تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,408 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,252,307 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,088,511 |
طراحی مدل و ارزیابی نقش تعدیلی توانایی مدیریت بر رابطۀ بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینۀ نمایندگی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه پژوهش های حسابداری مالی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 12، شماره 1 - شماره پیاپی 43، فروردین 1399، صفحه 1-18 اصل مقاله (1.48 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/far.2019.116175.1433 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد نوروزی1؛ کاوه آذین فر* 2؛ ابراهیم عباسی3؛ ایمان داداشی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشیار حسابداری، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سودمندی اطلاعات ارائه شده توسط مدیران به خوانایی و قابلیت فهم گزارشهای مالی بستگی دارد. مطابق با نظریه علامتدهی، مدیران توانمند تمایلی به مبهم و پیچیده نمودن عملکرد مطلوب خود ندارند و با توجه به تواناییهای خود، اقدام به انتشار گزارشهای مالی خواناتر و قابل فهمتری مینمایند. شرکتهایی که دارای گزارشهای خواناتری هستند، از کیفیت افشای بهتری نیز برخوردارند. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری به بررسی رابطه بین خوانایی گزارشگری مالی با هزینه نمایندگی شرکت و مطالعه اثر تعدیلکنندگی توانایی مدیریت بر این رابطه میپردازد. بدین منظور، برای سنجش خوانایی گزارشگری مالی شرکت از سه شاخص فلش، شاخص گانینگ فوگ، شاخص طول متن استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش حاضر متشکل از 116 شرکت پذیرفتهشده بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1396 است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که خوانایی گزارشگری مالی موجب کاهش هزینه نمایندگی شرکت میگردد. علاوه بر این، نتایج نشان میدهد که توانایی مدیریت رابطه منفی بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینه نمایندگی شرکتها را تعدیل و تضعیف میکند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خوانایی گزارشگری مالی؛ هزینه نمایندگی؛ توانایی مدیریت | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گزارشهای مالی سالانۀ شرکتها، همواره یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی برای تصمیمگیری فعالان بازار سرمایه، قانونگذاران بازار سرمایه و سایر ذینفعان محسوب میشوند ]30؛6[؛ بنابراین خوانایی گزارشگری مالی، ویژگی مهم اطلاعات متنی به شمار میرود و بهطور گسترده در زمینههای مختلف بررسی شده است ]38[. اطلاعات موجود در متن صورتهای مالی با سطح بالای خوانایی گزارشگری مالی برای استفادهکنندگان از ارزش بالایی برخوردار است. در این راستا، کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا در سال 1967 یک گروه مطالعاتی برای ارائۀ رهنمودهایی بهمنظور بهبود خوانایی و قابلیت فهم رویههای افشای شرکتها شکل داد ]19[. گزارشهای مربوط به هیئت مدیره توصیه میکند به سبب اینکه همۀ سرمایهگذاران قادر به فهم سریع گزارشهای پیچیده شرکتها نیستند، شرکتها باید از انتشار گزارشهای پیچیده، طولانی یا زائد خودداری کنند]13[. از دیدگاه نظری، اعلان افشای اطلاعات صورتهای مالی مانند گزارشهای سالیانه شرکتها، پل ارتباطی بسیار مهم بین مدیریت و سهامداران در شرکتهای سهامی با توجه به جدایی مالکیت از مدیریت محسوب میشود. پژوهشهای حسابداری در این حوزه نشان میدهند خوانایی گزارشگری مالی میتواند بر کیفیت اطلاعات صورتهای مالی تأثیرگذار باشد؛ بنابراین، خوانایی ضعیف گزارشگری مالی بر مشکلات سازمان میافزاید] 35، 26[. بیشتر پژوهشهای صورتگرفته بر مبنای صورتهای مالی بورس اوراق بهادار ایالات متحده و انگلیس استوار است و در تعداد بسیار کمی از مطالعات، پیامدهای اقتصادی گزارشگری مالی در کشور ایران بررسی شدهاند. یو و یی ]45[ بر این باورند که خوانایی گزارشگری مالی به کاهش ضعف کنترلهای داخلی و افشای بیشتر مسئولیت اجتماعی منجر خواهد شد. حسن و همکاران ]31[ بیان میکنند شرکتهای دارای سطح خوانایی پذیرفتنی در گزارشگری مالی، سودآورتر و دارای هزینۀ نمایندگی پایینتری هستند که این مسئله نشان از نبود ابهام در صورتهای مالی گزارش شده است. مطابق با نظریۀ مدیریت مبهم زمانی که عملکرد شرکت ضعیف است، مدیران تمایل دارند اطلاعات را بهصورت مبهم و پیچیده ارائه کنند ]13[. در این راستا، لی ]36[ بیان میکند گزارشهای سالانۀ شرکتهای دارای سود کمتری، طولانی و پیچیدهتر از سایر شرکتها است. بلومفیلد ]18[ نیز بیان میدارد شرکتهای دارای عملکرد ضعیف، ناچار به انتشار گزارشهای مالی طولانیاند. با وجود این، براساس ادبیات نظری موجود، ویژگیهای شخصیتی مدیران فراتر از ویژگیهای اقتصادی شرکت تأثیر بسزایی بر گزارشگری مالی دارند که یکی از این ویژگیها، توانایی مدیریت است ]24[؛ بهطوریکه شرکتهای دارای مدیران توانمند، کمتر از سایر شرکتها به مبهم ساختن عملکرد واقعی خود اقدام میکنند] 15؛21[. علاوه بر این، مطابق با نظریۀ علامتدهی، مدیران توانمند تمایلی به مبهم و پیچیده کردن عملکرد مطلوب خود ندارند ]31[. بر اساس این، انتظار میرود توانایی مدیریت نقش تعدیلکننده بر ارتباط بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینۀ نمایندگی شرکت داشته باشد؛ با این حال، در عمده مطالعات داخلی صورتگرفته، این موضوع نادیده انگاشته شده است و فضایی خالی در ادبیات حسابداری و گزارشگری مالی برای تحقیق دراینباره وجود دارد که این انگیزهای برای انجام این پژوهش است؛ بنابراین، پژوهش حاضر در پی طراحی و ارزیابی مدلی برای سنجش خوانایی گزارشگری مالی بر هزینۀ نمایندگی با تأکید بر نقش تعدیلی توانایی مدیریت است. بر اساس این، در ادامه پس از مرور مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش، فرضیههای پژوهش بیان شدهاند؛ سپس روششناسی پژوهش، ارائه و در پایان، دادهها تجزیهوتحلیل و نتایج و پیشنهادات پژوهش ارائه شدهاند.
مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش توانایی مدیریت و خوانایی گزارشگری مالی پژوهشهای صورتگرفتۀ اخیر، خوانایی گزارشگری مالی را به برخی از ویژگیهای شخصیتی مدیران، نظیر توانایی مدیریت مرتبط میدانند ]30؛ 27[؛ بهطوریکه، نظریۀ ابهام مدیریتی[1] بیان میکند مدیران دارای توانمندی کمتر، از انگیزۀ بیشتری برای کاهش شفافیت محیط اطلاعاتی و پنهانکردن عملکرد ضعیف خود برخوردارند؛ تا بدین طریق بتوانند واکنش نامطلوب بازار سرمایه را کاهش دهند ]6[. یکی از روشهای کاهش شفافیت محیط اطلاعاتی بهمنظور پنهانساختن اخبار بد شرکت، ارائۀ گزارشهای مالی پیچیده و با خوانایی کمتر است ]36[. این امر موجب میشود مدیران اقدام به پنهانکردن اطلاعاتی کنند که نمیخواهند سرمایهگذاران از آنها مطلع شوند ]25،18[. بر پایۀ نظریۀ علامتدهی[2]، مدیران توانمند کمتر از سایر مدیران تمایل به ارائۀ اطلاعات مبهم دارند ]17[ و سودهای با کیفیتتری را گزارش ]37[ و نوسانات سود و بازده سهام کمتری را تجربه میکنند ]17[؛ بنابراین، چنین مدیرانی نهتنها تمایلی به مبهم و پیچیده کردن عملکرد خود ندارند، بهمنظور آگاهساختن سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی از عملکرد مطلوب و تواناییهای خود، به انتشار گزارشهای مالی خواناتر و فهمپذیرتری اقدام میکنند ]30[. بدین ترتیب، استدلال میشود مدیران توانمند گزارشهای مالی خواناتری را منتشر میکنند تا بدین طریق توانایی خود و عملکرد شرکت را به عموم ذینفعان و بازار مخابره کنند. بر پایۀ این استدلال، ژانگ و ویرزما ]46[ شواهدی مبنی بر وجود رابطۀ مثبت بین توانایی مدیریت و خوانایی گزارشهای مالی شرکتها ارائه کردند. بهطور مشابه، بائی و همکاران ]16[ بر این باورند که مدیران توانا، با توجه به عملکرد بالای خود، به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینۀ نمایندگی در شرکت منجر میشوند. لی ]36[ بیان میکند کیفیت اطلاعات منتشرشده از شرکتها میتواند بر کیفیت افشای اطلاعات و کیفیت سود شرکت تأثیرگذار باشد. خوانایی گزارشهای مالی به کیفیت افشای اطلاعات شرکت بستگی دارد.
خوانایی گزارشگری مالی و هزینۀ نمایندگی برخی پژوهشگران بر این استدلالاند که کیفیت گزارشگری سالانۀ سود، میتواند به تقویت تأثیرگذاری خوانایی گزارشگری مالی بر هزینههای نمایندگی منجر شود. به عقیدۀ ساموئل و همکاران ]41[ کیفیت افشا میزان اطلاعاتی است که از سوی شرکتها در متن صورتهای مالی اساسی یا در یادداشتهای همراه برای کمک به تصمیمگیری ارائه میشود. شفافیت اطلاعات مالی از جنبۀ اقتصادی نیز اهمیت دارد؛ زیرا باعث بهبود تخصیص منابع میشود؛ ازاینرو، در بسیاری از شکستهای اخیر بازار سرمایه، نبود شفافیت، یکی از عوامل تأثیرگذار قلمداد شده است] 3[. همچنین، اگر گزارشهای سالانۀ شرکتها از قابلیت خوانایی کمتر برخوردار باشند، سهامداران زمان و هزینۀ بیشتری را برای پردازش اطلاعات صرف میکنند که این امر تضاد منافع بین مدیر و مالک را تشدید میکند ]40، 34[. نخست آنکه، خوانایی بیشازحد گزارشگری مالی ممکن است سهامداران اقلیت را از استخراج اطلاعات دقیقتر درخصوص معاملات شرکت، برای نظارت بر سهامداران اکثریت باز دارد. دوم، گزارشهای مالی خوانا، باعث تسهیل انتقال اطلاعات ارزشمند به سرمایهگذاران بالقوه میشوند ]39[. پژوهشهای صورتگرفته در حسابداری نشان میدهند گزارشگری مالی با خوانایی کمتر دارای کیفیت پایینتری از پیشبینی تحلیلگران مالی و کاهش وابستگی سرمایهگذاران نسبت به گزارشهای مالی هستند که این امر باعث میشود سرمایهگذاران تمایلی برای خرید سهام شرکتهایی با قابلیت خوانایی کمتر گزارشهای مالی نداشته باشند ]40،28[؛ بنابراین خوانایی ضعیف مانع از گزارشهای سالانه درخصوص انتقال اطلاعات مرتبط و با ارزش به بازار سرمایه میشود؛ درنتیجه، خوانایی ضعیف درخصوص اطلاعات منتشرشدۀ شرکتها موجب تضعیف بازار سرمایه خواهد شد و این امر درنهایت به تشدید هزینههای نمایندگی منجر میشود. بهطورکلی، گزارشهای سالیانۀ شرکتهای برخوردار از قابلیت خوانایی، در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی که سهامداران و سرمایهگذاران بالقوه با آن مواجهاند، بسیار سودمندند و بنابراین نیاز به نظارت بیشتر بر شرکتها را کاهش میدهند و به تبع آن باعث کاهش هزینۀ نمایندگی در شرکت میشوند.
نقش تعدیلگری توانایی مدیریت در ارتباط بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینۀ نمایندگی مطابق با استدلال چال ]20[ خوانایی گزارشگری مالی به عواملی ازجمله آسانی متون، سهولت درک متون برای استفادهکنندگان بستگی دارد. همچنین یان و سان ]42[ در پژوهش خود بر این باورند که خوانایی گزارشهای مالی به میزان سختی در خواندن گزارشها مرتبط است. گزارشهای هیئتمدیرۀ شرکت، یکی از گزارشهای اصلی شرکت برای ارتباط با ذینفعان محسوب میشود که این امر موجب پژوهشهای گسترده در این زمینه شده است؛ بهطور مثال؛ مطابق با پژوهش لئو و همکاران ]38[ خوانایی گزارشگری مالی شرکتها باعث کاهش هزینۀ نمایندگی میشود. همچنین هوانگ و کیم ]33[ و کیم و همکاران ]35[ بر این باورند که خوانایی گزارشهای مالی بهطور چشمگیری با ارزش شرکت در ارتباط است. استدلال آنان بر این اساس است که اگر گزارشهای مالی ارائهشده به ذینفعان، قابلیت خوانایی بالایی داشته باشند، باعث ایجاد اعتماد سرمایهگذاران به اطلاعات منتشرشده از شرکتها میشود و این امر به افزایش ارزش شرکت منجر میشود؛ بنابراین، تضاد منافع بین مدیر و مالک کاهش مییابد که این باعث کاهش هزینۀ نمایندگی در شرکت میشود. مطابق با نظریۀ علامتدهی، مدیران توانمند معمولاً از عملکرد بهتری برخوردار بودهاند و سعی دارند سرمایهگذاریهای شرکت را به سمتی پیش ببرند که از کارایی بالایی برخوردار شوند و همچنین آنان تمایلی به پنهانکردن عملکرد مطلوب خود ندارند؛ بنابراین سعی میکنند با انتشار گزارشهای مالی خواناتر، عملکرد مطلوب و تواناییهای خود را به عموم ذینفعان و بازار مخابره کنند؛ بنابراین انتظار میرود توانایی مدیریت بر خوانایی گزارشگری مالی ارتباط مثبت داشته باشد. صفری گرایلی و رضائی پیتهنوئی ]6[ بیان کردند توانایی مدیریت در شرکتهای بزرگتر میتواند اثر قوی بر خوانایی گزارشگری مالی داشته باشد. شرکتهای دارای مدیران توانمند، کمتر از سایر شرکتها به مبهمساختن عملکرد واقعی خود اقدام میکنند؛ زیرا چنین شرکتهایی به انتخاب پروژههای دارای خالص ارزش فعلی مثبت قادرند که این بهنوبهخود به عملکرد بهتر و سودآوری بیشتر شرکت منجر میشود ]21،15[. علاوه بر این، مطابق با نظریۀ علامتدهی، مدیران توانمند نهتنها تمایلی به مبهم و پیچیده کردن عملکرد مطلوب خود ندارند، به انتشار گزارشهای مالی خواناتر و فهمپذیرتری اقدام میکنند ]30[. بنابراین، مطابق با نظریۀ علامتدهی، مدیران توانمند سعی بر افشای اطلاعات بیشتر دارند. این موضوع باعث افزایش خوانایی گزارشگری مالی میشود و نیز خوانایی گزارشهای مالی به کاهش هزینههای نمایندگی شرکت منجر میشود. بائی و همکاران ]16[ بر این باورند که مدیران توانا، با توجه به عملکرد بالای خود به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینۀ نمایندگی در شرکت منجر میشوند. تأثیرگذاری توانایی مدیریت بر هزینۀ نمایندگی شرکت، از جنبۀ نظریۀ قراردادهای کارا درخور بررسی است؛ بر اساس این تفکر، هدف این مدیران کاراتر، حداکثرکردن ثروت سهامداران است. مطابق با نظریۀ قراردادهای کارا هیچگونه قراردادی وجود ندارد که بتواند بهطور کامل منافع مدیران و سهامداران را هم راستا و در یک جهت قرار دهد؛ بنابراین قرارداد کارا، قراردادی است که به حداقلکردن هزینۀ نمایندگی منجر میشود ]18[. اگر توانایی مدیریتی به نظریۀ قراردادهای کارا مربوط شود، آنگاه توانایی مدیریت باعث افزایش ارزش شرکت خواهد شد و افزایش ارزش شرکت براساس توانایی مدیران حاکی از کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و کیفیت بالاتر اقلام تعهدی ناشی از مشکلات نمایندگی است که این امر باعث کاهش هزینۀ سهامداران برای نظارت و پایش مدیران و انتخاب صحیح پروژههای سرمایهگذاری میشود؛ بنابراین تأثیر توانایی مدیران بر ارتباط بین خوانایی گزارشهای مالی و هزینۀ نمایندگی، از دو طریقِ نظریۀ علامتدهی (مدیران توانا کمتر از سایر مدیران به ارائۀ مبهم اطلاعات تمایل دارند و درنتیجه این امر باعث کاهش گزارشهای پیچیده و نامفهوم میشود) و نظریۀ قراردادهای کارا (مدیران توانا با افزایش ارزش شرکت و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش تضاد منافع بین سهامداران و مالکان میشوند و درنتیجه، این امر باعث کاهش هزینۀ نمایندگی در شرکت میشود) بررسی میشود؛ بنابراین اینگونه استدلال میشود که توانایی مدیران بر کاهش گزارشهای پیچیده و درنتیجه، افزایش خوانایی گزارشگری مالی کمک شایانی میکند و این امر میتواند نظارت بر شرکتها را کاهش دهد و به تبع آن باعث کاهش هزینۀ نمایندگی در شرکت شود. بنابراین، اگر توانایی مدیر، یکی از متغیرهای پر نفوذ بر عملکرد بنگاه اقتصادی، در نظر گرفته شود، به کارایی و بهرهوری بالاتر منجر میشود؛ آنگاه چنین ادعا میشود که توانایی مدیر، نقش اصلی بر خوانایی گزارشگری مالی و هزینۀ نمایندگی دارد.
پیشینه پژوهش حسن و همکاران ]31[ در پژوهشی به بررسی خوانایی گزارشگری مالی، حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار قطر با استفاده از نمونۀ متشکل، شامل 120 سال - مشاهده در بورس اوراق بهادار قطر طی سالهای 2014 تا 2016 پرداختند. یافتههای پژوهش آنها نشان میدهند شرکتهای دارای خوانایی گزارشگری مالی، سودآورتر و از هزینههای نمایندگی پایینتری برخوردارند که این حاکی از نبود «ابهام» در صورتهای مالی گزارشگری سالانۀ شرکت است. حسن ]30[ رابطۀ بین توانایی مدیریت و خوانایی گزارشگری مالی را برای نمونهای متشکل از 56574 سال - شرکت مشاهده در بازار سرمایه آمریکا بررسی کرد. در این پژوهش برای سنجش خوانایی گزارشگری مالی از سه شاخص فوگ، فلش - کینکید و شاخص طول متن و همچنین، از الگوی دمرجیان و همکاران ]23[ برای اندازهگیری توانایی مدیریت استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند شرکتهای دارای مدیران توانمند، گزارشهای مالی خواناتری منتشر میکنند. لئو و همکاران ]38[ در پژوهشی به بررسی رابطۀ بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینۀ نمایندگی با استفاده از نمونۀ متشکل از 19221 سال - شرکت طی سالهای 2001 تا 2015 در شرکتهای پذیرفتهشدۀ بورس اوراق بهادار چین پرداختند. نتایج آنان نشان دادند شرکتهایی با خوانایی گزارشگری مالی بالاتر از هزینۀ نمایندگی پایینتری برخوردارند. صفری گرایلی و رضائی پیتهنوئی ]6[ در پژوهشی به بررسی توانایی مدیریت و خوانایی گزارشگری مالی با استفاده از نمونۀ متشکل از 91 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1395 پرداختند. مطابق با پیشبینی نظریۀ علامتدهی، نتایج نشان میدهند توانایی مدیریت موجب بهبود خوانایی گزارشگری مالی شرکتها میشود. میرعلی و همکاران ]12[ در پژوهشی به بررسی رابطۀ لحن گزارشگری مالی با عملکرد آتی شرکت و بازده بازار سهام بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا 1395 با استفاده از نمونۀ متشکل از 140 شرکت پرداختند. نتایج پژوهش نشان میدهند لحن گزارشهای مالی، انتظارهای مدیران را از عملکرد آتی شرکت منعکس میکند؛ با این حال، بازار در روزهای حول انتشار گزارشهای مالی، پاسخ معنیداری به لحن استفادهشده در گزارشهای مالی نمیدهد. صفری گرایلی و همکاران ]4[ در پژوهشی به بررسی مدیریت سود و خوانایی گزارشگری مالی شرکتها با استفاده از نمونهای متشکل از 465 سال - شرکت مشاهده پرداختند. یافتههای آنان نشان دادند بین مدیریت سود و خوانایی گزارشگری مالی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. علیخانی ]7[ در پژوهش خود، ارتباط بازده با خوانایی گزارشهای پیشبینی سود و گزارش حسابرسی آن را برای 109 شرکت پذیرفتهشدۀ بورس در بازه زمانی 1388 تا 1393 بررسی کرد. نتایج پژوهش حاکی از معنادارنبودن رابطۀ تغییرات مثبت و منفی بازده با خوانایی گزارش پیشبینی سود 3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه و 12 ماهه در روش های فلش و گانینگ است. همچنین یافتهها حاکی از معنادارنبودن رابطۀ بین تغییرات مثبت و منفی بازده با خوانایی گزارش حسابرسی پیشبینی سود است.
فرضیههای پژوهش فرضیۀ اول: خوانایی گزارشگری مالی بر هزینههای نمایندگی تأثیر منفی دارد. فرضیۀ دوم: توانایی مدیریت، تأثیر خوانایی گزارشگری مالی بر هزینههای نمایندگی را تعدیل میکند.
روششناسی پژوهش پژوهش حاضر ازنظر هدف، پژوهشی کاربردی و از حیث نحوۀ گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی - همبستگی است. همچنین، ازنظر شیوۀ استدلال، قیاسی - استقرایی بوده و به دلیل مطالعۀ دادههای مربوط به یک مقطع زمانی خاص، روش تحلیل دادهها بهصورت سری زمانی و مبتنی بر روش تحلیل مسیر است. دادههای موردنیاز شرکتهای منتخب با مراجعه بهصورتهای مالی و یادداشتهای توضیحی همراه با صورتهای مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهرانِ موجود در سامانۀ کدال، پایگاه اینترنتی بورس اوراق بهادار، استخراج شد. جامعۀ آماری مطالعهشده در این پژوهش شامل کلیۀ شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1396 است. با توجه به دسترسینداشتن به دادههای صورت مالی شرکتها در سال 1397، دورۀ زمانی پایانی پژوهش سال 1396 انتخاب شد. همچنین، به دلیل استفاده از مدل رگرسیونی تابلویی و نیاز به دادههای بیش از 5 سال مالی شرکتها، سال ابتدایی پژوهش، سال 1391 انتخاب شد. نمونۀ انتخابی پژوهش نیز شرکتهایی هستند که مجموعه شرایط زیر را دارا باشند: 1- شرکتهایی که از ابتدا تا انتهای سال 1396 در عضویت بورس اوراق بهادار باشند؛ 2- بهمنظور افزایش قابلیت مقایسه، سال مالی آنها منتهی به پایان اسفندماه باشد؛ 3- طی سال مذکور تغییر فعالیت یا تغییر سال مالی نداده باشند؛ 4- جزء شرکتهای سرمایهگذاری و واسطهگری مالی نباشند (شرکتهای سرمایهگذاری به علت تفاوت ماهیت فعالیت با بقیۀ شرکتها در جامعۀ آماری منظور نشدند). پس از اعمال محدودیتهای یادشده تعداد 696 سال – شرکت، نمونۀ آماری پژوهش انتخاب شدند. تجزیهوتحلیل نهایی دادههای گردآوریشده نیز با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار PLS صورت گرفته است. مراحل انجام مدلسازی معادلات ساختاری بدین ترتیب است که ابتدا برازش مدل (شامل برازش مدلهای اندازهگیری، برازش مدل ساختاری و برازش مدل کلی) و سپس آزمون فرضیههای پژوهش بررسی میشود.
مدل مفهومی و متغیرهای پژوهش با توجه به مبانی نظری پژوهش، چارچوب مدل مفهومی پژوهش حاضر براساس رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری در شکل (1) ترسیم شده است.
شکل 1- مدل مفهومی پژوهش
خوانایی گزارشگری مالی متغیر مستقل پژوهش حاضر، خوانایی گزارشگری مالی[3] است که برای اندازهگیری آن مطابق با پژوهش حسن ]30[ و قادری مقدم و سبحانینژاد ]10[ از سه شاخص زیر استفاده شده است که برخی پژوهشگران داخلی نظیر فضلالهی و ملکی توانا ]9[ روایی و اعتبار آن را برای سنجش خوانایی متون فارسی تأیید کردند. شاخص اول خوانایی گزارشگری مالی، شاخص فوگ[4]]29[ است که تابعی از دو متغیر طول جمله (بر حسب کلمات) و کلمات پیچیده (تعریفشده بهصورت تعداد کلمات با سه یا چندبخش) است که بهصورت زیر محاسبه میشود: رابطه (1): شاخص فوگ = 4/0[5] (میانگین تعداد کلمات در هر جمله + درصد کلمات پیچیده) فرآیند و نحوۀ تعیین سطح خوانایی گزارشگری مالی در شاخص یادشده بهترتیب زیر است: 1. انتخاب یک نمونه یکصد کلمهای از ابتدا، یک نمونه یکصد کلمهای از وسط و یک نمونه یکصد کلمهای از اواخر گزارش بهصورت تصادفی؛ 2.شمارش تعداد جملات هر یک از نمونهها[6]؛ 3. مشخصکردن متوسط طول جملات با تقسیم تعداد کلمات به تعداد جملات کامل هر نمونه یکصد کلمهای؛ 4. شمارش تعداد کلمات سههجایی و بیش از سههجایی موجود (کلمات پیچیده) در هر کدام از متون یکصد کلمهای؛ 5. جمعکردن تعداد کلمات پیچیده با تعداد متوسط کلمات در جملات؛ 6.ضربکردن حاصل جمع تعداد کلمات دشوار و متوسط کلمات در جملات با عدد ثابت 4/0؛ 7. انجام محاسبات بندهای 4، 5، 6 برای دو نمونه یکصد کلمهای دیگر؛ 8. محاسبۀ میانگین نتایج هر سه نمونه ازطریق جمعکردن و تقسیم به تعداد ]9[. دومین شاخص خوانایی گزارشگری مالی، شاخص کل طول متن است که بهصورت زیر محاسبه میشود ]38،6[. (تعداد کلمات متن) Ln = شاخص طول متن سومین شاخص خوانایی گزارشگری مالی، شاخص فلش[7] است که بهصورت زیر محاسبه میشود ]38،6[. رودلف فلش، این روش را بهمنظور تعیین سطح سادگی یا دشواری و ضریب سادگی متنهای گزارشهای مالی ارائه کرد. این فرمول براساس دو عامل زبانی، یعنی متوسط طول جمله و تعداد هجاها طراحی شده است. فرآیند و مراحل ارزیابی و تعیین سطح خوانایی یعنی درجۀ سادگی مطالب بهترتیب زیر است: 1. انتخاب سه نمونه یکصد کلمهای از بخشهای ابتدایی، وسطی و انتهایی متن گزارشهای هیئتمدیره بهصورت تصادفی؛ 2. تعیین طول کلمات با شمارش دستی تعداد هجاها (سیلابها) در کلمههای انتخابشده؛ 3. شمارش تعداد جملات موجود در یکصد کلمۀ اول، دوم و سوم؛ 4. تعیین طول متوسط جملات با تقسیم تعداد کلمات به تعداد جملات کامل هر متن یکصد کلمهای؛ 5. محاسبۀ میانگین طول کلمات و میانگین طول متوسط جملات سه متن یکصد کلمهای؛ 6. ضریب میانگین طول کلمات (تعداد هجاها) در عدد ثابت 846/0[8]؛ 7. حاصلضرب بند 6 از عدد ثابت 835/206 کسر میشود که برای بومیسازی و اعتبار در زبان فارسی، دیانی ]22[ و یار محمدیان ]44[ عدد ثابت 835/262 را پیشنهاد میدهند؛ 8. ضربکردن متوسط طول جملات در عدد 015/1 ؛ 9. کمکردن حاصلضرب از باقیماندۀ محاسبات بند 7؛ 10. عدد بهدستآمده در جدول تعیین دشواری یا سادگی فلش قرار داده و درجۀ سادگی یا دشواری متن تعیین میشود. رابطۀ بین شاخصهای یادشده و سطح خوانایی بدین شرح است: اگر شاخص بهدستآمده بزرگتر از مساوی 18 باشد؛ یعنی متن قابل خواندن نبوده و بسیار پیچیده است؛ به همین ترتیب، 14-18 (متن سخت)؛ 12-14(متن مناسب)؛ 10-12(متن پذیرفتنی) و 8-10 (متن آسان) است. به سبب اینکه مقادیر بیشتر شاخصهای یادشده، بیانکنندۀ میزان خوانایی کمتر گزارشهای مالی است، هر یک از شاخصهای محاسبهشدۀ مذکور در عدد منفی یک (1-) ضرب میشود، تا معیار مستقیمی از شاخص خوانایی گزارشگری مالی به دست آید[9].
هزینۀ نمایندگی متغیر وابستۀ پژوهش، هزینۀ نمایندگی است که برای اندازهگیری آن مطابق با پژوهش لئو و همکاران ]38[ و حیدری و همکاران ]2[ از چهار معیار استفاده شده است. اندازۀ شرکت: با افزایش اندازۀ شرکتها، ساختار مالکیت پراکندهتر میشود و حضور مدیران در عرصۀ مالکیت افزایش مییابد و به طبع آن، مسئلۀ نمایندگی از اهمیت بیشتری برخوردار میشود ]11[. این معیار با استفاده از لگاریتم طبیعی کل داراییهای شرکت برآورد شده است. نسبت بهکارگیری داراییها: نسبت بهکارگیری داراییها، چگونگی بهرهوری و استفاده از داراییهای شرکت توسط مدیران برای ایجاد فروش و سود بیشتر را اندازهگیری میکند. این نسبت، معیار معکوسی برای هزینههای نمایندگی به کار میرود؛ به این معنی که هرچه این نسبت بالاتر باشد، هزینههای نمایندگی پایینتر خواهد بود. جهت برآورد نسبت بهکارگیری داراییها از حاصل تقسیم فروش خالص بر کل داراییهای شرکت به دست میآید ]2[. نسبت هزینههای اختیاری: نسبت هزینههای اختیاری، چگونگی کنترل هزینههای عملیاتی مدیران را اندازهگیری میکند و معیار مستقیم هزینههای نمایندگی به کار میرود. جهت برآورد این نسبت ازطریق حاصل نسبت هزینههای فروش، عمومی و اداری[10] به جمع کل فروش شرکت به دست میآید. ]2[. نسبت اهرمی: نسبت بدهی بالا، به افزایش فعالیتهای نظارتی اعتباردهندگان منتهی میشود؛ درنتیجه، هزینههای نمایندگی کاهش مییابد. بنابراین، با افزایش نسبت بدهی، اعتباردهندگان از انگیزۀ بیشتری برای اعمال نظارت بر مدیریت و درنتیجه، کاهش هزینههای نمایندگی برخوردار خواهند بود؛ ازاینرو، نسبت اهرمی میتواند معیار و نمایندهای برای سنجش هزینههای نمایندگی شناخته شود. جهت به دست آوردن محاسبۀ این معیار از نسبت کل بدهیهای شرکت به کل داراییها برآورد شده است ]43[.
متغیر تعدیلگر متغیر تعدیلگر استفادهشده در این پژوهش، توانایی مدیریت است که به پیروی از دمرجیان و همکاران ]24[ برای اندازهگیری آن از متغیرهای مشاهدهپذیر زیر استفاده شده است:
معیار اول - مدل دمرجیان و همکاران ]24[ برای سنجش توانایی مدیریتی از الگوی دمرجیان و همکاران ]24[ استفاده شده است. در این الگو، با استفاده از ویژگیهای ذاتی شرکت، توانایی مدیریت محاسبه میشود. بهمنظور سنجش کارایی شرکت، دمرجیان و همکاران ]24[ از الگوی تحلیل پوششی دادهها استفاده کردند. آنها برای اندازهگیری عملکرد سیستم از دادههای ورودی و خروجی استفاده کردند که بهصورت رابطه (1) است.
در این مدل، COGS: بهای کالای فروشرفته در سال t؛ SG&A: هزینههای عمومی، اداری و فروش در سال t؛ NetPPE: مانده خالص اموال، ماشینآلات و تجهیزات در ابتدای سال t؛ Goodwill: سرقفلی خریداریشده در ابتدای سال t؛ Intan: مانده خالص دارایی نامشهود در ابتدای سال t و Sales: میزان فروش. درخور ذکر است به سبب اینکه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، هزینههای تحقیق و توسعه و اطلاعات مرتبط با اجارهها را در صورتهای مالی شناسایی نمیکنند، اثر آن از مدل حذف شده است. مقدار محاسبهشده برای کارایی شرکت پس از محاسبه رابطه (1) در محدودۀ صفر تا 1 قرار میگیرد؛ این رابطه متغیر وابسته در مدل (2) قرار میگیرد که هدف از محاسبۀ کارایی شرکت، سنجش توانایی مدیریت[11] است. دمرجیان و همکاران ]24[ بهمنظور کنترل اثر ویژگیهای ذاتی شرکت در مدل خود کارایی شرکت را به دو بخش جداگانه، یعنی کارایی براساس ویژگیهای ذاتی شرکت و توانایی مدیریت تقسیم کردهاند. در مدل زیر که دمرجیان و همکاران ]24[ ارائه کردهاند، این پنج ویژگی کنترل شدهاند.
که در آن : انداز، شرکت و برابر با لگاریتم طبیعی مجموع داراییهای شرکت؛ : سهم بازار شرکت و برابر با نسبت فروش شرکت به فروش کل صنعت؛ : این متغیر در صورت مثبتبودن جریانهای نقدی عملیاتی، برابر یک و در صورت منفیبودن، برابر صفر در نظر گرفته شده است؛ : عمر پذیرش شرکت در بورس اوراق بهادار و برابر با لگاریتم طبیعی تعداد سالهایی که شرکت در بورس پذیرفته شده است؛ : متغیر مجازی است که برای شرکتهای دارای صادرات (فروش با ارز خارجی)، برابر 1 و در غیر این صورت، صفر در نظر گرفته شده است و باقیماندۀ مدل نیز مطابق با پژوهش دمرجیان و همکاران ]24[ نشاندهندۀ میزان توانایی مدیریت است ]6[.
معیار دوم - سودآوری با توجه به مدل توسعهیافتۀ دمرجیان و همکاران ]23[، اجزای تشکیلدهندۀ مدل توسعهیافتۀ دمرجیان و همکاران ]23[ - که بیانکنندۀ عملکرد شرکت است – بهطور غیرمستقیم با خوانایی گزارشگری مالی در ارتباط است. معیار مدنظر در این پژوهش سودآوری است. سودآوری شرکت بهمنزلۀ معیار جایگزین برای سنجش توانایی مدیریت، مجدد آزموده شد که ازطریق تفاوت بازده داراییهای شرکت با میانه بازده داراییهای صنعت محاسبه میشود ]25،30[.
یافتههای پژوهش آمار توصیفی نگاره (1)، آمار توصیفی متغیرهای آزمودهشده را برای نمونهای متشکل از 696 سال - شرکت مشاهده در فاصلۀ زمانی 1391 تا 1396 نشان میدهد. همانگونه که در این جدول ملاحظه میشود، مقدار میانگین متغیر نسبت بهکارگیری دارایی (865/0)، حاکی از آن است که بهطور متوسط حدود 86 درصد، نسبت بهکارگیری دارایی شرکتها توسط مدیران برای ایجاد فروش و سود بیشتر است. همچنین میانگین شاخص خوانایی گزارشگری مالی فوگ برابر 512/18- و میانگین شاخص خوانایی گزارشگری مالی طول متن، برابر 365/8- و میانگین شاخص خوانایی گزارشگری مالی فلش برابر 657/5- است. میانگین شاخص فوگ نشان میدهد متن شرکتهای نمونه، پیچیدگی برای استفادهکنندگان ندارد. همچنین مطابق با شاخص طول متن با توجه به معیار اندازهگیری آن، نشاندهندۀ متون آسان در متن گزارشهای هیئت مدیره است. علاوه بر این، مثبتبودن مقدار میانه نمره توانایی مدیریت برای دو معیار در نظر گرفته شده نشان میدهد مدیران شرکتها بیشتر تمایل به سرمایهگذاریهایی با خالص ارزش مثبت دارند که این امر حاکی از توانایی مدیران درخصوص سرمایهگذاریهای شرکت است. همچنین، میانگین متغیر اهرم مالی حکایت از آن دارد که بهطور متوسط حدود 64 درصد از داراییهای شرکتهای بررسیشده ازطریق استقراض، تأمین مالی شدهاند.
نگاره 1- آمار توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش
برازش مدلهای اندازهگیری در برازش مدل اندازهگیری از معیار پایایی نیز استفاده شده است که از سه طریق سنجش بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی میشود. مقدار ملاک برای مناسببودن ضرایب بارهای عاملی 4/0 است؛ زیرا هرچه این میزان در رابطه با یک سازه مشخص بیشتر باشد، آن شاخص سهم بیشتری در تبیین آن سازه دارد ]32[. با توجه به نگاره (2)، تمامی ضرایب بارهای عاملی از 4/0 بیشتر است که نشاندهندۀ مناسببودن مدلهای اندازهگیری استفادهشده در این پژوهش است.
نگاره 2- بار عاملی هر یک از متغیرهای آشکار پژوهش
ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز در صورتی که بالاتر از 7/0 باشد، حاکی از پایایی مناسب مدلاند. ضریب پایایی عددی بین صفر تا یک است که صفر نشاندهندۀ نبود پایایی است و یک پایایی صد درصد را نشان میدهد؛ درنتیجه، هرچه میزان پایایی و آلفای کرونباخ به عدد یک نزدیکتر باشد، بهتر است ]32[. با توجه به نگاره (3)، مقادیر مربوط برای تمامی سازهها بالاتر از 7/0 بوده که نشاندهندۀ پایایی مناسب مدلهای اندازهگیری پژوهش است.
نگاره 3- ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی متغیرهای پنهان
برازش مدل ساختاری بخش مدل ساختاری برخلاف مدلهای اندازهگیری پژوهش، به متغیرهای آشکار کاری ندارد؛ بلکه تنها متغیرهای پنهان پژوهش همراه با روابط میان آنها بررسی میشوند. نخستین معیار برای بررسی برازش مدل ساختاری در یک پژوهش، ضرایب 2R مربوط به متغیرهای درونزا (وابسته) مدل است. 2R معیاری است که نشاندهندۀ تأثیر یک متغیر برونزا بر یک متغیر درونزا است و سه مقدار 19/0؛ 33/0 و 67/0 مقدار ملاک برای مقادیر ضعیف، متوسط و قوی 2R در نظر گرفته میشوند؛ بدین معنی که این شاخص، توانایی پیشبینی کلی مدل را بررسی میکند؛ یعنی اینکه آیا مدل آزمونشده در پیشبینی متغیرهای پنهان درونزا موفق بوده است یا خیر ]32،4[. مطابق با نگاره (4)، مقدار 2R برای متغیر درونزای پژوهش محاسبه شده است که با توجه به مقادیر ملاک، میتوان مناسببودن برازش مدل ساختاری پژوهش را تأیید کرد. درخور ذکر است این ضریب برای متغیرهای برونزا محاسبه نمیشود.
نگاره 4- نتایج معیار 2Rمتغیر درونزا
دومین معیار برای بررسی برازش مدل ساختاری پژوهش، مقدار 2Qمتغیرهای درونزای مدل است. این معیار قدرت پیشبینی مدل را مشخص میسازد ]32[. هر یک از سه مقدار 02/0، 15/0 و 35/0 برای این معیار را بهترتیب بیانکنندۀ قدرت پیشبینی ضعیف، متوسط و قوی دربارۀ سازۀ مربوطه معرفی کردهاند. با توجه به نگاره (5)، مقدار2Qمتغیر درونزا از 15/0 بیشتر شده است که نشان از قدرت پیشبینی قوی مدل دارد و برازش مناسب مدل ساختاری پژوهش را تأیید میکند.
نگاره 5- نتایج معیار 2 Q در پیشبینی مدل
برازش مدل کلی پس از بررسی برازش مدلهای اندازهگیری و مدل ساختاری، مدل کلی معادلات ساختاری پژوهش باید با استفاده از معیار نیکویی برازش (GOF) بررسی شود. مدل کلی شامل هر دو بخش مدل اندازهگیری و ساختاری میشود و با تأیید برازش آن، بررسی برازش در یک مدل کامل میشود. برای بررسی برازش مدل کلی، از معیار GOF به شرح رابطه زیر استفاده میشود ]32[:
: میانگین مقادیر اشتراکی[12] متغیرهای پنهان و : میانگین مقادیر ضریب تعیین متغیرهای درونزای مدل است. سه مقدار 01/0، 25/0 و 36/0 بهترتیب مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF در نظر گرفته میشوند. با توجه به اینکه مقدار بهدستآمده برای مدل پژوهش، 487/0 است، برازش بسیار مناسب مدل کلی پژوهش تأیید میشود. نتایج آزمون فرضیهها پس از بررسی برازش مدلهای اندازهگیری و مدل ساختاری و داشتن برازش مناسب مدل کلی و با توجه به شکلهای (2) و (3)، نتایج آزمـون فرضیههای پـژوهش بررسی میشوند که نتایج آن در نگاره (6) ارائه شدهاند:
شکل 2- مدل پژوهش همراه با ضریب استانداردشدۀ مسیر
شکل3- مدل پژوهش همراه با مقادیر t-values
نگاره 6- نتایجمربوطبهآزمونفرضیۀ پژوهش
با توجه به جدول بالا، ضریب مسیر بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینۀ نمایندگی شرکت، منفی (568/0-) و آماره t آن (107/4) بزرگتر از مقدار 96/1 بوده که حاکی از وجود رابطۀ منفی معنادار بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینۀ نمایندگی شرکتها است. بر اساس این، فرضیۀ اول پژوهش رد نمیشود. همچنین، نتایج نشان میدهند آماره t مربوط به متغیر اثر تعاملی توانایی مدیریت و خوانایی گزارشگری مالی (470/7) بزرگتر از مقدار 96/1 بوده و ضریب مسیر آن نیز (914/0) مثبت به دست آمده است. بدین ترتیب، فرضیۀ دوم پژوهش نیز در سطح خطای 5 درصد رد نمیشود.
نتیجهگیری و پیشنهادها پژوهشهای اخیر نشان میدهند مدیران توانمند کمتر از سایر شرکتها به مبهمساختن عملکرد واقعی خود اقدام میکنند. همچنین این مدیران با توجه به نظریۀ علامتدهی، نهتنها تمایلی به مبهم و پیچیده کردن عملکرد مطلوب خود ندارند، بهمنظور آگاهساختن سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی از عملکرد مطلوب و تواناییهای خود، به انتشار گزارشهای مالی خواناتر و فهمپذیرتری اقدام میکنند ]5[. همچنین، خوانایی گزارشگری مالی شرکت نقش بسزایی در کاهش هزینۀ نمایندگی دارد ]38[؛ ازاینرو در پژوهش حاضر، رابطۀ بین خوانایی گزارشگری مالی با هزینۀ نمایندگی شرکتها و همچنین اثر تعدیلی توانایی مدیریت بهعنوان یکی از ویژگیهای مدیریتی بر رابطۀ بین آنها بررسی شد. نتایج آزمون فرضیۀ اول پژوهش نشان دادند خوانایی گزارشگری مالی، میزان هزینۀ نمایندگی شرکتها را کاهش میدهد. درخصوص تأیید فرضیۀ یادشده، میتوان چنین استدلال کرد که در شرکتهایی با سطح خوانایی گزارشگری مالی بالا، به دلیل وجود هنجارهای اخلاقی حاکم بر محیط این شرکتها، مدیران به تعهدات خود در مقابل جامعه پایبند بودهاند و گزارشهای مالی صادقانهتری از خود نشان میدهند؛ بنابراین، خوانایی گزارشگری مالی ضعیف مانع از گزارشهای سالانه درخصوص انتقال اطلاعات مرتبط و با ارزش به بازار سرمایه میشود و درنتیجه، موجب تضعیف فشار بازار در مواجهه با عوامل داخلی شرکتها و تشدید هزینههای نمایندگی شرکت میشود. بهطورکلی، گزارشهای سالیانۀ شرکتها که از قابلیت خوانایی برخوردارند، در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی که سهامداران و سرمایهگذاران بالقوه با آن مواجهاند، بسیار سودمند بودهاند؛ بنابراین میتواند نظارت بر شرکتها را کاهش دهد و به تبع آن باعث کاهش هزینۀ نمایندگی در شرکت شود. نتیجۀ بهدستآمده در این پژوهش با یافتههای پژوهش لئو و همکاران ]38[ و حسن و همکاران ]31[ مبنی بر وجود رابطۀ منفی بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینۀ نمایندگی شرکتها مطابقت دارد. در فرضیۀ دوم پژوهش، اثر تعدیلی توانایی مدیریت بر رابطۀ بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینۀ نمایندگی شرکتها بررسی شد؛ بهطوریکه نقش خوانایی گزارشگری مالی در شرکتهای دارای مدیران با توانمندی کمتر، پررنگتر شده است و درنتیجه، تأثیر خوانایی گزارشگری مالی بر کاهش هزینههای نمایندگی در شرکتهای دارای توانایی مدیریت کمتر، به مراتب بیشتر از سایر شرکتهاست. درمقابل، نقش خوانایی گزارشگری مالی در نظارت بر رفتار مدیران و کاهش هزینههای نمایندگی، زمانی که شرکت دارای مدیران توانمندتری باشد، کمرنگتر خواهد بود. بنابراین، نتیجۀ بهدستآمده با ادبیات نظری موجود و پژوهش حسن ]30[ و ژانگ و ویرزما ]46[ همسو نیست. علت این امر، تفاوت در شیوۀ محاسبۀ توانایی مدیریتی است؛ زیرا به دلیل افشانشدن یا دردسترسنبودن متغیرهای هزینههای تحقیق و توسعه و خالص اجارة عملیاتی در شرکتهای نمونه، این متغیرها در محاسبة کارایی شرکتها به کار گرفته نشدهاند؛ بنابراین ممکن است نمرة توانایی مدیریتی محاسبهشده در این پژوهش همراه با خطای اندازهگیری باشد. علاوه بر این، از دیگر دلایل احتمالی این امر میتوان به پایینبودن نسبی حضور مدیران توانمند در ترکیب هیئتمدیره شرکتهای ایرانی در مقایسه با سایر کشورها و درنتیجه، نبود توانایی نفوذ مؤثر آنان در تصمیمگیریهای شرکت اشاره کرد. براساس یافتههای پژوهش حاضر، به سرمایهگذاران شرکتهای بورسی پیشنهاد میشود با پیگیری گزارشهای مالی سالانه، به سطح خوانایی گزارشهای مالی توجه بسیاری کنند. به سازمان بورس پیشنهاد میشود سازوکاری برای نظارت بر سطح خوانایی شرکتها ایجاد کنند تا بدین وسیله عدم تقارن اطلاعاتی در بازار کاهش یابد. علاوه بر این، به تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری ایران پیشنهاد میشود برای کاهش مشکلات سازمانها به قوانین و استانداردهای وسیعتری برای گزارشگری مالی وضع کنند تا بدین صورت به بهبود خوانایی گزارشهای مالی سالانه (ازطریق الزام بر افشای بیشتر اطلاعات) و ارزیابی و نظارت بر شرکتها (ازجمله افزایش مکانیزمهای حاکمیت شرکتی) کمک کنند. همچنین به تحلیلگران بازار سرمایه نیز پیشنهاد میشود هنگام تحلیلهای بنیادی مربوط به صورتهای مالی شرکتها، به میزان خوانایی گزارشهای مالی توجه بسیاری کنند. نیز به مدیران شرکتها نیز پیشنهاد میشود برای کاهش مشکلات نمایندگی در شرکت به افشای اطلاعات بیشتر و ازجمله گزارشهایی با خوانایی بیشتر برای استفادهکنندگان بپردازند. [1] Management Ambiguity Theory [2] Signaling Theory [3] Financial Reporting Readability [4] FOG IND [5] این شاخص بر مبنای قادریمقدم و سبحانینژاد (1395) و فضلالهی و ملکی توانا (1389) سنجش شده که بومیسازی شده است. [6] درخور ذکر است به دلیل وجود محدودیتهای خاص در محیط گزارشگری شرکتها در ایران ازقبیل منتشرنکردن گزارشهای مالی بیشتر شرکتها بهصورت فایل WORD، شمارش کلمات و جملات و شمارش واژههای سه هجایی و بیشتر بهصورت دستی انجام شده است. [7] Flesch [8] این شاخص بر مبنای قادریمقدم و سبحانینژاد (1395) و فضلالهی و ملکی توانا (1389) بومیسازی و سنجش شده است. [9] درخور ذکر است به دلیل وجود محدودیتهای خاص در محیط گزارشگری شرکتها در ایران ازقبیل منتشرنشدن گزارشهای مالی بیشتر شرکتها بهصورت فایل WORD، شمارش کلمات و جملات و شمارش واژه های سه هجایی و بیشتر بهصورت دستی انجام شده است. [10] با توجه به محاسبۀ نسبت هزینههای اختیاری باید هزینههایی مدنظر قرار داده شود که هزینههای اختیاری محسوب میشوند؛ بنابراین کلیۀ هزینههای اداری، عمومی و فروش جزء هزینههای اختیاری نیستند؛ درنتیجه هزینههایی اختیاری از هزینههای غیراختیاری تفکیک شدهاند. [11] دمرجیان و همکاران (2012)، بهمنظور اندازهگیری توانایی مدیریت از مدل تحلیل پوششی دادهها استفاده کردهاند. مدل تحلیل پوششی دادهها، نوعی مدل آماری است که برای اندازهگیری عملکرد سیستم با استفاده از دادههای ورودی و خروجی کاربرد دارد. در الگوی استفادهشده در این پژوهش، درآمد حاصل از فروش، خروجی و 6 متغیر دیگر یعنی بهای تمامشده کالای فروشرفته، هزینههای عمومی، اداری و فروش، خالص اموال، ماشینآلات و تجهیزات، هزینۀ اجارۀ عملیاتی، هزینههای پژوهش و توسعه، سرقفلی و داراییهای نامشهود، ورودی در نظر گرفته شدهاند که به مقدار زیادی حق انتخاب مدیریت در دستیابی به درآمد مدنظر را پوشش میدهند. الگوی کارایی شرکت همانند الگوی فاما و فرنچ (1997) برای صنعت طراحی شده است تا عملکرد هر شرکت با شرکتهای فعال در صنعت مدنظر مقایسهپذیر باشد. در این الگو همچنین برای هر کدام از متغیرهای ورودی یک ضریب خاص در نظر گرفته شده است؛ زیرا اثر همۀ متغیرهای ورودی بر خروجی (فروش) یکسان نست. مقدار محاسبهشده برای کارایی شرکت نیز عددی بین صفر تا یک را در بر میگیرد که حداکثر کارایی برابر یک است و هرچه مقدار بهدستآمده کمتر باشد، کارایی شرکت پایینتر است. هر صنعت شرکتی که بالاترین مقدار کارایی را داشته باشد، در آن صنعت پیشرو است. [12] شاخصهای برازش این رویکرد مربوط به بررسی کفایت مدل در پیشبینی متغیرهای وابسته میشوند. درواقع این شاخص نشان میدهد برای مدل اندازهگیری شاخصها تا چه حد توانایی پیشبینی سازۀ زیربنایی خود را دارند و برای مدل ساختاری، متغیرهای بیرونی تاچهحد و با چه کیفیتی توانایی پیشبینی متغیرهای درونی مدل را دارند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,858 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,502 |