
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,706 |
تعداد مقالات | 13,973 |
تعداد مشاهده مقاله | 33,635,645 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 13,344,734 |
ارزیابی اعتبار آرایهشناختی کلادهای مولکولی طایفه Arvicolini (پستانداران) | ||
تاکسونومی و بیوسیستماتیک | ||
مقاله 3، دوره 6، شماره 20، آذر 1393، صفحه 13-22 اصل مقاله (794.53 K) | ||
نویسندگان | ||
احمد محمودی1؛ جمشید درویش* 2؛ منصور علیآبادیان3 | ||
1گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | ||
2گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران/گروه پژوهشی جوندهشناسی، مرکز جانورشناسی کاربردی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | ||
3گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران/ گروه پژوهشی نوآوریهای زیستی جانوری، مرکز جانورشناسی کاربردی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | ||
چکیده | ||
برداشتهای متفاوتی از مفهوم گونه وجود دارد که تأثیر مستقیمی بر معرفی گونههای جانوری جدید و بازنگری گونههای ریختی موجود میگذارد. بر اساس بررسیهای انجام شده تاکنون 65 گونه ریختی از طایفه Arvicolini (ولها) شناسایی شده است. لیکن مطالعات مولکولی نشان میدهد که برخی از این ریختگونهها فاقد اعتبار آرایهشناختی هستند و برخی دیگر باید به چند گونه تقسیم شوند. در مطالعه حاضر، 38 گونه ریختی از جنس Microtus یکی از بزرگترین جنسهای این طایفه که در نیمکره شمالی انتشار دارند با استفاده از 823 توالی میتوکندریایی ژن سیتوکروم b (به طول 1140 جفت نوکلئوتید) بررسی شد. در این بررسی فواصل ژنتیکی درون گونهای و بین گونهای محاسبه شد و آنالیز تخمین هاپلوتیپ روی مجموعه دادهها انجام شد. درخت تبارزادی حاصل از مطالعه هاپلوتیپهای مربوط به 38 گونه ریختی با استفاده از آنالیز بیژین نشان میدهد که 64 شبکه هاپلوتیپی درون این مجموعه داده وجود دارد که میتواند مؤید اعتبار برخی از ریختگونههای شناخته شده و همچنین وجود گونههای ناشناختهای باشد که به رویکردی تلفیقی از مفهوم گونه کمک کند. | ||
کلیدواژهها | ||
طایفه ولها (Arvicolini tribe)؛ گونه نهان؛ گونه ریختی؛ گونه ژنتیکی؛ هاپلوتیپ | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه نتایج مطالعات مولکولی اعم از بررسیهای پروتئینی، آنزیمی و توالییابی ژنهای هستهای و میتوکندریایی نشان میدهد که به بازنگری آرایههای گونهای و زیرگونهای تعریف شده بر اساس مطالعات ریختی کمک شایانی میکنند. از جمله این مطالعات میتوان به تحقیقات مولکولی Baker و Bradley (2006) اشاره کرد که نتایج آنها معرف گروههای ژنتیکی متعدد درون گونههای ریختی پستانداران بود. طایفه ولها (Arvicolini Gray, 1821) با 14 جنس و 65 گونه شناخته شده از متنوعترین پستانداران نیمکره شمالی جهان است (Musser and Carleton, 2005). امروزه پژوهشگران در مطالعاتشان علاوه بر مفهوم زیستی گونه به مفهوم گونه ژنتیکی نیز اشاره میکنند؛ مفهوم زیستی و ژنتیکی گونه دو دیدگاه متفاوت با مبانی نظری متفاوت هستند (Bradley and Baker, 2001). گونه ژنتیکی به عنوان گروهی از جمعیتهای طبیعی تعریف میشود که با وجود درونزادآوری، از نظر تبادل ژنتیکی از گروههای خویشاوند جدا شده و به صورت کلادی دارای جدایی ژنتیکی قابل قبول و گنجینه ژنتیکی متفاوت میشود و تاریخچه تکاملی مستقلی دارد. تأکید بر جدایی ژنتیکی و نه جدایی تولید مثلی، بیانگر مهمترین تفاوت مفهوم گونه ژنتیکی نسبت به گونه زیستی است (Baker and Bradley, 2006). همین مسأله در مورد برخی گونههای ولها صادق است، مطالعات اخیر نشان میدهند که گونههای:
مواد و روشها در مطالعه حاضر، 823 توالی از ژن Cytb به طول 1140 جفت نوکلئوتید مربوط به 38 گونه از طایفه ولها در نیمکره شمالی، با استفاده از دادههای بانک ژنی برای شناسایی هاپلوتیپها و با استفاده از نرمافزارهای DnaSP. (Librado and Rozas, 2009) و TCS (Clement et al.,2000) مطالعه شد. فواصل ژنتیکی درون و بین گروهی گونههای ریختی مورد مطالعه با استفاده از برنامه نرمافزاری ExCaliBAR (Aliabadian et al.,2014) و فواصل درون و بین گروهی شبکههای هاپلوتیپی، با استفاده از نرمافزار Mega5 (Tamura et al.,2011) محاسبه شدند و گراف حاصل در برنامه excel نسخه 2007 ترسیم شد. درخت فیلوژنتیکی بیژین (Bayesian) هاپلوتیپها با نرمافزار MrBayes نسخه 2/1/3 (Ronquist and Huelsenbeck, 2003) برای گونهها و گروه گونهها ترسیم گردید- اصطلاح گروه گونه به گونههایی اطلاق میشود که به دلایل متعدد، تفاوتهای مورفولوژیکی بسیار مشخصی نسبت به یکدیگر نشان نمیدهند و یک اصطلاح غیر رسمی در تاکسونومی است (Mayr, 1942) که برای ولها به طور متداول در منابع به کار برده میشود (Musser and Carleton, 2005) و در درک گروهبندیهای این زیرخانواده بسیار سودمند است. برای بهتر نشان دادن واگرایی بین گروههای داخلی، گروههای خارجی از درخت حذف شدند. نتایج درخت حاصل از تحلیل بیژین (شکل 1)، دربرگیرنده دو گروه اصلی برای دادههای مطالعه شده ولها است؛ گروه اول متعلق به گونههای ناحیه پالئارکتیک (شامل دو زیرجنس Microtus و Terricola) و گروه دوم (زیرجنس Mynomys)شامل گونههای ناحیه نئارکتیک است و زیرجنس Alexandromys در قاعده درخت قرار میگیرد. زیرجنس Microtus شامل سه گروه گونه شناخته شده arvalis، socialis و guentheri است. زیرجنس Terricola شامل دو گروه گونه تکنیا است که یکی از دو گروه شامل گونههای Microtus (T). subterraneus و Microtus (T). daghestanicus است و گروه دیگر شامل گونههای بومزاد اروپا است. زیرجنس Terricola شامل گونههایی است که دارای کمترین فاصله ژنتیکی بین گونهای (≤2 درصد) است: از جمله میتوان به گونههای خواهری ذیل اشاره کرد: در نهایت، از تعداد 823 توالی مربوط به 38 گونه، 64 شبکه هاپلوتیپی شناسایی شد. گونه T. pyrenaicusدر داخل شبکه هاپلوتیپی گونه T. gerbei قرار گرفت، همچنین تعدادی از توالیهای مربوط به گونههای
شکل 1- درخت بیژین 64 هاپلوتیپ متعلق به 38 گونه ریختی ولهای مطالعه شده، بر اساس توالیهای ژن Cytb ترسیم شده است. اعداد پشت هر گره نشان دهنده مقادیر احتمال پسین (posterior probability) است.
بحث بازسازی روابط تکاملی طایفه ولها بر اساس صفات ریختی، فقط برای تعداد محدودی از نمونهها امکانپذیر است، زیرا بررسی ویژگیهای دندانی و جمجمهای، تغییرات درون گونهای و میزان همگرایی سازشی بالایی را در بسیاری از گونههای همزاد نشان داده است (Martinkova et al.,2007). یکی از نتایج محتمل تکامل بسیار سریع در ژنوم تاکسونهایی نظیر طایفه ولها، عدم وجود تغییرات ریختی است؛ عنوان شده است که این گروه از جوندگان دارای بالاترین نرخ تکامل ژن میتوکندریایی در بین پستانداران هستند (Triant and De Woody, 2008). اطلاعاتی از قبیل دادههای آلوزیمی ژل نشاسته (Hubby and Lewontin, 1966؛ (Lewontin and Hubby, 1966، کاریوتیپ Patton, 1967)؛ (Hsu, 1979 و به ویژه توالییابی ژنها در اواسط دهه 1980، به ایجاد مجموعه دادههای ژنتیکی بسیار غنی منجر شده است و احتمال تشخیص گونههای ناشناخته را افزایش داده است. Bradley و Baker (2001) با مطالعه 18 گونه جونده، میانگین فاصله ژنتیکی بین گونهای را برای گونههای پستانداران 49/2 درصد پیشنهاد کردند و فاصله ژنتیکی کمتر از عدد 2 درصد را نشان دهنده تغییرات درون گونهای عنوان کردند.
شکل 2- بارکد گپ فواصل درون گونهای و بین گونهای در گونههای ریختی ولها بر اساس ژن Cytb. همپوشانی فواصل ژنتیکی درون گونهای و بین گونهای در شکل مشخص است. 4 عدد از گونههای ریختی بررسی شده (5/10 درصد) تغییرات بین گونهای پایینتر از عدد 2/4 درصد و در مقابل3 عدد ازگونهها (9/7 درصد) تغییرات درون گونهای بالاتر از 2/4 درصد را نشان میدهند.
به نظر میرسد پراکنش کنونی ولها در نیمکره شمالی نتیجه سه رویداد مهاجرت مستقل، از آسیای جنوب شرقی به عنوان خاستگاه فرضی آنها (Chaline et al.,1999؛ Musser and Carleton, 2005؛ Fink et al.,2010) به سمت شمال آمریکا، اروپا و شمال آسیا بوده است. همان طور که نتایج پژوهش حاضر نشان داد، بیشترین مقادیر واگرایی ژنتیکی بین گونههای متعلق به قارههای مختلف (آسیا، اروپا، آمریکای شمالی) است که نشان دهنده جدایی زیاد این گونهها از یکدیگر است. از سوی دیگر، گونههای زیرجنس Alexandromys که در ناحیه هولئارکتیک پراکنش دارند، منطبق با دادههای Robovsky و همکاران (2008) است و بیانگر جدا افتادن این کلاد قدیمی از گونههای پالئارکتیک و نئارکتیک است. از طرفی، واگرایی ژنتیکی زیاد بین گونههای قارههای مختلف، میتواند به علت پراکنش چندین باره و جداگانه گونههای طایفه ولها تفسیر شود (Fink et al.,2010). فواصل ژنتیکی بین گونهای در برخی از ولها نظیر گونههای: Microtus (A). maximowiczii (7 درصد)، Microtus (T). savii و Microtus (T). subterraneus(4 درصد)، بزرگتر از عدد آستانه 2/4 درصد پیشنهادی برای فاصله بین گونهای (Jaarola et al., 2004) است. این موارد نشان دهنده گونههای ناهمگونی هستند که در تحلیل شبکه هاپلوتیپی شاهد گروههای ژنتیکی متعدد درون این گونهها هستیم. این ناهمگونی ژنتیکی ممکن است بیانگر حضور گونههای نهانی باشد که در مطالعات ریختی شناسایی نشدهاند. از سوی دیگر، نتایج نشان داد که برخی از گونههای ریختی دارای واگرایی ژنتیکی بسیار اندکی هستند (همپوشانیها در شکل 2) و در تحلیل شبکه هاپلوتیپی درون یک شبکه واحد قرار میگیرند که از جمله میتوان دو گونه ریختی M. abbreviates و بر اساس آرایش درخت بیژین و فواصل ژنتیکی محاسبه شده بین گونهها، به نظر میرسد که جدیدترین گونه زاییها همچنانکه پیشتر توسط Jaarola و همکاران (2004) و Kryštufek و همکاران (2010) عنوان شده است در گونههای پالئارکتیک و در زیرجنس Terricola رخ داده است. تا جایی که برخی از گونههای این زیرجنس، کمترین فاصله ژنتیکی بین گونهای (یک درصد) را در بین گونههای مطالعه شده دارا هستند، همانند گونههای خواهری Microtus (T). lusitanicus-Microtus (T). duodecemicostatus، و Microtus (T). bavaricus-Microtus (T). liechtensteiniکهتنها بر اساس مطالعات دورگگیری به عنوان گونههای معتبر شناخته شدهاند (Jaarola et al., 2004). یکسان بودن محدوده فواصل ژنتیکی بین گونههای ریختی و هاپلوتیپها نشان دهنده این موضوع است که این جمعیتهای ژنتیکی مجزا و گونههای ریختی که دارای چنین هاپلوتیپهایی هستند نیازمند بازبینی و تصمیمگیری آرایهشناختی مجدد در سطح گونه هستند. در گونههای طایفه ولها به دفعات با گونههای ریختی مواجه هستیم که اختلافات ژنتیکی و ریختی آنها بر هم منطبق نیستند؛ گونه M. qazvinensis بر اساس مطالعات دورگگیری و کاریولوژی از شمال غرب ایران (استان قزوین) گزارش شده است (Golenishchev et al., 2003)، این گونه متعلق به گروه گونه ‘guentheri’ است و به جز عدم دورگگیری، از نظر ریختشناسی تفاوتی با گونههای دیگر این گروه M. guentheri) و (M. hartingiنشان نمیدهد. در مطالعه جامعی که اخیراً توسط نگارندگان بر روی این گونه انجام شده است نتایج مطالعات مولکولی ژن Cytb نشان داده است که این گونه اختلاف ژنتیکی قابل توجهی با دو گونه ذکر شده دارد (تقریباً 9/5-2/6 درصد)؛ در مقابل، با گونه M. dogramacii(گونه خواهری آن در درخت تبارزایی) با وجود دارا بودن ریخت و کاریوتیپ بسیار متمایز و فقدان دورگگیری، اختلاف ژنتیکی اندکی دارد (3 درصد) (Mahmoudi et al., 2015). به طور کلی، تعریف حد آستانه قطعی برای فواصل ژنتیکی بین گونههای طایفه ولها نمیتواند منطبق بر قاعدهای کلی باشد و بنا به دلایل ذیل، ارتباط محکمی با شناسایی گونههای نهان احتمالی درون این جنس دارد: الف) یکسان بودن و در برخی موارد، پایین بودن کمترین فاصله بین گونهای در گونههای ریختی و فاصله ژنتیکی بین شبکههای هاپلوتیپی (2 درصد) ب) همپوشانی قابل توجه فواصل ژنتیکی درون و بین گونهای در گونههای ریختی (شکل 2). ج) وجود گونههای ریختی تأیید شده که واگرایی ژنتیکی آنها بسیار پایینتر از حد آستانه 2/4 درصد (Jaarola et al., 2004) پیشنهاد شده است. طایفه ولها گروهی جوان هستند و محققان معتقدند که نخستین گونهزایی از جد مشترک طی دوره پلیوستوسن روی داده است. این دوره در تاریخ زمینشناسی، با دورههای یخبندانی متعددی همراه بوده است (Mazurok et al., 2001) که نتیجه احتمالی آن، تشکیل جمعیتهای جغرافیایی متعدد بوده است تا حدی که برخی پژوهشگران معتقدند حتی زمان انشعاب بسیاری از گونههای این آرایه به عصر آخرین یخبندان باز میگردد (Chaline, 1990) و بسیاری از جمعیتها هنوز در سطوح مختلف گونهزایی قرار دارند (Martinkova et al.,2007). در نتیجه، میتوان غنای گونهای در ولها را حاصل تکه تکه شدن جمعیت اجدادی همراه با گونهزایی جغرافیایی پس از آن در نواحی پناهگاهی دانست (Kryštufek et al., 2009). روند گونهزایی سریعتر این آرایه، سازش آنها برای زندگی زیرزمینی، تطابق بالا با زیستگاههای متنوع (Musser and Carleton, 2005)، وجود صفات ریختی همگرا و گونهزایی خاص این جوندگان (Baker and Gatesy, 2002)، باعث شده است تا گروهی از گونههای بسیار جوان شکل بگیرند؛ از این رو، ما شاهد گروههای تبارزادی متعددی هستیم که احتمالاً میتوانند معرف گونههای ناشناختهای باشند که تاکنون شناسایی نشدهاند؛ نمونه بارز این موضوع، تبارهای میتوکندریایی متعدد معرفی شده برای گونه Microtus arvalis (حداقل 6 تبار) توسط پژوهشگران مختلف است Haynes et al., 2003)؛ Fink et al.,2004؛ Buzan et al., 2010). نتایج مطالعات اخیر نگارندگان بر مبنای دادههای Cytb یک تبار مولکولی دیگر به گونه Bradley و Backer (2001) بر اساس مطالعات مولکولی بیان کردند که احتمال میرود بیش از 2000 گونه ناشناخته از پستانداران وجود داشته باشد. آنها معتقدند که توالیهای DNA، بیش از هر مجموعه داده دیگری، امکان وضوح چشمگیر برای درک وجود گونهها و مرز آنها را به وجود میآورد. دادههای مولکولی اجازه میدهد تا مفهوم ژنتیکی گونه را برای درک تنوع زیستی پستانداران به کار برد (Baker and Bradley, 2006). این موضوع، مفهوم جدیدی نیست و همراه با مفهوم زیستی و تیپولوژیک گونه Dobzhansky, 1937)؛ (Mayr, 1942 در بین قدیمیترین مفاهیم گونه قرار دارد.
سپاسگزاری از همکاران محترم بخش پژوهشی جوندهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد که در فراهم نمودن مقدمات نمونهبرداری و کارهای آزمایشگاهی نگارندگان را یاری نمودند صمیمانه سپاسگزاری میشود.
| ||
مراجع | ||
منابع Aliabadian, M., Nijman, V., Mahmoudi, A., Naderi, M., Vonk, R. and Vences, M. (2014) ExCaliBAR: a simple and fast software utility to calculate intra- and interspecific distances from DNA barcodes. Contributions to Zoology 83(1): 79-83. Baker, R. H. and Gatesy, J. (2002) Is morphology still relevant? In: Molecular systematics and evolution: theory and practice (eds. Salle, D. and Giribet, G. and Wheeler, W.) 163-174. Birkhäuser Verlag. Basel, Boston, Berlin. Baker, R. J. and Bradley, R. D. (2006) Speciation in Mammals and the genetic species concept. Journal of Mammalogy 87: 643-662. Bradley, R. D. and Baker, R. J. (2001) A test of genetic species concept: cytochtome b sequences and mammals. Journal of Mammalogy 82: 960-973. Brunhoff, C., Galbreath , K. E., Fedorov, V. B., Cook, J. A. and Jaarola, M. (2003) Holarctic phylogeography of the root vole (Microtus oeconomus): implications for late Quaternary biogeography of high latitudes. Molecular Ecology 12: 957-968. Buzan, E. V., Forster, D. W., Searle, B. J. and Kryštufek, B. (2010) A new cytochrome b phylogroup of the common vole (Microtus arvalis) endemic to the Balkans and its implications for the evolutionary history of the species. Biological Journal of the Linnean Society 100: 788-796. Chaline, J. (1990) An approach to studies of fossil arvicolids. International Symposium ‘Evolution, Phylogeny and Biostratigraphy of Arvicolids (Rodentia, Mammalia), Prague, Czech Republic. Chaline, J., Brunet-Lecomte, P., Montuire, S., Viriot, L., Courant, F. (1999) Anatomy of the arvicoline radiation (Rodentia): palaeogeographical, palaeoecological history and evolutionary data. Annales Zoologici Fennici 36: 239-267. Clement, X., Posada, D., Crandall, K. (2000) TCS: a computer program to estimate gene genealogies. Molecular Ecology 9: 1657-1659. Conroy, C. J. and Cook, J. A. (2000) Phylogeography of a post-glacial colonizer: Microtus longicaudus (Rodentia: Muridae). Molecular Ecology 9: 165-175. Dobzhansky, T. G. (1937) Genetics and the origin of species. Columbia University Press, New York. Fink, S., Excoffier, L. and Heckel, G. (2004) Mitochondrial gene diversity in the common vole Microtus arvalis shaped by historical divergence and local adaptations. Molecular Ecology 13: 3501-3514. Fink, S., Fischer, M. C., Excoffier, L. and Heckel, G. (2010) Genomic scans support repetitive continental colonization events during rapid radiation of voles (Rodentia; Microtus): the utility of AFLPs versus mitochondrial and nuclear sequences markers. Systematic Biology 59: 548-572. Galbreath, K. E. and Cook, J. A. (2004) Genetic consequences of Pleistocene glaciations for the tundra vole (Microtus oeconomus) in Beringia. Molecular Ecology 13: 135-148. Golenishchev, F. V., Malikov, V. G., Nazari, F., Vaziri, A. Sh., Sablina, O. V. and Polyakov, A. V. (2003) New species of vole of “guentheri” group (Rodentia, Arvicolinae, Microtus) from Iran. Russian Journal of Theriology 1: 117-123. Haynes, S., Jaarola, M. and Searle, J. B. (2003) Phylogeography of the common vole (Microtus arvalis) with particular emphasis on the colonization of the Orkney archipelago. Molecular Ecology 12: 951-956. Hsu, T. C. (1979) Human and mammalian cytogenetics: an historical perspective. Springer-Verlag, New York. Hubby, J. L. and Lewontin, R. C. (1966) A molecular approach to the study of genic heterozygosity in natural populations. The number of alleles at different loci in Drosophila pseudoobscura. Genetics 52: 203-215. Jaarola, M. and Searle, J. B. (2004) A highly divergent mitochondrial DNA lineage of Microtus agrestis in southern Europe. Heredity 92: 228-234. Jaarola, M., Martinkova, N., Gunduz, I., Brunhoff, C., Zima, J., Nadachowski, A., Amori, G., Bulatova, N. S., Chondropoulos, B., Fraguedakis-Tsolis, S., Gonzalez-Esteban, J., Lopez-Fuster, M. J., Kandaurov, A. S., Kefelioglu, H., da Luz Mathias, M., Villate, I. and Searle, J. B. (2004) Molecular phylogeny of the speciose vole genus Microtus (Arvicolinae, Rodentia) inferred from mitochondrial DNA sequences. Molecular Phylogenetic and Evolution 33: 647-663. Kryštufek, B., Buzan, V. E., Vohralik, V., Zareie, R. and Ozkan, B. (2009) Mitochondrial cytochrome b sequence yields new insight into the speciation of social voles in south-west Asia, Biological Journal of the Linnean Society 98: 121-128. Kryštufek, B., Vohralík, V., Zima, J., Koubínová, D. and Bužan, V. E. (2010) A new subspecies of the Iranian vole, Microtu sirani Thomas, 1921, from Turkey (Mammalia: Rodentia). Zoology in the Middle East 50: 11-20. Lewontin, R. C. and Hubby, J. L. (1966) A molecular approach to the study of genic heterozygosity in natural populations. Amounts of variation and degree of heterozygosity in natural populations of Drosophila pseudoobscura. Genetics 54: 595-609. Librado, P. and Rozas, J. (2009) DnaSP v5: A software for comprehensive analysis of DNA polymorphism data. Bioinformatics 25: 1451-1452. Mahmoudi, A., Darvish, J. and Aliabadian, M. (2014) New insight into phylogeography of Altai vole, Microtus obscurus (Arvicolinae: Rodentia) inferred from mitochondrial data. 18th National and 6th International Congress of Biology in Iran, Kharazmi University, Karaj, Iran. Mahmoudi, A., Darvish, J. and Aliabadian, M. (2015) Taxonomic identity of Microtus qazvinensis Golenishchev et al. 2003 (Rodentia, Arvicolinae) from the northwest of Iran. Acta theriologica DOI 10.1007/s13364-014-0205-x. Martinkova, N., Zima, J., Jaarola, M., Macholan, M. and Spitzen-berger, F. (2007) The origin and phylogenetic relationships of Microtus bavaricus based on karyotype and mitochondrial DNA sequences. Folia Zoologica 56: 39-49. Mayr, E. (1942) Systematics and the origin of species: from the viewpoint of a zoologist. Harvard University Press, New York. Mazurok, N. A., Rubtsova, N. V., Isaenko, A. A., Pavlova, M. E., Slobodyanyuk, S. Y., Nesterova, T. B. and Zakian, S. M. (2001). Comparative chromosome and mitochondrial DNA analyses and phylogenetic relationships within common voles (Microtus, Arvicolidae). Chromosome Research 9(2): 107-120. Modi, W. S. (1987) Phylogenetic analyses of chromosomal banding patterns among the Nearctic Arvicolidae (Mammalia: Rodentia). Systematic Zoology 36: 109-136. Musser, G. G. and Carleton, M. D. (2005) Superfamily Muroidae. In: Mammal species of the world. A taxonomic and geographic reference (eds. Wilson, D. E. and Reeder, D. A. M.) 2: 894-1531. John Hopkins University, Baltimore. Patton, J. L. (1967) Chromosomal studies of certain pocket mice, genus Perognathus (Rodentia: Heteromyidae) Journal of Mammalogy 48: 27-37. Robovsky, J., Ricankova, V. and Zrzavy, J. (2008) Phylogeny of Arvicolinae (Mammalia, Cricetidae): utility of morphological and molecular data sets in a recently radiating clade. Zoologica Scripta 37: 571-590. Ronquist F. and Huelsenbeck J. P. (2003) MRBAYES 3: Bayesian phylogenetic inference under mixed models. Bioinformatics 19: 1572-1574. Tamura, K., Peterson, D., Peterson, N., Stecher, G., Nei, M. and Kumar, S. (2011) MEGA5: Molecular evolutionary genetics analysis using maximum likelihood, evolutionary distance, and maximum parsimony methods. Molecular Biology and Evolution 28: 2731-2739. Triant, D. A. and De Woody, J. A. (2008) Molecular analyses of mitochondrial pseudogenes within the nuclear genome of arvicoline rodents. Genetica 132: 21-33. Zima, J., Arslan, A., Benda, P., Macholan, M. and Kryštufek, B. (2013) Chromosomal variation in social voles: a Robertsonian fusion in Gunther’s vole. Acta Theriologica 58: 255-265. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 506 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 401 |