تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,686 |
تعداد مقالات | 13,785 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,340,680 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,779,427 |
گتوهای یهودی علت پذیرش پلورالیسم مسیحی | ||
پژوهش های علوم انسانی نقش جهان (توقف انتشار) | ||
مقاله 1، دوره 11، شماره 4، بهمن 1395، صفحه 1-14 اصل مقاله (228.95 K) | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/hsrn.2018.23100 | ||
نویسنده | ||
محمدجواد سامی* | ||
استادیار دانشگاه هنر شیراز | ||
چکیده | ||
دین یهود از قدیمترین ادیان کلامی و تأسیسی است که در میان ادیان ابراهیمی جایگاهی ویژه دارد. یهود نام قومی از فرزندان یعقوب است. نژاد این قوم و نیز زبان آنها عبرانی است که یکی از زبانهای سامی شمرده میشود. اسحاق، فرزند ابراهیم(ع)، بنیانگذار قوم بنیاسرائیل است. احکام دین یهود در قالب الواح دهگانه از سوی خداوند و با مساعدت هارون به موسی(ع) نازل شده است. فرامین دهگانه و نیز همراهی هارون با موسی(ع) در اجرای فرامین الهی از مطالب اساسی دین یهود است. کتابهای دین یهود عبارتاند از: عهد عتیق (تورات)؛ اسفار خمسه؛ تلمود؛ قبالا؛ و تنخ. همچنین کتاب قوانین یهودی و کتاب اپوکریفا که حاوی مطالب عقلانی و منتخب است، در میان پیروان این دین معروفاند. در این نوشتار از کتابها و نیز اعتقادات، اعیاد دهگانه و فِرَق یهودیان و دوران اسارت بابلی (که در شکلگیری عقاید و اعیاد و فِرق این دین نقش بهسزایی داشته است) سخن خواهیم گفت. یهود دینی آسمانی است و آیینهای خاص خود را دارد. پیروان سختکوشِ یهود در اجرای فرامین و احکام این دین زبانزد همگاناند. پذیرش پلورالیسم مسیحی درواقع محصول سختگیری اندیشههای یهود در عبور از دوران زیستن در گتوها (محلههای خاص یهودی در حاشیۀ شهرها) است. گذر زمان یهودیان را از کلبههای تاریک و دورافتاده به فضای شهرکهای یهودینشین کشاند و سرانجام یهود با پلورالیسم مسیحی (همزیستی رفتاری) کنار آمد. | ||
کلیدواژهها | ||
پلورالیسم مسیحی؛ عهد عتیق؛ قبالا؛ گتوهای یهودی | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه قوم یهود همواره در تاریخ ادیان با کثرت انبیا شناخته میشود. دانشمندان مؤلفههای تشکیلدهندۀ اندیشۀ این قوم را سه مؤلفۀ قومیت، احکام و کلام یهودی میدانند. علت رویکرد یهودیان به اندیشۀ پلورال در مناطق مسیحی، گرایش به نوعی تعادل و دسترسی به دینی آسان بود. از سویی تعصب به سنتهای یهودی مانع بروز این افکار میشد. آیینهایی که یادآور روزهای سخت سرگردانی و زندگی در گتوهای یهودی است، همواره در قالب مراسم متعدد زنده نگه داشته میشوند. یهودیان با آیینهای خاص خود در مناطق جغرافیایی معین حضور داشتهاند. جنگهای درازمدت و متعدد با مسیحیان آنان را در مناطق مسیحینشین با محدودیتهای فراوان مواجه ساخت؛ تا آنجا که حاکمان مسیحیِ غالب برای آنان حکمِ جلای وطن صادر میکردند و اگر در مناطق پرجمعیت غیریهودی اسکان داده میشدند، آنان را به حومۀ شهرها میراندند و در شهرکهایی انحصاری به نام گتو (که هیچگونه امکانات رفاهی نداشتند) محاصره میکردند و همواره فعالیت آنان را زیر نظر داشتند. این شهرکهای محقر کمترین فضای ممکن را در اختیار آنها میگذاشت. سقفهای کمارتفاع و گاه دربهای کوتاه در ورودیِ زیرزمینها، آنان را از سویی مقاوم و از سوی دیگر، در درازمدت متنفر از جوامع پیرامونی بار میآورد. با فرارسیدن دوران جدید و ظهور مدرنیته، ایجاد کلانشهرها و گسترش آنها محلههای یهودی را در فرایند توسعه و ساختوسازهای عمرانی مورد تهدید قرار داد و بهمرور، جوانانِ نسل جدید یهودی را از اینگونه مراکز، راهیِ آپارتمانهای مدرن کرد. با گذر از پستمدرن، این تحولات محیطی به اندیشۀ دانشمندان یهودی نیز رسوخ کرد؛ تا آنجا که از بسیاری رسوم قدیمی سرباز زدند یا دستکم با نوعی تردید با آن مواجه شدند. درنتیجه، در میان نسل جدید جوانان یهودی، نوعی پلورالیسم مسیحی (همزیستی مسالمتآمیز) شکل گرفت.
یهود در ادبیات توحیدی قبایلی از اعراب، متدین به دین یهود بودهاند (زریاب، 1370: 70). یهود نام قومی از فرزندان یعقوب است. واحد آن یهودی و مؤنث آن یهودیه است (قرشی، 1352: 280). یهودیان از نژاد عبرانی هستند (هینلز، 1385: 65)؛ لقب عبرانی را کنعانیان پس از ورود ابراهیم(ع) به آنان دادهاند. عبر از ماده «ع ب ر» به معنای گذرکردن از نهر فرات است (یوسفیان، 1387: 115). منبع اولیۀ دین یهود کتاب مقدس عهد عتیق است. یهود از نظر قرآن یک دین است نه نژاد (قرشی، 1352: 280). تورات از اسفار پنجگانه، شامل 24 کتاب، و از سه فصل مجزا تشکیل شده است (هنیلز، 1385: 65). دربارۀ پیشینۀ تاریخی قوم عبرانی اطلاع دقیقی در دست نیست (یوسفیان، 1387: 115). دانشمندان معتقدند یهودیان با نژاد سامی در ادبیات و زبانهای عربی، سریانی و حبشی مشترکاند (توفیقی، 1384: 75). واژۀ هود، از لحاظ معنی، با یهود یکسان است. طبرسی سه قول دربارۀ لفظ «هُودًا»در آیۀ﴿الاَّ مَن کَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى﴾(بقره: 111)آورده است؛ اوّل جمع هائد به معنی تائب؛ دوم مصدر است و صلاحیت جمع و مفرد آمدن را دارد؛ سوم اصل آن یهود است که یاء آن حذف شده است. صاحب کتاب اقربالموارد بعد از بیان معنی تائب یهود را کلمهای عربی میداند. قول دیگری هود را لفظی عجمی در نظر میگیرد، مثل نوح. به نقل از صاحب اقرب بعید نیست که هود مخفف یهود باشد و یاء از زیادی و کثرت استعمال حذف شده باشد (قرشی، 1352: 168). کلمۀ یهود در قرآن بسیار به کار رفته است و هود نامی از نامهای انبیای الهی است که هفت بار در قرآن استعمال شده است. ذیل کلمۀ هود (من کان هوداً)، الیهود و الهود (هدنا) را به معنی توبه و بازگشت آوردهاند (خرمشاهی، 1386: 827). هود بر قومی به نام عاد مبعوث شد که در اثر نپذیرفتن دعوت الهی با بادی سرد و سوزان خون در بدنشان منجمد شد و همگی تار و مار شدند: ﴿وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ﴾ (حاقه: 6). هود(ع) در مکانی به نام احقاف مبعوث شد و قوم او انسانهای ماقبل تاریخاند که نام آنها در تورات فعلی نیامده است. قرآن حالات آنها را نقل کرده است[1]. جفری، لغویِ معروف، هود را نه فارسی و نه آرامی بلکه عبری میداند (خرمشاهی، 1386: 21).
الواح و ده فرمان موسی(ع) عبور از دریا (رود نیل) که محقق شد (شعرا: 52)، بنیاسرائیل به حوالی شبهجزیرۀ سینا راهنمایی شدند. مَنّ و سلوی دو غذای آسمانی آنها در تورات نشانۀ آن دوران است. ده فرمان حضرت موسی(ع) دین یهود را شکل میدهد. الواح در قرآن بهصورت جمع آمده است (اعراف: 145). دهفرمان در دو لوح بر موسی(ع) نازل شد. به گفتۀ عالمان یهود لوح نخستین حاوی ده دستور به تعداد انگشتان بود که یهود آن را نگاشت و موسی(ع) آن الواح را شکست (ناس، 1386: 493). این احکام عبارتاند از: 1- برای خود خدایی جز من مگیرید. 2- به بت سجده مکنید. 3- نام خدا را بهباطل مبرید. 4- شنبه را گرامی بدارید. 5- پدر و مادر را احترام کنید. 6- مرتکب قتل نشوید. 7- زنا نکنید. 8- دزدی مکنید. 9- بر همسایه شهادت دروغ ندهید. 10- به اموال و ناموس همسایه طمع نورزید. نژاد عبرانی که یهودیان از آناند به آشوریان و اقوام دیگری در خاورمیانه نزدیکاند (یوسفیان، 1387: 115). براساس نوشتۀ تورات خداوند با ابراهیم عهد بست که از نیل تا فرات را به فرزندان او، که از اسحاق پدید میآیند، عطا کند (سفر پیدایش: 13). در تورات آمده است که خداوند به موسی(ع) دستور داد دو لوح سنگی بهجای آن دو لوح قبلی بتراشد. وقتی بنیاسرائیل دیدند که موسی(ع) در بازگشت از طور سینا تأخیر کرد، نزد هارون رفتند و از او درخواست کردند تا برای آنان خدایی بسازد. وقتی موسی(ع) مطلع شد، برادرش را مؤاخذه و گوساله را خرد کرد و در آب ریخت و به بنیاسرائیل نوشاند؛ سپس امر کرد که به مدت نیمروز یکدیگر را بکشند. قرآن هارون را از کار ناروا پاک میداند؛ وقتی موسی(ع) محاسن هارون را گرفت و او را مؤاخذه کرد (طه: 94)، هارون گفت: ﴿قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی﴾ ترسیدم که بگویی میان بنیاسرائیل تفرقه انداختی و به سخنم وقعی ننهادی (اعراف: 151). قرآن سازندۀ گوساله را سامری میداند (طاها: 87)؛ اهل کتاب به این مطلب اعتراض دارند و معتقدند که چنین کسی وجود ندارد. علامه بلاغی در پاسخ میگوید که در بنیاسرائیل فردی به نام «شهرون بن یساکار بن یعقوب» بوده است که همان سامری است. قرآن داستان الواح را همانگونه که در تورات آمده است نقل میکند (اعراف: 154).
وفات موسی(ع) مکان دفن موسی(ع) در بیت معمور معلوم نیست (ناس، ۱۳۸۶: ۴۸۵). در کتاب تورات گزارشی از وفات این پیامبر الهی آمده است (یوسفیان، ۱۱۷:۱۳۸۷). موسی(ع)، خدمتگزار خداوند، در سرزمین موآب درگذشت، او را در درهای دفن کردند؛ درحالیکه چشمانش تار نشده و قوّتش کم نشده بود. بعد از موسی(ع) «یوشع بن نون» که مملو از حکمت بود، جانشین او شد (سفر تثنیه: 34). وی از رود اردن (که از شمال فلسطین تا جنوب آن امتداد دارد) گذشت؛ بلاد کنعان را فتح کرد و آن را به بنیاسرائیل اختصاص داد. بعد از یوشع کسانی را که به رهبری بنیاسرائیل رسیدند «داوران» نامیدند؛ آخرین داور بنیاسرائیل، سموئیل، دو پسر داشت که هیچیک مناسب پادشاهی نبودند. بنیاسرائیل از سموئیل درخواست پادشاه کردند و او جوانی به نام جالوت (شائول) را برای ایشان برگزید. شائول، به معنی احسانکننده، در حدود 1030 سال قبل از میلاد، بهعنوان پادشاه بنیاسرائیل انتخاب شد. نام او در کتاب اولِ سموئیل آمده است (سموئیل: باب9). نام این پادشاه در قرآن، جالوت است؛ جالوت (جلیات) قهرمان پیروز بنیاسرائیل بود که به دست داوود کشته شد. کار بزرگ داوود فتح اورشلیم بود که با استقامت او به انجام رسید؛ اورشلیم را شهر داوود و قبلۀ یهود قرار دادند. سلیمان نبی بهجای پدرش داوود قرار گرفت و باشکوهترین دوران بنیاسرائیل را پدید آورد. اورشلیم را شهر سلامت نامیدهاند. بیت المقدس در زبان عبری به معنای خانه یا معبد است و مسلمانان آن را ایلیا میدانند. مکان هیکل سلیمان به زبان عبری به معنای ساختمان بلند و معبد رفیع است. معبد سلیمان بهوسیلۀ بختنصر ویران شد . این حادثه 587 سال قبل از میلاد مسیح رخ داد که با زمان فتح بابل به دست کورش و بازگرداندن یهودیان به اورشلیم (در سال 538 قبل از میلاد) فاصلۀ چندانی ندارد (ناس، 1386: 560).
مبانی فکری یهود مهمترین منبع دین یهود کتاب مقدس عبرانی یا همان عهد عتیق است که از 24 بخش یا کتاب تشکیل شده است. اسفار پنجگانۀ تورات شامل نویم (پیامبران) و کتوویم (صحیفهها) است. پس از تورات، مهمترین کتاب یهود تلمود بابلی است که مجموعۀ سنتهای علمای ربانی (خاخامها) است و در حدود قرن پنجم یا ششم میلادی در زمان ظهور اسلام تألیف شده است (هینلز، 1385: 65). پرنفوذترین آثار کلامی یهود، که در قرون وسطا تنظیم شده است، میشنه تورات نام دارد که به شرح راشی معروف است؛ هر دو تألیف کتاب تورات به سالهای 1040 تا 1150 میلادی مربوط است و این اثر از ابن میمون (1135-1204م) است. کتاب دلالهالحائرین تفسیر تازهای از الهیات و کلام یهودی است که موسی لئون (1240-1305م) آن را بر پایۀ اصطلاحات ارسطوئی معروف به «زوهر» نوشته یا ویرایش کرده است. در آخرین سالهای قرون وسطا، یوسف خاخام (1488-1575م) صورت استاندارد شریعت و آداب یهودی (کالاخه) را به رشتۀ تحریر درآورد و موسی ایسرلز (1525-1572م) بر آن مطالبی افزود؛ در این کتاب پاسخِ نامههای علمای یهود و مطالب شناختهشدۀ فقه یهودی آمده است. یهودیان کتاب آسمانی خود را تنخ مینامند که همان عهد عتیق مسیحیان است. بیشتر این کتاب به زبان عبری و اندکی از آن به زبان کلدانی است. این دو زبان مانند عربی از زبانهای سامی به شمار میروند. نسخهای از عهد عتیق به زبان یونانی وجود دارد که از نسخۀ عبری ترجمه شده است و آن را ترجمۀ سبعینیه مینامند. مسیحیان غیرپروتستان اپوکریفا (به معنای پوشیده) را بر کتاب مقدس افزودهاند. در اپوکریفا مطالب غیرعقلانی کتاب یهود را از کتاب نخستین حذف کردهاند. ترجمۀ فارسی اپوکریفا مشتمل بر ده نسخۀ قدیمی از جمله کتب طوبیت، یهودیت، استر، حکمت سلیمان، حکمت یشوع، رسالۀ ارمیای دانیال نبی و کتابهای اول و دوم مکابیان است. نسخههای پروتستانی عهد عتیق با تنخ برابر است؛ آنها معتقدند که تنخ یا اسفار خمسه تألیف موسی(ع) است. اما اسفار خمسه نمیتواند تألیف او باشد. از جمله دلایل این امر میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1- زمان زندگی موسی(ع) دستکم نزدیک به 3500 سال قبل است و هیچ سند تاریخیِ محکمی دال بر وجود نوشتار در آن دوره به چشم نمیخورد. 2- در ابنیۀ بازسازیشدۀ اهرام مصر با قدمت تاریخی چهارهزارساله، نوشتۀ مطمئنی یافت نشده است. 3- چندمؤلفهای بودن وتکرار مطالب. 4- سبک واژهها و نوع تفکر حاکم در متون یکسان نیست؛ این امر خوشبینترین افراد را بر آن داشته که بگویند بخشی از مطالب اسفار در عصر تبعید بابلی یعنی 800 سال پس از موسی(ع) به رشتۀ تحریر درآمده است (باربور، 1362: 130). ویلیام هوردن تأکید میکند که نویسندۀ پنج کتاب اول موسی(ع) نبوده است و مطالب آن به چهار نویسندۀ دیگر تعلق دارد (هورون، 1386: 38)؛ بهعنوان نمونه، پیشگوییها بعد از زمان رخداد آنها ثبت شده است (یوسفیان، 1387: 118). دانشمندان احکام تورات و قانون و شریعت آن را به چهار منبع فرضی نسبت دادهاند[2]: 1- منبع الوهیم؛ 2- مفاهیمی از یهوه؛ 3- کاهنان؛ 4- سفر تثنیه. هرکدام از منابع فوق سبکی معین دارد و از نویسندهای خاص است. فیلسوف هلندی اسپینوزا (1677-1632م) در کتاب رسالۀ الهیات و سیاست، یأس خود را از شناخت پیشینیان ابراز میکند و در مباحث مربوط به عقلانیت، سهم و جایگاهی برای اینگونه مسائل قائل نیست. وی میگوید فریسیان، کسانی را که معتقدند اسفار تألیف موسی(ع) نیست، مرتد میشمرند. افراد آزاداندیشی مانند ابن عزرا با وجود این جریان هرگز فرصت ابراز نظر نمییابند. اسپینوزا میافزاید که نویسندۀ این اسفار نمیتواند موسی(ع) باشد و از جملۀ اختلافنظرها میتوان به این مورد اشاره کرد که مکان منسوب به موسی(ع) را به نام «دان»، در جای دیگر «لشم» نامیدهاند (هوردون، 39:1386).
تلمود تلمود به معنای آموزش از فعل ثلاثی لَمَد و به معنای یاددادن است (تلمیذ عربی به معنی دانش آموز از همین ریشه است). متفکران یهود ارتدکس، این نظریه را که سنتهای موجود در عهد عتیق منسوخ شدهاند و باید جای خود را به مطالب جدید بدهند، بدعت و الحاد تلقی میکنند (هینلز، 1385: 85). تلمود کتاب پرحجمی است که احکام و احادیث یهود را در بردارد. درواقع، تلمود تفسیر و تأویل آیات است و تورات شفاهی نامیده میشود. بسیاری از مطالب تلمود در کتب اسلامی پراکنده شدند و مسلمانان برخی از آنها را پذیرفتند. اندیشمندان مسلمان اینگونه روایات را مستند نمیدانند و آنها را «اسرائیلیات» لقب دادهاند (یوسفیان، 1387: 129). البته مطالب صحیح کتاب تلمود، بین اسلام و یهود مشترک و قابلاحترام است. احکام دین یهود تأسیسی و احکام اسلام امضائی است. اسلام به فرامین انبیای دیگر عمل کرده است و قرآن به این موضوع اشاره دارد که ﴿لانَفرق بین اَحَد مِن رُسُله﴾ (بقره: 285) و این آیه نماد اصلی دین اسلام است. یهود خود را فرزندان و دوستان خدا میدانند: ﴿نَحْنُ أَبْنَاء اللّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ﴾ (مائده: 18) و این مطلب از شعایر یهود است. تلمود دائرهالمعارف دین یهود است و منبع قوانین فقه یهود به شمار میرود. مسیحیان بهعلت بدگوئیهای این کتاب از حضرت عیسی(ع) همواره با آن مخالف بودهاند. ترجمۀ انگلیسی تلمود هیجده جلد است که خلاصۀ آن به فارسی با نام گنجینهای از تلمود انتشار یافته است. اونترومن نویسندۀ یهودی میگوید در کتاب مقدس الهام از سوی خداوند را نمیتوان صرفاً بشری و انسانی دانست. موافقت کلی بین حرکتهای نوگرایانه درون یهود وجود ندارد. وی در فصلهای ده و یازدهِ کتاب خود دربارۀ این نظریه مستنداتی را ارائه میکند (هینلز، 1385: 290). همچنین او تغییرات دین یهود را در اواخر قرن هجدهم در آلمان و فرانسه، حرکتی جدید میداند که بهتدریج از حصار گتوهای فرهنگی خویش بیرون آمد و در حیات عقلانی اروپا شرکت کرد. فیلسوف آلمانیتبار سکولار، موسی مندلسون )1729-1786م( که از شهرت فراوانی برخوردار است، اصرار داشت که یهودیان از محاورۀ زبان جهودی یدیش دست بردارند؛ درنتیجه، نسلهای بعدی یهود پذیرفتند که به غسل تعمید تن دهند (هینلز، 1385: 255). این کار به نوعی از سکولاریزم در اندیشه و تعصب در عمل به ظواهر دینی منجر شد. جوان ساکن تلآویو معترض به وضع موجود است. بیش از نیمی از افراد بهویژه جوانان از صهیونیست و قوانین سخت آن ابراز تنفر میکنند، اما به ظاهر به آن پایبندند.
قومیتمحوری در اندیشه یهود دربارۀ آیندۀ قوم یهود پیشبینیهای گوناگونی صورت گرفته است. سرانجام پیشگویی انبیای بنیاسرائیل تحقق یافت (توفیقی، 1384: 90). براساس دیدگاه کلامی، زمان قطعی پیشگوییها معلوم نیست. از جملۀ این پیشگوییها حاکمیت آشوریها در شمال عراق و سوریۀ کنونی است. پایتخت آشوریها نینوا بود. آنها در سال 722 قبل از میلاد به اسرائیل تاختند و عدۀ کثیری را به اسیری بردند. پس از گذشت یک قرن در سال 587 قبل از میلاد، بختنصر به اورشلیم حمله کرد، مردم یهود را کشت و عدهای را به اسارت به بابل فرستاد. این جنگها موجب پراکندگی قوم یهود در خاورمیانه شد؛ این موضوع در تاریخ به جلای بابل مشهور است. کورش، بنیانگذار سلسلۀ هخامنشی، پس از فتح بابل، یهودیان را آزاد گذاشت که به سرزمین خود بازگردند. اعلامیۀ آزادی کورش سال 538 قبل از میلاد صادر شد. کورش با این کار به محبوبیت فراوانی در میان یهودیان دست یافت. یهودیانِ بازگشته به فلسطین موفق به تشکیل حکومت یهودی نشدند. از میان فرقههای مختلف ساکن ایران مانند زرتشتیان، زروانیان و کیومرثیان، یهودیان نخستین قومی بودند که در زمان هخامنشیان، با تصرف بابل به دست کورش از اسارت رهایی یافتهاند (مطهری، 1359: 166). در سال 70 میلادی شهر قدس برای دومین بار به دست رومیان ویران شد. این رخداد یهودیان را در جهان پراکنده ساخت. یهودیان معابد خود را به سبکی خاص ساختند که «کنیسا» نامیده شد. تیتوس، شاهزادۀ رومی، در سال 70 میلادی اورشلیم را محاصره کرد و بسیاری را کشت. این وضعیت به عبری «گالوت» یعنی جلای وطن و به یونانی «Diaspora» یعنی پراکندگی خوانده شد. قومیتمحوری، انحصارطلبی و تحقیر دیگران محصول رفتار زشت مقابله و جنگ است. یهودیان تقسیم قوم به یهودی و گوئیم را باور نداشتند و خود را در مقابلِ آنان مسئول نمیدانستند. لفظ «آمین» در قرآن همان واژۀ «گوئیم» (Gentiles) یونانی است (توفیقی، 1384: 92). یهودیان وطن خود را از دست دادند؛ اما قومیتمحوری را فراموش نکردند. موضعگیریهای یکجانبه مثل زندانیکردن ارمیای پیامبر، مقابله با ظهور عیسی و نیز جنگ با مسلمانان باعث شد که یهودیان در تاریخ همواره سرکوب شوند. آنها در اروپا اغلب به حاشیه شهرها رانده میشدند و بهناچار و بهذلت به اماکن خاصی به نام گتو پناه میبردند. مسیحیان که در جنگ 1492 میلادی در آندلس بر مسلمانان پیروز شده بودند، یهودیان را از آن سرزمین به شمال آفریقا تبعید کردند (این حادثه خود موجب سربلندی مسلمانان است؛ زیرا با ورود اسلام به سرزمینهای گوناگون، ادیان، اقوام و ملیتهای آنها محترم شمرده میشد). یهودیان، مانند سایر اقوام، با آشنایی با اخلاقیات مردم مناطق مختلف خوی و خصلت آن مردم و محیط را پذیرفتهاند؛ اما تلاش آنها بیشتر بر آن بوده است که دیگر اقوام را به رنگ و خوی خود درآورند. یهودیان با انحصار دین و نیز پایبندی به ازدواج یهودی، بهصورت قومی کوچک (اما مؤثر) در جهان درآمدهاند. آنان سخت به مقررات دینی پایبندند، اکثراً اصولگرا و متصلباند و هویت یهودی برای آنان یک اصل کلی است و حتی اگر اندیشههای لیبرالی داشته باشند، باز بر هویت یهودی خود تأکید میکنند. دین یهود تبلیغ ندارد؛ زیرا یهودیان خود را منحصر و خاص خداوند و نعمتی الهی قلمداد میکنند؛ این تفکر از جملۀ اصول آنان و مخصوص نژاد بنیاسرائیل است. یهودیت نیز مانند اسلام و مسیحیت بر توحید بنا شده است؛ همۀ انبیای پرشمار یهود با شرک مبارزه کردهاند و نام خداوند را که در این دین «یهوه» یعنی باشنده (موجود) است، زنده نگه داشتهاند. بیان این نام بهطور معمول جائز نبوده است؛ حتی بالاترین مقام مذهبی یهود تنها یکبار در سال حق داشته است این نام را در قدس و در حین دعا و هنگامِ شور و هیجان و آه عبادتکنندگان بر زبان جاری کند تا آن اسم اعظم به گوش کسی نرسد. انبیا در دین یهود اغلب پیشگو هستند، مثل اشعیا، ارمیا، حزقیال و یوشع. از پیامبران دیگری هم در تورات نام برده شده است، مثل عاموس. به نظر آنان وحی از چهار قرن قبل از میلاد مسیح قطع شده است و پس از ظهور موعود دوباره برقرار خواهد شد. از اعتقاد به معاد در تورات و در عهد عتیق سخنی به میان نیامده است. آخرت در کتاب یهود عاقبت دنیوی است. بنا به گفتۀ لاویان، دینداری در جلب نعمت و بیدینی در سلب آن است. اعتقاد به جاودانگی روح از قدیم میان یهودیان رایج بوده است، اما اعتقاد به رستاخیز، تحتتأثیر ایرانیان به اعتقادات یهودیان راه یافته است. احکام یهود بسیار پیچیده و طاقتفرساست؛ بهطور مثال، خوردن گوشت (لبنیات) و شیر با هم حرام است، یهودیان روزی سه بار، صبح و عصر و مغرب، نماز میخوانند. قبلۀ یهود شهر اورشلیم است و سامریانِ جرزیم مکانی را در نزدیکی نابلس بهعنوان قبله میشناسند. ختنه در یهود فریضهای مؤکد است که روحانیون یهودی آن را در روز هشتم تولد کودک و طی مراسمی خاص انجام میدهند.
قبالا ادیان در پی کشف حکمت مرموز و دانش مستور در پردۀ اعداد و حروف کتب مقدس (تورات) برآمدند و از ترکیب حروف و اعداد، رازهایی نهانی را کشف کردند. ربانیون و احبار از اعداد عشرۀ عبری، حروف ابجد، تلاعب (بازی) اعداد و کلمات، معانی و حقایقی را به دست آوردند. «قبالا» عنوانی برای عرفان یهودی است و زوهر معروفترین اثر این اندیشۀ فراگیر یهودی است. اسم اعظم الهی، علم به حروف و نیز حوادث پایان جهان از موضوعاتی است که در این نوع تفکر به آن پرداخته میشود. لفظ «قبالا» به معنی مقبول است. فرقۀ عرفانی «حسیدیم» که در سال 1740 میلادی به دست اسرائیل تأسیس شد، در شرق اروپا رواج یافت. سماع یکی از اعمال آنها در این نوع ازعرفان است.
اعتقادات یهود با بروز انقلاب فرانسه در 1789میلادی، ناپلئون محلههای گتویی و دیوارهای بلند آن را خراب کرد و یهودیان را آزاد ساخت؛ اما مدتی بعد، آنها را مجبور به پذیرش دین مسیح یا بازگشت به گتوهای مخروبه کرد. در 1848میلادی، در پی انقلاب اجتماعی درهای دانشگاه به روی یهودیان گشوده شد و در پی آن، اطباء و دانشمندان بسیار در میان آنان به ظهور رسیدند. دانشمند و فیلسوف معروف یهودی موسی بن میمون، پزشک دیندار، با اضافهکردن دوازده اصل به آیین یهود جامهای نو بر آن پوشاند و شکل آیین یهود را سامان داد.
اعیاد یهودی تقویم عبرانی، شمسی ـ قمری است؛ هر سه سال یک بار سال سیزده ماه میشود که به آن «عِبّور» (آبستن) میگویند. اگر عدد 4382 را به سال 1392 اضافه کنیم، 5774 عبرانی، یعنی مبدأ خلقت جهان، به دست میآید. 1- روز شنبه: مراسم روز سبت یکی از رسوم باستانی یهودیان و مربوط به زمان قبل از خروج آنها از مصر است؛ آنها روز هفتم هر هفته را مقدس میدانستند و آن را مخصوص استراحت و عبادت خداوند قرار میدادند. (ناس، 1386: 498).روز شنبه تعطیل رسمی است و خانوادهها بهطور دسته جمعی عبادت میکنند و شراب به دست میگیرند و مینوشند. اگر کسی در اثر نوشیدن شراب مست شود، کاری حرام و ناپسند انجام داده است. کارکردن در این روز حرام است و گناه کبیره به شمار میآید. 2- عید اول ماه: روز آغاز ماه را به عبری «روش خودش» میگویند. 3- سال هفتم (سال انفکاک): طبق تورات هر هفت سال یکبار باید کلیه وامها بخشیده شود و بردگان آزاد شوند. نام عبری این جشن «شمیطا» به معنی رهاشدن است. 4- سال بوئیل: هر 50 سال یکبار است که برای این عید اعمال اخلاقی بسیار دارند. 5- عید فصح (پسح): لفظ «فصح» به معنای چشمپوشی است. مناسبتِ عید فصح نجات بنیاسرائیل از ستم مصریان است. این عید که در اواخر مارس یا آپریل برگزار میشود، معمولاً یک هفته طول میکشد و عید اصلی یهودیان محسوب میشود. از خوردنیهای این عید نان فطیر و سبزی تلخ است که به یاد مصائب اقامت در مصر خورده میشود. در طول تاریخ، مراسم دینی یهود همواره برگزار شده است. رسم روز اول این عید «سور» است و تا چهلونه روز بعد از عید سور هیچ جشنی (حتی عروسی) نباید برگزار شود. 6- عید هفتهها: که 50 روز بعد از عید فصح است روز «محصول» (شاووت) نام دارد. 7- عید اول سال (رأسالسنه): یهودیان این عید را «کیبور» مینامند. در این روز که روز دهم ماه تشری است، بوق مینوازند، برای کفارۀ گناهان روزه میگیرند و لباس ژنده میپوشند؛ همچنین، کارکردن در این روز حرام است. عید اول سال یهودی روز نزول تورات در کوه طور است؛ تلمود این روز را روز «داوری» نامیده است. روز بعد آن عید کیبور است که با روزه توأم است و پنج روز بعد آن عید سایبانهاست. 8- عید سایبانها: نام آن «سوکوت» است. یهودیان در این عید به یاد روزهای اسارت، یک هفته زیر سایبان زندگی میکنند. در این عید کنیسهها تزئین میشود. اقومی از بنیاسرائیل آن را در بیابان برگزار میکردند. امروزه، در جلو خانهها خیمهای برپا میکنند و شب را در آن به سر میبرند. روز آخر این عید «سمخات» است؛ در این روز برای تورات جشن میگیرند و صندوقها را دور کنیسه طواف میدهند. 9- عید گشایش (حنوکا): روز پیروزی بر یونانیان در سال 168 قبل از میلاد است و یهودیان آن را گرامی میدارند. این عید در ماه دسامبر است و در مراسم آن شمع روشن میکنند. 10- عید قرعهها (بوریم): روزی است که خطر قتل عام یهودیان به دست هامان، وزیر خشایارشاه، بهوسیلۀ قرعه رفع شد. این عید در ماه فوریه است. در ایران، این عید با یاد فداکاری استر با رقص و جشن و سرور به پایان میرسد. آداب دیگری هم نزد یهودیان متداول است، مانند عید ماه نو، عید پشمچینی گوسفندان و رسم ختان که بیانگر آن است که یهود از دینی بدوی به یک دین اخلاقی بدل شده است (ناس، 1386: 499).
فرقههای یهودی براساس اعتقاد به جبر و اختیار فِرَق متعددی در دین یهود شکل گرفت: 1- فریسیان: قرن دوم قبل از میلاد پدید آمد؛ اصل آن حسیدیم است که با صدوقیان تضاد دارد. 2- صدوقیان: به داوود پیامبر مربوط میشود. این فرقه به قربانی اهمیت میدهند و با مسیح مخالفاند. 3- سامریان: اندیشۀ این فرقه مربوط به بعد از سلیمان نبی و اسارت بابل است. یهودیان معتقدند داوود قبلۀ موسی(ع) را تغییر داد. 4- اسنیان (شفادهنده): بهطور جمعی کار و عبادت میکنند. در این فرقه، زمینۀ اعتقاد به مسیحیت ازطریق یحیی زکریا پدید آمده است. 5- قارئون: به راهنمایی ابوحنیفه تشکیل شده است. این فرقه در اسرائیل و اوکراین ساکن شدند و قویترین عقاید را در الهیات یهودی دارند. 6- دونمه: این فرقه بهمحمد افندی نزدیک است که در سال 1666میلادی، وعدۀ ظهور و انتظار مسیحیا را در ازمیر مطرح کرده است.
روابط یهود با دیگران منبع مطالب اصلی یهود عهد عتیق است (هینلز، 1385: 69). در یهودیت اندیشههای گوناگونی وجود دارد و یهودیان ممکن است ارتدکس، محافظهکار، ساختارگرا یا اصلاحگر (لیبرال) باشند. قدمت آنان به چهارهزار سال قبل میرسد. در قرون وسطا جامعۀ یهود با چالشهای فراوانی روبرو شد. آنها بهناچار برای حفظ جان خود به گتوها پناه میبردند؛ گتوها درواقع محلههایی یهودی با دروازه و دیوارهای بلند و برج و بارو بودند (همان). امروزه، جمعیت یهودیان جهان در حدود 5/14 میلیون نفر است که 6 میلیون از آنها در آمریکا، 5/3 در اسرائیل، 2/2 در شوروی سابق و بقیه در سراسر جهان پراکندهاند (همان:70). اکثر یهودیان جهان از تیرۀ اشکنازی هستند که به زبان یدیش (yiddish) سخن میگویند. عدهای از آنان یهودیان شرقی هستند که از تیرۀ سفردیم به شمار میآیند. اینان جزو پناهندگان اسپانیایی و پرتغالیاند که در قرن پانزدهم در شبهجزیرۀ ایبری زندگی میکردند.[3] قتل عام یهودیان در جنگ جهانی بسیاری از آنها را پراکنده کرد (هینلز، 1385: 532). یهودیان اشکنازی بیشترین ضربه را این جنگ خوردهاند. اختلاف میان مسیحیان و یهودیان از آن جهت است که در اندیشۀ عالمان مسیح، یهودیان قاتلان مسیح و مسئولِ به صلیب کشیدهشدن او و بنابراین متحدِ شیطان هستند. روابط یهودیان شرقی (سفردی) بسیار بهتر از اشکنازیها (غربیها) است؛ علت این امر آن است که در شرق، مسلمانان تحمل یهود را وظیفۀ خود میدانند و برعکسِ مسیحیان، کینه و عداوتی نسبت به یهودیان ندارند. همواره جمعیت اشکنازیها نسبت به یهودیان شرقی فقیرتر بوده است. آنها در محدودۀ جمعیت مسیحی و متمرکز بر افکار خاخامها و ربانیون هستند؛ درحالیکه یهودیان شرقی از فرهنگ مناسبتری برخوردارند. یهودیان سرزمینهای اسلامی نخستینبار از راه ترجمۀ متون فلسفی با جریان عرفانی قباله (Kabbalah) آشنا شدند. تسامح حاکمان و عالمان اسلامی به آنان فرصت اندیشیدن داد. ابن میمون در قرن دوازدهم میلادی، در اسپانیا، مرکز اسلامی جهان آن روز، بزرگ شد و در اثر شکنجۀ یک فرقۀ متعصب به مصر گریخت. وی در کتاب دلاله الحائرین به تفسیر تعالیم عهد عتیق پرداخت، توصیفات خداوند را یکجا جمع کرد، نظریۀ «آنتروپومورفیسم» (انسانانگاری خداوند) را مطرح کرد و سیزده اصل اساسی را بر اعتقادات یهود افزود؛ و به این ترتیب، افق دید یهود را گسترد. وی تحتتأثیر اندیشۀ شرقی و زندگی در اسپانیا و مصرِ مسلمان بود. شکوفایی عرفان یهودی از اسپانیا به سرحدات فرانسه و آلمان رسید و قباله بر کلام یهودی تأثیر گذاشت. موسی لئون اشاعهدهندۀ اندیشۀ بازگشت به شیوۀ تلمودی شد. قباله بهعنوان حرکتی زنده در یهود به حیات خویش ادامه داد. اسحاق لوریا خواستار ورود اندیشههای ایدئولوژیک به شکلِ تحققیافتۀ خارجیِ قبالا شد و سرانجام ترکیبی از یهودیت ربانی (خاخامی) و یهودیت قبالهای به وجود آمد و در اندیشههای لوریانی مجموعهای از کتاب مقدس تلمود و زوهر شکل گرفت. اندیشۀ اشکنازی گسترش یافت؛ این اندیشه که سنتهای خاص پارسایی و تصوف خود را داشت، در طیف مقابل تحلیل عقلانی بود. شروع یک حرکت اعتراضی و مردمی علیه نخبهگرایی عالمانه در اوکراین و لهستان، نهضت «حسیدیم» را به وجود آورد. این نهضت، یک فرد یهودیِ درسنخواندۀ معتقد را باارزشتر از مقاماتِ بامطالعۀ تلمودی میدانست. در قرن نوزدهم، نهضت اصلاحی یهود درمقابلِ خرافات و جادوی قرون وسطا شکل گرفت. از نظر آنان تفکر قبالهای، تحتتأثیر زندگی یهودیان در گتوها، به صورت تفکری محدود و دانشستیز درآمده بود. دانشمندان یهودی پیشداوریها را کنار زدند و نگاه منفی کتاب عهد جدید (انجیل) را به فریسیها (پدران معنوی یهودیگری خاخامی)، از خود دور کردند و مسیحیت سرشار از عشق و محبت را در کنار یهودیت قانونمدار و شریعتمحور قرار دادند. پلورالیسم در رفتار یهودیان با بیانی سخت و محکم، مفاهیم انتزاعی را در قالب داستان، محور آداب و مناسک شرعی خود در زندگی قرار دادهاند. «توجه به خداوند» فاصلۀ بسیاری بین یهودیِ سنتگرا و تجددخواه به وجود میآورد. شیوۀ فکری و زندگی آنها مختلف است، هرچند از نظر شکل ظاهری رفتاری یکسان دارند و در هویت یهودی خود بسیار متعصباند. تفاوتها معمولاً در قوانین و مقررات، شیوۀ دعا و جشن و نیز ازدواج و طلاق است. این شیوهها در اروپای جدید و آسیا و آفریقا تحتتأثیر جغرافیای محیط شکل میپذیرد و این تغییر و تکثر درمجموع مانند امواج به نقطه مرکزی منتقل میشود؛ ازاینرو بیشترین تأثیر در مرکز این پرگار اتفاق میافتد و بیشترین ضربه را مرکز تجمع یهود، یعنی اسرائیل، پذیرا میشود. جسارت و جرئتی که از مخالفت با اصولِ بهظاهر تغییرناپذیر یهودی سنتی پدید آمد، باعث نوعی اباحیگری و پلورالیسم رفتاری در میان جوانان یهودی شد.
مناسک و آداب فرزندی که از یک مادر یهودی زاده میشود، یهودی محسوب میشود. طبق سنت یهود، یهودی بودن یا نبودن پدر بچه اهمیتی ندارد. اصل ازدواج یهودی امری بسیار مهم است. هرچند ازدواج با همسر غیریهودی مجاز است، کنیسهها بهطور معمول این اجازه را نمیدهند. در آیین یهودی احترام به بزرگتر جایگاه ویژهای دارد و نگهداری از والدین یکی از ده فرمان الهی است. به دلیل احترام به معنویات و باور به حیات روحانی، مراسم کفن و دفن میت با جدیت انجام میشود. یهودیان قبرستانهای خاص خود را دارند و سوزاندن جسد در میان آنها متداول نیست. همچنین درصورت امکان جسد را برای خاکسپاری به بیت المقدس میفرستند یا دستکم مقداری از خاک بیتالمقدس را بر روی تابوت میریزند. بنابر یک اعتقاد قدیمی افرادی که در نقاط دور دفن میشوند، در زیر زمین آنقدر به دور خود میغلتند تا به اسرائیل برسند. در مراسم عزاداری بر چهارپایههایی کوتاه مینشینند؛ لباس کهنه به تن میکنند و کفش چرمی نمیپوشند. شکل کنیسههای یهودی را از روی الگوی خاص نخستین معبد بنا میکنند که در قرن ششم قبل از میلاد ساخته شده بود. معماری خاص یهودی در نقوش داخلی کنیسه بهوضوح به چشم میخورد. یهودیان با دور شدن از عصر خروج از گتوهای یهودی نیمنگاهی نیز به سبک معماری کلیسا دارند. در وقت نماز و نیایش رو به بیتالمقدس قرار میگیرند. سه نماز اصلی، صبح و عصر و مغرب خوانده میشود و مناسک روزهای شنبه تا سه ساعت طول میکشد. در کنایس سنتی زن و مرد بهتفکیک بر روی بالکن یا یک محوطۀ جداشده با تیغۀ کوتاه مینشینند. مردان شرکتکننده در نیایش کلاهی مخصوص به سر دارند. البته در سالهای اخیر، خصوصاً در آمریکا، زنان و مردان در یک محوطه قرار میگیرند و پوشش کامل سر نیز اجباری نیست. در منازل یهودی، در کنار هر چهارچوب (پایه)، بهجز دستشویی، جعبهای نصب میکنند و در آن یک طومار دعا میگذارند. «مزوزا» نام این طومار است و به فرد میفهماند که این خانه جایگاه خداوند است و همچنین وظایف او را تذکر میدهد. در خوردن غذا مقرراتی خاص حاکم است؛ در ذبح یهودی علاوهبر قطع رگهای اصلی حیوان، بر خارجشدن کاملِ خون از بدن و رگهای حیوان ذبحشده تأکید میکنند. خوردن گوشت حیوانی که سُم شکافدار ندارد و نشخوار میکند و نیز ماهی بدون فلس حرام است. خوردن گوشت با لبنیات بههیچوجه مجاز نیست. شنبهها بعد از قرائت دعا و در کنار سفرههای خانوادگی به خوردن غذا مشغول میشوند. در موارد بسیاری باید دعا خوانده شود، مثل بوییدن عطر، شنیدن خبر خوب یا بد و شنیدن صدای رعدوبرق. مردان یهودی هنگام نیایش صبح، باید لباس چهارگوش جلیقهمانندی بر تن کنند که از هر گوشۀ آن ریسمانی آویزان است. اعمال دینی بهصورتی سختگیرانه در میان یهودیان متداول است. آنها در عمل بسیار سنتی و متعصب و انعطافناپذیر و در احکام نیز تغییرناپذیرند. در سالهای اخیر، تحتتأثیر محیط، جغرافیا و پلورالیسم، تغییراتی در رفتارهای دینی یهودیان مشاهده میشود؛ اعتقاد و عمل به سحر و خرافه بهتدریج از میان میرود؛ دورۀ جادوگران به سر میآید و امور خارقالعاده و نیز معالجات عجیب و پیچیده کمرنگ میشود. در سرزمینهای شرقی زیارت قبور و روشنکردن شمع بر روی قبرها متداول است. در نسل جدید و سکولار، روشهای سنتی کمکم جای خود را به مناسک آسان میدهد، اما تحت هر شرایطی مناسک و عبادات و هویت باید دستنخورده باقی بماند. تحتتأثیر اندیشۀ موسی مندلسون، فیلسوف آلمانی، بهتدریج تماس با مسیحیان رونق میگیرد؛ احساسات یهودگرایانه کمرنگ میشود؛ سکونت در گتوها به کمترین میزان خود میرسد؛ نهضت اصلاحطلبی آغاز میشود و کنیسهها به سبک جدید بنا میشوند. همچنین، خاخامها تحت حمایت دولتها قرار میگیرند؛ تساهل و تسامح دینی جایی برای خود باز میکند و هاینریش آلمانی نهضت نوارتدکسی را در فرانکفورت پایهگذاری میکند. در سالهای دهۀ 1920 میلادی، مرد خای کاپلان، دانشمند علوم طبیعی، الهیات طبیعتگرای جدیدی را بنیان نهاد که پاسخ مناسبی به نهضت رفرمیستی است. این نهضت دروندینی بهمرور خود را به بیرون از دایرۀ اندیشۀ یهود رسانده و عملکردی متفاوت را رقم زده است و نهایتاً یهودیان را از گتوهای تاریک و کثیف در قرون گذشته و زندگی بسیار مقتصدانه و سختگیرانه به یک زندگی جدید و متفاوت در آپارتمانهای تجملی کشانده است. این تغییرات بنیادی در طول سالهای بعد از انقلاب اسلامی در ایران بهصورت چشمگیری قابلمشاهده است.
نتیجهگیری یهود قوم و دینی قدیمی است که امروزه بدون تبلیغ آشکار و بهدور از کثرتگرایی و کمیتگرایی، مدعی جهانی شدن است. در میان ادیان ابراهیمی، دین یهود از نظر قدمت بعد از دین حنیف ابراهیم است و سابقۀ تاریخیِ چهارهزارساله دارد. شکلگیری اندیشۀ یهود که مربوط به دورۀ اسارت بابلی و تحمل دربهدریهای فراوان و تحقیر و توهینهای اجتماعی است، این دین را در هالهای از رمزآلودگی قرار داده است. زندگی در گتوهای محقر بهمثابۀ کمونهای اولیه، هستۀ فکری یهود را تشکیل میدهد. تأکید بر اقتصاد و عدمتبلیغ عمومی و تکیه بر صنفهای منحصر و ویژه مانند ارز، طلا، منسوجات و عتیقه موجب شده است که یهودیان (که در مقایسه با سایر اقوام و ادیان، بسیار کمجمعیت هستند) در جامعۀ جهانی در جایگاهی مؤثر قرار گیرند. امروزه قسمتی از دنیای سینما، اقتصاد و تبلیغات جهانی از آن یهود است و صهیونیست بخشی از این حرکت است که ملت یهود را از دیگر ملل جهان متفاوت میسازد. بخش بزرگ جامعۀ یهود با اندیشه صهیونی توافق ندارند. | ||
مراجع | ||
1- آرام، احمد. (1386). سه حکیم مسلمان. تهران: شرکت کتابهای جیبی. 2- ابن خلدون، عبدالرحمن. (1388). مقدمۀ دورۀ دو جلدی. تهران: علمی. 3- بهشتی، محمدحسین. (1387). محیط پیدایش اسلام. تهران: بنیاد نشر آثار. 4- باربور، ایان. (1362). علم و دین. ترجمۀ بهاءالدین خرمشاهی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی. 5- توفیقی، حسین. (1384). آشنایی با ادیان بزرگ. (چاپ هفتم). تهران: سمت. 6- خرمشاهی، بهاءالدین. (1386). ترجمۀ قرآن کریم. (چاپ سوم). تهران: جام. 7- زریاب خویی، عباس. (1370). سیرۀ رسول الله. تهران: سروش. 8- سعیدی مهر، محمد. (1385). آموزش کلام اسلامی (دورۀ دوجلدی). تهران: طه. 9- صابری، حسین. (1390). تاریخ فرق اسلامی (دورۀ دوجلدی). تهران: سمت. 10- قرشی، اکبر. (1352). قاموس قرآن (دورۀ هفتجلدی). تهران: دارالکتب اسلامیه. 11- کاشانی، ملافتحعلی. (982ق). منهج الصادقین. قم: [بینا]. 1355 ش. 12- لوی، حبیب. (1339). تاریخ یهود. تهران: یهودا بروخیم. 13- مطهری، مرتضی. (1359). خدمات متقابل اسلام و ایران. قم: صدرا. 14- مؤذن، محمدهادی. (۱۳۷۱). «واژههای سریانی در قرآن». کیهان اندیشه. ش ۴۱. فروردین و اردیبهشت. 15- ناس، جان بایر. (1386). تاریخ جامع ادیان. ترجمۀ علیاصغر حکمت. تهران: علمی. 16- ولایتی، علیاکبر. (1384). پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران. (جلد اول). تهران: مرکز اسناد. 17- ------------. (1390). فرهنگ و تمدن اسلامی. قم: انتشارات معارف. 18- هوردن، ایان. (1386). راهنمای الهیات پروتستان. ترجمۀ طاطاوس میکائیلیان. تهران: علمی. 19- هینلز، جان راسل. (1385). راهنمای ادیان زنده، ترجمۀ عبدالرحیم گواهی. قم: بوستان کتاب. 20- هاکس، جیمز. (1349). قاموس کتاب مقدس. تهران: کتابخانۀ طهوری. 21- یوسفیان، حسن. (1387). مبانی اندیشه اسلامی. قم: نشر معارف. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 15,431 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 507 |