تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,673 |
تعداد مقالات | 13,658 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,598,521 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,485,806 |
بازبینی داستان شیر و گاو در کتاب کلیله و دمنه از منظر حقوق کیفری | ||
پژوهشهای ادب عرفانی | ||
مقاله 6، دوره 4، شماره 4، اسفند 1389، صفحه 137-156 اصل مقاله (237.32 K) | ||
نویسندگان | ||
مریم محمودی* 1؛ محمود عابدپور2 | ||
1استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان | ||
2مربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان | ||
چکیده | ||
متون ادبی مجموعهای از ذخایر فکری و فرهنگی ملتها و بازتاب اندیشهها و عقاید و آمال آنهاست که در هر عصر و دورهای متأثّر از جامعه و مردم و نیازهای آنان است. مسائل بسیاری همچون جامعهشناسی، مدیریت، اقتصاد، سیاست، نمودهای فرهنگی و اجتماعی و حقوق در ادبیات نهفته است؛ بنابراین در شناخت ملّتها ناگزیر از آشنایی با ادبیات آنها هستیم. مباحث حقوقی و مفاهیم و اصطلاحات وابسته به آن از جمله مسائلی است که در این متون برجستگی خاصی دارد و تاکنون کمتر به آن توجه شده است. در این مقاله تلاش نگارندگان آنست که باب شیر و گاو و با بازجست کار دمنه را به لحاظ حقوق کیفری که خود یکی از شاخههای اصلی علم حقوق است، بررسی کنند؛ زیرا پدیده جرم و مجرم در این دو باب پررنگ تر جلوهگر شده است. جرم و مجرم، انواع مجازات و اهداف آن و مباحث مربوط به عدالت کیفری همچون شهادت، تحقیقات قضایی و تأثیرپذیری قاضی در این مقاله مطرح شده است. در هر مورد سعی بر آنست که مباحث طرح شده در مقایسه با حقوق جزای اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. این تحقیق مبین آنست که با تأمّل و توغّل در متون ادبی می توان به نقطه تلاقی در ادبیات و مباحث حقوقی دست یافت تا در نتیجه ادبیات و محتوای پربار و ارزشمند آن در جهت غنای قوانین و مقرّرات حقوقی و به عنوان عاملی مؤثّر در پیشگیری از جرایم و اصلاح فرد و سلامت جامعه به کار رود. | ||
کلیدواژهها | ||
کلیله و دمنه؛ شیر؛ گاو؛ جرم؛ مجرم؛ مجازات؛ عدالت کیفری | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه متون ادبی مجموعة ذخایر فکری و فرهنگی هر ملّت و بازتاب اندیشه و عقاید آنان است که مسائل بسیاری همچون نحوة تفکر، آراء و عقاید دینی و اخلاقی، راه و روش معیشت، نمودهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و... را در خود منعکس میکند. از این رو در شناخت ملّتها بیشک یکی از غنی ترین منابع، ادبیات آنهاست. از سوی دیگر از موضوعات اساسی در بررسی اوضاع و احوال اقوام و ملل مخلتف، بر خورد آنان با علوم و فنون مخلتف است که روند تکاملی دانش و فن را در بین آنان مینمایاند و متون ادبی در موارد بسیاری از این اطلاعات سرشار است. کلیله و دمنه از متون برجستهای است که علاوه بر امتیازهای والای ادبی به واسطة مضامین برجستة دیگر و محتوای عالی در خور توجه و اهمیت فراوان است و هرکس فراخور ذوق و فهم و بروفق مرام و مقصود خود از آن بهره میگیرد، «عوام برای داستانهای شیرین و دلکش آن، خواص برای مضامین حکمت آمیز و پندآموز آن و اهل سیاست و کشورداری برای عبرت گرفتن و تدبیر آموختن» (مجتبایی، 1381: 17 ). از آنجا که سیاستمداران و بزرگان مملکت از مخاطبان اصلی این کتاب هستند و از جمله وظایف آنان برپاداشتن عدالت در بین رعایاست، مضامین حقوقی از مضامین شایع در این کتاب است. همچنین« پرداختن به معانی اخلاقی هدف اصلی از انشاء این کتاب است » (خطیبی، 1375: 481 ) و بسادگی میتوان رابطة مستقیمی بین حقوق کیفری و اخلاق برقرار کرد؛ زیرا در علم اخلاق به روابط انسان با خداوند، انسان با نفس خویش و تکالیف و وظایف انسان در ارتباط با دیگر انسانها اشاره می شود. این ارتباط اخیر « ناظر به کشمکشها و اختلافات و زد و خوردها و تقلّبات و سایر امور کیفری ناشی از روابط انسانها با یکدیگر در زندگی اجتماعی است که از یک نظر مشمول قواعد و مقرّرات جزایی و از جهت دیگر در زمرة تخلف از تکالیف و قواعد اجتماعی محسوب میشود، مانند قتل، دزدی، خیانت در امانت و...» ( ولیدی، 1371: 159). از سوی دیگر جنبة تعلیمی این متن مورد توجه است؛ زیرا پند و اندرز از مهمترین وسایل در اصلاح فرد و اجتماع است که خود راه را به سوی عدالت فردی و اجتماعی میگشاید. بنابراین در ادامة این نوشتار به عنوان نمونه دوباب شیر و گاو و باز جست کار دمنه از نظر حقوقی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد. البته لازم به ذکر است آنچه در این مجال مورد تأمّل قرار میگیرد. حقوق کیفری یا حقوق جزا به عنوان یکی از شاخه های علم حقوق است.
تعریف حقوق کیفری، مختصات و اهداف آن حقوق کیفری یا حقوق جزا شاخهای از حقوق عمومی داخلی است که« با تعریف افعال یا ترک افعالی که موجب اختلال نظام عمومی است و جرم نامیده می شود و با تعیین واکنش های قانونی برای هر یک از این افعال سعی می نماید که از وقوع جرایم جلوگیری نماید و در صورت تحقّق جرم میزان مسئولیت مرتکب و نحوه تعقیب و انطباق این واکنش ها را باتوجه به شخصیت واقعی هر یک از مرتکبین مشخص نموده و بالاخره و سایل اصلاح و تربیت آنان را فراهم نماید»(محسنی 1375: 12). بررسی های تاریخی نشان می دهد که قوانین و مقرّرات جزایی از قدیمترین قوانینی است که با آغاز خلقت انسان و زندگی اجتماعی او شکل گرفته و همگام با بشر و سایر پیشرفتهای علمی و فرهنگی و اقتصادی او به رشد و تکامل رسیده است، بی شک آرزوی دستیابی به عدالت از مهمترین مؤلّفه هایی است که از قدیمترین ایام تاکنون آدمی را به پذیرش این قوانین و مقرّرات و محدودیتهای ناشی از آن واداشته است. قوانین و مقرات کیفری یا نظام جزایی هر کشور از مهمترین نهادهای حقوقی آنست که از گذشته تا زمان حاضر این قوانین دو هدف عمده را تعقیب کردهاند « یکی منع انتقام خصوصی زیان دیدگان از جرم و دیگر برقراری و حفظ نظم موجود»( همان،22 ). به هر حال مهمترین هدف هر نظام جزایی حفظ نظم عمومی است. از آنجا که نظم لازمة زندگی اجتماعی بشر است، جوامع برای تنظیم روابط منظّم اعضای خود نیازمند قوانین و مقرّرات؛ بخصوص قوانین جزایی هستند که به وسیله آن از حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی حمایت میکند و نیز ارزشهای حاکم بر جامعه را برجسته سازند. قواعد و احکام حقوق کیفری الزام آور و آمره است؛ یعنی نمی توان برخلاف این قواعد و احکام توافق کرد و از آنجا که جرم، تعدی به ارزشها و مصالح اساسی افراد است، مجرم به هر حال تحت تعقیب و مجازات قرار میگیرد. به همین دلیل هر قاعدة جزایی با ضمانت اجرا همراه است. این ضمانت معمولاً به صورت حبس، مصادره اموال، سلب حق و... اعمال می شود. همچنین قواعد حقوق کیفری کلّی و عام است؛ یعنی نسبت به کلیة افرادی که مرتکب جرایم پیش بینی شده در قانون شوند، قابل اجراست؛ اما در عین حال این قواعد و احکام محدود به مرزهای کشور است، به عبارت دیگر حقوق جزا حقوقی سرزمینی است. از آنجا که این قوانین نمودار سلطه و قدرت دولتمردان در هر کشور است؛ هیچ دولتی حاضر نیست قوانین جزائی کشور دیگر را در قلمرو خود پیاده کند. بنابراین قوانین جزایی هیچ کشوری در مملکت یا کشور دیگر قابل اجرا نیست.
رابطة حقوق کیفری و ادبیات برای آنکه در هر جامعه نظام جزایی بتواند به اهداف خود دست یابد؛ باید قوانین و مقرّرات جزایی آن با مبانی فکری و اخلاقیات و طرز تلقی و انتظارات جامعه هماهنگ باشد. بنابراین شناخت افکار و عقاید حاکم بر جامعه به شناخت بهتر و بیشتر این قوانین و مقرّرات در روند تکاملی آنها کمک میکند و از سوی دیگر آگاهی از این قوانین و مقررات بستر فکری و فرهنگی را که در آن شکل گرفته مینمایاند. پس از آنجا که « ادبیات همیشه فقط خلق زیبایی، تئاتر، رمان و شعر نیست. ادبیات وقتی در سر حد کمال و زیبایی است؛ سرشار از زندگی است و مفهوم واقعی دارد که بسیاری از حقوقدانها قدرت درک آن را ندارند ادبیات نگرشی مختص به خود نسبت به زندگی اجتماعی، حکومت، کشمکشهای بشری و عدالت دارد» (مالوری، 1381: 10). به عنوان وسیلهای مؤثّر در جهت مبارزه با کجیها و ناراستیها مطرح میشود که میتواند در مبارزه با جرائم و پیشگیری از آنها مفید و مؤثّر باشد و نظم و عدالت اجتماعی را ایجاد نماید. به هرحال هم ادبیات در چشمانداز وسیع خود و هم حقوق در همة ابعاد خود؛ بویژه بعد جزایی به دنبال ساختن جهانی نو با خصائلی مطلوب و آرمانی است که همه چیز؛ از جمله انسان در آن به سوی تکامل پیش رود و نو اندیشی و نوسازی و خلاقیت وجهة همّت او باشد.
حکایت شیر و گاو در یک نگاه شنزبه گاوی بود که در سفری طولانی بازرگانی را همراهی میکرد؛ امّا فرو رفتن در گل و لای، او را از ادامة راه عاجز کرد. بازرگان نیز بناچار او را رها کرد و رفت. مدتی گذشت. شنزبه بار دیگر قوّت گرفت و فربه شد و با نشاط و شادمانی بانگی برآورد. شیر ( سلطان جنگل )که تا آن زمان گاو ندیده بود، صدای او را شنید و هراسید؛ امّا هراسش را از اطرافیان پنهان کرد. دمنه شغالی بود، در زمرة اطرافیان شاه و چون ترس و دلهرة او را دید بر آن شد تا دلیلش را دریابد. با کلیله که دوست و یار صمیمی او بود، از هدف خود سخن گفت؛ اما کلیله او را از این امر بر حذر داشت؛ ولیکن دمنه در تصمیم خود استوار بود و به همین دلیل نزد شیر رفت و با تملّق و چربزبانی توجه او را به خود جلب کرد و چون شیر به او اعتماد کرد، دلیل هراسش را باز گفت. دمنه به خواست شیر در جستجوی منبع صدا برآمد و پس از مدتی بازگشت و گفت: این صدای گاوی است که به گوش ملک می رسد و اجازه خواست تا او را نزد شیر بیاورد تا بنده و خدمتگزار او باشد. شیر فرمان داد و اینگونه گاو (شنزبه) به دربار او وارد شد. شیر با امتحان و تجربه، رای و خرد شنزبه را دریافت و او را هر لحظه به خود نزدیکتر کرد. این مسأله حسادت دمنه را برانگیخت و با خود اندیشید که شنزبه را نابود کند. با کلیله مشورت کرد و این بار هم کلیله او را از این کار برحذر داشت؛ اما دمنه به قصد عملی کردن اندیشه اش نزد شیر رفت و گفت: شنزبه مقدمان لشکر را با خود همراه کرده تا برتو بیاشوبند. علی رغم مقاومت شیر سرانجام چربزبانیهای دمنه مؤثّر واقع شد و شیر فریب خورد و اظهار کرد که دیگر حاضر به مجاورت با گاو نیست. دمنه که از رویارویی شیر و شنزبه می ترسید، گفت باید عقوبتی سخت برای او در نظر گرفت. شیر گفت: با ظن و گمان نمی توان نزدیکان را مهجور کرد و این کار نیازمند تأمّل و تثبّت است. دمنه گفت: پس باید در رویارویی با این غدّار آماده و مهیّا باشی؛ زیرا اگر نیکو در او بنگری خبث باطنش را در چهره و حرکات و سکناتش می بینی. دمنه پس از آن نزد شنزبه رفت و گفت شنیدهام که شیر قصد تو را دارد تا از گوشتت طعام مهمانی بسازد. شنزبه با ناباوری سخنان دمنه را شنید؛ اما سرانجام او نیز فریب خورد. دمنه گفت برخیز تا نزد شیر رویم و خود علامات شرّ را در حرکات و و سکناتش مشاهده کنی و سپس هر دو نزد شیر رفتند. چون شیر شنزبه را دید، راست ایستاد و غرّید در حالی که دم می جنباند. شنزبه دانست که قصد او را دارد؛ آمادة جنگ شد، شیر برجست و جنگ آغاز شد و خون از هر دو جانب روان گشت و سرانجام « شنزبه بر خاک افتاد و درخون غلطتید و فورت خشم شیر تسکین یافت». شبی کلیله و دمنه با هم سخن میگفتند. کلیله، دمنه را از بابت خیانت به سلطان و کشته شدن شنزبه سرزنش می کرد. پلنگی که از آن نزدیکی می گذشت، سخنان آنها را شنید و آن را برای مادر شیر بازگو کرد. از آن سو شیر نیز از کرده خود پشیمان شد و تشویش خاطرش را با مادر در میان نهاد. مادر او را بر آن داشت تا در این مورد تحقیق و تفحّص کند. پس شیر، دمنه را نزد خود خواند و او را به قضات تحقیق سپرد تا از کارش تفحص کنند. هر چند درطول بازپرسی و رسیدگی دمنه باز هم با تملّق و چرب زبانی میکوشید خود را بیگناه جلوه دهد؛ امّا پافشاریهای مادر شیر، قضات را برای ادامة تحقیق مصمّم می کرد. در اثنای بازداشت دمنه، روزی کلیله پنهانی نزد او رفت و بار دیگر او را سرزنش کرد و از او خواست تا به گناهش اعتراف کند تا از تبعت آخرت رهایی یابد و... ددی که با دمنه محبوس بود، سخنان آنها را شنید و البته بازگو نکرد تا روزی که بنا به درخواست مادر شیر پلنگ حاضر شد، برسر جمع دربارة آنچه شنیده بود، شهادت دهد. آن دد نیز حاضر شد و شنیده هایش را باز گفت و این چنین گناهکاری دمنه بر همگان محرز شد و شیر فرمان داد « تا او را ببستند و طعمه از او باز گرفتند و ابواب تشدید و تعنیف بکار بردند تا از گرسنگی و تشنگی بمرد». لازم به ذکر است از آنجا که در کتاب کلیله و دمنه از روش داستان در داستان استفاده شده، حکایت های فرعی دیگری نیز در ضمن حکایت اصلی ( شیر و گاو ) مطرح میشود. از مجموع هجده حکایتی که در این دو باب و ضمن حکایت اصلی آمده است، تنها حکایت سوّم از باب شیر و گاو، حکایت دزد و زاهد و حکایت دوازدهم از همین باب، حکایت بازرگان و موش آهن خوار و حکایت سوم از باب باز جسته کار دمنه، حکایت غلام بیحفاظ و باز مفاهیم و مصادیقی از حقوق کیفری را در بر دارد که در مباحث مربوط به آنها اشاره می شود.
جرم یا پدیدة مجرمانه در داستان شیر و گاو « جرم » اصطلاح پیچیدهای است که از نظر کارشناسان، محقّقان و اندیشمندان مختلف جامعه شناسی، جرم شناسی و فقهای اسلامی و... تعاریف متفاوتی دارد. گروهی جرم را محصول تضاد موجود بین فرد و مصالح اجتماعی گفته اند (! اردبیلی، 1378: 1/ 10). گروه دیگر جرم را فعل یا ترک فعلی میدانند که بر ضداحساسات شرافتمندانه و نوع دوستی انسان صورت گیرد (!زراعت، 1379: 1/ 43 ). از دیدگاه اسلام جرم مخالفت با اوامر و نواهی کتاب و سنت یا ارتکاب عملی است که به تباهی فرد یا جامعه ختم شود (!گرجی، 1381: 126). هرچند در کلیله و دمنه تعریفی از جرم ارائه نشده؛ امّا می توان با توجه به مصداقهای موجود آن را به لحاظ تعاریف متفاوت بررسی کرد. این مصداقها عبارتند از: - بدکار بودن زن حجام. ( در حکایت دزد و زاهد ) - مثله کردن بی دلیل حجّام همسرش را ( در حکایت دزد و زاهد ) - توطئة گاو علیه شیر ( از نظر دمنه) ( در داستان اصلی) - توطئه دمنه علیه شیرو خیانت به او ( در داستان اصلی) - خیانت در امانت ( در حکایت بازرگان و موش آهن خوار ) صرف نظر از مصداق اول به نظر می رسد، سایر مصداقها منطبق با تعریف جرم از نظر اجتماعی باشد. از این منظر جرم عملی است که نظم اجتماعی را نقض نماید. رافائل گاروفالو ( Rafael Garofalo) در همین ارتباط معتقد است « جرم هر نوع اهانتی است که در هر زمان و هر کشور نسبت به احساسات و سجایای احسان و امانت و درستکاری انجام شود» (باهری، 1348: 68). جرمشناسان نیز جرم را در همین محدوده تعریف میکنند از نظر آنان « جرم علی الاصول به کلیة اعمال ضد سنّتهای اجتماعی یا سنّتهایی که جامعه را دستخوش آسیب میکند، خواه موجب آن علتهای روانی باشد یا اجتماعی اطلاق می شود» ( نوربها، 1375: 142). آدمی موجودی است که به لحاظ مدنیت فطری ناگزیر از زندگی اجتماعی است. در این زندگی او به دیگران نیازمند و دیگران به او نیازمندند و در نتیجه همگان در تعامل با یکدیگرند. پیشرفت جوامع بشری در نوع و چگونگی این تعاملات مؤثّر است؛ به همین دلیل روز به روز بر پیچیدگیهای این ارتباطها افزوده می شود. برای داشتن ارتباطها و تعاملات مؤثّر و ایدهآل شناختن حقوق افراد جامعه لازم و واجب است. جامعه از سویی نیازهای انسان را برطرف می کند؛ امّا از سوی دیگر او را وادار میسازد تا حقوق دیگران را نیز برای حفظ و برقراری آرامش در نظر داشته باشد. بنابراین هرگاه بر اثر غلبة غرایز بشری بر عقل و منطق و شعور و آگاهی، جرایم پدید آید؛ تعارض انسان و حقوق دیگران و قوانین نشأت گرفته از آن آغاز شود. بدین ترتیب روشن است که جرم زاییدة زندگی اجتماعی و ناشی از تعارض غرایز بشری و قوانین موضوعهای است که در جهت دفاع از حقوق افراد شکل گرفته است. مصداق اوّل نیز از سویی منطبق با جنبة اجتماعی جرم است؛ اما از سوی دیگر در حیطة جرم از نظر مذهبی قرار میگیرد، از این منظر همان طور که پیشتر گفته شد، جرم عبارتست از « انجام دادن یا گفتن قول که قانون اسلام آن را حرام شمرده و بر فعل آن کیفری مقرر داشته است یا ترک فعل یا قول که قانون اسلام آن را واجب شمرد. و بر ترک آن کیفری مقرّر داشته است...» (فیض، 1373: 219). در شکلگیری یک جرم عناصری دخیل است که بدون جمع شدن آنها اطلاق جرم به یک عمل امکان پذیر نیست. این عناصر عبارتست از: 1- عنصر قانونی: فعل یا ترک فعلی جرم تلقی می شود که قبلاً از طرف قانون معیّن شده باشد. 2- عنصر مادی: فعل یا ترک فعلی جرم تلقی می شود که در عالم خارج فعلیت یافته باشد. 3- عنصر روانی: فعل یا ترک فعلی جرم تلقی می شود که در انجام آن قصد مجرمانه وجود داشته باشد. قانونی بودن جرم عنصر مهمی است که بر آن بسیار تأکید شده است. در ماده 2 قانون مجازات اسلامی آمده است « از نظر قانونی جرم عبارتست از عمل یا ترک عملی که قانون آن را پیش بینی و برای ترک یا ارتکاب آن مجازات تعیین نموده باشد» بنابراین بدون قانون جرمی وجود ندارد. در جرایم صورت گرفته در کلیله و دمنه نیز این اصل دیده می شود. در جرم زن بدکار، نصّ صریح قرآن، قانون از قبل تعیین شده است. در مثله کردن بی دلیل حجام همسرش را نیز بیان قاضی حکایت از وجود قانون دارد:« بی گناه ظاهر و جرم معلوم مثله کردن این عورت چرا روا داشتی » (کلیله و دمنه، 2535: 78). در توطئه علیه گاو و خیانت او به شیر نیز عنصر قانونی بودن مشهود است و از زبان کلیله میخوانیم که خطاب به دمنه میگوید:« هول ارتکابی کردی و این غدر و غمز را مدخلی نیک باریک جستی و ملک را خیانت عظیم روا داشتی و این نتوان بود که ساعت به ساعت به وبال آن مأخوذ شوی و تبعت آن تو رسد و هیچ کس از وحوش تو را در آن معذور ندارد و در تخلّص تو از آن معونت و مظاهرت روا نبیند و همه بر کشتن و مثله کردن تو یک کلمه شوند» ( همان، 128). عمل مجرمانه توسط مجرم انجام میشود؛ هر چند به اعتقاد اکثر حقوقدانان هر کس که عمل مجرمانهای انجام دهد، لزوماً مجرم نیست؛ بلکه مجرم باید از نظر روانی در ارتکاب جرم قصد مجرمانه و تعمّد داشته باشد ( جرایم عمدی ) و یا آنکه به علت خطا و یا تقصیر خود مشمول تعقیب و مجازات شود ( جرایم غیرعمدی). در کلیله و دمنه مجرم با عناوینی چون اصحاب ضلالت، اصحاب مکر و فجور، مجرم و صاحب جرم آمده است. از نکات قابل توجه در داستان شیر و گاو مورد نظر قرار گرفتن وضعیت ظاهری مجرم است. این مسأله یکی از مباحث مربوط به جرم شناسی است که ارتباط مستقیمی با حقوق کیفری دارد. این دانش میکوشد، واقعیت جرم را در جامعه مورد بررسی قرار دهد و علل بزهکاری را مشخص کند و روشهای مبارزه با جرم را معرفی نماید. دمنه در توطئه علیه شنزبه، خطاب به شیر می گوید: «هرگاه این غدّار مکّار [شنزبه] بیاید آماده و ساخته باید بود تا فرصتی نیابد و اگر بهتر نگریسته شود؛ خبث عقیدت او در طلعت کژ و صورت نازیبایش مشاهدت افتد که تفاوت میان ملاحظت دوستان و نظرت دشمنان ظاهر است » ( همان، 99) و در ادامه می گوید: « علامت کژی باطن او آنست که متلوّن و متغیّر پیش آید و چپ و راست مینگرد و پیش و پس سره میکند» (همان، 100). یکی از حاضران در جلسة رسیدگی به اتهام دمنه از قول علما می گوید:« هر گشاده ابرو که چشم راست او از چپ خردتر باشد با اختلاج دایم و بینی او به جانب راست میل دارد و در هر منبتی از اندام او سه موی روید و نظر او همیشه سوی زمین افتد ذات ناپاک او مجمع فساد و مکر و منبع فجور و غدر باشد» (همان، 147). این باور که مجرمان از لحاظ جسمانی و ویژگیهای چهره و صورت متفاوت از افراد غیرمجرم هستند. از باورهای کهن است. در کتاب ایلیاد نیز در مورد ترستیز شریر آمده است: یک چشمش سوسو میزد، یک پایش چلاق بود شانههای چون کوهش تا وسط سینه اش کشیده شده بود و موهایی که پشت از شکل افتادهاش را می پوشاند ( هومر، 1370: 57) « سیما شناسی که بحث هایش را درباره منش افراد با توجه به ظاهر صورتشان مطرح می سازد، شاخه شناخته شدهای از دانش در اروپای زمان سزار بکاریا بود » ( ولد، 1380: 64 ). سزار لومبرزو (Cesare Lombroso ) پزشک ارتش ایتالیا روش سیماشناسی و جمجمهشناسی را در تشخیص جرم گسترش داد. از نظر او برخی از خصایص جسمانی مجرمان عبارتست از « انحرافهایی در اندازه و شکل سر، نا قرینگی صورت، فکها و استخوان گونههای بزرگ، معمولا گوشهای بزرگ یا کوچک یا گوشهایی که نسبت به سر بآسانی قابل رؤیت اند. لبهای گوشتالو، دندانهای نابهنجار، چانة تو رفته با چین چروکهای فراوان، بازوهای بلند، انگشتان اضافی دست و پا، ناقرینگی مغز » (همان، 68). پاسخ دمنه بر احتجاج مطرح شده، در جلسة رسیدگی به اتهام او نیز قابل توجه است:« اگر من این کار که میگویند بکردهام، نعوذ بالله این علامات مرا بر این داشته باشد و چون دفع آن در امکان نیاید، نشاید که به عقوبت آن مأخوذ گردم که آنها با من برابر آفریده شدهاند و چون از آن احتراز نتوان کرد حکم بدان چگونه واقع گردد» ( کلیله و دمنه، 2535: 148)) و بدین ترتیب این احتجاج را برهان جهل مدّعی آن قلمداد میکند. شایان توجه است که مخالفان نظریههای مربوط به نمود جسمانی مجرمان نیز بر این امر تأکید میکنند:« اگر رفتار انسانی نتیجة اندامهای ذهن باشد، در آن صورت سرنوشت مردم در دستان کالبدشناسی و نیز بیولوژی آنها خواهد بود. این دیدگاه از سوی معلمان، موعظه گران، قضات و دیگر پیشوایان که افکار عمومی را تحت تاثیر قرار میدادند، رد شد و مورد اختلاف قرار گرفت؛ زیرا این دیدگاه با یکی از ارجمندترین ایدههایشان؛ یعنی این ایده که انسانها صاحب رفتار خودشانند و میتوانند آنچه را اراده میکنند انجام دهند، در تناقض بود» ( ولد، 1380: 66 ).
مجازات در داستان شیر و گاو ارتکاب هرجرمی توسط مجرم حیات اجتماعی افراد جامعه را در معرض خطر قرار میدهد. بنابراین با واکنش آنها همراه میشود. این واکنش از طریق مجازات به منصّة ظهور میرسد. در ادوار مختلف تاریخی و در بین اقوام گوناگون مجازات به شکلها و روشهای متفاوت اعمال شده است؛ از جمله مجازاتهای بدنی، تبعید، زندان و... مجازات به هرشکل و طریقهای که انجام شود، اهدافی را به دنبال می کند. امروزه حقوقدانان سه هدف اصلی را برای مجازتها قائل شدهاند: الف: ارعاب ب: مکافات ( سزادهی ) ج: تربیت مجدّد. در کلیله و دمنه اهداف مجازات این گونه تبیین شده است: « براطلاق، زجر کلّی اصحاب ضلالت به گوشمال یکی از ارباب خیانت دست دهد و... مالش اصحاب مکرّر و فجور و قطع اسباب ایشان راحتی شامل و منفعتی شایع را متضمّنست » ( کلیله و دمنه، 2535: 145). اما برای آنکه مجازات نتیجة مثبت داشته باشد در آن به شرایط و اصولی باید توجه کرد؛ از جمله تناسب مجازات با جرم. در کلیله و دمنه آمده است:« اصحاب حزم گناه ظاهر را عقوبت مستور و جرم مستور را عقوبت ظاهر جایز نشمرند» ( همان، 99). از دیگر مصادیق تناسب جرم با مجازات در اندازه و مقدار مجازات متناسب با گناه است. نویسندة کلیله و دمنه غلو در عقوبت و سیاست را از نشانههای تنگخویی گفته است که خود از آفات ملک است (همان،81). اصل قانونی بودن مجازات نیز از دیگر اصول مورد توجه در کلیله و دمنه است. در داستان زاهد و دزد، قاضی حجام را اینگونه مورد مؤاخذه قرار میدهد: « بی گناه ظاهر و جرم معلوم مثله کردن این عورت چرا روا داشتی » ( همان، 78) و در جای دیگر آمده است: « هرکه او را جرمی نتوان شناخت، برو سبیلی نباشد »( همان، 145). اصل قانونی بودن مجازاتها از اصولی است که در اکثر نظامهای جزایی پذیرفته شده و بر طبق آن « قاضی نمیتواند به میل خود و بدون وجود قانونی صریح مجازاتی تعیین کند یا میزان آن را تغییر دهد» ( صانعی، 1382: 622). این اصل در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز پیش بینی شده است « حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد » ( اصل 36 ). « اصل برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد » (اصل 37 ). از دیگر نکتههای مرتبط با مجازات « تخفیف مجازات» است که در این مورد آمده است: « هیچ کس از سهو و زلّت خالی و معصوم نتواند بود و هرگاه که به قصد و عمد منسوب نباشد، مجال تجاوز و اغماض اندران هرچه فراخ تر است » (کلیله و دمنه، 2535: 102). روشن است که عمدی نبودن عمل مجرمانه از نظر نویسندة کلیله و دمنه از موجبات تخفیف مجازات است. در شرایطی عمل مجرمانه مورد عفو و بخشش قرار میگیرد و گفته شده: « هیچ مشّاطه جمال عفو و احسان مهتران را چون زشتی جرم و جنایت کهتران نیست » ( همان ). اما از سوی دیگر در عفو و بخشش نیز شرایط و اصولی باید رعایت شود. در این زمینه از قول اردشیر آمده است: « سخن علما در فضیلت عفو و جمال احسان مشهور است؛ لکن در جرمهایی که اثر آن در فساد عام و ضرر آن درعالم شایع نباشد» ( همان، 131) و در ادامه دلیل این امر را دلیری دیگر مفسدان و قوّت گرفتن حجّت متعدیان و آلوده شدن ذات پادشاه دانسته است. از دیگر نکات مطرح شده درباره عفو و بخشش در کلیله و دمنه آنست که هرگاه عمل مجرمانه توسط چند نفر انجام شود، عفو یا عدم آن شامل حال همه خواهد شد و عفو یکی و عقوبت دیگری از موجبات نارضایتی و از نشانههای بیعدالتی است ( همان، 71). امروزه نیز بر اساس اصل تساوی مجازاتها « وقتی علّتی مسئولیت را رفع میکند یا جرمی توجیه می شود و یا معافیتی حادث میگردد، همه ناشی از تصمیم قانونگذار است که باید در مورد افراد به یک نحو اجرا شود» (نوربها، 1375: 403). البته گاهی عفو را به عفو واقعی و عفو شخصی تقسیم کردهاند که در عفو شخصی تکیه بر خصوصیات مجرمان یا طبقهای از آنهاست، در حالی که عفو واقعی عفوی است که به فاعلان جرایم احصا شده در قانون صرف نظر از ویژگیهای خاص استفاده کنندگان آن اعطا میشود و در این زمینه تفاوتی بین مجرمان وجود ندارد ( همان، 475)، بنابراین روشن است که منظور نویسنده کلیله و دمنه عفو واقعی در معنای امروزی آنست.
انواع مجازات در داستان شیر و گاو پیشتر گفته شد که جرم، امری ایجابی یا سلبی است که قانونگذار آنرا حرام کرده و برای مرتکب آن کیفری مقرّر داشته است. این کیفرها در قانون مجازات اسلامی پنج قسم است:حدود، قصاص، دیات، تعزیرات و مجازات بازدارنده. حدود کیفرهایی است که کم و کیف آنها کاملاً تعیین شده و کسی نمی تواند آن را کم و زیاد کند (ماده 12قانون مجازات اسلامی ) مانند زنا و لواط. امّا تعزیر در مقابل به کیفرهایی اطلاق میشود که نوع و اندازه و چگونگی آن به دلیل مصالحی، از قبل تعیین نشده و تعیین کم و کیف آن بر عهدة ولی فقیه و حاکم شرع گذاشته شده است. مادة 14 قانون مجازات اسلامی قصاص را کیفری تعریف کرده که جانی به آن محکوم می شود و باید با جنایت برابر باشد. « دیه، جریمة نقدی و غرامت مالی است که قانونگذار اسلام عوض جنایت بر نفس یا یکی از اعضا در صورتی که جنایت از نوع خطا یا شبه عمد باشد واجب گردانیده است» (فیض، 1373: 452). مجازاتهای بازدارنده نیز « جرائمی است که به تعبیر ماده 17 قانون مجازات اسلامی تخلّف از مقرّرات و نظامهای حکومتی است، مثل مقرّرات راهنمایی و رانندگی» ( اردبیلی، 1378: 1/ 154). در کلیله و دمنه از قصاص به عنوان یکی از انواع مجازاتها نام برده شده و در این مورد به آیة معروف« ولکم فی القصاص حیاة یا اولوالالباب » استناد شده است ( کلیله و دمنه، 2535: 126). در داستان دزد و زاهد، قاضی حکم به قصاص و عقوبت حجام می دهد ( همان، 78). « حدود » نیز از دیگر مجازاتهایی است که قانونگذار اسلام آن را مشخص کرده و در کلیله و دمنه به آن توجه شده است؛ ازجمله از زبان شیر گفته شده که « پادشاه را در همة معانی خاصه در اقامت حدود و در امضای ابواب سیاست تأمّل و تثبّت واجب است » ( همان، 99). در داستان دزد و زاهد نیز بر این امر تأکید شده است (همان، 77).در بازجویی از دمنه شیر برای آنکه خونی به ناحق ریخته نشود، او را به قضات می سپارد تا از کارش تفحّص کنند ودر توجیه عمل خود می گوید:« در احکام سیاست و شرایط انصاف و معدلت بیایضاح بیّنت و الزام حجّت جایز نیست، عزیمت را در اقامت حدود به امضا رسانیدن » ( همان، 134). البته« گاهی حد به معنی مطلق مجازات است، خواه مصرح در قانون جزا باشد یا به اختیار قاضی بوده باشد (تعزیر) » ( جعفری لنگرودی، 1367: 211). به نظر می رسد که در کلیله و دمنه به این معنا توجه شده و معنای خاص کلمه مورد نظر نبوده است؛ زیرا شاه صدور حکم خود مبنی برمجرمیت و مجازات دمنه را از مقولة حدود تلقی کرده که باید با تأمّل و تثبیت انجام شود. این در حالی است که هیچ یک از اتهامات دمنه که از زبان کلیله نیز به آنها اشاره شده؛ یعنی رنج نفس شیر، نقض عهد، هلاک گاو و هدر شدن خون او، پریشانی جماعت لشکر و تفرقة سپاه(کلیله و دمنه، 2535: 115) از موجبات اجرای حد نیست؛ بلکه به نظر می رسد که این مجازات بیشتر مبتنی بر تعزیرات باشد. زندان یکی از انواع مجازاتهای سالب و محدود کنندة آزادی است.« با اجرای این مجازات مرتکب برای مدتی از جامعه طرد شده و هم خطر او برای جامعه از بین می رود و هم اینکه خطری خود مرتکب را تهدید نمی کند و هم اینکه می توان زندانیان را طبقه بندی کرد و تحت پوششهای اصلاحی خاص قرار داد تا در طول اقامت در زندان به افرادی قانون پذیر و اجتماعی تبدیل شوند» (صفاری، 1387:121). در کلیله و دمنه پس از آنکه شیر به تحریک دمنه شنزبه را از پا در میآورد، در مورد بیگناهی یا گناهکاری شنزبه دچار تردید می شود و با تأمّل و تفکّر و راهنمایی مادر متوجه اشتباه خود شده، دمنه را برای بازجویی احضار میکند. در طی بازجویی و تفحّص از دمنه نیز شک و تردیدی برای او حاصل می شود و در نتیجه دمنه را به حبس می فرستد تا در مورد او به قطع و یقین برسد. در علم کیفرشناسی امروزه این نوع حبس را «بازداشت موقّت» یا «زندان احتیاطی» می نامند. «این نوع زندان برای نگهداری متهم پیش از اثبات جرم به طور موقت، برای جلوگیری از فرار یا تأثیر نامطلوب بر تحقیقات قضایی و همچنین برای کسی به کار می رود که مجهول الحال است و نیکوکارگی و بدکارگی او ثابت نشده است» (همان، 134). « مثله کردن »نیز به عنوان مجازاتی در کلیله و دمنه مطرح شده که نمادی از دورة قانونی نبودن مجازات است، دورهای که «انسان بیچاره به دلخواه حاکم مجازات و شکنجه میشد. بعضی از شکنجههایی که به واسطة عدم وجود اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها بر ابنای بشر وارد می شده. عبارتند از: دست و پا بریدن، زبان بریدن و یا سوراخ کردن آن، زنده پوست کندن، مثله کردن و گوشت مثله را به سگ دادن، شقّه کردن، دوپاره کردن و..»(کلانتری، 1375: 11). در داستان زاهد و دزد، کفشگر، بینی زن حجّام را در تاریکی شب باشتباه به جای بینی همسر خود می برد و البته از فحوای کلام همسرش می توان دریافت که مثله کردن مجازاتی برای رسوایی در بین خلق بوده است (!کلیله و دمنه، 2535: 77). پس از کشته شدن شنزبه و پشیمانی شیر نیز کلیله اینگونه دمنه را مورد سرزنش قرار می دهد:«ملک را خیانت عظیم روا داشتی... و هیچ کس از وحوش تو را در آن معذور ندارد و در تخلّص تو از آن معونت و مظاهرت روا نبیند و بر کشتن و مثله کردن تو یک کلمه شوند»(همان، 128).
آیین دادرسی کیفری در داستان شیر و گاو اجتناب از سوء استفادة احتمالی قدرت عمومی و رعایت اصل بیگناهی متهم و پیشگیری از اشتباهات قضایی بین مرحلة ارتکاب جرم و اعمال مجازات اقتضاء میکند که قواعد و مقرّراتی در طول رسیدگی کیفری رعایت گردد که امروزه تحت عنوان آیین دادرسی کیفری از آن یاد می شود. بنابراین «در برخورد و مقابله با پدیدة مجرمانه و واکنش در برابر مجرم از زمان بروز پدیدة مجرمانه تا زمان اجرای حکم کیفری، دادرسی کیفری باید به شکلی باشد که عدالت کیفری تأمین شود (ایمانی، 1382: 172). مقتضای عدالت کیفری مجازات بزهکار است و تا دلایل اثبات بزه علیه متهمی وجود نداشته باشد، اصل برائت حاکم است. نتیجة سیاستهای کیفری و اصل قانونی بودن جرم و مجازات محاکمه مجرم مطابق قانون است و بررسی تاریخ حقوق کیفری این مهم را ثابت میکند. با ملاحظة حکایت شیر و گاو و نیز این سیر تاریخی مشخص میشود، پس از توطئة دمنه نزد شیر علیه شنزبه شیر مجازات شنزبه را بر مبنای خودکامگی و عدم تحقیق و تفحّص میگذارد و در نتیجه با پشیمانی بر کردة خود افسوس می خورد. پس از این تجربة تلخ، او در مورد اتهام دمنه به گونهای متفاوت رفتار میکند و علی رغم داشتن علم و آگاهی به مجرمیت دمنه و تحریک اطرافیان در این زمینه بر تحقیق و تفحّص دقیق و موشکافانة تأکید میکند با این توجیه که: «اگر به ظن خیانت اهل هنر و ارباب کفایت را باطل کنم، حالی فورت خشم تسکینی یا بد لکن غبن آن به من بازگردد » (کلیله و دمنه، 2535: 141). تأمین عدالت کیفری نیازمند دقت و تأمّل در مسائلی است که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود: الف: شهادت یکی از مهمترین راههای اثبات جرم «شهادت» است که عبارتست از «اخبار صحیح از وقوع امری به منظور ثبوت آن در جلسه دادگاه » (گلدوزیان، 1368: 75). البته برای آنکه شهادت دارای اعتبار باشد، باید برای آن شرایطی قائل شد که در کلیله و دمنه به برخی از آنها اشاره شده؛ از جمله آنکه شاهد باید با وقوف و آگاهی کامل در امری گواهی دهد (!کلیله و دمنه، 2535: 153) و نباید به گمان مجرّد شهادت دهد (همان، 145). نویسندة کتاب در بیان اهمیت این شرط حکایت غلام بازدار را طرح میکند که به دروغ علیه همسر مرزبان شهادت میدهد و در آخر به مکافات عمل ناشایست او باز دست پروردهاش چشمهایش را بر میکند. همسر مرزبان با دیدن این صحنه میگوید: «سزای چشمی که نادیده را دیده پندارد این است» (همان، 154). امروزه در متون جزایی ایران شهادت دو شاهد تبیینکننده سرنوشت قضایی بسیاری از جرایم است. ( مواد 237، 137، 189، 199، 153 قانون مجازات اسلامی) در کلیله و دمنه سرانجام اتهام دمنه با شهادت دو شاهد ثابت شد یکی پلنگی که مخفیانه گفتگوی کلیله و دمنه را شنید و مادر شیر را از مفاد آن مطلع کرد و دیگر ددی که با دمنه در زندان گرفتار بود و او نیز مخفیانه گفتگوی کلیله و دمنه را شنید؛ اما دم نزد و خاموش ماند تا آن که پلنگ به درخواست مادر شیر محاورت کلیه و دمنه را چنان که شنوده بود نزد شیر باز گفت و آن گواهی در مجمع و حوش بداد او نیز کسی فرستاد که من نیز گواهی دارم، شیر دستور داد تا او را حاضر کردند و او آنچه را در حبس میان کلیله و دمنه رفته بود، بر وجه شهادت باز گفت و چون از او پرسیدند، چرا قبل از این نگفتی ؟ پاسخ داد «به یک گواه حکم ثابت نشدی، من بی منفعتی تعذیب حیوان روا ندارم بدین دو شهادت حکم سیاست بر دمنه متوجه گشت » ( همان، 156). در کلیله و دمنه شهادت نوعی تکلیف است ؛ مادر شیر در جلب رضایت پلنگ برای ادای شهادت میگوید: « واجبست بر تو که حق نعمت او [شیر] بگزاری و خود را از عهدة این شهادت بیرون آری و نیز نصرت مظلوم و معونت او بر ایضاح حجّت در حال مرگ و زندگانی اهل مروت فرض متوجه و فرض متعین شناسند، چه هر که حجّت مرده پوشیده گرداند روز قیامت حجت خویش فراموش کند» (همان،155). ب: تحقیقات قضایی منظور از تحقیقات قضایی، مجموعة اقدامات و تحقیقاتی است که از سوی ضابطان دادگستری یا از سوی قضات تحقیق به منظور آماده سازی پرونده و تسهیل و تسریع رسیدگی در دادگاه صورت میگیرد. کشف حقیقت تنها از طریق تحصیل دلایل امکان پذیر است و انجام این امر بر عهدة قضات تحقیق نهاده شده است. در کلیله و دمنه قاضی تحقیق به عنوان «قاضی تفحّص» مطرح شده است. بعد از کشته شدن شنزبه چون شیر از عمل خود پشیمان میشود؛ نسبت به دمنه سوء ظن پیدا می کند و در این بین سخنان مادر شیر نیز بر سوء ظن او می افزاید. بنابراین دمنه را به قضات می سپارد تا از کار اوتفحّص کنند ( همان، 134). هرکس در مقام تحقیق قضایی باشد، باید از شرایط و ویژگیهایی برخوردار باشد؛ از جمله برخورداری از امانت و دور بودن از غرض و ریبت (همان، 135).در ماده 39 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری نیز تصریح شده: «دادرسان و قضات تحقیق باید در نهایت بیطرفی تحقیقات را انجام داده و در کشف اوضاع و احوالی که به نفع و ضرر متهم است بی طرفی کامل را رعایت نمایند». همچنین برای صدور حکم عادلانه تفحّص باید کامل و تمام انجام شود. از زبان شیر در مورد دمنه میخوانیم:«تا تفحّص تمام نفرمایم، خود را در کشتن او معذور نشناسم »(همان، 141) و همچنین در جای دیگر میگوید: «اصحاب خرد و تجربت در کارها خاصه که خونی ریخته خواهد شد، تأمّل و تثبّت واجب بینند و حکم و فرمان باری، جلّت اسماء و عمّت نعماوه امام سازند: یا ایّها الذین آمنوا ان جاءکم فاسق بنباء فتبینوا» (همان، 154). لازم به ذکر است که فراهم آمدن چندین قاضی برای تحقیق و تفحّص خود نشان دهندة لزوم تحقیقات دقیق و همه جانبه است که در کلیله و دمنه به آن اشاره شده است (!همان، 144). ظاهراً یکی از قضات نقش سخنگوی جمع آنها را دارد که از او به عنوان «وکیل قاضی» (همان، 144) یا «معتمد قاضی» (همان،150) نام برده شده، همچنین ریاست مجمع قضات به «مقدّم قضات» سپرده شده است. به نظر می رسد، در این حکایت شیر در مقام تعقیب و رسیدگی کننده است و در جهت احراز صحّت و سقم اتهام، مراتب تحقیق را به دیگران واگذار کرده که همان قاضیان تفحّص هستند.این شیوة رسیدگی یادآور سیستم دادگاههای عمومی است که قاضی تحقیق در کنار قاضی دادگاه و تحت نظارت او امر تحقیق را انجام می داد؛ ولی با اصلاح قانون دادگاههای عمومی و انقلاب مقام تحقیق و تعقیب و رسیدگی از یکدیگر جدا شد و دادستان به عنوان مدّعی العموم در مقام تعقیب، باز پرس در مقام تحقیق و دادگاهها هم در مقام رسیدگی کننده تعیین شدند. ج: تأثیر پذیری قاضی بیگمان در هر محکمهای متهم باید بتواند از خود دفاع و رفع اتهام کند، بنابراین در باب باز جست کار دمنه همواره شاهد دفاعیات دمنه هستیم و او به طرق مختلف از خود رفع اتهام میکند؛ ازجمله خود را ناصح و خیر خواه پادشاه میداند که مورد خیانت و تهمت و عداوت دیگران واقع شده است و همچنین از شیر میخواهد که تمامی دقّت را در تفحّص از او به کار برد تا «برائت ساحت و فرط مناصحت و صدق اشارت و یمن ناصیت او» معلوم گردد. دمنه در توجیه سخنانش و در دفاع از خود و در پاسخ کسی که این سخنان او را نه برای تعظیم پادشاه؛ بلکه برای دفع بلا از خود میداند چنین میگوید: «کیست به نصیحت من از نفس من سزاوارتر ؟و هر که خود را در مقام حاجت فروگذارد و در صیانت ذات خویش اهتمام ننماید؛ دیگران را در وی امیدی نماند » (همان، 136). نیز پاسخ دمنه به وحوشی که او را به لحاظ ظاهرش مجرم میخواند، به نظر قانع کننده می رسد.او در طول دادرسی و تحقیقات پیوسته خاطر نشان می کند که قاضی نباید به گمان خود و ظنون حاضران حکم صادر کند؛ امّا مادر شیر که پیوسته نگران تاثیر پذیری شیر از سخنان حقیقت نمای دمنه است، همواره به او هشدار می دهد؛ زیرا دمنه را گرم سخن چرب زبانی می داند که به فصاحت و زبان آوری مباهات می کند (همان، 139). «تأثیر پذیری قضات در مواجهه با اعمال و رفتار خدعهآمیز یا بسیار صادقانه متهم فاصلة بین عدالت و کیفر را زیاد میکند و از معضلات جدّی عدالت کیفری است» (ایمانی، 1382: 184) همچنین مادر شیر او را از تعلّل در بازجست کار دمنه بر حذر می دارد و به تعجیل در این کار توصیه میکند و دلیل این امر را نیز بازگو نماید: «دمنه بدین فرصت که مییابد فتنهای انگیزد که رای ملک در تدارک آن عاجز آید و شمشیر او از تلافی آن قاصر » (کلیله و دمنه، 2535: 150).امروزه نیز یکی از اصول حاکم بر تحقیقات مقدماتی ضرورت تسریع در انجام تحقیقات است که در همین راستا ماده 45 قانون آیین دادرسی کیفری مقرّر داشته است: «مستنطق در تحصیل و جمع آوری اسباب و دلایل جرم نباید به هیچ وجه تعویق را جایز بداند».
نتیجهگیری در سطور پیشین با نگاهی متفاوت داستان شیر و گاو در کتاب کلیله و دمنه بررسی و تحلیل شد و این متن از منظر حقوق کیفری مورد تأمل قرار گرفت. این بررسی نشان می دهد که در این داستان جرم با مصداقهای گوناگون وجود دارد، البته همه این مصداقها بیانگر تعریف جرم از نظر اجتماعی است؛ یعنی عملی که نظم اجتماعی را دچار اختلال میکند. از بین عناصر شکل دهنده به جرم بر عنصر قانونی بودن در این داستان تأکید شده است. ویژگیهای جسمانی وضعیت ظاهری مجرم او از موارد قابل توجه در این داستان است که تا حد زیادی بحث را به جرم شناسی و نظریههای جدید آن نزدیک میکند. این داستان هم بیانگر نظریة افراطی جرمشناسانی است که علل جرم و مجرمیت را در وضعیت ظاهری و جسمانی میجویند و هم بیانگر نظر مخالفان این گروه که معتقدند، اینگونه علّت یابی از جرم با ارادة انسان و انسان مختار در تناقض است. مجازات، اهداف آن و شرایط و اصولش به شکلی مبسوط در داستان آمده است. از جمله اصل قانونی بودن مجازات که امروزه در اکثر نظامهای جزائی پذیرفته شده بروشنی تبیین شده است. در انواع مجازات، قصاص، حدّ و زندان به عنوان مجازاتهای اسلامی مورد توجه قرار گرفته، مثله کردن نیز از مجازاتهای مطرح شده است که یادآور دوره قانونی نبودن مجازات و یادگاری از قوانین کیفری ایران باستان است. در بحث آیین دادرسی کیفری مواردی چون شهادت، ویژگیهای شاهد، تعداد شاهدان، تحقیقات قضایی، قاضی تحقیق، تسریع در انجام تحقیقات، تاثیر پذیری قاضی و حق دفاع متهم بررسی شد. بیتردید محقّقی که موضوعی را بررسی می کند و در پی آنست که از حقیقت آن به طور کامل آگاهی یابد؛ باید به اصول و مبادی آن در طول زمان توجه کند تا به پیدایش و تحولات آن پی برده و از توجه به گذشته و تجربیات حاصل در این زمینه راه آینده را ترسیم نماید. این داستان و اندیشههای حقوقی مطرح در آن می تواند، سیر تکوینی حقوق جزا را نشان دهد. این امر برای کسانی که میخواهند موقعیت دقیق قواعد حقوقی معاصر را در مراحل تطوّر و تکامل بدانند و در انشاء قوانین به مبادی و مأخذ توجه داشته باشند، مؤثّر خواهد بود. | ||
مراجع | ||
منابع 1- اردبیلی، محمد علی .(1378). حقوق جرای عمومی، 2ج، تهران: نشر میزان، چاپ دوم. 2- ایمانی، عباس .(1382). جرم شناسی در ادبیات، تهران: آرویج. 3- باهری، محمد .(1348). حقوق جزای عمومی، تهران:انتشارات دانشکده حقوق و علوم سیاسی. 4- جعفری لنگرودی، محمد جعفر .(1367). ترمینولوژی حقوق، تهران:کتابخانه گنج دانش، چاپ یازدهم. 5- خطیبی، حسین .(1375). فن نثر در ادب پارسی، تهران: زوّار، چاپ دوم. 6- زراعت، عباس .(1379). شرح قانون مجازات اسلامی، ج1، تهران: ققنوس. 7- صانعی، پرویز .(1382). حقوق جزای عمومی، تهران:طرح نو. 8- صفاری، علی .(1387). کیفر شناسی، تهران: جنگل، چاپ سوم. 9- فیض، علیرضا .(1373). مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی اسلام، تهران: سازمان چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم. 10- کلانتری، کیومرث .(1375). اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها، بابلسر: دانشگاه مازندران. 11- گرجی، ابوالقاسم .(1381). حدود، تعزیرات و قصاص، تهران: دانشگاه تهران. 12- کلیله و دمنه .(2535). ابوالمعالی نصرالله منشی، تصحیح و توضیح مجتبی مینوی، تهران: دانشگاه تهران. 13- گلدوزیان،ایرج .(1368). حقوق جزای عمومی ایران، تهران: دانشگاه تهران، چاپ دوم. 14- مالوری، فیلیپ .(1381). ادبیات و حقوق، ترجمه مرتضی کلانتریان، تهران: آگاه. 15- مجتبایی، فتح الله .(1381). رای و برهمن، تهران: سخن. 16- محسنی، مرتضی .(1375 ). کلیات حقوق جزا، تهران، کتابخانه گنج دانش، چاپ دوم 17- نوربها، رضا .(1375). حقوق جزای عمومی، تهران: کانون وکلای دادگستری، چاپ دوم. 18- ولد، جرج .(1380). جرم شناسی نظری، ترجمه علی شجاعی، تهران: سمت. 19- ولیدی، محمد علی صالح .(1371). حقوق جزای عمومی، تهران: سمت، چاپ دوم، 2ج. 20- هومر .(1370). ایلیاد، ترجمه سعید نفیسی، تهران: علمی و فرهنگی، چاپ هشتم.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 9,795 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,365 |