تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,415 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,319,471 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,095,813 |
اثربخشی نرمافزار توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ بر حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 13، دوره 10، شماره 2 - شماره پیاپی 19، اسفند 1399، صفحه 177-188 اصل مقاله (1.62 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/cbs.2022.131283.1590 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محدثه نیرومند1؛ صدیقه رضایی دهنوی* 2؛ مسعود اعتمادی فر3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1کارشناسی ارشد روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه داخلی اعصاب، دانشکده پزشکی، دانشکده علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نرمافزار توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ بر حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. این پژوهش، یک مطالعۀ نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمونـپسآزمون و گروه گواه بود. 34 نفر از بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بهروش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و بهطور مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 17 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 16 جلسۀ 60دقیقهای، تحت مداخلهای با نرمافزار توانبخشی شناختی کاپیتانلاگ قرار گرفت، درحالیکه گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. آزمودنیها با استفاده از پرسشنامۀ حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر (2003) ارزیابی شدند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافتههای بهدستآمده حاکی از آن بود که نرمافزار توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ بر حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس اثر معناداری داشت (05/0>P). یافتههای این پژوهش نشان داد نرمافزار کاپیتان لاگ میتواند نقش مهمی در بهبود حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس ایفا کند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نرمافزار کاپیتان لاگ؛ حافظۀ آیندهنگر؛ حافظۀ گذشتهنگر؛ مالتیپل اسکلروزیس | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مالتیپل اسکلروزیس[1] نوعی بیماری مزمن و تباهکنندۀ سیستم عصبی مرکزی است که در اوایل بزرگسالی شروع میشود و براساس آمار، بیش از ۲ میلیون نفر را در سراسر جهان تحتتأثیر قرار داده است (کافمن، پوهان، کاهل، ییلدیزلی، مگنوسان، کام[2] و همکاران، 2019). در ایران نیز، بیش از پنجاههزار نفر به این بیماری مبتلا هستند. همچنین، اماس از شایعترین بیماریهای نورولوژیک در سنین جوانی است که نخستین بار در سال ۱۸۲۲ ثبت شد (قاسمی، رضوی و نیکزاد، 2017). این بیماری که میتواند در هر مقطعی از زندگی ظاهر شود، معمولاً در سنین ۱۵ تا ۵۰سالگی دیده میشود و اگرچه در بعضی از کودکان نیز گزارش شده است، شیوع آن در این سنین شایع نیست (هوانگ، چن و ژانگ[3]، 2017). حدود ۱۰درصد از موارد ابتلا، پیش از ۱۸سالگی شروع میشود. به نظر میرسد شیوع اماس در طی قرن گذشته بهطور پیوسته افزایش داشته است و این افزایش عمدتاً در خانمها دیده شده است (گلدنبرگ[4]، 2012)؛ بهطوریکه زنان سهبرابر بیشتر از مردان به این بیماری مبتلا میشوند (هوانگ و همکاران، 2017). خطر اماس با وضعیت اجتماعی و اقتصادی ارتباط دارد و نشانههای آن بهشدت متغیر است (دابسون و گیووانونی[5]، 2019). از نگرانیهای همراه با این بیماری، اختلال در عملکرد حافظه[6] است. بیماری اماس، عارضۀ التهابی و کاهش نورونی در سیستم عصبی مرکزی است که با تظاهرات خودایمنی همراه است (کلندرفر، کراجنیک، ووتیک، فریهر، پرایر و اسکوپف[7]، 2013) و آسیبهای نورولوژیک ناشی از آن که نواحی لوب گیجگاهی، هیپوکامپ و آمیگدال را نشانه میگیرد، به بروز اختلال در حافظۀ افراد منجر میشود. همچنین، هرچقدر که شدت بیماری بیشتر باشد، آسیبهای واردشده به حافظه نیز جدیتر خواهد بود (بندیک، راماسامی، مانسچاور، وینستاک-گاتمن و زیوادیو[8]، 2009). دراینمیان، حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر نیز تحتتأثیر این بیماری قرار میگیرند و عملکرد آنها دستخوش چالش میشود (زارع و قرهقوزلو، 1396). حافظۀ آیندهنگر، به توانایی انسان در بهیادآوردن کارهایی اشاره دارد که برای انجام آنها در آینده برنامهریزی شده است (کاردیاسمنوس، کلاوسون، ویلکن و والین[9]، 2008). درواقع، این حافظه فرد را یاری میدهد تا قراری را که در زمانی خاص گذاشته است، به یاد آورد یا به خاطر داشته باشد که دارویی را سر وقت استفاده کند (آزوپاردی، جاهل و اوفری[10]، 2015). بهیادآوردن گذشته نیز، از دیگر کارکردهای حافظه است که بر عهدۀ حافظۀ گذشتهنگر قرار دارد (چنگ، یانگ، دانگ، چن، ژانگ، هوانگ[11] و همکاران، 2013) و جزئی از حافظۀ آیندهنگر محسوب میشود (زاگ، وودز، ساوسدا، ویب و سیمونی[12]، 2012)؛ چراکه حافظۀ آیندهنگر، مستلزم اطلاعات ادراکی از مفاهیم گذشته است که گاهی باید بهمدت چند ثانیه، چند ساعت یا چند روز به تأخیر بیفتد (زارع، علیپور و مصطفایی، 1393). بهطورکلی، حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر، نقش مهمی را تعاملات اجتماعی و زندگی حرفهای افراد ایفا میکنند و توجه به آنها از اهمیت بسزایی برخوردار است (رندال، هنری، فیلیپس، دلاپیداد گارسیا، بوث، فیلیپس[13] و همکاران، 2012). این در حالی است که برای بهبود مشکلات شناختی بیماران مبتلا به اماس ازجمله اختلالات حافظه، درمانهای مختلفی مانند درمانهای دارویی، مداخلات جبرانی و توانبخشی شناختی بهکمک رایانه پیشنهاد شده است. با پیشرفت روزافزون فناوریهای رایانهای و دقت و سهولت استفاده از آنها، برنامههای رایانهای متنوعی درزمینههای مختلف آموزشی درجهت ارتقای توانمندیهای شناختی و بهویژه حافظه طراحی شده است. درمقابل کاربرد رایانه برای بهبود مشکلات شناختی، بسیاری از برنامههای سنّتی بازتوانی شناختی نیازمند ارتباط چهرهبهچهره است و بهکارگیری آنها نیازمند فراهمآوردن مکانی مناسب برای جلسه، برنامۀ مشارکتی و زمان نقلوانتقال است. آموزش رایانهای یک رویکرد یادگیری جذاب و برانگیزاننده است (مسینی، ناسیوس، کسمیدیس، زامپاکیس، مالفاکی، انتوسکو[14] و همکاران، 2017). دراینمیان، نرمافزار کاپیتان لاگ[15]، یک مجموعۀ آموزشی برای ارتقای کارکردها و فرایندهای عالی شناختی و ابزاری برای بازتوانی شناختی است که چندبعدی است و میتواند طیف وسیعی از کارکردهای شناختی را ارتقا دهد و ازاینطریق، علاوهبر آموزش شناختی که برای تقویت و بهبود مهارتهای ذهنی و شناختی ارائه میشود، باعث افزایش عزتنفس[16]، خودکارآمدی[17] و بهبود کنترل خود نیز میشود. این مجموعه دوهزار برنامه و تکلیف مختلف در سطوح گوناگون دارد که مهمترین بخشهای آن به حافظۀ فعال و کارکردهای اجرایی مربوط است. نرمافزار کاپیتان لاگ حافظۀ فعال را بهطور چشمگیری درگیر میکند و تمام ابعاد حافظه را نیز بهصورت کامل به چالش میکشد. این امر موجب تقویت حافظۀ فعال در دو حیطۀ کلامی[18] و غیرکلامی[19] میشود که تا حدودی دربرگیرندۀ حافظۀ فعال شنیداری و دیداری نیز هستند؛ بنابراین، فرد میتواند مهارتها و تواناییهای خود را برای یادگیری و کسب موفقیت در حیطههای مختلف زندگی روزمره، امور تحصیلی و شغلی بهبود بخشد (رحمانی، بوگر، طالعپسند و نوکانی، 2020). تاکنون پژوهشهای گوناگونی برای بررسی اثربخشی این نرمافزار شناختی انجام شده است. در ایران، ابراهیمپور بروجنی و رضایی دهنوی (1400) در پژوهش خود نشان دادند تمرینهای مبتنیبر مهارتهای عصبروانشناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ بر بهبود عملکرد حافظۀ بزرگسالان مؤثر است. نتایج پژوهش نظربلند، نوحهگری و صادقی فیروزآبادی (1398) نیز نشان داد برنامۀ توانبخشیشناختی رایانهای کاپیتان لاگ، عملکرد ریاضی، حافظۀ کاری و توجه پایدار کودکان دچار اختلالهای طیف اُتیسم را بهبود میبخشد. یافتههای پژوهش طباطبایی، نادی و سجادیان (1397) نیز حاکی از آن بود که بستۀ نرمافزاری توانمندسازی شناختی کاپیتان لاگ بیش از بستۀ آموزش تلفیقی غیررایانهای حافظۀ فعال و توجه انتخابی بر بهبود کارکردهای اجرایی در دختران مبتلا به بیماری صرع لوب گیجگاهی مؤثر است. همچنین، رویتوند، غیاثوند و امیریمجد (1397) در پژوهشی نشان دادند اجرای نرمافزار شناختی کاپیتان لاگ بر ادراک دیداریـفضایی، ادراک دیداریـفضایی کلامی و حافظۀ ادراک دیداریـفضایی غیرکلامی دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری مؤثر بوده است. علاوهبراین، پژوهشهای گوناگونی در خارج از ایران نیز انجام شده است که حاکی از اثربخشی نرمافزار شناختی کاپیتان لاگ بوده است. یافتههای پژوهش گاسپاری، زینی و استچی[20] (2021) تقویت توانبخشی شناختی در بیماران با بیماری مالتیپل اسکلروزیس با یک ابزار خاص CR مبتنیبر علائم بیماری است. شاهپوری و همکاران (2020) تأثیر توانبخشی شناختی را با دونپزیلدرمانی بر عملکرد حافظه، توجه، کیفیت زندگی و افسردگی در بیماران مالتیپل اسکلروزیس مقایسه کردهاند. لینکول[21] و همکاران (2020) توانبخشی شناختی برای توجه و حافظه در افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس را بررسی کردهاند که یک کارآزمایی تصادفی کنترلشده (CRAMMS) بوده است. پژوهش ویست، وانگ، باکون، روسالس و ویست[22] (2020) حاکی از آن بود که آموزش شناختی رایانهای با استفاده از نرمافزار کاپیتان لاگ میتواند حافظۀ فعال دانشآموزان را بهبود بخشد. همچنین، بووین، ناکاسوجا، سیکورسکی، رویزنرـاسکودرو، فامیلیر لوپز، والهوف[23] و همکاران (2019) در پژوهش خود نشان دادند توانبخشی شناختی رایانهای با استفاده از نرمافزار کاپیتان لاگ میتواند به بهبود توجه و حافظه در کودکان بازمانده از مالاریای شدید منجر شود. نتایج مطالعات ساها، چاکرابورنی، موخوپادهیای، باندهوپادهیای و گهوش[24] (2015) نیز حاکی از آن بود که آموزش توجه مبتنیبر رایانه با استفاده از نرمافزار کاپیتان لاگ میتواند موجب بهبود سرعت پردازش، هماهنگی دیداریـحرکتی، توجه پایدار و حافظۀ فعال در کودکان با اختلال بیشفعالی نقصتوجه شود. اگرچه در حوزۀ تأثیر توانبخشی رایانهای با استفاده از نرمافزار کاپیتان لاگ بر توجه، حافظه، کارکردهای اجرایی، هماهنگی دیداریـحرکتی، سرعت پردازش و ادراک دیداریـفضایی در گروههای مختلف افراد پژوهشهایی انجام شده است، پژوهشی یافت نشد که بهطور مبسوط به بررسی اثربخشی این برنامه بر حافظۀ گذشتهنگر و آیندهنگر بیماران مبتلا به اماس بپردازد؛ بنابراین، مسئلۀ اصلی این پژوهش، بررسی اثربخشی تمرینهای مبتنیبر مهارتهای عصبروانشناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ بر حافظۀ گذشتهنگر و آیندهنگر در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس است.
روش پژوهش حاضر بهلحاظ هدف از نوع کاربردی و ازنظر طرح پژوهشیْ نیمهآزمایشی، از نوع پیشآزمونـپسآزمون با گروه گواه است.
جامعه، نمونه و روش نمونهگیری جامعۀ آماری پژوهش حاضر، شامل همۀ بیماران مبتلا به اماس در شهر اصفهان در سال 1399 است. نمونۀ آماری این پژوهش را 34 نفر از بیماران مبتلا به اماس تشکیل میدهند که بهروش نمونهگیری هدفمند از میان مراجعهکنندگان یک مرکز سلامت روان در شهر اصفهان انتخاب شدند. انتساب گروهها به آزمایش و گواه، بهروش تصادفی انجام شد. درضمن، حجم نمونه در هر گروه 17 نفر بود. ملاکهای ورود به پژوهش که در هریک از آزمودنیها کنترل شد، عبارت بود از: گذشت حداقل یک سال از تشخیص قطعی بیماری، داشتن حداقل مدرک تحصیلی دیپلم، توانایی کار با نرمافزار کاپیتان لاگ پس از ارائۀ آموزش، مبتلانبودن به بیماریها و اختلالات روانی همچون افسردگی و رضایت برای ورود به مطالعه. همچنین، معیارهای خروج از پژوهش شامل نبودِ هریک از شرایط ورود به مطالعه، داشتن بیش از یک غیبت در طول اجرای مداخله و نارضایتی بیمار از ادامۀ روند درمان بود.
ابزار پژوهش برای جمعآوری اطلاعات از ابزار زیر استفاده شد: پرسشنامۀ حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر[25]: از این پرسشنامه برای ارزیابی متغیر وابستۀ پژوهش یعنی حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر شرکتکنندگان استفاده شد. پرسشنامۀ حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر را کرافورد، اسمیت، مایلو، دلاسالا و لوجیه[26] در سال 2003 تهیه کردند که 16 گویه و 2 خردهمقیاس دارد که عبارت است از: حافظۀ آیندهنگر، حافظۀ گذشتهنگر و نمرۀ کل مقیاس که حافظۀ عمومی نام دارد و از مجموع نمرات خردهمقیاسها به دست میآید و حداقل و حداکثر نمرۀ آن از 16 تا 80 است. نمرهگذاری سؤالات بهصورت مقیاس لیکرت پنجگزینهای از یک (هرگز) تا پنج (همیشه) است و افراد باتوجهبه میزان فراوانی رفتارها به سؤالات پاسخ میدهند. گفتنی است که اعتبار پرسشنامه با استفاده از همسانی درونی در مقیاسهای حافظۀ آیندهنگر، گذشتهنگر و نمرۀ کل در حد قابلقبول و ضرایب آلفای کرونباخ برای هریک از این خردهمقیاسها بهترتیب 80/0، 84/0 و 89/0 بود. علاوهبراین، بررسی ویژگیهای روانسنجی این پرسشنامه در مطالعۀ زارع و همکاران (1393) مطلوب گزارش شد و ضریب آلفای 83/0 برای کل پرسشنامه به دست آمد. برای انجام پژوهش، ابتدا 34 نفر از بیماران مبتلا به اماس که به یک مرکز سلامت روان در شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، بهروش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و آزمودنیها بهصورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. در ابتدای کار، جلسهای توجیهی برای شرکتکنندگان برگزار شد و مراحل مداخله برای آنها شرح داده شد. پس از آن، تمامی شرکتکنندگان به پرسشنامۀ حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر پاسخ دادند و ابهامات خود را دربارۀ روند پژوهش برطرف کردند. سپس پژوهشگر، مداخله با نرمافزار توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ را بهصورت حضوری برای گروه آزمایش برگزار کرد و گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. برنامۀ توانبخشی شناختی با نرمافزار کاپیتانلاگ، طی 16 جلسۀ 60دقیقهای و بهمدت 4 هفته برگزار میشد. این نرمافزار، یکی از پرکاربردترین نرمافزارهای توانبخشی شناختی است که به ارتقای توانمندیهای ذهنی افراد میپردازد. همچنین، بیش از 2000 تمرین را با هدف بهبود 20 مهارت شناختی در خود جای داده است و برای افرادی با اختلالات بیشفعالیـنقصتوجه، ناتوانیهای یادگیری، کمتوانی ذهنی، آسیبهای مغزی، دمانس و آلزایمر، تأخیر در مراحل رشد و تحول و همچنین، اختلالات خلقی و اسکیزوفرنی استفاده میشود. نرمافزار توانبخشی شناختی کاپیتانلاگ که اولین بار در سال 2000 و توسط شرکتBrain Train آمریکا ارائه شد، برای افراد بالای 6 سال آماده شده است و سطوح مختلفی از دشواری را شامل میشود. تمامی تمرینهای موجود در این نرمافزار چندبعدی هستند و بر بیش از یک توانایی شناختی تمرکز دارند؛ بنابراین، کارکردهای پایه و عالی را هدف قرار میدهند. این نرمافزار براساس مدل یادگیری بدون خطا، برای توانبخشی شناختی انواع حافظه طراحی و ساخته شده است (شریفی، 2015). یادگیری بدون خطا، شیوۀ آموزشی است که در آن تا جایی که امکان دارد، افراد را از انجام اشتباه باز میدارد تا مهارتهای نوین یا اطلاعات جدید را به دست آورند. روشهای مختلفی برای کاهش احتمال خطا وجود دارد که در این نرمافزار از برخی از آنها استفاده شده است؛ ازجمله الف) تقسیم هر تکلیف به تکالیف و گامهای کوچکتر و شروع آموزش از راحتترین سطح؛ ب) عدمتشویق حدسزدن و استفاده از روش آزمایش و خطا؛ ج) ندادن فرصت اشتباه به فرد با دادن سرنخهای بیشتر برای بازیابی تا رسیدن به پاسخ درست؛ د) ارائۀ نمونه و مثالهای کافی قبل از اینکه از فرد خواسته شود تکلیف اصلی را انجام دهد؛ و) تصحیح فوری خطاها. این نرمافزار 16 جلسۀ آموزشی برای توانبخشی انواع حافظه (حافظۀ کاری، حافظۀ معنایی، حافظۀ رویدادی، حافظۀ آیندهنگر، گذشتهنگر و حافظۀ روزمره) دارد. هر جلسۀ آموزشی سطوح دشواری مختلفی دارد. بیمار در هر جلسه تمرینات پیشبینیشده در نرمافزار را انجام میدهد و هر تمرین از سطح دشواری 1 شروع میشود و بیمار پس از اینکه تمرینات این سطح را با موفقیت انجام داد، نرمافزار وی را به یک سطح دشوارتر هدایت میکند و این روند تا انجام تمام تمرینات پیشبینیشده با سطح دشواری مختلف ادامه خواهد یافت. روایی و اعتبار این نرمافزار در بیماران با آسیب مغزی را شریفی، زارع و حاتمی (2016) و زارع، شریفی و حاتمی (2015) ارائه کردند. در جدول 1 چهارچوب جلسات آمده است.
جدول 1. محتوای جلسات تمرینی
در پایان جلسات آموزش، هر دو گروه آزمایش و گواه، مجدداً پرسشنامۀ حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر را بهعنوان پسآزمون تکمیل کردند. در این پژوهش، بهمنظور رعایت ملاحظات اخلاقی، از تمامی شرکتکنندگان رضایتنامۀ کتبی برای حضور در پژوهش گرفته شد. اصول رازداری، امانتداری و رعایت حریم خصوصی آنها نیز مورد توجه قرار گرفت و همچنین، به رضایت آزمودنیها در طول دورۀ مداخله و پرهیز از ادامۀ آموزش درصورت مخالفت و نارضایتی آنها توجه شد. دادههای حاصل از پیشآزمون و پسآزمون نیز با استفاده از نرمافزار SPSS-21 تجزیهوتحلیل شد؛ بهاینصورت که در بخش آمار توصیفی، بهمنظور توصیف دادههای بهدستآمده از شاخصهای میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی، بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها یافتههای توصیفی بیانگر سن آزمودنیها در گروه آزمایش با میانگین و انحراف استاندارد 36/33 و 67/8 سال و در گروه گواه با میانگین و انحراف استاندارد 71/5 و 89/2 سال بود. برای بررسی اثر متغیرهای کنترل پژوهش ازجمله سن آزمودنیها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و گروه کنترل ازنظر سن تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). شاخصهای توصیفی شامل شاخصهای آماری مانند میانگین و انحراف معیار مربوط به نمرات پیشآزمون و پسآزمون خردهمقیاس حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر در گروه آزمایش و گروه کنترل در جدول 2 مشاهده میشود.
جدول 2. میانگین، انحراف معیار و نرمالیتی متغیرهای پژوهش
همانطور که جدول 2 نشان میدهد، میانگین نمرۀ کل و همچنین خردهمقیاسهای حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر، پیش از مداخله و پس از مداخله در هر دو گروه تغییر یافته است. در قسمت یافتههای استنباطی، بهمنظور بررسی فرضیۀ پژوهش و معناداری تفاوتهای مشاهدهشده، از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. بهاینمنظور، ابتدا مفروضۀ نرمالبودن توزیع دادهها با استفاده از آزمون شاپیرو ویلکز، مفروضۀ همگنی واریانس با آزمون لون و مفروضۀ همگنی شیب رگرسیون بررسی و تأیید شد (05/0P>). علاوهبراین، نتایج آزمون لامبدای ویلکز نیز برای بررسی کلی اثر نرمافزار کاپیتان لاگ در بهبود حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر در موقعیت پسآزمون تحلیل شد و نتیجه حاکی از آن بود که گروه آزمایش و گواه حداقل در یکی از خردهمقیاسهای حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر تفاوت معناداری دارند (01/0P<). درادامه، نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره یا مانکوا برای بررسی اثربخشی نرمافزار توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ بر حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر در موقعیت پسآزمون در جدول 3 ارائه شده است.
جدول 3. نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت دو گروه در حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر در موقعیت پسآزمون
نتایج جدول 3 نشان میدهد تفاوت در نمرات خردهمقیاسهای حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر، بین گروه آزمایش و گروه کنترل در موقعیت پسآزمون معنادار است (01/0P<)؛ بنابراین، فرضیۀ اصلی این پژوهش تأیید میشود. باتوجهبه این یافتهها میتوان گفت نرمافزار کاپیتان لاگ بر حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر در بیماران مبتلا به اماس، در مرحلۀ پسآزمون مؤثر بوده و به بهبود آن منجر شده است.
بحث و نتیجهگیری پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تمرینهای مبتنیبر مهارتهای عصبروانشناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ بر بهبود حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر در بیماران مبتلا به اماس انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد بین گروه آزمایش با گروه کنترل در حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر تفاوت معناداری وجود داشت که این امر، حاکی از اثرگذاری تمرینهای مبتنیبر مهارتهای عصبروانشناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ بر حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر بیماران مبتلا به اماس بود. این یافته با نتایج پژوهشهای ابراهیمپور بروجنی و رضایی دهنوی (1400)، نظربلند و همکاران (1398)، طباطبایی و همکاران (1397)، گاسپاری، زینی و استچی (2021)، شاهپوری و همکاران (2020)، لینکول و همکاران (2020)، ویست و همکاران (2020)، بووین و همکاران (2019) و ساها و همکاران (2015) همخوان است. در تبیین یافتۀ پژوهش حاضر مبنیبر اثربخشی برنامۀ شناختی کاپیتان لاگ بر حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر بیماران مبتلا به اماس، چنین میتوان بیان کرد که بیماری اماس با مشکلات شناختی گوناگونی همراه است (پورامیری، عظیمیان، اکبرفهیمی، پیشیاره و حسینزاده، 1398). دراینمیان، اختلال در حافظه یکی از این مشکلات است؛ بهطوریکه تقریباً نیمی از مبتلایان به اماس در طول زمان با اختلال در حافظه روبهرو میشوند که بهصورت ناتوانی در تمرکز، کندشدن فرایند فکری یا گنگشدن حافظه پدیدار میشود (مقدستبریزی، مظهری و زندگیآبادی، 1393). این در حالی است که نرمافزار کاپیتان لاگ بهعنوان یک برنامۀ بازتوانی پرکاربرد، برمبنای سیستم پردازش اطلاعات پایه طراحی شده است و با استفاده از آن میتوان تواناییهای ذهنی افراد را در حیطههای مختلف شناختی بهبود و ارتقا بخشید (رویتوند و همکاران، 1397). علاوهبراین، مغز فعالْ اتصالات عصبشناختی بسیار مهمی را برای یادگیری شکل میدهد؛ درحالیکه مغز غیرفعال این اتصالات عصبشناختی پایدار و ضروری را به وجود نمیآورد. این در حالی است که تمرینهای شناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ بهدلیل برخورداری از قابلیت تنظیم سطح دشواریِ تکلیف از ساده به دشوار، ایجاد چالشهای مداوم و جذاب شناختی و ایجاد انگیزه و رقابت در افراد، فعالیت مغز را افزایش میدهد و فضایی مناسبی برای توانمندسازی شناختی ایجاد میکند؛ بنابراین، ازآنجاکه بیماران مبتلا به اماس، با بدکاری در لوب پیشانی مواجه هستند و ازطرفدیگر، توانبحشی رایانهای با نرمافزار کاپیتان لاگ میتواند این مناطق را را تحریک کند، دور از انتظار نخواهد بود که با توانبخشی شناختی مبتنیبر نرمافزار کاپیتان لاگ حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر این دسته از افراد هم بهبود یابد. همچنین، توانبخشی شناختی روشی برای بازگرداندن ظرفیتهای شناختی ازدسترفته است که با اجرای تمرینات و ارائۀ محرکهای هدفمند صورت میپذیرد (باشی عبدلآبادی، پیلهور و صرامی، 1395). دراینراستا، برنامههای توانبخشی رایانهای، با ترمیم نورونهای مسئول مهارتهای شناختی ازجمله حافظه در مغز میتوانند فواید زیادی برای بیماران مبتلا به اماس داشته باشند؛ بهطوریکه براساس اصل شکلپذیری، اگر مناطق «کمتر فعال» مغز بهصورت مناسب و مکرر تحریک شوند، بهدلیل تغییراتی که در ساختار نورونها ایجاد میشود، تغییرات پایدار باقی خواهند ماند. این در حالی است که توانبخشی شناختی رایانهای هم طبق اصل شکلپذیری و خودترمیمی مغزی عمل میکند و با برانگیختگی مناطق کمتر فعال در مغز تغییرات اساسی پایداری در آنها ایجاد میکند (آبباریکی، یزدانبخش و مؤمنی، 1396). درنهایت، ازآنجاکه هیچ پژوهشی نمیتواند خالی از محدودیت باشد، پژوهش حاضر نیز با محدودیتهایی روبهرو شد. ازجملۀ این محدودیتها میتوان به عدمکنترل تمامی متغیرهای مزاحم، همچون میزان توجه، خستگی و وضعیت سلامت آزمودنیها، زمان نسبتاً کوتاه اجرای مداخلات و همچنین، حجم کم نمونۀ پژوهشی اشاره کرد؛ بنابراین، در تعمیم و تکیه بر نتایج این پژوهش باید این محدودیتها را در نظر گرفت. پیشنهادهای این پژوهش نیز عبارت است از اینکه در پژوهشهای آتی، به بررسی اثربخشی این برنامه بر سایر متغیرهای روانشناختی و گروههای هدف پرداخته شود. همچنین، پیشنهاد میشود برای تعمیم نتایج در اثربخشی مداخله، از نمونههای بزرگتری استفاده شود و طول مدت جلسات نیز بیشتر شود. علاوهبراین، باتوجهبه اثربخشی این مداخله بر حافظۀ آیندهنگر و گذشتهنگر، پیشنهاد میشود که از آن بهعنوان یک دورۀ درمانی اثربخش برای ارتقای مهارتهای شناختی و بهبود سلامت روان بیماران مبتلا به اماس در مراکز درمانی و توانبخشی استفاده شود. همچنین، باتوجهبه نقش تأثیر این برنامۀ توانبخشی بر فعالسازی نورونهای لوب پیشپیشانی، پیشنهاد میشود برای پیشگیری از اختلالات شناختی در افراد مبتلا به اماس، در بدو تشخیص، برنامههای توانبخشی با نرمافزار کاپیتان لاگ مورد استفاده قرار بگیرد.
[1]. Multiple Sclerosis (MS) [2].Kaufmann, Puhan, Kuhle, Yaldizli, Magnusson & Kamm [3]. Huang, Chen & Zhang [4]. Goldenberg [5]. Dobson & Giovannoni [6]. Memory [7].Kollndorfer, Krajnik, Woitek, Freiherr, Prayer & Schöpf [8].Benedic, Ramasamy, Munschauer, Weinstock- Guttman & Zivadiov [9]. Kardiasmenos, Clawson, Wilken & Wallin [10]. Azzopardi, Juhel & Auffray [11]. Cheng, Yang, Dong, Chen, Zhang & Huang [12]. Zogg, Woods, Sauceda, Wiebe & Simoni [13]. Rendell, Henry, Phillips, De la Piedad Garcia, Booth & Phillips [14]. Messinis, Nasios, Kosmidis, Zampakis, Malefaki & Ntoskou [15]. Captain Log's Software [16]. Self Esteem [17]. Self-Efficacy [18]. Verbal [19]. Non-Verbal [20]. Gaspari, Zini & Stecchi [21]. Lincoln [22]. Wiest, Wong, Bacon, Rosales & Wiest [23]. Boivin, Nakasujja, Sikorskii, Ruiseñor-Escudero, Familiar-Lopez & Walhof [24]. Saha, Chakraborty, Mukhopadhyay, Bandhopadhyay & Ghosh [25]. Prospective and retrospective memory questionnaire [26]. Crawford, Smith, Milo, Delasala & Logie | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیمپور بروجنی، م. و رضایی دهنوی، ص. (1399). اثربخشی تمرینهای مبتنیبر مهارتهای عصبروانشناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ بر بهبود عملکرد حافظۀ بزرگسالان. فصلنامۀ علمیپژوهشی عصبروانشناسی، 6(4)، ۷۲-۵۹.
آبباریکی، الف.؛ یزدانبخش، ک. و مؤمنی، خ. (1396). اثربخشی توانبخشی شناختی رایانهای بر کاهش نارسایی شناختی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری. روانشناسی افراد استثنایی، 7(26)، ۱۵۷-۱۲۷.
باشی عبدلآبادی، ح.؛ پیلهور، س. و صارمی، ع. (1395). اثر توانبخشی شناختی بر کارکردهای شناختی، حافظه، افسردگی و اضطراب در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز. مجلۀ علوم اعصاب شفای خاتم، ۴(۳)، ۴۰-۲۸.
پورامیری، م.؛ عظیمیان، م.؛ اکبرفهیمی، ن.؛ پیشیاره، الف. و حسینزاده، س. (1398). بررسی رابطۀ ویژگیهای فردی و بالینی با اختلالات عملکرد اجرایی افراد مالتیپل اسکلروزیس. مجلۀ توانبخشی، ۲۰(۲)، ۱۲۳-۱۱۴.
رویتوند غیاثوند، ن. و امیری مجد، م. (1397). اثربخشی نرمافزار شناختی کاپیتان لاگ بر حافظۀ فعال دانشآموزان دارای ناتوانیهای یادگیری. توانمندسازی کودکان استثنایی، 9(3)، ۱۵-۵.
زارع، ح.؛ علیپور، ا. و مصطفائی، علی. (1393). هنجاریابی و روایی پرسشنامۀ حافظۀ گذشتهنگرـآیندهنگر. دوفصلنامۀ علمیپژوهشی شناخت اجتماعی، 3(1)، ۵۶-۴۵.
زارع، ح. و محمدی قرهقوزلو، ر. (1396). اختلالات حافظه در زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه: شواهدی از آزمون حافظۀ آیندهنگر/گذشتهنگر. تازههای علوم شناختی، ۱۹(۱)، ۴۷-۳۸.
زارع، ح.؛ شریفی، ع. ع. و حاتمی، ج. (1394). در تأثیر توانبخشی شناختی رایانهای بر حافظۀ آیندهنگر در بیماران مبتلا به مغز تروماتیک صدمه. مجلۀ روانشناسی کاربردی، 9، 1(33)، ۷۷-۶۳.
شریفی، ع. ا. (1394). ساخت کامپیوتر برنامۀ توانبخشی شناختی و اثرات آن بر بهبود عملکرد حافظۀ مغز آسیبدیدۀ بیماران آسیبدیده. رسالۀ دکتری. دانشکدۀ روانشناسی، دانشگاه پیام نور.
شریفی، ع.؛ زارع، ح. و حاتمی، ج. (1395). در تأثیر توانبخشی شناختی رایانهای بر عملکرد حافظۀ فعال در بیماران مبتلا به آسیب تروماتیک مغز. پیشرفت در شناخت علوم، 17، ۷۸-۷۱.
طباطبایی، ن.؛ نادی، م. و سجادیان، الف. (1397). مقایسۀ اثربخشی بستۀ آموزشی تلفیقی غیررایانهای حافظۀ فعال و توجه انتخابی با بستۀ نرمافزاری توانمندسازی شناختی کاپیتان لاگ بر مؤلفههای کارکردهای اجرایی در دختران مبتلا به بیماری صرع لوب گیجگاهی. مجلۀ دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، 10(2)، ۱۱۲-۱۰۲.
مقدس تبریزی، ی.؛ مظهری، ش. و زنگیآبادی، ن. (1393). اختلال حافظۀ کاری در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (زیرگروه RR-MS) با ناتوانی کم و ارتباط آن با افسردگی و شدت خستگی. فصلنامۀ پژوهشهای کاربردی روانشناختی، 5(1)، ۱۱۲-۱۰۳.
نظربلند، ن.؛ نوحهگری، الف. و صادقی فیروزآبادی، و. (1398). اثربخشی توانبخشی شناختی رایانهای بر حافظۀ کاری، توجه پایدار و عملکرد ریاضی کودکان دچار اختلالهای طیف اُتیسم. فصلنامۀ روانشناسی کاربردی، 13(2)، ۲۹۳-۲۷۱.
Azzopardi, B., Juhel, J., & Auffray, C. (2015). Aging and performance on laboratory and naturalistic prospective memory tasks: The mediating role of executive flexibility and retrospective memory. Intelligence, 52, 24-35.
Benedict, R. H., Ramasamy, D., Munschauer, F., Weinstock-Guttman, B., & Zivadinov, R. (2009). Memory impairment in multiple sclerosis: correlation with deep grey matter and mesial temporal atrophy. Journal of Neurology, Neurosurgery & Psychiatry, 80(2), 201-206.
Boivin, M. J., Nakasujja, N., Sikorskii, A., Ruiseñor-Escudero, H., Familiar-Lopez, I., Walhof, K., ... & Giordani, B. (2019). Neuropsychological benefits of computerized cognitive rehabilitation training in Ugandan children surviving severe malaria: a randomized controlled trial. Brain research bulletin, 145, 117-128.
Cheng, H., Yang, Z., Dong, B., Chen, C., Zhang, M., Huang, Z., ... & Wang, K. (2013). Chemotherapy‐induced prospective memory impairment in patients with breast cancer. Psycho‐Oncology, 22(10), 2391-2395.
Dobson, R., & Giovannoni, G. (2019). Multiple sclerosis–a review. European journal of neurology, 26(1), 27-40.
Gaspari, M., Zini, F., & Stecchi, S. (2021). Enhancing cognitive rehabilitation in multiple sclerosis with a disease-specific tool. Disabil Rehabil Assist Technol, 1, 1-14.
Ghasemi, N., Razavi, S., & Nikzad, E. (2017). Multiple sclerosis: pathogenesis, symptoms, diagnoses and cell-based therapy. Cell Journal (Yakhteh), 19(1), 1-10.
Goldenberg, M. M. (2012). Multiple sclerosis review. Pharmacy and Therapeutics, 37(3), 175.
Huang, W. J., Chen, W. W., & Zhang, X. (2017). Multiple sclerosis: pathology, diagnosis and treatments. Experimental and therapeutic medicine, 13(6), 3163-6.
Kardiasmenos, K. S., Clawson, D. M., Wilken, J. A., & Wallin, M. T. (2008). Prospective memory and the efficacy of a memory strategy in multiple sclerosis. Neuropsychology, 22(6), 746.
Kaufmann, M., Puhan, M. A., Kuhle, J., Yaldizli, Ö., Magnusson, T., Kamm, C. P., & et al. (2019). A framework for estimating the burden of chronic diseases: design and application in the context of multiple sclerosis. Frontiers in neurology.10, 953-962.
Kollndorfer, K., Krajnik, J., Woitek, R., Freiherr, J., Prayer, D., & Schöpf, V. (2013). Altered likelihood of brain activation in attention and working memory networks in patients with multiple sclerosis: an ALE meta-analysis. Neuroscience and biobehavioral reviews, 37(10 Pt 2), 2699–2708. https://doi.org/10.1016/j.neubiorev.2013.09.005
Lincoln, N. B., Bradshaw, L. E., Constantinescu, C. S., Day, F., Drummond, A. E., Fitzsimmons, D., Harris, S., Montgomery, A. A., & Das Nair, R. (2020). CRAMMS Trial Collaborative Group. Cognitive rehabilitation for attention and memory in people with multiple sclerosis: a randomized controlled trial (CRAMMS). Clin Rehabil, 34(2), 229-241.
Messinis, L., Nasios, G., Kosmidis, M. H., Zampakis, P., Malefaki, S., Ntoskou, K., ... & Papathanasopoulos, P. (2017). Efficacy of a computer-assisted cognitive rehabilitation intervention in relapsing-remitting multiple sclerosis patients: a multicenter randomized controlled trial. Behavioural neurology, 2017.
Rahmani, M., Boogar, I. R., Talepasand, S., & Nokani, M. (2020). Comparing the Effectiveness of Computer-Based, Manual-based, and Combined Cognitive Rehabilitation on Cognitive Functions in Relapsing-Remitting Multiple Sclerosis Patients. Basic and Clinical Neuroscience, 11(1), 99-110.
Rendell, P. G., Henry, J. D., Phillips, L. H., De la Piedad Garcia, X., Booth, P., Phillips, P., & Kliegel, M. (2012). Prospective memory, emotional valence, and multiple sclerosis. Journal of clinical and experimental neuropsychology, 34(7), 738-749.
Saha, P., Mukhopdhyay, P., Chakraborty, P., Poria, S., Mukundan, C. R., Sharma, S., ... & Ghosh, S. (2017). Neural oscillations in resting state EEG in ADHD children-A preliminary study. Journal of Indian Association for Child and Adolescent Mental Health, 13(3), 180-207.
Shahpouri, M. M., Barekatain, M., Tavakoli, M., Mirmosayyeb, O., Safaei, A., & Shaygannejad, V. (2020). Comparison of Cognitive Rehabilitation versus Donepezil Therapy on Memory Performance, Attention, Quality of Life, and Depression among Multiple Sclerosis Patients. Neurol Res, 22, 442-487.
Wiest, D. J., Wong, E. H., Bacon, J. M., Rosales, K. P., & Wiest, G. M. (2020). The effectiveness of computerized cognitive training on working memory in a school setting. Applied Cognitive Psychology, 34(2), 465-71.
Zogg, J. B., Woods, S. P., Sauceda, J. A., Wiebe, J. S., & Simoni, J. M. (2012). The role of prospective memory in medication adherence: a review of an emerging literature. Journal of behavioral medicine, 35(1), 47-62.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,845 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 492 |