تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,650 |
تعداد مقالات | 13,402 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,206,942 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,075,490 |
اثربخشی رواندرمانی وجودی آنلاین بر نگرش به زندگی و آشفتگیهای مرتبط با مرگ در بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 10، دوره 11، شماره 1 - شماره پیاپی 20، شهریور 1400، صفحه 145-162 اصل مقاله (943.77 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/cbs.2022.131152.1587 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سارا علی زاده1؛ سمیه تکلوی* 2؛ مجید محمود علیلو3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکترای روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار، گروه روانشناسی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استاد، گروه روان شناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی رواندرمانی وجودی آنلاین بر نگرش به زندگی و آشفتگیهای مرتبط با مرگ در بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ۱۹ انجام پذیرفت. طرح پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمونپسآزمون با گروه کنترل بود و جامعۀ آماری را تمام بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 شهر ارومیه در سال 1399 تشکیل میداد. حجم نمونۀ آماری 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) بود که بهروش نمونهگیری دردَسترس گزینش و در دو گروه کنترل و آزمایش جایدهی شدند. گروه آزمایش بهصورت گروهی 10 جلسۀ 90دقیقهای رواندرمانی وجودی آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخلهای نداشتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای نگرش زندگی (ریکر، 1992)، افسردگی مرگ ( تمپلر و همکاران، 1990) و وسواس مرگ (عبدالخالق، 1998) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیره استفاده شد. براساس نتایج، میانگین نگرش زندگی در گروه آزمایش، پس از مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری افزایش (001/0P<) و میانگین افسردگی مرگ و وسواس مرگ کاهش پیدا کرده است (001/0P<). بنابر نتایج، رواندرمانی وجودی میتواند موجب بهبود نگرش به زندگی و کاهش میزان آشفتگیهای مرتبط با مرگ در بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 شود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نگرش به زندگی؛ آشفتگیهای مرتبط با مرگ (افسردگی مرگ؛ وسواس مرگ)؛ رواندرمانی وجودی؛ بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شیوع ویروس کرونا 2019 (کوویدـ۱۹)[1] در شهر ووهان چین آغاز شد و در سایر مناطق جهان بهسرعت گسترش یافت (سود[2]، 2020). سرعت انتشار ویروس به حدی بود که سازمان بهداشت جهانی آن را یک بیماری واگیر پاندمیک معرفی کرده است (وانگ، هوربی، هایدن و گائو[3]، 2020). ویروس کرونا سیستم تنفسی تحتانی شامل نایژهها و کیسههای هوایی را درگیر میکند و نوعی بیماری سندرم حاد تنفسی ایجاد میکند (ژو، ژانگ، وانگ، لی، یانگ، سونگ[4] و همکاران، 2020). این ویروس بهعنوان یک بیماری همهگیر میتواند بهسرعت سلامت جسمی و روانی مردم را به خطر بیندازد؛ چر که شیوع این بیماری نگرانی از احتمال مرگ براثر عفونتهای ویروسی را افزایش داده و به فشار روانشناختی منجر شده است (دنگ و پنگ[5]، 2020). از سوی دیگر، ظهور این پاندمی با ایجاد سردرگمی، شرایط زندگی مردم را تغییر داده (دانگ و بوی[6]، 2020) و ضمن افزایش احساسات منفی (اضطراب، افسردگی و عصبانیت) به کاهش احساسات مثبت خوشبختی و رضایت از زندگی منجر شده است (لی، وانگ، خوئه، ژائو و ژو[7]، 2020). براساس مطالعهای در چین و سریلانکا، افسردگی، اضطراب، اندوه، سوءمصرف مواد، بیخوابی و روانپریشی، اختلال استرس پس از سانحه، سوءمصرف و وابستگی به مواد، تحریکپذیری، اضطراب، بیخوابی و کارایی ضعیف از دیگر علائم آسیبهای روانی حاصل از این پاندمی هستند (لائی، ما، وانگ، چای، هو، وی[8] و همکاران، 2019؛ راجاپاکسه و دیکسیت[9]، 2020). ظهور آسیبهای روانی نهتنها در حین بیماری، بلکه پس از روند ترخیص از بیمارستان[10] در بیماران بهبودیافته[11] نیز ادامه دارد (لیو، یانگ، ژانگ، لیو، هو[12] و همکاران، 2020). براساس مطالعة لیو، بائومایستر، ویولئوکس، چن، لیو، یو[13] و همکاران (2020) در ووهان چین ، حدود 12.4درصد از بیمارانی که بهطور متوسط 36.75 روز از ترخیص آنها گذشته است، نشانههای شدیدی از اختلال استرس پس از سانحه دارند. 10.4درصد از بیماران ترخیصی نشانههای متوسط تا شدید اضطراب و 32.3درصد نشانههای خفیف و به همان ترتیب، 19درصد از بیماران نشانههای متوسط تا شدید افسردگی و 46.7درصد نشانههای خفیف افسردگی از خود نشان دادند. در چنین شرایط دشوار و استرسزایی، یکی از مکانیسمهای بسیار مهم برای تابآوری و توانایی مقابله با این شرایط، معنای زندگی[14] یا نحوۀ نگرش زندگی[15] است که افراد را قادر میسازد تا از تجربیات خود نیرو و بینش به دست آورند، در موقعیتهای فعلی دیدگاه داشته باشند و راهی برای آیندهای ارزشمند و گرانبها فراهم آورند (هامفری و واری[16]، 2021). ریکر[17] (2000)، نگرش زندگی را در پنج بُعد معنای فرد، پذیرش مرگ، اختیار مسئولیت، احساس خلأ و هدفجویی مطرح کرده است. نگرش مثبت به زندگی میتواند به جرئتمندی در مواجهه با ضربۀ روانی (بو، لی، یانگ، وانگ، ژانگ، چونگ[18] و همکاران، 2021)، افزایش معنای زندگی (برودک و سکووسکی[19]، 2021)، تحمل فشار روانی (هاشمی شکفته، ورده زایهکندی، صوفی و سیاوش، 1399) و حتی بیماریهای صعبالعلاج (بخشعلیزاده ایرانی، شهیدی و حزینی، 1400) منجر شود. فرانکل[20] (1963، به نقل از چن، ژانگ، ژو، چن، لین[21]، 2020) معتقد است که نگرش زندگی یا معنای زندگی درک و پیگیری یک فرد از یک هدف خاص در یک دورۀ معیّن از زمان است. همچنین، نشاندهندۀ معنای خاصی است که در یک لحظۀ خاص درک میشود. بهگفتۀ باومیستر[22](1991)، نگرش به زندگی معمولاً به احساس انسجام در وجود یا درک زندگی اشاره دارد. این مؤلفه به احساس مأموریت در زندگی اشاره میکند؛ یعنی تعقیب و تحقق اهداف ارزشمند، و همچنین با احساس موفقیت همراه است (هینتزلمن و کینگ[23]، 2014). پژوهشها نشان میدهد افرادی که نگرش زندگی مثبت و احساس معنای بالایی در زندگی دارند، علائم افسردگی و اضطراب کمتری دارند (استیگر[24]، 2012) و به احتمال زیاد، رضایت از زندگی و شادکامی بیشتری را گزارش میکنند (دزوتر، لیوکس و واچولتز[25]، 2015). یافتههای گذشته نگرش به زندگی را با سطوح بیشتر امید و خوشبینی (فرگوسن، تیلور و مک ماهون[26]، 2017)، سطوح بالاتری از تابآوری (اوستافین و پرولکس[27]، 2020) و همچنین شایستگی، عزم و ادغام اجتماعی مرتبط دانسته است (استاوروا و لوهمان[28]، 2016). به نظر میرسد با همهگیری ویروس کرونا و پیامدهای زیانبار آن بر روی روح، روان و جسم افراد، نگرش زندگی مثبت برای حفظ سلامت روانی فرد در مواقع بحران و عدماطمینان ضروری باشد (دییونگ، زیگلر و شیپرس[29]، 2020؛ شنل و کرامپ[30]، 2020). از مفاهیم و مضمونهای اصلی در بیماران و بهبودیافتگان مبتلا به کوویدـ19 آشفتگیهای مرتبط با مرگ[31] یا بهعبارتی اضطراب، افسردگی و وسواس مرگ است (هوآنگ، هوانگ، وانگ، ری، لن، گیو[32] و همکاران، 2021؛ جان[33]، 2020). اضطراب مرگ[34] ترس مدوام، غیرمنطقی و مرضی از مرگ یا مردن است. این مفهوم به مرگهراسی و ترس زیاد از مرده نیز اطلاق میشود (عبدالخالق و توماسـسابادو[35]، 2005). افسردگی مرگ[36] به نگرشهای افسردهوار مربوط به مرگ و نیستی اشاره دارد (تمپلر[37]، 1990، به نقل از محمدزاده، عاشوری، واحدی و اصغریپور، 2018). افسردگی مرگ در چهارچوب جهانبینی فرهنگی، نتیجۀ ضعف ایمان و ظرفیت ناکارآمد در تعدیل اضطراب، ایجاد معنا، عزتنفس و روابط رضایتبخش است (محمدزاده و عاشوری، 1396). بیماران درگیر با بیماریهای حاد، مدام درگیر وسواس مرگ[38] هستند. یعنی اشتغالات ذهنی، تکانهها و عقاید مقاوم مربوط به مرگ را مکرراً تجربه میکنند (عبدالخالق، 1997). علت وسواس مرگ از نظر رولو می[39] (1967، به نقل از یادگاری، حیاتی و یوسفی افراشته، 1397) لزوماً شناختی نیست؛ بلکه ناشی از کمجرئتی انسان در مواجهه با حقیقت مرگ و پذیرش آن است. وجه افتراق بیماران مبتلا به کوویدـ19 با دیگر بیماریهای تهدیدکنندۀ حیات در ارتباط با آشفتگیهای مرتبط با مرگ، پیشبینیناپذیری علل مرگ در افراد مبتلا و دلیل آن (افراد در هر ردۀ سنی، با و بدون سابقۀ بیماری)، ترس از کیفیت خاکسپاری، ندیدن عزیزان قبل از مرگ، مشاهدۀ مرگ اطرافیان و خوابدیدگی با محتوای مرگ است (رحمتینژاد، یزدی، خسروی و صدرآبادی، 1399). بهبودیافتگان کوویدـ19 حتی پس از مرخصشدن از بیمارستان، درنتیجۀ این تجارب زیسته، از علائم اختلال استرس پس از سانحه[40]، استرس حاد، اضطراب و افسردگی رنج میبرند (هوآنگ و همکاران، 2021؛ تاکی، لوسیانو، گدس و هاریسون[41]، 2021؛ جان، 2020). بهعلت آسیبهای فیزیولوژیکی و روانشناختی در بهبودیافتگان کوویدـ19، مطالعهها بر حمایت و مراقبتهای ویژه در این افراد تأکید دارند تا با تغییر در نگرش به زندگی بر کاهش آشفتگیهای مرتبط با مرگ بینجامد. ازجمله مداخلاتی که سابقۀ خوبی در بهبود وضعیت روانشناختی در شرایط بحرانی دارد، رواندرمانی وجودی[42] است (نصیری هانیس، صادقی و غلامرضایی، 1400). رواندرمانگری وجودی، چندان که با هستیکاوی[43] آغاز شد، بهصورت تاریخی حاصل گنجاندن روشهای رواندرمانی برگرفته از روش روانتحلیلگری در چهارچوب اصول فلسفه وجودی بود (ویکسلـدیکسون[44]، 2020). این رویکرد درمانیْ نگرشها و سازههایی همچون خودآگاهی، مرگآگاهی، اضطراب وجودی، مسئولیت، جستوجوی معنا، شخصیت و اصالت را مبنا قرار میدهد و درنتیجه روشی است که بر حتمیتهای آزادی، مرگ، تنهایی و خلأ وجودی تمرکز دارد (عسکری، نصیری هانیس و پناغی، 1394) و بــهجــای ســلب اختیــار فــرد، بــر رابطــۀ مراجــع و درمانگــر، مواجهـۀ صادقانـه، و تغییر بهعنوان عملی شجاعانه ازسوی مراجع تمرکز دارد (برکاتی، بهمنی، نقیایی، افراسیابی و مارسا، 2017). امتیاز رواندرمانی وجودی نسبت به سایر رویکردها، در تمرکز آن بر انتخابها و مسیرهای موجود بهسمت رشد شخصی است و تأکید بر پذیرش مسئولیتهای شخصی، گسترش آگاهی از موقعیتهای فعلی و احساس تعهد به تصمیمگیری و عمل است (خدادادی سنگده، سپهرتاج، میرزا اسماعیلی و سپهرتاج، 1399). وظیفۀ رهبران گروههای وجودی این است که اشخاص را متوجه کنند که میتوانند بهجای اینکه همچون موجودی منفعل که رویدادها، زندگیاش را شکل میدهند، تعیینکنندۀ آگاه و هوشیار زندگی خود باشند (کلاسن، کروگ، دزلیک، آنسل، هایگ، همیلتون[45] و همکاران، 2019). درواقع، در این شیوۀ درمانی هدف درمانگر عمدتــاً چالــش منطقــی و عقلانــی بــا مراجــع اســت تــا ســطح آگاهی و درک او از زندگی و مسائل آن را افزایش دهد (بریتبارت، روسنفلد، پسین، آپلبوم، کولیکووسکی، لیچتنتال[46]، 2015). هافمن (2021) با اشاره به اثربخشی رواندرمانی وجودی در مواجهه با شرایط بحرانی، تروما و امدادرسانی روانی در برابر بلایا به ضرورت کاربرد مداخلات وجودی در دوران پاندمی کوویدـ19 تأکید دارد. بائوئر[47] و همکاران (2020) در طی فراتحلیلی، اثر مداخلات وجودی بر سلامت معنوی، روانشناختی و جسمی در بیماران بالغ مبتلا به سرطان را بررسی کردند. براساس بررسیهای سیستماتیک این متاآنالیز، درمانهای وجودی در تمام مراحل برای این بیماران مؤثر بوده است. امانزاد و حسینیان (1397) اثربخشی مشاورۀ گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی بر نگرش زندگی و سلامت معنوی زنان مبتلا دیابت نوع2 را تأیید کردهاند. نتایج مطالعۀ یوسفی، جهانبخشی و اصلانی (1391) نیز نشان داد درمان وجودی در کاهش نشانگان وسواس مؤثر است و اثر آن در مرحلۀ پیگیری نیز ماندگار است. در مطالعهای دیگر، احمدینسب، ملیحیالذاکرینی، محقق، سوداگر، ثابت (1400) دریافتند که درمان وجودی مبتنی بر معنا در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان تأثیر معناداری داشته است و این اثربخشی در طول زمان نسبتاً پایدار بوده است. با توجه به پیامدهای فیزیولوژیکی و روانشناختی مزمن و از طرفی چالشهای وجودی ناشی از تجربۀ مرگ در بیماران مبتلا به کوویدـ19، تسریع در اثربخشی روند پروتکل درمانی، اجرای یک مداخله برای کاهش آشفتگیهای مرتبط با مرگ و بهبود معنا و نگرش در زندگی بیماران بهبودیافتۀ کرونا ضروری و مؤثر به نظر میرسد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف اثربخشی رواندرمانی وجودی بر نگرش به زندگی و آشفتگیهای مرتبط با مرگ (افسردگی مرگ و وسواس مرگ) در بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 انجام شد.
روش جامعۀ آماری، نمونه و روش نمونهگیری جامعۀ آماری موردنظر، از تمام بیماران بهبودیافتۀ کرونا در محدودۀ سنی 20 تا 55 سال شهر ارومیه (مرکز استان آذربایجان غربی) که در بازۀ زمانی مهر تا دیماه سال 1399 از بخش ویژۀ بیماران کرونایی ترخیص شدهاند، تشکیل یافته بود. در این پژوهش، از روش نمونهگیری غیرتصادفی دردَسترس یا اتفاقی استفاده شد. به این منظور، با مراجعه به بخش ترخیص بیماران کرونایی در بیمارستان طالقانی ارومیه، پروندههای این بیماران بهصورت محرمانه بررسی شد. ملاکهای ورود به طرح: محدودۀ سنی 20 تا 55 سال، حداقل تحصیلات دیپلم، بستریبودن حداقل بیش از 7 روز در بخش مراقبتهای ویژۀ بیماران کرونایی، وصلبودن به دستگاه ونتیلاتور یا دستگاه اکسیژن، مرخصشدن با وضعیت عمومی خوب در محدودۀ مهر و دیماه سال 1399، سپریشدن بیش از 1 ماه از زمان ترخیص، مصرفنکردن داروهای روانگردان (بهعلت تأثیرگذاری بر نتایج مداخلۀ آزمایشی)، آشنایی با استفاده از نرمافزارهای ارتباطی در فضای مجازی (زوم و گوگل میتینگ و...)، مجهزبودن به ابزارهای موردنیاز برای ارتباط مجازی (گوشی همراه اندروید، تبلت، لپتاپ). ملاکهای خروج از طرح: غیبت بیش از دو جلسه در مداخلۀ آزمایشی، الزام به مصرف داروهای روانگردان ازسوی پزشک متخصص، شرکت همزمان در دو طرح پژوهشی. پس از بررسی ملاکهای ورود و خروج، از بین آنها پروندههایی برگزیده شد که شرایط ذکرشده را داشتند و در صورت دسترسی به شمارههای تماس، برای حضور در پژوهش دعوت به همکاری شدند. از این تعداد، 30 نفر بهعنوان نمونۀ آماری در نظر گرفته شدند. از آنجا که حجم نمونه در پژوهشهای مداخلهای برای هر گروه 15 نفر است (دلاور، 1399)، درنهایت بهصورت گمارش تصادفی به دو گروه آزمایشی و گروه کنترل 15نفری تفکیک شدند.
ابزار پرسشنامۀ نگرش زندگی[48]: این پرسشنامه را ریکر (1992) طراحی کرده است. این مقیاس از 47 عبارت تشکیل شده است که شرکتکنندهها باید درقالب یک مقیاس 5درجه ای لیکرت، میزان توافق و یا موافقنبودن خود را برای هریک از عبارتها گزارش کنند. این آزمون جزء ابزارهای پژوهشی چندبعدی است که سازههای مرتبط با معنای فردی، صاحباختیاربودن و مسئولیتپذیری، پذیرفتن واقعیت مرگ، احساس پوچی و جستوجوی هدف را میسنجد. میزان اعتبار 94/0 برای آن محاسبه شده است. در پژوهش خیاط فراهانی (1390) ضریب اعتبار برابر با 853/0 و تفسیر عاملهای اساسی و چرخش واریماکس، حاکی از این بود که پرسشنامه از 5 عامل اشباع شده که درمجموع 466/39درصد واریانس را توجیه میکند و ضریب هماهنگی درونی حاصل بهروش بازآزمایی، برابر با 828/0 و آلفای کرونباخ برابر با 702/0 است. ضریب روایی پیرسون بین دو آزمون نگرش به زندگی و عزتنفس برابر با 571/0 در سطح 001/0 > Pحاکی از روایی همگرایی قابلتوجه مقیاس نگرش به زندگی است. در پژوهش فوق نیز ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر با 73/0 به دست آمد. مقیاس افسردگی مرگ[49]: تمپلر و همکاران (1990) مقیاس افسردگی مرگ را بهعنوان ابزار پژوهشی طراحی کردند که با 7 عبارتْ دیدگاه و نگرش با جهتگیری افسردهوار به مرگ را میسنجد. این مقیاس، به دو صورت جداگانۀ دوگزینهای و طیف لیکرتی بهعنوان ابزار پژوهشی ارائه شده است که در پژوهش حاضر، فرم لیکرتی آن در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت که بر این اساس، آزمودنیها گزینههای انتخابی خود را در یک طیف لیکرتی ۵درجهای از موافقت کامل (امتیاز چهار) تا مخالفت کامل (امتیاز صفر) گزارش میدهند. نمرات حاصل از آن نیز بین 0 تا 68 در حال تغییر است و نمرههای بالاتر نشاندهندۀ نمرۀ بالای افسردگی است. در هنجاریابی داخلی، برای رسیدگی به میزان روایی پرسشنامه، از مقیاس اضطراب مرگ استفاده شده که میزان آن با 73/0 در سطح موردتوافقی قرار دارد. برای بررسی و رسیدگی به میزان پایایی این پرسشنامه، روشهای بازآزمایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که بهترتیب با مقدار 92/0 و 90/0 پایایی مناسبی گزارش شده است (محمدزاده، 1395). در پژوهش حاضر، ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده جهت تمام پرسشنامه، برابر با 81/0 بود. مقیاس وسواس مرگ[50]: عبدالخالق (1998) مقیاس وسواس مرگ را بهعنوان ابزار پژوهشی طراحی کرده است. این پرسشنامه از 15 ماده تشکیل شده است که مشغلههای ذهنی، تکانهها و باورهای مقاوم راجعبه مرگ را در یک مقیاس 5درجهای طیف لیکرت میسنجد. در این پرسشنامه «۱» بهمعنی «ابداً» و «۵» بهمعنی «بسیار زیاد» است. نمرهها در دامنۀ 15 تا 75 قرار دارند. سه عامل اساسی و بنیادی مقیاس وسواس مرگ را تشکیل میدهد: نشخوار مرگ، تسلط مرگ و باورهای تکرارشونده دربارۀ مرگ. در فرهنگ اصلی، طراح پرسشنامه ضریب همسانی درونی این پرسشنامه و عاملهای آن را 90/0 و بیشتر گزارش داده است. روایی این پرسشنامه بهوسیلۀ محاسبۀ ضریب همبستگی مقیاس مرگ با مقیاس اضطراب مرگ 62/0، افسردگی مرگ 57/0، وسواس عمومی 46/0، اضطراب عمومی 33/0، افسردگی 42/0 و مقیاس روانرنجوری پرسشنامۀ تیپشناسی آیزنک 35/0 گزارش شده است. محمدزاده، اصغرنژاد، فرید و عاشوری (1387) در ایران، روایی همزمان این پرسشنامه را با اجرای همزمان آن با مقیاس اضطراب مرگ 76/0 و ضرایب اعتبار بازآزمایی، توصیفی و همسانی درونی آن را بهترتیب 73/0، 57/0 و 59/0 گزارش دادهاند. در پژوهش فوق نیز ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر با 72/0 به دست آمد.
روش اجرای پژوهش در ابتدا با دریافت مجوز از معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل برای اجرای طرح و کد اخلاق IR.IAU.ARDABIL.REC.1400.007 از کمیتۀ اخلاق دانشکدۀ پزشکی واحد مذکور و انجام هماهنگیهای لازم با ستاد علوم پزشکی و ستاد مرکزی مبارزه با کوویدـ19 واقع در معاونت بهداشت و درمان مرکز استان آذربایجان غربی (ارومیه) و کسب مجوز از مسئولین مذکور، برای دسترسی به نمونههای آماری به مرکز مشاوره و سلامت روان بیمارستان طالقانی ارومیه (ویژۀ بستری بیماران مبتلا به کوویدـ19) مراجعه و درخواست شد تا پروندههای بیماران بهبودیافته و ترخیصشدۀ مبتلا به کوویدـ19 که با علائم اختلالهای خلقی و اضطرابی به مرکز مشاوره و رواندرمانی بیمارستان مراجعه کردهاند، در اختیار پژوهشگر گذاشته شود. پروندههای مراجعین بهصورت محرمانه بررسی شد و از بین آنها نمونههای مدنظر برگزیده و با تماس تلفنی و یا پیامک برای حضور در طرح پژوهشی دعوت شدند. پس از بررسی ملاکهای ورود و خروج در روش نمونهگیری و تماس با بیماران، از آن تعداد، 30 نفر واجد شرایط بهعنوان نمونۀ آماری در نظر گرفته شد و فرم رضایتنامۀ آگاهانۀ حضور در پژوهش برای تکمیل در اختیار آنها گذاشته شد. در ابتدا، پیش از مداخله، تمام افرادی که شرایط لازم را داشتند، پرسشنامههای نگرش به زندگی (ریکر، 1992)، آشفتگیهای مرتبط با مرگ: افسردگی مرگ (تمپلر، 1999) و وسواس مرگ (عبدالخالق، 1998) را بهصورت مجازی در بازۀ زمانی یک هفته تکمیل کردند. سپس، نمونۀ آماری بهصورت تصادفی به دو گروه 15نفریِ گروه آزمایشی و گروه کنترل تفکیک شدند. با توجه به وضعیت بحرانی حاضر و بهمنظور جلوگیری از اشاعۀ ویروس، دسترسی فوری و مؤثر و کمهزینه میسر نبود و مداخله از راه دور و ازطریق اینترنت اجرا شد که برای بهبود کیفیت و رفع هرگونه ابهام در برگزاری جلسههای آنلاین، نحوۀ استفاده از سامانههای گوگلمیتینگ[51] و زوم[52]، فعالسازی پیوند[53] ورود و استفاده از امکانات تصویری و صوتی این سامانهها بهصورت یک فایل آموزشی مرحلهای و تصویری، یک هفته پیش از اجرای جلسهها برای تمام اعضای نمونۀ آزمایشی ارسال شد و به افرادی که درخواست راهنمایی داشتند، آموزش داده شد. پیش از شروع مداخلۀ رواندرمانی وجودی، ملاحظات اخلاقی پژوهش شاملِ داوطلبانهبودن، نداشتن هیچ بار مالی برای شرکتکنندهها و حق انصراف از پژوهش بهاینصورت که آنان اختیار دارند در این پژوهش شرکت نکنند و یا هر موقع تمایل داشتند، از گروه انصراف دهند و تأکید بر افشانشدن اطلاعات، حریم خصوصی و اصل رازداری منوط بر حصول اطمینان در تمام شرکتکنندگان (گروه آزمایش و کنترل) که اطلاعات ارائهشدۀ آنها بهصورت کاملاً محرمانه نزد پژوهشگر محفوظ باقی خواهد ماند، با تمام جزئیات شرح داده شد. درنتیجه گروه آزمایشی، تحت مداخلۀ گروهی مجازی (آنلاین) با رویکرد وجودی، بهمدت 10 جلسۀ 5/1ساعته قرار گرفت که این جلسات نیز با هماهنگی تمام اعضای گروه و با درنظرگرفتن سرعت اینترنت، ساعت 19 برگزار شد. در این بازۀ زمانی 5/1ساعته، 15 دقیقۀ اول صرف بازنگری و تفسیر تکالیف خانگی جلسۀ قبلی و 30 دقیقه آموزش تئوری و نظریههای رویکرد وجودی شد که مفروضههای اساسی دیدگاههای وجودی ازجمله اضطراب و پذیرش مرگ، نحوۀ رویارویی با مرگ، آزادبودن در انتخابها و مسئولیتپذیری در قبال تمام انتخابهای انجامشده، تنهایی وجودی، احساس پوچی، چگونگی سازش با آن و ازدستدادن امید به زندگی از دیدگاه نظریهپردازان وجودی را شامل میشد. در30 دقیقۀ پایانی به افراد گروه آموزش داده شد که به چه نحوی تکنیکهای یادگرفته را بهصورت کاربردی استفاده کنند و گروه گواه در این مدت هیچ مداخلهای دریافت نکرد. پس از اتمام مداخلۀ رواندرمانی وجودی، کلیۀ پرسشنامههای طرح برای پسآزمون توسط نمونههای آزمایشی (گروه آزمایشی و کنترل) بهصورت مجازی در بازۀ زمانی یک هفتۀ معیّنشده، مجدد تکمیل شد. با توجه به اینکه غیبت بیش از دو جلسه یکی از معیارهای خروج از طرح درمان بود، آزمودنیها به این مورد توجه میکردند و تا پایان افت آزمودنی جزء موارد بحث نبود. درنهایت، دادههای حاصل از پیشـپسآزمون تحلیل آماری شد. در این پژوهش پروتکل درمانی وجودی براساس نظریۀ درمان وجودی مدل فرانکل (1390) و یالوم (1390) به کار گرفته شد که در طرحهای پژوهشی صادقیزاده ساداتی و همکاران (1396)، امانی و همکاران (1395)، بشیرپور و سلیمی (1391) نیز به کار رفته و اثربخشی آن را استادان و پژوهشگران گروه روانشناسی تأیید کردهاند.
جدول 1. خلاصۀ جلسات درمانی
یافتهها براساس یافتههای حاصل از دادههای جمعیتشناختی، میانگین سنی گروه آزمایش برابر با 60/42±82/4 و میانگین سنی گروه کنترل برابر با 46/42±66/6 سال بود. مشخصات جمعیتشناختی آزمودنیها براساس عضویت گروهی در جدول 2 نشان داده شده است.
در ادامه، آمارههای توصیفی نمرات پیشآزمون و پسآزمون متغیرهای پژوهش بهتفکیک گروهها در جدول 3 گزارش شده است. جدول 3. شاخصهای توصیفی متغیرهای پژوهش بهتفکیک گروههای پژوهش
همانطور که در جدول 3 مشاهده میشود، نمرههای افراد گروه آزمایش در متغیر نگرش زندگی و مؤلفههای آن نسبت به گروه کنترل در مرحلۀ پسآزمون افزایش بیشتری داشته است. همچنین، نمرههای افراد گروه آزمایش در متغیرهای وسواس مرگ و افسردگی مرگ نسبت به گروه کنترل کاهش بیشتری در مرحلۀ پسآزمون نشان دادهاند؛ اما در گروه کنترل نمرات تفاوت خاصی با هم ندارند. بهمنظور تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیره به کار گرفته شد؛ بنابراین، ابتدا پیشفرضهای زیربنایی این آزمون ملاحظه شد. برای مطالعۀ نرمالبودن توزیع نمرهها از آزمون کالموگروف اسمیرنف استفاده شد که بنا به این آزمون، پیشفرض نرمالبودن توزیع دادهها برای تمام متغیرها در مرحلۀ پسآزمون رعایت شد (05/0P >). برای مطالعۀ پیشفرض همگنی واریانس از آزمون لون استفاده شد. با توجه به این آزمون، پیشفرض همسانی واریانسها برای همۀ متغیرها رعایت شد (05/0P >). همچنین، اثر متقابل غیرمعنیدار بین متغیر همپراش (پیشآزمون) و گروه گویای برقراری فرض همگنی شیب خطوط رگرسیون بود (05/0P >)؛ به این ترتیب، شرایط لازم برای اجرای آزمون کواریانس برقرار شد. نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیری نمرات گروههای آزمایش و کنترل در مراحل پژوهش در جدول 4 نشان داده شده است.
نتایج جدول 4 نشان میدهد اثر گروه بر متغیر نگرش زندگی (707/0=2ƞ , 001/0P< , 006/65F=)، وسواس مرگ (604/0=2ƞ , 001/0P< , 199/41F=) و افسردگی مرگ (727/0=2ƞ , 001/0P< , 027/72F=) در بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 معنادار است و نتایج حاکی از این است که تفاوت بین دو گروه با توجه به متغیر نگرش زندگی، وسواس مرگ و افسردگی مرگ درمجموع معنادار است و میزان این تفاوت در جامعه برای نگرش زندگی 71درصد، وسواس مرگ 60درصد و افسردگی مرگ 73درصد است. بهاینترتیب مداخلۀ گروهی رواندرمانی وجودی بر بهبود نگرش زندگی و آشفتگیهای مرتبط با مرگ (وسواس مرگ و افسردگی مرگ) بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 تأثیر معنادار دارد.
بحث و نتیجهگیری پژوهش حاضر با هدف اثربخشی رواندرمانی وجودی بر نگرش به زندگی و آشفتگیهای مرتبط با مرگ (افسردگی مرگ و وسواس مرگ) در بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد رواندرمانی وجودی بر نگرش به زندگی بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 اثربخش است. این نتیجه با یافتههای امانزاد و حسینیان (1397)، خدادادی سنگده و قمی (1396)، دایی جعفری، آقایی و رشیدیراد (2020) همسو است. در تبیین این یافته میتوان گفت که انسانها زمانی که با موقعیتهای بحرانی مواجه میشوند، ناگزیر از تجربۀ بحران معنا، سرگشتگی و نداشتنِ امید در زندگی هستند و زمانی که فرد بهمدد رواندرمانی وجودی به این واقعیت واقف میشود که معنایی نهفته در این دردها و رنجها وجود دارد، بردباری و پذیرفتن شرایط برای او سهلتر از سابق میشود و با تمام وجود درد و آلام زندگی را میپذیرد. از دیگر سو، رواندرمانی وجودی افراد را متوجهِ آزادی وجودی خویش در زندگی میکند. هر چقدر هم که انسان با موقعیتهای اجتنابناپذیری رودرو باشد، هنوز از آزادی تغییر در افکار مرتبط با محدودیت و رنج برخوردار است که در مقابل این شرایط سخت، تسلیم محض نشود و همین موضوع به شکلگیری یک نگرش مثبت به زندگی در انسان منجر میشود (خدادادی سنگده و قمی، 1396). رواندرمانی وجودی، معنا را در زندگی بهعنوان اصلی اساسی در روابط متقابل انسان در نظر میگیرد. در این رویکرد، درمانگر به افراد میآموزد که مشکلات، شکستها و بحرانهای زندگی خود را بهدقت بررسی کنند که این فرایند به تمرکز عمیق فرد بر معانی نهفتۀ درون این مصائب و ضرورت معنایابی در زندگی منجر میشود. درواقع، رواندرمانی وجودی نهتنها در جستوجوی معنای زندگی است، بلکه به افراد شجاعت و انگیزه میدهد تا معانی و نگرش جدیدی در زندگی خود ایجاد کنند و از خود فراتر روند و هویت خود را تقویت کنند (دایی جعفری، آقایی و رشیدیراد، 2020). از سوی دیگر، رویکرد وجودی سعی دارد با خاطرنشانکردن فناپذیری این دنیا به انسانها یاری کند تا از زمان محدودی که خود و عزیزانشان برای زندگی دارند، مطلع باشند. اینگونه تناقض امکان تغییرات شگرف در نگرش و طریقۀ زندگی فرد در جهان را میسر میکند و به وقوف مواهب در اختیار و معنادهی به آنها منجر میشود. این موضوع، به انگیزهمندی برای استفادۀ بیشتر از زمان حال در مدت کم زندگی منجر میشود و با تکوین نگرشی تازه به آزادی و مسئولبودن در مقابل این آزادی، به التیام رنجهای مرتبط با بیماری و هدفمندی منجر شود (امانزاد و حسینیان، 1397).میتوان عنوان کرد که در موقعیتهای ناخوشایند (مانند بیماری کوویدـ19) افراد واکنشهای متفاوتی دارند.وقتی افراد با موقعیتهای تهدیدآمیز علایق، خواستهها و هستیشان مواجه میشوند، تحریک میشوند و بنابراین تمایل دارند دربارۀ آن صحبت کنند.در این موارد، درمان وجودی کمککننده است.در رویکرد وجودی، اعتقاد بر این است که انسان در هر موقعیتی (حتی در لحظاتی از زندگی که هیچچیز مطابق میل او نیست و موقعیت ناخوشایند و پیشبینیناپذیر است) میتواند برای زندگی خود معنا بسازد. در چنین حالتی، رواندرمانی وجودی به افراد میگوید که در زندگیشان آزاد هستند و اگر با موقعیت اجتنابناپذیر کنار بیایند، میتوانند آزادانه افکار خود را دربارۀ محدودیتها و رنجهای زمان حال تغییر دهند و تغییر نگرش به زندگی را تسهیل میکند. درواقع، رواندرمانی وجودی با تمرکز بر انتخابها و مسیرهای رشد فردی و تأکید بر پذیرش مسئولیتهای فردی، آزادی در تصمیمگیری، اعتمادبهنفس، گسترش آگاهی از وضعیت موجود و پذیرش موقعیت با همۀ کاستیهای آن افراد را بهسمت نگرش مثبت و سازنده به زندگی هدایت میکند. یافتۀ دیگر این پژوهش حاکی از اثربخشی درمان وجودی بر افسردگی مرگ بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 بود. این یافته با نتایج ترخان (1390)، اسماعیلی قاضی ولوئی، قمی، جمالی و شفیعی (1396) و خالدیان و محمدیفر (1394) همسو است. در تبیین این یافته میتوان گفت که اساسیترین رعب و ترسی که یک انسان در طی زندگی خود ناچار به مواجه با آن است، تهدید حیات خود یا بهمعنی دیگر آن، مرگ و ازدستدادن شانس زندگی است؛ بنابراین، زمانی که واقعیت مرگ، بهعنوان خاتمهدهندۀ نهایی به زندگی تلقی میشود، طبیعتاً حادترین پریشانیها ازجمله افسردگی را برای فرد به دنبال خواهد داشت. با اینکه انسان ها در مواجهه با چنین موقعیتهایی، با توسل به دلمشغولیهای روزمره، ذهنیت خود را از این تشویش و اضطرابها منحرف میکنند، بههیچعنوان اصل موضوع تغییر نخواهد کرد و همیشه در وضعیتهای متفاوت ذهن فرد، ناگریز از تجربۀ این معارضه خواهد بود (کجباف، قاسمیاننژاد جهرمی و احمدیفروشانی، 1396). در رواندرمانی وجودی، فرد به این آگاهی دست مییابد که نمیتوان در زندگی تغییــری ایجاد کرد، اما میتوان روشهــای مقابله با آن را تغییــر داد و از ناامیــدی، بیحاصلی و افسردگی کـه از مؤلفههای نبودِ بهزیســتی و سلامت روانی است، بهسمت شــکوفایی و تعالی فردیت خویشــتن ازطریق معنادادن به چگونگی خویشتن حرکت کرد (اسماعیلی قاضی ولوئی و همکاران، 1396). این رویکرد درمانی با ایجاد معنا در زندگی، باعث میشود که افراد در برابر رویدادهای آسیبزای زندگی، بهعلت نگرش سازگارانهای که دارند، از آرامش و خونسردی خاصی برخوردار باشند؛ بنابراین، با نگریستن به مشکل خود از زوایای مختلف و بدون ازدستدادن کنترل رفتاری و هیجانی در جهت حل منطقی مشکل خود تلاش کنند. اینگونه افراد بهجای اینکه مغلوب وضعیت بحرانی شوند، سعی میکنند با احساس مسئولیت و آزادی اراده بر وضعیت موجود غلبه کنند و این موجبات اعتمادبهنفس آنها، خرسندی و شادکامی و بهتبعِ آن کاهش نشانههای افسردگی را فراهم میکند (ترخان، 1390). در شیوۀ درمان وجودی گمان بر این است که چنانچه فرد در زندگی هدف و معنایی داشته باشد، میتواند بر افسردگی، ناامیدی و بهعبارتی بر اختلالهای روانی چیره شود و با تکیه بر آزادی در گزینش زندگی، مسئول زندگی و وجودش باشد (خالدیان و محمدیفر، 1394). از دیگر یافتههای این پژوهش، اثربخشی درمان وجودی بر وسواس مرگ بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 بود. این یافته با نتایج یوسفی، جهانبخشی، اصلانی (1391) و خدادادی، اعتمادی، علوی کاموسی (1393) همسو است. در تبیین این یافته میتوان گفت که فردی که هدف و معنایی در زندگی ندارد، عشق به زندگی ندارد و رفتارهای تردیدآمیز و بدبینی بیشتری از خود نشان میدهد و با توجه به اینکه یکی از مفاهیم درمان وجودیْ معنای رنج است، هنگامی که مراجع با سرنوشت یا وضع اجتنابناپذیری مواجه میشود، میتواند معنای رنج را دریافت کند و آن را بپذیرد؛ بنابراین، با پذیرش رنج (مثل وسواس) و یافتن معنایی در آن، وسواس افراد بهمیزان چشمگیری کاهش مییابد؛ زیرا اساس درمان وجودی این نیست که فرد را از رنجی مثل وسواس نجات دهد و به لذت برساند؛ بلکه هدف این رویکرد درمانی این است که مراجع بتواند معنای رنج (وسواس) را دریافت کند و آن را بپذیرد و بداند در انجام این رفتار وسواسی چه معنایی برای خود دارد (خدادادی و همکاران، 1391). از سوی دیگر، از مفاهیم اساسی رواندرمانی وجودی، یافتن معنا در زندگی، ناکامی فرد، روانآزردگی اندیشهزاد، تکاپوی اندیشهای، زندگی بیهدف، معنای عشق و معنای زندگی در جریان درمانگری است. افرادی که وسواس مرگ را تجربه میکنند، مردد، غمگین و بیهدفاند؛ بههمیندلیل، با این رویکرد درمانی میتوان هیجان، تکاپوی اندیشه و فعالیت را که از لوازم بقای زندگی و کاهش وسواس و انتخاب با معنا است، در آنان زنده کرد (یوسفی، جهانبخشی، اصلانی، 1391). یکی دیگر از دلایل تردید و وسواس بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 این است که سرنوشت خود و رفتار وسواسی را محصول عوامل غیرارادای یعنی جبرگرایی و محیط تصور میکنند؛ درحالیکه درمان وجودی انسان را صاحب عقل و اراده میداند و زندگی انسانها را براساس آزادی و اختیار تبیین میکند (بالوگ، تاناکا، توروک، وکسی و تاقوچی[54]، 2021)؛ بههمیندلیل، با بهکارگیری درمان وجودی و تأکید بر قدرت انتخابْ تردید و وسواس مرگ بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 کاهش یافته است. از دید پژوهشگر، تأثیر درمان وجودی بر کاهش نشانههای افسردگی و وسواس مرگ در قادرکردن افراد در صادقبودن با خود، گسترش دیدگاه از خودشان و دنیا و همچنین روشنسازی آن چیزی است که به زندگیشان معنا میبخشد. علاوه بر این، دریافتن این نکته توسط مراجعان که در زندگی اصالت کامل نداشتهاند و چطور باید ظرفیتهای بالقوۀ خود را بالفعل کنند، مشخصکردن هدف زندگی و دنبالکردن آن و همچنین شناختن معیارها و ارزشهای خود به یافتن قریحۀ جدیدی برای زندگی و رسیدن فرد به جایی منجر میشود که بتواند مسئولانه آگاهی پیدا کند و تصمیم بگیرد. آموختن این نکته که آنها در قبال تصمیمهای خویش مسئولیتپذیر باشند و اضطرابی را که در مسیر تغییرشان ایجاد میشود، بپذیرند و درضمن ظرفیت پذیرش امور تغییرناپذیر یا اجتنابناپذیر را داشته باشند نیز کمک شایانی به افراد در کاهش نشانههای افسردگی و وسواس مرگ میکند. درمجموع، با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت رواندرمانی وجودی آنلاین میتواند موجب بهبود نگرش به زندگی و کاهش میزان آشفتگیهای مرتبط با مرگ در بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 شود. اگرچه درمانهای سنّتی حضوری مزایایی (مانند تماس چشمی) دارند، به نظر میرسد روشهای درمانی آنلاین بهلحاظ سادگی و دردَسترسبودن و نیز کاهش هزینهها نسبت به جلسات حضوری، سهولت بیشتری را برای مبتلایان فراهم میکند و منطبق با پژوهشهای جدیدی است که بهدنبال درمانهای دردَسترس و کمهزینهتر هستند. درواقع، در شیوۀ آنلاین علاوه بر اینکه افراد از نظر محتوای درمان، عیناً همان مباحث و دستورالعملهای جلسات حضوری را دریافت میکنند، تفاوت خاصی از نظر میزان اثربخشی با روش حضوری نیز ندارد، حتی از این مزیت جانبی برخوردار است که آنلاین برگزارشدن جلسات موجب افزایش دسترسی و نیز پایبندی به درمان و حتی باعث رضایت بیشتر بیماران میشود و از نظر هزینه و رضایت درمان نیز مقرونبهصرفهتر است. با توجه به شیوۀ نمونهگیری د دسترس در این پژوهش، تعمیم یافتههای آن باید با احتیاط صورت گیرد. انتخاب نمونۀ تصادفی میتواند متغیرهای مداخلهگر تأثیرگذار در پژوهش را بهمیزان بیشتری کنترل کند. پیشنهاد میشود این روش درمانی با سایر روشهای درمان روانشناختی بر روی بیماران بهبودیافتۀ کوویدـ19 مقایسه شود تا اثربخشی و کارایی آن در مقایسه با دیگر رویکردها بررسی شود.
تشکر و قدردانی در پایان، نویسندگان بر خود لازم میدانند از مسئولین مرکز مشاورۀ بیمارستان طالقانی ارومیه و تمام افرادی که در این پژوهش شرکت کردهاند و ما را همراهی کردهاند، تشکر و قدردانی کنند. گفتنی است این مقاله مستخرج از رسالۀ دکتری خانم سارا علیزاده از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل است و با کد اخلاق IR.IAU.ARDABIL.REC.1400.007 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل مصوب شده است.
تعارض منافع نویسندگان تصریح میکنند که هیچگونه تضاد و تعارض منافعی درخصوص پژوهش حاضر وجود ندارد.
[1] Coronavirus discase 2019 (COVID-19) [2] Sood [3] Wang, Horby, Hayden, Gao [4] Zhu, Zhang, Wang, Li, Yang,; Song [5] Deng & Peng [6] Dong, Bouey [7] Li, Wang, Xue, Zhao, Zhu [8] Lai, Ma, Wang, Cai, Hu, Wei [9] Rajapakse, Dixit [10] Hospital discharged patients [11] Recovered Patients [12] Liu, Yang, Zhang, Xiang, Liu, Hu [13] Liu, Baumeister, Veilleux, Chen, Liu, Yue [14] Meaning of Life [15] Attitude toward Life [16] Humphrey, Vari [17] Reker [18] Bo, Li, Yang, Wang, Zhang, Cheung [19] Brudek, Sekowski [20] Frankl [21] Chen, Zhang, Xu, Chen, Lin [22] Baumeister [23] Heintzelman, King [24] Steger [25] Dezutter, Luyckx, Wachholtz [26] Ferguson, Taylor, McMahon [27] Ostafin, Proulx [28] Stavrova, Luhmann [29] De Jong, Ziegler, Schippers [30] Schnell, Krampe [31] Perplexities related to Death [32] Huang, Huang, Wang, Li, Ren, Gu [33] Jann [34] Anxiety of Death [35] Abdel-khalek,Tomas-sabado [36] Depression of Death [37] Templer [38] Obsession of Death [39] Rollo May [40] PTSD [41] Taquet, Luciano, Geddes, Harrison [42] Existential Therapy [43] Daseinsanalysis [44] Weixel-Dixon [45] Classen, Krug, Dezelic, Ansell, Haigh, Hamilton [46] Breitbart, Rosenfeld, Pessin, Applebaum, Kulikowski, Lichtenthal [47] Bauerei [48] Attitude toward Life [49] Depression of Death [50] Obsession of Death [51] Google Meeting [52] Zoom [53] link [54] Balogh, Tanaka, Török, Vécsei, Taguchi | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمدی نسب، مریم.، ملیحیالذاکرینی، سعید.، محقق، فتحاله.، سوداگر، شیدا.، ثابت، مهرداد. (1400)، اثربخشی گروهدرمانی وجودی مبتنی بر معنا بر میزان سرمی اینترفرون گاما و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان. روان پرستاری، 9(4)، 73-64.
اسماعیلی قاضی ولوئی، فریبا.، قمی، میلاد.، جمالی، عبداله.، شفیعی، زهرا.(1396). اثربخشی رواندرمانی وجودی بهشیوۀ گروهی بر بهزیستی روانشناختی و تحمل آشفتگی معلولین جسمیحرکتی. فصلنامۀ مددکاری اجتماعی، ۶(۲)، 34-24.
امانزاد، زهرا.، حسینیان، سیمین. (1397)، اثربخشی مشاورۀ گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی بر نگرش زندگی و سلامت معنوی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، مطالعات زن و خانواده، 6(1)،67-49.
امانی، احمد،یوسفی،ناصر، فنایی، الهام. (1395)، اثربخشی درمان وجودی بهشیوۀ گروهی بر تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی دانشجویان دختر مرحلۀ عقد. مجلۀ پژوهشهای روانشناسی بالینی و مشاوره، 6(2)، 31-16.
بخشعلیزاده ایرانی، فائزه.، شهیدی، شهریار.، حزینی، عبدالرحیم. (1400)، نگرش به مرگ و معنای زندگی در بیماران مبتلا به سرطان در آستانه مرگ: یک مطالعه پدیدارشناختی. فصلنامۀ علمیپژوهشی روانشناسی سلامت، 10(37)، 82-65
بشیرپور، محراب و سلیمی، حسین. (1391)، بررسی اثربخشی و مقایسۀ مشاورۀ گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی و شناختیرفتاری بر کنترل خشم دانشآموزان، فصلنامۀ فرهنگ مشاوره و رواندرمانی، 3(12)، 71-49.
ترخان، مرتضی.(1390)، اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افسردگی و پرخاشگری افراد وابسته به مواد. فصلنامۀ پژوهشهای نوین روانشناخت، 6(24)، 38-19.
خالدیان، محمد.، محمدیفر، محمدعلی.(1394)، مقایسۀ اثربخشی دو درمان گروهی شناختیرفتاری و معنادرمانی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در افراد معتاد به مواد مخدر. فصلنامۀ علمی اعتیادپژوهی، ۹ (۳۶)،80-63.
خدادادی سنگده، جواد.، قمی، میلاد.(1396)، اثربخشی رواندرمانی وجودی بهشیوۀ گروهی بر افزایش بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودکان سرطانی. مطالعات روانشناختی، 13(4)، 140-125.
خدادادی، جواد.، اعتمادی، احمد.، علوی کاموسی، عزالدین.(1393)، اثربخشی گروهدرمانی وجودی بر بهبود سلامت روان دانشجویان. پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری، 4(2)، 130-119.
خدادادیسنگده، جواد.، سپهرتاج، سیدهعارفه.، میرزااسماعیلی، مصطفی.، سپهرتاج، فاطمهسادات.(1399)، اثربخشی رواندرمانی وجودی بهشیوۀ گروهی بر فشار مراقبتی مادران کودکان تالاسمیماژور. طب پیشگیری، ۷(۳)،52-42.
خیاط فراهانی، آذر(1390)، رواسازی پرسشنامۀ نگرش زندگی و بررسی رابطۀ آن با عزتنفس دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، پایاننامه.
رحمتینژاد، پروین.، یزدی، مجید.، خسروی، زهره.، شاهی صدرآبادی، فاطمه.(1399)، تجربۀ زیستۀ بیماران مبتلا به کروناویروس (کوویدـ19)، یک مطالعۀ پدیدارشناسی، فصلنامۀ پژوهش در سلامت روانشناختی (ویژهنامۀ کرونا و سلامت)، 14(1)، 86-71.
صادقیزاده ساداتی، نیلوفر.، صادقیزاده ساداتی، نازنین.، حسینی، بیتا.(1396)، اثربخشی گروهدرمانی تحلیل وجودی بر هدف در زندگی در زنان دچار اختلال شخصیت وابسته، مجلۀ زن و مطالعات خانواده، 10(36)،101-90.
عسکری، سعید.، نصیری هانیس، غفار.، پناغی، لیلی.(1394)، تأثیر شرکتکردن در جلسههای تحلیل وجودی گروهی در نگرانی. مجلۀ علوم روانشناختی، 14(54)، 240-226.
فرانکل، ویکتور.(1390)، فرادیدی بر روانشناسی و رواندرمانی وجودی، ترجمۀ احمدرضا محمدپوریزدی، انتشارات دانژه، تهران.
کجباف، محمدباقر.، قاسمیاننژاد جهرمی، علینقی.، احمدی فروشانی، سیدحبیباله. (1396)، تأثیر گروهدرمانی معنوی و وجودی بر میزان افسردگی، اضطراب مرگ و باور به ادامۀ حیات پس از مرگ با تکیه بر گزارشهای افراد تجربهکنندۀ مرگ در دانشجویان، دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، 16(4)، 13-4.
محمدزاده، علی.، عاشوری، احمد. (1396)، بررسی برخی همبستههای مذهبی افسردگی مرگ در بین دانشجویان. مجلۀ روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، ۲۳ (۱) ، 77-68.
محمدزاده، علی.، رضایی، اکبر.، آقازاده، سید ابراهیم.(1395)، اعتباریابی فرم لیکرت مقیاس افسردگی مرگ در نمونۀ دانشجویی، مجلۀ علمیپژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، 24(1)، 89-97 .
محمدزاده، علی.، عاشوری، احمد.، واحدی، مجید.، عسگریپور، نگار.(1397)، ﺑﺮرﺳﻲ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻋﺎﻣﻠﻲ، رواﻳﻲ و ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ ﻣﻘﻴﺎس وﺳﻮاس ﻣﺮگ، تازههای علوم شناختی، 11(1)، 1-7.
نصیری هانیس، غفار.، صادقی، مسعود.، غلامرضایی، سیمین.(1400)، مقایسۀ تأثیر رواندرمانی گروهی وجودی، شناختیـوجودی و انسانگراـوجودی بر رضایت جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو. پژوهشهای مشاوره، ۲۰ (۷۸)، ۷۹ -۵۳
هاشمی شکفته، شقایق.، ورده زایه کندی، شامیران.، صوفی، شایسته.، سیاوش، بهاره. (1399)، اثربخشی آموزش بخشودگی بر شادکامی و نگرش به زندگی نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست. مجلۀ مطالعات ناتوانی، ۱۰، 83-83.
یادگاری، روحالله.، حیاتی، مژگان.، یوسفی افراشته، مجید. (1397)، رابطۀ بین سلامت معنوی و جهتگیری مذهبی با وسواس مرگ در سالمندان: نقش میانجی قدرت تحمل ابهام. روانشناسی پیری، 4(1)، 50-39
یالوم، اروین.(1390)، رواندرمانی اگزیستانسیال، ترجمۀ دکتر سپیده حبیب،چاپ دوم، انتشارات نشر نی، تهران.
یوسفی، ناصر.، جهانبخشی، زهرا.، اصلانی، خالد.(1391)، آموزش اثربخشی تأثیر گشالت درمانگری و معنادرمانگری بر کاهش نشانگان وسواس مراجعان در آستانۀ ازدواج. مطالعات روانشناسی بالینی، 2(6)، 28-1.
Abdel-Khalek, A. M. (1998), The structure and measurement of death obsession. Personality and individual differences, 24(2), 159-165.
Abdel-Khalek, A.M.(1997), Death, Anxiety, and Depression. OMEGA - Journal of Death and Dying, 35(2),219-229.
Abdel-khalek, A.M., Tomas-sabado, J.(2005), anxiety and death anxiety in Egyptian and Spanish nursing students. Death Stud , 29,157-69.
Balogh, L., Tanaka, M.,Török, N., Vécsei, L., Taguchi, S. (2021), Crosstalk between Existential Phenomenological Psychotherapy and Neurological Sciences in Mood and Anxiety Disorders, Biomedicines, 9, 340.
Barekati, S., Bahmani, B., Naghiyaaee, M., Afrasiabi, M., Marsa, R. (2017), The effectiveness of cognitive- existential group therapy on reducing existential anxiety in the elderly,World Family Medicine Journal: Incorporating the Middle East Journal of Family Medicine,99(5480),1-9.
Bauerei, N., Obermaier, S., Ozunal, S., Baumeister, H. (2020), Effects of existential interventions on spiritual, psychological, and physical well‐being in adult patients with cancer: Systematic review and meta‐analysis of randomized controlled trials. psycho-oncology, 27(11), 2531-2545.
Baumeister, R. F. (1991), Meanings of life. New York, NY: Guilford Press.
Bo, H. X., Li, W., Yang, Y., Wang, Y., Zhang, Q., Cheung, T., Wu, X., & Xiang, Y. T. (2021), Posttraumatic stress symptoms and attitude toward crisis mental health services among clinically stable patients with COVID-19 in China, Psychological medicine, 51(6), 1052–1053
Breitbart, W., Rosenfeld, B., Pessin, H., Applebaum, A., Kulikowski, J., Lichtenthal, W.G. (2015), Meaning- centered group psychotherapy: an effective intervention for improving psychological well-being in patients with advanced cancer, Journal of clinical oncology,33(7),749.
Brudek, P., & Sekowski, M. (2021), Wisdom as the Mediator in the Relationships Between Meaning in Life and Attitude Toward Death,OMEGA - Journal of Death and Dying, 83(1), 3–32.
Chen, C., Zhang, Y., Xu, A., Chen, X., Lin, J. (2020), Reconstruction of meaning in life: meaning made during the pandemic of COVID-19, International Journal of Mental Health Promotion,22(3),173–184.
Classen, C. C., Krug, O. T., Dezelic, M. S., Ansell, L., Haigh, R., Hamilton, S., Welsh, H.(2019), Existential Group Therapy:Therapy Illustrations, The Wiley World Handbook of Existential Therapy, 459-478.
Daei Jafari, M.R., Aghaei, A., Rashidi Rad, M. (2020), Existential Humanistic Therapy with Couples and its Effect on Meaning of Life and Love Attitudes,The American Journal of Family Therapy, 48(5),530-545.
De Jong, E.M., Ziegler, N., Schippers, M.C. (2020), From Shattered Goals to Meaning in Life: Life Crafting in Times of the COVID-19 Pandemic. Front, Psychol, 11, 2648.
Deng, S. Q., & Peng, H. J. (2020), Characteristics of and public health responses to the coronavirus disease 2019 outbreak in China. Journal of clinical medicine, 9(2),575-578.
Dezutter, J., Luyckx, K., Wachholtz, A.(2015), Meaning in life in chronic pain patients over time: Associations with pain experience and psychological well-being, J. Behav Med,38, 384–396.
Dong, L., & Bouey, J. (2020),Public Mental Health Crisis during COVID-19 Pandemic, China. Emerging Infectious Diseases,26(7),1616-1618.
Ferguson, S.J., Taylor, A.J., McMahon, C.(2017), Hope for the future and avoidance of the present: Associations with well-being in older adults, J. Happiness Stud, 18,1485–1506.
Heintzelman, S. J., King, L. A. (2014), (The feeling of) meaning-as-information, Personality and Social Psychology Review,18(2),153–167.
Hoffman, L. (2021), Existential–Humanistic Therapy and Disaster Response: Lessons From the COVID-19 Pandemic, Journal of Humanistic Psychology, 61(1),33-54.
Huang, C., Huang, L., Wang, Y., Li, X., Ren, L., Gu, X., et al.(2021), 6-month consequences of COVID-19 in patients discharged from hospital: A cohort study,The Lancet, 397(10270),220-232.
Humphrey, A., Vari, O. (2021), Meaning Matters: Self-Perceived Meaning in Life, Its Predictors and Psychological Stressors Associated with the COVID-19 Pandemic, Behav. Sci, 11, 50.
Jann, M. W. (2020), Neuropsychiatric & Medical Sequelae of COVID-19, Psychiatric Times, 37, 11.
Lai, J., Ma, S., Wang, Y., Cai, Z., Hu, J., Wei, N., et al. (2020),Factors Associated With Mental Health Outcomes Among Health Care Workers Exposed to Coronavirus Disease 2019, JAMA network open, 2,3(3),e203976.
Li, S., Wang, Y., Xue, J., Zhao, N., Zhu, T. (2020), The impact of COVID-19 epidemic declaration on psychological consequences: a study on active Weibo users. International journal of environmental research and public health. 17(6):2032.
Liu, D., Baumeister, R. F., Veilleux, J. C., Chen, C., Liu, W., Yue, Y., & Zhang, S. (2020), Risk factors associated with mental illness in hospital discharged patients infected with COVID-19 in Wuhan, China, Psychiatry research, 292, 113297.
Liu, S., Yang, L., Zhang, C., Xiang, Y.T., Liu, Z., Hu, S., et al.(2020), Online mental health services in China during the COVID-19 outbreak,The lancet Psychiatry, 7(4),e17-e8.
Mohammadzadeh, A., Ashouri, A., Vahedi, M., Asgharipour, N.(2018), Death distress dimensions: Death anxiety, death depression, and death obsession, Journal of Fundamentals of Mental Health, 20(6), 395-404.
Ostafin, B., Proulx, T.(2020),Meaning in life and resilience to stressors, Anxiety Stress Coping, 33,603–622.
Rajapakse, N., Dixit, D.(2020), Human and novel coronavirus infections in children: a review. Paediatr Int Child Health, 324,1- 20.
Reker, G. T. (1992), Life attitude profile-revised manual, Peterborough, Ontario, Canada: Student Psychologists.
Reker, G. T. (2000), Theoretical perspective, dimensions, and measurement of existential meaning, Exploring existential meaning: Optimizing human development across the life span, 39-55.
Schnell, T., Krampe, H. (2020), Meaning in Life and Self-Control Buffer Stress in Times of COVID-19: Moderating and Mediating Effects With Regard to Mental Distress,Front. Psychiatry, 11, 893.
Sood, S. (2020),Psychological effects of the Coronavirus disease-2019 pandemic, Research & Humanities in Medical Education,7, 23-26.
Stavrova, O., Luhmann, M.(2016), Social connectedness as a source and consequence of meaning in life,J. Posit. Psychol,11,470–479.
Steger, M.F. (2012), Experiencing Meaning in Life: Optimal Functioning at the Nexus of Well-Being, Psychopathology, and Spirituality. In The Human Quest for Meaning: Theories, Research, and Applications, Wong, P.T.P., Ed., Routledge/Taylor & Francis Group: Abingdon,UK. pp,165–184.
Taquet, M., Luciano, S., Geddes, J.R., Harrison, P.J.(2021), Bidirectional associations betweenCOVID-19 and psychiatric disorder: retrospective cohort studies of 62 354 COVID-19 cases in the USA, Lancet Psychiatry, 8(2),130-140.
Templer, D. I., Lavoie, M., Chalgujian, H., & Thomas‐Dobson, S. (1990), The measurement of death depression, Journal of Clinical Psychology, 46(6), 834-839.
Wang, C., Horby, P.W., Hayden, F.G., Gao, G.F. (2020), A Novel Coronavirus Outbreak of Global Health Concern. The Lancet, 395, 470-473.
Weixel-Dixon , K. (2020), Existential Group Counselling and Psychotherapy: Taylor &Francis Group.
Zhu, N., Zhang, D., Wang, W., Li, X., Yang, B., Song, J., Zhao, X.,et al. (2020), A Novel Coronavirus from Patients with Pneumonia in China, N. Engl. J. Med, 382, 727-733.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,920 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,059 |