تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,657 |
تعداد مقالات | 13,549 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,077,178 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,239,070 |
نسخهشناسی کهنترین جامع روایات حماسۀ یتیمنامه و دیگر دستنویسهای آن | ||
متن شناسی ادب فارسی | ||
مقاله 6، دوره 14، شماره 1 - شماره پیاپی 53، فروردین 1401، صفحه 73-90 اصل مقاله (956.21 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/rpll.2022.131602.1997 | ||
نویسنده | ||
میلاد جعفرپور* | ||
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدۀ ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه حکیم سبزواری، خراسان رضوی، ایران | ||
چکیده | ||
دورۀ صفویه تأثیر مهمی در جهتدهی به حوزههای مختلف ادبی، بهویژه روایتهای داستانی داشت. در این عهد، روایتهای داستانی در انواع ادبی حماسی، غنایی و تعلیمی، تنوّع و تعدّد بسیاری یافت. در این میان، یتیمنامه، آخرین حماسۀ دینی منثور و مشهور در ادب فارسی، یک استثنا به شمار میرود که عمدتاً، بر کنار از سنّتهای مرسوم در حوزۀ داستانسرایی، بهخوبی توانسته است خود را با گفتمان مذهبی و تاریخی مسلّط در دورة صفویّه منطبق کند؛ نیز به قدر نازلی از ویژگیهای میراث داستانی بهرهمند شود و در قالب روایتی داستانی، بازتاب مطلوبی را از پیوند درونمایههای تاریخی و دینی عصر صفوی عرضه کند. یتیمنامه بهعلت نبود شناخت علمیِ حداقلی از دستنویسهای معتبر آن، برای مدّتی نزدیک به دو سده است که در ایران با عنوان نسبتاً نادرست حسین کُرد شبستری معرفی میشود؛ حتی همة بخشهای آن نیز شناسایی و منتشر نشده است. پژوهش حاضر بهروش استقرایی و با تکیه بر معرفی کهنترین نسخۀ ناشناختۀ جامع روایات و دیگر دستنویسهای نویافتۀ یتیمنامه، ضمن گزارش لازم از فواید و کاستیهای محتوایی اغلب دستنویسها، کوشیده است تا برخی انگاشتههای نادرست موجود در این زمینه را نیز با تبیین بیشتر اصلاح کند. | ||
کلیدواژهها | ||
یتیمنامه؛ حسین کُرد شبستری؛ متنشناسی؛ ارزیابی دستنویسها | ||
اصل مقاله | ||
1ـ مقدمهیتیمنامه حماسۀ منثوری است که در پیوند با زمینههای تاریخی، مذهبی و ادبی عصر خود تألیف شده است. این اثر بهسبب تناسب پُررنگ با سیاستهای دینی و فرهنگی صفویان، وجود گروهی عیار موسوم به «یتیم» در ممالک اهل تسنّن و دفاع آنان از شعایر تشیّع و نیز بهسبب ویژگیهای محتوایی و زبانی خاص دیگر، وجوه منحصربهفردی دارد و احتمالاً در تاریخ ادب فارسی نیز نمونۀ مشابهی نداشته باشد. یتیمنامه روایتی است که سالها در ایران بهاشتباه، تحت عنوان داستان حسین کُرد شبستری مشهور بوده است. پیکرۀ روایت یتیمنامه بنابر دستنویسهای ناشناخته، در چهار بخش کلّی، احوال پهلوانانی را گزارش کرده است که همه وجود تاریخی دارند. این گروه به خدمت دستگاه حکومت صفوی درآمده و به مقابله با تهدید بدخواهان اهل تسنّن در قلمرو عثمانی، شبهقارّه و خوانین افغان و ماوراءالنّهر برآمدهاند. چهار بخش کلی یتیمنامه عبارت است از: داستان بهزاد گوباز نوبری (در دورۀ شاهاسماعیل)؛ داستان مسیح دکمهبند تبریزی (در دورۀ شاه طهماسب)؛ داستان میرباقر آجرپز اصفهانی و داستان حسین کُرد شبستری (هر دو در دورۀ شاه عباس). هریک از چهار بخش یتیمنامه، پس از دورهای آشوب، شبروی و نبردهای عموماً تنبهتن، با پیروزی دلاوران ایرانی و گرفتن باج و خراج از دشمنان به پایان میرسد. 1ـ1 بیان مسئلهتاکنون برپایۀ فرضی غیرعلمی، چنین پنداشته میشد که قدیمیترین دستنویس حماسۀ موسوم به عنوان ناصحیح و نامدلّل حسین کُرد/ حسیننامه (به نشانۀ اختصاری ح)، در سال 1255 ق. تحریر شده باشد (رک. حسیننامه، 1393: 18)؛ حال آنکه حدود دو سده پیش از این، بوریس دُرن در فهرست نُسخ خطّی کتابخانۀ سنپترزبورگ روسیه (1852 م.)، مجموعۀ کتابخانۀ شچدرین، مشخّصات دستنویس دیگری از همین روایت را با عنوان یتیمنامۀ شاه عباس به شمارۀ «44 MS. XAN» ارائه کرده که به سال 1234 ق. در تهران تحریر شده است؛ بعدها نیز همان گزارش مختصر نخستین یتیمنامه، بار دیگر در خبرنامۀ مستقل فرهنگستان علوم روسیه معرفی شد (رک. دُرن، 1865: 20؛ فرهنگستان علوم روسیه، 1865، ج 5: 240‑241؛ دانشپژوه، 1358، ج 10: 397‑399)؛ اما محقّقان برای مدّتها مطلقاً بدان توجّهی نکردند! بهطور مثال، مصحّحان حسیننامه که چهارده سال پیش از این (1385)، دستنویس «ح» را منتشر کرده بودند و تا امروز نیز همان چاپ نخستین را بدون کوچکترین تجدیدنظر و بهروزرسانی، به چاپ هشتم خود رساندهاند (!)، نظری به این موضوع و دیگر مصداقهای مشابه نداشتهاند؛ آنان ادّعای دیگری را طرح و بارها نیز همین انگاشته را در مدخلهای دانشنامهها و دایرةالمعارفها تکرار کردهاند و عجیب آنکه اولریش مارزلف نیز از این حدود فراتر نرفته است (رک. مارزلف، 1999: 282). 1ـ2 روش و هدف پژوهش این مقاله بهروش استقرایی، کهنترین دستنویس یتیمنامه را همراه با هشت نسخۀ ناشناختۀ دیگر این روایت معرفی کرده است. در این میان، نسخۀ نویافتۀ یادشده افزونبر امتیاز قدمت، عنوان جامعترین دستنویس یتیمنامه را نیز بر پیشانی دارد و برپایۀ جزئیات نسخهشناسی آن، تعریف جدیدی از هویّت واقعی یتیمنامه ارائه داده است. افزونبر این، در هر بخش از مقاله، تلاش شده است تا بر کنار از ویرایشهای نامطلوب موجود، کاستیها و فواید عمدۀ محتوایی هریک از نُسخ نیز بنابر ظرفیّت مقاله تشریح شود. 1ـ3 ضرورت پژوهشبا وجود استقبال فارسیزبانان و رواج گستردۀ روایات داستانی در برهههایی از تاریخ ایران، حماسههای منثور فارسی برای سالها نهتنها توفیق نداشتهاند فصل مستقلّی در تاریخ ادبیّات ایران به خود اختصاص دهند، حتی اغلب آنها مانند متن شاخص منظوم خود، شاهنامه که نخستبار در هند تصحیح شد، هنوز هم بیبهره از متن مطلوب و شایستهای هستند که معرّف هویّتشان باشد و مخاطب را به روایت اصیل آنها رهنمون کند. یتیمنامه بهعلت فقر شناخت و فقدان اعتبار ادبی نزد علمای دانشگاهی ایران ـ که همچنان نیز اینگونه است! ـ هیچگاه مورد توجه جدّی قرار نگرفت. شگفتتر آنکه بعد از گذشت مدّتی قریب به یکصد سال، بهسبب سوءاستفاده و زیادهروی ناشران در چاپ مکرّر بخشی از روایت یتیمنامه ـ که منحصر به کارنامۀ احوال حسین کُرد شبستری بود ـ حتی عنوان و بهدنبال آن، هویّت یتیمنامه در ایران تغییر کرد و از اصالت خود فاصلۀ بسیاری گرفت. اکنون برای مدّتهاست که فارسیزبانان یتیمنامه را با عنوان «داستان حسین کُرد شبستری» میشناسند. درحالیکه عنوان اخیر، بنابر کهنترین نسخۀ نویافتۀ جامع روایات، خود بهتنهایی، جزئی از روایت پُرحجم یتیمنامه به شمار میرود و برنامِ «حسین کُرد شبستری»، به هیچ روی، دلالت درستی بر کلیّت متن یتیمنامه ندارد. 1ـ4 پیشینۀ پژوهشبا وجود پیشینۀ بهنسبت فربه و سراسر تکراری که دربارة روایت یتیمنامه وجود دارد، تاکنون بهجز معرفی مختصر و غیرعلمی ویرایشکنندگان نسخۀ حسیننامه، هیچ پژوهش مستقل دیگری به متنشناسی نسخ این روایت مهم نپرداخته و حتی پژوهش جامعی هم دربارة کارنامۀ یتیمان شاه عباس انجام نشده است؛ اما بهجز دستنویسهایی که در ادامه معرفی خواهند شد، نگارنده توانست به مشخصات کلی دو نسخۀ ناشناخته دیگر یتیمنامه نیز دست یابد که هنوز ناپیدا و مفقود هستند. 1ـ4ـ1 دستنویس استاد قاسم بُرناهنگامیکه زندهیاد استاد دانشپژوه در سالهای دهۀ چهل شمسی گزارشهای پراکندۀ موجود از مجموعههای شخصی همدان را بررسی میکرده است، در بخش سیزدهم از برآیندهای کار خود، ذیل شمارۀ «7» (رک. دانشپژوه و افشار، 1346، ج 5: 372‑374 ؛ درایتی، 1391، ج 6: 692) به مشخّصات دستنویسی با عنوان تاریخ صفویان اشاره میکند که در کتابخانۀ شخصیِ زندهیاد قاسم بُرنا نگهداری میشده؛ ولی تاکنون به دست نیامده است. نسخۀ یادشده در قطع ربعی صحافی شده است. متن روایت به خط نستعلیق در 221 برگ (442 صفحه) هفدهسطری احتمالاً میانۀ یکی از سالهای سدۀ 12 تا 13 ق. «به فرمودۀ ادیبالسالکین، مُرشد آداب طریقت، درویش محمّدحسین بحرآبادی» کتابت شده است و از آغاز افتادگی دارد. در این دستنویس، روایت چند بار از قول درویش ابتدا شده است: «چنین روایت کند درویش». بنابر این اشاره، گویا این کتاب به نام درویش حسین باشد و دانشپژوه یادآور شده است که «به نظر میرسد این کتاب را در هند ساختهاند». 1ـ4ـ2 دستنویس دوستعلیخان معیّرالممالکعلی حصوری ذیل مدخل حسین کُرد شبستری در دانشنامۀ جهان اسلام (رک. حصوری و مارزلف، 1388، ج 13: 446) یادآور میشود که یگانه دستنویس داستان مسیح را دیده است که تاکنون منتشر نشده و در تملّک دوستعلیخان معیّرالممالک، نوة دختری ناصرالدین شاه قاجار، بوده است؛ اما پس از جستوجوها مشخص شد که نسخۀ یادشده مفقود شده است و اطلاعی از آن در دست نیست. 2ـ معرفی دستنویسهای نویافتهدر این بخش، گزارش نسخهشناخت روایت داستانی یتیمنامه ارائه شده است. پس از بررسی منابع و نمایههای بر خطِ موجود، ویژگیهای نُه دستنویس یتیمنامه با عنوانهای اصلی یا فرعی مرتبط به دست آمد. از این شمار، دو دستنویس «ح» و «مج»، یک بار بهطور مختصر و بهصورت غیرعلمی معرفی شدهاند؛ اما هفت نسخۀ دیگر، بهویژه دستنویسهای معتبر «ی، آ، دا، م 1، م 2، م 3، مت» کاملاً نویافته و ناشناخته به شمار میروند. 2ـ1 دستنویس کتابخانۀ سنپترزبورگ روسیه (نشانۀ اختصاری: ی)دستنویس ناشناختۀ کهنترین جامع روایات یتیمنامه با عنوان یتیمنامۀ شاه عباس به شمارۀ «44 MS. XAN» در کتابخانۀ سنپترزبورگ روسیه نگهداری میشود و همچنانکه از عنوان و نسبت نامی آن پیداست، بنابر سفارش یا فرمایش دستگاه مُرشد کامل، یعنی شاه عباس تهیه شده است. این نسخۀ منحصربهفرد در یک مجلّد و در قطع رحلی کوچک به ابعاد «21×30 سم» فراهم آمده است؛ اما مشتمل بر سه بخش کاملاً مستقل و مجزاست که بهترتیب تحریر، عبارتاند از: بخش اول: (رک. گ 1 ب‑112 ب) 112 برگ (223 صفحه) مشتمل بر گزارش داستان مسیح دکمهبند تبریزی است. بخش دوم: (رک. گ 113 ب‑260 ب) 148 برگ (293 صفحه) مشتمل بر گزارش داستان میرباقر آجرپز اصفهانی است. بخش سوم: (رک. گ 261 ب‑518 آ) 257 برگ (512 صفحه) مشتمل بر گزارش داستان حسین کُرد شبستری است. متن روایت در هر سه دفتر، روی کاغذ فرنگی نخودیرنگی، به خط نستعلیق جلی متوسّطی، درون فضای اوراقی بدون جدول، در ابعاد «15.5×22 سم»، اما منظّم و یکدست بر مَسطَر، به تاریخ بیستوچهارم شهر جمادیالثانی 1234 ق. در تهران، در فاصلۀ اوراق «گ 1 ب‑518 آ» (1036 صفحه) تحریر شده است. هر صفحه اغلب بین 15 تا 16 سطر دارد. از مشخصات کاتب در ترقیمههای هر سه دفتر، جزئیاتی در دست نیست. کاتب دو بار در ترقیمۀ دفتر اول و سوم، به تاریخ تحریر اشاره کرده است. نکتۀ مهمتر آنکه گزارش دستنویس «ی» تنها در این مجلّد خاتمه نیافته است؛ بلکه بنابر توضیحات کاتب در انجامۀ بخش سوم آن، برخی از داستانها در جلد دیگر میآید: «داستان ملّا حاجی سبزواری و آمدن الماس عقرب پیشانی و غفلان پادشاه و بردن جلال یزدی یوسف ثانی را در شهر بلخ و رفتن حسین نامدار از عقب آن در جلد دیگر گفته میشود، إنشاءالله». دستنویس «ی» دستکم در دو جلد صحافی شده که هنوز جلد دوم آن شناسایی نشده است. رکابۀ صفحات فرد، ذیل متن صفحات زوج بهصورت 4 تا 7 کلمه تحریر شدهاند. متن روایت بخشبندی شده و هر فصل با سرفصلهایی متناسب با محتوای آن، تبویب شده است. سرفصلها گاهی، بهصورت معدود، وسطچین شده و با فاصله، متمایز از متن داستان آمده است (رک. گ 187 آ، 197 آ، 200 آ) و در بقیة موارد یکسرهنویسی شدهاند. در متن روایت، سرفصلها، کلمات، عبارات و گزارههای قالبی، مثل «نظم، شعر، غزل، بیت، مصراع، اما»، «در اینجا داشته باش»، «چند کلمه از جای دیگر بشنو» و بخشی از عبارت یا بیتی، شنگرفْ تحریر شدهاند. گاه در برخی صفحات، خطهای شنگرف یکسره یا پارهپاره ذیل برخی عبارات کشیده شده است. در «گ 51 آ»، نشان چهار مُهر کمرنگ، با سجع نامشخص به نظر میرسد. اشعار متن بهشیوة نثر نسخه، یکسرهنویسی شده است؛ ولی کاتب این بار برخلاف دیگر دستنویسهای این حماسه، اغلب با تکرار ممیّزات شنگرف مانند «فرد، بیت، نظم و...» و گاه با فواصل کوتاه، میان مصراعها فاصله انداخته است. ـ برخی ابهامها و افتادگیهای متنی «گ 1 ب، 2 ب»: بنابر اشاراتی که در اوراق یادشده آمده است و نیز گزارش ناقص جزئی (رک. م 3: گ 31 ب، 32 آ)، بهیقین میتوان گفت یتیمنامه با دفتر دیگری منحصر به گزارش داستان بهزاد گوباز نوبری، پدر مسیح تبریزی، و بداغ برجو آغاز شده و دفتر یادشده مقدّم بر بخش نخست «ی» بوده است؛ رویدادهای آن دفتر که تاکنون به دست نیامده، بیشتر در زمان شاه اسماعیل و تاحدی در دورۀ شاه طهماسب روی داده است. «گ 81 ب»: در این بخش از دستنویس «ی»، حاجی پوستیندوز با شماری از یتیمان میرباقر در کشاکش افتاده است و آنها را به بند میکشد. کاتب نسخه از این گیرودارها خیلی فشرده و کوتاه، تنها در چند سطر یاد کرده است. حدس زده میشود که گزارش این نبردها، مشروحتر از مقدار کنونی بوده است. «گ 200 آ» راوی دستنویس «ی» میگوید: «شاه شیرافکن را بسیار نوازش نمود و دختر خود را که از دختر موصلی به هم رسیده بود و از صُلب ایشان شیرزاد به هم رسید تا به داستان او برسیم؛ اما سرِ داستان پیداشدن حسین کُرد و بعضی از حکایات او در جلد دیگر گفته میشود». صرفنظر از آنکه راوی به وعدۀ خود عمل نمیکند، باید توجه داشت که بنابر اشارۀ دستنویس (رک. دا: گ 123 آ) شیرزاد یادشده حاصل پیوند شیرافکن کرمانی با دختر اسلم کوتوال در بلخ است: «مرا دخترِ اسلم کوتوال میگویند، من به بالای بام خانۀ خود برآمدم، چشمم بر طاق ابروی شیرافکن افتاد، عاشق بر جمال او گردیدم... بعد از چند روز، شبی پدرم در عالم واقعه بهدست علی بن موسیالرّضا مسلمان گردید و فرمود به پدرم: عقد مرا به شیرافکن ببند. شب دیگر را از من خواهش آن سودا نمود، من قبول کردم، شیرافکن را طلب نمود و عقد مرا به خود بست... چون شما رفتید، بعد از نُه ماه و نُه ساعت مرا پسری وضع حمل شد». چنین تفاوتی در یتیمنامه، حکایت از آن دارد که احتمالاً هر دو گزارش، ساخته و پرداختة دستکم دو راوی بوده است. «گ 194 آ»: همچون دو دستنویس دیگر مرتبط با داستان میرباقر آجرپز، نسخۀ «ی» نیز از ارائۀ گزارش کامل و مشروح مأموریّت تقی چرمدر در هندوستان و احوال دلباختگی او به گلاندام یا گلبدن و خیانت به شاه عباس بازمانده است؛ هرچند برخلاف «ح: گ 37 ب، 40 آ، 133 ب» و «آ: گ 57 آ، 58 آ، 206 آ»، در «ی: گ 461 ب» به خلاصۀ این گزارش اشاره شده است. «گ 203 ب»: در «ی» برخلاف «ح» و «آ»، این مسیح است که همراه با میرباقر آجرپز برای دفع زحمت فلامرز زابلی به سیستان میروند؛ حال آنکه در «ح» و «آ» حسین کُرد، در همة بخشها، بهنادرستی جایگزین مسیح شده است. بهجز این، تفاوت عمدۀ گزارش این دو دستنویس با «ی» بر سر فرجام بازگشت مسیح از کابل است که در «ح» و «آ» مسیح پس از کشتن هژبر شترلب، کافرقزی را نیز بهدلیل خیانت کشته است و ازپی میرباقر به زابل میرود؛ اما در «ی: گ 210 آ‑211 آ»، مسیح پس از کشتن هژبر با موسیخان، برادر عیسیخان احطاس، جدال مفصّلی دارد و پس از کشتن او، کافرقزی را که به تشیّع گرویده است، در جایگاه همسر خود، به فرستادگان شاه عباس میسپارد تا به اصفهان ببرند و خود ازپی میرباقر به زابل میرود. باری، بیتوجّهی به جابهجایی نام حسین با مسیح در «ح» و «آ» سبب شده است در مدخل دانشنامۀ فرهنگ مردم ایران، بیاخلاقیهای مسیح در این بخش به نام حسین کُرد تمام شود. حال آنکه اینگونه نبوده است: «ازجملۀ اختلافات دیگر، اخلاقیّات حسین است. در حسین کُرد شبستری، حسین جوانمردی است که دست به حرام نمیزند، شراب نمینوشد و با زنان چه به حلال و چه به حرام، آمیزش نمیکند؛ اما در حسیننامه، هرگاه دست دهد با زنان، حتی به عُنف، آمیزش میکند» (رک. جعفری قنواتی، 1394، ج 3: 531). «گ 260 ب»: گزارش بخش دوم «ی» مربوطبه داستان میرباقر آجرپز اصفهانی است؛ با اینکه شرح کاملی از فصل ناتمام «رفتن سیّد میرباقر بهجانب روم و رزم سیّد با علی چلبی» در «ح» و «آ» را ارائه کرده است، نیمی از روایت دستنویسهای «ح» و «آ» را ندارد. «گ 308 ب‑309 آ»: در «ی» حسین کُرد پس از حضور در دربار عبداللّه قطبشاه و کشتن طالب در حیدرآباد بهسوی شاهجهانآباد میرود و ازبکی خبر از برای قرقش، پهلوان پایتخت اکبر میبرد. روایت دقیقاً از همین محل دچار افتادگی شده است و میزان آن مشخص نیست. ازسوی دیگر، دستنویس «ی» هیچ گزارشی از سفر حسین کُرد به فرنگ (متفاوت از گزارش همنام دستنویس «ح») ارائه نکرده است. بخش اول، داستان مسیح دکمهبند تبریزی سرفصل: «هذا کتاب: یتیمنامۀ شاهعبّاس جنّتمکان؛ جلد اول آن و سرگذشت شاهطهماس و رفتن مسیح بن بهزاد گوباز نوبری به بلخ». آغاز: «امّا راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکّرشکن شیرینگفتار و خوشهچینان خرمن سخن». پایان: «چون عریضهها رسید، آمدن پیر بُداقخان را موقوف نمود». ترقیمه: « به تاریخ تمام شد ربیعالأول سنة 1234». بخش دوم، داستان میرباقر آجرپز اصفهانی سرفصل: «داستان ابتدای پیدا شدن سیّد میرباقر آجرپز، بیان آن حال آن دلاور و دستبردن آن سیّد به جماعت ازبک». آغاز: «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، امّا راویان اخبار و ناقلان آثار و خوشهچینان خرمن اسرار، چنین روایت کردهاند که». پایان: «گنجعلیخان بسیار خوشحال گردیده و سجدۀ شکر را بهجای آورده و این هم داستان سیّد میرباقر بوده». ترقیمه: «فاتحه از برای کاتب نویسندۀ این کتاب بخواند، زیاده بیادبی نشد. اگر غلطی داشته باشد، خواهی بخشید». بخش سوم، داستان حسین کُرد شبستری سرفصل: «داستان آمدن اخترخان و ببراسخان ازجانب شاهجهان ختا به تسخیر ایران و بعضی دستبردهازدن آن حرامزادهها». آغاز: «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. اما راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکّرشکن شیرینگفتار، چنین روایت کردهاند که». پایان: «حسین در خذمتگزاری شاه جنّتمکان مشغول گردیده و روزبهروز از همۀ دلاوران افضل شده و شاه او را از همه دوستتر میداشت». ترقیمه: «یا رب العالمین بتاریخ 1234 بحرمة محمد و آله الطاهرین». 2ـ2 دستنویس کتابخانۀ سنپترزبورگ روسیه (نشانۀ اختصاری ح)مشخصات دستنویس بخش دوم حماسۀ یتیمنامه، تحت عنوان «حسیننامه/ داستان حسین کرد» در فهرست نُسخ کتابخانۀ سنپترزبورگ روسیه به شمارۀ «MS. D - 421» ثبت شده است (رک. آکیموشکین، 1964، ج 1: 181‑182؛ تومانویچ، 1392، ج 6: 385 ؛ شچگلوا، 1975: شمارۀ 1645؛ منزوی، 1348، ج 5: 3678). دستنویس یادشده تنها بخشی از جلد دوم یتیمنامه، یعنی داستان میرباقر است و یکسوم کل روایت را در بر میگیرد. ازنظر حدود محتوا، مشابه دستنویس «آ» و دفتر دوم دستنویس «ی» است. این نسخه در یک جلد صحافی شده؛ اما مشتمل بر گزارش دو بخش مستقل و مجزّا، به قرار ذیل است: بخش اول: (رک. گ 1 ب‑170 ب) 112 برگ (339 صفحه)، تاریخ کتابت: 1255 ق.، مشتمل بر گزارش داستان میرباقر آجرپز اصفهانی است. بخش دوم: (رک. گ 171 آ‑190 آ) 19 برگ (39 صفحه)، تاریخ کتابت: 1260 ق.، مشتمل بر گزارش داستان میراسماعیل فرزند میرباقر اصفهانی است. بهسبب سیاه و سفید بودن تصاویر دستنویس «ح»، نمیتوان توصیف دقیقی از ریز مشخّصات جلد، کاغذ و تزیینات صحافی آن به دست داد. جلد نسخه در هر دو دفّه، از جنس مقوا فراهم آمده و روکشی از تیماج سیاه بر آن کشیده شده است. این دستنویس همانند «ی» در قطع رحلی کوچک به ابعاد جلد «19.5 × 30 سم» ترتیب داده شده است. متن روایت آن، به خط نستعلیق نسبتاً ریز جلی و گاهی شکسته، درون فضای اوراقی بدون جدول (بهجز دو صفحۀ ابتدایی که مجدول است) در ابعاد «13 × 21.5 سم»، منظّم و یکدست بر مَسطَر، به سال 1255 ق. است. این اثر به خامۀ حسن بن محمّدعلی الطباطبایی الزوارهای در کاشان ذیل عبارت «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم و به نستعین» از فضای یکسوم صفحه، ابتدا به تحریر شده است. بخش نخست آن 170 برگ دارد که در هر صفحه بیست سطر کتابت شده است؛ اما از بخش دوم که به فاصلۀ پنج سال، پس از تاریخ تحریر بخش اول اتمام یافته است، بهجز تاریخ پایان کتابت آن (1260 ق.)، جزئیات دیگری در دست نیست. کارشناس کتابخانه نسخه را با رقم لاتین، برگشماری کرده است. رکابۀ صفحات فرد، ذیل متن صفحات زوج، عموماً بهصورت 2 تا 4 کلمه تحریر شدهاند. متن روایت بدون عنوان، بخشبندی و تبویب، برابر با صورت منتشرۀ آن در نشر چشمه است. صفحۀ نخست متن روایت، بهسبب تفاوت نوع جدول و تاحدودی دستخط آن، باید نونویستر از کلیّت متن باشد. با توجه به دو بخش مستقل این دستنویس که به فاصلۀ پنج سال از هم (1255ق.‑1260 ق.) تحریر شدهاند و نیز افتادگیهای کوتاه و بلند متناوب در متن این دستنویس و تسامح متعدّد در نام شخصیّتها و ضعف آشکار در جایابی و تبویب فصول و بیتوجهی به نقش پیونددهندۀ آنها در روایت، به نظر میرسد با نسخۀ اصیلی روبهرو نیستیم. این نسخه بنابر قراین یادشده، رونویسی ناشیانۀ کاتب از نسخه یا نُسخ دیگری است که احتمالاً به قرینۀ حاشیۀ اوراق پیش از متن نسخه، بنابر سفارش شخصی دیگر فراهم آمده است. ـ برخی ابهامها و افتادگیهای متنی «گ 40 آ»: در دستنویس «ح»، بهسبب اشتباه کاتب، داستان «یوزباشی کردبچه» بهصورت داستان «نوری کُرد» تحریر شده است؛ مصحّحان حسیننامه نیز متوجه این نبودِ پاگشایی یوزباشی در روایت نشدهاند و تنها با مراجعه به دستنویس «ی» و ضبط صحیح، این کاستی رفع میشود. «گ 40 ب»: افتادگی توجهبرانگیزی در دنبالۀ داستان شیرافکن کرمانی دیده میشود که با مراجعه به دستنویس «ی» کامل میشود. «گ 42 ب»: بزرگترین افتادگی متن «ح» در برگ یادشده روی داده که مربوطبه گزارش فصل «رفتن سیّد میرباقر بهجانب روم و رزم سیّد با علی چلبی» است. این مقدار کاستی، نظم کل روایت را برهم زده و زمینۀ جابهجایی ناساز فصول را هم فراهم آورده است. این کاستی ـ که پس از مقابله با «ی: 213 آ‑260 ب» حجمی بالغ بر 70 صفحه داشت ـ نقش بسزایی در ترتیب صحیح هریک از فصول دارد. «گ 84 ب»: در دستنویس «ح»، پاگشایی و ظهور ملا حاجیمحمّد شیرازی، اصلاً در محل صحیحی صورت نگرفته است؛ زیرا بسیار پیشتر از گزارش پاگشایی ملّا حاجیمحمّد، نام او در روایت آمده است (رک. گ 66 ب) و این وضعیّت در ویرایش حسیننامه کاملاً ناساز و بیاندام است! اما افتادگی بسیار بزرگی که از میانۀ فصل رویارویی میرباقر با علی چلبی به وجود آمده، سبب اصلی این کاستی و جابهجایی ناساز فصول شده است. «گ 84 ب»: دستنویس «ح» گزارش انحصاری کارنماییهای میرباقر آجزپز اصفهانی است و همانطور که مصحّحان حسیننامه یادآور شدهاند (رک. مقدمۀ حسیننامه، 1393: 19‑20)، حضور حسین کُرد در آن اصلاً محوری و برجسته نیست؛ بنابراین داستان حسین کُرد در چین با خرّم سقلابی الحاقی است و از روی بیسلیقگی کاتب یا ناچاری او در گردآوری هر آنچه از این روایت در دست داشته، در جای نامناسبی از «ح» نقل شده است؛ نیز گزارش بیست صفحهای این فصل در «ح» در مقایسه با گزارش هفتاد و پنج صفحهای همین داستان در «مج» بسیار مختصر و سروتهزده به نظر میرسد. «گ 74 آ»: کیفیّت حضور ناگهانی پلنگ چاقچوردوز و خداوردی در این بخش از دستنویس «ح» مشخص نیست؛ این ابهام با جابهجایی فصل مربوطبه ظهور ملّا حاجیمحمّد کمی رفع میشود (گ 1 آ‑5 ب). نظاممندی روایت در فصل مربوط به خلخالخان در «ح» بسیار ضعیفتر از گزارش مستقل آن در «مج» است. ملّا حاجیمحمّد بنابر گزارش دستنویس «ح» دو زن دارد که پیوند او با اصلان ماده سرانجام یافته است (رک. گ 112 آ)؛ ولی فرجام دلباختگی او با فتنه (رک. گ 71 ب‑76 ب)، دختر صالح پوستیندوز، گزارش نشده است. «گ 76 آ»: در دستنویس «ح» جلال یزدی بهسبب ربودن یوسف رقّاص و کشتن زن او و تلاش چندباره برای قتل حسین کُرد، در بلخ، حسین کُرد او را میکشد و این گزارش بهعلت ترکیبشدن در فصلِ «آمدن ملّا حاجیمحمّد به شهر بلخ و بهشکل غلام سیاه شدن» خلاصه و تحریف شده است؛ حال آنکه در دستنویس «مج» جلال یزدی بهسبب همراهی با قافلانپاشا و کشتن چند تن از یتیمان به فرمان شاه عباس کشته میشود (رک. گ 222 ب) و حسین کُرد بهعلت اینکه جلال، برادرزن شاه عباس است، هیچگاه برای مجازات او پیشقدم نمیشود؛ اتفاقاً، در دستنویس «مج» جلال یزدی، بعد از ربودن یوسف رقّاص، رفتن به بلخ و چهار یاریشدن و تلاش چندباره برای قتل حسین کُرد، بنابه درخواست حسین، شاه عباس او را عفو میکند و نجات مییابد (رک. گ 136 آ). کیفیت یادشده بر ضعف ساختار و دوری از اصالت محتوای «ح» دلالت دارد. آغاز بخش اول: «اَلحَمْدُلِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى أَشْرَفِ الْأَنْبِیَاءِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ، مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ». پایان بخش اول: «پس حکم فرمود تا او را به زندان بردند و یوزباشی به آرام دل در صف جمریان نشست و به عیش و صحبت». ترقیمۀ بخش اول: «تمت فی بیستم شهر شعبان. کتبه، حسن بن محمّدعلی الطباطبایی الزوارهای. ساکن کاشان سنة 1255». آغاز بخش دوم: «اما راویان اخبار و ناقلان آثار چنین روایت کردهاند که: روزی، شاه عبّاس جنّتمکان». پایان بخش دوم: «پس شاه فرمود: اسم هریک را در دفتر ثبت نموده، مواجب ایشان را معیّن کردند و این داستان از ایشان بماند». ترقیمۀ بخش دوم: «تمّت فی 1260 ق.». 2ـ3 دستنویس کتابخانۀ آستان قدس رضوی (نشانۀ اختصاری: آ)در مجموعۀ نُسخ خطّی کتابخانه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی مشهد، مشخصات دستنویسی، در یک جلد، به شمارۀ اموال «38813»، با عنوان «داستان حسین کُرد شبستری» ثبت شده است که بهجز یک بخش، دقیقاً مشابه دستنویس «ح» است؛ ولی مصحّحان حسیننامه هیچ توجهی بدان نکردهاند. این دستنویس سیزده سال پیش از این، در تیرماه 1387 از خانم خاکسار خریداری و فهرست شده است. دستنویس یادشده یکجلدی بوده و 262 برگ (524 صفحه) دارد و در ابعاد «17×22 سم» صحافی شده است. جلد دستنویس یادشده در هر دو دفّه از مقوایی به رنگ آبی تیره فراهم آمده است که روکشی فیروزهگون با طرح گل و بوته بر آن کشیده شده و آثار جدایی اوراق از شیرازه در آن بهروشنی پیداست. متن روایت این دستنویس، روی کاغذ فرنگی نخودیرنگی، به خط نستعلیق تحریری متوسط نسبتاً ریزی، در فضای اوراقی بدون جدول، اما منظّم و یکدست، در سال 1255 یا 1256 ق.، به خامۀ کاتب دستنویس «ح»، میرزا حسن الطباطبایی، در فاصلۀ اوراق «گ 1 آ‑262 آ» تحریر شده است و هر صفحه 15 سطر دارد. دستنویس «آ» بدون هرگونه نشان مُهری است. ابیات متن بهشیوة نثر نسخه یکسرهنویسی شده و علائمی شنگرف میان مصراعها فاصله انداخته است. مطابق عُرف تحریر، رکابۀ صفحات فرد، ذیل متن صفحات زوج بهصورت یک تا چند کلمه یادداشت شدهاند. کارشناسان کتابخانه اوراق نسخه را دستکم دو بار برگشماری کردهاند؛ رقم صفحهبهصفحۀ اوراق بهصورت پررنگ، یا ساده در زوایای فوقانی جدول متن آمده است. در متن روایت کلمات، عبارات و گزارههای قالبی، مثل نظم، شعر، غزل، بیت، ع (مصراع)، اما، در اینجا داشته باش، چند کلمه از جای دیگر بشنو، شنگرف تحریر شدهاند. متن روایت ذیل 28 سرفصل شنگرف تبویب شده است. ـ برخی ابهامها و افتادگیهای متنی «گ 1 آ»: شروع کار میرباقر در بلخ افتاده است. «گ 33 آ»: راوی وعده میدهد گزارش تولّد و بالیدن میراسمعیل را نقل کند؛ اما بهدلیل افتادگی روایت یا خلاصگی آن به دست کاتب، گزارش احوال تولّد میراسمعیل افتاده است. «گ 37 آ»: دستنویس «ح» از این برگ، حدود دو صفحه افتادگی دارد که اوراق «گ 55 ب‑56 آ» دستنویس «آ» آن را جبران کرده است. «گ 40 آ»: از این برگ، دیگری خبری از تقی چرمدر و کردارهای او در هند و گزارشآوردن گلاندام کشمیری به ایران نیست تا در «گ 133 ب» که ناگاه خبر بازگشت تقی به اصفهان ذکر شده است؛ این فاصله بر افتادگی بزرگی دلالت دارد که البته در دستنویس «مج» بهگونهای دیگر گزارش شده است. «گ 40 ب»: سرنوشت نوری کُرد از همین برگ ناتمام مانده است و دیگر نامی از او در هر دو دستنویس «ح» و «آ» نیست و روایت افتادگی دارد. «گ 56 ب»: در هر دو دستنویس «ح» و «آ» هویّت شخصیت محوریِ «خداوردی لُر یا کُرد» و کیفیت ورود او به دستگاه یتیمان گزارش نشده است. «گ 63 آ»: در حسیننامه چون ماوقع دلاوری حسین کُرد در هند بهطور کلی افتاده است، از کیفیت فرجام کار قران و حسین بیخبریم و کاتب هر دو دستنویس «ح» و «آ» ناچار شده است مرگ قران صحرایی را به دست قاپلان رقم بزند که براساس گزارش «مج» نادرست است. «گ 64 آ‑ب»: فرجام کار علی چلبی و مواجهۀ سیّد میرباقر و حسین کُرد در زابل با فلامرز و پیوستن فلامرز به یتیمان در اصفهان بهکلی از متن افتاده است. «گ 176 ب»: راوی هر دو دستنویس «ح» و «آ» گزارشی از علت خواب آشفتة میراسمعیل و واقعهای که در اصفهان روی داده، به دست نداده است؛ بلکه فرجام سفر ناگهانی میراسمعیل به اصفهان نیز از هر دو دستنویس افتاده است. «گ 260 آ»: در این نسخه ـ با وجود مشابهت کاملی که با دستنویس «ح» دارد ـ بخش مؤخّرۀ موسوم به «ایرانیان در فرنگ» ـ که ناظر بر احوال میراسماعیل در فرنگ است ـ نیامده است. به نظر نگارنده، این وضعیت دلالت بر اصالت نسخۀ «آ» و الحاقیبودن بخش مؤخّره دارد؛ ضمن یادآوری این نکته که بخش یادشده در «ح» ازنظر تاریخ کتابت، پنج سال پس از بخش اصلی «ح/ 1255 ق.»، یعنی در سال 1260 ق. تحریر شده است. آغاز: «چند کلمه از میرباقر بشنو، میرباقر تا سه روز در کوچه و بازار میگشت تا تمام کوچهها و محلّهها را بَلَد شد». پایان: «پس حکم فرمود تا او را به زندان بردند و یوزباشی به آرام دل در صف جمریان نشست». ترقیمه: «تمّت فی متصف شهر جمادیالأولی... حسن الطباطبایی سنة 6‑1255». 2ـ4 دستنویس کتابخانۀ مجلس شورا (نشانۀ اختصاری: مج)چهل و یک سال پیش از این، شادروان دانشپژوه در جلد دوم فهرست نُسخ کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، ذیل شمارۀ «1257»، نسخهای از روایت یتیمنامه را بهصورت مختصر با عنوان «داستان حسین کُرد» معرفی کرد (رک. دانشپژوه و علمی انواری، 1359، ج 2: 194‑195). دستنویس یادشده یکجلدی بوده است و 222 برگ (444 صفحه) دارد و در ابعاد «13×21 سم» صحافی شده است. جلد نسخه در هر دو دفّه از مقوا فراهم آمده است و روکشی از تیماج قهوهای ضربی، بدون هرگونه تزیینی دارد؛ البته بعدها در کتابخانه با هدف حفظ حواشی و عطف جلد، روکشی از تیماج سیاه بر آن بخشها کشیدهاند. متن روایت این دستنویس، روی کاغذ فرنگی نخودیرنگی، به خط نستعلیق متوسط نسبتاً ریزی، در فضای اوراقی بدون جدول، اما منظّم و یکدست، در ابعاد «8×14 سم»، احتمالاً در یکی از سالهای سدۀ سیزدهم، در فاصلۀ اوراق «گ 1 آ‑222 ب» تحریر شده است. هر صفحه از آن اغلب 17 تا 16 (صفحات زوج) سطر دارد. تنها نکتۀ برجستهای که کارشناس کتابخانه بدون ذکر سندی، در معرفی نسخه آوردهاند، عبارت است از: «نقل، از نقّالان زمان صفویّه» (رک. همان: 195). در ترقیمۀ نسخه، اشارهای به نام کاتب و محل و زمان کتابت نشده است. بنابر بخشبندی کاتب، این دستنویس در دو پاره از هم متمایز شده است. بخش اول: «گ 1 آ‑123 آ»؛ بخش دوم: «گ 123 ب‑222 ب». مطابق عُرف تحریر، رکابۀ صفحات فرد، ذیل متن صفحات زوج بهصورت یک تا چند کلمه یادداشت شدهاند. کارشناس کتابخانه اوراق نسخه را برگشماری کرده و رقم هر برگ، ذیل متن صفحات فرد آمده است. برخی توضیحات (رک. گ 122 ب، 123 ب) و نیز گزارۀ قالبی «بشنو از...» در همة صفحات شنگرف تحریر شدهاند. کاتب در هر صفحه بهطور متوسط بر بالای بیش از 20 کلمه خطّی عموماً شنگرف، یا گاه سیاه کشیده است. بهجز «گ 19 ب، 37 ب»، این دستنویس بدون هرگونه حواشی اعم از یادداشت و اصلاحات است. برخلاف دیگر دستنویسهای یتیمنامه، در این نسخه هیچ بیت یا مصراعی نیامده است و از نظر نگارنده، این ویژگیْ خود از اصالت نسبی نسخه و نبود حکّ و اصلاحی در آن حکایت دارد. بنابر نظر فهرستنویس، انجامۀ دستنویس «مج» چنین تحریر شده است: «حسب الفرمودۀ جناب ادیبالسّالکین مُرشد آداب طریقت درویش محمّدحسن طهرانی» (رک. حسیننامه، 1393: 19). نگارنده پس از مطالعۀ مشخصات دستنویس استاد قاسم بُرنا (رک. دانشپژوه و افشار، 1346، ج 5: 372‑374 ؛ درایتی، 1391، ج 6: 692)، نسبتبه قید «طهرانی» حسّاس شد. وارسی چندبارۀ تصاویر نسخه قید «طهرانی» را تأیید نمیکرد و حتی پس از مراجعۀ نگارنده به کتابخانه، مشخص شد که ضبط املای «طهرانی» به هیچوجه صحّت ندارد. ـ برخی ابهامها و افتادگیهای متنی «گ 1 آ»: بخش آغازی گزارش داوطلبشدن ببراسخان و اخترخان برای ورود به ایران افتاده است. «گ 18 ب»: اندکی افتادگی دارد. «گ 78 آ»: در این نسخه، پاگشایی میرمحمّدعلی، فرزند میرباقر آجرپز، گزارش نشده است و علت سفر میرمحمّدعلی به کشمیر مشخص نیست. «گ 81 ب»: به ربودن زُهره دختر بُلخ، یکی از دلاوران شاه طهماسب و بردن وی به فرنگ و ملاقات هشت سال بعد حسین کُرد با او اشاره شده است؛ مشخص نیست که آیا این گزارش در روایت مستقل دیگری آمده است، یا نه؟. آغاز: «شب چیلان بهادر را به دستبرد فرستاد، خود به چهارسوق آمد، سنگ به مشعل زد. پیرقلی او را طلبید». پایان: «روز دیگر، شاه به بارگاه، شیلان بارگاه کشیدند، سه شب تمام شهر را به فرمودۀ سلطان چراغان کردند». ترقیمه: «حسبالفرمودۀ جناب ادیبالسّالکین، مُرشد آداب طریقت، درویش محمّدحسن/ حسین؟». 2ـ5 دستنویس کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران (نشانۀ اختصاری: دا)دانشپژوه چهل و سه سال پیشتر، نسخۀ دیگری از یتیمنامه را ذیل عنوان «داستان عبدالمؤمنخان» در مجلّد شانزدهم نُسخ خطّی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، به شمارۀ «5651» معرفی کرد (رک. دانشپژوه، 1357، ج 16: 58). دستنویس یادشده یک جلدی است و 131 برگ (262 صفحه) دارد و در ابعاد جلد «17×22 سم» صحافی شده است. تصاویر بهدستآمده از این نسخه سیاه و سفید است؛ اما مطابق توضیحات دانشپژوه، جلد این نسخه در هر دو دفّه، از نوع گالینگور بغلی بوده و بدون هرگونه تزیینات مرسوم در تجلید است. متن روایت به خط نستعلیق تحریری ناخوشی بر مَسطَر و روی کاغذ فرنگی، در فضای اوراقی بدون جدول در ابعاد «8×15 سم»، به خامۀ رضای تربتیالأصل ساکن المشهد در تاریخ بیستوهفتم جمادیالأول (1321 ق.) تحریر شده است و هر صفحه از آن 14 تا 18 سطر دارد. دستنویس «دا» بدون هرگونه نشان مُهری است. ابیات متن بهشیوة نثر نسخه یکسرهنویسی شده و میان مصراعها فاصله افتاده است. مطابق عُرف تحریر، رکابۀ صفحات فرد، میانۀ ذیل متن صفحات زوج بهصورت یک تا چند کلمه یادداشت شدهاند. کارشناسان کتابخانه اوراق نسخه را برگشماری کردهاند و رقم اوراق بهصورت صفحهبهصفحه در میانۀ حاشیۀ فوقانی متن آمده است. متن روایت در این دستنویس، تبویب نشده و بدون هرگونه سرفصلی است. روایت این دستنویس، گزارش کاملاً ناشناختهای از رقابت حسین کُرد با شیرزاد، فرزند شیرافکن کرمانی، در بلخ و در دورۀ حکمرانی سیهملکخان بن عبدالمؤمنخان ارائه داده است. پس بهیقین، عنوان مندرج در فهرست صحیح نیست و با توجه به عنوان دستنویس «م 1»، باید این نسخه، عنوان «داستان حسین کُرد با شیرزاد در بلخ» داشته باشد. آغاز: «الحمد للّه ربّ العالمین، و الصلوة و السّلام علی محمّد و آله الطّاهرین. امّا بعد، راویان اخبار و ناقلان آثار». پایان: «رسید خدمت مُرشد کامل، شاهعبّاس جنّتمکان بر زمین گذارده و سرگذشت را به تفصیل نقل نمود». ترقیمه: «هذا الراقم العاصی مستمند رضای تربتیالأصل ساکن المشهد فی 27 جمادی الأول سال 1321 ق.». 2ـ6 دستنویس کتابخانۀ ملّی ایران (نشانۀ اختصاری: م 1)در مجموعۀ بر خط دستنویسهای کتابخانۀ ملّی ایران، مشخصات نسخهای فارسی با عنوان دوگانۀ «داستان حسین کُرد شبستری» و «داستان شیرزاد» به شمارۀ «32945-5» نمایه شده است. این نسخه در 30 فروردین 1389 از محمّدحسین خبره فرشچی خریداری شده و در شهریور 1399 بررسی و معرفی شده است. دستنویس یادشده یک جلدی بوده است و 230 برگ (460 صفحه) دارد و در ابعاد جلد «5/17×22.4 سم» صحافی شده است. بهطور کلی، در دستنویس «م 1» دو روایت داستانی تحریر شده است؛ در نخستین پاره که بخش اعظم اوراق نسخه را در بر میگیرد، «داستان حسین کُرد» (رک. گ 1 آ‑222 آ) نگاشته شده و در پارۀ کوتاه دوم، «حکایت روباه طرّار با گرگ بیادراک» (رک. 222 آ‑229 ب) کتابت شده است. جلد این دستنوشته در هر دو دفّه از مقوا فراهم آمده است که روکشی از کاغذ نخودیرنگ بر تن دارد و بدون هرگونه تزیینات مرسوم در صحافی است و تنها بر عطف جلد، تیماجی سبزرنگ آمده است. بهطور کلی، وضعیت نسخه مطلوب ارزیابی شده است. متن روایت به خط نستعلیق ریز نهچندان مطلوبی، در فضای اوراقی بدون جدول در ابعاد «12×17 سم»، بر کاغذ فرنگی نخودیرنگ آهارمهره، روی مَسطَر، به خامۀ محمّد مهدیخان در 222 برگ (443 صفحه) به سال 1276 ق. ذیل عبارت «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» ابتدا به تحریر شدهاست و هر صفحه 15 سطر دارد. ابیات متن به شیوة نثر نسخه یکسرهنویسی شده و کاتب با علائم شنگرف میان مصراعها فاصله انداخته است. مطابق عُرف تحریر، رکابۀ صفحات فرد، میانۀ ذیل متن صفحات زوج بهصورت یک تا چند کلمه یادداشت شدهاند. کارشناسان کتابخانه هنوز اوراق نسخه را برگشماری نکردهاند. متن روایت بدون تحریر برخی ممیّزات شنگرف، مثل نظم، شعر، بیت، مصراع و... است. روایت این دستنویس ذیل 15 سرفصل شنگرف تبویب شده است. این نسخه همراه با دستنویس «دا» هر دو به گزارش داستان حسین کُرد با شیرزاد در بلخ پرداخته و روایت ناشناختهای از این داستان را عرضه کردهاند. آغاز: «اما راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرینگفتار و مهندسان کهن و خوشهچینان خرمن سخن». پایان: «شاه رو به غلامعلیخان نمود که این حکایت را باید در کتاب درج نمایید، بعد از این در کتابها انشاء شود». ترقیمه: «این هم یک جلدی از یتیمخانی بود که به خدمت خوانندۀ کتاب انشاء نمودیم.. تمام شد در دارالخلافۀ طهران این کتاب داستان حسین کُرد در روز جمعه بیستوششم جمادیالأول سنة 1276، کاتب محمّد مهدیخان». 2ـ7 دستنویس کتابخانۀ ملّی ایران (نشانۀ اختصاری: م 2)در مجموعۀ برخط دستنویسهای کتابخانۀ ملّی ایران، مشخّصات نسخهای به زبان فارسی در ابعاد جلد «5/16×22 سم» تحت عنوان «حکایات شاه عباس» به شمارۀ «12660-5» نمایه شده است. در برگ پیش از آغاز متن روایت، عباراتی به لاتین و در صفحۀ پس از پایان آن، جدولی از فهرست خرید با ممیز «پنج شاهی و ده شاهی» دیده میشود. کارشناس کتابخانه در کاربرگ معرفی این دستنویس، بهجز نکتۀ «اصل نسخه در کتابخانه نیست»، توضیح دیگری در چگونگی یا تاریخ ورود این نسخه به کتابخانۀ ملّی ارائه نکرده است؛ اما تصاویر سیاه و سفید اوراق نسخه، حکایت از میکروفیلمبودن آن دارد. باری، این نسخه به خط نستعلیق ریز ناخوشی بر روی کاغذ فرنگی، درون فضای اوراقی بدون جدول در ابعاد «5/9×5/14 سم»، روی مَسطَر در 120 برگ (240 صفحه) هفدهسطری کتابت شده و روایت، ذیل عبارت «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» از فضای یکسوم صفحه آغاز شده است. فهرستنویس کتابخانه احتمال میدهد که این نسخه مربوط به سدۀ دوازدهم باشد؛ اما تاریخ تحریر بهدلیل نقص تصویر و بریدگی برخی کلمات ترقیمه مشخص نیست و این احتمال را تأیید نمیکند و کارشناس کتابخانه سال کتابت آن را 1301 ق. ذکر کرده است. همانطور که از عنوان نسخه پیداست، مجموعهای از کارنماییهای حسین کُرد در یک مجلّد فراهم آمده است. پس از مطالعۀ اوراق آن، مشخص شد که هفت عنوان روایت مستقل که برخی دچار افتادگی شده، یا در قیاس با دیگر نُسخ بسیار خلاصهتراند، بدون هیچ تبویب و سرفصلی درپی هم تحریر شدهاند. موضوع و حدود هریک از هفت حکایت این دستنویس به شرح ذیل است: «رک. گ 1 آ‑18 آ»: داستان توطئۀ جلال یزدی علیه حسین کُرد و گریختن او با یوسف رقّاص به بلخ و کشتهشدن جلال. «رک. گ 18 آ‑35 ب»: داستان رفتن حسین کُرد و دلاوران به بدخشان، از برای آوردن صندلی رُستم و زره گرشاسب و تیر و کمان سام. «رک. گ 35 ب‑47 ب»: رفتن حسین کُرد و دلاوران به أرض روم از برای آوردن چهار وصله و کشتن حسن چلبی و فرزندش علی. «رک. گ 47 ب‑53 ب»: آمدن الماس عقربپیشانی از روم به باجخواهی. کاتب این حکایت را دو پاره و جابهجا کرده است. «رک. گ 53 ب‑59 آ»: آمدن ببر اُرگنجی به دستبرد در اصفهان و رفتن حسین ازپی او و حالات دیگر با ببران. این حکایت از آخر افتادگی دارد. «رک. گ 59 ب‑113 آ»: دلباختن خرّم سقلابی به غزالۀ خاقان و کشتن سهرم و گوش و بینی بریدن تجّار ایران. این حکایت از آغاز، افتادگی دارد. «رک. گ 113 آ‑120 ب»: آمدن قافلان به منشورخواهی و بردن وصلهها از روم و کشتن حسین او و جلال یزدی را. آغاز: «حکایت آوردهاند که: شاه عباس در بارگاه نشسته بود، سقف شکافته شده افعی ماری خود را در بارگاه گرفت». پایان: «روز دیگر، شاه به بارگاه شیلان بارگاه کشیدند، سه شب شهر را چراغان کردند». ترقیمه: «داستان تمام شد از خامۀ. یک فاتحه را طمع دارم. تحریر در روز...». 2ـ8 دستنویس کتابخانۀ ملّی ایران (نشانۀ اختصاری: م 3)بهتازگی دستنویسی به آرشیو نُسخ کتابخانۀ ملّی ایران راه یافته است که پیشتر در تملّک محمّدجعفر قدبیگی بوده و پس از خریداری، در سال 1396 کارشناس کتابخانه آن را با عنوان نسبتاً ناصحیح تاریخ صفویان به شمارۀ «24603-5» ارزیابی کرده؛ ولی هنوز کتابخانه تصاویر این دستنویس را آماده نکرده است. تاریخ صفویان در یک مجلد به ابعاد «11×17.5 سم» صحافی شده و جلد آن در هر دو دفّه از جنس کاغذ نخویرنگی است. دستنویس یادشده بدون هرگونه آرایش و تزیینات مرسوم در تجلید است. متن نسخه به خط نستعلیق نسبتاً ناخوانای ریزی بر مَسطَر، در فضای اوراقی بدون جدول، در ابعاد «7.5×13.5 سم» بر روی کاغذهای دوگانۀ آهارمهره و فرنگی نخودیرنگی، احتمالاً در سدۀ چهاردهم، در 85 برگ (170 صفحه) تحریر شده است. هر صفحه، متوسط بین 22‑33 سطر دارد. این نسخه بدون هرگونه ترقیمه و انجامهای است. تا «گ 30 ب» برخی عنوانها و عبارات شنگرف آمده است. مطابق عُرف تحریر، رکابۀ صفحات فرد، ذیل متن صفحات زوج بهصورت یک تا چند کلمه تحریر شدهاند. کارشناس کتابخانه اوراق نسخه را برگشمار کرده و رقم هر برگ، در زاویۀ فوقانی راست صفحات فرد آمده است. معدود ابیات متن بهشیوة نثر نسخه یکسرهنویسی شده و کاتب میان مصراعها فاصله انداخته است. محتوای متن این دستنویس، مشتمل بر گزارش دو روایت اسکندرنامه (تحریر متأخّر) (رک. گ 1 ب‑32 آ؛ گ 48 آ‑51 ب؛ گ 64 آ‑85 ب) و یتیمنامه (رک. گ 32 ب‑47 ب؛ گ 52 آ‑63 ب) در فاصلۀ اوراقی است که در صحافی دچار پراکندگی و جابهجایی شدهاند؛ درحالیکه هر دو روایت نیز از آغاز و انجام افتادگی دارند و کارشناس کتابخانه درمجموع، از روی تسامح، این نسخه را ذیل عنوان تاریخ صفویان معرفی کرده است؛ اما روایت یتیمنامه در دستنویس «م 3» گزارشی کلی، بسیار فشرده و در عین حال، بهنسبت متفاوت و دلنشینی از داستان مسیح تبریزی، میرباقر اصفهانی و حسین کُرد شبستری ارائه کرده است. بیشتر حجم اوراق نسخه، منحصر به داستان مسیح تبریزی است؛ اما با نقل جنگ شاهاسماعیل و عبیداللّهخان و دلاوریهای بهزاد گوباز نوبری (پدر مسیح تبریزی) و بداغ برجویی شروع شده که مربوط به مجلّد دیگری مقدّم بر داستان مسیح است. آغاز اسکندرنامه: «بخیه کرد، روغن زد، او را بردند در چادر. روز سیم، سوار شد و رفت. امیر خبر شد، بابا را گفت». پایان اسکندرنامه: «امیر گفت: پیاده، من در حقّ تو این گمانها نداشتم، خیلی شتاب کردی. بابا رو به امیران کرد». آغاز یتیمنامه: «روز دیگر، صبح صفآرایی شد. باز بهزاد میدان آمد، مرد طلبید». پایان یتیمنامه: «گفت: این پولها از ماست، باید به ما برسد، رفت. آتش گردش میکرد، در خرابه به قضای حاجت». 2ـ9 دستنویس کتابخانۀ ماتنادران ارمنستان (نشانۀ اختصاری: مت)در فهرست دستنویسهای فارسی کتابخانۀ ماتنادران ارمنستان، مشخصات نسخهای تحت عنوان حکایت حسین کُرد به شمارۀ «MS 534» در یک جلد به ابعاد «5/22×5/18 سم» ثبت شده است. کارشناس نسخه در معرفی این روایت داستانی آورده است: «حماسهای شفاهی دربارۀ کردارهای چوپانی به نام حسین کُرد است» (کوستیکیان، 2017: 185). جلد دستنویس در هر دو دفّه از جنس چرمی به رنگ قهوهای سوخته بوده؛ در روی هر دو دفّه، ترنجی در میانه و سرترنجهایی در بالا و پایین آن بهفاصله ضرب شده است. آثار رطوبت در بیشتر اوراق دیده میشود. متن روایت به خط نستعلیق متوسّط جلی از فضای یکسوم صفحه ذیل عبارت «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» ابتدا شده است. این دستنوشته در 94 برگ (188 صفحه) فراهم آمده است و هر صفحه، متوسط بین 21 تا 22 سطر دارد؛ اما داستان از پایان افتادگی اندکی دارد. نسخه بدون هرگونه ترقیمه، حاشیه یا ظهری است که در آن مشخصات کاتب، محل نگارش یا تاریخ کتابت قید شده باشد. این دستنویس حسین کُرد، بنابر توضیحی که فهرستنویس ارائه کرده است، بهسبب داشتن 29 مینیاتور رنگی و خط مطلوبی که در قیاس با دیگر دستنویسهای این روایت از آن دیده شد، تا امروز نفیسترین نسخۀ یتیمنامه به شمار میرود. «مت» منحصر به گزارش داستان رفتن ببراسخان و اخترخان به اصفهان بوده است و با خروج حسین از هند به پایان میرسد. آغاز: «امّا راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرینگفتار و نغمهسرایان بلبل چون مدح از راه دانشوری». پایان: «حسین قراقیطاس را زین کرد. حسین اکبر را تعظیم گردانید، پا به حلقۀ رکاب گذاشت. خداوردی...». 3ـ نتیجهگیریبرآیندهای نسخهشناختی این پژوهش، حکایت از آن دارد که روایت داستانی موسوم به حسین کُرد هیچگونه دلالتی بر هویّت پیکرۀ متنی اصیل یتیمنامه نداشته است؛ به استناد کهنترین نسخۀ جامع روایات و بخشهای پراکندۀ موجود، عنوان صحیح این حماسۀ منثور یتیمنامه است و مشتمل بر چهار بخش است که سالها به دلایلی، فقط بخش پایانی آن منتشر و در ایران تحت عنوان داستان حسین کُرد شبستری نامبردار شده است. معرفی کهنترین نسخۀ نویافته و دیگر دستنویسهای ناشناخته، بر احتمال وجود نسخ کهنتر و کاملتر دیگری از یتیمنامه نیز دلالت دارد. بررسی دستنویسهای ناشناختۀ دیگر یتیمنامه، تأییدی بر این ادّعاست که تاکنون هیچ تصحیح انتقادی و جامعی از یتیمنامه صورت نگرفته و چهبسا با مقابلۀ نسخ موجود هم، آخرین ویرایش روایت یادشده موسوم به حسیننامه، خالی از کاستیها و اشکالات فنّی و محتوایی جدّی نباشد. | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 456 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 246 |