تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,646 |
تعداد مقالات | 13,378 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,112,923 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,061,603 |
مقایسه هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم و عادی و پیش بینی هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم بر اساس مشکلات رفتاری، تعامل اجتماعی و شدت اوتیسم | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 8، شماره 1 - شماره پیاپی 14، خرداد 1397، صفحه 1-14 اصل مقاله (583.7 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/cbs.2018.86858.0 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مختار ملک پور* 1؛ کبری اباذری قره بلاغ2؛ امیر قمرانی3؛ احمد عابدی4؛ سالار فرامرزی4 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استاد روانشناسی کودکان با نیازهای خاص دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی دکترای روانشناسی کودکان با نیازهای خاص، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار روانشناسی کودکان با نیازهای خاص، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4دانشیار روانشناسی کودکان با نیازهای خاص، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
این پژوهش به منظور مقایسه هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم و عادی و پیشبینی هیجان ابراز شده مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم از طریق مشکلات رفتاری، شدت اوتیسم و تعاملات اجتماعی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم آنها انجام شد. بدین منظور 50 کودک مبتلا به طیف اوتیسم به شیوه نمونهگیری در دسترس و 50 کودک عادی به شیوه نمونهگیری تصادفی در تهران انتخاب شدند. والدین دو گروه از نظر وضعیت اقتصادی، سنی و تحصیلات همتا شدند. نتایج از طریق آمار توصیفی، تحلیل مانوا و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم و مادران کودکان عادی در نمره کلی هیجان ابراز شده (0001/0 p=) و درگیری عاطفی افراطی (0001/0p=) و انتقاد (003/0) تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از طریق نمرات مشکلات رفتاری با ( 014/0 p=) و شدت اوتیسم فرزندان آنها (026/0 p=) می توان هیجان ابراز شده مادران را پیشبینی کرد اما نمرات هیجان ابراز شده مادران از طریق نمرات مشکلات تعامل اجتماعی فرزندانشان قابل پشبینی نبود. همچنین از طریق میزان تحصیلات مادران می توان میزان هیجان ابراز شده آنها را پیش بینی کرد (047/0p=). | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هیجان ابراز شده؛ اوتیسم؛ مشکلات رفتاری؛ مادران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در ارتباط دوجانبه و مهارتهای اجتماعی و دوستیابی مشکل دارند. آنها ممکن است علائم غیرکلامی تعاملات اجتماعی (مانند ژستها و بیانات چهرهای[1]) را اشتباه تفسیر کنند (وایت و همکاران[2]، 2006؛ مش و بارکلی[3]، 2006؛ بهنقل از غلامی و همکاران، 1393). همچنین آنها نسبت به محرکات شنیداری، بینایی و لمسی حساسیت کم یا زیاد دارند (آتوود[4]، 2006؛ روگرز و ازونف[5]، 2005). علاوه بر این در خطر دچارشدن به مشکلات رفتاری نیز هستند (هستینگ وتانت[6]، 2002)؛ بنابراین ممکن است برای خانوادهها برقراری ارتباط و تعامل بهروش مرسوم با کودکانشان مشکل باشد (منینگ و همکاران[7]، 2010). این مشکلات باعث میشود والدین وقت، انرژی و منابع زیادی برای کودکانشان صرف کنند (گریندل و همکاران[8]، 2009؛ جانسون و هستینگ[9]، 2002). پژوهشها مطرح میکنند روابط بین والد و کودک تأثیر مهمی در رشد کودک دارد (هولی و پارکر[10]، 2006). بلسکی[11] (1984) بیان کرد والدین، مدیران اصلی وضعیت هیجانی خانواده هستند و در سالهای اخیر هیجان ابرازشده بهعنوان مقیاس سنجش این جنبة مهم خانواده استفاده شده است (بنسون و همکاران[12]، 2011). هیجانات ابرازشده، هیجانات و نگرشهایی هستند که اعضای خانواده نسبت به دیگران ابراز میکنند (لف و واگن، 1985، بهنقل از بنسون و همکاران، 2011). همچنین هیجان ابرازشده، وضعیت هیجانی والدین را بررسی میکند و پیشبینیکنندة دامنة اختلالات روانپزشکی، پزشکی و رشدی کودکان اوتیسم است (بنسون و همکاران، 2011). هیجان ابرازشده دو جنبه دارد: 1- انتقاد[13] که شامل احساسات منفی و ناخشنودی است؛ پژوهشگرانی چون ایسنبرگ و همکاران[20] (2001)، گرینبرگ و همکاران[21] (2006)، واسرمن و همکاران (2010)، بنسون و همکاران (2011) و گریفیس و همکاران[22] (2014) مطرح کردهان هیجان ابرازشدة والدین کودکان مبتلا به اوتیسم بالاتر از والدین کودکان عادی است و همین سبب بروز مشکلات رفتاری و مشکلات سازگاری و اجتماعی بیشتری در کودکان آنان میشود. علاوهبر مشکلات مذکور، بیشترین مشکل والدین کودکان و بزرگسالان مبتلا به ناتوانیهای رشدی، مشکلات رفتاری کودکانشان است. این مشکلات به علائم اصلی هر ناتوانی مربوط نیست؛ بلکه به استرس والدین مربوط میشود (دیویس وکارتر[23]، 2008؛ اکاس و ویتمن[24]، 2010). مطالعات نشان میدهد سطوح بالای انتقاد والدین، پیشبینیکنندة افزایش مشکلات رفتاری نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به طیف اوتیسم در یک دورة 18ماهه است (گرینبرگ و همکاران، 2006). در پژوهشی که بدر و همکاران در سال 2014 انجام دادند، رابطة بین هیجان ابرازشدة والدین و رفتارهای برونسازیشدة کودکان بررسی شد. در این پژوهش 111 نفر از والدین کودکان مبتلا به طیف اوتیسم در سنین 18-6ساله انتخاب شدند. نتایج این پژوهش نشان داد هیجان ابرازشدة بالا در والدین این کودکان با رفتارهای برونسازیشدة بیشتر در کودکان این والدین ارتباط دارد (بدر و همکاران، 2014). در پژوهش دیگری که بدر در همان سال انجام داد، رابطة طولی بین هیجان ابرازشدة والدین و رفتارهای برونسازیشده را در 84 کودک مبتلا به طیف اوتیسم در سنین 18-8ساله بررسی کرد. نتایج این پژوهش نشان داد هیجان ابرازشدة والدین بهخصوص خصومت و انتقاد بهطور شایانتوجهی با تغییر در رفتارهای برونسازیشده حتی با نظارت عوامل درآمد خانوادگی، شدت نشانگان اوتیسم و تنش والدین همراه است؛ یعنی سطح بالای هیجان ابرازشدة والدین پیشبینیکنندة مشکلات برونسازیشدة بعدی فرد است. در این پژوهش، رابطة بین هیجان ابرازشدة والدین و مشکلات رفتاری بعدی کودک بهمدت 2 سال ارزیابی شد (بدر و بری[25]، 2014). در سال 2006 پژوهشی دربارة هیجان ابرازشده و خانوادة افراد اوتیسم انجام شده است. 149 مادر که نوجوان و یا فرزند بالغ اوتیسم داشتند، در طی 18 ماه بهصورت طولی مطالعه شدند. هیجانات ابرازشدة بالا با افزایش رفتار ناسازگارانه و علائم شدیدتر اوتیسم همراه بودند. این پژوهش نشان داد اگرچه اوتیسم اختلال ژنتیکی پیچیدهای است، تأثیر محیط خانوادگی در شکلدادن فنوتیپ رفتاری نباید دستکم گرفته شود (گرینبرگ و همکاران، 2006 ). برخی پژوهشها نشان میدهند هیجان ابرازشده به افزایش نشانگان منجر میشود (هولی و گاتلیب[26]، 2000). هیجان ابرازشدة بالا در خانوادهها و رفتار کلامی و غیرکلامی منفی باعث میشود کودکان نیز متقابل این رفتارها را از خود بروز دهند که درنهایت به افزایش مشکلات رفتاری و نشانگان بیماری میانجامد (وو و همکاران[27]، 2004). پژوهشها نشان دادهاند کاهش هیجان ابرازشده به کاهش نشانگان و کاهش در میزان بازگشت در افراد مبتلا به اختلالات خلقی منجر میشود. براساس نتایج این پژوهشها بین هیجان ابرازشده و مشکلات رفتاری رابطة علّی وجود دارد (باتزلوف و هولی، 1998؛ بهنقل از گرینبرگ و همکاران، 2006)؛ درصورتیکه پژوهشهای دیگر نشان میدهند هیجان ابرازشده، واکنش اعضای خانواده به سطوح بالای نشانگان و مشکلات رفتاری افراد دارای ناتوانی است. بر اساس این رابطة مشکلات رفتاری و هیجان ابرازشده والدین ممکن است دوجانبه باشد (بلدین و همکاران، 1990؛ کینگ، 2000؛ بهنقل از گرینبرگ، 2006). برخی مطالعات مطرح میکنند محیط خانوادگی، شایستگی اجتماعی کودک را در تأثیر قرار میدهد (ویلسون و هاگز[28]،2011). گرینبرگ و همکارانش در سال 2006 مطرح کردند بین هیجان ابرازشدة والدین و مهارتهای اجتماعی کودکان رابطه وجود دارد (گرینبرگ و همکاران، 2006). گرچه نتایج متضاد با این پژوهش نیز در برخی پژوهشها به دست آمده است. مثلاً کلی و همکاران در سال 2009 و ویلسون در سال 2011 در پژوهشهایی که انجام دادند، رابطهای بین هیجان ابرازشده و مهارتهای اجتماعی کودکان مبتلا به اوتیسم نیافتند (کلی و همکاران[29]، 2009؛ ویلسون و هاگز، 2011). بهطورکلی، ویژگیهای خانواده در روند ناتوانیهای کودک تأثیر میگذارند (گرینبرگ و همکاران، 2006). هنوز پژوهشهای اندکی دربارة ماهیت و درجة تأثیرگذاری محیط خانوادگی بر کودکان مبتلا به طیف اوتیسم انجام شده است (ویلسون، 2011). همچنین مطالعات کمی دربارة ساختار هیجان ابرازشده در خانوادههای کودکان مبتلا به طیف اوتیسم صورت گرفته است (اروسموند و همکاران[30]، 2006). پژوهشها نشان میدهد هیجان ابرازشدة والدین به شرایط کودک وابستگی دارد. البته هنوز مشخص نیست چه عاملی در کودک به ایجاد هیجان ابرازشدة بالا منجر میشود. برخی مطالعات بیان میکنند هیجان ابرازشدة والدین اوتیسم بهدلیل ویژگیهای کودکان اوتیسم است؛ ولی دقیقاً معلوم نیست چه ویژگیهایی در کودکان اوتیسم در هیجان ابرازشدة والدین تأثیر میگذارد. پژوهشهای دیگری نیز مطرح میکنند احتمال دارد ویژگیهای کودک در هیجان ابرازشدة والدین تأثیر گذارد و هیجان ابرازشدة والدین نیز در سازگاری کودک تأثیرگذار باشد (سایکوجیو و همکاران، 2007؛ بهنقل از پیس، 2012). با توجه به بررسی مطالعة حاضر، پژوهشی در ایران دربارة وضعیت هیجان ابرازشدة والدین اوتیسم انجام نشده است. همچنین ویژگیهایی که در کودکان در هیجان ابرازشدة والدین تأثیر داشته باشند، هنوز دقیقاً شناسایی نشدهاند؛ بنابراین در این پژوهش این فرضیات پیگیری میشوند: 1- بین میانگینهای نمرات کلی هیجان ابرازشدة مادران کودکان اوتیسم و عادی تفاوت وجود دارد؛ 2- بین میانگینهای نمرات درگیری عاطفی افراطی مادران اوتیسم و عادی تفاوت وجود دارد؛ 3- بین میانگینهای نمرات انتقاد مادران کودکان اوتیسم و عادی تفاوت وجود دارد؛ 4- مشکلات رفتاری (رفتار کلیشهای آزمون گیلیام) کودکان اوتیسم پیشبینیکنندة هیجان ابرازشدة والدین اوتیسم است؛ 5– مشکلات تعامل اجتماعی (بخش مهارتهای ارتباطی و اجتماعی آزمون گیلیام) کودکان اوتیسم پیشبینیکنندة هیجان ابرازشدة والدین اوتیسم است؛ 6- میزان و شدّت نمرة اوتیسم کودکان اوتیسم (نمرة کلی آزمون گیلیام) پیشبینیکنندة هیجان ابرازشدة والدین اوتیسم است؛ 7- سن مادران، پیشبینیکنندة میزان هیجان ابرازشدة آنها است؛ ۸- میزان تحصیلات مادران، پیشبینیکنندة میزان هیجان ابرازشدة آنهاست؛ ۹- سن تشخیص اوتیسم کودکان، پیشبینیکنندة میزان هیجان ابرازشدة مادران است.
روش پژوهش جامعة آماری این پژوهش، همة کودکان اوتیسم و عادی 3 تا 13سالة ساکن شهرتهران بودند. بدینمنظور از 3 مرکز اوتیسم در تهران، 50 کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم که والدین آنها در پرکردن پرسشنامة همکاری رضایت داشتند، انتخاب شدند. پژوهشگر برای ارزیابی داشتن معیارهای اختلال طیف اوتیسم براساس DSM-V[31] با والدین مصاحبه انجام داد. در عین حال پرسشنامة گیلیام نیز برای تکمیل مصاحبه بهمنظور تکمیل ارزیابی تشخیص اوتیسم ارائه شد. برای مقایسه نیز 50 کودک زیر 3 تا 13 سال از مهدهای کودک و مدارس ابتدایی در تهران بهصورت تصادفی انتخاب شدند. مطابق ارزیابیهای پژوهشگر ازطریق مصاحبه براساس DSM-V و ارائة پرسشنامة گیلیام، هیچکدام از این کودکان معیار تشخیصی اختلال طیف اوتیسم را دریافت نکردند و همة این والدین نیز در تکمیل پرسشنامه همکاری داشتند. هر دو گروه والدین اوتیسم و عادی از نظر وضعیت تحصیلی، اقتصادی و سنی همتا شدند. در این پژوهش در بین مادران کودکان دارای اوتیسم، 15 نفر تحصیلات زیر دیپلم، 29 نفر دیپلم، 4 نفر فوقدیپلم، 1 نفر لیسانس و 1 نفر هم فوقلیسانس داشتند. همچنین در مادران کودکان دارای رشد عادی، 13 نفر زیر دیپلم، 31 نفر دیپلم، 2 نفر فوقدیپلم و 4 نفر لیسانس بودند. معیار ورود در این پژوهش برای کودکان مبتلا به اوتیسم عبارت از این بود: قرارگرفتن کودکان مبتلا به اوتیسم در دامنة سنی 13-3 سال با توجه به معیارهای تشخیصی DSM-V و پرسشنامة گیلیام؛ نداشتن مشکلات جسمانی شدید مانند مشکلات بینایی، حرکتی، شنوایی و صرع و ... در کودکان مبتلا به طیف اوتیسم و نداشتن مشکلات مزمن روانپزشکی و جسمانی در مادران. والدین و کودکانی که هریک از معیارهای مذکور را نداشتند از نمونه حذف شدند. معیارهای ورود کودکان عادی نیز به این صورت بود: نداشتن معیار تشخیص اوتیسم براساس مصاحبة روانپزشکی و پرسشنامة گیلیام؛ نداشتن مشکلات مزمن روانپزشکی و جسمانی در مادران؛ قرارگرفتن سن کودکان در دامنة 13-3 سال، نداشتن مشکلات شدید جسمانی و ذهنی مانند عقبماندگی ذهنی، مشکلات بینایی، شنوایی، حرکتی، صرع و ... در کودکان.
ابزار پژوهش پرسشنامة خانواده (FQ):پرسشنامة خانواده یک فرم خودسنجی کوتاه برای ارزیابی ابراز هیجان در خانوادههای بیماران مبتلا به اختلالات سایکوتیک است که ودمن و همکاران در سال 2002 آن را ساختهاند. این پرسشنامه 20 قسمت دارد. پاسخها در یک مقیاس 4درجهای لیکرت از 1 (هرگز) تا 4 (همیشه) درجهبندی شده و دربردارندة دو زیرمقیاس نظرات انتقادی و درگیری عاطفی شدید است. در پژوهشی که روی گروه آلمانی انجام شد، پایایی کل مقیاس 92/0، پایایی خردهمقیاس نظرات انتقادی 84/0 و درگیری عاطفی شدید 91/0 گزارش شده است. از سوی دیگر این مقیاس، روایی همزمان نیز دارد و با مصاحبة خانوادگی کمبرول همبستگی معناداری را نشان داده است (ودمن و همکاران، 2002). در ایران پایایی کل مقیاس 85/0، پایایی خردهمقیاس درگیری عاطفی شدید 83/0 و نظرات انتقادی 88/0 گزارش شده است (خدابخشی، 1386). مقیاس درجهبندی اوتیسم گیلیام: این مقیاس چکلیستی است که به تشخیص افراد با اختلال اوتیسم کمک میکند. این آزمون در سال 1994 هنجار شد و معرف ویژگیهایی از اوتیسم روی گروه نمونة 1094 نفری از 46 ایالت کلمبیا، پروتوریکا و کانادا است. مقیاس درجهبندی اوتیسم گیلیام براساس تعاریف انجمن اوتیسم آمریکا (1994) و انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) و با تکیه بر DSM-IV تهیه شده است. این مقیاس برای اشخاص 22-3 سال مناسب است و والدین و متخصصان در مدرسه یا منزل میتوانند آن را کامل کنند. این پرسشنامه دربردارندة 4 خردهمقیاس است. هر خردهمقیاس 14 آیتم دارد که نمرة هر سؤال بین 3-0 تعیین میشود. نخستین خردهمقیاس، رفتارهای کلیشهای، اختلالات حرکتی و رفتارهای عجیب و غریب را توصیف میکند. خردهمقیاس دوم که برقراری ارتباط است، مواد 15 تا 28 را دربرمیگیرد و رفتارهای کلامی و غیرکلامی را توصیف میکند که نشانههایی از اوتیسم است. تعامل اجتماعی سومین خردهمقیاس است که مواد 42-29 را دربردارد. چهارمین خردهمقیاس، اختلالات رشدی است که دربردارندة مواد 56-43 است و سؤالهای اصلی را دربارة سیر رشدی کودکی افراد مطرح میکند. بیشترین نمرة هریک از 3 زیرمقیاس رفتارهای تکراری، ارتباط و تعامل اجتماعی 42 و کمترین آن صفر است. بیشترین نمرة کلی هر کودک 140 و کمترین آن صفر است. کسب نمرة بالاتر نشاندهندة اشکال در آن خردهمقیاس و کسب نمرة پایینتر نشانة بهبود در آن است. پایایی این آزمون در پژوهشهای مختلف تأیید شده است. مطالعات انجامشده نشاندهندة ضریب آلفای 90/0 برای رفتارهای کلیشهای، 89/0 برای ارتباط، 93/0 برای تعامل اجتماعی، 88/0 برای اختلالات رشدی و 96/0 در نشانهشناسی اوتیسم است. روایی آزمون نیز از طریق مقایسه با سایر ابزارهای تشخیصی اوتیسم تأیید و ازطریق چند بررسی نشان داده شده است (گیلیام، 1995). پایایی این آزمون در ایران برای رفتارهای کلیشهای ضریب آلفای کرونباخ 74/0، برقراری ارتباط 92/0، تعاملات اجتماعی 73/0، مسائل رشدی 80/0 و برای نمرة کل 89/0 است (احمدی و همکاران، 1390). در پژوهش حاضر برای سنجش شدّت علائم و میزان اوتیسم از نمرة کلی گیلیام استفاده شد و برای سنجش مشکلات رفتاری و تعامل اجتماعی و ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم نیز خردهمقیاس رفتارهای کلیشهای و مهارتهای اجتماعی آزمون گیلیام به کار برده شد.
نتایج
جدول 1. متغیرهای جمعیتشناختی مادران کودکان اوتیسم و عادی
جدول2. میانگین و انحراف معیار نمرات هیجان ابرازشدة مادران کودکان اوتیسم و عادی
جدول3. تفاوت نمرات بین میانگین گروههای والدین کودکان مبتلا به اوتیسم و عادی در هیجان ابرازشده
Df= 1
همانطورکه در جدول 2 ملاحظه میشود، میانگین نمرات مادران کودکان اوتیسم در هر 3 مقیاس یعنی نمرة کلی هیجان ابرازشده (0001/0=P)، انتقاد (003/0=p) و درگیری عاطفی افراطی (0001/0=P) بیشتر از والدین کودکان عادی است.
جدول4. پیشبینی هیجان ابرازشدة والدین کودکان اوتیسم
همانطورکه در جدول 4 ملاحظه میشود، شدّت تأثیر نمرة کلی اوتیسم (شدّت اوتیسم) و مشکلات رفتاری این کودکان (رفتارهای کلیشهای) بر نمرة هیجان ابرازشدة والدین آنها معنادار است؛ اما از نمرات توانایی تعامل اجتماعی نمرة هیجان ابرازشدة والدین اوتیسم پیشبینی نمیشود؛ با توجه به اینکه نمرة R همبستگی در این پژوهش 62/0 به دست آمد. بنابراین با توجه به نتایج تحلیل جدول 4، فرضیة چهارم و پنجم این پژوهش مبنی بر پیشبینی هیجان ابرازشدة مادران از شدّت اوتیسم کودکانشان (026/0P=) و همچنین پیشبینی هیجان ابرازشدة مادران از مشکلات رفتاری کودکانشان (014/0 p=) تأیید میشود؛ اما فرضیة ششم بیانکنندة پیشبینی هیجان ابرازشدة مادران از نمرة تعامل اجتماعی فرزندان اوتیسم آنها، پیشبینیپذیر نبود. همچنین با توجه به نتایج این پژوهش، سن مادر (168/0p=) و سن تشخیص اوتیسم (508/0P=) پیشبینیکنندة هیجان ابرازشدة مادران نیست؛ اما از میزان تحصیلات مادران هیجان ابرازشدة آنها پیشبینی میشود (047/0P=). بنابراین فرضیههای هفتم و نهم تأیید نمیشود و فرضیة هشتم مبنی بر پیشبینی میزان هیجان ابرازشدة مادران از میزان تحصیلاتشان تأیید میشود.
بحث و نتیجهگیری این پژوهش بهمنظور مقایسة هیجان ابرازشدة والدین کودکان اوتیسم و عادی و پیشبینی نمرة هیجان ابرازشدة والدین اوتیسم ازطریق شدّت اوتیسم و میزان مشکلات رفتاری، اجتماعی کودکان مبتلا به اوتیسم آنها در استان تهران در سال 95 انجام شد. بدینمنظور در ابتدا هیجان ابرازشدة مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم و مادران کودکان عادی سنجیده شد. در مرحلة دوم، تأثیر میزان و شدّت اوتیسم، مشکلات رفتاری و تعاملات اجتماعی بر هیجان ابرازشدة مادران اوتیسم بررسی شدند. مطالعهای که تنها روی مادران این کودکان انجام شد، نشان داد مادران کودکان مبتلا به اوتیسم در نمرة کلی هیجان ابرازشده، نمرة بالاتری نسبت به والدین کودکان عادی دریافت کردند. دربارة زیرمقیاسهای هیجان ابرازشده که دو بخش درگیری عاطفی افراطی و انتقاد را شامل بود، والدین کودکان مبتلا به اوتیسم تفاوت معناداری با والدین کودکان عادی داشتند؛ یعنی نمرة بالاتری نسبت به والدین کودکان عادی دریافت کردند. پژوهشگرانی چون ایسنبرگ و همکاران (2001)، گرینبرگ و همکاران (2006)، واسرمن و همکاران (2010)، بنسون و همکاران (2011) و گریفیس و همکاران (2014) هیجان ابرازشدة والدین کودکان مبتلا به اوتیسم را بالاتر از والدین کودکان عادی برآورد کردند که نتایج آنها با پژوهش حاضر همسو است؛ برای مثال گریفیس در سال 2014 نشان داد مادران بهطور شایانتوجهی در مقابل کودک اوتیسمشان نسبت به رفتارهای بهنجارشان انتقادگرانهتر و با گرمی کمتری رفتار میکنند (گریفیس و همکاران، 2014). فرضیة دوم این پژوهش دربارة پیشبینی تأثیر هیجان ابرازشدة والدین از نمرة مشکلات رفتاری و شدّت اوتیسم کودکان مبتلا به اوتیسم بود. نتیجة این پژوهش نشان داد مشکلات رفتاری (رفتارهای کلیشهای) کودکان اوتیسم در هیجان ابرازشدة مادران آنها تأثیر دارد. این نتیجه با نتایج پژوهشهای بدر و همکاران، 2014؛ گرینبرگ و همکاران، 2006؛ هولی و گاتلیپ، 2000؛ وو و همکاران، 2004؛ هستینگ و همکاران، 2006؛ بیکر و همکاران،2011؛ اسمیت و همکاران، 2008؛ ارسموند و همکاران، 2006 و گرینبرگ و همکاران، 2012 همخوان است. گرینبرگ و همکاران در سال 2006 مطرح کردند هیجان ابرازشدة بالا با افزایش رفتار ناسازگارانه و علائم شدیدتر اوتیسم همراه هستند. این پژوهش نشان داد گرچه اوتیسم اختلال ژنتیکی پیچیدهای است، تأثیر محیط خانوادگی در شکلدادن فنوتیپ رفتاری نباید دستکم گرفته شود. در مطالعات طولی که روی خانوادههای کودکان با ناتوانیهای رشدی انجام شده است، مشکلات رفتاری در کودکان و افراد خردسال یافت شد؛ این مشکلات زمانیکه انتقادگری والدین بالاست، افزایش مییابد (هستینگ و همکاران، 2006؛ بیکر و همکاران، 2011). در خانوادههایی که در بزرگسالان جوان آنها علائم اختلال طیف اوتیسم مشاهده میشود، اظهار گرمی[32] در میان مادران با کاهش مشکلات رفتاری در طول زمان همراه است (اسمیت و همکاران[33]، 2008). یافتههای مشابه این نتیجه، محققان را به این مسئله رهنمون میکند که هیجان ابرازشده، ویژگی شخصیتی ثابتی در والدین است و رفتارهای کودکان را در همهاوقات در تأثیر قرار میدهد (گرینبرگ و همکاران، 2006)؛ گرچه شواهدی نیز وجود دارد که مطرح میکند هیجان ابرازشده، ویژگی شخصیتی ثابت والدین نیست. میکلوویتز[34] (2007) مطرح کرد احتمالاً هیجان ابرازشده، پاسخ والدین در مقابل بیماری کودک است؛ بنابراین برای مدیریت بیماری کودک، هیجان ابرازشده ممکن است پاسخ کلی به استرس باشد و به روابط خاص با کودک خاص ارتباطی نیابد؛ بدینترتیب ممکن است والدین به استرس واکنش نشان دهند (میکلوویتز، 2007). این در حالیست که پژوهشهای دیگر نشان میدهند هیجان ابرازشده، واکنش اعضای خانواده به سطوح بالای نشانگان و مشکلات رفتاری افراد دارای ناتوانی است. بر اساس این مطرح میشود رابطة مشکلات رفتاری و هیجان ابرازشدة والدین دوجانبه است (بلدین و همکاران، 1990؛ کینگ، 2000؛ بهنقل از گرینبرگ، 2006). فرضیة سوم این پژوهش دربارة تأثیر وضعیت تعاملات اجتماعی کودکان بر هیجان ابرازشدة مادارنشان بود که براساس تجزیه و تحلیل آماری صورتگرفته، تأیید نشد. نتیجة این پژوهش با نتایج پژوهشهای ویلسون و همکاران،گرینبرگ و همکاران، 2006 و ایسنبرگ، 2001 ناهمخوان است. این ممکن است بهدلیل ابزارهای ارزیابی متفاوت و نیز تفاوت در حجم نمونه و جامعة آماری این پژوهشها نسبت به پژوهش حاضر باشد؛ برای مثال ایسنبرگ بیان کرد والدینی که گرمی و هیجان مثبت بالا و تعامل منفی کمی با کودکانشان دارند، افزایش در شایستگی اجتماعی و درک اجتماعی کودکانشان و کاهش در سطح خصومت، مشکلات رفتاری برونسازیشده و درونسازیشده را نشان میدهند (دون و براون، 1991؛ لیندال، 1998؛ متئوس و همکاران، 1996؛ بهنقل از ایسنبرگ، 2001). ابراز هیجان مثبت والدین در خانه با شایستگی اجتماعی کودکان، درک هیجان، رفتار مثبت اجتماعی[35]، عزت نفس، دلبستگی ایمن و هیجان مثبت کودکان مرتبط است (بویان و پارکر، 1995؛ هالبردوت و همکاران، 1999؛ بهنقل از ایسنبرگ و همکاران، 2001). البته نتیجة فرضیه سوم این پژوهش با نتایج پژوهشهای کلی و همکاران، 2009 و ویلسون و هگز، 2011 همخوان است. این دو در پژوهشهایی که انجام دادند، رابطهای بین هیجان ابرازشده و مهارتهای اجتماعی کودکان مبتلا به اوتیسم نیافتند. برخی پژوهشها برای تبیین تأثیرگذاری ابراز هیجان منفی بر بالارفتن مهارتهای اجتماعی کودکان بیان کردند سطوح متوسط ابراز منفی هیجان والدین، ممکن است توجه کودک را جذب کند و کودکان درک هیجانی[36] را یاد میگیرند (هالبرستادت[37] و همکاران، 1999؛ بهنقل از گرین و بیکر، 2011). ولینت و همکاران نیز در سال 2004 دریافتند کودکان 8-4سالهای که والدین آنها با سطوح متوسط ابراز هیجان منفی هستند، سطوح همدلی بیشتری نسبت به کودکان والدین با ابراز هیجان منفی کم و یا زیاد دارند (ولینت و همکاران، 2004). در پژوهش دیگری بیان شده است شدّت کم[38] هیجان ابرازشدة منفی مادر با صلاحیت اجتماعی بالاتر کودکان مرتبط است (دنهام و گرات، 1999؛ بهنقل از گرین و بیکر،2011). براستادت[39] و همکاران نیز در سال 1999 مطرح کردند ارتباط بین هیجان منفی والدین و مهارتهای اجتماعی کودک به شدّت هیجان والدین و همچنین به اینکه آیا هیجان منفی بهسمت کودک جهتدهی شود و یا خیر بستگی دارد (بهنقل از گرین و بیکر، 2011)؛ بنابراین در پژوهش حاضر، یکی از دلایل ارتباطنداشتن مشکل در مهارتهای اجتماعی کودکان اوتیسم و هیجان ابرازشدة والدین ممکن است موارد مذکور باشد. سؤالات مطرحشده در این پژوهش مبنی بر پیشبینی هیجان ابرازشدة مادران از میزان تحصیلات، سن تشخیص اوتیسم و سن مادران نشاندهندة این است که صرفاً میزان تحصیلات مادران پیشبینیکنندة میزان هیجان ابرازشدة مادران است و سن مادران و سن تشخیص اوتیسم، میزان هیجان ابرازشدة مادران را پیشبینی نمیکند. همچنین دلیل رابطة میزان تحصیلات با میزان هیجان ابرازشدة والدین ممکن است این باشد که تحصیلات، تغییراتی در ویژگیهای والدین به وجود میآورد؛ همانطورکه یکی از پژوهشگران بیان کرد، مشکلات و ویژگیهای هیجانی والدین در روند درمان تأثیرگذار است (لابی، 2014). بهطورکلی ارزیابی زمینة خانوادگی در زمان اجرای مداخلة زودهنگام کودکان ضروری است. سطوح بالای اضطراب والدین و علائم افسردگی و نیز علائم سازگاری و دید منفی دربارة رفتار کودک، باعث مشکلات اساسی در مسیر انجام مداخلة زودهنگام برای برقراری رابطه با کودک میشود (هندلی و روسماری[40]، 2014). با توجه به نتایج این پژوهش دربارة پیشبینی هیجان ابرازشدة مادران از مشکلات رفتاری (رفتارهای کلیشهای) و شدّت اوتیسم کودکانشان، پیشنهاد میشود بر اساس این مداخلاتی تدوین شود تا هیجان ابرازشدة والدین را کاهش دهد و درنتیجه تأثیر کاهش هیجان ابرازشدة مادران بر مشکلات رفتاری و شدّت اوتیسم کودکانشان بررسی شود. ازجمله محدودیتهای این پژوهش درنظرنگرفتن هیجان ابرازشدة پدران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم است؛ بنابراین پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده، هیجان ابرازشدة پدران و مادران اوتیسم و عادی با هم مقایسه شوند. همچنین تأثیر و تأثر مشکلات رفتاری، میزان اوتیسم، مشکلات ارتباطی و تعاملی کودکان اوتیسم بر پدر و مادرشان نیز بهتفکیک مقایسه شود. بهعلاوه این پژوهش در جوامع آماری دیگر نیز برای تعمیمپذیری بیشتر نتایج این پژوهش اجرا شود.
[1] facial Expression [2] White etal [3] Mash & Barkley [4] Attwood [5] Rogers & Ozonoff [6] Hastings & Taunt [7] Manning etal [8] Grindle etal [9] Johnston & Hastings [10] Hooley & Parker [11] Belsky [12] Benson etal [13]criticism [14] emotional Over-Involvement (EQI). [15]Peace [16] Wasserman etal [17] Hooley, J.M., & Gotlib, I.H [18] Bader etal [19] Pitschel-Walz etal [20] Eisenberg etal [21] Greenberg etal [22] Griffith etal [23] Davis & Carter [24] Ekas & Whitman [25] Bader & Barry [26]Hooley & Gotlib [27] Woo etal [28] Wilson & Hughes [29] Kelly etal [30] Orsmond etal [31] Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (DSM) [32] Expression of warmth [33] Smith etal [34] Miklowitz [35] prosocial Behavior [36] Emotional understanding [37] Halberstadt [38] Low intensity [39] Berstadt [40] Handley & Rosemary | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمدی، ج.؛ صفری، ط.؛ همتیان، م.؛ خلیلی، ز. (1390)، بررسی شاخصهای روانسنجی آزمون تشخیصی اوتیسم ((GARS، مجله پژوهشهای شناختی و رفتاری، سال اول، ش اول، 104-87. خدابخشی کولایی، آ. (1386)، مقایسة اثربخشی آموزش خانواده «الگوی مدیریت خانواده» و «روانی آموزشی مکفارلین» به مادران بیماران اسکیزوفرنیا جهت کاهش عود علائم بیماران، هیجان ابرازشدة مادران و فشار روانی بر آنها، پایاننامه دکتری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران. غلامی، م.؛ البرزی، ش.؛ همتی علمدارلو، ق. (1394)، تأثیر آموزش «سیستم ارتباطی مبادلة تصویر» (پکس) بر مهارتهای اجتماعی کودکان پسر با اختلالات اتیستیک، نشریة پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری، سال پنجم، ش 1، 146-133.
Attwood, T. (2006), The complete guide to Asperger’s syndrome. London, UK:Kingsley, 17-20. Bader, S. H., Barry, T. D. & Hann, J. H. (2014), The Relation between Parental Expressed Emotion and Externalizing Behaviors in Children and Adolescents with an Autism Spectrum Disorder. Focus on Autism and Other Developmental Disabilities, 44 (11). Bader, H., Barry, D. (2014), A Longitudinal Examination of the Relation between Parental Expressed Emotion and Externalizing Behaviors in Children and Adolescents with Autism Spectrum Disorder. J Autism Dev Disord, 44: 2820–2831. Baker, J. K., Smith, L. E., Greenberg, J. S., Seltzer, M. M. & Taylor, J. L. (2011), Change in Maternal Criticism and Behavior Problems in Adolescents and Adults with Autism across a 7-Year Period. Journal of Abnormal Psychology, 120, 465–75. Benson, P., Daley, D., Karlof, K. & Robison, D. (2011), Assessing Expressed Emotion in Mothers of Children with Autism. SAGE Publications and the National Autistic Society, 15 (1) 65–82. Davis, N. O. & Carter, A. S. (2008),Parenting Stress in Mothers and Fathers of Toddlers with Autism Spectrum Disorders: Associations with Child Characteristics. Journal of Autism and Developmental Disorders, 38, 1278–1291. Eisenberg, N., Gershoff, E. T., Fabes, R. A. & etal. (2001), Mothers' Emotional Expressivity and Children's Behavior Problems and Social Competence: Mediation through Children's Regulation. Developmental Psychology, 37, 4, 475-490. Ekas, N. & Whitman, T. L. (2010), Autism Symptom Topography and Maternal Socioemotional Functioning. American Journal on Intellectual, 115,234–249. Greenberg, J.S., Mailick Seltzer, M., Hong, J., & Orsmond, G.I. (2006). Bidirectional Effects of Expressed Emotion and Behavior Problems and Symptoms in Adolescents and Adults with Autism, American Journal on Mental Retardation 111: 229–249. Greenberg, J. S., Seltzer, M. M., Baker, J. K. & etal. (2012), Family Environment and Behavior Problems in Children, Adolescents, and Adults with Fragile X Syndrome. American Journal on Intellectual and Developmental Disabilities, 117, 331– 46. Green, S., Baker, B. (2011), Parents’ Emotion Expression as a Predictor of Child’s Social Competence: Children with or Without Intellectual Disability. Journal of Intellectual Disability Research, 55, 324-338. Gilliam, J. E. (1995), Gilliam autism rating scale GARS. Austin, TX: Pro-Ed (Firm). Griffith, G. M., Hastings, R. P., Petalas, M. A. & Lloyd, T. J. (2014), Mothers Expressed Emotion Towards Children with Autism Spectrum Disorder and Their Siblings. Journal of Intellectual Disability Research, 1-8. Grindle, C. F., Kovshoff, H., Hastings, R. P. & Remington, B. (2009), Parents Experiences of Home Based Applied Behavior Analysis Programs for Young Children with Autism. Journal of Autism and Developmental Disorders, 39(1), 42-56. Hastings, R. P., Daley, D., Burns, C. & Beck, A. (2006), Maternal Distress and Expressed Emotion: Cross-sectional and Longitudinal Relationships with Behavior Problems of Children with Intellectual Disabilities. American Journalon Mental Retardation, 111, 48–61. Hastings, R. P. & Taunt, H. M. (2002), Positive Perceptions in Families of Children with Developmental Disabilities. American Association on Intellectual and Developmental Disabilities, 107 (2), 116-127. Handley, R. L. (2014), Aggressive and Self-injurious Behavior: Towards a Community Early Intervention Strategy. Ph.D. thesis, University of Birmingham. http:// theses. Bham.ac. uk/5230/5/ Handley 14 Ph.D. pdf. Hooley, J. M., & Gotlib, I. H. (2000), A Diathesis Stress Conceptualization of Expressed Emotion and Clinical Outcome. Applied and Preventative Psychology, 9, 135–151. Hooley, J. M. & Parker, H. A. (2006), Measuring Expressed Emotion: An Evaluation of The Shortcuts. Journal of Family Psychology, 20 (3), 386-396. Johnston, E. & Hastings, R. P. (2002), Facilitating Factors and Barriers to the Implementation of Intensive Home-based Behavioral Interventions for Young Children with Autism. Child: Care, Health and Development, 28(2), 123-129. Kelly, A. B., Attwood, T. & Peterson, C. (2008), Autism Spectrum Symptomatology in children. The Impact of Family and Peer Relationship. Journal of abnormal shield psychology, 36, 1069-1081. Luby, M. (2014), The Impacts On The Parent and Child: A Comparative Analysis Of ABA and DIR Intervention for Young Children with Autism Spectrum Disorders. Ph.d thesis, Wright Institute Graduate School of Psychology. Manning, M. M., Wainwright, L. & Bennett, J. (2010), The Bauble ABCX Model of Adaptation in Racially Diverse Families with a School-age Child with Autism. Journal of Autism Developmental Disorders, 41(3), 320-331. Miklowitz, D. J. (2007), TheRole of the Family in the Course and Treatment of Bipolar Disorder. Current Directions in Psychological Science, 16, 192–96. Orsmond, G. I., Seltzer, M. M., Greenberg, J. S. & Krauss, M. W. (2006), Mother–Child Relationship Quality among Adolescents and Adults with Autism. American Journal of Mental Retardation, 111, 121–37. Peace, N. (2012), Expressed Emotion and Adjustment in Families with Children with Autistic Spectrum Conditions. PH.D thesis, UNIVERSITY OF SOUTHAMPTON, 38-47. Pitschel-Walz, G., Leucht, S., Bauml, J., Kissling, W., & Engel, R. R. (2001), The Effect of Family Interventions on Relapse and Rehospitalisation in Schizophrenia—A meta-analysis. Schizophrenia Bulletin, 27, 73–92. Prizant, B. M., Wetherby, A. M., & Rydell, P. J. (2000), Communication Intervention Issues for Young Children with Autism Spectrum Disorders. In A. W. Wetherby & B. M. Prizant (Eds.), Autism spectrum disorders: A transactional developmental perspective (pp. 193–224). Baltimore: Brookes. Rogers, S. J. & Ozonoff, S. (2005), Annotation: What Do we Know about Sensory Dysfunction in Autism? A Critical Review of the Empirical Evidence. Journal of Child Psychology and Psychiatry, 46(12), 1255-1268. Smith, L. E., Greenberg J. S., Seltzer M. M. & Hong J. (2008). Symptoms and behavior problems of adolescents and adults with autism: effects of mother-child relationship quality, warmth, and praise. American Journal on Mental Retardation 113, 387– 402. Valiente, C., Eisenberg N., Fabes, R. A., Shepard S. A., Cumberland A. & Losoya S. H. (2004) Prediction ofchildren’s empathy-related responding from their effortfulcontrol and parents’ expressivity. Developmental Psychology. 40, 911–26. Wasserman, S. Mamani, A. W. Mundy, P. (2010), Parents’ Criticisms and Attributions about Their Adult Children with High Functioning Autism or Schizophrenia. SAGE Publications and the National Autistic Society, 14(2) 127–137. Wiedemann, G., Rayki, O., Feinstein, E., & Hahlweg, K. (2002), The Family Questionnaire: Development and Validation of a New Self-Report Scale for Assessing Expressed Emotion. Psychiatry Research, 109, 265-279. Wilson, R. & Hughes, C. (2011), Assessing Expressed Emotion in Parents in Association with Children’s Social Competence, Language Ability and Their Understanding of Others. University of Cambridge, 1-28. Woo, S. M., Goldstein, M. J. & Nuechterlein, K. H. (2004), Relatives’ Affective Style and the Expression of Subclinical Psychopathology in Patients with Schizophrenia. Family Process, 43, 233–247. White, S., Keonig, K. & Scahill, L. (2006), Social Skills Development in Children with Autism Spectrum Disorders: A Review of the Intervention Research. Journal of Autism and Developmental Disorders, 37 (10), 1858-1868.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,132 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,035 |