & McCullough [18]. Zhao, Zhang, Liu, Ji & Lew [19]. orientations of happiness [20]. Peterson [21]. Seligman [22]. enjoyable life [23]. attractive life [24]. meaningful life [25]. Rashid [26]. Martin Silgman [27]. PERMA flourishing program [28]. pleasure [29]. commitment [30]. meaning [31]. perfect life [32]. Kotera & Ting [33]. Yang & Saad Mohd [34]. Lai, Leung, Kwok, Hui, Lo, Leung & Tam [35]. Lyubomirsky & Layous [36] .Porter, Sheeran, Hood & Creed [37]. Rosa & Angulo [38]. Heartland forgiveness scale or HFS [39]. Thompson, Snyder, Hoffman, Michael, Rasmussen, Billings & et al. [40]. Orientations of happiness questionnaire [41]. Peterson | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ارجمندی، ف.؛ محرابی، س.؛ فرهنگفر، ب.؛ طغیانی، ع.؛ و خردمند، آ. (۱۳۹۱). بررسی شیوع ناشنوایی و غربالگری شنوایی در نوزادان شهر اصفهان. مجلۀ دانشکدۀ پزشکی اصفهان، 30(188)، 188-180.
آقاجانی، م. ج.؛ موسوی، س. س. و اسدی، س. (1397). تأثیر رواندرمانی مثبتگرا بر بهزیستی روانی و سخترویی روانشناختی مادران کودکان با نیازهای ویژه. فصلنامۀ سلامت روان کودک، 5(3)، ۳۳-۲۲.
براتیسده، ف. (1388). اثربخشی مداخلههای روانشناسی مثبتگرا جهت افزایش نشاط، خشنودی از زندگی، معناداری زندگی و کاهش افسردگی؛ مدلی برای اقدام. رسالۀ دکتری روانشناسی، دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی.
بساکنژاد، س.؛ امینی، ف. و هاشمی شیخ شبانی، س. ا. (1392). طراحی و آزمون الگوی علّی رابطۀ بین سبکهای مقابله و عاطفۀ مثبت و منفی با بخشش در دانشجویان. نشریۀ روانشناسی بالینی و شخصیت، 8(20)، ۱۰۸-۹۹.
خانجانی، م. و رضائی، س. (1395). اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ ﺑﺮﻧﺎمۀ رواندرﻣﺎﻧﯽ ﻣﺜﺒﺖﻧﮕﺮ ﺑﺮ اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ روانﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﻋﻮاﻃﻒ ﻣﺜﺒﺖ و ﮐﺎﻫﺶ ﻋﻮاﻃﻒ ﻣﻨﻔﯽ ﻣﺎدران دارای ﮐﻮدک ﺑﺎ اﺧﺘﻼل اﺗﯿﺴﻢ. توانمندسازی کودکان استثنایی، 7(1)، ۵۲-۳۷.
خدادادی سنگده، ج.؛ تولائیان، س. ع. و بلقانآبادی، م. (1393). اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بهشیوۀ گروهی بر افزایش شادکامی مادران کودکان با نیازهای ویژه. دوفصلنامۀ روانشناسی خانواده، 1(1)، ۶۲-۵۳.
رضائی کلانتری، م.؛ دنیوی، ر. و رستمیان، م. (1398). اثر رواندرمانی مثبتنگر بر استرس ادراکشده و دلایل زندگی مادران دارای فرزند اتیسم. مجلۀ دانشگاه علوم پزشکی مازندران، 29(۱۸۰)، ۹۴-۸۶.
صفرپور، ف. و عاشوری، م. (1399). بررسی اثربخشی آموزش برنامۀ سالهای شگفتانگیز بر خودکارآمدی مادران کودکان ناشنوا. پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری، 10(1)، ۳۲-۲۱.
عاشوری، م. (1400). روانشناسی، آموزش و توانبخشی افراد با آسیب شنوایی. اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان.
علمیمنش، ن. (1396). اثربخشی رواندرمانی مثبتگرا بر تنیدگی در مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی. فصلنامۀ کودکان استثنایی، 4(66)، ۱۴-۵.
علمیمنش، ن؛ و ژاله، م. (1397). اثربخشی رواندرمانی مثبتگرا بر رواندرستی، بخشش و بیرمقی زناشویی زنان در معرض طلاق. آسیبشناسی، مشاوره و غنیسازی خانواده، 4(1)، ۱۰۲-۸۹.
کربلایی صالح، ش؛ و دشتبزرگی، ز. (1399). اثربخشی آموزش مثبتنگر گروهی بر شادکامی زناشویی، تابآوری و رضایت از زندگی در والدین کودکان با نیازهای خاص. روانپرستاری، 8(1)، ۷۱-۶۰.
گلهگیریان، ص.؛ پولادی ریشهری، ع.؛ کیخسروانی، م. (1398). اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بر نشاط ذهنی، تابآوری و شفقت به خود در مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی. روانشناسی افراد استثنایی، 9(35)، ۲۱۳-۱۹۳.
ملکیها، م. و کرمانی القریشی، ز. (1400). ساخت و اعتباریابی پرسشنامۀ پایش والدینی. پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری، 11(1)، ۳۰-۱۳.
وجدانی، س.؛ گلزاری، م. و برجعلی، ا. (1393). اثربخشی رواندرمانی مثبتگرا بر افسردگی و رضایت زناشویی زنان افسرده. فصلنامۀ روانشناسی کاربردی، 3(2)، ۲۲-۷.
Berge, J. M., Patterson, J. M. & Rueter, M. (2006). Marital satisfaction and mental health of couples with children with chronic health conditions. Families, Systems & Health, 24(3), 267-285.
Davids, R., Roman, N. & Schenck, C. (2021). The challenges experienced by parents when parenting a child with hearing loss within a South African context. Journal of Family Social Work, 24(1), 60-78.
Gao, F., Li, Y. & Bai, X. (2022). Forgiveness and subjective well-being: A meta-analysis review. Personality and Individual Differences, 186(2), 111-135.
Hallahan, D. P, Kauffman, J. M. & Pullen, P. C. (2018). Exceptional learners: An introduction to special education (14th Ed). Published by Pearson Education, Inc.
Hamzah, N., Umat, C., Harithasan, D. & Goh, B. S. (2021). Challenges faced by parents when seeking diagnosis for children with sensorineural hearing loss. International journal of pediatric otorhinolaryngology, 143, 110656.
Hammond, W. P., Banks, K. H. & Mattis, J. S. (2006). Masculinity ideology and forgiveness of racial discrimination among African American men: Direct and interactive relationships. Journal of Sex Roles, 55, 679-692.
Katz, J. (2010). Handbook of clinical audiology. 3rd Ed. New York: Lippincott Williams & Wilkins.
Keyes, C. L. M. (2002). The mental health continuum: From languishing to flourishing in life. Journal of Health Social Behavior, 43, 207-222.
Kotera, Y. & Ting, S. H. (2021). Positive psychology of Malaysian university students: Impacts of engagement, motivation, self-compassion, and wellbeing on mental health. International Journal of Mental Health and Addiction, 19, 227-239.
Lai, M. K., Leung, C., Kwok, S. Y. C., Hui, A. N. N., Lo, H. H. M., Leung, J. T. Y. & Tam C. H. L. (2018) A multidimensional PERMA-H positive education model, general satisfaction of school life, and character strengths use in Hong Kong senior primary school students: Confirmatory factor analysis and path analysis using the APASO-II. Frontier in Psychology, 9,1090-1099.
Lyubomirsky, S. & Layous, K. (2013). How do simple positive activates increase wellbeing? Current Directions in Psychological Science, 22(1), 57-62.
McCauley, T. G., Billingsley, J. & McCullough, M. E. (2021). An evolutionary psychology view of forgiveness: individuals, groups, and culture. Current opinion in psychology, 44, 275–280.
Moore, D. R., Zobay, O. & Ferguson, M. A. (2020). Minimal and mild hearing loss in children: Association with auditory perception, cognition, and communication problems. Ear & Hearing, 41(4), 720-732.
Norton, S. j. & Perkins, D. (2006). Early diagnosis and detection of infant hearing impairment. Otolarygology Head and Neck, 9, 4387-4397.
Ohama, N., Sato, H., Shinozaki, K. & Yamaguchi-Shinozaki, K. (2017). Transcriptional regulatory network of plant heat stress response. Trends Plant Sci, 22(1), 53-65.
Peterson, C., Park, N. & Seligman, M. E. P. (2005). Orientation to happiness and life satisfaction: The full life versus the empty life. Journal of Happiness Studies, 6, 25-41.
Peterson, C. (2006). A primer in positive psychology. New York: Axford University Press.
Porter, A., Sheeran, N., Hood, M. & Creed, P. (2021). Decision-making following identification of an infant's unilateral hearing loss: Parent and professional perspectives. International journal of pediatric otorhinolaryngology, 148, 110-124.
Rashid, T. & Seligman, M. E. P. (2013). Positive psychotherapy in current psychotherapies (10th ed). By R. J. Corsini & D. Wedding, Belmont, CA: Cengage.
Rashid, T. (2015). Positive psychotherapy: A strength-based approach. The Journal of Positive Psychology, 10(1), 25-40.
Rosa, A. O. M. & Angulo, V. L. (2021). Evaluation of emotional and psycholinguistic problems in deaf and hard-of-hearing students in the Canary Islands. Heliyon, 7(3), 64-73.
Seligman, M. E. P. (2002). Authentic happiness: Using the new positive psychology to realize your potential for lasting fulfilling. New York: Free Press.
Seligman, M. E. P., Rashid, T. & Parks, A. C. (2006). Positive psychotherapy. American Psychologist, 61, 774-788.
Seligman, M. E. P. (2011). Flourish. London, Nicholas Brealey Publishing.
Szarkowski A. & Toe D. (2020). Pragmatics in deaf and hard of hearing children: An introduction. Pediatrics, 146(3), 310-315.
Thompson, L. Y., Snyder, C. R., Hoffman, L., Michael, S. T., Rasmussen, H. N., Billings, L. S & et al. (2005). Dispositional forgiveness of self, other, and situations. Journal of Personality, 73, 316-360.
Zhao, S., Zhang, J., Liu, Y. Ji. H. & Lew, B. (2020). The association between psychological strains and life satisfaction: Evidence from medical staff in China. Journal of Affect Disorder, 260, 105-110.
Yang, L. & Saad Mohd, R. B. (2021). Exploratory and confirmatory factor analysis of PERMA for chinese University EFL students in higher education. International Journal of Language Education, 5(2), 51-62.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,207 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 375 |