تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,640 |
تعداد مقالات | 13,343 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,979,605 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,001,326 |
بررسی پوشش گیاهی منطقة قلایی کشکان در استان لرستان | ||
علوم زیستی گیاهی | ||
مقاله 3، دوره 9، شماره 1، خرداد 1396، صفحه 21-44 اصل مقاله (890.58 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ijpb.2017.21554 | ||
نویسنده | ||
محمد مهرنیا* | ||
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی لرستان | ||
چکیده | ||
جمعآوری نمونههای گیاهی و تداوم این جمعآوریها، شناخت بیشتر بومسامانهها، افزایش آگاهی دربارة تنوع زیستی را سبب میشود و معیاری برای بررسی میزان فرسایش ژنتیکی با گذشت زمان است. منطقة قلایی کشکان به مساحت حدود 30000 کیلومتر مربع، در کوههای زاگرس میانی قرار گرفته است. برای بررسی فلوریستیک پوشش گیاهی منطقة قلایی کشکان، در سالهای 1380 تا 1392، گیاهان منطقه با روشهای مرسوم فلوریستیک، جمعآوری و با منابع موجود، در سطح تیره، جنس و گونه شناسایی شدند. در مجموع، 551 گونه شناسایی شدند که متعلق به 73 تیره و 355 جنس هستند. بررسی پراکنش جغرافیایی گونهها نشان میدهد که بیشترین درصد گونهها متعلق به عناصر ناحیة ایرانی - تورانی است. وجود رودخانة دائمی کشکان سبب شده است که در قسمت شمالی منطقه و معمولاً در امتداد رودخانه، نواری از گیاهان ماندابی حضور داشته باشند. گونههای دارمازو (Quercus infectoria) و ارغوان (Cercis siliquastrum) هردو از عناصر کوهپایهای هستند که در قسمتهای شمالی حضور دارند. در قسمتهای جنوبی منطقه، در هر طبقة ارتفاعی، گونههای ویژهای رویش دارند که بر این اساس به دو تیپ کوهپایهای و کوهسری تقسیمبندی میشوند. در تیپ کوهسری عمدتاً گراسهای کوهسری، گیاهان پیازی مانند Allium jesdianum، گونههایی مانند ریواس (Rheum ribes)، آوندول (Smyrnium cordifolium)، همچنین شکلهای بوتهای خاردار و بالشتک مانند همچون جنسهای Astragalus، Acantholimon، Onobrychis و Acanthophyllum حضور دارند. در تیپ کوهپایهای، جنگلهای بلوط، جوامع تشکیل میدهند. بیشترین تخریبهای انسان در محدودة کوهپایهای است. بهعلت فرسایش ژنتیکی منطقه، سه سطح تنوع زیستی شناختهشده شامل بومسامانهها، گونهها و جمعیتها در معرض تهدید جدی هستند. | ||
کلیدواژهها | ||
واژههای کلیدی: پوشش گیاهی؛ تنوع زیستی؛ زاگرس؛ فرسایش ژنتیکی؛ قلایی کشکان | ||
اصل مقاله | ||
جمعآوری نمونههای گیاهی و ضرورت تداوم این جمعآوریها، شناخت بیشتر بومسامانهها، افزایش آگاهی دربارة تنوع زیستی و تنوع ژنتیکی را سبب میشود و معیاری برای بررسی میزان فرسایش ژنتیکی با گذشت زمان است(Murray, 1995; Rogers and (Mcguire, 2015. بومسامانهها، گونهها و تنوع ژنتیکی (جمعیتها) سه سطح تنوع زیستی شناختهشده هستند (Özyavuz et al., 2013). تاکسونها در توزیع، اندازه، تعداد جمعیت و قدرت دوام جمعیتهایشان با همدیگر تفاوت دارند. تنوع ژنتیکی درون تاکسون با اندازة جمعیت، سطح اشغالشده و تعداد جمعیتهای آن ارتباط دارد که معمولاً با گذشت زمان، نشاندهندة تغییر در تعداد جمعیتها یا تعداد افراد یک گونه است که عوامل زیادی بر این ارتباطها تاثیر میگذارند. فرسایش ژنتیکی، به تغییر در تنوع ژنتیکی با گذشت زمان اشاره میکند (Brown and Hodgkin, 2015). کاهش اندازة جمعیت، نخستین عامل فرسایش ژنتیکی است. خطر فرسایش ژنتیکی گونهها و بومسامانهها، اهمیت پتانسیل اقتصادی تنوع زیستی و ضرورت حفظ آنها برای کمک به آیندة بشر، تجدیدنظر دربارة جمعآوری گونههای گیاهی و افزایش کارهای میدانی موجب شده است(Hammer and Teklu, 2008; (Thormann and Engels, 2015. در مناطقی که گیاهان آوندی متنوع و فراوان وجود دارند، عوامل غیرزیستی مانند پستی و بلندیهای سطحی، خاک، زمینشناسی و اقلیم تنوع دارند (Barthlott et al., 1996; 2005). کوهها مرکز غنای گونهای هستند (Geabherr et al., 2003). در مراکزی که غنای گونهای وجود دارد، قطعا گونههای انحصاری بیشتری هم حضور دارند زیرا محلی برای تکامل سریع گونههای جدید و موزهای برای بقاء تکاملی گونههای کهن هستند (Walker, 1995; Kier et al. 2009). نقاط داغ تنوع زیستی به مناطقی اطلاق میشود که رویشهای طبیعی تا حدی دستنخورده باقی ماندهاند؛ غنای زیستی زیاد دارند و بهشدت در معرض تهدید هستند. این نقاط در اولویت طرحهای حفاظتی جهان هستند (Myers et al., 2000). باتوجهبه تنوع زیستی شناختهشده، تعداد نقاط بحرانی در جهان از 18 در سال 1980 به 25 در سال 2000 و بهتازگی به 35 ناحیه رسیده است (Sloan et al., 2014). رشتهکوه زاگرس یکی از 35 مرکز تنوع زیستی بحرانی شناساییشده در جهان است(Myers et al., 2000; Mittermeier, et al., 2011; Sloan et al., 2014). این رشتهکوه به طول 700 کیلومتر، یکی از مهمترین ساختارهای توپوگرافی ایران است که از آذربایجان تا فارس امتداد پیدا میکند. زاگرس با گونههای گیاهی و جانوری وسیع با تنوع توپوگرافیک و فاکتورهای آب و هوایی، یکی از مراکز بزرگ تنوع زیستی شناسایی شده در ایران است که ضریب غنای تنوع زیستی زیادی دارد و از مراکز مهم غنای گونهای و گونههای انحصاری در ایران است(Sabeti, 1994; (Sagheb-Talebi et al., 2005. منطقة قلایی کشکان به مساحت حدود 30000 کیلومتر مربع، که در کوههای زاگرس میانی قرار گرفته، محل تلاقی دو سیستم آب و هوایی گرمسیری و سردسیری است. منطقة قلایی کشکان، در کنار رودخانة کشکان و نزدیک قسمتهای غربی مناطق حفاظت شدة سفیدکوه قرار گرفته است (شکل 1). در منطقة قلایی کشکان تنوع شکل زمین، اختلاف ارتفاع و تغییرات شدید آب و هوایی (اختلاف دما و بارش) افزایش ناهمگونی فلورستیک را موجب شده است. بنابراین با حرکت از کوهپایهها به سوی ارتفاعات، تعداد گونهها در این منطقه افزایش مییابد. بهعلت صعبالعبوربودن و دوری منطقه، پژوهشهای گیاهشناسی در این منطقه انجام نشده و این نخستین پژوهش و جمعآوری پوشش گیاهی در منطقه است.
شکل 1- موقعیت منطقة قلایی کشکان در لرستان
مواد و روشها منطقة بررسی شده:بخش اعظم قلایی کشکان را ارتفاعات تشکیل میدهد که بلندترین نقطة آن ارتفاع 2854 متر و پستترین آن ارتفاع 1200 متر از سطح دریا دارد. برطبق آمار ایستگاه هواشناسی خرمآباد (سالهای 1954 تا 2014) متوسط بارندگی سالانه، 500 میلیمتر است. بیشترین میزان بارش در بهمنماه رخ میدهد و ماههای اسفند، فروردین و آذر پس از آن قرار دارند. همانطورکه در نمودار آمبروترمیک مشاهده میشود، وجه متمایز بارندگی منطقه، تقسیم سال به دو فصل خشک و مرطوب است که از ویژگیهای اقلیم مدیترانهای به شمار می رود (شکل 2). متوسط دمای حداکثر گرمترین ماه و حداقل سردترین ماه منطقه بهترتیب 99/29 و 8/5 درجة سانتیگراد است. ارتفاعات منطقه در چهار ماه از سال (آذر، دی، بهمن و اسفند) پوشیده از برف هستند. منطقه از نظر توپوگرافی، دو بخش شمالی و جنوبی دارد. در بخش جنوبی، ارتفاعات و در بخش شمالی قسمتهای تپهماهوری، دشتی و مسطح حضور دارند. ارتفاع منطقه از 1200 تا 2854 متر از سطح دریا است. ارتفاعات، آب و هوای سردسیری و بخش شمالی آب و هوای گرمسیری دارد.
شکل 2- نمودار آمبروترمیکایتگاه هواشناسی خرمآباد در سالهای 1954 تا 2014
جمعآوری گیاهان: جمعآوری فصلی گیاهان از زیستگاههای مختلف، در فصلهای مختلف سالهای 1380 تا 1392 انجام شده است. در چنین مناطقی بهعلت سختی سفر به نقاط دور، تنها دو بار نمونهبرداری انجام شد. معمولاً از هر گونه، چهار نمونه از نقاط مختلف جمعآوری شد. در نقاط جمعآوری علاوهبر ثبت موقعیت جغرافیایی، اطلاعات صحرایی گیاه مانند ارتفاع، رنگ پوست تنه، رنگ و بوی گلها ثبت شدند. نمونههای جمعآوریشده، سریع پرس شدند. نمونههای هرباریومی، روی ورقهای ویژة هرباریوم چسبانده و در هرباریوم مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان نگهداری شدند. شناسایی نمونهها براساس روشهای رایج و با منابع فلوری از جمله فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-2012)، ترکیه(Davis, (1965-1988، عراق (Townsend and Guest, 1966-(1985، گونهای ایران (Maassoumi, 1986-2011) و فلور ایران (Assadi et al., 1988-2015) انجام شد. اختصار اسامی مؤلفان گونهها با نمایة بینالمللی نامهای گیاهی (IPNI, 2013) جستجو و مقابله شد. برای شناسایی نمونههای مشکوک از متخصصان گیاهشناسی در موسسة تحقیقات جنگلها و مراتع کشور نظرخواهی شد. برای تعیین شکلهای مختلف زیستی گیاهان منطقه از روش مرسوم Raunkiaer (1934) استفاده شد. پراکنش جغرافیایی گونههای گیاهی منطقه، باتوجه به مناطق انتشار آنها در ایران و سایر کشورها از جمله پاکستان (Nasir and Ali, 1970-2000) و فلسطین (Zohary and Feinbrun-Dothan 1966-1986) و براساس تلفیقی از تقسیمبندی جغرافیایی رویشهای ایران Takhtajan (1986) و Zohary (1973) تشخیص داده شدند. گیاهان شناسایی شده، بر اساس سیستم APG III (2009) تقسیمبندی شدند (پیوست1).
نتایج. در مجموع، 551 گونه شناسایی شدند که متعلق به 73 تیره و 355 جنس هستند (جدول 1). مهم ترین تیرههای گیاهی این منطقه که بیشترین تعداد گونه را دارد بهترتیب عبارتند از: Asteraceae (72 گونه)، Leguminosae (67 گونه)، Poaceae (63 گونه)، Brassicaceae (44 گونه)، Lamiaceae (39 گونه)، Apiaceae (28 گونه)، Rosaceae (16 گونه)، Boraginaceae (16 گونه)، Caryophyllaceae (15گونه) و Ranunculaceae (15 گونه). 33 گونه از مجموع گونههای شناساییشده، جزء گونههای انحصاری ایران هستند و گونههای ذیل تنها در رشته کوههای زاگرس میرویند. Stachys lurestanica, Phlomis lurestanica, Anthemis lorestanica, Myosotis koelzii, Arum giganteum, Onobrychis luristanica, Vicia kotschyana, Dionysia haussknechtii, Prunus haussknechtii, Potentilla persica, Pyrus glabra, Cousinia khorramabadensis. طیف زیستی:براساس سیستم Raunkiaer (1934)، گیاهان منطقة قلایی را در منطقة شمالی رودخانة کشکان لرستان میتوان به پنج شکل زیستی اصلی تقسیم کرد (شکل 3). فانروفیتها 85/5 درصد (33 گونه)، کامفیتها 62/7 درصد (43 گونه)، همیکریپتوفیتها 21/20 درصد (114 گونه)،کریپتوفیتها 81/21 درصد (123گونه) و تروفیتها 20/42 درصد (238 گونه) رستنی منطقه را تشکیل میدهند. پس از تعیین شکلهای زیستی همة گونهها و تقسیمات زیرگونهای گیاهان جمعآوریشده از منطقة قلایی، طیف شکلهای زیستی رسم شد (شکل 3).
شکل 3- درصد شکلهای زیستی گونههای منطقة قلایی کشکان
پراکنش جغرافیایی:بررسی پراکنش جغرافیایی گونهها نشان میدهد که بیشترین درصد گونهها متعلق به عناصر ناحیة ایرانی - تورانی است. گونههای ناحیة ایرانی - تورانی بهتنهایی 97/31 درصد است. نواحی ایرانی - تورانی/ مدیترانهای/ اروپا - سیبری (IT-M-ES) با 26/20 درصد، ایرانی - تورانی/ مدیترانهای (IT-M) 15/20 درصد و جهانوطنی (Cosm) با 49/14 درصد، بهترتیب در مراتب بعدی قرار دارند (شکل 4).
شکل 4- تعداد گونههای متعلق به هر ناحیة رویشی: ایرانی - تورانی (IT)، ایرانی - تورانی/مدیترانهای (IT/M)، ایرانی تورانی/مدیترانهای/اروپا - سیبری (IT/M/ES)، ایرانی - تورانی (IT)، ایرانی - تورانی/مدیترانهای/اروپا - سیبری/صحرا - سندی (IT/M/ES/SS)، ایرانی -تورانی/صحرا - سندی (IT/SS)، ایرانی - تورانی/مدیترانهای/صحرا - سندی (IT/M/SS)، ایرانی - تورانی/اروپا - سیبری/صحرا - سندی (IT/ES/SS)، جهانوطنی (Cosm)
بحث و جمعبندی. وجود رودخانة کشکان سبب شده است که در قسمت شمالی منطقه و بیشتر در امتداد رودخانه، نواری از گیاهان ماندابی حضور داشته باشند، که عبارتند از: پده (Populus euphratica)، بید(Salix acmophylla)، ارغوان (Cercis siliquastrum)، پنجانگشتی(Vitex pseudonegundo)، سیاهتلو (Paliurus spina-christi) و زبانگنجشک (Fraxinus angustifolia). گونههای دارمازو (Quercus infectoria) و ارغوان (Cercis siliquastrum) هر دو از عناصر ایرانی -تورانی و مدیترانهای هستند که در قسمتهای پاییندست کوهستانی (Lower/mid montane) حضور دارند. دارمازو درختی بومی ایران، ترکیه، قفقاز، قبرس، عراق و سوریه است. این گونة بلوط در ایران پراکنش وسیعی دارد و به سوی جنوب زاگرس انتشار مییابد. بنابراین در سطوح وسیعی از جنگلهای زاگرس (استانهای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و لرستان) پراکنش دارند. در منطقة بانه و سردشت ریختارهای حدواسط زیادی وجود دارند که از هیبریداسیون بینگونهای بلوطهای بخشة Ruboroid ناشی میشوند. جمعیتهای خالص این گونه در استان لرستان دیده میشود چون در استان لرستان، دیگر گونههای بلوط بخشة Ruboroid حضور ندارند. بنابراین، به نظر میرسد که دارمازو تحمل بیشتری نسبت به شرایط سخت آب و هوایی دارد؛ در حالیکه دیگر تاکسونهای این گروه، بیشتر در مناطق شمالی زاگرس (استان های کردستان و آذربایجان) با رطوبت هوای بیشتر، دیده میشوند (Mehrnia et al., 2013b). اجتماعات جنگلهای دارمازو در لرستان، جنوبیترین نقطة گسترش این گونه در زاگرس هستند و در پایینتر از این منطقه از زاگرس حضور ندارند. دارمازو یکی از مهمترین گونههای دارویی رشتهکوه زاگرس است. ویژگیهای دارویی این گیاه از زمانهای قدیم شناخته و استفاده شده است. گالهای تشکیلشده روی برگ دارمازو، نوعی میوه یا عضوی از درخت نیست؛ بلکه نوعی رشد غیرعادی درخت در واکنش به آلودگیهای ویروسی پوست تنه است که نتیجة سوراخشدن پوست شاخههای جوان بهوسیلة زنبورهای مادة گالزا بخش شمالی منطقه از سال 1377، منطقة حفاظتی جنگلهای دارمازو تعیین شده و میراثی زیستشناختی در منطقه است. مساحت کل جنگلهای دارمازو 113 هکتار است. وجود رویشگاههای خشکی و آبی مختلف و عوامل محیطی تأثیرگذار، علتهای تنوع و غنای گونهای در بخش شمالی منطقه هستند. در کنار رودخانه، 10 روستای کوچک با جمعیتی حدود 200 نفر قرار گرفتهاند که ساکنان آنها با تخریب اراضی جنگلی، زمینهای زراعتی به وجود آوردهاند و در آنها بیشتر، گندم کشت میشود. بهعلت عوامل تأثیرگذار منفی ناشی از فعالیتهای انسانی مانند چرای دام و فعالیتهای ساخت و ساز جادهای که به تغییر سیمای منطقه منجر شده است، گونههای تروفیت بیش از سایر شکلهای رویشی در منطقه دیده میشوند. در قسمتهای جنوبی منطقه، پوشش جنگلی، کمتر تخریب شده است که شاید مهمترین علتهای آن نبود سکونتگاهها و کوهستانیبودن باشد. تنوع زیاد موجود در مناطق کوهستانی (تنوع صخرهها، خاکها و زمینشناسی) و تغییرات آب و هوایی (اختلاف دما و بارش) این نواحی، موزاییکی از زیستگاههای متعدد را فراهم کرده که افزایش تعداد گونهها را در این مناطق موجب شده است (Kier et al., 2009; Mutke et al., (2011. نواحی کوهستانی قسمتهای جنوبی منطقة قلایی کشکان، اختلاف ارتفاعی حدود 1500 متر دارد که بهوجود آمدن شیب رویشها را از مناطق کوهپایه به سوی ارتفاعات سبب میشود؛ یعنی افزایش ارتفاع، افزایش غنای گونهای را موجب و بر تعداد گونههای انحصاری و نادر افزوده میشود. مناطق کوهسری نسبت به مناطق کوهپایه، مناطق داغ تنوع زیستی به شمار میروند(Agakhanjanz and Breckle, 1995; Barthlott et al., 2005; Spehn et al., 2006; Kier et al., 2009; Mittermeier et al., 2011) بیشترین غنای گونهای، در ارتفاع 1700 متر و بیشتر وجود دارد. درکوهستانها گونهها اختصاصی طبقات ارتفاعی هستند و در هر طبقة ارتفاعی، گونههای ویژهای میرویند (Spehn et al., 2006). بنابراین، گونههای منطقه به دو نوع کوهپایهای و کوهسری تقسیم میشوند. در محدودة نوع کوهسری، در زمستان بارش برف و سرمای شدید وجود دارد و بیشتر قسمتها بهوسیلة جوامع گراسها اشغال شده است که گراسهای کوهسری نامیده میشوند و از گونههای با ارزش مرتعی در منطقه هستند. انواع گونههای در مناطق کوهسری، گیاهان کپهای کوچک و کوتوله دیده میشوند Körner, 2003)). در این منطقه، شکلهای بوتهای خاردار و بالشتک مانند همچون جنسهای Astragalus،Acantholimon،Onobrychisو Acanthophyllum گونههای پایا و چند سالة منطقه را تشکیل میدهند. وفور گیاهان تیرة Asteraceae (72 گونه) را میتوان به ویژگیهای مورفولوژیک، آناتومیک و فیزیولوژیک ویژة این تیره نسبت داد که ویژة مناطق کوهستانی ناحیة ایرانی -تورانی و نشاندهندة چیرگی تیرة Asteraceae هستند. این یافتهها با نتایج حاصل از پژوهشهای انجام شده در رویشگاههای زاگرس در استانهای کردستان (Sanandaji and Mozaffarian, 2010)، خوزستان (Taghipour et al., 2012; Dinarvand et al., 2015)، چهارمحال و بختیاری(Shirmardi et al., 2014) و اصفهان (Khajeddin and Yeganeh, 2010) مطابقت دارد. محدودة کوهپایهای منطقة قلایی کشکان عمدتاً تابستانهای گرم و خشک دارد و جنگلهای بلوط در این قسمتها جوامع تشکیل میدهند. بیشترین تخریبهای انسان در این مناطق است. مهمترین ویژگی ریختی کوهپایهها حضور درختچهزارهای خاردار مانند Prunus lycioides، حضور درختان و درختچههای عمدتاً برگریز و بوتهزارهای دارای اهمیت کمتر است. گیاهان کوهپایه به ناحیة دارای اندکی برف دائمی، نمیرسند. گونة عمدة منطقه، درختی از بلوطها (Quercus brantii) است که تا ارتفاع 1800 متر پراکنش دارد. خینجوک (Pistacia atlantica)، وامچه (Prunus arabica)، انجیر خودرو
سپاسگزاری. نگارنده از ریاست و کارکنان مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی لرستان برای فراهمکردن امکانات و حمایت مالی، صمیمانه سپاسگزاری میکند | ||
مراجع | ||
Agakhanjanz, O. and Breckle, S. W. (1995) Origin and evolution of the mountain flora in Middle Asia and neighbouring Mountain Regions. Ecological Studies 113: 63-80.
APG III. (2009) An update of the angiosperm phylogeny group classification for the orders and families of flowering plants: APG III. Botanical Journal of the Linnean Society 161: 105–121.
Asri, Y. and Mehrnia, M. (2002) A Phytosociological study of central part of Sefid-Kuh Protected area. Iranian journal of Natural Resources 54(4): 423-443 (in Persian).
Assadi, M., Maassoumi, A. A., Khatamsaz, M. and Mozaffarian, V. (Eds.) (1988-2013) Flora of Iran. vols. 1-76. Research Institute of Forests and Rangelands, Tehran (in Persian).
Barthlott, W., Mutke, J., Rafiqpoor, M. D., Kier, G. and Kreft, H. (2005) Global centers of vascular plant diversity. Nova Acta Leopold 92: 61–83.
Barthlott, W., Lauer, W. and Placke, A. (1996) Global distribution of species diversity in vascular plants: towards a world map of phytodiversity. Erdkunde 50: 317–328.
Brown, A. H. D. and Hodgkin, T. (2015) Indicators of Genetic Diversity, Genetic Erosion and Genetic Vulnerability for Plant Genetic Resources for Food and Ageiculture. In: Genetic Diversity and Erosion in Plants (Eds. Ahuja, M. R. and Jain, S. M.) 25-53. Springer Gewerbestrasse, Cham.
Davis, P. H. (Ed.) (1965-1988) Flora of Turkey. vols. 1-10. Edinburgh University Press, Edinburgh.
Davis, C. C., Fritsch, P. W., Li, J. and Donoghue, M. J. (2002) Phylogeny and biogeography of Cercis (Fabaceae): evidence from nuclear ribosomal ITS and chloroplast ndhF sequence data. Systematic Botany 27(2): 289–302.
Dinarvand, M., Ejtehadi, H., Jankju, M. and Andarzian, B. (2015) Study of floristics, life form and chorology of plants in Shimbar protected area (Khuzestan province). Iranian Journal of Plant Biology 7(23): 1-15 (in Persian).
Geabherr, G., Nagy, L. and Thompson, D. B. A. (2003) An outline of Europe's Alpine areas. Ecological Studies 167: 3-12.
Hammer, K. and Teklu, Y. (2008) Plant Genetic Resources: selected issues from genetic erosion to genetic engineering. Journal of Ageiculture and Rural Development in the Tropics and Subtropics 109(1): 15–50.
IPNI, The International Plant Names Index. Retrieved from http://www.ipni.org. On: 25 November 2013.
Khajeddin, S. J. and Yeganeh, H. (2010) Flora within no-hunting zone of Hanna, Isfahan, Iran. Taxonomy and Biosystematics 2(1): 73-90 (in Persian).
Kier, G., Kreft, H., Lee, T., Jetz, W., Lbisch, P., Nowicki, C., Mutke, J. and Barthlott, W. (2009) A global assessment of endemism and species richness across island and mainland regions. Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America 106: 9322–9327.
Körner, C. (2003) Alpine plant life. 2nd edition, Springer Verlag, Berlin.
Maassoumi, A. A. (1986-2011) The Genus Astragalus in Iran. vols. 1-5. Research Institute of Forests and Rangelands, Tehran (in Persian).
Mehrnia, M., Nejadsatari, T., Asadi, M. and Mehregan, I. (2013a) The introduction of Quercus infectoria as a medicinal plant In the Zagros mountains and determination its DNA barcoding. Yafteh 15(2): 111-120 (in Persian).
Mehrnia, M., Nejadsattari, T., Assadi, M. and Mehregan, I. (2013b) Taxonomic study of the genus Quercus L. Sect. Quercus in the Zagros forests of Iran. Iranian Journal of Botany 19(1): 62-74.
Mittermeier, R. A., Turner, W. R., Larsen, F. W., Brooks, T. M. and Gascon, C. (2011) Global biodiversity conservation: the critical role of hotspots. In: Biodiversity hotspots (Eds. Zachos, F. E. and Habel, J. C.) 3-25. Springer Verlag, Berlin.
Murray, D. F. (1995) Causes of arctic plant diversity: origin and evolution. Ecological Studies 113: 21-32.
Mutke, J., Sommer, J. H., Kreft, H., Kier, G. and Barthlott, W. (2011) Vascular plant diversity in a changing world: global centres and biome-specific patterns. In: Biodiversity hotspots (Eds. Zachos, F. E. and Habel, J. C.) 83-97. Springer Verlag, Berlin.
Myers, N., Mittermeier, R. A., Mittermeier, C. G., da Fonseca, G. A. B. and Kent, J. (2000) Biodiversity hotspots for conservation priorities. Nature 403: 853–858.
Nasir, E. and Ali, S. I. (Eds.) (1970-2000) Flora of west Pakistan. vols. 1-202. Department of botany, University of Karachi, Karachi.
Özyavuz, M., Korkut, A. B. and Özyavuz, A. (2013) Native vegetation. In: Advances in landscape architecture (Ed. Özyavuz, M.) 862-884. InTech, Rijeka.
Prada, M. A. and Arizpe, D. (2008) Riparian tree and shrub propagation handbook: an aid to riverine restoration in the mediterranean region. Generalitat, Valenciana.
Raunkiaer, C. (1934) The life forms of plants and statistical plant geography. Oxford University Press, Clarendon.
Rechinger, K. H. (Ed.) (1963-2012) Flora Iranica. vols. 1-178. Akademische Druck-U Verlagsanstalt, Graz.
Rogers, D. and Mcguire, P. (2015) Genetic erosion: context is key. In: Genetic diversity and erosion in plants (Eds. Ahuja, M. R. and Jain, S. M.) 1-24. Springer Gewerbestrasse, Cham.
Sabeti, H. (1994) Forests, Trees and shrubs of Iran. University of Yazd Publication, Yazd (in Persian).
Sagheb-Talebi, Kh., Sajedi, T. and Yazdian, F. (2005) View to Iranian forests. Research Institute of Forests and Rangelands, Tehran (in Persian).
Sanandaji, S. and Mozaffarian, V. (2010) Studies of flora in Saral area: Kurdistan-Iran. Taxonomy and Biosystematics 4(3): 59-84 (in Persian).
Shirmardi, H., Mozaffarian, V., Gholami, P., Heidari, G. and Safaei, M. (2014) Introduction of the flora, life form and chorology of Helen protected area in Chaharmahal and Bakhtiari province. Iranian Journal of Plant Biology 6(20): 75-98 (in Persian).
Sloan, S., Jenkins, C. N., Joppa, L. N., Gaveau, D. L. A. and Laurance, W. F. (2014) A remaining natural vegetation in the global biodiversity hotspots. Biological Conservation 177: 12–24.
Spehn, E. M., Liberman, M. and Körner, C. (2006) Land use change and mountain biodiversity. CRC Press, Taylor and Francis Group, Boca Raton, Florida.
Taghipour, Sh., Hassanzadeh, M. and Hosseini Sarghein, S. (2012) Introduction of the flora, life form and chorology of the Alla region and Rudzard in Khuzestan province. Taxonomy and Biosystematics 9(3): 15-30 (in Persian).
Takhtajan, A. (1986) Floristic regions of the world. University of California Press, Berkeley.
Thormann, I. and Engels, J. M. M. (2015) Genetic diversity and erosion-A Global perspective. In: Genetic diversity and erosion in plants (Eds. Ahuja, M. R. and Jain, S. M.) 263-295. Springer Gewerbestrasse, Cham.
Townsend, C. C. and Guest, E. (1966-1985) Flora of Iraq. vols. 1-9, Ministry of agriculture and agrarian reform, Baghdad.
Walker, M. D.(1995) Patterns and causes of arctic plant community diversity. Ecological Studies 113: 3-20.
Zohary, M. (1973) Geobotanical foundations of the Middle East. Gustav fischer verlag, Stuttgart and Swets, Amsterdam.
Zohary, M. and Feinbrun-Dothan, N. (1966-1986) Flora Palaestina. vols. 1-4. The Jerusalem Academic Press, Israel. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,139 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,003 |