تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,674 |
تعداد مقالات | 13,669 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,671,802 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,509,873 |
سیر تاریخی عرفان حلقه در ایران | ||
پژوهش های تاریخی | ||
مقاله 3، دوره 13، شماره 4 - شماره پیاپی 52، دی 1400، صفحه 39-60 اصل مقاله (2.3 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jhr.2021.25871 | ||
نویسندگان | ||
فهیمه رحیمی خویگانی1؛ مرتضی دهقان نژاد* 2؛ ابوالحسن فیاض انوش3 | ||
1دانشجوی دکتری تاریخ انقلاب اسلامی، گروه تاریخ، دانشکده ادبیات، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | ||
2استاد گروه تاریخ، دانشکده ادبیات، دانشگاه اصفهان، اصفهان، اصفهان، ایران | ||
3دانشیار گروه تاریخ دانشکده ادبیات، دانشگاه اصفهان، اصفهان، اصفهان، ایران | ||
چکیده | ||
بررسی علتهای شکلگیری و رشد پدیدههای تاریخی و فرهنگی در بستر اجتماع، ضرورتی انکارناپذیر است. عرفانحلقه یکی از این پدیدههاست که در حال حاضر با رشد درخور توجهی روبهرو شده و هوادارانی پیدا کرده است. این پژوهش به دنبال آن است که به شیوۀ مصاحبه و میدانی، به این پرسش پاسخ دهد: روند تاریخی رشد عرفانحلقه با چه علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی پیوند خورده است؟ دادههای پژوهش، حاصل مطالعههای کتابخانهای، مصاحبه با صاحبنظران جنبشهای نوپدید دینی یا (NMR)، مصاحبه با اعضای گرایشیافته به عرفانحلقه و رصد فعالیت این عرفان در بستر فضای مجازی است. مهمترین یافتۀ پژوهش آن است که: عرفانحلقه در چهار دورۀ تاریخی خود، با تکیهبر دو خطمشی آموزش حضوری و مجازی، تأکید بر حقوق زنان و زندانیان سیاسی، تلاش برای طرح شعارهای عامپسند وغیره موفق شده است به رشد چشمگیری دست یابد. البته براساس یافتهها، در این چهار دوره بین روش و محتوا تفاوتهای چشمگیری وجود دارد. محتوای دورۀ نخست و دوم، بیشتر بر عقاید دینی منطبق بود؛ ولی مسائل طرحشده در دورۀ سوم و چهارم با عقاید دین اسلام انطباق کمتری دارد؛ همچنین در دورۀ سوم و چهارم و پس از دستگیری طاهری، مسترها و مربیها رکن اصلی تبلیغاند؛ حال آنکه در دورۀ نخست و دوم، کلاسهای حضوری را مؤسس عرفانحلقه برگزار میکرد. | ||
کلیدواژهها | ||
عرفان نوظهور؛ محمدعلی طاهری؛ عرفانحلقه؛ فرادرمانی | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه در اواخر دهۀ هفتاد، محمدعلی طاهری عرفان حلقه را تشکیل داد. عرفانحلقه بیشتر به تعالیگرایی و درمان بیماریها به شیوهای نوین معطوف است و به ادعای بنیانگذار آن، ریشهای ایرانی دارد و در مقایسه با دیگر همتایان خود، به جذب پیروان بیشتری موفق شده است. به علت تضاد و تعارض آشکار این عرفان با عقاید نهادینهشدۀ دینی و حکومتی در ایران، ضرورت بررسی علتهای رشد عرفانهای نوظهور امری انکارناپذیر است؛ البته تذکر این نکته لازم است که عرفان، همانند هر حیطۀ اندیشه و تفکر دیگری، فرامکانی و فرازمانی بوده است و بین جوامع و اقوام، اشتراکهای فراوانی دارد و در شناخت و ریشهیابی آن توجه به فرهنگ، محیط اجتماعی و وضعیت اقتصادی و تاریخی هر جامعه امری ضروری است. دربارۀ عرفانحلقه نقدوتحلیلهای بسیاری صورت گرفته است؛ اما همه با دیدگاهی سلبی نوشته شده است و نفی عرفانحلقه وجه غالب آنهاست. در این آثار، بدون در نظر گرفتن جذابیت شکلگرفتن عرفانحلقه در بین مردم، عقاید و آموزههای این تفکر رد شده است و نفی حلقه، بدون ارائۀ نگاهی واقعبینانه، هدف اصلی آنهاست. از این نمونه باید به مقالۀ «علل، انگیزهها و پیامدهای ورود به عرفانحلقه» به قلم محمدمسعود سعیدی (1396) اشاره کرد. در این مقاله، وضعیت ویژۀ فرد و محیط اطرافش، علت اصلی رشد عرفانحلقه در ایران دانسته شده است. «ریشهیابی فرقۀ عرفا حلقۀ کیهانی در فرقۀ ریکی ژاپنی» نام مقالۀ دیگری است که به کوشش محمودرضا قاسمی (1393) نگارش یافته است. قاسمی در مقالۀ مذکور، تفکر ریکی را یکی از منابع اصلی طاهری در ابداع عرفانحلقه دانسته است. گفتنی است پژوهش حاضر جزو نخستین مقالهها با محوریت تحلیل سیر تاریخی عرفانحلقه در ایران است و پیش از آن، کمتر پژوهشی بهصورت آکادمیک این موضوع را بررسی کرده است. تفاوت پژوهش حاضر با مقالۀ مذکور در روش مطالعه و تحلیل رشد عرفانحلقه، با تأکید بر موفقیتهای عرفانحلقه است. پژوهش پیش رو حاصل تحلیل دادههای مصاحبهای و بازده زمانی دوسالۀ مطالب فضای مجازی است. بررسی تاریخ عرفانحلقه و علل و عوامل گسترش آن و تحلیل تاریخ عرفانحلقه موضوعی است که در محافل علمی، کمتر به آن توجه شده است. پس از گذشت دو دهه، عرفانحلقه با تکیهبر شعارهای خود و در پیش گرفتن شیوههای تبلیغی مناسب و منطبقبر اوضاع جامعه، در ایران رشد چشمگیری یافته است. پژوهش حاضر در نوع خود جزو نخستین پژوهشهای آکادمیک است که باتوجه به ظرفیتها و جذابیتهای عرفانحلقه، سیر تاریخی عرفانحلقه و علتهای رشد آن را بررسی میکند و به دنبال آن است با دیدی توصیفیتحلیلی، به پرسشهای زیر پاسخ دهد:
دادههای موجود در این پژوهش با چهار روش جمعآوری شده است: 1. مصاحبه با صاحبنظران عرفانهای نوظهور و اعضای حلقه؛ 2. به دست آوردن اطلاعات از اعضای عرفانحلقه با استفاده از پرسشنامه؛ 3. منابع اینترنتی و کانالها و کتابهای الکترونیکی مرتبط با عرفانهای نوظهور؛ 4. آثار چاپی با محوریت آسیبشناسیِ عرفانحلقه؛ 5. آثار و تألیفهای محمدعلی طاهری و شاگردان او. بدیهی است عواملی همچون وجود محدودیتهای امنیتی، برخی مصلحتاندیشیهای شخصی و سیستمی، دسترسینداشتن آسان به منابع مرتبط با عرفانهای نوظهور و فیلترشدن سایتها و کانالهای رسمی این عرفانها، پژوهش در این حوزه را با مشکلات و موانع بسیاری همراه کرده است. با وجود این، پژوهش حاضر با استناد به دادههای موجود در فضای مجازی و منابع مرتبط با عرفانهای نوظهور، برای تحلیل درست و منطقی در این حوزه میکوشد. محمدعلی طاهری، مؤسس عرفانحلقه محمدعلی طاهری، مؤسس عرفانحلقه، متولد 1335 در کرمانشاه است. محل تولد او در حکم منطقهای که به آزادی و تسامح و آزادی افکار و مذاهب معروف است و مردم آن به امور معنوی و الهی گرایش ذاتی دارند و برای تبلیغ افکار و مذاهب و آیینها بستر مناسبی فراهم میکند (عظیمی، 1391: 96)، در آیندۀ طاهری نقش مهمی داشت. شهری که از مهمترین پایگاههای عرفان حلقه بوده و بسیاری از کمپینهای حمایتی این عرفان در این شهر برگزار شده است. طاهری پس از گذراندن دورۀ ابتدایی، به تهران عزیمت کرد. دربارۀ دوران زندگی و تحصیلات او اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ اما دو نقل متفاوت از دو گروه موافقان و منتقدان او وجود دارد: نقل نخست به «انجمن نجات از حلقه»، مهمترین و تنها گروه منتقد تخصصی عرفانحلقه مربوط است. در سایت انجمن آمده است: «طاهری در پیشرفت درسی موفق نبوده و نتوانست دیپلم بگیرد. گفته میشود در سال 1355، مأموران ساواک ملاقاتهایی با وی انجام داده و پیشنهاد میکنند که در قبال اعزام وی به کشور آمریکا و بورسیهکردن او جهت کنترل دانشجویان ایرانیِ ساکن آمریکا با آنان همکاری نماید؛ ولی به دلیل نداشتن دیپلم، در عمل این کار اتفاق نیفتاد. وی گرایشهایی به ماتریالیسم و گروهک چریکهای فدایی خلق نیز داشت». این سایت مدعی است این ادعا، نتیجۀ کشف کتاب و اعلامیههای این گروهک در منزل او بود و به همین علت، برای مدت کوتاهی نیز بازداشت بود. دربارۀ تداوم تفکر ماتریالیستی و چریکی طاهری اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی رسانههای عرفانحلقه به نادرستی این امر تأکید بسیار میکنند. او در این مقطع، منزل مسکونی خود را تغییر داد و به منزلی رفت که در اطراف کرج ساخته بودند (سایت رسمی انجمن نجات از حلقه، بیوگرافی محمدعلی طاهری www.nejatazhalghe.ir). درنهایت، طاهری پس از شکستهای پیدرپی در تحصیل، با سفر به کشورهای خارجی، برای ادامۀ تحصیل تلاش کرد. او ابتدا به ژاپن عزیمت کرد. این سفر مهم است؛ زیرا ژاپن از کشورهای مطرح در رواج شبهعرفانهای شرقی است و ریکی، عرفان معروف ژاپنی، در آینده یکی از منابع مهم عرفانحلقه شد (صحت، 1391: 30)؛ اما به گفتۀ خودش، به علت مشکلبودن فراگیری این زبان و سرسامآوربودن مخارج، پس از حدود یک سال دوباره به کشور بازگشت. طاهری خود در این باره میگوید: «من در ژاپن در آکادمی وسداء، پذیرفته شده بودم و باید زبان آنها را فرا میگرفتم. پنجششماه موندم و بخشی از مکالمه یاد گرفتم به زبان کانجی که رسید، دیدم خیلی مفصل و طولانیه و اینا خودشون تا دیپلم میگیرن کانجی بلد نیستند. گفتم که این در حوصلۀ من نیست و برگشتم» (قاسمی، 1395-ب: 19). طاهری سپس برای ادامۀ تحصیل، به همراه خانوادۀ خواهرش به ترکیه رفت. در سفر طاهری به ترکیه و تحصیل در دانشگاه ترکیه نیز ابهاماتی وجود دارد. او مدعی است در دانشگاهی به نام ارتادو تحصیل کرده است؛ اما در ترکیه چنین دانشگاهی وجود ندارد؛ بهعلاوه، او هیچ مدرکی دال بر تحصیل در آن دانشگاه ارائه نکرده است و براساس گفتۀ خودشان، پس از سه سال، پیش از پایان یک دورۀ کارشناسی به کشور بازگشته است (قاسمی، 1395-ب: 19). نقل دوم که به منابع عرفانحلقه مربوط است، او را دارای نبوغ بسیار در ریاضیات معرفی میکند و معتقد است مهارت او در حل تمرینهای ریاضی موجب کسب بورس تحصیلی شد و برای ادامۀ تحصیل، به خارج از کشور رفت. به گفتۀ این منابع، او در سال 1357ش، در مقطع کارشناسی، مدتی در ژاپن و ترکیه مشغول تحصیل در علم مکانیک شد. با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران برگشت. همچنین محمدعلی طاهری در جایگاه پژوهشگر برجستۀ بینالمللی، مقام نخستِ اولین و دومین دورۀ مسابقههای علمی سراسری ایران را در سالهای ۱۳۵۵و۱۳۵۶ کسب کرد و جوایز مسابقههای ذکرشده را که بورس تحصیلی بود، در کاخ نخستوزیری از دست نخستوزیران وقت دریافت کرد (تلویزیون عرفانحلقه، بیوگرافی محمدعلی طاهری، erfanhalgheh.tv.)؛ البته مدرکی دال بر این ادعا موجود نیست. تلاش طاهری برای پاسخگویی به پرسشهایی همچون: «از کجا آمدهام؟ به کجا خواهم رفت؟» در آبان 57، بهصورت کشف و شهود بر او آشکار شد و او مدعی دریافت الهاماتی شد. ناگفته نماند صرف ادعای الهام از جانب طاهری، دلیلی بر حقّانیت او نیست؛ زیرا ممکن است الهام از دو منشأ ناشی باشد: 1. الهامات عام یا انسانی یا شیطانی (حسینزاده، 1388: 49) که هر انسانی قادر است مدعی چنین الهاماتی باشد و اثبات حقّانیتداشتن و حقّانیتنداشتن آن، کاری بس دشوار است (مصاحبه شماره9؛ ربانی، 1391: 22). 2. ممکن است الهامات از مشکل روانی خاص ناشی باشد. از نظر روانشناسی، برخی افراد اختلال روانی به نام خودبزرگبینی دارند که در این اختلال، عقاید و هذیانهای بزرگمنشی در فرد بروز میکند و به این علت، مدعی وحی و امامت و پادشاهی میشود (مستند حلقۀ شیطان، دقیقه54، برگرفته از سایت انجمن نجات حلقه www.nejatazhalghe.ir). پس از این ادعا از جانب طاهری، از سرنوشت طاهری و عرفان ادعایی او اطلاع دقیقی موجود نیست و این ادامه داشت تا دهۀ هفتاد که اقدام به عضوگیری کرد. منابع حلقه مدعیاند «طاهری ده سال اول را به بررسی دقیق دریافتهایاش پرداخته و اطلاعاتی که بیتأثیر و مانع رشد و کمال هستند را شناسایی و رد کرد. دهۀ دیگر با گذراندن تجربههای فردی در رابطه با آگاهیهای ارزشمند برای نوع بشر سپری شد» (ویژهنامۀ آشنایی با محمدعلی طاهری برگرفته از سایت رسمی عرفان حلقه erfanehalgheh.com). او درنهایت، اواخر دهۀ هفتاد عرفان ابداعی خود را علنی کرد و با برگزاری دوره و کلاس، آموزههای خود را به دیگران عرضه کرد. حاصل تلاش طاهری تأسیس مکتب عرفانی حلقه و بنیانگذاری دو طب مکمل فرادرمانی و سایمنتولوژی1 است (تلویزیون عرفان حلقه، بیوگرافی محمدعلی طاهری: تاریخ مراجعه 3/1/99)؛ البته شباهت سایمنتولوژی با علم ساینتولوژی،2 یکی از عرفانوارههای جدید که برپایۀ بهداشت روان یا دیانتیکس است، از گرتهبرداری طاهری از این تفکر حکایت دارد (نصیری، 1392: 30) و ابداعیبودن این طب را زیر سوال میبرد. ناگفته نماند ابهام در مطالعات، تحصیلات، استادان طاهری، آموختهها و پیشینۀ اعتقادی او موجب انتقادهای بسیاری به این عرفان شده است. طاهری بر این باور است که تفویض از مرکزیت عرفانحلقه، یعنی طاهری، میگذرد و اوست که به بقیه تفویض میکند (قاسمی، 1395-الف، 23) و این مرکزیت نیاز به راهنما را از بین میبرد؛ اما با وجود این، عرفانحلقه فاقد یکی از اصول اساسی در عرفان، یعنی وجود پیر و راهنماست. آنچه امروزه از طاهری و سابقۀ علمی او در دست است، به منابع حلقه اختصاص دارد و این منابع نیز به تحصیل طاهری در این حوزه اشارهای نکرده و تنها به الهامات ادعایی او تأکید کردهاند که این نکته نیز خود جای تأمل دارد. گفتنی است باوجود تلاشهای صورتگرفته برای ارتباط با نهادهای امنیتی و مطّلع و تماس با حراست ادارۀ آموزشوپرورش و نهادهای امنیتی، سند متقنی دربارۀ تحصیلات طاهری یافته نشد. به نظر میرسد ادعای الهام و کشف و شهود از جانب طاهری، با اوضاع اجتماعی ایران در سال 1357 بیارتباط نیست. تالرسینگر (Thaler Singer) در کتاب فرقهها در میان ما چنین میگوید: «از نظر تاریخی، وجود پیشینۀ عرفانگرایی و عضویت در گروههای جدید و گاهی بدعتگذار بهکرّات دیده میشود. این گرایش در نقاط مختلف جهان و همزمان با ازهمگسیختگی رشتههای اجتماعی به اوج خود میرسد؛ به عنوان مثال در ایران پس از حملۀ مغول و بعد از انقلاب اسلامی ایران و تحولات اجتماعی و سیاسی مربوط به آن، شاهد رشد این تفکرات و به نوعی فرقهگراییها هستیم» (تالرسینگر، 1385: 29). در این دوران که از آن با نام دوران گذار یاد میشود، جامعه در حال تغییر از سنت به مدرنیته است و با انواع مشکلات و بحرانها مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران نفوذ، بحران مشارکت، بحران توزیع و بحران یکپارچگی آمیخته است و اگر جامعه موفق شود آنها را با کامیابی پشت سر گذارد، عصر جدید آغاز میشود (نبوی، 1389: 198). طاهری در یکی از دورههای مساعد رشد فِرَق، مدعی تجربۀ نخستین الهامات عرفانی خود شد که جای بسی تأمل دارد. باید گفت ظهور اندیشههای معنوی جدید، مولود اوضاع جامعه است. اوضاعی که مشکلات و تنگناهای جامعه، مردم را به پناه بردن به رؤیا و عضویت در گروههای نویددهندۀ آیندهای بهتر و شرکت در گروههایی سوق میدهد که برای لحظهای هرچند کوتاه، انسان را از این محیط دور میکنند. عرفانهای نوظهور با داشتن چنین مؤلفههایی، پیشنهادی جذاب برای افرادند. این اندیشهها با طرح شعارهایی که منادی برونرفت از مشکلات است، عضو جذب میکنند؛ اما بیان این ادعا ممکن است که با رفع مشکلات موجود، نسخههای تجویزی نیز به شکلی طبیعی از اعتبار ساقط میشوند و براساس اوضاع جدید، اندیشهای جدید جای تفکر موجود را میگیرد. این اندیشهها که برخلاف ادیان، ریشهای نیستند همانند رشد ناگهانی، افولی ناگهانی نیز خواهند داشت. ادعایی که تاریخ فِرَق و اندیشههای معنوی بر آن صحّه میگذارد. پس از ادعای طاهری مبنیبر تأسیس عرفانی جدید و گذشت دو دهه فعالیت، فرازونشیبهایی بسیار بر عرفانحلقه گذشت. در ادامه، با تقسیمبندی تاریخ عرفانحلقه به چهار دوره، سیر تاریخی این عرفان نوظهور ایرانی را تحلیل خواهیم کرد. ادوار تاریخی عرفانحلقه باتوجه به بررسیهای صورتگرفته، تقسیم تاریخ حلقه از آغاز تاکنون، براساس وقایع و ویژگیها و اقدامات انجامشدۀ اعضای حلقه و مخالفان، به چهار دوره امکانپذیر است: دورۀ نخست از سال 1357ش آغاز شد که به ادعای طاهری، نخستین الهامات به او رسید و تا اواسط دهۀ هفتاد که به تجاربی عرفانی روی آورد و تاحدودی تمام جنبشهای مطرح نوین دینی، همچون یوگا و ریکی و غیره را درک کرد، تداوم یافت. این دوره، دورۀ تکوین شخصیت طاهری است. دورۀ دوم، از اواسط دهۀ هفتاد آغاز شد و تا سال 1389ش و همزمان با دستگیری طاهری ادامه یافت. دورۀ سوم، دورانی است که با دستگیری طاهری، تلاشهای بسیاری مانند مانور حقوق بشری و ترور شخصیتی منتقدان و تلاش مسترها برای تبدیلکردن عرفانحلقه به زیرمجموعههای کثیر صورت گرفت. در این دوران، هریک از مسترها دانش و مهارت خود را وارد عرفانحلقه کرد و تلاش کرد عرفانحلقه را به زیرمجموعههای کثیر تبدیل کند و زیرشاخههای روانشناسی و مکانیک و پزشکی از حلقه منشعب شد. تکثیری که با مباحث نخستین در مراحل تکوین بسیار تفاوت داشت. دورۀ چهارم، پس از آزادی طاهری تا زمان حال را دربرمیگیرد. الف. دورۀ نخست (استقرار و آزمون و خطا) این دوره که با ادعای طاهری مبنیبر نخستین الهامات عرفانی در سال1357 آغاز شد، تا اواسط دهۀ هفتاد تدوام یافت. براساس ادعای طاهری، نخستین الهامات و دریافت شهودی برای او در 10آبان1357 اتفاق افتاد. او خود در این باره چنین میگوید: «اشتیاقی بیش از حد برای فهم جهان هستی و پیبردن به رمز و راز خلقت داشتم و این افکار، لحظهای مرا رها نمیکرد. بالاخره در دهم آبان سال 1357 به یکباره با الهامها و دریافتهای ذهنیام روبهرو شدم که به دنبال آن زوایایی از هستی و انسان بر من آشکار شد» (طاهری، 2011: 11). منابع مرتبط با عرفانحلقه مدعیاند در این تاریخ، محمدعلی طاهری به درک و دریافت رابطۀ هوشمندی حاکم بر جهان هستی موفق شد. طاهری پس از دو دهه پژوهش و تلاش برای اثبات این ادعا، مکتب عرفانحلقه و دو شاخۀ فرادرمانی و سایمنتولوژی را تأسیس کرد. او در این مدت به طرح نظریههایی دست زد و در زمانی کوتاه، به شهرت درخور توجهی رسید. با شروع دهۀ سوم فعالیت او، کلاسها و دورههای عمومی عرفانحلقه در تهران و کرج و تبریز برگزار شد. او برای پیگیری هر چه بهتر فعالیتهای فرهنگی، مؤسسۀ فرهنگیهنری عرفانکیهانی (حلقه) و همچنین کانون عرفانکیهانی را در سازمان ملی جوانان نهاد ریاست جمهوری به ثبت رساند. رسانههای حلقه، تاریخ دقیق این واقعه را ذکر نکردهاند (ویژهنامه آشنایی با محمدعلی طاهری برگرفته از سایت رسمی عرفانحلقه erfanehalgheh.com). ناگفته نماند این امتیاز پس از یک سال لغو شد. در این دوره، طاهری با مطالعه در معنویتهای جدیدی همچون ریکی و یوگا و غیره، گرتهبرداری از عرفانوارههای شرقی و غربی را شروع کرد. او با مطالعه در روش و سیر تکوین این عرفانها، انگیزۀ شکلدهی به اندیشهای همتای این عرفانها را در خود پرورش داد؛ به نحوی که این اندیشهها منابع اصلی عرفانحلقه در آینده شدند. ویژگیهای دورۀ نخست در این دوران، طاهری دربارۀ معنویتهای نوظهور، اصول، آموزهها، تاریخ و رهبران این اندیشهها مطالعههای گستردهای انجام داد.
ب. دورۀ دوم این دوره از اواسط دهۀ هفتاد آغاز شد و با دستگیری طاهری پایان یافت. این دوره، دورۀ تثبیت عرفانحلقه است. در این دوران، طاهری با برگزاری کلاس و جلسه و نیز جذب عضو و تربیت مربی، تلاش کرد عرفان ابداعی خود را به همگان عرضه کند. در این دوره، آموزههای طاهری در حوزۀ مسائل درمانی با استقبال اقشار گوناگون، بهویژه پزشکان و پیراپزشکان، روبهرو شد. چهرههایی که از سبک درمانی طاهری حمایت کردند، عبارتاند از: سروش (سوشیانت) عازمیخواه در دانشگاه شاهد که پایاننامۀ خود «تأثیر فرادرمانی بر حملات آسم» را در سال 1388 با نمرۀ عالی دفاع کرد و هماکنون در حکم مربی، در سیدنی استرالیا مشغول به فعالیت است؛ پروفسور مسعود رحمان از دانشگاه کالیفرنیا؛ دکتر توفیقیان از دانشگاه علوم پزشکی؛ جراحان بیمارستان امام؛ دکتر شهریار اسلامی مشاور معاون وزیر بهداشت وقت؛ دکتر رادمهر از دانشگاه تهران؛ دکتر پیرزاده از دانشگاه تهران (کلیپهای تصویری، شماره دو، سه، چهار، پنج، شش و هفت برگرفته از کانال خبرگزاری عرفانحلقه،(ENA)t.me/erfanews ). با وجود این توجه از جانب برخی پزشکان، مجامع علمی ادعای فرادرمانی را نقد و رد کردند. به نظر نقادان، فرادرمانی وجود ندارد که موازین و اصول مشخص علمی داشته باشد. روشهای درمانی مانند طب سنتی و مکمل، روشهای خاص درمانی دارند؛ اما در فرادرمانی، روش مشخص و خاصی تشریح نشده است (مصاحبه با دکتر قانعی، توهم فرادرمانی، forsaterey.com). این دوره در سال 1383ش و با ارسال نامهای محرمانه از جانب رهبر انقلاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی پایان یافت. مضمون نامه، شناخت عرفانهای نوظهور و پیشگیری از آسیبها و خطرهای احتمالی این معنویتها بود (مصاحبه شمارۀ4). در نتیجۀ این حکم و پیرو گزارشهایی که از فعالیتهای خلاف عرف و شرع، مانند لمس نامحرم و وجود نشانهها و اوراد شیطانپرستی وغیره در این کلاسها حکایت داشت، طاهری در بهمن 1386، حین تدریس در کلاس، بازداشت شد؛ ولی در همان ساعتهای نخست بازداشت، به قید وثیقه آزاد شد. در جریان نخستین بازداشت، از طاهری خواسته شد به تعطیلی کلاسها مبادرت کند و تنها به پژوهش علمی و کار روی پروژههای علمی مشغول شود. منابع و رسانههای عرفانحلقه برخی پروژهها را به طاهری نسبت میدهند. پروژههایی همچون: اثر فرادرمانی بر بیماران برونشکتازی3 در بیمارستان مسیح دانشوری؛ اثر فرادرمانیدر کاهش درد پس از عمل در بیمارستان امامخمینی؛ اثر فرادرمانی روی بیماران آسم در دانشگاه شاهد؛ تأسیس کمپ ترک اعتیاد با کمک فرادرمانی در اصفهان. علاوه بر این چاپ مقالههایی مانند: «انسان، بیماری و تحول»، «مقام بینامی و عدم»، «جهان موازی و مجاور از منظر علم»، «قرآن و معرفت»، «اضطراب از منظر سایمنتولوژی»، «نظریههای رایج دربارۀ اختلالات» وغیره را که در مجلۀ طب کلنگر و دانش پزشکی چاپ شدند و در مجامع علمی و بینالمللی توجه بسیاری را جلب کردند، به طاهری نسبت میدهند. ناگفته نماند آنچه منابع حلقه مدعی آن هستند، باوجود شاکیان و آسیبدیدگان، درخور نقد اساسی است. گفتنی است این امکان وجود دارد که فرادرمانی درکوتاهمدت و البته با تلقین، برای نفرد حالتی مُسکن داشته باشد؛ اما توجیه و پشتوانۀ علمی ندارد و دستاوردی درخور دفاع عرضه نکرده است؛ همچنین در طولانیمدت، آثار مخرّبی مانند بروز عارضههای عجیب و گوناگون بر فرادرمانگیران برجای میگذارد (قاسمی، 1395- ج: 50). شاهد این ادعا ضعف فرادرمانی در رفع اپیدمی کرونا و نجات صدها بیمار کرونایی است. علاوه بر این، پژوهشگر خود شاهد تأثیرنداشتن فرادرمانی بر مرد هفتادسالهای بود که از مشکلات عضلانی رنج میبرد. این منابع مدعیاند در سال 1387ش، طاهری با جلب همکاری دانشگاه آزاد تهران، دوباره کلاسی با موضوع فراپزشکی تشکیل داد که با اقبال نیز روبهرو شد. پس از این طاهری تلاش کرد با مانعزدایی، دورههای سایمنتولوژی را با همکاری علوم پزشکی دانشگاه برگزار کند؛ اما با وقایع انتخاباتی سال 1388 و دستور مبنیبر تجمعنکردن، این دورهها لغو شد. طاهری 29فروردین1389، دوباره به جرم لمس نامحرم، توهین به مقدسات، دخالت در امر پزشکی و ترویج خرافهگرایی بازداشت شد و به مدت 68 روز زندانی شد و از او بازجویی کردند. شاکیان او طیفهای گوناگونی از افراد بودند که یا خود به طور مستقیم از عرفانحلقه آسیب دیده بودند یا وابستگان آنها جزو آسیبدیدگان بودند (سایت رسمی انجمن نجات از حلقه، در حلقه زندان www.nejatazhalghe.ir). در جریان این بازداشت، از او تعهدی گرفتند مبنیبر تدریسنکردن عرفانحلقه و تمرکز صرف بر امر پژوهش علمی به منظور اثبات فرادرمانی. پس از این زمان، مراکز علمی و پزشکی نیز از همکاری با او سر باز زدند. طاهری مدعی است پس از این وقایع، در تحقق اهدافش با بنبست مواجه شد. او به منظور برونرفت از این بنبست، نتیجۀ پژوهشهای علمی را برای بنیادها و مراکز علمی خارج از کشور فرستاد که دریافت دکترای افتخاری عرفان از آکادمی بینالمللی اکوانرژی جمهوری آذربایجان در سال 2009م و دکترای افتخاری طب مکمل از دانشگاه پزشکی سنتی ارمنستان در سال 2010م و کسب مقام آفیسر از بروکسل را موجب شد. تذکر این نکته ضروری است که جوامع علمی ایرانی و غربی این لقبها را نپذیرفتهاند و علاوه بر این، در هیچ دانشگاهی که رتبۀ علمی درخور پذیرشی دارد نیز تأیید نشدهاند. در این مدت، طاهری چندینبار دستگیریهای یک روزه داشت و از او خواسته شد از پژوهش و تدریس دست بردارد و فعالیت نکند. اصرار طاهری به ادامۀ فعالیت، به بازداشت نهایی او در 14اردیبهشت1390 منجر شد (سایت رسمی عرفانحلقه، بیوگرافی محمدعلی طاهری erfanehalgheh.com). ناگفته نماند دربارۀ فعالیتهای علمی طاهری، به جز منابع منتشرشده در رسانههای عرفانحلقه، هیچ منبع موثقی موجود نیست. در راستای اثبات ادعاهای مطرحشده، با دانشگاه و پزشکان وغیره مکاتبههایی شد که به علت همکاری نکردن افراد مطلع، با بنبست مواجه شد. خبر دفاع رسالۀ دکتری با نام فرادرمانی، در روزنامۀ همشهری چاپ شده است (روزنامۀ همشهری، تأثیر فرادرمانی در کاهش حملات آسم، یکشنبه 8آذر88: ص6). ویژگیهای دورۀ دوم
ج. دورۀ سوم پس از دستگیری طاهری، تلاش مسترها و پیروان حلقه در تداوم تفکر طاهری، دورانی تازه در این تفکر شکل داد. دورانی که باید از آن با نام دوران تکثّر عرفانحلقه یاد کرد. در این دوران، تخصص و تحصیلات مسترها وارد عرفانحلقه شد. اعضا تلاش میکردند با تغییر مشی استاد خود، به فعالیتهای خود جنبهای مبارزهگونه دهند و برای فرار از بنبستهای شکلگرفته، فضای حیاتی جدیدی ایجاد کنند. در 14اردیبهشت1390، طاهری به جرم توهین به مقدسات، مداخلۀ غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطۀ نامشروع با لمس نامحرم، تهیه و توزیع آثار سمعی و بصری و فعالیتهای غیرمجاز، تحصیل مال نامشروع، استفادۀ غیرمجاز از عناوین علمی همچون دکتر و مهندس و نشر کتاب و آثار ضاله زندانی شد. فعالیتهای تبلیغی و آموزشی او نیز به نوشتن نامه و جوابیه و صدور بیانیه محدود شد (انجمن نجات از حلقه، دادگاه طاهری، www.nejatazhalghe.ir). او از این تاریخ به مدت هشت سال، در بند 2-الف زندان اوین زندانی شد. او در این مدت، پیوسته تلاش میکرد با اعتصاب غذا و اعتراض به وضع موجود، صدای خود را به یارانش برساند. طاهری مدعی است زیر شکنجه مجبور شده است به حقانیتنداشتن خود اعتراف کند و تمامی این برنامهها، دسیسه و توطئهای علیه اوست (بیوگرافی محمدعلی طاهری، سایت رسمی عرفانحلقه، کانال تلگرامی حلقۀ طاهر، صفحه رسمی طاهری در توییتر)؛ اما منتقدان حلقه بر این باورند آنچه طاهری در حکم آموزههای عرفانی مطرح میکند، جز اختلاط مذاهب و تفکراتی همچون علم ساینتولوژی، ریکی، شمنیسم و انرژیدرمانی با آیههای قرآنی نیست. به منظور مقابله با رشد عرفانحلقه در ایران، چندین پروژه طراحی شد؛ ولی پیروان عرفانحلقه معتقدند عرفانحلقه، حق است و پس از اثبات بیگناهی طاهری، او نیز از زندان آزاد شد. اما حقیقت مطلب بهگونهای دیگر است. طاهری خود در اعترافاتش میگوید آنچه بیان کرده، از الهامات ناشی بوده است و لزومی بر دفاع از حقانیت آن نیست (مستند حلقۀ شیطان، دقایق 56تا60، برگرفته از سایت رسمی انجمن نجات از حلقه www.nejatazhalghe.ir). پس از برگزاری جلسههای محاکمۀ طاهری به جلوگیری از چاپ مجدد آثار مکتوب، تکثیرنشدن سیدیها، امحاء کتابها و آثار او، هشت سال حبس تعزیری، نهصدمیلیون تومان جریمۀ نقدی و هفتادوچهار ضربۀ شلاق حکم داده شد (بیوگرافی محمدعلی طاهری، سایت رسمی عرفانحلقه، سندی بر بیخدایی دشمنان حلقه، سایت رسمی انجمن نجات از حلقه، حکم دادگاه طاهری سایت رسمی انجمن نجات از حلقه، www.nejatazhalghe.ir). ذکر این نکته الزامی است که افرادی مانند اسماعیل منصوری لاریجانی و فریدون رزمآور وغیره علت اصلی جدایی خود از عرفانحلقه را در بیدینی و توجهنکردن این عرفان به مبانی و شعائر اسلامی میدانند نه پروژه و پروندهسازی. جداشدگان از عرفانحلقه میگویند در این جلسهها آموزههایی خلاف باورهای دینی، در قالب آموزههای عرفانی، ترویج میشد. باورهایی مثل اینکه پوشیدن لباس سیاه برای امامحسین(ع) نشانهای است بر شریکجرمبودن در مرگ ایشان و اینکه شیطان موحدی واقعی است چون به غیر خدا سجده نکرد. این باور درواقع، تکرار سخن عرفای پیشین همچون غزالی است که میگفت: هر که از ابلیس توحید نیاموزد، زندیق است (بهبهانی، 1371: 185). علاو بر نکات پیشگفته، برخی دیگر از عقاید طاهری که از منظر صاحبنظران نوعی بدعت است، عبارتاند از: پاکبودن خداوند از هر صفت حتی صفتهایی که در قرآن برای خدا آمده است؛ برداشت به نفع و متناسب با نیازها از آیههای قرآن؛ تغییر ارزشهای دینی در جامعه؛ جایگزینکردن «نام بینام او» بهجای آغاز کار با نام و یاد خدا؛ وجود مشروبات الکلی و طلسمهای مختلف فِرَق و شیطانپرستی در جلسههای عرفانحلقه؛ جایگزینی ارتباطهای خاص بهجای نماز مانند ارتباط سجده و رکوع وغیره که خود علتی بر ابهام در دینمداری عرفانحلقه بود. علاوه بر این، نتایج منفی و مخرب ناشی از شرکت در این دورهها را نباید از نظر دور داشت. نتایجی همچون افزایش طلاق، جدایی از خانواده، بیماری روحی و روانی، ضعف دینی و عقیدتی، سوءاستفادههای جنسی، بحران هویتی و شخصیتی وغیره. جداشدگان از عرفانحلقه بر این باورند گرایش به عرفانحلقه، درمان مشکلات و بیماریها نبود و حتی موجب افزایش مشکلات و آشفتگیهایی همچون آسیبهای فردی و اجتماعی ازجمله مشکلات روانی، بروز توهم، فروپاشی بنیان خانواده و بروز شک و تضعیف باورهای دینی بود. همین مسئله علتی بر حقانیتنداشتن این تفکر است (مستند حلقۀ شیطان، دقایق 40تا55؛ www.nejatazhalghe.ir؛ لیست ارتباطها؛ مصاحبههای شماره1تا6). د. دورۀ چهارم دورۀ چهارم از زمان آزادی طاهری تا زمان حال را دربردارد. در این دوران، آزادی استاد و رهبر حلقه به فعالیتها و تبلیغات حلقه جانی تازه بخشیده و موجب افتتاح شعبههای گوناگون حلقه در کشورهای مختلف شده است. طاهری درنهایت، سال 1398 از زندان آزاد شد؛ سپس بهصورت غیرقانونی از کشور خارج شد. او در حال حاضر در کانادا مشغول بسط و ترویج عرفانحلقه است. پس از ممنوعیت قانونی فعالیت حلقه، دورهای جدید از حیات عرفانحلقه آغاز شد. ایجاد ممنوعیت برای فعالیتهای رسمی طاهری، اعضای عرفانحلقه را به چارهاندیشی واداشت. اندیشیدن به مسیری تازه، برای تداوم حیات عرفانحلقه. بیان این ادعا امکانپذیر است که زندانیشدن طاهری محدودیتی در روند رشد عرفانحلقه ایجاد نکرد؛ حتی به دنبال این فیلترشدن، اعضای عرفانحلقه تلاش کردند با توسل به شیوههای جدیدِ تبلیغات و یافتن فضای حیاتی جدید، چالشهای بهوجودآمده را به فرصت تبدیل کنند. از ویژگیهای بارز دورۀ سوم و چهارم باید به نمونههای زیر اشاره کرد:
در این زمان، رشد عرفانحلقه در فضای مجازی بهنحوی چشمگیر تداوم یافته است. در حال حاضر، عرفانحلقه بیش از دهها کانال تلگرامی، پیج اینستاگرامی، فیسبوکی، توییتری و سایت فعال در فضای مجازی دارد. این سایتها و پیجها و کانالها به اشتراکگذاری فایلهای صوتی، تألیفات، جزوهها، خبرهای روز، انتشار پوستر، ارتباطگیری با اعضا، انتقاد از مخالفان، صدور جوابیه به منتقدان، انتشار اسناد، گزارشهای فرادرمانی، عضوگیری و ثبتنام مشغولاند. فعالیت گستردۀ این تفکر در فضای مجازی یکی از مهمترین عوامل رشد این تفکر در ایران است. نمودار زیر خروجی مطالعه دربارۀ نحوۀ آشنایی افراد و پرسش از آنها دربارۀ چگونگی آشنایی با عرفانحلقه است.
شکل1: نحوۀ آشنایی افراد با عرفانهای نوظهور
براساس یافتههای حاصل از مطالعههای میدانی، ترک نماز و خارجکردن قرآن و هر آنچه آیهای از قرآن در آن باشد از خانه و سهلانگاری در انجام فرایض و دوریکردن از توسل و طرح نظریۀ ارتباطگیری مستقیم با پروردگار، در دورهها و جلسههای این عرفان تبلیغ و پیگیری میشود. علت این تناقضها را باید به چند عامل مربوط دانست: الف. طاهری از آشکارکردن عقاید و آموزههای حقیقی عرفانحلقه واهمه داشته و ترجیح داده است پس از جانگرفتن عرفانحلقه در ایران، ماهیت حقیقی عرفانحلقه را آشکار کند؛ ب. طاهری با علم بر باورهای دینی حاکم بر جامعه و عواقب تزریق اندیشههای ضد دینی، از مستندکردن باورهای اصلی عرفانحلقه خودداری کرده و تلاش بر آن داشته است حقایق عرفانحلقه را تنها در مجالس و محافل خصوصی و تنها برای یاران وفادار و سوگندخوردۀ عرفانحلقه آشکار کند.
همچنین جوابیۀ آذردخت طاهری، خواهر محمدعلی طاهری، به فریدون رزمآور، یکی از جداشدگان و به ادعای طاهری اخراجشدگان از عرفانحلقه، که در تاریخ 13آذر1398/4دسامبر2019 نوشته شده است. خواهر طاهری در این جوابیه تلاش کرده است انحرافها و سودجوییها و فریب کاریهای رزمآور را به شاگردان و یاران طاهری گوشزد کند و از انحراف آنها جلوگیری کند (خبرگزاری انا، جوابیه آذردخت طاهری(ENA)t.me/erfanews ). باتوجه به سبک و محتوای تألیفات در این دوره و نیز محتوای پستها و مطالب به اشتراک گذاشته شده در فضای مجازی، چنین برداشت میشود عرفانحلقه در دورۀ دوم به مشی دفاعیتهاجمی روی آورده است. با توجه به انتقادهای سیاسی و صدور بیانیه به مناسبتهای مختلف ازجمله محکومکردن وقایعی مانند آبان1398 و دفاع از زندانیان سیاسی و نیز حمایت از کمپینهای ضد حکومتی مانند «اعدام نکنید»، بهدنبال آشکارکردن مخالفت خود با حکومت ایران و نشاندادن اعتراض خود به نظام است (صفحه توییتر محمدعلی طاهری؛ https://twitter.co؛ taheriofficial). در این دوران، بین شاگردان طاهری و نیروهای امنیتی کشور درگیری و زد وخوردهای شدیدی ایجاد شد و برخی از اعضای عرفانحلقه دستگیر شدند. این گروه در حال حاضر از هر حربهای برای تخریب وجهۀ نظام جمهوری اسلامی و واردکردن اتهام ضد حقوق بشر به آن استفاده میکند (مصاحبه با سوشیانت عازمیخواه، در تیوی). اشاره به این نکته الزامی است که متخصصان حوزۀ تصوف با تشریحنکردن درست مبانی عرفانحلقه و نقد درست این حوزه، زمینهساز تداوم حیات حلقه و بهرهگیری از مطالبات سیاسی شدهاند.
بهتازگی، انجمن عرفانکیهانی با مدیریت آذردخت طاهری، خواهر محمدعلی طاهری، و با نظارت مستقیم طاهری در آمریکای شمالی مشغول به کار شده است (پیج رسمی عرفانحلقه در اینستاگرام، تاریخ مراجعه 10/9/99)؛ همچنین عرفانحلقه در حال حاضر در استرالیا، سوئیس، آلمان، ایتالیا و کشورهای آسیای میانه پایگاههایی ایجاد کرده است. پیروان عرفانحلقه در این کشورها با تأسیس انجمنهایی با نام عرفانحلقه، به صدور بیانیه و عضوگیری مشغولاند. پس از آزادی محمدعلی طاهری از زندان و خروج او از ایران، محافل عرفانحلقه در خارج از ایران جانی تازه گرفت که نشانۀ آن تأسیس آکادمی عرفانحلقه در تورنتو کاناداست. آکادمی از اوایل سال 1399، بهصورت مجازی به ثبتنام معرفتپژوه مشغول است. هزینۀ ثبتنام در آکادمی که با نام کمک به مجموعه گرفته میشود، برای ایرانیها 2میلیون تومان و ساکنان آمریکا و کانادا و استرالیا 420دلار و اروپاییها 210یورور در نظر گرفته شده است (اطلاعیه دانشگاه مجازی عرفانحلقه). پرداخت هزینه و مراحل آموزش و صدور پایاننامه بهصورت مجازی انجام میگیرد taheri_movement)، تاریخ مراجعه 2/9/99). تذکر این نکته ضروری است که دربارۀ آمار اعضای عرفانحلقه در خارج از کشور و تعداد اعضای ایرانی و حضور اتباع دیگر کشورها در این تفکر و همچنین میزان رشد حلقه در خارج از کشور، آمار دقیقی در دست نیست، رسانههای مربوط به حلقه با تبلیغ و بزرگنمایی، درصدد به رخ کشیدن رشد آن در خارج از کشورند و بهدنبال اثبات این ادعا که تفکر آزاداندیشی باوجود مخالفتها نمیمیرد و هستند افرادی که در جایجای این زمین پذیرای آن باشند. با همۀ این اوصاف باید گفت آنچه امروز با نام عرفانحلقه شناخته میشود، در ایران رشد کرد و بالید و تا زمانیکه شکایتهایی از جانب برخی اعضا و هواداران آن صورت نگرفت، فعالیت آزادانهای داشت؛ پس این امکان وجود دارد که سرنوشتی همچون اشو در آمریکا، در انتظار عرفانحلقه نیز باشد. اشو در طلب کمون ایدهآل خود به آمریکا سفر کرد و گمان میکرد این کشور مهد اندیشۀ آزاد است؛ اما پس از مدتی، از این کشور اخراج شد. این پیشبینی امکانپذیر است که سرنوشتی این چنین در انتظار طاهری است و برای بقای این تفکر در غرب تضمینی نیست. اهداف طاهری از تأسیس عرفانحلقه (از ادعا تا واقعیت) طاهری معتقد است خلأ ناشی از باور به نبود خدا و تکیۀ بیشازحد به علم برای دستیابی به خوشبختی که نتیجۀ مدرنیسم است، موجب سرگردانی و بحران بشر شده است. در این بحران، علم دیگر قادر نیست به انسان پاسخگو باشد و انسان از علم ناامید میشود. نتیجۀ این ناامیدی، دلبستن به شیوههایی برای رهایی از این آشفتگی است. «دورۀ پناهبردن به غارها، آویزانکردن خود در چاهها و انواع ریاضتها» به اتمام رسیده است و باتوجه به کمبود وقت انسان و ماشینیشدن زندگی، لازم است چنین آموزشی برای او بهسادگی حاصل شود (طاهری، 1391: 12). «انسان امروز بهواسطۀ کمبود وقت، مایل است برای همۀ کارهایش با جدول زمانبندی پیش برود و به طور دقیق بداند که در قبال هرکاری، با صرف چه مدتی، چه نتیجهای را به دست خواهد آورد. او آمادگی رویارویی با مسائل پیچیده و مبهم و فهم مطالب غامض را ندارد؛ ضمن اینکه بهشدت نیازمند آگاهیهای نوین در خصوص معنویت و معرفت است» (طاهری، 1391: 12). طاهری در اساسنامۀ عرفانحلقه میگوید: عرفانهای کهن به علت پیچیدگی زبان، تعلیمات، اهداف سخت و اعمال طاقتفرسا قادر نیستند به نیازهای بشر امروز پاسخ دهند. زبان دین، زبانی قدیمی و کهنه است و تسهیل در فهم آن نیازمند بهروزشدن است (طاهری، 1384: 14؛ فایل صوتی روحالقدس، ملکوحی، محمدعلی طاهری برگرفته از کانال تلگرامی خبرگزاری انا). نتیجۀ این تفکر این بود که طاهری عرفانحلقه را با دو بُعد اصلی عرفانی و درمانی ابداع کرد. عرفانحلقه در طول هشت ترم، با برگزاری کلاس، به آموزش اعضا مشغول میشود. اعضا در بدو ورود، آییننامۀ اجرایی عرفانحلقه و سوگندنامۀ این عرفان را امضا میکنند (آییننامۀ اجرایی عرفانحلقه، سوگندنامۀ عرفانحلقه برگرفته از سایت رسمی عرفانحلقه erfanehalgheh.com). با اتمام این دوره و دریافت پایاننامۀ عرفانحلقه، ترم نهم برای دریافت مقام مَستری، برای علاقهمندان برگزار میشود. فرد با گذراندن ترم نهایی و تکمیلی، کارت مربیگری دریافت میکند. این کارت بهمنزلۀ هویت عرفانی فرد است و از این پس، فرد ملزم به رعایت اساسنامۀ عرفانحلقه و ارشاد و هدایت مردم است (کارت مربیگری شبکه شعورکیهانی erfanehalgheh.com). در بُعد درمانی، عرفانحلقه خود را مبدع دو طب درمانی مکمل با نامهای فرادرمانی (بعد جسمی) و سایمنتولوژی (درمان بیماریهای روانی) میداند (طاهری، 2011: 10). عرفانحلقه مدعی درمان تمامی بیماریها، با ارتباطگیری ساده است. در اسکن کیهانی صورتگرفته، ناحیۀ بیمار و عضو درگیر شناسایی میشود و درمان آغاز میشود. باید در نظر داشت طاهری دربارۀ چندوچون این اصطلاحات توضیح دقیقی ارائه نمیکند (جزوۀ اصلی، دورۀ1: 23). در عرفانحلقه هیچ بیماری بدون درمان نخواهد ماند. طاهری اعتقاد دارد درمان تمامی بیماریهای تنی و روانی و روانتنی در عرفانحلقه ممکن و سهل است (طاهری، فرادرمانی: 100تا208). ناگفته نماند باوجود اقبال برخی از پزشکان و پیراپزشکان به فرادرمانی و سایمنتولوژی در ابتدای کار، شیوههای درمانی مرسوم در عرفانحلقه را بیشترِ پزشکان و جوامع پزشکی رد کرده و ناکارآمدی آن را برخی از متخصصان ثابت کردهاند (شمشیری، 1398: 69). صاحبنظران بر این باورند باوجود قدرت فرادرمانی در درمان بیماریهای سادهای همچون آسم، به طور قطع در درمان سرطان و بیماریهای ژنتیکی ناتوان است؛ چون درمان آسم با تلقین امری ساده است. روشی که در فرادرمانی بهوفور مشاهده میشود (مصاحبه با دکتر مصطفی قانعی، فرادرمای یاسراب، www.jahannews.com). طاهری عرفان خود را عرفانی ایرانیاسلامی معرفی میکند و مدعی است اصالت دارد و از سرزمین ایران برخاسته است (طاهری، بیتا: 2/51). او عرفان حقیقی را چنگزدن به حلقههای رحمانیت الهی میداند که برای صعود انسان در مسیر کمال، به طور بیدریغ در اختیار او قرار داده شده است (طاهری، 2011: 159). طاهری تلاش میکند از عرفان دستساختهاش تصویری دینی ارائه کند؛ گرتهبرداری از منابعی همچون تصوف اسلامی و مسیحیت ادیان شرقی و عرفانهای نوینی همچون ریکی و کاستاندا و اکنکار و سایر مکاتب و اشخاص در عرفانحلقه، این ادعا را زیر سؤال میبرد (عودی، 1395: 3). هدف اساسی این تفکر، حذف شرط ایمان و شریعت در کنار همرنگنمایی با زیست جهان اسلامی خود است و در راستای جذب هرچه بیشتر افراد جامعۀ اسلامی و نیز بومیسازی متاع عرضهشدۀ خود، به این اقدام دست زده است. طاهری با بهرهگیری از اصطلاح رحمانیت الهی، جز حذف شرط ایمان و عمل صالح برای سلوک معنوی هدفی ندارد. این کار باعث میشود عرفانحلقه در کنار حذف شریعت از آموزههای خود، نمای مذهبی عرفان خود را در محیط اسلامی آن حفظ کند. امری که جذب طیفهای فکری مختلف به عرفانحلقه را تضمین میکند (عودی، 131395: 147). عرفانحلقه رشدش را مدیون جاذبههای ایجادکرده در خود همچون فرادرمانی، عملگرایی، سبک تعالی سریع و آرامش است؛ همچنین دافعۀ نهادهای دینی مانند سختی زبان دین، شعارگرایی نهادهای دینی، ملموسنبودن دستاوردهای نهادهای دینی در زمینههای اقتصادی و اجتماعی وغیره در رشد عرفانحلقه نقش درخور توجهی داشتهاند. محمدعلی طاهری علت اصلی تأسیس عرفانحلقه را در عواملی چند میداند، ازجمله: کمبود وقت، نیاز اساسی جامعه به مسیری کوتاه و تعالی سریع، زبان ساده و همهفهم، نیاز به عرفانی متناسب با این مرزوبوم، رویکرد عملگرایی و نفی کلیگویی و رد سخنان فقط زیبا و نیز رشد عرفانهای بیگانۀ شرقی و غربی در کشور. عرفانهای بیگانهای که با ظاهری زیبا مردم را فریفتهاند (طاهری، 1385: 54). عواملی که هم علت تأسیس عرفانحلقه از زبان طاهری است و هم یافتههای مصاحبهای، از جاذبۀ چشمگیر آن نزد مخاطبان عرفانحلقه حکایت میکند. این تفکر موفق شد با در پیش گرفتن شیوههای مناسب تبلیغی، مانند تبلیغات چاپی و غیر چاپی و استفاده از فضای مجازی و حقیقی و نیز تبلیغات تعاملی (Interactive advertising) و غیر تعاملی، در زمانی کوتاه، اندیشههای خود را در شهرهای مختلف کشور مانند اصفهان، آباده، کرج، شیراز و... به اشتراک گذارد (مصاحبه شماره12). همچنین در کنار شیوههای تبلیغی مناسب، با طرح شعارهایی عامپسند و مترقیانه، موفق شد افراد بسیاری را به حضور در حلقه یا ماندن در این تفکر مُجاب کند. یافتههای حاصل از مطالعههای میدانی و مصاحبه با افراد گرایشیافته و رصد دورۀ دوسالۀ فضای مجازی و مصاحبه با افراد متخصص این حوزه، نشاندهندۀ این مطلب است که افراد با اهدافی گوناگون جذب عرفانحلقه شده و عرفانحلقه را در حکم یکی از شیوههای تحقق اهداف در نظر گرفتهاند. عدهای از افراد جذبشده، از راههای دیگر ناامید شدهاند و عرفانحلقه را در حکم آخرین راه برای نجات از بنبست میدانند. ادعایی که اعضا مطرح میکنند و اثبات یا رد آن کار دشواری است؛ زیرا رد تجربۀ آرامش و حال خوب و رضایتمندی با هیچ سند و مدرکی امکانپذر نیست. از طرفی، اعضا با ارائۀ مستنداتی همچون مدارک پزشکی، بهدنبال اثبات ادعای خود هستند. اعضای عرفانحلقه حال خوب، فهم تازه و درست از دین، درمان بیماریها و یافتن چارۀ مشکلات خود را مدیون اتصال به شبکۀ شعور کیهانی میدانند. این حس مختص ایرانیها نیست و پیروان خارجی عرفانحلقه نیز سبک درمانی و آرامش حاصل از ارتباطگیری را مدیون این تفکر میدانند. باورمندان به عرفانحلقه در راستای اثبات حقانیت عرفانحلقه و دفاع از آموزههای آن، به راهاندازی کمپینهای گوناگون مانند «ما همه طاهری» و «کوچ» و «آ مثل استاد» در شبکههای مجازی و نشر اسناد مانند گزارش فرادرمانگران و گزارش فرادرمانی اقدام کردهاند عرفانحلقه با اشراف به نیازهای جامعه و با طرح شعارهای جذابی مانند دفاع از حقوق زنان، مبارزات سیاسی، دفاع از آزادی عقیده و دین، راهاندازی انجمن حقوق بشر و دفاع از اقلیتهای دینی و مذهبی در کشور، خود را عرفانی مترقی و بهروزشده معرفی میکند. این عرفان با بهرهگیری از ابزار تبلیغی مناسب، این اندشهها را در کوتاهترین زمان و در حجم و گسترۀ وسیعی عرضه میکند. اما چنین به نظر میرسد طرح شعارهای اینچنینی از جانب طاهری، نه از باور شخصی او نشئت میگیرد و نه هدف اساسی عرفان اوست. این شعارها تنها ابزاری است برای بقا و تداوم حیات عرفانحلقه در ایران؛ بهویژه پس از منع قانونی فعالیتهای او. طاهری پس از مشاهدۀ گرایش چشمگیر زنان به عرفانحلقه و جانبداری مخالفان نظام جمهوری از عقاید او، ترجیح داد خود را با این اعضا همسو کند و اینگونه، پیروان خود را حفظ کند. او در این مسیر تا آنجا پیش رفت که زنان را وارثان اصلی عرفان خود نامید و آیندۀ عرفان را در دست زنان پنداشت. یافتههای حاصل از ارتباطگیری با سه گروه از پیروان حلقه، تفاوت چشمگیر گرایش زنان در مقایسه با مردان را در این تفکر نشان میدهد. تفاوتی که هم در اعضای حاضر در دورهها درخور توجه بود هم در فعالیت زنان در فضای مجازی؛ همچنین در حال حاضر، زنان عامل مهمی در تبلیغ عرفانحلقهاند. فعالیت این گروه شامل تبلیغ و ساخت کلیپهای حمایتی، جانبداری و ارائۀ بازخورد به پستها و عهدهداری دورهها و کلاسهاست. عرفانحلقه تلاش میکند با طرح شعارهای فمینیستی مانند حمایت از زندانیان زن سیاسی و آزادی اعتقادی زنان و حمایت از حقوق اجتماعی آنها، تصویری فمینیستی از خود ارائه کند. درواقع، بیان این گفته ممکن است که با گذشت زمان، منافع طاهری از او فمینیست و مبارزی سیاسی ساخت (پیام تبریک طاهری به مناسبت روز زن برگرفته از کانال انا(ENA)t.me/erfanews) ). در کنار عوامل ذکرشده، عرفانحلقه تلاش میکند با بهرهگیری از زبان و ادبیات همهفهم و طرح شعارهای زیبا و جذاب و بهرهگیری منفعتطلبانه از دافعۀ نهادهای دینی، خود را در حکم حلقهای واسط بین دینداران و دینگریزان معرفی کند. ازسویی، برای دینی جلوهدادن خود، به آیات قرآن و اشعار عرفای بزرگ استشهاد میکند. از سوی دیگر نیز، به منظور جلب نظر افرادی که از دین سرخورده شدهاند و دنبال مأمنی تازه برای خود میگردند، دین را نقد میکند و زبان و آموزهها را اصلاح میکند و تساهل دینی را ترویج میدهد. نتیجه عرفانحلقه که به ادعای طاهری دارای منشأ ایرانی است، اواخر دهۀ هفتاد به وجود آمد. این عرفان در تقسیمبندی عرفانهای نوظهور قرار میگیرد و مهمترین عرفان نوظهور ایرانی است. عرفانحلقه از آغاز فعالیت تا زمان حاضر، فرازونشیب بسیاری پشت سر نهاده است. با نگاهی به حوادث و وقایع رویداده در دو دهه فعالیت طاهری، تقسیم تاریخ حلقه به چهار دوره ممکن است: دورۀ نخست از سال 1357 آغاز شد که به ادعای طاهری، نخستین الهامات به او رسید و تا اواسط دهۀ هفتاد ادامه یافت. این دوره، دورۀ تکوین شخصیت طاهری است. دورۀ دوم از اواسط دهۀ هفتاد آغاز شد و تا سال 1389، همزمان با دستگیری طاهری، تداوم یافت. دورۀ سوم دورانی است که با دستگیری طاهری آغاز شد و در این دوره، تلاشهای بسیاری مانند مانور حقوق بشری و ترور شخصیتی منتقدان و تلاش مسترها برای تبدیلکردن عرفانحلقه به زیرمجموعههای بیشتر صورت گرفت. دورۀ چهارم پس از آزادی طاهری تا زمان حال را دربرمیگیرد. این دورهها هریک ویژگیهایی خاصی دارند و در هریک، وقایع متفاوتی مشاهده میشود. در دورۀ نخست و دوم، فعالیتهای طاهری جنبۀ صلحجویانه و آموزشی داشت. این دو دوره بیشتر بر برگزاری دوره و کلاس و انجام پروژههای پژوهشی و معرفی حلقه و دو سبک درمانی مکمل آن، به جوامع علمی و دانشگاهی، تمرکز داشت. وجود ابهام در گذشتۀ خانوادگی و تحصیلی و دینی طاهری، برداشتهای جهتدار از آموزهها و اصطلاحات دین و نیز بروز رفتارهای هنجارشکنانه، انتقادهایی بود که متفکران دینی و جامعهشناسان و فلاسفۀ دین بر این تفکر وارد میکردند. نتیجۀ این انتقادها ممنوعشدن فعالیتهای عرفانحلقه در ایران بود. در دورۀ سوم و چهارم، از اعضای عرفانحلقه مشی متفاوتی مشاهده میشود. تأکید بر آموزش در فضای مجازی، نگارش آثار نافی عرفانحلقه به دست منتقدان، انتشار جوابیهها در پاسخ به انتقادها، ورود عرفانحلقه به کشورهای خارجی، آشکارشدن جنبۀ مبارزاتی و مخالفت با حاکمت از ویژگیهای این دوره است. در این دوره، با زندانیشدن طاهری، ابتکار عمل به دست شاگردان او افتاد. باوجود انتقادهای بسیاری که متوجه عرفانحلقه است، در حال حاضر در حکم رایجترین اندیشههای نوظهور در ایران، رشد خودرا مدیون این جاذبههاست: سبک درمانی، آرامش و تعالی به شیوهای آسان، تساهل در دین، عملگرایی، طرح شعارهای بهظاهر مترقیانه و فقر منابع در حوزۀ نقد این تفکر. پینوشت
3. برونشکتازی اختلالی است که در آن به راههای هوایی ریه آسبب میرسد و باعث گشادشدن آنها میشود. سرانجام نیز نرمشدن و زخمشدن آنها را به دنبال دارد. | ||
مراجع | ||
. ایزدپناه، محدثه، (2013)، حلقه افسون و افسانه نیست، ارمنستان: گریگور تاتواتسی، برگرفته از کانال تلگرامی خبرگزاری عرفانحلقه.
مصاحبهها
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,134 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 450 |