تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,659 |
تعداد مقالات | 13,576 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,259,932 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,311,799 |
مردمی یا مرد، می نقد و تحلیل بیتی از رودکی سمرقندی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
متن شناسی ادب فارسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 7، شماره 2، شهریور 1394، صفحه 21-32 اصل مقاله (170.14 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حسن حیدری؛ علی صباغی* | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دانشگاه اراک | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رودکی سمرقندی از سرآمدان قلمرو شعر پارسی در سده سوم و چهارم هجری است که از انبوه اشعار او تنها حدود هزار بیت، آن هم به گونه پراکنده و برگرفته از میان آثار دیگر به دست ما رسیده است. فقدان نسخه کهن و اصیل، فاصله زمانی، دگرگونیهای زبان فارسی، ضبطهای مختلف منابع ثانوی و ... سبب شده است تا قرائت و مفهوم برخی از همین بیتهای اندک این شاعر دشوار و دیریاب گردد. در این جستار قرائتهای گوناگون و معانی ارائه شده مصححان از یک بیت از خمریّه مشهور رودکی به روش مقایسهای ـ تحلیلی نقد و بررسی شده است. حاصل پژوهش بیانگر آن است که بر اساس موازین سبکشناسی، قواعد دستور تاریخی زبان فارسی، شواهد درون متنی و شواهد برون متنی قرائت متعارف بیت رودکی مقرون به صحت نیست. در نهایت، این مقاله ضبط صحیح بیت را پیشنهاد کرده، معنا و تفسیر آن را با این قرائت به دست داده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دیوان رودکی؛ تصحیح متن؛ سبکشناسی؛ دستور تاریخی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه وقتی از یک متن، نسخة خطی صحیح، معتبر و نزدیک به زمان مؤلف در دسترس نباشد و دگرگونیهای زبانی و فاصلة زمانی هم بر آن افزوده شود، تصحیح آن با دشواری بیشتری همراه میشود. این امر به نوبة خود در روند خوانش و فهم معنا نیز اختلال ایجاد میکند. در حالی که پایة هر گونه نقد و تحقیق درست در متن، ضبط صحیح و نقد متن است(ر.ک: مایل هروی،1369: 254). محقق در چنین مواردی ناگزیر است از دانشهای سبکشناسی، تاریخ ادبیات، تاریخ زبان و جز آن کمک بگیرد تا از راه تصحیح قیاسی به متن منقّحی دست یابد و آن را اساس پژوهش قرار دهد. یکی از شاعرانی که دیوانشان نیازمند چنین نگرشی است، رودکی سمرقندی ـ ملقب به آدم الشعرا و پدر شعر فارسی ـ از سرایندگان توانای سبک خراسانی در سدة سوم و چهارم هجری است. با وجود تلاشها و مساعدتهای کسانی چون براگینسکی، نفیسی، شعار، امامی همچنان نکات مبهم و محل اختلاف در بیتهای بازمانده او وجود دارد.
اهمیت تحقیق از آنجا که اشعار رودکی به عنوان متن درسی دانشگاهی تدریس میشود، لازم است ابهامها و دشواریهای اشعار وی برپایة اصول و موازین علمی برطرف گردد تا هم پژوهشگران منظور و مقصود رودکی را به روشنی و درستی دریابند و هم دانشجویان در بین معانی و شرحهای مختلف سردرگم نمانند.
پیشینة بحث منابع و مآخذی که در باب بیت مورد بحث و ضبط و معنای آن مطلبی دارند، همانها هستند که بیتهای بازماندة رودکی را جمع و شرح کردهاند مثل: محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی از سعید نفیسی، آثار منظوم رودکی زیر نظر براگینسکی، تصحیح دیوان رودکی به کوشش جعفر شعار، نصرالله امامی و منوچهر دانشپژوه و چندین گزیدة درسی از رودکی به کوشش اسماعیل حاکمی، نصرالله امامی، خلیل خطیب رهبر و دیگران. دربارة موضوع این جستار به صورت خاص نیز بحثهایی میان صاحبنظران درگرفته است و دو موضوع چگونگی ضبط متن شعر و در پی آن مفهوم و معنی بیت محل تأمل پژوهشگران بوده است. از جمله پیشنهاد ملکالشعراء بهار و ایراد عباس اقبال در باب تصحیح و مفهوم بیت مورد بحث در مجلة دانشکده (بهار،1370: 593 ـ 582) و نیز اختلافهایی که در دیوان رودکی، گزیدهها و شرحهای آن در ضبط و گزارش این بیت نوشته شده، قابل ذکر است. این مقاله بر آن است تا با بهرهگیری از منطق قیاسی و شیوة تحلیلی پاسخگوی این پرسشها باشد: 1ـ از میان خوانشهای متعدد بیت رودکی، کدام یک میتواند اصیل باشد؟ 2ـ چه عاملی سبب پیدایی قرائتهای گوناگون بیت مورد نظر شده است؟ 3ـ چه دلایلی برای انتخاب ضبط مختار میتوان اقامه کرد؟ 4ـ با توجه به گزینش ضبط مورد نظر، معنا و مفهوم بیت چیست؟ برای پاسخ به این پرسشها، نخست ضبط بیت رودکی را از منابع متعدد نقل میکنیم و سپس ضبط پیشنهادی را ارائه مینماییم. در ادامه، دلایل انتخاب این ضبط را بر اساس محورهای سبکشناختی، بلاغی، رسمالخط فارسی، شواهد درون متنی از دیوان رودکی و شواهد برونمتنی از آثار منظوم و منثور دیگر بیان میکنیم و آنگاه به گزارش و شرح بیت میپردازیم.
1. ضبط بیت در دیوان رودکی و منابع دیگر در ضبط متن خمریّة رودکی به ویژه بیت مطلع آن اختلافهایی در چاپهای متعدد دیوان رودکی و منابعی که این شعر را نقل کردهاند، پدید آمده که بحث دربارة ضبط پیشنهادی و معنا و مفهوم بیت را دامن زده است و پژوهشگران بر اساس گزینش ضبط در متن مصحَّح خود به شرح و تفسیر آن مبادرت کردهاند. برای رعایت اختصار و پرهیز از تکرار، ضبطهای مختلف مطلع این قطعه را به ترتیب الفبایی پژوهشگران در جدول درج میکنیم و سپس گزارش آنها را بررسی و تحلیل مینماییم.
بیشتر پژوهشگران ایرانی نام برده در جدول بالا، اساس کار خود را بر مبنای کتاب "محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی" از سعید نفیسی قرار دادهاند و نفیسی خود به سه منبع ارجاع داده است: المعجم فی معاییر اشعار العجم (بدون اطلاعات نشر)؛ المعجم فی معاییر اشعار العجم (تهران: 1314) و آثار ابوعبدالله رودکی (استالینآباد: نشریات دولتی تاجیکستان، 1958م.). گفتنی است اگر نفیسی، قرائت براگینسکی و قرائت شمس قیس را اساس قرار داده باشد ضبط اشتباه "مردی" به جای "مردمی" یا "مرد، می" در مصراع نخست از سوی وی سبب شده است تا در چاپهای دیگر دیوان رودکی به تبعیت از او این خطا تکرار گردد. از سوی دیگر بنا به نوشتة ملک الشعرا بهار، مصراع دوم این خمریّه فقط در المعجم طبع بیروت وجود دارد و ضبط آن نسخه [آزاده تر از درم خرید یا آزاده ترا ز درم خرید] به تحقیق غلط است (ر.ک: بهار، 1371: 1/ 224 و 228). به عقیدة نگارندگان با توجه به دلایلی که در ادامه خواهد آمد از میان ضبطهای دوازدهگانه، ضبط خطیب رهبر و دانشپژوه به صورت زیر مقرون به صحت است:
2. بررسی سبکشناختی برای تأیید ضبط پیشنهادی این بیت، در بررسی سبکشناختی با تکیه بر سطح زبانی به بررسی موسیقی بیرونی و سطح نحوی بیت از طریق دستور تاریخی پرداخته میشود و در بررسی سطح ادبی بیت به محور بلاغی از منظر علم معانی اشارهای خواهد شد. 2. 1. سطح آوایی (موسیقی بیرونی) اگر قرائت مشهور بیت رودکی را بر اساس چاپ نفیسی و متابعان وی بپذیریم، اشکال عروضی در بیت آشکار میشود. به این صورت که دو هجای کوتاه ـ یکی از مصرع نخست و دیگری از مصراع دوم ـ ساقط میگردد که توجیه آن با توجه به روانی وزن در سایر مصراعها موجّه نیست؛ به دیگر سخن اگر در مصراع نخست «مردی» را اصل قرار دهیم یک هجای کوتاه از مصرع ساقط میشود و اگر مصراع دوم را بدون «واو آغازی» بخوانیم از این مصراع نیز یک هجای کوتاه کم خواهد شد؛ بنابراین با توجه به موسیقی بیرونی شعر و شواهد کاربرد واو آغازی در سبک خراسانی ضبط پیشنهادی شعر چنین خواهد بود:
و تقطیع هجایی آن این گونه خواهد بود:1
وزن این قطعه مفاعیلُ مفاعیلُ فاعِلان در بحر قریب مسدّس مکفوف مقصور است2 (ر.ک: مدرسی، 1384: 154). گفتنی است که واو آغازی در صدر مصراع دوم که به صورت یک هجای کوتاه و بدون اتصال به کلمة بعدی به صورت «وَ: va» تلفظ و تقطیع میشود، تصحیح قیاسی است که ملک الشعراء بهار پیشنهاد کرده است (ر.ک: بهار، 1379: 583). کاربرد «واو آغازی» در شعر سبک خراسانی و از جمله در دیوان رودکی شواهد متعدد دارد:3
در قصیدة نونیة رودکی، مصراع دوم سه بیت متوالی با این واو عطف آغاز شده است مانند:
2. 2. سطح نحوی "پدید آوردن" در بیت رودکی فعل مرکب است. "آوردن" جزء فعلی و هستة فعل مرکب است و به عنوان فعلِ یاور یا فعلِ کمکی یا به تعبیر خانلری همکردِ غالب تلقی میشود (ر.ک: فرشیدورد، 1383: 467). "پدید" جزء غیر فعلی است که فعلیار خوانده میشود. فعلیار خود میتواند اسم، قید یا صفت اسنادی و... باشد. در این بیت فعلیارِ "پدید" قید است و "پدید آوردن" یعنی آشکار کردن. کاربرد «می» با دو تفسیر در این بیت قابل توجیه است. نخست اینکه «می» مخفف همی، کلمة مستقل است و هر دو کلمة یاد شده ـ می و همی ـ قیدند که بر استمرار دلالت میکنند (ر.ک: ابوالقاسمی، 1375: 233). با این تعبیر «می» در بیت رودکی عنصری است مستقل که نقش قید تأکید را دارد به معنی همانا و دلیل استقلال آن فاصله گرفتنش از فعل است (ر.ک: فرشیدورد، 1352: 5/ 335). دیگر اینکه «می» به عنوان پیشوند صرفی فعل مضارع است که از فعل جدا شده به معنی تأکید یا تأکید و استمرار آمده است (ر.ک: خانلری، 1374: 2/ 278؛ خطیب رهبر، 1388: 30). از این شیوة کاربرد «می» شواهد متعددی در دیوان رودکی به چشم میخورد مانند: می بسوزد، می نتوان کرد و می نبینم (ر.ک: رودکی، 1382: 11، 19و 71 ). فاصله افکندن بین فعلیار یا فعل کمکی یا پیشوند با فعل اصلی محدود به شعر سبک خراسانی و رودکی نیست بلکه در متون نثر نیز شواهد بسیار دارد؛ بنابراین افتادن فاصله بین اجزای فعل مرکّب، به ضرورت وزن منتفی است: و از مردمان کسست که می پیکار کند در هستی خدای بفیدانشی، او پسروی کند هر دیو ستنبه را. (ترجمة قرآن موزة پارس، 1355: 41) می سوگند یاد کند خدای به محمد (ترجمة قرآن موزة پارس، 1355: 178)4 می گواهی دهم که تو پسر پیغمبری و من اینجا به تجربت حلم تو آمدم (هجویری، 1383: 108). نبینی که اسب توسن را به ریاضت از صفت ستوری می به صفت مردمی آرند تا اوصاف اندر وی مبدّل گردانند. (هجویری، 1383: 303)
نتیجه آن که هر دو صورت یاد شدة کاربرد «می» در بیت رودکی، یک ویژگی زبانی - سبکی محسوب می شود و قواعد هر دو نوع کاربرد در منابع دستور تاریخی زبان فارسی بیان شده است(ر.ک: فرشیدورد، 1352: 5 ـ 8؛334 ـ 337؛ 412 ـ 408؛ 488 ـ 483 و 551 ـ 541). 2. 3. محور بلاغی بر اساس هنجار بلاغی ادبیات کلاسیک، کل این قطعه رودکی از نظر علم معانی دارای اطناب است و شاعر در آن از خاصیت می و تأثیر آن در پهلوانان و مردان سخن گفته است. در بیت نخست اطناب از نوع ذکر خاص پس از عام است (ر.ک: تفتازانی، 1416: 292). به این معنی که در مصرع نخست حکم کلی و عام این است که می شرف مرد را پدید میآرد و در مصراع دوم مصادیق مرد ـ آزاده نژاد، درمخرید، ـ به صورت خاص مشخص و مراد از تعبیر پیدایی شرف مرد، ایضاح شده است. نکته اینجاست که اگر تعبیر مردمی (= انسانیت) را بپذیریم، این هنجار از بین میرود و رسایی و شیوایی مفهوم بیت مخدوش میشود. در بیت دوم اطناب از گونة تکرار و نیز تذییل است و شاعر بیت نخست را عکس کرده است؛ یعنی «فراوان هنر است اندر این نبید» در مصراع دوم حکم کلی است که در مصراع نخست «می پدید آرد آزاده از بداصل» مصداق خاص یکی از هنرهای فراوان نبید است که در بیت پیشین گفته شده بود (ر.ک: طبیبیان، 1388، 265 و 269).
3. رسمالخط فارسی به نظر میرسد یکی از دلایل دشواری خوانش صحیح این بیت به رسمالخط فارسی مربوط است. اگر مرز کلمه ـ واحد مستقل زبانی ـ در رسمالخط فارسی مشخص و رعایت شود و نیز فاصلة برونکلمهای و درونکلمهای در نگارش لحاظ شود خواندن متن آسانتر شده، مشکلی در درک مفهوم به وجود نخواهد آمد. به دیگر سخن، دشواری خوانش این بیت رودکی از آنجاست که تعبیر «مردمی» یا «مرد، می» را یک یا دو واحد زبانی بدانیم و برای هر کدام توجیهی داشته باشیم: (یک واحد زبانی: مردم + ی پسوند) (دو واحد زبانی: مرد + می). اگر بر اساس دستور تاریخی در این بیت معتقد باشیم که سه واحدِ «می، پدید، آرد» داریم و می ـ مخفف همی ـ نقش قید دارد و برای تأکید به معنی همانا آمده است یا دو واحد «پدید، میآرد» داریم که «می» پیشوند صرفی فعل است که بنا به قاعدة دستور تاریخی از فعل فاصله گرفته و پیش از جزء غیر فعلی در فعل مرکب آمده است (می پدید آرد: پدید میآرد) و این مطلب را در رسمالخط نیز رعایت کنیم، دشواری خوانش و تحلیل از میان خواهد رفت. البته رعایت فاصلة درونکلمهای و برونکلمهای یا رعایت عدم فاصله، نیم فاصله و یک فاصله که در رسمالخط رایانهای پیشنهاد شده است (ر.ک: صلحجو، 1386: 36 ـ 25) در دستنوشتهها مراعات نشده کاتبان بسته به نوع خط و رسمالخط رایج زمان و سلیقة شخصی خویش قلم به دست گرفتهاند.
4. مفهوم بیت در شرحها و گزیدهها اقبال آشتیانی ضبط مصراع دوم را بر اساس چاپ المعجم فی معاییر اشعار العجم چنین آورده: «آزاده تو را از درم خرید» و بیت را این گونه معنی کرده است: «می شرف مردمی پدید آرد و آزاده تو را از درم خرید پدید آرد» (اقبال، 1370: 584). ملک الشعراء بهار در انتقاد از این ضبط پیشنهاد کرده که مصراع دوم باید اینگونه تصحیح قیاسی شود: «و آزاده برون از درم خرید»؛ و در توضیح آن آورده است که فعل مستقل در این بیت "آرد" در مصراع اول است که یک بار با کلمة "پدید" و بار دیگر با کلمة "برون" همراه شده است به این معنی که بهار "پدید آوردن" را فعل مرکب ندانسته بر این عقیده است که کلمههایی مانند برون و پدید جزء ترکیبات نحوی واقع میشوند. ایشان وجود "واو" در آغاز مصراع دوم را دلیل حذف فعل "آرد" دانسته است (ر.ک: بهار، 1371: 1/ 228). در نهایت هم معنای پیشنهادی بهار این است که « می شرف انسان را آشکار سازد و آزاده را از زرخرید ممتاز نماید» (بهار، 1371: 1/ 231). ذبیح الله صفا قرائت مَردُمی را پذیرفته در گزارش آن مفهوم «مردمی» را به دو صورتِ: انسان (با یاء نسبت)، آدمیت (با یاء مصدری) در پاورقی آورده است (ر.ک: صفا، 1354: 1/ 2). جعفر شعار در دیوان رودکی چاپ خویش که اغلاط بسیار در آن راه یافته است5 قرائت "مردمی به معنای انسانیت" را پذیرفته و قرائت "مرد، می پدید" را به صورت مبهم و بدون ذکر نام و نشان به برخی پژوهشگران نسبت داده، در پایان توضیح علامت سؤال گذاشته است: « به قرائت برخی: می آرد شرف مرد میپدید: می شرف مرد را پدید می آرد (؟)» (رودکی، 1382: 25). دبیرسیاقی قرائت مردمی را پذیرفته و در معنای بیت نوشته است: «می بزرگی و شرف آدمی را آشکار میسازد و سبب میشود که آزادمرد از درمخرید (بنده) بازشناخته شود» (دبیرسیاقی، 1374: 31). دانشپژوه به ظاهر قرائت "مردْ می" را پذیرفته و در آغاز مصراع دوم "و" افزوده است. وی در توضیح بیت نوشته است: «می شرف انسان را پدیدار میکند، چون میخواره ممکن است دست به کارهایی بزند که موجب ریختن آبرویش شود، می مردم آزاده را از بندگان و بردگان متمایز میکند» (رودکی، 1383: 103). خلیل خطیب رهبر با قطعیت و با استفاده از نشانههای نگارشی قرائت "مرد، می" را اصل دانسته است. او در توضیح مفهوم بیت نوشته است: «مرد: انسان، مردم؛ می: پیشوند فعل برای تأکید و گاهی تأکید و استمرار، می پدید آرد: همانا پدید آورد. معنی بیت: می بزرگی و شرف انسان را آشکار میکند و آزاده مرد و بندة زر خرید را از یکدیگر باز میشناساند» (رودکی، 1388: 30). از میان این گزارش ها، خوانش و تفسیر خطیب رهبر و دانشپژوه به صورت ـ می آرد شرف مرد، میپدید || وَ آزاده نژاد از درم خرید ـ با معیارهای سبکشناختی به ویژه موسیقی بیرونی قطعه و سطح بلاغی بیت و قواعد دستور تاریخی هماهنگتر است.
5. شواهد برون متنی قرائت "شرفِ مرد" و "پدید آوردن آزاده از درمخرید" را شواهدی از مینوی خرد، شاهنامه، گرشاسبنامه، نوروزنامه و دیوان حافظ تأیید میکند که در زیر به اختصار آنها را میآوریم. مینوی خرد در پاسخ پرسش پانزدهم دانا میگوید: «دربارة می پیداست که گوهر نیک و بد به می آشکار تواند شد... و هرکه می بر او تازد و خویشتن را بتواند نگاه دارد در گوهرش پژوهش کردن لازم نیست. چه مرد نیکگوهر چون می خورد مانند جام زرین و سیمین است که هر چه بیشتر آن را بیافروزند (= صیقل دهند) پاکتر و روشنتر میشود و اندیشه و گفتار و کردار (خویش را) نیکتر دارد و نسبت به زن و فرزند و همالان (= دوستان، یاران) دوستتر و چربتر و شیرینتر شود و به هر کار نیک کوشاتر شود و مرد بدگوهر چون می خورد خویشتن را از اندازه بیشتر اندیشد و پندارد و با همالان نبرد کند و چیرگی نشان دهد و افسوس (= مسخره) و استهزاء کند و مردم نیک را تحقیر کند و به زن و فرزند و مزدور و بنده و پرستار خویش آزار رساند و مهمانی نیکان را برهم زند و آشتی را ببرد و قهر آورد» (تفضلی، 1354: 33 ـ 32). فردوسی در اثر آشنایی با منابع ادبیات پهلوی مانند مینوی خرد و شاید با تأثیرپذیری از همین قطعة رودکی است که در خطبة داستان گشتاسب و کتایون چنین سروده است:
در بیتهای بالا تعبیرهای فرزانه گوهر و پلید، بیان دیگری از آزاده نژاد و بداصل شعر رودکی است. هم چنین تعبیرِ «به مرد اندرون باده آرد پدید... »7 و خطاب فردوسی به می « ایا آنک گوهر تو آری پدید » دقیقا منطبق با مضمون مینوی خرد و بیت رودکی است. در گرشاسبنامه همین مضمون چنین بیان شده است:
در نوروزنامه منسوب به خیام در «حکایت اندر منفعت شراب» چنین آمده است: ... و خاصیتش [شراب] آن است که... بخیل را سخی و بددل را دلیر کند... و گروهی زیرکان شراب را محک مرد خواندهاند و گروهی ناقد عقل و گروهی صراف دانش و گروهی معیار هنر و بزرگان شراب را صابون الهَمّ خواندهاند و گروهی مفرِّح الغَم و هرکه پنج قدح شراب ناب بخورد آنچه اندر اوست از نیک و بد از او سرآید و گوهر خویش پدید کند و بیگانه را دوست گرداند و اندر دوستی بیفزاید (خیام، 1385: 84 ـ 83). حافظ شیرازی نیز با ایهام سازی معهود خویش، همین مضمون را در یک مصرع جاودان ساخته است:
علاوه بر شواهد برونمتنی یاد شده دربارة تأثیر می در آشکار کردن شرف و گوهر مرد، کاربرد تعبیر «شرف مرد» در شعر شاعران سبک خراسانی و ادوار بعد، خوانش شرف مرد را بیشتر تقویت میکند مثلا در شعر ناصرخسرو:
نکتة دیگری که به خوانش و روشن شدن مفهوم بیت یاری میرساند، دقت در معنی واژة «مرد» در فرهنگها و شعر رودکی و اشعار سخنوران معاصر وی است. یکی از معانی کلمة «مرد» در این منابع؛ دلاور، مبارز، هنری و اهل ننگ و نبرد و... یاد شده است: (ر.ک: دهخدا، 1377، ذیل مرد)
نتیجه از بررسی بیت رودکی در محورهای سبکشناختی (1. زبانی: موسیقایی و نحوی؛ 2. بلاغی)، دستور تاریخی زبان فارسی و شواهد برون متنی نتایج زیر به دست میآید: 1- بر اساس قواعد موسیقی شعر، مصرع نخستِ بیت بر وزن: مفاعیلُ مفاعیلُ فاعلان، با قرائت «می آرد شرف مرد، می پدید » صحیحتر است. 2- بر اساس قواعد دستور تاریخی و هنجار زبانی سبک خراسانی باید این سه نکته را در نظر داشت: الف- بین پیشوند صرفی و فعل و نیز بین اجزای فعل مرکب ( می+ پدید+ آرد) فاصله افتاده است. ب- «می» پیشوند صرفی فعل مضارع است یا به صورت مستقل در مصراع نخست قید است. ج- شروع مصرع دوم با حرف پیوند وَ (va) براساس متون هم دوره و سایر دورهها یک هنجار سبکی است. 3- بر اساس قواعد علم معانی، بیت مورد بحث به همراه بیتهای بعد دارای اطناب از نوع ذکر خاص پس از عام است. 4- شواهد برون متنی کهن و متأخر، «تأثیر می در شرف مرد» و ترکیب اضافی « شرف مرد» را بیشتر تقویت و تایید میکند. 5- در نهایت بر اساس ضبط پیشنهادی معنای بیت چنین است: [همانا] می بزرگی ذاتی و بلندی حسب مرد را آشکار کرده آزاده نژاد را از بندة زرخرید متمایز میکند.
پی نوشتها 1ـ برای دیدن تقطیع کامل این قطعه بنگرید به: داود اسپرهم، «موسیقی و خوانش اشعار رودکی» در فصلنامة زبان و ادب پارسی، 38 (زمستان 1387)، ص 116. 2 ـ محجوب بحر این قطعه را قریب اخرب مکفوف الصدرین نوشته است. بنگرید به: محمد جعفر محجوب، سبک خراسانی در شعر فارسی (تهران: فردوس و جامی، بیتا)، ص 43. 3 ـ برای دیدن نمونههای بیشتر این کاربرد بنگرید به: محمد جعفر محجوب، سبک خراسانی در شعر فارسی (تهران: فردوس و جامی، بیتا)، ص 34 و 42. 4ـ برای دیدن نمونههای دیگر این کاربرد بنگرید به همان کتاب صفحة 106 (او تو یا محمد می به دهن تو دهند قرآن)، 420 ( خدای می سوگند یاد کند به صبح که بدمد) و ص 432 ( بینی تو یا محمد آن را که می نهی کند و فاز دارد). 5ـ به عنوان نمونه در همین قطعه در بیت آخر «به جهان دَر» به صورت «به جهان دُر» ضبط شده است. برای دیدن نمونههای دیگر از این گونه خطاها بنگرید به: ص 32 بیت 3 (شگفت لاله که صحیح آن شکفت لاله است) ص 53 بیت6 (نانَش که صحیح آن نانْش است) و نیز ص 62 بیت 115 و ص 81 بیت 129 و موارد متعدد دیگر (رودکی، 1382). 6 ـ این بیت و بیت قبلی شاهنامه را بسنجید با بیت رودکی:
7ـ برای نمونه دربارة تأثیر می در میخواره بنگرید به «گفتار اندر حرام کردن شراب را؛ پادشاهی بهرام گور» در: فردوسی ابوالقاسم، شاهنامه، دفتر ششم، به کوشش جلال خالقی مطلق و محمود امیدسالار (تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، 1389)، صص 445 ـ 440.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع 1ـ ابوالقاسمی، محسن. (1375). دستور تاریخی زبان فارسی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت). 2- دس طوسی، ابونصر علی بن احمد. (1354). گرشاسب نامه، تهران: کتابخانه طهوری. 3 اسپرهم، داود. (1387). موسیقی و خوانش اشعار رودکی. فصلنامة زبان و ادب پارسی، شمارة 38، صص 127 ـ 107. 4 اقبال آشتیانی، عباس. (1370). انتقاد ادبی. مجلة دانشکده. شماره 11 و 12، صص 587 ـ 582. 5 بهار، محمدتقی.(1370). انتقاد ادبی. مجلة دانشکده، شماره 11 و 12، صص 593 ـ 588. 6 ----------.(1371). بهار و ادب فارسی. به کوشش محمد گلبن. تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی و امیر کبیر. 7ـ ترجمة قرآن موزة پارس (1355). مترجم ناشناس. به کوشش علی رواقی. تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران. 8ـ تفتازانی. (1416 هـ ق.). المطول، بهامشه و حاشیه السید میر شریف. قم: مکتبه الداوری. 9ـ تفضلی، احمد. (1354). مینوی خرد. تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران. 10ـ داور پناه ابوالفضل. (1375). انوار العرفان فى تفسیر القرآن. تهران: انتشارات صدر. 11ـ دبیرسیاقی، محمد. (1374). پیشاهنگان شعر فارسی. تهران: علمی و فرهنگی. 12ـ دهخدا، علیاکبر. (1377). لغتنامه دهخدا. تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. 13ـ رودکی، جعفر بن محمد. (1382). دیوان شعر رودکی. تصحیح و شرح جعفر شعار. تهران: نشر قطره. 14ـ ------------- .(1383). دیوان رودکی. شرح و توضیح منوچهر دانشپژوه. تهران: توس. 15ـ صفا، ذبیح الله. (1354). گنج سخن. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. 16ـ طبیبیان، سیدحمید. (1388). برابرهای علوم بلاغت در فارسی و عربی. تهران: امیرکبیر. 17ـ فردوسی، ابوالقاسم. (1389). شاهنامه. به کوشش جلال خالقی مطلق. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی. 18- ------------ .(1389). شاهنامه. به کوشش جلال خالقی مطلق و محمود امیدسالار. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی. 19ـ فرزاد، مسعود. (1349). عروض رودکی. خرد و کوشش، شمارة 7، صص 498 ـ 465. 20ـ فرشیدورد، خسرو.(1352). دستور تاریخی زبان فارسی: پیشوند می و تحول آن در زبان فارسی. ارمغان، شماره 5 تا 8، صص337-334؛ 412-408؛ 488-483؛ 551-548 21- ---------. (1383). فعل و گروه فعلی و تحول آن در زبان فارسی. تهران: سروش. 22ـ لازار، ژیلبر.(1384) شکلگیری زبان فارسی. ترجمه مهستی بحرینی. تهران: هرمس و مرکز بین المللی گفتگوی تمدنها. 23ـ مایل هروی، نجیب.(1369). نقد و تصحیح متون (مراحل نسخهشناسی و شیوههای تصحیح نسخههای خطی فارسی). مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی. 24ـ محجوب، محمد جعفر. (بی تا). سبک خراسانی در شعر فارسی. تهران: فردوس و جامی. 25ـ مدرسی، حسین. (1384). فرهنگ کاربردی اوزان شعر فارسی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)؛ مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی. 26ـ میرزایف، عبدالغنی (1958) ابو عبدالله رودکی، استالین آباد: نشریات دولتی تاجیکستان. 27ـ ناتل خانلری، پرویز (1374) تاریخ زبان فارسی، ج 2، تهران: نشر سیمرغ و نشر نو، چاپ پنجم. 28ـ ناصر خسرو (1378) دیوان اشعار ناصر خسرو. تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. 29ـ نفیسی سعید. (1341). محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی. تهران: کتابخانة ابن سینا. 30- -------- .(1382). محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی. تهران: اهورا، چاپ اول. 31ـ هجویری، علی بن عثمان.(1383). کشف المحجوب. تصحیح محمود عابدی. تهران: سروش | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,340 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 431 |