تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,651 |
تعداد مقالات | 13,405 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,212,178 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,076,376 |
تحلیل کیفیت سکونت براساس گونهبندی مجتمعهای مسکونی (نمونة پژوهش: شهر تبریز) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
برنامه ریزی فضایی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 9، دوره 11، شماره 3 - شماره پیاپی 42، مهر 1400، صفحه 167-192 اصل مقاله (849.53 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/sppl.2021.119866.1435 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
لیلا رحیمی* 1؛ حدیث بردبار2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار، دکتری شهرسازی، گروه معماری، دانشکدة مهندسی عمران، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی شهری، گروه معماری، دانشکدة مهندسی عمران، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
طرح مسئله: افزایش روزافزون جمعیت شهری و نیاز به مسکن موجب جایگزینی مساکن چندخانواری نظیر مجتمعهای مسکونی با مساکن تکخانواری شده است. در این میان مسائلی چون بورس بازی زمین و رانتخواری، اولویت دادن به سهم کاربریهای انتفاعی نسبت به سهم کاربریهای غیرانتفاعی، نارسایی نظام برنامهریزی، دوگانگی اقتصادی و قطبهای رشد، کمبود زمین و افزایش قیمت زمین باعث کاهش کیفیت سکونت گردیده است. هدف: سنجش کیفیت سکونت براساس گونهبندی مجتمعهای مسکونی شهر تبریز می باشد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی به شیوه آمیخته میباشد، همچنین برای گردآوری دادههای پژوهش از مطالعات کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است؛ بهطوری که دادههای کمی با پرسشنامه پژوهشگرساخته گردآوری شد و برای تحلیلهای پژوهش نیز از آزمونهای آماری میانگین یکطرفه و رگرسیون استفاده شده است. جمعیت ساکن در مجتمعهای مسکونی فاتح (گونه محیطی؛ منطقه دو)، پردیس (گونه خطی؛ منطقه یک)، فجر (گونه پراکنده؛ منطقه سه)، چمران (گونه محیطی؛ منطقه چهار)، گلپارک (گونه خطی؛ منطقه یک)، ستارخان (گونه پراکنده؛ منطقه چهار)، زمرد (گونه متمرکز؛ منطقه سه)، ایرداک (گونه ابربلوک؛ منطقه یک)، طاووس (گونه ابربلوک؛ منطقه چهار) و سپیدار (گونه متمرکز؛ منطقه سه)، 13873 ( نفر) و با استناد به رابطه کوکران باسطح اطمینان 95 درصد و میزان دقت 7 درصد، حجم نمونه حدود 150 نفر برآورد شد. نتایج: تحلیل مدل مسیر نشان داد که میزان تاثیر گونه متمرکز بر کیفیت سکونت بیشتر از سایر گونهها میباشد. با توجه به ضرایب بتا کیفیت زمینهای در گونه محیطی، کیفیت اجتماعی در گونه خطی و گونه پراکنده، کیفیت عملکردی در گونه ابربلوک و کیفیت کالبدی در گونه متمرکز بیشترین میزان تاثیر را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی دارند و نیز میزان رضایتمندی از کیفیت واحدهای مسکونی در گونه ابربلوک بیشتر از سایر گونهها میباشد که لزوم توجه به آنها از سوی مسئولین بسیار مهم جلوه مینماید. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کیفیت سکونت؛ رضایتمندی سکونتی؛ مجتمع مسکونی؛ تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحولات پیچیدة اقتصادی و فنی پس از انقلاب صنعتی و تولید شیوههای معماری نوین موجب افزایش سریع جمعیت و نیاز هرچه بیشتر به توسعة فضایی شهرها شد (Johanson, 2000: 150)؛ بدینترتیب با توجه به محدودیتهای ناشی از توسعة افقی شهر (محصوربودن بین ارتفاعات و موانع طبیعی) و مسئلة صرفة اقتصادی (صرفهجویی ناشی از مقیاس)، ضرورت توسعة عمودی و احداث ساختمانهای بلند احساس شد (Bott, 2012: 25). بهطورکلی عوامل اصلی بلندمرتبهسازی در جهان، رانت و قدرت، سودآوری اقتصادی و محدودیتهای گسترش شهری است (Riley et al., 2016: 202) در این میان، یکی از مهمترین راهبردهایی که برای حل معضلات ناشی از روند رو به رشد شهرنشینی و کمبود فضایی شهرها اتخاذ شد، راهبرد حرکت از سمت رشد افقی به رشد عمودی و تولید مسکن انبوه بود که روشنترین شکل تحقق خود را در هیئت مجتمعهای مسکونی متشکل از بلوکهای آپارتمانی بلندمرتبه به نمایش گذاشت (Bonaiuto et al., 2015: 55). در کشور ایران نیز تحولات اساسی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور از اواسط دورة قاجار باعث دگرگونشدن بسیاری از عرصههای فرهنگی و اجتماعی ازجمله شیوة زندگی، الگوهای رفتاری، معماری و شهرسازی شد (سلطانزاده، 1384: 44). این روند دگرگونیها از اواخر دهة بیست و اوایل دهة سی بهتدریج ایدة آپارتماننشینی بهجای خانههای شخصی را در جامعة ایرانی رونق داد (باور، 1384: 130). در این میان بورسبازی زمین و رانتخواری، نارسایی نظام برنامهریزی، دوگانگی اقتصادی و قطبهای رشد (Mousavi, 2003: 102)، کمبود زمین و افزایش قیمت زمین را رقم زد (خلیلمرد و محمدزاده، 1390: 48). اهمیت این موضوع تا بدانجاست که این کمبود و گرانی زمین شهری و مبارزه برای تأمین مسکن در طول تاریخ باعث ظهور بحرانهای سیاسی و اجتماعی شده است (Mehdizadeh, 2006: 229-394). از سویی دیگر رشد غیرمنطقی شهرها و افزایش جمعیت و نیاز به اسکان سریع جمعیت به حاکمشدن اقتصاد بازار و پیروی از اصول اقتصاد نئوکلاسیک منجر شد که در آن رقابت در جستوجوی سود بیشتر باعث غلبة سهم و نسبت کاربریهای انتفاعی و سودآور بر سهم و نسبت کاربریهای غیرانتفاعی و مسکونی شده است؛ درنهایت چنین عواملی سبب شد طراحی و برنامهریزی مجتمعهای مسکونی از ایجاد «محیط مطلوب» فاصله بگیرد؛ بهطوریکه طراحی ساختار این مجتمعها با نوع و چگونگی بهکارگیری فضا بهوسیلة ساکنان هماهنگی ندارد و سبب شکلگیری تودههای حجیم بناهای سرد و بیروح (بهرامپور و مدیری، 1394: 86) و نیز افت شدید کیفیت سکونت در مجتمعها و واحدهای مسکونی شده است؛ این در حالی است که باید هدف عمدة برنامهریزیها، ایجاد محیط سکونتی بهتر ازنظر امنیت، سلامتی، زیبایی، راحتی و آسایش عمومی باشد (Shieh et al., 2011: 120)؛ زیرا امروزه مجتمعهای مسکونی بهمنزلة سکونتگاه اصلی مردم، روزبهروز در حال افزایش هستند؛ بهطوریکه این محیطها در مرحلة اول امکان توسعة انواع شاخصهای زندگی نظیر سلامت، خانواده، کار یا فراغت و... را فراهم میکنند و در مرحلة دوم، جمعیت زیادی در نواحی شهری در مجتمعهای مسکونی زندگی میکنند یا در آیندهای نزدیک زندگی خواهند کرد که میبایست به کیفیت سکونت آنها در مجتمعها توجه ویژه شود (رفیعیان و مولودی، 1390: 15). با توجه به مباحث مطرحشده، ضرورت بررسی موضوعاتی از این دست که با سلامت جسم و روان انسان سروکار دارد، بیش از پیش مهم جلوه میکند. در همین راستا احتمال اینکه گونههای متفاوت مجتمعهای مسکونی تأثیر متفاوتی بر ابعاد کیفیت سکونت داشته باشند، فرضیة پژوهش در نظر گرفته شده است؛ همچنین پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش اصلی است که تأثیر گونههای متفاوت مجتمعهای مسکونی بر هریک از ابعاد کیفیت سکونت به چه میزان است. این پژوهش با هدف سنجش کیفیت سکونت براساس گونهبندی مجتمعهای مسکونی شهر تبریز سعی بر آن دارد که مجتمعهای مسکونیای که بهلحاظ کیفیت سکونت در وضعیت مطلوبتری قرار دارند و نیز ابعاد و شاخصهای تأثیرگذار بر کیفیت را شناسایی و راهکارهایی مؤثر بهمنظور شکلگیری محیط مطلوب زندگی روزمرة ساکنان ارائه کند. در ادامه بهمنظور شناخت زمینههای اصلی، تحلیل چگونگی ارتباطات میان متغیرها، شناخت عوامل تأثیرگذار و آشنایی با مرزهای دانش در مفاهیم مورد بحث این پژوهش، پژوهشهای خارجی و داخلی مرتبط با موضوع آورده شده است: عبدالمحیط و عظیم[1] (2012) پژوهشی را با عنوان «سنجش میزان رضایتمندی سکونتی در مسکن عمومی؛ نمونة مورد مطالعه: شهر هولوماله- مالدیو» به انجام رساندهاند. نتایج نشان میدهد از میان مؤلفههای اصلی در رضایتمندی ساکنان از کیفیت سکونت، کیفیت کالبدی نظیر خدماترسانی و سرویسدهی و امکانات عمومی در داخل مجموعه بسیار مهم و تأثیرگذار است. ابوالفتحی ممتاز و همکاران[2] (2018) پس از بررسی «رضایتمندی سکونتی در میان سالمندان ایرانی؛ نمونة مورد مطالعه: کرج» به این نتیجه رسیدهاند که میزان رضایتمندی سکونتی افرد مسن در سطح متوسطی قرار دارد؛ بنابراین باید سیاستگذاران اقدمات لازم را برای ارتقای رضایتمندی ساکنان انجام دهند. هیلمی مازلم و همکاران[3] (2018) مقالهای با عنوان «ارزیابی رضایتمندی سکونتی در سطوح خانه و محله؛ نمونة مطالعه: محدودة Off-Campus مالزی» انجام دادهاند. نتایج نشان میدهد کیفیت سکونت بیشتر متأثر از شرایط درونی محیط مسکونی است و ارتباط بسیار کمی بین کیفیت سکونت و محیط خارج مسکن وجود دارد. ایمان و کاوه (1391) در «سنجش میزان رضایت از زندگی در میان ساکنان مسکن مهر فولادشهر اصفهان» دریافتند سه عامل تعلق مکانی، میزان دینداری و سرمایة اجتماعی در رضایت از زندگی ساکنان مسکن مهر تأثیر دارد و رضایت از زندگی با سه عامل یادشده و متغیرهایی مانند سن، جنس، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت مسکن، درآمد و هزینة ماهیانه همبستگی دارد. ذبیحی و مرادی (1392) در مقالهای با عنوان «سنجش کیفیت محیط سکونت در محلة نارمک تهران» به این نتیجه رسیدند که ساکنان بیشترین میزان رضایت را از عامل حمل و نقل و کمترین میزان رضایت را از عامل فرهنگی و اجتماعی داشتهاند. طبی مسرور و رضایی مؤید (1394) با «ارزیابی میزان رضایت شهروندی از کیفیتهای سکونتی در مجتمعهای مسکونی؛ نمونة مطالعه: مجتمعهای مسکونی شهر همدان» دریافتند میزان رضایت ساکنان از کیفیت محیطی در حد متوسط و در بعضی ابعاد مطلوب است. همچنین نتایج آزمون برای رضایت از کیفیت محیط سکونتی در سه شاخص اندازه و تسهیلات مسکن و شرایط درونی و بیرونی مجتمعهای مسکونی تا حدی معنادار بود. زنگنه و همکاران (1396) در «سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از کیفیت سکونتی مجتمع مسکن مهر در شهر همدان» به این نتیجه دست یافتند که رضایت از مجتمعهای مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح متوسط و رضایت از واحدهای مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح تقریباً متوسط قرار دارد؛ اما مردم از کیفیت خدمات و تسهیلات فضای باز محیط سکونتی و دسترسی و نزدیکی به مراکز شهری تقریباً ناراضی هستند. بر این اساس پژوهش حاضر با بهرهگیری از این نتایج و سایر پژوهشهای انجامشده در این زمینه، کیفیت مجتمعهای مسکونی و کیفیت واحدهای مسکونی را در گونههای مختلف مجتمعهای مسکونی با استفاده از تحلیلهای آماری بررسی کرده است. تأکید میشود که مقولة کیفیت در مجتمعهای مسکونی که شامل بعد کالبدی، بعد اجتماعی، بعد عملکردی و بعد زمینهای است، بهندرت در پژوهشهای پیشین بررسی شده است. بیان این نکته لازم است که موضوع بررسی کیفیت سکونت در گونههای مختلف مجتمعهای مسکونی، نوآوری پژوهش حاضر است.
چارچوب نظری پژوهش کیفیت محیط سکونت طرح مسئلة بهبود و ارتقای کیفیت محیط سکونت، نمود گرایشی نوظهور در اوایل دهة 1960 در مواجهه با مسائل رشد و توسعة یک بعدی بود. این گرایش که بهمنظور پررنگترکردن جایگاه عوامل اجتماعیاقتصادی در زندگی انسانها نمایان شد، همراه با سایر مفاهیم نوین اجتماعی مانند رفاه اجتماعی، عدالت اجتماعی و عدالت محیطی در قلمرو برنامهریزی بهطور عام و برنامهریزی شهری بهطور خاص مطرح شد (زبردست و بنیعامریان، 1390: 5). در یک تعریف کلی کیفیت محیط سکونت، مفهومی واجد ارزش ذهنی محسوب میشود. این ارزش بهواسطة ارزش «محیط مسکونی شهری» دربردارندة ویژگیهای اساسی نظیر رضایتمندی فردی از واحد مسکونی و مسکن، محله و همسایگان است (Shin, 2016: 13). مطالعات در این زمینه نشان داده است که کیفیت سکونت یک عامل بسیار تأثیرگذار بر سلامت جسمی و روحی انسان است؛ به بیان دیگر جامعهای که بهلحاظ کیفیت سکونت در وضعیت نامطلوبی به سر میبرد، شاهد آثار بسیار مخربی بر زندگی انسان خواهد بود ( 351:Toma et al., 2015: 35; Wu et al., 2015). در حالت کلی مطلوبیت کیفیت محیط، سبب ارتقای رضایتمندی سکونتی در مقیاس جزء و رضایت از زندگی در مقیاس وسیعتر میشود. رضایتمندی سکونتی، مفهومی چندبعدی است که در چندین نظریه و چارچوب مختلف تعریف شده (Amérigo & Aragonés, 1997: 50; Parkes et al., 2002: 2413; Shin, 2016: 11) و بیشتر آن را ادراک محیط مسکونی مطابق با آرزوهای فرد در رابطه با محیط سکونت تعریف کردهاند؛ بنابراین در حالت کلی میتوان گفت که نمایندهای از پاسخهای شناختی فرد به محیط سکونت است (Wang & Wang, 2016: 42). از سویی دیگر، این مفهوم را میتوان ناشی از سطوحی نظیر رضایتمندی از مسکن شخصی، رضایت از همسایگان (رضایتمندی از محله) و رضایت کلی از منطقه (رضایت از جامعه) دانست (Aigbavboa & Thwala, 2016: 138). نتایج یافتههای پژوهشگران از میان 49 مقالة مرتبط با کیفیت سکونت در مجتمعهای مسکونی حاکی است شرایط درونی واحدهای مسکونی نظیر آسایش حرارتی، غلظت آلایندههای هوا و... بر میزان کیفیت سکونت مجتمعهای مسکونی بسیار تأثیرگذار است؛ به بیان دیگر عامل کلیدی برای دستیابی به کیفیت سکونت در مجتمعهای مسکونی، فراهمکردن شرایط مطلوب در محیط داخلی واحدهای مسکونی است (Diaz Lozano Patino & Siegel, 2018: 232). همچنین بررسی ادبیات مرتبط با کیفیت محیط واحدهای مسکونی، سه جنبة اصلی ارزیابی را آشکار میکند (Canter, 1983: 663)؛ جنبههای فضایی (نمودهای معماری و برنامهریزی شهری)، انسانی (نمودهای روابط اجتماعی) و عملکردی (خدمات و تسهیلات). استوکولز[4] (1992) عبارت جدید «نقشة زمینهای» را اضافه کرد تا اعتبار محتوای شاخص را با ایجاد آیتمهای جدید و اصلاح آیتمهای پیشین بهمنظور حل نقصهای متدولوژی نسخههای پیشین افزایش دهد. برای سنجش کیفیت سکونت در واحدهای مسکونی، شاخصهای دیگری نظیر اندازة واحد مسکونی، تعداد و اندازة اتاق، هزینههای مالی واحد، محرمیت، استقامت بنا، تهویه (Khaef & Zebardast, 2015: 39) و نیز شرایط بیرونی بررسی شده است (EPS, 2014). در جدول زیر سایر شاخصهای مؤثر بر ارتقای کیفیت محیط سکونت در سه سطح محله، واحد همسایگی و واحد مسکونی آورده شده است.
جدول- 1: شاخصهای مؤثر بر کیفیت محیط سکونت
منبع: بهرامپور و مدیری، 1394: 87- 88
در حالت کلی بهکارگیری معیارهای بسیار برای دستیابی به جامعترین تصویر از کیفیت محیط سکونت ضروری است؛ بنابراین با استناد به سایر پژوهشها درزمینة کیفیت سکونت، بر دو مؤلفة کیفیت مجتمع مسکونی و کیفیت واحد مسکونی تأکید میشود. برای سنجش کیفیت مجتمعهای مسکونی، پژوهشهای تجربی جدیدتر همچون پژوهشهای بنیتو[11] (2006)، بعد چهارم دیگری شامل متغیرهای زمینهای همچون نحوة زندگی، جمعیت و نگهداری را به الگوی کانتِر اضافه کردند که در پژوهش حاضر نیز، مدل بهکاررفتة مربوط به کیفیت محیط مجتمعهای مسکونی، مدل بنیتو و همکاران (2003) است؛ این مدل از چهار بعد اصلی جنبههای کالبدی (معماری و برنامهریزی شهری)، جنبههای روابط اجتماعی، جنبههای عملکردی و جنبههای زمینهای تشکیل شده است؛ همچنین برای سنجش کیفیت واحدهای مسکونی بر محورهای شرایط بیرونی و درونی، هزینههای جاری و تسهیلات رفاهی تأکید شده است.
شکل- 1: ابعاد و مؤلفههای کیفیت سکونت منبع: نگارندگان مجتمعهای مسکونی مجتمعهای مسکونی، بلوکهای آپارتمانی در یک قطعه زمین براساس طرحی از پیش اندیشیدهشده هستند که این بلوکها میتوانند در اشکال مختلفی با یکدیگر ترکیب شوند و فضای باز در ارتباط معنادار با ساختمانها قرار گیرد (عینیفر، 1384: 35). در یک جمعبندی میتوان گونههای رایج مجتمعهای مسکونی را براساس جدول 2 طبقهبندی کرد.
جدول- 2: گونهبندی مجتمعهای مسکونی
منبع: Biddulph, 2007: 65
بهطورکلی زمانی میتوان گفت مجتمع مسکونی کیفیت زیادی دارد که فضای داخل و محیط خارج آن شرایط مطلوبی داشته باشد؛ به بیان دیگر فضای داخلی خانه با محیط خارجی هماهنگ و در ارتباط باشد؛ بنابراین هماهنگی با محیط بیرونی، شرط لازم برای ایجاد یک مجتمع مسکونی مطلوب است (رفیعیان، 1391: 325). شرکت مسکن بریتانیا[13] در سال 2017 سه شاخص اساسی برای ارزیابی میزان کیفیت محیط سکونت در مجتمعهای مسکونی ارائه کرد. این شاخصها موقعیت مکانی، طراحی و محیط اطراف مسکن هستند (Housing Corporation,Housing quality Indicators, 2017: 136). در پژوهشهای انجامشده در این زمینه، مهمترین شاخصهای مؤثر بر ارتقای کیفیت سکونت در مجتمعهای مسکونی تنوع فضایی، تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی، امنیت، دسترسی، ارتباط درون سایت و بیرون، زیباشناسی و سازگاری با معماری اطراف است (یعقوبلو و البرزی، 1394: 33).
روش پژوهش پژوهش حاضر بهلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفیتحلیلی به شیوة آمیخته است. جامعة آماری پژوهش، ساکنان مجتمعهای مسکونی فاتح (گونة محیطی؛ منطقة دو)، پردیس (گونة خطی؛ منطقة یک)، فجر (گونة پراکنده؛ منطقة سه)، چمران (گونة محیطی؛ منطقة چهار)، گلپارک (گونة خطی؛ منطقة یک)، ستارخان (گونة پراکنده؛ منطقة چهار)، زمرد (گونة متمرکز؛ منطقة سه)، ایرداک (گونة ابربلوک؛ منطقة یک)، طاووس (گونة ابربلوک؛ منطقة چهار) و سپیدار (گونة متمرکز؛ منطقة سه) شهر تبریز با تعداد 13873 نفر است. به دلیل وسیعبودن حجم جامعه، براساس فرمول کوکران و با درنظرگرفتن میزان اطمینان 93 درصد و میزان خطای 7 درصد، تعداد حجم نمونه حدود 150 نفر برآورد شد. مجتمعهای مسکونی بررسیشده به گونهای انتخاب شدند که دربردارندة تمامی پنج گونه (خطی، ابربلوک، محیطی، متمرکز و پراکنده) باشند؛ همچنین از آنجایی که بررسی موضوع کیفیت سکونت به حضور و سکونت ساکنان در مجتمعهای مسکونی وابسته است، باید مجتمعهایی انتخاب میشد که تمامی واحدهای آنها به بهرهبرداری رسیده و در اختیار ساکنان قرار گرفته باشد. در همین زمینه تمامی واحدهای مجتمعهای مسکونی انتخابی تحویل داده شده و سابقة سکونت در آنها بیش از 5 سال است و نیز به قشر خاصی از مردم تعلق ندارد؛ همچنین به دلیل اینکه تراکم مجتمعهای مسکونی در مناطق یک، دو، سه و چهار شهر تبریز بیش از سایر مناطق است، مجتمعهای مسکونی نمونه از این مناطق انتخاب شدند. گفتنی است در پژوهش حاضر سایر مجتمعهای مسکونی که ویژگیهای اشارهشده را ندارند، از دایرة مطالعات خارج شدند. در پژوهش حاضر برای سنجش میزان کیفیت سکونت در ده مجتمع مسکونی اشارهشده، دو نوع کیفیت بررسی شده است:
همچنین برای گردآوری دادههای پژوهش از مطالعات کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است؛ بهطوریکه دادههای کمی با استفاده از پرسشنامة پژوهشگرساخته گردآوری شد. بیان این مطلب لازم است که پرسشنامة تدوینشده برای بررسی فرضیة پژوهش، تمامی متغیرهای عوامل فردی، گویهها و زیرگویهها را زیر پوشش قرار داده و تمامی پرسشها بهصورت طیف لیکرت امتیازبندی شده و برای پاسخگویی در اختیار ساکنان مجتمعهای مسکونی گزیده قرار داده شده است. برای بررسی روایی ابزار اندازهگیری پژوهش، روایی صوری و برای سنجش پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ بهره گرفته شده و این میزان برابر با 81/0 است که بیشتر از 7/0 است و بر این اساس اعتبار پرسشنامه تأیید میشود؛ همچنین برای تحلیلهای پژوهش از آزمونهای آماری میانگین یکطرفه و رگرسیون استفاده شد. در شکل 2 مدل عملیاتی پژوهش ارائه شده است:
شکل- 2: مدل عملیاتی پژوهش منبع: نگارندگان
معرفی منطقة پژوهش کلانشهر تبریز، بزرگترین متروپل شمال غرب ایران، با وسعتی حدود 25.056هکتاری بهلحاظ موقعیت جغرافیایی در 38 درجه و 1 دقیقه تا 38 درجه و 8 دقیقه عرض شمالی و 46 درجه و 5 دقیقه تا 46 درجه و 22 دقیقه طول شرقی واقع شده است (مهندسین مشاور نقش محیط، 1390: 33). براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران در سال 1395، جمعیت شهر تبریز 1.558.693 نفر است (براساس دادههای مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1395) که نسبت به آمار سال 1390، جمعیت این شهر رشد چشمگیری داشته است. افزایش جمعیت شهری و نیاز به اماکن مسکونی سبب جایگزینی سریع مساکن چندخانواری نظیر مجتمعهای مسکونی با تیپولوژیهای مختلف به جای مساکن تکخانواری در شهر تبریز شد. در رابطه با تیپولوژی مجتمعهای مسکونی و واحدهای مسکونی شهر تبریز براساس اطلاعات آماری بلوکها در سال 1395 میتوان گفت که از مجموع 180 مجتمع مسکونی و 32.781 واحد مسکونی موجود در شهر، 23 درصد مجتمعهای مسکونی و 10 درصد واحدهای مسکونی مربوط به گونة متمرکز، 31 درصد مجتمعهای مسکونی و 37 درصد واحدهای مسکونی مربوط به گونة خطی، 12 درصد مجتمعهای مسکونی و 11 درصد واحدهای مسکونی مربوط به گونة محیطی، 32 درصد مجتمعهای مسکونی و 40 درصد واحدهای مسکونی مربوط به گونة پراکنده و 2 درصد مجتمعهای مسکونی و 2 درصد واحدهای مسکونی مربوط به گونة ابربلوک هستند. در پژوهش حاضر از هریک از گونههای یادشده، دو مجتمع مسکونی به نمایندگی از بقیه انتخاب شد تا آزمون فرضیه در رابطه با آنها صورت بگیرد. در جدول 3 مجتمعهای مسکونی مطالعهشده معرفی شدهاند.
جدول- 3: معرفی مجتمعهای مسکونی مطالعهشده
منبع: نگارندگان
بحث و یافتههای پژوهش دادههای توصیفی در پژوهش حاضر برای سنجش میزان کیفیت سکونت، دو نوع کیفیت بررسی شده است:
نتایج بهدستآمده از عوامل فردی دادههای آماری نشان میدهد نمونة انتخابی شامل 77 نفر مرد و 73 نفر زن است. بررسی وضعیت مالکیت افراد نمونه نشان داد 3/51 درصد مالک ساختمان و 7/48 درصد مستأجر هستند. بررسی گروههای سنی افراد نمونه نشان داد گروه سنی (31- 45) 3/39 درصد، گروه سنی (18- 30) 3/33 درصد، گروه سنی (46- 60) 7/26 درصد و گروه سنی (61+) 7/0 درصد را به خود اختصاص دادهاند. بررسی میزان تحصیلات افراد نمونه نشان داد از میان افراد نمونه 7/4 درصد در گروه زیر دیپلم، 7/42 درصد در گروه دیپلم، 7 درصد در گروه فوق دیپلم، 3/38 درصد در گروه لیسانس، 2 درصد در گروه فوق لیسانس و 3/5 درصد در گروه دکتری قرار دارند. بررسی وضعیت اشتغال افراد نمونه حاکی است 3/9 درصد خانهدار، 7/12 درصد دانشجو، 3/7 درصد پزشک، 7/38 درصد شغل آزاد، 7/18 درصد کارمند، 3/9 درصد بازنشسته و 3/3 درصد مهندس هستند. بررسی وضعیت تأهل نشان داد از میان افراد نمونه 7/38 درصد مجرد و 3/61 درصد متأهل هستند. بررسی مدتزمان سکونت در مجتمعهای مسکونی مدنظر نشان داد 78 درصد در بازة 1- 5 سال، 12 درصد در بازة 6- 10 سال، 3/9 درصد در بازة 11- 20 سال و 7/0 درصد در بازة 21- 30 سال سکونت داشتهاند. بررسی مدتزمان سکونت در شهر حاکی از آن بود که از میان افراد نمونه 2 درصد در گروه 1- 5 سال، 2 درصد در گروه 6- 10 سال، 20 درصد در گروه 11- 20 سال، 7/24 درصد در گروه 21- 30 سال و 3/51 درصد در گروه بالای 31 سال سکونت در شهر تبریز قرار دارند.
تأثیر عوامل فردی بر میزان کیفیت مجتمعهای مسکونی و واحدهای مسکونی گروههای سنی: چهار گروه سنی 18- 30، 31- 45، 46- 60 و بالای 60 برای آزمون میانگین یکطرفه در نظر گرفته شدند. نتایج نشان میدهد اختلاف معناداری بین هر چهار گروه سنی با میزان کیفیت مجتمعهای مسکونی و واحدهای مسکونی وجود ندارد. جنسیت: بررسی نتایج آزمون میانگین یکطرفه نشان میدهد بین جنسیت و کیفیت واحدهای مسکونی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ همچنین میانگین کیفیت واحدهای مجتمع مسکونی در گروه مردان بیشتر از زنان است. وضعیت تأهل: بررسی نتایج آزمون میانگین یکطرفه نشان میدهد بین وضعیت تأهل و میزان کیفیت مجتمعهای مسکونی و واحدهای مسکونی تفاوت معناداری وجود ندارد. میانگین کیفیت سکونت (مجتمعهای مسکونی و واحدهای مجتمع مسکونی) در گروه مجرد بیشتر از گروه متأهل است. گروههای شغلی: بررسی نتایج آزمون میانگین یکطرفه نشان میدهد بین گروههای شغلی و میزان کیفیت مجتمعهای مسکونی و واحدهای مسکونی تفاوت معناداری وجود ندارد. بیشترین میانگین کیفیت مجتمع مسکونی و کیفیت واحدهای مسکونی به گروه شغلی پزشک مربوط است. تحصیلات: بررسی نتایج آزمون میانگین یکطرفه نشان میدهد بین وضعیت تحصیلات و میزان کیفیت سکونت و میزان کیفیت واحدهای مسکونی تفاوت معناداری وجود ندارد. بیشترین میانگین کیفیت مجتمع مسکونی و کیفیت واحدهای مسکونی به گروه تحصیلی دکتری مربوط است. وضعیت مالکیت: بررسی نتایج آزمون میانگین یکطرفه نشان میدهد بین وضعیت مالکیت و کیفیت واحدهای مسکونی تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین کیفیت واحدهای مسکونی برای گروه مالک بیشتر است. مدتزمان سکونت در مجتمعهای مسکونی: بررسی نتایج آزمون میانگین یکطرفه نشان میدهد بین مدت سکونت و کیفیت سکونت تفاوت معناداری وجود ندارد. بیشترین میانگین کیفیت مجتمعهای مسکونی و بیشترین میانگین کیفیت واحدهای مسکونی برای ساکنان شهر تبریز با مدتزمان 11- 20 سال است. مدتزمان سکونت در شهر تبریز: بررسی نتایج آزمون میانگین یکطرفه نشان میدهد بین مدت سکونت و کیفیت سکونت تفاوت معناداری وجود ندارد. بیشترین میانگین کیفیت مجتمعهای مسکونی و نیز بیشترین میانگین کیفیت واحدهای مسکونی برای ساکنان شهر تبریز با مدتزمان 6- 10 سال، و کمترین میانگین کیفیت مجتمع مسکونی برای ساکنان با مدتزمان 1- 5 سال است.
سنجش میزان میانگین کیفیت سکونت، کیفیت مجتمعهای مسکونی و واحدهای مسکونی به تفکیک گونهبندی مجتمعها نتایج بهدستآمده از شکل 3 نشان میدهد بیشترین و کمترین میزان میانگین کیفیت مجتمع مسکونی به ترتیب به گونة ابربلوک به اندازة 44/3 و گونة خطی به اندازة 93/2 مربوط است. بیشترین میزان میانگین کیفیت واحد مسکونی به گونة ابربلوک به اندازة 12/3 مربوط است؛ همچنین کمترین میزان کیفیت واحد مسکونی به گونة متمرکز به اندازة 77/2 مربوط است.
شکل- 3: میانگین مؤلفهها در گونهبندی مجتمعهای مسکونی منبع: نگارندگان
بررسی میزان اثرگذاری هریک از ابعاد کیفیت مجتمعهای مسکونی با استفاده از آزمون رگرسیون در برازش مدل رگرسیونی، بعضی از آمارهها معروف به ضرایب تأثیر رگرسیونی هستند. این ضرایب به دو دسته تقسیم میشوند: ضرایب تأثیر رگرسیونی استانداردنشده (B) و ضرایب تأثیر رگرسیونی استانداردشده یا بتا (ß). گفتنی است که تفسیر ضرایب یادشده براساس معناداری در سطح خطای کمتر از 05/0 یا 01/0 صورت میگیرد. علاوه بر آمارههای B و ß، یکی دیگر از آمارههای بسیار تأثیرگذار بر تحلیل نتایج، آمارة (t) است که اهمیت نسبی حضور هر متغیر مستقل را در مدل نشان میدهد و قدر مطلق مقدار این آماره برای تأثیر آماری معناداری عدد 33/2، در سطح خطای کمتر از 05/0 یا 01/0 است. ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت مجتمعهای مسکونی شامل کالبدی، عملکردی، اجتماعی و زمینهای، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی مطالعهشده دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 522/0، 516/0، 515/0 و 457/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی دارند؛ همچنین مقدار آمارة (t) برای این ابعاد به ترتیب 473/209267504، 859/203795635، 526/201890951 و 238/184622935 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه ابعاد یادشده تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی مطالعهشده دارند. گفتنی است با توجه به ضرایب بتا، بعد کالبدی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد زمینهای، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی دارند.
جدول- 4: آزمون رگرسیون بین ابعاد کیفیت مجتمعهای مسکونی
منبع: نگارندگان
بررسی میزان اثرگذاری هریک از ابعاد کیفیت واحدهای مسکونی با استفاده از آزمون رگرسیون ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت واحدهای مسکونی شامل شرایط بیرونی واحد مسکونی، تسهیلات واحد مسکونی، شرایط درونی واحد مسکونی و هزینة واحد مسکونی، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 485/0، 468/0، 441/0 و 418/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی دارند؛ همچنین مقدار آمارة (t) برای تمامی ابعاد صفر است که در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه ابعاد یادشده تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی دارند. گفتنی است با توجه به ضرایب بتا، بُعد شرایط بیرونی واحد مسکونی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد هزینة واحد مسکونی، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت واحدهای مسکونی دارند.
جدول- 5: آزمون رگرسیون بین ابعاد کیفیت واحدهای مسکونی
منبع: یافتههای پژوهش، 1399
بررسی میزان تأثیر گونهبندی بر کیفیت سکونت در مجتمعهای مسکونی با استفاده از آزمون رگرسیون گونة محیطی (مجتمعهای مسکونی فاتح و چمران) کیفیت مجتمعهای مسکونی: ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت مجتمعهای مسکونی شامل کالبدی، عملکردی، اجتماعی و زمینهای، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة محیطی (فاتح و چمران) دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 585/0، 478/0، 546/0 و 595/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة محیطی (فاتح و چمران) دارند. گفتنی است با توجه به ضرایب بتا، بُعد زمینهای، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد عملکردی، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة محیطی (فاتح و چمران) دارند. کیفیت واحدهای مسکونی: ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت واحدهای مسکونی شامل شرایط بیرونی واحد مسکونی، تسهیلات واحد مسکونی، شرایط درونی واحد مسکونی و هزینة واحد مسکونی، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة محیطی (فاتح و چمران) دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 544/0، 512/0، 450/0 و 437/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة محیطی (فاتح و چمران) دارند. گفتنی است با توجه به ضرایب بتا، بُعد شرایط بیرونی واحد مسکونی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد هزینة واحد مسکونی، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة محیطی (فاتح و چمران) دارند.
گونة پراکنده (مجتمعهای مسکونی فجر و ستارخان) کیفیت مجتمعهای مسکونی: ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت مجتمعهای مسکونی شامل کالبدی، عملکردی، اجتماعی و زمینهای، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة پراکنده (فجر و ستارخان) دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 571/0، 544/0، 626/0 و 554/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة پراکنده (فجر و ستارخان) دارند. گفتنی است با توجه به ضرایب بتا، بُعد اجتماعی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد عملکردی، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة پراکنده (فجر و ستارخان) دارند. کیفیت واحدهای مسکونی: ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت واحدهای مسکونی شامل شرایط بیرونی واحد مسکونی، تسهیلات واحد مسکونی، شرایط درونی واحد مسکونی و هزینة واحد مسکونی، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة پراکنده (فجر و ستارخان) دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 411/0، 417/0، 477/0 و 423/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة پراکنده (فجر و ستارخان) دارند. گفتنی است با توجه به ضرایب بتا، بُعد شرایط درونی واحد مسکونی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد شرایط بیرونی واحد مسکونی، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة پراکنده (فجر و ستارخان) دارند.
گونة خطی (مجتمعهای مسکونی گلپارک و پردیس) کیفیت مجتمعهای مسکونی: ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت مجتمعهای مسکونی شامل کالبدی، عملکردی، اجتماعی و زمینهای، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة خطی (گلپارک و پردیس) دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 484/0، 461/0، 495/0 و 372/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة خطی (گلپارک و پردیس) دارند. گفتنی است با توجه به ضرایب بتا، بُعد اجتماعی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد زمینهای، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة خطی (گلپارک و پردیس) دارند. کیفیت واحدهای مسکونی: ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت واحدهای مسکونی شامل شرایط بیرونی واحد مسکونی، تسهیلات واحد مسکونی، شرایط درونی واحد مسکونی و هزینة واحد مسکونی، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة خطی (گلپارک و پردیس) دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 494/0، 537/0، 446/0 و 389/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة خطی (گلپارک و پردیس) دارند. بیان این مطلب لازم است که با توجه به ضرایب بتا، بُعد تسهیلات واحد مسکونی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد هزینة واحد مسکونی، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة خطی (گلپارک و پردیس) دارند.
گونة ابربلوک (مجتمعهای مسکونی ایرداک و طاووس) کیفیت مجتمعهای مسکونی: ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت مجتمعهای مسکونی شامل کالبدی، عملکردی، اجتماعی و زمینهای، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة ابربلوک (ایرداک و طاووس) دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 413/0، 498/0، 413/0 و 430/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة ابربلوک (ایرداک و طاووس) دارند. گفتنی است که با توجه به ضرایب بتا، بُعد عملکردی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد کالبدی، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة ابربلوک (ایرداک و طاووس) دارند. کیفیت واحدهای مسکونی: ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت واحدهای مسکونی شامل شرایط بیرونی واحد مسکونی، تسهیلات واحد مسکونی، شرایط درونی واحد مسکونی و هزینة واحد مسکونی، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة ابربلوک (ایرداک و طاووس) دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 470/0، 371/0، 414/0 و 401/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة ابربلوک (ایرداک و طاووس) دارند. گفتنی است با توجه به ضرایب بتا، بُعد شرایط بیرونی واحد مسکونی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد تسهیلات واحد مسکونی، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة ابربلوک (ایرداک و طاووس) دارند.
گونة متمرکز (مجتمعهای مسکونی سپیدار و زمرد) کیفیت مجتمعهای مسکونی: ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت مجتمعهای مسکونی شامل کالبدی، عملکردی، اجتماعی و زمینهای، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة متمرکز (سپیدار و زمرد) دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 874/0، 757/0، 722/0 و 529/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة متمرکز (سپیدار و زمرد) دارند. گفتنی است با توجه به ضرایب بتا، بُعد کالبدی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد زمینهای، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی گونة متمرکز (سپیدار و زمرد) دارند. کیفیت واحدهای مسکونی: ضرایب تأثیر رگرسیونی برازش مدل پژوهش نشان میدهد تمامی ابعاد کیفیت واحدهای مسکونی شامل شرایط بیرونی واحد مسکونی، تسهیلات واحد مسکونی، شرایط درونی واحد مسکونی و هزینة واحد مسکونی، ضرایب تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة متمرکز (سپیدار و زمرد) دارند؛ بدین صورت که ضریب استانداردشدة (ß) ابعاد یادشده به ترتیب 553/0، 517/0، 437/0 و 474/0 در سطح خطای کمتر از 01/0 است و درنتیجه این ابعاد تأثیرگذاری معناداری بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة متمرکز (سپیدار و زمرد) دارند. گفتنی است با توجه به ضرایب بتا، بُعد شرایط بیرونی واحد مسکونی، بیشترین میزان اثرگذاری و بعد شرایط درونی واحد مسکونی، کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت واحدهای مسکونی گونة متمرکز (سپیدار و زمرد) دارند. با توجه به ضرایب بتای موجود در شکل 4 میتوان گفت که در گونة محیطی کیفیت زمینهای و کیفیت عملکردی، در گونة پراکنده کیفیت اجتماعی و کیفیت عملکردی، در گونة خطی کیفیت اجتماعی و کیفیت زمینهای، در گونة ابربلوک کیفیت عملکردی و کیفیت اجتماعی= کیفیت کالبدی و در گونة متمرکز کیفیت کالبدی و کیفیت زمینهای، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان اثرگذاری را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی دارند.
شکل- 4: مقایسة ضرایب بتا در هریک از ابعاد کیفیت مجتمعهای مسکونی به تفکیک گونه منبع: نگارندگان
با توجه به ضرایب بتای موجود در شکل 5 میتوان گفت که در گونة محیطی شرایط بیرونی و هزینة جاری، در گونة پراکنده شرایط درونی و شرایط بیرونی، در گونة خطی تسهیلات واحد مسکونی و هزینههای جاری، در گونة ابربلوک شرایط بیرونی و تسهیلات= شرایط درونی و در گونة متمرکز شرایط بیرونی و شرایط درونی، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تأثیرگذاری را بر کیفیت واحدهای مسکونی دارند.
شکل- 5: مقایسة ضرایب بتا در هریک از ابعاد کیفیت واحدهای مسکونی به تفکیک گونه منبع: نگارندگان حال برای جمعبندی، در شکل 6 مدل تحلیل مسیر برای اثرگذاری گونهبندی مجتمعهای مسکونی بر کیفیت سکونت ارائه میشود. نتایج حاصل از تحلیل مدل مسیر نشان داد میزان تأثیر گونة متمرکز بر کیفیت سکونت بیشتر از سایر گونههاست؛ همچنین ازنظر تأثیرگذاری، مؤلفة عملکردی و مؤلفة شرایط بیرونی واحدها به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی و کیفیت واحدهای مسکونی تبریز دارند.
شکل- 6: نمودار تحلیل مسیر اثرگذاری کیفیت سکونت بر گونهبندی مجتمعهای مسکونی تبریز در سه سطح منبع: نگارندگان
جمعبندی و پیشنهادها این پژوهش با هدف سنجش کیفیت سکونت براساس گونهبندی مجتمعهای مسکونی شهر تبریز سعی بر آن دارد که مجتمعهای مسکونیای که بهلحاظ کیفیت سکونت در وضعیت مطلوبتری قرار دارند و ابعاد و شاخصهای تأثیرگذار بر کیفیت را شناسایی و راهکارهایی مؤثر برای شکلگیری محیط مطلوب زندگی روزمرة ساکنان ارائه کند. برای سنجش میزان کیفیت سکونت در ده مجتمع مسکونی، دو نوع کیفیت بررسی شده است: کیفیت در مجتمعهای مسکونی شامل چهار بعد کیفیت کالبدی، کیفیت عملکردی، کیفیت اجتماعی و کیفیت زمینهای، و کیفیت در واحدهای مسکونی شامل چهار بعد تسهیلات واحد مسکونی، شرایط درونی واحد مسکونی، شرایط بیرونی واحد مسکونی و هزینههای جاری واحد مسکونی. همانطور که در بخش نظری مقاله بیان شد، ارتباطی مستقیم و دوسویه میان کیفیت سکونت و رضایتمندی سکونتی وجود دارد. دربارة تأثیر عوامل فردی بر ابعاد کیفیت سکونت در گونههای مختلف مجتمعهای مسکونی نتایج نشان داد عامل جنسیت باعث تأثیر متفاوتی بر کیفیت واحد مسکونی در میان دو گروه زنان و مردان میشود و میانگین کیفیت واحدهای مسکونی در گروه مردان بیشتر از زنان است؛ همچنین وضعیت مالکیت نیز تأثیر متفاوتی بر کیفیت واحدهای مسکونی دارد؛ بدین صورت که میانگین کیفیت واحدهای مسکونی برای گروه مالک بیشتر است؛ این در حالی است که سایر عوامل فردی نظیر گروههای سنی، وضعیت تأهل، اشتغال، مالکیت، میزان تحصیلات، مدتزمان سکونت در مجتمعهای مسکونی و مدتزمان سکونت در شهر تأثیر چندانی بر هریک از ابعاد کیفیت سکونت ندارد. یافتههای حاصل از تحلیل شکل 3 نشان داد در میان پنج گونة مجتمع مسکونی، بیشترین و کمترین میزان میانگین کیفیت مجتمعهای مسکونی به ترتیب به گونة ابربلوک (طاووس و ایرداک) و گونة خطی (گلپارک و پردیس) و نیز بیشترین و کمترین میزان میانگین کیفیت واحدهای مسکونی به ترتیب به گونة ابربلوک (طاووس و ایرداک) و گونة متمرکز (سپیدار و زمرد) مربوط است. همانطور که انتظار میرفت، با توجه به مزایای گونة ابربلوک نظیر فراهمکردن محیط امن و آرام برای ساکنان که ازجمله مؤلفههای بسیار مهم در ارتقای میزان کیفیت سکونت هستند، در این پژوهش نیز بیشترین میزان میانگین کیفیت سکونت به گونة ابربلوک (طاووس و ایرداک) مربوط است. در حالت کلی میتوان گفت گونة ابربلوک تأثیرگذاری بیشتری بر کیفیت مجتمعهای مسکونی و کیفیت واحدهای مسکونی دارد. در گونة متمرکز بیشتر مساحت به فضای باز اختصاص داده میشود و ساختمانها بسیار متراکم و مساحت واحدهای مسکونی به مراتب کمتر است؛ این امر سبب افزایش میزان آلودگی، سروصدا، کاهش میزان بهداشت محیطی و... میشود که از دلایل نارضایتی سکونتی است و کیفیت سکونت را بهشدت کاهش میدهد. در این پژوهش نیز یافتهها نشان داد میانگین کیفیت سکونت در گونة متمرکز نسبت به سایر گونهها کمتر است. برای دستیابی به کیفیت سکونت مطلوبتر باید کیفیت زمینهای مجتمع مسکونی (شیوة زندگی، بهداشت محیطی و هزینههای مراقبت) و شرایط درونی واحدهای مسکونی (سروصدا، جانوران موذی، بو و آلودگی) ارتقا یابد. نتایج حاصل از تحلیل مدل مسیر نشان داد کیفیت عملکردی (خدمات رفاه اجتماعی، تجاری، تفریحی و حمل و نقل) و شرایط بیرونی (نور خورشید، روشنایی، دید و منظر، باغ)، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی و کیفیت واحدهای مسکونی تبریز دارند؛ همچنین میزان تأثیر گونة متمرکز بر کیفیت سکونت بیشتر از سایر گونههاست که این امر ناشی از ضرایب بالای کیفیت زمینهای مجتمعهای مسکونی (شیوة زندگی، بهداشت محیطی و هزینههای مراقبت) و نیز شرایط بیرونی واحدهای مسکونی (نور خورشید، روشنایی، دید و منظر، باغ) است؛ بنابراین برای دستیابی به سطح بالاتر کیفیت سکونت در گونة متمرکز، باید کیفیت عملکردی مجتمع مسکونی (خدمات رفاه اجتماعی، تجاری، تفریحی و حمل و نقل) و هزینههای جاری واحدهای مسکونی (تعمیر و نگهداری) ارتقا یابند.
[1]. Abdul Mohit & Azim [2]. Abolfathi Momtaz et al. [3]. Hilmy Muslim et al. [4]. Stokols [5]. Islam et al. [6]. Ge & Hokao [7]. onibokun [8]. Campell [9]. Khaef & zebardast [10]. Amerigo & Aragones [11]. Bonaiuto [12]. Le Corbusier [13]. UK Housing Company
نتایج حاصل از شکلهای 4 و 5 نشان داد کیفیت زمینهای (شیوة زندگی، بهداشت محیطی و هزینههای مراقبت) در گونة محیطی، کیفیت اجتماعی (مشارکت، امنیت و اجتماعپذیری) در گونههای خطی و پراکنده، کیفیت عملکردی (خدمات رفاه اجتماعی، تجاری، تفریحی و حمل و نقل) در گونة ابربلوک و کیفیت کالبدی (زیبایی، حجم و تراکم بناها، دسترسی و فضاهای سبز) در گونة متمرکز، بیشترین میزان تأثیر را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی دارند. بهطور خلاصه ترتیب اثرگذاری ابعاد بر کیفیت مجتمع مسکونی بهصورت مقابل است: کیفیت کالبدی> کیفیت عملکردی> کیفیت اجتماعی> کیفیت زمینهای. همچنین شرایط بیرونی (نور خورشید، روشنایی، دید و منظر، باغ) در گونههای محیطی، ابربلوک، متمرکز و تسهیلات واحدهای مسکونی (تسهیلات داخلی، اتاقهای جادار، نوع سکونت، انباری و عمر ساختمان) در گونة خطی و شرایط درونی (سروصدا، جانوران موذی، بو و آلودگی) در گونة پراکنده و هزینههای جاری (تعمیر و نگهداری) در گونة ابربلوک، بیشترین میزان تأثیرگذاری را بر کیفیت واحدهای مسکونی دارند و ترتیب تأثیرگذاری ابعاد بر کیفیت واحدهای مسکونی بهصورت مقابل است: شرایط بیرونی واحد مسکونی> تسهیلات واحد مسکونی> شرایط درونی واحد مسکونی> هزینة واحد مسکونی. یافتههای این مقاله نیز در مواردی با بررسیهای گذشته دربارة تأثیر ابعاد مختلف گونههای مجتمعهای مسکونی بر ارتقای کیفیت سکونت سازگاری دارد و آن را تأیید میکند؛ برای نمونه عبدالمحیط و عظیم (2012) بیان میکنند که از میان مؤلفههای اصلی در رضایتمندی ساکنان از کیفیت سکونت، کیفیت کالبدی نظیر خدماترسانی و سرویسدهی و امکانات عمومی در داخل مجموعة سایت، بسیار مهم و تأثیرگذار است؛ اما یافتههای پژوهشهای دیگر در این زمینه، نتایجی مغایر با یافتههای پژوهش حاضر دارد؛ برای نمونه هیلمی مازلم و همکاران (2018) در پژوهش خود اثبات کردند که کیفیت سکونت بیشتر متأثر از شرایط درونی محیط مسکونی است و ارتباط بسیار کمی بین کیفیت سکونت و محیط خارج مسکن وجود دارد؛ بنابراین با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود طراحان و برنامهریزان شهری هنگام طراحی مجتمعهای مسکونی، شاخصهای مؤثر بر کیفیت عملکردی مجتمعهای مسکونی نظیر خدمات رفاه اجتماعی، تجاری، تفریحی و حمل و نقل و نیز شاخصهای مؤثر بر شرایط بیرونی واحدهای مسکونی نظیر روشنایی، دید و منظر و دسترسی به باغ را برای ارتقای کیفیت سکونت بیش از پیش مدنظر قرار دهند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,354 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 639 |