تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,655 |
تعداد مقالات | 13,539 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,052,899 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,217,985 |
تأثیر بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی و صمیمیت سالمندان مقیم در سرای سالمندان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش نامه روانشناسی مثبت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 3، شماره 1، خرداد 1396، صفحه 77-91 اصل مقاله (839.63 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ppls.2017.96471.0 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سهیلا سبزیچی* 1؛ فرشاد بهاری2؛ رحیم حمیدی پور3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1کارشناس ارشد مشاوره، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک ، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار مشاوره، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک، اراک، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک، اراک، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف پژوهش، تعیین تأثیر بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی و صمیمیت سالمندان مقیم سرای سالمندان بود. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و طرح پژوهش، پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. نمونه پژوهش تعداد 30 نفر بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه، بهصورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامۀ احساس تنهایی دی توماسو، براون و بست و پرسشنامه صمیمیت واکر و تامپسون بود. پس از اجرای پیشآزمون، گروه آزمایش، 11 جلسه آموزش بخشش به شیوه گروهی دریافت کرد و درنهایت، پسآزمون و پس از یک ماه پیگیری انجام شد. دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تی همبسته تحلیل شد. نتایج نشان دادند بخششآموزی گروهی، افزایش احساس صمیمیت و کاهش احساس تنهایی در سالمندان گروه آزمایش را موجب شد. همچنین یافتهها بیانکنندۀ کاهش مؤلفههای اجتماعی و خانوادگی احساس تنهایی بود و نتایج پیگیری نشان دادند میزان صمیمیت و احساس تنهایی در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار است. با توجه به یافتههای فوق نتیجهگیری شد بخششآموزی بر کاهش احساس تنهایی و افزایش صمیمیت سالمندان مقیم سرای سالمندان مؤثر است و توصیه میشود مراقبتکنندگان از این مداخله در کار با سالمندانی که احساس تنهایی دارند، استفاده کنند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بخشش آموزی گروهی؛ صمیمیت؛ احساس تنهایی؛ سالمندان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
افزایش جمعیت قشر سالمندان، یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی در قرن بیست و یکم به شمار میرود. در دنیای امروز، فرد سالخورده بهطور روزافزونی نقش اساسی در انجام کارهای داوطلبانه، انتقال تجربه و دانش، کمک به اعضای خانواده یا ایفاء نقش مراقبتی از خانواده به عهده دارد (ورنر و میچل، 2015). سالمندی، دورهای با تغییرات جسمانی و روانشناختی مختلف است که بر سلامت روانشناختی و جسمانی افراد تأثیر میگذارد. از میان مسائل سالمندان، احساس تنهایی آنها نیاز به توجه خاص دارد؛ زیرا سالمندان آن را بنا به دلایل مختلف ازقبیل نقصهای جسمی و از دست دادن نزدیکان و کمرنگشدن ارتباطات تجربه میکنند. شواهد نشان میدهند احساس تنهایی پدیدهای گسترده و فراگیر است و 25 تا 50% کل جمعیت بالای 65 سال آن را بر حسب سن و جنس تجربه میکنند (هروی کریموی و همکاران، 1386). این احساس، عامل مهمیدر بروز یا تقویتبیماریهای دوران سالمندی است. نتایج نشان میدهند تنهایی و سلامتی سالمندان با کیفیت زندگی آنها مرتبط است و احساس تنهایی سلامت فیزیکی و ذهنی سالمند را کاهش میدهد (لئو و جیو، 2007)؛ بنابراین از مهمترین مشکلات متعدد روانی سالمندان احساس تنهایی است که کمتر به آن توجه شده است و دلیل بسیاری از حالات نامتعادل روانی سالمندان ازقبیل افسردگی، خودکشی و یأس شدید است. احساس تنهایی، تجربۀ فردی ناخوشایند، منفی و عذابآور، سخت، وحشتناک و دردناکی است که ایجاد احساس بیحوصلگی، بیفایدهبودن، ناامیدی، افسردگی و اضطراب را سبب میشود (اسکوتر و همکاران، 2017). افرادی که در برقراری و حفظ روابط رضایتبخش با دیگران ناتواناند و درنتیجه، در برآوردن نیاز به تعلق مشکل دارند، احتمالاً حس محرومیتی را تجربه میکنند که با «احساس تنهایی» نشان داده میشود. یافتهها نشان میدهند احساس تنهایی مترادف با زندگیکردن به تنهایی نیست. احساس تنهایی هنگامی رخ میدهد که تعاملات مهم و معنادار اجتماعی ازنظر کمی یا کیفی دچار نقصان شود. طبق تحقیقات انجامشده، شایعترین علل تنهایی، بیماری، مرگ همسر و نداشتن دوستان است. به عبارت دیگر، به نظر میرسد تنهایی از تغییرات زندگی اجتماعی و همچنین رویدادهای زندگی طبیعی و سختیهای ناشی از پیری حاصل میشود (ساویکو، 2005). براساس نظر روانشناسان، هر کوششی که به رفع احساس تنهایی سالمندان منجر شود، سدی در برابر موج مشکلات پیچیدۀ روانی افراد سالمند است و از سوی دیگر، باعث بهبود سلامت آنان میشود (ایالاز، آکتورک، ارسی، اوزتورک و اصلان، 2014). ایلاز و همکاران (2014) در پژوهشی نشان دادند سالمندانی که احساس تنهایی بیشتری نشان میدهند، به میزان زیادی افسردگی دارند. طرد سالمندان از خانواده سبب احساس پوچی، ناامیدی در آنان میشود؛ بنابراین به ادامه زندگی بیعلاقه میشوند. سرای سالمندان ازنظر افراد سالمند نماد انزوا و تنهایی است. سالمندانی که تنها زندگی میکنند در مقایسه با سالمندانی که با اعضای خانواده خود زندگی میکنند، نسبت به ابتلا به بیماریهای جسمانی و روانی ازجمله احساس تنهایی مستعدترند (همتی علمدارلو، دهشیری، شجاعی و حکیمی راد، 1388)؛ بنابراین بین سالمندان ساکن خانۀ سالمندان و سالمندان ساکن در خانوادهها از لحاظ سلامت عمومی و مؤلفههای آن یعنی (نشانههای جسمانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی که از نشانههای احساس تنهایی است) تفاوت معنیداری وجود دارد (پاشا، صفرزاده، مشاک، 1386). امروزه ارتباط با دیگران یکی از مهمترین و با ارزشترین بخش زندگی هر فرد را تشکیل میدهد. درواقع بیشترین ساعات عمر ما با دیگران گذرانده میشود؛ درنتیجه، نوع ارتباط در زندگی هرکس نقش بسیار مهمی دارد. توانایی برقراری ارتباط بینفردی، موجب تقویت رابطۀ گرم و صمیمی ما با دیگران بهویژه اعضای خانوده میشود و سلامت روانی و اجتماعی ما را بیشازپیش فراهم میکند و به قطع روابط ناسالم ما منجر خواهد شد (شولتز و شولتز[1]، ترجمۀ سیدمحمدی، 1384). صمیمیت بهعنوان توانایی ارتباط با دیگران با حفظ فردیت تعریف میشود. اینگونه تعاریف مبتنی بر خویشتن نشانمیدهند فرد باید به درجهای از رشد فردی دست یابد تا بتواند با دیگران رابطه صمیمانه برقرار کند. سالیوان[2]( سالیوان، 1953 به نقل از خلعتبری، قربان شیرودی و حسینی، 1390) بر لزوم برقراری رابطه با دیگران به دلیل ریشهداشتن آن در نیازهای اساسی انسانی تأکید میکند و بیکفایتی در ارضای نیاز به صمیمیت دیگران یا صمیمیت بینفردی را، با عنوان تنهایی مطرح میکند (سالیوان، 1953، به نقل از خلعتبری و همکاران، 1390). احساس تنهایی تسریعکنندۀ اعمال خودکاری است که اشخاص دیگر را وادار میکند تا در تماس با فرد تنها قرار بگیرند. بدین ترتیب، ممکن است نوعی از تماس اجتماعی فراهم شود که فرد نیاز دارد (خدابنده، 1391). احساس تنهایی افراد مبتلا را با احساس خلاء، غمگینی و بیتعلقی مواجه میکند و به شیوههای مختلف بر تعاملات اجتماعی با دیگران، نحوۀ زندگی و سلامت جسمانی و روانی آنها تأثیر میگذارد (هنریچ و گالون، 2006). مشخصۀ تنهایی اجتماعی، احساس خستگی، بیهدفی، بیارزشی و در حاشیه قرارگرفتن، توأم با تأییدنشدن از طرف دیگران است؛ ولی وقتی این افراد به شبکۀ روابط اجتماعی دست یابند، این نشانهها عموماً از بین میروند (اندرسون، 1987 به نقل از خدابنده، 1391). سرانجام، سالمندان از گروههای آسیبپذیر جامعه محسوب میشوند و بازنشستگی آنها وقتی با دوری از خانواده همراه باشد با احساس طردشدگی، گوشهگیری و تنهایی و درنهایت به افسردگی منجر خواهد شد. این شرایط بهویژه در سالمندان مقیم سراهای سالمندان بهطور بارزتری دیده میشود. به عبارتی دیگر، شیوع احساس تنهایی در سالمندانی بیشتر است که انتظاراتشان از ملاقات با فرزندان و خانوادهشان برآورده نمیشود و از رابطه با آنها راضی نیستند (کاسیپو و همکاران، 2006). همچنین وقتی افراد پا به سن میگذارند و ازنظر جسمی، عاطفی و شناختی ضعیفتر میشوند، باید برای جلوگیری از عوارض نامطلوب این موقعیتهای فشارزا و بهبود زندگی آنان تدابیری اندیشیده شود. ازجمله این برنامهریزیها روان درمانیهای متعددی است که برای مشکلات سلامت روان سالمندان وجود دارد که بعضی از آنها در تجارب و پژوهشهای بالینی اثرمندی خود را به اثبات رساندهاند. در روان درمانی گروهی، افراد نحوۀ برخورد خود با اجتماع را میبینند که این امر باعث رشد بینش و بصیرت آنها میشود، تجارب جدید برای برقراری ارتباط با دیگران را یاد میگیرند، با افراد جدید آشنا میشوند، احساس قدرت میکنند و اعتماد به نفس آنها بالا میرود. بخششآموزی گروهی نیز نوعی رواندرمانی گروهی است که در حوزه سلامت سالمندان مطرح شده است. بخششدرمانی مداخلهای است که در آن یک رویکرد ساختاریافته و هدفمند برای قادرساختن مراجع برای بخشیدن یک اتفاق یا بیعدالتی رنجآور در گذشته، استفاده میشود. بخشش در درمان، بیحد و حصر است (مک آسکیل، 2005). بخشش مداخله مؤثر برای مشکلاتی ازقبیل خشم و افسردگی، مسائل و مشکلات در ارتباط با خانواده اصلی، آسیبهای جنسی، اختلال شخصیت، احساس گناه، طلاق و خیانت است. بخشش یکی از فرآیندهای روانشناختی، ارتباطی و معنوی برای افزایش سلامت روان و التیام آزردگی است که لازمۀ رشد عاطفی و ارتباطی و جسمانی است (نوری تیرتاشی، 1389). بخشش فضیلت اخلاقی است که در برابر خطای دیگران انجام میشود و آموزشدادنی است ( انرایت، 2015). هرچند انتقامگرفتن واکنش طبیعی انسان در برابر خطاهای دیگران است (مایربرگ، 2011)، اما بخشش شاهراه سلامت روانی فرد است (ماتسویوکی، 2001). بخشش فرایندی درونفردی است که طی آن جنبههای شناختی، احساسی و رفتاری فرد در برابر خطا و خطاکار تغییر میکند (حمیدیپور، 1389) و تأثیرات میانفردی مثبتی بر افراد میگذارد (ولکمن، 2009). کاهش احساسات منفی و افزایش احساسات مثبت مهمترین جنبههای بخششاند (رأی و همکاران[3] ، 2001؛ به نقل از حمیدیپور، ثنایی ذاکر، نظری و فراهانی، 1389). پژوهشی هیوپارک، انرایت، اسسکس، واکسلر و کلات ( 2013) نشان داد بخششآموزی موجب کاهش خشم، اسناد خصمانه، تجاوز و بزهکاری و همچنین افزایش درخور توجه همدلی میشود. نتایج پژوهش چان (2013) نشان داد آموزش بخشایشگری به افراد در برخورد با پیامدهای منفی حاصل از مشکلات کمککننده است و منجر میشود افراد سلامت روان بیشتری تجربه کنند و مهارتهای اجتماعی بهتری یاد بگیرند و پژوهش کراداک نیز در سال (2007) نشان داد بخشش، رابطۀ مثبتی با سازگاری و ارتقای شادکامی در افراد دارد. اورکات (2006) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که میان بخشش و نشانگان روانشناختی ( مثل افسردگی، اضطراب) رابطه وجود دارد؛ بدین صورت که بخشش باعث کاهش نشانههای ذکرشده و افزایش سلامت روان در فرد میشود. در پژوهشی که نامنانگ، وب، کوکرویز و هرسچ ( 2013) با عنوان نشانههای افسردگی و نیازهای بینفردی بهعنوان واسطۀ بخشش و رفتار خودکشی انجام گرفت نتایج نشان دادند ویژگیهای حفاظتی در سطح فردی مثل بخشش ممکن است بهطور غیرمستقیم با کاهش اثرات زیانآور نیازهای فردی خنثی که یکی از عوامل خطر برای خودکشی است، بر رفتار خودکشی تأثیر بگذارد. مطابق با این پژوهش، رندی، سانسون، کلی و جرمی و همکاران (2013) طی پژوهشی با عنوان رابطه بین بخشش و سابقۀ اقدام به خودکشی نتیجه گرفتند افرادی که سابقه خودکشی در گذشته داشتهاند، باور کمتری به بخشش خود و بخشش ازسوی دیگران دارند. بنابراین انریت (2011) بیان کرد بخشش بهنوبۀ خود بر عملکرد فردی و کاهش خطر رفتار خودکشی تأثیرگذار است. لاولر، یانگر، جاب، ادمونسون، پی فیر و جونز (2005) در پژوهشی با عنوان اثرات منحصربهفرد بخشش بر سلامت روان نشان دادند بخشش به کاهش تنش و مدیریت تعارض منجر شده است و همسو با این پژوهش، نتایج پژوهش سیف و بهاری (1383) با عنوان رابطه بین بخشش و سلامت روانی همسران، نشان داد عمل بخشش میتواند یک سوم سلامت روانی (عمومی) زوجین را تبیین کند. این رابطه و تبیین نشان میدهد بخشش نقش مؤثری بر سلامت روانی زوجین دارد. سرانجام میتوان چنین استنتاج کرد که عمل بخشش، مرحم و التیامی بر زخم عاطفی فرد آزردهخاطر است. گاندرسون (2009) در پژوهش خود با عنوان بخشودگی در روابط رمانتیک و همچنین دغاغله و همکاران (1391) و پورسردار و همکاران (1389) نشان دادند بخشودگی با کیفیت زندگی زناشویی و صمیمیت زوجین ارتباط معنادار دارد. ترازا، اینسونئو، نتو، گیرار و اتین (2003) در پژوهشی با عنوان بخشش و رضایتمندی از زندگی دریافتند بین بخشش و رضایت از زندگی رابطۀ مستقیم وجود دارد؛ بنابراین مهمترین تأثیر بخشش بر سلامت روانی، کمک به بهبود کیفیت ارتباطات و مناسبات میانفردی است (لینلی و جوزف، 2004). از آنجایی که بخشودگی فرصت تفکر را برای فرد ایجاد میکند و به افراد فرصت میدهد اعمال ارزشمند را درک کنند و بپذیرند، نه آنکه آن را بیارزش کنند، بخشودگی میتواند به بازسازی صمیمیت و درنهایت کاهش احساس تنهایی کمک کند (بهاری و سیف، 1379)؛ بنابراین با توجه به اینکه درمان موفقیتآمیز احساس تنهایی خطر عوارض جدی همچون افسردگی را کاهش میدهد و ازطرفی افزایش ارتباطات اجتماعی سبب ارتقای سلامت سالمندان میشود ( وایت[4] ،2001، به نقل از شیخ السلامی و همکاران ،1390)، این پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی و احساس صمیمیت سالمندان مستقر در خانه سالمندان شهر اراک انجام شد. فرضیههای پژوهش به شرح زیر اعلام میشود: 1- بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی خانوادگی سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد. 2- بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی رمانتیک سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد. 3- بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی اجتماعی سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد. 4- بخششآموزی گروهی بر صمیمیت سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد. 5- بخششآموزی گروهی بر مؤلفههای احساس تنهایی و صمیمیت سالمندان مقیم در سرای سالمندان پس از یک دوره یکماهه، ماندگار است. روش روش پژوهش، جامعۀ آماری و نمونه: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعۀ آماری تمامی سالمندان مستقر در خانه سالمندان مرکز جامع توانبخشی اراک در سال 1394 و نمونۀ آماری 30 نفر بودند که بهصورت نمونهگیری دردسترس از بین سالمندان مؤسسۀ خیریه جامع سالمندان استان مرکزی انتخاب شدند. سالمندان گروه نمونه براساس ملاکهای ورود (شامل: قدرت شنوایی و کلامی، نداشتن مشکل حافظه و نبود هرگونه ناتوانی ذهنی) انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای سنجش:مقیاس تنهایی اجتماعی - عاطفی بزرگسالان(SELSA-S) [5]: دی توماسو، بران و بست [6]این مقیاس را در سال 2004 براساس تقسیمبندی ویس طراحی کردند و شامل 15 گویه و سه زیرمقیاس احساس تنهایی رمانتیک (پنج گویه: 3،6،8،10،15)، خانوادگی (پنجگویه: 2،4،7،11،14)، اجتماعی (پنجگویه: 1،5،9،12،13) است و احساس تنهایی کلی از مجموع نمرات زیر مقیاسهای رمانتیک، خانوادگی و اجتماعی به دست میآید. در مقابل هر گویه طیف پنجگزینهای از کاملاً مخالف نمره 1 تا کاملاً موافق نمره 5 قرار دارد. تمامی گویهها بهجز گویههای 14 و 15 به شیوه معکوس نمرهگذاری میشوند و کسب نمرۀ بیشتر در هریک از ابعاد این مقیاس، نشاندهندۀ احساس تنهایی بیشتر در آن بعد است. مؤلفان این مقیاس، ضریب آلفای کرونباخ را بین 87/0 تا 90/0 گزارش کردهاند. در ایران نیز، جوکار و سلیمی (1389) فرم کوتاهشدۀ مقیاس تنهایی اجتماعی – عاطفی بزرگسالان (SELSA-S) را برای خردهمقیاسهای احساس تنهایی رمانتیک، اجتماعی و خانوادگی بهترتیب 92/0، 84/0، و 78/0 گزارش کردهاند. مقیاس صمیمیت [7]IS: ابزاری 17 سوالی است که برای سنجیدن مهر و صمیمیت تدوین شده است. این مقیاس جزئی از یک ابزار بزرگتر است که چندین بعد صمیمت را در بر میگیرد؛ اما تهیهکنندگان آن (الکسیس جی واکر و لیندا تامپسون[8]) بهصورت مقیاس مستقلی گزارش دادهاند. ثنایی (1387) این مقیاس را ترجمه کرد. صمیمیت، توجه و اهمیت اعضای خانواده برای یکدیگر تعریف شده است و عوامل نزدیکی عاطفی در قالب مهر، ازخودگذشتگی و رضایت را شامل میشود. صمیمیت احساسی است مبنی بر اینکه رابطۀ مهم باز، توأم با عزت، همبستگی و تعهد متقابل است. شیوۀ نمرهگذاری این مقیاس بدین صورت است که در مقابل هر سؤال طیف هفتگزینهای شامل: نمره آزمودنی در مقیاس صمیمیت از 1= هرگز، 2= به ندرت، 3= گاهی، 4= اغلب، 5= اکثراً، 6= تقریباً همیشه، 7= همیشه است و نمره آزمودنی در مقیاس صمیمیت با جمع نمرات سؤالات و تقسیم آن بر عدد 17 حاصل میشود. در این مقیاس، دامنۀ نمرات بین 1 تا 7 است که نمرۀ بالاتر نشانۀ صمیمیت بیشتر است. مقیاس صمیمیت با ضریب آلفای 91/0 تا 97/0 از همسانی درونی بسیار عالی برخوردار است. اعتمادی، نوابینژاد، احمدی، فرزاد (1385) برای تعیین روایی محتوایی، پرسشنامه را در اختیار 15 استاد مشاوره و 15 زن و شوهر برای بررسی قرار داد و روایی محتوایی آن تأیید شد. ضریب پایایی کل پرسشنامه نیز با روش آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد. روش اجرا و تحلیل: سالمندان گروه آزمایش، هفتهای 2 بار و هر جلسه به مدت 45 دقیقه در جریان متغیر مستقل (آموزش بخشش براساس رویکرد فرآیندی ریپلی و ورتینگتن 2002 ) قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار باقی ماندند. پس از اعمال متغیر مستقل در گروه آزمایشی از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. در پایان دورۀ آموزشی، یک ماه بعد از آن، آزمون پیگیری انجام شد و هر دو گروه آزمایش و گواه مجدداً پرسشنامهها را تکمیل کردند. درنهایت، دادههای بهدستآمده با نرمافزار SPSS و با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون t همبسته تحلیل شدند. محتوای جلسات براساس مدل 5 مرحلهای ریپلی و ورتینگتن (2002) در 5 هفته ارائه شد که در جدول زیر ارائه شده است.
یافتهها آمارههای توصیفی برای تمامی متغیرها ارائه شدهاند. در پژوهش حاضر تعداد 15 فرد (7 مرد و 8 زن) در گروه آزمایش و تعداد 15 فرد ( 9 مرد و 6 زن) در گروه گواه قرار گرفتند که از این تعداد نمونه، تعداد 13 فرد در گروه آزمایش و 12 فرد در گروه گواه، تنها زندگی میکردند. همچنین از این تعداد آزمودنی 11 سالمند در گروه آزمایش و 12 آزمودنی در گروه گواه ملاقاتکننده نداشتند. برای تحلیل استنباطی دادهها، اطمینان از معناداربودن این تفاوتها از آزمون تحلیل کواریانس و t همبسته استفاده شد. پیش از اجرای آزمون، مفروضههای آن باید بررسی میشد؛ بنابراین، مفروضه نرمالبودن باقیماندهها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف بررسی شد و نتایج نشان داد باقیماندهها برای متغیر احساس تنهایی 200/.p= و همچنین صمیمیت 194/0p= نرمال است و نتایج آزمون باکس برای یکسانی ماتریس کواریانس نشان دادند این مفروضه برقرار است (095/0 P= و 239/1 F=). علاوه بر آن، نتایج آزمون لوین نشان دادند خطای واریانس برای همه متغیرهای مقایسهشده یکسان است. پس از ارزیابی مفروضههای آزمون و حصول اطمینان از آن، نمرات صمیمیت و احساس تنهایی با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس بررسی شدند.
جدول 1. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری (30=n)
همانطور که در جدول (1) مشاهده میشود تفاوت معنیداری در ترکیب خطی نمرات صمیمیت و احساس تنهایی با توجه به گروه وجود دارد (0.0001 sig=، 54.379 F= و 0.187=لامبدای ویلکز). مجذور اتا نیز نشان میدهد 81% از واریانس متغیرهای وابسته با
جدول 2. خلاصه تحلیل کواریانس یکطرفه برای اثر بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی (30=n)
با توجه به نتایج جدول (2)، فرضیۀ فرعی دوم پژوهش (بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی رمانتیک سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد) تأیید نشد و فرضیات فرعی اول (بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی خانوادگی سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد) و سوم (بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی اجتماعی سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد) تأیید شد. نتایج جدول 2 نشان میدهد با حذف اثرهای نمرههای متغیر احساس تنهایی پیشآزمون بهعنوان متغیر همپراش، اثر اصلی آموزش بخشش بر پسآزمون احساس تنهایی معنیدار است و مداخلۀ درمانی در گروه آزمایش باعث کاهش احساس تنهایی کل شده است. ضریب اتا نیز نشان میدهد 68% از واریانس متغیر احساس تنهایی با بخششآموزی تبیین شده است. همچنین بین دو گروه نیز تفاوت معنیداری وجود داشت؛ بدین صورت که تغییرات متغیر وابسته تنها در گروه آزمایشی گزارش شد که این نتیجه نشاندهندۀ اثربخشی مداخله درمانی است. اثر بخششآموزی گروهی بر میزان تنهایی خانوادگی نیز معنادار است. مقایسۀ نمرات گروه آزمایش و گواه نشان میدهد نمرات گروه گواه نسبت به گروه آزمایش بالاتر است. به عبارتی، مداخلۀ درمانی در گروه آزمایش باعث کاهش تنهایی خانوادگی شده است. نتایج جدول فوق نشان میدهند اثر بخششآموزی گروهی بر میزان تنهایی اجتماعی معنادار است. این بدین معنی است که مداخله درمانی باعث کاهش احساس تنهایی اجتماعی شده است. نتایج نشان میدهند اثر بخششآموزی گروهی بر میزان تنهایی عاطفی معنادار نیست. این بدین معنی است که مداخله درمانی باعث کاهش احساس تنهایی رمانتیک نشده است و مقایسه نمرات گروه آزمایش و گواه نشان میدهد نمرات گروه گواه نسبت به گروه آزمایش پایینتر است. به عبارتی، نتایج بیان میکنند با حذف اثرهای نمرات پیشآزمون متغیر احساس تنهایی عاطفی بهعنوان متغیر همپراش، اثر اصلی آموزش بر احساس تنهایی عاطفی معنیدار نیست. همچنین بین دو گروه نیز تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
جدول 3. خلاصه تحلیل کواریانس یکطرفه برای اثر بخششآموزی گروهی بر صمیمیت (30=n)
نتایج جدول (3) نشان میدهند فرضیۀ فرعی چهارم پژوهش تأیید شد. به عبارتی دیگر، اثر بخششآموزی گروهی بر میزان صمیمیت معنادار است. این بدین معنی است که مداخله درمانی باعث افزایش صمیمیت شده است و مقایسه نمرات گروه آزمایش و گواه نشان میدهد نمرات گروه گواه نسبت به گروه آزمایش پایینتر است. به عبارتی، نتایج بیان میکنند با حذف اثرهای نمرههای متغیر صمیمیت در پیشآزمون بهعنوان متغیر همپراش، اثر اصلی آموزش بر پسآزمون معنیدار است و مداخلۀ درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش صمیمت شده است. ضریب اتا نیز نشان میدهد تأثیر آموزش 69% از واریانس متغیر صمیمیت را تبیین میکند. همچنین بین دو گروه نیز تفاوت معنیداری وجود داشت؛ بدین صورت که تغییرات متغیر وابسته تنها در گروه آزمایشی گزارش شد که این نتیجه نشاندهندۀ اثربخشی مداخله درمانی است.
جدول 4. میانگین و انحراف معیار تعدیلشدۀ نمرات آزمودنیها در پسآزمون و پیگیری
میانگین تعدیلشدۀ نمرات پسآزمون آزمودنیهای پژوهش در جدول (4) ارائه شده است و همچنین ماندگاری بخششآموزی گروهی بر میزان احساس
جدول 5. نتایج t همبسته برای مقایسه تغییرات میانگین نمره احساس تنهایی و صمیمیت در سالمندان گروه آزمایش در مرحله پسآزمون و پیگیری (30=n)
نتایج حاصل از اجرای آزمون آماری t همبسته نشان دادند تفاوت معنیداری بین تغییرات میانگین نمرات احساس تنهایی و صمیمیت در بین سالمندان گروه آزمایش در مرحله پیگیری مشاهده نمیشود و نتایج فرضیه پنجم تأیید میکنند بخششآموزی بر احساس تنهایی و صمیمیت سالمندان از پایداری مناسبی بنابراین با استنباط از یافتههای پژوهش میتوان ادعا کرد استفاده از بخششآموزی گروهی برای افزایش سلامت روان، برقراری تماسهای اجتماعی و به عبارتی دیگر، صمیمیت و به دنبال آن، کاهش احساس تنهایی مؤثر خواهد بود.
بحث بهطورکلی، یافتههای پژوهش حاضر نشان دادند بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی و صمیمیت سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد. براساس نتایج، بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی خانوادگی سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد. پژوهش حاضر با پژوهشات علمدارلو و همکاران (1388) و پاشا و همکاران (1386) با این نتیجه که سالمندان ساکن خانه سالمندان احساس تنهایی بیشتری نسبت به سالمندان ساکن در خانوادهها دارند. در تبیین نتایج حاصل از پژوهش حاضر میتوان گفت یکی از مشکلات زندگی امروز، کاهش تعداد اعضای خانوادههای گسترده است که در گذشته جایگاهی برای مراقبت از اعضای قدیمیتر بودهاند. گروههای سنتی، امروزه شکسته شدهاند و جوانان استقلال و تحرک بیشتری میخواهند. برای جوانان خیلی سخت است که یک عمر روی صندلی روبهروی سالمند بنشینند و به جای رشد و شکوفایی، خود را قربانی کنند. به همین دلیل آنها احساس میکنند نقشهایشان باید تغییر کند و ترتیبی دهند که والدینشان در واپسین دوران زندگی خود تنها نباشند و درنهایت او را در مراکز نگهداری مستقر میکنند. شاید هدف سرپرستان این باشد که این افراد را از تنهایی دربیاورند (آن اورباچ 1922/1387، ترجمۀ خدابخشی کولایی). سالمندان جامعه به دلیل فرهنگی که از دلبستگی به خانواده دارند و خانواده گسترده در آن معنا و جایی خاص دارد، نگران زندگی در خانه سالمندان هستند. طرد سالمندان از خانواده سبب احساس پوچی و ناامیدی در آنان میشود؛ بنابراین به ادامه زندگی بیعلاقه میشوند. سرای سالمندان ازنظر افراد سالمند، سمبل انزوا و تنهایی است. احساس تنهایی به فراوانی رابطه با فرزندان و دوستان مربوط نمیشود؛ بلکه بیشتر به انتظارات و رضایت از این رابطهها برمیگردد. شیوع احساس تنهایی در سالمندانی بیشتر است که انتظاراتشان از ملاقات با فرزندان و خانوادهشان برآورده نمیشود و از رابطه با آنها راضی نیستند (کاسیپو و همکاران، 2006). امروزه رواندرمانیهای متعددی برای مشکلات سلامت روان سالمندان وجود دارد که یکی از روشهای درمانی رویکرد بخشش است. بخشش، مداخلهای مؤثر برای مشکلاتی ازقبیل خشم و افسردگی، مسائل و مشکلات در ارتباط با خانواده اصلی است. اجرای مداخله بخشش میتواند توقع و انتظارات سالمندان از رابطه بیشتر با خانواده را تعدیل کند و رضایتشان را در حد ارتباط موجود، افزایش دهد. یافته دیگر پژوهش نشان داد بخششآموزی گروهی بر احساس تنهایی اجتماعی سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد. این یافته با نتایج بررسیهای کاسیوپو و همکاران ( 2006) همسو است. با این تفسیر که احساس تنهایی با عزت نفس پایین، ترس از ارزیابی منفی و مهارتهای اجتماعی ضعیف ارتباط دارد. نتایج این فرضیه را میتوان اینطور تبیین کرد که به دلیل شرایط حاکم در سرای سالمندان و نبودن اعضای خانواده، همانطور که امکان برقراری ارتباطات اجتماعی بیشتر است، کاهش احساس تنهایی اجتماعی، راحتتر ایجاد میشود. تنهایی اجتماعی دربرگیرندۀ نقایصی در شبکۀ روابط اجتماعی یا نبود موقعیتی برای پذیرفتهشدن در روابط است. خصوصیات و عواطف فرد در این نوع احساس تنهایی به کسالت و بی حوصلگی، نبود تمرکز و حسی از نادیده گرفته شدن یا طردشدن منجر میشود. مشخصۀ تنهایی اجتماعی، احساس خستگی، بیهدفی، بیارزشی و در حاشیه قرار گرفتن، توأم با تأییدنشدن از طرف دیگران است که این نوع احساس تنهایی به دنبال نوعی انگیختگی اتفاق میافتد؛ ولی وقتی این افراد به شبکۀ روابط اجتماعی دست یابند، این نشانهها عموماً از بین میروند (اندرسون، 1987؛ به نقل از خدابنده، 1391). بهترین متغیر پیشبینی انزوای اجتماعی، اطمیناننداشتن از ارزش شخصی است. به این ترتیب، بعد اجتماعی احساس تنهایی به نداشتن نقش اجتماعی شناختهشده اشاره دارد (لئو و جیو، 2007). نبود شبکۀ روابط اجتماعی، یکی از واکنشهای فردی است که قربانی بدرفتاری، قصور، بیتوجهی، اشتباه و خطای دیگری شده است. تجربۀ بدرفتاری دیگران گاهی آنقدر صدمهزننده است که گاهی بعضی از افراد ترجیح میدهند با کسی ارتباط برقرار نکنند. درواقع به این دلیل که پاسخ قانعکنندهای برای ظلمی که به آنها شده نمییابند، دائماً علاوه بر خود، دیگران را سرزنش میکنند و این به معنی از دست دادن ارزش شخصی است که متغیر پیشبینیکننده تنهایی اجتماعی است؛ بنابراین حس بیاعتمادی را به تمامی اطرافیان خود تعمیم میدهند. فرض اصلی آنان بر این است که اگر ارتباطی برقرار نکنی، صدمه هم نخواهی دید. ارتباطی با کسی نداری، یک مشکل داری که تنهایی؛ ولی وقتی با دیگران ارتباط برقرار کردی، دچار صدها مشکل میشوی و احتمال صدمه هم وجود دارد؛ پس بهتر است تنها باشی تا دچار دردسر نشوی. علت اجرای درمان گروهی برای این پژوهش این بود که افراد نحوۀ برخورد خود با اجتماع را میبینند و این امر باعث رشد بینش و بصیرت آنها میشود و ضمنأ اینکه تجارب جدید برای برقراری ارتباط با دیگران را یاد میگیرند، با افراد جدید آشنا میشوند، احساس قدرت میکنند و اعتماد به نفس آنها بالا میرود. بخششآموزی نوعی رواندرمانی گروهی برای التیام رنجشهای ایجادشده در قالب گروه است؛ بنابراین به دنبال تقویت مهارتهای اجتماعی، روابط اجتماعی، افزایش و احساس تنهایی اجتماعی کاهش مییابد. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش ساویکو (2005) یکی از دلایل احساس تنهایی سالمندان نداشتن دوست است که با 67% دومین علت شایع احساس تنهایی در سالمندان است. ازطرفی هم با توجه به اطلاعات جمعیتشناختی ارائهشده از طرف سالمندان، مدت اقامت حدود 50% از سالمندان مقیم در مرکز، زیر 1 سال است؛ بنابراین اینطور استنباط میشود که هنوز بهطور کامل مقاومتشان از بین نرفته است و به گذر زمان و تقویت هرچه بیشتر روابط اجتماعی نیاز دارند. همچنین نتایج نشان دادند بخششآموزی گروهی بر صمیمیت سالمندان مقیم در سرای سالمندان تأثیر دارد. این یافته با نتایج پژوهش گاندرسون 2009 ، لینلی و جوزف 2004 ، دغاغله و همکاران، 1391، پورسردار و همکاران 1390 و نوری تیرتاشی 1389 همسو است. از نتایج پژوهشهای ذکرشده درمیابیم بخششآموزی بر افزایش و بهبود کیفیت مناسبات و روابط بینفردی تأثیر مثبت دارد و در تبیین نتیجۀ حاصل از پژوهش میتوان گفت صمیمیت و انزواطلبی دو نقطۀ مقابل هم هستند. شخص منزوی و در خود فرو رفته از نزدیکشدن به دیگران احساس خطر میکند و همین امر باعث تهدید سلامت روانی او میشود. سالیوان بر لزوم برقراری رابطه با دیگران به دلیل ریشهداشتن آن در نیازهای اساسی انسانی تأکید میکند و ازنظر او بیکفایتی در ارضای نیاز به صمیمیت دیگران یا صمیمیت میانفردی به احساس تنهایی منجر میشود (سالیوان، 1953؛ به نقل از خلعتبری و همکاران، 1390). مطابق با رویکرد بخشش، یکی از واکنشهای فردی که قربانی بیتوجهی و قصور و اشتباه دیگری شده است، دوریجستن از روابط نزدیک و صمیمانه است. درواقع پیامد احساس رنجش ایجادشده، کنارهگیری و نبود صمیمیت است؛ بنابراین با توجه به اینکه بخشش یکی از فرآیندهای روانشناختی، ارتباطی و معنوی برای افزایش سلامت روان و التیام آزردگی است که لازمۀ رشد عاطفی و ارتباطی و جسمانی است (نوری تیرتاشی، 1389) و طی آن جنبههای شناختی، احساسی و رفتاری فرد در برابر خطا و خطاکار تغییر میکند (حمیدیپور، 1389) و تأثیرات بینفردی مثبتی بر افراد دارد (ولکمن، 2009) و همچنین سبب کاهش کنارهگیری، خشم و انتقام به فرد خطاکار میشود و احساسات مثبت را افزایش میدهد و جایگزین احساسات منفی در فرد میشود (مک آسکیل، 2005)، میتوان با از بین بردن منشأ احساسات منفی حاصل از رنجش ایجادشده ازطریق فرآیند بخشش و آموزش برقراری صمیمیت، صمیمیت رفته را بازگرداند. نتایج حاصل از پیگیری اثربخشیها در گروه آزمایش نشان دادند بخششآموزی گروهی بر مؤلفههای احساس تنهایی و صمیمیت سالمندان مقیم در سرای سالمندان پس از یک دوره یکماهه، ماندگار است. نتایج حاصل از اجرای آزمون آماری t همبسته نشان دادند تفاوت معنیداری بین تغییرات میانگین احساس تنهایی و صمیمیت در بین سالمندان گروه آزمایش در مرحله پیگیری مشاهده نمیشود و این نتایج تأیید میکنند بخششآموزی بر احساس تنهایی و صمیمیت سالمندان طی دوره یکماهه از پایداری مناسبی برخوردار است؛ بنابراین با استنباط از یافتههای پژوهش میتوان ادعا کرد برای جلوگیری از عوارض خطرناک احساس تنهایی ازجمله افسردگی و به دنبال آن، افزایش سلامت روان سالمندان ازطریق بخششآموزی گروهی، صمیمیت، افزایش و به دنبال آن، احساس تنهایی کاهش مییابد. درنهایت، پژوهش حاضر نیز همانند سایر پژوهشها محدودیتهایی دارد. ازجمله محدودیتهای پژوهش حاضر، محدودیت مکانی و زمانی آن است؛ چون جامعۀ پژوهش به سالمندان مقیم سرای سالمندان محدود است که تعمیمپذیری یافتههای پژوهش را به سایر گروههای سنی و حتی سایر سالمندان محدود میکند. بنا بر محدویتهای ذکرشده پیشنهاد میشود با توجه به اینکه این پژوهش تنها بر روی سالمندان مقیم سرای سالمندان صورت گرفته است، پژوهشهای آینده بر سایر سالمندانی صورت گیرد که در مراکز نگهداری نیستند تا بر قابلیت تعمیمپذیری یافتهها افزوده شود. همچنین مشاوران مراکز نگهداری سالمندان برای افزایش سلامت روان و رضایتمندی سالمندان از این روش استفاده کنند.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اعتمادی، ع.، نوابینژاد، ش.، احمدی، ا. و فرزاد، و. (1385). تعیین اثربخشی زوج درمانی شناختی - رفتاری بر صمیمیت زوجین. فصلنامه مطالعات روانشناختی، 2 (1)، 87-69. اورباچ، آ. (1387). مشاوره با سالمندان (ترجمۀ آناهیتا خدابخشی کولایی). تهران: جنگل جاودانه (تاریخ انتشار به زبان اصلی: 1922). بهاری، ف. و سیف، س. (1379). بخشودگی: معرفی یک مدل درمانی در مشاوره ازدواج و خانواده. تازهها و پژوهشهای مشاوره، 2 (7 و 8)، 64-49. پاشا، غ. ر.، صفرزاده، س. و مشاک، ر. (1386). مقایسه سلامت عمومی و حمایت اجتماعی بین سالمندان ساکن خانۀ سالمندان و سالمندان ساکن در خانواده. فصلنامه خانوادهپژوهی، 3 (9)، 504-517. پورسردار، ف. ا.، امانالهی فرد، ع.، بهامین، ق. و چرخاب، ن. (1390). مقایسۀ سلامت روان، کیفیت زندگی، صمیمیت و نگرشهای مذهبی در متأهلین باگذشت و بدون گذشت شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی شهر ابدانان .مجلۀ علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، 19 (3)، 65-57. ثنایی، ب. ( 1387 ). مقیاس سنجش خانواده و ازدواج. تهران: بعثت. جوکار، ب. و سلیمی، ع. (1390). ویژگیهای روانسنجی فرم کوتاه مقیاس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان، مجلۀ علوم رفتاری، 5 (4)، 317-311. حمیدیپور، ر.، ثنایی ذاکر، ب.، نظری، ع. م. و فراهانی، م. ن. (1389). بررسی تأثیر زوجدرمانی گروهی مبتنی بر بخشش بر رضایت زناشویی. مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان. 8 (4)، 72-49. خدابنده، ز. (1391). بررسی اثربخشی خاطرهگویی گروهی بر کاهش احساس تنهایی و افزایش حمایت اجتماعی سالمندان استان مازندران، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، رشتۀ مشاوره خانواده، دانشگاه علامه طباطبایی. خلعتبری، ج.، قربان شیرودی، ش. و حسینی، ا. (1390). بررسی رابطه بین کمالگرایی و احساس تنهایی با کیفیت زندگی دانشجویان پزشکی استان گیلان. فصلنامه روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن. 2 (1)، 131-117. دغاغله، ف.، عسگری، پ. و حیدری، ع. ر. (1391). رابطۀ بخشودگی، عشق و صمیمیت با رضایت زناشویی، یافتههای نو در روانشناسی، 7 (24)، 69-57. سیف، س. و بهاری، ف. (1383). رابطۀ بین بخشش و سلامت روانی همسران .مجلۀ مطالعات روانشناختی، 1 (1)، 18-10. شولتز، د. و شولتز، آ .(1384). نظریههای شخصیت. ترجمۀ سیدیحیی محمدی. تهران: ویرایش. شیخالسلامی. ف.، ماسوله. ش.، خدادادی. ن. و یزدانی. م. (1390). احساس تنهایی و سلامت عمومی سالمندان. مجلۀ پرستاری و مامایی جامعنگر، 21 (66)، 34-28. نوری تیرتاشی، ا. (1389). تعیین اثربخشی آموزش بخشودگی بر افزایش میزان صمیمت زوجین، پایاننامۀ کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه علامه طباطبایی. هروى کریموى، م.، انوشه، م.، فرغان، م.، شیخی، م. ت.، حاجیزاده، ا.، مداح، ب.، محمدی، ع. و احمدی، ف. ا. (1386). تبیین دیدگاه سالمندان پیرامون پدیدۀ احساس تنهایی: یک پژوهش کیفی پدیدارشناسى. مجلۀ سالمند ایران. 2 (6)،420-410. همتی علمدار لو، ق.، دهشیری، غ.، شجایی، س. و حکیمیراد، ا. ( 1388). مقایسۀ احساس تنهایی و سلامت عمومی سالمندان ساکن خانواده و سرای سالمندان مناطق شمال شهر تهران، مجلۀ سالمند ایران، 3 (8)، 564-557. Aylaz, R., Aktürk, U., Erci, C., Öztürk, H., & Aslan, H. (2014). Relationship between depression and loneliness in elderly and examination of influential factors. Archives of Gerontology and Geriatrics. 55(3),684-699. Cacioppo, JT., Hughes, ME., Waite, LJ., Hawkley, LC., & Thisted, RA. (2006). Loneliness as a specific risk factor for depressive symptoms: Cross-sectional and Longitiudinal Analysis.Psychology and Aging .21, 140-151. Chan, D. W. (2013). Subjective well-being of Hong Kong Chinese teachers: The contribution of gratitude, forgiveness, and the orientations to happiness. Teaching and Teacher Education. 32, 22- 30. Cradoc, A. (2007). Relationship between attitudinal similarity couples satisfaction in married and defector couples. Australian Journal ofpsychology; 43, 11-16. DiTommasso, E., Brannen, C., & Best, LA. (2004). Measurement and validity characteristics of the short version of the social and emotional loneliness scale for adults, Educational and Psychological Measurement؛64(1), 99-119. Enright . R. (2015). Psychological Science of Forgiveness: Implications for Psychotherapy and Education, Presented at the Conference, Neuroscience and Moral Action:Neurological Conditions of Affectivity, Decisions, and Virtue Pontificia Universita della Santa Croce February 24, Rome, Italy.. Gunderson, M.S., & patrick, R. (2009). Forgiveness in romantic relationships: Trasgression resolution and the rile of the offender. A Ph.D. Dissertation submitted to the Faculty of the Gradute school,Marquette University. Heinrich, L., & Gullone, E. (2006). The clinical significance loneliness ,literature review 26)6(,695-718. Hyopark , R., Enright, M., Essex, M., Essex, J., & Klatt. (2013). Forgiveness intervention for female South Korean adolescent aggressive victims, Journal of Applied Developmental Psychology, 34(7), 268–276. Lawler, KA1., Younger, JW., Piferi, RL., Jobe, RL., Edmondson, KA., & Jones, W.H. (2005). The unique effects of forgiveness on health. Journal of Behavioral Medicine, 28 (2), 157-167. Linley, P.a & Joseph, S. (2004). Positive psycology in practice, Hoboken, New Jersey: John Wily & Sons. Liu, LJ., & Guo, Q. (2007). Loneliness and health-related quality nest elderly in the rural area of mountainous country in china. Quality of Life Research,16(8),1275-80. Macaskill, A. (2005). Defining forgiveness: Christian clergy and general population perspectives, Journal of Personality, 73(5), 1237-1265. Matsuyuki, M. (2001). An examination of the process of forgiveness and the relationship among state forgiveness ,self compassion, and psychological well being experienced by Buddhists in the united states. A Ph.D. dissertation submittedin in the College of Education at the University of Kentucky. Myerberg, L. (2011). FORGIVENESS AND SELF-REGULATION: Forgiveness as a Mechanism of Self-Regulation: An Ego-Depletion Model, Honors Thesis in Psychology University of Richmond. Orcutt, H. (2006). The study of the effects of the mother support education program on the parental acceptance and rejection levels of the Turkish mothers. Humanity & Social Journal 4(1), 12-18. Randy, A. S., Amy, R. K., & Jeremy, S. F1. (2013). The relationship between forgiveness and history of suicide attempt ,Mental Health, Religion & Culture,16(1), 31-37. Ripley, J., & Worthington, E. (2002). hope-focused and forgiveness-based group interventionto promote marital enrichment, Journal of Counseling&Development, 80,482-463. Savikko, N1., Routasalo, P., Tilvis, RS., Strandberg, TE., & Pitkälä, KH .(2005)," Predictors and Subjective Causes of Lonliness in an Aged Population". Archives of Gerontology and Geriatrics, (4), 223- 233. Schutter, N, Holwerda, TJ., Stek, ML., Dekker, JJ., Rhebergen, D., & Comijs, HC .(2017). Loneliness in older adults is associated with diminished cortisol output. Journal of Psychosom Research,95,19-25. Sheri, A., Nsamenang, Jon, R. Webb, Kelly, C., Cukrowicz, Jameson, K., & Hirsch. (2013). Depressive symptoms and interpersonal needs as mediators of forgiveness and suicidal behavior among rural primary care patients, Journal of Affective Disorders , 149 (1–3), 282–290 Teresa, M., Vinsonneau,G., Neto, F., Girar, M. & Etienne. (2003). Forgiveness and Satisfaction With life, Journal of happiness studies ,(4): 323-335. Volkmann, J.R. (2009). A Longitudinal Analysis of the ForgivenessProcess in Romantic Relationships.Ph.D. dissertation , George Mason University:1-97. Walker, AJ, & Thompson, L. (1983). Intimacy and intergenerational aid and contact among mothers and daughters,Journal of Marrige And The Family. 45, 9-841. Werner, S., & Michail, D. (2015). The lost Gemeinschaft: How people working with the elderly explain loneliness. Journal of Aging Studies. 33,1014-1024.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,117 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,288 |