
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,704 |
تعداد مقالات | 13,954 |
تعداد مشاهده مقاله | 33,450,996 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 13,266,692 |
لزوم برنامهریزی توسعه درونی با تأکید بر پایداری شهری (نمونه مورد مطالعه: شهر مراغه) | ||
برنامه ریزی فضایی | ||
مقاله 7، دوره 7، شماره 2، شهریور 1396، صفحه 95-116 اصل مقاله (945.43 K) | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/sppl.2017.81398.0 | ||
نویسندگان | ||
علی عشقی چهاربرج* 1؛ محمد حسن یزدانی2؛ احمد آفتاب2 | ||
1دانشیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردیبل، ایران | ||
2دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردیبل، ایران | ||
چکیده | ||
سیاست توسعه درونزای شهری، از سیاستهای سهگانه توسعه شهری است که میتواند پاسخگوی بسیاری از نیازهای مردم، ازجمله اسکان سرریز جمعیت شهری و ارتقای سرانههای خدمات شهری باشد و مادامیکه در شهر ظرفیت لازم وجود دارد، استفاده از سایر سیاستهای توسعه شهری، تحمیل هزینههای اضافه بر محیط است. شهر مراغه باوجود ظرفیتهای توسعه درونی، بدون توجه به موانع فیزیکی به رشد پراکندهوار خود ادامه میدهد که موجب اتلاف هزینهها و ناپایداری محیطی شده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را میطلبد. ازاینرو پژوهش حاضر درصد است تا ضمن شناخت موانع توسعه فیزیکی شهر مراغه بهمنظور مقابله با گسترش پراکندهوار شهر و احیاء بافت فرسوده و قدیمی مرکز شهر در جهت ایجاد توسعه پایدار شهری، لزوم برنامهریزی توسعه درونی شهر مراغه را بیان میکند. روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی است. جهت ارزیابی شاخصها برای تعیین پهنههای مناسب توسعه شهری، از مدل ANP در رویکرد تلفیقی با GIS استفادهشده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد: شاخصهای مؤثر در توسعه درونی شهر مراغه؛ شاخص متوسط تراکم ساختمانی85 درصد، متوسط سطح اشغال کل شهر 61 درصد، باغات و فضای سبز از بین رفته در فاصله سالهای 1373 تا 1385 در طول 13 سال، 1859273مترمربع معادل 92/185هکتار، توزیع سازگاری کاربریها کاملاً سازگار 25/89 درصد، 1/57درصد بناهای مسکونی دارای قدمت زیاد و مقاومت کمتراند، و 1/56 درصد ساختمانهای مسکونی از کیفیت پایین برخوردارند، سرانه کلی معابر برابر 88/27 مترمربع میباشد اگرچه سرانه کلی معبر در حد بالایی است ولی تناسب لازم بین عملکردهای مختلف وجود ندارد. بافت قدیمی و تاریخی شهر مراغه دارای بافت سنتی با تسلط کاربری مسکونی و کوچههای باریک و پرپیچوخم میباشد. نتیجه بهدستآمده حاکی از آن است که شهر مراغه شرایط و ظرفیتهای لازم برای توسعه درونزای، جهت نوسازی بافت فرسوده و ایجاد ساختمانهای با تراکم بالا و کاربری مختلط مسکونی - خدماتی و دسترسی بهتر را دارا است. | ||
کلیدواژهها | ||
توسعه درونی؛ مکان بهینه؛ تحلیل شبکه؛ شهر مراغه؛ ANP؛ GIS | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه و بیان مسئله آنچه بر شار ایرانی گذشته و آن را به شهر امروزی تبدیل کرده است، تحت هر عنوانی که مطرح گردد و با هر فلسفهای که توجیه شود بر رشد ناموزون و خود به خودی شهر تأکید میکند (حبیبی، 1383: 241). رشد روزافزون شهرها متأثر از رشد جمعیت و مهاجرت، باعث ظهور ویژگیها و شرایط جدیدی در ساختار و عملکرد شهرها شده است (Achmad et al, 2015: 237). شهرنشینی برنامهریزینشده مسائل عمدهای همچون آلودگی، ترافیک، جنگلزدایی و تراکم مکانها را بوجود آورده (Deep &Saklani,2014: 179) و منجر به ساختوسازهای بدون برنامهریزی و تغییرات زیاد در ساختارهای فضایی بهویژه توسعه فیزیکی شهر در مکانهای نامساعد طبیعی گشته است (نظریان، 10:1381). در چنین شرایطی توسعه فیزیکی معمولاً بدون توجه به پارامترهای طبیعی و بومشناختی اتفاق میافتد. تخریب باغها و زمینهای زراعی به نفع ساختوسازها، دستاندازی به حریم رودخانهها و ارزشهای زیستمحیطی، توسعه درشیبهای تند، همجواریهای نامناسب در کاربریها و... ازجمله تبعات این نوع توسعههای فیزیکی است (کرم و محمدی، 1388: 60). توسعه نامنظم شهری اثرات مخربی بر شهرها و محیطهای اطراف آنها میگذارد، که ازجمله میتوان به ناهمگونی چشماندازهای طبیعی و از دست رفتن زمینهای کشاورزی اشاره کرد (.(Batisani and Yarnal, 2008: 2 یکی از راهحلها برای از دست نرفتن کاربریهای مناسب، مکانیابی بهینه توسعه شهری است (Zhao,2010: 246). سیاست توسعه درونی یا درونزای شهری، یکی از سیاستهای سهگانه توسعه شهری است که در کنار دو سیاست توسعه شهری متصل یا پیوسته (ایجاد شهرکهای متصل به شهر و در محدوده رسمی شهر) و سیاست توسعه شهری منفصل یا ناپیوسته (ایجاد شهرهای جدید بافاصله از شهر مادر) مطرح میشود (آیینی، 1388: 48). در توسعه درونشهری، بیشترین توجه معطوف به استفاده مؤثرتر از زمینهایی است که تحت پوشش توسعه شهری درآمده است. بخش اعظم رشد آینده جمعیت و نیاز مسکن در منطقه یا شهر را میتوان از طریق پر کردن بافت موجود شهر، افزایش متعادل تراکم، نوسازی و بازسازی مناطق متروکه و فرسوده و احیاء و تغییر کاربری بناهای قدیمی موجود برآورده ساخت (سازمان عمران و بهسازی شهری،1384 به نقل از عباسزاده). توسعه شهر مراغه با توجه به محصور شدن آن در بین کوههای سهند، باغها و زمینهای حاصلخیز کشاورزی، رودخانه، راهآهن، اراضی نظامی و گسترش حاشیهنشینی در اطراف شهر با مشکلاتی مواجه است که موجب آشفتگی کالبدی و بیسامانی فضایی در این شهر شده است. بنابراین ضروری است توسعه فیزیکی در شهر مراغه از الگوی منظمی پیروی کند تا توسعه فیزیکی و گسترش شهر موجب از بین بردن باغها و زمینهای مناسب کشاورزی در قسمت شرقی شهر و بوجود آوردن مخاطرات محیطی در شمال شرقی شهر نشود. براین اساس اهداف پژوهش حاضر در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری عبارتند از: 1- شناسایی تنگناهای و محدودیتهای ناشی از عوامل طبیعی و انسانی در توسعه فیزیکی شهر مراغه. 2- لزوم برنامهریزی توسعه درونی شهر مراغه بهمنظور مقابله با توسعه پراکنده شهر و جلوگیری از پیامدهای منفی آن. برای دستیابی به این اهداف مهم، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به سؤالات زیر است: 1- موانع توسعه افقی شهر مراغه کدامند؟ 2- ضرورت و علل توجه به رویکرد برنامهریزی توسعه درونی در شهر مراغه چیست؟
پیشینه تحقیق برخی از تحقیقات که درزمینه توسعه درونی شهر صورت گرفته میتوان به آنها اشاره کرد: خدا بخشی (1383) در پژوهش خود معتقد است در مطالعات انجامشده بر روی کالبد شهر پایدار، نظریهها و معیارهایمتعددی ارائهشده است که عمدتاً به توسعه عمومی (توسعه درونشهری) و ممانعت از توسعه افقی به سمت حومهها و خارج از شهر تأکید دارند. حیدری (1389) در پژوهشی با عنوان «بافتهای فرسوده شهر بوشهر و توسعه درونشهری» شهر بوشهر و بافتهای فرسوده آن را ازنظر جایگاه و توان این بافتها در توسعه درونشهری موردبررسی قرار داده است. احدنژاد (1392) در پژوهش خود با استفاده از تغییرات دو شاخص تراکم و کاربری اراضی به بررسی روند توسعه درونی در بخشی از بافت فرسوده شمالی مرکز شهر زنجان پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که در این قسمت از شهر شاخصهای توسعه درونی، سازگاریهای لازم را دارا است ولی به دلیل مشکلات موجود توسعه درونی روندی تدریجی و آهسته دارد. سلیمانی و همکاران (1394) در پژوهشی ظرفیتهای توسعه درونی شهر سقز را با استفاده از روشهای ضریب موران، مدل هلدرن و آنتروپیشانون مورد تحلیل قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که شهر سقز دارای ظرفیتهای قابلتوجهی برای توسعه از درون است بهطوریکه اراضی قهوهای مساحتی حدود 545 هکتار و بافتهای فرسوده (مرکزی، میانی و حاشیهای) حدود 274 هکتار از محدوده شهر را به خود اختصاص دادهاند. آروین و همکاران (1395) در پژوهشی با استفاده از روشهای آمار فضایی (مورانI، G عمومی، موران محلی، تحلیل لکههای داغ) به سنجش الگوی پراکندهرویی و شناسایی حوزههای عمل توسعه درونزا در شهر اهواز پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که شهر اهواز از دهه 1335 تاکنون تغییرات فضایی - کالبدی وسیعی داشته است که منجر به شکلگیری الگوی پراکندهرویی در شهر شده است. محمدی و محمدی (1396) در پژوهشی با استفاده از مدل هلدرن به بررسی توسعه کالبدی شهر زنجان با تأکید بر شاخصهای توسعه درونزا پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد مقدار آنتروپی در شهر زنجان برابر 057/1 است که حکایت از رشد پراکنده و بیقواره شهر دارد ازاینرو تأمین مسکن در شهر زنجان در چارچوب توسعه درونی شهر امکانپذیر است. هولا[1] (1999) در کتاب خود گزارشی از اجرای برنامههای توسعه درونی در میشیگان و شیوههای مختلف سرمایهگذاری خصوصی و دولتی را ارائه کرده است. وستفال[2] و همکاران (2005) درپژوهش خود با عنوان بررسی وضعیت منطقه کالامت (واقع در شمال غربی هند) در جهت استفاده از زمینها و املاک رهاشدهی آن به پژوهش پرداختهاند. شون[3] (2010) در پژوهش خود به سیاست درونی شدن توسعه بهعنوان رهیافتی برای تهیه مسکن برای اقشار مختلف جامعه اشارهکرده است. چنگ[4] و همکاران (2011) در پژوهشی با عنوان «روش یکپارچه بهمنظور بهبود برنامهریزی توسعه مجدد اراضی قهوهای در شهر شنزن چین» ابتدا اراضی قهوهای را با استفاده از مراحلی شناسایی کردند و سپس با استفاده از معیارهای اراضی قهوهای را اولویتبندی کردهاند. لئو[5] و همکاران (2014) در پژوهشی با عنوان «عوامل بنیادی شکلگیری اراضی قهوهای در شهرها و روستاهای چین» اراضی قهوهای (Brownfield) در چین را با توجه با معیارهای مالکیت زمین، اندازه سایت، توزیع فضایی، ذینفعان و ... به دو قسمت اراضی قهوهای شهری و اراضی قهوهای روستایی تقسیمبندی کردند. بهطورکلی، پژوهشهایی که درزمینه توسعه درونی انجامشده، بسیار اندک و شاخصهای مورداستفاده در آنها محدود بوده و در هرکدام از آنها به شاخصهای خاصی از توسعه درونی توجه شده است. با توجه به این کمبود، پژوهش حاضر با شش شاخص مؤثر در توسعه درونی شهر شامل شاخص بهرهوری زمین، تخریب باغها و زمینهای کشاورزی، سازگاری کاربریها، قدمت و کیفیت بنا و شاخص نفوذپذیری، لزوم برنامهریزی توسعه درونی شهر مراغه را با استفاده مدل تحلیل شبکه ANP مورد ارزیابی قرار داده است.
مبانی نظری در مورد توسعه درونی، چندین تعریف ارائهشده است. ازجمله این تعاریف میتوان به موارد زیر اشاره نمود: توسعه قطعه زمینهای خالی و ساختمانهای غیرقابلاستفاده که غالباً در نواحی توسعهیافته قرار دارند در رابطه با مفهوم «توسعه درونی شهر» تعاریف مختلف، اما درعینحال یکسویی ارائهشده است: سازمان حفاظت محیطزیست آمریکا توسعه دورنی شهر را آنتیتزی در مقابل رشد پراکنده شهر مطرح کرده است. «مرکز تحقیقات و توسعه شهری واشنگتن» توسعه درونی را فرایند توسعه شهری در اراضی خالی و یا بلااستفاده داخل نواحی موجود شهری میداند که قبلاً ایجادشدهاند و همچنین معتقد است بیشتر نواحی شهری چنین فضاهای خالی مهمی را در داخل محدوده شهری خود دارند (صارمی، 1392). بر همین اساس توسعه درونی بر بستر موجود شهر و با تکیه بر حضور ساکنان، شهروندان و واحدهای همسایگی موجود صورت میپذیرد. در توسعه درونی شهر؛ بهجای گسترش افقی و پراکنده، بهصورت عمودی و درونزا در داخل بافت موجود است. در این سیاست بافتهای قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری احیا، بهسازی و نوسازی میگردند، اراضی بایر و رهاشده شهری کاربری یافته و بازندگی روزمره شهروندان پیوند میخورند. درمجموع رشد شهر از درون بهعنوان وسیلهای برای تحقق رشد هوشمند شهر و رسیدن به شکلی پایدار از کالبد شهر، در نقطه مقابل حومههای گسترده و پراکنده مورد تأکید قرار میگیرد (پریزادی،1391: 94).
شکل-1: توسعه درونی شهر و لزوم پر کردن بافتهایخالی داخل شهر (مأخذ: پریزادى، 1391: 4)
توسعه درونزا به توسعه جدید در مناطق اولویتدار سرمایهگذاری و در زمینهای خالی و متروکه درون نواحی ساختهشده جوامع موجود و درجایی که زیرساختها در آن مکان موجود هستند، اشاره دارد. درعینحال، تأکید توسعه درونزا بر احیا و توسعه مجدد قطعات زمین در اینگونه نواحی است (Kinietz, 2001: 4). ازاینرو، توسعه درونی در بافتهای شهری موجود شامل بافتهای فرسوده شهری و اراضی قهوهای عملی میشود (عبدی و همکاران، 1391: 3) (شکل2). طبق تعریف گروه کابرنت اراضی قهوهای عبارتاند از سایتهایی که از کاربری قبلی خود و یا سایتهای مجاور متأثر شده، متروکه و بدون استفاده هستند و ممکن است دارای مشکلات آلودگی آشکار و یا بالقوه باشند، بهطوری عمده در نواحی شهری قرارگرفتهاند و نیازمند مداخله برای بازگرداندن آنها به کاربری سودمند هستند (Oliver and et al, 2000).
شکل- 2: حوزههای عمل توسعه درونی شهر (مأخذ: سلیمانی و همکاران، 1394: 128)
روش تحقیق روش پژوهش توصیفی - تحلیلی با هدف کاربردی است. آمار و اطلاعات موردنیاز پژوهش از شهرداری مراغه، شرکت مهندسین مشاور نقش محیط مجری طرح جامع شهر مراغه و آمارنامههای مرکز آمار ایران گردآوری شده است. قلمرو پژوهش شهر مراغه میباشد. برای ارزیابی لزوم برنامهریزی توسعه درونی شهر مراغه ابتدا موانع موجود جهت توسعه فیزیکی شهر مراغه مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از مدلANP و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده گردید. باتوجه به اینکه شاخصهای مورد پژوهش از اهمیت یکسانی در تعیین پهنههای مناسب جهت توسعه دورنی شهر مراغه برخوردار نبودند از نظرات کارشناسان خبره جهت تعیین اهمیت نسبی شاخصها بهره گرفته شد. ضریب اهمیت هر یک از شاخصهای مورد استفاده در تحقیق با استفاده از روشANP در نرمافزار Super Decisions محاسبه شد. در نهایت با تلفیق لایهها در نرمافزار Arc Gis پهنههای مناسب جهت توسعه درونی شهر مراغه تعیین شد. در این پژوهش جهت تحلیل دادهها از نرمافزارهای Arc GIS ,ANP ,Spss ,Excel استفادهشده است.
معرفی متغیرها و شاخصها اولین مرحله مهم در سنجش میزان درونی شدن توسعه در هر شهر این است که تعدادی شاخص که نمایانگر وضع موجود شهر از توسعهیافتگی درونی است، تهیه گردد. باید شاخصهایی را طراحی کرد که با اندازهگیری آن شاخصها بتوان میزان توسعه درونی هر شهر را با توجه به استانداردهای مربوط سنجید (احدنژاد و همکاران، 1392: 103). دبیرخانه کمیته معاونین مالی واداری کلانشهرها، مهمترین شاخصهای توسعه درون شهرها را، بهرهوری زمین شهری، تراکم جمعیتی خالص و ناخالص در هر هکتار زمین شهری، روند تخریب باغات و اراضی کشاورزی و غیر کشاورزی حاشیه شهر، سازگاری و ناسازگاری کاربریها، کیفیت و قدمت ابنیه، نفوذپذیری، اجتماعی - اقتصادی، زیستمحیطی و تعداد تشکلهای مردمی معرفی کرده است (دبیرخانه کمیته معاونین مالی واداری کلانشهرها، 1392: 3-5). شاخصهایی که در این تحقیق بررسیشدهاند شامل شاخص بهرهوری زمین (محاسبه تراکم جمعیتی خالص و تراکم جمعیتی ناخالص)، تخریب باغها و زمینهای کشاورزی، سازگاری کاربریها، قدمت و کیفیت بنا و شاخص نفوذپذیری میباشد. که در طول تحقیق مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.
محدوده و قلمرو پژوهش شهر مراغه یکی از قدیمیترین شهرهای ایران است و در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. این شهر در
شکل- 3: موقعیت جغرافیایی شهر مراغه استان و شهرستان (نگارندگان)
موانع توسعه فیزیکی شهر مراغه موانع رشد فیزیکی شهر مراغه در چهار جهت عبارتاند از: 1- شمال و شمال شرقی: رشته قره داغ که یال پیشآمده و کشیدهای از توده سهند است با امتداد نسبی شمال به جنوب در شمال شرقی شهر به ارتفاع 2000 تا 2100 متر در شمال شرقی و شرق شهر مراغه قرار دارد. ارتفاع متوسط شهر مراغه حدود 1485 متر از سطح دریاست. بخش عمدهای از شهر در طبقه ارتفاعی 1440 تا 1580 متر گسترده شده است بهطوریکه 820 هکتار از محدوده شهر معادل 31 درصد از کل این محدوده در این طبقه ارتفاعی قرارگرفته است. با افزایش ارتفاع شهر و نزدیک شدن به دامنههای مرتفع و پرشیب از مساحت شهر کاسته شده بطوریکه حدود 14 هکتار از محدوده شهر در ارتفاعات بالاتر از 1700 متر قرارگرفته است. ساختوساز در ارتفاعات شمال و شمال شرقی علاوه بر تحمیل هزینههای اضافه بر شهر موجب دستاندازی و رواج ساختوسازهای شهری بدون برنامه و مطالعات مبنایی در ارتباط با ناپایداری صورت میگیرد که با اصول توسعه پایدار شهرها مغایر است. 2- جنوب: راهآهن مراغه یکی موانع توسعه فیزیکی شهر در قسمت جنوبی میباشد که بهصورت سدی سرتاسر جنوب شهر مراغه قرارگرفته است و مانع ایجاد تأسیسات زیربنایی و رشد شهر در قسمت جنوبی راهآهن شده است. 3- غرب: رودخانه صوفی چای از ابتدای شکلگیری شهر مراغه بهصورت سدی جهت گسترش فیزیکی شهر در قسمتهای غربی بوده است. 4- شرق: باغهای شهر مراغه یکی از عناصر هویتبخش شهر به شمار میآید بطوریکه این شهر با باغ شهرهایش تعریف میشود در داخل محدوده قانونی شهر تغییر کاربری از باغها به مسکونی بهطور قانونی و غیرقانونی انجام میگیرد این روند تخریب باغها باوجود وسعت زیاد اراضی بایر مناسب توسعه در داخل محدوده شهر انجام میگیرد. با احداث شهرکهای جدید در اطراف شهر مراغه در فاصله سالهای 75 تا 1385 تداوم روند افزایش تقاضای مسکن درنتیجه مهاجرتهای روستایی موجب گردید ساختوساز در اراضی کشاورزی و باغات ادامه یابد (طرح جامع شهر مراغه، 1386). شکل شماره (4 و5) موانع توسعه فیزیکی شهر مراغه را در چهار جهت نشان میدهد.
شکل-4: شیب، مانع توسعه فیزیکی در شمال شرق شکل-5: موانع توسعه فیزیکی در شرق، غرب و جنوب (مأخذ: نگارندگان)
توسعه پایدار شهر زمانی اتفاق خواهد افتاد که بهتمامی اجزای تشکیلدهنده شهر توجه شود. در شهرهای امروزی کمتر از نظامی برنامهریزیشده تبعیت شده، لذا برخی قابلیتها ازجمله زمینهای قابل بازیافت شهری و خصوصاً زمینهای خالی و بلااستفاده درونشهری، بهخوبی شناسایی نمیگردند که با شناسایی این زمینهای درون محدوده شهر، ضمن جلوگیری از گسترش افقی و بیبرنامه، میتوان از مزایای توسعه درونی استفاده نمود
یافتههای پژوهش تعیین وزن مؤلفهها با استفاده از مدل تحلیل شبکهای در نرمافزار Super Decisions فرایند تحلیل شبکهای(ANP) هر موضوع و مسئلهای را بهمثابه"شبکه"ای از هدف، معیارها و زیرمعیارها که با یکدیگر در خوشههایی جمع شدهاند، در نظر میگیرد. این روش قادر است همبستگیها و بازخوردهای موجود بین عناصر مؤثر در یک تصمیمگیری را الگوسازی کرده، تمامی تأثیرات درونی اجزای مؤثر در تصمیمگیری را منظور و وارد محاسبات کند. رکن اصلی در تعیین ضرایب اهمیت معیارها و مؤلفهها در درون یک یا چند ماتریس دودویی (و در یک بازهی امتیازدهی یک تا 9) است. وزن گذاری معیارهای اصلی و زیر معیارها مؤثر در توسعه درونی شهر مراغه با استفاده ازنظر کارشناسان خبره در نرمافزار Super Decisions بهصورت خوشهای مورد تحلیل قرارگرفت (شکل6).
شکل -6: نمودار خوشهای شاخصهای مؤثر در توسعه درونی شهر مراغه
در تحقیق حاضر 6 شاخص برای ارزیابی لزوم برنامهریزی توسعه درونی شهر مراغه مورداستفاده قرارگرفته است. هرکدام از شاخصهای اصلی به زیر معیارهایی تقسیم شدند. برخی از معیارها از اهمیت زیادی نسبت به دیگر معیارها برخوردارند و نقش تعیینکنندهای در برنامهریزی توسعه درونی شهر مراغه دارند. با توجه به اینکه نقش و اهمیت هر یک از شاخصها و مقایسه زوجی بین آنها و تأثیر معیارها و زیر معیارها بر روی یکدیگر بهصورت تحلیل شبکهای با مدل ANP امکانپذیر است میتوان ازاینروش بهعنوان روش مناسبی جهت مدلسازی برنامهریزی توسعه درونی شهرها استفاده کرد. بر مبنای این روش هر یک از زیر معیارهای در شاخصهای اصلی بر اساس اهمیتی که دارد، طبقهبندی میشوند(شکل7).
شکل - 7: وزن گذاری زیر معیارهای هر شاخص اصلی در (ANP)
شکل -8: وزن شاخصهای اصلی حاصل از تحلیل شبکه عناصر در (ANP)
معیارها و زیر معیارهای مؤثر در برنامهریزی توسعه درونی شهر مراغه با بهرهگیری از مدل ANPکه بهعنوان جدیدترین روشهای وزن گذاری به دادههای جغرافیایی هستند، وزنگذاری شدند. وزن نهایی هر یک از شاخصها اصلی نشاندهنده فراهم بودن زمینه جهت برنامهریزی توسعه درونی در شهر مراغه میباشد. وزنها هریک از معیارها با زیر معیارهای مؤثر در توسعه درونی حاصل از تحلیل مدل ANP در سیستم اطلاعات جغرافیایی در لایههای مربوطه اعمال شد. درنهایت نقشه پیشنهادی توسعه درونی شهر مراغه استخراج گردید.
شاخص بهرهوری زمین موضوع تراکم جمعیتی در طرحهای شهرسازی و نیل به تراکمهای جمعیتی پیشنهادی، اساساً دارای بعدی برنامهریزانه است. ازجمله مسائل مهم درزمینه برنامهریزی شهری، ضرورت برنامهریزی بهینه برای اسکان سرریز جمعیت شهری با کمترین هزینه و ارتقا بهرهوری زمین شهری است. بر این اساس اجرای سیاست توسعه درونشهری در شهر مراغه که با توسعه پراکنده خود موجب از بین بردن باغات و تحمیل هزینههای زیاد زیرساختی به دولت و مردم شده ضروری است. در این راستا برخی از شاخصهای مؤثر در توسعه درونشهری موردبررسی قرار میگیرد. شاخص بهرهوری زمین شامل زیرمعیارهای تراکم جمعیتی خالص و ناخالص، تراکم ساختمانی، تعداد طبقات و سطح اشغال شده زمین میباشد که در ادامه مورد بررسی قرار گرفتهاند.
تراکم جمعیتی جمعیت شهر مراغه بر اساس حوزه بلوکهای آماری سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 معادل 162275 نفر میباشد. مساحت شهر در داخل محدوده محاسباتی 7/2597 هکتار میباشد. متوسط تراکم ناخالص جمعیتی کل شهر در وضع موجود 57 نفر در هکتار است. توزیع تراکم ناخالص جمعیتی بین نواحی نشان میدهد که بالاترین تراکم جمعیت در ناحیه 3 با 156 نفر در هکتار و کمترین آن در ناحیه 5 با 13 نفر در هکتار میباشد. در بین محلات بالاترین تراکم جمعیتی متعلق به محله 2 از ناحیه سه با 172 نفر در هکتار میباشد. کمترین میزان تراکم جمعیت در محله 3 از ناحیه پنج (5/0 نفر در هکتار) میباشد. در این محله به لحاظ وسعت اراضی بایر تراکم جمعیت بسیار پایین میباشد (شکل 9 و 10) تراکم ناخالص جمعیتی و تراکم خالص جمعیتی را نشان میدهد.
شکل-9: نقشه تراکم ناخالص جمعیت (مأخذ: نگارندگان) شکل-10: نقشه تراکم خالص جمعیت (مأخذ: نگارندگان)
بافت قدیمی شهر درواقع هسته مرکزی و حصار تاریخی شهر را دربرمی گیرد. این بافت به لحاظ قدمت بهصورت ارگانیک و به دلیل فرسودگی کالبدی، عدم برخورداری مناسب از دسترسی سواره، تأسیسات، خدمات و زیرساختهای شهری آسیبپذیر است. بافت تاریخی و قدیمی شهر مراغه دارای معابر و کوچههای باریک و پیچدرپیچ با طول زیاد که از هندسه خاصی تبعیت نکرده است. درمجموع در این بافت با توجه به نیازهای آن زمان سلسله مراتبی از معابر شکلگرفته بود. بهطوریکه معابر فرعی و کماهمیت با طول و عرض کمتر به معابر عریضتر و با طول بیشتر متصل میشد که از ارزش مکانی، محیطی و اقتصادی نازلی برخورداراست. افزایش تراکم ساختمانی در شهر یکی دیگر از پتانسیلهای توسعه درونی میباشد. در وضع موجود متوسط تراکم ساختمانی 85 درصد میباشد. بخشهایی از شهر دارای تراکم ساختمانی پایینتر از این میزان است لذا قابلیت افزایش تراکم در آنها وجود دارد. بافت قدیمی شهر مراغه علا رغم تراکم ساختمانی بالا از تراکم جمعیتی کمی برخوردار است. (شکل11 و12) پراکنش تراکم ساختمانی دریافت قدیمی و محلات شهر را نشان میدهد.
شکل-11: نقشه تراکم ساختمانی در یافت قدیم شکل-12: نقشه پراکنش تراکم ساختمانی در محلات (مأخذ: نگارندگان) هدف از مطالعه تراکم ساختمانی در وضع موجود شناسایی پتانسیلهای توسعه، افزایش ارتفاع و تعیین ظرفیت نهایی جمعیتپذیری هر یک از نواحی و محلات میباشد. آگاهی از تراکم ساختمانی موجود در برنامهریزیها و تخصیص فضا از اهمیت زیادی برخوردار است. عوامل کمی مؤثر در تعیین تراکمهای ساختمانی عبارتاند از: ضریب سطح اشغال بنا و تعداد طبقات ساختمان است. بررسی تعداد طبقات ساختمان در شهر مراغه نشان میدهد. از مجموع 33111 قطعه مسکونی 70/0 درصد یک طبقه احداث گردیدهاند. 7/27 درصد دوطبقه، 4/1 درصد سهطبقه، 4/0 درصد چهار طبقه، 2/0 درصد پنج طبقه و04/0 درصد واحدها 6طبقه و بالاتر احداث گردیدهاند. در سالهای اخیر گرایش به احداث مجتمعهای کاشانهای بلندمرتبه افزایشیافته است. بهطوریکه حدود 16 قطعه مجتمع مسکونی بین 6-17 طبقه وجود دارد. متوسط طبقه در کل شهر مراغه 2/1 طبقه میباشد. برای تعیین سطح اشغال بنا سطوح ساختهشده، مساحت زیربنا، مساحت کاربری مسکونی موردنیاز است. مساحت مسکونی کل شهر 596 هکتار میباشد. سطوح ساختهشده مسکونی درمجموع 4/356 هکتار است. کل زیربنای شهر3/488 هکتار میباشد. از کل33111 قطعه مسکونی 4/46 درصد از قطعات دارای سطح اشغال 60- 80 درصد است. 8/7درصد کمتر از 40 درصد و5/7 درصد بین 80-100 درصد سطح اشغال دارند. در سطح نواحی بالاترین سطح اشغال (80-100 درصد) مربوط به نواحی سه و چهار است. در این نواحی حدود 25درصد ساختمانها با سطح اشغال80-100درصد احداث گردیدهاند. متوسط سطح اشغال کل شهر 61 درصد میباشد. بالاترین درصد سطح اشغال در ناحیه سه با 66 درصد و کمترین آن در ناحیه پنج با 58 درصد میباشد. بر این اساس برنامهریزی جهت افزایش تراکم جمعیت در بافت مرکزی از طریق ساماندهی و بهسازی بافت فرسوده و امکان نوسازی و بازسازی درحد بلوکهای شهری امکانپذیر است. (شکل 13 و 14) پراکنش تعداد طبقات و سطح اشغال ساختمانی در محلات شهر را نشان میدهد.
شکل- 13: پراکنش تعداد طبقات ساختمانی در محلات شکل-14: پراکنش سطح اشغال ساختمانی در محلات (مأخذ: نگارندگان)
شاخص روند تخریب باغات و اراضی کشاورزی در سال 1385 مساحت محدوده شهر نسبت به سال 1373 میزان 1/2% افزایشیافته است، درحالیکه مساحت باغات و فضای سبز 40% و مساحت پارک ملی 5/5% کاهش پیداکرده است. مجموعاً میتوان گفت در فاصله سالهای 1373 تا 1385 میزان 1852544 مترمربع از باغات و فضاهای سبز و پارک ملی مراغه تخریب و از بین رفته است. در وضع موجود باغات پیرامون شهر مورد هجوم سازندگان مسکن قرارگرفته و بهشدت در حال تخریب میباشند. حفظ و جلوگیری از تخریب باغات و توقف صدور مجوز احداث بنا در باغات توسط مدیریت شهری و نظارت و کنترل مستمر برساخت و سازهای غیرقانونی انجامگرفته در باغات موجود با استفاده از ابزارهای قانونی مؤثر و کارا از اولویتها و اهدافی است که لزوم برنامهریزی توسعه درونی را در شهر مراغه ضروری نموده است(شکل 15 و 16).
شکل-15: باغات و فضای سبز موجود تا سال1373 شکل-16: باغات و فضای سبز تخریبشده 1373-1385 (مأخذ: نگارندگان)
شاخص سازگاری و ناسازگاری کاربریها کاربریهای اراضی همجوار شهری، اثرات خارجی بر روی یکدیگر دارند. این تأثیرات میتواند مثبت یا منفی باشد. اثرات مثبت به افزایش کارآیی به میزانی منجر شده که کاربریهای اراضی همجوار به توسعه پایدار و شیوه بهتر زندگی منجر میشود، درحالیکه اثرات منفی به کاهش کارایی منجر شده، کاهش ارزش کاربری اراضی را به دنبال خواهد داشت که به ایجاد ناسازگاری میان کاربریهای مختلف خواهد انجامید. هرچه از میزان ناسازگاری کاربرهای همجوار در محدوده شهر کاسته شود، این به مفهوم حرکت در مسیر توسعهیافتگی شهر از درون است. توزیع آماری سازگاری یا ناسازگاری کاربریهای شهر مراغه نشان میدهد، که 25/89 درصد کاربریهای شهر کاملاً با همدیگر سازگار هستند. بیشترین تعداد کاربریهای ناسازگار در ناحیه 3 در دو محله 1و3 و همچمین در ناحیه 7 در دو محله 1و2 مشاهده میشود. نقشه کاربریهای شهری مراغه حاکی از آن است میزان سازگاری کاربریهای شهری ازلحاظ سازگاری کاربریهای همجوار در شهر از سازگاری بالایی برخوردار است. سازگاری مناسب کاربریهای شهر مراغه زمینه را جهت برنامهریزی توسعه درونی فراهم نموده است (شکل17).
شکل -17: نقشه سازگاری کاربریهای همجوار (مأخذ: نگارندگان)
شاخص کیفیت و قدمت ابنیه یکی از شاخصهای برنامهریزی توسعه درونی، بررسی وضعیت ساختمانها عمر بناست. هر چه عمر ساختمان بیشتر باشد، با توجه به افزایش فرسودگی و نیز استفاده از مصالح کمدوام درگذشته، مقاومت ساختمانها کاهش مییابد. از بین 33111 ساختمان مسکونی شهر مراغه 5/18 درصد آنها عمر 1 تا 5 سال دارند. 4/24 درصد 6 تا 15 سال، 43 درصد قدمت 16 تا 30 سال و 1/14 درصد آنها بیش از 30 سال قدمت دارند. تقریباً 1/57 درصد بناهای مسکونی از قدمت زیاد و مقاومت کمتری برخوردار میباشند که زمینه را برای نوسازی و ایجاد ساختمانهای درشتدانه جهت افزایش تراکم جمعیت در بافت مرکزی فراهم نموده است. شاخص دیگر در توسعه درونی بررسی کیفیت بناها میباشد. کیفیت ابنیه شهر مراغه در چهار گروه نوساز، قابلاستفاده، مرمتی و تخریبی طبقهبندی گردیدهاند. در شهر مراغه حدود 6/18 درصد واحدهای مسکونی نوساز، 3/25 درصد قابل نگهداری و 2/43 درصد تعمیری و 9/12 درصد تخریبی هستند. بررسی کیفیت ابنیه در سطح شهر مراغه نشان میدهد که بهطورکلی 1/56 درصد ساختمانهای مسکونی دو دامنه تخریبی و تعمیری قرار دارند که نشاندهنده فراهم بودن زمینه جهت نوسازی و ایجاد ساختمانهای با تراکم بالا و دسترسی بهتر میباشد (شکل 18 و19).
شکل-18: نقشه پراکنش قدمت ساختمانها در محلات شکل-19: نقشه پراکنش کیفیت ابنیه در محلات (مأخذ: نگارندگان) شاخص نفوذپذیری تئوری رشد هوشمند یک تئوری حملونقل و برنامهریزی شهری است که روی رشد در داخل شهر تمرکز میکند و در مقابل پراکندگی، روی فشردهسازی شهر تأکید دارد و طرفدار کاربریهای فشرده، حملونقل محور و دوستدار پیادهروی و دوچرخهسواری است. بر این اساس ریزدانه، میان دانه و درشتدانه بودن بافت شهری، بر کارآمدی شبکه ارتباطی تأثیرمیگذارد. ازاینرو هرچه دانهبندی بافت شهری درشتتر باشد، درصد گره ترافیکی و تعداد بنبستها کمتر میشود و کارآمدی شبکه ارتباطی بیشتر خواهد بود. شبکه معابر شهر مراغه در بافت مرکزی فاقد هرگونه انتظام و بهصورت ارگانیک با کوچههای طولانی و پیچوخم است این ویژگی عمدتاً در درون حصار تاریخی شهر موجب مشکلات و تنگناهای ترافیکی گردیده است (شکل20). یکی از اهداف عمده برنامهریزی توسعه درونی شهرها، ساماندهی فضایی - کالبدی و ایجاد انسجام در استخوانبندی شهر بهصورت یکپارچه با روابط عملکردی مناسب میباشد. بر این اساس در شهر مراغه برای ایجاد یکپارچگی و عملکرد مناسب شبکه ارتباطی جهت روانتر شدن ترافیک در بافت مرکزی میبایستی به ایجاد یا تعریض چند معبر اقدام نمود.
شکل-20: نقشه شبکه معابر (مأخذ: نگارندگان)
تغییر کاربری جهت ایجاد یا تعریض شبکه معابر از ویژگیهای توسعه درونی و پایدار شهری، افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی، هدایت توسعه کالبدی شهر به صورتی متراکم و در مسیرهای خطوط سریع حملونقل همگانی، روی آوردن به الگوی دهکده شهری برای محلههای مسکونی و جلوگیری از خزش توسعه به حومه میباشد. بخش اعظم رشد آینده جمعیت و نیاز مسکن در منطقه یا شهر را میتوان از طریق پر کردن بافت موجود شهر، افزایش متعادل تراکم، نوسازی و بازسازی مناطق متروکه و فرسوده و احیاء و تغییر کاربری بناهای قدیمی موجود برآورده ساخت. شهر مراغه دارای 88/27 مترمربع سرانه معابر میباشد بیشترین سرانه معابر در بافتهای جدید شهر مراغه قرار دارد. شهر مراغه در بافت قدیمی و تاریخی خود دارای بافت سنتی با تسلط کاربری مسکونی به کاربری غیرمسکونی، کوچههای باریک و پرپیچوخم میباشد. برای روانتر شدن ترافیک و پویایی بخش مرکزی معیارها و زیر معیارهای مؤثر در توسعه درونی شهر مراغه بااستفاده از مدل ANP مورد تحلیل قرار گرفت. تلفیق لایهها براساس امتیازات حاصل از تحلیل ANP در سیستم اطلاعات جغرافیایی نشان میدهد که میبایستی 2 هکتار از بافتهای مسکونی بخش مرکزی به نفع شبکه معابر تغییر کاربری داده شود. در این راستا میبایست دو نوع تغییر کاربری در سطح کلان و سطح خرد انجام گیرد.
تغییر کاربری در سطح کلان (ایجاد و تعریض معابر) الف)- ایجاد معابر شهر مراغه در بافت قدیمی و تاریخی خود دارای بافت سنتی با کوچههای باریک و پرپیچوخم میباشد پویای بخش مرکزی مستلزم ایجاد دو معبر میباشد؛ اولی: از میدان فلسطین جنوبی تا میدان امام حسین، که با تغییر کاربری مسکونی در بافتی قدیمی با خیابانهای تنگ و باریک به نفع شبکه معابر همراه است. احداث این خیابان موجب کاهش ترافیک و روانتر شدن شبکه حملونقل در قسمت مرکزی شهر میگردد. و دومی: احداث راسته خیابان از خیابان شهرداری اسماعیلی تا خیابان شهید قددوسی؛ گرههای ترافیکی مرکز شهر با احداث این راسته خیابان از انتهای خیابان شهرداری اسماعیلی تا خیابان شهید قددوسی تا حد زیادی کاهش مییابد. این معبر میتواند بار ترافیکی مرکز شهر را از طریق خیابان شهرداری اسماعیلی به خیابان شهید قددوسی که دسترسی بالایی به شبکه معابر حاشیه شهر دارد منتقل کند. ب)- تعریض معابر در توسعه درونی شهرها، بهجای گسترش افقی، شهر بهصورت عمودی گسترش مییابد بافتهای قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری، احیاء، بهسازی و نوسازی میشود. اراضی بایر و رهاشده شهری بکار گرفته میشود. کاربریهای نامناسب و نامتناسب بازندگی امروزی شهری نظیر زندانها، پادگانهای نظامی، کارخانهها و صنایع مزاحم درون شهر اصلاح میشود. سطح معابر و شبکههای دسترسی، سطح فضای سبز و درنهایت تمامی عناصری که در شهر وجود دارد به استانداردهای شهرسازی نزدیک میشود. برای احیای سیاستهای توسعه درونی در شهر مراغه به تغییر کاربریهای مسکونی به نفع فضای سبز، ساختمانهای دانهدرشت جهت افزایش تراکم در بخش مرکزی و بویژه افزایش سطح شبکه ارتباطی که یکی از نشانههای پویایی بافت مرکزی شهر میباشد نیاز است. تعریض برخی از معابر که در برنامهریزی توسعه درونی شهر مراغه میتواند مؤثر باشد موارد زیر است. خیابان کارگر که مابین خیابانهای خیابان امام و میدان استاندارد؛ 2- خیابان چهل پا که مابین خیابان قدس و خیابان امام؛ 3- راسته خیابانی که خیابان مابین آیتالله کاشانی و خیابان اوحدی؛ 4- راسته خیابانی که خیابان مابین آیتالله کاشانی و خیابان استاد عباسی؛ 5- خیابان میر حبیب مابین میدان امام حسین تا خواجه نصیر جنوبی؛
شکل-21: نقشه پیشنهادی ایجاد یا تعریض معابر در بافتهای مرکزی (مأخذ: نگارندگان)
تغییرات خرد تغییرات کاربری اراضی، تغییراتی که در مقیاس کوچک با افزایش تراکم جمعیت با تجمیع بافتهای فرسوده ریزدانه و ساخت ساختمانهای دانهدرشت و چندطبقه در محله 2 و 3 از ناحیه یک، محله 2و 3 از ناحیه دو، محله 1 از ناحیه 3، محله 3 از ناحیه چهار و محله 1 و 2 از ناحیه هفت صورت گیرد تا با تغییر کاربری مسکونی به کاربری مختلط مسکونی - خدماتی بافت مرکزی احیای و از حالت رکود و فرسودگی رهایی یابد.
نتیجهگیری در چند دهه اخیر رشد سریع و گسترش افقی شهرها در تمامی کشورهای جهان، اعم از توسعهیافته و درحالتوسعه، منجر به مشکلات جدی در شهرها شده است. در سطح جهانی برای رفع این مشکلات الگوهای گوناگونی برای توسعه شهرها پیشنهاد شد در این میان طرح مباحث مربوط به توسعه پایدار شهری مشخص کرد که الگوی پراکندهرویی شهری پیامدهای منفی بسیاری را درپی داشته است. این امر باعث شده تا برنامه ریزان در راستای کاهش آثار منفی الگوی پراکندهرویی بر الگوهای پایدارتر تأکید کنند. بهمنظور نیل به این هدف رویکرد رشد هوشمند و توسعه درونی بهعنوان راهکاری برای تحقق این اصول مورد تأکید سیاستگذاران و برنامهریزان شهری بوده که در چارچوب آن بافتهای فرسوده شهری و اراضی بایر و ناکارآمد(قهوهای) بهعنوان زمینهها و فرصتهای تحقق توسعه درونی شناخته شدهاند. توسعه فیزیکی شهر مراغه در چند دهه اخیر با توجه به محصور شدن آن در بین کوههای سهند، باغها و زمینهای حاصلخیز کشاورزی حکایت از توسعه فیزیکی ناموزون، پراکنده و بدون توجه لازم به معیارهای شهرسازی دارد. براین اساس پژوهش حاضر با استفاده از مدل ANP در رویکرد تلفیقی با GIS، با هدف شناخت موانع توسعه فیزیکی شهر مراغه بهمنظور مقابله با گسترش پراکندهوار شهر و لزوم برنامهریزی توسعه درونی در این شهر انجام گرفته است. در راستای دستیابی این هدف، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به دو سؤال میباشد. پاسخ به سؤال اول نشان میدهد که موانع توسعه افقی شهر مراغه، در شمال و شمال شرقی ارتفاعات کوههای سهند، در شرق باغهای و زمینهای حاصلخیز کشاورزی، در غرب رودخانه صوفی چای، در جنوب راهآهن، در جنوب غربی اراضی نظامی و در جنوب شرقی گسترش سکونتگاههای حاشیهنشینی میباشند. مواجهه با موانع و مشکلات توسعه افقی در این شهر، توجه به رویکرد برنامهریزی توسعه درونی را ضروری ساخته است. پاسخ به سؤال دوم پژوهش با بررسی شاخصهای مؤثر در توسعه درونی شهر مراغه به ترتیب نشان میدهد که؛ شاخص اول: متوسط تراکم ساختمانی 85 درصد و متوسط سطح اشغال کل شهر 61 درصد است زمینه برنامهریزی جهت افزایش تراکم جمعیت در بافت مرکزی فراهم است. شاخص دوم: در فاصله سالهای 1373 تا 1385 در طول 13 سال، 1859273 مترمربع معادل 92/185 هکتار از باغات، فضای سبز و پارک ملی شهر مراغه در اثر ساختوسازهای شهری از بین رفته است. شاخص سوم: توزیع آماری سازگاری کاربریهای شهر مراغه نشان میدهد، که 25/89 درصد کاربریهای شهر کاملاً با همدیگر سازگار هستند. سازگاری مناسب کاربریهای همجوار شهر مراغه زمینه را جهت برنامهریزی توسعه درونی فراهم نموده است. شاخص چهارم: تقریباً 1/57 درصد بناهای مسکونی از قدمت زیاد و مقاومت کمتری برخوردارند و 1/56 درصد ساختمانهای مسکونی از کیفیت پایین و در دو دامنه تخریبی و تعمیری قرار دارند نشاندهنده فراهم بودن زمینه جهت نوسازی و ایجاد ساختمانهای با تراکم بالا و دسترسی بهتر میباشد. شاخص پنجم: سرانه کلی معابر برابر 88/27 مترمربع میباشد اگرچه سرانه کلی معبر در حد بالایی است ولی تناسب لازم بین عملکردهای مختلف وجود ندارد این موضوع بیانگر خالی بودن بخشهایی از شهر و توسعه نامناسب آن میباشد. شهر مراغه در بافت قدیمی و تاریخی خود دارای بافت سنتی با تسلط کاربری مسکونی به کاربری غیرمسکونی، کوچههای باریک و پرپیچوخم میباشد که زمینه را برای برنامهریزی توسعه درونی جهت روانتر شدن ترافیک و پویایی بخش مرکزی شهر مهیا کرده است. نتایج حاصل از تحلیل ANP که توسط کارشناسان خبره وزن دهی شده نشان میدهد، که سمت بهینه توسعه فیزیکی شهر مراغه نوک پیکان را به سمت بافتهای قدیمی و توسعه مرکز شهر گرفته است. که با دو سیاست یکی در سطح کلان(ایجاد2 معبر و تعریض 10 معبر) و دیگری در سطح خرد(تغییر کاربریها مسکونی به کاربری مختلط مسکونی- خدماتی) قابلاجراست.
پیشنهادات در راستای یافتههای پژوهش اجرای پیشنهادات زیر میتواند در بکارگیری الگوی توسعه درونی شهر مراغه تا حصول به پایداری شهری مؤثر واقع گردند. - جلوگیری از تغییر کاربری و پیوستن باغهای درجه یک و زمینهای کشاورزی اطراف به بدنه اصلی شهر؛ - حمایت از بهسازی و نوسازی تولید و عرضه مسکن در بافتهای فرسوده شهری توسط بخش غیردولتی؛ - تلاش در جهت ایجاد هویت شهری، ساماندهی فضایی - کالبدی، بهسازی شبکه معابر و دسترسیها؛ - آگاهی دادن به شهروندان با اجرای پروژههای نمایشی و جذاب نمودن راهبرد توسعه درونی برای ساکنان؛ - بهکارگیری قوانین سختگیرانه در راستای توسعه افقی شهر مراغه در اراضی کشاورزی پیرامون و حمایت از سیاستهای توسعه شهری برمبنای الگوهای شهر فشرده، شهر پایدار و رشد هوشمند از مهمترین راهکارهای پیشنهادی در این حوزه میباشد. | ||
مراجع | ||
1- احد نژاد، محسن، (1392)، بررسی روند توسعه درونشهری با تأکید بر تغییرات تراکم و کاربری اراضی، نمونه موردی بافت فرسوده شمالی شهر زنجان، مجله آمایش جغرافیای فضا، فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه گلستان، شماره8، صص 99- 118. 2- آروین، محمود و پوراحمد، احمد و زنگنه، سعید، (1395)، سنجش الگوی پراکنده رویی و شناسایی حوزههای عمل توسعه درونی شهر (نمونه موردی: شهر اهواز)، مطالعات محیطی هفت حصار، سال پنجم، شماره 17، صص 45-62. 3- آیینی، محمد و السادات اردستانی، زهرا، (1384)، هرم بازآفرینی و مشارکت مردمی، معیار ارزیابی برنامههای توسعه درون زای شهری، نشریه هویت شهر، شماره 5، صص 47- 58. 4- پریزادی، طاهر، (1391)، بررسی توسعه درونی شهر با تأکید بر مسکن، موردمطالعه شهر سنندج، پایاننامه دکتری به راهنمایی دکتر حمیدرضا وارثی، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه اصفهان. 5- حبیبی، سید محسن، (1383)، "از شار تا شهر"، چاپ پنجم، انتشارات دانشگاه تهران، تهران. 6- حیدری، جهانگیر و سلیمانی، محمد، (1391)، توسعه درونشهری، انتشارات آذرخش. 7- خدابخشی، شهره، (1383)، انرژی و کالبد شهر پایدار، همایش مسائل شهرسازی ایران، جلد یک، دانشگاه شیراز. 8- دبیرخانه کمیته معاونین مالی واداری کلانشهرها، (1392)، توسعه درونی شهرها و شاخصهای اندازهگیری آن» مرکز اطلاعات علمی و تخصصی مدیریت شهری. 9- سازمان عمران و بهسازی شهری ایران، (1384)، برنامهریزی عملیاتی دهساله بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری، تهران. 10- سلیمانی، محمد و تولایی، سیمین و زنگانه، احمد و احمدی، مظهر، (1394)، بررسی پراکنده رویی و ظرفیتهای توسعه درونی شهر سقز، فصلنامه علمی - پژوهشی نگرشهای نو در جغرافیای انسانی، سال هفتم، شماره 3، صص 123- 144. 11- سیفالدینی، فرانک، (1378)، "فرهنگ واژگان برنامهریزی شهری و منطقهای"، چاپ اول، انتشارات دانشگاه شیراز، شیراز. 12- صارمی، حمید، (1392)، بررسی توسعه از درون شهر بروجرد، فصلنامه مدیریت شهری، شماره 32، صص 299- 309. 13- طرح توسعه و عمران شهر مراغه جلد اول (1386). 14- عبدی، محمدعلی و مهدیزادگان، سیما و جلالوندی، مجید، (1391)، مروری بر تجارب بهسازی و نوسازی بافتهای شهری در برخی کشورها، انتشارات مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، چاپ اول. 15- فخر احمد، مهدی، (1384)، برنامهریزی توسعه آتی شهر با تاکید بر تعیین کاربری اراضی بلااستفاده درون شهری، مورد مطالعه: شهر دوگنبدان (گچساران)، پایاننامه کارشناسی ارشد، به راهنمایی دکتر محمدرضا پورجعفر، دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس. 16- کرم، امیر و محمدی، اعظم، (1388)، ارزیابی و پهنهبندی تناسب زمین برای توسعه فیزیکی شهر کرج و اراضی پیرامونی بر پایهی فاکتورهای طبیعی و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، فصلنامه جغرافیای طبیعی، سال اول، شماره 4، تابستان 1388، صص 74-59. 17- محمدی، جلیل و محمدی، علیرضا، (1396)، بررسی توسعه کالبدی زنجان با تأکید بر شاخصههای توسعه درونزا، آمایش جغرافیایی فضا، سال هفتم، شماره 23، صص 11- 24. 18- مهندسین مشاور شاران، (1385)، خلاصه گزارش طرح تفصیلی منطقه 3، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران (نهاد مشترک مسئول تهیه طرحهای جامع و تفصیلی شهر تهران). 19- مهندسان مشاور نقش محیط، (1390)، طرح توسعه و عمران(جامع) مراغه، مصوب 1390. 20- نظریان، اصغر، (1381)، جغرافیای شهری ایران، تهران، انتشارات پیام نور. 21- Achmad, Ashfa, HasyimSirojuzilam, DahlanBadaruddin and N.AuliaDwira. (2015), Modeling of urban growth in tsunami-prone city using logistic regression: Analysis of Banda Aceh, Indonesia, Applied geography, NO 62. 22- Batisani, N, Yarnal, B. (2008), Urban expansion in Centre County, Pennsylvania: Spatial dynamics and Landscape transformations, Applied Geography, doi: 10.1016/j.apgeog. 2008.08.007. 23- Cheng, F., Geertman, S. K. M., & Zhan, Q. (2011), An integrative methodology to improve brownfield redevelopment planning in Chinese cities: A case study of Futian, Shenzhen. Computers, Environment and Urban Systems 35, 388–398. 24- Deep Shikhar and SaklaniAkansha. (2014), Urban sprawl modeling using cellular automata, The Egyptian journal of remote sensing and space sciences, NO 17. 25- Greensboro Comprehensive Plan Steering Committee. (2000), “Infill Development for Greensboro”, NC (AWhite Paper). 26- http://www.wikipedia.org(2008). 27- Hula, Richard C. (1999), An Assessment of Brownfield Redevelopment Policies: The Michigan Experience.published by The Price water house Coopers Endowment for The Business of Government. 28- Kienitz, R. (2001), "Managing Maryland’s Growth: Models and Guidelines for Infill Development"Maryland, Maryland Department of Planning 29- Liu, Y. Oort, F., Geertman, S., Lin, Y. (2014), Institutional determinants of brownfield formation in Chinese cities and urban villages, Habitat International, Volume 44: 72-78 30- Oliver,L. ,Ferber,U. ,Grimski,D. ,Millar,K. ,Nathanail,P. (2005), The Scale and Nature of European Brownfields. Retreived from, www. Cabernet. org. uk 31- Shannon, Van Zandt. (2010), Brown fields Redevelopment for Affordable Housing. Plan 656 Housing and Community PRATIK MHATRE. 32- Tarnay, Stella. (2004), “Barriers and Solutions to Land Assembly for Infill Development”, ULI Land Use Policy Forum Report. 33- Westphal M., Lynne, M., Levengood, Jeffrey, W., Alaka, S., Stotz, D. and Douglas, F. (2005), Brownfield Redevelopment: a Hidden opportunity for conservation biology. Policies for Managing Urban Growth and Landscape Change: A Key to Conservation in the 21st Century. 34- Zhao, Pengjun. (2010), Sustainable urban expansion and transportation in a growing megacity: Consequences of urban sprawl for mobility on the urban fringe of Beijing, Habitat International, Volume 34, Issue 2, April 2010.“ Information Bulletin Number 43”, April ،- City-Parish Planning Commission, (2004) 28. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,139 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,530 |