
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,685 |
تعداد مقالات | 13,830 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,665,062 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,917,062 |
چینهنگاری زیستی بخش فوقانی سازند آیتامیر بر مبنای نانوفسیلهای آهکی واقع در برش چرلی (شمالغرب کپهداغ) | |||
پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی | |||
مقاله 7، دوره 33، شماره 4 - شماره پیاپی 69، دی 1396، صفحه 105-118 اصل مقاله (2.42 M) | |||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jssr.2018.102485.1007 | |||
نویسندگان | |||
سعیده سنماری1؛ سید ناصر رئیس السادات* 2؛ مریم معتمدالشریعتی3؛ محسن بهروزی4 | |||
1دانشیار، گروه معدن، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران | |||
2استاد، گروه زمینشناسی، دانشگاه بیرجند، ایران | |||
3استادیار، گروه زمینشناسی، دانشگاه بیرجند، ایران | |||
4کارشناس ارشد گروه زمینشناسی، دانشگاه بیرجند، ایران | |||
چکیده | |||
نانوفسیلهای آهکی یکی از گروههای شاخص مطالعههای چینهنگاری زیستی در کرتاسه هستند. سازند آیتامیر یکی از واحدهای اصلی سنگی است که در حوضۀ رسوبی کپهداغ وجود دارد و از دو بخش ماسهسنگی و شیلی تشکیل شده است. در پژوهش حاضر، بخش شیلی برش چرلی در شمالغرب کپهداغ برای مطالعۀ نانوفسیلهای آهکی انتخاب شد. مطالعۀ چینهنگاری زیستی بخش شیلی سازند آیتامیر به شناسایی 32 گونه و 23 جنس از گروه نانوفسیلهای آهکی منجر شد. مطابق با نخستین و آخرین حضور گونههای شاخص و تجمعهای فسیلی همراه، 3 بایوزونEiffellithus turriseiffelii Zone (CC9)،Microrhabdulus decorates Zone (CC10) و Quadrum gartneri Zone (CC11) از بایوزوناسیونSissingh (1977) شناسایی شدند که با زونهای UC0، UC1، UC6 و UC7 از زونبندی Burnett (1998) مطابقت دارند. در نتیجۀ این مطالعه و بر اساس زونهای شناساییشده، سن بخش شیلی سازند آیتامیر در برش مطالعهشده واقع در شمالغرب کپهداغ از آلبین پسین تا ابتدای تورونین پیشین پیشنهاد میشود. سن پیشنهادی با مطالعههای سنی روی فرامینیفرا مطابقت خوبی نشان میدهد. | |||
کلیدواژهها | |||
آیتامیر؛ آلبین؛ چینهنگاری زیستی؛ سنومانین؛ کرتاسه؛ کپهداغ؛ نانوفسیلهای آهکی | |||
اصل مقاله | |||
مقدمه مطالعههای بسیاری دربارۀ حوضۀ کپهداغ به علت وجود ذخایر هیدروکربنی در این حوضه انجام شدهاند. ازنظر لیتولوژی، سازند آیتامیر از ماسهسنگ، شیل و سیلتستون که بیشتر گلوکونیتی و به رنگ سبز زیتونی هستند و چند افق پرفسیل تشکیل شده است (Afshar-Harb 1979). Afshar-Harb et al. (1984) نقشۀ زمینشناسی 1:250000 چهارگوش کوه کورخود را تهیه کردهاند که برش مطالعهشده طی پژوهش حاضر در آن قرار دارد. علاوهبر مطالعههای افشار حرب، Kalantari (1969) نیز فرامینیفراهای حوضۀ کپهداغ را شناسایی کرده است. مطالعههایی نیز بر اساس فرامینیفراها روی سازند آیتامیر در غرب کپهداغ (معتمدالشریعتی و همکاران، 1391) انجام شدهاند که سن آلبین پسین- سنومانین پسین را ذکر کردهاند. در کنار مطالعههای یادشده، (1980) Seyed-Emami (در شرق کپهداغ)، (1981) Seyed-Emami & Aryai (در شرق کپهداغ)، Immel et al. (1997) و Seyed-Emami et al. (1984) (در شرق کپهداغ)، موسوینیا و همکاران (1391 و 2007) (در شرق کپهداغ)، Mosavinia & Wilmsen (2011) (در شرق و مرکز کپهداغ)، Wilmsen & Mosavinia (2011) (در شرق کپهداغ)، مرادی سلیمی (1391) (در مرکز و غرب کپهداغ)، رئیسالسادات و همکاران (1392) و شریفی و همکاران (1392) (در شرق کپهداغ) و گرمابی و موسوینیا (1393) (در مرکز کپهداغ) آمونیتهای سازند آیتامیر را مطالعه کردهاند و بیشتر بر سن آلبین (پیشین - میانی) تا سنومانین (پیشین - میانی) تأکید دارند. همچنین موسیزاده (1384) بخش فوقانی سازند آیتامیر در برش شوراب (شرق کپهداغ) و سوسنی (1384) بخش تحتانی سازند آیتامیر در برش شوراب را ازنظر محتوای نانوپلانکتونها مطالعه کردهاند و سن برش مدنظر، تورونین پسین - کامپانین پسین ذکر شده است. هدف مطالعۀ حاضر باتوجهبه حضور نانوفسیلهای آهکی، شناسایی نانوفسیلهای آهکی، بایواستراتیگرافی و تعیین سن بخش فوقانی سازند در برش چرلی واقع در غرب کپهداغ است. این گروه در بازسازیهای دیرینهمحیطی مفید هستند؛ زیرا جزو نشانگرهای مهم چینهشناسی زیستی، دیرینهمحیطی و دیرینهاقیانوسشناختی هستند و به علت فراوانی، گسترش جهانی و بازۀ زمانی کوتاه در چینهشناسی زیستی رسوبات دوران مزوزوئیک اهمیت دارند و به شرایط محیطی حساسند. ازآنجاکه بیشتر مطالعههای دیرینهشناسی در بخشهای شرقی و مرکزی حوضه متمرکز و مطالعههای اندکی دربارۀ سازند آیتامیر بر مبنای نانوفسیلها انجام شدهاند (نطقیمقدم و همکاران، 1392)، پژوهش حاضر، نخستین مطالعه بر اساس نانوفسیلهای آهکی دربارۀ بخشهای فوقانی سازند آیتامیر در غرب حوضۀ کپهداغ محسوب میشود.
موقعیت جغرافیایی و راههای دسترسی برش مطالعهشده در بخش غربی کپهداغ، استان گلستان قرار دارد و در انتخاب آن سعی شده است مرز بالایی و پایینی سازند آیتامیر بهطور همشیب نسبت به سازندهای بالایی و پایینی قرار و ضخامت خوبی داشته باشد؛ ازاینرو، برش کاملی با ضخامت واقعی 1070 متر در مجاورت روستای چرلی مطالعه شد. راههای دسترسی به این برش در شکل (1) دیده میشوند. این مقطع در 30 کیلومتری غرب مراوهتپه (در 100 کیلومتری شمال کلاله واقع در استان گلستان) و مختصات جغرافیایی 55 درجه و 31 دقیقۀ طول شرقی و 37 درجه و 50 دقیقۀ عرض شمالی قرار گرفته است. برای دسترسی به برش مطالعهشده باید مسیر مراوهتپه - گنبد را انتخاب کرد و پس از طی 15 کیلومتر در این جاده، از راه جادۀ روستایی خواجه گلدی وارد جادۀ عشایری روستای چرلی شد؛ برش مطالعهشده در کنار این روستا قرار دارد.
روش پژوهش پس از بررسی نقشههای زمینشناسی در پژوهش حاضر، سازند آیتامیر با ضخامت 1070 متر در نزدیکی روستای چرلی واقع در نقشۀ 1:250000 کوه کورخود انتخاب شد (شکل 2). پس از انتخاب برش و بررسی عکسهای هوایی و ماهوارهای منطقه، بازدید صحرایی منطقه انجام و برش چرلی پس از بررسیهای متوالی و در نظر گرفتن مرز بالایی و پایینی سازند، حداقل پوشش گیاهی و نبود گسل انتخاب و نمونهبرداری شد. حدود 100 نمونه از سازند آیتامیر برداشت و باتوجهبه فقدان نانوفسیل آهکی در بخش ماسهسنگی،
شکل 1- موقعیت جغرافیایی و راههای دسترسی به برش مطالعهشده
چینهشناسی سازند آیتامیر در برش الگو نام سازند آیتامیر از نام روستایی در 70 کیلومتری شمالشرق شهر گنبد کاووس در غرب کپهداغ گرفته شده است. مختصات جغرافیایی قاعدۀ برش 55 درجه و 38 دقیقۀ طول شرقی و 37 درجه و 48 دقیقۀ عرض شمالی است. برای رسیدن به محل برش الگو از شهر گنبد کاووس، باید از راه مراوهتپه در نزدیک روستای کورن جدا شد و به روستای آیتامیر رفت. این سازند در برش الگو از دو بخش ماسهسنگی و شیلی تشکیل شده است که بخش ماسهسنگی اغلب در زیر قرار دارد و بخش شیلی لایههای فوقانی را تشکیل میدهد. هر دو بخش گلوکونیتی هستند و به رنگ سبز زیتونی دیده میشوند. این سازند در برش الگو 1000 متر ضخامت دارد و ضخامتهای متفاوتی را در بخشهای مختلف کپهداغ از خود نشان میدهد.
شکل 2- بخشی از نقشۀ زمینشناسی 250000/1 کوه کورخود (اقتباس از Afshar-Harb et al., 1984)
چینهشناسی سازند آیتامیر در برش مطالعهشده برش مدنظر از سازند آیتامیر در غرب کپهداغ و شرق استان گلستان و شمال روستای چرلی قرار دارد. در این برش، سازند آیتامیر بهطور همشیب روی سازند سنگانه و زیر سازند آبدراز قرار گرفته است (شکل 2). ضخامت سازند آیتامیر 1070 متر و طبقههای رسوبی به دو بخش اصلی ماسهسنگی و شیلی تقسیم شدهاند. هر دو بخش گلوکونیتی هستند و به رنگ سبز زیتونی مشاهده میشوند (شکل 3). بخش ماسهسنگی: بخش تحتانی سازند آیتامیر که شامل ماسهسنگ است به بخشهای مختلفی تقسیم میشود: پس از شیلهای سازند سنگانه، ابتدا تناوبی از ماسهسنگهای ضخیملایه تا متوسطلایه به رنگ خاکستری دیده میشود (شکل 4) که در بخشهایی با کنکرسیون پوشیده شده است؛ در ادامه، شیل سیلتی لایهنازک با سطح هوازدۀ خاکستریسبز و سطح تازۀ خاکستری دیده میشود که همچنان حاوی کنکرسیون است؛ در لایههای بعدی، ماسهسنگ سیلتی نازکلایه تا متوسطلایه مشاهده میشود که با تناوبی از سیلتستون نهشته و در لایههای شمارۀ 50 و 55 کمی سیمانی شده است؛ این بخش750 متر از سازند آیتامیر را به خود اختصاص میدهد. بخش شیلی: تناوبی از شیل و مارن بهوضوح در بخش بالایی سازند آیتامیر مشاهده میشود. در این بخش، بهشدت از فراوانی ماسهسنگ کاسته و تنها میانلایههایی با ضخامت کم دیده میشوند. این بخش عمدتاً به شکل تناوبی از مارن و شیل لایهنازک با رنگ سطح هوازدۀ خاکستری روشن و سطح تازۀ خاکستری تا خاکستری مایل به سبز و دارای ساخت ندولار مشاهده میشود (شکل 3). شیلهای لایهنازک به رنگ خاکستری روشن و دارای سطح تازۀ خاکستری مایل به سبز با ضخامت 320 متر، آخرین لایههای سازند آیتامیر را تشکیل میدهند (شکل 5). روی این لایهها، نخستین طبقههای مربوط به سازند آبدراز شروع میشوند که متشکل از سنگآهک لایهمتوسط خاکستری روشن تا تیره هستند.
شکل 3- ستون چینهشناسی سازند آیتامیر در برش چرلی
شکل 4- نمایی از واحدهای ماسهسنگی بخش ماسهسنگی سازند آیتامیر در برش مطالعهشده
شکل 5- واحد شیلی سازند آیتامیر در تماس با سازند آبدراز در برش مطالعهشده (دید رو به سمت غرب)
زیستچینهنگاری زیستی Thierstein (1971, 1973, 1976) و سپس Sissingh (1977)، نخستین بایوزوناسیون نانوفسیلهای آهکی را برای کرتاسه ارائه کردهاند. امروزه، مطالعههای Sissingh تصحیح شدهاند و همچنان استفاده میشوند(Perch-Nielsen 1985). در مطالعههای Sissingh (1977)، 26 بایوزون (CC1 تا CC26) از پایین به بالا برای بازۀ زمانی بریازین تا ماستریشتین معرفی شدهاند. در مطالعۀ یادشده، علامت اختصاری CC مخفف کوکولیتهای کرتاسه (Cretaceous Coccolith) است و مبنای شناسایی زونها بر اساس نخستین ظهور (First occurrence) FO و آخرین حضور LO (Last occurrence) گونههای شاخص نانوفسیلهای آهکی است (شکل 6). در شکل (6)، زونبندی Sissingh (1977) با زونبندیهایی مقایسه شده است که
شکل 6- تقسیمبندیهای مختلف بایوزونهای کرتاسه
عدهای از دانشمندان در مطالعۀ نانوفسیلهای آهکی، تأثیر مواد آواری بر فراوانی کم و حفظشدگی ضعیف آنها بررسی کردهاند (Pittet & Mattioli 2002; Giraud et al. (2003. بر اساس نوع لیتولوژی حاکم در برش چرلی (ماسهسنگی و شیلی)، حفظشدگی و فراوانی نانوفسیلهای آهکی متغیر است. در 750 متر ابتدایی برش چرلی که از سیلتستون و ماسهسنگ تشکیل شده است و حجم ورود مواد آواری به حوضۀ رسوبی زیاد است، حفظشدگی نانوفسیلهای آهکی ضعیف و بیشتر نمونهها فاقد نانوفسیل هستند. در بخش شیل فوقانی به ضخامت320 متر که با لیتولوژی مناسب حاوی نانوفسیلهای آهکی است، حفظشدگی نمونهها خوب و تمام ساختارهای ظریف داخلی در گونهها مشخص هستند (پلیت 1)؛ بنابراین تعیین سن نسبی و ارائۀ زونهای پیشنهادی باتوجهبه مجموعه نانوفسیلهای آهکی مربوط به این بخش انجام شد. از سوی دیگر، برای بررسی مرز بین سازندهای آیتامیر و آبدراز، از بخش ابتدایی سازند آبدراز نمونهبرداری شد و نانوفسیلهای این بخش مطالعه شدند. در مطالعۀ حاضر، 32 گونه متعلق به 23 جنس از نانوفسیلهای آهکی در بخش شیلی سازند آیتامیر و پایینترین بخش سازند آبدراز شناسایی شدند که عبارتند از:
Amphizygus megalosa, Broinsonia enormis, Calcicalathina alta, Corollithion kennedy, Cyclagelosphaera margerelii, Eiffellithus turriseiffelii, Eprolithus floralis, Gartnerago segmentatum, Haqius circumradiatus, Icrorhabdulus belgicus, Lithraphidites carniolensis, Manivitella pemmatoidea, Marthasterites furcatus, Microrhabdulus decorates, Prediscophaera intercisa, Prediscosphaera columnata, Quadrum gartneri, Radiolithus planus, Retecapsa angustiforata, Retecapsa crenulata, Rhagodiscus angustus, Rhagodiscus splendens, Stoverius achylosus, Tranolithus orionatus, Tranolithus phacelosus, Watznaueria barnesiae, Watznaueria biporta, Watznaueria fossacincta, Zeugrhabdotus fibuliformis, Zeughrabdotus diplogrammus, Zeugrhabdotus embergeri, Zeugrhabdotus xenotus.
با استفاده از بایوزونهایی که Sissingh (1977) ارائه کرده است، سه بایوزون CC9، CC10 و CC11 برای بخش شیلهای فوقانی سازند آیتامیر در برش مطالعهشده ارائه شدند (شکل 7) که عبارتند از: Eiffellithus turriseiffelii Zone (CC9) این زون را Thierstein (1971) معرفی و Sissingh (1977) تصحیح کرده است. سن این زون، آلبین پسین- سنومانین پیشین است (Perch-Nielsen, 1985) و با نخستین حضور گونۀ Eiffellithus turriseiffelii (در متراژ 732 و نمونۀ شمارۀAt-63 ) شروع میشود و تا نخستین حضور گونۀ Microrhabdulus decorates(در متراژ 982 و نمونۀ شمارۀ At-89) ادامه مییابد. این زون برای پایینترین بخش شیلی برش مطالعهشده حدود 250 متر معرفی میشود. Microrhabdulus decorates Zone (CC10) این زون را Sissingh (1977) معرفی کرده است (Perch-(Nielsen, 1985. دومین زون معرفیشده در این برش با نخستین حضور گونۀ Microrhabdulus decoratesشروع میشود و تا نخستین حضور گونۀ Quadrum gartneri(در متراژ 994 و نمونۀ شمارۀ At-93) ادامه مییابد و مشخصکنندۀ بخش سنومانین پسین است. زون CC10 در این برش، ضخامتی حدود 12 متر دارد. Quadrum gartneri Zone (CC11) این زون را Cepek & Hay (1969, 1970) ارائه کردهاند و Sissingh (1977) تصحیح کرده است (Perch-Nielsen, (1985. زون یادشده، تورونین پیشین را مشخص میکند. آخرین زون مطالعهشده در سازند آیتامیر با نخستین حضور گونۀ Quadrum gartneri(در متراژ 994 و نمونۀ شمارۀ At-93) آغاز میشود و تا نخستین حضور گونۀ Lucianorhabdus maleformis ادامه مییابد. گونۀ سن بخش شیلی سازند آیتامیر در برش چرلی بر پایۀ بایوزونهای نانوفسیلی ارائهشده، از آلبین پسین تا تورونین پیشین در نظر گرفته میشود. همچنین برای بررسی مرز بین سازند آیتامیر و آبدراز در پژوهش حاضر، به نمونهبرداری سیستماتیک و در فواصل نزدیک به هم از بخش ابتدایی سازند آبدراز اقدام شد و پس از تهیۀ اسلاید، نانوفسیلهای مربوط به این بخش مطالعه شدند. سن بخش تحتانی سازند آبدراز با مطالعۀ نانوفسیلهای آهکی، تورونین پیشین پیشنهاد میشود.
بایواستراتیگرافی برش چرلی با استفاده از بایوزون ارائهشده بر اساس Burnett (1998) Burnett (1998) بایوزونهای خود را برای دو حوضۀ تتیس و بورال ارائه کرده است؛ در مطالعۀ حاضر، از بایوزوناسیون او برای حوضۀ تتیس استفاده شد. زوناسیون Burnett (1998) دقت و تقسیمهای بیشتری نسبت به بایوزونهای ارائهشدۀSissingh (1977) دارد. با استفاده از نانوفسیلهای آهکی شناساییشده در برش چرلی، بایوزونهای UC0 تا UC7 از بایوزونهای ارائهشدۀ Burnett (1998) برای این برش پیشنهاد میشوند (شکلهای 7 و 8)؛ البته به علت نبود گونههای شاخص استفادهشده در این زونبندی، بایوزونهای UC2 تا UC5 تشخیص داده نمیشوند. UC0 Nannofossil Zone زونUC0 با نخستین حضور گونۀ Eiffellithus turriseiffelii آغاز میشود و تا نخستین حضور گونۀ Corollithion kennedyi ادامه مییابد. این زون ازنظر زمانی، آلبین پسین و سنومانین پیشین را مشخص میکند و برای نخستین قسمت بخش شیلی سازند آیتامیر در برش مطالعهشده معرفی میشود.بایوزون مطالعهشده در برش چرلی 130 متر ضخامت دارد. UC1 Nannofossil Zone این زون با نخستین حضور گونۀ Corollithion kennedyi آغاز میشود و تا نخستین حضور گونۀ Gartnerago segmentatum ادامه دارد. این زون معرف سنومانین پیشین است و از نمونۀ At-74 آغاز میشود. ضخامت این زون در برش مطالعهشده 100 متر است.
شکل 7- حضور و گسترش نانوفسیلهای آهکی در بخش شیلی سازند آیتامیر در برش چرلی بر مبنای الگوی بیوزوناسیون Burnett (1998) وSissingh (1977)
UC6b Nannofossil Zone طبق تعریف، این زیرزون با حضور گونۀ
UC7 Nannofossil Zone این زون با نخستین حضور گونۀ Quadrum gartneriدر متراژ 994 و نمونۀ شمارۀ At-93 آغاز میشود و تا نخستین حضور گونۀEiffellithus eximius ادامه مییابد. گونۀE. eximius در برش مطالعهشده شناسایی نشد و بنابراین مرز بالایی زون یادشده مشخص نیست. این زون معرف زمان تورونین پیشین است و Burnett (1998)، آن را معادل زون زیستی CC11 از بایوزونهای ارائهشدۀ Sissingh (1977) میداند. این زون در بخش انتهایی برش مطالعهشده ضخامتی حدود 50 متر از نمونۀ At 92 تا AD-05 را در بر میگیرد (شکل 7).
شکل 8- حضور نانوفسیلها و بایوزونهای پیشنهادی برای برش چرلی با استفاده از بایوزوناسیونSissingh (1977) وBurnett (1998)
بحث نظرهای متفاوتی دربارۀ سن سازند آیتامیر ارائه شده است. هادوی و موسیزاده (1384)، نانوفسیلهای آهکی سازندهای آیتامیرـ آبدراز را در شرق کپهداغ (برش شوراب) مطالعه و مرز بین دو سازند آیتامیر ـ آبدراز را پیوسته گزارش کردند. بر اساس نانوفسیلهای حاصل برای برش یادشده، زونهای CC16تا CC22 و CC12 از زونبندی Sissingh (1977) پیشنهاد میشوند و بنابراین سن برش مدنظر، تورونین پسین- کامپانین پسین است. نبود سه بایوزون CC13، CC14 و CC15 نشاندهندۀ نبود رسوبگذاری و فرسایش و درنهایت، وجود ناپیوستگی با سن کنیاسین پیشین - سانتونین پسین در برش مطالعهشده است. باتوجهبه حضور بایوزون CC17 در بخش فوقانی سازند آیتامیر و بخش تحتانی سازند آبدراز، وقفۀ رسوبی بین این دو سازند وجود ندارد؛ هادوی و پوراسماعیل (1386) نیز نظر مشابهی دارند. نطقی مقدم و همکاران (1392) سن بالاترین بخش سازند آیتامیر و پایینترین بخش سازند آیتامیر در شرق و مرکز حوضۀ کپهداغ را سانتونین - کامپانین میدانند. موسوی و همکاران (1395 الف) سن سازند آبدراز در شرق حوضه (برش قرهسو) را سنومانین پسین- کامپانین پیشین میدانند؛ ازاینرو، سازند آیتامیر باید جوانتر از سنومانین پسین باشد. موسوی و همکاران (1395 ب) سن مرز سازندهای آیتامیر - آبدراز در شرق حوضه (برش امیراباد) را آلبین پسین - تورونین تعیین کردهاند. مرز سازندهای آیتامیر - آبدراز در جادۀ کلات بر اساس دیگر گروههای فسیلی ازجمله فرامینیفرا، سنومانین پسین - تورونین میانی تعیین شده است که نبود تورونین پیشین را نشان میدهد (فروغی و صادقی، 1385). عبدالشاهی و همکاران (1389) نیز با مطالعه روی فرامینیفراهای مرز سنومانین - تورونین در شرق حوضۀ کپهداغ، سن بالاترین بخش سازند آیتامیر را سنومانین پسین در نظر می گیرند و برای پایینترین بخش سازند آبدراز نیز سن تورونین پیشین؟- تورونین میانی را پیشنهاد میکنند. معتمدالشریعتی و همکاران (1391) نیز سن شیلهای بخش فوقانی سازند آیتامیر در برش مراوهتپه (چرلی) را آلبین پسین- سنومانین پسین ذکر کردهاند. آنها بیان کردهاند باتوجهبه تشابه فسیلی موجود در رأس سازند آیتامیر و قاعدۀ سازند آبدراز به استثنای Marginotruncana renzi که فقط در قاعدۀ سازند آبدراز ظاهر شده است، به نظر میرسد در مرز بین دو سازند آیتامیر و آبدراز، رسوبگذاری بدون وقفۀ رسوبی انجام شده است؛ از سویی باتوجهبه ظهور Marginotruncana renzi در تورونین پیشین، سن نهشتههای قاعدۀ سازند آبدراز، تورونین پیشین پیشنهاد میشود. مطالعههای انجامشده دربارۀ آمونیتها که در مقدمه به آنها اشاره شد، همچون Seyed-Emami (1980)، Seyed-Emami & Aryai (1981)، Immel et al. (1997)، Seyed-Emami et al. (1984)، موسوینیا و همکاران (1386 و 2007)، Mosavinia & Wilmsen (2011)،Wilmsen & Mosavinia (2011)، مرادی سلیمی (1391)، رئیسالسادات و همکاران (1392)، شریفی و همکاران (1392) و گرمابی و موسوینیا (1393) نیز بیشتر بر سن آلبین (پیشین - میانی) تا سنومانین (پیشین - میانی) تأکید میکنند. در پژوهش حاضر، سن بخش شیلی سازند آیتامیر (بخش فوقانی سازند) آلبین بالایی تا ابتدای تورونین پیشنهاد شده است و باتوجهبه پیوستگی مرز دو سازند آیتامیر و آبدراز، سن بالاترین طبقههای سازند آیتامیر و بخشهای ابتدایی سازند آبدراز، تورونین پیشین است. سنهای ارائهشده در مطالعۀ حاضر تطابق خوبی با سنهای پیشنهادی فرامینیفراها و آمونیتها نشان میدهند.
نتیجه سازند آیتامیر در غرب حوضۀ کپهداغ و برش چرلی 1070 متر ضخامت دارد و از دو بخش ماسهسنگی و شیلی تشکیل شده است. برای مطالعه و بررسی سازند آیتامیر و چگونگی مرز بین سازندهای آیتامیر و آبدراز، از بخش ابتدایی سازند آبدراز نیز نمونهبرداری شد. 32 گونه متعلق به 23 جنس از نانوفسیلهای آهکی در مطالعۀ حاضر شناسایی شدند. در بخش ابتدایی برش چرلی که از سیلتستون و ماسهسنگ تشکیل شده، حفظشدگی نانوفسیلهای آهکی بسیار ضعیف است و بیشتر نمونهها فاقد نانوفسیل هستند. بر اساس نانوفسیلهای آهکی در بخش شیلی سازند آیتامیر در برش چرلی، مطالعه و بایوزوناسیون انجام شد؛ در مطالعۀ حاضر، از دو بایوزوناسیون استفاده شد که Burnett (1998) و Sissingh (1977) ارائه کردهاند. بایوزونهای پیشنهادی برای بخش شیلی سازند آیتامیر در برش چرلی طبق بایوزوناسیون Sissingh (1977) شامل زونهای Eiffellithus turriseiffelii Zone (CC9)، Microrhabdulus decorates Zone (CC10) و Quadrum gartneri Zone (CC11) و بایوزنهای پیشنهادی بر اساس بایوزوناسیون Burnett (1998) شامل زونهای UC0، UC1، UC6b و UC7 هستند. با استفاده از بایوزونهای شناساییشده، سن بخش شیلی سازند آیتامیر (بخش فوقانی سازند) در برش چرلی، آلبین بالایی تا ابتدای تورونین پیشنهاد میشود. مرز دو سازند آیتامیر و آبدراز نیز مطالعه شد و بر اساس بررسیهای انجامشده در این برش، مرز بین دو سازند پیوسته معرفی میشود؛ بهطوریکه سن بخشهای فوقانی سازند آیتامیر و بخشهای ابتدایی سازند آبدراز، تورونین پیشین است، هرچند به نظر میرسد مطالعههای بیشتری در این باره لازم است. | |||
مراجع | |||
Afshar-Harb A. 1979. The stratigraphy, tectonics and petroleum geology of the Kopet Dagh region, northern Iran. Unpublished Ph.D. thesis, Imperial College of Science and Technology, London: 316 P.
Afshar-Harb A. 1994. Geology of Kopet Dagh. In Treatise on the geology of Iran. (Chief ed. Hushmandzadeh A.), 275 p., Geological Survey of Iran, Tehran. [In Persian].
Afshar-Harb A. Soheili M. and Valeh N. 1984. Geological quadrangle map of Kurkhod, 1/250000 scales, Geological Survey of Iran.
Bralower T.J. 1987. Valanginian to Aptian calcareous nannofossil stratigraphy and correlation with the upper M-seguence magnetic anomalies. Marine Micropaleontology, 11: 293-310.
Bown P.R. and Young J.R. 1998. Techniques; In: Bown P.R. (Eds.), Calcareous Nannofossil Biostratigraphy: Chapman and Hall, London, p.16- 28.
Burnett J.A. 1998. Upper Cretaceous. In: Bown P.R. (Ed.), Calcareous nannofossil biostratigraphy. Chapman and Hall, London, 132-199.
Cepek P. and Hay W. W. 1969. Calcareous Nannoplankton and Biostratigraphic Subdivision of the Upper Cretaceous. Gulf Coast Association of Geological Societies Transactions, 19, 2: 1969, pp. 323-336.
Cepek P. and Hay W. W. 1970. Zonation of the Upper Cretaceous using calcareous nannoplankton. Journal of Paleaobotanic, B, 3 (3-4): 333-400.
Foroughi F and Sadeghi A. 2006. Biostratigraphy of Abderaz Formation in Taherabad section (East of Kopet Dagh Basin) based on plankton foraminifera. Iranian Journal of Geology, 2: 47-63 [In Persian-English Abst.].
Garmabi, B. and Mosavinia A. 2014. Cenomanian ammonites in the Taghiabad section (east of Koppeh Dagh). Paleontology, 2: 72-93. [In Persian, English Abst.- Iranian Paleontological Society Journal].
Giraud F. Renaud S. Pittet B. Mattioli E. and Audouin V. 2003. Variations de la morphologie et de abundance chez Watznaueria britannica (coccolithophorides) en relation avec les parametres paleoenvironnementaux au Jurassique. 3eme Symposium de Morphometrie et evolution des formes, 13- 14 Mars 2003, Paris, 267-284.
Immel H. Seyed-Emami K. and Afshar-Harb A. 1997. Kreide-Ammoniten aus dem iranischen teil des Koppeh-Dagh (NE-Iran). Zitteliana, 21: 159-190.
Kalantari A. 1969. Foraminifera from the middle Jurassic-Cretaceous successions of Kopet Dagh region (NE-Iran), 298 pp. Exploration and Production, N. I. O. C., Geological Laboratory publication 3, Tehran (Ph.D. thesis, London University).
Moheghy M. Hadavi F. Khodadadi L. and Notghi Moghaddam M. 2014. Nannostratigraphy and investigation of sedimentation conditions of the lower boundary and the upper boundary of the Aitamir Formation in the east and west Kopet Dagh, northeast of Iran. Arabian Journal of Geoscience, 7: 4203–4220.
Moradi Salimi H. 2012. Biostratigraphy and sea-level changes in Aitamir Formation based on ammonites, at the Centre of Kopet Dagh Basin. University of Birjand, Unpublished thesis, 116 p.
Motamedalshariati M. Sadeghi A. Vaziri Moghaddam H. and Moussavi Harami R. 2012. Microbiostratigraphy of the Aitamir Formation in north west of Kopeh Dagh Basin (Maraveh Tappeh section), Scientific Quarterly Journal, Geoscience, 85: 225-236 (Geological Survey of Iran) [In Persian-English Abst.].
Mosavinia A. and Wilmsen M. 2011. Cenomanian Acanthoceratoidea (Cretaceous Ammonoidea) from the Koppeh Dagh, NE Iran: taxonomy and stratigraphic implications; Acta Geologica Polonica, 61(2): 175–192.
Mosavinia A. Wilmsen M. Aryai A.A. and Chahida M.R. and Lehman J. 2007. Mortoniceratinae (Ammonitida) from the Upper Albian (Cretaceous) of the Atamir Formation, Koppeh Dagh Mountaines NE Iran; N. Jb. Geol. Paläont. Abh., 246/1: p. 83-95.
Mosavinia A. Seyed-Emami K.and Aryai A. A. 2014. Ammonites of the Aitamir Formation in the Zawin Section (E Kopeh Dagh) and the First Record of Marine Dinosaurs from the Cretaceous of Iran. Scientific Quarterly Journal Geoscience, 91: 39-44 [In Persian].
Mousavi N., Kani A.L. Mosavinia A. 2016a. The Cenomanian-Turonian oceanic anoxic event in East of Kopet Dagh Basin (Amirabad section) with emphasis on calcareous nannofossils. Scientific Quarterly Journal Geoscience, 26, 101: 265-176 [In Persian-English Abst.].
Mousavi N. Kani A.L. Mosavinia A. 2016b. Biostratigraphy of Abderaz Formation based on calcareous nannofossils in eastern Kopet-Dagh (Ghareh-Soo Section. Stratigraphy and Sedimentology Researches Journal, 32 (3): 93-108 [In Persian].
Mousazadeh H. 2005. Biostratigraphy of upper part of Aitamir Formation based on calcareous nannoplanktons in Shorab section (Kopet Dagh). MSc thesis, unpublished, Ferdowsi University of Mashhad, 121 p. [In Persian-English Abst.].
Mutterlose J. 1992. Biostratigraphy and palaeobiogeography of Early Cretaceous calcareous nannofossils. Cretaceous Research, 13: 167-189.
Notghi Moghaddam M. Moheghy M. and Hadavi F. 2013. Nannostratigraphy and investigation of depositional conditions of the contact between Aitamir and Abderaz formations in east and west of Kopet Dagh. Sedimentary Facies, 6 (1): 77-94[In Persian-English Abst.].
Perch-Nielsen K. 1979. Calcareous nannofossils from the Cretaceous between the North Sea and the Mediterranean. In: Wiedmann, J. (Ed.), Aspekte der Kreide Europas. IUGS series A, 6: 223-272.
Perch-Nielsen K. 1985. Mesozoic Calcareous nannofossils. In: Bolli, H.M., Saunders, J.B., and Perch-Nielsen K. (Eds.) Plankton Stratigraphy. Cambridge Earth Science Series, Cambridge University Press, 329-427.
Raisossadat S.N. Mahboubi A. and Moradi salimi H. 2014. Paleobiogeography of Upper Albian-Lower Cenomanian at the Centre of Kopet Dagh Basin, based on ammonites. Proceeding of 32nd National and 1st International Geoscience Congress Fundamental Geology, p. 126-131, Geological Survey of Iran, Mashhad, Iran, 16-19 Feb. 2014 [In Persian-English Abst.].
Sharifi F. Raisossadat S.N. and Mortazavi M. 2013. Plaeoecology of ammonites of Aitamir Formation in Padeha section at the East of Kopeh Dagh sedimentary basin.Proceeding of the 7th Symposium of Iranian Paleontological Society, 22-24 May 2013, Isfhan University, Iran [In Persian-English Abst.].
Sissingh W. 1977. Biostratigraphy of Cretaceous calcareous nannoplankton. Geologie Mijnbouw, 56: 37-65.
Seyed-Emami K. 1980. Parahoplitidae (Ammonoidea) aus dem Nordost und Zentraliran; N. Jb. Geol. Paläont. Mh., 12: 719-733.
Seyed-Emami K. and Aryai A. A. 1981. Ammoniten aus dem unteren Cenoman von Nordostiran (Koppeh Dagh). Mitteilungen der Bayerischen Staatssammlung für Paläontologie und Historische Geologie, 21: 23-39.
Seyed-Emami K. Förster R. and Mojtahedi A. 1984. Ammoniten aus dem mittleren Cenoman von Nordest-Iran (Koppeh-Dagh), Neues Jahrbuch für Geologie und Paläontologie Monatshefte. 3: 159-172.
Susani A. 2005. Biostratigraphy of lower part of Aitamir Formation based on calcareous Nannoplanktons in Shorab section (Mashhad-Sarakhs Road), MSc thesis, unpublished, Ferdowsi University of Mashhad, 168 p. [In Persian-English Abst.].
Thierstein H.R. 1971. Tentative Lower Cretaceous calcareous nannoplankton zonation. Eclogea Geologicae Helvetiae, 64: 459-488.
Thierstein H.R. 1973. Lower Cretaceous calcareous nannoplankton Biostratigraphy. Abhandlungen der Geologischen Bundesanstalt, 29: 1-52.
Thierstein H.R. 1976. Mesozoic calcareous nannoplankton biostratigraphy of marine sediments. Marine Micropaleontology, 1: 325-326.
Wilmsen M. and Mosavinia A. 2011. Phenotypic plasticity and taxonomy of Schloen-bachia varians (J. Sowerby, 1817). Paläontologische Zeitschrift, 85: 169-184. | |||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 528 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 433 |