تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,639 |
تعداد مقالات | 13,336 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,942,708 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,975,399 |
تحلیل نابرابری فضایی در توزیع خدمات اداریانتظامی از منظر عدالت فضایی نمونة پژوهش: محلههای شهر اصفهان | ||
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی | ||
مقاله 4، دوره 33، شماره 1 - شماره پیاپی 85، فروردین 1401، صفحه 45-66 اصل مقاله (855.82 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/gep.2021.126791.1390 | ||
نویسندگان | ||
محمدحسین سرائی* 1؛ فرزانه دستا2 | ||
1دانشیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، گروه جغرافیا، دانشگاه یزد، یزد، ایران | ||
2دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، گروه جغرافیا، دانشگاه یزد، یزد، ایران | ||
چکیده | ||
با رشد فزایندة شهرنشینی در جهان، شهرهای کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران با نابرابری خدماتی و پراکنش جمعیت مواجه شدهاند؛ به طوری که ناپایداری حاصل از آن به شکل نابرابری فضاییاجتماعی و با نمودهایی چون محرومیت شهروندان از خدمات و تسهیلات شهری و افزایش شکاف طبقاتی نمایان شده است. در این زمینه هدف از این مقاله، ارزیابی الگوی فضایی خدمات اداریانتظامی در شهر اصفهان، دستیابی به تأثیر الگوی توزیع این خدمات بر مطلوبیت شعاع عملکردی و سنجش ارتباط بین توزیع فضایی این خدمات و میزان جمعیت مناطق متناظر بر موقعیت مکان آنها در شهر اصفهان است. نوع پژوهش براساس هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفیتحلیلی است. دادههای مورد نیاز به روش کتابخانهای و با مراجعه به منابع و سازمانهای مرتبط گردآوری شد. برای پیشبرد اهداف پژوهش حاضر و تحلیل دادهها، روشهایی از قبیل توابع تحلیل نزدیکترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی، تحلیل لکههای داغ، روش عضویت فازی و شاخص دو متغیرة موران در محیط نرمافزاری GeoDa در محلههای شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافتههای پژوهش نشان میدهد الگوی پراکنش خدمات اداریانتظامی، تصادفی است. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر نامطلوبی مناطق و محلههای پیرامون شهری در خدمات اداریانتظامی است. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات اداریانتظامی و میزان جمعیت محلهها نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید میکند. درمجموع نتایج پژوهش حاکی از نابرابریهای اجتماعی و نبود عدالت در توزیع خدمات اداریانتظامی در سطح محلههای شهر اصفهان است. | ||
کلیدواژهها | ||
عدالت فضایی؛ توزیع فضایی؛ خدمات اداریانتظامی؛ محلههای شهر اصفهان | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه در سراسر جهان، کشورها بهطور فزایندهای در حال شهریشدن هستند (Dutta, 2012: 2). گسترش روزافزون جامعة شهری ناشی از جابهجایی و مهاجرت جمعیت در سطح مناطق و نواحی از یک سو و ساختوسازهای بدون برنامهریزی و رشد و توسعة بدون نظارت شهرها از سوی دیگر، فضاهای شهری ناموزون و ناپایداری به وجود آورده و تغییرات نامتجانس بسیاری را به ساخت فضایی آنها تحمیل کرده است (شماعی و همکاران، 1395: 48). نزدیکی و دسترسی مناسب به امکانات شهری در محلهها، خدمات اساسی، آسایش، ایمنی و زیبایی و مزایای مختلف محیطی، اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی را برای جوامع فراهم میکند (Ardeshiri et al., 2018: 1)؛ در حالی که توزیع نابرابر زیرساختها و خدمات در سراسر مناطق شهری به نابرابری در دسترسی به منابع مانند امکانات آموزشی، بهداشتی و حملونقل عمومی منجر میشود (Wiesel et al., 2017: 1). این مسئله سبب شده است شکاف توسعة بین نواحی توسعهیافته و محروم روزبهروز بیشتر شود و عدالت اقتصادی و اجتماعی مفهوم خود را از دست بدهد (فضلی، 1393: 2). جمعیت شهرها افزایش یافته است، ولی خدماتی که پاسخگوی نیازهای مختلف آنها باشد، به گونهای مناسب پاسخگوی شهروندان نیست (Sohel Rana, 2009: 321). این امر سبب کمرنگشدن عدالت اجتماعی در سطح منطقهای و ملی شده است (سرایی و همکاران، 1391: 86). باید خاطرنشان کرد که حتی زیباترین مکانها و بهترین آنها ازلحاظ موقعیت دسترسی و زندگی، اگر با فقدان یا ضعف دسترسی به منابع و امکانات مواجه باشد، نمیتواند برای رفاه ساکنان لذتبخش و مفید باشد (Boyne & Georg, 2002: 36). ماهیت برنامهریزی شهری، ارائة خدمات کافی و عادلانه برای همة گروههاست (Parry et al., 2018: 46). نابرابری بین مناطق شهری و بخشهای مختلف شهری ازلحاظ بهرهمندی از خدمات شهری و امکانات و توزیع نامناسب کاربری زمین شهری، یکی از مؤلفههای عینی است که ذهن برنامهریزان و مدیران شهری را مشغول کرده است (Lorestani et al., 2016: 83)؛ بنابراین اهمیت بررسی بحث عدالت فضایی هنگام نبود تطابق بین جمعیت و خدمات شهری بیشتر میشود (Chang & Lio, 2011: 361). کاربریها در ساختار و سازمان فضایی شهرها تأثیرگذارند و هرچه اهمیت کاربریها بیشتر باشد، در مناطق مهمتر شهر مستقر میشوند. گفتنی است که یکی از کاربریهای مهم تعیینشده در شهرها، کاربری اداری است که نیازهای روزانة شهروندان را تأمین میکند. این نوع کاربری را وزارتخانهها و سازمانهای مرکزی با افزایش جمعیت شهری و تعدد شهرها و پیرو آنها افزایش نیازهای خدماتی شهروندان پایهریزی کردند (آقاییزاده و همکاران، 1395: 19). از طرفی توزیع عادلانه و مکفی مراکز انتظامی نقش مؤثری در برقراری امنیت و آرامش در سطح شهرها دارد؛ از این رو دولت و سایر سازمانهای مسئول در امور شهر باید بهمنظور افزایش میزان امنیت، تدبیرهای لازم را برای توزیع عادلانه و کارآمد مراکز انتظامی بهمثابة یکی از انواع تسهیلات شهری در سطح شهر بیندیشند (رهنما و آقاجانی، 1388: 8)؛ بنابراین شناسایی دقیق وضعیت موجود در این زمینه ضروری به نظر میرسد تا بدین وسیله بتوان توزیع مناسبتر و عادلانهتری از فضاهای اداریانتظامی که نیاز جوامع امروزی است، به وجود آورد. در این زمینه هدف از این مقاله، ارزیابی الگوی فضایی خدمات اداریانتظامی در شهر اصفهان، دستیابی به تأثیر الگوی توزیع خدمات اداریانتظامی این شهر بر مطلوبیت شعاع عملکردی این کاربری و سنجش ارتباط بین توزیع فضایی خدمات اداریانتظامی و میزان جمعیت در شهر اصفهان است؛ از این رو پژوهش حاضر در پی پاسخدهی به پرسشهای زیر است:
چهارچوب نظری و پیشینة پژوهش یکی از اصول بنیادی که در بیشتر نظریهها مبنای برنامهریزی محسوب میشود، اصل عدالت اجتماعی است که تفکر نهادها و برنامهریزان برمبنای آن شکل میگیرد و از اصولی است که به دلگرمی، انسجام روابط و توزیع عادلانة دستاوردها و عواید بین شهر و روستا و شهروندان منجر خواهد شد (امیرفخریان و رهنما، 1397: 2). ازنظر جغرافیایی، عدالت اجتماعی در شهر مترادف با توزیع عادلانة امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنهاست؛ زیرا توزیع ناعادلانة آنها به بحرانهای اجتماعی و مشکلات پیچیدة فضایی منجر خواهد شد (رضایی و شمسالدینی، 1398: 31). عدالت اجتماعی در شهر باید پاسخگوی نیازهای جمعیتی باشد و تخصیص منطقهای منابع را به گونهای هدایت کند که افراد براساس شایستگیها و حقوق خود با کمترین شکاف مواجه باشند (Harvey, 1935: 125). از بین مهمترین شاخصهای عدالت اجتماعی در بستر شهر و شهرسازی، بیشتر بر سه شاخص توزیع متوازن امکانات و خدمات شهری، رعایت کمترینها در خدمات شهری و ارزش افزودة زمین در شهر تأکید میشود (Tirband and Azani, 2012: 111). عدالت فضایی مفهومی است که از سال 1970 براساس مطالعات Rawls وارد جغرافیا شد. وی اظهار داشت که احساس نابرابری در میان همة کسانی که با بیعدالتی مواجه شدهاند، به درجات مختلف دیده میشود (Godillon, 2011: 4). هرچند مفهوم عدالت فضایی بهمثابة یک دغدغة عمومی از اوایل دهة 1820 میلادی مدنظر قرار گرفته، درواقع در میانة دهة 1980 بهمثابة مبنایی برای چالش برابری نژادی در ایالات متحده مطرح شده است (Laurent, 2011: 1853). عدالت فضایی بهمثابة ایدهای که از عدالت اجتماعی گرفته شده، به این معناست که باید با ساکنان در هر جایی که زندگی میکنند بهطور برابر رفتار شود (نعیمی و بابایی اقدم، 1396: 176). مقولة عدالت فضایی بهمثابة موضوعی کلیدی و مهم در الگوی توسعة پایدار نیز مطرح است. این مفهوم، اهداف مشترکی را بین حفاظت محیطی و عدالت اجتماعی بنیان میگذارد (Mitchel and Norman, 2012: 17)؛ بنابراین حرکت و رسیدن به پایداری شهرها زمانی محقق خواهد شد که تخصص و توزیع خدمات و امکانات میان واحدهای فضایی و اجتماعی شهرها مطابق با نیازهای جمعیتی و مساوات و برابری جغرافیایی صورت گیرد (ساعدنیا، 1394: 2). تحقق عدالت فضایی منوط به وجود تسهیلات شهری و توزیع عادلانة آنها در فضای شهری و دسترسی آسان شهروندان به آن است (رهنما و ذبیحی، 1390: 11). دو دیدگاه در عدالت فضایی با عنوان عدالت افقی و عدالت عمودی وجود دارد. عدالت افقی در رابطه با فراهمکردن منابع برابر برای تکتک افراد یا گروهها با توجه به برابری در توانایی است. این دیدگاه از برتریدادن به اشخاص یا گروهها بر دیگری اجتناب میکند و خدمات به اندازة یکسان بدون در نظر گرفتن نیاز یا توانایی ارائه میشود. عدالت عمودی در رابطه با توزیع منابع با توجه به تواناییهای مختلف افراد و نیازهای آنهاست. این دیدگاه بهمنظور از بین بردن نابرابری اجتماعی به گروهها یا نیازهای آنها برتری میدهد (Delbose and Currie, 2011: 1252). (2012) Deniz در مقالة «اندازهگیری رضایت شهروندان از خدمات ارائهشده توسط شهرداری»، میزان رضایت شهروندان را از خدمات شهرداری قیر[1] بررسی و اندازهگیری کرده است. نتایج پژوهش نشان میدهد شهرداری قیر انتظارات شهروندان را برآورده نکرده و میزان رضایتمندی با توجه به متغیرهای مختلف سطح درآمد، وضعیت تأهل، جنس و سطح تحصیلات متفاوت است و میان سن و خدمات ارائهشده رابطة معناداری وجود ندارد. (2009) windner در مقالهای با عنوان «توزیع تسهیلات عمومی در داکا» بر تعیین تمرکز فضایی و مقایسة توزیع فضایی تسهیلات عمومی در مناطق مختلف داکا متمرکز شده است. یافتههای مطالعه حاکی است بعضی مناطق خاص در سطح توسعهیافتهتر است. اطلاعات بهدستآمده نشان میدهد خدمات عمومی نسبت به جمعیت توزیع مناسبی ندارد و بعضی از بخشها ازنظر بعضی خدمات از سایر بخشها پیشرفتهترند. (2009) Liao et al. عدالت فضایی را در تخصیص تسهیلات شهری برمبنای توسعة پایدار در شهر تاینان و تایوان بررسی کردند. آنها از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدلهای تحلیل مکانی بهره بردند و روشی برای ارزیابی دسترسی در سطح محله ارائه کردند. (2008) Langford et al. در پژوهشی توزیع جمعیت و دسترسی به تعدادی از خدمات عمومی را در شهر کاردیف ولز جنوبی بررسی کردند. مدل تحلیلی پژوهش نشان داد تمایل عمومی مردم این است که دسترسی کمتر به خدمات را گزارش دهند. امانپور و همکاران (1396) در مقالهای پراکنش خدمات شهری را با رویکرد عدالت فضایی در کلانشهر اهواز با استفاده از تکنیک ادغام بررسی کردند. تجزیه و تحلیل شاخصها بیانگر آن است که مناطق 3 و 4 تقریباً در همة مدلهای استفادهشده، برخوردارترین مناطق و مناطق 6 و 7، محرومترین مناطق از خدمات شهری هستند.
روششناسی پژوهش پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفیتحلیلی است. برای تحلیل نتایج، از روشهای گرافیکمبنای موجود در محیط نرمافزاری Arc GIS و نرمافزار GeoDa استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای است و پس از جمعآوری آمار و اطلاعات پایهای ازجمله نقشههای مربوط به مطالعات طرح جامع شهر اصفهان، موقعیت مکانی خدمات اداریانتظامی مشخص و استخراج شد. سپس با استفاده از تابع نزدیکترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی و تحلیل لکههای داغ، الگوی توزیع فضایی این خدمات مشخص و با روش عضویت فازی، مطلوبیت شعاع عملکردی آنها ارزیابی شد. درنهایت با همپوشانی اطلاعات مکانی خدمات شهری و محلههای شهری اصفهان، خدمات اداریانتظامی موجود در هر محله مشخص شد. در ادامه با در نظر گرفتن جمعیت هر محله براساس آمار استخراجشده از نتایج سرشماری بلوکهای شهری اصفهان در سال 1395، معناداری ارتباط بین متغیرهای تعداد جمعیت اصفهان با توزیع فضایی این خدمات سنجیده و وجود خودهمبستگی فضایی بین متغیرهای یادشده مشخص شد. برای پیشبرد اهداف پژوهش حاضر و تحلیل دادهها و دستیابی به نتایج مدنظر از فنون و مدلهای متنوعی استفاده شد که عملکرد هریک از آنها در ادامه تشریح میشود. روش میانگین مرکزی: میانگین مرکزی سادهترین تحلیل در آمار فضایی است. این تحلیل مشابه میانگین در آمار معمولی است و به صورتی مشابه محاسبه میشود. این تحلیل مرکز جغرافیایی یا مرکز ثقل مجموعهای از عوارض را شناسایی میکند. خروجی این ابزار یک لایة جدید خواهد بود که در آن نقطة میانگین مرکزی عوارض قابل مشاهده است (عسگری، 1390: 100- 104). روش منحنی انحراف استاندارد: توزیع بسیاری از پدیدههای جغرافیایی در فضا ممکن است جهتدار باشد و نمیتوان آنها را با دایره نشان داد. در این موارد میتوان با محاسبة واریانس محورهای x و y بهصورت جداگانه و مستقل روند و جهت توزیع پدیدهها را در فضا نشان داد. ابزار توزیع جهتدار نشان میدهد توزیع عوارض جغرافیایی در فضا به صورتی جهتدار بوده است یا خیر (همان، 89). روش تحلیل نزدیکترین همسایگی[2]: ابزار میانگین نزدیکترین فاصلة همسایگی، ابتدا فاصلة بین نقطة مرکزی هر عارضه را با نقطة مرکزی نزدیکترین همسایهاش اندازهگیری و سپس میانگین تمامی این نزدیکترین همسایگیها را محاسبه میکند. اگر میانگین فاصلة محاسبهشده از میانگین توزیع فضایی فرضی کمتر باشد، توزیع پدیدة بررسیشده در فضا بهصورت خوشهای است. اگر میانگین فاصلة محاسبهشده بیشتر از میانگین توزیع تصادفی فرضی باشد، آنگاه میتوان نتیجه گرفت که عوارض بهصورت پراکنده در فضا توزیع شدهاند. این شاخص بهصورت نسبت فاصلة مشاهدهشده به فاصلة مورد انتظار محاسبه میشود (همان، 40). در توضیح بیشتر روش اشارهشده باید خاطرنشان کرد که درنتیجة بهکارگیری مراحل مختلف این روش شاخصی به نام میزان مجاورت[3] حاصل میشود که دامنة آن بین عدد صفر تا 15/2 متغیر است. هرچه مقدار Rn به صفر نزدیکتر باشد، نشانگر الگوی توزیع متراکم و خوشهای و هرچه به 15/2 نزدیکتر باشد، بیانگر الگوی توزیع منظم و عدد یک نیز بیانکنندة الگوی تصادفی توزیع فضایی پارامتر مدنظر است (سرایی و همکاران، 1395: 65- 68). مدل خودهمبستگی فضایی موران جهانی: یکی از شاخههای جالب و در حال رشد آمار فضایی به خودهمبستگی فضایی مربوط است. خودهمبستگی به رابطة بین مقادیر باقیمانده در طول خط رگرسیون مربوط میشود. خودهمبستگی قوی زمانی رخ میدهد که مقادیر باقیمانده شدیداً با هم در ارتباط فضایی باشند؛ به بیان دیگر تغییراتشان به صورتی سیستماتیک رخ دهد. خودهمبستگی مفهومی نسبتاً ساده است و درحقیقت بسط همین مفهوم در آمار متعارف است. خودهمبستگی قوی زمانی رخ میدهد که مقادیر یک متغیر که ازنظر جغرافیایی به هم نزدیک هستند، با هم مرتبط باشند. اگر عوارض یا مقادیر متغیرهای مربوط به آنها بهطور تصادفی در فضا توزیع شده باشد، ظاهراً نباید بین آنها ارتباطی وجود داشته باشد (عسگری، 1390: 60). مدل خودهمبستگی فضایی محلی (LISA): از آنجایی که ضریب موران قادر به تشخیص تفاوتهای محلی نیست و چنین میتوان برداشت کرد که هم نواحی با تمرکز مقادیر زیاد و هم نواحی با تمرکز مقدار کم در مجاورت یکدیگر قرار دارند، برای غلبه بر این مشکل از تحلیل خوشة ناخوشه استفاده شده است. این مدل که با عنوان شاخص انسلین محلی موران (Anselin Local Moran I) نیز شناخته میشود، از ابزارهای بسیار مفید برای نمایش توزیع آماری پدیدهها در فضاست. اگر فرض کنیم که تعدادی عارضة جغرافیایی وزندهیشده داشته باشیم، این مدل نشان میدهد که در کدام نواحی مقادیر زیاد یا کم پدیدهها در فضا بهصورت خوشهای توزیع شدهاند و همچنین کدام عوارض مقادیری بسیار متفاوت از عوارض پیرامونی خود دارند (فیروزی مجنده، 1395: 101). مدل تحلیل نقاط داغ (ضریب G عمومی): تحلیل لکههای داغ، آمارة گیتس- آرد جی[4] یا جی استار[5] را برای همة عوارض موجود در دادهها محاسبه میکند. امتیاز یا آمارة z محاسبهشده در این تحلیل نشان میدهد در کدام قسمت از ناحیة مدنظر، مقادیر مربوط به عوارض مکانی زیاد یا کم بهصورت خوشههای داغ یا سرد تجمع یافتهاند. این ابزار درواقع به هر عارضه در چهارچوب عوارضی که در همسایگیاش قرار دارد، نگاه میکند. ممکن است یک لکة داغ یا سرد با مقادیر زیاد یا کم دادهها، عارضهای با مقدار زیاد یا کم داشته باشد، اما بهتنهایی ممکن است یک لکة داغ یا سرد ازنظر آماری تشکیل ندهد. برای اینکه یک سلول یا عارضة لکه داغ یا سرد معنادار تلقی شود، باید هم خود و هم عوارضی که در همسایگیاش قرار دارد، داغ یا سرد باشد تا ازنظر آماری معنادار باشد. جمع محلی (sum Local) یک عارضه و همسایگانش بهطور نسبی با جمع عارضهها مقایسه میشوند. زمانی که جمع محلی بهطور زیاد و غیرمنتظرهای از جمع محلی مورد انتظار بیشتر باشد و اختلاف به اندازهای باشد که نتوان آن را نتیجة تصادف دانست، درنتیجه امتیاز z به دست میآید. در اصل آمارة جی استار خود نوعی امتیاز z محسوب میشود که میتوان برحسب آن معناداربودن یا نبودن شکل توزیع فضایی را آزمود (بلیانی و حکیمدوست، 1393: 235). درواقع آمارة Gi که برای هر عارضة موجود در دادهها محاسبه میشود، نوعی امتیاز z است. برای امتیاز z مثبت و معنادار ازنظر آماری، هرچه امتیاز z کوچکتر باشد، به معنای خوشهبندی شدیدتر مقادیر کم خواهد بود و اینها درحقیقت لکههای سرد را نشان میدهند (عسگری، 1390: 80). عضویت فازی: زبان طبیعی اغلب برای بیان قضاوتها، ذهنی، غیرقطعی یا مبهم است. از آنجایی که کلمات کمتر از اعداد دقیق هستند، یک متغیر زبانی پدیدههایی را که بسیار پیچیدهاند یا بهصورت ضعیفی با واژگان کمّی معمول شرح داده شدهاند، بهصورت تقریبی توصیف میکند (Herrera, 2002: 67). منطق فازی، فناوری جدیدی است که شیوههایی را که برای طراحی و مدلسازی یک سیستم نیازمند ریاضیات پیچیده و پیشرفته است، با استفاده از مقادیر زبانی و دانش فرد خبره جایگزین میکند. این منطق راهی برای پردازش دادهها برمبنای مجازکردن عضویت گروهی ارائه کرد (جعفری و همکاران، 1395: 57). تابع عضویت، مقادیر مجموعة X را به عددی در بازة (0,1) مینگارد؛ مانند توابع مثلثی، ذوزنقهای و گوسی. توابع عضویت از مهمترین اجزای یک سیستم استدلال فازی محسوب میشوند که در ابتدای فرایند استدلال فازی برای فازیکردن ورودیهای کلاسیک از آنها استفاده میشود؛ اما تعیین تابع عضویت یک مجموعة خاص استاندارد مشخص و معینی ندارد (ابراهیمی و همکاران، 1396: 72). نرمافزار GeoDa: برای سنجش و ارزیابی خودهمبستگی فضایی بین متغیرهای خدمات اداریانتظامی و میزان جمعیت از شاخص دومتغیرة موران در محیط نرمافزاری GeoDa استفاده میشود. نرمافزار GeoDa، یکی از نرمافزارهایی است که لوک آنسلین[6] و تیم وی (2003) بهمنظور تجزیه و تحلیل مکانی ایجاد کردهاند (فیروزی مجنده، 1395: 105). خودهمبستگی فضایی، همبستگی میان مقادیر متغیرهای یکسان در مکانهای متفاوت است (Getis, 2005: 627). این روش متغیر مساحت خدمات اداریانتظامی موجود در هر محله را روی محور X و متغیر جمعیت را روی محور Y قرار میدهد. مناطق قرارگرفته در قسمت (High-High) از تعداد زیاد خدمات و جمعیت برخوردارند و در طبقهبندی (Low-Low) برعکس این قضیه صادق است. نواحی قرارگرفته در طبقهبندی (High-Low) مراکز خدماتی بیشتری دارند و میزان عددی جمعیت در آنها کم است و نواحی واقع در طبقة (Low-High) تعداد کم خدمات و جمعیت زیاد دارند.
معرفی محدودة پژوهش محدودة پژوهش حاضر، شهر اصفهان است. اصفهان شهری در مرکز ایران با طول جغرافیایی 51 درجه و 39 دقیقه و 40 ثانیة شرقی و عرض جغرافیایی 32 درجه و 38 دقیقه و 30 ثانیة شمالی، مرکز استان و مرکز شهرستان است (سلطانی، 1391: 100). ارتفاع آن از سطح دریا 1575 متر است و در شرق سلسلهجبال زاگرس واقع شده است (وارثی و صفرآبادی، 1393: 7). این شهر از شمال به شهرستانهای اردستان، نطنز، از جنوب به شهرضا، از مشرق به نایین و استان یزد و از مغرب به نجفآباد محدود است (وارثی و کریمی، 1396: 4). قرارگیری این شهر در مرکز ایران اهمیت خاصی به آن بخشیده و وضع ممتازی برای آن کسب کرده است (شاهسونی، 1391: 72). شهر اصفهان بهمثابة یکی از بزرگترین شهرهای ایران با جمعیتی بیش از یک میلیون و هفتصد هزار نفر (حسینی همامی، 1394: 4)، امروزه در جایگاه و رتبة سومین شهر بزرگ و مهم کشور، موقعیت ممتازی ازلحاظ اداری، علمی، فرهنگی، تولیدی، صنعتی، تجاری، نظامی و گردشگری دارد (کشاورز، 1392: 89). شهر اصفهان 15 منطقه و 198 محلة شهری دارد. شکل 1 موقعیت استان، شهرستان، بخش و شهر اصفهان را به تفکیک مناطق نشان میدهد.
شکل 1. نقشة موقعیت سیاسی شهر اصفهان در شهرستان، استان و کشور Figure 1. Map of the political situation of Isfahan in the city, province and country
یافتههای پژوهش و تجزیه و تحلیل آنها تحلیل الگوی توزیع فضایی خدمات اداریانتظامی محلههای شهر اصفهان پراکنش خدمات اداریانتظامی شهر اصفهان در سطح محلهها و مناطق شهرداری، تعیین مرکزیت هندسی استقرار خدمات اداریانتظامی و توزیع فضایی این خدمات با روشهای اندازهگیری میانگین مرکزی و منحنی انحراف استاندارد در شکل 2 مشخص شده است. براساس شکل، پراکنش خدمات اداریانتظامی در سطح محلهها و مناطق شهر اصفهان مناسب نیست؛ بهویژه که محلههای حاشیة شهر با کمبود شدید این خدمات مواجه هستند. تمرکز بیشتر خدمات اداریانتظامی در بخش مرکزی شهر نقطة ثقلی را تشکیل داده است و با تمرکز بیشتر این خدمات در پیرامون این نقطة ثقل، توزیع این عناصر در جهت شمالیجنوبی شهر متمرکز شده است که بیضی انحراف استاندارد نیز این مطلب را تأیید میکند. توزیع خدمات اداریانتظامی در جهت شمالیجنوبی و تمرکز نقطة ثقل این خدمات در بخش مرکزی شهر باعث فقدان دسترسی در محلههای حاشیهای شهر میشود. گفتنی است برای جلوگیری از تراکم در مرکز شهر و کاهش بار ترافیکی محلههای مرکزی شهر، بخشی از خدمات اداری به خیابان 22 بهمن واقع در جنوب شرق شهر اصفهان منتقل شده است؛ با وجود این همچنان تمرکز مراکز اداری در محلههای مرکزی شهر مشاهده میشود.
شکل 2. نقشة مرکزیت ثقل و سطح تمرکز بر توزیع فضایی خدمات اداریانتظامی در محلهها و مناطق شهر اصفهان Figure 2. Map of the central feature and directional distribution of administrative- disciplinary services in neighborhoods and areas of Isfahan
تحلیل نزدیکترین همسایگی، پراکندگی خدمات را بهصورت نقطهای در سطح کل شهر بررسی میکند. با استفاده از این تحلیل، بررسی پراکنش خدمات اداریانتظامی در شهر اصفهان صورت گرفته است. از شکل 3 برمیآید که خدمات اداریانتظامی در سطح شهر اصفهان بهصورت تصادفی توزیع شده است.
شکل 3. الگوی پراکنش خدمات اداریانتظامی در سطح شهر اصفهان با استفاده از تحلیل نزدیکترین همسایگی Figure 3. The pattern of distribution of administrative- disciplinary services in Isfahan city using the average nearest neighborhood analysis از آنجا که نرمافزار GIS میتواند برای ارزیابی نتایج الگوهای مکانیفضایی به کار برده شود (Zhang, 2008: 212)، ضریب موران قادر خواهد بود الگوی پراکنش خدمات شهری را به تفکیک تقسیمات شهری بررسی کند؛ بر این اساس الگوی پراکنش خدمات اداریانتظامی در محلههای شهر اصفهان با استفاده از ضریب موران در شکل 4 مشخص شده است. براساس شکل، ضریب موران جهانی محاسبهشده برای توزیع خدمات اداریانتظامی محلههای شهر اصفهان مقدار 0.019 و Z-Score آن نیز برابر با 2.771 است. این اعداد بیانگر این امر است که توزیع فضایی خدمات اشارهشده در سطح محلههای شهر با احتمال 99 درصد اطمینان، بهصورت الگوی تصادفی متمایل به الگوی خوشهای است. شاخص محاسبهشده بر این مدعاست که در بین محلهها نوعی تمرکز خدمات به وجود آمده است و محلههای برخوردار در همسایگی هم و بهصورت خوشهای توزیع شدهاند.
شکل 4. الگوی پراکنش خدمات اداریانتظامی در محلههای شهر اصفهان با استفاده از ضریب موران Figure 4. The pattern of distribution of administrative- disciplinary services in the neighborhoods of Isfahan using Moran index
از آنجا که شاخص موران جهانی میتواند در سطح محلی با خطاهایی همراه باشد، در این مرحله موران محلی برای سنجش خودهمبستگی توزیع فضایی خدمات اداریانتظامی در سطح محلههای شهر اصفهان محاسبه شده است تا محلههای خوشهبندیشدة بالا و پایین مشخص شوند. با محاسبة موران محلی برای محلههای شهر اصفهان، براساس شکل 5 مشخص شد سه محله از منطقة 13 بهطور معناداری در سطح خوشهبندی بالا- بالا قرار گرفتهاند. این امر مبین استقرار محلههای دارای تعداد بیشتر خدمات اداریانتظامی در نزدیکی هم و بهصورت خوشهای است؛ اما یک محله در منطقة 5 نیز در سطح بالا– بالا بهصورت تکدانه قرار گرفته و تشکیل ناخوشه داده است. یک محله از منطقة 10 و یک محله از منطقة 14 در سطح بالا- پایین قرار گرفتهاند. قرارگیری در این طبقه بیانگر این امر است که این محلهها تعداد زیادی خدمات اداریانتظامی دارند، ولی با همسایگان دارای رکورد کمتر احاطهشده، نتوانستهاند تشکیل خوشه دهند و در طبقة بالا- پایین ناخوشه قرار گرفتهاند. همچنین سه محله از منطقة 13 که در سطح خوشهبندی پایین- بالا قرار گرفتهاند و یک محله از همین منطقه که در سطح پایین- بالای ناخوشه (تکدانه) قرار گرفته است، ازنظر دسترسی به خدمات اداریانتظامی در وضعیت نامطلوبی قرار و با محلههای دارای دسترسی مطلوبتر مجاورت دارند. سایر محلهها خودهمبستگی معناداری ندارند.
شکل 5. خودهمبستگی فضایی محلههای شهر اصفهان از منظر برخورداری از خدمات اداریانتظامی Figure 5. Spatial autocorrelation of Isfahan neighborhoods from the perspective of having administrative-disciplinary services
شاخص دیگر خودهمبستگی فضایی، آمارة G عمومی است. تهیة نقشههای تحلیل لکههای داغ (G عمومی) که طیفی از رنگهای سرد و گرم برای نمایش مناطق و محلهها ازنظر تمرکز رویدادها و عارضههای فضامکانی در آنها به کار میرود، میتواند معناداری در برخورداری مرکزی و جنوبی را بهخوبی نشان دهد. نتیجة تحلیل یادشده در شکل 6 نشان داده شده است. براساس این شکل محلهها و مناطق مرکزی بهویژه مناطق 1، 3، 5 و 6 به دلیل استقرار زیاد خدمات اداریانتظامی در موقعیت متناظر با آنها، امتیاز بالای نمرة Z را به دست میآورند و به بیانی لکههای داغ را تشکیل میدهند. با حرکت به سمت محلههای پیرامونی شهر، از میزان Z-Score کاسته میشود و محلهها به سمت تشکیل لکههای سرد پیش میروند. این وضعیت در مناطق جنوب غربی، بهویژه منطقة 9 و شمال شرقی شهر بهخوبی مشهود و نشاندهندة کمبود شدید خدمات اداریانتظامی در این محلههاست.
شکل 6. تحلیل لکههای داغ و سرد در محلههای شهر اصفهان از منظر برخورداری از خدمات اداریانتظامی Figure 6. Analysis of hot and cold spots in neighborhoods of Isfahan from the perspective of administrative-disciplinary
تحلیل تأثیر الگوی توزیع فضایی خدمات اداریانتظامی شهر اصفهان بر مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات با اشراف بر توزیع نامتوازن خدمات اداریانتظامی در شهر اصفهان در پی پاسخ به این پرسش خواهیم بود که الگوی توزیع فضایی خدمات شهر اصفهان چه تأثیری بر مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات گذاشته است یا کدام بخش شهر اصفهان مطلوبیت بیشتر شعاع عملکردی دارد و کدام محلهها در مناطق در سطح پایینتری از مطلوبیت قرار دارند. برای پاسخگویی به این پرسشها، ابتدا نقشة فاصله از مراکز اداریانتظامی در سطوح عملکردی مختلف تهیه شد؛ سپس با استفاده از متوسط شعاع عملکردی مورد تأیید کارشناسان، نقشة استاندارد فاصله از کاربری اداریانتظامی تهیه شد. درنهایت با استفاده از روش عضویت فازی نقشة مطلوبیت شعاع عملکردی خدمات اداریانتظامی در سطح شهر اصفهان ترسیم شد تا با استفاده از آن، مطلوبیت دسترسی این خدمات در شهر اصفهان سنجیده و ارزیابی شود. به دلیل تمرکز خدمات اداریانتظامی در محلههای مرکزی شهر، میزان مطلوبیت دسترسی به این کاربری در نواحی اشارهشده بسیار زیاد است. در قیاس با این محلهها، میزان مطلوبیت دسترسی به خدمات اداریانتظامی در محلههای پیرامون شهری، بهویژه محلههای شمالی شهر کم است و این محلهها به نوعی با محرومیت دسترسی مواجه هستند. همجواری خدمات اداریانتظامی و تراکم آنها در بعضی مناطق به دسترسی بیشتر و آسانتر شهروندان آن مناطق و دسترسی نامطلوب، هزینهبر و زمانبر شهروندان سایر مناطق شهر به این خدمات منجر میشود و این با روح عدالت فضایی و اجتماعی در تعارض است. در بین مناطق شهری اصفهان، مطلوبیتنداشتن شعاع عملکردی مناطق شمالی و جنوبی شهر به دسترسی نامطلوب این مناطق به خدمات اداریانتظامی منجر میشود؛ بنابراین پرسشهای مطرحشده در ابتدای این بخش چنین پاسخ داده میشوند که توزیع فضایی نامتوازن و خوشهای خدمات اداریانتظامی در سطح شهر اصفهان سبب شکلگیری طیفهایی از مناطق با شعاع عملکردی مطلوب و نامطلوب شده و این نامتوازنی در مطلوبیت شعاع عملکردی به نفع مرکز و به ضرر پیرامون است؛ به طوری که الگوی پراکنش خوشهای خدمات اداریانتظامی باعث مطلوبیت شعاع عملکردی مناطق مرکزی و نامطلوبی مناطق پیرامون شهری شده و دسترسی نابرابر شهروندان به خدمات اداریانتظامی به بیعدالتی فضایی در بین مناطق شهری اصفهان انجامیده است.
شکل 7. تحلیل مطلوبیت شعاع عملکردی خدمات اداریانتظامی شهر اصفهان براساس روش عضویت فازی Figure 7. Analysis of the desirability of the functional radius of administrative-disciplinary services in Isfahan based on the fuzzy membership method
ارزیابی خودهمبستگی فضایی پراکنش خدمات اداریانتظامی در محلههای شهر اصفهان و جمعیت آنها هدف این پژوهش در مرحلة بعدی، ارزیابی خودهمبستگی فضایی پراکنش مکانی خدمات اداریانتظامی در ارتباط با میزان جمعیت محلههای شهر اصفهان بود. در این مرحله در پی پاسخگویی به این پرسش بودیم که آیا بین توزیع فضایی خدمات اداریانتظامی و میزان جمعیت محلههای متناظر بر موقعیت مکانی آنها خودهمبستگی فضایی معناداری وجود دارد یا خیر. همانطور که گفته شد، برای سنجش و ارزیابی خودهمبستگی فضایی از شاخص دومتغیرة موران در محیط نرمافزاری GeoDa استفاده شد. متغیر خدمات اداریانتظامی موجود در هر محله روی محور X و متغیر جمعیت روی محور Y قرار گرفت و نتایج آن در شکل 8 قابل مشاهده است. از آنجا که شاخص موران حاصل از تحلیل، بیشتر به صفر میل پیدا کرده است (0.0148-) تا عدد 1 یا 1- که خودهمبستگی فضایی قوی را نشان میدهد، احتمال تأثیرپذیری پراکنش فضایی خدمات اداریانتظامی از متغیر جمعیت بسیار کم و معناداری آن کم است؛ درواقع بین متغیرهای جمعیت و خدمات اداریانتظامی خودهمبستگی فضایی منفی و بسیار ضعیفی برقرار است که نشاندهندة بیتوجهی به جانمایی خدمات اداریانتظامی متناسب با تعداد جمعیت محلههاست. در تحلیل ارتباط بین دو متغیر اشارهشده از بین 198 محلة شهری در 176 محله معناداری وجود نداشت که این مطلب در شکل 9 مشاهده میشود. از بین محلههای باقیمانده، 2 محله در طبقة بالا- بالا قرار گرفتند که تعداد خدمات اداریانتظامی زیاد در رابطه با تعداد جمعیت بیشتر را نشان میدهد. در سطح پایین- پایین نیز 5 محله قرار گرفتند که برعکس طبقة اول نشاندهندة میزان عددی اختصاصیافتة کمتر به متغیرهای یادشده در این محلههاست. 10 محله از 198 محلة شهری در طبقة پایین- بالا قرار گرفتند که مبین تعداد خدمات اداریانتظامی کمتر در محله نسبت به تعداد بیشتر جمعیت استقراریافته در آن است. درنهایت 1 محله در طبقة بالا- پایین قرار دارد که کاملاً برعکس طبقة پیشین است؛ یعنی تعداد بیشتر خدمات اداریانتظامی در محلههایی قرار گرفته است که میزان جمعیت کمتری دارند.
شکل 8. نمودار خودهمبستگی فضایی (موران محلی) بین تعداد جمعیت و مساحت خدمات اداریانتظامی محلههای شهر اصفهان Figure 8. Spatial autocorrelation diagram (local Moran) between of the population and the area of administrative- disciplinary services in Isfahan neighborhoods
شکل 9. نقشة خودهمبستگی فضایی بین جمعیت و مساحت خدمات اداریانتظامی محلههای شهر اصفهان Figure 9. Spatial autocorrelation map between the population and the area of administrative- disciplinary services in Isfahan neighborhoods
نتیجهگیری میزان و چگونگی توزیع خدمات شهری نقش مؤثری در جابهجایی فضایی جمعیت و تغییرات اجتماعی دارد. از آنجا که یکی از معیارهای توسعة پایدار شهری و عدالت اجتماعی، توجه به توزیع متوازن خدمات شهری است، توزیع خدمات شهری باید به گونهای باشد که عدالت اجتماعی برقرار شود. در این راستا برنامهریزی شهری بهطور اعم و برنامهریزی توسعة پایدار شهرها بهطور اخص در پی نظمبخشیدن به فضای شهری، ازلحاظ دسترسی به امکانات و خدمات شهری و توزیع مناسب کاربریهای مختلف شهری است. در پژوهش حاضر پس از گردآوری اطلاعات و دادههای پایهای لازم، ابتدا چگونگی الگوی توزیع فضایی خدمات اداریانتظامی با استفاده از روش تحلیل نزدیکترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی و تحلیل لکههای داغ در محیط نرمافزار Arc GIS بررسی شد؛ همچنین ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی آن در همین نرمافزار و با استفاده از عضویت فازی بررسی شد. در مرحلة بعد با فراخوانی نقشة محلههای شهر اصفهان در محیط نرمافزاری GeoDa، خودهمبستگی فضایی متغیر جمعیت شهر اصفهان در ارتباط با میزان پراکنش و مساحت خدمات اداریانتظامی در سطح محلههای شهر اصفهان تعیین و با شاخص موران دومتغیره تحلیل و ارزیابی شد. تحلیل نزدیکترین همسایگی نشان داد خدمات اداریانتظامی در سطح شهر اصفهان بهصورت تصادفی توزیع یافته است. مطابق با محاسبات ضریب موران جهانی، خدمات اداریانتظامی با احتمال 99 درصد اطمینان بهصورت تصادفی متمایل به الگوی خوشهای در سطح محلههای شهر توزیع یافتهاند. شاخص محاسبهشده بر این مدعاست که در بین محلهها نوعی تمرکز خدمات به وجود آمده است و محلههای برخوردار در همسایگی هم و بهصورت خوشهای توزیع یافتهاند. با محاسبة موران محلی برای محلههای شهر اصفهان، مشخص شد سه محله از منطقة 13 بهطور معناداری در سطح خوشهبندی بالا- بالا قرار گرفتهاند که مبین استقرار محلههای دارای تعداد بیشتر خدمات اداریانتظامی در نزدیکی هم و بهصورت خوشهای است. یک محله در منطقة 5 نیز در سطح بالا- بالا بهصورت تکدانه تشکیل ناخوشه داده است. یک محله از منطقة 10 و یک محله از منطقة 14 در سطح بالا- پایین قرار گرفتهاند. این محلهها تعداد زیادی خدمات اداریانتظامی دارند، ولی با همسایگان دارای رکورد کمتر احاطه شدهاند. همچنین سه محله از منطقة 13 که در سطح خوشهبندی پایین- بالا قرار گرفتهاند و یک محله از همین منطقه که در سطح پایین- بالای ناخوشه (تکدانه) قرار گرفته است، ازنظر دسترسی به خدمات اداریانتظامی وضعیت نامطلوب و با محلههای دارای دسترسی مطلوبتر مجاورت دارند. سایر محلهها خودهمبستگی معناداری ندارند. براساس نقشههای تحلیل لکههای داغ، محلهها و مناطق مرکزی بهویژه مناطق 1، 3، 5 و 6 به دلیل استقرار زیاد خدمات اداریانتظامی لکههای داغ را تشکیل میدهند و با حرکت به سمت حاشیة شهر بهویژه منطقة 9 و شمال شرق شهر به سمت تشکیل لکههای سرد پیش میروند که نشاندهندة کمبود خدمات اداریانتظامی در این محلههاست. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر مطلوبیت شعاع عملکردی مناطق مرکزی و نامطلوبی مناطق و محلههای پیرامون شهری است که دسترسی نابرابر شهروندان به خدمات اداریانتظامی به بیعدالتی فضایی در بین محلههای شهری اصفهان منجر شده است و این نامتوازنی در مطلوبیت شعاع عملکردی به نفع مرکز و به ضرر پیرامون است؛ به طوری که الگوی پراکنش خوشهای خدمات اداریانتظامی باعث مطلوبیت شعاع عملکردی مناطق مرکزی و نامطلوبی مناطق و محلههای پیرامون شهری شده و دسترسی نابرابر شهروندان به خدمات اداریانتظامی به بیعدالتی فضایی در بین محلههای شهری اصفهان منجر شده است. برای سنجش و ارزیابی خودهمبستگی فضایی از شاخص دومتغیرة موران استفاده شد که نشان داد احتمال تأثیرپذیری پراکنش فضایی خدمات اداریانتظامی از متغیر جمعیت بسیار کم و معناداری آن کم است؛ درواقع بین متغیرهای جمعیت و خدمات اداریانتظامی خودهمبستگی فضایی منفی و بسیار ضعیفی برقرار شد که به مفهوم بیتوجهی به عامل جمعیت و درنتیجه بیتوجهی به نیاز شهروندان در مکانیابی و جانمایی خدمات اداریانتظامی است؛ زیرا با توجه به سرانة جمعیت و ضوابط برنامهریزی شهری، در مناطق شهری دارای جمعیت بیشتر میباید خدمات اداریانتظامی بیشتری متمرکز باشند و بین این دو متغیر ارتباط معنادار مثبت و قوی برقرار باشد؛ در حالی که چنین نبود. نتایج حاکی است که توزیع فضایی خدمات اداریانتظامی در سطح محلههای شهر اصفهان نامناسب است؛ به طوری که مطلوبیت دسترسی به این کاربری در نواحی مرکزی بسیار زیاد است و شهروندان در محلههای پیرامون و حاشیة شهری با محرومیت دسترسی مواجه هستند؛ بنابراین لازم است برای از بین بردن این شکاف فضایی عمده، برنامهها و سیاستهایی در نظر گرفته شود تا بدین وسیله عدالت فضایی در محلههای شهر اصفهان برقرار شود و درنهایت عدالت اجتماعی گسترة شهر را فراگیرد. به باور David Harvey پسندیده است که به گروههای بسیار نیازمند خدمات اضافی داده شود؛ زیرا آنها در بهرهگیری از این خدمات سابقه و به مصرف آنها عادت ندارند. این مسئله بهویژه دربارة خدمات شهری برای گروههای بسیار فقیر، مهاجران جدید و مانند آنها صادق است. برای رفع کمبود خدمات اداریانتظامی و همچنین توزیع برمبنای اصول عدالت فضایی میباید از زمینهای بایر موجود در شهر اصفهان استفاده شود. شهرداریها میتوانند زمینهای بایر بدون استفاده در سطح شهر بهویژه در محلههای پیرامونی شهر را که محل تجمع زباله، نخالههای ساختمانی و حشرات موذی است، شناسایی و با همکاری دستگاههای مرتبط برای احداث مراکز مورد نیاز خدمات شهری اقدام کنند. دولت و سازمانهای مرتبط با مراکز خدماتی باید با تدوین استانداردها، معیارها و ضوابط خدمات شهری با رعایت دقیق ضوابط معماری و شهرسازی، مراکز خدماتی مناسب و مطابق با معیارهای مدون به وجود آورند که هم اتلاف سرمایه نباشد و هم افراد جامعه از آن در بهترین سطح و با دسترسی مناسب بهرهمند شوند. در این راستا لازم است سرمایهگذاری بیشتری در بخش خدمات اداریانتظامی در مناطق و محلههای محروم پیرامون شهر و افزایش کارایی این خدمات برای از بین بردن شکاف موجود و ایجاد تعادلهای منطقهای صورت گیرد
[1]. Ģehir [2]. Nearest-Neighborhood Analysis [3]. Rate Neighborhood [4]. Getis- Ord G [5].G Star [6]. Anselin, Luc | ||
مراجع | ||
منابع
ابراهیمی، امین، خیرخواه زرکش، میرمسعود، افضل، پیمان، (1396). تعیین تابع عضویت فازی به کمک مدلسازی چند فرکتالی برای تهیة نقشة پتانسیل مس در منطقة ساردویة کرمان، نشریة مهندسی معدن، دورة 12، شمارة 36، صص 71- 80. Dor: 20.1001.1.17357616.1396.12.36.6.1
آقاییزاده، اسماعیل، اوجی، روحالله، محمدزاده، ربابه، (1395). واکاوی اثرات تمرکز مکانگزینی ادارات در محدودههای متداخل مناطق سازمانهای خدماترسان شهری؛ مطالعة موردی: شهر رشت، مجلة جغرافیا و پایداری محیط، شمارة 19، صص 17- 33.
امانپور، سعید، ملکی، سعید، حسنی شهپریان، نبیالله، (1396). بررسی و تحلیل پراکنش خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی در کلانشهر اهواز (با استفاده از تکنیک ادغام)، فصلنامة برنامهریزی منطقهای، سال 7، شمارة 25، صص 55- 67.
امیرفخریان، مصطفی، رهنما، محمدرحیم، (1397). برنامهریزی دسترسی غیرفضایی به خدمات بهداشتیدرمانی در شهر مشهد، مجلة جغرافیا و آمایش شهریمنطقهای، شمارة 26، صص 1- 16. Doi: 10.22111/gaij.2018.3622
بلیانی، یدالله، حکیمدوست، سید یاسر، (1393). اصول و مبانی پردازش دادههای مکانی با استفاده از روشهای تحلیل فضایی، انتشارات آزادپیما، چاپ اول، تهران.
جعفری، فاطمه، جمالی، علیاکبر، المدرسی، سید علی، (1395). مدیریت بهینة مکانی با استفاده از توابع عضویت و همپوشانی فازی و مدل AHP در محیط GIS برای انتخاب پهنههای مناسب احداث مراکز بهداشتیدرمانی و بیمارستانی جدید در شهر بندرعباس، فصلنامة مطالعات مدیریت شهری، سال 8، شمارة 27، صص 55- 68.
حسینی همامی، سارا، (1394). تأثیر فرم شهری بر رفتار سفر شهروندان، نمونة موردی: شهر اصفهان، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: قدمی، مصطفی، دانشگاه مازندران، جغرافیا و برنامهریزی شهری.
رضایی، میثم، شمسالدینی، علی، (1398). تحلیلی بر روابط حکمروایی خوب شهری و عدالت اجتماعی در فضاهای شهری؛ مورد مطالعه: شهر فردوسیه- شهرستان شهریار، فصلنامة آمایش محیط، شمارة 45، صص 25- 48. Dor: 20.1001.1.2676783.1398.12.45.2.8
رهنما، محمدرحیم، آقاجانی، حسین، (1388)، تحلیل توزیع فضایی کتابخانههای عمومی در شهر مشهد، کتابداری و اطلاعرسانی، شمارة 45، صص 7- 28.
رهنما، محمدرحیم، ذبیحی، جواد، (1390). تحلیل توزیع تسهیلات عمومی شهری در راستای عدالت فضایی با مدل یکپارچة دسترسی در مشهد، مجلة جغرافیا و توسعه، شمارة 23، صص 5- 26.
رهنما، محمدرحیم، عباسزاده، غلامرضا، (1387). اصول، مبانی و مدلهای سنجش فرم کالبدی شهر، انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد، چاپ اول، مشهد.
ساعدنیا، فاطمه، (1394). بررسی تأثیر عدالت فضایی در کیفیت زندگی شهروندان شهر همدان، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: حسینی، سید هادی، دانشگاه حکیم سبزواری، جغرافیا و برنامهریزی شهری.
سرایی، محمدحسین، دستا، فرزانه، حاضری، مهین، (1395). تحلیل توزیع فضایی خدمات آموزشی سطح شهر یزد، فصلنامة تحقیقات جغرافیایی، سال 31، شمارة 2، صص 62- 75.
سرایی، محمدحسین، حشمتی جدید، مهدی، بیرانوندزاده، مریم، شرفی، سیامک، (1391). مکانیابی فضاهای ورزشی در شهر خرمآباد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، فصلنامة آمایش محیط، شمارة 18، صص 85- 108.
سلطانی، لیلا، (1391). تحلیل فضایی بهرهمندی زنان از شاخصهای توسعة شهری؛ مطالعة موردی: شهر اصفهان، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: زنگیآبادی، علی، دانشگاه اصفهان، جغرافیا و برنامهریزی شهری.
شاهسونی، محمدجاسم، (1391). تحلیل مسیریابی و مکانیابی ایستگاههای متروهای شهری با استفاده از GIS؛ نمونة موردی: شهر اصفهان، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: زنگیآبادی، علی، دانشگاه اصفهان، جغرافیا و برنامهریزی شهری.
شماعی، علی، تیموری، سمیه، بهرامی اصل، حسین، (1395). تحلیل فضایی جمعیت و خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی؛ مطالعة موردی: شهر خرمآباد، فصلنامة جغرافیای سرزمین، سال 13، شمارة 49، صص 47- 64.
عسگری، علی، (1390). تحلیل آمار فضایی با ArcGIS، انتشارات سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری چاپ اول، تهران.
فضلی، رحیمه، (1393). ارزیابی توسعهیافتگی نواحی شهر اردبیل از منظر عدالت فضایی، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: نظمفر، حسین، دانشگاه محقق اردبیلی، جغرافیا و برنامهریزی شهری.
فیروزی مجنده، ابراهیم، (1395). عدالت فضایی توزیع کاربریهای عمومی در نواحی مسکونی شهر اردبیل، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: یزدانی، محمدحسن، دانشگاه محقق اردبیلی، جغرافیا و برنامهریزی شهری.
کشاورز، امین، (1392). بررسی قابلیتها و محدودیتهای ژئومورفولوژیکی در روند توسعة فیزیکی شهرها؛ نمونة موردی: شهر اصفهان، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: محمدی، جمال، دانشگاه اصفهان، جغرافیا و برنامهریزی شهری.
نعیمی، کیومرث، بابایی اقدم، فریدون، (1396). شهر و عدالت فضایی؛ تحلیلی بر پراکنش خدمات عمومی شهری در نواحی بیستودوگانة شهر سنندج، مجلة آمایش جغرافیایی فضا، سال 7، شمارة 23، صص 173- 186.
وارثی، حمیدرضا، صفرآبادی، اعظم، (1393). نقش عوامل اجتماعی گردشگری در توسعة گردشگری شهری؛ مورد مطالعه: شهر اصفهان، مطالعات جامعهشناختی شهری، سال 4، شمارة 12، صص 101- 128.
وارثی، حمیدرضا، کریمی، لیلا، (1396). تحلیل جغرافیایی ساختمانهای بلندمرتبه؛ مطالعة موردی: مناطق جنوب رودخانة زایندهرود در شهر اصفهان، مجلة آمایش فضا، سال 7، شمارة مسلسل 24، صص 1- 13.
References
- Aghaeezadeh, E., Ojee, R., & Mohammadzadeh, R. (2016). An analysis of polarization effects of offices site-selection on overlapped areas of city service zones (Case study: Rasht city). Journal of Geography and Environmental Sustainability, 6(2), 17-33 [In Persian].
- Amanpour, S., Maleki, S., & Hosseini Shahparian, N. (2017). An analysis of the distribution of public services from the spatial justice perspective in Ahvaz. Journal of Regional Planning, 7(25), 55-68 [In Persian].
- Amirfakhriyan, M., & Rahnama, M. R. (2018). Planning non-spatial access to health services in Mashhad. Geography and Territorial Spatial Arrangement, 8(26), 1-16. Doi: 10.22111/gaij.2018.3622 [In Persian].
- Ardeshiri, A., Willis, K., & Ardeshiri, M. (2018). Exploring preference homogeneity and heterogeneity for proximity to urban public services. Cities, 81, 190–202. Doi: 10.1016/j.cities.2018.04.008.
- Asgari, A. (2011). Spatial statistics analysis with ArcGIS. First Edition. Tehran: Publication of the Municipal Information and Communication Technology Organization [In Persian].
- Belyani, Y., & Hakimdoost, S. Y. (2014). Principles and basics of spatial data processing using spatial analysis methods. First Edition. Tehran: Azad Peyma Publication [In Persian].
- Boyne, A., Georg, M., & Powell, A. (2002). Territoial justice spatial justice and local covernment finance. University of Herhordshire & University of Clamorgan.
- Chang, H. S., & Liao, C. H. (2011). Exploring an integrated method for measuring the relative spatial equity in public facilities in the context of urban parks. Cities, 28(5), 361-371. Doi: 10.1016/j.cities.2011.04.002.
- Delbosec, A., & Currie, G. (2011). Using Lorenz curves to assess public transport equity. Journal of Transport Geography, 19(6), 1252-1259. Doi: 10.1016/j.jtrangeo.2011.02.008.
- Deniz, A. (2012). Measuring the satisfaction of citizens for the services given by the municipality: the case of Kirsehir municipality. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 62, 555-560. Doi: 10.1016/j.sbspro.2012.09.092.
- Dutta, V. (2012). War on the dream, how land use dynamic and sprawling city devour the master plan and urban suitability. Proceeded in 13th Global Development Conference Urbanisatio and Development: Delving Deeper into the Nexus, Budapest, Hungary.
- Ebrahimi, A., Kheirkhah Zarkesh, M. M., & Afzal, P. (2017). Determination of fuzzy membership function using Multifractal modeling and mineral potential mapping for Cu in Sardooyeh area, SE Iran. Journal of Mining Engineering, 12(36), 71-80. Dor: 20.1001.1.17357616.1396.12.36.6.1 [In Persian].
- Fazli, R. (2014). Evaluation of the development of Ardabil city districts from the perspective of spatial justice. MA Thesis. Mohaghegh Ardabili University [In Persian].
- Firouzi Majandeh, A. (2016). Spatial justice of the distribution of public uses in the residential areas of Ardabil city. MA Thesis. Mohagheg Ardabili University [In Persian].
- Getis, A. (2005). Spatial Pattern Analysis. In: Encyclopedia of Social Measurement. (n.p).
- Godillon, S. (2011). Urban renewal – a vehicle for spatial justice in the face of traffic safety problems. Justice Spatiale-Spatial Justice, 4, 1-10.
- Harvey, D. (1935). Social justice and the city. Translated by Farokh Hesamyan and Mohammad Reza Haeri and Behrouz Monadi Zadeh. The Company Processing and Urban Planning.
- Herrera, F., & Herrera-Viedma, E. (2002). Linguistic decision analysis: Steps for solving decision problems under linguistic information. Fuzzy Sets and Systems, 115(1), 67–82. Doi: 10.1016/S0165-0114(99)00024-X.
- Hosseini Homami, S. (2015). The effect of urban form on citizens' travel behavior; Case example: Isfahan city. MA Thesis. Mazandaran University [In Persian].
- Jafari, F., Jamali, A. A., & Almodaresi, S. A. (2016). Optimal spatial management using of fuzzy membership and overlaying functions and AHP model in GIS environment to clinics and hospitals site selection in Bandar Abbas. Journal of Urban Management Studies, 8(27), 55-68 [In Persian].
- Keshavarz, A. (2013). Investigating geomorphological capabilities and limitations in the process of physical development of cities; Case study: Isfahan city. MA Thesis. University of Isfahan [In Persian].
- Langford, M., Higgs, G., Radcliffe, J., & While, S. (2008). Urban population distntution models and service accessibility estimation. Compuers Environment and Urban System, 32(1), 66-80. Doi: 10.1016/j.compenvurbsys.2007.06.001.
- Laurent, E. (2011). Issues in environmental justice within the European Union. Journal of Ecological Economics, 70(11), 1846–1853. Doi: 10.1016/j.ecolecon.2011.06.025.
- Liao, C. H., Hsueh-Sheng, C., & Tsou, K. W. (2009). Explore the spatial equity of urban public facility allocation based on sustainable development viewpoint. 14th International Conference on Urban Planning and Regional Development in the Information Society, Spain, Sitges, p 137-145.
- Lorestani, A., Yaghoubpour, Z., & Shirzadian, R. (2016). Analysis of spatial distribution of Tehran Metropolis urban services using models of urban planning. International Journal of Human Capital in Urban Management, 1(2), 83-92. Doi: 10.22034/ijhcum.2016.01.02.002.
- Mitchel, G., & Norman, P. (2012). Longitudinal environmental justice analysis: Co-evolution of environmental quality and deprivation in England, 1960–2007. Geoforum, 43(1), 44-57. Doi: 10.1016/j.geoforum.2011.08.005.
- Naimi, K., & Babaii Aghdam, F. (2017). City and spatial justice; the analysis of the distribution of urban public services in the 22 areas of city Sanandaj. Quarterly Journal of Geographical Planning of Space, 7(23), 173-186 [In Persian].
- Parry, J. A., Ganaie, S. A., & Bhat, M. S. (2018). GIS based land suitability analysis using AHP model for urban services planning in Srinagar and Jammu urban centers of J&K, India. Journal of Urban Management, 7(2), 46-56. Doi: 10.1016/j.jum.2018.05.002.
- Rahnama, M. R., & Abbaszadeh, Gh. (2008). The principles, foundations and models of measuring the physical form of the city. First Edition. Mashhad: Jahad Daneshgahi of Mashhad [In Persian].
- Rahnama, M. R., & Aghajani, H. (2009). Analysis of spatial distribution of public libraries in Mashhad city. Journal of Library and Information Sciences, 12(46), 7-28 [In Persian].
- Rahnama, M. R., & Zabihi, J. (2011). Analysis of the distribution of public facilities in the direction of spatial justice with an integrated access model in Mashhad. Journal of Geography and Development, (23), 5-26 [In Persian].
- Rezaei, M., & Shamsoddini, A. (2019). Analysis of the relationship between urban good governance and social justice in urban areas (Case study: City Ferdowsieh - the city Shahriyar). Quarterly Journal of Environmental Based Territorial Planning, 12(45), 25-48. Dor: 20.1001.1.2676783.1398.12.45.2.8 [In Persian].
- Saednia, F. (2015). Investigating the effect of spatial justice on the quality of life of the citizens of Hamedan city. MA Thesis. Hakim Sabzevari University [In Persian].
- Saraei, M. H., Dasta, F., & Hazeri, M. (2016). Analysis of spatial distribution educational services in Yazd city. Quarterly Journal of Geographical Research, 31(2), 62-75 [In Persian].
- Saraie, M. H., Heshmatijadid, M., Beyranvandzadeh, M., & Sharafi, S. (2012). Site selection space sports in Khorramabad city using GIS. Quarterly Journal of Environmental Based Territorial Planning, 5(18), 85-108 [In Persian].
- Shahsuni, M. J. (2012). Analysis of routing and location of urban metro stations using GIS; Case study: Isfahan city. MA Thesis. University of Isfahan, Geography and Urban Planning [In Persian].
- Shamaei, A., Teymouri, S., & Bahrami Asl, H. (2016). Spatial analysis of population and municipal services with the approach of spatial justice (Case study: Khorramabad city). Geographical Journal of Territory, 13(49), 47-64 [In Persian].
- Sohel Rana M. D. (2009). Status of water use sanitation and hygienic condition of urban slums: A study on Rupsha Ferighat slum, Khulna. Retrieved from: www.elsevier.com, pp. 322-328.
- Soltani, L. (2012). Spatial analysis of women's benefit from urban development indicators; Case study: Isfahan city. MA Thesis, University of Isfahan [In Persian].
- Tirband, M., & Azani, M. (2012). Distribution of urban services and facilities on the basis of social justice (Case study: Yasouj city). Journal of Applied Sociology, 23(2), 109-138. Dor: 20.1001.1.20085745.1391.23.2.6.1.
- Varesi, H., & Karimi, L. (2017). Geographical analysis of tall buildings (Case study: Southern regions of Zayandeh river in Isfahan city). Quarterly Journal of Geographical Planning of Space, 7(24), 1-13 [In Persian].
- Varesi, H., & Safarabadi, A. (2014). The role of social factors of tourism in the development of urban tourism (Case study: Isfahan city). Journal of Urban Studies, 4(12), 101-128 [In Persian].
- Wiesel, I., Liu, F., & Buckle, C. (2017). Locational disadvantage and the spatial distribution of government expenditure on urban infrastructure and services in metropolitan Sydney (1988–2015). Journal of Geographical Research, 56(3), 285-297. Doi: 10.1111/1745-5871.12245.
- Windner, R. (2009). Planning law primer. Basics of Variances Planning Commission Journal, 6, 30-47.
- Zhang, C., Luo, L., Xu, W., & Ledwith, V. (2008). Use of local Moran's I and GIS to identify pollution hotspots of Pb in urban soils of Galway, Ireland. Science of the Total Environment, 398(1-3), 212-221. Doi: 10.1016/j.scitotenv.2008.03.011. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 959 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 491 |