تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,651 |
تعداد مقالات | 13,405 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,241,263 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,084,379 |
تأثیر اطمینان بیش از حد مدیریت بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مدیریت دارایی و تامین مالی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 8، دوره 5، شماره 3 - شماره پیاپی 18، آبان 1396، صفحه 105-116 اصل مقاله (537.32 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/amf.2017.21190 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سید کاظم ابراهیمی1؛ صادق سربازی آزاد* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار گروه حسابداری دانشکده اقتصاد و مدیریت. دانشگاه سمنان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد حسابداری. دانشگاه سمنان. دانشکده اقتصاد و مدیریت گروه حسابداری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بیشاطمینانی، اعتقاد بیاساس دربارة تواناییهای شناختی، قضاوتها و استدلال شهودی فرد است. مدیران بیشاطمینان درنتیجۀ این باور که اطلاعات ویژهای در اختیار دارند (که دیگران در اختیار ندارند)، دقت اطلاعات خود و بهتبع آن، سودها و جریانهای نقدی آیندۀ واحد تجاری را بیش از حد تخمین میزنند و چشمانداز مثبتی از ریسک و بازده آینده دارند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر بیشاطمینانی مدیریت در مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی در 95 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در سالهای 1386 تا 1393 است. در این پژوهش برای اندازهگیری بیشاطمینانی مدیریت از دو معیار مبتنی بر سرمایهگذاری و اهرم مالی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از آزمون فرضیۀ پژوهش، نشاندهندۀ وجود ارتباط مثبت و معنادار بین بیشاطمینانی مدیریت براساس هر دو شاخص بیشاطمینانی مدیریت مبتنی بر سرمایهگذاری و اهرم مالی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بیشاطمینانی مدیریت؛ مدیریت سود؛ مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه
اطمینان بیش از حد، یکی از مهمترین یافتههای علم روانشناسی در حوزة تصمیمگیری است. روانشناسان دریافتند افراد، تواناییهایشان را در انجام درست وظایف، بیش از اندازه برآورد میکنند و این تخمین بیش از اندازه، با اهمیتی که شخص برای وظایف قائل است، رابطة مستقیم دارد. در همین زمینه، روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که افراد در هنگام تصمیمگیری و قضاوت، به اطلاعات برجسته، وزن بیشتری میدهند. بررسی آثار اطمینان بیش از حد مدیران در رویههای شرکت، شامل رویههای حسابداری، از آنرو اهمیت دارد که اطمینان بیش از حد به اتخاذ تصمیمهای نادرست و سیاستهای نامناسب سرمایهگذاری، تأمین مالی یا حسابداری ممکن است منجر شود و هزینههای سنگینی را بر شرکت تحمیل کند ]17[. بیشاطمینانی یکی از مهمترین ویژگیهای شخصی مدیران است که در ریسکپذیری تأثیر میگذارد] 10[. مدیران بیشاطمینان، احتمال و تأثیر رویدادهای مطلوب در جریانهای نقدی شرکت را بیش از واقع تخمین میزنند و احتمال و تأثیر رویدادهای منفی را کمتر از واقعیت ارزیابی میکنند ]14، 22[. مطالعات نشان میدهد با افزایش بیشاطمینانی مدیران، احتمال استفاده از روشهای حسابداری محافظهکارانه کمتر میشود ]1[، احتمال اشتباه در گزارش سود بهدلیل نگرشهای خوش بینانة مدیریت افزایش مییابد ]31[، بر احتمال ارائۀ مجدد صورتهای مالی و مدیریت سود واقعی افزوده میشود ]16، 24،32[ و اثربخشی کنترلهای داخلی کاهش مییابد ]7[. براساس پژوهشهای پیشین، مدیران بیشاطمینان ممکن است بهدلیل اطمینان بیش از حدی که به گزارش فعالیتهای شرکت دارند و یا بهدلیل اعمالنکردن اصلاحات پیشنهادی حسابرس، از انجام حسابرسی امتناع و بدینگونه، فرصت بیشتری برای مدیریت سود خود فراهم کنند ]10، 13[؛ از اینرو، میتوان انتظار داشت مدیران بیشاطمینان، برای ارائۀ تصویر مطلوبی از عملکرد مالی خویش، تمایل بیشتری به اعمال مدیریت سود داشته باشند؛ درنتیجه، این اقدام باعث کاهش کیفیت گزارشهای مالی میشود و زمینه را برای وجود احتمال تقلب در صورتهای مالی افزایش میدهد ]30[. همچنین مدیران بیشاطمینان ممکن است بهدلیل بیشاطمینانی که به سودآوری آیندۀ واحد تجاری دارند، به مدیریت سود اقدام کنند. علاوه بر این، گفتنی است مدیران بیش اطمینان بهدلیل این باور که آنها اطلاعات ویژهای در اختیار دارند، دقت اطلاعات خود و بهتبع آن، سودها و جریانهای نقدی واحد تجاری را بیش از حد تخمین میزنند و چشمانداز مثبتی از ریسک و بازده آیندۀ شرکت در ذهن بپرورانند. گفتنی است مدیریت سود بهطور در خور ملاحظهای، تحت تأثیر انتظارات دربارۀ سودهای آینده است و بیشاطمینانی مدیریت در این انتظارات اثر میگذارد ]4، 5[؛ بنابراین، با توجه به آنچه بیان شد، پرسش اصلی این است که آیا بین بیشاطمینانی مدیریت و مدیریت سود، ارتباط معناداری وجود دارد؟ و در صورت وجود رابطۀ معنادار، نوع رابطه چگونه است؟ براساس این، هدف اصلی پژوهش، بررسی تأثیر بیشاطمینانی مدیریت در مدیریت سود شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است.
مبانی نظری بیشاطمینانی یا اعتماد بیش از حد به خود را اعتقاد بیاساسی دربارة تواناییهای شناختی، قضاوتها و استدلال شهودی فرد میتوان تعریف کرد. مفهوم بیشاطمینانی در مجموعۀ وسیعی از بررسیها و آزمایشهای روانشناسانه از نوع شناختی بررسی شده است که نشان میدهد افراد هم دربارة تواناییهایشان در پیشبینی و هم دربارة دقت اطلاعات خود، برآورد بیش از اندازهای دارند. چنین افرادی در تخمین احتمالات ضعیف عمل میکنند و اغلب رویدادهایی با احتمال وقوع بسیار کمتر از صد در صد را حتمی میدانند ]27،28[.گفتنی است مشاغلی که به قضاوت بیشتر نیاز دارند، بیشتر از مشاغل دیگر دچار بیشاطمینانی میشوند؛ ضمن آنکه هرچه تخصص افراد بیشتر باشد، در معرض بیشاطمینانی بیشتری قرار میگیرند ]17[. بهطور خلاصه، گفتنی است افراد خود را از آنچه واقعاً هستند، باهوشتر میپندارند و معتقدند اطلاعات بهتری در اختیار دارند؛ بهعنوان مثال، برای تصمیمگیری سرمایهگذاری در یک شرکت خاص، اغلب انتظار زیان را نادیده میگیرند و بعداً در صورتی که شرکت، عملکرد ضعیفی داشته باشد، احساس تعجب و نارضایتی میکنند ]27[. مدیریت سود، پدیدهای جهانی در گزارشگری شرکتها و یا گزارش اطلاعات مرتبط با سود است. مدیریت با تلاش برای نشاندادن کیفیت سود معقول براساس انتظارات سهامداران یا مطابق الزامات برای اخذ مجوز مربوط به قانونگذاران، به مدیریت سود اقدام میکند ]12[.گفتنی است مدیریت سود، وجوه اشتراک زیادی با کیفیت سود در ارزیابی سلامت مالی شرکت دارد ]16[؛ بهگونهای که میتوان گفت مدیریت سود بیشتر، کیفیت سود کمتری را در بر دارد؛ هرچند نبود مدیریت سود (مدیریت سود کم) به معنای تضمین کیفیت خوب سود نیست؛ زیرا عوامل دیگری ازقبیل بازار سرمایه، استاندارهای ضعیفی که به گزارشهای با کیفیت منجر میشود و دیگر عوامل در کیفیت سود دخیل هستند ]16[. مدیریت سود بهطور در خور توجهی، تحت تأثیر انتظارات دربارۀ عملکرد و سودهای آینده است و بیشاطمینانی مدیریت در این انتظارات اثر میگذارد] 26[. وجود ویژگی بیشاطمینانی در مدیران در نحوة شناسایی سود و زیان و مبلغ دفتری داراییها و بدهیها تأثیرگذار است؛ بهگونهای که میتوان گفت بیشاطمینانی مدیران به افزایش هموارسازی سود نیز منجر خواهد شد] 4[. همچنین مدیران بیشاطمینان، بازده آینده ناشی از پروژههای سرمایهگذاری شرکت را بیشتر برآورد و در چنین پروژههایی، سرمایهگذاری بیشتری میکنند؛ بنابراین ممکن است زیان را به تأخیر بیندازند و برآوردهای خوشبینانهای در تعیین ارزش داراییهای جاری و یا بلندمدت داشته باشند ]29[. افزایش سرمایهگذاری در پروژهای سرمایهای، مخارج سرمایهای را افزایش میدهد؛ درنتیجه، هزینۀ استهلاک و دیگر هزینههای عملیاتی، افزایش و درنهایت، هزینۀ مالیات شرکت کاهش مییابد؛ به عبارت دیگر، اطمینان بیش از حد مدیریت، میزان سرمایهگذاری در طرحهای کاهندۀ مالیات را افزایش میدهد و به افزایش پرهیز مالیاتی منجر میشود ]3[. بهطور کلی، گفتنی است بیشاطمینانی به برآورد بیش از حد راجع به جریانهای نقدی و سودآوری واحد تجاری منجر میشود. این موضوع در تصمیمهای آنها، شامل تصمیمگیری دربارۀ مدیریت سود میتواند تأثیر بگذارد. یکی دیگر از تبعات بیشاطمینانی مدیران این است که موجب میشود مدیران نسبت به عملکرد آیندۀ شرکتها خوشبین باشند و این امر، تمایل آنها را به انتشار سود پیشبینیشده افزایش میدهد. مدیران بیشاطمینان در مقایسه با دیگر مدیران، محافظهکاری کمتری در مقابل شناسایی کمتر از واقع درآمد و شناسایی بیشتر هزینهها از خود نشان میدهند. احمد و دوئلمن (2013) بیان میکنند بیشاطمینانی، اثری منفی در محافظهکاری دارد و نظارت بیرونی قوی، این آثار منفی را کاهش نخواهد داد ]25[؛ درنتیجه، اطمینان بیش از حد مدیریت باعث میشود مقادیر سودهای پیشبینیشده، انحراف زیادی از سود واقعی داشته باشد ]22[. از نظر حجازی و همکاران (1391) مدیریت سود از دو روش امکانپذیر است: مدیریت مبتنی بر ارقام حسابداری و مدیریت سود واقعی. در حالت اول، مدیریت با اقلام تعهدی اختیاری، به دستکاری ارقام حسابداری براساس اهداف خود اقدام میکند. در حالت دوم، مدیر با دستکاری فعالیتهای واقعی، به مدیریت سود اقدام میکند و به سود مدّنظر خود دست مییابد ]15[.کوهن و زاروین[1](2010) دستکاری در فعالیتهای واقعی را از اعمالی تلقی میکنند که در روال عادی فعالیتهای تجاری انجام میدهند. دستکاری فعالیتهای واقعی در جریانهای نقدی و در پارهای از موارد در اقلام تعهدی تأثیر میگذارد ]9[. مدیریت اقلام تعهدی اختیاری با تغییر فعالیتهای اقتصادی اساسی یک شرکت انجام نمیشود؛ بلکه با انتخاب روشهای حسابداری و برآوردهای حسابداری انجام میشود. این در حالی است که دستکاری فعالیتهای واقعی با تغییر فعالیتهای اساسی یک شرکت انجام میشود ]18[. همچنین در مبانی موضوع، تاکنون معیارهای متفاوتی برای اندازهگیری بیش اطمینانی ارائه شده است. یکی از معیارهای مدّنظر دربارۀ بیشاطمینانی مدیران، تصمیمهای مدیران دربارۀ اعمال اختیار خرید سهام است. مدیران ریسکگریز نسبت به اعمال زودتر اختیار خرید سهام تمایل نشان میدهند؛ در حالی که مدیرانی که به تواناییهای خود و چشمانداز شرکت، اطمینان زیادی دارند، اختیارهای سهام خود را به مدت طولانیتری حفظ میکنند ]1، 23[. انتظار میرود مدیرانی که عملکرد خوبی دارند، پاداش زیادی دریافت میکنند و شهرت رسانهای خوبی دارند، به احتمال بیشتری بیشاطمینانی دارند ]22، 23[. از دیگر معیارهای بیشاطمینانی به سوگیری مدیران در پیشبینی سود ( تفاوت بین سود پیشبینی و سود واقعی) و تصمیمهای سرمایهگذاری شرکت میتوان اشاره کرد ]6، 8[. از دیگر معیارهای کاربردی در زمینۀ بیشاطمینانی مدیران به تمایل مدیران به استفادۀ بیشتر با اهرم و بدهی میتوان اشاره کرد. براساس این، گفتنی است مدیران بیشاطمینان، بهدلیل اطمینان بیش از حد به عملکرد شرکت و سودآوری آینده و توانایی بازپرداخت بهموقع بدهیها، تأمین مالی با انتشار سهام را نسبت به تأمین مالی با بدهی گران تصور میکنند ]20[. با درنظرگرفتن مبانی نظری، پژوهشهای پیشین و نتایج آنها، هدف اساسی این پژوهش، تبیین ارتباط بیشاطمینانی مدیریت و مدیریت سود است. با توجه به هدف پژوهش، فرضیۀ پژوهش بهصورت زیر مطرح میشود: - بین اطمینان بیش از حد مدیریت و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی، ارتباط معناداری وجود دارد.
روش پژوهش این پژوهش از نظر روش، در زمرة پژوهشهای توصیفی و بهلحاظ هدف، در زمرة پژوهشهای کاربردی است. نمونه آماری این پژوهش را کلیّۀ شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در سالهای 1385 تا 1393 تشکیل داده است که بهدلیل نامتجانسبودن برخی از اعضای نمونه، محدودیتهای زیر بر آن اعمال شده است: نمونههای انتخابی از لحاظ صنایع مختلف در بورس، متنوع، اطلاعات آنها در دسترس و دورۀ مالی آنها منتهی به پایان اسفند باشد و در دورۀ مدّنظر، تغییر فعالیت یا تغییر دورۀ مالی نداده باشند، جزء شرکتهای واسطهگری، سرمایهگذاری، لیزینگ و بیمه نباشند (به دلیل تفاوت در ترازنامه و ماهیت خاص فعالیت) و تمام دادههای لازم از سال 1385 تا 1393 در دسترس باشد. با توجه به شرایط و محدودیتهای بالا، از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، درمجموع، تعداد 95 شرکت انتخاب شد. دادههای پژوهش با استفاده از بانک اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران (کدال) و پایگاههای اینترنتی بورس گردآوری شده است. فرضیۀ پژوهش پس از گردآوری دادهها، به کمک نسخۀ ششم نرمافزار Eviews آزموده شد. در این پژوهش برای محاسبۀ اطمینان بیش از حد مدیران از دو متغیر مستقل در قالب یک الگوی پژوهشی استفاده شده است؛ بنابراین اولین شاخص اطمینان بیش از حد براساس سرمایهگذاری بهصورت رابطۀ 1 ارائه میشود. رابطۀ 1) = + +Σ +
که در آن نشاندهندة اقلام تعهدی اختیاری و معرف بیشاطمینانی مدیریت براساس شاخص اول مبتنی بر سرمایهگذاری است. متغیرهای کنترلی شامل اهرم مالی، اندازۀ شرکت، نرخ بازده داراییها، موجودی نقد و جمع حسابهای دریافتنی و موجودی کالا است. اولین شاخص بیش اطمینانی مبتنی بر سرمایهگذاری ( ) براساس پژوهشهای قبلی ]1[ انتخاب شده است. بدینمنظور، ابتدا الگوی رگرسیونی رابطۀ 2 بهصورت مقطعی برآورد میشود و پس از آن در هر سال باقیماندۀ حاصل از الگوی رگرسیون محاسبه خواهد شد. در صورتی که باقیماندة الگوی رگرسیونی رابطة 2 برای شرکتی بزرگتر از صفر باشد؛ یعنی در آن شرکت بیشسرمایهگذاری وجود دارد؛ از اینرو، این شاخص برابر یک و در صورتی که مقدار باقیماندة الگوی رگرسیونی رابطة 2 کمتر از صفر باشد، مقدار صفر در نظر گرفته میشود. استفاده از این شاخص بر این مبنا است که در شرکتهایی که داراییها با نرخ بیشتری به نسبت به فروش رشد میکنند، مدیران در مقایسه با همتایان خود در شرکت بیشتر سرمایهگذاری میکنند؛ به عبارت دیگر، مدیران بیشاطمینان به سرمایهگذاری در داراییها در مقایسه با فروش، تمایل بیشتری دارند ]1[. رابطۀ 2) = + +
در این رابطه و نشاندهندۀ رشد داراییها و رشد فروش است. لی[2]]21[ نشان داد از آنجا که مدیران بیشاطمینان، تأمین مالی با انتشار سهام را بسیار گران تصور میکنند، تمایل دارند از اهرم و بدهی بیشتری استفاده کنند. بر همین اساس و پیروی از بن دیوید و همکاران[3]]6[ در این پژوهش، مازاد نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت بر صنعت، دومین معیار اطمینان بیش از حد مدیریت ( ) در نظر گرفته شده است. در صورتی که نسبت بدهی به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت، بزرگتر از میانة صنعت مدّنظر در همان سال باشد، مدیران با اطمینان بیش از حد در آن شرکت حضور دارند. در صورت حضور مدیران بیشاطمینان به این متغیر، عدد یک اختصاص داده میشود و در غیر این صورت، عدد صفر لحاظ میشود. براساس این، دومین شاخص برای محاسبۀ اطمینان بیش از حد مدیران براساس اهرم مالی بهشرح زیر است: رابطۀ 3) = + +Σ +
و نشاندهندۀ اطمینان بیش از حد مدیریت براساس دومین شاخص یعنی اهرم مالی است. متغیرهای کنترلی شامل اهرم مالی، اندازۀ شرکت، نرخ بازده داراییها، موجودی نقد و جمع حسابهای دریافتنی و موجودی کالا است. در این پژوهش برای محاسبۀ مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی از الگوی کوتاری و همکاران[4] (2005) استفاده شده است. اقلام تعهدی اختیاری، اقلامی است که مدیریت بر آنها کنترل دارد و آنها را میتواند به تأخیر اندازد و یا حذف کند و یا به ثبت و شناسایی آنها سرعت ببخشد. از آنجا که اقلام تعهدی اختیاری در اختیار مدیریت است، از تعهدیهای اختیاری (DAC) بهعنوان شاخصی در کشف مدیریت سود استفاده میشود. اقلام تعهدی اختیاری، استفادۀ مدیریت از اقلام تعهدی را (کمتر یا بیشتر از حد معمول) در گزارشگری سود اندازهگیری میکند؛ یعنی سودی مدیریتشده است که اقلام تعهدی اختیاری بیشتری دارد ]2[. برای محاسبۀ اقلام تعهدی اختیاری، ابتدا کل اقلام تعهدی محاسبه میشود که از تفاوت سود خالص و وجه نقد عملیاتی است؛ سپس با استفاده از الگوی تعدیلشدۀ جونز که کوتاری و همکاران (2005) ارائه کردهاند، اقلام تعهدی اختیاری از غیراختیاری تفکیک میشود: رابطۀ 4) = + + + +
که در آن: TACکل اقلام تعهدی، تغییر در درآمد فروش، تغییر در خالص حسابهای دریافتنی، PPE اموال، ماشینآلات و تجهیزات، ROA بازده داراییها، AT برابر با کل داراییهای شرکت. پس از تخمین پارامترهای رابطۀ 4، اقلام تعهدی غیراختیاری (NDAC) بهشرح زیر برای دورۀ برآورد محاسبه میشود: رابطۀ 5) = + + +
در نهایت، اقلام تعهدی اختیاری بهشرح زیر محاسبه میشود.
اهرم مالی: با تقسیم جمع بدهیها بر جمع داراییها به دست میآید. اندازۀ شرکت: برای محاسبۀ اندازة شرکت از لگاریتم طبیعی داراییها استفاده شده است. نرخ بازده داراییها: از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات به میانگین داراییها به دست میآید. موجودی نقد: از تقسیم وجه نقد بر میانگین داراییها محاسبه میشود. جمع حسابهای دریافتنی و موجودی کالا: با تقسیم مجموع حسابهای دریافتنی و موجودی کالا به داراییها محاسبه میشود.
یافتهها جدول 1 آمار توصیفی متغیرهای پژوهش را برای 95 شرکت عضو نمونه، در 8 سال نشان میدهد. همانگونه که در جدول 1 مشاهده میشود، با توجه به نزدیکی میانه و میانگین، گفتنی است تمام متغیرهای پژوهش، توزیع آماری مناسبی دارند. با توجه به میانگین متغیرهای اطمینان بیش از حد مدیریت، گفتنی است حدود 50 درصد از مدیران شرکتهای نمونه، اطمینان بیش از حد دارند.
جدول (1) آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
براساس یافتههای پژوهش، مقدار آمارۀ F لیمر (845/3، 175/6) برای هر دو الگوی مبتنی بر اطمینان بیش از حد مدیریت کمتر از سطح معناداری 5 درصد است؛ بنابراین استفاده از روش دادههای تابلویی در مقابل روش دادههای تلفیقی مناسبتتر است. براساس مقدارآمارۀ آزمون هاسمن (298/50، 484/50) و سطح خطای آمارۀ آزمون هاسمن (000/0) گفتنی است استفاده از روش دادههای تابلویی با آثار ثابت برای هر دو الگوی مبتنی بر متغیر مستقل اطمینان بیش از حد مدیریت مناسب است. جدول 2 نتایج برآورد الگو براساس معیار اول متغیر مستقل اطمینان بیش از حد مدیریت را براساس شاخص سرمایهگذاری نشان میدهد. براساس نتایج جدول 2 انتظار میرود اطمینان بیش از حد مدیریت بر مبنای سرمایهگذاری، تأثیر مثبتی در مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی داشته باشد. همانگونه که نتایج مندرج در جدول 2 نشان میدهد، سطح معناداری محاسبهشده برای متغیر اطمینان بیش از حد مدیریتی کمتر از سطح خطای 5 درصد است؛ از اینرو، میتوان نتیجه گرفت اطمینان بیش از حد مدیریت در مدیریت سود تأثیر معناداری دارد؛ بنابراین مدیران بیشاطمینان، گرایش بیشتری به مدیریت سود دارند. با توجه به مقدار آمارۀ F (597/12) و سطح خطای آن (000/0) گفتنی است درکل، الگوی پژوهش، معناداری زیادی دارد. مقدار آمارۀ دوربین واتسون (011/2) نیز نشاندهندۀ نبود مشکل خودهمبستگی در الگوی پژوهش است. درنهایت، ضریب تعیین تعدیلشده نیز نشان میدهد 61 درصد از تغییرات متغیر وابسته با متغیرهای مستقل و کنترلی توجیهشدنی است.
جدول (2) نتایج برازش الگوی مدیریت سود بر اطمینان بیش از حد مدیریت
نتایج جدول 2 نشان میدهد سطح معناداری برای ضریب متغیرهای اهرم مالی، اندازۀ شرکت، نرخ بازده داراییها، نسبت موجودی نقد و نسبت حسابهای دریافتنی و موجودی کالا کمتر از 5 درصد است؛ بنابراین ضریب برآوردی متغیرهای فوق از لحاظ آماری معنادار است. نتایج آزمون برازش الگوی پژوهش براساس متغیر مستقل بیشاطمینانی مدیریت بر مبنای اهرم مالی در جدول 3 نشان داده شده است. با توجه به نتایج جدول 3 و سطح معناداری بیشاطمینانی مدیریت، گفتنی است اطمینان بیش از حد مدیریت بر مبنای اهرم مالی، تأثیر مثبتی در مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی دارد. همانگونه که از نتایج مندرج در جدول 3 مشاهده میشود، سطح معناداری محاسبهشده برای متغیر اطمینان بیش از حد مدیریت، کمتر از سطح خطای 5 درصد است؛ از اینرو، میتوان نتیجه گرفت اطمینان بیش از حد مدیریتی در مدیریت سود، تأثیر معناداری دارد؛ بنابراین فرضیۀ پژوهش براساس شاخص بیشاطمینانی براساس اهرم مالی ( ) پذیرفته میشود. سطح معناداری آمارة Fنشاندهندۀ تأیید الگوی پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد است. مقدار آمارة دوربین واتسون نیز نشاندهندۀ نبود مشکل خودهمبستگی است. ضریب تعیین تعدیلشده نیز نشان میدهد 56 درصد تغییرات متغیر وابسته با متغیرهای مستقل و کنترلی توجیهشدنی است.
جدول (3) نتایج برازش الگوی مدیریت سود بر اطمینان بیش از حد مدیریت
با توجه به اینکه سطح معناداری متغیرهای اهرم مالی، اندازۀ شرکت، نرخ بازده داراییها، نسبت موجودی نقد و نسبت حسابهای دریافتنی و موجودی کالا که کمتر از 5 درصد است، ضریب برآوردی متغیرهای بالا از لحاظ آماری معنادار است.
نتایج و پیشنهادها در پژوهش حاضر با اتکا به مبانی نظری پژوهشهای پیشین، تلاش شد یکی از مهمترین عوامل اثرگذار در مدیریت سود معرفی شود؛ از اینرو، ارتباط عامل رفتاری بیشاطمینانی مدیریت و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری بررسی شد. اقلام تعهدی اختیاری، اقلامی است که مدیریت بر آنها کنترل دارد و آنها را میتواند به تأخیر اندازد و یا حذف کند و یا به ثبت و شناسایی آنها را سرعت ببخشد. مدیران بیشاطمینان بهدلیل این باور که آنها اطلاعات ویژهای در اختیار دارند، دقت اطلاعات خود و بهتبع آن، سودها و جریانهای نقدی آیندة واحد تجاری را بیش از حد تخمین میزنند و چشم انداز مثبتی از ریسک و بازده آیندۀ شرکت دارند. مدیران بیشاطمینان بهدلیل اطمینان بیش از حد به عملکرد خود و بهدلیل دستیابی به سودهای بیشتر در دورههای آینده، به دستکاری سود با اقلام تعهدی اختیاری، تمایل بیشتری دارند. برای اندازهگیری بیشاطمینانی مدیریت از دو معیار مبتنی بر تصمیمهای سرمایهگذاری و اهرم مالی استفاده شد. از مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری نیز بهعنوان مبنایی برای محاسبۀ مدیریت سود استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بیشاطمینانی مدیریت براساس معیار مبتنی بر سرمایهگذاری بهطور معناداری به افزایش مدیریت سود منجر میشود. نتایج دیگر، نشاندهندۀ وجود ارتباط مثبت و معنادار بین بیشاطمینانی مدیریت براساس معیار مبتنی بر اهرم مالی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی است. بهطور کلی، این نتایج همراستا با نتایج هسیه و همکاران][5]16[ است. آنها در پژوهش خود نشان دادند مدیران بیشاطمینان، گرایش بیشتری به مدیریت سود با اقلام تعهدی اختیاری دارند. دیگر نتایج این پژوهش نشان میدهد در هر دو الگوی پژوهش مبتنی بر اطمینان بیش از حد مدیریت، بین اهرم مالی، اندازۀ شرکت، نرخ بازده داراییها، موجودی نقدی و نسبت حسابهای دریافتنی و موجودی کالا بهعنوان متغیرهای کنترلی این پژوهش با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی، ارتباط معناداری وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهادهای زیر ارائه میشود: مدیران بیشاطمینان تحت تأثیر این باور که آنها اطلاعات ویژهای در اختیار دارند، معاملات پرحجمی نیز انجام میدهند. مطالعات تجربی نشان میدهد انجام معاملات زیاد و پرحجم، غالباً به عملکرد ضعیف در بلندمدت منجر میشود. چنین مدیرانی باید با بررسی سوابق عملکردی خود در گذشته، نسبت به انجام معاملات و کسب بازده مدّنظر اقدام کنند. پژوهش حاضر با تأکید بر یکی از مهمترین عوامل مؤثر در مدیریت سود، میتواند راهنمای مناسبی برای استفادهکنندگان از صورتهای مالی و سرمایهگذاران باشد؛ از اینرو، با توجه به تأثیر مثبت بیشاطمینانی مدیریت در مدیریت سود، نتیجۀ این پژوهش، شواهدی از خطرات بیشاطمینانی مدیریت را برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان فراهم میکند تا هنگام اتخاذ تصمیم سرمایهگذاری خود به رابطة متغیرهای بیشاطمینانی مدیریت و هموارسازی سود توجه کنند. با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهادهایی برای انجام پژوهشهای آینده بهشرح زیر ارائه میشود: توصیه میشود از سایر الگوهای کشف مدیریت سود موجود برای تفکیک اقلام تعهدی اختیاری از غیراختیاری استفاده و سپس با نتایج این پژوهش مطابقت داده شود. همچنین پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده، رابطۀ سایر متغیرهای مبتنی بر اطمینان بیش از حد مدیریت با انواع الگوهای محاسبۀ مدیریت سود آزموده شود.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
[1] Ahmed, A. S., & Duellman, S. (2013). Managerial overconfidence and accounting conservatism. Journal of Accounting Research, 51(1), 1-30.
[2] Ahmadpour, A., & Shahsavari, M. (2016). Earnings management and the effect of earnings quality in relation to bankruptcy level (Firms listed in Tehran Stock Exchange). Iranian Journal of Management Studies, 9(1), 77-99[In Persian].
[3] Arabsalehi, M., &; Hashemi, M. (2015). the effect of managerial overconfidence on tax avoidance, Accounting and Auditing Studies, 22(1), 85-104 [In Persian].
[4].Blue, Gh. & Hasani Alghar, M. (2015). Empirical measures of earnings quality, Accounting and Auditing Studies, 3(12), 46-69 [In Persian].
[5] Bouwman, C. H. (2014). Managerial optimism and earnings smoothing. Journal of Banking & Finance, 41, 283-303.
[6] Ben-David, I., Graham, J. R., & Harvey, C. R. (2010). Managerial miscalibration (No. w16215). National Bureau of Economic Research.
[7] Chen, S., Lai, S., Liu, C., & Mc Vay, S. (2014). Overconfident Managers and Internal Controls. Working Paper, National Taiwan University and University of Washington.
[8] Campbell, T. C., Gall Meyer, M., Johnson, S. A., Rutherford, J., & Stanley, B. W. (2011). CEO optimism and forced turnover. Journal of Financial Economics, 101(3), 695-712.
[9] Cohen, D. A., & Zarowin, P. (2010). Accrual-based and real earnings management activities around seasoned equity offerings. Journal of Accounting and Economics, 50(1), 2-19
[10] Duellman, S., Hurwitz, H., & Sun, Y. (2015). Managerial overconfidence and audit fees. Journal of Contemporary Accounting & Economics, 11(2), 148-165.
[11] Fakhari, H., & Adili, M. (2012). The relationship between free cash flow and earnings management through real activities, Accounting and Auditing Studies, 19(70), 63-78 [In Persian].
[12] Francis, J., Allen, H., Rajgopal, S., & Amy, Y. (2008). CEO Reputation and Earnings Quality. Contemporary Accounting Research, 25 (1), 109-147.
[13] Hasas Yeganeh, Y., Hasani Alghar, M., & Marfou, M. (2015). Managerial Overconfidence and Audit Fees, Accounting and Auditing Studies, 22(3), 363-384 [In Persian].
[14] Heaton, J. B. (2002). Managerial optimism and corporate finance. Financial management, 33-45.
[15] Hejazi, r., Mohamadi, Sh., aslani, Z., & Aghajani, M. (2012). Earnings management prediction using neural networks and decision tree in TSE, Accounting and Auditing Studies, 19(12), 31-46 [In Persian].
[16] Hsieh, T. S., Bedard, J. C., & Johnstone, K. M. (2014). CEO overconfidence and earnings management during shifting regulatory regimes. Journal of Business Finance & Accounting, 41(9-10), 1243-1268.
[17] Khodamipour, A., Dorri Sedeh, M., & Pouresmaily, A. (2015). The effect of managerial overconfidence on the conservatism with respect to the role of external monitoring, Accounting and Auditing Studies, 22(2), 183-202[In Persian].
[18] Khodamipour, A., Khorshidi, A., & Shirzad, A. (2014). The impact of disclosure quality on the various earnings management, Accounting and Auditing Studies, 20(4), 21-38[In Persian].
[19] Kothari, S. P., Leone, A. J., & Wasley, C. E. (2005). Performance matched discretionary accrual measures. Journal of Accounting and Economics, 39(1), 163-197.
[20] Lo, K. (2008). Earnings management and earnings quality. Journal of Accounting and Economics, 45(2), 350-357.
[21] Li, F. (2010). Manager's self-serving attribution bias and corporate financial policies. Working Paper, University of Michigan.
[22] Libby, R., & Rennekamp, K. (2012). Self‐serving attribution bias, overconfidence, and the issuance of management forecasts. Journal of Accounting Research, 50(1), 197-231.
[23] Malmendier, U., & Tate, G. (2005). Does overconfidence affect corporate investment? CEO overconfidence measures revisited. European Financial Management, 11(5), 649-659.
[24] Malmendier, U., Tate, G., & Yan, J. (2007). Corporate financial policies with overconfident managers (No. w13570). National Bureau of Economic Research.
[25] Molanazari, M., Ramsheh, M. (2014). Managerial overconfidence and accounting conservatism, Journal of Accounting Knowledge, 5(16), 55-79 [In Persian].
[26] Nazemi, A, M. (2010). Real earnings management based on Accounting figures accrual earnings management, CPA Journal, 114-119[In Persian].
[27] Presley, T. J., & Abbott, L. J. (2013). AIA submission: CEO overconfidence and the incidence of financial restatement. Advances in Accounting, 29(1), 74-84.
[28] Pompian, M. M. (2011). Behavioral Finance and Wealth Management: How to Build Optimal Portfolios that Account for Investor Biases (Vol. 667). John Wiley & Sons.
[29] Ramsheh, M., & Molanazari, M. (2014). Managerial overconfidence and accounting conservatism, Journal of Accounting Knowledge, 5(16), 55-79 [In Persian].
[30] Schrand, C. M., & Zechman, S. L. (2012). Executive overconfidence and the slippery slope to financial misreporting. Journal of Accounting and Economics, 53(1), 311-329.
[31] Schrand, C. M., & Zechman, S. L. (2012). Executive overconfidence and the slippery slope to financial misreporting. Journal of Accounting and Economics, 53(1), 311-329.
[32] Valizadeh, L. Z. (2009). The results of actual earnings management (Msc dissertatio), Alzahra University. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,802 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,949 |