تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,408 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,251,570 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,088,281 |
تشبیه برجسته ترین ویژگی سبکی کلیله و دمنه | |||||||
فنون ادبی | |||||||
مقاله 11، دوره 6، شماره 2، آذر 1393، صفحه 121-132 اصل مقاله (165.67 K) | |||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||
نویسنده | |||||||
مریم محمودی* | |||||||
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی دهاقان | |||||||
چکیده | |||||||
کلیله و دمنه از نمونه های برجستۀ نثر فنی فارسی است . کاربرد صنایع لفظی و معنوی و صور خیال از جمله تشبیه ، استعاره، مجاز و کنایه از ویژگی های سبکی این کتاب است . در این بین تشبیه به عنوان موثرترین ابزار تخیل نقش عمده ای در تصویر سازی های این کتاب دارد . در این مقاله تشبیه با انواع گوناگون آن در کلیله و دمنه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . تشبیه در این کتاب به صورت فشرده و گسترده به کار رفته است . وسعت دایره واژگانی مشبه به به عنوان کانون اصلی تشبیه قابل تامل است . در کاربرد ادات تشبیه توجه به زیبایی و آراستگی کلام مورد توجه است . تشبیهات عقلی به حسی بیشترین بسامد را در این کتاب دارد همچنین تشبیه مرکب و تشبیه تمثیل جایگاهی در خور تامل در بین تصاویر تشبیهی دارد . به طور کلی نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که تشبیه در کتاب کلیله و دمنه در کنار سایر صور خیال ابزاری مهم و سودمند در خدمت بیان اندیشه و مفاهیم تعلیمی این کتاب است هر چند جنبه های زیبایی شناختی این تصاویر نیز مورد نظر بوده است. | |||||||
کلیدواژهها | |||||||
تشبیه؛ کلیله و دمنه؛ تخیل؛ اندیشه | |||||||
اصل مقاله | |||||||
مقدمه تشبیه مؤثرترین ابزار تخیل است که باعث رسایی کلام و زمینهساز ارزش بلاغی آن میشود و مخاطب را از حالت عادی کلام به فراز قلههای اندیشه و عاطفه میکشاند. تشبیه حاصل تخیل فرهیخته و آزاد شاعر و نویسنده است که با ظرافت و دقت در امور ذهنی و غیرذهنی شباهتها را احساس میکند و از این طریق آنها را به یکدیگر پیوند میدهد. به همین دلیل است که تشبیه را «ابتداییترین لوازم خیال انگیزی و هسته و مرکز اغلب خیالهای شاعرانه» (پورنامداریان، 1374: 181) و «بنیاد ادبیات هندی و ایرانی» (بهار، 1370، ج 2: 281) گفتهاند. جرجانی از تشبیه در کنار تمثیل و استعاره به عنوان اصول بزرگی یاد میکند که مهمترین محاسن کلام را در بر گرفتهاند (جرجانی، 1374 : 16). از آنجا که تشبیه حلقۀ اتصال اندیشه و ذهنیات خالق اثر با عالم واقع است، بهخوبی میتواند بیانگر تفکر و خلاقیت او باشد. از سوی دیگر، نگرش سنتی به تصویر در شعر، نقش و وظیفه آن را توضیح و آرایش و تزیین معنا میداند (فتوحی، 1385: 89). بر این اساس، یک تصویر شاعرانه باید روشن و واضح و در عین حال اقناعکننده باشد. در بین تصاویر شعری تشبیه کارآمدترین آن به لحاظ روشنگری و توضیح و تبیین اندیشه است. علمای بلاغت نیز با توجه به این ویژگی تشبیه به ارزش و منزلت آن اشاره کردهاند. ابوهلال عسکری بر همین اساس تشبیه ظاهر به مخفی و مکشوف به مستور و بزرگ به کوچک را از عیوب تشبیه میداند (ابوهلال عسکری، 1372: 353)؛ زیرا در اینگونه تشبیهات، ایضاح و روشنگری به معنای واقعی وجود ندارد. تشبیه به هر شکل و به هر دلیل که استفاده شود از جمله آرایشهای لفظی محسوب میشود و کلام را آراسته و مزین میکند. بدین ترتیب، هرچند حیطه اصلی تشبیهات بلاغی شعر است، در انواع نثر بهویژه نثر فنی و انواع آن نیز به عنوان یکی از اصلیترین صور خیال به شکل گسترده از تشبیه استفاده شده است. در نثر فنی «هدف نویسنده علاوه بر بیان مفاهیم، نشان دادن مهارت در انتخاب واژگان و تلفیق و تنظیم آنهاست» (رستگار فسایی،1380 :146). تعبیرات و ترکیبات مجازی در نثر فنی به منظور زینت و آرایش کلام به کار میرود؛ به گونهای که میتوان گفت «نثر مرسل وقتی در جریان تقلید از شعر به نثر مصنوع و فنی تحول یافت، بیش از همه عناصر شعری به صورتهای خیال بهخصوص تشبیه و استعاره و کنایه روی آورد» (پورنامداریان،1374 :61). کلیله و دمنه از نمونههای عالی این نوع نثر به شمار میآید. نصرالله منشی در مقدمه این کتاب درباره روش خود چنین میگوید: «در جمله چون رغبت مردمان از مطالعت کتب تازی قاصر گشته است و آن حکم و مواعظ مهجور مانده بود بل که مدروس شده بر خاطر گذشت که آن را ترجمه کرده آید و در بسط سخن و کشف اشارات آن اشباعی رود و آن را به آیات و اخبار و ابیات و امثال موکد گردانیده شود تا این کتاب را که زبده چند هزار ساله است احیایی باشد و مردمان از فواید و منافع آن محروم نمانند و هم بر این نمط افتتاح کرده شد و شرایط سخن آرایی در تضمین امثال و تلفیق ابیات و شرح رموز و اشارات تقدیم نموده آمد» (ص 25). شیوۀ نویسندۀ این کتاب «مبتنی بر ایراد صنایع لفظی از سجع و موازنه و جناس و تشبیه و تمثیل و استعاره است و اشعار پارسی و تازی و آیات و احادیث و عبارات عربی در سراسر کتاب او فراوان دیده میشود ولی وی هیچگاه بیان معنی و مقصود را فدای صنعتهای لفظی نمیکند» (مجتبایی، 1374: 32). همچنان که اشاره شد، کاربرد صور خیال در شکلگیری نثر فنی عاملی مؤثر بود. در این بین تشبیه جایگاهی خاص و قابلتأمل در کلیله و دمنه، به عنوان اولین نمونه نثر فنی دارد و همانند ابزاری مهم و مسلم، در خدمت بیان اندیشه و مفاهیم اخلاقی و تعلیمی و تبیین و تحلیل آنهاست. نویسنده سعی دارد تا به کمک تصاویر شاعرانه از جمله تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز نثر این کتاب را به زبان شاعرانه نزدیک کند و از سوی دیگر سردی و خشونت آموزههای اخلاقی و تعلیمی را در پس آن پنهان نماید. کارکرد تعلیمی این کتاب موجب میشود که نویسنده از همه امکانات زبانی و ادبی در این راه بهره مند شود، به گونهای که همه مخاطبان از جمله «ملوک و اوساط مردم» از آن منتفع شوند. همه انواع تشبیه، بهویژه تشبیه تمثیل، از سویی به عینی کردن مفاهیم انتزاعی و ملموس نمودن آن کمک میکند و از سوی دیگر در مواجهه با مخاطبان خاص بهویژه بزرگان و درباریان تا حدی از صراحت کلام میکاهد. نصرالله منشی که از قبل مخاطبانش را تعیین کرده است و به خوبی آنها را میشناسد در به کارگیری تشبیه به گونهای عمل میکند که به اهداف تعلیمی خود دست یابد. تصاویر تشبیهی این کتاب در تقریر و توضیح و تأکید اندیشههای پیدا و پنهان آن به کار میرود. بنابراین آنچه این مقاله در پی آن است نه کشف نوآوریها و تازگیهای تصاویر تشبیهی بلکه نگاه به تشبیه به عنوان عنصر بلاغی غالب بر کلیله و دمنه و بررسی آن از جنبههای گوناگون است.
در کلیله و دمنه تشبیه از موجزترین (تشبیه بلیغ) تا گستردهترین شکل حضور و ظهور دارد. در تشبیه گسترده گاهی همه ارکان ذکر و گاهی وجه شبه یا ادات تشبیه یا هر دو حذف شده است. ویژگی بارز و اصلی در همه انواع تشبیه در این کتاب صراحت و وضوح و گاهی تازگی آنهاست. به طوری که میتوان گفت نویسندة کتاب «معمولاً به تشبیهات مستعمل در زبان نمیپردازد یا آن را با وجه شبهی جز آنچه در عرف اهل زبان معمول و شناخته شده است به کار میبرد» (خطیبی، 1375: 472). 1.1. ارکان تشبیه 1.1.1. مشبه به: این رکن، کانون اصلی تشبیه و نمایانگر ابتکار و ابداع در دستگاه بلاغی است. از آنجا که وجه شبه از مشبه به اخذ میشد و در فهم تشبیه توجه اصلی باید بر مشبه به باشد، «درک دقیق مشبه به، جهان بینی و شخصیت و محیط هنرمند را برای ما ترسیم میکند و از آن میتوان به دنیای درونی و روحی نویسنده و شاعر راه یافت» (شمیسا،1372: 62). وسعت دایره واژگانی مشبه به از ویژگیهای تشبیه در کلیله و دمنه است. انسان و اوصاف او، طبیعت، حیوانات، اشیا، اجرام آسمانی، مفاهیم مجرد و انتزاعی و... به عنوان مشبه به به کار رفته است. نمونه: صبح به مشاطه، عقل به آتش، گور به زندان، اقبال به سایه چاه، خشم به آتش، رخسار به ایام دولت، زلف به شبهای نکبت، فراق به شربت، ضجرت به غرقاب، نیکوکاری به میوه درخت دانش، مخالطت اخیار به کیمیای سعادت، شبهت به غبار، وهم به میدان، حسد به نقاب، امن و راحت به مرغزار، ادب به نور، فتنه به دیو، تردد و حیرت به بیابان و... نوعی تشبیه در کلیله و دمنه وجود دارد که مشبه به آن ترکیب وصفی با یاء نکره همراه با ادات تشبیه «چون» است. این نوع تشبیه در آثار متقدمان نیز به کار رفته است. اما در برخی از نسخههای تصحیح شده ترکیب وصفی بدون یاء نکره است که این نوع کاربرد با آثار متقدم متفاوت است [رک. بهار، 1370، ج 2 : 259 و تعلیقات مینوی بر کلیله و دمنه، ص 82]. نمونه این نوع مشبه به: - تو را به سبب این غربت چون غمناکی میبینم.... (ص180). - چون اندوهناکی بر کنار آب بنشست.... (ص82). 1.1.2. وجه شبه وجه شبه سازندهترین و مهمترین بخش یک تشبیه است که آن را « جان تشبیه» گفتهاند (کزاری، 1385: 47)؛ زیرا جهانبینی و وسعت خیال سخنور را نشان میدهد و نوآوری یا تقلید او را مینمایاید. به عبارت دیگر، تخیل شاعرانه و خلاقیت هنرمندانه در وجه شبه تجلی مییابد. از سوی دیگر، وجه شبه عامل مهم و اساسی در درگیر کردن ذهن مخاطب و سهیم نمودن او در آفرینش هنری است. در کلیله و دمنه وجه شبه عموماً از احوالات انسانی، شکل، مکان، فضا، حجم و به طور کلی امور مربوط به حس بینایی و لامسه انتزاع شده است و معمولاً دریافت آن چندان دشوار نیست و حتی در مواردی که مکرر و آشنا باشد ذکر میشود. این امر بیشتر در جهت اطناب کلام، آرایش سخن و برای رفع ابهام است. گویا نصرالله منشی این سخن سکاکی را آویزه گوش خود داشته است که «وجه شبه باید مانند عسل شیرین و مانند نسیم لطیف و چون آب روان باشد. اجزای آن روشن، ترکیبش یقینی و محکم و ملازمت در آن راسخ و استوار باشد و در روشنی چون خورشید بدرخشد» (سکاکی،1420: 446). در تشبیهات مفصل و بلیغ غالباً وجه شبه مفرد است؛ اما گاهی وجه شبه متعدد نیز به کار میرود. وجه شبه مرکب نیز بهویژه در تشبیهات مرکب و تمثیلی کاربرد دارد. وجه شبه مفرد: - مخدوم چنان باید که بسطت دل او چون دریا بینهایت و مرکز حلم او چون کوه با ثبات باشد (ص328). - هر که از شعاع عقل غریزی بهرمند شد و استماع سخن ناصحان را شعار ساخت اقبال او چون سایۀ چاه پایدار باشد نه چون نور ماه در محاق و زوال (ص197). - وجه شبه متعدد: - بی پیل سپید که شخص او چون خرمن ماه خرم و تابان و چون هیکل چرخ آراسته و گردان است... (ص 358). - خدمتکار سلطان در خوف و حیرت همخانۀ مار و همخوابۀ شیر است (ص114). وجه شبه مرکب: - رویی چون تهمت اسلام در دل کافران و زلفی چون خیال شک در ضمیر مؤمن (ص 217). وجه شبه سفیدی همراه با سیاهی و سیاهی همراه با سفیدی است. - مزاج تو ای مکار در جمال ظاهر و قبح باطن چون شراب خسروانی نیکو رنگ و خوش بوی است که زهر در وی پاشند (ص224). در تشبیهات مفصل، وجه شبه به یکی از شکلهای زیر ذکر میشود: الف – صفت مشبه: - مفتون گشتن به جاه این دنیای فریبنده، که مانند خدعه غول و عشوه سراب است، معلوم بود (ص115). ب- صفت مشبه به: - روی وفا و آزرم چون شب تار گرداند (ص121). - تعبد و تعفف در دفع شر جوشن حصین است (ص52). برخی این صفت را که همراه مشبه یا مشبه به میآید «صفت هنری» مینامند که شاعر و نویسنده با به کارگیری آن تلاش میکند ویژگی مشبه یا مشبه به را بیشتر روشن کند (رضایی جمکرانی،1384: 96). ج – فعل: - جمع دوستانش چون بناتالنعش پراکنند و افواج غم و اندوه چون پروین گرد آید (ص174). - اگر حمل آن بر پشت چرخ نهند چون کوه بیارامد و گر سوز آن در کوه افتد چون چرخ بگردد (ص177). د: صفت تفضیلی: «در این صورت تشبیهی به وجود میآید که میتوان آن را تشبیه برتر یا تشبیه ترجیحی نامید؛ زیرا مشبه از مشبه به که متمم صفت تفصیلی است برتر است» (فرشیدورد، 1382، ج 2 : 467). - در این نزدیکی آبگیری میدانم که آبش بهصفا پردهدرتر از گریۀ عاشق است و غمازتر از صبح صادق (ص83). - جمال حال و کمال کار مرد را نه هیچ پیرایه از عفو زیباتر و نه هیچ دلیل از اغماض و تجاوز روشنتر (ص304). هـ : وجه شبه گاهی در ارتباط با مشبه معنای استعاری دارد: - مرغزاری است فلان جای..... زمین او چون آسمان پرستاره تابان (ص168). - زمین او چون کلبه گوهرفروش به الوان و جواهر مزین است (ص254). ستاره تابان و الوان جواهر استعاره از گلها و گیاهان است. ذکر وجه شبه گاهی منجر به دو معنایی یا استخدام میشود. استخدام یعنی «آوردن لفظ مشترک با آوردن قراین مناسبه با معانی متعدده در آن» (شمسالعلمای گرکانی، 1377: 49).. - هر محنت که پیش آید آن را چون یار دلخواه و معشوق ماه روی به نشاط و رغبت در بر گیرد (ص228). در بر گرفتن برای معشوق و یار دلخواه (مشبه به) معنای حقیقی دارد اما در ارتباط با محنت (مشبه) معنای کنایی مییابد. - من آن غافل نادانم......... که دم گرم تو مرا بر باد نشاند تا هوس سجاده بر روی آب افکندن پیش خاطر آوردم و چون سوخته نم داشت آتش در من افتاد (ص50). آتش افتادن در سوخته (مشبه به) معنای حقیقی و در من (مشبه) معنای کنایی دارد. - او را غوطی دادم که چون گنج قارون خاک خورد شد (ص88). خاک خورد شدن در ارتباط با او (مشبه) و گنج قارون (مشبه به) دو معنای کنایی و حقیقی دارد. کاربرد وجه شبهی که دارای صنعت استخدام است نشاندهنده تخیل قدرتمند نویسنده و وسعت دید اوست. این نوع وجه شبه موجب فعالیت ذهنی مضاعف در خواننده و ایجاد هالهای از معنا در واژه میشود. 1.1.3. ادات تشبیه ادات تشبیه در زیباشناسی تشبیه و تخیل شاعرانه جایگاهی درخور توجه ندارد و از عوامل «نشاندارسازی همنشینی» است (صفوی، 1380: 106). با این حال، تنوع و گستردگی آن در تشبیهات کلیله و دمنه قابل دقت و بررسی است. گویا نویسنده در بهکارگیری ادات تشبیه نیز به زیبایی و تازگی تصاویر تشبیهی توجه داشته و در جهت جذابیت بیشتر تصاویر از آنها استفاده کرده است. در میان این ادات «چون» و «چنانکه» کاربرد بیشتری دارد. برخی دیگر از ادات عبارتاند از: گویی، مانند، همچنان، همچون، فعل، فعل میمانی و پسوند وار. کاربرد برخی از ادات در کلیله و دمنه هر چند مبتکرانه نیست ولی قابلتوجه است. - حکما مادر و پدر را به منزلت دوستان دانند و برادر را در محل رفیق و زن را به مثابت الیف شمرند و اقربا را در رتبت غریمان و دختر را در موازنۀ خصمان دانند (ص 288). - ممکن است که این سخن در لباس تصلف بر خواطر گذرد (ص17). - این اشارت صنعت تصلف دارد (ص421). - گوشت توخناق آرد قائم مقام زهر هلاهل (ص109). - یکی از آن کنیزکان که در جمال رشک عروسان خلد بود (ص75). از نظر فرشیدورد در دو جمله اخیر «قائم مقام» و «رشک» در حکم ادات تشبیهند. «تشبیه در این موارد با تأکید و اغراق توأم است. بنابراین اینگونه ادات را میتوان ادات تاکیدی نامید» (فرشیدورد، 1382، ج 2: 429). بسامد تشبیهات مرسل که در آنها ادات تشبیه ذکر میشود در کلیله و دمنه بالاست. در مواردی نیز تصویر تشبیهی بدون ذکر ادات شکل میگیرد. تشبیهات بلیغ (فشرده) هم، که کاربرد زیادی در کلیله و دمنه دارند، از این دسته محسوب میشوند. 1.2. تشبیه به اعتبار طرفین و ساختار 1.2.1. تشبیه حسی به حسی این نوع تشبیهات هرچند سادهترین نوع تشبیه به شمار میروند، ولی ارزش هنری خاص خود را دارند؛ زیرا « لازمه ایجاد آنها فعالیت ذهنی نویسنده برای برقراری ارتباط میان دوشی ظاهراً بی ارتباط است» (پورنامداریان،1357: 89). در کلیله و دمنه تشبیهات حسی به حسی بیشتر در تشبیه مرسل کاربرد دارد. برخی از این مشبه و مشبه بهها عبارتاند از: شاه سیارگان به عروس، خانه به قبله و کعبه، آب به گلاب، رخسار به روز، زلف به شب، زمین به کلبه گوهر فروش، هوا به طبل عطار، خرطوم به اژدها، پیل به گرد باد و سیل، گوهر به ستاره و مورچه و... برخی از تشبیهات بلیغ حسی به حسی نیز عبارتاند از: پردة خاک، نقاب خاک، فوارة دیده و زندان دهان. بسامد این نوع تشبیه در کلیله و دمنه بسیار کم است. به طور کلی، نصرالله منشی با خلق تشبیهات حسی صریحف حوزه تجربه حسی را گسترش داده و در روابط اشیا به گونهای نو تصرف کرده است. در این نوع تشبیه، بیشتر حس بینایی در انتخاب مشبه و مشبه به مؤثر بوده است. 1.2.2. تشبیه عقلی به حسی رایجترین نوع تشبیه، تشبیه معقول به محسوس است، «زیرا غرض از تشبیه تقریر و توضیح حال مشبه است و اگر مشبه به محسوس باشد، مشبه معقول بهخوبی در ذهن مجسم و تبیین میشود» (شمیسا،1372: 63). همچنین «تصویر آن گاه جنبه هنری پیدا میکند که معقولی را به محسوس پیوند دهد» (کروچه،1344: 79). برخی از این تشبیهات عبارتاند از: معالی و خصال ملوک به قبله، حوادث زمانه به بوته و محک، مآثر ملکانه به امام و پیشوا و قبله و نمودار، صبر به پیرایه، دل به گنج، اشارت به آفتاب، دل به سرچوگان، عفو به پیرایه، دل به دریا، حلم به کوه، غم به جراحت، صفا به آیینه، عقل به قاضی و... تشبیهات فشرده در کلیله و دمنه بیشتر از نوع عقلی به حسی است مانند: آتش فتنه، لباس دنائت، کسوت خیانت، درد فرقت، سوز هجرت، شربت مرگ، آتش خشم، تیغ بلا، بادیه فراق، آفتاب عدل، دام آفت، آب وصال، غبار شبهت و... از نکات قابلتوجه در این تشبیهات وجود مشبه بههای یکسان و مشبههای متعدد است از جمله: نقاب خاک، نقاب ظلمت، نقاب حسد، نقاب ظن، حجاب ریبت، حجاب جهل، حجاب مخافت، حجاب مجانبت، حجاب حیا، پردۀ شرم، پردۀ خاک، آفتاب عدل، آفتاب کشف، آتش شر، آتش فراق، آتش غیرت و.... گاهی نیز برای یک مشبه از مشبه بههای متعدد استفاده شده است: دیو فتنه، آتش فتنه، پردۀ خاک، نقاب خاک، آتش خشم، فروغ خشم، بند حیرت، بیابان تردد و حیرت، بادیۀ فراق، شربت فراق، درد فراق، مغناطیس جهل، هلاک جهل و.... 1.2.3. تشبیه حسی به عقلی در این نوع امری حسی به امری عقلی تشبیه و موجب شدت اغراق در آن میشود. این نوع تشبیه در کلیله و دمنه پر بسامد نیست. از آن جمله: - شبی چون کار عاصی روز محشر درآمد (ص116). - زنی داشت روی چون حاصل نیکوکاران و... (ص214). هرچند در این نوع تشبیه ذکر وجه شبه معمولاً ضروری است، از آنجا که وجه شبه در شواهد مذکور بسیار معروف و آشناست ذکر نکردن آن موجب ابهام و سردرگمی نمیشود. 1.2.4. تشبیه مقید این نوع تشبیه در کلیله و دمنه کاربرد زیادی دارد. در بیشتر موارد قید یا وجه شبه است یا به درک وجه شبه کمک میکند؛ مانند عبارات زیر: - اکنون شمتی از محاسن عدل که پادشاهان را ثمینتر حلیتی و نفیستر موهبتی است یاد کرده میشود (ص6). - هر کلمهای از آن او دری هرچه ثمینتر و سحری هرچه مبینتر (ص357). - فراق عزیزان کاری دشوار و شربتی بدگوار است (ص361). - شبی چون کار عاصی روز محشر درآمد (ص116). 1.2.5. تشبیه مرکب در بین حالات مختلفی که مشبه به از قبیل مفرد، مقید و مرکب میتواند بپذیرد، مشبه به مرکب ارزش ادبی و بلاغی خاص دارد. این نوع تشبیه که در کلیله و دمنه بهوفور به کار رفته در قابلدرک کردن امور انتزاعی و دشوار بسیار مؤثر است. در این نوع تشبیه گاهی مشبه مفرد یا مقید یا مرکب و مشبه به همیشه مرکب است: - نعمتهای این جهانی چون روشنایی برق بیدواموثبات است و با این همه مانند آب شور که هر چند بیش خورده شود تشنگی غالبتر گردد و چون خمره پرشهد مسموم است که چشیدن آن کام را خوش آید لکن عاقبت به هلاک کشد (ص53). در بیشتر موارد مشبه و مشبه به هر دو مرکب هستند: - هر که علم بداند و بدان کار نکند به منزلت کسی باشد که مخافت راهی شناسد اما ارتکاب کند تا به قطع و غارت مبتلا گردد یا بیماری که مضرت خوردنیها میداند و همچنان بر آن اقدام مینماید تا در معرض تلف آید (ص40). در تشبیه مرکب گاهی مشبه به کنایه است: - هر که نصیحت و خدمت کسی را کند که قدر آن نداند چنان است که بر امید ریع در شورستان تخم پراکند و با مرده مشاورت پیوندد و در گوش کر مادرزاد غم و شادی گوید و بر روی آب روان معما نویسد و بر صورت گرمابه به هوس تناسل عشق بازد (ص 106). جنبه اقناعی تشبیه در برخی از تشبیهات مرکب بسیار واضح است و نظر خطیب قزوینی درباره این نوع تشبیه صادق است که «تشبیه معنا را از نهان به ظهور میآورد. آنچه با فکر حاصل شده را با آنچه فطرتاً میدانیم به ما منتقل میکند. معنای نامانوس را آشنا و امر معقول را محسوس میکند» (خطیب قزوینی، 1400: 331). به عبارت دیگر، در این تشبیهات تصویر ابزاری برای ایضاح و تشریح اندیشه، اثبات ادعا و ترویج اخلاق است. «چنین تصویری را که به قصد اثبات و تقریر یک معنا آفریده میشود تصویر اثباتی خواندهاند» (فتوحی، 1385 : 60). نمونه این نوع تشبیه: - ملک تا اتباع خویش را نیکو نشناسد و بر اندازه رای و رویت و اخلاص و مناصحت هر یک واقف نباشد از خدمت ایشان انتفاع نتواند گرفت و در اصطناع ایشان مثال نتواند داد، چه دانه مادام که در پرده خاک نهان است هیچ کس در پروردن او سعی ننماید چون نقاب خاک از چهره خویش بگشاد و روی زمین را زیور زمردین بست معلوم گردد که چیست، لاشک آن را بپرورند و از ثمرت آن منفعت گیرند (ص68). در تشبیهات مرکب، وقتی از چندین مشبه به استفاده میشود، جنبه اقناعی آن قویتر به نظر میآید. به عبارت دیگر، هیئت مرکب از چند تصویر در تقریر حال مشبه و اقناع مخاطب مؤثر واقع میشود. افزون بر آن، کلام رنگی از اغراق و مبالغه به خود میگیرد. مثال: - شاید بود که هنر من سبب این کراهیت گشته است. چه اسب را قوت و تگ او موجب عنا و رنج است و درخت نیکو بارور را از خوشی میوه شاخها شکسته شود و جمال دم طاووس او را پرکنده و بال گسسته دارد.
(ص103) گسترش مشبه به که در برخی کتب بلاغی از آن به عنوان تشبیه حماسی یاد شده است (شمیسا،1372 : 125). در تشبیه مرکب به وفور دیده میشود: - علما پادشاه را به کوه بلند تشبیه کنند که در او انواع ثمار و اصناف معادن باشد لکن مسکن شیر و مار و دیگر موذیات که بر رفتن در وی دشوار است و مقام کردن میان آن طایفه مخوف (ص67). 1.2.6. تشبیه تمثیل تمثیل را حکایت یا داستان کوتاه یا بلندی گفتهاند که فکر یا پیامی اخلاقی، عرفانی، دینی، اجتماعی، سیاسی یا جز آن را بیان میکند (پورنامداریان، 1375: 147). بدین ترتیب، «تمثیل داستانی ساخت گستردهتری از تصویر مجازی است. یک تمثیل اخلاقی از اجزا و عناصر بسیار زیادی تشکیل شده است. کل صورت قصه با تمامی اجزایش یک طرف تصویر به حساب میآیند و پیام طرف دوم تصویر. قصه با تمام تشبیهها و استعارهها یک تصویر تمثیلی است. صورت قصه یک رسانه است برای پیام یعنی مفهوم نهفته در زیر ساخت قصه که در موازات صورت آن حرکت میکند و طرف دوم تصویر به حساب میآید» (فتوحی،1385: 57-56). اما تشبیه تمثیل «تشبیهی است که مشبه به آن جنبه مثل یا حکایت داشته باشد» (شمیسا،1372: 104). در کلیله و دمنه این نوع تشبیه کاربرد فراوان دارد. کارکرد تعلیمی این متن این فراوانی را توجیه میکند؛ زیرا «تمثیل برای توضیح و تبیین معنی به کار میرود و قالبی است در خدمت ادبیات تعلیمی و تمثیل با تجسم بخشیدن و تصویر کردن مفاهیم انتزاعی و عقاید دینی و اخلاقی امر آموزش به عوام و ذهنهای مبتدی را ساده میکند» (فتوحی،1385: 273). تمثیل در این موارد به کارکرد اصلی خود، یعنی استدلالگری و اقناع کنندگی مخاطب، نزدیک میشود؛ «عبدالقاهر جرجانی و خواجه نصیر طوسی و شبلی نعمانی تا به آن حد بر خاصیت استدلالگری و اقناع کنندگی تمثیل معتقد بودند که نام این صناعت را استدلال گذاشته بودند؛ چرا که در آن از حال یک شبیه بر حال دیگر شبیه دلیل میسازند» (شیری،1386: 42). در کلیله و دمنه داستانهای اصلی و فرعی زیادی هست که داستانهای کوتاه حجم بالایی در کتاب دارد. رابطه بین مشبه و مشبه به (حکایت و داستان) در اغلب موارد کاملاً مشخص و واژگان و عباراتی است از قبیل: همچنان باشد که و از نظایر و اخوات آن است که، چنانکه، راست بدان..... مانی که، لایق بدین سیاقت حکایت آن... است که، از امثال این مقدمه حکایت آن.... است که، حکایت او همان مزاج دارد که. از نظر محتوا تمثیل در کلیله و دمنه از نوع اخلاقی، سیاسی و در یک مورد از نوع تمثیل رمزی است. به لحاظ صورت نیز از نوع حکایت حیوانات و حکایات انسانی است. برای برقراری ارتباط بین طرفین تشبیه گاهی به صورت اجمالی بخشی از حکایت ذکر میشود و سپس صورت تفضیلی آن میآید: - حکایت او همان مزاج دارد که آن مرد گفته بود که آخر موجبی هست که این زن کنجد بخته کرده به کنجد با پوست برابر می فروشد (ص171). گاهی نیز به شخصیت اصلی داستان یا حکایت اشاره و سپس به شکل مفصل، داستان بازگو میشود: - و از امثال این مقدمه حکایت آن زاهد است که..... (ص240). در مواردی نیز رابطه تشبیهی کامل بین مشبه و مشبه به برقرار میشود، اما مشبه به در قالب حکایت گسترش مییابد: - کمین غدر که از مأمن گشایند جای گیرتر است؛ چنانکه خرگوش به حیلت شیر را هلاک کرد. گفت چگونه؟ گفت آوردهاند که....... (ص86). در اغلب مواردف نتیجه و پیام داستان که از آن به عنوان «روح ثمیل» یاد کردهاند (پورنامداریان،1375: 142) ذکر میشود. گاهی تنها قبل از حکایت به پیام آن اشاره میشود (ص86)؛ اما در بیشتر موارد هم قبل از حکایت و هم در پایان آن پیام و نتیجه داستان میآید (ص71،79،85). در مواردی نیز نتیجهگیری به خواننده محول میشود (ص39، 49). در یک مورد نیز تمثیل رمزی به کار رفته که نویسنده خود، رمزگشایی کرده است (ص56). به طور کلی، روش نصرالله منشی در استفاده از تمثیل، طرح صریح یک ادعا و موضوع، نقل حکایت یا داستانی مناسب برای استدلال و اثبات آن و در اغلب موارد نتیجهگیری مطلوب در پایان آن است. 1.3. انواع تشبیه به اعتبار شکل استفاده از انواع تشبیه در کلیله و دمنه و گوناگونی و تنوّع آنها نشان از تلاش نویسنده در جهت نوآوری و خلق تصاویر تشبیهی تازه است. در بین انواع تشبیه به ترتیب تشبیه جمع، تشبیه تسویه، تشبیه مضمر تفضیلی و تشبیه مفروق بیشتر بسامد را دارد. 1.3.1. تشبیه جمع در تشبیه جمع که به آن تشبیه تفضیلی نیز گفتهاند (شمیسا،1372: 120) برای یک مشبه چند مشبه به میآورند. گاهی رابطه مشبه با مشبه بهها با یک وجه شبه ایجاد میشود: - هر محنت که پیش آید آن را چون یار دلخواه و معشوق ماه روی به نشاط و رغبت در بر گیرد (ص 228). - از اشک بسی در وگهر بارید (ص11). - آن را بر رای جهاننمای خود که آینه فتح است و جام ظفر بازاندازد (ص135). گاهی نیز پیوند مشبه با مشبه بهها وجه شبههای مختلف است: - هر کلمهای از آن او دری هرچه ثمینتر و سحری هرچه مبینتر (ص357). - بی پیل سپید که شخص او چون خرمن ماه خرم و تابان و چون هیکل چرخ آراسته و گردان مهد او هم کاخی دلگشای و منظری نزه است و هم قلعتی و پناهی منیع (ص 359). نویسنده با استفاده از تشبیه جمع تصویری چندبعدی مرکب از چند جزء خلق میکند که از سویی به تازگی و غرابت و شگفتی تصویر تشبیهی میافزاید و از سوی دیگر جنبۀ توصیفی آن را تقویت میکند. 1.3.2. تشبیه تسویه در این تشبیه چند مشبه را به یک مشبه به تشبیه میکنند. این نوع تشبیه هم در تشبیهات گسترده و هم در تشبیهات (فشرده اضافههای تشبیهی) دیده میشود: - تعبد و تعفف در دفع شر جوشن حصین است و در جذب خیر کمند دراز (ص52). - خواستم که حاکم این حادثه عقل رهنمای و عدل جهانآرای ملک باشد (ص329). و تشبیهات فشرده: انوار رشد و نجابت، شعاع اقبال و سعادت، زینت وفا و کرم، حلیت ملک و دولت، شاهین خرد و تجربت و ذکا و فطنت، ریاض امن و مسرت، عرصه فراغ و نهمت. 1.3.3. تشبیه مضمر تفضیلی گاهی ساختار تشبیهی در جمله وجود ندارد، ولی غرض نویسنده تشبیه است (تشبیه مضمر)، در عین حال نویسنده قصد دارد در همان رابطه پنهانی که بین مشبه و مشبه به ایجاد کرده، مشبه را بر مشبه به برتری دهد (تشبیه تفضیل). در تشبیه تفضیل نویسنده یا شاعر «نه تنها مشبه را به مشبه به ترجیح میدهد، بلکه همان خاصیت طبیعی را نیز از آن سلب مینماید و جنبه منفی و حداقل کمخاصیتی و انفعال بدان نسبت میدهد و رابطه طرفین مبدل به تضاد و تقابل میگردد» (طالبیان،1384:34). بنابراین، این نوع تشبیه از سویی نشاندهندۀ تناسی تشبیه و از سوی دیگر بیان حال مشبه و تفضیل آن بر مشبه به است است. در عبارت زیر رای ملک تلویحاً به آفتاب مانند شده، سپس نویسنده از نظر خود عدول کرده و آن را برتر از آفتاب گفته است. - من از رای روشن ملک که آفتاب در اوج خویش چون سایه پس و پیش او دود......(ص 318). و نمونه دیگر: - توانگربچهای نوخط که حور پیش جمالش سجده بردی و شیر سوار فلک پیش رخسارش پیاده شدی (ص 409). - در این جمله از دو جهت تشبیه تقویت شده است: اول اینکه یک مشبه به دو مشبه به تشبیه شده است و دیگر اینکه این دو مشبه به به صورت آشکار نیست و در ضمن برتری مشبه بر مشبه بهها نیز دیده میشود. 1.3.4. تشبیه مفروق و تشبیه عکس تشبیه مفروق: نصرالله منشی برخی از حالات انسانی و تصاویر طبیعی را به گونهای بیان میکند که در نتیجه آن تأثیر تصاویر بیشتر میشود و تصویر به منظور او تشخص میبخشد؛ مثلاً هنگامی که میخواهد پادشاه را به حلم و بردباری و گشادهدلی توصیه کند، در غالب کمترین کلمات و به کمک دو تصویر تشبیهی چنین میگوید: - محذوم چنان باید که بسطت دل او چون دریا بینهایت و مرکز حلم او چون کوه با ثبات باشد (ص137). تشبیه عکس: موسیقی خوشآهنگ الفاظ و روانی کلمات و عبارات و توصیف زیباییها به کمک این نوع تشبیه تصویری زنده و پویا از طبیعت ارائه میکند. از رهگذر این نوع تشبیه نوعی مبالغه و نیرومندی در وجه شبه ایجاد میشود. - متصیدی خوش و مرغزاری نزه بود که از عکس ریاحین او پر زاغ چون دم طاووس نمودی و در پیش جمال او دم طاووس به پر زاغ مانستی (ص 158). 1.4. آرایش تشبیه از ویژگیهای برجستۀ تشبیه در کلیله و دمنه بهکارگیری چند تصویر در کنار هم یا در تزاحم با هم در یک عبارت یا جمله است. در موارد بیشماری تشبیهات با دیگر عوامل بلاغی در کلام از جمله استعاره، کنایه، مراعاتالنظیر و.... همراه شدهاند. این امر باعث تقویت جنبه خیالی کلام و حتی گاه موجب پیچیدگی مضمون آن میشود. در این شرایط «فرایند تصویرسازی چنان است که خطوط خیال در تقاطع با یکدیگر به ذهن متبادر میشوند، گویی چند فکر مثل اسلاید روی هم نمایش داده میشود و از ترکیب این عکسها تصویر تازهای پدید میآید. ذهن آدمی با این عملکرد خلاق میتواند دنیای مطلوب و دلخواه خویش را بیافریند» (فتوحی،1385: 53). برخی این حالت را «صور بیانی مضاعف» نامیدهاند و در تعریف آن گفتهاند «گونهای صور خیال است که در آن یک صورت بیانی با یک صورت بیانی دیگر یا با یک آرایه بدیعی ترکیب شده و تشکیل یک صورت بیانی مضاعف را میدهد» (صرفی، 1388: 110). به هر روی، این گونه تصاویر را که در جای جای کلیله و دمنه دیده میشود، میتوان انگیزهمندترین و جامعترین نوع تصویر قلمداد کرد. گونههای مختلف این تصویرگری در کلیله و دمنه از این قرار است: 1.4.1. تزاحم تصاویر تشبیهی گاهی در جملات این کتاب زنجیرهای از تشبیهات دیده میشود که هالهای از تصاویر را ایجاد میکند. در اغلب موارد این تزاحم تصاویر نهتنها موجب ابهام و سنگینی کلام نیست، بلکه از سویی سبب زیباتر شدن کلام میشود و از سوی دیگر خود به نوعی نوآوری و ابداع است. مثال: - و مقدمات عهود و سوالف مواثیق را طلیعۀ آن کرده و حرمت هجرت و وسیلت غربت را مایه و ساقه گردانیده و بسیجیده آن شده که بر این تعبیه در صحرای مباسطت آیم و حجاب مخالفت از پیکر مراد بردارم (ص33). 1.4.2. تشبیه و استعاره در نمونههای زیر کاربرد تشبیه در کنار استعاره تصویرهای تودرتو و البته نه چندان پیچیده ایجاد کرده است. - جیحون از فوارۀ دیده میراند و چون ماهی بر خشکی میتپد (ص355). - توانگربچهای نوخط که حور بهشت پیش جمالش سجده بردی و شیر سوار فلک پیش رخسارش پیاده شدی (ص409). - شاه سیارگان عروسوار در جلوهگاه مشرق پیدا آمد (ص351). تشخیص نیز در این کتاب گاهی در ارتباط مستقیم با تشبیه مطرح میشود. نمونههایی از این آمیختگی در تشبیهات مضمر دیده میشود. - در آن حوالی مرغزاری بود که ماه رنگآمیز از جمال صحن او نقشبندی آموختی و زهره مشکبیز از نسیم اوج او استمداد گرفتی (ص311). - من از رای روشن ملک، که آفتاب در اوج خویش چون سایه پس و پیش او دود و مانند ذره در حمایت او پرواز کند، در شگفت بماندهام (ص318). 1.4.3. تشبیه و کنایه گاهی تشبیه با کنایه همراه میشود. در این موارد مشبه به جنبه کنایی دارد. مثال: - در نصیحت پادشاه سلامت طلبیدن و صحبت اشرار را دستموزۀ سعادت ساختن همچنان است که بر صحیفه کوثر تعلیق شود و کاه بیخته را به باد صرصر سپرده آید (ص132). - هر که بیتأمل قدم در آن نهد برگذر سیل خوابگه کرده باشد و در تیزآب خشت زده (ص192). 1.4.4. تشبیه و مراعاتالنظیر تناسب یا مراعاتالنظیر از صنایع بدیعی است که همراه شدن آن با تصاویر تشبیهی علاوه بر زیبایی و آرایش کلام آن را از نارسایی و ابتذال دور نگاه میدارد. «معانی متناسب ممکن است برای مشبه یا مشبه به، یا وجه شبه، یا هر دو یا هر سه آنها آورده شود» (فرشیدورد،1382، ج 2: 479). در کلیله و دمنه هر گاه از دو یا چند تصویر تشبیهی به صورت پیدرپی استفاده شود، معمولاً تناسب بین مشبه بهها دیده میشود. - بادیه فراق او بیشک دور و دراز و بیپایان خواهد گذشت که همه عمر کعبه اقبال من درگاه او بوده است و عمده سعادت عمره رعایت او را شناختهام و اگر جان شیرین را عوضی شناسمی، لبیکزنان احرام خدمت گیرمی و گمان چنان بود که من در سایه او چون کبوتر در مکه مرفه توانم زیست و در فراز صفا و مروه او پرواز توانم کرد. اکنون که خون پسرم چون ذبایج در حریم امن او مباح داشتند، هنوز مرا تمنی و آرزوی بازگشتن؟ (ص286). در تشبیه جمع نیز گاهی تناسب در مشبه بهها وجود دارد. از آن جمله است: - آن دو پیل که صاعقه صنعت، ابر صورت، باد حرکتاند. دو خرطوم ایشان چون اژدها که از بالای کوه معلق باشد و مانند نهنگ که از میان دریا درآویزد. در حمله چون گردباد مردمربایند و در جنگ بسان سیل دمان خصم را فرو گیرند (ص359). 1.4.5. تشبیه و تضاد مطابقه، تضاد یا طباق آن است که «کلمات ضدیکدیگر بیاورند» (همایی،1370: 273). همراهی این صنعت بدیعی با تشبیه موجب آرایش و زیبایی و برجستگی تشبیه میشود. گاهی رابطه تضاد بین مشبه و مشبه به یا یکی از اجزای آنها وجود دارد. - شبی چون کار عاصی روز محشر درآمد (ص116). گاهی تضاد در تشبیه جمع و بین اجزای مشبهبههاست: - الحق پشت و پناه سپاه و روی بازار اتباع من بود در دیده دشمنان خار و بر روی دوستان خال (ص124). در اغلب موارد تضاد در دو دستگاه تشبیهی ایجاد میشود: - آبشکلی که آتش فتنه از هیبت آن مرده است. آتش زخمی که آب روی ملک از وی به جای مانده (ص361). - رویی چون تهمت اسلام در دل کافران و زلفی چون خیال شک در ضمیر مؤمن (ص217). در عبارت مذکور تضاد در وجه شبه نیز دیده میشود. به هر حال تلاقی دو امر یا خصیصه متضاد در تعبیری واحد و همراه و سازوار کردن آنها میتواند کلام را زیبا و شگفت و پویا سازد. 6. نتیجه تشبیه در کلیله و دمنه از عناصر اصلی خیالانگیزی و مرکز ثقل تصویرسازی است. هدف اصلی نویسنده در این کتاب پرداختن به معانی و مفاهیم اخلاقی و اجتماعی است. آرایشهای لفظی و صورتهای خیالی نیز در همین جهت به کار میرود. بنابراین، میتوان گفت هرچند سبک نوشتاری این کتاب توجه به جنبههای زیباشناختی تشبیه را توجیه میکند، هدف اصلی در بهکارگیری آن روشنگری و ایضاح است. به همین دلیل، تشبیهات در این کتاب با وجود تعدد و تنوع و آمیختگی با آرایشهای لفظی و معنوی و درهمتنیدگی تصویری از هر گونه تعقید و پیچیدگی به دور است. | |||||||
مراجع | |||||||
| |||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 13,465 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 3,427 |