تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,675 |
تعداد مقالات | 13,674 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,689,330 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,518,277 |
A Linguistic evaluation of Russian translations of Quranic combinations derived from the verb Akhaza | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Linguistic Research in the Holy Quran | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 12، دوره 9، شماره 1، فروردین 2020، صفحه 177-194 اصل مقاله (1.48 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/nrgs.2020.122752.1520 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Hesam Emami Danaloo1؛ Mousa Abdollahi* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1Graduate student of the department of Quran and Hadith of Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2Assistant professor of department of Russian language of Allameh tabataba'i University, Tehran, Iran. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
The translation history of the Holy Quran into Russian is more than 300 years old and, regarding the growth and spread of Islam in Russia and the role of Russian translations of the Holy Quran in this regard, it is necessary to evaluate the Russian translations of the Holy Quran. The present study aims to evaluate three translations by Ignati Krachkovsky, Valeria Prokhorova, and Nouri Osmanov, among the available Russian translations. All three translators have translated the Holy Quran into Russian without using an intermediate language directly from Arabic. This study focuses on the translation of four lexical combinations from the verb Akhaza in the Holy Quran. According to the points explained in the school of cognitive semantics, words have a flexible meaning i.e. words have different meanings in combination with other words and, this is true for the words derived from "Akhaza". Therefore, the analysis of the combinations in which this verb is used will be a good criterion for evaluating the level of mastery and skill of the translator in the source language. Accordingly, after presenting a brief history of the translation of the Holy Quran into Russian, the translation of Quranic compositions of the verb "Akhaza" has been validated in the three aforementioned translations. Finally, after evaluating the translations in each case, the suggested Russian equivalents are also provided. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Russian translation of the Holy Quran؛ Akhaza؛ Semantics | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
طرح مسئلهقرآن کریم، کتاب آسمانی اسلام است. با توجه به اینکه یکی از متداولترین راههای دستیابی و درک معارف آن برای غیرعربزبانان، مطالعة ترجمههای ارائهشده از این کتاب است، ترجمة قرآن کریم کاری ارزشمند و ارزیابی ترجمههای موجود از آن ضروری است؛ زیرا این امر به ارائة ترجمههایی میانجامد که مطابقت بیشتری با متن دارند. این مهم از رهگذر دقت در ظرافتهای ادبی متن قرآن کریم دستیافتنی است؛ زیرا نکات ادبی قرآن کریم ازنظر فصاحت و بلاغت، فراوان است. علاوه بر این، زبان عربی - که قرآن کریم به آن زبان نازل شده است - دارای قواعد مدونی است و تا زمانی که مترجم به این ظرافتها وقوف نیابد، ارائة ترجمة دقیق ناممکن است. رشد درخور توجه اسلام در کشور روسیه (نک: Малашенко Алексей، 1998، ص 7؛ اشرافی، اشرافی، 1394، صص 101-132) و گسترش و تنوع ترجمههای ارائهشده از قرآن کریم به زبان روسی، ایجاب میکند این ترجمهها ارزیابی شوند و میزان انطباق آنها با متن قرآن کریم به دست آید. چنانکه از سال 1716 نخستین ترجمه از قرآن کریم به زبان روسی ارائه شد (نک: حاتم، 1376، صص 51-82؛ ولیپور، 1382، صص177-192) و تا امروز فرایند ترجمة قرآن کریم به زبان روسی گسترش پیدا کرده است. با توجه به اینکه ریشة «ء خ ذ» ازجمله واژگان پرکاربرد قرآن کریم است و مجموعاً دویست و هفتاد و سه بار در پنجاه و پنج سوره و دویست و چهل و چهار آیه از قرآن کریم در شکلهای صرفی -نحوی گوناگون استفاده شده، جامعة آماری چشمگیری را به خود اختصاص داده است و میتوان ترجمة آنها را معیاری مناسب برای ارزیابی هر یک از ترجمههای قرآن کریم دانست؛ از همین رو، در پژوهش حاضر، محوریت بحث ترجمة چهار ترکیب مصدر «أخذ» با واژگان قرآنی است و تمرکز بر ارزیابی سه ترجمه از قرآن کریم به زبان روسی است. باوجود نقش و اهمیت ترجمهها و گسترش اسلام در کشور روسیه، قرآنپژوهان و محققان در حوزة ترجمه، تا کنون به ترجمههای ارائهشده از قرآن کریم به زبان روسی، کمتر توجه داشتهاند؛ امّا همچنان مقالاتی وجود دارند که در آنها به تاریخچهای اجمالی از ترجمههای روسی اشاره شده است؛ نظیر مقالة «گزارشی کوتاه دربارۀ ترجمههای قرآن کریم به زبان روسی» نوشتۀ احمد پاکتچی در نشریۀ ترجمان وحی در سال (1377)، شماره سوم و مقاله «ترجمه قرآن کریم به زبان روسی از سابلوکوف تا پوروخووا» نوشتۀ عمادالدین حاتم در نشریۀ ترجمان وحی در سال (1377)، شماره چهارم و مقاله «تاریخچۀ ترجمه قرآن به روسی و مقایسۀ کوتاه ترجمههای موجود» نوشته محسن شجاعی در نشریۀ مطالعات تاریخی قرآن و حدیث در سال (1390)، شماره پنجاه که در آن ترجمة باگوسلافسکی[1] (1871)، سابلوکوف[2] (1878)، کراچکوفسکی[3] (1963)، پوروخووا[4] (1991)، شوموفسکی[5] (1995) عثمانوف[6] (1995)، کولییف[7] (2002) و ابوعادل[8] (2008) از برخی از آیات قرآن کریم نظیر آیۀ نخست سورههای النساء و المنافقون و اول تا سوم سوره الفاتحه مقایسه شدهاند و مقاله «مقایسه و تطبیق ساختارهای گرامری در ترجمههای روسی قرآن بر مبنای آیههایی از سورههای قرآن کریم» نوشتۀ علیرضا ولیپور و شکوه قریشی در نشریۀ پژوهشهای زبانشناختی در زبانهای خارجی، دوره پنجم، شماره نخست که در آن از میان انواع ساختارهای دستوری تنها ترجمه «مفعول مطلق تأکیدی» و «حال» در برخی از ترجمههای روسی ارزیابی شدهاند. همچنین مقالة «ارزیابی برگدانهای آیة "اقر باسم ربک الذی خلق" (العلق/1) در پنج ترجمه از ترجمههای روسی» نوشتة حسام امامی دانالو و موسی عبدالهی در نشریۀ مطالعات ترجمه قرآن و حدیث که نویسندگان در آن مقاله، ترجمههای روسی آیه نخست سوره علق را نقد کردهاند؛ امّا با این همه، مسئلة پژوهش حاضر در پژوهشهای قبلی پاسخ داده نشده است. بر اساس این، ضروری است ضمن معرفی اجمالی ترجمههای روسی، مفهوم صحیح این دسته از آیات تبیین شود و میزان نزدیکی هر یک از آنها به مفهوم آیات بررسیشده ارزیابی شود و درنهایت، مواضع ضعف و خلل هر یک از آنها در ترجمۀ این آیه آشکار شود.
1- ترجمههای روسی قرآن کریمترجمه قرآن کریم به زبانهای گوناگون، سابقۀ بسیار طولانی دارد و تا کنون قرآن کریم به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. رویکرد مترجمان نیز در ترجمۀ قرآن کریم بسیار متنوع است؛ برخی ترجمة واژهبهواژه از متن قرآن کریم ارائه کردهاند (برای نمونه، در ترجمههای فارسی نک: معزی و در ترجمههای روسی نک: باگوسلافسکی. برخی دیگر سعی کردهاند ترجمهای ناظر بر محتوا و پیام آیات ارائه کنند (برای نمونه، در ترجمههای فارسی نک: مکارم، فولادوند و در ترجمههای روسی نک: ایگناتی کراچکوفسکی) و گروهی دیگر با ارائة ترجمهای موزون، سعی کردهاند حالت آهنگین آیات قرآن کریم را رعایت کنند (برای نمونه، در ترجمههای فارسی نک: تشکری آرانی و در ترجمههای روسی نک: والریا پروخوروا). بسیاری از ترجمههای اولیۀ قرآن کریم به زبان روسی از زبانهای واسطه بهویژه انگلیسی و فرانسه بهره گرفتهاند؛ همین امر سبب شده است ترجمههای مناسبی از قرآن کریم نباشند؛ برای مثال، پیوتر پاستنیکوف[9] نخستین ترجمۀ رسمی قرآن کریم را به زبان روسی به دستور «پترِ»[10] اول در سال 1716 انجام داد (نک: حاتم، 1376، صص 51-82). این ترجمه، برگردان ترجمۀ فرانسه قرآن کریم به زبان روسی بود که به دلیل انجام ترجمه از زبان واسطه و آشنانبودن مترجم با مفاهیم اسلامی، بسیاری از معادلهای استفادهشده با ترکیبات در اصل قرآن همخوانی ندارند یا برخی از آیات اصلاً ترجمه نشدهاند. میخائیل ویریوفکین[11] ترجمۀ بعدی قرآن را در سال 1790 به زبان روسی انجام داد که آن هم برگردان ترجمة فرانسوی قرآن کریم به زبان روسی بود. الکسی کالماکوف[12] در سال 1792 ترجمۀ انگلیسی قرآن کریم را به زبان روسی برگرداند و در آن با ارائۀ اضافههای تفسیری، ترجمۀ دقیقتری از مفاهیم قرآن کریم ارائه داد. با وجود سابقۀ طولانی ترجمۀ قرآن کریم به زبان روسی، ترجمة این کتاب آسمانی بهصورت مستقیم از زبان عربی به زبان روسی، سابقة چندان طولانی ندارد. دمیتری باگوسلافسکی در سال 1871 و گوردی سابلوکوف در سال 1878 برای نخستینبار قرآن را بهصورت مستقیم از زبان عربی به زبان روسی ترجمه کردند. با وجود این به سبب اثرپذیری از مفاهیم مسیحی - یهودی اشکالاتی در ترجمۀ آنان مشاهده میشود. یکی از جدیدترین ترجمههای قرآن کریم به زبان روسی، ترجمهای به سرپرستی ناظم زینالوف[13]در سال 2016 است که در شهر مقدس قم منتشر شد. ویژگی برجستۀ این ترجمه آن است که مترجمِ شیعیمذهب آن، برای بررسی صحت متن روسی، آن را با ترجمههای فارسی قرآن کریم بهخصوص ترجمههای مجتبوی، آیتالله مشکینی، فولادوند و آیتالله مکارم شیرازی تطبیق داده است. ترجمههای روسی ارزیابیشده در پژوهش حاضر، سه ترجمه از میان ترجمههای برجستۀ قرآن کریم هستند که هر سه از متن عربی قرآن کریم برای ترجمه بهره بردهاند: ترجمة اول، متعلق به ایگناتی کراچکوفسکی است. هرچند او ترجمة خود را در اوایل قرن بیست میلادی به پایان رساند، در سال 1963 منتشر شد. از ویژگیهای این ترجمه، نحوۀ قرارگرفتن سورهها در مصحف است که براساس ترتیب نزول آورده شدهاند. همچنین در آن بر انتقال مفاهیم قرآنی تأکید است؛ تا جایی که روی جلد چاپهای گوناگون آن عبارت «ترجمۀ مفاهیم» درج شده است. ترجمة دوم، متعلق به والریا پروخوروا است. این ترجمه در سال 1991 منتشر شد و از ویژگیهای برجستۀ آن تلاش مترجم برای حفظ حالت آهنگین قرآن کریم است. ترجمة سوم، متعلق به نوری محمد عثمانوف است. این ترجمه در سال 1995 منتشر شد. عثمانوف در ترجمه خود تلاش کرده است ترجمهای تفسیری از آیات ارائه کند؛ این امر سبب شده است تا کمتر به ویژگیهای آهنگین زبان قرآن کریم و انتقال آن به زبان روسی توجه کند (نک: ولیپور، 1382، صص 177-192).
2- مفهومشناسی مصدر «اخذ»مطالعة علوم بلاغی، یعنی معانی، بیان و بدیع، روشهای گوناگونی را برای تبیین مفاهیم به دست میدهد و ظرافتهای موجود در عبارتپردازیهای موجود در متونی همچون قرآن کریم را آشکار میکند. همچنین پژوهشگران را بر آن میدارد تا برای درک معنای عبارتی خاص، علاوه بر بررسی معنای لغوی کلمات، به آن بسنده نکنند و واژگان را در ترکیب با سایر اجزای جمله مطالعه کنند؛ تا اندازهای که در مکتب معناشناسی زبانشناختی بر معنای منعطفداشتن واژگان تأکید میشود (نک: صفوی، 1392، صص 11-40). بر اساس این، نخست، معنای لغوی مصدر «أخذ» و حالات صرفی آن بررسی میشود و پس از آن، مفهوم اصطلاحی مصدر «أخذ» در کنار همنشینهای آن مطالعه میشود.
2-1- بررسی لغوی «أخذ»مصدر «أَخذ» به معنای «گرفتن» (نک: فراهیدی، 1409، ج4، ص 298؛ جوهری، 1376، ج2، ص 559) و متضاد «عطاکردن» و «بخشش» است (نک: ازهری، 1421، ج7، ص 78؛ صاحب، 1414، ج4، ص 399) «أَخِیذ» به معنای «اسیر» (ابندرید، 1988، ج2، ص 1053؛ ابنمنظور، 1414، 3ج، ص 472) و «أُخُذ» به معنای «درد چشم» و «أُخذَةُ» و «تأخِیذُ» به معنای «افسون»، «سحر» و «چشم زخم» است (نک: فراهیدی، 1409، ج4، ص 298؛ ازهری، 1421، ج7، ص 216؛ ابنمنظور، 1414، 3ج، ص 472) «المُستَأخِذ» به معنای «مریض» و «سر فرود آورده از درد و بیماری» است. «إخاذَة» به معنای «آبگیر» (نک: فراهیدی، 1409، ج4، ص 298؛ ابن درید، 1988، ج2: 1053) و «الأَخِذُ» به معنای «شتری که فربهی آن شروع شده باشد» یا «شتری که دیوانه شده باشد» است (فراهیدی، 1409، ج4، ص 298؛ شیبانی، 1975، ج1، ص 55). فعل ثلاثی مجرد از «ء خ ذ»، در حالت سوم شخص غائب آن در زمان ماضی «أَخَذَ» و در زمان حال «یَأخُذُ» و در حالت امر «خُذ» است (نک: جوهری، 1376، ج2، ص 559). این ریشه در حالت ثلاثی مجرد متعدی به یک مفعول است؛ مانند «اخذت مریمُ الکتابَ من صدیقها کأمانة» (= مریم کتاب را بهصورت امانت از دوستش گرفت). همچنین «أخذ» از افعال شروع است و در این حالت، از افعال ناقصه است و بر سر جملة اسمیه در میآید؛ بنابراین، با «اخذ» در حالت تامه، هم در معنا و هم در اعراب تفاوت دارد؛ بلکه در این صورت به معنای «آغاز انجام فعل» است و دارای اسم و خبر است و در آنها، عمل و اسم خود را مرفوع و خبرش را منصوب میکند؛ مانند «أَخذَ الشاعرُ یُنشِدُ أَشعَارَه» (= شاعر آغاز کرد به سرودن اشعار خود) «اخذ» بهصورت فعل ناقصه در قرآن کریم کاربرد ندارد. از ریشة «ء خ ذ» در حالت مزید نیز استفاده شده است؛ چنانکه «أَخَّذَ»، «یُأَخِّذُ»، «تأخیذ» بر وزن «تفعیل» و «إِتَّخَذَ»، «یَتَّخِذُ»، «اتِّخَاذ» بر وزن «افتعال» از همین ریشهاند (نک: فراهیدی، 1409، ج4، ص 298؛ راغب، 1412، ص 67). این فعل در باب افتعال دو مفعولی است؛ مانند آیة «قالَیاقَوْمِأَرَهْطیأَعَزُّعَلَیْکُمْمِنَاللَّهِوَاتَّخَذْتُمُوهُوَراءَکُمْظِهْرِیًّاإِنَّرَبِّیبِماتَعْمَلُونَمُحیط» (هود/92)؛ یعنی گفت «اىقوممن،آیاعشیرهمنپیششماازخداعزیزتراستکهاوراپشتسرخودگرفتهاید [وفراموششکردهاید]؟درحقیقت،پروردگارمنبهآنچهانجاممىدهید،احاطهدارد» که در آن ضمیر «ه» و کلمة «ظهریا» به ترتیب مفعول به اول و دوم «اتخذ» است. در «اتِّخاذ» همزه به «تاء» ابدال شده است و برخی چنین تصور کردهاند «تاء» در آن حرف اصلی است و از همین رو، بر وزن «فَعِلَ» «یَفعَلُ» بهصورت «تَخِذَ» «یَتخَذ» نیز به کار بردهاند (نک: فراهیدی، 1409، ج4، ص 298؛ ابنمنظور، 1414، ج3، ص 474). با توجه به معنای لغات ساختهشدن از ریشة «ء خ ذ»، میتوان اصلیترین مفهوم این ریشه را مفهوم «گرفتن» دانست و معانی همراستا با این مفهوم نظیر «گرفتارکردن»، «غلبهکردن»، «از سر گرفتن»، «به بند کشیدن» و «مجازاتکردن» را در کلماتی مشاهده کرد که از این ریشه ساخته شدهاند.
2-2- مفهوم اصطلاحی «أخذ» در قرآن کریمهرچند معنای اصلی مصدر «أخذ» در زبان عربی «گرفتن» است، براساس معنیشناسی شناختی، واژگان در ترکیب با کلمات گوناگون معانی مختلفی را القا میکنند (نک: Evans, 2009:8) و مصدر «أخذ» نیز در این میان استثنا نیست؛ البته تنوع معنایی این ریشه به زبان عربی منحصر نیست و در تمام زبانهای کهن و نو، برابرهای این ریشه کاربرد مشابهی دارند (نک: هدایت، 1384، ص 17)؛ چنانکه در زبان فارسی میان مفهوم تعابیری که معادل فارسی این مصدر یعنی «گرفتن» در آنها به کار رفته است، چنین حالتی وجود دارد؛ برای مثال، در زبان فارسی:
جدول 1. ترکیبهای فارسی مصدر «گرفتن»
بر اساس این، در معنیشناسی شناختی، با توجه به مثالهای مشابه توضیح داده میشود معنای واژه در ترکیب با سایر واژگان تا چه میزان متفاوت است (نک: Evans, 2009: 13-21)؛ برای مثال، در جملۀ شماره پنجم، اگر به جای «در جریان بازی فوتبال» از ترکیب دیگری نظیر «پای سعید به میز گرفت و او زمین خورد» استفاده شود، آنگاه معنای «پای سعید گرفت به میز» عبارت خواهد بود از «پای سعید گیر کرد به میز». در زبان عربی نیز وضع مشابهی وجود دارد. با توجه به متعدیبودن معنای مصدر «أخذ» و فعل آن، بیشتر دو مفهوم: الف) فاعل و ب) مفعول در کنار آن قرار دارد. گاه این مصدر از باب افتعال بهصورت «اتخاذ» به کار میرود که در این صورت دو مفعول خواهد داشت. بر اساس این، برای درک مفهوم اصطلاحی «أخذ» باید آن را در جملات گوناگون دید و مترجمان باید در برابریابی برای آن به همنشینهای موجود در عبارتها توجه داشته باشند. در پژوهش حاضر، از میان روابط معنایی گوناگون در ارتباط با مصدر «أخذ» در قرآن کریم، چهار نوع متمایز، معرفی و بررسی میشود:
2-2-1- ساختن/ برپاکردندر برخی از آیات، مفعول مصدر «أخذ» کلماتیاند که در حوزة معنایی بنا و سازه قرار دارند؛ مانند «بیت» (= خانه) (نک: نحل/68؛ عنکبوت/41) «قصور» (= قصرها) (نک: الاعراف/74). در این حالت، مصدر «أخذ» به همراه مفعولش معنای «ساختن»، «بناکردن» و «برپاکردن» را تداعی میکند؛ برای مثال، در آیة «وَأَوْحىرَبُّکَإِلَىالنَّحْلِأَنِاتَّخِذیمِنَالْجِبالِبُیُوتاًوَمِنَالشَّجَرِوَمِمَّایَعْرِشُون« (نحل/68). در تفاسیر، توضیح داده شده است که خداوند، به زنبور عسل القا فرمود که از آنچه در طبیعت وجود دارد، برای خود خانه بسازد (نک: زمخشری، 1407، ج2، ص 618؛ فخر رازی، 1420، ج20، ص 236؛ بیضاوی، 1418، ج3، ص 232)؛ چنانکه زمخشری مینویسد «أَنِاتَّخِذِیمِنَالْجِبالِبُیُوتاًوَمِنَالشَّجَرِوَمِمَّایَعْرِشُون [...] أىابنیالبیوت« (زمخشری، 1407، ج2، ص 618) (أَنِاتَّخِذِیمِنَالْجِبالِبُیُوتاًوَمِنَالشَّجَرِوَمِمَّایَعْرِشُون، یعنی خانه بساز). بر اساس این، در برگردان چنین ترکیبهایی از معادلهایی مانند «ساختن»، «بناکردن» و «برپاکردن» استفاده میشود؛ چنانکه مترجمان فارسزبان، برای انتقال بهتر مفهوم این ترکیب در ترجمة آیة «وَأَوْحىرَبُّکَإِلَىالنَّحْلِأَنِاتَّخِذیمِنَالْجِبالِبُیُوتاًوَمِنَالشَّجَرِوَمِمَّایَعْرِشُون« (نحل/68) از معادل «ساختن» و «بناکردن» بهره بردهاند. مانند «و پروردگار تو به زنبور عسل وحی [الهام غریزی] کرد که از پارهای کوهها و از برخی درختان و از آنچه داربست [و چفتهسازی] میکنند، خانههایىبراىخوددرستکن« (فولادوند، 1418، ص 274) «وپروردگارتبهزنبورعسلوحىکردکهازکوههاوازدرختانوازآنچهبرمىافرازند[داربست]،خانههایى [براىخود] بساز» (برزی، 1382، ص 274) «وخداىتوبه زنبورعسلالهامنمودکهدردلکوههاوشکافدرختهاوسقفهاىبلندبراىخودخانههایىفراهمآورند» (بروجردی، 1366، ص 469) «والهامکردپروردگارتو (یعنىجزوغریزۀاوقرارداد)به مگسعسلبهاینکهازکوههاخانهولانهبگیروازدرختوازآنچهخانهبنامیکنند،تونیزبراىدادنعسلبنابسازیاازآنچهمردمبراىتوکندومیسازند،تودرآنجامأوىکن« (خسروانی، 1390، ج5، ص 188). همچنین در ترجمههای انگلیسی نیز از معادل «Make hives» (شاکر، 1982، ص 274؛ صفارزاده، بیتا، ص 566) استفاده شده است؛ یعنی «کندوها را بساز».
2-2-2- عمل کردندر برخی از آیات، مفعول مصدر «أخذ» کلماتی مانند «کتاب» (نک: مریم/12)، «لوح» (نک: اعراف/145) و بهطور کلی آن چیزی است که خداوند وحی کرده است (برای مثال، نک: حشر/7). در این حالت، مصدر «أخذ» به همراه مفعولش معنای «فراگرفتن» و «عملکردن» به مضامین وحیانی و «برپاکردن» یا «تبلیغکردن» قوانین موجود در آن را تداعی میکند (نک: طبرسی، 1372، ج6، ص 781)؛ چنانکه ابنعاشور مینویسد «الأخذ: مستعارللتفهموالتدبر» (ابنعاشور، 1420، ج16، ص 18)؛ یعنی اخذ در اینجا استعاره از فهم و تدبر است و علامه طباطبایی ذیل آیة «یایَحْیىخُذِالْکِتابَبِقُوَّةٍ» (مریم/12) مینویسد «أنالمرادمنأخذالکتاببقوةالتحققبمافیهمنالمعارفوالعملبمافیهمنالأحکامبالعنایةوالاهتمام« (طباطبایی، 1390، ج14، ص 19). مقصوداز «أخذکتابباقوت»،انجامدادنمعارفآنوعملکردنبهدستوراتموجود در آن با عنایت و اهتمام است؛ بنابراین، در برگردان چنین ترکیبهایی میتوان از «عملکردن» و مفاهیم مشابه نظیر «انجامدادن» استفاده کرد؛ چنانکه مترجمان فارسزبان، در ترجمة آیة «یایَحْیىخُذِالْکِتابَبِقُوَّةٍ» (مریم/12) برای انتقال بهتر مفهوم در کنار اشاره به «گرفتن کتاب» از معادل «عملکردن» استفاده کردهاند؛ مانند «ای یحیی، به آنچه خداوند تو را تقویت و تأیید کرده است، کتاب را یعنی تورات را بگیر و به آن عمل کن» (خسروانی، 1390، ج5، ص 397). «ای یحیی، بگیر تورات را درحالیکه (به مندرجات آن) اهتمام داشته باشی» (سراج، 1390، ص 306). «ای یحیی، تورات را بگیر و به توفیق و کمک خداوند تعالی احکام مندرج در آن را به راستی عمل کن» (صادق نوبری، 1396، ص 269). «ای یحیی، بگیر کتاب تورات را به نیروی الهی برای عمل و تبلیغ» (یاسری، 1415، ص 306)؛ چنانکه برخی دیگر از مترجمان، مفهوم «یادگیری» را مفهوم ترکیب «اخذ + کتاب» در این آیه معرفی کردهاند؛ مانند «به یحیی گفتیم: این کتاب "تورات" را به جد و جهد بگیر "آن را نیک بیاموز و به احکام آن عمل کن"» (صفوی، 1388، ص 306). «ای یحیی، تو کتاب آسمانی ما را به قوت (نبوت) فراگیر» (الهی قمشهای، 1380، ص 306) یا هر دو مفهوم «عملکردن» و «یادگیری» را از این ترکیب برداشت کردهاند؛ مانند: «ای یحیی، کتاب "تورات" را با قوّت و "قدرت هرچه تمامتر" برگیر "وباجدّوجهدهرچهبیشتربدانعملکن"» (خرمدل، 1384، ص 615). مترجمان انگلیسی نیز گاه از معادل «Promote the Book firmly and seriously» (صفارزاده، بیتا، ص 639) که یعنی «محکم و جدی کتاب را تبلیغ کن» استفاده کردهاند. همچنین مترجمان در ترجمة آیات از ترکیب مشابه مانند آیة «فَخُذْماآتَیْتُک» (الاعراف/144) از مفهوم (عمل کردن) استفاده کردهاند؛ مانند «آنچه به تو دادهایم به کاربند» (ارفع، 1381، ص 168). «پس آنچه را [از پیامهایم] به تو دادم، دریافت کن [و به کار بند]» (انصاریان، 1383، ص 168).
2-2-3- آماده دفاع کردندر برخی از آیات، مفعول مصدر «أخذ» کلماتیاند که در حوزة معنایی جنگافزارهای نظامی قرار دارند؛ مانند «اسلحه» (نک: نساء/102) یا مفهومی مانند «حذر» (نک: نساء/71 و 102) که مصدر و به معنای احتراز و مواظببودن است (فراهیدی، 1409، ج3، ص 199) و در آیة «وَلْیَأْخُذُواحِذْرَهُمْوَأَسْلِحَتَهُمْ» (النساء/102) در تقابل با «اسلحه» به کار رفته است. برخی از مفسران قرآن کریم از این تقابل چنین برداشت کردهاند که «حذر» نیز نوعی ابزار جنگی است؛ مانند «سپر» که برای دفاع استفاده میشود و در چنین حالتی «اخذ» معنای حقیقی خواهد داشت (بیضاوی، 1418، ج2، ص 94)؛ امّا برخی دیگر، این عبارت قرآنی را نوعی استعاره میدانند؛ توضیح آنکه «اخذ» در اینجا و در ترکیب با «اسلحه» معنای حقیقی و در ترکیب با «حذر» معنای مجازی دارد. علامه طباطبایی در این باره مینویسد «وَلْیَأْخُذُواحِذْرَهُمْوَأَسْلِحَتَهُمْنوعمنالاستعارةلطیف،وهوجعلالحذرآلةللدفاعنظیرالسلاححیثنسبإلیهالأخذالذینسبإلىالأسلحة» (طباطبایی، 1390، ج5، ص 62)؛ یعنی در این عبارت، نوعی استعارۀ لطیف به کار رفته است؛ زیرا احتیاط را همچون سلاح، وسیلهای برای دفاع برشمرده است و برای آن از «اخذ» استفاده کرده است که برای «اسلحه» به کار میرود؛ بنابراین، در چنین ترکیبهایی، مصدر «أخذ» به همراه مفعول آن معنای «آماده دفاع کردن» و «خارجشدن برای مبارزه با دشمن» را تداعی میکند (نک: زمخشری، 1407، ج1، ص 532؛ طباطبایی، 1390، ج4، ص 416)؛ برای مثال در آیة «یاأَیُّهَاالَّذینَآمَنُواخُذُواحِذْرَکُمْفَانْفِرُواثُباتٍأَوِانْفِرُواجَمیعا» (نساء/71)، در جریان غزوات از مؤمنان خواسته شده است خود و اسلحهها را برای مقابله با دشمنان آماده کنند (نک: ابنعاشور، 1420، ج4، ص 183)؛ بنابراین، در برگردان چنین ترکیبهایی از «آماده دفاع شدن» یا «آماده جهاد شدن» استفاده میشود؛ چنانکه مترجمان فارسزبان، در ترجمة آیة «یاأَیُّهَاالَّذینَآمَنُواخُذُواحِذْرَکُمْفَانْفِرُواثُباتٍأَوِانْفِرُواجَمیعا» (نساء/71) برای انتقال بهتر مفهوم مدنظر از معادلهایی مانند «آمادگىخودرا[دربرابردشمن] حفظکنیدوسلاحجنگخودرابرگیرید» (آدینهوند، 1377، ج1، ص 816) «[دربرابردشمنْمهیاوآمادهباشیدو] سلاحهاوسازوبرگجنگىخودرابرگیرید» (انصاریان، 1383، ص 89) استفاده کردهاند؛ چنانکه حتی در برخی از ترجمهها «آماده دفاع بودن» مفهوم اصلی این ترکیب معرفی شده است و عبارت «اسلحهگرفتن» یا به کلّی در متن ترجمه وجود ندارد مانند «احتیاطراازدستندهید» (ارفع، 1381، ص 89) «آمادگىخودرادربرابردشمنحفظکنید» (حجتی، 1384، ص 89) «دربرابردشمنباحزمواحتیاطباشید» (عاملی، 1360، ج3، ص 33) «بسیج شوید» (فارسی، 1369، ص 179) «آمادگیتان را حفظ کنید» (موسوی گرمارودی، 1384، ص 89) یا عبارت «اسلحهگرفتن» درون علائم کروشه و کمانک بهعنوان افزودۀ ترجمه برای توضیح مفهوم اصلی (آماده دفاع بودن) به کار رفته است؛ مانند: «[دربرابردشمن]آمادهباشید [اسلحهخودرابرگیرید]» (فولادوند، 1418، ص 89) یا «آمادگىتانرا(دربرابردشمنحفظکنیدواسلحهتانرا) برگیرید» (رضایی، 1383، ص 89). همچنین در ترجمههای انگلیسی از معادل «Be prepared And precautious» (صفارزاده، بیتا، ص 180) یعنی «آماده و با احتیاط باش» استفاده شده است.
2-2-4- بخشاییدندر برخی از آیات، مفعول مصدر «أخذ» کلماتیاند که در حوزة معنایی عفو و گذشت قرار دارند؛ مانند «عفو» (اعراف/199). در این حالت، معنای فعل أخذ به همراه مفعول آن معنای «بخشاییدن»، «گذشتکردن» و «مهربانیکردن» را تداعی میکند (نک: طوسی، بیتا، ج5، ص 62؛ ابنعاشور، 1420، ج8، ص 398-399؛ طباطبایی، 1390، ج8، ص 379)؛ چنانکه مترجمان فارسزبان، در ترجمة آیة «خُذِالْعَفْوَوَأْمُرْبِالْعُرْفِوَأَعْرِضْعَنِالْجاهِلین» (اعراف/199) برای انتقال بهتر مفهوم مدنظر از معادلهایی مانند «با آنها مداراکن و عذرشان را بپذیر» (آدینهوند، 1377، ج2، ص 669؛ حجتی، 1384، ص 176؛ مکارم، 1373، ص 176) «از آنان درگذر و گذشت را برای خود شعار کن» (صادق نوبری، 1396، ص 151) «عفو را پیشه کن» (آیتی، 1374، ص 176) «تو گذشت داشته باش» (ارفع، 1381، ص 176) «طریقة عفو و بخشش پیشگیر» (الهی قمشهای، 1380، ص 176) «عفو و گذشت را پیشه کن» (انصاریان، 1383، ص 176) «از ایشان در گذر» (عاملی، 1360، ج4، ص 278). همچنین در ترجمههای انگلیسی از معادل «Practise forgiveness» (Irving, n.d, 176) یعنی «گذشت را تمرین کن» یا «Adopt Forgiveness» (صفارزاده، بیتا، ص 357) یعنی «بخشش را بپذیر» استفاده شده است. این ترکیبها در جدول زیر نشان داده شدهاند:
جدول 2. ترکیبهای قرآنی «أخذ»
3- نقد ترجمههای روسیبا توجه به آنچه گذشت، برای مقایسهکردن و نقد نحوة ترجمة مصدر «أخذ» در ترجمههای روسی منتخب از پنج آیهای استفاده میشود که در جدول شماره دو به آنها اشاره شد:
3-1- مفهوم «ساختن» در ترجمههای روسیبرگردان روسی از آیة «وَأَوْحىرَبُّکَإِلَىالنَّحْلِأَنِاتَّخِذیمِنَالْجِبالِبُیُوتاً ...»(نحل/68) چنین است: 1) ایگناتی کراچکوفسکی И внушил Господь твой пчеле: "Устраивай в горах дома...” به فارسی: و مالک تو به زنبور عسل تلقین کرد: در کوهها خانه بساز ... 2) والریا پروخوروا И твой Господь вменил пчеле: Устраивай себе жилище в горах... به فارسی: و مالک تو به زنبور عسل القا کرد: برای خود خانهای در کوهها بساز 3) نوری عثمانوف Твой Господь внушил пчеле: "Воздвигай улья в горах... به فارسی: مالک تو به زنبور عسل تلقین کرد: در کوهها کندو بساز نقد و تحلیل ترجمههای مذکور: هر سه مترجم، «تَّخِذی» را در ترکیب با «بُیُوتاً» در معنای ساختن ترجمه کردهاند. ایگناتی کراچکوفسکی و والریا پروخوروا از فعل «Устраивать» در حالت امر استفاده کردهاند. این فعل در متون مذهبی روسی در معنای «ساختن» است؛ امّا نوری عثمانوف در ترجمة خود از فعل «Воздвигать» در حالت امر استفاده کرده است. این فعل در معنای «ساختن» در متون رسمی روسی استفاده میشود. علاوه بر این، عثمانوف به جای «خانه» از کلمه «улья» به معنای «کندو» استفاده کرده است. نکتۀ دیگری که در ترجمۀ هر سه مترجم دیده میشود، استفاده از لفظ «در کوهها» به جای «از کوهها»ست؛ در صورتی که در متن آیه از حرف جر «مِن» در معنای تبعیض استفاده شده است (نک: سیواسی، 1427، ج2، ص 317؛ درویش، 1415، ج5، ص 331). به بیان دیگر، مقصود عبارت این نیست که زنبور در تمام کوهها خانه بسازد؛ بلکه با توجه به فعل «اتخذی» و تعلق «من الجبل» به این فعل، منظور آن است که زنبور از بخشی از کوهها استفاده کند و خانه بسازد. همچنین یکی از نکات مثبت ترجمههای روسی، ترجمة واژه «ربّ» به «مالک» است؛ زیرا لغویان این واژه را در معنای «مالک» و «صاحب» تعریف کردهاند (فراهیدی، 1409، ج8، ص 256؛ جوهری، 1376، ج1، ص 130؛ ابنفارس، 1404، ج2، ص 381؛ ابنمنظور، 1414، ج1، ص 399؛ مرتضی زبیدی، 1414، ج2، ص 4؛ ابندرید، 1988، ج1، ص 67؛ ابوحاتم رازی، 1994، ج2، ص 195) و ازطریق لغتپژوهی باستانشناختی دربارة واژه «rab» به دست آمده است. این واژه متعلق به زبان سبئی است و از آنجا به حجاز و زبان عربی وارد شده است (خوانینزاده، 1394، صص 120-77). این واژه در بیشتر زبانهای سامی مانند آکادی، آرامی، عبری، فنیقی، سریانی، سبئی و غیره به معنای «سرور»، «مالک» و «صاحب» است (هدایت، 1384، صص 66-64) و مفسران قرآن کریم نیز این واژه را به معنای «مالک» دانستهاند (نک: طوسی، بیتا، ج1، ص 32؛ طبرسی، 1372، ج1، ص 94؛ زمخشری، 1407، ج1، ص 8؛ طباطبایی، 1390، ج1، ص 21). ترجمة پیشنهادی: И твой Господь ниспослал откровение пчеле построить дом из гор و سَروَرت به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها خانه بسازد
3-2- مفهوم «عملکردن» در ترجمههای روسیبرگردان روسی از آیة «یایَحْیىخُذِالْکِتابَبِقُوَّةٍ»(مریم/12) چنین است: 1) ایگناتی کراچکوفسکی "О Йахйа, держись писания сильно!" به فارسی: «ای یحیی، با قدرت به کتاب پایبند باش!» 2) والریا پروخوروا (И вот, когда Йахйа родился и возраста разумности достиг, ему веление от Господа предстало):Йахйа, держись Писания всей мощью!) به فارسی: «و زمانی که یحیی متولد شد و به بلوغ فکری رسید، دستور از پروردگار رسید: یحیی، با تمام توان به کتاب پایبند باش!» 3) نوری عثمانوف [Через два года после рождения Йахйи Аллах сказал]: "О Йахйа! Крепко держись [установлении] Писания (т. е. Торы) به فارسی: [دو سال بعد از تولد یحیی، خداوند گفت]: ای یحیی! محکم به کتاب (یعنی تورات) پایبند باش! 4) نقد و تحلیل ترجمههای مذکور مترجمان از فعل «держаться» در معنای «پایبندبودن» و «تحملکردن» استفاده کردهاند. هرچند مترجمان تا حدودی با استفاده از معنای «پایبندبودن» معنای آیه را به درستی منتقل کردهاند، در زبان روسی، فعل «выполнять» در معنای «عملکردن» و «اجراکردن» وجود دارد و از لحاظ معنایی به «خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ» نزدیکتر است. همچنین نکتة مثبت موجود در ترجمة دوم و سوم، استفاده از علائم نگارشی مانند کروشه و پرانتز برای جداسازی افزودههای ترجمه است. ترجمة پیشنهادی: О Йахйа! Сильно выполняй книгу ای یحیی! با قوت به کتاب عمل کن 3-3- مفهوم «آماده دفاع شدن» در ترجمههای روسیبرگردان روسی از آیة «یاأَیُّهَاالَّذینَآمَنُواخُذُواحِذْرَکُمْ ...»(نساء/71) چنین است: 1) ایگناتی کراچکوفسکی О вы, которые уверовали! Соблюдайте осторожность... به فارسی: ای شمایی که ایمان آوردهاید! احتیاط را رعایت کنید ... 2) والریا پروخوروا О вы, кто верует !Вы соблюдайте осторожность )на войне(... به فارسی: ای شمایی که ایمان دارید! شما احتیاط را رعایت کنید (در جنگ) ... 3) نوری عثمانوف О вы, которые уверовали! Соблюдайте предосторожность [в сражениях] به فارسی: ای شمایی که ایمان آوردهاید! احتیاط را رعایت کنید [در نبردها] نقد و تحلیل ترجمههای مذکور هیچکدام از مترجمان به معنای دقیق ترکیب «خُذُوا حِذْرَکُمْ» در این آیه پی نبردهاند. «حِذر» از ریشة «حَذَر» است. این ریشه به معنای ترسیدن و دوریکردن از خطر است (نک: ابندرید، 1988، ج1، ص 507؛ ازهری، 1421، ج4، ص 267). «حِذر» به معنای آن سلاحی است که موجب ترساندن دشمن میشود (نک: راغب، 1412، ص 223)؛ از همین رو، ترکیب «خُذُوا حِذْرَکُمْ» به معنای «آماده دفاع شدن» است که مترجمان روس نتوانستهاند معنای دقیق را منتقل کنند. «کراچکوفسکی» و «پروخوروا» از ترکیب «соблюдать осторожность» به معنای «رعایت احتیاط» استفاده کردهاند و «عثمانوف» از کلمه «предосторожность» به معنای «احتیاط» استفاده کرده است. ترجمة پیشنهادی: О вы, которые уверовали! Готовьтесь к защите! ای کسانی که ایمان آوردید! آماده دفاع بشوید.
3-4- مفهوم «بخشاییدن» در ترجمههای روسیبرگردان روسی از آیة «خُذِالْعَفْوَوَأْمُرْبِالْعُرْفِوَأَعْرِضْعَنِالْجاهِلین« (اعراف/199) چنین است: 1) ایگناتی کراچکوفسکی Держись прощения, побуждай к добру и отстранись от невежд! به فارسی: به بخشایش تکیه کن، به خوبی برانگیز و از جاهلان برحذر باش 2) والریا پروخوروا Будь терпеливо-снисходителен к таким, зови к добру и удаляйся от невежд. به فارسی: نسبت به این افراد صبور و نرم باش، به خوبی فرابخوان و از جاهلان دوری کن. 3) نوری عثمانوف Будь снисходителен [к людям], вели [им] творить добро, и не водись с невеждами. به فارسی: نرم باش [نسب به مردم]، دستور بده [به آنها] به نیکیکردن، و با جاهلان معاشرت نکن نقد و تحلیل ترجمههای مذکور: مترجمان تاحدودی درونمایۀ آیه را درک کردهاند؛ امّا هر سه مترجم نتوانستهاند مفهوم دقیق «خُذِ الْعَفْوَ» را منتقل کنند؛ زیرا هر سه بیشتر بر نرمش و تحمل در ارتباط با دیگران تأکید دارند؛ درحالیکه «خُذِ الْعَفْوَ» در این آیه به معنای «ببخشایش» است و «صبور و نرم بودن» یا «بر بخشش تکیه کردن» نمیتواند ترجمۀ دقیقی برای این ترکیب در این آیه باشد. همچنین در ترجمة پروخوروا، عبارت «نسبت به این افراد» افزودۀ ترجمه است؛ ولی با علائم نگارشی از متن اصلی تفکیک نشده است؛ برخلاف ترجمة عثمانوف که از علائم نگارشی بهره برده است. ترجمة پیشنهادی: Прощай и вели к приличным [поведениям] и поварачивайся от невежд ببخشای و به [رفتار] پسندیده دستور ده و از نادانان رُخ برتاب
نتیجهگیریبا توجه به مطالب گفتهشده، بر نکات و نتایج ذیل تأکید میشود:
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قرآن کریم آدینهوند لرستانی، محمدرضا. (1377ش). کلمة الله العلیا. تهران: اسوه. چاپ نخست. آیتی، عبدالمحمد. (1374ش). ترجمۀ قرآن. تهران: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. انتشارات سروش. چاپ چهارم. ابندرید، محمد بن حسن. (1988م). جمهرة اللغة. بیروت: دار العلم للملایین. چاپ نخست. ابنعاشور، محمدطاهر. (1420ق). تفسیر التحریر و التنویر المعروف بفسیر ابنعاشور. بیروت: مؤسسة التاریخ العربی. چاپ نخست. ابنفارس، احمد. (1404ق). معجم مقاییس اللغة. تحقیق: عبدالسلام محمد هارون. قم: مکتب الاعلام الاسلامی. چاپ نخست. ابنمنظور، محمد بن مکرم. (1414ق). لسانالعرب. بیروت: دار صادر. چاپ سوم. ابوحاتم رازی، احمد بن حمدان. (1994). کتاب الزینة فی الکلمات الاسلامیة العربیة. تعلیق: حسین بن فیض الله الهمدانی الیعبری الحرازی. صنعاء: مرکز الدراسات و البحوث الیمنی. چاپ نخست. ارفع، کاظم. (1381ش). ترجمۀ قرآن. تهران: فیض کاشانی. چاپ نخست. ازهری، محمد.بن.احمد. (1421ق). تهذیب اللغة. بیروت: دار احیاء التراث العربی. چاپ نخست. اشرافی، مرتضی و مجتبی اشرافی. (1394ش). «وضعیتشناسی مسلمانان روسیه»، پروژههای منطقهای دوره جدید، شماره 16، 101-132. الهی قمشهای، مهدی. (1380ش). ترجمۀ قرآن. قم: فاطمه الزهراء. چاپ دوم. انصاریان، حسین. (1383ش). ترجمۀ قرآن. قم: اسوه. چاپ نخست. برزی، اصغر. (1382ش). ترجمۀ قرآن و نکات نحوی آن. تهران: بنیاد قرآن. چاپ نخست. بروجردی، محمد ابراهیم. (1366ش). تفسیر جامع. تهران: کتابخانه صدر. چاپ ششم. بیضاوی، عبد الله بن عمر. (1418ق). انوار التنزیل و اسرار التأویل. اعداد: محمد عبد الرحمن مرعشلی. بیروت: دار احیاء التراث العربی. چاپ نخست. جوهری، اسماعیل بن حماد. (1376ق). الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة. تحقیق: احمد عبدالغفور عطار. بیروت: دار العلم للملایین. چاپ نخست. حاتم، عمادالدین. (1376). «ترجمان وحی. بررسی ترجمههای قران کریم؛ از سابلوکوف تا پروخوروا»، تهران، سال دوم، شماره 4، 51-82. حجتی، مهدی. (1384ش). گلی از بوستان خدا. قم: بخشایش. چاپ ششم. خرم دل، مصطفی. (1384ش). تفسیر نور. تهران: احسان. چاپ چهارم. خسروانی، علیرضا. (1390ق). تفسیر خسروی. تحقیق: محمدباقر بهبودی. تهران: کتابفروشی اسلامیة. چاپ نخست. خوانینزاده، محمدعلی. (1394ش). «معناشناسی تاریخی واژه «رب»، پژوهشهای زبانشناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی)، سال چهارم، شماره 2، 77-120. درویش، محیالدین. (1415ق). اعراب القرآن الکریم و بیانه. حمص: الارشاد. چاپ چهارم. راغب اصفهانی، حسین بن محمد. (1412ق). مفردات ألفاظ القرآن. چاپ نخست. بیروت: دار القلم. رضایی اصفهانی، محمد علی. (1383ش). ترجمۀ قرآن. قم: مؤسسه تحقیقاتی فرهنگی دار الذکر. چاپ نخست. زمخشری، محمود بن عمر. (1407ق). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فى وجوه التأویل. مصحح: مصطفی حسین احمد. بیروت: دار الکتاب العربی. چاپ سوم. سراج، رضا. (1390ق). ترجمۀ قرآن. تهران: سازمان چاپ دانشگاه. چاپ نخست. سیواسی، احمد بن محمود. (1427ق). عیون التفاسیر. تحقیق: بهاءادیل دارتما. بیروت: دار صادر. چاپ نخست. شاکر، محمدحمید. (1982م) ترجمۀ انگلیسی قرآن. نیویورک: بینا. شیبانی، اسحاقبنمرار. (1975م). کتاب الجیم. تحقیق: ابراهیم ابیاری. قاهره: الهیئه العالمه لشئون المطابع الامیریه. چاپ نخست. صاحب، اسماعیل بن عباد. (1414ق). المحیط فی اللغة. تحقیق: محمدحسن آلیاسین. بیروت: عالم الکتب. چاپ نخست. صادق نوبری، عبدالمجید. (1396ق). ترجمۀ قرآن. تهران: اقبال. چاپ نخست. صفارزاده، طاهره. (بیتا). ترجمۀ انگلیسی قرآن. بیجا. بینا. صفوی، کورش. (1392ش). «کدام معنی»، فصلنامۀ علم زبان، سال اول، شماره 1، 11-40. صفوی، محمدرضا. (1388ش). ترجمۀ قرآن براساس المیزان. قم: دفتر نشر معارف. چاپ نخست. طباطبایی، محمدحسین. (1390ق). المیزان فی تفسیر القرآن. چاپ دوم. بیروت: مؤسسۀ الاعلمی للمطبوعات. طبرسی، فضل بن حسن. (1372ش). مجمعالبیان فی تفسیر القرآن. به تصحیح: فضلالله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی. چاپ سوم. تهران: ناصرخسرو. طوسی، محمد بن حسن. (بیتا). التبیان فی تفسیر القرآن. تحقیق: احمد حبیب عاملی. مقدمه: محمد محسن آقا بزرگ تهرانی. بیروت: دار احیاء التراث العربی. چاپ نخست. عاملی، ابراهیم. (1360ش). تفسیر عاملی. تصحیح: علیاکبر غفاری. تهران: کتابفروشی صدوق. چاپ نخست. فارسی، جلالالدین. (1369ش). ترجمۀ قرآن. تهران: انجام کتاب. چاپ نخست. فخر رازی، محمد بن عمر. (1420ق). التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب). اعداد: مکتب تحقیق دار احیاء التراث العربی. بیروت: دار احیاء التراث العربی. چاپ سوم. فراهیدی، خلیل بن احمد. (1409ق). العین. قم: نشر هجرت. چاپ دوم. فولادوند، محمد مهدی. (1418ق). ترجمۀ قرآن. تحقیق: هیئت علمی دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی). تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی. چاپ سوم. مرتضی زبیدی، محمد بن محمد. (1414ق). تاجالعروس من جواهرالقاموس. تصحیح: علی شیری. بیروت: دار الفکر. چاپ نخست. مکارم شیرازی، ناصر. (1373ش). ترجمۀ قرآن. قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی. چاپ دوم. موسوی گرمارودی، علی. (1384ش). ترجمۀ قرآن. تهران: قدیانی. چاپ دوم. ولیپور، علیرضا. (1382). «بررسی اجمالی برخی سورههای جزء 30 از ترجمههای مترجمان معاصر قران در زبان روسی»، پژوهش زبانهای خارجی، شماره 14، 177-192. هدایت، شهرام. (1384ش). بررسی زبانشناختی واژههایی از قرآن کریم. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. چاپ نخست. یاسری، محمود. (1415ق). ترجمۀ قرآن. تحقیق: مهدی حائری تهرانی. قم: بنیاد فرهنگی امام مهدی(ع). چاپ نخست. Evans, V. (2009). How Words Mean. Oxford: Oxford University Press. Irving, Thomas. (N.d) Quran Translation. Крачковский, И. (1990). Коран. Москва: Наука. Малашенко, А (1998). Исламское возрождение в современной России. Москва: Центр Карнеги. Османов, М. (1995). Коран. Москва: Ладомир. Прохороа, В (2014). Коран. Москва: РИПОЛ КЛАССИК. Рубинчик Ю. (1984). Персидско-русский словарь. Москва: Русский язык Ушаков Д. (1999). Толковый словарь русского языка. Москва: иностр. и нац. слов. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,472 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 387 |