تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,673 |
تعداد مقالات | 13,654 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,570,541 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,472,486 |
پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در برش درجزین در شمال سمنان | ||
پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی | ||
مقاله 3، دوره 34، شماره 4 - شماره پیاپی 73، دی 1397، صفحه 21-38 اصل مقاله (1.55 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jssr.2019.112088.1062 | ||
نویسندگان | ||
خدیجه محمدخانی1؛ الهه زارعی* 2 | ||
1دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زمینشناسی، دانشکدۀ علوم زمین، دانشگاه دامغان، ایران | ||
2استادیار، گروه زمینشناسی، دانشکدۀ علوم زمین، دانشگاه دامغان، ایران | ||
چکیده | ||
سازند دلیچای با سنگشناسی شیلی- مارنی با میانلایههای آهکی به ضخامت ۶۳۱ متر در برش درجزین در شمالشرق سمنان بررسی شد. این سازند در مرز زیرین خود بهطور ناهمساز و با یک لایۀ کنگلومرایی روی سازند شمشک قرار گرفته و در مرز بالایی خود بهطور همشیب و با گذر تدریجی توسط سنگآهکهای ستبرلایۀ سازند لار پوشیده شده است. بهمنظور تعیین سن و انجام زیستچینهنگاری از حضور فراوان و مستمر میوسپور Klukisporites variegatus و دانۀ گردۀ Callialasporites dampieri که از گونههای شاخص ژوراسیک میانی هستند و داینوسیستهای شاخص استفاده شد. سه ﺑاﻴﻮزون Cribroperidinium crispum ﺑﻪ ﺳﻦ ﺑﺎژوﺳﻴﻦ ﭘﺴﻴﻦ، Dichadogonyaulax sellwoodii ﺑﻪ ﺳﻦ ﺑﺎﺗﻮﻧﻴﻦ ﺗﺎ ﮐﺎﻟﻮوﻳﻦ زﻳﺮﻳﻦ و Ctenidodinium continuum ﺑﻪ ﺳﻦ ﮐﺎﻟﻮوﻳﻦ زﻳﺮﻳﻦـ ﻣﻴﺎﻧﯽ در رﺳﻮﺑﺎت ﺳﺎزﻧﺪ دﻟﻴﭽﺎﯼ در ﺑﺮش درجزین بر مبنای داینوسیستهای شاخص ﺗﻔﮑﻴﮏ ﺷﺪند. بایوزونهای ارائهشده بر مبنای داینوسیستها با بایوزونهای ارائهشده در شمالغرب اروپا و شمالغرب تتیس مطابقت دارند و این موضوع بر وجود ارتباط دریایی بین این مناطق با شمالشرق ایران در محدودۀ زمانی ژوراسیک میانی دلالت دارد. | ||
کلیدواژهها | ||
پالینواستراتیگرافی؛ سازند دلیچای؛ داینوسیستها؛ اسپور و دانۀ گرده | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه سازند دلیچای تقریباً در تمام طول رشتهکوه البرز رخنمون دارد. این سازند بهعلت ماهیت سنگشناختی خود (لایههای شیلی و مارنی با میانلایههای آهکی) توپوگرافی متفاوتی دارد. سازند مارنی- آهکی دلیچای با ضخامت نسبتاً کم و رنگ سبز- خاکستری بهعنوان افق زودفرسای تپهماهوری تقریباً در تمام طول رشتهکوه البرز بین دو سازند آواری و تیرهرنگ شمشک در پایین و آهک صخرهای و روشن لار در بالا قرار دارد. برشهای فراوانی از این سازند در ایران مطالعه شدهاند (Seyed-Emami et al. 2001; Sabbaghiyan 2009; Dehbozorgi 2013; Hashemi Yazdi 2015, 2008). معادلهای این سازند ازنظر سنگشناختی و محتوای فسیلی در ایران مرکزی، کپهداغ و حتی کشورهای مجاور مشاهده میشوند. سازند دلیچای ازنظر محتوای فسیلی بسیار غنی است و از آن، گروههای فسیلهایی مانند آمونیتها، اسفنجها، بلمنیتها، بازوپایان، دوکفهایها، شکمپایان، خارداران (خارپوستان) از ماکروفسیلها و فرامینیفر، اسپور، دانۀ گرده، داینوفلاژله، رادیولر و... از میکروفسیلها گزارش شدهاند (Seyed-Emami et al. 1995, Aghanabati 2004). در بین ماکروفسیلهای یادشده، آمونیتها، اسفنجها و بلمنیتها درصد زیادی را به خود اختصاص میدهند. بهمنظور پالینواستراتیگرافی و تعیین سن رسوبات سازند دلیچای در برش درجزین، داینوسیستها و اسپور و دانههای گردۀ آن مطالعه شدند.
موقعیت جغرافیایی و راههای دسترسی به برش موردمطالعه برش درجزین با ضخامت ۶۳۱ متر در ۱۷ کیلومتری شمالغرب سمنان و جنوب شهرستان مهدیشهر با طول جغرافیایی E 53° 35΄ 14˝ و عرض جغرافیایی N 35° 46΄10˝ قرار گرفته است (شکل ۱). این سازند در مرز زیرین خود بهطور ناهمساز و با یک لایۀ کنگلومرایی روی سازند شمشک قرار گرفته و در مرز بالایی خود بهطور همشیب و با گذر تدریجی توسط سنگآهکهای ستبرلایۀ سازند لار پوشیده شده است. در این قسمت، سه سازند شمشک، دلیچای و لار از طریق تغییر رنگ و سنگشناسی بهخوبی تفکیک میشوند.
روش کار بهمنظور انجام مطالعههای پالینواستراتیگرافی در برش موردمطالعه، ۶۱ نمونه از نقاط مختلف این برش برداشت و اسلایدهای پالینولوژیکی به روش تراورس (Travers 2007) تهیه شدند. اسلایدهای تهیهشده با میکروسکوپ نوری و در بزرگنماییهای ۴۰ و ۶۰ مطالعه شدند.
پالینوستراتیگرافی و تعیین سن رسوبات موردمطالعه پالینواستراتیگرافی بر مبنای اسپور و دانۀ گرده سازند دلیچای در برش درجزین حاوی پالینوفلورای متنوعی ازجمله داینوسیستها، اسپور و دانۀ گرده، آکریتارکها، اسکلوکودونتها و آستر داخلی فرامینیفرهاست. ﺑﺮرﺳﯽ اﺳﻼﻳﺪهای این برش نشان داد اﺳﭙﻮر و ﭘﻮﻟﻦها در قاعدۀ سازند و داﻳﻨﻮﻓﻼژﻟﻪها در قسمتهای میانی و فوقانی برش موردمطالعه ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دﻳﮕﺮ ﮔﺮوﻩهاﯼ ﭘﺎﻟﻴﻨﻮﻣﻮرﻓﯽ ﺗﻨﻮع، ﻓﺮاواﻧﯽ و ﺣﻔﻆﺷﺪﮔﯽ ﻧﺴﺒﺘﺎً بهتری دارﻧﺪ؛ درﻧﺘﻴﺠﻪ، اﺳﺎس ﮐﺎر ﭘﺎﻟﻴﻨﻮاﺳﺘﺮاﺗﻴﮕﺮاﻓﯽ در اﻳﻦ ﺑﺮش ﺑﺮ اﺳﭙﻮر و ﭘﻮﻟﻦها و داﻳﻨﻮﻓﻼژﻟﻪها ﻗﺮار داده شد. با مطالعۀ اسلایدهای پالینولوژیکی برش یادشده، ۳۳ گونه اسپور متعلق به ۲۰ جنس و ۲۲ گونه دانۀ گرده متعلق به ۱۰ جنس شناسایی شدند. اسپورهای شناساییشده عبارتند از: Cyathidites australis, Dictyophyllidites harrisii, Dictyophyllidites mortonii, Klukisporites variegatus, Todisporites major, Verrucosisporites major, Cyathidites minor, Deltoidospora hallii, Neoraistrickia truncate, Osmundacidites wellmanii, Retitriletes sp., Limbosporites denmeadii, Perotrilites granulatus, Gleicheniidites senonicus, Retitriletes clavatoides, Todisporites sp., Aequitriradites norrisii, Anapiculatisporites dawsonensis, Densoisporites velatus, Limbosporites antiquus, Contignisporites sp., Klukisporites lacunus, Neoraistrickia taylorii,Spore Tetrad, Todisporites minor, Concavissimisporites verrucosus, Limbosporites sp., Concavissimisporites punctatus, Biretisporites sp., Densoisporites velatus, Deltoidospora sp., Striatella sp., Converrucosisporites parvitumulus, Retitriletes austroclavatidites. دانههای گردۀ شناساییشده عبارتند از: Alisporites grandis, Alisporites lowoodensis, Araucariacites australis, Cerebropollenites macroverrucosus, Chasmatosporites major, Cycadopites follicularis, Platysaccus queenslandi, Cycadopites crassimarginis, Alisporites similis, Callialasporite dampieri, Callialasporites trilobatus, Cycadopites granulatus, Cycadopites sp., Indusiisporites parvisaccatus, Podocarpidites ellipticus, Chasmatosporites apertus, Alisporites sp., Alisporites australis, Classopollis classoides, Podocarpidites sp., Platysaccus sp., Platysaccus papillionis.
شکل ۱- راههای دسترسی به برش موردمطالعه
مطالعههای پالینولوژیکی متعددی از سال ۱۹۸۶ روی رسوبات ژوراسیک ایران در حوضههای البرز، ایران مرکزی و کپهداغ انجام (Bharadwaj and Kumar 1986) و به معرفی تعداد محدودی بایوزون محلی و بایوزونهای جهانی منجر شدهاند. در میان میوسپورهای مشاهدهشده در برش موردمطالعه، حضور فراوان و مستمر گونۀ Klukisporites variegatus به چشم میخورد. ارژنگ در سال ۱۹۷۵ بر مبنای حضور و گسترش میوسپورهای شاخص در رسوبات زغالدار کرمان، زون Concavisporites zone را برای نهشتههای رتین- لیاس و بایوزون Klukisporites variegatus را برای نهشتههای دوگر معرفی کرد. این گونه از ژوراسیک میانی تا بالایی نروژ (Vigran and Thush 1975)، باژوسین و باژوسین- کالووین مصر (Sultan and Solaiman 1978; Abdel Mohsen 1990)، ژوراسیک- کرتاسۀ پیشین استرالیا (Filatoff 1975; Backhouse 1988; McKellar 1998; Sajjadi and Playford 2002)، آلنین گروئنلند (Koppelhus and Dam 2003)، تریاس پیشین- کرتاسۀ پیشین هند (Tripath & Ray 2005) و آکسفوردین- بریازین هند (Vijaya & Kumar 2002) نیز گزارش شده است. گونۀ Klukisporites variegatus در ایران به سن لیاس پسین- دوگر را Arjang 1975، Kimyai 1975, 1977، Achilles et al.1984 و Bharadwaj and Kumar 1986 و به سن دوگر را Hossaini 2001، Sohaili 2002، Hakimi-Tehrani 2008، Sabbaghiyan 2009، Hashemi-Yazdi 2008, 2015، Navidi 2013 و Dehbozorgi 2013, 2004 گزارش کردهاند. این گونه تقریباً در رسوبات ژوراسیک میانی در البرز غربی (Navidi 2013; Sajjadi and Dermanaki Farahani 2016)، البرز مرکزی (Sabbaghiyan 2009; Rafiei 2013; Hashemi-Yazdi 2015, 2008)، البرز شرقی (Saadati Jafarabadi et al. 2013; Hashemi-Yazdi 2015) و کپهداغ (Hadad-Tavakoli 2005) بهفراوانی مشاهده شده است. باتوجهبه فراوانی و پراکندگی چینهشناسی میوسپور Klukisporites variegatus در بسیاری از برشهای سازند دلیچای در البرز مرکزی و البرز شرقی، یک بایوزون فراوانی از این میوسپور را Hashemi-yazdi 2015 معرفی کرد. این میوسپور در برش چینهشناسی موردمطالعه از قاعدۀ سازند تا ضخامت ۵۱۷/۵ متری نیز بهفراوانی مشاهده شد؛ بنابراین، بایوزون Klukisporites variegatus Acm Zone برای برش چینهشناسی موردمطالعه نیز معرفی شد (شکل 2). ظهور میوسپور Concavissimisporites verrucosus و میوسپور Striatella sp. در قاعدۀ بایوزون موردمطالعه مشاهده شد که معرف ژوراسیک میانی (دوگر) در برش مدنظر است. میوسپور Concavissimisporites verrucosus که از ژوراسیک میانی- کرتاسۀ پیشین استرالیا (Filatoff 1975; Helby et al. 1987; Backhouse 1988; McKellar 1998; Sajjadi and Playford 2002)، بارمین ژاپن (Legrand et al 2011)، بارمین- آپتین بلژیک (Dejaxet al. 2007)، کرتاسۀ پیشین آرژانتین (Quattrocchio et al. 2006) و ژوراسیک- کرتاسۀ پیشین مصر (Filatoff 1975 Ibrahim et al. 2001) گزارش شده است، از ژوراسیک ایران توسط Sohaili 2002، Dehbozorgi 2013, 2004، Hakimi- Tehrani 2008 و Hashemi -Yazdi 2015 و از تریاس ایران توسط Borzoei 2010 گزارش شده است. میوسپور Striatella sp. از تریاس پسین- ژوراسیک میانی چین (Liu 2003) و تریاس پسین- ژوراسیک پسین استرالیا (Filatoff & Price 1988; McKellar 1998) گزارش شده است که در قسمت ابتدایی سازند دلیچای (بخش ۳) مشاهده میشود (شکل ۲)
شکل ۲- محدودۀ گسترش اسپور و دانههای گردۀ سازند دلیچای در برش درجزین
از دانههای گردۀ شاخص در برش موردمطالعه میتوان به فراوانی گونۀ Callialasporites dampieriاشاره کرد. Filatoff 1975 و Helby et al. 1987 این گونه را شاخصی برای محدودۀ ژوراسیک میانی- پسین معرفی کردهاند. Dehbozorgi 2013 بر اساس فراوانی دانۀ گردۀ Callialasporites dampieri، یک زون تجمعی به نام Assemblage Zone Callialasporites dampieri (در محدودۀ زمانی انتهای باتونین پسین- کالووین) را در دو سازند دلیچای و بغمشاه در شرق سمنان تفکیک کرد. بنابراین، سازند دلیچای در برش موردمطالعه با قسمتی از زون تجمعی Callialasporites dampieri Assemblage Zone (Filatoff 1975; Helby et al. 1987) قابلانطباق است.
پالینواستراتیگرافی بر مبنای داینوسیستها ﭘﺲاز ﻣﻄﺎلعۀ اﺳﻼﻳﺪهاﯼ ﭘﺎﻟﻴﻨﻮﻟﻮژﻳﮑﯽ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﺗﻨﻮع و ﺣﻔﻆﺷﺪﮔﯽ داﻳﻨﻮﻓﻼژﻟﻪها در ﻃﻮل ﺳﺘﻮن ﭼﻴﻨﻪﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺮش درجزین ﺑﻪعلت ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻟﻴﺘﻮﻟﻮژﻳﮑﯽ ﺳﺎزﻧﺪ دﻟﻴﭽﺎﯼ در اﻳﻦ ﺑﺮش ﻳﮑﺴﺎن نیست و در ﻓﻮاﺻﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺁن ﺑﺎهم ﺗﻔﺎوت دارد؛ ﺑﻪﻃﻮریکه ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﻓﺮاواﻧﯽ و ﺣﻔﻆﺷﺪﮔﯽ ﭘﺎﻟﻴﻨﻮﻣﻮرفها ﺑﻪوﻳﮋﻩ داﻳﻨﻮﻓﻼژﻟﻪها در ﺑﺨﺶهای ۳، ۴ و ۶ مشاهده میشود ﮐﻪ ﺑﻪعلت ﻏﺎﻟﺐﺑﻮدن ﻟﻴﺘﻮﻟﻮژﯼ ﻣﺎرﻧﯽ و ﺷﻴﻠﯽ ﺁنهاست (شکل ۳). ﭘﺎﻟﻴﻨﻮﻣﻮرفها در دﻳﮕﺮ ﺑﺨﺶها ﺑﻪعلت ﻣﺎهیت ﻟﻴﺘﻮﻟﻮژﯼ ﺁهکی ﺁنها ﻓﺮاواﻧﯽ و ﺣﻔﻆﺷﺪﮔﯽ ﮐﻤﯽ دارﻧﺪ. در برش موردمطالعه، داﻳﻨﻮﻓﻼژﻟﻪها ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ دﻳﮕﺮ ﮔﺮوﻩهاﯼ ﭘﺎﻟﻴﻨﻮﻣﻮرﻓﯽ ﺗﻨﻮع، ﻓﺮاواﻧﯽ و ﺣﻔﻆﺷﺪﮔﯽ ﻧﺴﺒﺘﺎً بیشتری دارند؛ درﻧﺘﻴﺠﻪ، اﺳﺎس ﮐﺎر ﭘﺎﻟﻴﻨﻮاﺳﺘﺮاﺗﻴﮕﺮاﻓﯽ در اﻳﻦ ﺑﺮش ﺑﺮ داﻳﻨﻮﻓﻼژﻟﻪها ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ (ازنظر سنی دقیقتر است) و ﭘﺲاز ﺑﺮرﺳﯽ اﺳﻼﻳﺪهای ﭘﺎﻟﻴﻨﻮﻟﻮژﻳﮑﯽ، ﺗﻌﺪاد ۲۸ ﺟﻨﺲ و ۶۰ ﮔﻮﻧﻪ داﻳﻨﻮﻓﻼژﻟﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﯽ شدند. ﭘﺲ ازﺷﻨﺎﺳﺎﻳﯽ ﺟﻨﺲها و ﮔﻮﻧﻪهاﯼ داﻳﻨﻮﻓﻼژﻟﻪ، زونﺑﻨﺪﯼ (Biozonation) ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ ﻇﻬﻮر و اﻧﻘﺮاض (LAD, FAD) ﮔﻮﻧﻪهاﯼ ﺷﺎﺧﺺ (index) وﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ زونﺑﻨﺪﯼهاﯼ اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﻣﻮﺟﻮد اﻧﺠﺎم شد و سه بایوزون Cribroperidinium crispum ﺑﻪ ﺳﻦ ﺑﺎژوﺳﻴﻦ ﭘﺴﻴﻦ، Dichadogonyaulax sellwoodii ﺑﻪ ﺳﻦ ﺑﺎﺗﻮﻧﻴﻦ ﺗﺎ ﮐﺎﻟﻮوﻳﻦ زﻳﺮﻳﻦ و Ctenidodinium continuum ﺑﻪ ﺳﻦ ﮐﺎﻟﻮوﻳﻦ زﻳﺮﻳﻦ- ﻣﻴﺎﻧﯽ در رﺳﻮﺑﺎت ﺳﺎزﻧﺪ دﻟﻴﭽﺎﯼ در ﺑﺮش درجزین ﺗﻔﮑﻴﮏ ﺷﺪند (شکل ۳).
Cribroperidinium crispum Total Range Biozone این بایوزون با پیدایش و انقراض گونۀ Cribroperidinium crispum مشخص میشود و محدودۀ زمانی آن از بالاترین قسمت باژوسین پایینی تا باژوسین بالایی است؛ اﺳﺎس ﺁن ﻧﻴﺰ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ زون Acanthulax crispa است ﮐﻪ در ﺳﺎل 1992 براﯼ رﺳﻮﺑﺎت باژوﺳﻴﻦ ﭘﺴﻴﻦ ﺗﻮﺳﻂ Riding and Thomas در اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﺪه است. Acanthulax crispa بهعلت ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﺎم ﮔﻮنۀ ﺷﺎﺧﺺ ﺁن ﺑﻪ Cribroperidinium crispum تغییر ﻧﺎم ﻳﺎفته است. بیشتر داینوسیستهای همراه این بایوزون جزو داینوفلاژلههای با آرکئوپایل اپیسیستال هستند که تعداد آنها در این بایوزون فراوان است. اﻳﻦ زون راPoulsen and Riding 2003 در ﻧﻮاﺣﯽ اروﭘﺎﯼ ﺷﻤﺎلﻏﺮﺑﯽ، در اﻳﺎﻟﺖ زﻳﺴﺘﯽ Subboreal ﻧﻴﺰ ﻣﻌﺮﻓﯽ کرده است. این بایوزون به ضخامت ۱۱۵ متر تا نمونۀ شمارۀ ۱۷ از برش موردمطالعه مشاهده میشود (شکلهای 3 و ۴). ﻳﮑﯽ از وﻳﮋگیهای ﺑﺎرز اﻳﻦ زون در ﺑﺮش ﻣﻮردﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﺣﻀﻮر و ﻓﺮاواﻧﯽ ﮔﺴﺘﺮدۀ شکلهای ﭘﺮوﮐﺴﻴﻤﻴﺖ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺟﻨﺲ Nannoceratopsis اﺳﺖ. از دﻳﮕﺮ ﮔﻮﻧﻪهاﯼ همراﻩ اﻳﻦ بایوزون عبارتند از: Carpathodinium predae, Chytroeisphaeridia chtroeides, Cleistosphaeridium sp., Ctenidodinium cornigera, Endoscrinium luridum, Nannoceratopsis pellucida, Valensiella ovulum, Gonyaulacysta pectinigera, Nannoceratopsis triceras, Perisseiasphaeridium sp., Sentusidinium sp., Downiesphaeridium sp., Cribroperidinium sp., Meiourogonyaulax valensii, Lisabeldinium sp., Carpathodinium sp., Meiourogonyaulax caytonensis, Ctenidodinium continuum, Pareodinia ceratophora, Rhynchodiniopsis cladophora, Dictyotidium sp., Chytroeisphaeridia pocockii, Gonyalacysta sp., Meiourogonyaulax sp. Meiourogonyaulax valensii از دﻳﮕﺮ ﮔﻮﻧﻪهاﯼ ﺷﺎﺧﺺ ﺑﺎژوﺳﻴﻦ ﭘﺴﻴﻦ در برش موردمطالعه و ﮔﻮﻧﻪای ﺟﻬﺎﻧﯽ است؛ این ﮔﻮنۀ ﺷﺎﺧﺺ ﺑﺎژوﺳﻴﻦ ﭘﺴﻴﻦ را Riding and Thomas (1992) و Riding (1984) معرفی کردهاند. درمجموع، ﺳﻦ اﻳﻦ ﺑﺎﻳﻮزون ﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪ داﻳﻨﻮﺳﻴﺴﺖهاﯼ ﻣﻮﺟﻮد و ﮔﻮﻧﻪهاﯼ ﺷﺎﺧﺼﯽ ﻧﻈﻴﺮ Meiourogonyaulax valensii ﺑﺎژوﺳﻴﻦ ﭘﺴﻴﻦ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ.
Interval Biozone Dichadogonyaulax sellwoodii اﻳﻦ ﺑﺎﻳﻮزون در حدفاصل انقراض گونۀ Cribroperidinium crispum و آخرین حضور ﮔﻮنۀ Ctenidodinium combazii قرار دارد و اﺳﺎس ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺁن ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ زون Ctenidodinium sellwoodii اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮاﯼ رﺳﻮﺑﺎت ﺑﻪ ﺳﻦ ﺑﺎﺗﻮﻧﻴﻦ ﺗﺎ ﮐﺎﻟﻮوﻳﻦ زﻳﺮﻳﻦ در اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن توسط Riding and Thomas (1992) معرﻓﯽ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ. Ctenidodinium sellwoodii ﺑﻪعلت ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﺎم گونۀ ﺷﺎﺧﺺ آن ﺑﻪ Dichadogonyaulax sellwoodii ﺗﻐﻴﻴﺮ نام ﻳﺎفته است (Lentin and Williams 2004). اﻳﻦ بایوزون دقیقاً بر بایوزونی ﻣﻨﻄﺒﻖ اﺳﺖ که Poulsen and Riding (2003) در اﻳﺎﻟﺖ زﻳﺴﺘﯽ اروﭘﺎﯼ ﺷﻤﺎلﻏﺮﺑﯽ معرفی کردهاند و گسترۀ سنی پیشنهادشده برای این بایوزون، باتونین زیرین تا اواسط کالووین زیرین است. ﺿﺨﺎﻣﺖ اﻳﻦ ﺑﺎﻳﻮزون ۲۰۰ ﻣﺘﺮ اﺳﺖ و از نمونۀ ۱۷ تا ۳۵ یعنی تا متراژ ۳۱۵ متری از قاعدۀ سازند ادامه دارد.
شکل 3- محدودۀ گسترش داینوسیستهای سازند دلیچای در برش درجزین
ﻓﺮاواﻧﯽ و ﺗﻨﻮع ﺑﺴﻴﺎر ﺧﻮب، ﺣﻔﻆﺷﺪﮔﯽ زیاد ﭘﺎﻟﻴﻨﻮﻣﻮرفها و ﺣﻀﻮر و ﻓﺮاواﻧﯽ داﻳﻨﻮﺳﻴﺴﺖهاﯼ داراﯼ آرﮐﺌﻮﭘﺎﻳﻞ اپیسیستال بهویژه Ctenidodinium نسبت ﺑﻪ ﺑﺎﻳﻮزون ﻗﺒﻠﯽ از وﻳﮋﮔﯽهاﯼ ﺑﺎرز اﻳﻦ زون هستند (شکلهای ۳ و ۴) سایر ﮔﻮﻧﻪهاﯼ همراﻩ در اﻳﻦ زون ازﻧﻈﺮ ﺷﺮاﻳﻂ نخستین و ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺣﻀﻮر ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از: ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺣﻀﻮر ﮔﻮﻧﻪهاﻳﯽ ﻧﻈﻴﺮ Nannoceratopsis triceras، Chytroeisphaeridia pocockii و Cribroperidinium crispum و نخستین ﻇﻬﻮر گونههای Ctenidodinium combazii، Ctenidodinium tenellum، Nannoceratopsis grasilis و Dichadogonyaulax sellwoodii. از گونههای ﺷﺎﺧﺺ ﺑﺎﺗﻮﻧﻴﻦ که در این بایوزون ﻇﺎهر شدهاند، عبارتند از: Ctenidodinium sp., Kalptea stegasta, Tubotuberella sp.cf. T. dangeardii, Endoscrinium sp., Preodinia sp., Korystocysta gochtii, Pareodinia prolongata, Pareodinia antennata, Gonyaulacysta jurassica, Rhynchodiniopsis sp., Turbotuberella sp., Turbotuberella dangeardi. ﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪ داﻳﻨﻮﻓﻼژﻟﻪهاﯼ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﯽﺷﺪﻩ در اﻳﻦ زون، ﺳﻦ ﺑﺎﺗﻮﻧﻴﻦ ﺗﺎ ﮐﺎﻟﻮوﻳﻦ زﻳﺮﻳﻦ ﺑﺮاﯼ ﺁن در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ. فراوانی بسیار زیاد گونههای جنس Ctenidodinium بهویژه Ctenidodinium combazii نکتۀ بسیار جالب در این بایوزون است. باتوجهبه گزارشهایی که Shahsavani 2003، Hashemi-Yazdi 2008, 2015 و Sabbaghiyan 2009 دربارۀ سازند دلیچای در البرز شرقی و مرکزی ارائه کردهاند، شاید بتوان یک زون فراوانی بهشکل محلی تعریف و از آن برای تطابق برشهای این سازند در منطقۀ البرز شرقی و مرکزی استفاده کرد.
Interval Biozone Ctenidodinium continuum اﻳﻦ زون فاصلۀ بین ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺣﻀﻮر گونۀ Ctenidodinium combazii ﺗﺎ نخستین ﻇﻬﻮر زون Scriniodinium crystallinum را در ﺑﺮ ﻣﯽﮔﻴﺮد و ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺁن ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ اینتروالزونی اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺳﺎل ۱۹۹۲ ﺗﻮﺳﻂ Riding and Thomas ﺑﺮاﯼ ﻧﻬﺸﺘﻪهاﯼ ﮐﺎﻟﻮوﻳﻦ زﻳﺮﻳﻦ- ﻣﻴﺎﻧﯽ در اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن و توسط Poulsen and Riding (2003) در اﻳﺎﻟﺖ زﻳﺴﺘﯽ اروﭘﺎﯼ ﺷﻤﺎلﻏﺮﺑﯽ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﺪه است. این بایوزون به ضخامت ۱۶۳ متر از نمونۀ ۳۵ تا ۴۹ را در بر میگیرد (شکلهای ۳ و ۴). ازجمله گونههای شاخص همراه این بایوزون عبارتند از: Gonyaulacysta jurassica, Rhynchodiniopsis sp., Turbotuberella sp., Turbotuberella dangeardii, Chytroeisphaeridia sp., Gonyaulacysta centriconnata, Valensiella sp., Ctenidodinium ornatum. گفتنی است فراوانی و حفظشدگی پالینومورفها بهویژه در ۱۵۰ متری انتهایی برش بهعلت سنگشناسی آهکی کم است و داینوسیست شاخص بایوزون در این قسمت یافت نمیشود؛ بنابراین نمیتوان بهطور قاطع در زمینۀ اینکه آیا برش تا آکسفوردین ادامه دارد یا نه صحبت کرد. گونههای زیر ازجمله داینوسیستهای انتهای سازند هستند: Leptodinium sp.,Scriniodinium crystallinum, Atopodinium sp., Cometodinium jurassicum, Pareodinia halsa, Tubotuberella apatela, Voodooia tabulate, Wallodinium laganum. درمجموع، سن سازند دلیچای در برش چینهشناسی درجزین بر اساس داینوسیستهای شاخص، باژوسین پسین- کالووین تعیین شد. مقایسۀ پالینوزونهای برش چینهشناسی موردمطالعه از سازند دلیچای با پالینوزونهای معرفیشده در سایر نقاط ایران مطالعههای پالینولوژیکی انجامشده روی رسوبات ژوراسیک ایران در حوضههای البرز مرکزی، البرز شرقی، البرز غربی و کپهداغ به معرفی تعداد محدودی بایوزون منجر شدهاند. قاسمینژاد و همکاران (Ghasemi-Nejad et al. 2012) برای سازند دلیچای در برش چینهشناسی راهبند مهدیشهر، Dehbozorgi 2013 در برش چینهشناسی شرف (البرز مرکزی)، Hashemi-Yazdi 2015 در برشهای چینهشناسی یونجهزار، پلدختر و بلو (البرز مرکزی) و برشهای چینهشناسی لوان، طالو و تپال (البرز شرقی) و Sajjadi and Dermanaki Farahani 2016 در جنوبشرقی مراغه (البرز غربی) سه بایوزون Cribroperidinium crispum Total Range Biozone (باژوسین پسین)، Dichadogonyaulax sellwoodii Interval Biozone (باتونین تا کالووین پیشین)، Ctenidodinum continuum Interrval Biozone (کالووین پیشین تا میانی) و یک زیرزون Subzona a (باتونین پیشین تا میانی) را معرفی کردهاند. بایوزونهای معرفیشده با برش چینهشناسی موردمطالعه قابلانطباقند. مافی و همکاران (Mafi et al.2013) برای سازند دلیچای در رشتهکوههای بینالود شمالشرق ایران چهار بایوزون Cribroperidinium crispum Total Range Biozone (باژوسین پسین)، Dichadogonyaulax sellwoodii Interval Biozone (باتونین تا کالووین پیشین)، Ctenidodinum continuum Interval Biozone (کالووین پیشین تا پسین) و Ctenidodinium tenellum (آکسفوردین پیشین) را معرفی کردهاند. سه بایوزون اول با برش چینهشناسی درجزین قابلانطباقند.
مقایسۀ پالینوزونهای برش چینهشناسی موردمطالعه از سازند دلیچای با پالینوزونهای همزمان در سایر نقاط جهان محمود و معاود (Mahmoud & Moawad 2000) بر اساس مطالعۀ داینوفلاژلهها، پنج زون تجمعی را در فاصلۀ زمانی ژوراسیک میانی تا کرتاسۀ میانی در غرب مصر معرفی کردهاند. در این میان، بایوزون Gonyaulacysta jurassica-Korystocysta kettonensis Assemblage Zone با محدودۀ زمانی باتونین- آکسفوردین تا حدودی با برش چینهشناسی موردمطالعه قابلانطباق است. ابراهیم و همکاران (Ibrahim et al. 2003) با مطالعۀ داینوفلاژلهها، چهار پالینوزون را در فاصلۀ زمانی باژوسین تا کالووین پیشین در قطر معرفی کردهاند: Mancodinium semitabulatum-Pareodinia ceratophora Assemblage Zone I (باژوسین پیشین)؛ Gonyaulacysta pectinigera-Escharisphaeridia pocockii Assemblage Zone II (باژوسین پسین)؛ Ctenidodinium continuum-Dichadogonyaulax sellwoodii Assemblage Zone III (باتونین)؛ Chlamydophorella ectotabulata-Rhynchodiniopsis cladophora Assemblage Zone IV (باتونین پسین- کالووین پیشین). بایوزون های تجمعی Zone II، Zone III و Zone IV با برش چینهشناسی موردمطالعه قابلانطباقند. نکتۀ درخور توجه، درصد شباهت بسیار ناچیز داینوسیستهای برش مدنظر و تطابقنداشتن بایوزونهای موردمطالعه با بایوزونهای روسیه است. مقایسۀ داینوسیستهای برش چینهشناسی موردمطالعه با داینوسیستهای گزارششده از نهشتههای انگلستان (Woollam & Riding 1983; Riding & Thomas 1992) و مجموعههای گزارششده از شمالغربی اروپا (Poulsen & Riding 2003) گویای تطابق زیاد رسوبات همزمان در این نقاط است (پالینوزونهای معرفیشده در برخی نقاط یادشده در جدول 1 آمده است). مطالعههای پالینولوژیکی انجامشده در زمینۀ سازند دلیچای در دو حوضۀ رسوبی البرز و بینالود گویای ارتباط این دو حوضه با یکدیگر در زمان باژوسین پسین- کالووین پسین است. نتیجهگیری یادشده بهعلت شباهت زیاد گونههای داینوسیتی شناساییشده از سازند دلیچای در این دو حوضۀ رسوبی است؛ همچنین همانطور که گفته شد، بایوزونهای ارائهشده بر مبنای داینوسیستها در سازند دلیچای با بایوزونهای ارائهشده در شمالغربی اروپا و شمالغرب تتیس مطابقت دارند که این موضوع بر وجود ارتباط دریایی بین شمال و شمالشرق ایران با شمالغرب اروپا و شمالغرب تتیس در بازۀ زمانی ژوراسیک میانی دلالت میکند؛ این امر بهواسطۀ فونای (Wilmsen et al. 2009; 2010) آمونیتی نیز تأیید شده (Seyed-Emami et al. 2008) و موقعیت ایران در زمان ژوراسیک میانی در نقشههای پالئوژئوگرافیکی (Thierry 2000) نیز تأییدی بر آنست.
شکل 4- ظهور و انقراض داینوسیستهای شاخص سازند دلیچای در برش مورد مطالعه
جدول 1- مقایسۀ زونهای تفکیکشده بر مبنای داینوفلاژلهها در سازند دلیچای با سایر نقاط ایران و جهان
نتیجه حضور فراوان و مستمر میوسپور Klukisporites variegatus که از گونههای شاخص ژوراسیک میانی است و همچنین حضور جنسCallialasporites (بهویژه گونۀ Callialasporites dampieri) که ازجمله دانههای گردۀ متعلق به ژوراسیک است، سن ژوراسیک میانی (دوگر) را برای برش چینهشناسی درجزین تأیید میکند. ﺣﻀﻮر ﻓﺮاوان داﻳﻨﻮﺳﻴﺖهای ﺷﺎﺧﺺ ﻧﻈﻴﺮ Meiourogonyaulax valensii و Cribroperidinium crispum در قسمتهای ﻣﻴﺎﻧﯽ ﺑﺨﺶ ۳ و ﻗﺮارﮔﻴﺮﯼ اﻳﻦ ﺑﺨﺶ در ﺑﺎﻻﯼ ﮐﻨﮕﻠﻮﻣﺮاﯼ ﮐﻮارﺗﺰﯼ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ روﻳﺪاد ﺗﮑﻨﻮﻧﻴﮑﯽ ﺳﻴﻤﺮﻳﻦ ﻣﻴﺎﻧﯽ بیانکنندۀ ﺳﻦ ﺑﺎژوﺳﻴﻦ ﭘﺴﻴﻦ ﺑﺮاﯼ رﺳﻮﺑﺎت ﻗﺎﻋﺪۀ ﺳﺎزﻧﺪ دﻟﻴﭽﺎﯼ در برش موردمطالعه است. اﻧﻘﺮاض داﻳﻨﻮﺳﻴﺴﺖ Cribroperidinium crispum و ﻇﻬﻮر ﮔﻮﻧﻪهایی ﻧﻈﻴﺮ Adnatosphaeridium caulleryi، Dichadogonyaulax sellwoodii و Ctenidodinium combazii در نمونۀ ۱۷ در ۱۱۵ متری از قاعدۀ برش موردمطالعه نشاندهندۀ ﻣﺮز ﺑﺎژوﺳﻴﻦ و ﺑﺎﺗﻮﻧﻴﻦ است (Riding 1987; Riding and Thomas 1992; Poulsen and Riding 2003). حضور گونههایی نظیر Korystocysta gochtii، Pareodinia ceratophora، Valvaeodinium spinosum، Carpathodinium predae و Cleistosphaeridium sp. تا نمونۀ ۳۵ نشاندهندۀ سن باتونین است. فراوانی گونۀ Ctenidodinium combazii با محدودۀ زمانی باتونین- کالووین پیشین در برش موردمطالعه درخور توجه است و باتوجهبه مطالعههایی که افراد مختلف روی سازند دلیچای در البرز شرقی و مرکزی انجام دادهاند، شاید بتوان یک زون فراوانی محلی را تعریف و برای تطابق برشهای این سازند در منطقۀ البرز شرقی و مرکزی از آن استفاده کرد. ﺑﺎ ﻇﻬﻮر ﮔﻮﻧﻪهاﯼ داﻳﻨﻮﺳﻴﺖ ﺷﺎﺧﺺ ﮐﺎﻟﻮوﻳﻦ نظیر Scriniodinium crystallinum در قسمتهای آهکی انتهای برش موردمطالعه ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﻣﺮز دو اﺳﺘﻴﺞ ﺑﺎﺗﻮﻧﻴﻦ و ﮐﺎﻟﻮوﻳﻦ در نمونۀ ۴۹ ﺑﺎﺷﺪ؛ اما باتوجهبه حضورنداشتن پالینومورفها در قسمتهای فوقانی برش موردمطالعه نمیتوان بهطور قاطع دربارۀ اینکه آیا برش تا آکسفوردین ادامه دارد یا نه صحبت کرد. مطالعۀ داینوسیستهای شاخص سازند دلیچای در برش درجزین به تفکیک سه بایوزون منجر شد که بهترتیب عبارتند از: Cribroperidinium crispum Total Range Biozone شاخص باژوسین پسین؛ Dichadogonyaulax sellwoodii Interval Biozone باتونین- کالووین پیشین؛ Ctenidodinum continuum Interval Biozone کالووین پیشین- میانی. زونهاﯼ داﻳﻨﻮﺳﻴﺴﺘﯽ ﺗﻔﮑﻴﮏﺷﺪﻩ اﻧﻄﺒﺎق کاملی ﺑﺎ زونﺑﻨﺪﯼ زﻳﺴﺘﯽ اﻧﺠﺎمﺷﺪﻩ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ داﻳﻨﻮﻓﻼژﻟﻪها در اﻳﺎﻟﺖ ﺷﻤﺎلغرب اروﭘﺎ و شمالغرب تتیس ﻧﺸﺎن ﻣﯽدهند که این موضوع بر وجود ارتباط دریایی بین این مناطق در محدودۀ زمانی ژوراسیک میانی دلالت میکند. | ||
مراجع | ||
Abdel Mohsen S.A. 1990. The Middle Jurassic microflora from EI Maghara No. 4 borehole, northen Sinai, Egypt. Journal African Earth Science, 11: 207-216.
Achilles H. Kaiser H. Schweitzer H-J. and Hushmand A. 1984. Die rätojurassischen Floren des Iran und Afghanistans. 7. Die Mikroflora der obertriadisch-jurassischen Ablagerungen des Alborz-Gebirges (Nord-Iran). Palaeontographica, Abteilung B, 194(1-4): 14-95.
Aghanabati S.A. 2004. Geology of Iran. Geological Survey and Mining Exploration of Iran, Tehran. 586p.In Persian.
Arjang B. 1975. Mikroflora der räto-jurassischen Ablagerungen des Kermaner Beckens (Zentral-Iran). Palaeontographica, Abteilung B, 152: 85-148.
Ashraf A.R. 1977. Die räto-jurassischen Floren des Iran und Afghanistans. 3. Die Mikrofloren der rätischen bis unterkretazischen Ablagerungen Nord Afghanistans, Palaeontographica, Abteilung B, 161 (1-4): 1-97.
Backhouse J. 1988. Late Jurassic and Early Cretaceous palynology of the Perth Basin, Western Australia. Geological Survey of Western Australia, Bulletin, 135: 233.
Bhadradwaj D.C. and Kumar P. 1986. Palynology of Jurassic sediments from Iran: 1, Kerman area. Biological Memoirs, 12(2): 146-172.
Borzoei E. 2010. Palynostratigraphy of the upper Triassic sediments in the Kmrmarchh section of the southeast mountain of Tabas, M.Sc. thesis. Faculty of Geology, College of Science, University of Tehran, 140 p. In Persian
Dehbozorgi A. 2013. Palynological and paleoecology Middle Jurassic sediments (Dalichai and Baghamshah formation) East of Semnan (Jam). Ph. D. Thesis, Faculty of Geology, College of Science, University of Tehran, University of Tehran, 320 p.
Dehbozorgi A. 2004. Palynostratigraphy of the Kashafrud Formation at the Senjedak section, southeast of Mashhad, northeastern Iran. M.Sc. thesis. Faculty of Geology, College of Science, University of Tehran, 129p. In Persian
Dejax J. Pons D. and Yans J. 2007. Palynology of the dinosaur-bearing Wealden facies in the natural pit of Bernissart (Belgium). Review of palaeobotany and palynology, 144: 25-38.
Filatoff J. 1975. Jurassic palynology of the Perth Basin, Western Australia. Palaeontographica, Abteilung B, 154(1-4): 1-113.
Filatoff J. and Price P.L. 1988. A pteridacean spore lineage in the Australian Mesozoic. In: Jell, P.A. & Playford, G. (eds.): Palynological and palaeobotanical studies in honour of Basil E. Balme. Memoirs of the Association of Australasian Palaeontologists, 5: 89-124.
Ghasemi-Nejad, E. Sabbaghiyan, H. and Mosaddegh, H. 2012. Paleobiogeographic implications of late Bajocian-late Callovian (Middle Jurassic) dinoflagellate cysts from the Central Alborz Mountain, northern Iran. Journal of Asian Earth Sciences, 43: 1-10.
Hadad-Tavakoli E. 2005 Palynostratigraphy of the Kashafrud Formation at the Ghalesangi section, east of Mashhad, northeastern Iran. M.Sc. thesis. Faculty of Geology, College of Science, University of Tehran, 172p. In Persian.
Hakimi Tehrani Z. 2008.Palynofloras of the Shemshak Formation at the Khoshyeilagh Section (north Ghosnavi) northeastern Iran. M.Sc. thesis, Faculty of Geology, University of Tehran, 244 p. In Persian.
Hashemi Yazdi F. 2008. Palynostratigraphy of Dalichai Formation in the Balu section, north of Semnan. M.Sc. thesis, Faculty of Geology, University of Tehran, 129 p. In Persian.
Hashemi Yazdi F. 2015. Palynology and palaeoecology of the Dalichai Formation in central-eastern Alborz Basin and the Hojedk Formation at the east-central Iran. Ph.D. thesis, Faculty of Geology, College of Science, University of Tehran, 388 p. In Persian.
Helby R. Morgan R. and Partridge A.D. 1987. A palynological zonation of the Australian Mesozoic. In: Jell, P.A. (ed.): Studies in Australian Mesozoic palynology. Association of Australasian Palaeontologists, Memoir, 4: 1-94.
Hossaini A. 2001. Study of Plant Fossils (Macrofossil and Microfossil), Shemshak Formation in Taezareh Region (Shahrood), M.Sc. thesis. Faculty of Geology, College of Science, University of Tehran, 144p. In Persian.
Ibrahim M.I.A. Aboul Ela N.M. and Kholeif S.E. 2001. Palynostratigraphy of Jurassic to lower Cretaceous sequences from the Eestern Desert of Egypt. Journal of African Earth Sciences, 32(2): 269-297.
Ibrahim M.I.A. Kholeif S.E. and Al-Saad H. 2003. Dinoflagellate cyst biostratigraphy and paleoenvironment of the Lower-Middle Jurassic succession of Qatar, Arabian (Persian) Gulf. Revista Española de Micropaleontología, 35(2): 171-194.
Kimyai A. 1975. Jurassic palynological assemblages from the Shahrud region, Iran. Geoscience and Man, 11: 117-121.
Kimyai A. 1977. Further information on the palynological stratigraphy of the Mesozoic coaly sediments from Kerman, Iran. Iranian Petroleum Institute, Proceeding of the 2nd Geological Symposium of Iran, Tehran: 191-217. (in Persian)
Koppelhus E.B. and Dam G. 2003. Palynostratigraphy and palaeoenvironments of the Rævekløft, Gule Horn and Ostreaelv Formations (Lower–Middle Jurassic), Neill Klinter Group, Jameson Land, East Greenland. In: Ineson J.R. and Surlyk F. (eds.), The Jurassic of Denmark and reenland. Geological Survey of Denmark and Greenland Bulletin, 1: 723-775.
Lentin , J.K. and Williams, G.L. (2004). Index of fossil dinoflagellates. American Association of Stratigraphic Palynologists Contributions Series 42, 909 pp.
Legrand J. Pons D. Nishida H. and Yamada T. 2011. Barremian palynofloras from the Ashikajima and Kimigahama formations (Choshi Group, Outer Zone of south-west Japan). Geodiversitas, 33 (1): 87-135. DOI: 10.5252/g2011n1a6.
Liu Z.S. 2003. Triassic and Jurassic sporopollen assemblage from the Kuqa Depression, Tarim Basin of Xinjiang, NW China. Palaeon tologia Sinica 190, New Series a 14, 1–244.
Mafi A. Ghasemi-Nejad E. Ashouri A. and Vahidi-Nia M. 2013. Dinoflagellate cysts from the Upper Bajocian-Lower Oxfordian of the Dalichai Formation in Binalud Mountains (NE Iran): their biostratigraphical and biogeographical significance. Arabian Journal of Geosciences, Online paper.
Mahmoud M.S. and Moawad A.M.M. 2000. Jurassic-Cretaceous (Bathonian to Cenomanian) palynology and stratigraphy of the West Tiba-1 borehole, northern Western Desert, Egypt. Journal of African Earth Sciences, 30 (2): 401-416.
McKellar J.L. 1998. Late Early to Late Jurassic palynology, biostratigraphy and palaeogeography of the Roma Shelf area, northwestern Surat Basin, Queensland, Australia (Including phytogeographic - palaeoclimatic implications of the Callialasporites dampieri and Microcachryidites Microfloras in the Jurassic - Early Cretaceous of Australia: an overview assessed against a background of floral change and true polar wander in the preceding late Palaeozoic - early Mesozoic). Ph.D. thesis, Brisbane (Queensland), University of Queensland, 620 p.
Navidi N.2013. Palynostratigraphy of the Dalichai Formation at Diktash section, north east of Semnan. M.Sc. thesis. Faculty of Geology, College of Science, University of Tehran, 197p. In Persian.
Poulsen N.E. and Riding J.B. 2003. The Jurassic dinoflagellate cyst zonation of Subboreal Northwest Europe. In: Ineson, J.R. and Surlyk, F. (eds). The Jurassic of Denmark and Greenland. Geological Survey of Denmark and Greenland Bulletin, 1: 115-144.
Quattrocchio M. Martinez M.A. Carpinelli .P A. and Volkheimer, W. 2006. Early Cretaceous palynostratigraphy, palynofacies and paleoenvironments of well sections in northeaster Tierra del Fuego, Argentina. Cretaceous research, 27:584-602.
Rafiei A. 2013. Miospores of Jurassic sediments, northwest of Semnan, Central Alborz. M.Sc. thesis. Faculty of Geology, College of Science, University of Tehran, 96p. In Persian.
Riding J.B. 1984. Dinoflagellate cyst range-top biostratigraphy of the uppermost Triassic to lowermost Cretaceous of northwest Europe. Palynology 8, 195–210.
Riding J.B. 1987. Dinoflagellate cyst stratigraphy of the Nettleton Bottom Borehole (Jurassic: Hettangian to Kimmeridgian), Lincolnshire, England. Proceedings of the Yorkshire Geological Society, 46: 231-266.
Riding J.B. and Thomas J.E. 1992. Dinoflagellate cysts of the Jurassic System. In: Powell, A.J. (ed), A stratigraphic index of dinoflagellate cysts. British Micropalaeontological Society Publications Series. Chapman and Hall, London: 7-97.
Riding J.B. and Hubbard N.L.B. 1999. Jurassic (Toarcian to Kimmeridgian) Dinoflagellate Cysts and Paleoclimates. Palynology, 23: 15-30.
Saadati Jafarabadi Sh. Allameh M. Poursoltani M.R. and Sajjadi F. 2013. Paleoecology and palynostratigraphy of the Dalichai Formation, according to miospores, in the Bar Village section, East of Binaloud Basin. Paleontology, , 1 (1): 67-80.
Sabbaghiyan H. 2009. Palynostratigraphy of the Dalichai Formation at Kuhe Rahband, South of Mahdishahr, Central Alborz, Iran. M.Sc. thesis. Faculty of Geology, College of Science, University of Tehran, 120p.
Sajjadi F. and Playford G. 2002. Systematic and stratigraphic palynology of Late Jurassic - earliest Cretaceous strata of the Eromange Basin, Queensland, Australia. Part 2, Palaeontographica, Abteilung A, 261(4-6): 1-99.
Sajjadi F. and Haddad Tavakol. A. 2008. Palaeoecology of the Kashafrud Formation, according to palynomorphs, east of Mashhad inthe Koppeh Dagh Basin. Journal of Sciences, University of Tehran, 34 (1) 85-101. In Persian.
Sajjadi F. and Dermanaki Farahani S. 2016. Palynostratigraphy and paleoecology of Middle Jurassic strata, southeastern Maragheh, according to terrestrial. Journal of Stratigraphy and Sedimentology Researches, 33(2): 41-64. In Persian.
Seyed-Emami K. and Alavi-Naini M. 1990. Bajocian Sage in Iran, Mem. Desr. Carta Geol. XL, pp. 215–222.
Seyed-Emami K. Schairer G. and Zeiss A. 1995. Ammoniten aus der Dalichai - Formation (Mittlerer bis Oberer Jura) und der Lar - Formation (Oberer Jura) N Emamzadeh - Hashem (Zentralalborz, Nordirn). Mitteilungen der Bayerische Staatssammlung für Paläontologie und Historiche Geologie, 35: 39-52.
Seyed-Emami K. Fursich F.T. and Schairer G. 2001. Lithostratigraphy, ammonite Faunas and paleoenvironments of Middle Jurassic Strata in North and Central Iran. Newsletters on Stratigraphy, 38: 163-184.
Seyed-Emami K. Fürisch F.T. Wilmsen M. Majidifard M.R. and Skekarifard A. 2008. Lower and Middle Jurassic ammonoids of the Shemshak Group in Alborz, Iran and their palaeobiogeographical and biostratigraphical importance. Acta Palaeontologica Polonica, 53(2): 237-260
Shahsavani D. 2003. Palynostratigraphy, Palynofacies and Paleoenvironment in Chamak Bid Formation at Jajarm section. M.Sc. thesis, Faculty of Geology, University of Tehran. In Persian.
Sultan I.Z. and Solaiman H.A. 1978. Palynostratigraphie du Bathonian – Callovian du puits no. 3 de Barga, Sinai nord, Egypte. Revue Micropalaeontologie, 20: 222- 229.
Sohaili S. 2002. Palaeoecology of Hojedk Formation in the Pabdana, according to Palynology. M.Sc. thesis, Faculty of Geology, University of Tehran, 142 p. In Persian.
Thierry J. 2000. Middle Callovian (157-155 Ma). In: Dercourt, J., Gaetani, M., et al. (eds.), Atlas Peri - Tethys, Palaeogeographical Maps. CCGM/CGMW, Paris: 1-97.
Traverse, A., 2007. Paleopalynology. Topics in Geobiology, second ed. Springer,Dordrecht, The Netherlands, 813 p.
Tripathi A. and Ray A. 2005. Palynostratigraphy of the Dubrajpur Formation (Early Triassic to Early Cretaceous), Rajmahal Basin, India. Palynology, 30: 133-149.
Vijaya and Kumar S. 2002. Palynostratigraphy of the Spiti Shale (Oxfordian-Berriasian) of Kumaon Tethys Himalaya, Malla Johar area, India. Review of Palaeobotany and Palynology, 122: 143-153.
Vigran J.O. and Thush B. 1975. Illustration of Norwegian microfossils. Illustration and distribution of the Jurassic palynomorphs of Norway. Royal Norwegian Council of Science and Industrial Researches (NTNF), Continental shelf Division 65: 1-55.
Wilmsen M. Fürsich F.T. Seyed-Emami K. and Majidifard M.R. 2009. An overview of the stratigraphy and facies development of the Jurassic System on the Tabas Block, east - central Iran. Geological Society London. Special Publication, 312: 323-343.
Wilmsen M. Fürsich F.T. Seyed-Emami K. Majidifard M.R. and Zamani-Pedram M. 2010. Facies analysis of a large-scale Jurassic shelf-lagoon: the Kamar-e-Mehdi Formation of east-central Iran. Facies, 56: 59-87.
Woollam R. and Riding J.B. 1983 Dinoflagellate cyst zonation of the English Jurassic. Institute of Geological Sciences, Report No. 83/2, 42 p. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 672 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 531 |