تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,408 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,250,455 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,088,013 |
تأسیس سازمان زنان بوشهر؛ مطالعهپژوهی: فعالیتهای اجتماعیفرهنگی مراکز رفاه خانواده (1345تا1357ش/1966تا1978م) | ||
پژوهش های تاریخی | ||
مقاله 5، دوره 12، شماره 4 - شماره پیاپی 48، دی 1399، صفحه 55-70 اصل مقاله (591.84 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jhr.2021.127467.2152 | ||
نویسندگان | ||
پروانه شاهرخ مقدم1؛ حبیب اله سعیدی نیا* 2؛ الهام ملک زاده3 | ||
1دانشجوی دکتری گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران | ||
2دانشیار گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران | ||
3استادیار پژوهشکده تاریخ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران | ||
چکیده | ||
سازمان زنان ایران در سال 1345ش/1966م تشکیل شد. هدف نهایی و رسالت این سازمان، افزایشدادن آگاهیهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی زنان ایران بود. این سازمان حدود چهارصد شعبه در سراسر ایران داشت. شعبۀ بوشهر سازمان زنان نیز در ماههای آخر سال 1345ش/1966م تشکیل شد. بیشترین تأکید سازمان زنان بر افزایش آموزش و تحصیلات زنان و دختران و فراهمکردن تسهیلاتی برای ورود آنها به بازار کار بود. سازمان زنان بوشهر نیز بیشترین تمرکز خود را بر تشکیل انواع کلاسهای هنری، برگزاری کلاسهای سوادآموزی و آشناکردن زنان با فنون مختلف کاریابی و اشتغال گذاشت. مسئلۀ پژوهش حاضر بررسی و تبیین روند تأسیس سازمان زنان بوشهر و خدمات و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی این سازمان است. پرسش پژوهش آن است که سازمان زنان بوشهر در مراکزرفاه خانواده و در راستای خودآگاهی و ارتقای جایگاه زنان این منطقه چه خدماتی ارائه کرده است. این پژوهش به روش تحلیل محتوا و با تکیهبر منابع اصلی، اسناد آرشیوی، مطالعات میدانی و تاریخ شفاهی انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد سازمان زنان بوشهر در حوزۀ رفاه اجتماعی با تمرکز بر گسترش سوادآموزی و برپایی کلاسهای آموزش حرفهای، بهویژه در زمینۀ کسبوکار، و نیز ارائۀ مشاورههای خانوادگی و حقوقی، برای رشد آگاهی و گسترش اشتغال و ارتقای نقش و جایگاه زنان در امور مختلف اجتماعی و فرهنگی، بستر مناسبی فراهم آورد. | ||
کلیدواژهها | ||
سازمان زنان؛ زنان بوشهر؛ مراکز رفاه خانواده؛ سوادآموزی؛ بهداشت خانواده | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه توجه به مسائل زنان و دختران و تلاش برای به صحنه کشاندن آنها و جذب بخشی از زنان تحصیلکرده و کارگر در ادارههای دولتی و بازار کار ایران، از برنامههای دولت پهلوی بود. در همین راستا بود که رضاشاه پهلوی (1304تا1320ش/ 1925تا1941م) علاوهبر تأسیس مدارس دولتی دخترانۀ متعدد در سرتاسر ایران و اقدام جنجالی و معروف کشف حجاب، کانون بانوان را تأسیس کرد. کانون بانوان به دنبال این بود براساس الگویی که شاه در نظر داشت، زنان را آموزش دهد و تربیت کند. در واقع، رضاشاه همۀ فعالیتهای مربوط به زنان را در این سازمان دولتی متمرکز و منحصر کرد. پس از آن نیز محمدرضاشاه در راستای توسعه و مدرنسازی ایران، مسئلۀ زنان و تشکلهای زنانه را جدی گرفت. او در فاصلۀ دهههای سی تا پنجاه شمسی/پنجاه تا هفتاد میلادی، چندین نهاد و مؤسسه و نیز سازمان دولتی و حکومتی برای زنان برپا کرد. حامیان حکومت این اقدام را در راستای مدرنکردن ایران دانستند. اقدامی که از نظر مخالفان مذهبی شاه، ترویج غربزدگی و مخالفت با قوانین شرع مقدس اسلام تلقی شد. سازمان زنان ایران یکی از نهادهای مهم حکومتی زنان در دورۀ محمدرضاشاه بود که در ابعاد گسترده و زمینههای مختلف، اقدامات درخور توجهی انجام داد. این سازمان علاوهبر تهران، در شهرها و حتی روستاهای ایران نیز فعالیت میکرد. براساس آماری رسمی و دولتی، سازمان زنان ایران تا سال 1356ش/1977م حدود چهارصد شعبه در سراسر ایران تأسیس کرد. در اواخر سال 1345ش/1966م نیز سازمان زنان در بوشهر و مناطق تابعۀ آن تأسیس شد و فعالیت خود را شروع کرد. دربارۀ مراکز رفاه خانواده و بررسی عملکرد و اقدامات آن، مطالعههای علمی با رویکرد تاریخی وجود ندارد؛ بنابراین این پژوهش در پی توجه به این موضوع و نگارش آن با تکیهبر منابع اصلی، اسناد آرشیوی، مطالعههای میدانی و تاریخ شفاهی است. بخش فراوانی از اطلاعات گردآوریشده در این پژوهش، از مصاحبه با افرادی جمعآوری شده است که از اعضای اصلی سازمان زنان بوشهر بودهاند. سیمین هفته ازجمله این افراد است که دبیر سازمان زنان استان بوشهر بوده است و در حال حاضر در خارج از کشور ساکن است. نازیلا دیری مصاحبهشونده دیگر است که دبیر سازمان زنان شعبۀ شهرستان بوشهر و رئیس شورای شهر بوشهر بوده است و در حال حاضر ساکن بوشهر است. بهجت مؤتمن، دبیر سازمان زنان شهرستان دشتستان، و الهه دیری، دبیر سازمان زنان دیر، نیز از اصلیترین منابع تاریخ شفاهی این پژوهشاند که اطلاعات موثق و کاملی در اختیار مصاحبهکننده گذاشتند. دیگر افراد ذکرشده در پژوهش نیز از افراد آگاه به فعالیتهای سازمان زنان بوشهر، در مقطع زمانی موضوع مطالعهاند. افرادی که با در اختیار گذاشتن اطلاعات خود، به پیشبرد روند پژوهش حاضر کمک شایانی کردند. از لحاظ پیشینۀ پژوهش، گفتنی است دربارۀ این موضوع تاکنون پژوهش مستقل تاریخی صورت نگرفته است؛ اما دربارۀ تشکیل سازمان زنان و فعالیتهای آن، به طور کلی در ایران مطالب مفیدی به چاپ رسیده که در این پژوهش، از برخی از آنها نیز استفاده شده است؛ ازجمله گزارشهای سالانۀ سازمان زنان و همچنین گزارشهای بولتنهای خبری این سازمان که انتشارات خود سازمان زنان آنها را چاپ کردده است. در سالهای پس از انقلاب، کتاب سازمان زنان ایران نوشتۀ حمیرا رنجبر عمرانی که مؤسسۀ مطالعات تاریخ معاصر ایران در سال 1385ش چاپ کرد، تنها اثری است که در زمینۀ فعالیتها و تشکیلات این سازمان نوشته شده است. در خارج از ایران نیز مهناز افخمی، دبیر کل سازمان زنان ایران، در دو اثر خود چگونگی تشکیل و فعالیتهای گوناگون و تشکیلات سازمان زنان ایران را بررسی کرده است. مقالۀ «انقلاب مسالمتآمیز: مروری بر فعالیتها و دستاوردهای سازمان زنان ایران (1343 – 1357)» که تابستان 1376ش در شمارۀ 59 مجلۀ ایراننامه به چاپ رسید، یکی دیگر از آثاری است که در این باره منتشر شده است. کتاب جامعه، دولت و جنبش زنان ایران اثر مهناز افخمی، دربارۀ سازمان زنان ایران جزئیات بیشتری دارد. در قسمتی از مقالۀ «سازمانهای زنان در ایران عصر پهلوی» که محمدحسین حافظیان در زمستان 1387ش در فصلنامۀ مطالعات سیاسی چاپ کرد نیز معرفی کلی از سازمان زنان، تشکیلات، اقدامات و نارساییهای این سازمان ارائه شده است. زهرا براتی در سال 1397ش در مقطع کارشناسی ارشد از پایاننامۀ خود با نام «سازمان زنان کردستان» در دانشگاه الزهرا دفاع کرد. او در این پایاننامه، فعالیتهای این سازمان را در استان کردستان ذکر کرده است. الهام ملکزاده و طیبه ادریسی نیز در مقالۀ «عملکرد سازمان زنان ایران: مطالعه موردی استان بوشهر (1345ـ 1357ش)» که در زمستان 1399ش در شمارۀ بیستوپنج مجلۀ تاریخنامه ایران بعد از اسلام به چاپ رساندند، چگونگی شکلگیری سازمان زنان بوشهر و عملکرد آن را بررسی کردند. مسئلۀ پژوهش حاضر بررسی و تبیین چگونگی تشکیل سازمان زنان بوشهر و خدمات و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی این سازمان است. پرسش پژوهش این است که سازمان زنان بوشهر در مراکزرفاه خانواده، برای رشد خودآگاهی و ارتقا جایگاه زنان این منطقه، چه خدماتی ارائه کرده است. این پژوهش بر این فرض مبتنی است که سازمان زنان بوشهر، نقش و جایگاه زنان این منطقه را در عرصههای مختلف آموزشی و بهداشتی و فرهنگی و حقوقی ارتقا بخشید. نگاهی به تاریخچۀ فعالیت و حرکتهای سیاسی و اجتماعی زنان در ایران در بیشتر دوران تاریخ ایران، زنان شهری در اندرونی محبوس بودند؛ اما گاهگاه بدون وجود تشکیلات خاص و بهصورت خودانگیخته، در برابر معضلات زندگی یا بحرانهایی که بر زندگی عادی آنها اثر میگذاشت، خشمگینانه از خانه بیرون میآمدند و به تظاهرات اعتراضآمیز مدنی و اجتماعی دست میزدند. بروز قحطی یا کمبود نان و آرد و گرانشدن سرسامآور آن ازجمله بحرانهایی بود که اعتراض زنان را بهدنبال داشت؛ برای مثال، در سال 1277ق/1861م یکی از این اعتراضها و قیامهای مهم در تهران اتفاق افتاد که در برخی از تواریخ عصر قاجار ثبت شده است (رحمانیان و میرکیایی، 1396: 65تا97). این حرکتهای اعتراضی گاه جنبۀ سیاسی به خود میگرفت و زنان به شخص شاه اعتراض میکردند (اعتمادالسلطنه، 1350: 1059). مهمترین حرکت سیاسی و اجتماعی زنان به دوران ناصرالدین شاه قاجار (1263تا1313ق/1847 تا1896م) باز میگردد. در سال 1269ق/1853م و در خلال مخالفت با قرارداد رژی، معروف به قیام تنباکو، برای نخستینبار زنان، البته بدون تشکیلات خاصی، به خیابان و حوزۀ عمومی آمدند و همراه با مردان و با مطالبۀ لغو قرارداد، علیه شاه شعارهای سیاسی سر دادند. هرچند این شعارها از عمق سیاسی و درک اجتماعی خالی بود (آفاری، 1377: 8تا70). تداوم این اقدامات، نقشآفرینی بینظیر زنان را در بحبوحۀ انقلاب مشروطه رقم زد و برای نخستینبار در تاریخ ایران، زنان برای دفاع از حقوق خود و ایجاد تسهیلاتی در راستای مشارکت اجتماعی و سیاسی، تشکیلات و تشکلهای زنانۀ چندی ایجاد کردند (ناهید، 1360: 9و10). پس از مشروطه نیز وضعیت جامعۀ سنتی ایران و محدودیتهای فراوان پیش روی زنان باعث نشد فعالیتهای آنها از بین برود و تلاش زنان، ولو در محافل مخفی و محدود، همچنان ادامه پیدا کرد. در فاصلۀ انقلاب مشروطه تا به قدرت رسیدن رضاشاه و گسترش برخی فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، زنان بهتدریج موجی از نوگرایی و رونق عرصههای فکری و ارتقای آگاهیهای اجتماعی را تجربه کردند. بیشترین نمود این رشد در ایجاد و گسترش مدارس دخترانه و پس از آن ایجاد جمعیتهای زنان و برپایی نشریات مربوط به زنان در تهران و به مرور، در شهرهای دیگر بود (خسروپناه، 1381: 39). در دورۀ رضاشاه، زنان آزادیهای اجتماعی بیشتری به دست آوردند؛ ولی تا سال 1310ش/1931م، تمام جمعیتهای مستقل مربوط به زنان منحل شد و فعالیتهای آنها زیر لوای کانون بانوان درآمد. در این دوره، تأسیس کانون بانوان فرصتی برای زنان فراهم آورد تا در فعالیتهای اجتماعی و عمومی حضور یابند. این کانون با برگزاری کلاسهای مختلف سوادآموزی، هنر، خیاطی و برش و نیز کلوپ ورزشی بستری فراهم آورد تا زنان در این عرصهها فعالیت کنند (سلماسیزاده و امیری، 1396: 82و83). محمدرضاشاه با تأثیرگرفتن از گفتمان مدرنیتۀ جهانی میخواست ایران را مدرن کند و به همین علت، قادر نبود زنان را در حکم نیمی از اعضای جامعه نادیده بگیرد؛ بنابراین برای اثربخشی بیشترِ حضور آنها در جامعه، فضای بازتری در شئون اجتماعی و سیاسی به وجود آمد. «این موضوع برای بخشهای مورد تأیید و حتی حمایت حکومت فرصت جدیدی شمرده شد. این بخشها توانستند مجوز تأسیس سازمانهایی را که اغلب تحت نظارت مستقیم دولت قرار داشتند، به دست آورند. زنانی که توانایی انجام فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشتند، از این مجوزها استفاده کردند و موقعیت جدیدی برای فعالیتهای بیشتر در ایران را موجب شدند» (احمدی خراسانی و اردلان، 1382: 452). در رأس این سازمانها شورای عالی جمعیتهای زنان بود که در سال 1338ش/1959م، از ائتلاف همۀ جمعیتهای فعال زنان تأسیس شد. این سازمان به مدت هفت سال، یعنی تا سال 1345ش/1966م، فعالیتهای مختلفی، بهویژه در زمینههای مدنی و فرهنگی و سیاسی، در راستای اهداف دولت انجام داد (رنجبر عمرانی، 1385: 75). از اواخر سال 1344ش/1965م، زمزمههای مخالفت با ارکان شورای عالی زنان از درون کادر اداری شورای عالی برخاست. سرانجام این نهاد دولتی به علت کارایینداشتن ارکان اجرایی و تسلط نظام سنتی، در سال 1345ش/1966م منحل شد (احمدی خراسانی و اردلان، 1382: 487). مدت کوتاهی پس از انحلال شورای عالی جمعیتهای زنان، سازمان زنان ایران با امکانات مالی و انسانی بیشتری جایگزین آن شد (رنجبر، 1385: 93تا97). همان طور که در آخرین اساسنامۀ این سازمان در سال 1354ش/1975م آمده است، هدف این سازمان افزایش دانش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زنان بود (اساسنامۀ سازمان زنان ایران، مصوب سال 1345تا1355ش). شعبههای سازمان زنان مهمترین واحد تشکیلاتی آن بود که در محلههای شهر و روستا به وجود آمد. در همین راستا، کمیتهای در سازمان شکل گرفت. افراد این کمیته بهصورت داوطلب، برای بهبود محیط و آشناکردن زنان با حقوق و مسئولیتهایشان کوشش میکردند. اینگونه، سازمان زنان ایران موفق شد به طور تقریبی با ایجاد چهارصد شعبه در سراسر کشور، فعالیتهای بیش از هفتادهزار زن ایرانی را پوشش دهد. یکی از این شعبهها در بندر بوشهر تشکیل شد. بوشهر ازجمله شهرهایی بود که سابقۀ فعالیت و جنبش زنان در آنجا به پیش از مشروطه میرسید. در طول جنگ جهانی اول نیز زنان بوشهری خوش درخشیدند و در برخی جبهههای نبرد، دوشبهدوش مردان جنگیدند. پس از جنگ جهانی اول روند جنبش زنان در بوشهر، بهویژه در زمینۀ آموزش و تعلیموتربیت، شتاب بیشتری گرفت. در این راستا، باید به اقدام شوکت سلامی در تأسیس دبستان دخترانۀ معینی، از نخستین مدارس دخترانه نوین ایران در بوشهر، اشاره کرد. این مدرسه در سال 1305ش/1926م تأسیس شد. پس از آن نیز باید به برپایی دبیرستان شاهدخت و انتشار نشریۀ نورافشان اشاره کرد. این نشریه را نیز شوکت سلامی منتشر میکرد. ویژگی برجستۀ مطالب نشریۀ نورافشان، مقالههای گوناگون دربارۀ مسائل مختلف زنان بود (مهربان، مصاحبه: 1398). در طول سالهای آینده، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زنان بوشهر روبهفزونی نهاد. آنها با توجه به فضای جدیدی که برای حضور زنان در عرصۀ عمومی فراهم شد، از فرصت استفاده کردند و به آن سمتوسوی هدفمندتری دادند. زنان بوشهری باوجود محدودیتهای حکومت رضاشاه، از راههای مختلف برای ادامۀ فعالیتهای خود تلاش کردند. شکلگیری سازمان زنان بوشهر: از نخستین اقدام برای تشکیل شعبۀ سازمان زنان ایران در بوشهر، تاریخ دقیقی در دست نیست. براساس برخی اسناد موجود در آرشیو ملی، از همان سال 1345ش/1966م و پس از انحلال شورای عالی جمعیتهای زنان ایران و ایجاد سازمان زنان ایران، برای ایجاد شعبهای از این سازمان در بندر بوشهر تلاشهایی شد؛ اما گویا به علت کمبود مکان و برخی مشکلات اداری دیگر، چندان با موفقیت همراه نبود؛ همچنین علاوهبر بندر بوشهر، در فاصلۀ سالهای 1345تا1349ش/ 1966تا1970م چندین شعبه از سازمان زنان ایران در برخی از شهرستانهای تابع استان بوشهر تأسیس و راهاندازی شد (ساکما، 48802/293). در بوشهر، سازمان زنان ایران را بانوان فعال در بخشهای اجتماعی و زنان شاغل تأسیس کردند. به علت برخورداری از سواد و دانش، بیشترین زنانی که جذب سازمان زنان شعبۀ بوشهر شدند، نخست معلمان و شاغلان زن در ادارۀ آموزشوپرورش بوشهر بودند و سپس زنان شاغل در ادارههای دولتی و درنهایت، زنان خانهدار (هفته، مصاحبه: 1398). پس از فرازوفرودهای اداری و نامهنگاریهای متعدد، به علت وجود مناسبات دستوپاگیر اداری و جدینگرفتن این سازمان توسط مسئولان عالیرتبۀ دولتی در بوشهر، در اوایل سال1346ش/1967م نخستین انتخابات برای مشخصشدن دبیرکل سازمان زنان در بوشهر برگزار شد. محل این تجمع، سالن تنها سینمای بوشهر، یعنی سینما فانوس (سینما بهمن فعلی) بود. در این انتخابات، علاوهبر برخی از رؤسای شعبههای سازمان زنان در شهرستانهای استان بوشهر که در آن زمان جایگزین کمیتههای شورای عالی زنان این شهرستانها شده بودند، تاحدودی از تمامی اقشار زنان بوشهر دعوت شده بود تا فعالانه حضور پیدا کنند و در رأیگیری شرکت کنند. همچنین برای نظارت، از معتمدان محل و چند تن از رؤسای ادارههای دولتی دعوت شده بود. فرمانداری بوشهر بر رأیگیری نظارت داشت و آن را انجام داد. بیشترِ زنان شرکتکننده در این انتخابات، شاغلان در آموزشوپرورش بوشهر و همچنین زنان خانوادههای بانفوذ بوشهر بودند. سرانجام، سیمین هفته با رضایت جمعیت درخور توجهی در حکم نخستین رئیس و دبیرکل سازمان زنان ایران استان بوشهر انتخاب شد (هفته، مصاحبه: 1398). به دنبال این انتخاب، سیمین هفته که تا پیش از این در ادارۀ آموزشوپرورش بوشهر شاغل بود، بهصورت داوطلب و در ابتدا به شکل نیمهوقت و با توجه به آییننامۀ مرکزی سازمان زنان ایران مشغول به کار شد. پس از بیشترشدن حجم کارهای اداری سازمان زنان در بوشهر، سیمین هفته ناچار شد از آموزشوپرورش، مأمور به خدمت در سازمان زنان ایران شاخۀ استان بوشهر شود. از این زمان بود که بهصورت تماموقت، در مقام دبیر سازمان زنان استان بوشهر و با معاونت هما همتیار و چند کارمند رسمی به کار خود ادامه داد (هفته، مصاحبه: 1398). شعبۀ مرکزی که در تهران بود، سازمان زنان استان بوشهر را به صورت مستقیم اداره میکرد. سازمان زنان ایران در سالهای نخست تشکیل، هنوز قدرت چندانی نداشت و بودجۀ درخور توجهی به آن تعلق نمیگرفت و مثل دهۀ پنجاه شمسی، زیرمجموعه و در حمایت سازمان برنامهوبودجه قرار نگرفته بود؛ بنابراین شعبههای این سازمان نیز ابتدای تأسیس در استانها و شهرستانها، با مشکلاتی مواجه شدند (افخمی، 1382: 54). سازمان زنان بوشهر نیز از این مقوله مستثنی نبود. نبود مکان مناسب برای محل استقرار ساختمان این سازمان، از مشکلات مهم سازمان زنان بوشهر بود. از این رو در اوایل فعالیت، جلسههای آن در عمارت هفته برگزار میشد که به خانوادۀ سیمین هفته تعلق داشت. پس از مدتی و با پیگیریهایی که دبیرکل سازمان زنان ایران شعبۀ استان بوشهر انجام داد و مساعی برخی از مقامهای عالیرتبۀ بندر، در محل فرمانداری بوشهر، اتاقی به انجام کارهای اداری این سازمان اختصاص یافت (ساکما، 48802/293). با گسترش کارهای اداری و بهویژه رفتوآمد مکرر و انبوه زنان به تنها اتاق سازمان زنان شعبۀ بوشهر، تصمیم گرفته شد محلی مسکونی برای این کار اجاره شود و به سازمان زنان اختصاص داده شود. این انتقال انجام شد؛ اما به علت مشکلات مالی، سازمان زنان بوشهر قادر نبود اجارهبهای ملک اجاره شده را پرداخت کند. بارها با نامه و مراجعۀ حضوری، موضوع با فرمانداری و استانداری بوشهر و همچنین با تهران در میان گذاشته شد (ساکما، 48802/293، آرشیو مرکز ایرانشناسی شعبه بوشهر). سرانجام هما روحی، دبیرکل سازمان زنان ایران، از استانداری استان ساحلی بنادر و جزایر خلیجفارس و دریای عمان درخواست کرد اجارهبهای عقبافتادۀ این سازمان را در استان بوشهر پرداخت کند (ملکزاده، 1399: 187). به این ترتیب، در اوایل دهۀ پنجاه شمسی، ساختمان اختصاصی سازمان زنان بوشهر براساس نقشۀ مرکزی، در محل فلکۀ شهربانی (میدان قدس فعلی) ساخته شد و به این سازمان تحویل داده شد. به دنبال رفع مشکل برای محل ثابت ساختمان سازمان زنان، کارهای آن نیز گسترش بیشتری پیدا کرد (دیری، مصاحبه: 1399). در تأیید این موضوع، سیمین هفته میگوید: «بهویژه بعد از آنکه مهناز افخمی به سِمت وزارت امور زنان و مشاور و معاون استانداری کشور انتخاب شد و به تبع آن، در تمامی استانهای کشور تمامی دبیران سازمان زنان معاون و مشاور استاندار شدند، من نیز از وزارت آموزشوپرورش به وزارت کشور منتقل شده و کارها گسترش بیشتری پیدا کرد» (هفته، مصاحبه: 1398؛ آرشیو شخصی سیمین هفته، سند شماره1). اعضای سازمان زنان استان بوشهر، به غیر از کارمندان اداری و معلمهای کلاسها و مربیها و کادر موظف مراکز رفاه خانواده، بقیه همه افتخاری بودند و برای کارهای خود، دستمزدی دریافت نمیکردند (دیری، مصاحبه: 1399). براساس بخشنامۀ وزارت کشور و نخستوزیری، همۀ ادارههای دولتی در بوشهر موظف بودند در مواقع لزوم با این سازمان همکاری کنند. سیمین هفته «همکاری با شهرداری جهت ایجاد خانههای ارزانقیمت برای افراد کَپَرنشین، حمایت زنان تحت ظلم همسران و ایجاد کار برای زنان» را بزرگترین دستاورد ملموس سازمان زنان بوشهر میداند (هفته، مصاحبه: 1398). سازمان زنان استان بوشهر علاوهبر بندر بوشهر، تا اواخر دهۀ چهل شمسی/شصت میلادی در دیگر شهرهای استان ازجمله برازجان، بندرگناوه، بندردیلم، خورموج، بندردیر و بندرکنگان شعبههایی ایجاد کرد. سازمان از این زمان، فعالیت و دادن خدمات به زنان این مناطق را آغاز کرد. هرکدام از این شعبهها، در شهرستانها و حتی روستاهای اطراف، در حوزۀ زنان فعالیتهای متنوعی انجام میدادند. در همین راستا هوراسا شکوه، معاون دبیرکل سازمان زنان ایران، به اتفاق والیزاده و به نمایندگی سازمان زنان ایران، برای تشکیل شعبههای سازمان زنان به بوشهر سفر کردند (ساکما، 48802/293). فعالیتهای این شعبهها شامل همۀ فعالیتهایی بود که در سازمان زنان مرکز استان، یعنی بندر بوشهر، انجام میگرفت. تأسیس و فعالیتهای مراکز رفاه خانواده مراکز رفاه خانواده مهمترین رکن و واحد خدماتی سازمان زنان ایران بود. فعالیتهای این مراکز آموزش سواد یا آموزش حرفهوفن، مهدکودک، بهداشت و تنظیم خانواده، مشاورۀ خانواده و امور حقوقی را شامل میشد. در شهرستانها، این فعالیتها زیر نظر فردی منصوب از طرف دبیرکل سازمان زنان ایران با نام دبیر استان و تعداد معدودی از کارمندان وابسته به سازمان، یعنی افراد موظف، انجام میگرفت. در صورت کمبودن افراد موظف سازمان، از افراد داوطلب استفاده میشد (رنجبر، 1385: 111).1 با عنایت به خدمات مراکز رفاه سازمان زنان ایران در سرتاسر کشور، ازجمله بوشهر، در ادامۀ این پژوهش جزئیات هرکدام از این خدمات و همچنین عملیشدن آنها در سازمان زنان بوشهر بررسی میشود. سوادآموزی سوادآموزی و آموزش حرفهای، هستۀ مرکزی و اصلی مراکز رفاه بود. برنامۀ سوادآموزی سازمان زنان، دو برنامۀ سوادآموزی ابتدایی و سوادآموزی تابعی را شامل میشد. در برنامۀ سوادآموزی ابتدایی، سازمان زنان ایران با همکاری سپاهیان دانش، فعالیتهایی با نام مبارزه با بیسوادی و در راستای همکاری با وزارت آموزشوپرورش و کمیتۀ ملی پیکار جهانی با بیسوادی آغاز کرد. این فعالیتها بیشتر در قالب برگزاری کلاسهای سوادآموزی در روستاها و شهرهای کوچک بود. به طور کلی، هدف واحد آموزش مراکز رفاه سازمان زنان از برگزاری کلاسهای سوادآموزی این بود که زنان کمترین توانایی را در خواندن و نوشتن پیدا کنند. به این منظور که به منابعی دست یابند که به بهبود سطح زندگی خانواده کمک کند (گزارش فعالیتهای سازمان زنان، 1353و1354: 68). یکی از محورهای مهم فعالیتهای سازمان زنان بوشهر نیز، برگزاری کلاسهای سوادآموزی در شهرها و برخی از روستاهای اطراف آنها بود. باتوجه به بیسوادی عام و فراگیر در مناطق روستایی، تمرکز اصلی شعبههای سازمان زنان بوشهر در روستاها بر برپایی کلاسهای سوادآموزی و آموزش قرآن کریم بود. «آموزش تعالیم قرآن کریم در کنار سوادآموزی در روستاها بیشتر برای تشویق حضور زنان در کلاسهای سوادآموزی و طبق خواستۀ خودشان بود» (دیری، مصاحبه: 1399). براساس گزارشی از نشریۀ پیک خجسته: «با تشویق بخشدار، سازمان زنان بندر دیلم فعالیت چشمگیری در جهت آموختن سواد و تعلیم قرائت قرآن، گلدوزی تحت نظر خدیجه فروزنده رئیس سازمان آغاز کرده است که مورد استقبال بیشتر زنان بزرگسال و دختران قرار گرفته است» (نشریه پیک خجسته، 1354: 2). برنامۀ سوادآموزی تابعی، آموزشهای بلندمدت، دیگر برنامۀ سازمان زنان در راستای سوادآموزی، بهویژه در روستاها، بود. برنامۀ سوادآموزی تابعی از طرحهای یازدهگانۀ برنامۀ سوادآموزی جهانی به شمار میرفت. این برنامه بر این عقیده بود که کلاسهای سنتی با هدف آموختن و خواندن و نوشتن برای خانوادههای روستایی، بهویژه افراد بزرگسال، انگیزهای ایجاد نمیکند و آنها در کلاسها بهصورت گسترده شرکت نمیکنند؛ چون مطالب با زندگی روزمرۀ آنها ارتباط خاصی ندارد. در حالی که سیستم جدید تدریس، فقط مسئلۀ سواد را مطرح نمیکرد و جنبههای مختلف زندگی آنها را مانند بهداشت و تغذیه، تولید فراوردههای کشاورزی و همچنین صنایع کوچک و... را در برمیگرفت (همایونپور، 1354: 14تا16). برای زنان روستایی، این طرح راهگشای بااهمیتی بود؛ چون در کنار مسئلۀ خواندنونوشتن، برداشت جدیدی از زندگی روستایی بود که جنبههای مختلف زندگی را دربرمیگرفت و کارِ گرداندن و انتخاب هدفها و نحوۀ اجرا در محل با خود آنها بود (افخمی، 1382: 70). آموزشهای حرفهای برپایی و راهاندازی مراکز آموزش حرفهای، موفقترین بخش تلاشهای سازمان زنان ایران بود. در همین راستا، به علت فراهمکردن امکانات شغلی و کمک به سطح زندگی زنان نیازمند، به آموزشهای حرفهای خاص مانند خیاطی، بافندگی، ماشیننویسی (تایپ) و آرایشگری توجه شد (گزارش فعالیتهای سازمان زنان، 1353و1354: 70). هدف آموزش حرفهای این بود که زنان خدمات خود را در بازار عرضه کنند و بازده مالی و اقتصادی خوبی داشته باشند (افخمی، 1382: 68). در بوشهر نیز آموزش حرفهای از فعالیتهای چشمگیر مرکز رفاه سازمان زنان بود که ایجاد کلاسهای قالیبافی در روستاها و برگزاری کلاسهای مختلف هنری ازجمله بافندگی، لباسدوزی، گُلسازی وغیره را ... شامل بود. ایجاد کارگاههای خیاطی و گُلدوزی و آشنایی زنان با فنون مختلف همچون ماشیننویسی (تایپ)، برای کاریابی دختران جوان در بوشهر و دیگر شعبههای استان بوشهر صورت میگرفت. در کلاسهای آموزشی، بیشترِ زنان و دختران جوان به منظور یادگیری حرفهای، برای کسب درآمد شرکت میکردند (گیتیزاده، مصاحبه: 1398). براساس خبری از خبرگزاری پارس، در جشنی که سازمان زنان استان بوشهر برای گرامیداشت هفتۀ کودک، در مهدکودک سازمان زنان و با حضور استاندار و گروهی از مقامهای محلی و با نشان برگزار کرد هندسی، دبیر مرکز رفاه سازمان زنان در بوشهر، به قسمتی از آموزش حرفهای سازمان در بوشهر اشاره کرد. به گفته هندسی: «به منظور آموزش حرفهای برای تمام طبقات بانوان و دوشیزگان، کلاسهایی در رشتههای خیاطی، آرایش، آشپزی، ماشیننویسی، بافندگی و خانهداری دایر گردیده که تعلیمات مورد نظر طبق برنامه تنظیمی به آنان آموزش داده میشود و در نتیجۀ همکاری این سازمان با ادارۀ کل بهداری استان و سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، طبقات مختلف این منطقه توانستهاند از کمکهای مؤثر و ارزندۀ این مرکز بهرهمند گردند» (خبرگزاری پارس، 12آبان1354: 2). خبرگزاری ذکرشده در شمارۀ دیگری، دربارۀ برگزاری این کلاسها توسط شعبههای شهرستانهای سازمان زنان استان بوشهر گزارش جالب توجهی منتشر کرده بود. این گزارش از تشکیل کلاسهای خیاطی و آشپزی و آرایش برای 98 نفر در بخشهای خورموج و گناوه و تشکیل کلاسهای خیاطی، بافندگی، ماشیننویسی، آشپزی و قرائت قرآن در دو بخش فوق و دیلم خبر داده است. همچنین در این گزارش اشاره شده این سازمان در بوشهر، به تشکیل کلاسهای ماشیننویسی اقدام کرده است و برای پذیرفتن هنرآموز در کلاسهای ذکرشده، آمادگی کامل دارد (خبرگزاری پارس، 22خرداد1354: 2). تشکیل مهدکودک در مراکز رفاه خانواده، واحد مهدکودک وظیفۀ رسیدگی به کودکان در خانوادههای کمدرآمد و پراولاد را برعهده داشت؛ همچنین باتوجه به وضعیت خاصی که زنان داشتند، ایجاد این واحد فرصت شرکت در کلاسهای آموزشی مراکز رفاه را فراهم میکرد. علاوه بر این، مهدهای کودک در تمام مناطق کارگری سازمان زنان تشکیل شده بود (گزارش فعالیتهای شورای مرکزی کمیتههای مطالعاتی و تحقیقاتی سازمان زنان ایران...، 1349و1350/1970 و1971م: 49)؛ یعنی در مناطقی که زنان کارگر زندگی میکردند که به طور معمول در حولوحوش کارخانهها بود. هدف از این کار، آشکارا از ایجاد مهدهای کودک سازمان زنان گستردهتر بود؛ همچنین پس از تغییر قانون کار و تهیۀ تصویبنامه از طرف سازمان زنان، تمامی کارخانهها و ادارههای دولتی موظف شدند برای زنان کارگر و کارمندان دولت، در همان محل کار، مهدکودک تأسیس و دایر کنند (افخمی، 1382: 89). در بوشهر نیز در محل سازمان زنان، مهدکودک بزرگی با تجهیزات رفاهی و خدماتی کامل دایر شد که شامل وسایل خواب و اسباببازی بود. در این مهدکودک غذای گرم طبخ و پخته میشد. علاوه بر این، مأمور خرید و چند مربی کودک نیز هر روزه حضور داشتند و خانمی مجرب و دورهدیده، آنجا را مدیریت و اداره میکرد (دیری، مصاحبه: 1399). مشکل نگهداری از کودکان یکی از مشکلات زنان کارمند در بوشهر بود. در همین راستا، سازمان زنان بوشهر علاوهبر مهدکودک شماره اول، مهدکودکی اختصاصی نیز برای نگهداری کودکان زنان کارمند دایر کرد که با استقبال زنان کارمند بوشهر مواجه شد. این مهدکودک همان امکانات و تجهیزات مهدکودک شماره اول را داشت (شهابی، مصاحبه: 1398). همۀ کارکنانی که در مهدکودکها و دیگر بخشهای مراکز رفاه سازمان زنان بوشهر مشغول به کار بودند، در استخدام رسمی سازمان زنان بودند و پس از انحلال و بستهشدن سازمان زنان در بوشهر، همۀ آن کارکنان به ادارۀ بهزیستی بوشهر منتقل شدند (هفته، مصاحبه: 1398). خبرگزاری پارس دربارۀ جشن هفتۀ کودک که سازمان زنان بوشهر برپا کرده و از استاندار و برخی مقامهای محلی نیز دعوت کرده بود، گزارشی تهیه کرد و در آن، بخشی از سخنرانی هندسی دربارۀ خدمات مهدکودک مرکز رفاه بوشهر را منتشر کرد. در این گزارش آمده بود: «خانم هندسی، مدیر مرکز رفاه استان بوشهر، خلاصهای از کارهای انجامشده در یکساله اخیر را برشمرد و اظهار داشت: در حال حاضر تعداد 50 نفر از کودکان بیبضاعت همهروزه صبح و عصر در مهدکودک این مرکز به نحو شایستهای زیر نظر مربیان دلسوز و علاقهمند نگهداری و از نظر تغذیه و بهداشت وسائل سرگرمی و پوشاک، به طور رایگان مراقبت کافی به عمل میآید» (خبرگزاری پارس، 12آبان1354: 2). نشریۀ اطلاعات و آموزش مردم استان بوشهر در شماره 12 خود که به مناسبت برپایی جشنهای پنجاهمین سال تأسیس رژیم پهلوی منتشر کرد، به دایربودن این مهدکودک اشاره کرد و از «آیینهای ملی که در بزرگداشت پنجاهمین سال شاهنشاهی در بوشهر برگزار شده بود و از توزیع شیرینی و کتاب بین کودکان مهدکودک و شبانهروزی خیریه فرح پهلوی توسط سازمان زنان بوشهر» خبر داد (نشریه اطلاعات و آموزش مردم استان بوشهر، س1355: ش12/60). به نظر میرسد با هدف ارائۀ تبلیغات با محور نظام شاهنشاهی، حکومت پهلوی دوم از اقدامات رفاهی و حتی تغذیۀ کودکان بیبضاعت در مهدکودکها و سایر خدمات سازمان زنان، بهرهبرداری تبلیغاتی میکرده است. آموزش بهداشت و تنظیم خانواده هدف سازمان زنان ایران از ایجاد واحد بهداشت و تنظیم خانواده، افزایش سطح آگاهی زنان دربارۀ بهداشت فردی و بهداشت مادر و کودک و اهمیت تنظیم ابعاد خانواده بود (گزارش فعالیتهای سازمان زنان، 1353و1354: 68). این واحد با همکاری وزارت بهداری اداره میشد و مهمترین فعالیتهای آن عبارت بود از: 1. معاینۀ زنان مراجعهکننده توسط پزشک برای دریافت قرص و وسایل جلوگیری از حاملگی و همچنین به منظور پیشگیری از بیماریهای زنان؛ 2. تشکیل پروندۀ تنظیم خانواده برای مراجعان با هدف شناخت بیشتر وضع جسمانی و تغییراتی که ممکن است بروز دهد؛ 3. اقدام راهنماهای خانواده و مددکارها در راهنمایی و هدایت بیماران به مراکز بهداشتی. 4. تشکیل جلسههای هفتگی یا ماهانه، همراه با نمایش فیلم، دربارۀ تنظیم خانواده به منظور روشن کردن ذهن بانوان در راستای هدفهای این برنامه (گزارش فعالیتهای شورای مرکزی کمیتههای مطالعاتی و تحقیقاتی سازمان زنان ایران...، 1349و1350/1970و1971م: 53). در ایران، طرح تنظیم خانواده به توصیۀ سازمان بهداشت جهانی و دیگر مشاوران بینالمللی رژیم پهلوی، در راستای ایجاد رشد اقتصادی و کنترل جمعیت و تنظیم خانواده اجرا شد. سازمان زنان ایران و ارکان زیرمجموعۀ آن از مجریان اصلی طرح تنظیم خانواده بودند. برنامۀ تنظیم و کنترل خانواده برنامۀ تاحدودی موفقی بود. در این زمینه، مراکز رفاه مراجعهکنندۀ بسیاری داشت و کارکنان در سطح امکانات، به مراجعهکنندگان جواب میدادند (افخمی، 1382: 66). سازمان زنان بوشهر در زمینۀ طرح ملی و همگانی تنظیم خانواده، فعال و کوشا بود. مدکاران این سازمان با برپاکردن جلسههای متعدد و سخنرانیهای توجیهی و بهداشتی در شهرها و روستاها، زنان را از مزایای شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» آگاه میکردند (دیری، مصاحبه: 1399). در همین راستا، در مرکز رفاه سازمان زنان بوشهر فعالیت و اقدامات چشمگیری، چه در زمینۀ تهیه مواد بهداشتی و دارویی و چه در زمینۀ تهیه وسایل تنظیم خانواده و بهویژه آموزش نحوۀ استفاده از این وسایل، به زنان بوشهری و حتی زنان شهرها و روستاهای اطراف بوشهر انجام شد (کدوبری، مصاحبه: 1399). برای آشناکردن افراد با بهداشت و در اختیار گذاشتن وسایل بهداشتی یا تغذیۀ مادر و کودک و هرگونه کمکی برای بهتر زیستن افراد خانواده، چند تن از اعضای مرکز رفاه سازمان زنان در بوشهر داوطلبانه مأمور شدند به خانوادههای نیازمند سرکشی کنند. دادن تسهیلات ابتدایی به افراد محتاج و درمانپذیر در جاهای دیگر نیز از کارهای جالب توجه سازمان زنان بوشهر بود (مؤتمن، مصاحبه: 1399). سازمان زنان بوشهر در مناسبتهای متعدد، ازجمله هفتۀ بهداشت و تنظیم خانواده، برای دادن میزان بیشتری از آموزش و آگاهی دربارۀ مسائل بهداشتی و برنامۀ تنظیم خانواده به زنان و دختران بوشهری، جلسههای مختلفی تشکیل میداد؛ همچنین با هدف رعایت نکات بهداشتی در خانهداری و بچهداری و تنظیم خانواده و نیز پیشگیری از بارداری ناخواسته، برنامههایی برای زنان جوان در محل سازمان زنان بوشهر برگزار میکرد. از این نشستها و سخنرانیها استقبال خوبی میشد (کدوبری، مصاحبه: 1399). این اقدامات در نشریههای محلی بوشهر، ازجمله نشریۀ اطلاعات و آموزش مردم استان بوشهر نیز انعکاس خوبی داشت. اطلاعات در یکی از شمارههای خود، از تشکیل جلسههای سخنرانی در دبیرستانها و سالن سخنرانیها و همایشهای سازمان زنان به مناسبت چهاردهم آذر، آغاز هفته بهداشت و تنظیم خانواده، گزارش کاملی ارائه کرد. بنابر گزارش اطلاعات، این جلسهها به مدت یک هفته طول کشید و دربارۀ لزوم همکاری تمام خانوادهها در اجرای این برنامه با مجریان و اهمیت آن در تمام شئون زندگی بود (اطلاعات و آموزش مردم استان بوشهر، شهریور1355: 60). سازمان زنان بوشهر در تداوم اجرای برنامههای خود در زمینۀ آموزش بهداشت و تنظیم خانواده، از همکاری ادارهها و سازمانها و جمعیتهای مختلفی ازجمله ادارۀ بهداری و سپاه بهداشت و جمعیت شیروخورشید در بوشهر و مناطق اطراف بوشهر بهره میبرد. کلاسهای آموزشی بهداشت و تنظیم خانواده با همکاری ادارۀ بهداری و بهزیستی برگزار میشد. (مؤتمن، مصاحبه: 1399). پیک خجسته، نشریۀ سیاسی خلیجفارس، دربارۀ این برنامهها گزارش میدهد: «گروه آموزشی بهداشت ادارۀ کل بهداری استان، به منظور تشریح نحوۀ اجرای فرمان بهداشت همگانی محیط، بهداشت و تنظیم خانواده، پیشگیری از بیماریهای رودهای و اهمیت و لزوم واکسیناسیون عمومی، برنامهای به طور سمعی و بصری به مدت نه روز برای پانزدههزار و 330 نفر از طبقات مختلف مردم بنادر طاهری [سیراف کنونی]، کنگان، دیر و روستاهای آن منطقه به مورد اجرا گذاشت» (پیک خجسته، 14خرداد1354: 6). از دیگر اقدامات سازمان زنان بوشهر، برقراری ارتباط و همکاری با جمعیت شیروخورشید بوشهر بود. این سازمان افراد مستمند و مریض و نیازمند به خدمات بهداشتی و درمانی را به جمعیت شیروخورشید معرفی میکرد (دیری، مصاحبه: 1399). واحد حقوقی و مشاورۀ خانواده واحد حقوقی و مشاورۀ خانواده یکی از قسمتهای سازمان زنان در مراکز رفاه خانواده بود. این واحد وظیفۀ کمک و راهنمایی خانوادهها در ازدواج، روابط خانوادگی، تربیت کودکان و رسیدگی به شکایتها در امور حقوقی یا ارائۀ جلسههای آموزشی را برعهده داشت. این واحد با استفاده از امکانات محلی در مناطق مختلف و با همکاری برخی حقوقدانان، به مشکلات خانوادگی و حقوقی رسیدگی میکرد یا با مراجعههای قانونی به دادگاهها، موضوع را پیگیری میکرد (گزارش فعالیتهای شورای مرکزی کمیتههای مطالعاتی و تحقیقاتی سازمان زنان ایران...، 1349و1350/1970و1971م: 34). در واحد حقوقی و مشاور خانواده، تلاش برای تدوین و اجرای قانون حمایت از خانواده، از عمدهترین اقدامات سازمان زنان بود که با همکاری انجمن زنان حقوقدان انجام میشد. قانون حمایت از خانواده و تشکیل دادگاههای حمایت خانواده موجب شد زنان از تکالیف و تعهدات و نیز اختیارات خود آگاهی بیشتری پیدا کنند. پیداکردن شناخت کافی زنان به مسائل حقوقی خانواده به زمان بیشتری نیاز داشت؛ اما همین شناخت نسبی که از پرتو تلاش واحد حقوقی و مشاورۀ خانواده به دست آوردند، تغییراتی در سبک و نحوۀ زندگی و انجام بهتر وظایف در قبال اعضای خانواده و تربیت فرزندان به دنبال داشت. در همین راستا، تهیۀ جزوههایی برای آموزش حقوق به زنان به زبان ساده و تشکیل جلسههای آموزش حقوقی برای زنان طبقۀ کمسواد و کمدرآمد، یکی از برنامههای موفق و جالب سازمان زنان بود. این اقدامات با همکاری گروهی از زنان انجام میشد که به مسائل حقوقی شناخت و دانش بیشتری داشتند. در سازمان زنان بوشهر بخش مشاورۀ حقوقی فعال بود و قسمت مهمی از وظایف سازمان محسوب میشد. در همین زمینه، یکی از وکلای دادگستری روزهای سهشنبه در محل سازمان زنان بوشهر حاضر میشد و به شکایتها و مسائل حقوقی زنان مراجعهکننده رسیدگی میکرد؛ همچنین چون در آن زمان زندان زنان در بوشهر نبود و زنان زندانی به زندان زنان شیراز اعزام میشدند، با همکاری سازمان زنان شیراز، به وضع و موقعیت آنها رسیدگی میشد (هفته، مصاحبه: 1398). در مجموع، مهمترین اقدامها و فعالیتهای حقوقی سازمان زنان بوشهر عبارت بود از: 1. رسیدگی به مشکلات حقوقی زنان با گرفتن وکیل برای آنها؛ 2. رسیدگی به امور و مشکلات و مسائل زنان زندانی بوشهر در زندان شیراز؛ 3. حمایت از زنانی که در ستم همسران خود بودند، بهویژه در زمینههایی همچون خشونتهای خانگی و قطع معاش و...؛ 4. سرکشی و حمایت از خانوادههای نیازمند برای احقاق حق در امور حقوقی (مؤتمن، مصاحبه: 1399). از دیگر اقدامهای سازمان زنان بوشهر در زمینۀ امور حقوقی و مشاورۀ خانواده، باید به اجرای برنامههای آگاهسازی زنان اشاره کرد؛ همچون ایراد سخنرانی دربارۀ مسائل حقوقی که با تصویب قوانین خاص در مجلس شورای ملی، زنان بهتازگی پیدا کرده بودند و به آنها اعطا شده بود. سخنرانی سیمین هفته، رئیس سازمان زنان بوشهر، دربارۀ ویژگیهای قانون حمایت خانواده در حفظ حقوق مادران به مناسبت 24تیر، سالروز اجرای قانون حمایت خانواده، و نیز سخنرانی دیگر او دربارۀ مواهب اعطای حق انتخاب و تساوی حقوق سیاسی به زنان به مناسبت ششم اسفند، سالروز اعطای حق انتخاب و تساوی حقوق سیاسی به زنان ایران، ازجمله این سخنرانیها بود (نشریه اطلاعات و آموزش مردم استان بوشهر، شهریور1355: 46). پذیرش و خدمترسانی به زنانی که در امور حقوقی احتیاج به وکیل داشتند، اقدام جالب توجه دیگر سازمان زنان بوشهر در حمایت از زنان در امور حقوقی بود. این زنان را جمعیت شیروخورشید سرخ به سازمان زنان معرفی میکرد و برای این زنان وکیل گرفته میشد تا به امور حقوقی آنها رسیدگی شد (شهابی، مصاحبه: 1398). فعالیتهای سازمان زنان بوشهر تا چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال 1357ش/1978م، در بوشهر ادامه داشت. پس از چند ماه، در نیمۀ نخست سال 1358ش/1979م، هیئتی به سرپرستی اعظم طالقانی (1322تا1398ش/1943 تا 2018م) برای حسابرسی به دفاتر سازمان زنان در شهرستانها اعزام شد. در بندر بوشهر نیز پس از رسیدگی و اطمینان از اینکه کار خلاف قانونی انجام نگرفته است، به طور رسمی انحلال سازمان زنان اعلام شد. پس از این اعلام، با برپایی مراسم تودیع و اهدا جوایزی به کارکنان در سازمان، تمام کارکنان این سازمان به ادارۀ بهزیستی منتقل شدند (هفته، مصاحبه: 1398). نتیجه سازمان زنان ایران در راستای اهداف کلان حکومت پهلوی دوم ایجاد شد. اهدافی که در پی اجرای سیاستهای کشورهای غربی در زمینۀ مسائل و مظاهر مدرنیتۀ غربی، ازجمله حضور همهجانبۀ زنان در عرصههای اجتماعی و فرهنگی بدون توجه به مسائل سنتی و محلی و مذهبی، بود. ، این سازمان در بندر بوشهر و شهرستانها و برخی از روستاهای آن دست به اقداماتی زد که در نهایت، به کمککردن به زنان و دختران بوشهری منجر شد. کارنامۀ بهداشتی، آموزشی، خدماتی و حقوقی این سازمان در بوشهر درخور توجه بود. با تلاشهای این سازمان بود که پارهای از مشکلات زنان بوشهر حل شد یا کاهش پیدا کرد. این سازمان در بوشهر در حوزۀ رفاه اجتماعی، بهویژه در زمینۀ گسترش آگاهیهای مدنی و نیز ارائۀ خدمات آموزشی و بهداشتی و فرهنگی به زنان بود. این آموزشها مادران شاغل و زنان بیسواد و بیکار را دربرمیگرفت. سازمان از زنان بیسرپرست حمایت میکرد و به زنان زندانی، مشاورههای حقوقی و قضایی ارائه میکرد. برپایی مهدکودکها و آموزش زنان در امر رعایت بهداشت فردی و عمومی از دیگر اقدامات این سازمان بود. سازمان زنان در حد توان و انرژی خود، کارهای درخور توجهی انجام داد و موجب ارتقای نقش و جایگاه زنان در عرصههای مختلف اجتماعی و فرهنگی شد. پینوشت 1. دربارۀ علت به وجود آمدن مراکز رفاه سازمان زنان و خدمات مختلف آنها مهناز افخمی، دبیرکل سازمان زنان ایران، چنین توضیح میدهد: «از آنجا که در سراسر ایران زنان استقلال اقتصادی را زیربنای استقلال حقوقی و سیاسی میدانستند درنتیجه، فعالیتهای اجرایی سازمان زنان در جهت تأمین استقلال اقتصادی زنان متمرکز شد. واضح بود که استقلال اقتصادی بستگی به سطح سواد و آموزش حرفهای دارد. درنتیجه، هستۀ مرکزی مراکز رفاه سازمان، روی آموزش سواد و آموزش حرفهای گذاشته شد. وقتی کلاسهایی برای سوادآموزی و آموزش حرفهای ترتیب داده شد، در سازمان به این نتیجه رسیدند که زنان نمیتوانند در این کلاسها شرکت کنند، مگر اینکه راهی پیدا شود که از بچههایشان نگهداری شود و بعد هم که حرفهای را در سطح ابتدایی یاد میگرفتند و میخواستند مشغول کار بشوند، باز مسئله نگهداری بچهها مطرح بود. درنتیجه در مراکز سازمان، همه جا مهدهای کودک درست شد تا از بچهها نگاهداری شود بعد از اینکه کلاسها تشکیل شد و مربیان آموزشیافته به کار گرفته شد و از سوی زنان از این خدمات استقبال شد، مدیران سازمان به این نتیجه رسیدند که آموزش بهداشت در یک سطح خیلی معمولی و ابتدایی و آموزش تنظیم خانواده برای زنان اهمیت خاصی دارد. درنتیجه کلینیک بهداشت و تنظیم خانواده به مراکز اضافه گردید که البته همه با کمک دستگاههای مختلف عملی شد. پس از آن نیاز به ایجاد واحد مشاوره حقوقی احساس شد. لذا بخش مشاوره حقوقی سازمان بنیان گردید که در آن زنان درمورد مسائل خانوادگی ازجمله ازدواج، رابطه با فرزند، درمورد رابطه با محیط کار، آشنایی با حقوق زنان که همزمان با این برنامهها توسعه مییافت و تغییراتی که در قوانین همزمان شکلگرفتن و توسعۀ این برنامهها انجام میشد، راهنمایی میشدند» (افخمی، 1376: 395). | ||
مراجع | ||
الف. اسناد آرشیویمنتشرنشده 1. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، 48802/293. 2. اسناد نویافته محلی، آرشیو خصوصی سیمین هفته. 3.اسناد مرکز ایرانشناسی شعبه بوشهر. ب. مصاحبه مصاحبهکننده: پروانه شاهرخمقدم. 4. دیری، ا، خانهدار، متولد1327ش، بندر دیر، 1399، آرشیو شخصی. 5. ---، ن، خانهدار، متولد1322ش، بوشهر، 1399، آرشیو شخصی. 6. شهابی، ن، دبیر، متولد1328، بوشهر، 1398، آرشیو شخصی. 7. کدوبری، ش، دبیر، متولد1320، بوشهر،1399، آرشیو شخصی. 8. گیتیزاده، گ، آرایشگر، متولد1327، بوشهر، 1398، آرشیو شخصی. 9. مؤتمن، ب، دبیر، متولد1326، برازجان، 1399، آرشیو شخصی. 10. مهربان، ع، تاجر، متولد1316، بوشهر1398، آرشیو شخصی. 11. هفته، س، دبیر و مشاور اجتماعی استاندار وقت بوشهر، متولد1322، کالیفرنیا، 1398، آرشیو شخصی (مصاحبه تلفنی). ج. نشریه 12. بولتن خبری خبرگزاری پارس (اداره اطلاعات و جهانگردی استان بوشهر)، (1354)، س1، ش23و63. 13. پیک خجسته (هفتگی ـ سیاسی ـ اقتصادی ـ ادبی ویژه خلیجفارس)، (1354)، س26، ش1174 و1148. 14. نشریه کمیته شماره 3 (اطلاعات و آموزش مردم استان بوشهر)، (1355)، ش12. د. کتابهای فارسی 15. آدمیت، فریدون، (1360)، شورش بر امتیازنامۀ رژی؛ تحلیل سیاسی، تهران: پیام. 16. آفاری، ژانت، (1377)، انجمنهای نیمهسری زنان در نهضت مشروطه، ترجمه جواد یوسفیان، تهران: بانو. 17. احمدی خراسانی، نوشین و پروین اردلان، (1382)، سناتور؛ فعالیتهای مهرانگیز منوچهریان بر بستر مبارزات حقوق زنان، تهران: توسعه. 18. اعتمادالسلطنه، محمدحسنخان، (1350)، روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات در اواخر دورۀ ناصری مربوط به سالهای 1292تا1313 هجری قمری، با مقدمه و فهارس از: ایرج افشار، چ2، تهران: امیرکبیر. 19. افخمی، مهناز، (بیتا)، پیشنهادهای اصلاحی درباره تشکیلات و برنامههای سازمان زنان ایران، تهران: سازمان زنان ایران. 20. --------، (1382)، جامعه، دولت و جنبش زنان ایران 1357ـ1342، مصاحبه با مهناز افخمی، ویراستار غلامرضا افخمی، بینا: بنیاد مطالعات ایران. 21. بامداد، بدرالملوک، (1347)، زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، 2ج، تهران: ابنسینا. 22. جامی، (1362)، گذشته چراغ راه آینده است؛ تاریخ ایران در فاصله دو کودتا 1299تا1332، تهران: ققنوس. 23. خسروپناه، محمدحسین، (1381)، هدفها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تهران: پیام امروز. 24. رنجبرعمرانی، حمیرا، (1385)، سازمان زنان ایران، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. 25. ساناساریان، الیز، (1384)، جنبش حقوق زنان در ایران؛ طغیان، افول و سرکوب از 1280 تا انقلاب 57، ترجمه نوشین احمدی خراسانی، تهران: اختران. 26. فتحی، مریم، (1383)، کانون بانوان، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. 27. گزارش فعالیتهای شورای مرکزی کمیتههای مطالعاتی و تحقیقاتی سازمان زنان ایران به مجمع عمومی سازمان زنان، (آبانماه1349 تا آبانماه1350)، تهران: سازمان زنان ایران. 28. گزارش فعالیتهای سازمان زنان ایران، (فروردین تا اسفند1353؛ فروردین تا شهریور1354)، تهران: سازمان زنان ایران. 29. مشایخی، عبدالکریم، (1395)، آموزش و پرورش شهرستان بوشهر، بوشهر: صحیفه خرد. 30. ناهید، عبدالحسین، (1360 )، زنان ایران در جنبش مشروطه، آلمان: نوید. 31. همایونپور، پرویز، (بیتا)، سوادآموزی تابعی، تهران: سازمان زنان ایران. ه. مقاله 32. افخمی، مهناز، (1376)، «انقلاب مسالمتآمیز: مروری بر فعالیتها و دستاوردهای سازمان زنان ایران (1343تا1357)»، ایراننامه، س15، ش59. 33. حافظیان، محمدحسین، (1387)، «سازمان زنان در ایران عصر پهلوی»، پرتال جامع علوم انسانی (فصلنامه مطالعات سیاسی)، دوره1، ش2. 34. رحمانیان، داریوش و مهدی میرکیایی، (1392)، «تأثیر بلوای نان بر روابط حکومت و مردم در عصر ناصری»، تحقیقات تاریخ اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، س3، ش2. 35. سلماسیزاده، محمد و آمنه امیری، (1396)، «تاثیر نوسازی حکوکت پهلوی اول بر پایگاه زنان در خانواده و اجتماع»، تاریخنامه ایران بعد از اسلام، س8، ش15. 36. ملکزاده، الهام و طیبه ادریسی، (1399)، «عملکرد سازمان زنان ایران: مطالعهموردی استان بوشهر (1345ـ 1357ش.)»، تاریخنامه ایران بعد از اسلام، س11، ش25. صفحه؟ | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 870 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 312 |