تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,658 |
تعداد مقالات | 13,553 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,086,922 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,242,045 |
عوامل زمینهساز دیرخوابی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جامعه شناسی کاربردی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 28، شماره 1 - شماره پیاپی 65، فروردین 1396، صفحه 1-18 اصل مقاله (273.43 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jas.2017.21252 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد عباس زاده* 1؛ سکینه پیر یلقون آقاج2؛ ارزو موسوی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار، گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه تبریز، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دیرخوابی یکی از موضوعاتی است که اخیراً در خوابگاههای دانشجویی، مسألهای مشهود است که تأثیرات نامطلوبی بر دانشجویان میتواند داشته باشد، به همین دلیل، برای فهم عوامل زمینهساز آن، تلاش شده است از روش نظریۀ زمینهای استفاده شود. روش پژوهش، کیفی است و بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 10 نفر از دانشجویان با ویژگی دیرخوابی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبۀ عمیق و برای توصیف اطلاعات دموگرافیکی افراد مورد مطالعه، از آمارهای توصیفی استفاده شده است. مفاهیم و مقولات بهدستآمده از مصاحبهها نشان داد شبکههای اجتماعی مجازی، وابستگی ارتباطی- عاطفی، عوامل خانوادگی، فشار هنجاری گروه دوستی، بیتفاوتی اجتماعی و احساس گمنامی از عوامل زمینهساز اختلال دیرخوابی دانشجویان مورد مطالعه به شمار میآید، بهگونهای که در مقولۀ شبکههای اجتماعی مجازی: برقرای ارتباط شبکههای مجازی، چتکردن تا نزدیکی صبح، سرککشیدن در زندگی دیگران در فضای مجازی، در مقولۀ وابستگی ارتباطی– عاطفی: وجود اشخاص مهم در زندگی، تلقیکردن فضای مجازی بهصورت عامل تخلیۀ روانی، افزایش انگیزه و امید هنگام ارتباط مجازی، احساس تنهایی، احساس سرخوردگی هنگام قطع اینترنت، در مقولۀ عوامل خانوادگی: دلتنگی و دوری از خانواده، وجود مشکلات خانوادگی و نبود کنترل پدر و مادر و حس آزادی، در مقولۀ فشار هنجاری گروه دوستی: وجود دوستان ناباب، رقابت با دوستان برای یافتن سوژۀ مجازی، در مقولۀ بیتفاوتی اجتماعی: مهمنبودن هماتاقیها، رعایتنکردن اصول هماتاقی و در مقولۀ احساس گمنامی: چت با اشخاص ناآشنا، راحتبودن برقراری ارتباط تأثیرگذار بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد مقولۀ هستهای این پژوهش، ولع ارتباط مجازی است که موارد منتهی به آن در قالب یک مدل پاردایمی شامل شرایط علّی، شرایط زمینهساز، پیامدها، راهکارها و استراتژی کنش ارائه شده است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اختلال دیرخوابی؛ دانشجویان خوابگاه؛ ولع ارتباط مجازی؛ نظریۀ زمینهای | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسأله تمام موجودات زنده برای تجدید قوا و ادامۀ فعالیت به استراحت نیاز دارند. یکی از راههای استراحت و رفع خستگی، مسألۀ «خواب» است که خداوند حکیم بهصورت شگفتانگیزی در نهاد انسانها، حیوانات و سایر موجودات زنده قرار داده است (نساجی، 50:1391). خواب یکی از نیازهای اساسی انسان است و در حدود یکسوم زندگی ما در خواب میگذرد که این مدت را نباید اتلاف زمان تصور کرد؛ زیرا خواب سبب کاهش استرس، اضطراب و فشارهای عصبی میشود و به شخص در بازیافت انرژی مجدد برای تمرکز حواس، سازگاری و لذتبردن از فعالیتهای روزانه کمک میکند (قانعی و همکاران،276:1390). پژوهشگران کارکردهای متفاوتی برای خواب برشمردهاند. وقتی افراد در خواب هستند، مغز آنها فعال است و فعالیتش برای همۀ کارکردهای بدن، مانند تقویت حافظه، یادگیری، رشد شناختی، سلامت روانی، عملکرد سیستم ایمنی و رشد و ترمیم جسمانی لازم است (مسعودنیا، 350:1391). بدون خواب مناسب، بدن توانایی و قدرت زندگی را از دست میدهد، ذهن ضعیف میشود و خلق فرد تغییر میکند (نساجی، 54:1391). محرومیت از خواب در جوامع امروزی شایع است. افرادی که بهطور طبیعی نمیخوابند، افراد پژمرده، عصبانی و ناراحت هستند، برعکس کسانی که از خواب در زمان مناسب بهرهمند است، به هنگام بیداری، نشاط و توان فوقالعادهای دارند. مطالعه پس از خواب و کارهای فکری و جسمی پس از آن، قرین موفقیت بیشتری است (رجبنژاد و همکاران، 38:1390). میتوان اذعان کرد که خواب در زمان مناسب، تضمینکنندۀ امنیت جان و روان فرد در جامعه است. خواب، معیاری مهم در حفظ سلامت جسمی و روانی انسان محسوب میشود و هرگونه اختلال در جریان طبیعی آن، علاوه بر ایجاد مشکلات روانی، کارایی فرد را نیز میتواند کاهش دهد (شریعتزاده و همکاران، 79:1389). اختلال خواب وضعیتی است که با مختلشدن الگو یا رفتارهای مربوط به خواب مشخص میشود. یکی از این اختلالها، اختلال دیرخوابی است. اختلالهای خواب با علایمی نظیر حالت خلقی منفی، عملکرد اجتماعی ضعیف، بیماریهای جسمی و روانپریشی، کاهش کیفیت زندگی، بیماریهای ارگانیک، ضایعات جلدی، کاهش وزن بدن، خوابآلودگی روزانه و از این قبیل همراه میشوند (غلامی، 17:1387). براون[1] و همکارانش نیز ازجمله علایم این اختلال را، مشکل در به خوابرفتن، مشکلات در بیداری، مشکلات حفظ هوشیاری برای فعالیتهای روزانه مطرح کردند (براون و همکاران، بیتا: 271). اختلال خواب در جمعیت کلی شیوعی بین 15تا 42 درصد دارد. این اختلالها به بروز نتایج منفی و نامطلوب در کیفیت زندگی و عملکرد افراد منجر میشود (شمسایی و همکاران، 41:1391). خواب ناکافی سبب خوابآلودگی، کاهش هوشیاری، زوال خلق، مشکل در تمرکز و افزایش اشتباهات میشود. زودرنجی، رفتارهای تهاجمی و کاهش ارتباطات اجتماعی در افرادی که دچار محرومیت از خواب هستند، نسبت به سایر افراد بهطور در خور توجهی بالاتر است (قانعی و همکاران،1390: 277-276). اگرچه اختلال خواب یکی از معضلات اصلی بهداشتی است؛ به عوامل زمینهساز آن کمتر توجه شده است و این در حالی است که هر سال گزارشهای متعددی در مورد تصادفهای جادهای، حوادث صنعتی ناشی از خوابآلودگی، کاهش بهرهوری ناشی از اختلالهای خواب و هزینههای بالای داروهای خوابآور منتشر میشود (شمسایی و همکاران، 41:1391)؛ اما بر اساس مدل شناختی، منطقاً بر اساس موضوع مقاله و با تکیه بر نظریۀ زمینهای باید به دنبال عوامل زمینهساز اختلال بیخوابی بود، نه پیامدها و مشکلات ناشی از آن؛ زیرا پیشگیری از وقوع یک امر بهتر از درمان آن است. کیفیت زندگی و فعالیت افراد در ساعات بیداری تا حد زیادی تحت تأثیر کیفیت خواب افراد قرار دارد و اختلالهای خواب با سلامتی و نیز مرگ و میر مرتبط است. آلتیووگت[2] و همکارانش معتقدند بر اساس آمارها، تقریباً 20 درصد آسیبهای جدی تصادف اتومبیلها در بین جمعیت، همراه با خواب آلودگی راننده همراه است (Altevogt, 2006: 1). پانوسیون[3] نیز در پژوهش خود عنوان کرده است که اختلال خواب، علاوه بر اینکه باعث ایجاد یا تشدید شرایط پزشکی و روانی موجود می شود، میتواند به مرگ نیز منجر شود. بیماریهای قلب و عروق، غدد درون ریز و ... از جمله عواقب این اختلال است (Panossion, 2009: 407). خطر مرگ و میر افرادی که بیش از هشت ساعت و نیم و یا کمتر از سه ساعت و نیم در شب میخوابند، 15 درصد بیشتر از کسانی است که بهطور متوسط هفت ساعت در شب میخوابند (قانعی و همکاران،278:1390). آزمایشهای جزایری (1379) روی برخی حیوانات نشان داد محرومیت از خواب به مدت هشت یا نه روز به مرگ آنها منجر شد. این موضوع در مورد انسان نیز صادق است. خواب، عملی اصلاحکننده و متعادلکننده است و برای تنظیم حرارت، ایجاد و ذخیرۀ انرژی اهمیت دارد (رجبنژاد و همکاران، 38:1390). اختلالهای خواب بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی فرد تهدیدی جدی به شمار میرود و نهتنها بر زندگی خود فرد، بلکه بر خانواده و درنهایت جامعه میتواند اثرگذار باشد (موسوی و همکاران، 278:1389). دانشجویان ازجمله جوانانی هستند که سلامت آنان که آیندهسازان کشور هستند، اهمیتی ویژه دارد. خواب عاملی بسیار ضروری در سلامت ذهنی و جسمی بوده و بهویژه در دوران جوانی که مرحلۀ مهمی در رشد بیولوژیک و پیشبرد کیفیت زندگی است، اهمیت فراوانی دارد (محمدی فرخران، 113:1391). فرایندهای مغزی شبانۀ مرتبط با خواب بر عملکرد فیزیکی، عاطفی و شناختی در طول روز تأثیر میگذارد. برخی فرایندهای پیچیدۀ مغزی همچون تفکر انتزاعی، تفسیر، خلاقیت، برنامهریزی و عملکرد تحصیلی ازجمله عملکردهای عصبی- شناختی هستند که انجام این فرایندهای پیچیدۀ مغزی، به خواب حساس هستند. کمخوابی، کیفیت بد خواب و دیرخوابی به کاهش این فرایندهای مغزی منجر میشوند (مدرسی و همکاران، 147:1391-146). اختلال در خواب شبانه میتواند موجب بروز مشکلاتی ازجمله خواب آلودگی و کسالت در طول روز، استرس و اضطراب، سردرد و همچنین عملکرد ضعیف در برنامههای درسی و دانشگاهی شود. عوامل متعددی نظیر سن، جنس، عوامل محیطی و شغلی را در بروز اختلالهای خواب دخیل دانستهاند (محمدی فرخران، 113:1391). علاوه بر این، اعتیاد به اینترنت نیز یکی از عوامل مهم دیرخوابی ذکر شده است (کاپلان ساودوک، 2008، به نقل از گل شکوه، 1390: 43). بهگونهای که برای دستهای از کاربران که به اینترنت وابسته شدهاند، دنیای چترومها بهراحتی جایگزین افراد فامیل، دوستان، تحصیل، اشتغال و خواب میشود (گوهری، 1383، به نقل از کرمشایی و همکاران، 1390). بر اساس مطالعۀ رگیستین[4] و همکاران (1389) روی دانشجویان دختر، شیوع اختلال خواب در این قشر 2 تا 5 برابر بیشتر از سایر افراد گزارش شده است. خواب ناکافی و محرومیت از خواب سبب تغییرات عصبی، رفتاری، فیزیولوژیک، بروز افت تحصیلی و کاهش عملکرد عادی روزانه در کلاس درس و خوابآلودگی آنان هنگام شرکت در کلاسها میشود؛ بنابراین، این مشکل به بروز صدمات علمی، رفتاری و عاطفی فراوانی در آنان منجر میشود (رگیستین و همکاران، 2010، به نقل از کرمشایی و همکاران، 1390: 116). یکی از عوامل مؤثر بر کیفیت خواب در این گروه، زندگی در خوابگاه است. دانشجویان ساکن خوابگاه بهناچار درصدد غلبهکردن بر جنبههای متفاوت محیط و فرهنگ جدید (تفاوتهای زبانی، ارتباطی و درونفردی) است و در شرایط سختی به سر میبرند؛ بنابراین، این مسائل ممکن است بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر کیفیت خواب دانشجویان تأثیرگذار باشد و غفلت از آنها میتواند موجب کاهش سلامت عمومی بخش عمدهای از دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشجویی شود. پیشینۀ پژوهش در این قسمت به برخی از پژوهشهای انجامشده در این زمینه اشاره میشود: یافتههای پژوهش نجومی و همکاران با عنوان «الگوی خواب و شیوع انواع اختلالهای خواب در دانشجویان پزشکی و دستیاران تخصصی» نشان داد انواع اختلالهای خواب با بروز انواع خستگی مفرط در روز و نارضایتی فرد از عملکردش ارتباط داشت (نجومی و همکاران، 1387: 59-55). موسوی و همکاران، مقالهای با عنوان «بررسی شیوع اختلالهای خواب و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران» انجام دادهاند. نتایج نشان داد ارتباطی معنادار میان کیفیت خواب افراد با زمان به تخت خواب رفتن، مشکل در آغاز خواب، بیدارشدن از خواب بهدلیل سر و صدای محیط، بیدارشدن پیدرپی شبانه، مدتزمان چرتزدن در روز، زمان نامتعارف رفتن به رختخواب در شب، احساس خستگی و خوابآلودگی در هنگام شرکت در کلاس درس مشاهده شد (موسوی و همکاران، 1389: 284-278). مقالۀ قانعی و همکاران با عنوان «کیفیت خواب دانشجویان پرستاری ساکن خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی ارومیه» نشان داد میزان شیوع اختلال خواب در دانشجویان 1/43 درصد است (قانعی و همکاران، 1390: 282-277). نتایج پژوهش آقاجانلو و همکاران در مقالهای با عنوان «کیفیت خواب دانشجویان در دورۀ برگزاری امتحانات در دانشگاه علوم پزشکی زنجان» در سال 1390 نشان داد بیشتر دانشجویان، کیفیت خواب نامطلوب داشتند که این مسأله با کارایی آنها در امتحانات در ارتباط است (آقاجانلو و همکاران، 1390: 237-230). مسعودنیا مقالهای با عنوان «اعتیاد به اینترنت و خطر بروز اختلال خواب در نوجوانان» انجام داده است. نتایج نشان داد کاربران معتاد به اینترنت، کیفیت خواب نامطلوبتری در مقایسه با کاربران عادی داشتهاند (مسعودنیا، 1391: 362-350). محمدی فرخران و همکاران، مقالهای با عنوان «بررسی ارتباط کیفیت خواب و سلامت روان[5] در دانشجویان ساکن خوابگاه» انجام دادهاند. نتایج نشان داد ارتباط معناداری بین کیفیت خواب و وضعیت سلامت روان دانشجویان وجود دارد (محمدی فرخران، 1391: 117-112). نتایج پژوهش مدرسی و همکاران در مقالهای با عنوان «بررسی ارتباط اختلالهای خواب و عملکرد تحصیلی دانشآموزان شهر اصفهان» نشان میدهد اختلالهای خواب بر عملکرد تحصیلی نوجوانان بهصورت منفی تأثیر میگذارد (مدرسی و همکاران، 1391: 156-146). نتایج پژوهش لوپز[6] و همکاران نیز نشان داد تغییرات فیزیکی، عاطفی و اجتماعی در زندگی انسانها میتواند باعث اختلالهای خواب بهصورت بیخوابی شود (Lopes, 2004: 217-221). بهطور کلی وجه مشترک مطالعات فوق این است که غالباً با روش کمّی، تکنیک پیمایش و بهطور مقطعی، خواب را مطالعه کردهاند؛ اما مزیت این پژوهش این است که به روش کیفی بهصورت همهجانبه، بسترها و فرایندها را کند و کاو میکند که میتواند تکمیلکنندۀ پژوهشهای پیشین باشد؛ بنابراین در این پژوهش سعی شده است با استفاده از نظریۀ زمینهای، عوامل زمینهساز دیرخوابی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه تبریز مطالعه شود.
روششناسی پژوهش ماهیت این پژوهش بهگونهای است که با روشهای کمّی، به اطلاعات دقیق و علل اصلی و ریشهای آن نمیتوان دست یافت، بلکه تنها با مصاحبههای رودررو و عمیق، بعد از جلب اطمینان افراد مورد مطالعه، میسر است (فتحی و همکاران، 1392: 118)؛ بنابراین در این پژوهش از روش نظریۀ زمینهای بهره گرفته میشود که نوعی شیوۀ پژوهش کیفی است و با آن نظریهای با استفاده از دادهها تکوین مییابد. تئوری زمینهای برای رسیدن به نظریه باید مراحلی را پشت سر بگذارد که این مراحل عبارت است از کدگذاری دادهها[7] (باز[8]، محوری[9] و گزینشی یا انتخابی[10])، یادداشتبرداری، ردهبندی و نوشتن نظریه (عباسزاده و حسینپور، 1389: 156). در این پژوهش از روش نظاممند استراوس و کوربین بهره گرفته شده است که شیوههایی منظم برای تحلیل دادهها دارد.
جامعه و نمونۀ مورد مطالعه جامعۀ مورد مطالعه را دختران خوابگاهی دانشگاه تبریز در سال 1393تشکیل میدهد که اختلال دیرخوابی دارند. در این پژوهش بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 10 نفر از دانشجویان دختر ساکن خوابگاه در این مطالعه شرکت کردند. درواقع دانشجویان انتخابشده کسانی بودند که دیرخوابی یکی از ویژگیهای آنها بوده است.
روشهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبۀ عمیق استفاده شد. این نوع مصاحبه بهدلیل انعطاف و عمیقبودن برای پژوهشهای کیفی مناسب است. پس از جلب اعتماد و اطمینان بخشی به آنها در رازداری، مصاحبه آغاز شد. مصاحبه با پرسشهای کلی و ساده شروع شد و به سمت پرسشهای جزئیتری پیش رفت. میانگین زمانی مصاحبهها در حدود 60 دقیقه بود. بلافاصله بعد از هر مصاحبه، تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس مدل پیشنهادی استراوس و کوربین (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) انجام شد. مرحلۀ کدگذاری باز شامل خردکردن، تحلیل و مقایسه و مقولهبندی دادهها است (عباسزاده و حسینپور، 156:1389). متن مصاحبهها خط به خط و کلمه به کلمه بررسی و کدگذاری با استفاده از عبارات کلیدی موجود در متن یا استنباط پژوهشگر انجام شد. در مرحلۀ کدگذاری محوری، توصیف روابط فرضیهای میان مقولات و خردهمقولات مطرح است که در این مرحله کدهای مشابه از نظر ماهیت و معنا در یک طبقه قرار داده شدند. طبقات و کدهای هر مصاحبه با مصاحبۀ بعدی مقایسه شدند تا خواص و روابط مشترک بین آنها شناسایی شود؛ سپس طبقات مشابه بهلحاظ مفهومی و خصوصیات در هم ادغام شدند و حول محور مشترکی قرار گرفتند و مقولات وسیعتری را تشکیل دادند. در مرحلۀ کدگذاری انتخابی یا گزینشی، ساخت پایههای نظریۀ زمینهای بر اساس ارتباط مقولات متعدد با مقولۀ اصلی و مرکزی حاصل میشود که در این مرحله با تمرکز بیشتر روی مقولات، ارتباط بین مقولات و زیرمقولات بررسی شده و مقولۀ اصلی ایجاد شد. دربارۀ مدل پاداریمی نظریۀ زمینهای حاضر میتوان گفت در نظریۀ یادشده، مقولات فرعی در سلسلهروابطی به یک مقوله مرتبط میشوند که بیانکنندۀ شرایط علّی، پدیده، زمینه، شرایط میانجی، راهبردهای کنش/ کنش متقابل و پیامدها است. مرحلۀ بعدی یادداشتبرداری است که عنصر اصلی نظریۀ زمینهای است؛ زیرا برای شفافیت و مشخصشدن مقولهها و روابط میان آنها بسترسازی میکند. مرحلۀ بعدی ردهبندی[11] است که حد فاصل میان یادداشتبرداری و نوشتن نظریه است که پژوهشگر پیوندهای مفهومی خود را در میان تعداد بیشماری از یادداشتهای ایجادشدۀ جریان پژوهش مشخص کند. مرحلۀ آخر، نوشتن نظریه است که پژوهشگر باید با طرح چارچوب تحلیلی، از نظریهای نظاممند حمایت کند و به پرسشهای اساسی پاسخ بگوید. ضمناً در این پژوهش برای توصیف اطلاعات دموگرافیکی از آمارهای توصیفی بهره گرفته شد.
قابلیت اعتماد برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد[12] برای تأیید علمی این پژوهش از دو ابزار بازرسی خارجی (اعضای هیأت علمی متخصص در زمینۀ روشهای کیفی) و اعتبارسنجی توسط اعضا یا مشارکتکنندگان (با ارائۀ مفاهیم، مقولات به مشارکتکنندگان و تأیید کلیات یافتهها) استفاده شده است. درواقع چند فرد متخصص در امر کاربرد روش زمینهای در همۀ مراحل کدگذاری، مفهومسازی و استخراج مقولات نظارت داشتند و همچنین از مشارکتکنندگان خواسته شد یافتههای کلی را ارزیابی کنند و در مورد صحت آنها نظر بدهند.
یافتهها اطلاعات دموگرافیکی 100 درصد شرکتکنندگان در مصاحبه مجرد بودند. میانگین ساعت خواب شرکتکنندگان، ساعت 4 بامداد است. میانگین سنی شرکتکنندگان 7/25 سال بوده و محل سکونت 60 درصد آنها شهر است. 70 درصد شرکتکنندگان، سابقۀ دوستی با جنس مخالف را داشتهاند.40 درصد شرکتکنندگان در مصاحبه، سابقۀ سکونت در خوابگاه را داشتهاند و 60 درصد اولین سالی بود که در خوابگاه زندگی میکردند. از لحاظ مذهب 50 درصد شیعه و 50 درصد سنی بودند.
مقولات پرسش اصلی در این مقاله این بود که عوامل زمینهساز اختلال دیرخوابی در دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه تبریز کدام است؟ دانشجویان پاسخهای متفاوتی ارائه کردهاند که مجموع پاسخهای آنها در قالب مقولات متعددی در جدول زیر آمده است:
جدول 1- مفاهیم و مقولات بهدستآمده از مصاحبهها
درادامه هریک از مقولات استخراجشده درخصوص عوامل زمینهساز دیرخوابی توضیح داده میشود.
شبکههای اجتماعی مجازی هایدمان[13] پژوهشگر آلمانی شبکههای مجازی معتقد است شبکههای اجتماعی مجازی، گونهای از الگوها یا تماس هستند که در آنها تعاملها و ارتباطات بین عوامل شبکهای با یک پایگاه فنی و زیرساخت اینترنت پشتیبانی میشود. در این شبکهها هدف، علاقه یا نیاز مشترک میتواند عنصری پیونددهنده باشد که باعث میشود عوامل مرتبط حتی بدون حضور فیزیکی احساس کنند که در یک اجتماع و جمع حقیقی قرار گرفتهاند (شهابی و همکاران، 66:1391). هابرماس[14] نیز از شبکههای مجازی با عنوان حوزۀ عمومی یاد میکند. در فضای محیطهای تعاملی اینترنت «شرایط آرمانی سخن» مدّنظر هابرماس تحقق مییابد و آن را بدینگونه میتوان مطرح کرد: وی معتقد است در محیط اینترنت بهویژه در محیط تعاملی اینترنت افراد بهراحتی نیازهای خود را میتوانند مطرح کنند و این طرح نیازها باعث شکلگیری فضای گفت و گو و مباحثه میشود و در این مباحثه افکار جدیدی شکل میگیرد. احساسات موجود در این فضا سبب شده است روابط بین افراد صمیمی شود و نیازهای خود را بیان کرده و انرژی عاطفی خود را در این محیط مصرف کنند (جوادی و همکاران، 126:1384-125). در زیر به نمونههایی از اظهارات افراد شرکتکننده در مورد شبکههای مجازی اشاره میشود:
برقراری ارتباط در شبکههای مجازی شرکتکنندگان دلیل دیرخوابی خود را وجود شبکههای اجتماعی مجازی میدانند. خانم آ. خ میگوید: «من شبا دیر میخوابم و دلیل دیر خوابیدنم هم فقط سیر توی دنیای مجازیه. یکی دوماه پیش با یاهو مسنجر چت میکردم؛ اما الان با شبکههای اجتماعی لاین، وایبر، گوگل پلاس، تانگو، فیسبوک چت میکنم. میرم پستهایی که بقیه گذاشتن رو میبینم و خیلی وقتا هم خودم عکس میذارم. کلاً تو این فضا دیگه با هم صمیمی شدیم و حرفای همدیگرو بهتر میفهمیم از این نظر من خیلی چتکردن توی این فضا رو دوس دارم». یکی از دلایل اصلی که بهصورت زمینهساز عضویت در شبکههای اجتماعی عمل میکند، دسترسی رایگان به اینترنت در خوابگاه است. خانم ن. غ میگوید: «اینجا اینترنتش مفتیه هر چقدر دلت میخواد استفاده کن. اینترنتو اینجا گذاشتن که ما استفاده کنیم. خونه نیست که پولی باشه از ترس بابات نتونی استفاده کنی».
چتکردن تا نزدیکی صبح بیشتر شرکتکنندگان در مصاحبه، تمام شب و تا نزدیکی صبح در فضای مجازی مشغول چتکردن هستند: خانم ز. خ میگوید: «چتکردن ما نه پنج دقیقه، نه ده دقیقه، بلکه تمام شب دوس دارم توی این فضا باشم و اصلاً دوس ندارم آف شم؛ اما دیگه نزدیکای صبح چشام از خواب باز نمیشه و برای همین مجبور میشم بخوابم». یافتهها نشان میدهد پیامد عضویت در این شبکهها احساس خوابآلودگی در کلاس و پایینآمدن بازده است. خانم ک.ت میگوید: «من شبا که دیر میخوابم وقتی صبح برم سرکلاس، سر کلاس کلاً خوابم و چیزی از درس نمیفهمم. بعضی وقتام کلاس صبحمو میزنم؛ یعنی ترجیح میدم تو اتاق روی تختم بخوابم تا اینکه برم تو کلاس پیش استاد بخوابم». وقتی دربارۀ معدل ترم پیش آنها پرسیده شد، بیشتر آنها اینگونه پاسخ دادند: «معدلم در حد پاس بود شکر خدا مشروط نشدم. بیشتر از اینم انتظار نداشتم چون کم زحمت کشیده بودم و به درس بهایی نمیدهم».
سرککشیدن در زندگی دیگران در فضای مجازی «من عاشق عکسایی هستم که با مضمونهای مختلف توی این شبکهها میذارن. واسم جالبه بدونم کی امروز چیکار کرده، کجا عکس انداخته، با کی انداخته و اینکه دوس دارم بدونم از عکسایی که گذاشته تشخیص بدم الان چه حالی داره، ناراحته، دلش شکسته یا شاده. البته از متنهای عاشقانه و دلشکسته هم که بعضیا تو صفحشون میذارن خوشم میآد».
احساس گمنامی در فضای مجازی گمنامی برخط، حضورنداشتن فیزیکی دیگران و رودررو و واقعینبودن تماسها به کاربران تنها اجازه میدهد تعامل اجتماعی خود را کنترل کنند. ارتباطات اینترنتی بازداریزدایی، خودافشایی، صمیمیت و خودعرضهگری را تسهیل کرده و عرصۀ بهبود مهارتهای اجتماعی را فراهم میکند. اینگونه تسهیلات برخط، در ترکیب با کاهش اضطراب اجتماعی به افراد اجازه میدهد خود را آرمانیتر عرضه کنند و با توجه به ویژگی گمنامی به هر گونه اقدامی دست بزند (سلیمی و همکاران، 83:1388). هربرت مارکوزه[15] در کتاب انسان تکساحتی با عنوان «منطق سلطه» از عقلانیت تکنولوژی بحث میکند. پیشرفت فنی تکنولوژی در جامعه به جای اینکه به آزادی و تسلط انسان بر طبیعت بینجامد، به عامل بهرهکشی بیشتر انسانها تبدیل شده است. از نظر او انسان، یک بعد ماشینی دارد و ابعاد دیگر شخصیت انسان از بین رفته است (کفاشی، 57:1388). درنتیجه، افراد شخصیت خود را بهگونهای غیرواقعی در فضای مجازی نشان میدهند. همچنین وقتی در یک موقعیت هویت افراد را نتوان مشخص کرد، اعمال غیراخلاقی آنها افزایش مییابد. در زیر به برخی از اظهارات شرکتکنندگان دربارۀ احساس گمنامی اشاره میشود:
چت با اشخاص ناآشنا بیشتر شرکتکنندگان با اشخاص متنوع چت میکردند. خانم ف. م میگوید: «من بیشتر با پسرای غریبه چت میکنم و مسخرشون میکنم، واسه همین با آشناها چت نمیکنم؛ چون نمیشه اونا رو مسخره کرد. غریبهها رو سر کار میذارم و بهشون میخندم. توی این فضا کلاً آزادی هر کاری دلت میخواد بکنی، منم از مسخره کردن و سرکارگذاشتن پسرا لذت میبرم».
راحتبودن برقراری ارتباط خانم ک.ت میگوید: «توی دنیای مجازی بهتر میشه رابطه برقرار کرد و آدم اعتماد به نفسش میره بالا و لازم نیست آدم صداقت داشته باشه». یکی از عوامل زمینهساز چت با ناآشنایان و برقراری ارتباط با جنس مخالف، نقش کمرنگ مذهب در زندگی است. خانم ر. ا میگوید: «واسه من چتکردن با دوست و ناآشنا فرقی نمیکنه، ما که دیگه آب از سرمون گذشته. پسر پسره، دیگه آشنا غریبه نداره، دو تاشم نامحرمن». عدهای از شرکتکنندگان، تقویت ایمان به خدا را راهکاری برای ترک وابستگی به شبکههای مجازی میدانند. خانم م. ل میگوید: «خودم میدونم ایمانم به خدا کم شده، من قبلاً اینجوری نبودم یه تار موهام بیرون بود عذاب وجدان میگرفتم؛ اما الان توی این شبکهها راحت با پسرا چت میکنم. کاش ...». یکی دیگر از عوامل زمینهساز چت با اشخاص متنوع، تنوعطلبی شرکتکنندگان است. خانم ن.غ میگوید: «من نمیتونم فقط با یه نفر چت کنم، تو خودت تصور کن وقتی آدم فقط یه مانتو میپوشه بعد یه مدت براش تکراری میشه، میره سراغ یه مانتو دیگه. دوست مجازی هم اینطوریه باید با اشخاص متنوع چت کنی تا حوصلت سر نره». بر اساس گفتۀ شرکتکنندگان، بعضی از آنها از فضای غیراخلاقی موجود در این شبکهها راضی نیستند و خواهان کنترل این شبکهها به عنوان یک راهکار هستند. خانم ه. ن میگوید: «کاش این شبکهها کنترل شن. کاش همه چی مثل قدیما بود. الان خیلی پررو شدن و هرچی دلشون میخواد میگن».
فشار هنجاری گروه دوستی برای انسانها مهم است دیگران دربارۀ آنها چه فکر میکنند؛ بنابراین انسانها در شرایطی، در خود احساس اجبار یا پیروی از برخی هنجارها میکنند. این حالت را نیرو یا فشار هنجاری مینامند (نوغانی و همکاران، 83:1389)؛ به عبارت دیگر فشار هنجاری به این معنی است که کنشگر اجتماعی، بر وفق انتظار جامعه یا دیگری عام، منافع جامعۀ کل را بر منافع خود یا گروه خود مقدم میدارد (یوسفی و همکاران، 185:1391). به اعتقاد فیشباین[16]، نفوذ و فشار اجتماعی در شکلگیری نگرش و رفتار آنها مؤثر است. امیل دورکیم[17] نیز معتقد است شخص برای همنوایی با دیگران، خود را با ارزشها و هنجارهای مشترک تطبیق میدهد (وثوقی و همکاران، 165:1384). در نمونه با اظهارات شرکتکنندگان دربارۀ این فشار هنجاری اشاره میشود:
رقابت با دوستان برای یافتن سوژۀ مجازی خانم ن. غ میگوید: «هر روز با دوستام میشینیم دوستای مجازی خودمونو حساب میکنیم. پیداکردن دوست برای ما تبدیل به یک مزیت شده. مال هر کی که زیاد شد اون برنده است. هر روز به همدیگه میگیم چند نفر مارو لایک کردند و سر این با هم شرطبندی میکنیم». یا خانم ر. ا میگوید: «ما تو اتاق اکثراً دو نفر هستیم. اولش دوستم عضو بود، بعدش من دیدم خوبه منم عضو شدم؛ یعنی برام جالب بود که این فضا رو تجربه کنم. همیشه دیدم منفی بود؛ ولی از طریق دوستم که آشنا شدم فهمیدم خوبه».
وجود دوستان ناباب اغلب کسانی که به شبکههای مجازی روی آوردهاند، دوستانشان آنها را با این شبکهها آشنا کردند و پیداکردن دوست مجازی برای آنها به یک مزیت تبدیل شده است و در این زمینه با یکدیگر رقابت میکنند. خانم م.ل میگوید: «اولین بار دوستم، منو با این شبکهها آشنا کرد. میدیدم بهشون خوش میگذره، تنوع داره، هی بهم میگفتن دنیا دو روزه خوش باش دختر، منم عضو شدم بعد خودم دیدم بابا چقد تا الان غافل بودم از تکنولوژی».
عوامل خانوادگی خانواده واحدی است که بر اساس ازدواج پدید میآید و از آغاز پیدایی خود، همچون حریمی امن، زندگی انسان را دربرمیگیرد. انسان در خانواده فرایند جامعهپذیری را فرا میگیرد و خانواده نقشی مهم در شکلگیری شخصیت و آیندۀ فرد دارد (کفاشی، 136:1389). نظریۀ نظام خانواده، خانواده را نظام منظمی میداند که ویژگیهای کلیت و نظم و کنترل و خودتنظیمی دارد که به فشارهای خارجی میتواند پاسخگو باشد. اینکه فرد در چه خانوادهای به دنیا بیاید مهم است؛ زیرا اگر خانواده، اختلاف داشته باشد فرد مسلماً در ایجاد ارتباط با اطرافیان مشکل خواهد داشت و سعی خواهد کرد خود را از اجتماع دور کند. درنتیجه، به فضای مجازی روی بیاورد یا اینکه اگر والدین کنترل لازم را بر فرزند خود نداشته باشند، فرد ممکن است به راههای دیگر کشیده شود. مطالعۀ احمدی و همکاران (1389) نشان داد بین میزان روابط خانوادگی و میزان نظارت خانوادگی با میزان چت، میزان استفاده از سایتهای دوستیابی و چت مخفیانه، رابطۀ معنیداری وجود دارد. نظریۀ انس به ارتباط عاطفی میان مادر و فرزند اشاره دارد که این ارتباط اطمینانبخش فرزند را تشویق میکند با موانع رسیدن به اهدافش مقابله کند، حتی اگر والدین در کنارش نباشند (روشنایی، 1389: 22-20). این حس اطمینانبخشی و ویژگی خانواده سبب میشود فرد در محیط خوابگاه که از والدین خود دور است، به اهداف والای درسی بیندیشد و همیشه کنترل والدین را بر کارهای خود حس کند. هیچگونه خلأ عاطفی حس نکند تا به سراغ فضای مجازی برود. درواقع ضعف در پیوندهای خانوادگی از عوامل مهم و انکارناپذیر متوسلشدن به فضاهای مجازی است. بر اساس نتایج خسروی و علیزاده صحرایی (1390) بین اعتیاد به اینترنت با برخی از زیرمجموعههای عملکرد خانواده مانند ابراز وجود، گرایشهای ذوقی و تأکیدهای مذهبی، همبستگی منفی معنیداری وجود دارد. همچنین بین خردهمقیاسهای گسستگی در خانواده، تعارض زیاد، سبک خانوادگی مستبد و اعتیاد به اینترنت، رابطۀ مثبت معنیداری وجود دارد. کنترل والدین و عملکرد مناسب خانواده سبب میشود فرزند همیشه یک حس رعب از والدین داشته باشد و سراغ چت و شبکههای مجازی نرود؛ اما اگر والدین رابطۀ عاطفی مناسبی با فرزند خود نداشته باشند یا در خانواده مشکلی باشد، فرد در محیط خوابگاه به فضای مجازی بهصورت یک راه حل رجوع میکند. درادامه نمونههایی از اظهارات شرکتکنندگان در این زمینه بیان میشود: نبود کنترل پدر ومادر و حس آزادی شرکتکننده با نام ک. ت میگوید: «توی خونه که باشم نهایت تا دوازده بیدارم؛ چون پدر و مادرم عین ذرهبین زیر نظرم دارن و به زورم که شده میخوابم و اصلاً جرأت نمیکنم آنلاین باشم؛ اما اینجا آزادیم از هر گونه کنترل». بر اساس گفتههای شرکتکنندگان، یکی از عوامل زمینهساز حضور در شبکههای مجازی، نبود نظارت و حضور والدین است. خانم ف . م میگوید: «اینجا کسی نیست هی بهت بگه بخواب، منظورم پدر و مادره. تو خونه هر لحظه چکت میکنن؛ اما اینجا آزادیم و ما رو نمیبینن».
دلتنگی و دوری از خانواده خیلی از افراد علت رو آوردن به شبکههای مجازی را دوری از خانواده و فضای دلتنگ خوابگاه میدانند. خانم ز. خ میگوید: «شرایط خوابگاه طوریه که آدم مجبوره به سراغ این شبکهها بره؛ چون آدم وقتی خونه است همه چی سرجای خودشه؛ ولی اینجا دلتنگی، اعصابخردی، شلوغی خوابگاه موجب میشه آدم به شبکهها پناه ببره» پاسخگو بودن در کنار خانواده را یک راهکار میدانند که در صورت حضور والدین، دیگر در این شبکهها عضو نمیشدند. خانم ن. ا میگوید: «من اگه خونوادم توی این شهر بودن، دیگه غمی نداشتم. تموم دردامو به اونا میگفتم و نیازی نداشتم که به این شبکهها برم. از طرف دیگه پیش اونا و جلو چشم اونا نمیتونستم عضو این شبکهها شم».
وجود مشکلات خانوادگی بسیاری از شرکتکنندگان، وجود تعدادی از مشکلات خانوادگی را دلیل مراجعه به این شبکهها میدانند. خانم ر. ا میگوید: «فکرکردن راجع به خونواده، راجع به بیپولی، راجع به بدبختی و هزار درد بیدرمون باعث میشه واسه بهدستآوردن آرامشم شده به شبکههای اجتماعی برم. برم توی دنیای که میدونم هیچی توش واقعی نیس».
وابستگی ارتباطی – عاطفی زمانی که فرد فضای مجازی را بهترین مکان برای برقرای ارتباط و پرکردن خلأ عاطفی خود تلقی کند، وابستگی ارتباطی – عاطفی رخ میدهد. دی فلور[18] و بال روکیچ[19] در الگوی خویش دربارۀ وابستگی بر رسانهها معتقدند شرط مهم برای بروز تأثیرات ناشی از رسانهها، میزان وابستگی به بعضی رسانههای ارتباطی است، زمانی که فرد برای بهدستآوردن اطلاعات و برقراری ارتباط به این رسانهها ازجمله اینترنت وابسته میشود، تأثیرات منفی ناشی از آن بروز میکند که میتواند بر زندگی فرد اثر بگذارد (کفاشی، 61:1388)؛ بنابراین فرد در خوابگاه برای رفع دلتنگی و پرکردن تنهایی خود به فضای مجازی مراجعه میکند و با ارتباط با اشخاص مجازی حس آرامش و خالیشدن کاذب به دست میآورد و درنتیجه به این فضا وابسته میشود. در زیر به برخی از اظهارات شرکتکنندگان در این خصوص اشاره میشود:
احساس سرخوردگی هنگام قطع اینترنت شرکتکنندگان در مصاحبه، وابستگی شدیدی به این فضاهای مجازی داشتند، بهگونهای که اگر اینترنت قطع میشد، احساس سرخوردگی میکردند. خانم ز. خ میگوید: «خدانکنه یه روزی اینترنت قطع بشه؛ چون شدیداً عصبی میشم و با خودم کلنجار میرم و دل دل میکنم زود اینترنت درست شه. به زمین و زمان فحش میدم. وای خدا نکنه قطع شه حتی تصورشم برام سخته».
تنهایی خیلی از افراد علت رو آوردن به شبکههای مجازی را دوری از خانواده و تنهایی میدانند. خانم ف. ت می گوید: «دوری از خونوادم و اون حس دلتنگی که دارم باعث میشه با این شبکهها خودمو سرگرم کنم و تنهاییمو پر کنم»
فضای مجازی، عامل تخلیۀ روانی خانم ن. ق در این باره میگوید: «خیلی وقتا حرفایی هست یا کارایی کردی که نمیتونی به پدر و مادرت بگی؛ ولی توی این فضای مجازی میتونی به دوستات بگی. اونا راهنماییت میکنن و باهاشون درد دل میکنی. فضای مجازی مکان خوبی واسه درد دل و آرامشو خالیشدن هست».
وجود اشخاص مهم در زندگی عدهای از افراد، وجود شخصیتهای مهم در زندگی را دلیل دیرخوابیدن میدانند. خانم ک.ت میگوید: «برای من افرادی مهمتر از خواب وجود دارند که با آنها بودن برایم مهمتر از خواب است و با اونا چتکردنو به خواب ترجیح میدهم. اگه یه شب چت نکنم خوابم نمیبره».
افزایش انگیزه و امید هنگام ارتباط مجازی خیلی از شرکتکنندگان معتقد بودند برعکس همۀ باورهایی که راجع به اینترنت و شبکههای اجتماعی وجود دارد، این شبکهها مختلکنندۀ زندگی نیستند و برعکس به پیشرفت منجر میشوند. خانم آ. خ میگوید: «ارتباط مجازی هیچ تأثیر منفی روی زندگی و درسم نداشته، بلکه برعکس بهم انگیزه میده و باعث پیشرفتم میشه. آدم وقتی میفهمه مهمه و آدمایی هستن که دوستش دارند و هر روز به عشق این دوستداشتنها بیدار شه، توی زندگیش پیشرفت میکنه و امیدش بیشتر میشه و کاراشو خوب انجام میده».
بیتفاوتی اجتماعی کنارهگیری و سهیمنشدن در مسائل اجتماعی، دلسردی و بیعلاقگی به مسائل اجتماعی و نبود درگیری را بیتفاوتی اجتماعی میگویند (نادری و همکاران، 38:1389). هربرت گانز[20] بیتفاوتی را مفهومی اخلاقی تعریف میکند که در درون خود واقعیتی دارد که کمی علاقه و یا نبود آن را بهصورت یک پدیدۀ مهم جامعهشناختی نشان میدهد که در بخشی از زندگی ما وجود دارد. رابرت مرتن[21] نیز بیتفاوتی را معادل کنارهگیری افراد میداند و معتقد است زمانی که هم اهداف و هم شیوههای نهادیشده در جامعه مطلوب افراد جامعه نباشد، بیتفاوتی رخ میدهد (نادری و همکاران، 1389: 27-26)؛ بنابراین بیتفاوتی در خوابگاه به معنای بیتوجهی به اصول هماتاقیبودن و رعایتنکردن حقوق آنها است. در زیر به برخی از اظهارات شرکتکنندگان در این زمینه اشاره میشود:
رعایتنکردن اصول هماتاقی «من تو اتاق پیش هماتاقیام چت میکنم. اوایل اعتراض میکردند و میگفتند مزاحم خوابمون میشی؛ اما حالا دیگه عادت کردند. باید منو همینجوری که هستم قبول کنند. بالاخره هرکسی یه ویژگیهایی داره، منم این ویژگی رو دارم».
مهمنبودن هماتاقیها بیشتر شرکتکنندگان با هماتاقیهای خود رابطه ندارند و اصول هماتاقیبودن را رعایت نمیکنند. خانم ن. غ میگوید: «من اکثراً با دوستای مجازیم هستم و با هماتاقیام رابطۀ صمیمی ندارم و دیدگاه اونا راجع بهم مهم نیست». نبود صمیمیت در بین هماتاقیها سبب میشود افراد به فضای مجازی و دوستان مجازی روی بیاورند. خانم ر. ا در این زمینه میگوید: «هر کدوم از هماتاقیام به کارای خودشون مشغولن و هر کسی دغدغۀ خودشو داره. کسی وقت نداره، برای همین با هم صمیمی نیستیم و با دوستای مجازیم راحتترم».
مقولۀ هسته (اصلی) ولع ارتباط مجازی در این پژوهش، مقولۀ هسته «ولع ارتباط مجازی» است که حاصل ادغام 6 مقولۀ عمدۀ بالا است. برای تعیین این مقولۀ هسته به معیارهای خاص گزینش مقولۀ هسته به شرح زیر توجه شده است: الف. انتزاعی و کلی باشد و هریک از مقولات را تا حد امکان از نظر معنایی بتواند پوشش دهد. ب. قدرت تحلیلی داشته باشد و تنها یک مقولۀ توصیفی و ساده نباشد. ج. به فراوانی در دادههای اولیه از سوی مشارکتکنندگان تکرار شده و تأکید شده باشد. د. جریان طبیعی مصاحبهها بهطور عمده به سمت آن معطوف شده باشد (بوستانی و همکاران، 1388: 165). اینترنت یکی از جلوههای بارز فناوریهای نوین ارتباطی است که در سالهای اخیر رشد و گسترش در خور توجهی داشته است. رایانهها در سرتاسر جهان با خطوط پرسرعت ارتباطی به یکدیگر متصل شدهاند. پشت صفحۀ این رایانهها، کاربران اینترنتی در شبکههای اجتماعی مجازی با افراد مختلف از هر قشری، نژادی، قومیتی و از جنسیتهای مختلف با یکدیگر میتوانند ارتباط برقرار کنند. دانشجویان قشری هستند که با سکونت در خوابگاه بهصورت رایگان از این شیوۀ نوین ارتباطی بهرهمند میشوند. این دانشجویان با دوری از خانواده و مواجهه با افراد مختلف با مشکلاتی مواجه میشوند که ممکن است به فضای مجازی بهصورت راه حلی برای رفع مشکل رجوع کنند. در این فضا افراد با آزادی کامل نظرات و عواطف و احساسات خود را میتوانند بیان کنند. یکی دیگر از جنبههای اینترنت، ورود بیهویت در آنها است. اینکه در فضای مجازی، افراد برای ایفای هر نقشی فرصت پیدا میکنند و از انجام این کار هیچ ترسی ندارند؛ زیرا بسیاری از افرادی که با فضای مجازی با یکدیگر آشنا شدند، ممکن است هیچگاه در عالم واقع و در فضای واقعی یکدیگر را نبینند. این فناوری بهدلیل داشتن ویژگیهای خاص ازجملۀ ناشناسماندن، دسترسی آسان، تنوع و فراهمکردن امکان دورشدن از واقعیتهای ناخشنود زندگی (دوری از خانواده و مشکلات زندگی خوابگاهی) برای دانشجویان جذابیت دارد و همین عامل سبب ولع ارتباط مجازی در بین دانشجویان میشود. افراد بهشدت به این فضای مجازی وابسته میشوند و به استفادۀ بیش از حد از آن روی میآورند، بهصورتی که تمام شب را در شبکههای مجازی میگذرانند و دچار اختلال دیرخوابی میشوند که درنتیجۀ ولع ارتباط مجازی، عملکرد فرد تضعیف میشود و جدایی عاطفی و ارتباطی فرد با اطرافیان رخ میدهد، بهگونهای که فرد همراهان مجازی خود را بر اطرافیان خود در عالم واقع ترجیح میدهد. همانگونه که مدل زمینهای زیر نشان میدهد احساس گمنامی، دسترسی به شبکههای اجتماعی مجازی، فشار هنجاری گروه دوستان، بیتفاوتی اجتماعی، وابستگی ارتباطی- عاطفی و عوامل خانوادگی از شرایط علّی ولع ارتباط مجازی هستند. در کنار شرایط علّی یادشده، شرایط تسهیلگری نیز وجود دارد که همواره حاضر است و بر عملکرد شرایط علّی تأثیر میگذارد. این شرایط مقولههایی چون دسترسی رایگان به اینترنت، نبود والدین، وجود دوستان ناباب، داشتن خلاء عاطفی، تنوعطلبی، نبود حس صمیمیت بین هماتاقیها، نبود کنترل از سوی والدین و نقش کمرنگ مذهب است. در مدل پارادایمی، مقولۀ پیامدی، محصول راهبردها در مقابله با پدیده یا برای اداره و کنترل پدیده هستند. در پژوهش حاضر مقولههایی چون خوابآلودگی سر کلاس، پایینآمدن بازده و معدل، قطع ارتباط با دوستان دنیای واقعی، انحراف اجتماعی، دید منفی به ازدواج و تعهد و منزویشدن به عنوان پیامدهای ولع ارتباط مجازی شناشایی شدهاند. همچنین کنشگران دانشگاهی منتخب در مصاحبه، دربارۀ ولع ارتباط مجازی استراتژیهایی چون مقصر جلوهدادن فضای دلتنگ خوابگاه، سوء استفاده از امکانات خوابگاه و توجیه عمل با مقایسه با دوستان را اتخاذ کردهاند. بر اساس یافتههای مصاحبه، فرهنگسازی برای تقویت سرمایۀ اجتماعی، همبستگی درونگروهی و تقویت ایمان به خدا و اعتقادات دینی دانشجویان ازجمله راهکارهای کاهش ولع ارتباط مجازی هستند. مدل تحلیلی پژوهش حاضر که شامل عوامل و شرایط زمینهساز، پیامدها، راهکارها و استراتژی کنش است، به شکل زیر آورده شده است:
مدل پارادایمی (عوامل زمینه ساز اختلال دیر خوابی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه)
بحث و نتیجه همانگونه که گفته شد، اختلال خواب وضعیتی است که با مختلشدن الگو یا رفتارهای مربوط به خواب مشخص میشود. یکی از این اختلالها، اختلال دیرخوابی است. ما در این پژوهش عوامل زمینهساز اختلال دیرخوابی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه را بررسی کردیم. درواقع، یکی از عوامل مؤثری که کیفیت خواب دانشجویان را میتواند تحت تأثیر قرار دهد، فضای خوابگاه است. دانشجویان در فضای خوابگاه بهدلیل دوری از خانواده و برخورد با افراد از شهرها و فرهنگهای مختلف، دورهای جدید را تجربه میکنند که این شرایط نقش مهمی در ایجاد اختلال دیرخوابی دارد. فرد در خوابگاه با دوری از خانواده بهشدت احساس تنهایی میکند. همچنین با افراد مختلف دوست میشود که این افراد میتوانند برای او الگو باشند و از کارهای آنها تبعیت کند. از جمله مواردی که فرد از طریق دوستانش برای سرگرمی و غلبه بر مشکلات در محیط خوابگاه انتخاب میکند، عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی است. دسترسی رایگان به اینترنت و نبود کنترل والدین سبب میشود فرد به فضای مجازی روی بیاورد و در این فضا بهشدت به دوستان مجازی وابسته شود و شبها تا نزدیک صبح با آنها چت کند و در این فضا بهدلیل گمنامبودن به هر کاری دست بزند. با توجه به مطالب گفتهشده و نتایج این پژوهش متوجه میشویم دلیل اصلی اختلال دیرخوابی دانشجویان، ولع ارتباط مجازی است. این نتیجه با نتایج پژوهش مسعودنیا (1391) همخوانی دارد که نشان داد افرادی که به اینترنت اعتیاد دارند نسبت به کاربران عادی، وضعیت خواب نامطلوبی دارند. با ولع ارتباط مجازی، فرد بهدلیل کمبود خواب در کلاس احساس خوابآلودگی میکند و بازده پایینی دارد که این مسأله با نتایج پژوهش نجومی (1387)، موسوی (1389) و آقاجانلو (1390) همخوانی دارد. همچنین نتیجۀ این مطالعه با پژوهش لوپز (2004) که معتقد است تغییرات فیزیکی، عاطفی و اجتماعی میتواند باعث اختلالهای خواب شود، بهصورت غیرمستقیم میتواند همسویی داشته باشد. با ولع ارتباط مجازی، شبکههای مجازی به اولویت اول زندگی فرد تبدیل میشوند و فرد به استفادۀ بیش از حد از آن روی میآورد که این امر خود به عواقب منفی زیادی همچون قطع ارتباط با دوستان در عالم واقع، کشیدهشدن به انحراف و ضعف عملکرد اجتماعی منجر میشود. بر اساس نتایج، موارد زیر پیشنهاد میشود: - نظارت مسؤولان دانشگاه بر چگونگی برای ایجاد محدودیت برای دانشجویانی که در این شبکههای اجتماعی عضو هستند. - افزایش آگاهیهای دانشجویان با حضور مشاوران و ارائۀ خدمات رایگان مشاوره. - توجه بیشتر والدین به فرزندان خود با برقراری رابطۀ عاطفی اطمینانبخش و سرزدن به فرزند خود در خوابگاه. - برگزاری برنامهها و مراسم مذهبی برای پررنگکردن نقش مذهب در راستای کاهش وابستگی دانشجویان به فضای مجازی. - برگزاری دورههای آموزشی معطوف به مصرف تکنولوژی برای کاهش آسیبهای ناشی از شبکههای مجازی. - تقویت پایههای سبک زندگی اسلامی دانشجویان برای کاهش احساس تنهایی آنها. [1] Brown [2] Altevogt [3]Panossion [4] Regestein [5] Mental Health [6] Lopes [7]Data coding [8]Open coding [9]Axial coding [10]Selective coding [11] Classification [12]Trust Worthiness [13] Heidemann [14]Habermas [15] Herbert Marcuse [16]Fishbin [17]Émile Durkheim [18] De Fleur [19] Ball- Rokeach [20]Gans [21]Robert Merton
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آقاجانلو، ع.؛ حریریان، ح.ر.؛ غفوریفرد، م.؛ باقری، ح. و ابراهیمی، س.م. (1391). «کیفیت خواب دانشجویان در طی دورۀ برگزاری امتحانات در دانشگاه علوم پزشکی زنجان»، مراقبتهای نوین، فصلنامۀ علمی دانشکدۀ پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، دوره 8، ش 4، ص237-230. احمدی، خ.؛ عبدالملکی، ه.؛ افسر دیر، ب. و سید اسماعیلی، ف. (1389). «نقش عوامل خانوادگی در نوع و میزان استفاده از اینترنت»، مجلۀ علوم رفتاری، دوره 4، ش 4، ص333-327. بوستانی، د. و محمدپور، ا. (1388). «بازسازی معنائی جهتگیری جنسیتی پسران نسبت به دختران (ارائۀ یک نظریۀ زمینهای)»، مطالعات راهبردی زنان، ش 44، ص 172- 142. جوادی، ع.م. و زنجانیزاده اعزازی، ه. (1384). «بررسی تأثیر اینترنت بر ارزشهای خانواده در بین دانشآموزان دبیرستانی ناحیۀ 3 مشهد»، علوم اجتماعی: جامعهشناسی ایران، ش 22، ص 146- 121. خسروی، ز. و علیزاده صحرایی، ا. (1390). «رابطۀ اعتیاد به اینترنت با عملکرد خانواده و سلامت روان در دانشآموزان»، مجلۀ مطالعات روانشناسی تربیتی، ش 14، ص 80-59. رجبنژاد، م.ر. رجبنژاد، س.، رستگار، ف. و نیکنژاد، ش. (1390). «بررسی نقش کارکردهای خواب در سلامتی آدمی از منظر قرآن کریم»، قرآن و طب، ش 1، ص 42-36. روشنایی، م. (1389). «تأثیر عوامل فردی و خانوادگی بر سازگاری دانشجویان با محیط دانشگاه»، علوم تربیتی: پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، ش 1، ص 44-19. سلیمی، ع.؛ جوکار، ب. و نیکپور، ر. (1388). «ارتباطات اینترنتی در زندگی: بررسی نقش ادراک حمایت اجتماعی و احساس تنهایی در استفاده از اینترنت»، دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا، ش 3، ص102-81. شریعتزاده، م.ع.؛ ملکی راد، ع.ا.؛ همتا، ا. و شریعتزاده، م. (1389). «بهداشت خواب و برکات سحرخیزی از دیدگاه طب مکمل و طب رایج در نظام سلامت»، مجلۀ علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک، ش 4، ص 86-78. شمسایی، ف. و چراغی، ف. (1391). «بررسی همبودی اختلالات خواب و سلامت عمومی در مردم شهر همدان»، مجلۀ علمی دانشکدۀ پرستاری و مامایی همدان، دوره 20، ش 2، ص 45-40. شهابی، م. و بیات، ق. (1391). «اهداف و انگیزههای عضویت کاربران در شبکههای اجتماعی مجازی (مطالعهای دربارۀ جوانان شهر تهران)»، علوم اجتماعی: مطالعات فرهنگ و ارتباطات، ش 52، ص 86-61. عباسزاده، م. و حسینپور، ا. (1390). «کاربرد تثلیث در پژوهشهای کیفی (با تأکید بر رویکرد نظریۀ زمینهای)»، فصلنامۀ علمی – پژوهشی روششناسی علوم انسانی، ش 67، ص 166-147. غلامی، م. (1387) «بررسی ارتباط میان اختلالات خواب، افسردگی، وضعیت اجتماعی- اقتصادی و و سطح تحصیلات»، علوم تربیتی: اصلاح و تربیت، ش 80، ص 25-16. فتحی، م.؛ فکرزاده، ح.؛ غفاری، غ.ر. و بوالهری، ج. (1392). «عوامل زمینهساز بیوفایی زناشویی زنان»، فصلنامۀ علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، س 13، ش 51، ص 131-109. قانعی، ر.؛ همتی مسلک پاک، م.؛ رضایی، ک.؛ باغی، و. و مکی، ب. (1390). «کیفیت خواب دانشجویان پرستاری ساکن خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی ارومیه»، دو ماهنامۀ پرستاری و -مامایی ارومیه، دوره 9، ش 4، ص 282-277. کفاشی، م. (1388). «بررسی تأثیر اینترنت بر ارزشهای خانواده»، فصلنامۀ پژوهش اجتماعی، س 2، ش 3، ص 76-55. کفاشی، م. (1389). «مدلسازی معادلات ساختاری تأثیر اینترنت بر ارزشهای خانواده»، پژوهشنامۀ علوم اجتماعی، س 4 ش 3، ص 154-135. کرمشایی، ف.؛ پناهی، ا.؛ صادقنیا، ا. و زیدی، ی. (1390). «بررسی اعتیاد به اینترنت و فضاهای مجازی در بین جوانان و نوجوانان»، باشگاه پژوهشگران جوان، همایش ملی صنایع فرهنگی و نقش آن در توسعۀ پایدار. گلشکوه، ف. (1390). «رابطۀ بین گوشهگیری اجتماعی افسردگی و اضطراب با اختلالات خواب در کاربران اینترنت شهر اهواز»، یافتههای نو در روانشناسی، ش 16، ص 53-41. محمدی فرخران، ا.؛ مخیری، ی.؛ توکل، ز. و منصوری، آ. (1391). «بررسی ارتباط کیفیت خواب و سلامت روان در دانشجویان ساکن خوابگاه»، فصلنامۀ دانش و تندرستی، دوره 7، ش 3، ص 117-112. مدرسی، م.ر.؛ فقیهینیا، ج.؛ اکبری، م. و رشتی، ا. (1391). «بررسی ارتباط اختلالات خواب و عملکرد تحصیلی در دانشآموزان مقطع راهنمایی شهر اصفهان»، مجلۀ دانشکدۀ پزشکی اصفهان، ش 206، ص 156-146. مسعودنیا، ا. (1391). «اعتیاد به اینترنت و خطر بروز اختلال خواب در نوجوانان»، تحقیقات علوم رفتاری، دوره 10، ش 5، ص 362-350. موسوی، ف.، گلستان، ب.، متینی، ا. و طباطبایی، ر. (1389). «بررسی شیوع اختلال خواب و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران»، مجلۀ علومپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، دوره 20، ش 4، ص 284-278. نادری، ح.؛ بنیفاطمه، ح. و حریری اکبری، م. (1388). «الگوسازی ساختاری رابطۀ بین بیگانگی و بیتفاوتی اجتماعی»، علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)، ش 14، ص 29-60. نجومی، م.؛ قلعهبندی، م.ف.؛ اخباری، ر. و گرجی، ر. (1388). «الگوی خواب و شیوع انواع اختلالات خواب در دانشجویان پزشکی و دستیاران تخصصی»، مجلۀ علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، دوره 19، ش 1، 59-55. نساجی، ا. (1391). «خواب و اهمیت آن در زندگی (1)»، فلسفه و کلام: درسهایی از مکتب اسلام، ش 619، ص 54-50. نوغانی، م.؛ مظلوم خراسانی، م. و ورشوی، س. (1389). «عوامل مؤثر بر جراحی زیبایی زنان»، علوم اجتماعی: مطالعات روانشناختی زنان، ش 26، ص 102-75. یوسفی، ع.؛ فرهودیزاده، م. و لشکری دربندی، م. (1391). «فشار هنجار تعهد اجتماعی در ایران»، جامعهشناسی کاربردی، س 23، ش 2، ص192-179. Altevogt, B. Hanson, S. Edson, E. Taylor, L. (2006) "Sleep Disorder and Sleep Deprivation: an Unmet Public Health Problem", Institue of Mediciane of National Academes, 1-4.
Brown, T. and Mcmulen, W. (n.d.), "Attention Deficit Disorder and Sleep Arousal Distrubance", Annals Newyork Academy of Sciences, p 271-286.
Lopes, E.A. Coin Decarvalho, L.B. Dacosta Seguro, P.B. Mattar, R. Fernandes, L. Fernandes, G. (2004) "Sleep Disorders in Pregnancy", Arq Neuropsiquiatr, 62(2-A): 217-221.
Panossian, L. and Avidan, A. (2009) "Review of Sleep Disorders", Med Clin, Published by Elsevier inc, p 407-425.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 7,292 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,743 |