تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,682 |
تعداد مقالات | 13,758 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,159,367 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,733,883 |
کارکرد جمله های مرکب در بوستان سعدی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فنون ادبی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 9، شماره 2 - شماره پیاپی 19، شهریور 1396، صفحه 83-102 اصل مقاله (867.26 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/liar.2017.21772 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اکبر صیادکوه1؛ حسن دست موزه* 2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانش آموختة کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
افصحالمتکلمین، سعدی شیرازی، از بزرگترین ارکان ادب پارسی است. بخشی از صیت و شهرت سعدی در گرو سعدینامه یا همان بوستان است که از مثنویهای اخلاقی برجسته و باارزش حوزۀ زبان و ادب پارسی است. این کتاب بیمانند،زبان سخته و پیراستهای دارد که نظر هر مخاطبی را به خود جلب میکند. این میزان از شایستگی در گرو ِشگردهای هنری و زبانی فراوانی است که شیخ اجل بهکار بسته است. از ویژگیهای دستوری آن، استفادۀ گسترده از جمله های مرکب است. در جملههای مرکب، به جای نقشهای دستوری مفرد، جملۀ پیرو به کار میرود. جملههای پیرو از لحاظ معنا از مفردات غنیترند؛ زیرا وجود فعل در آنها موجب انتقال مفهوم، وجه، زمان و شخص به مخاطب میشود که افزونی توصیفگری و تحرک و پویایی کلام را در پی دارد. در این پژوهش که کاملاً جنبۀ آماری دارد، 1100 بیت از بوستان را به عنوان جامعۀ آماری از متن برگزیده و از دیدگاه «کارکردهای جملههای مرکب» بررسی کردهایم. مبانی نظری و تعاریف اصطلاحات را از دستور زبان فارسی، تألیف دکتر حسن انوری و دکتر حسن احمدی گیوی، برگرفتهایم. بر اساس مهمترین نتایج بهدستآمده، در بوستان کاربرد جملههای مرکب به مراتب بیشاز جملههای ساده است؛از میان آنها، جملههایی که از پایه و یک پیرو ساخته شدهاند، بسامد بیشتری دارند که معمولاً هر کدام در یک مصراع بهکار میروند؛ در بیشتر جملههای مرکب، پایه بر پیرو مقدم شده است؛ جمله های پیرو بیشتر در نقش غیراصلی به کار رفته است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زبان سعدی؛ بوستان؛ جملة مرکب؛ پایه؛ پیرو | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه از آغاز تا نیمة نخست قرن پنجم، شیوۀ شاعری و نویسندگی بر سادگی و بیتکلفی استوار بود و نویسندگان و شاعران، خود میخواستند یا ناگزیر بودند اندیشههای خود را به گونهای بیان کنند که فهم آن دشوار نباشد. سیر طبیعی کلام نیز همین را میطلبد. دکتر شهیدی معتقد است که «منطق طبیعی این است که نویسنده یا گوینده از سادهنویسی و سادهگویی منحرف نگردد، جز آنکه سببی یا سببهایی قوی پدید آید و به ضرورت، او از راه راست به راه دشوار و پرپیچ و خم درافتد» (شهیدی، 1372: 396). با گذشت زمان، بهویژه بعد از قرن پنجم، نظم و نثر از سادگی سرشتین دور میشودو آرایههای لفظی و معنوی فراوانی به آن راه مییابد. از این دوره به بعد شاعران و نویسندگان، دیگر مقصود خود را ساده بیان نمیکنند بلکه آن را میآرایند و در قالبِ لفظهای پیچدرپیچی میریزند که فهم آن به آسانی برای همگان ممکن نیست. از این به بعد، در شعر و نثر، زبانی پدید میآید که فهم آن، مخاطبان خاصی را میطلبد. اما در قرن هفتم هجری که زمان یکّهتازی ادبیات فنی بود، سعدی با شعر و نثر سحرانگیز خود انقلابی پدید آورد که پس از گذشت صدها سال، هنوز همگان بر استیلای بیچونوچرای او بر زبان و ادب فارسی صحّه میگذارند. مرحوم یوسفی اعتقاد داشت: «هیچ شاعر و نویسندهای در تاریخ زبان و ادبیات فارسی به اندازۀ سعدی بر زبان و طرز تعبیر و تحریر فارسی حکومت نداشته است» (یوسفی،1369: 245). سعدی نهتنها در حوزۀ واژگان تحول ایجاد کرد، بلکه ساختار کلام را نیز دگرگون کرد و شعر را به زبان تودۀ مردم و زبان عامیانه پیوند داد. «آنچه سبب شد تا سعدی شاعر و نویسنده به موقعیت شگفتآورش در قلمرو زبان فارسی برسد، در درجۀ نخست غنای زبان او در پرتو انواع ادبی رنگارنگش بود. زبان سعدی آمیزهای بود از زبان رسمی و زبان ادبی رایج و به همگانیشدن ادب فارسی در ایران و کشورهای پیرامون یاری رساند» (عابدی،1391 :34). از میان آثار سعدی، بوستان یک استثناست. شاید فهم همگان برای دریافت لطافت غزلها کافی نباشد یا علاقۀ چندانی به قصاید نشان ندهند، اما حکایت پیوند مردم با بوستان، حکایت دیگری است. هرچند ممکن است در تعداد معدودی از حکایتها، واژگانی هم وجود داشته باشد که همگان معنای آن را نفهمند، «دامنة کلام و معنی در بوستان آن قدر وسیع است که ندانستن دوسه لغت مانع برخورداری مخاطبان نمیشود» (اسلامی ندوشن، 1379: 192).در بوستان، مخاطب سعدی همة قشرهای مردم است؛ به همین دلیل، بیان آن از کلام تفاخر آمیزِ شاعران هم عصر وی تا حدی تهی است. بهراستی دشوارترین زبان برای سرودن شعر زبان ساده است. اگر شاعری برای بیان اندیشههای شاعرانۀ خود اینگونه از زبان را برگزیند، سختترین نوع زبان را برگزیده است. بهخصوص اینکه ناگزیر است وزن عروضی، یکسانی طول مصراعها و ردیف و قافیه را نیز رعایت کند. مهمترین عامل روانی کلام و گیرایی سخن، چگونگی چینش واژگان در ساختار نحوی جملههاست. چیرگی سعدی بر نهفتههای زبان فارسی، انعطاف شگفتانگیز کلام او تا حد فهم عوام، پایبندی وی در بسیاری از موارد به شکل مستقیم ارکان نحوی، فشردگیها و گستردگیهای هنری و دلایل متعدد دیگر، از رازهای صدرنشینی او در برخی از حوزههای هنری و زبانی است. برای درک زیباییهای زبان سعدی، راهی جز بررسی دقیق علمیِ آثار او نیست؛ نگارندگان از میان موضوعات متفاوت و متنوع پژوهشی بر روی آثار سعدی،در پی آن برآمدند تا بوستان را از جنبة کارکرد «جملههای مرکب» بررسی کنند و در صدد پاسخگویی به این پرسش برآیند که کارکرد و نحوۀ استفاده از جملههای مرکب در بوستان چگونه است. افزون بر این پرسش اصلی، پرسشهای دیگری نیز به ذهن متبادر شد؛ همچون: - نسبت کاربرد جملههای مرکب به جملههای ساده در بوستان چگونه است؟ - جملههای پیرو در بوستان چگونه به کار رفتهاند؟ - در جملههای مرکب بوستان، پیرو بیشتر مقدم شده است یا پایه؟ - جملههای پیرو، بیشتر در کدام نقش نحوی ِجملۀ پایه آمدهاند؟ - نحوۀ کاربرد جملههای مرکب و ساده در کنار هم در یک بیت، چگونه است؟ - آیا کاربرد جملههای مرکب و ساده در مقدمه با بخشهای دیگر بوستان یکسان است؟ برای پاسخ به این پرسشها، راهی جز بررسی موشکافانه و جزئینگرانه و کمک گرفتن از آمار و ارقام نیست. بدین منظور، دلیل تقریباً یکچهارم از بیتهای بوستان را به عنوان جامعۀ آماری خود برگزیدیم و آنها را از نظر ساختار جملههای مرکب و نحوۀ کاربرد آنها بررسی و نتایج را در قلب آمار و ارقام با کمی تحلیل ارائه کردهایم. هر چند بهتر آن بود که کلّ ِ بوستان بررسی میشد، اما چون ممکن بود حجم زیاد از دقت نظر بکاهد،1000 بیت راکه تقریباً یک چهارم کل بوستان است، به عنوان جامعۀ آماری برگزیدیم. برای اینکه این پژوهش، شکلی علمی به خود بگیرد، با توجه به اینکه مضمونها بر ساختار جملهها تأثیر میگذارند، جامعۀ آماری خود را از بخشهای مختلف برگزیدیم. بدین منظور،از مقدمه و هر یک از بابها، 100 بیت بدین ترتیب برگزیدیم: 100 بیت نخستِ مقدمه، 100 بیت اول ِباب اول، 100 بیت دوم ِباب دوم، 100بیت سومِ باب سوم، 100 بیت چهارمِ باب چهارم، 100 پنجمِ باب پنجم،100 بیت دومِ باب ششم، 100 بیت سومِ باب هفتم، 100 بیت اولِ باب هشتم،100 بیت دومِ باب نهم و همۀ بیتهای باب دهم. برای ترسیم الگوهای مختلف جملههای مرکب و تطبیق ابیات بوستان سعدی با آن،دستور زبان فارسی تألیف دکتر حسن انوری و دکتر حسن احمدی گیوی را برگزیدیم و پایۀ پژوهش خود را بر این کتاب ارزشمند نهادیم. البته در مواردی نیزبه آثار استادان برجستهای چون خانلری، فرشیدورد و خیامپور مراجعه کردیم و از آن بهره بردیم. پس از تعیین نوع جملهها و تطبیق آن با الگوها، نتایج را در نمودارهایی نشان دادیم. پس از آن با دقت در نمودارها که بیشتر آنها به شکل مقایسهای و گاه به صورت درصدی این دادهها را نشان میدهند، با توجه به اهداف این پژوهش، اطلاعات بهدستآمده از نمودارها و جدولها را تجزیه و تحلیل و نتایج بهدستآمده را ارائه کردیم.
1- جملۀساده، مرکب، پایه و پیرو جمله از حیث ساختمان دو گونه است: ساده، مرکب (آمیخته) جملۀ ساده جملهای است که در آن تنها یک فعل به کار رفته باشد. جملۀ مرکب، جملهای است که در آن بیش از یک فعل به کار رفته باشد. جملۀ پایه آن قسمت از جملۀ مرکب است که غالباً غرض اصلی گوینده با نویسنده را در بردارد و قابلتأویل به غیرجمله نیست. جملۀ پیرو، آن جزء از جملۀ مرکب است که همراه جملۀ پایه میآید و وابستۀ پایه است یعنی مفهومی از قبیل زمان، شرط، علت و جز آن را به مفهوم جملۀ پایه میافزاید و قابلتأویل به مصدر یا صفت است (انوری- گیوی، 1378: 309)
2- چگونگی کاربرد جملههای مرکب در بوستان در ابیاتی که بررسی کردیم، به جز در موارد معدود که به آن نیز پرداخته خواهد شد، بسامد جملههای مرکب بسیار بیشتر از جملههای سادهبود. تنوع و فراوانی این جملهها به حدی است که میتوان گفت یکی از ویژگیهای سبکی شعر سعدی در بوستان،استفاده وسیع و متنوع از جملههای مرکب است. برای بررسی دقیقترو تعیین بسامد جملههای مرکب، بیتهایی را که در آنها جملههای مرکب به کار رفتهاند، به پنج گروه تقسیم کردهایم: 2-1- بیتهایی که فقط از یک جملۀ مرکبتشکیل شدهاند؛ 2-2- بیتهایی که از دوجملۀ مرکب تشکیل شدهاند؛ 2-3- بیتهایی که در آنها جملۀ مرکب در کنار جملۀهمپایه[1] آمدهاند؛ 2-4- بیتهایی که از جملۀ مرکب و شبه جمله، تشکیل شدهاند؛ 2-5- بیتهایی که در آنها جملة مرکب، درکنار جملۀساده آمدهاند. 2-1- بیتهای تشکیلشده از یک جملۀ مرکب در این قسمت، ما تنها بیتهایی را که از یک جملۀ مرکب تشکیل شدهاند بررسی کردهایم. بیتهایی که از دو جملۀ مرکب تشکیل شدهاند یا جملۀ مرکب و جملۀ همپایه در کنار هم آمدهاستیا جملۀ مرکب در کنار شبهجمله آمده است، در بخشهای بعد بررسی خواهیم کرد. در میان 1100 بیت جامعۀ آماری ما، 655 بیت وجود دارد که تنها از یک جملۀ مرکب تشکیل شده است. به بیانی دیگر،60درصد از بیتهای بوستان تنها از یک جملۀ مرکب تشکیل شده است. جملههای مرکب از یک جملۀ پایه و یک یا چند جملۀ پیرو تشکیل میشوند. در این بخش، جملههای مرکب را از نظر تعداد جملههای پیرو در سه گروه جملۀ مرکب با یک پیرو، جملۀ مرکب با دو پیرو و جملۀ مرکب با سه پیرو، قرار دادیم.نمودار زیر بسامد بیتهای تشکیلشده از یک جملۀ مرکب را با توجه به تعداد جملۀ پیرو نشان میدهد.
نمودار (1) بسامد جملههای مرکب تعداد پیرو
با دقت در این نمودار میتوان پی برد که در بوستان جملههای مرکبی که از یک پایه و یک پیرو تشکیل شدهاند بسیار بیشتر از جملههای مرکب با دو و سه پیرو هستند. بیتهایی را که فقط از یک جملۀ مرکب تشکیل شدهاند، با توجه به تعداد جملۀ پیرو، به سه گروه تقسیم میکنیم: 2-1-1- جملۀ مرکب با یک پیرو 2-1-2- جملۀ مرکب با دو پیرو 2-1-3- جملۀ مرکب با سه پیرو 2-1-1- جملههای مرکب با یک پیرو جملههای مرکبی که از یک پایه و یک پیرو تشکیل شدهاند، پیرو نسبت به پایه میتوانند به دو حالت داشته باشد: 2-1-1-1- پایه مقدم بر پیرو «پایه + پیرو) 2-1-1-2- پیرو مقدم بر پایه «پیرو + پایه) 2-1-1-1- پایه + پیرو به این الگو که جملۀ پایه پیش از پیرو میآید، پیروهای پسین گفته میشود (فرشیدورد، 1378:307). در این گونه بیتها، ابتدا جملۀ پایه و پس از آن جملۀ پیرو به کار رفته است. از میان 550 بیت تشکیلشده از جملههای مرکب وابسته با یک پیرو، در 342 بیت جملۀ پایه بر پیرو مقدم شده است. این تعداد، 2/62 درصد از کلّ ِاین بیتهاست؛ مانند این بیت:
یا این بیت:
همچنین بیت:
2-1-1-2- پیرو + پایه این الگو را پیرو پیشین مینامند (فرشیدورد، 1378: 306).از میان 550 بیتی که از جملۀ مرکب با یک پیرو تشکیل شده است، در 208 بیت پیرو بر پایه مقدم شده است، این تعداد، 8/37 درصد از کل بیتهایی است که تنها از یک جملۀ مرکب با یک پیرو، تشکیل شدهاند؛ مانند این بیت:
و این بیت:
یا:
در نمودار زیر، نسبت کاربرد جملۀ مرکب پایه + پیرو با پیرو + پایه، نشان داده شده است:
نمودار (2) مقایسه فراوانی جملۀ مرکب «پایه + پیرو» با «پیرو + پایه» در هیچیک از کتابهای دستوری اشاره نشده است که کاربرد کدام یک از این دو الگودر زبانبیشتر است، اما به آمار کاربرد آنها در بوستان که مینگریم، این پرسش به ذهن میرسد که چرا شیخ اجل از ترکیب الگوی «پایه + پیرو» به میزان قابلتوجهی بیشتر از «پیرو + پایه» استفاده کرده است. برای بررسی دقیقتر، در نمودار زیر بسامد کاربرد بیتهای تشکیلشده از این دو الگو را در هر باب با هم مقایسه کردهایم.
نمودار (3) نسبت جملههای پایه + پیرو به پیرو + پایه به تفکیک باب
با تأمل در این جدول درمییابیم که تنها در مقدمه که بیشتر حاوی موضوعات کلی، مناجاتها و نعتهاست، تعداد بیتهایی که جملۀ پیرو بر پایه مقدم شده بیشتراست؛ اما در تمامی بابها به نسبت قابلتوجهی تعداد بیتهایی که جملۀ پایه بر پیرو مقدم گردیده بیشتراست، که این تفاوت در میزان کاربرد آنها معنادار است. در مجموع، تعداد بیتهایی که طبق الگوی «پایه +پیرو»ساخته شدهاند، از بیتهایی که با الگوی «پیرو + پایه»ساخته شدهاند، بسیار بیشتر است. علاقۀ سعدی به مقدم کردن پایه بر پیرو بسیار مشهود است. شاید یکی از دلایل آن، تفاوت تأثیر روانی هر کدام از این دو الگو باشد؛ برای مثال، برای تشویق کسی به تلاش بیشتر، به دو شکل میتوانیم به او توصیه کنیم. گاهی به او میگوییم: «تو اگر تلاش کنی، حتماً موفق میشوی». گاهی همین معنا را در قالب این عبارت میریزیم: «تو حتماً موفق میشوی، اگر تلاش کنی.» در هر دو جمله معنا منتقل میشود اما این دوجمله تأثیر روانی یکسانی ندارند. بدون شک، عبارت دوم حس موفقیتطلبی را در شنونده بر میانگیزد و موجب ایجاد انگیزۀبیشتری در وی میشود. وانگهی اعتقاد مخاطب به عبارت دوم بیشتر از عبارت اول است؛ زیرا عبارت اول با جملة «شرط» شروع شده است،در حالی کهعبارت دوم با «نتیجة شرط». نکتة قابلتأمل در جملۀ مرکب با یک پیرواین است که در بیشتر موارد، این بیتها را به دو بخش مجزا تقسیم شدهاند و هر جمله «پایه یا پیرو“ در یک مصراع آمدهاند. به نظر میرسد سعدی تمایل دارد مصراع را واحدکلام قرار دهد؛ بهطوریکه هر مصراع با یک جملۀ پایه یا پیروشروع شود و با همان جملهپایان مییابد؛مانند بیت:
همچنین در بیت:
یا:
در بوستان بیتهایی که جملههای پایه و پیرو در دو مصراع پراکندهاند، بدین صورت که جملۀ پایه یا پیرو از مصراع اول شروع شده باشد و در مصراع دوم به پایان میرسد، بسیار اندک است؛ مانند بیت:
که جملۀ پیرو از مصراع اول شروع شده و در مصراع دوم به پایان رسیده است. همچنین بیت:
که جملۀ پایه «بسـی تـیـر و دیـماه و اردیبـهشت بـیایـد» از مصراع اول شروع شده و در مصراع دوم به پایان رسیده است. در جدول زیر، بیتهایی گروه اول (بیتهایی که هر جملۀ پایه یا پیرو در یک مصراع آمدهاند)را با گروه دوم (بیتهایی که جملههای پایه و پیرو در دو مصراع پراکندهاند) مقایسه کردهایم.
نمودار (4) مقایسة جملهواره متمرکز در یک مصراع با جملهوارههای پراکنده در دو مصراع
از میان 550 بیتی که از یک جملة مرکب با یک پیرو تشکیل شدهاند، در 524 بیت، هر جملۀ پایه یا پیرو در یکمصراع به کار رفته است و فقط در26 بیت، اجزای جملۀ پایه و پیرو در دو مصراع پراکندهاست. از این نمودار میتوان نتیجه گرفت که سعدی بهخصوص آن گاه که از جملههای مرکب با یک پیرو استفاده میکند، همواره سعی دارد که کلام خود را بسیار منظم و دقیق به دو بخش تقسیم کند و هرجملۀ پایه یا پیرو را در یک مصراع بنشاند. بیش از 95 درصد از بیتهای تشکیلشده از جملة مرکب با یک پیرواز اینگونهاند. شاید این شگرد از مصداقها و نکتههایی باشد که سعدیپژوهان از آنبه سهل ممتنع یاد کرده اند. 2-1-2-جملههای مرکب بادو پیرو گاهی جملۀ مرکب بیش از یک پیرو دارد، مانند «وقتی که از سفر برگشت، به دیدنش برو؛ زیرا تو را دوست دارد» که جملۀ پایة «به دیدنش برو» یک پیرو پیشین دارد و یک پیرو پسین (فرشیدورد، 1378: 306). در جامعة آماری ما، 95 بیت وجود دارد که در آنها جملههای مرکب با دو پیرو بهکار رفتهاند؛ مانند:
که «غم مدار» جملۀ پایه و «گــــر قیمـتی گوهـری» و «کــه ضــایع نگـــرداندت روزگـــار» جملۀ پایه هستند. این بیتها را با توجه به محل قرار گرفتن جملۀ پایه، به سه دسته تقسیم کردهایم. 2-1-2-1- بیتهای تشکیلشده از جملۀ مرکب با پایه و دو پیرو پسین (پایه + پیرو + پیرو) 2-1-2-2- بیتهای تشکیلشده ازجملۀ مرکب با پایه و یک پیرو پیشین و یک پیرو پسین (پیرو + پایه + پیرو) 2-1-2-3- بیتهای تشکیلشده از جملۀ مرکب با پایه و دو پیرو پیشین(پیرو + پیرو + پایه) 2-1-2-1- بیتِ تشکیلشده از پایه با دو پیروِ پسین (پایه + پیرو + پیرو) در اینگونه بیتها، نخست جملۀ پایه میآید و پس از آن دو جملۀ پیرو میآیند؛ مانند بیت:
همچنین بیت:
یا:
همانگونه که پیش از این گفته شد، سعدی علاقة فراوانی دارد که جملۀ پایه را پیش از پیرو بیاورد. در جملههای مرکب با دو پیرو نیز کاربرد الگوی «پایه+ پیرو + پیرو» از دو الگوی دیگر بیشتر است. از 95 بیت مورد بحث ما،48 بیت طبق این الگو هستند. این تعداد بیش از50 درصد از کل بیتهایی است که از یک جملۀ مرکب با دو پیرو تشکیل شدهاند. دلیل کاربرد بیشتر این گونه بیتها نسبت به دو الگوی دیگر این است که در این الگوجملۀ پایه بر پیرو مقدم شده است، که مورد علاقۀ شیخ اجل است. 2-1-2-2- بیتهای تشکیلشده از پایه با یک پیرو پیشین و یک پیرو پسین(پیرو+ پایه+ پیرو) گاهی در برخی از بیتهایی که یک جملة مرکب وابسته با دو پیرو به کار رفته است، یک جملهوارة پیرو پیش از پایه و یک جملهوارة پیرو پس از پایه میآید و جملهوارة پایه در میان دو پیرو قرار میگیرد؛ مانند این بیت:
«روا باشد» جملۀ پایه است که در میان دو جملۀ پیرو «چـو از گُلـبُنی دیـده بـاشـی خوشـی» و «ار بار خارش کشی» آمده است. یا:
در میان 95 بیت یادشده، 33 بیت، یعنی7/34درصد از بیتهای این بخش، طبق الگوی فوق است. 2-1-2-3- پایه با دو پیرو پیشین (پیرو + پیرو + پایه): برخی از بیتهایی که از جملۀ مرکب با دو پیرو ساخته شدهاند، نخست دو جملۀپیرو و پس از آن جملۀ پایه آمده است؛ مانند این بیت:
که «اگـر هـر چـه یابـی» و «به کف برنهی» جملۀ پایه و «کَـفَت وقت حاجت بماند تهی» جملۀ پیرو است. همچنین بیت:
از 95 بیت مورد نظر، 14 بیت،یعنی 7/14درصد از بیتهای این بخش، طبق این الگو است. نمودار زیر بسامد این سه الگو را در بوستان نشان میدهد.
نمودار(5) بسامد بیتهای تشکیلشده از جملهمرکب وابسته با دو پیرو
در جامعة آماری 1100 بیتی، 550 بیت وجود دارد که تنها از جملۀ مرکب تشکیل شده است. از این تعداد،95 بیت، پایه همراه با دو پیرو آمده است که این تعداد تقریباً 17درصد از کل بیتهایی است که از جملههای مرکب تشکیل شدهاند. 48 مورد از بیتهای یادشده طبق الگوی اول (پایه + پیرو+ پیرو)، 33 بیت طبق الگوی دوم (پیرو + پایه + پیرو) و 14 بیت دیگر، مطابق با الگوی سوم (پیرو+پیرو + پایه) است. 2-1-3- جملههای مرکب با سه پیرو در بوستان بیتهایی که از یک جملة وابسته با سه پیرو ساخته شده است، بسیار انگشت شمارند. بهکار بردن سه جملۀ پیرو همراه با یک پایه در یک بیت، جمله را طولانی، هم مفهوم کلام را دیریاب میکند. در جامعۀ آماری این پژوهش، تنها 9 جملۀ مرکب با سه پیرو وجود داشت. این تعداد کمتر از 1 درصد از جامعة آماری ماست. در بوستان، بیتهایی که از یک جمله مرکب با سه پیرو تشکیل شدهاند، با توجه با محل قرار گرفتن جملههای پیرو، در دو حالت آمدهاند: 2-1-3-1-بیتهای تشکیلشده از پایه با سه پیرو پسین (پایه + پیرو + پیرو + پیرو) 2-1-3-2-بیتهای تشکیلشده از پایه با دو پیرو پیشین و یک پیرو پسین (پیرو + پیرو + پایه + پیرو) 2-1-3-1-پایه همراه با سه پیرو پسین (پایه + پیرو + پیرو + پیرو) از میان 9 بیت یادشده، 5 بیت آن طبق الگوی اول یعنی پایه همراه با سه پیرو پسین (پایه + پیرو +پیرو+پیرو) ساخته شدهاند. علاقهی سعدی به تقدم پایه بر پیرو در این بخش نیز دیده میشود؛ همچون بیت:
که «مترس از محبت» پایه و «که خاکت کند» ، «که باقی شوی» و «گر هلاکت کند» پیرو هستند. یا بیت:
«از آن همنشین ... گریز» جملۀ پایه و «تا توانی»، «که مر فتنۀ خفته را گفت» و «خیز» جملههای پیرو هستند. 2-1-3-2-پایه همراه با دو پیرو پیشین و یک پیرو پسین (پیرو + پیرو + پایه + پیرو) در قسمتهای بررسیشده بوستان، یک مورد از این الگو یافت شده است که موقوفالمعانی است.
نمودار 6. بسامد شکلهای مختلف جملههای مرکب در بوستان نمودار شمارۀ 6 نشان میدهد که تعداد جملههای مرکب با یک پیرو از گونههای دیگر بیشتر است و تعداد جملههای مرکب «پایه + پیرو» بسیار بیشتر از جملههای مرکب وابستة «پیرو + پایه» است. پس از جملههای مرکب با یک پیرو، جملههای مرکبی که از دو پیرو تشکیل شدهاند، دارای بیشترین بسامد در میان جملههای مرکب هستند. در این گونه جملهها، آنهایی که پایه پیش از پیرو آمده است و طبق الگوی «پایه + پیرو+ پیرو» ساخته شدهاند، بیش از دو گونۀ دیگر است. پس از این گونه بیتها، آنهایی که طبق الگوی «پیرو +پایه + پیرو» هستند از بیتهای دیگر کاربرد بیشتری دارند. سرانجام،بیتهایی که مطابق با الگوی «پیرو + پیرو + پایه» هستند، کاربرد کمتری نسبت به دو الگوی پیشین دارد. به دلیل وزن عروضی بوستان که وزنی نسبتاً کوتاه است، جملههای مرکبی که از سه جملۀ پیرو همراه با پایه ساخته شدهاند کمتر در بوستان دیده میشوند. از میان این گروه، آنهایی که جملۀ پایه بر پیرو مقدم شده است از نمونههای دیگر بیشتر است. 2-2- بیتهای تشکیلشده از دو جملۀ مرکب اگر در بیتی دو جملة مرکب وابسته به کار رود، بدین معناست که در آن بیت حداقل چهار جمله، دو پایه و دو پیرو، بهکار رفته است. یکی از نشانههای اعجاز کلام سعدی، نشاندن چهار جمله در یک بیت یازده هجایی است. اگرچه قراردادن چهار جملهواره در یک بیت، دشوار مینماید، شیخ سخنور چنان ماهرانه آن را به کار میبرد که نه تنها از نظر نحوی و عروضی دچار کوچکترین تعقید و لغزش نمیشود، بلکه چنان کلامش طبیعی و دلنشین میشود و همهپسند میافتد که همچون بیت زیر به ضربالمثلی شیرین تبدیل میگردد.
در جامعۀ آماری ما، 36 بیت وجـود دارد که از دو جملـۀ مرکب تشکیل شده است. چون تعداد جملهواره و فعل در این گونه بیتها زیاد است، جابهجایی ارکان نحوی آنها ممکن است شعر را دچار تعقید و پرابهام کند؛ به همین دلیل از نظر نحوی، سعدی هر مصراع را جدا از یکدیگر قرار میدهد؛ بهطوریکه هیچ ارتباط نحوی میان دو مصراع وجود ندارد. وی هر مصراع را نیز به دو بخش مجزا تقسیم مینماید و در هر بخش یک جملهواره مینشاند. معمولاً در این بیتها ارکان نحوی در جایگاه خود بهکار میرود؛ مانند بیت:
مصراع اول، از یک جملۀ مرکب تشکیل شده است که «اگر تاج بخشی»، پیرو و «سرافرازدم»، جملۀ پایه است. همچنین در مصراع دوم، «تو بردار» پایه و «تا کس نیندازدم» جملۀ پیرو است. یا:
از میان 36 بیت مذکور ، تنها در دو بیتزیر، اینگونه نیست. بیت اول:
در بیت بالا ارکان نحوی جمله در جای تعریفشدۀ خود قرار ندارند. در مصراع اول، فعل جملۀ پایه «ریش مکن» است که بخش صرفی این فعل مرکب مقدم بر ارکان دیگر جمله شده است و جملۀ پیرو میان جملههای پایه واقع شده است.بیت دوم:
«چنین راه» از ارکان جملۀ پایه هستند که از جایگاه اصلی خود جدا شده و پیش از جملۀ پیرو «اگر مقبلی» آمدهاند. جز این دو بیتی که اینجا آورده شد، در مابقی بیتهایی که از دو جملۀ مرکب تشکیل شدهاند، بین ارکان نحوی جملۀ پایه و پیرو تداخل دیده نمیشود؛ بدین شکل که جملۀ پیرو و پایه جدا از یکدیگر با مکثی، در یک مصراع به هم میپیوندند. در این گونه بیتها معمولاً فعل حذف نمیشود و ایجاز اعجازگونة سعدی در این بیتها خود را نشان میدهد؛ همچون دو بیت زیر:
در 1100 بیت بررسیشده، بیتی که از بیش از دو جملۀ مرکب وابسته تشکیل شده باشد، یافت نشد. 2-3- جملۀ مرکب و جملۀ همپایه در یک بیت در کتاب دستور زبان فارسی انوری-گیوی که مبانی نظری این پژوهش از آن گرفته شده است، اشارهای به جملههای مرکب همپایه نشده بود؛ اما با توجه به کاربرد اینگونه جملهها در کنار جملههای مرکب در بوستان، به آثار دیگر دستورنویسان فرهیخته مراجعه شد. جملههای مرکب همپایه آنهایی هستند که جملهوارههایشان با هم رابطۀ همسانی دارند و با حروف ربط «و»، «یا»، «اما» و ... به هم پیوند میخورند(فرشیدورد، 1388: 331). در تکرار همپایه، همۀ عناصر از نظر ساختمانی دارای ارزش مساوی هستند؛ یعنی همه همپایه هستند؛ مانند: پسر زنبیل را برداشت و به راه افتاد(باطنی، 1389: 64). جملۀ مرکب همپایه از بیش از یک جمله که به طور همپایه و زنجیری به یکدیگر پیوند مییابند تشکیل میشوند؛ مانند: محمد نقاشی میکرد و روزبه بازی میکرد. در این قسمت بیتهایی را که در آنها جملۀ مرکب در کنار جملۀ همپایه آمدهاند، بررسی خواهیم کرد؛ برای مثال، بیت:
از یک جملۀ مرکب و یک جملۀ همپایه تشکیل شده است. در مصراع اول جملۀ پیرو «غریـبی کـه پـرفـتنه بـاشد سـرش» آمده است. در مصراع دوم جملۀپایه «میـازار» به کار رفته است. جملۀ «و بـیرون کـن از کشـورش» با جملۀ پیشین خود جملۀ همپایه تشکیل میدهد. همچنین بیت:
یا:
2-4- جملۀ مرکب و شبهجمله در یک بیت در تعریف شبهجمله آمده است:«کلمه یا گروهی از کلمههاست که غالباً برای بیان حالات عاطفی گوینده بهکار میروند، مانند بیان حالت درد، تحسین، شادی، افسوس، تحذیر و مانند آنها» (انوری، گیوی، 1378: 240). در جامعة آماری ما 66 بیت وجود داشت که جملۀ مرکب در کنار شبهجمله آمده بود. از این تعداد در7 بیت، جملۀ مرکب در کنار اصوات به کار رفته است؛ مانند:
و در59 بیت در کنار منادا به کار رفته است؛ مانند:
2-5-جملۀ مرکب و جملۀ ساده در یک بیت جملۀ ساده جملهای است که در آن تنها یک فعل به کار رفته باشد (انوری، گیوی، 1378: 240). در جامعة آماری ما، 88 بیت وجود دارد که جملۀمرکب در کنار جملۀ ساده آمده است. برای اینکه بدانیم شیخ اجلّ جملۀ مرکب را چگونه در کنار جملۀساده آورده است، نخست این بیتها را به دو گروه تقسیم میکنیم: 2-5-1-بیتهایی که جملۀ مرکب در یک مصراع و جملۀساده در مصراع دیگر آمده است؛ مانند:
که مصراع اول، جملۀ ساده و مصراع دوم جملۀ مرکب «پایه + پیرو» است. همچنین در بیت:
در مصراع اول این بیت یک جملۀ مرکب و در مصراع دوم آن یک جملۀ ساده آمده است. نکتۀ قابلتأمل در این گونه بیتها این است که شیخ اجل، آنگاه که در بیتی جملۀمرکب را در کنار جملۀ ساده میآورد، در بیشتر موارد در یک مصراع جملۀساده و در مصراع دیگر، جملۀ مرکب مینشاند. در میان 88 بیتی که جملۀ بسیط و مرکب در یک بیت به کار رفتهاند،84 بیت اینگونهاند که در یک مصراع جملۀ ساده و در مصراع دیگر جملۀ مرکب بهکار رفته است. این بیتها را با توجه به جایگاه کاربرد جملۀمرکب به دو گروه تقسیم کردهایم: 2-5-1-1-بیتهایی که جملة بسیط در مصراع اول و جملة مرکب در مصراع دوم آمدهاند؛ مانند این بیت:
یا:
2-5-1-2-بیتهایی که جملۀ مرکب در مصراع اول و جملۀ ساده در مصراع دوم آمده است؛ مانند این بیت:
تعداد بیتهای گروه اول، یعنی بیتهایی که جملۀ مرکب در مصراع دوم آمده است، به میزان قابلتوجهی از گروه دوم، یعنی بیتهایی که جملۀ مرکب در مصراع اول آمده، بیشتر است. از 84 بیت یادشده، 28 بیت در گروه اول و 56 بیت در گروه دوم قرار میگیرند. این تفاوت فاحش در میزان کاربرد این دو گروه، معنادار است.
نمودار (7) نمودار مقایسة فراوانی جملة مرکب در مصراع اول با جملۀ مرکب در مصراع دوم
2-5-2-بیتهایی که ارکان نحوی جملۀ مرکب و جملۀ ساده در کنار هم در یک مصراع آمدهاند؛ مانند:
بیت بالا با یک جملۀ ساده شروع شده است ولی فعل آن در مصراع دوم در کنار جملۀ مرکب آمده است. یا بیت:
که جملۀ مرکبی که از مصراع اول شروع شده است، در مصراع دوم خاتمه یافته و بخشی از جملۀ مرکب همراه با جملۀ ساده در مصراع دوم آمده است؛ به بیانی دیگر، جملهای که در مصراع اول شروع شده در همان مصراع به پایان نرسیده است یا بخشی از جملۀ مصراع دوم در مصراع اول آمده است. همانگونه که پیش از این نشان داده شد، در بوستان، آن گاه که جملۀساده و مرکب در یک بیت میآیند، در بیشتر موارد، جملۀساده در یک مصراع و جملۀ مرکب در مصراع دیگر جای مینشینند و به ندرت بیتهایی وجود دارد که در یک مصراع بخشی از یک جملۀ ساده در کنار جملة مرکب بیاید.در بخشهای بررسیشدۀ بوستان، تنها 4 بیت اینگونه بودند.
3- نقشهای جملۀ پیرو جملۀ پیرو از نظر معنایی در حکم یکی از کلمات یا گروههای داخل جملۀ مرکب یا جملۀ پایه است؛ مثلاً در حکم اسم یا صفت یا قید یا گروه اسمی یا گروه وصفی یا گروه قیدی است. فیالمثل «مردی که میخندد، اینجاست.» جملۀ مرکبی است که در آن «میخندید» جملۀ پیرو«است و در حکم صفت برای «مردی» است و به جای آن میتوان گفت: «آن مرد خندان اینجاست» (فرشیدورد، 1378: 96). جملههای پیروی که درحکم اسم یا گروه اسمی هستند، در جملۀ پایه، نقشهای اسم از قبیلفاعل، مفعول، بدل، مضافٌالیه، متمم، مسندالیه و مسند میپذیرند. در این بخش، بیتهایی را که در آنها جملۀ مرکب به کار رفته است، بررسی کردیم تا مشخص شود که در بوستان جملههای پیرو بیشتر در جایگاه کدام نقش نحوی ِجملۀ پیرو بهکار رفتهاند؛برای مثال، در بیت:
جملۀ«نه رنگ بـاشد نه بوی» پیرو است و به صفت تأویل میشود؛ یعنی گل ِرنگ و بوی ندارنده (بیرنگ و بوی). پس از بررسی و تأویل جملههای پیرو به مفرد، نتایج را در جدول زیر نشان دادهایم:
نمودار(8) نقشهای جملۀ پیرو در بوستان
در جامعۀ آماری ما،824 جملۀ پیرو وجود داشت. جدول شمارۀ 8 نشان میدهد که بیشترین جملههای پیرو در نقشقیدی بهکار رفتهاند. سپس، متمم و پس از آن، صفتبیشترین نقش را در جملۀ پایه دارند. ایندر صورتی است که هیچ جملۀ پایهای در نقش فعلی یا مسندی به کار نرفته است. اینک به بررسی یکایک جایگاه نحوی جملههای پیرو میپردازیم. 3-1- قید علت سعدی روانشناسی خبره است. این را از ساختار جملهها و نحوة بیان اندیشههایش نیز میتوان فهمید. وی سخنوری است که از کُنه لغات و ترکیبات آگاهی کافی دارد؛ میداند که در موقعیتهای گوناگون از چه نوع ترکیب کلامی بهره بگیرد و اندیشههای خود را در قالب چه نوع جملهای بریزد که بیشترین تأثیر را بر خواننده و شنونده بگذارد؛ به همین دلیل، از راههای متعددی برای اقناع مخاطبان و کارگر افتادن کلام خویش بهره میجوید؛ چون به فراست دریافته است که سخن هرچه مدللتر باشد، خواننده را بیشتر تسلیم اندیشۀ خود میکند. یکی از راههایی که سعدی در بوستان برمیگزیند، استفادۀ گسترده از قیدهای علتاست و در بیشتر موارد، این قیدها به شکل جملۀ پیرو آمدهاند. شاید بتوان گفت یکی از ویژگیهای سبکی سعدی در بوستان، کاربرد قید علت به صورت جملۀ پیرو است. تعداد جملههای پیروی که نقش قید علت در جملۀپایه دارند، از دیگر نقشهای نحوی بیشتر است. در میان 842 جملۀپیرو، 270 جمله، در نقش قید علت آمدهاند که نسبت کاربرد آنها در همۀ بابهای بوستان تقریباً یکسان است؛ مانندبیت:
یعنی به علت محروم شدن دزد بیچاره، دل پارسا ز رحمت موم شد. همچنین در بیت:
یعنی به علت پیوسته روان نبودن جوی در ده، همه وقت مَشک و سبو بردار. 3-2- متمم پس از قید علت، بیشترین نقش جملۀ پیرو، نقش متممی است. از میان842 جملۀپیرو، 173جمله در جایگاه متمم به کار رفته است؛ مانندبیت:
در مصراع اول، جملۀ پیرو ِ«چو نرمی کنی» که به «با نرمی کردن» تأویل میشود و متمم جملۀ پایه است. در مصراع دوم نیز «و گر خشمگیری» همین نقش را دارد؛ و به «با خشم گرفتن» تأویل میشود و متمم جملۀ پایۀ «ز تو سیر میشوند» است. 3-3- صفت پس از قید و متمم، بیشترین جملههای پیرو در جایگاه صفت به کار رفته است؛ مانند:
که مصراع دوم، صفت برای «مرد» است؛ یعنی مرد تفسیردان ِعلم و ادب به نان فروشنده زیان میکند. از میان بیتهای بررسیشده 162 مورد از جملۀ پیرو در نقش صفت برای جملۀ پایه به کار رفته است. 3-4- مفعول هر سه نقشی که پیش از این بررسی شد، از ارکان غیراصلی جمله بودند. مفعول اولین رکن اصلی جمله است که بررسی میشود. در میان 842 جملۀ پیرو، 124 جمله در نقش مفعول به کار رفتهاند؛ مانند بیت:
مصراع دوم مفعول جمله است. «بودنِ قدر بلند در سرگرانی» مفعول فعل ِ«گمان بردن» است. 3-5- بدل در بیتهای بررسیشدۀ بوستان، 51 جملۀ پیرو در نقش بدل برای جملۀپایه به کار رفتهاند؛ مانند:
مصراع دوم، پیرو و در نقش بدل برای فاعل (آن) آمده است. 3-6- مسندٌالیه از 842 جملۀ پیرو، 22 جمله در نقش مسندٌالیه به کار رفته است؛ مانند بیت:
مصراع دوم یک جملۀ پیرو است و در جایگاه مسندٌالیه قرار دارد؛ یعنی سرای کردن کاروان بر ره، از معرفت و عقل و رای نباشد. 3-7- مضافٌالیه در جامعۀ آماری این پژوهش، فقط 21 جملۀ پیرو وجود دارد که در جایگاه مضافٌالیه به کار رفته است. مانند بیت:
«ناسازگاری کنی در بهشت» به مصدر تأویل میشود و در جایگاه مضافٌالیه برای مفعول «خوی»به کار رفته است؛ یعنی خوی زشت ِناسازگاری کردن در بهشت را از سر بنه. 3-8- قید زمان در بیتهای بررسیشده، 19 جملۀ پبرو وجود داشت که در جایگاه قید زمان به کار رفته بود.
عبارت «تا دهن باشد از حرص باز» قید زمان است برای مصراع دوم؛ یعنی تا زمان باز بودن دهن تو از حرص، رازی از غیب به گوش دلت نیاید. پس از تأویل جملههای پیرو و تعیین نقش نحوی آنها، دریافتیم که تعداد زیادی از این جملهها در نقش قید علت، متمم و صفت به کار رفتهاند که همگی نقشهای وابسته یا فرعی هستند و تعداد کمی از آنها در نقش اصلی جمله مانند: فاعل، مفعول، مسندٌالیه و مسند آمدهاند. این نکته در بوستان تصادفی نیست؛ مانند این بیت:
که از یک جملۀ مرکب تشکیل شده است. مصراع اول از یک جملۀ پایه تشکیل شده است واجزای اصلی آن «مسندٌالیه، مسند و فعل ربطی»به شکل مفرد در جمله وجود دارد. مصراع دوم، جملۀ پیرو و قید علت و در حقیقت رکن غیراصلی جمله است که بدون آن نیز ارکان جملۀ پایه کامل است. در نمودار زیر، بسامد جملههای پیرو را که در نقش اصلی آمدهاند، با آنهایی که در نقش غیراصلی آمدهاند، مقایسه کردهایم:
نمودار (9) مقایسة فراوانی نقشهای اصلی با نقشهای وابستة جملهوارههای پیرو
با تأمل در این نمودار میتوان پی برد که یکی از ویژگیهای جملۀ پیرو در بوستان این است که در حکم نقش غیراصلی جملهها بهکار رفته است. یه بیانی دیگر، سعدی ابتدا ارکان اصلی جمله را میآورد، و جمله را از نظر نحوی کامل میکند. آنگاه اجزای غیراصلی جمله را به شکل جملۀ پیرو به کار میبرد. از میان 842 جملۀ پیرو،146 جملهدر نقش اصلی و 696جمله در نقش غیراصلی به کار رفتهاند؛ یعنی83 درصد از کل جملهها در نقشهای غیراصلی و تنها17 درصد از آنها در نقش اصلیِ جملۀ پایه به کار رفتهاند.
نتیجه بیتردید بخش بزرگی از دلانگیزیهای سخن سعدی به شیوۀ زبان و نحوۀ بیان وی مربوط است. سعدیپژوهان اغلب از ظرافتهای زبان سعدی با بیانهایی همچون فصیح و بلیغ، سهلِ ممتنع، شیوا و... یاد کردهاند؛ اما بسیاری از رمز و رازهای زیبایی و دلانگیزی این زبان همچنان پوشیده مانده است. به نظر میرسد هیچ راهی جز تحلیل ریزبینانه و جزئینگرانۀ زبان وی در برابرمان نباشد؛ برهمین بنیاد، نگارنده بر آن شد تا به نسبت توان خویش در این حوزه وارد شود؛ به همین سبب در این پژوهش، بوستان شیخ اجل را از دیدگاه جملههای مرکب بررسی نمودیم تا دریابیم که نحوۀ کاربرد آنها در این کتاب که از امهات کتب فارسی است، چگونه است وآیا میتوانیم از این طریق رمزی بگشاییم؟ به هر حال تلاش فراوانی در این راه صرف شد و پس از مطالعهی کتابهای متعدد دستوری و بلاغی، مبانی مقدماتی این تحقیق فراهم آمد. پس از آن، 1100 بیت از را برگزیدیم و با بررسی ریزبینانۀ آنها، به نتایج قابل توجهی دست یافتیم که به مهمترین آنها در زیر اشاره میشود: - در بوستان دو شکل متفاوت از زبان دیده میشود: یکی زبان مقدمه و پیشدرآمد بابهاست؛ و دو دیگر زبان حکایتها و داستانها. کارکرد جملهها نیز در این دو قسمت با توجه به مضمونها متفاوت است. - نکتة بسیار مهمی که در سراسر بوستان دیده میشود، این است که سعدی واحد کلام را مصراع قرار میدهد نه بیت را. وی سعی دارد هر مصراع حاوی یک جمله (پایه یا پیرو) باشد. در بیشتر موارد این جملهها با آغاز مصراع شروع میشوند و با پایان مصراع خاتمه مییابند. - از میان جملههای مرکب، آنهایی که از یک پایه و یک پیرو تشکیل شدهاند از بسامد بسیار بیشتری برخودارند. در 95درصد از این بیتها، جملۀ پایه در یک مصراع و جملۀ پیرو در مصراع دیگر آمدهاند. - کاربرد جملههای مرکب وابسته در بوستان بسیار بیشتر از جملههای دیگر بود. 60درصد از ابیات بوستان تنها از یک جملهی مرکب تشکیل شده بود. - در بیشتر جملههای مرکب در بوستان، جملۀ پایه پیش از جملۀ پیرو آمده بود. از این میان 2/62 درصد (پایه + پیرو) و 8/37 درصد (پیرو + پایه) است. این نوع کاربرد از نظر روانشناسی تأثیر بیشتر و مثبتتری بر خواننده میگذارند. - با تأمل در نقشهای جملههای پیرو معلوم شد که شیخ اجل معمولاً ارکان غیر اصلی جمله مانند قید، صفت، متمم و ... را به شکل جملۀ پیرو به کار میبرد و تعداد جملههای پیروی که در نقش اصلی به کار رفتهاند بسیار کمتر است. سعدی نخست ارکان اصلی کلام را میآورد و جمله را کامل میکند و پس از آن، اجزای غیر اصلی را به شکل جملۀپیرو ذکر میکند؛ تقریباً 83 درصد از کل جملههای پیرو در نقش غیر اصلی و 17 درصد در نقش اصلیِ به کار رفتهاند. - سعدی هنگامی که در بیتی جملۀ ساده را در کنار جملۀ مرکب به کار میبرد، در بیش از 95 درصد از این بیتها، در یک مصراع جملۀ ساده و در مصراع دیگر جملۀ مرکب مینشاند. - در بیتهایی که از دو جملۀ مرکب تشکیل شدهاند چون تعداد جمله و فعل در این گونه بیتها زیاد است و جابهجایی ارکان نحوی در این گونه بیتها ممکن است شعر را دچار تعقید و پرابهام کند؛ برای جلوگیری از ابهام، سعدی هر مصراع را جدا از یکدیگر قرار میدهد بهطوریکه هیچ ارتباط نحوی میان دو مصراع وجود ندارد. وی هر مصراع را نیز به دو بخش مجزا تقسیم مینماید و در هر بخش یک جملۀ پایه و پیرو قرار میدهد. معمولا در این بیتها ارکان نحوی در جایگاه اصلی خود بهکار میرود. - در مقدمه و پیشدرآمد بابها فراوانی جملههای مرکب کمتر ولی در حکایتها بیشتر است. - نتایج پژوهش نشانگر آن است که سعدی در بهکاربردن جملههای مرکب که ترکیبی از جملههای کوتاه پایه و پیرو میباشند مهارت شگرفی دارد و آمار نشان میدهد که در این جامعۀ آماری 655 بیت که تقریباًٌ 60 درصد از جامعۀ آماری ماست، دارای چنین ساختارهایی هستند. اینگونه ساختارها به نظر میرسد در گزارش دقیق مطلب و سادگی بیان موثر افتادهاند. این بود نتایجی که ما در بررسی کارکردهای جملههای مرکب در این اثر سترگ بدان دست یافتیم هرچند درک و شناخت زبان سهلِ ممتنع این سخنسرای بیبدیل کاری بس دشوار است، مگر آنکه ذوق لطیف فارسی زبانان، سحر بیانش را آن چنانکه هست در یابد و خود در دل او را تحسین نماید.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 9,082 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 752 |