تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,673 |
تعداد مقالات | 13,658 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,600,812 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,486,875 |
Semantic Study of the Use of “Rezq” [sustenance] in the Holy Quran | ||
Linguistic Research in the Holy Quran | ||
مقاله 7، دوره 6، شماره 2، بهمن 2017، صفحه 103-118 اصل مقاله (549.59 K) | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/nrgs.2017.85878 | ||
نویسندگان | ||
Asqar Hadavi؛ Mohammad Ali Khavanin Zadeh؛ Roshan Dehghani* | ||
Tehran | ||
چکیده | ||
To achieve the intention as well as the aim of Quran, it is necessary for one to know the semantic analysis of words. One of the most frequent concepts in the Holy Quran is the concept of “rezq” [sustenance] which has been reflected in some attributes of God such as “الرزاق” [Supplier] and is closely related to some basic concepts within the semantic system of the Holy Quran. In this paper, we have attempted to discuss the semantic and conceptual relations of “rezq” as well as other syntagmatic and paradigmatic concepts relevant to it. Syntagmatic relations of “rezq” are classified into 3 groups based on the subject of “rezq” whereas its paradigmatic relations are identified based on similar structures such conceptual relations as hyponymy and synonymy are identified. It is concluded that in addition to the explanation of the position of “rezq” in relation to other Koranic concepts in the syntagmatic axis, its paradigmatic concepts will be identified as well. Keywords: | ||
کلیدواژهها | ||
The Holy Quran؛ sustenance؛ Semantics؛ syntagmatic relations؛ paradigmatic relations | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه خدای حکیم قرآن را براساس هدف و نظمی مشخص برای انتقال مفاهیم سامان داده است. برای درک مفاهیم، بیتردید میان اجزای کلام خدا ارتباط معنایی برقرار است. برخی زبانشناسان ازجمله اسلامشناس و زبانشناس معروف ژاپنی، ایزوتسو به این ارتباط معنایی میان مفاهیم قرآن توجه داشتهاند. او مینویسد: معناشناسی علمی است که با نمود معنی در وسیعترین معنای آن کلمه سروکار دارد و معنای هر واژۀ قرآن با شناخت جایگاه دقیق معنایی آن با توجه به جهانبینی قرآن، یعنی طرز نگرش قرآن نسبت به جهان بررسی میشود (ایزوتسو، 1381، صص4-3). برخی از زبانشناسان معتقدند که معنی یک واژه براساس بافت زبانی (سیاق)، روابط همنشینی و روابط جانشینی میان واحدهای زبان بررسی میشود (پالمر، 1385، ص 159). قرآنپژوهان درخصوص مفهوم رزق تحقیقاتی ارائه دادهاند؛ اما تاجاییکه بررسی شده پژوهشی در زمینه معناشناسی رزق با تکیه بر روابط همنشینی و جانشینی انجام نشده است. در این نوشتار تلاش شده است با توجه به روابط مفهومی رزق با دیگر واژهها در دو محور همنشینی و جانشینی، جایگاه معنایی رزق در قرآن کریم تبیین و تحلیل شود. در مقدمه، واژۀ رزق در منابع لغوی، بررسی اجمالی و در ادامه، کاربردهای مفهوم رزق در قرآن کریم در ارتباط با واژههای همنشین و جانشین بررسی شده است.
1- «رزق» در منابع لغوی به گفتۀ بیشتر فرهنگنویسان، رزق به معنای «ما یُنْتَفَعُ بِه» است؛ یعنی آنچه بهرهبرداری میشود (جوهری، 1376، ج4، ص1481؛ ابنمنظور، 1414، ج10، ص 115؛ فیروزآبادی، 1415، ج3، ص 320). به گفته برخی دیگر، رزق در اصل به معنای «اعطای وقت» است؛ ولی در اعطای غیر وقت هم بهکار میرود و بر اساس این، رزق به معنای «عطای خدا» آمده است (ابنفارس، 1404، ج2، ص 388). رزق در اصطلاح اسمی است برای «آنچه خدا به سوی زندگان میراند تا آن را بخورند، اعم از حلال و حرام» (جرجانی، 1408ق، ص110). رزق آن چیزی است که بهرۀ بندگان خدا باشد و از اقسام آنچه بدان نیازمند است از خوراک و پوشاک و آشامیدنی و غیره را شامل میشود (تهانوی، 1404ق، ج1، ص 581). رزق در اصطلاح متکلمان امامیه به معنای «ما صحَّ الانتفاعُ به و لَم یَکُن لأحدٍ مَنعُه منه: چیزی که از آن بهرهبرداری میشود و کسی نمیتواند از آن منع کند» آمده است و شامل حلالها میشود، نه حرامها (شیخ طوسی، 1406ق، ص 173؛ علامه حلی، 1430ق، ص 462). حاصل سخن آنکه رزق به معنای «عطا و بخشش پی در پی» است که از آن نفع برده میشود، خواه مادی باشد یا معنوی، اعم از خوراک یا پوشاک یا بهرههای دیگری که از آن برده می-شود. و اگر رزق منحصر در امور مادی و به خصوص «خوراکی-ها» تصور میشود، از باب تغلیب است؛ به این دلیل که کاربرد این واژه در امور مادی ملموستر است.
2- «رزق» و مشتقات آن در قرآن کریم واژۀ رزق و مشتقات آن 123 بار در 109 آیه (72 بار در آیات مکی و 37 بار در آیات مدنی) از 44 سوره قرآن کریم بهکار رفته است. فعل ماضی 35 بار بهصورت معلوم و 2 بار بهصورت مجهول، فعل مضارع 16 بار معلوم و 3 بار مجهول، فعل امر 5 بار بهصورت امر حاضر، صیغه مبالغه (رزّاق) 1 بار. مصدر مجرد، 55 بار و اسم فاعل مجرد (رازق) 6 بار بهکار رفته است که همگی از فعل رَزَقَ یَرْزُقُ رِزْقًا ثلاثی مجرد مشتق هستند. با توجه به ساختار واژههای مربوطه در فعل ماضی، بر ثبوت، قطعیت و منع ناپذیر بودن رزق دلالت دارند و در فعل مضارع، بیانکنندۀ استمرار و دائمیبودن آن هستند. ذکر مصدر، هر بهرهای از طرف خدا است و شامل دو قسم رزق دنیوی و اخروی میشود که در دو نوع مادی و معنوی بیان شدهاست. رزق دنیوی با 94 مرتبه، فراوانی بیشتری نسبت به رزق اخروی دارد که نشاندهندۀ اهمیت این موضوع در رندگی دنیوی هست. 76 آیه شامل رزق دنیوی مادی هستند و رزق دنیوی معنوی در 2 آیه بهکار رفته است: یک بار در سوره هود: 88 به «مقام نبوت» و دیگری در سوره واقعه: 82 به «بهرهمندی از قرآن» اشاره دارد. رزق مادی و معنوی 18 بار در 18 آیه ذکر شده است. 9 آیه رزقی هم عمومیت دنیا و آخرت را دربردارد.
3- معناشناسی همزمانی واژه «رزق» معناشناسی همزمانی یا توصیفی، معنا را در یک مقطع زمانی خاص مطالعه میکند. از این نوع معناشناسی به بافتشناسی و سیاقشناسی نیز تعبیر میشود (نکونام، 1390، ص 343). معنای یک واژه براساس محیط وقوع آن در یک بافت زبانی تعیین میشود. بافت زبانی بر محیط یک واحد زبان، یعنی بر روابط دستوری و معنایی این واحد با دیگر واحدهای زنجیرهای گفتار یا متن دلالت دارد (صفوی، 1379، ص 212). بیشتر واحدهای معنایی در مجاورت واحدهای دیگر توصیف یا تبیین میشوند و بررسی معانی کلمهها علاوه بر تجلی بافت در آن جمله، دیگر بافتهای برون زبانی را میطلبد؛ بنابراین، معانی کلمه به خاطر تعدّد بافتهایی که در آن میآید و یا توزیع زبانی تعدیل مییابند (مختار عمر، 1385، ص 65). اگر اجزای یک جمله بررسی شوند، هر یک از آنها از یک مقوله دستوری و مکمل یکدیگر هستند که بر یک محور افقی قرار دارند و چنانچه یکی از کلمات همنشین تغییر یابد یا حذف شود، در مفهوم پیام خللی ایجاد میشود. این محور را محور همنشینی میگویند و رابطه واحدهایی را که بر این محور در کنار هم مینشینند، رابطه همنشینی مینامند (خوانینزاده، 1389، ص 30)؛ بنابراین رابطه همنشینی مربوط به ترکیب کلمات در جمله یا کلام است که در مجاورت هم قرار گرفتهاند. اجزای یک عبارت، علاوه بر روابط ظاهری که با یکدیگر دارند، هر یک با اجزای دیگری هم که در آن ارتباط خاص، حاضر نیستند روابطی دارند. این رابطه با مطالعۀ واژگانی مشخص میشود که جایگزین هم میشوند. رابطه جانشینی، رابطۀ بین اجزایی است که بر یک محور عمودی قرار میگیرند و همدیگر را نفی و طرد میکنند. این محور را محور جانشینی میگویند (همان). برای نمونه، مترادفها در یک زبان بینشهای باارزشی درمورد روابط جانشینی یک واژه با دیگر واژگان زبان به دست میدهند. واژهها به شرطی مترادف (هممعنا) دانسته میشوند که بدون ایجاد تغییری عمده در معنای جمله به جای یکدیگر قرار گیرند (صفوی، 1379، ص 106). 3-1- «رزق» در رابطه همنشینی برای پیداکردن روابط همنشینی در قرآن کریم باید همان روابط ساختاری (نحوی) آیاتی را بررسی کرد که مفهوم بحثشده در آنها بهکار رفته است. درمورد همنشینهای مفهوم رزق، برخی از این واژگان به لحاظ مفهومی نقش مقدمی برای رزق دارند و با همنشینی با آن به توصیف رزق میپردازند و در شناخت ماهیت رزق یا ویژگیهای آن، نقش اساسی ایفا می-کنند. در این پژوهش، مفاهیم همنشین با کاربردهای مختلف رزق در قرآن کریم در سه دسته جای گرفتهاند: 1. فاعل رزق که میتواند خدا یا غیرخدا باشد؛ 2. متعلَّق و مصداق رزق؛ 3. دریافتکنندۀ رزق. 3-1-1- فاعل «رزق» یک گونه از دستهبندی روابط همنشینی مفهوم رزق براساس فاعل آن است. در ادامه، ابتدا آیاتی آمده است که خدا فاعل رزق است و سپس آیاتی بررسی میشود که غیر خدا فاعل رزق است. 3-1-1-1- خدا: فاعل «رزق» در بسیاری از آیات، فاعلِ رزق «الله»، «رَب» یا ضمایر راجع به آنها است. مانند: «... إِنَّ اللَّهَ یرْزُقُ مَنْ یشاءُ بِغَیرِ حِساب» (آل عمران: 37) «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ» (الأعراف:169 ). از میان آیات رزق و مشتقات آن، 106 آیه خداوند، فاعل است که از همنشینی هر کدام از واژههای «الله»، «رب» و ضمایر راجع به آنها با واژه رزق چنین برداشت میشود که خدا رزاق بالذات تمام مخلوقات و مالک حقیقی است و جز او کسى بر دادن رزق قادر نیست و آنچه مخلوقات در وجودشان از آن بهرهمند مىشوند از خدا است. 3-1-1-2- غیرخدا: فاعل رزق در برخی از آیات، فاعل رزق غیرخدا دانسته شده است؛ هرچند بهطور غیرمستقیم حکایت از روزیرسانی خدا دارد؛ یعنی فاعل رزق غیرخدا بدان معنا نیست که برخی جاها خدا رازق نیست؛ بلکه بخشی از رزّاقیت خود را به بندگان سپرده است. برای نمونه، برخی مواقع از المولود له (پدر)، فاعل رزق یاد شده است «...وَ الْوالِداتُ یرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَینِ کامِلَینِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوف» (البقرة:233) با توجه به آیه فوق، لوازم زندگی از جمله خوراک، پوشاک و نفقه مادرِ شیردهنده به فرزند به عهده پدر گذاشته شده است. در این آیه و برخی دیگر از آیات، فاعل رزق غیرخدا بیان شده است؛ درحالیکه رازق اصلی خداست. در آیات 233 البقره (فاعل آن المولود له (پدر))، 5 و 8 النساء (ضمیر راجع به الناس(درآیه 1)، فاعل رزق غیرخداوند هستند. 3-1-2- براساس متعلَّق یا مصداق رزق در معناشناسی، مصداق جایگاه ویژهای دارد؛ زیرا مفاهیم انتزاعی با شناخت مفاهیم عینی به دست میآیند (سجودی،1381، ص 12). بنابراین مصداق به معنای مدلول برونزبانی، اهمیت زیادی برای شناخت مفاهیم دارد. رزق مصادیقی دارد که به سه دسته مادی، معنوی و مادیمعنوی تقسیم شده است: 3-1-2-1- مصادیق رزق مادی 1- طعام طعام به معنای هر چیز خوردنی است که شامل غذا و نوشیدنی میشود (فراهیدی،1409 ، ج2، ص 25). در برخی از آیات، رزق با طعام همنشین شده است: «مَا أُرِیدُ مِنهْم مِّن رِّزْقٍ وَ مَا أُرِیدُ أَن یطْعِمُونِ (الذاریات: 57). با توجه به واژه «یطْعِمُونِ» در ادامه آیه، مشخص میشود رزق به معنای طعام است. همنشینشدن رزق با طعام نشاندهندۀ این است که برخی از رزقها، بهصورت خوراکی هستند و طعام به دو صورت مأکول و مشروب (خوراکی و نوشیدنی) است. ازجمله آیاتى که نعمتهاى خدا را درمورد رزق انسان و خوردن و آشامیدن ذکر مىفرماید، این آیه است: «...کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لاتَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدینَ» (البقرة:60 ) حدود12 بار واژههای «أکل و شرب» با رزق همنشین شده است (تنها یک مورد آن «شرب» همراه با «أکل» ذکر شده است و بیشتر واژه «أکل»). از همنشینی این واژگان روشن میشود که برخی از رزقها خوردنی و نوشیدنی هستند. 2- ثمرة/ثمرات در برخی از آیات «ثمرة/ثمرات» با رزق همنشین شده است: «الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (البقرة:22 ) این آیه بیانکنندۀ رحمت وسیع و گسترده خدا بر همه بندگان است که چگونه از آب، میوهها و دانههاى غذایى در شکل و رنگهای متنوع آفریده است. با بیان آنچه گذشت روشن میشود محصولات و میوهها از برکت باران حاصل شده و یکى از انواع رزقی است که نصیب موجودات میشود و ادامه حیات را براى انسان و حیوان ممکن میسازد. 3- بهائم یکی دیگر از واژگان همنشین با رزق، «بهائم» است: «لِیشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فی أَیامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهیمَةِ الْأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقیرَ»(الحج: 28) مراد از «بَهِیمَةِ الْأَنْعامِ»، شتر و گاو و گوسفند است. همنشینی رزق با «بَهِیمَةِ الْأَنْعامِ» بیانکنندۀ نوع خاصی از رزق، یعنی چارپایان است که یکی از مصادیق رزق خدا به بندگان است. 4- سماء (باران) «سماء» یکی دیگر از واژگانی است که با رزق بسیار بهکار رفته است. «وَ فىِ السَّمَاءِ رِزْقُکمُ وَ مَا تُوعَدُون» (الذاریات:22 )؛ «و روزى شما و آنچه وعده داده شدهاید، در آسمان است». رزق در این آیه به معنای باران است (حویزی،1415 ، ج5، ص124؛ طبرسی، 1372، ج9، ص235؛ سیوطی، 1404، ج6، ص114). برخی مفسران در آیاتی دیگر «رزق» را به معنای باران دانستهاند؛ غافر:13 (طوسی، بیتا، ج9، ص 62)، الجاثیه: 5 (طبرسی، 1372، ج9، ص 109؛ طوسی، بیتا، ج8، ص495 ؛ حویزی،1415 ، ج4، ص403)، یونس:31 (طوسی، بیتا، ج5، ص370 و...)، النمل: 64 و 24 (طبرسی، 1372، ج7، ص 358؛ طوسی، بیتا، ج8، ص110)، و فاطر:3 (طوسی، بیتا، ج8، ص412؛ سیوطی،1404 ، ج5، ص 244). با توجه به همنشینی سماء با رزق به دست میآید که یکی از منابع تأمینکنندۀ رزق بندگان، آسمان است که سبب نزول باران میشود. 3-1-2-2- ویژگیهای رزق مادی 1- طیب حدود 13مرتبه، رزق همراه با ذکر واژه «طیب» در قرآن بهکار رفته است. طیب به معنای هر چیزی است که حلال و سازگار با طبع باشد (راغب اصفهانی،1412 ، ج1، ص 527؛ ابنمنظور، 1414، ج1، ص 563). در آیه شریفه: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتىِ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّیبَاتِ مِنَ الرِّزْق قُلْ هِىَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ فىِ الْحَیوةِ الدُّنْیا خَالِصَةً یوْمَ الْقِیامَة» (الأعراف: 32) منظور از طیبات، خوردنىهاى لذیذ از انواع مختلف غذاهایى است که انسان با آن ارتزاق و چیزهاى حلال که آدمی در زندگی و بقای خود از آن استمداد میکند؛ به دور از هر گونه پلیدی و مخصوص مومنان هستند (طباطبایی، 1417، ج8، ص 80). از لحاظ نظم و هماهنگی لفظی تمامی آیاتی که واژه حلال همراه با طیب در کنار رزق ذکر شده، حلال مقدمتر از طیب بیان شده است. بهطورمثال: «فَکلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیبًا...» (النحل: 114) به این معنا که باید نخست به حلالبودن غذا توجه شود و بعد از آن به لذت بخش بودن برای نفس و جان توجه شود. با توجه به سیاق آیه، غذای انسان باید از طیبات تهیه شود و نباید غذاهایی را که با طبع تودۀ مردم از آنها نفرت وجود دارد و اسلام آنها را منع کرده است، مانند گوشت مردار یا حیوانات حرام گوشت، مصرف کنند. نکتۀ مهم اینکه در مواردی که واژۀ طیب با رزق بهکار رفته است، یکی از مفاهیم متقابل «شکر» و «ظلم» در همان آیه یا یکی دو آیه قبل و یا بعد از آن به چشم میخورد. توجه به سیاق آیات، نشاندهندۀ این است که اقوامی گمان کردند که گستردگی در خوراکیها و زیادهخواهی از لذایذ، ممنوع است و شکرگزار نبودند و خدا آیه را نازل فرمود؛ به همین دلیل واژۀ طیب را همراه با رزق ذکر کرد که نشان دهد برخی از ارزاق را لذتبخش و حلال نازل کردهایم و شکرگزار باشید. همچنین «رزق طیب» در تمام آیات فوق، مستقیماً به خدا نسبت داده شده و مربوط به رزق مادی بوده است؛ بنابراین، منظور از رزق طیب، رزقهای حلال همراه با لذتبخش بودن است. 2- حلال یکی دیگر از واژگان همنشین با رزق، واژه «حلال» است. حلال از معنای بازکردن گره آمده است (جوهری، 1376، ج4، ص 1673؛ راغب اصفهانی، 1412، ج1، ص 251) و چیزی است که ممنوعیتی در آن وجود نداشته و استفاده از آن، مجاز و مشروع است. این واژه در برخی از آیات با واژه رزق همنشین شده است: «...وَ کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاً طَیباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ» (المائدة: 88). از همنشینی رزق با حلال متوجه میشویم که هر رزق مقدرشدۀ خدا برای بندگانش حلال است؛ ولی اگر انسان راه نادرستی برای کسب روزی انتخاب کند، از رزق حلال مقدرشده محروم میشود و حرامشدن رزق از مخالفت با اوامر الهی در کسب رزق، ناشی میشود. همانطور که پیشتر گذشت، به درآمد یا دستاورد حاصلشده از راه نامشروع و حرام، رزق اطلاق نمیشود.
3-1-2-3- مصادیق رزق معنوی 1- بهشت و غذای بهشتی برخی از مفاهیم همنشین با رزق از لحاظ مفهومی و سیاق آیه مشخص میشود: «رَّسُولًا یتْلُواْ عَلَیکمُ ءَایاتِ اللَّهِ مُبَینَاتٍ لِّیخْرِجَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ وَ مَن یؤْمِن بِاللَّهِ وَ یعْمَلْ صَالِحًا یدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تجَرِى مِن تحَتِهَا الْأَنهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا (الطلاق: 11). با توجه به ظاهر آیه، مراد از رزق، بهشت و رزق معنوی است. برخی دیگر، علاوه بر معنای ذکر شده، رزق را ایمانى میدانند که به مومنان روزى کرده است (طباطبایی، 1417، ج19، ص 325). رزقهای بهشتی «رزق معلوم»، «رزق کریم»، «رزق حسن» و «رزق بغیر حساب» هستند. 1-1- رزق معلوم از واژههایی که با رزق معنوی همنشین است، واژۀ «معلوم» است. یک بار در قرآن کریم واژه رزق همراه معلوم ذکر شده است و میفرماید «أُولئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ» (الصافات:41) علامه طباطبایی بیان کرده که منظور رزق معین و ممتاز از رزق دیگران است و معلومبودن رزق، کنایه از ممتازبودن آن است، همچنان که در آیه «وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ» (الصافات:164) نیز اشاره به این امتیاز شده است. وی معتقد است خدا در بهشت به بندگان مخلص خود، رزقی میدهد که شباهتی با رزق دیگر بهشتیان ندارد (طباطبایی، 1417، ج17، ص 135). با توجه به سیاق آیه مشخص میشود خدا در بهشت مجموعهای از مواهب را برای بندگان قرار داده است و معلوم یکی از واژگانی است که توصیفگر رزق با ویژگیهایی خاص و معینی برای مخلصان در بهشت است که متمایز از بقیه ارزاق به شمار میرود و هر وقت بخواهند نزد آنها حاضر میشود. 1-2- رزق کریم از واژههای همنشین با رزق معنوی صفت «کریم» است که حدود شش مرتبه در قرآن بهکار رفته است. کریم صفتی است که دربردارندۀ انواع شرف و خیر باشد (ابنمنظور، 1414، ج12، ص 510). ازجمله در آیه «وَ مَن یقْنُتْ مِنکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَلِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَینْ وَ أَعْتَدْنَا لهَا رِزْقًا کَرِیمًا (الأحزاب:31) و «وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً کَرِیماً» وجوهی که برای «رزق کریم» ذکر شده عبارتند از: 1. مهیاکردن روزى سالم، یعنى بزرگ منزلت و بلند مرتبه؛ 2. رزقی که از هر آفت و بلا سالم و مصون باشد؛ 3. ثوابی که ابتداء به مثل آن نیکو نیست (طبرسی، 1372، ج8، ص 556). در مجموع، همه آیات مربوط از لحاظ نظم و هماهنگی لفظی شکل یکسانی دارند و واژۀ کریم در پایان آیات بهکار رفته است. برخی علت نکرهآمدن مغفرت، رزق و کریم، را به این علت دانستهاند که مراتبی که هر فردى بر حسب قابلیت و شهود ایمان بهرهاى خواهد داشت را بیان کنند (حسینی همدانی، 1404، ج7، ص 421). هر جا عبارت «رِزْقٌ کَرِیمٌ» آمده، قبلش جملۀ «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ» آمده است، به جز آیه 31 الأحزاب؛ از این نکته چنین به دست میآید که آمرزش، مقدّمۀ دریافت نعمتهای بهشت و رزق کریم است. گرچه برخی بیان کردهاند که مقدمداشتن «مغفرت» بر «رزق کریم» به دلیل نگرانى مؤمنان از لغزشهای احتمالی است؛ بنابراین، قبل از هر چیز با بیان آمرزش، به آنها آرامش خاطر مىبخشد،؛ علاوه بر آن، تا با آب مغفرت الهى شستشو نشوند؛ شایسته رزق کریم و مقام کریم نخواهند بود (مکارم شیرازی1374، ج18ص 16). بنابراین، کاربرد صفت کریم برای رزق، نوع رزق را توصیف کرده که همراه با کرامت، جلالت و شرف است و تنها درمورد رزق معنوی و مخصوص بهشتیان بهکار رفته است. 2- بهرهبردن از قرآن برخی مواقع رزق به معنای بهرهبردن از قرآن است: «وَ تجَعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُون»(الواقعة: 82) به این معنا که حظ خودتان را از قرآنى که خدا روزى شما کرده است تکذیب آن قرار ندهید. برخی آن را به معنای بهرهبردن از قرآن و حفظ آن میدانند (طوسی، بیتا، ج9، ص 512؛ طباطبایی، 1417، ج19، ص 138). با توجه به آنچه در معنای اصطلاحی رزق ذکر شد - عطای الهی و مستمر که از آن بهره برده میشودـ قرآن را یکی از موارد رزق است که بنا بر آیات قرآن، دائمی است و کسی نمیتواند در آن تغییر و تحول ایجاد کند و بندگان شایسته از آن بهره میبرند. 3-1-2-4- مصادیق رزق مادی و معنوی 1- رزق حسن واژۀ رزق در قرآن کریم با اوصاف گوناگونی آمده است و یکی از این موارد صفت «حسن» است. واژۀ حسن وصف است و به معناى هر اثر بهجتآفرین، زیبا و نیکو است (راغب اصفهانی،1412 ، ج1، ص 235). گاه در برخی از آیات، رزق حسن اشاره به رزق مادی دارد «وَ مِن ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَ الْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَرًا وَ رِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاَیةً لِّقَوْمٍ یعْقِلُون»(النحل: 67) با توجه به اینکه حسن به معنای هر چیز زیبا و شادیآفرین است، در این آیه به میوه خرما، رطب، مویز، رب و چیزهای حلال بهدستآمده از خرما و انگور اشاره میکند (طبرسی، 1372، ج6، ص 573). برخی دیگر از آیات، رزق حسن اشاره به رزق معنوی دارد: «قَالَ یاقَوْمِ أَرَءَیتُمْ إِن کُنتُ عَلىَ بَینَةٍ مِّن رَّبىّ وَ رَزَقَنىِ مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا(هود:88). در اینجا رزق را به مقام نبوت تطبیق میدهند (طوسی، بیتا، ج6، ص51؛ طبرسی، 1372، ج5، ص 286). از لحاظ نظم و هماهنگی لفظی، در همه آیات فوق، واژۀ حسن، صفت رزق و بهصورت نکره بیان شده که منصوب است و از نظر شکل ظاهری به «الف» ختم میشوند (رزقا حسنا). رزق حسن هم شامل نعمت دنیا (هود: 88 و النحل: 67 , 75 ) و هم آخرت (الحج: 58) است. 2- بغیر حساب یکی دیگر از اوصافی که با رزق همنشین است، عبارت «بِغَیرِ حِسابٍ» است. این عبارت به معنای «بغیر تقدیر على أجر بالنقصان» (از طرف زیادی، بیاندازه است) است (فراهیدى، 1409، ج3، ص 149). راغب اصفهانی چند وجه برای این کلمه ذکر کرده است:1. خدا بیشتر از استحقاقش به وى رزق و روزى مىبخشد. 2. به او مىبخشد و از او باز پس نمىگیرد. 3. خدا آنگونه عطا مىکند و به بندگانش از راه لطف مىبخشد که حسابش براى بشر ممکن نیست (راغب اصفهانى،1412 ، ج1، ص233). در برخی از آیات قرآن، واژۀ غَیرِ حِسابٍ همراه با رزق ذکر شده است «...وَ اللّهُ یرْزُقُ مَن یشَاءُ بِغَیرِ حِسَابٍ» (البقرة:212) اتفاق نظر واحدی بین مفسران درباره معنای بِغَیرِ حِسَابٍ وجود ندارد؛ اما در مجموع به نظر میرسد که منظور خدا ازجهت فیض و رحمانیتش است؛ بدون اینکه عوضی از بندگان بخواهد و به آنها آنقدر زیاد میبخشد که نعمت خدا برایشان شمارشپذیر نیست و بیش از استحقاق بر اعمال فرد بوده است. با توجه به سیاق آیات، رزق بغیر حساب شامل نعمت و پاداش، در دنیا (آل عمران: 37 و..) و در آخرت (غافر: 40) است و این حکم شامل همه مردم نیست؛ بلکه قید «مَنْ تَشاءُ وَ مَنْ یشاءُ» مانع از افاده عموم است و رزقی است مخصوص که برخی از بندگان را شامل میشود. پس همنشین قرارگرفتن رزق به صفت بغیرحساب، به دلیل بهرهدادن به برخی از بندگان عوض کار، اعمال و استحقاقى نیست، و خدا در مقابل چیزى از بندگان نمىگیرد و به همین دلیل، حسابى در رزق نیست. 3- ملک و عزت در برخی از آیات مفاهیمی همنشین فعل رزق است که به ملک و عزت از رزقهای مادی و معنوی اشاره دارد: «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتىِ الْمُلْکَ مَن تَشَاءُ وَ تَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاءُ وَ تُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَن تَشَاءُ بِیدِکَ الْخَیرُ إِنَّکَ عَلىَ کلِ شىَءٍ قَدِیرٌ تُولِجُ الَّیلَ فىِ النَّهَارِ وَ تُولِجُ النَّهَارَ فىِ الَّیلِ وَ تُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَىّ وَ تَرْزُقُ مَن تَشَاءُ بِغَیرِ حِسَاب» (آل عمران: 26 و 27). یکی از همنشینهای «تَرْزُقُ» در آیه فوق «مَن تَشَاءُ» است که در آیه 5 بار تکرار شده است، با توجه به چینش و نظم آیات چنین به دست میآید که رزق در «تَرْزُقُ مَن تَشَاءُ بِغَیرِ حِسَاب» رزقی است که قبل از آن در آیه بیان شده است و شامل فرمانروایی و عزت اعطایی خداست بر هر یک از بندگان که بخواهد. 3-1-3- براساس دریافت کننده رزق 1- عباد در برخی از آیات واژه «عباد» همنشین با رزق شده است. «وَ نَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَکاً فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الحْصِیدِ وَ النَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لهَّا طَلْعٌ نَّضِیدٌ رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ وَ أَحْیینَا بِهِ بَلْدَةً مَّیتًا کَذَالِکَ الخُرُوجُ (ق:9 -11) کلمۀ «رزقا» مفعول له است، علت رزق را بیان مىکند، یعنی به این دلیل این رزق را فرستاد تا برای بندگان باشد؛ بنابراین همنشینشدن رزق با عباد بیانکنندۀ این مطلب است که نزول باران و به وجود آمدن تمام گیاهان و نباتات به دلیل افرادی است که در مقام پرستش و بندگی خدا هستند و برای این افراد خاص، خدا رزقش را به بندگان میبخشد؛ البته درجه مقام بین بندگان، شدت و ضعف دارد. برخی با وسعت رزق طغیان میکنند و بنا بر مصلحت خدا، رزقشان را زیاد نمیکند تا درجه بندگیشان کاهش نیابد. 2- مَن یتَّقِ اللَّهَ برخی موارد فرد متقی با رزق همنشین شده است «مَن یتَّقِ اللَّهَ یجَعَل لَّهُ مخَرَجًا وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ وَ مَنْ یتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدْراً» (الطلاق: 3 و 2). با توجه به آیات فوق، ضمیر در«یرْزُقْهُ» راجع به «مَن یتَّقِ اللَّهَ» است و خدا شخصی که تقوا دارد را لایق رسیدن به رزق «مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ» میداند. کسی که از راههای نامشروع به دنبال رزق نمیرود و به این دلیل، خدا راه دیگری از روزی به روی او باز میکند که آن راه مزیتی دارد و راه عادی و معمولی نیست؛ یعنی بنده از چنین رزق مادی و معنوی آگاهی نداشت و احتمالش را نمی-داد از چنین راهی به وی برسد. بنابراین، همنشینی با «مَن یتَّقِ اللَّهَ» یکی از شرایط و زمینههای برخوردارشدن از رزق است که به لحاظ مفهومی نقش مقدمی برای رزق ایفا میکند. 3- مَنْ یشاء ـ مَنْ تَشاء سنت پروردگار این است که بر هرکس بخواهد رزق را بر او افزایش یا کاهش میدهد؛ چون به مصحت بندگان آگاه است: «اللَّهُ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ» (الرعد: 26). در چندین جای قرآن « لِمَنْ یشاءُ» همنشین واژۀ رزق شده است که نشاندهندۀ این است که سنت الهی در روزیدادن بر طبق حال مردم است و خدا از روى خیر و مصلحت براى هرکس رزقی از موهبتهاى مادی و معنوى مقدر کرده است و میتواند قبض یا بسط دهد؛ زیرا آن به حال مخلوقات خود آگاه است. 3-2- «رزق» در رابطه جانشینی برخی از واژههای قرآنی در ارتباط با رزق جانشینهای آن به شمار میآید. برای یافتن جانشینهای مفهوم رزق در قرآن از دو شیوه استفاده میکنیم: 1- رابطه جانشینی براساس ساختارهای مشابه و 2- رابطه جانشینی براساس شمول معنایی (رابطه با رزق از نوع عموم و خصوص) و هممعنایی (ترادف نسبی). 3-2-1- رابطه جانشینی براساس ساختارهای مشابه 1 و 2- إیتاء و رحمت إیتاء به معنای عطاء و بخشیدن است (جوهری، 1376ق، ج6، ص 2262؛ راغب اصفهانی، 1412ق، ج1، ص 61) و رحمت به معنای رقت قلب، عطوفت و مغفرت است (ابنمنظور، 1414ق، ج12، ص230). اما برخی از آیات بر رحمت خدا با مفهوم بهرهدادن از رزق ارتباط دارند. ایتاء و رحمت در برخی از آیات جانشین رزق شدهاند. با توجه به سبک و سیاق برخی از آیات مانند: «قَالَ یاقَوْمِ أَرَءَیتُمْ إِن کُنتُ عَلىَ بَینَةٍ مِّن رَّبىّ وَ ءَاتَانىِ رَحْمَةً مِّنْ عِندِه »(هود:28) و مقایسه با آیه «قالَ یا قَوْمِ أَرَأَیتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى بَینَةٍ مِنْ رَبِّی وَ رَزَقَنی مِنْهُ رِزْقاً حَسَنا» (هود: 88) چنین به دست میآید که از لحاظ ساختمان صوری، بافتی مشابه دارند. در اینجا با توجه به سبک و سیاق هر دو آیه درمییابیم واژۀ «ءَاتَانىِ» را میتوان جانشین «رَزَقَنی» دانست و «رَحْمَةً» را میتوان جانشین با مفهوم «رِزْقاً حَسَنا» دانست که منظور از هر دو واژه (رَحْمَةً و رِزْقاً حَسَنا) مقام نبوت است که با واژگانی متفاوت بیان شده است؛ بنابراین با توجه به ساختمان ظاهری آیات و سیاق، «ایتاء» در برخی موارد که به معنای بخشش الهی باشد، جانشین نسبی با مفهوم رزق است و رحمت خدا منشأ رزق است که علاوه بر بافت مشابه، شمول معنایی دارند. 3- کسب «کسب» از واژگانی است که در برخی موارد، جانشین مفهوم رزق قرار میگیرد. با توجه به نظر برخی از لغویان و مفسران، اکتساب در مواردی است که برای خود شخص فایده دارد و هر اکتسابی کسب است و هر کسبى اکتساب نیست و آن مختص به جایى است که عمل به اختیار آدمى انجام شود (راغب اصفهانی، 1412ق، ج1، ص709؛ طباطبایی، 1417، ج4، ص337). در برخی از آیات، منظور از کسب، کسب رزق و روزی است و بقیه موارد عمدتاً به کسب گناه و ثواب مربوط میشود. از اینجا تأثیر کسب و تلاش انسان همراه با تقدیر رزق و تقسیم آن از طرف خدا استفاده میشود. با توجه به آیه: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ...» (البقرة:254) که با ساختاری مشابه در آیه267 همین سوره بیان شده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الْأَرْض...»، ابتدای هر دو آیه از لحاظ ساختمان و نظم، شکل یکسانی دارند و تفاوت در «مِمَّا رَزَقْناکُمْ» و «مِن طَیبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ» است که از همنشینشدن کسب با واژه «طیب» این مطلب حاصل میشود که انفاقکردن شامل درآمدهای حلال است و کسبهای نامشروع از این حیطه خارج است. همانطور که رزق الهی طیب و تنها از حلال است و انفاقکردن از آن جایز است؛ بنابراین مفهوم رزق با کسب حلال، رابطه جانشینی دارد و همچنین در شمول معنایی با رزق است که رابطه رزق با کسب عموم و خصوص من وجه است. 4- غنیمت یکی دیگر از واژههای جانشین رزق «غنیمت» است. کلمه غنیمت به معناى به دست آوردن سود یا چیزی است که شخص بدون زحمت به دست میآورد که قبلاً مالک آن نبوده است و بدون دسترنج به دست میآید. در آیه شریفه: «وَ کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاً طَیباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ (المائدة: 88 ) امر به خوردن از رزق حلال و در آیه «فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالاً طَیباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ (الأنفال:69) امر به خوردن از غنیمتهای حلال کرده است. با توجه به اینکه هر دو آیه فوق از لحاظ ساختمان و شکل ظاهری بافتی مشابه دارند و تنها تفاوت در ذکر واژگان رزق و غنیمت است، با توجه به سیاق آیات، غنایم حلال و طیب بخشی از رزق هستند. همچنین نسبت بین رزق و غنیمت، عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی برخی از غنائم (حلال) جزء رزق هستند و برخی دیگر از آن (حرام) رزق نیستند و برخی از رزقها شامل غنائم حلال میشوند و برخی دیگر غنائم نیستند؛ بنابراین غنیمت یکی از جانشینهای رزق است و شمول معنایی (با توجه به رابطه عموم خصوص) دارد. 5- ماء با توجه به آیه: «ینَزِّلُ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً (غافر:13) مراد نزول باران است که موجب انبات حبوب و فواکه و روزى خلائق میشود و به گفته برخی مفسران، منظور از نزول رزق از آسمان عام است و شامل باران، نور آفتاب و هوایى است که مایه حیات همۀ حیوانات و گیاهان باشد (فخررازی،1420 ، ج27، ص 497). در بسیاری از آیات قرآنی به جای واژۀ رزق واژه «ماء» ذکر شده است: «ینَزِّلُ عَلَیکُمْ مِنَ السَّماءِ ماء (الأنفال: 11). با توجه به بافت، سبک و سیاق مشابه در هر دو آیه، منظور از رزق از آسمان، باران است که بهعنوان رزق یاد شده است. چون نزول باران یکی از اسباب و منشأ رزق است و مخلوقات بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم ازآن رزق بهرهمند میشوند. اطلاق رزق به باران، با توجه به ساختارهای مشابه، شمول معنایی با رزق دارد و رابطه ماء با رزق، عموم و خصوص مطلق است. 3-2-2- رابطه جانشینی براساس شمول معنایی و هممعنایی 1- نعمت «نعمت» به معنای نیکو (راغب اصفهانی، 1412، ج1، ص 814) و هر بهرهای است که انسان در زندگی از آن سود میبرد و چون آن بهره، خوب و دلچسب است نعمت گفتهاند (قرشی، 1371، ج7، ص 85). این واژه از واژههایی است که در تفاسیر مترادف با مفهوم رزق دانسته شده است. در برخی از آیات، واژه رزق و نعمت هر دو ذکر شده است که هر دو واژه در معنای اصلی، هممعنا هستند: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیةً کَانَتْ ءَامِنَةً مُّطْمَئنَّةً یأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کلُ مَکاَنٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ الله»(النحل:112). خدا امنیت شهر را یکی از عوامل رساندن رزق بیان میفرماید؛ اما در برابر این رزق که به آنها اعطاء شد، کفر ورزیدند. برای بار دوم، رزقی که نسبت به آن کافر شدند، بیان نشده است؛ بلکه به جای آن از واژۀ نعمت یاد شده است. از این آیه چنین به دست میآید که رزق و روزی از نعمت خدا به بندگان است که در معنای اصلی، هممعنا هستند. پس واژۀ نعمت جانشین رزق است. 2- فضل یکی از واژههای جانشین مفهوم رزق، «فضل» است که به معنای برتریدادن است. در آیه «...لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ...» (الإسراء: 12) فضل به معنای رزق و مال است (راغب اصفهانى، 1412، ج1، ص 639). در قرآن کریم موارد و مصادیقی از فضل الهی آمده و اموری را خدا، فضل خویش بر مردم معرّفی کرده است که با توجه به سبک و سیاق آیه، معنای خاصی مییابد و یکی از این موارد رزق است: «یَا أَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا نُودِىَ لِلصَّلَوةِ مِن یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْاْ إِلىَ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُواْ الْبَیعَ ذَالِکُمْ خَیرْ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُون فَإِذا قُضِیتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیراً (الجمعة/9 و 10) اکثر مفسران در آیه فوق فضل را به مفهوم رزق میدانند (طبرسی، 1372، ج10، ص 435؛ فخررازی، 1420، ج30، ص 543؛ طباطبایی، 1417، ج19، ص 274). بارها از کسب رزق با تعبیر «ابتغاء فَضْلِ اللَّهِ» و از خود رزق با عبارت «فضل الله» یاد شده است که تأکیدی بر این است که رزق محصول فضل و رحمت خدا است؛ بنابراین تجارت و کسب رزق از شئون رحمت و فضل پروردگار است. پس رزق و فضل را جانشین است. 3- حظ حظ به معنای بهره و نصیب معین است که لغویان چندین معنا برای آن ذکر کردهاند و یکی از این معانی، رزق است (جوهری، 1376، ج3، ص37). چنانکه گذشت، رزق نیز «عطای الهی به موجودات و هر چیزی که بهرهبرداری میشود» است. پس این دو واژه جانشین یکدیگر میشوند. در آیه: «فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فی زینَتِهِ قالَ الَّذینَ یریدُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا یا لَیتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِی قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظیمٍ» (القصص:79) حظ و رزق با هم اشتراک معنایی دارند و بر محور جانشینی در یک حوزه معنای(بهرهبردن) قرار می-گیرند. گفتنی است که رزق حلال و دائمی است؛ اما حظ شامل هر نوع سودی از حلال و حرام است (مانند گنج قارون در سوره القصص 79) که غیردائمی است. پس نسبت حظ و رزق عموم و خصوص من وجه است که در برخی از آیات، حظ جانشین رزق قرار میگیرد. 4- عطاء عطا مخصوص جایزهدادن است؛ مانند آیه «هذا عَطاؤُنا...» (ص: 39)؛ یعنى بخشد به آنکه مىخواهد (راغب اصفهانی، 1412ق، ج1، ص 572). در قرآن علاوه بر معنای بخشش، به معنای مطلقِ دادن چیزی بهکار رفته است (قرشی، 1371، ج5، ص 17). همانطور که پیشتر بیان شد مفهوم رزق، عطایی قابل بهرهبرداری است، که جانشین رزق قرار میگیرد: «کلاُّ نُّمِدُّ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَ مَا کاَنَ عَطَاءُ رَبِّکَ محَظُورًا» (الإسراء: 20) با بررسی به عمل آمده برخی از مفسران عطاء را در آیه فوق به معنای نعمت و رزق میدانند و منظور از «مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ» عطای دنیوی و همان رزق عام است که مشترک بین مؤمن و کافر است (طبرسى، 1372، ج6، ص 628) که اهل دنیا (عملشان) بهره دنیوى را مىطلبند و اهل آخرت (عملشان) در دنیا رحمت و رزق اخروى را میطلبند. هر دو گروه با توجه به عمل خود از خدا استمداد مىکنند. بنابراین، رزق و عطاء جانشین و در یک حوزه معنایی قرار داد؛ با این تفاوت که عطای الهی دائمی و غیردائمی است؛ درحالیکه رزق پروردگار دائمی است و ممنوعیت ندارد. 5- نفع/ منفعت واژه «نفع» در معنای سود، بهرهبردن و ضد ضرر است (راغب اصفهانی، 1412، ج1، ص 819). در برخی از آیات به مفهوم «رزق» بهکار رفته است: «إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما ینْفَعُ النَّاسَ» (البقرة: 164) مراد از حرکت کشتى در دریا، نقل کالا و به دست آوردن رزق است (طباطبایی، 1417، ج1، ص399). مثلاً در آیاتی از قرآن، استفاده و خوردن از چهارپایان، یکی از منافع یاد شده است: «وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَکُمْ فیها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ» (الحج: 5)؛ درحالیکه در برخی دیگر از آیات از همین منافع، رزق یاد شده است «لِیشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فی أَیامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهیمَةِ الْأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقیرَ» (الحج:28 ) و همچنین آیه: «وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ»(الأنعام:142). بنابراین منافع با رزق در یک حوزۀ معنایی و جانشین یکدیگر هستند؛ با این تفاوت که نفع، بهرهبردن از هر چیزی اعم از حلال و حرام است که دائمی نیست. برخی دیگر از واژههایی که با همین معیار جزء جانشینهای رزق است، عبارتند از: متاع (البقرة: 36 و 126؛ آل عمران: 185 و 197؛ الرعد/26 و...)، معیشت (الأعراف:10 ؛ زخرف: 32 و ...) و ریحان (الواقعۀ: 89).
نتیجه در این پژوهش، مفهوم رزق در قرآن کریم با بهرهگیری از روابط مفهومی همنشینی و جانشینی آن با سایر مفاهیم بهکاررفته در قرآن کریم، تحلیل معناشناختی شده است. روابط همنشینی رزق در سه دسته زیر جای میگیرند: یک: فاعل رزق که عموماً خداست و در برخی موارد نیز غیرخدا همچون پدر (المولود له) میتواند در طول خدا قرار گیرد. دو: متعلَّق یا مصداق رزق که خود در سه دسته قرار میگیرد؛ یکی رزق مادی، اعم از طعام، ثمره/ثمرات، بهائم، سماء (باران) که همگی حلال و طیب باید باشند؛ دومی رزق معنوی، اعم از بهشت و غذای بهشتی، و بهرهبردن از قرآن که همگی رزق معلوم یا رزق کریماند؛ و سومی رزق عام (مادی و معنوی) که رزق حسن، بغیر حساب و ملک و عزت است. سه: دریافتکننده رزق که عبارتند از: عباد الله، من یتّق الله، و من تشاء/ من یشاء الله. روابط جانشینی رزق نیز از دو جنبه بررسی شدند: یک: براساس ساختارهای مشابه که عبارتند از: ایتاء، رحمت، کسب، غنیمت و ماء. دو: براساس شمول معنایی و هممعنایی که عبارتند از: نعمت، فضل، حظّ، عطاء، نفع / منفعت، افزون بر متاع، معیشت و ریحان. | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 16,207 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,396 |